گزارشی از عدم نظارت صدا و سيما بر برنامههاي هدفدار منحرف حمايت از اباحيگري در «نيمروز» حمله به اج
به گزارش پایگاه خبری انصار حزب الله به نقل از هفته نامه یالثارات:ساعت
۱۲:۳۰ دقيقه نيم روز شنبه هفتم خردادماه، اتفاقا برنامهاي تلويزيوني كه از
شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش ميشد نظرم را به خود جلب كرد.
برنامهاي به نام «نيمروز» با دو مجري نسبتا جوان كه يكي از آنها اصرار
فراواني براي بهكار بردن اصطلاحات كوچهبازاري در گفتوگو با ميهمان
برنامه داشت.
احتمالا اين يك قالب رفتاري كليشهاي براي جذب بينندههاي جوان محسوب ميشود كه پيش از اين نيز مشابه آن را در يكي از برنامههاي شبكه جام جم كه بهواسطه رفتار دون شان دومجري پسر و يك دختر اجرا ميشد ديده بودم.
اما توجهم زماني شش دانگ به اين برنامه جلب شد كه معاون وزير علوم از طريق يك ويدئو كنفرانس به عنوان ميهمان برنامه، مخاطب ديگر مجري برنامه «نيمروز» قرار گرفت. اجراي قانون عفاف و حجاب! موضوع جالبي بود كه مورد گفتوگوي اين دو نفر قرار گرفت.
مطالبهاي كه سالهاست دغدغه بچه مذهبيها در هر قشري بوده و به قول اعضاي شورايعالي انقلاب فرهنگي از سال ۸۴ يعني تاريخ ابلاغ آن براي اجرا توسط رئيسجمهور خاك ميخورد.
به هرحال روند گفتوگو به اين شكل پيش رفت كه مجري، درباره قانون عفاف و حجاب پرسيد و در مقابل ميهمان برنامه مطابق يك گفتوگوي روتين شروع به توضيح درباره عقبه اين طرح و لزوم اجراي آن در دستگاههاي مختلف و ازجمله وزارت علوم نمود. اين درواقع نقطه شروع مناقشه بود كه مجري برنامه با كاربرد ادبياتي مشابه ديگر همكارش، معاون وزير را به گوشه رينگ برنامه برد!
مجري بدون اينكه به محتواي اظهارات اخير وزير علوم اشاره داشته باشد، به شكلي عجيب و ناراحتكننده بدون اينكه فرصت پاسخ به ميهمان برنامه بدهد دهها بار گفت: «آقاي دانشجو(وزیر علوم) چه اصراري دارد كه خود را انقلابيتر از بقيه جا بزند؟!» بله اين جملهاي سوالي بود كه دهها بار با ادبيات زنندهاي توسط مجري پرسيده شد و اشاره به يكي از مواضع آقاي دانشجو در مورد اجراي قانون عفاف و حجاب در دانشگاهها داشت.
اين روند در حالي به پيش ميرفت كه در برخي بخشها معاون وزير مبهوت، فرصت تنفس و توضيح مييافت وسعي داشت توضيح دهد كه اين يك قانون است! و وزارت علوم هم در راستاي وظايف انقلابي خود مثل ساير دستگاهها موظف به اجراي آن ميباشد. اما مجري با اصرار مجدد گفت: «براي وزير علوم خوب نيست كه به حوزههاي غير علمي مثل جدا كردن تابلوي اعلانات دختر و پسرها در راهروي دانشگاهها وارد شود.»
به هر حال اين ديالوگهاي يك طرفه درحالي با خرد شدن تمامي مواضع وزير علوم پايان يافت كه پس از خداحافظي از وي، ديگر مجري جوان برنامه هم ميهمان حاضر در استوديو را رها كرده و به كمك همكارش آمد تاحجت را برمخاطبين تمام كند. وي كه قيافهاي حق به جانب و متاسف به خود گرفته بود گفت: «بله اخيرا هم شنيدهايم در يك دانشگاه اسامي دختران بدحجاب دانشگاه را جلوي درب انتظامات نصب كرده و آبروي آنها را بردهاند! و اين جاي تاسف دارد!»
خدا ميداند چند برنامه از اين دست توسط صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران روي آنتن ميرود؟! اما همين يك نمونه كفايت ميكند تا به اين نتيجه برسيم که صدا و سيما نه گزينش درستی براي انتخاب مجريها دارد و نه نظارتي کافی بركارگرداني برنامهها. مدت زيادي از افتضاحات اخلاقي به بار آمده توسط يك مجري بيشخصيت سيما نميگذرد كه به شكل اتفاقي شاهد اجراهايي مشابه همان مجري فاسد در سيما هستيم.
اگر از بحث اجراي سخيف مجريهاي برنامه مذكور بگذريم، نكته اساسي قابل تامل استراتژي كلي اين برنامه در مورد يكي از سياستهاي كلان فرهنگي كشور است كه اتفاقا يكي از مخاطبين اجراي اين سياست تحت عنوان «قانون عفاف و حجاب» خود صدا و سيما ست.
اجراي اين قانون درحالي با بدترين شكل ممكن توسط مجري برنامه نيمروز مورد حمله قرار گرفت كه وزارت علوم به عنوان يكي از نهادهاي موظف به اجراي «قانون عفاف و حجاب» به دليل عدم اجراي اين قانون، مورد اعتراض شديد اقشار مذهبي است.
از راهروهاي دانشگاه كه به سالن مزون عروس تبديل شده گرفته، تا بوفه دانشگاهها كه محلي براي قرارو مدارهاي عاشقانه است. وضعيتي در محيط آموزش عالي به ارمغان آورده كه عرصه را براي اقشار مقيد، تنگ و حيثيت نظام جمهوري اسلامي ايران را به معرض حراج گذاشته است.
اين يك فضاحت دامنهدار و عميق است كه ادامه آن به اردوهاي مختلط رقص و آواز برگزار شده توسط دانشگاهها به نام اردوهاي آموزشي، و البته اخبار مبني بر همجنسبازي در خوابگاه دختران ختم ميشود.
معضلاتي كه حيثيت جامعه علمي كشور را به لجن كشيده و ميرود تا همين كار را با كليت نظام اسلامي انجام دهد. آن هم از جايگاهي كه بايد خط مقدم مبارزه با جنگ نرم باشد! دانشجويان افسران اين جنگ و اساتيد در مقام فرمانده اين جنگ باید انجام وظيفه كنند. با اين تفسير اگر بخواهيم از اطناب پرهيز كرده باشيم به نظر ميرسد جا داشت صدا و سيما به جاي حمله تمام قد و هدفدار! به اجراي قانون عفاف و حجاب توسط وزارت علوم در دانشگاهها كه معلوم نيست چقدر هم عمق و دوام داشته باشد به حمايت تمام قد از این «قانون» ميپرداخت. متاسفانه به غير خوردن تاسف بايد گفت روند موجود در دستگاهها به جايي ميرود كه به نظر ميرسد بايد خود را براي مقابله با چالشهاي جدي در بخشهاي مختلف و گلوگاههاي فرهنگي آماده كنيم.
احتمالا اين يك قالب رفتاري كليشهاي براي جذب بينندههاي جوان محسوب ميشود كه پيش از اين نيز مشابه آن را در يكي از برنامههاي شبكه جام جم كه بهواسطه رفتار دون شان دومجري پسر و يك دختر اجرا ميشد ديده بودم.
اما توجهم زماني شش دانگ به اين برنامه جلب شد كه معاون وزير علوم از طريق يك ويدئو كنفرانس به عنوان ميهمان برنامه، مخاطب ديگر مجري برنامه «نيمروز» قرار گرفت. اجراي قانون عفاف و حجاب! موضوع جالبي بود كه مورد گفتوگوي اين دو نفر قرار گرفت.
مطالبهاي كه سالهاست دغدغه بچه مذهبيها در هر قشري بوده و به قول اعضاي شورايعالي انقلاب فرهنگي از سال ۸۴ يعني تاريخ ابلاغ آن براي اجرا توسط رئيسجمهور خاك ميخورد.
به هرحال روند گفتوگو به اين شكل پيش رفت كه مجري، درباره قانون عفاف و حجاب پرسيد و در مقابل ميهمان برنامه مطابق يك گفتوگوي روتين شروع به توضيح درباره عقبه اين طرح و لزوم اجراي آن در دستگاههاي مختلف و ازجمله وزارت علوم نمود. اين درواقع نقطه شروع مناقشه بود كه مجري برنامه با كاربرد ادبياتي مشابه ديگر همكارش، معاون وزير را به گوشه رينگ برنامه برد!
مجري بدون اينكه به محتواي اظهارات اخير وزير علوم اشاره داشته باشد، به شكلي عجيب و ناراحتكننده بدون اينكه فرصت پاسخ به ميهمان برنامه بدهد دهها بار گفت: «آقاي دانشجو(وزیر علوم) چه اصراري دارد كه خود را انقلابيتر از بقيه جا بزند؟!» بله اين جملهاي سوالي بود كه دهها بار با ادبيات زنندهاي توسط مجري پرسيده شد و اشاره به يكي از مواضع آقاي دانشجو در مورد اجراي قانون عفاف و حجاب در دانشگاهها داشت.
اين روند در حالي به پيش ميرفت كه در برخي بخشها معاون وزير مبهوت، فرصت تنفس و توضيح مييافت وسعي داشت توضيح دهد كه اين يك قانون است! و وزارت علوم هم در راستاي وظايف انقلابي خود مثل ساير دستگاهها موظف به اجراي آن ميباشد. اما مجري با اصرار مجدد گفت: «براي وزير علوم خوب نيست كه به حوزههاي غير علمي مثل جدا كردن تابلوي اعلانات دختر و پسرها در راهروي دانشگاهها وارد شود.»
به هر حال اين ديالوگهاي يك طرفه درحالي با خرد شدن تمامي مواضع وزير علوم پايان يافت كه پس از خداحافظي از وي، ديگر مجري جوان برنامه هم ميهمان حاضر در استوديو را رها كرده و به كمك همكارش آمد تاحجت را برمخاطبين تمام كند. وي كه قيافهاي حق به جانب و متاسف به خود گرفته بود گفت: «بله اخيرا هم شنيدهايم در يك دانشگاه اسامي دختران بدحجاب دانشگاه را جلوي درب انتظامات نصب كرده و آبروي آنها را بردهاند! و اين جاي تاسف دارد!»
خدا ميداند چند برنامه از اين دست توسط صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران روي آنتن ميرود؟! اما همين يك نمونه كفايت ميكند تا به اين نتيجه برسيم که صدا و سيما نه گزينش درستی براي انتخاب مجريها دارد و نه نظارتي کافی بركارگرداني برنامهها. مدت زيادي از افتضاحات اخلاقي به بار آمده توسط يك مجري بيشخصيت سيما نميگذرد كه به شكل اتفاقي شاهد اجراهايي مشابه همان مجري فاسد در سيما هستيم.
اگر از بحث اجراي سخيف مجريهاي برنامه مذكور بگذريم، نكته اساسي قابل تامل استراتژي كلي اين برنامه در مورد يكي از سياستهاي كلان فرهنگي كشور است كه اتفاقا يكي از مخاطبين اجراي اين سياست تحت عنوان «قانون عفاف و حجاب» خود صدا و سيما ست.
اجراي اين قانون درحالي با بدترين شكل ممكن توسط مجري برنامه نيمروز مورد حمله قرار گرفت كه وزارت علوم به عنوان يكي از نهادهاي موظف به اجراي «قانون عفاف و حجاب» به دليل عدم اجراي اين قانون، مورد اعتراض شديد اقشار مذهبي است.
از راهروهاي دانشگاه كه به سالن مزون عروس تبديل شده گرفته، تا بوفه دانشگاهها كه محلي براي قرارو مدارهاي عاشقانه است. وضعيتي در محيط آموزش عالي به ارمغان آورده كه عرصه را براي اقشار مقيد، تنگ و حيثيت نظام جمهوري اسلامي ايران را به معرض حراج گذاشته است.
اين يك فضاحت دامنهدار و عميق است كه ادامه آن به اردوهاي مختلط رقص و آواز برگزار شده توسط دانشگاهها به نام اردوهاي آموزشي، و البته اخبار مبني بر همجنسبازي در خوابگاه دختران ختم ميشود.
معضلاتي كه حيثيت جامعه علمي كشور را به لجن كشيده و ميرود تا همين كار را با كليت نظام اسلامي انجام دهد. آن هم از جايگاهي كه بايد خط مقدم مبارزه با جنگ نرم باشد! دانشجويان افسران اين جنگ و اساتيد در مقام فرمانده اين جنگ باید انجام وظيفه كنند. با اين تفسير اگر بخواهيم از اطناب پرهيز كرده باشيم به نظر ميرسد جا داشت صدا و سيما به جاي حمله تمام قد و هدفدار! به اجراي قانون عفاف و حجاب توسط وزارت علوم در دانشگاهها كه معلوم نيست چقدر هم عمق و دوام داشته باشد به حمايت تمام قد از این «قانون» ميپرداخت. متاسفانه به غير خوردن تاسف بايد گفت روند موجود در دستگاهها به جايي ميرود كه به نظر ميرسد بايد خود را براي مقابله با چالشهاي جدي در بخشهاي مختلف و گلوگاههاي فرهنگي آماده كنيم.
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 14:18 توسط مجيد پناهی (غريب)
|