بازگشت پرستوها - ویژه نامه بازگشت آزادگان به میهن اسلامی

 

 

« وارد نمودن رنج و عذاب و اذیت به قصد تحت کنترل در آوردن فرد مورد شکنجه با استفاده از حربه هاى مختلف. میزان عذاب شکنجه بستگى دارد ...

در جنگ بین دول متخاصم اسارت ومقوله پناهندگی از بدیهیات موجود درتاریخ جنگهاست ودر شرایطی ممکن است اسیری پناهندگی کشور...

شنیدن ادامه ماجرا برایم راحت نبود. ضبط صوت را خاموش کرده و به سراغ انجام بقیه کارهایم رفتم. دایماً با خودم فکر مى کردم «عجب کار خشن و غیرقابل ...

در اردوگاه صحبت بر سر نحوه برگزاری جشن عید نوروز بود و ما در اولین نوروز اسارت به علت کمبود جا و موانع و مشکلاتی که از جانب عراقی‌ها ایجاد می‏شد،....

حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر ابوترابی ملقب به «سید آزادگان» از شاگردان حضرت امام خمینی بود که با آغاز نهضت اسلامی ..

شاید نتوان انسانى را یافت که صبر را نشناسد و به ناچار یا با اختیار آن را تجربه نکرده باشد؛ حتى مستکبران و ظالمان؛ آنان نیز به گونه اى مردم را تشویق ...

««بسم الله الرحمن الرحیم . لاحول و لاقوة الا بالله العلى العظیم. ربنا آتنا من لدنک رحمة و هیّىء لنا من امرنا رشدا. » قال على علیه السّلام: ...

قبل از آغاز عملیات، در مواقعی که آتش دو طرف سبک تر بود - خصوصاً در مناطق عملیاتی غرب کشور که عوارض طبیعی موجب کم شدن فاصله ...

بررسی هنرهای نمایشی در اردوگاههای اسرای ایرانی، کاری گسترده و دشوار می باشد. یکی از مهمترین نمایشهای هنری ، تئاتر است که اسرای...

اسیر نظامی " محمد رضا یعقوبی " جزو 10 تن از اسرایی است که در سال 59 در همان اوایل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اسارت نیروهای عراقی ...

33 -ویژه نامه روز مقاومت اسلامی

 

 

این جنگ که در بین لبنانی ها به «نبرد تموز» شهرت یافته براساس یک «نقشه جامع» که توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان ...

ارتش عبری از ابتدای تاسیس رژیم صهیونیستی که از آن به عنوان ارتش دفاعی! یاد می‌کنند همیشه در پی آن بوده تا بتواند به نوعی خودکفایی در تولید جنگ‌افزار ...

موسی احمد قصیر برخی ناگفته‌های جنگ 33 روزه اسرائیل را علیه لبنان تشریح کرد. موسی احمد قصیر همرزم شهید احمد قصیر از استشهادیون ...

یکی از خبرنگاران مستقر در لبنان در یادداشتی که برای رجانیوز و به منظور انتشار آن برای مخاطبین ارسال کرده، از قول رزمندگان حزب الله لبنان و همچنین ...

شبکه تلویزیونی "المنار" با پخش گزارشی درباره سبز شدن معجزه‌آسای این درخت، با گردشگرانی که از نزدیک این پدیده را مشاهده می‌کردند ....

در اوایل دهه 1980 نیروی دریایی ارتش اسراییل قراردادی را با بخش کشتی سازی شرکت امریکایی نورثروپ گرومن برای ساخت سه فروند ناوچه ...

دیر یاسین نام دهی کوچک نزدیک قدس می‌باشد. تعداد ساکنان این ده در سال 1948 نزدیک به 700 نفر بودند. در 10/4/1948 این ده شاهد هجوم 3 گروه مسلح...

گولانی نامی بزرگ برای ساکنان اسرائیل است این نام نشانگر زبده ترین جنگجویان ارتش اسرائیل است یکی از تیپ های کوماندویی معروف اسرائیل ...

نشریه لبنانی «السفیر»، سلسله مطالبی را تحت عنوان «قصه های جنگ تموز (۳۳ روزه) از زبان رزمندگان» به چاپ رساند. مطلب ذیل که به نبرد «بنت جبیل» مربو...

اینجا سرزمین جنوب لبنان است. جبل عامل، زادگاه علمای بزرگ شیعه، از شرف الدین تا شهید اول و ثانی وحرعاملی است. مردم این سرزمین، به گفته سید ...

جواد، ابوجعفر، جهاد، کربلا و حسن، پنج تن از بر و بچه های رزمنده روستای"عیتا الشعب" هستند، که خاطرات جنگ 33 روزه را در این منطقه ...

چهارشنبه 12 جولای 2006 مصادف با 16 جمادی الثانی 1427 و برابر 21 تیر 1385 آغازین روز جنگ 33 روزه مقاومت اسلامی لبنان با رژیم صهیونیتی به شمار می رود....

عرفان با طعم چاخان - ویژه نامه ی عرفان های نوظهور



 

مقالات ویژه نامه
عرفان های نوظهور (1)

عرفان های نوظهور (1) با سلام خدمت همه دوستان راسخونی عزیز. در این سلسله مقاله سعی می کنیم در ابتدا از جنبه های مختلف و به طور کلی به عرفان های نوظهور ...

عرفان های نوظهور (2)

عرفان های نوظهور (2)عرفان تقریبا همیشه با بشر بوده است. هر انسانی که به شکلی نمی خواهد ذهنش محدود به ماده شود و جهان را فقط مادی ببیند

عرفان های نوظهور (3)

عرفان های نوظهور (3)منظور ما از دین در کلمه عرفان دینی و غیردینی، دین در گویش متألهان در ادیان بزرگ جهان است وگرنه فرقه‌های معنویت‌گرای جدید را هم ....

عرفان های نوظهور (4)

عرفان های نوظهور (4)همه عرفان¬ های دینی را لزوماً نمی ¬توان عرفان حقیقی دانست؛ زیرا ممکن است یک دین، دست خوش تحریف یا جعل شده باشد ...

عرفان های نوظهور (5)

عرفان های نوظهور (5)این عرفان ها می توانند تقسیم بندی های مختلفی داشته باشند و نمی توان با همه آنها به یک گونه برخورد کرد، اینها هر کدام یک معنا ...

عرفان های نوظهور (6)

عرفان های نوظهور (6)کار اصلی رسانه‌ها آگاهی‌دادن است چه به صورت علمی یا به صورت هنری. اولین انتظار این است که حتی به شکل ناآگاهانه مسبب ...

عرفان های سرخ پوستی

عرفان های سرخ پوستی عرفان سرخ پوستی از نوع عرفان های طبیعت گر است؛ به این معنا که متعلق شهود در آن، وحدت روح طبیعت و فنای نهایی سالک ...

مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (1)

مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (1)از شما می خواهم ابتدا این چند بند را بخوانید تا باقی ماجرای اشو را هم برایتان بگویم: "اوشو تعلیماتش را تنها در قالب کلمات ادا نمیکرد...

مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (2)

مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (2) او ادعای دین نمی کند ولی نسبت به بودائی و هندو نبودن خود صراحت داشته و ادیان دیگر را نیز کنار می گذارد. او مدعی است که مکتبش...

 
بانک صوت و فیلم

جریان شناسی عرفان و معنویت در قرن 21

 
 
 
بانک پرسش و پاسخ
 

عرفان سرخ پوستی چیست، چه ویژگی‌های مثبت و منفی دارد؟

 
 
 
بانک مقالات
   
  مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (3)

مکتب اوشو ، عرفان یا ضد عرفان (3)

   
  عرفان های نوظهور: ذن

عرفان های نوظهور: ذن

   
  عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (1)

عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (1)

   
  عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (2)

عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (2)

   
  عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (3)

عرفان حلقه ( عرفان کیهانی ) (3)

 
 

 گرگی در لباس میش - ویژه نامه شناخت بهائیت


 

مقالات ویژه نامه
 
 

بهائیت از نگاه مستبصرینآیین بهائیت فرقه نوظهوری است که بعد از خاتمیت پیامبر اسلام ادعای ظهور نموده و خاتمیت را تکذیب و وجود پیامبران و خدایانی را در مسلک خود اثبات می نماید . ...

 
 

نقبی به گودال سیاه بهائیت دین و مذهب همواره عاملی سرنوشت ساز در تحولات کشورها بوده و جنبش های اجتماعی فراوانی به نام آن در سراسر جهان به ویژه ایران شکل گرفته است. ....

 
 

فرقه انحرافی بهائیت بهائیت که یک آیین دست ساز و کاملا مرتبط با استعمارگرانی از قبیل انگلستان و امریکاست ، در آغاز فعالیت خود را در ایران آغاز کرد. اوج فعالیت این فرقه انحرافی را باید در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دانست ،...

 
 

جُستارهایی از تاریخ بهائی گری در ایران-(1) تحرک جدّی مبلغین بهائی و به تبع آن رشد بهائیت در ایران از دوران سلطنت مظفرالدین‌شاه قاجار آغاز شد و در دوران سلطنت احمدشاه قاجار و رضاشاه پهلوی، که بهائیان از نفوذ و

 
 

جُستارهایی از تاریخ بهائی گری در ایران-(2) پبیشتر بهائیان ایران یهودیان و زردشتیان هستند و مسلمانانی که به این فرقه گرویده‌اند در اقلیت می‌باشند. اکنون سال‌هاست که کمتر شده مسلمانی به آن‌ها پیوسته باشد.....

 
 

خاطرات‌ یک‌ نجات‌یافته‌ خانم‌ مهناز رئوفی، در محیط‌ بهائی رشد یافت، اما فسادها و تناقضهایی‌ که‌ در کار همکیشان‌ خود (بویژه‌ سران‌ محفل‌ بهائیت) دید،‌وی را بشدت‌ از این‌ مسلک‌ بیزار کرد‌ و این‌ امر، همراه‌ با مطالعه‌ مستقیم‌ درباره‌ اسلام،...

 
 

تناقضات در آئین بهائی دین الهی ،بر "راستی" استوار است و "راستی "خود معیار شناخت دین حقیقی از غیر آن است.وجود تناقض در سخنان و کردار یک مدعی ،معیار باطل بودن اوست...

 
 

بهائیت‌ و انگلیس‌ ‌زمانی‌ که‌ فرقه بابیت، در نزاعهای‌ درون‌ گروهی‌ دهه 1280ق‌ در عثمانی، به‌ دو گروه‌ «ازلی» (تحت‌ ریاست‌ صبح‌ ازل) و «بهائی» (به‌ رهبری‌ حسینعلی‌ بها) تجزیه‌ و تقسیم‌ شد، ازلی‌ها شکار انگلیس‌ شدند ...

 
 

غیر بهائی از دیدگاه بهائییکی از مباحث جالب در آیین بهایی دیدگاه بهاییان به افراد بشر می باشد. بررسی این موضوع جوانب مهمی از این آیین را روشن می نماید. در این مقاله می خواهیم نظر آیین بهایی...

 
 

رابطه ی متقابل بهائیت و صهیونیسم (1) بهائیان، فرقه‌ای از آئین بابی هستند که خود، برخاسته از مکتب شیخی تفکر رکن رابع است. مؤسس اصلی آئین بهائیت،

مهربان تر از پدر - ویژه نامه امام شناسی


مقالات ویژه نامه
 
 

رویکرد عقلى بر ضرورت وجود امام اصل امامت، باور همگانى مسلمانان بوده و هست، دلایل نقلى، عقلى، جامعه شناختى و... پشتوانه‏ى این باور مى‏باشد با ره آورد بیشتر این ادله، اثبات امامى است که: داراى ملکه‏ى عصمت و معرفى شده ...

 
 

امامت ؛ شاه راه هدایت مسأله امامت و نحوه موضعگیری در قبال آن، حقیقتی است که نه تنها خط مشی انسان را در طول حیات دنیوی معین می کند، بلکه سرنوشت آینده او را نیز ترسیم خواهد نمود. اینکه فرد ...

 
 

معنا و مراتب امامتپس کلمه «امام‏» یعنى پیشوا، کلمه «پیشوا» در فارسى، درست ترجمه تحت‏اللفظى کلمه «امام‏» است در عربى.خود کلمه «امام‏» یا «پیشوا» مفهوم مقدسى ندارد. پیشوا یعنى کسى که پیشرواست، ...

 
 

امامت شیعی در اندیشه ی امام خمینی (قدس سره )(1) امامت ، ریاست عام دینی است که شخصی از ناحیه ی خداوند ، آن را دارا می باشد . امام خمینی ( قدس سره ) درباره ی امامت ، اندیشه ی پویا وتحول بخشی ارائه نموده اند . ایشان با استدلال عقلی ...

 
 

امامت شیعی در اندیشه ی امام خمینی (2) به عقیده ی شیعه ، پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را به سمت جانشینی خویش برای امامت وزمامداری امت اسلام تعیین ومنصوب نموده است . شیعه در این اعتقاد خود به روایات متعددی که...

 
 

معرفت امام و رابطه ی آن با ایمان و نجات «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»؛ به راستی تکان دهنده ترین حدیثی است که درباره ی امامت مطرح شده است. مسائل اصلی ای که این مقاله عهده دار پاسخ بدان هاست عبارتند از: ...

 
 

ولایت و کمال دین اندیشة‌ ختم نبوت وپایان یافتن سلسلة رسالت ازضروریات تعالیم اسلامی وایمان به پیامبر (ص)ملازم باایمان به خاتمیت اوست. ازلازمة خاتمیت ،جهانی وجاویدانی بودن اسلام است ،...

 
 

مسأله ی امامت از نگاه مقام معظم رهبریمباحث امامت از نگاه معظم له، در یک سیر منطقی قابل گرد آوری است که در این پیش درآمد به رئوس کلی آن اشاره نموده و سپس در یک شماره ی مستقل، به تفصیل، مورد بررسی قرار می دهیم...

 
 

امامان دوازده‌گانه در قرآن و سنّت (1)در این مقاله سعی شده است به پرسش اساسی مسلمانان به ویژه قشر تحصیلکرده در مورد تعداد امامان و خلفای واقعی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از قرآن و سنت پاسخ‌گو باشیم ....

 
 

امامان دوازده‌گانه در قرآن و سنّت (2) روایات بسیاری در منابع شیعه و سنّی آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر سنّتی که در ادیان گذشته بوده، مو به مو در آیین اسلام هم هست. از جمله این سنت‌ها، ...

 
 

امامان دوازده‌گانه در قرآن و سنّت (3)مطابق روایاتی که امامان دوازده‌گانه را از قریش و از تبار هاشم می‌داند، می‌توان حکم کرد که امامان دوازده‌گانه از اهل بیت و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌باشند؛ چنان که شیخ سلیمان قندوزی ...

 
 

محدوده علم امام به نقل از قرآن (1) قسمت اول : مقدمات تحقیق چکیده آنچه در این تحقیق می خوانید به شرح ذیل میباشد الف : محور بحث محدوده علم امام در آئینه قرآن ب : علم در لغت آگاهی بر حقیقت اشیاء است و در اصطلاح عبارت است ...

 
 

محدوده علم امام به نقل از قرآن (2)دراین نوشته به حول و قوه الهی در صدد بیان آیاتی هستیم که در آن محدوده و میزان علم امام مشخص شده است البته همانطور که در مقدمه بیان شد در اینجا قصد تعیین مصداق برای امام را نداریم ...

 
 

علم غیب معصومین طبق بعضی از آیات قرآن می توان استدلال کرد در مواردی که خداوند اجازه بدهد پیامبر از علم غیب آگاه می شود اما در مورد معصومین باید به روایات متواتری در این مورد وجود دارد ...

تجمع و راهپیمایی مردم زنجان در اعتراض به آلودگی های سرب و روی زنجان + تصاویر

زنجان سحر :

زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحرشماری از مردم زنجان صبح امروز در اعتراض به آلودگی‌های سرب و روی در مقابل استانداری تجمع کردند.

 

معترضان پس از شنیدن سخنان استاندار راهی دفتر امام جمعه شدند تا اعتراض خود را به گوش نماینده ولی فقیه در استان زنجان برسانند.

معترضان پس از تجمع در مقابل دفتر امام جمعه زنجان به سوی خیابان سعدی شمالی ، چهارراه انقلاب و سبزه میدان که خیابان های اصلی شهر زنجان هستند حرکت کردند.

گفتنی است، از روزهای گذشته پیامک‌هایی در راستای تشویق و دعوت مردم به حضور در اجتماع مردم در مقابل استانداری زنجان در بین مردم پخش شده بود.

زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحر

سرب و روی زنجان

در اواخر سال 1369 شرکت توسعه صنایع تأسیساتی در طی قراردادی با شرکت ملی سرب و روی ایران متعهد به انجام امور تأسیسات کارخانه‌ی سرب و روی زنجان گردید. شرکت ملی سرب و روی ایران در سال 1360 به منظور ایجاد کارخانجات سرب و روی تأسیس گردیده‌است. کارخانه‌ی سرب این مجموعه با ظرفیت 40000 تن و با غلظت 99.99% در سال و کارخانه‌ی روی آن با ظرفیت 15000 تن با غلظت 99.95% در سال در حال فعالیت‌ هستند.

در هشت سال فعالیت دولت نهم و دهم اصلی‌ترین مطالبه مردم زنجان تعیین تکلیف کارخانه سرب و روی بود. پایان فعالیت در مکان کنونی، انتقال در کنار رعایت کردن اصول زیست‌محیطی راهکارهایی بود که همواره از سوی مسئولان استانی، شهری و نیز جراید این دیار مورد بحث قرار گرفت. اما این راهکارها روی کاغذ مطرح شد و در عمل در حد وعده باقی ماند. با گذشت این مدت زنجانی‌ها چشم‌انتظار دولت جدید هستند تا این موضوع را به جد در دستور کار قرار دهند. «طبق گزارش علمی ارائه شده توسط استادان دانشگاهی و ارگان‌های ذی‌ربط خطر پسماندهای کارخانه سرب و روی زنجان جدی است.» جمله‌ای بود که امامعلی دادخواه عضو شورای شهر زنجان، فروردین امسال در نخستین جلسه علنی شورای اسلامی شهر بیان کرد. وی تصریح کرد: تامین سلامت حق مسلم مردم بوده و شرکت‌ها حق ندارند برای حفظ منافع خود با مردم برخورد ارباب‌منشانه داشته باشند. این عضور شورای شهر زنجان سلامت را مهم‌ترین رکن حقوق اجتماعی افراد دانست و ادامه داد: با توجه به زمین انتخاب شده برای انتقال پسماندهای کارخانه سرب و روی، این کار باید هرچه زودتر انجام شود. دادخواه خاطرنشان کرد: مسئولان کارخانه سرب و روی و همچنین مسئولان استان باید برای رفع دغدغه‌های مردم درباره آلاینده‌های کارخانه سرب و روی اقدام کنند. در این‌باره شهردار زنجان تعیین پروسه زمانی برای انتقال این کارخانه را با توجه به جابه‌جایی ماشین‌آلات و افزایش هزینه‌ها مطرح کرد و گفت: برای انتقال مکان این کارخانه بزرگ باید دستگاهی متولی شود و مرحله به مرحله این طرح شکل بگیرد. حبیب ملایی یگانه، نبود پشتوانه مالی را یکی از موانع سد راه برای انتقال این شرکت اعلام کرد و فروش بخشی از زمین‌های کارخانه را برای تامین هزینه‌ها پیشنهاد داد. وی در گفت‌وگو با بهار اظهار کرد: باید در این منطقه تبدیل زمین‌ها به باغ شهرهای نمونه و برداشت خاک رویه آن به دلیل استفاده بی‌رویه از خاک برای از بین بردن هرگونه بررسی شود. البته تبدیل این نقطه به مجموعه تفریحی- گردشگری تعریف شده که جزییات بیشترآن در اختیار اداره کل راه و شهرسازی است. یگانه ادامه داد: باید فرآیندی تعریف شود تا شرکت تعاونی یا حامی مالی در این‌باره پیش‌قدم شود، زیرا طبق گفته‌های مسئولان شرکت، به لحاظ نبود توجیه اقتصادی جابه‌جایی در شرایط کنونی اقتصادی کار سختی است. این مقام شهری با تاکید بر این‌که سلامت شهروندان تنها محدود به جلوگیری از وقوع هرگونه صدمه ناشی از چاله‌های شهر با آسفالت‌ریزی نیست، افزود: در زنجان به غیراز ‌های سرب و روی صنایع دیگر آلوده‌کننده نداریم و برای انتقال در برنامه تدوین‌شده باید برنامه نظارتی از سوی دستگاه‌های نظارتی صورت گیرد.

سوالات همچنان بی‌جواب
هرچند این راهکارها درباره انتقال این کارخانه از سوی شهردار زنجان ارائه شد، اما هنوز گامی اساسی برای جابه‌جایی آن صورت نگرفته است؛ با این حال آیا تعیین ضرب‌الاجل از سوی مسئولان استانی برای نحوه فعالیت یا انتقال آن می‌توانست سلامت مردم این دیار را از سرب‌ها در امان نگهدارد؟ در سال‌های اخیر مردم زنجان موضوعاتی از جمله سرانجام توقیف 60 تن سیب باغ‌های این شرکت را که آلوده به سرب بودند و نگران از این‌که آیا توزیع آن در روزهای منتهی به سال جدید در بازار رنگ واقعیت بگیرد یا حتی بعضی از اهالی شرق زنجان که از بوی نامطبوع آن بارها نالیده بودند، بحث انتقال شهر زنجان را در صورت ثابت‌ماندن آن در جای کنونی مطرح کردند. برخی نیز مطرح کردند وجود دفتر مرکزی این شرکت بزرگ در تهران و نبود سرمایه‌گذاری در بخش سلامت به‌ویژه ورزش استان از سوی این شرکت موجب شبهاتی درباره نحوه هزینه‌کرد این شرکت در داخل و خارج استان شد. آنها معتقد بودند که شرکت‌هایی در حد و اندازه سرب و روی در دیگر استان‌ها در ورزش کشور تیمداری می‌کنند؛ اما فعالیت‌های ورزشی سرب و روی محدود بین کارکنان شرکت بوده و قدمی در ورزش استان برنداشته‌اند. البته این مهم محدود به این شرکت در استان نبوده و در چند سال اخیر متاسفانه بیشتر شرکت‌های بزرگ استان نیز از ورود به بحث ورزش خودداری کرده‌اند.
مهر تایید استادان دانشگاه
در آخرین روزهای بهمن سال قبل چند نفر از استادان دانشگاه زنجان گردهم آمدند تا تحقیقات علمی خود را درباره این شرکت با رسانه‌ها در میان بگذارند. دکتر عبدالحسین پری‌زنگنه، عضو هیات علمی دانشگاه زنجان، با تاکید بر تاثیرات نامطلوب سرب و روی بر سلامت شهروندان زنجان، گفت: طبق آزمایش‌های صورت‌گرفته، وجود سرب در ناخن و دندان شهروندان زنجانی و روستای نزدیک اطراف کارخانه سرب و روی زنجان به اثبات رسیده است. وی افزود: انتظار داریم با توجه به اهمیت موضوع بررسی پسماندهای متعدد کارخانه سرب و روی، شهرک سرب و روی و معدن روی انگوران و استحصال این مواد معدنی با حساسیت پیگیری شود. به گفته این استاد دانشگاه، فلز سرب بیش از آنچه تصور می‌شود خطرناک است و مطالعاتی که در دنیا انجام شده است، نشان می‌دهد سرب ارتباط تنگاتنگی با کند‌ذهنی نسل آینده دارد و یک‌سری مطالعات جهانی نیز نشان داده است که وجود سرب و ناهنجاری‌های اجتماعی تاثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. این استاد دانشگاه ادامه داد: طبق شواهد موجود، براي آب‌های زیر‌زمینی و باد غالب از آن سمت است و تمام ‌ها مستقیم به سمت زنجان حرکت می‌کند و این کارخانه باید جابه‌جا شود زیرا به‌زودی تمام مشکلات احتمالی اتفاق خواهد افتاد. عضو هیات علمی دانشگاه زنجان اظهار کرد: طبق آخرین نمونه‌برداری‌های انجام‌شده مقدار کمی سرب در آب‌های استان وجود داشت که این میزان طبیعی است و به صورت طبیعی مقداری از سرب توسط برف و باران از سطح زمین شسته می‌شود و به داخل آب‌های زیرزمینی نفوذ می‌کند و به فعالیت‌های انسانی مربوط نیست. حال این سوال مطرح است که این میهمان ناخوانده زنجانی‌ها چه زمانی رخت برمی‌بندد و تدبیر دولت جدید چه امیدی به شهروندان این شهر خواهد داد؟


زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحر

استاندار زنجان در جمع مردم معترض:
کارخانه سرب و روی زنجان جابه‌جا می‌شود/ خداحافظی مردم زنجان با کارخانه سرب و روی

استاندار زنجان با اشاره به اینکه کارخانه سرب و روی زنجان تا حدی زیان آور است، گفت: تا کنون برای جابه‌جایی این کارخانه بزرگ به نقاط دور از شهر زنجان اقداماتی انجام شده است.

مردم زنجان ظهر امروز در اعتراض به آلودگی‌ها و پسماندهای کارخانه سرب و روی در مقابل استانداری این شهر تجمع کردند.

در پی این تجمع گسترده مردم در مقابل استانداری خیابان منتهی به آن بسته شد و مردم با شعارهای خود از مسئولین و استاندار زنجان درخواست کمک و حمایت برای انتقال این کارخانه را داشتند.

با توجه به اینکه در طول چند سال گذشته برای انتقال کارخانه سرب و روی به نقاطی دور از شهر زنجان برنامه‌ ریزی شده است ولی تا کنون اقدام جدی درباره این جابه‌جایی صورت نگرفته است.

*سخنرانی استاندار و امام جمعه زنجان در جمع معترضان

در پی این اعتراض استاندار زنجان برای ادای احترام به تجمع کنندگان در جمع مردم حضور یافت و با تبریک عید سعید فطر اظهار داشت: درباره جابه‌جایی پادگان ارتش زنجان به خارج از شهر گام‌‌های خوبی برداشته است.

محمد رئوفی‌نژاد با اشاره به اینکه کارخانه سرب و روی زنجان تا حدی زیان آور است، تصریح کرد: تا کنون برای جابه‌جایی این کارخانه بزرگ به نقاط دور از شهر زنجان اقداماتی انجام شده است.

وی با تاکید بر اینکه سهام شرکت سرب و روی زنجان برای مردم منفعت بسیاری دارد، گفت: قطعا اعتراض‌های مردم نیز برای مسئولین اهمیت دارد.

مردم پس از سخنرانی استاندار زنجان با ادامه شعارهای خود به سمت دفتر امام جمعه این شهر حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش نماینده ولی فقیه در استان نیز برسانند.

مردم زنجان با حضور پلیس نیروی انتظامی بر اعتراض‌های خود ادامه داده و شعارهایی همچون «کارخانه سرب و روی تعطیل باید گردد»، «نترسیم نترسیم ما همه باهم هستیم»، «همشهری باغیرت اتحاد اتحاد»، «سرب و روی نمی‌خواهیم هوای تازه می‌خواهیم» و... بر اعتراض‌های خود پافشاری کردند.

امام جمعه زنجان با احترام به معترضان در میان مردم حاضر شد و اظهار کرد: مردم برای رساندن صدای اعتراض خود نمایندگانی از میان خود انتخاب کنند.

آیت‌الله علی خاتمی اضافه کرد: مردم پنج نفر نماینده از میان خانم‌ها و پنج نفر نماینده نیز از بین آقایان انتخاب کنند تا خواسته و اعتراض خود را به گوش مسئولین برسانند.

در پی سخنرانی امام جمعه زنجان به علت تجمع بیش از اندازه مردم و بیان شعارها آیت‌الله خاتمی از ادامه سخنرانی خود بازماند.

زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحر

*خواسته معترضان استشمام هوای پاک است

یکی از خانم‌های معترض در این تجمع با بیان اینکه تنفس هوای پاک حق مسلم همه مردم است، افزود: با وجود اینکه زنجان در منطقه کوهستانی واقع شده به علت وجود کارخانه سرب و روی هر روز بر آلودگی‌های این شهر افزوده می‌شود و دیگر اثری از هوای پاک باقی نمانده است.

این خانم خانه‌دار اضافه کرد: مردم زنجان بر خواسته خود تاکید دارند و برای عملی کردن این درخواست تجمع خود را ادامه خواهند داد.

خانم شاغل دیگری در این جمع با تاکید بر اینکه مردم به هوای بدون سرب نیاز دارند، گفت: هم اکنون من از بیماری ریوی رنج می‌برم و وجود سرب در هوای زنجان این بیماری را تشدید می‌کند.

وی از مسئولین تقاضا کرد تا فریاد اعتراض مردم را بشنوند و اقداماتی برای جابه‌جایی کارخانه سرب و روی انجام دهند تا از این فاجعه زیست محیطی جلوگیری شود.

در ادامه یکی از آقایان معترض تصریح کرد: این تجمع و اعتراض برای سلامتی مردم جامعه است و مسئولین باید در پی این اعتراض حرکتی برای جابه‌جایی این کارخانه انجام دهند.

همچنین یکی از خانم‌های معترض در این تجمع افزود: مردم زنجان چه گناهی دارند که باید هوایی آلوده به سرب را استشمام کنند.

این خانم شاغل با تاکید بر اینکه مسئولین می‌توانند حداقل قسمتی از درآمدهای حاصل از این کارخانه را صرف هزینه داروهای بیماران سرطانی و بیماری‌های ناشی از سرب اختصاص دهند، گفت: فرزندان ما گناهی ندارند تا در پی آلودگی‌های این کارخانه اسیر تخت بیمارستان شوند.

وی با تاکید بر اینکه مردم نمی‌خواهند با ایجاد آلودگی و پسماندهای این کارخانه به مرگ تدریجی بمیرند، اظهار کرد: فرزندان و عزیزانمان در مقابل چشمانمان ذره ذره آب می‌شوند و کاری از دستمان بر نمی‌آید.

همچنین یک خانم کارمند در جمع معترضان افزود: با فعالیت کارخانه سرب و روی جان فرزندان شهرمان در خطر است و مسئولین باید در پی این اعتراض اقدامی موثر انجام دهند.

در ادامه نیز یکی از آقایان معترض با تاکید بر اینکه سلامتی همه مردم در خطر است، گفت: با آلودگی‌های کارخانه سرب زنجان خون مردم در شیشه است.

وی اضافه کرد: ما خواستار تعطیلی کارخانه هستیم و سلامتی مردم مهم‌تر از اشتغال و مسکن است.

مردم در ادامه اعتراض خود به آلودگی و پسماندهای کارخانه سرب و روی به سمت چهار راه سعدی و مرکز شهر زنجان حرکت کرده و به شعارهای خود ادامه دادند.

سپس معترضان به سمت چهار راه انقلاب و مسجد جامع این شهر حرکت کردند تا فریاد اعتراض خود را به گوش همه مسئولین برسانند.

زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحر

زنجان-سرب و روی-اعتراض-آلودگی-راهپیمایی-مردم-پیامک-خبر-گزارش-عکس-استاندار-امام-جمعه-چهارراه-سعدی-شعار-زنجانی-زنجان سحر

صدور ضرب‌الأجل برای کارخانه سرب و روی توسط استاندار

زنجان سحر :

استاندار زنجان با اشاره به اینکه هیچ جای نگرانی در خصوص مسئله آلودگی هوا توسط کارخانه سرب و روی وجود ندارد، اظهار کرد: در طول 120 روز گذشته که سازمان محیط زیست بر میزان آلاینده‌ها نظارت داشت که از حد مجاز تجاوز نکند، در 26 روز آن یک مقدار آلودگی‌ها بیش از گذشته بود که در این زمینه به کارخانه سرب و روی ضرب‌الأجل داده‌ایم تا شرایط را به استانداردهای زیست محیطی برگرداند که آن‌ها نیز متعهد شده‌اند این کار را در اسرع وقت انجام دهند.

"محمد رئوفی‌نژاد" شامگاه دیروز در جمع خبرنگاران با اصحاب رسانه‌های استان به مناسبت روز خبرنگار، با اشاره به عملکرد مثبت دولت‌های نهم و دهم در این استان با بهره‌مندی از همه فرصت‌های پیش آمده جهت خدمت به مردم، ابراز کرد: آنچه در توان و بضاعت ما بود با خلوص نیت و صداقت به عنوان خادمان استان تقدیم مردم کردیم که کارهای انجام شده حاصل تلاش تیمی در زنجان بود که امروز شاهد آن هستیم.

وی افزود: ادعا نداریم که همه چیز و همه مسایل را توانسته‌ایم مرتفع کنیم، ولی ادعا داریم هر آنچه را که توانسته‌ایم ارایه کرده‌ایم.

این مقام مسئول با اشاره به اینکه در طول پنج سال ارایه خدمت در زنجان، 180 سفر استانی جهت مرتفع کردن مشکلات مردم صورت گرفته است، عنوان کرد: از طریق این سفرها، بسیاری از مشکلات مردم نمود پیدا می‌کرد تا بتوانیم برای رفع آن‌ها تلاش کنیم که در مجموع کارها آن مقدار از دگرگونی‌ها که لازم باشد ملموس است و یا با سند و مدرک قابل استناد.

نماینده عالی دولت در استان، اجرای بیش از 74 پروژه بزرگ در خارج از زمان تعیین شده هریک با بیش از 10 میلیارد ریال اعتبار، کلنگ‌زنی پروژه تبروشیمی با حضور وزیر نیرو در واپسین روزهای حضور دولت دهم را از دیگر اقدامات مهم در استان عنوان کرد و یادآور شد: با احداث کارخانه پتروشیمی قطعاً آهنگ سرعت توسعه استان دو چندان خواهد شد.

رئوفی‌نژاد ابراز کرد: همچنین پروژه منطقه ویژه اقتصادی با پیش‌بینی سرمایه‌گذاری 4 هزار میلیارد تومانی توسط بخش خصوصی است که پیش از این سوی رییس‌جمهور وقت و مسئولان کشوری پیگیری شده و امیدواریم در صحن علنی مجلس مصوب شده و در استان اجرایی گردد.

وی ادامه داد: واحد پروپیلن خدابنده نیز ار مهم‌ترین پروژه‌هایی است که در طول این پنج سال پیگیر مصوبات آن بودیم که در حال حاضر وزارت متبوع اعلام آمادگی کرده است که هم اکنون در انتظار ورود بخش خصوصی به این امر هستیم.

اختصاص بیش از 70 درصد صادرات استان به بخش سرب و روی

در ادامه این نشست، استاندار زنجان در پاسخ به سئوال خبرنگار ایسنا مبنی بر دلایل مغفول ماندن طرح انتقال کارخانه سرب و روی زنجان، ابراز کرد: وجود معادن شاخص در هر استانی موجب توسعه، اشتغال و درآمدزایی آن منطقه می‌شود و در این بین وجود سرب و روی در زنجان یک واقعیت است. وقتی افتخار این را داریم که 80 درصد سرب و 80 درصد روی کشور در این استان تولید می‌شود، باید این امر به عنوان یک فرصت مفید تلقی گردد.

رئوفی‌نژاد عنوان کرد: از قبل وجود این معدن، بیش از 70 درصد صادرات استان به این حوزه اختصاص یافته است. به طور مثال از 600 میلیون دلار صادرات در سال 90 و از 472 میلیون دلار در سال 91، 70 درصد مربوط به این حوزه بوده است.

وی تإکید کرد: اقتصاد کشور و استان را می‌توان با مدیریت صحیح حفظ کرد و نباید مردم را از این درآمد و رونق اقتصادی محروم کرد.

دلیل احداث کارخانه سرب و روی به فاصله 120 کیلومتری انگوران، سئوال امروز مسئولان

استاندار زنجان با مطرح کردن این پرسش که در 28 سال پیش، برای احداث کارخانه سرب و روی در فاصله 150 کیلومتری و راه‌اندازی شهرک تخصصی آن در فاصله 120 کیلومتری چه توجیهی وجود داشته است، اظهار کرد: این کارخانجات امروز مکان‌یابی و یا احداث نشده‌اند که ما باید پاسخ‌گوی آن باشیم و یا آلودگی‌هایی که گفته می‌شود وجود دارد در عرض این 5 سال بروز نکرده است که باز هم ما باید پاسخ دهیم.

وی اظهار کرد: در زمان ورود ما به این استان در 5 سال پیش، نامه‌نگاری‌های فراوانی مبنی بر چرایی تعطیلی این کارخانه و اینکه بیش از 500 خانوار از قبل آن دچار مشکل شده‌اند، صورت گرفت که با قرار دادن شرط و شروط مدیران وقت مبنی بر رعایت موارد زیست محیطی، نخست تولید روی و سپس سرب مجددا کلید خورد.

نماینده عالی دولت در استان، ادامه داد: در طول این مدت گزارش‌های واصله خبر از پاکی هوا بوده است و مسئولان کارخانه تولید خود را در چارچوب ضوابط و رعایت استانداردهای زیست محیطی جهت پایین آمدن میزان آلودگی داشته‌اند.

تداوم پیگیری‌های جدی برای تسریع در انتقال کارخانه سرب و روی به محل جدید

رئوفی‌نژاد با اشاره به ورود استانداری زنجان برای انتقال کارخانه سرب و روی به مکان جدید، اظهار کرد: تاکنون در ارتباط با این موضوع هیچ استانداری ورود پیدا نکرده بود که ما با برگزاری چندین جلسه با مسئولان کارخانه و محیط زیست، زمینی را برای این امر مشخص کردیم و کلنگ‌زنی شد و مراحل اجرایی پروژه معین گردید.

این مقام مسئول با بیان اینکه رایزنی‌ها برای تغییر کاربری زمین فعلی کارخانه برای مساعدت در ساخت کارخانه جدید انجام شده ولی طرح در شورای شهرسازی متوفق شده است.

وجود بیش از 6 تن پسماند سرب و روی تهدید جدی زیست محیطی در زنجان

وی با اشاره به این‌که کارها به طور جد در حال اجرا است، تأکید کرد: کل ذخیره معدن انگوران 9 تا 10 میلیون تن است و در این بین 6 تا 7 تن پسماند در استان وجود دارد که تهدیدی جدی برای محیط زیست استان است.

استاندار زنجان ادامه داد: در همین راستا، اقدام به کلنگ‌زنی واحدی کردیم که همه پس‌ ماندها، فرآوری شده و مجددا کنستانتره تولیدی در اختیار کارخانه قرار خواهد گرفت که ته آن خاک نباتی است که در حال حاضر بنا است با اعتباری بالغ بر 120 الی 150 میلیارد تومان احداث شود.

نماینده عالی دولت در استان متذکر شد: در طول این سال‌ها پسماندها بر روی زمین باقی مانده و کسی برای آنها کاری انجام نداده است.

صدور ضرب‌الأجل برای کارخانه سرب و روی

رئوفی‌نژاد، با اشاره به این‌که جای نگرانی در خصوص مسئله آلودگی هوا توسط کارخانه سرب و روی وجود ندارد، اظهار کرد: در طول 120 روز گذشته که سازمان محیط زیست کشور بر میزان آلاینده ها نظارت داشت که از حد مجاز تجاوز نکند، در 26 روز آن یک مقدار آلودگی‌ها بیش از گذشته بود که در این زمینه به کارخانه سرب و روی ضرب‌الأجل داده‌ایم تا شرایط را به استانداردهای زیست محیطی برگرداند که آنها نیز متعهد شده‌اند این کار را در اسرع وقت انجام دهند.

وی با اشاره به اینکه نظارت‌ها از کارخانجات سرب و روی باید دایمی باشد، تأکید کرد: باید با تعامل کارها دنبال شود که خوشبختانه تا به امروز در چارچوبی که خواسته‌ایم حرکت‌ها صورت گرفته است در حالی‌که پیش از این مدیران کارخانه حتی نامه وارده از محیط زیست را نیز پاسخ نمی‌دادند.

نماینده عالی دولت در استان با بیان اینکه اکثر واحدهای کوچک و بزرگ سرب وروی اصول استانداردهای جهانی را رعایت می‌کنند، خاطرنشان کرد: تنها به بازدید از این اماکن اکتفا نمی‌شود و ریزترین گزارشات در این‌خصوص قابل پیگیری است.

ارتقای شهر سلطانیه به شهرستان

استاندار زنجان در این نشست از ارتقای شهر سلطانیه به شرستان خبر داد و عنوان کرد: این خبر به شکل رسمی در عید فطر  اعلام خواهد شد. همچنین روستای کرسف در شهرستان خدابنده به مرتبه شهر ارتقا یافت.

معرفی اندیشکده های جهان در سازندگان سلطه+ فیلم

سری مستند «سازندگان سلطه» به معرفی برترین اندیشکده‌های جهان Think Tank می‌پردازد.

به گزارش مشرق ، شاید همگان فکر می‌کنند اداره کشورهای جهان توسط رئیس جمهور، وزرا، مجلس و دیگر ارگان‌های هر کشور صورت می‌پذیرد؛ اما باید بدانیم نهادهایی ناشناخته وجود دارند که نقش اصلی را در راهبری آمریکا و دیگر کشورهای جهان عهده دارند. این نهادها همان اندیشکده‌ها Think Tank هستند.

اندیشکده، اتاق فکر، اندیشگاه و فکرانباره واژه‌های مختلفی است که تاکنون در دایره‌ی واژگان زبان فارسی برای نهادِ ناشناخته‌ی Think Tank مطرح شده است. هر چند در میان این واژگان، اندیشکده نزدیک‌ترین قرابتِ مفهومی را به تینک تنک Think Tank دارد. این واژه برای اولین بار توسط حسن عباسی، واردِ زبان فارسی شد. وی مؤسس و رئیس مرکزِ بررسی‌های دکترینال، یکی از اندیشکده‌های شاخص و شناخته‌شده‌ی ایران و جهان اسلام است.

بعد از ‌قوای سه‌گانه‌ی مونتسکیو، یعنی قوای مقننه، مجریه و قضائیه، اندیشکده به عنوان قوه‌ی چهارم، در فضای حکومت‌داری مطرح است. از این‌رو تبیینِ روند شکل‌گیری اندیشکده‌ها، سیر تکامل و تأثیرگذاری آن‌ها بر مناسبات جهانی بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که شناخت این نهادها و مراکز می‌تواند چرخه‌ی ناقصِ حکومت‌داری را در کشور کامل‌تر کرده و فرآیند طرح‌ریزی و تصمیم‌سازی را قبل از اجرا و لزوم پرداختن به مراحلِ پیشا قانون و دکترینال را قبل از قانون‌گذاری، نهادینه کند.


با این رویکرد، برنامه‌ی مستندِ «سازندگان سلطه» تولید شده و در قسمت‌های کوتاهِ 15 دقیقه‌ای، 12 اندیشکده‌ی برتر و تاثیرگذارِ جهان را معرفی کرده و روندِ تاریخی شکل‌گیری و چراییِ تشکیلِ آن‌ها را به مخاطبان معرفی می‌کند.

در این مجموعه این اندیشکده‌ها مورد بررسی قرار گرفته‌اند:

1. انستیتو بروکینگز Brookings Institution

2. موسسه رند RAND Corporation

3. شورای روابط خارجی Council on Foreign Relations

4. بنیاد کارنِگی برای صلح جهانی Carnegie Endowment for International Peace

5. مرکز مطالعات استراتژیک و جهانی Center for Strategic and International Studies

6. انستیتو امریکن اینترپرایز (American Enterprise Institute for Public Policy Research) AEI

7. انستیتو جامعه باز Open Society Institute

8. انستیتو وودرو ویلسون Woodrow Wilson International Center for Scholars

9. بنیاد هریتج Heritage Foundation

10. انستیتو هودسون Hudson Institute

11. چتم هاوسChatham House (AKA The Royal Institute of International Affairs)

12. عفو بین‌الملل Amnesty International

سری مستندِ سازندگان سلطه، شنبه‌ها ساعت 18:15 و تکرار آن روزهای دوشنبه و چهارشنبه در همان ساعت از شبکه‌ی خبر پخش می‌گردد.

تحقیق، پژوهش، تولید و اجرای طرح این برنامه توسط گروه رصد استراتژیک و تهیه‌کنندگی سلیم غفوری انجام گرفته است.





برای کسب اطلاعات تکمیلی درباره‌ی اندیشکده‌های مطرح شده در این مجموعه به وب‌سایت www.StrategicMonitoring.com مراجعه و پیشنهادات و نظرات خود را به پست الکترونیکی thinktank@strategicmonitroing.com ارسال نمایید.

دیپلماسی غذایی آمریکا علیه ایران؛ وقتی آمریکایی‌ها بوسه‌های خود را برای ایرانیان فرستادند


با وجود تحریم‌ها علیه ایران در حوزه های حیاتی مانند دارو, فعالیت شرکت هایی که کالای مصرفی دارند نه تنها کمرنگ نشده که شدت نیز گرفته است. چون ساده ترین راه برای خروج ارز از یک کشور فروش کالا به آن است و چه بهتر که این کالا، کالایی مصرفی باشد که به دنبال آن هیچ تکنولوژی و یا دانشی به کشور مقصد منتقل نشود.
گروه جگ نرم مشرق - در عصر حاضر که ارتباطات در شکل نوینی از دیپلماسی به نام دیپلماسی عمومی(Public Diplomacy) مشتمل گردیده، هر روزه بر شقوق مختلف آن افزوده و پیکره دیپلماسی عمومی فربه می گردد.

بر این اساس امروزه دیپلماسی غذایی به عنوان یکی از شقوق رایج دیپلماسی عمومی محسوب و از کارکرد بسیار بالایی در فرایند اعمال قدرت برخوردار می باشد.

دیپلماسی غذایی را چنین تعریف می کنند: «هنگامی که دولتی تصمیم بگیرد غذا را با استراتژی دیپلماسی عمومی اش ترکیب کند، خروجی دیپلماسی غذایی(gastrodiplomacy) است.» اگرچه این مفهوم قدیمی است اما در دوران اخیر واژه ای برای آن در نظر گرفته شده است. پل راکوور(Paul Rockower) دیپلماسی غذایی را فتح قلب ها و ذهن ها از طریق اشتهاء می داند. در واقع دیپلماسی غذایی که به آن دیپلماسی آشپزی(Culinary diplomacy) و سیاست غذایی(politics of food) نیز گفته می شود نوعی از دیپلماسی عمومی است که در آن غذا به عنوان ابزاری برای تفاهم میان فرهنگی و به امید بهبود تعاملات و همکاری ها در سطحی بالاتر که همان سطح دولت – دولت است(به نسبت سطح دولت - عامه) مورد استفاده قرار بگیرد. امریکایی ها اصل شناخته شده ای در دیپلماسی عمومی دارند: «با ما آشنا شوید، ما را دوست خواهید داشت.( to know us is to love us)»، در سال های اخیر تایلندی ها و کره ای ها به عنوان پیشتازان دیپلماسی غذایی در آسیا این اصل را کمی تغییر داده اند، آن ها می گویند: «ما را بچشید، ما را دوست خواهید داشت.(to taste us is to love us)».

     

پیتزا نمونه ی آشنای دیپلماسی غذایی است، همچنان که اسپاگتی دیگر غذای شناخته شده در سطح جهانی است که خاستگاه ایتالیایی دارد. ایالات متحده از سال ها قبل به واسطه صدور سبک زندگی مطبوع خود در کنار تبلیغ موسیقی، پوشش، عقاید فلسفی، فرهنگ و آداب و رسومش غذای متناسب با این سبک از زندگی را نیز مشخص و برای همگان تعریف کرده است، به تفکیک خوردنی ها و نوشیدنی ها. همبرگر مک دونالد و مرغ های کی.اف.سی در کنار نوشابه های کولاکولا و پپسی مدت هاست در سراسر جهان گسترش یافته و ذائقه ی مردم نقاط مختلف زمین را تغییر داده است.

در یک دهه گذشته کشورهای آسیای جنوب شرقی به شکل ویژه ای به استفاده از دیپلماسی غذایی روی آوردند. کره جنوبی، مالزی، تایلند، تایوان، هند و ... از جمله این کشورها هستند. کره ای ها واژه ی کیم چی دیپلماسی(kimchi diplomacy) را برگزیدند و تایوانی ها نیز استراتژی غذایی(gastronomic strategy) خود را دیم سام دیپلماسی(dim sum diplomacy) نامیدند. نمونه ی فعالیت این کشورها را می توان در سریال های کره ای بویژه در سریال های تاریخی مانند سریال جواهری در قصر و یا شعب متعدد رستوران های تایوانی در سراسر جهان مشاهده کرد.

     
نمونه ی دیگر به کارگیری دیپلماسی غذایی برنامه تلویزیونی "بفرمائید شام(Come Dine With Me)" است، برنامه ای که تا به حال در بیش از 30 کشور پخش شده است. نسخه ی فارسی زبان این برنامه نیز از اکتبر 2010 و از شبکه من و تو1 پخش گردید. البته برنامه ی بفرمایید شام نه تنها اغذیه و اشربه غربی را ترویج می کند بلکه اساساً یک کلاس درس آموزش سبک زندگی غربی است.

 

اگر چه در بهمن سال 1389 از سوی معاون سیمای جمهوری اسلامی آموزش پخت غذاهای غیرایرانی ممنوع اعلام شد و این خبر آنقدر برای رسانه های بیگانه جالب بود که نسبت به آن موضع گرفتند، اما هنوز هم گه گاه در برنامه های پرتعداد آشپزی تلویزیون جمهوری اسلامی پخت غذهای ایرانی مشاهده می شود. البته بدیهی است که آشنایی با غذاهای مردم نقاط مختلف جهان اگر به شکل اصولی بوده و منافاتی با ذائقه ی ایرانی نداشته باشد امر مذمومی نیست، آن چه که بحث برانگیز است آب و تاب برخی آشپزها برای پخت غذاهای خارجی و برتر جلوه دادن آن ها در مقابل غذاهای وطنی است.

     
برخی صاحب نظران عقیده دارند که می توان از حلال فود(Halal Food) به عنوان نمونه ای اسلامی در دیپلماسی غذایی جهت آشنا کردن مردم نقاط مختلف کره زمین با اسلام و سبک زندگی اسلامی سود برد. ارزش بازار محصولات حلال در اروپا حدود 100 میلیارد دلار تخمین زده شده است و این بازار در کشورهای مختلف مشتریانی غیرمسلمان را نیز پوشش می دهد. البته به علت بی توجهی کشورهای مسلمان به این مسأله برای بسط و گسترش ارزش های اسلامی هم اکنون کشورهایی مانند امریکا، انگلستان و تایلند به سمت کسب درآمد از بازار محصولات حلال روی آورده اند، همچنان که شرکت صهیونیستی نستله نیز در سال های اخیر اقدام به فروش محصولات گوشتی حلال کرده است. در واقع به جای اینکه کشورهای مسلمان از این ظرفیت استفاده کنند، حتی مسلمانان ساکن کشورهای غیراسلامی نیز امروز به مشتریان محصولات حلال کشورهای غیراسلامی تبدیل شده اند.

     
دیپلماسی غذایی گاه در قالب یک سریال تلویزیونی به کار گرفته می شود، و گاه به شکل رستوران زنجیره ای در می-آید، زمانی به صورت ویدئوهای کوتاه آموزشی در یوتیوب بارگذاری می گردد و زمانی دیگر در حین برپایی یک همایش بین المللی علمی به نمایش در می آید.

 
بحران جهانی غذا شکل دیگری از دیپلماسی را رقم می زند: کمک غذایی به کشورهای فقیر، کشوری که در حالت عادی میلیون ها تن برنج را برای ثبات بازار در اقیانوس می ریزد، هنگام ارسال کمک های غذایی برای کشورهای محروم افریقایی قیافه ای انسان دوستانه به خود می گیرد.





 
دیپلماسی غذایی گاه با اقتصاد و فرهنگ ترکیب شده و شکل پیچیده تری به خود می گیرد، برای مثال می توان به روز پپرو (pepero) در کره  جنوبی اشاره کرد، در روز 11 ام از ماه 11 ام ماه میلادی جوانان و نوجوانان کره ای به یکدیگر چوب شکلاتی هدیه می دهند. گفته می شود این روز را شرکت های تولید کننده ی شکلات برای ایجاد بازار فروش ترتیب داده اند، گرچه روزی به این نام در ژاپن وجود دارد اما نسخه ی کره ای آن حاصل سرمایه گذاری شرکت های تولید کننده ی شکلات است.

      

در سال های اخیر حضور برندهای خارجی در ایران در حوزه های مختلف خوراک، پوشاک،کیف و کفش، جواهرات، لوازم خانگی و ... به شکل فزاینده ای گسترش پیدا کرده است. علی رغم تمام تحریم هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران و  در حوزه ی های حیاتی مانند دارو، وضع شده و در بخش های مختلف، کشور را با مشکلات مواجه کرده است اما فعالیت شرکت هایی که کالای مصرفی دارند نه تنها کمرنگ نشده که شدت نیز گرفته است. دلیل این امر نیز مشخص است چرا که ساده ترین راه برای خروج ارز از یک کشور فروش کالا به آن است و چه بهتر که این کالا، کالایی مصرفی باشد که به دنبال آن هیچ تکنولوژی و یا دانشی به کشور مقصد منتقل نشود.

اگر به اخبار دو ماه آخر سال "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی" نگاهی داشته باشیم، به مواردی مانند نمونه های نیز برخورد خواهیم کرد:

- کرافورد، یکی از قدیمی‌ترین برندهای بیسکویت که متعلق به یک کارخانه بیسکویت اسکاتلندی در ادامه توسعه برند خود و در جست‌وجوی بازارهای تازه در خاورمیانه و ایران، نام تجاری خود را در ایران به صورت رسمی به ثبت رسانید.

- یک محصول جدید لبنی تحت عنوان «آمل» (Amul) از کشور هندوستان وارد بازار ایران شده که مورد استقبال نسبی مصرف‌کنندگان قرار گرفته است.

- اخیرا یکی از برندهای کشور کره جنوبی که در زمینه تولید انواع بیسکویت، کوکی و کراکر فعالیت می‌کند با ثبت نشان تجاری خود در ایران به صورت رسمی حضور خود در این بازار را اعلام کرده و با ثبت نام «شریمپ کراکر» (Shrimp Cracker) در ایران به فعالیت‌های خود در این بازار پر مخاطب رسمیت بخشیده است.

- مدتی است که بازار ایران شاهد حضور برندهایی است که در زمینه تولید گوشت و محصولات مشتق از آن فعالیت می‌کنند. آخرین خبر درباره حضور گسترده برند بی‌فی در بازار ایران بود. به دنبال این تب حضور تولیدکنندگان گوشت و مشتقات آن، برند بین‌المللی موندلی Mondelli هم خود را در بازار ایران به ثبت رسانیده و برای توسعه بازار خود و به‌دست آوردن سهم قابل ملاحظه‌ای از این بازار، در ایران دفتر زده است.

- این روزها، قفسه‌های سوپرمارکت‌ها،‌ مگامال‌ها و فروشگاه‌های خرد وکلان را که نگاه می کنیم، تقریبا از هر ساحلی، خوارکی و از هر سرزمینی تحفه ای برای سفره ایرانی‌ها تدارک دیده شده است. آخرین نمونه تلاش یک برند، برای حضور در بازار خوراکی‌ها و سبد مواد غذایی ایرانی‌ها به برند جدیدی با نام اورین بایتس (Orien Bites) از کشور سنگاپور معطوف است که تخصصش تهیه، تولید و توزیع غذاهای نیمه آماده با منشاء دریایی است.

- اسکاوی اند ری (Scavi & Ray)، یکی از معروف‌ترین تولیدکنندگان انواع نوشیدنی در جهان با ثبت نام تجاری خود در ایران در پی ایجاد فضایی جدید و متنوع در بازار نوشیدنی‌های ایران است.



     
همان طور که گفته شد موارد فوق تنها به دو ماه پایانی سال "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی" محدود می شوند. شاید بتوان علت این هجوم یکباره صنایع غذایی خارجی به سمت بازار ایران را در کنار دلیل ظاهری بحران اقتصادی غرب در موارد دیگری جستجو کرد. این هجوم دو علت اصلی دیگر نیز می تواند داشته باشد، استفاده از قواعد دیپلماسی غذایی برای تغییر ذائقه ایرانیان و در نتیجه اثرگذاری فرهنگی بر آنان و همچنین دامن زدن به ضعف های اقتصاد ایران. وقتی یک کالای خارجی در ایران به فروش می رسد هم ارز از کشور خارج شده و هم امکان رشد و پیشرفت از شرکت های ایرانی همان حوزه گرفته می شود. در این بین اقلام خوراکی قدرت تاثیرگذاری بالاتری دارند چرا که قیمت آن ها به نسبت کالاهای لوکس، لوازم خانگی و مانند اینها کمتر است لذا اقشار بیشتری از جامعه توان خرید آن ها را دارند.

برخی محصولات امریکایی سال هاست در ایران حضور دارند، حتی کالاهای خوراکی مانند کوکاکولا و پپسی علی رغم حضورشان در کمپین "اتحاد علیه برنامه هسته ای ایران" از بازار ایران دست نکشیده اند و همچنان به حضور خود در این بازار ادامه داده اند.

 

در ادامه ی حضور برندهای جهانیِ حوزه های مختلف ماه دوم سال 1392 با خبر  آغاز فعالیت کمپانی هرشی(Hershey) در ایران آغاز شد. شرکت هرشی یکی از شکلات های جهانی خود با نام کیسس(Kisses) به معنای بوسه ها را در ایران به ثبت رسانده است. برخی این اتفاق را این گونه تعبیر کرده اند که امریکایی ها برای ایرانی های شکلات و تنقلات دوست، بوسه فرستادند. گویا این افراد فشار اقتصادی ناشی از تحریم ها را درک نکرده و یا داخل کشور زندگی نمی کنند که این گونه به استقبال بوسه های امریکایی می روند.



     
     
کمپانی هرشی یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین شرکت های تولید شکلات و شیرینی است. این کمپانی امریکایی توسط میلتون اسنیولی هرشی (Milton snavely Hershey) راه اندازی شد. هرشی پس از بارها تجربه ی شکست در راه اندازی کسب و کارهای مختلف در حوزه شیرینی پزی عاقبت توانست یک نوع کارامل مخصوص تهیه کند. پس از چند سال هرشی با صنعت شکلات سازی آشنا شد، و همزمان در کارخانه خود به تولید کارامل و شکلات پرداخت. اولین فروش ثبت شده شکلات هرشی به آوریل 1895 مربوط می شود. هرشی در سال 1900 کارخانه کارامل سازی خود را فروخت و یک کارخانه شکلات سازی ایجاد کرد. میلتون هرشی که از او به عنوان فردی انسان دوست و با سخاوت یاد می شود، در 1945 از دنیا رفت. امروز کمپانی هرشی مانند سایر کمپانی های امریکایی فعال در صنعت مواد غذایی در بیش از 60 کشور دنیا محصولات خود را عرضه می کند و بيش از 60 کشور دنيا به فروش مي رسد. سود خالص اين کمپاني 6 ميليارد و 112 ميليون دلار مي باشد.



شاید بتوان چنین گفت که امریکایی ها در ادامه ی برنامه های دیپلماسی عمومی خود قصد دارند از دیپلماسی غذایی نیز به شکل سازمان یافته تری استفاده کنند، در واقع امریکایی ها پس از آنکه دیدند چه قدر آسان می توان در ایران برندهای خارجی را به ثبت رساند به فکر استفاده از این فرصت برای تضعیف حریفشان از درون افتادند. هر از چندگاهی شایعه افتتاح اولین شعبه مک دونالد در ایران شنیده می شود، این موضوع نیز در همین حوزه قرار می گیرد، اینکه میزان حساسیت و پذیرش مردم ایران نسبت به این برند امریکایی آزموده شود.
     

افتتاح اولین شعبه مک دونالدز در مسکو
شکست شوروی از امریکا زمانی رخ داد که مردم مسکو ساعت ها
در صف افتتاح شعبه مسکو به انتظار نشستند.
البته شکلات کیسس پیشتر نیز در ایران یافت می شد و مانند سایر کالاهای خارجی علاقمندان خاص خودش را داشت، دوستداران کیسس را به راحتی می توان در سایت ها و وبلاگ های مربوط به آشپزی و شیرینی پزی مشاهده کرد. اما هم اکنون حضور این شکلات در ایران رسمی شده و قطعاً افراد بیشتری را جذب این برند خواهد کرد.
     

شکلات کیسس مدت هاست با ذائقه و سبک زندگی برخی از ایرانیان عجین شده

با وجود اینکه دولت امریکا واردات کالا از ایران را ممنوع کرده و حتی در موارد بسیاری میزان واردات از ایران را به صفر رسانده است اما مشخص نیست چطور شرکت های امریکایی به فعالیت خود در ایران ادامه داده و برخی دیگر تازه فعالیت خود را آغاز می کنند. در سال 2012 رقم واردات ایران از امریکا به 160 میلیون دلار رسید. کوکاکولا و اُرال بی از جمله کالاهای امریکایی بودند که حضورشان در ایران را حفظ کردند. همچنین واردات لبنیات از امریکا از ۷ ميليون و  ۸۰۰ هزار دلار در سال 90 به ۲۰ ميليون و ۳۰۰ هزار دلار در سال 91 افزايش یافته است. وال استریت ژورنال علت رشد کالاهای امریکایی به ایران را صدور جوازی برای اقلام خوراکی غیر تحریمی در اکتبر 2012 می داند. همچنین این روزنامه از ادامه فعالیت شرکت های غذایی «کرافت‌فود» و «مارس» و کمپانی پپسی مبتنی بر این جواز خبر می دهد.

از جمله واردات صورت گرفته از امریکا می توان به این موارد اشاره کرد (به ترتیب حجم واردات): گندم، کره، مکمل های غذایی و دارویی، دارو و اسپرم گاوی. جالب است بدانیم لوازم آرایشی، چرخ و فلك، تاب، سيرك سيار، تئاتر سيار، باغ وحش سيار و ... نیز از جمله کالاهایی هستند که با نرخ ارز مرجع از امریکا وارد ایران شده است. البته با وجود افزایش واردات ایران از امریکا که منابع داخلی و خارجی از آن خبر می دهند، مدیرکل دفتر بازرگانی کشورهای اروپا و آمریکای سازمان توسعه تجارت می گوید: «هیچ ارتباط تجاری مستقیمی بین ایران و آمریکا وجود ندارد ... کالاهایی که در گمرک تحت عنوان واردات از آمریکا اعلام شده کالاهایی هستند که از کشورهای دیگر و به صورت غیرمستقیم وارد ایران شده‌اند اما مبداء اصلی ورود آن‌ها کشور آمریکاست.»

به هرحال کالاهای امریکایی بیشتری در سال 1391 وارد ایران شده است، فارغ از اهداف امریکایی ها که این واردات برایشان دو سر برد است، هم سود کسب می کنند و هم به تولید ایران صدمه می زنند، و هم اهداف فرهنگی خود را دنبال می کنند، مشخص نیست طرف ایرانی در این واردات به دنبال چه چیزی است؟ آیا افزایش بده بستان های اقتصادی با امریکا می تواند انگیزه های سیاسی داشته باشد؟ آیا این افزایش از تمایل برای برقراری ارتباط با امریکا خبر می دهد؟ آیا می توان قبول کرد مسئولان دخیل در بخش های مختلف مربوط به حوزه بازرگانی از فعالیت شرکت های امریکایی و کسب درآمدشان از بازار ایران بی اطلاع اند و یا آن که به سادگی خود را به خواب زده و می گویند این کالاها مستقیماً از امریکا وارد نشده، بلکه کشورهای واسطی این میان وجود داشته اند!!! براستی چرا در دوره ای که حجاب یک کودک چهارساله نه در فرانسه که در هند نیز تحمل نمی شود، و یا حضور چند گردشگر ایرانی در مصر تبلیغ تلقی می شود، یعنی اینکه فضاسازی های دشمن نه تنها بر افکار عمومی مردم خود که بر رفتار شهروندان کشورهای دیگر نیز تاثیر گذاشته، نباید یک نهاد نظارتی جهت رصد نمادهای فعالیت های امپریالیسم و استعمارگری نوین در ایران اسلامی به عنوان پرچمدار مقاومت وجود داشته باشد؟

نگاهی تحلیلی به خانواده فروپاشیده غرب

قرن بیستم، قرن بلاهای زاده بشر برای خود است، قرنی که جنگ های جهانی آن، میلیون ها نفر را به خاک و خون کشید و جنگ سردش هزاران نفر را به آغوش مرگ خاموش انداخت. اما فجایع قرن بیستم تنها نشأت گرفته از کنش- واکنش های سیاسی نبود، بلکه فسادهای اخلاقی و انحرافات جنسی نیز فجایعی ضد بشری به بار آوردند، فجایعی که اثرات آن نیز با گذر زمان شدت می یابد.
گروه گزارش ویژه مشرق- قرن بیستم، قرن بلاهای زاده بشر برای خود است، قرنی که جنگ های جهانی آن، میلیون ها نفر را به خاک و خون کشید و جنگ سردش هزاران نفر را به آغوش مرگ خاموش انداخت. اما فجایع قرن بیستم تنها نشأت گرفته از کنش- واکنش های سیاسی نبود، بلکه فسادهای اخلاقی و انحرافات جنسی نیز فجایعی ضد بشری به بار آوردند، فجایعی که اثرات آن نیز با گذر زمان شدت می یابد.

سقوط هیتلر و پایان جنگ جهانی دوم برابر شد با ظهور نسلی به نام "نسل فرزندان نامشروع". در حقیقت پایان جنگ جهانی از یک سو باعث تصرف کشورهایی همچون آلمان توسط سربازان بیگانه شد. کشورهای که به واسطه لشکرکشی حاکمانشان میلیون ها نفر از مردان جوان خود را از دست دادند، تلفاتی که ترکیب جنسیتی این کشورها را به طوری جدی به سمت سنگینی کفه به سمت زنان بالا برد. از سوی دیگر با پایان یافتن این جنگ افشاگری های تکان دهنده ذهن مردم را درگیر خود کرد، افشای فجایع انسانی مانند قتل عام لهستانی ها توسط شوروی، قتل عام چک ها توسط آلمان ها و کشته شدن میلیون ها سرباز باعث فروریختن تمام ارزش های اخلاقی و مسیحی در جامعه غرب شد.

550

با فروپاشی تمام ارزش های اخلاقی به جا مانده از عصر مسیحیت و فلاسفه اخلاق مدار غرب در نیمه ابتدایی این قرن، در پایان آن نیز، روشنفکران غربی با ارائه توجیه و عرفی سازی انواع مفاسد و انحرافات از قبیل همجنس گرایی، هم خانگی، رفتارهای جنسی بی قاعده و ... باعث فروریختن تمام زیرساختهای اخلاقی جامعه خود شد.

این فروپاشی اخلاقی، نوک پیکان را به سمت مهمترین نهاد اجتماعی یعنی نهاد خانواده نشانه رفت. خانواده که حلقه نخستین تشکیل یک جامعه انسانی و نخستین مرکز آموزش و تربیت نسل آینده جامعه است و نسل آینده کنش و واکنش های اجتماعی خود را در این نهاد فرا می آموزد، فلذا سلامت و صلابت اخلاقی این نهاد، نسلی فرزانه و مسالمت جو را تحویل جامعه می دهد و در فقدان این گزاره ها، جامعه در آینده با نسلی پرخاش گر و ستیزه جو روبرو خواهد شد.

مبتنی بر فرهنگ اخلاق مدار، شکل گیری خانواده و برپایی آن ناشی از وصلت دو جنس مونث و مذکر، با هدف تعالی خود و نسل بشری است.

اهمیت این کانون از منظر دین مبین اسلامی تا به حدی است که تشکیل خانواده به مثابه کامل کردن نیمی از دین مومن است. خانواده همچون کارگاهی تکمیل کننده می­ماند که جنس مؤنث را در کنار جنس مذکر جهت تکمیل یکدیگر قرار می دهد. در حقیقت خدواند متعال جنس مؤنث را لطیف و پناه جو خلق کرده و جنس مذکر را جویای لطافت و پناه دهنده قرارداده است. هیچ یک از این دو بی نیاز از دیگری نیست، زیرا که حضرت حق هدف از آفرینش آنان را، اتحاد و انعقاد آن دو با یکدیگر قرار داده است.

با گذر زمان و پیچیده تر شدن ابعاد زندگی بشری و پیدایش ادیان الهی بالاخص دین مبین اسلام که بر حقوق زنان و اطفال تاکید دارد و تحجر یهودیت و مسیحیت تحریف شده را به خود راه نداده است، نظام خانواده از نظامی دارای ضوابط ارباب- رعیتی به نظامی عضو- عضو تغییر می کند و مرد به عنوان سرپرست خانواده(مسئول) به ایفای نقش می پردازد. اسلام در بین ادیان الهی بیشترین و منظم ترین قوانین را جهت تنظیم روابط درون خانواده ارائه داده است. از دید اسلام، خانواده از اهم ارکان جامعه است و در حقیقت رابطه بین خانواده و جامعه موضوعیت دارد و آنها به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر قرار گرفته اند.

اسلام به عنوان تنها مشی حرکتی که برای مادر جایگاه خاص تعریف کرده است.

اسلام برخلاف مسیحیت و یهودیت زن را به مثابه خدمتکار خانه نمی داند که انجام امور منزل محکومیت و وظیفه او باشد. در اسلام زن در انجام امور منزل مخیر است و در صورت برگزیدن چنین اختیاری مرد موظف است که علاوه بر نفقه، به او اجرت المثل نیز بپردازد. چرایی این تدبیر اسلام به توجه این دین به فلسفه ذاتی خانواده یعنی بقای نسلی اسلامی برمی گردد. اسلام تعالی زن را در مادری می داند و تعالی مرد را در غیرت و اراده او جهت حمایت و هدایت خانواده خود معرفی کرده است.

فرهنگ اخلاق مدار خانواده را هسته و رأس الخیمه جامعه، و خانواده اخلاقی را خمیر مایه برپایی حیات طیبه می داند. اما تمام جهان به این تعریف اخلاقی وفادار نماند، بطوریکه در روزگار فعلی نهاد خانواده در غرب در مسیر سقوط نهایی قدم بر می دارد. به واقع تحت فشار توهمات روشنفکرانه، تعریفات فمینیستی توجیه گر فحشاء و فانی و تقویت خوی حیوانی شهوت گرا در انسان غربی، کانون خانواده ارزش گذشته خود را در جوامع غربی از دست داده است.

بر این اساس خانواده و جایگاه آن در غرب مسیر طولانی را در فرهنگ و نظام ارزشی طی کرده است. شاید در گذشته جامعه غرب تعریفی درست و مبتنی بر ذات و فلسفه تمدن بشری از خانواده داشته است، اما این تعریف و جایگاه در پیچ و خم تاریخ غرب دستخوش چنان تغییراتی شد که حتی ماهیت و چیستی بنیان خانواده در هر دوره نسبت دوره قبل و بعد خود، جایگاه متفاوت و بعضاً متناقض داشته است. از این رو سعی می شود به طور مجزا به بررسی این جایگاه پرداخته شود.


1- عصر پیس از مسیحیت

در عصر پیش از مسیحیت نظام خانواده در اروپا دارای تعریفی واحد نبوده است. خانواده وابسته به قلمرو های قومی تمدنی موجود در غرب تغییر ماهیت داده است. در تمدن یونانی به علت دلیل غلبه تفکرات فلاسفه اخلاق مداری چون افلاطون، خانواده دارای جایگاهی اخلاقی و متناسب با ارزشهای انسانی بوده است. اما با سقوط این تمدن به دست اقوام مقدونی، جایگاه خانواده در این نظام متحول شد و تقریباً نظام اخلاقی یونان و بدنبال آن جایگاه خانواده در لبه پرتگاه اخلاقی قرار گرفت.

اما در تمدن روم(Rome) به دلیل وجود یک نظام یک جانشین و استقرار تمدنی واحد در قلمرو این امپراطوری، خانواده دارای ثبات و جایگاه ارزشی با تکیه بر خاستگاه های پدرسالارانه مطلق بود. اما در قلمروهای پراکنده و دور از تمدن رومی همچون جامعه ژرمن ها(German)، دان ها(Dan) و گل ها(Goals)، خانواده به معنای اخلاقی دارای جایگاه چندانی نبوده است و بیشتر نوعی کمون مشترک جنسی و فاقد هرگونه پشتوانه اخلاقی و تعهد آور بوده است.

2- دوران پس از مسیحیت

خانواده در غرب پس از ظهور مسیحیت، بنا به شرایط زمانی و موقعیت تاریخی دارای جایگاه و تعاریفی متفاوت است، که به طور مجزا به آن­ها پرداخته می شود.

الف- دوران حکومت روم میسحی

با گرویدن کنستانتین اول به مسیحیت و تبدیل شدن آن به دین رسمی غرب، خانواده ثبات اخلاقی قابل ملاحظه ای به خود گرفت. در این دوران خانواده فقط دارای جنبه اخلاقی و به معنی پیوند دو جنس مخالف با رعایت قواعد و قوانین شرعی اخلاقی و دینی بوده است. به خاطر حکومت مقتدرانه رومی ها بر اکثر جوامع بشری غربی و حکومت قانون مسیحی بر جامعه، خانواده دارای تعریفی واحد و جایگاهی مبتنی بر شریعت مسیحی بوده است.

ب- سقوط روم، دوران حکومت کلیسا

با سقوط تمدن رومی توسط اسلاوها(Slavs)، جهان غرب تا مدتی دچار دوره فرسایشی و هرج و مرج فراگیر شد. به دنبال آن بی بند و باری جنسی و فحشاء به یک سنت تبدیل شد تا زمانی که کلیسای روم توانست باری دیگر قدرت خود را بر سرتاسر جامعه غرب بگستراند.

از این دوران به عنوان "هزاره تاریک"یا "قرون وسطی" نیز یاد می شود. در این عصر خانواده دارای تفسیری به شدت سخت گیرانه و غیر قابل سقوط بود، زیرا مسیحیت با شرعی ندانستن طلاق، ازدواج را پیوندی ابدی تعریف می کرد، تعریفی که در دراز مدت موجب انحطاط اخلاقی جامعه مسیحی شد.












3- سقوط قدرت کلیسا، پیدایش رنسانس

با سقوط حکومت کلیسا در اروپا، عصر جدیدی پدید آمد. عصری که بعدها عصر رنسانس یا همان تولد مجدد نامیده شد. با آغاز عصر رنسانس تمام ارزش های مسیحی و اخلاقی در اروپا شروع به فروپاشی کرد. این فروپاشی ها عامل تشکیل طبقه جدیدی به نام روشنفکران شد. ماهیت و ذات این طبقه جدید در تاخت و تاز به ارزش های مذهبی و اخلاقی بود.

این طبقه متناسب با جو ضد اخلاقی آن روزگار، توجه زیادی را به خود جلب کرد و مشتاقانی زیادی برای پیوستن به خود داشت. مشتاقانی که کلید ورودشان تاختن به ارزش های اخلاقی و مسیحی بود. رنسانس نوای تولد مجدد تفکرات رومی بود، تفکر و فرهنگی که از آثار هنری آن تا اساطیرش، غرق در برهنگی بودند. برهنگی ای که بار دیگر در اروپا تمام ابعاد زندگی مردم جامعه را در برگرفت.

4- قرن 16 و17

قرون 16و 17 دوران پیدایش کشورها و معنا پیداکردن مرزهای جغرافیای بود. در این زمان بود که فرانسه، اسپانیا، پرتغال، آلمان، امپراطوری اتریش مجارستان، بریتانیا و ... رسمیت یافتند و توانستند تا حدی خود را از حکومت معنوی رم مستقل کنند.

در این ایام اسپانیا و پرتغال که تحت کنترل حکومت های پادشاهی بودند، بیشترین پایبندی را به اصول تعریف شده از خانواده توسط واتیکان، داشتند و همچنان سعی بر احیای ارزش های مسیحی می کردند. در فرانسه که تحت سلطنت خاندان لویی ها بود نیز نهاد خانواده به خاطر تمدن قدرتمند فرانسوی تا حدی مبتنی بر ارزش های اخلاقی و مسیحی بود.

بطور کلی در این قرون با وجود سقوط کامل سلطه رم، ارزش های اخلاقی هم چنان در جوامع اروپایی حکمفرمایی داشت. بالاخص با ظهور فلاسفه اخلاق مدار که خط و مشی امثال کانت را در پیش گرفته بودند، خانواده در این جوامع همچنان نهادی مقدس و حائز اهمیت محسوب می شد.

5- دوران انقلاب صنعتی

اروپای پس از انقلاب صنعتی از یکسو تحت تاثیر فرهنگ طبقه اشراف و نخبگان قرار داشت که همچنان ارزش های اخلاقی و تقدس مسیحیت را پاس می داشت، و از سوی دیگر تحت الشعاع انقلاب خونین فرانسه قرار گرفت که طی آن پرده­های اخلاق و وجدان بشری دریده شد.

در این دوران نهاد خانواده هر چند به خاطر فجایع ناشی از انقلاب کبیر و شورش های طبقاتی دستخوش لرزه هایی شد، اما همچنان پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرد. هر چند که در این عصر رنگ و بوی مسیحی از تفسیر این نهاد کاسته شد، اما همچنان خانواده بر پایه ارزش های اخلاقی بر پا ماند.

6- جنگ جهانی اول و دوم

از این ایام خانواده سیر سقوط و انحطاط خود را آغاز کرد. جنگ های خونین تمام غرب را به آتش کشیده بود. ظهور تفکرات نازیسم و کمونیسم در دو سوی اروپا که هر دو هنجارهای اجتماعی را زیر پا می گذاشتند، و انقلاب خونین روسیه علیه حکومت تزارهای مورد تصدیق کلیسای ارتودکس، به طور کلی باعث فروریختن تمام هنجارهای اخلاقی به خصوص تقدس و محوریت نهاد خانواده گشت.

با وقوع دو جنگ جهانی و تبدیل شدن اروپا به سرزمینی از هر نظر مرده، بار دیگر زوال اخلاق در اروپا پدید آمد. بویژه پس از جنگ جهانی دوم که کشورهایی همچون آلمان که تقریباً نسل مردان جوانشان منقرض شده بود، پذیرای عیاشی های سربازان انگلیسی، آمریکایی و روسی بودند.

7- دوران معاصر

در عصر حاضر، خانواده از دید مبانی اجتماعی منحرف غربی سه گونه است:

الف) حالت زوج - زوج: متشکل از دو مرد همجنس گراست. در این حالت انحرافات جنسی بیشتر در ابعاد روان شناختی بروز پیدا می کند و افراد مشمول آن، مردان مبتلا به اختلال عشوه گری و شخصیت نمایشی(Histrionic Personality Disorder) هستند که گسست هویتشان موجب ایجاد چنین انحرافی در آنان شده است.

ب) حالت زوجه - زوجه: متشکل از دو زن همجنس گراست. طی آن خانواده از همبستری و هم پیمانی دو فرد مؤنث که شرع اسلام آن را با عنوان حرام "مساحقه" یاد می کند، تعبیر می شود.

ج) حالت زوجه-زوج: تنها حالت شرعی، اخلاقی و حتی انسانی در بین حالات نامبرده است که مبتنی بر ارزش های بشری و سلامت اخلاقی شکل گرفته است.

چرایی وضعیت فعلی نهاد خانواده در غرب

همانطور که گفته شد در حال حاضر نهاد سنتی- اخلاقی خانواده در غرب در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. در حقیقت هم اکنون سونامی طلاق، فرزندان نامشروع، خیانت جنسی و ... حاکی از تضعیف این نهاد در غرب است. اما تضعیف نهاد خانواده در غرب خود مدلول مجموعه ای از علل است که سعی می شود در ذیل به بررسی پاره ای از آنان پرداخته شود:

1- مسائل اقتصادی

مشکلات اقتصادی غرب باعث شده تا خانواده های غربی بویژه جوانان نتوانند فشار سخت مسائل مالی را تحمل کنند و به خاطر آن از زندگی مسئولیت آور در چهارچوب خانواده خارج شوند. این مسئله در زمانی شدت می گیرد که شیوع تفکرات مفسدانه و مروج فحشاء باعث شده است که از دید مردم غرب تعهد زناشویی مسئله چندان حائز اهمیت و مقدسی به چشم نیاید.

2- زوال بیش از پیش کلیسا

در جوامع غربی، مجموعه ای از عوامل همچون سیطره ی نگاه فیلسوفان، اندیشمندان و روشنفکران ملحد یا سکولار، توسعه گروه های شیطان پرستی، ترویج عرفان های کاذب شرقی، ارائه تصویری خشونت آمیز از دین و ... باعث از معیار افتادن ارزش های اخلاقی همچون ازدواج و رابطه دو جنس مخالف بر پایه عقود شرعی شده است.

اکثر مکاتب علوم انسانی غربی برداشتی مادی گرا از عالم دارند. علومی مانند روانشناسی نیز با نگاه فرویدی (هم چیز را ریشه در غرایز جنسی دانستن) روابط بشری را تحلیل می کنند، از این رو بی قید و بند بودن جنسی در علوم انسانی غرب حضوری جدی دارد.


3- تغییر سبک زندگی

غرب هم اکنون تفسیری جدید برای خانواده قائل است. غرب در تعریف نوین خود هدف از ارتباط زوجیت را "آرامش" می داند و از این رو سعی می کند با بسط دادن این عبارت در کنار هدف جنسی و "شناخت بیشتر"، قالب اخلاقی خانواده را به حاشیه براند.

این تعریف صرفاً جنسی- خلقی غرب از خانواده باعث شده است تا نظام ارزشی حاکم بر نهاد خانواده دگرگون شود و پیرو آن سبک زندگی در این جوامع نیز متفاوت شود که می توان مهمترین تبعات آن را به شرح زیر دانست:

- بالا رفتن سن ازدواج

با توجه به تغییر سبک زندگی و تعریف آن در غرب و قرار گرفتن افراد در معرض حجم بالای بی بند و باری و ارتباط جنسی بی هدف و یا مبتنی بر خواسته های شهوانی، به طور کلی میل به ازدواج و تشکیل خانواده در جوامع غربی کاهش پیدا کرده است. و از آنجا که در حال حاضر غرب گرفتار فشار های اقتصادی و بی هویتی روانی- اخلاقی است، سن ازدواج و تشکیل خانواده در آن بالارفته است.

- ترویج خیانت

طبیعی است افرادی که پیش از ازدواج بی بند و باری جنسی دارند، بعد از ازدواج به همسرشان خیانت کنند. بخش بزرگی از نسل جوان غربی به جای داشتن رابطه پایدار، ماجراهای عاشقانه موقتی مختلفی را تجربه می کنند و این مسئله سبب می شود تا نتوانند خود را در یک رابطه ی پایدار و تعهد آور حفظ کنند. این دسته از روابط در زمانی شکل می‌گیرند، گسترش می‌یابند و حفظ می‌شوند که فرد چهارچوب تعهد آور رابطه زوجیت برخاسته از نظام اخلاقی را حفظ کند.

در واقع بی بند و باری جنسی موجود در جامعه غرب باعث شده است افراد نتواند در دراز مدت خود را در یک رابطه طولانی مدت و تعهد آور ببینند. نتیجتاً دچار حس روزمرگی می شوند و برای فرار از آن روی به رابطه خارج از خانواده می آورند و این مسئله خود موجب تزلزل بیشتر جایگاه خانواده می شود.

- هم خانگی در غرب

هم‌خانگی (Cohabitation) نیز یکی دیگر از مظاهر فساد اخلاقی و گرایشات مفسدانه جامعه غرب است که می توان آن را نتیجه مستقیم تغییر سبک زندگی و تعریف آن دانست. هم خانگی به معنی این است که دو جنس جویای رابطه مستقیم و بیشتر با یکدیگر، روی به زندگی مشترک و زیر یک سقف، اما بدون هیچ گونه پیوند شرعی، رسمی و تعهد الزام آور می آورند. در واقع از آنجا که در جامعه معاصر غرب، خانواده صرفاً محل آرامش روانی و لذت جنسی تعریف شده است، نسل جوان غرب به این سبک مفسدانه از رابطه گرایش پیدا کرده است.

همباشی با وجود فرزندان طرفین

این پدیده، خود از عوامل تسریع بخش پروسه فروپاشی نهاد خانواده در غرب است. در حقیقت افرادی که روی به این دسته از روابط می آورند، پس از ترک آن ها که غالباً تجربه های متعددی نیز هستند، هنگامی که رابطه قانونی و اخلاقی خود را با یک فرد آغاز می کنند و نهاد خانواده را بنیان می گذارند، بخاطر تکرار ذهنی خاطرات و تجربه های ناشی از روابط گذشته مانند مراودات کلامی، جنسی و ... که ممکن است موفق تر از روابط فعلی شان باشد، نسبت به زندگی زناشویی خود دلسرد شوند.

این دلسردی یا موجب برقراری رابطه جنسی خارج از خانواده و یا موجب دوری و اجتناب از زوج/زوجه خود می شود که در هر دو صورت باعث فروریختن نهاد خانواده خواهد شد. برای اثبات این نظر هم می توان به تحقیقاتی اشاره کرد که نشان می‌دهند احتمال طلاق دخترانی که ارتباطات نامشروع داشته‌اند، تا حدود 60 درصد افزایش بیشتر است.

همباشی های بی قاعده، نوع جدید خانواده غربی


4- نبود ساختاری جهت ترویج ازدواج

با توجه به موارد ذکر شده که توام با تضعیف جایگاه کلیسا در این جوامع و دین گریزی نسل جوان غربی است، معیارهای اخلاقی و مذهبی نادیده نیز انگاشته می شوند، معیارهایی که همواره تعهد آور و دارای قیود مخصوص به خود هستند. در حالی که مجموع عوامل موصوف نسل جوان غرب را تعهد گریز کرده و از این رو این نسل رو به افزایش رابطه نامشروع آورده است، هیچ ساختار مناسبی برای ترویج ازدواج و یا ارزش های اخلاقی در این جوامع وجود ندارد.


5- ترویج تفکرات مفسدانه و ظهور جنبش های ضد اخلاقی

یکی دیگر از عوامل فروپاشی و سقوط نظام خانواده در جهان غرب، ترویج و اشاعه تفکرات مفسدانه در این جوامع است که مهمترین آنان را می توان در عناوین زیر یافت:

- فمینیسم

فمینیسم که در نخست برای احقاق حقوق زنان و اجتناب از دید ابزاری به ایشان ظهور کرد، پس از اندک زمانی تبدیل به فرقه ای خانمان برانداز شد که هم با مرد و هم با خانواده ضدیت داشت. فمینیست ها با برپا کردن اعتراضات موسوم به "مارش فاحشگان" در کانادا تقریباً خطی و مشی مفسادانه ای در پی گرفتند. آنان با استفاده از تعابیری همچون "بدنم مال خودم است"، "من چرا باید پاسخگوی عقده‌های جنسی مردان باشم" و ... بر ترویج بی بند و باری، خانواده ستیزی و اشاعه فحشاء و فساد اخلاقی تاکید ورزیدند. تندروی فمینیست ها موجب شد تا در بین پاره ای از جوامع مردان تفکرات زن ستیزانه و یا برتری جویانه­ غیر عادی بروز کند.



تفکر فمینیستی که یکی از اصول آن بی قید و تعهد بودن زن است، در ذات خود معضل زنا و فرزند نتیجه­ی آن را دارد. این دسته از تفکرات با طرح کردن اهداف اخلاق ستیزانه خود در قالب مواردی همچون استقلال و آزادی زنان که در واقع همان فرار از قیود خانوادگی و تعهدات زنا شویی است، باعث ترویج روابط نامشروع و ازدیاد فرزندان نامشروع می شوند.

از آنجا که بیشتر مبتلایان به ایدز از میان جامعه زنان هستند، که منشاء اثر آن هم، بیشتر مسائلی چون تن فروشی، تجاوز، فساد اخلاقی همسر و ... است؛ محتمل است که این موارد تبدیل به بهانه ای شود تا فمینیست ها با توسل به آن دست به ترویج تفکرات فمینیستی و خانواده ستیز بزنند. با توجه به برپایی مراسمات آن ها در سطح جهانی ایعاد این حملات ضد ارزشی بسیار توسعه یافته تر است و مخاطبان بیشتری را به خود جلب می نماید.

فمینیست ها می­گویند تبعیضات جنسیتی، ایدز را زنانه کرده است.

- ظهور جنبش های ضد اخلاقی

با دریده شدن پرده تمدن و اخلاق بشری، فسادهای اخلاقی در قالب جنبش های اجتماعی پدید آمدند. پیدایشی که اوج آن در جنبش هیپی های(Hippie) آمریکا نمایان شد. جنبشی که مشتی گدای جلب توجه، آن را پدید آورده و جهت مرتفع کردن خواهش های شهوانی و نیازهای بیمار گونه خود و برای زندگی جنسی بدون تعهد از آن استفاده می کردند. بدین ترتیب هیپی ها مدافع روابط جنسی آزاد بین دختر و پسر و فرار از هر گونه رابطه تعهد آور شدند.

رشد این قبیل حرکتهای اجتماعی منحرفانه همراه با انفعال نهادهای مذهبی مسیحیت، باعث شد در گذر زمان فساد جنسی تبدیل به فرهنگ غالب بسیاری از جوامع غربی گردد. البته این فساد محدود به غرب نشد، بلکه در حال حاضر از یک سو با تسلط غرب و ابر سرمایه داران بر صنعت فیلم سازی و شبکه های اجتماعی و از سوی دیگر با سیاست صدور فرهنگ آمریکایی، این بیماری به دیگر مناطق جهان نیز سرایت کرده است. و نتیجه آن نیز چیزی جز سقوط ارزش های اخلاقی و بدنبالش افول نهاد مقدس خانواده بخاطر ماهیت تعهد ستیز این حرکات، نخواهد بود.

6- قواعد خشک و کهنه مسیحیت

شریعت و قوانین مسیحیت بسیار کهنه و فاقد هرگونه تطابقی با نیازهای روز جوامع هستند. کهنه گی و بی ربط بودن این قوانین بیشترین اثر سوء خود را بر نظام خانواده گذاشته است. از آنجا که قوانین مسیحی، مسئله طلاق را حرام می داند و در حقیقت ازدواج را پیوند غیرقابل گسست تعریف می کند، خیانت جنسی و روابط خارج از خانواده تبدیل به فرهنگ و پدیده ای مرسوم در بین مسیحیان شده است.

بخش پنجم- تبعات سقوط خانواده در غرب

فروپاشی نظام خانواده در غرب همانطور که خود مدلول دلایل مختلفی است که به پاره ای از آنان در فوق اشاره شد، برخی تبعات اجتماعی را نیز در پی دارد که سعی می شود به ترتیب اهمیت، به آنان پرداخته شود:

1- پیدایش نسلی حرام زاده

فرزند نامشروع یا به زعم روشنفکران، فرزند "خانواده تک والدی" فرزندی است که یا والد او مشخص نیست و یا از طریق رابطه جنسی نامشروع(خلاف موازین شرعی) بوجود آمده است. نسلی که در ابتدا بنا بر مقتضیات ذاتی زمانه، چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما پس از سونامی فروپاشی نهاد خانواده و بدنبال آن شدت گرفتن بی بند و باری جنسی، از نظر جمعیتی افزایش چشمگیری پیدا کرد.

در واقع فروپاشی نهاد خانواده در غرب موجب شد تا این تمدن دچار شوکی اخلاقی قرار گردد و بی بند و باری جنسی و بدنبال آن افزایش حرامزادگان در سطح جامعه رشد یابد. با وجود اینکه دولت ها سعی در کاستن از شدت بحران اخلاقی فرزندان نامشروع داشتند اما با شدت گرفتن جنبش های ضد اخلاقی که در اروپا بیشتر در قالب "موج سوم فمینیسم" ظاهر می شد و در آمریکا با عنوان"جنبش هیپی ها" نمایان گشت، تقریبا مبارزه با مسئله زاد و ولد نامشروع به حاشیه رفت و دولت ها در راستای سیاست "گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو" نسبت به این مسئله سکوت اختیار کردند و با بی طرفی خود موجب قوت گرفتن این پدیده شوم اخلاقی شدند.

دولتهای غربی که نتوانستند جلوی سقوط نظام خانواده و تبعات ناشی از آن را بگیرند، حتی دست به تغییرات ساختاری در سیستم اجتماعی- قانونی خود زدند تا با این چالش ها روبرو شوند، تغییرات و تمهیداتی که کوچکترین سطوح آنان را می توان در لغو قانون محدودیت سنی برای خرید "قرص صبح فردا"(قرص پیش گیری از بارداری) دید. شاید مهمترین تلاشها در این راستای قانون گذاری های صورت گرفته در جامعه غرب جهت موازی سازی با نهاد خانواده از طریق رسمیت قانون بخشیدن به ارتباط موقت جوانان غرب دید. اما با وجود اینکه دولت های غربی سعی کردند با وجه قانونی بخشیدن به این دسته از روابط موقت و منحرفانه و موازی ساختن آنان با نظام خانواده تا حدی موفق به فرار از اذهان عمومی شوند.

بطورکلی غربیان نتوانستند تبعات ناشی از فروپاشی خانواده من جمله تشدید حرام زادگی را خنثی و آثار منفی آن را محو نمایند. همچنین با افزایش جمعیت حرامزادگان، فروپاشی خانواده شدت گرفته است. تولد فرزندان نامشروع همچون هر عمل خلاف اخلاق دیگری، برای جامعه تبعات منفی به همراه دارد. از سوی دیگر همین نتیجه ناشی از فروپاشی خانواده، خود با تکیه به پیامدهایش از عوامل تشدید این فروپاشی است. از این جهت به ذکر پاره ای از آن ها اشاره می شود:

- شکستن تابوی فرزند نامشروع

هنوز بخشی از جامعه غربی دارای نمایه های سنتی و مذهبی است و جامعه تا چندی پیش رنگ و بوی مذهبی داشته است. ترویج زاد و ولد نامشروع و رسمیت بخشیدن به آن، باعث جلب توجه و شکستن حرمت آن در اندک جمعیت اخلاق مدار غرب می شود.

- تشدید تزلزل نهاد خانواده

مادران و فرزندان نامشروع را خانواده نامیدن و عنوان "خانواده تک والدی" بر آنان گذاشتن، با توسل به کاور عوام فریبانه "هدف آرامش است"، ماهیت و ذات تشکیل خانواده را هدف قرار می گیرد. در حقیقت با این تعریف اصالت اخلاقی خانواده را هدف قرار می دهند.

- متعصب نشاندن جریان های اخلاقی

در جراید و بخش های هنری غربی از مادران این فرزندان بعنوان زنانی"تجربه گرا و مستقل" یاد می شود و این فرزندان را "نیازمند توجه" توصیف می کنند. سعی می شود عمل شنیع بارداری نامشروع با قالب "از تعهد و الزام گریزی" توجیه شود. از سوی دیگر برای کوبیدن مخالفان این بحران اخلاقی، از آنان با عناوینی همچون "نسل پیر"، "اقلیت متعصب" و " ناسیونالیست های فالانژ" یاد می شود، که این مسئله باعث تضعیف جریان های اخلاق گر این جوامع است.

- توجیه همجنس گرایی

از آنجا که بارداری نامشروع در برخی فرهنگ ها با واکنش اجتماعی روبرو می شود، از این رو ممکن است باعث شود گرایشات همجنس گرایانه(که بارداری در آن موضوئیت ندارد) بالاخص در بین جامعه زنان و کودکان قربانی این عمل شنیع، شدت یابد.

- مشکلات روانی

مسلماً فرزندان نامشروع بنا به خلاء عاطفی(ناشی از عدم وجود یکی از والدین) بیشتر از افسردگی و اضطراب رنج می‌برند. در حقیقت این دسته از فرزندان در دراز مدت حس پوچی و نا امیدی، جامعه ستیزی و هنجار شکنی پیدا می کنند و در سنین بالا حاضر به برقراری رابطه جدی و تعهد آور با ضمانت های شرعی و اخلاقی می شوند. نتیجتاً این مجموعه از عوامل این افراد را تبدیل به انسان هایی دارای کمبود روانی و اختلال های مربوطه می کند.

- بالابردن آمار طلاق

زنانی که قبل از ازدواج از مرد دیگری فرزند دارند، قطعا پس از ازدواج در هماهنگ سازی بین دو گروه انسانی قدیم(خود و فرزند نامشروع) با جدید(خود و همسر جدید) به مشکل برخواهند خورد و حتی در صورت هماهنگ سازی نیز، ممکن است پیوند های خاص خلاف اخلاقی بین مرد و فرزند نامشروع(دختر) شکل بگیرد، مسلماً این چنین مواردی زمینه طلاق را به شدت افزایش می دهد.

2- تشدید ناآرامی های اجتماعی

از دیگر تبعات اجتماعی فروپاشی خانواده، سقوط ارزشهای اخلاقی- اجتماعی و به دنبال آن محو وجدان اجتماعی و افزایش ناامنی های اجتماعی و نابهنجاری های روانی در سطح جوامع غربی می باشد.

3- زوال بیش از پیش اخلاق

سقوط نظام خانواده و تبعات منفی ناشی از آن بویژه شکست های عاطفی پس از فروپاشی یک خانواده باعث می شود تا در دید جوانان غربی، ایجاد خانواده یک ریسک بزرگ تلقی شود و از این رو آنان برای ارضای نیازهای خود به روابط جنسی بی قاعده و انحرافات خلاف عرف رو آورند.

4- فراهم شدن زمینه ای گسترش همجنس گرایی

فروپاشی نهاد خانواده و در پی آن شکست های عاطفی ناشی از آن، باعث شده است طیفی از جامعه غرب که دارای نظام اخلاقی ارزشی شخصی نیستند، برای فرار از خلع های عاطفی ناشی از شکست گذشته و هراس از تکرار این تجربه در آینده، روی به روابط جنسی با همجنس خود آورند.


در مجموع بحران فروپاشی خانواده در غرب، ریشه در مجموعه ای از عوامل تاریخی همچون جنگ ها، تحولات اجتماعی(ظهور موج سوم فمینیسم، هیپی ها و ...)، بحران های اقتصادی و بالاخص موقعیت روانی یک جامعه دارد. در جامعه امیدوار و بدون هراس، اعضاء با شجاعت به سراغ ایجاد رابطه تعهد آور(ازدواج) می روند، در صورتی که در جوامع مضطرب از آینده، افراد به دلیل هراس از ناکامی سعی می کند با مسائل زودگذر خود را آرام کنند، مسائلی که از شوم ترین آثار آن پدید آمدن نسلی نامشروع در این جوامع است. از سوی دیگر قدمت و عدم اراده دولت ها باعث شده است که غرب نتواند به طور ریشه ای با این بحران برخورد کند. از این رو، ناچار در طول زمان این اعمال را به رسمیت می شناسد، برای نمونه می توان به رسمیت یافتن و قانونی شدن روز افزون ازدواج همجنسگرایان، ازدواج و فرزندخواندگی آن ها در جوامع مختلف غربی اشاره کرد. با به رسمیت شناختن سایر روابط ناصواب توسط دولتها که منجر به نوعی به موازی سازی با نهاد خانواده شده است، فروپاشی نهاد خانواده در غرب شدت بیشتری خواهد یافت.

کعبه در حلقه محاصره طرح جدید وهابی‌ها+ تصاویر

پس از مراسم حج تمتع امسال (1392)، كار تخريب بخش دوم ساختمانها و همچنین انتقال بخشی از طواف کنندگان به مطاف آماده شده در صحن به صورت طبقاتی آغاز خواهد شد. پس از مراسم حج سال 1393 مرحله سوم طرح توسعه نیز آغاز می شود و تا پایان سال 94 كليه ديوارها و جدارهاي موقت و مطاف موقت برداشته شده...
گروه فرهنگی مشرق - در سال 89 خبری در پایگاه تحلیلی- خبری مشرق با عنوان "موافقت پادشاه عربستان با تخريب کامل مسجدالحرام" منتشر گردید. این خبر از طرحی جدید برای توسعه مسجدالحرام پرده بر می‌داشت که توسط شرکت انگليسي معماري اتکينز و همکاری دو معمار مدرن به نام نورمن فاستر و زاها حدید، تهیه شده بود. این شرکت، طرح جديد توسعه مسجدالحرام را براي افزايش جمعيت زائران به 5ميليون نفر به پادشاه عربستان ارائه داد که در مرحله یک اجراي آن تخریب قسمتي از مسجدالحرام، و در مرحله دوم  و سپس سوم آن، تخريب کامل مسجدالحرام به غير از بناي کعبه دنبال می شود.

 
اکنون این طرح با سرعت تمام درحال اجراست و در پی اجرای مرحله ی اول آن (فاز یک) بخش شمال و شمال غربی جداره مسجدالحرام از ابتدای سعی صفا و مروه تا انتهای باب الفتح تخریب شده است که به نقد آن خواهیم پرداخت.

 

***طراح پروژه توسعه مسجد الحرام

طراح اصلی توسعه مسجد الحرام، شرکت انگلیسی اتکینز است که 800 معمار حرفه‌اي در آن کار مي کنند و طرح مذکور را با سرپرستي تيم معماران توسط زاها حديد (معمار آوانگارد عراقي الاصل، به سبک فولدینگ) و نورمن فاستر (معمار انگليسي، به سبک هایتک) طراحي نموده‌اند.  
 نورمن فاستر از مشهورترین معماران عصر ماست که صاحب سبک خاص خود در معماری هايتک بوده و برخی طرح های او به معماری پایدار و سبز نیز نزدیک است. او معماری اتریشی الاصل و یهودی زاده بوده و براساس شریعت اسلام حق ورود به مسجدالحرام را ندارد.
 
 
نورمن فاستر (معمار انگلیسی، یکی از معماران طرح توسعه مسجدالحرام)

 
زاها حدید (معمار عراقی الاصل، یکی از معماران طرح توسعه مسجدالحرام)

***نقد طرح
طرح حاضر بیش از هرچیز بر طراحي هاي سانتياگو کالاتراوا معمار اسپانيايي صاحب سبک بيونيک در معماري مشابهت دارد (که از اندامواره هاي جانوران و اسکلت جانوران بزرگ جثه براي سازه بناي خود الهام مي‌گيرد). این طرح از نماي جانبي نيز شباهت زيادي به ستون فقرات جانداران عظيم الجثه دارد.

 
تصویری از یکی از طرح های اجرا شده ی سانتیاگو کالاتراوا معمار اسپانیایی صاحب سبک معماری بیونیک

 
تصویری از نمای جانبی و دید ناظر طرح توسعه مسجدالحرام که مشابهت شکلی به آثار کالاتراوا دارد
  
ایده اصلی اين طرح ديد مسقيم از داخل اين به اصطلاح رواق هاي مخوف به سمت کعبه، به واسطه شيب تند رواق ها به سمت داخل مي باشد؛ به گونه اي که وقتي حجاج در رواق ها قدم مي زنند يا نماز مي گزارند، چشم انداز آنها به سوي کعبه باشد.  
در مرحله دوم و سوم طرح، تمام بناي مسجد الحرام، جز کعبه، تخريب مي شود و اين طرح  به صورت مدولار با تقارن مرکزي کعبه، به صورت کامل به دور کعبه طبق آنچه که در تصوير زير مي بينيد، اجرا خواهد شد.

در اين طرح يک جبهه کامل از مسجد الحرام تخريب مي شود و به جاي آن طرح جديدي که شامل مسجدي بزرگ است ساخته مي شود. اين مسجد همان رواق هايي است که به سمت کعبه شيب دارد و به پنج دروازه عظيم الجثه با نقوش هندسی اسلامي به ارتفاع 38 متر ختم مي شود. اين دروازه ها در هنگام انجام  مراسم مذهبي و برگزاري نماز براي محدود کردن فضاي اطراف کعبه بسته مي شود و صرفا در ماه رمضان و ايام حج تمتع گشوده مي شود.

نکته اساسی آنجاست که معماري مسجد الحرام باید به گونه‌ای باشد که، حافظ حرمت کعبه بوده و توجه قلبي حجاج را به سوي کعبه معطوف کند؛ نه آنکه معماري اين مسجد دعوت به معماري خود کند و حجاج ره کعبه را گم کنند!
معماري مسجد الحرام آرامشي باید به حاجيان بدهد که جز کعبه نبينند؛ نه آن که چنان شيفته يا مرعوب تکنوسيويلايز (تمدن تکنيکي) شوند که در پيچ و خم پله برقي ها و طاق و تويزه هاي اوج گرفته( که به دليل عدم رعايت مردم واري لاجرم به تحقير انسان مي انجامد) راه آسمان را فراموش کنند و سفر معنوي خود را به کعبه مقصود نرسانند.

چه اینکه طرح گذشته مسجدالحرام، که یادگار دوران عثمانی است، به گونه ای طراحی شده است که جداره های یکنواخت آن سکوت می کنند تا توجه صرفا به کعبه باشد و صاحبش!

***اجرای طرح توسعه
پروژه توسعه در سه مرحله طي سه سال اجرا مي‌شود، مرحله نخست در محرم الحرام گذشته، با تخريب بخش اول ساختمانها آغاز شده، كه سبب كاهش قابل ملاحظه ظرفيت صحن طواف از ۴۸ هزار نفر به ۲۲ هزار طواف كننده در ساعت شده است. 


پس از مراسم حج تمتع امسال (1392)، كار تخريب بخش دوم ساختمانها و همچنین انتقال بخشی از طواف کنندگان به مطاف آماده شده در صحن به صورت طبقاتی آغاز خواهد شد. پس از مراسم حج سال 1393 مرحله سوم طرح توسعه نیز آغاز می شود و تا پایان سال 94 كليه ديوارها و جدارهاي موقت و مطاف موقت برداشته شده و طرح توسعة صحن مطاف تكميل و ظرفيت صحن مطاف تا ۱۰۵ هزار طواف كننده در ساعت يعني دو برابر ظرفيت فعلي صحن طواف، افزايش خواهد يافت.اما اکنون که مرحله اول پروژه در حال اجراست، سازه ای فولادی و عظیم در مطاف اجرا شده است که حیرت بسیاری از زایران را برانگیخته است. سازه ای که مسئولین سعودی، از آن به عنوان سازه "پل معلق" ویژه ی زایران خاص (معلولین و بیماران و ویلچری ها و...)  یاد می کنند.


 
این سازه ی عظیم فولادی که ارتفاع آن همتراز سقف کعبه است، ویژه ی زایران معلول می باشد و به نظر می رسد سازه ای موقت است که تا پایان مرحله سوم طرح، بخشی از طواف کنندگان را پذیرا باشد و پس از آن برداشته خواهد شد.

این سازه ی عظیم که مانع از دید مستقیم به کعبه است و مزاحمت های فراوانی را برای طواف کنندگان و نمازگزاران ایجاد نموده و  ظاهر خشن و آزاردهنده ی آن، کعبه را در تنگنای حلقه ای فولادی قرار داده که محصول معماری وحشی وهابی هایی است که خود را خادم الحرین الشریفین می نامند و روز به روز طرح های بلندپروازانه شان به بهانه ی توسعه ی حرمین، علاوه بر نابودی میراث و تاریخ اسلام، خانه خدا را بیش از پیش تحقیر می کنند.
 
***طرح توسعه حریم مسجدالحرام
ابراج البیت یا همان "برج ساعت مکه" که هتلی 120 طبقه و شبیه برج ساعت «بیگ بن» لندن در انگلیس است، یکی از همان پروژه هایی است که به بهانه ی توسعه و اسکان زایران، تحقیر کعبه را دستور کار دارد. ارتفاع بیش از حد این آسمان خراش حس تحقیر کعبه را ایجاد می کند و در طول روز، سایه ی آن بر روی کعبه سنگینی می کند.
 
شایان ذکر است از آنجا که منابع سعودی تاکنون به طور رسمی از طرح نهایی و در حال اجرای مسجدالحرام رونمایی نکرده اند، طرح های متنوعی در فضای رسانه ای مطرح است که از میان آنان، طرحی که ذکر آن رفت، به عنوان جدی ترین گزینه مطرح بوده است. اما شواهد و قراین اجرایی نشان می دهد، طرحی که در رسانه ها با جدیت مطرح شد، اجرا نمی شود، بلکه طرح دیگری که تصویر آن در زیر می آید، در حال اجراست.  
 
یکی دیگر از طرح هایی که به عنوان یک گزینه برای توسعه مسجدالحرام مطرح است که البته بخش کوچکی الحاق شده به حریم قبلی است و مطاف را دربر نمی گیرد.
 
طرح توسعه مسجدالحرام در حال اجرا

در تصویر موجود از اجرای توسعه حریم حرم خداوند، نشانه های قوی از اجرای طرح فوق وجود دارد، که البته حکام سعودی ظاهرا خود را متعهد به توضیح و توجیه طرح های خود به مسلمانان جهان نمی دانند، و رفتارشان حکایت از آن دارد که خانه خدا را ارث پدری خود تلقی کرده اند که همچون اجداد قریشی شان در عصر جاهلیت، فقط به ثروت اندوزی از قِبَل آن مشغولند و برای پول بیشتر، اگر لازم باشد حرمت بیت العتیق را نیز می شکنند. البته این خادمان خود خوانده حرمین شریفین، برای توسعه حرم خداوند، تا کنون در حرمت شکنی کعبه از هیچ چیز فروگذار نکرده اند و از این باب، ما نیز به انتظار سر رسیدن ابابیل خداوند بر سرشان نشسته ایم و در قدم اول، دست از دعا بر نمی کشیم. 

***اسماعیل ارجمندی

اين شيخ وهابي تكفيري را بهتر بشناسيد؛ از جعل سوره سيب و صدور فتواي جهاد نكاح تا سرقت آثار ادبي ديگرا

عريفي در اقدامي جنجالي كه واكنش مفتی‌های افراطی سعودي نظير صالح فوزان را برانگيخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سوره‌اي به نام «تفاح» (سوره سيب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآني، قرائت کرد. گروه گزارش ویژه مشرق - هرچند به تعبير يكي از انديشمندان مصري «علماي وهابي» در حد واندازه‌هاي «طلبه‌هاي الازهر» هم سواد ندارند، به همين خاطر اساساً شايد پرداختن به چنين شخصيت‌هاي چيزي جز اتلاف وقت نباشد، اما از آنجا كه برخي از همين به اصطلاح علماء سلفي – بهتر است بگوييم علماي تكفيري وهابي- در جهت آتش‌افروزي ميان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شيعه و سني و اعلام جهاد عليه مقاومت در راستاي نقشه‌هاي شوم دشمنان امت اسلامي گام برمي‌دارند، لازم است كه براي آگاه نمودن اذهان به صورت اجمالي با سابقه، تحصيلات، مواضع و رفتارهاي يكي از همين شيوخ به نام «محمد العريفي» آشنا شويم. محمد عريفي كيست؟ «محمد بن عبدالرحمن العريفي» مبلغ و عالم جوان سعودي است كه در 15 جولاي 1970 در شهر دمام واقع در استان شرقي عربستان به دنيا آمد. عريفي در سنين نوجواني وي ليسانس خود را در سال 1991 در رشته اصول دين از دانشگاه امام محمد بن سعود در رياض و فوق ليسانس خود را در سال 1996 در اصول دين با گرايش عقيده و مذاهب معاصر از همين دانشگاه اخذ كرد. عنوان پايان نامه وي پژوهش و بررسي «الكافية الشافية في الانتصار الفرقه الناجية ابن قيم» بود كه با رتبه ممتاز دفاع كرد. عريفي تحصيلات خود را ادامه داد و توانست در سال 2001 دكتراي خود را در اصول دين با گرايش عقيده و مذاهب معاصر از همان دانشگاه محمد بن سعود به پايان برساند. عنوان تز دكتري وي نيز «نظريات شيخ الاسلام بن تيمية درباره صوفيه» مي‌باشد. عريفي عضو هيات امناي كميته عالي رسانه‌هاي اسلامي وابسته به «رابطة العالم الاسلامي» و عضو تعدادي از دفاتر تبليغي و انجمن‌هاي اسلامي و مشاور در تعدادي از مراكز اسلامي و استاد مدعو تعدادي از دانشگاه‌ها در عربستان و خارج از آن است. علاوه بر اين عريفي عضو وزارت امور اسلامي است و با بخش‌هاي عقيدتي و ديني امنيت كشور، دفاع ملي، وزارت دفاع، دانشكده هوايي ملك فيصل و گارد ملي و وزارت آموزش و پرورش همكاري مي‌كند. عريفي كه خطيب مسجد جامع «بواردي» در جنوب رياض است، تفسير و فقه را نزد شيخ بن باز، فقه و توحيد را نزد شيخ عبدالله بن جبرين و توحيد را نزد شيخ عبدالله بن قعود و فقه را نزد شيخ عبدالرحمن بن ناصر براك گذرانده است. وي در زمينه تلاوت و قرائت قرآن و حديث از استادادن مصري و عربستاني اجازه‌نامه شرعي دارد. او همچنين در زمينه فقه، اصول، تفسير و سيره نبوي مشغول به تدريس مي‌باشد. عريفي در كنفرانس‌هاي متعددي در داخل و خارج عربستان شركت كرده است و تاكنون بيش از بيست عنوان كتاب و كتابچه با موضوعات ديني به رشته تحرير در آورده است. كتاب «از زندگي‌ات لذت ببر» تاليف شيخ عريفي عريفي همچنين بالغ بر 120 خطبه و بيش از پنجاه سخنراني ضبط شده در اينترنت دارد. وي مقالات متنوعي در روزنامه‌ها و مجلات عربي به چاپ رسانده و در كشورهاي امارات، قطر و عمان و كويت بويژه در ماه رمضان برنامه‌هاي تلويزيوني دارد. وي هم اكنون عضو هيات علمي بخش مطالعات اسلامي دانشكده معلمين در رياض و امام و خطيب مسجد دانشكده امنيتي ملك فهد مي‌باشد. عريفي كه حضور فعالي نيز در تويتر دارد و روز به روز بر طرفدارانش ‌افزوده مي‌شود، در ميان ساكنان كشورهاي حاشيه خليج فارس با 5 ميليون و ششصد هزار طرفدار جايگاه اول را به خود اختصاص داده است. پس از وي نيز سلمان العوده با 3 ميليون طرفدار قرار دارد. عريفي عاشق فيسبوك و تويتر است. عريفي متاهل بوده و پنج دختر و سه پسر و يك نوه دختري از دختر بزرگش دارد. عريفي در فتواهاي خود بر لزوم داشتن فرزندان زياد و عدم جلوگيري از بارداري زنان تاكيد مي‌ورزد. عريفي در كنار فرزندانش عريفي همچنين به همراه برخي از شيوخ عربستاني از جمله سلمان العوده، عائض القرني، محسن العوجي كه ذيل جريان موسوم به «الصحوة» تعريف مي‌شوند، به اتحاديه جهاني علماي مسلمانان به رياست يوسف قرضاوي پيوسته‌اند. اين اتحاديه ويترين رسانه‌اي سازمان بين المللي اخوان است. جريان الصحوة جريان فكري سعودي است كه در اوايل دهه هشتاد قرن گذشته ايجاد شد و به دنبال سازش ميان تفكر وهابي و تفكر اخواني بود، به گونه‌اي كه تفكر وهابي را در زمينه اعتقادي و تفكر اخواني را در زمينه سياسي پذيرفت. سلمان العوده و محمد العريفي از شيوخ الصحوة از دهه نود قرن گذشته، علماي الصحوه كه خود را تحت سلطه علماي سنتي وابسته به نهاد ديني وهابيت مي‌ديدند، عليه آنان به پا خاستند. شيوخ الصحوة درون منظومه آموزشي سعودي تربيت يافته و از دانشكده‌هاي ديني وابسته به دانشگاه‌هاي سعودي فوق ليسانس و دكتراي خود را گرفته‌اند. اين روند نقش بازيگران مذهبي را درون عرصه ديني سعودي به آنان بخشيده و آنان توانسته‌اند خود را بر عرصه ديني تحميل نمايند. علماي الصحوه در دانشكده‌هاي ديني وابسته به دانشگاه‌هاي سعودي به تدريس پرداخته و در نظام آموزشي تاثيرگذار بوده و برخي پست‌هاي متوسط درون نهادهاي ديني مختلف نظير هيت‌هاي امر به معروف و نهي از منكر را در اختيار گرفته‌اند. اما با اين وجود، كانون عرصه ديني دور از دسترس اينان باقي مانده و همين مسأله نارضايتي علماي صحوه را برانگيخته است؛ چرا كه رياست تمامي نهادهاي مهم اسلامي نظير شوراي عالي قضايي، هيات علماي بزرگ و مجمع پژوهش‌هاي علمي و افتاء و دعوت و ارشاد بدون استنثاء همچنان در انحصار علماي سنتي وهابيون قرار دارد. صالح فوزان از علماي سنتي وهابيت و عريفي: شيوخ جوان الصحوة تلاش مي‌كنند تا جايگزين علماي سنتي شوند. علماي سنتي از تمامي امتيازات و تشريفات برخودار هستند، اما شيوخ الصحوه در پروتكل ديني در جايگاه ثانويه قرار دارند. علماي الصحوه‌ مي‌خواهند كه رسيدن به قله عرصه‌هاي ديني براي همگان فراهم باشد، نه اينكه صرفاً علماي سنتي وهابيت شايسته چنين امتيازي باشند. از اين رو افرادي نظير العريفي و العوده تلاش مي‌كنند تا چهره‌‌اي جوان از خود به نمايش بگذارند، با جوانان نشست و برخاست كنند، براي جذب مخاطبان حضور گسترده‌اي در فضاي مجازي و نيز كانال‌هاي ماهواره‌اي و تلويزيوني داشته باشند تا بدين ترتيب زمينه افزايش طرفداران خود را فراهم نموده و جايگاه بالاتري را در نهادهاي ديني سعودي بدست آورند. العريفي سعي مي‌كند به جوانان نزديك شود فتواهاي عجيب/ از جهاد نكاح تا جعل سوره سيب و توهين به پيامبر (ص) عريفي تاكنون چندين فتواي عجيب و غريب صادر كرده است كه جنجالي‌ترين فتواي وي همان است که در آن به شورشيان سوری، اجازه می‌دهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترين جهادها، جهاد نكاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان می‌تواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد. فتواي جنجالي عريفي درباره جهاد نكاح در سوريه كه با واكنش‌هاي شديدي روبه رو شد. این ازدواج‌ها که وی آن را ازدواج‌های مناکحه یا موقتی می‌نامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقه‌ها و بيوه‌ها می‌شود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت می‌دهند، وعده داده است. پس از اين فتوا موج عظيمي از خشم جهان اسلام را فراگرفت و حتي بسياري از علماي حتي اهل سنت عليه اين فتوا موضع گرفتند و‌ آن را نوعي زنا و ترويج فساد و فحشا دانستند تا اينكه عريفي تحت فشارهاي اسلامي و عربي ناگزير شد فتواي خود را پس گرفته و اعلام كند كه اين فتوا از وي صادر نشده است. اما اين انكار عريفي مانع از آن نشد كه شورشيان سوري آن را تحريم كنند بلكه همچنان بسياري از آنها به اين فتوا عمل مي‌كنند. اين فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در ميان شورشيان سوري گرديد و بسياري از آنان پدران سوري را مجبور مي‌كنند تا دخترانشان را در اختيار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند. اين فتوا تنها به نكاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلكه منجر به ظهور پديده‌ي لواط و همجنس‌بازي در ميان گردان‌هاي شورشي نيز گرديد. اخيرا تصاويري منشتر شده است كه نشان از گسترش اين پديده شوم در ميان شورشيان سوري دارد. گسترش پديده شوم هم‌جنس‌بازي در ميان شورشيان سوري از سوي ديگر، العریفی مدتی پیش در برنامه ای تحت عنوان «پایان جهان» ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از «أبو هریره» وجود دارد که در آن نام افرادی همچون "جمال عبدالناصر" و "انور سادات" رؤسای جمهور سابق مصر و نیز "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق آمده است. عريفي همچنين در اقدامي جنجالي كه واكنش مفتی‌های افراطی سعودي نظير صالح فوزان را برانگيخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سوره‌اي به نام «تفاح» (سوره سيب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآني، قرائت نمود. وي در اين سوره جعلي به زبان عربي مي‌گويد: «ذهب احمد إلى السوق ، واشترى تفاحة ، ثم ركب الأتوبيس، ثم رجع إلى شقته وضيع المفتاح، ثم دخل إلى بيت جيرانهم ودخل إلى بيته و ارتاح» «احمد به بازار رفت، يك سيب خريد، سپس سوار اتوبوس شد، سپس به آپارلمان خود بازگشت و كليدش را گم كرد، سپس به خانه همسايگانش رفت و وارد منزل خود شد و به استراحت پرداخت». http://www.youtube.com/watch?v=OXCnjUZzzT8&feature=related فيلم تحريف قرآن از سوي عريفي وي به تمسخر قرآن اكتفا نكرده و در اظهاراتی توهین آمیز در یک شبکه تلويزيوني اماراتی، مدعی شد قبل از تحریم شراب افرادی به پیامبر شراب هدیه می دادند، پیامبر اسلام نیز این شراب را می فروخته و یا هدیه می داد. این مفتی وهابی همچنین مدعی شد شراب نجس نیست زیرا پس از تحریم شراب مردم بطری های شراب را در معابر و كوچه‌ها خالی مي‌كردند، به همین دلیل پای صحابه هنگام رفتن به مسجد برای نماز به شراب آغشته می شد، ولی با همین لباس آلوده به شراب به مسجد رفته و نماز می خواندند؛ این امر بیانگر آن است که شراب نجس نیست!. http://www.youtube.com/watch?v=wVbxd5s0Wp8 عريفي به پيامبر (ص) توهين كرده و ايشان را تاجر شراب معرفي مي‌كند در اثر واكنش‌هاي شديد به اين اظهارات، محمد عریفی سرانجام در بیانیه ای با اعتراف به اینکه در اظهارات خود به پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است، به خاطر این اشتباه عذرخواهی کرده و گفت: «پس از تأمل دریافتم که در اظهارات خود دچار اشتباه شدم، و به درگاه خداوند به خاطر این اظهارات توبه می کنم .. تأکید دارم که سنی ها به مقام پیامبر (ص) احترام می گذارند و قدر ایشان را می دانند». همچنين شیخ محمد عریفي در اقدامي كم‌سابقه و عجيب در ميان علماي سعودي، از طريق تويتر احلام خواننده زن مشهور عرب را به ترک خوانندگی و پیوستن به راه دعوت فرا خواند. شيخ به احلام گفته بود: آیا این روز را به عنوان نقطه تحولی در زندگیات قرار نمیدهی؟ تا رمضان این سال به جای احلام خواننده، احلام دعوتگر داشته باشیم؟ احلام نيز در پاسخ از خداوند براي وي درخواست پاداش كرد. عريفي و احلام خواننده مشهور عرب وي در فتواي عجيب ديگري در پاسخ به سوالي درباره آزار و اذيت دختر از سوي پدرش گفت دختر نبايد به تنهايي با پدرش بنشيند مگر آنكه مادر يا برادرانش نيز حضور داشته باشند. وي گفت: «هيچ دختري نبايد در برابر پدرش لباس نامناسب بپوشد، چرا كه برخي دختران داراي اندام زيبايي هستند ... لباس تنگ مي‌پوشند و با همين لباس در مقابل پدرشان ظاهر مي‌شوند و آنها را در معرض گناه قرار مي‌دهند». آنچه شگفتي‌آور است بقيه سخنان وي است كه مي‌‌گويد: «پدر ممكن است جوان باشد و هنگامي كه به دخترش سلام مي‌دهد يا او را مي‌بوسد يا در بغل مي‌گيرد شايد شيطان او را به گناه بياندازد». عريفي در نهايت خطاب به دختر مي‌گويد: «دختر نبايد با پدرش خلوت كند و به تنهايي با او بنشيند بلكه بايد مادر يا برادران وي حضور داشته باشند» بازتاب فتواي عجيب عريفي در رسانه هاي عربي كينه شديد عريفي نسبت به سوريه و حزب الله/ ملائكه در كنار شورشيان سوري مي‌جنگند! عريفي كه روابط نزديكي با بندر بن سلطان دارد، تنها به صدور فتوا عليه سوريه اكتفا نكرده و در دو سال گذشته به امر سازماندهی جمع‌آوری کمک از سوی وهابی‌ها برای حمایت مالی از گروه‌های شورشي در سوریه مشغول بوده است. این مبلغ وهابی سعودی از حاميان سرسخت شورشي‌هاي سوريه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتي جنجالي مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریست‌ها مبارزه می‌کنند و با مبارزه جنیان، فرشته‌های وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشته‌اند! این مفتی وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می آیند تا افراد مسلح را شکست دهند. اين اظهارات باز با واكنش علماي وهابي همراه شد. عادل الکلبانی و صالح فوزان دو تن از علماي برجسته وهابي داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محكوم كردند. كلباني در واكنش به سخنان عريفي تأکید کرد: ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید .. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند.!! كاريكاتور: فرشته ايهود باراك و فرشته نتانياهو در كنار شورشيان سوري عليه سوريه مي‌جنگند العریفی حتي مدعی شده است؛ نقشی که دبیرکل حزب الله برای ایران ایفا می کرد، پایان یافته است، تاثیرگذاری عربی وی از بین رفته است، بعید نمی دانم ایران سید حسن نصرالله را ترور کند تا وی با اسرارش بمیرد! این شیخ وهابی با توهین بی شرمانه به سید حسن نصرالله ادعا کرده، او معتقد به کافر بودن ما و مباح دانستن خون ما است، امروز شام (در اشاره به سوریه) او را رسوا کرده است، کودکان را می کشد و نوامیس را هتک حرمت می کند و با این کارها به مجوس(اشاره به ایران) تقرب می جوید. افترائات عريفي نسبت به تشیع/ از توهين به آيت الله سيستاني تا رفتن به نبرد با حوثي‌ها براي گرفتن عكس يادگاري عريفي ديدگاهي منفي نسبت به شيعيان دارد و تاكنون چندين بار با الفاظ اهانت‌آميز شيعيان و مراجع شيعي را خطاب قرار داده است. وي هنگامي كه دولت يمن به شيعيان حوثي حمله برد، ضمن محكوم نمودن مقاومت حوثی‌هاي یمن در برابر حملات دولت آن کشور که با حمایت و دخالت مستقیم دولت عربستان صورت پذيرفت، اساس مذهب شیعه را مجوس نامید و آیت الله العظمی سیستانی را در جملاتی اهانت‌آمیز این گونه توصیف نمود: «شَیخٌ کَبیرٌ زِندِیقٌ وَ فَاسِقٌ فِی طَرَفٍ مِن أطرَافِ العِرَاقِ؛ پیر مرد کافر، فاسق و زندیقی که در گوشه‌ای از کشور عراق به سر می برد» عريفي در تاريخ 14/1/1431هـ از سربازان عربستان واقع در مرزهاي جنوب كشور كه در حال نبرد با حوثي‌ها بودند، ديدن كرد. بسياري گفتند كه هدف وي از اين ديدار، گرفتن عكس يادگاري با سربازان و نشان دادن خود به عنوان يك فرد مبارز بوده است. شيخ در اين ديدار از اين قهرمانان! تشكر كرد و گفت كه از صميم قلب دوست داشت كه يكي از اين سربازان باشد. شيخ عريفي در اين سفر اصرار كرد كه لباس نظامي بر تن كرده و سلاح به دست بگيرد و با سربازان و نيروهاي ارتش عكس يادگاري بگيرد. عريفي در خط مقدم: «با حوثي‌هاي گمراه مبارزه مي‌كنيم» وي مانند اظهارات بي‌پايه ديگر خود، اساس مذهب تشيع را آيين «زردتشت» مي‌دانست و مدعي شد اين آيين قبل از اسلام در سرزمين ايران جاري بود. وي پيروان تشيع را «اهل بدعت» دانست كه امامان خود را تا مرتبه نبوت و بلكه الوهيت بالا مي‌برند. وي در اظهاراتي سخيف مدعي شد شيعه در طول تاريخ عليه اسلام توطئه كرده است و براي اين كار مثلا با مغول‌ها عليه خلافت عباسي متحد شده است. وي درباره شيعيان سعودي نيز مدعي شد «اگر هوشياري دستگاه امنيتي نبود اين افراد چه كارهاي عجيبي كه نمي‌كردند» بسياري از شخصيت‌هاي اسلامي سني و شيعي به اين اظهارات عريفي واكنش نشان دادند و حتي شيعيان خليج فارس از دولت‌هاي خود خواستند تا مانع از ورود عريفي به كشورشان جهت ايراد سخنراني شود. وي بار ديگر تحت فشارهاي عربي و اسلامي مانند گذشته مجبور به عدول از سخنان خود شد و در اظهاراتي متفاوت گفت: «آيت الله سيستاني بر مدار فرمايشات الهي گام برمي‏دارد و به همين دليل است که ايشان را بر بسياري از علماي اهل‏سنت ترجيح مي‏دهم». وي با چرخشي آشکار نسبت به مواضع خود تاکيد کرده که شخصيت عالمان شيعه را نسبت به علماي اهل‏سنت، به هدايت رسول الله و فرمايشات ايشان در زهد، نزديک‏تر مي‏داند. گفته مي‌شود وي به دليل ترس از واكنش شيعيان كشورهاي حاشيه خليج فارس و ترس از دست دادن تريبون‌ها و برنامه‌هاي تلويزيوني خود در اين كشورها از اظهارات پيشين خود عدول كرده است. عريفي و تبليغ وهابيت در يمن: عريفي از تعيين ده مبلغ در روستاهاي حوثي نشين يمن براي تبليغ وهابيت و ميزان دستمزد هر يك از اين مبلغان خبر مي‌دهد. عريفي؛ اولين شيخي كه درخواست سفر به سرزمين‌هاي اشغالي كرد عريفي را اولين مبلغ ديني سعودي مي‌دانند كه اعلام كرد قصد دارد از بيت المقدس ديدن كند. وي چندي پيش در سخناني گفت: براي تاكيد بر اين مطلب كه بيت المقدس حق مسلمانان است، قصد دارم از اين مكان مقدس ديدن كنم. اين اظهارات با استقبال گرم وزرات خارجه رژيم صهيونيستي و رسانه‌هاي اين رژيم همراه شد. روزنامه «اورشليم پست» اسرائيل به نقل از مقامات اسرائيلي گفت: «قدس متعلق به اسرائيل است و تمامي افراد از اديان مختلف مي‌توانند به اينجا بيايند و از آن لذت ببرند» وزارت خارجه اسرائيل نيز از اين درخواست عريفي استقبال كرد. رژيم صهيونيستي از اظهارات عريفي استقبال كرد اين اظهارات عريفي بار ديگر با واكنش شديد، انتقادات و حملات تندي مواجه شد. شيخ حامد بيتاوي رئيس انجمن علماي فلسطين و خطيب مسجد الاقصي در اين باره گفت: «اين ملاقات كه در چارچوب عادي‌سازي روابط با اشغالگران صورت مي‌گيرد، بدون هماهنگي با اشغالگران مهيا نيست و باعث مي‌شود كه ساير علما و مشايخ ديني به شيخ عريفي اقتدا نمايند. چنين ديداري زمينه را براي پذيرش حاكميت رژيم صهيونيستي بر قدس اشغالي فراهم نموده و سنت سيئة‌اي را بنيان مي‌گذارد». وي خطاب به شيخ عريفي تاكيد كرد: «اي شيخ ما اجتهاد كردي اما اجتهادت اشتباه بود» عريفي همچنين در فتوايي بيان كرد كه هك سايت‌ها و پايگاه‌هاي صهيونيستي شرعاً جايز نيست و از اهل سنت و جماعت خواست كه در اين باره از ايرانيان و مجوسي‌هاي كافر تقليد نكنند. فتواي عريفي در ممنوعيت هك سايت‌هاي صهيونيستي عالم بي عمل/ حمله به عريفي در لندن/ عريفي عامل شكاف ميان اهل سنت و شيعيان در انگليس چندي پيش برخي رسانه‌هاي عربي خبر دادند كه محمد عريفي هنگام خروج از رستوان مك دونالدز ( كه يك رستوران اسرائيلي است) در لندن مورد حمله شديد از سوي دو تن از جوانان شيعه عراقي قرار گرفت. كاربران شبكه اجتماعي توئيتر نيز تصويري از او در بيمارستان منتشر كردند كه بعداً مشخص شد آن عكس مربوط به چند سال قبل است. اين سايت‌ها با اشاره به تناقض موجود در فراخوان العريفي برای جهاد در سوريه و سفر وی به لندن، او را "عالم بي عمل" توصيف كردند. خبرهاي منتشر شده در رسانه هاي سعودي حاکي از آن بود که شيخ "محمد العريفي" براي گذراندن تعطيلات تابستاني خود، به لندن سفر کرده است. در پي انتشار خبر سفر العريفي به لندن،‌ هزاران تن از کاربران اينترنتي با انتشار مطالبي در اين باره در صفحات شخصي خود در سايت‌هاي اجتماعي، او و ديگر مفتي‌هاي وهابي را به باد تمسخر گرفتند. كاربران اينترنتي عريفي را به باد تمسخر گرفته و گفتند كه وي براي جهاد نكاح به لندن سفر كرده است يکي از جالب ترين مطالب نوشته شده در اين باره اين است که مي گويد: «جوانان براي جهاد به سوريه مي روند و العريفي براي "جهاد نکاح" به لندن مي رود! اکنون اين چند پرسش مطرح مي شود که آيا خود اين مفتي ها براي جهاد به سوريه مي روند؟! آيا اگر جهاد در سوريه واجب است، خودشان به اين واجب و وظيفه عمل مي کنند؟! چرا اين مفتي ها مانند محمد العريفي که جوان هم هستند و توانايي جنگيدن هم دارند، به سوريه نمي روند؟! چرا جوانان مردم را براي کشته شدن در سوريه دعوت مي کنند اما خودشان براي خوش گذراني به لندن مي روند؟» اين خبر در حالي مطرح شد كه تعدادي از سايت‌هاي خبري ديگر از قول شیخ تکفیری سعودي نوشتند كه مورد حمله هيچ كس قرار نگرفته است. در همين راستا پس از سفر عريفي به لندن، روزنامه انگليسي "اينديپندنت" با انتشار گزارشي به موضوع شکاف ميان شيعه و سني در لندن پرداخت و "محمد العريفي" مفتي سرشناس وهابيت در عربستان را عامل دامن زدن به اختلاف و تفرقه ميان اهل سنت و شيعيان آنجا معرفي کرد. در اين گزارش مفصل، به اظهارنظرها، افکار، فتواها و اقدامات افراط‌گرايانه عريفي اين شيخ افراطي اشاره شده است. از جمله عوامل اصلي که در اين گزارش به آن اشاره شده، فتواهاي جهادي العريفي است. اين گزارش در بخشي ديگر نيز به درگيري هاي رخ داده ميان شيعيان و اهل سنت در لندن و ديگر شهرهاي انگليس اشاره کرده و علت اصلي هر کدام را بيان کرده است. در بيشتر اين حوادث،‌ اظهارنظر مستقيم و گاهي غير مستقيم افرادي مانند محمد العريفي موجب رخ دادن درگيري ميان شيعه و سني شده است. منتقدان درباره عريفي چه مي‌گويند؟ شيفته حضور در شبكه‌هاي ماهواره‌اي، خود بزرگ‌بين، علامه دهر!، سارق آثار ادبي مخالفان عريفي معتقدند كه وي براي حضور در برنامه‌هاي مختلف ماهواره‌اي و تلويزيوني علاقه زيادي دارد و اين به خاطر كسب درآمد است. دكتر آل زلفه عضو هيات علمي دانشگاه ملك سعود مي‌گويد: «از عريفي بپرسيد در طول عمرش به جايي رفته است كه خبري از پول نبوده باشد» عريفي شيفته حضور در تلويزيون و شبكه‌هاي ماهواره‌اي است در عين حال بسياري عريفي را به خود بزرگ‌بيني و توهين به ديگران متهم مي‌كنند. در همين رابطه عمار بوقيس نويسنده سعودي از عريفي انتقاد كرد و گفت: «متاسفانه عريفي از اينكه با من در تلويزيون ظاهر شود، اجتناب ورزيد، به اين بهانه كه ظاهر من براي حضور در تلويزيون نامناسب است، من اين توهين وي را تحمل و تلاش كردم تا با وي وارد درگيري نشوم» وي افزود: «فكر كردم موضوع تمام شده است تا اينكه ديدم وي به صراحت مي‌گويد اشتباه نكرده است و من از اين رفتار وي شگفت‌زده شدم چرا كه وي مثلا مبلغ است در حالي كه با اين روش زشت با من برخورد مي‌كند». عريفي از حضور در تلويزيون در كنار بوقيس به دليل ظاهر وي اجتناب ورزي منتقدان عريفي را كسي مي‌دانند كه ادعا مي‌كند علامه دهر است و همه چيز را مي‌داند و به تمامي علوم احاطه دارد. خود را هم فقيه، هم شاعر، محدث، واعظ، انديشمند سياسي، كارشناس اقتصادي، جامعه شناس و عالمي كه در جهت ياري رساندن به ملت‌ها تلاش مي‌كند و در كنار آنان مي‌ايستد، مي‌پندارد. عريفي دچار بيماري خودبزرگ بيني و غرور است. يك جا ادعا مي‌كند كه افرادي را در كمتر از پنج دقيقه به راه راست هدايت كرده، جاي ديگر با لباس‌هاي نظامي در كوه‌هاي جنوب عربستان براي مبارزه با حوثي‌ها ظاهر مي‌شود و هدف وي نيز همان عكسي است كه مي‌گيرد و آن را در پايگاه‌هاي اينترنتي پخش مي‌كند و مي‌خواهد به مردم بگويد من تنها مرد حرف نيستم بلكه مردم عملم. وي فتواهاي عجيب و غريبي مي‌دهد كه توهين به اخلاق و ارزش‌هاي جامعه است. عريفي و انتخاب مصر به عنوان زمين بازي جديد خود با روي كار آمدن اخوان المسلمين مصر، عريفي فرصت را براي نشر افكار و ايده‌هاي مخرب وهابي خود و تبليغ عليه ايران و تشيع در مصر مناسب ديد و با ايراد چندين خطبه درباره فضايل مصر جاي پاي خود را در اين كشور مستحكم نمود. وي به بسيج سلفي‌ها عليه شيعيان پرداخت و با تلاش‌هاي خود چندين كنفرانس ضد شيعي و ضد ايراني و ضد سوري برگزار نمود. عريفي هرگونه برقراري روابط با ايران را اشتباهي بزرگ مي‌داند اكنون عريفي به يك چهره شناخته شده در ميان مصري‌ها تبديل شده است و اين پس از آن بود كه در دسامبر گذشته وي در مسجد بورادي خطبه اي درباره فضايل مصر ايراد كرد و اين خطبه به سرعت برق در پايگاه‌هاي ارتباط جمعي پخش شد و مورد استقبال مصري‌ها قرار گرفت. وي در اوايل ژانويه گذشته براي ايراد چندين خطبه به مصر رفت. البته گفته مي‌شود وي متن اين خطبه را از فرد ديگري به سرقت برده است. منتقدان عريفي را فردي مي‌دانند كه آثار و افكار ديگران را به سرقت برده و به نام خودش منتشر مي‌كند. وي تاكنون چندين بار افكار و متون شعري و پژوهش‌ها و مقالاتي را از ديگران ربوده و به مخاطبان خود گفته است كه از ابداعات خودم است. حتي خطبه وي با عنوان «فضائل مصر» نيز از مقالات پژوهشگر سعودي دكتر محمد موسي شريف ربوده شده است كه در مجله سعودي «جامعه» تحت عنوان «فضائل مصر و مزاياي مردمان آن» منتشر مي‌شده است. خطبه عريفي درباره مصر كه گفته مي‌شود متن آن را از يك انديشمند عربستاني به سرقت برده است. يكي از همين كنفرانس‌هاي ضد ايراني در 10 ژانویه 2013 با عنوان "یاری مردم عرب اهواز"! در یکی از هتل های بزرگ مصر برگزار شد. العریفی، از سخنرانان اصلي اين کنفرانس بود که بیش از هر سخنران دیگری حرف های تند بر ضد عملکرد دولت ایران در داخل این کشور بر زبان آورد. او گفت: «فشار و موارد اعدام در ایران بالاتر از آن است که ما در فلسطین شاهد هستیم و آنچه یهودیها در حق برادران فلسطینی ما انجام می دهند، یا در بسیاری دیگر از کشورها که مسلمانان در آن رنج می برند». وي همچنين در نشست علماي اسلامي در قاهره خواستار جهاد با مال و جان و سلاح عليه نظام بشار اسد و حزب الله لبنان شد. عريفي در كنفرانس حمايت از سوريه، عليه حزب الله، سوريه و ايران اعلام جهاد كرد. آيا شيوخ تندروي سلفي در نهاد معتدل الازهر نيز رسوخ پيدا كرده‌اند؟ متاسفانه در كشوري مانند مصر که دانشگاه ریشه دار «الازهر» در آن قرار دارد و نیازی به علما و مبلغان سلفی و وهابی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ندارد، مي‌بينيم كه شيوخ وهابي در اين نهاد ميانه‌رو هم نفوذ كرده و جولان مي‌دهند. به ویژه که شيوخ وهابي نظير العريفي بر این باورند که به علت کاهش نقش نهادهای دینی مصر، این کشور فضای مناسبی برای انتشار افکار اندیشه های وهابیت و سلفی‌گری است. البته سفرهاي العریفی به مصر و سخنرانی جنجالی و جوسازی وی علیه ایران با انتقادات زيادي از سوی محافل مصری و برخی منتقدین در عربستان روبرو شده است. يكي از مصري‌ها در اين باره مي‌گويد: «العریفی بعد از اتمام خطبه خود سوار بر اتومبیل آخرین مدل خود شده و به سوی قصرش حرکت کرد در حالی که از مسلمانان فقیر و عموم مردم خواست تا خود را برای جهاد آماده كنند». عريفي در مصر تلاش مي‌كند تا بر تنش میان مسلمانان اهل تسنن و شیعیان بیفزاید. جمع‌بندي العريفي مبلغ تندروي وهابي اخواني وابسته به جريان الصحوة عربستان است كه تلاش مي‌كند با صدور برخي فتاواي جنجالي نظير فتواي جهاد نكاح و برخي اظهارات عجيب و غريب نظير جعل سوره سيب، توهين به پيامبر اكرم (ص) و ... توجهات را به سوي خود معطوف ساخته و بدين ترتيب جايگاه بالاتري را در ميان علماي وهابي سعودي براي خود دست و پا نمايد. منتقدان عريفي را فردي خود بزرگ بين مي‌دانند كه ادعا مي‌كند به همه علوم تسلط دارد حال آنكه وي بسياري از آثار خود را از ديگران به سرقت برده است. وي ادعا مي‌كند در راستاي دفاع از حقوق ملت‌ها گام بر مي‌دارد حال آنكه با اظهارات و فتواهايش در جهت شعله‌ور نمودن آتش اختلاف ميان اهل سنت و شيعيان حركت مي‌كند. يكي از ويژگي‌هاي عريفي آن است كه وي بارها به انکار حرف‌های خود و پس‌گرفتن فتواهایش اقدام كرده است كه اين نشان از بي‌اساس بودن بسياري از اظهاراتش است. عريفي همچنين در جهت انتشار افکار فرقه گرایانه «وهابیت» در ميان ساير كشورهاي اسلامي نظير مصر و تونس فعاليت مي‌كند، حال آنكه این تفكرات سلفی افراطی خطر ویرانگری برای مردم اين كشورها به شمار می‌آیند. منابع: [1] http://www.arefe.com/ [1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=595 [1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=631 [1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=646 [1] http://www.vetogate.com/345872 [1] http://arabi-press.com/?page=article&id=58450 [1] http://www.sharmlifeblog.com/2011/04/blog-post_210.html#axzz2XIp4awNC [1] http://www.assakher.com/news-action-show-id-390.htm [1] http://www.zahran.org/vb/zahran69133.html [1] http://www.al-shia.org/html/far/14news/melal/113.htm [1] http://arabic.cnn.com/2010/world/4/6/Wpress.Ap6/ [1] http://www.aawsat.com/details.asp?issueno=11700&article=564199 [1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29300&cat=1 [1] http://www.al-madina.com/node/414157 [1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html [1] http://www.masrawy.com/ketabat/ArticlesDetails.aspx?AID=193436 [1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html [1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911027000764 [1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29172

از حاج ملک شباز تا مالکوم شباز؛ شلیک به حقیقت


تبلیغات مذهبی و اعتقادی شباز در آمریکا، باعث شد تعداد زیادی از سیاهپوستان با اسلام آشنا شوند و در مدت کوتاهی به عضویت گروه "ملت مسلمان" درآیند.
گروه فرهنگی مشرق - رشد سریع و چشمگیر اسلام به ویژه مکتب تشیع در جهان و علاقه‌ای که پیروان ادیان و مکاتب مختلف در سراسر دنیا به مطالعه قرآن نشان می‌دهند تا جایی است که این علاقه‌مندی، کتاب وحی را در صدر پرفروش‌ترین کتب جهانی قرار داده است. این مسایل ثابت می‌کند که وعده برحق الهی در حال محقق شدن است و این اسلام است که قلوب همه آزاداندیشان را فتح می‌کند و تشرف روزافزون پیروان سایر ادیان و مکاتب به این دین مبین، بهترین شاهد بر این مدعا است.
نمایشگاه قرآن کریم در سال 1391  تهران با بخش جدیدی با عنوان ره یافتگان و با هدف معرفی مبلغان و تازه مسلمانان جهان  از "مالکوم شباز" دعوت نمود تا در این نمایشگاه حاضر گردد اما همان زمان تمام مدارك وي در امريكا سرقت شد.
 
  مالکوم ایکس
 
 
مالکوم ایکس پس از بازگشت از مناسک حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید
 
در تاریخ هفده بهمن ماه سال گذشته این خبر "وقوع پس‌لرزه کنفرانس «هالیوودیسم صهیونیستی» در آمریکا" بر روی سایتهای خبری قرار گرفت: "مالکوم شباز" نوه مالکوم ایکس فعال مسلمان حقوق مدنی سیاهپوستان که قرار بود برای شرکت در کنفرانس «هالیوودیسم صهیونیستی» به ایران سفر کند، از سوی پلیس فدرال آمریکا بازداشت شد.
کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی با این اندیشه که آمريكا از طريق هاليوود ايدئولوژي خود را ترويج مي كند و به همين دليل اين كنفرانس هاليووديسم نام گرفته است." در اسفند ماه 1391 در تهران برگزار گردید اما فعال مسلمان حقوق مدنی سیاهپوستان در این برنامه حضور نداشت.و در تاریخ ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲  این خبر در صدر  اخبار جهان قرار گرفت: نيروهاي امنيتي امريكا نوه مالكوم ايكس را به شهادت رساندند.
 
***مالکوم ایکس که بود؟
مالکوم ایکس، مبارز سیاهپوستی است که در سال 1925 در ایالت اوهامای آمریکا به دنیا آمد.او هفتمین فرزند خانواده بود. پدرش کشیش مذهبی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاهپوستان فعالیت می کرد.در هشت سالگی جسد پدرش را کنار ریل راه آهن پیدا کردند و مادرش بیش از این تاب نیاورد و در بیمارستان روانی ها بستری شد. مالکوم ایکس، روزی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفت، به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد. 


دوران محکومیت، از او انسان دیگری ساخت. مالکوم آموخت که هیچ گاه برای آموختن دیر نیست،او با برنامه ریزی برای اوقات فراغت خود در زندان، به مطالعات پردامنه علمی و مذهبی پرداخت.
 
*از مالکوم ایکس تا حاج ملک شبّاز
او به تدریج با سیاهپوستان مسلمانی آشنا شد که هم بندش بودند؛ افرادی از گروه «ملت مسلمان». آنان از اسلام گفتند و اینکه اتحاد، برادری و برابری، سه اصل جدایی ناپذیر در دین اسلام است و تبعیض نژادی در آ ن معنایی ندارد. مالکوم ایکس،دانست که در دین مبین اسلام برتری به پاکی و تقواست، نه به رنگ پوست.
 
بنابراین او پس از آزادی، به عضویت گروه «ملت مسلمان» درآمد. او سیر مطالعاتی و تحقیقاتی خویش را ادامه داد و تا جایی پیش رفت که به عنوان سخنگوی این جمعیت برگزیده شد. تبلیغات مذهبی و اعتقادی او در آمریکا، باعث شد تعداد زیادی از سیاهپوستان با اسلام آشنا شوند و در مدت کوتاهی به عضویت گروه «ملت مسلمان» درآیند.
 
مالکوم ایکس،با سفر به سرزمین وحی به عظمت اسلام ناب محمدی پی برد او در مناسک حج دید که هیچ فرقی بین سفید و سیاه و رنگین پوست نیست و همه مسلمانان جهان، از هر طبقه و نژادی که باشند با صلح و دوستی کنار یکدیگر جمع می شوند و عالی ترین مراسم مذهبی و اعتقادیِ خویش را به جای می آورند.و پس از بازگشت از مناسک حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید. پس از بازگشت درصدد ایجاد تشکیلاتی گسترده برآمد تا به وسیله آن، مسلمانان جهان را با نژادهای گوناگون به همدلی و ظلم ستیزی فراخواند. مالکوم در آستانه راه بود که خانه اش را به آتش کشیدند و چون از این واقعه جان سالم به در برد، یک هفته بعد در 39 سالگی هنگام سخنرانی در سالن بالروم مانهاتان، با شلیک چند گلوله به زندگی پرفراز و نشیب او پایان دادند.
 
 
*مالکوم شباز در مسیر حقیقت  
مالكوم شباز، نوه مالكوم ايكس، رهبر مسلمانان امريكا از سه سال قبل شيعه شده بود. قرار بود براي فرصت مطالعاتي دو ساله به ايران و شهر مقدس قم مسافرت كند كه انتشار اين خبر در شبكه‌هاي اجتماعي موجب افزايش حساسيت نيروهاي امنيتي امريكا نسبت به او شد.  
 
مالکوم شباز، نوه حاج ملک شباز
 
مالکوم لطیف شباز در آغاز سال 2012 میلادی از تحت تعقیب بودن خود توسط نیروهای مبارزه علیه تروریسم اف‌بی‌آی در نیویورک مطلع شده بود و می گفت: ماموران اف‌بی‌آی در کالیفرنیا، شیکاگو، میامی و بالاخص نیویورک، با مراجعه به دوستان نزدیک و حامیانی که به منزلشان رفت و آمد داشتم خواستار تماس من با اف‌بی‌آی شده و از ساکنان منطقه می‌خواستند مواظب رفت و آمدهایم باشند.تحت پیگرد اف‌بی‌آی بودن در عین بی‌گناهی سبب می‌شود دیگران از تو فاصله بگیرند و این مساله سبب تحریک و آزار و اذیت می شود.
 
مالكوم شباز، نوه مالكوم ايكس، رهبر مسلمانان امريكا از سه سال قبل شيعه شده بود و تصمیم داشت تا براي فرصت مطالعاتي دو ساله به ايران و شهر مقدس قم سفر كند. اف‌بی‌آی به قصد خنثی کردن توانایی‌های شبکه‌سازی من این اقدامات را انجام داده است. این پیگیری‌های بی مورد اف‌بی‌آی سبب شد به مرور زمان دوستان، مرا نصیحت کنند که اگر گناهی نداری، خودت را به آنها معرفی و با آنها همکاری کن. این در حالی است که من اقدام جنایی مرتکب نشده بودم و از سوی دیگر نمی‌دانستم طرف دیگر ماجرا چه کسی است.
 
 
 
او می گوید: علت همکاری اجباری او با اف‌بی‌آی، تماس این نهاد امنیتی آمریکا با مادرش بوده است. «تام برازیکی» یکی از ماموران مبارزه با تروریسم نیویورک، نگرانی اف‌بی‌آی را در مورد سفرهای خارجی من بروز دادند، چرا که من بیش از یک سال در دمشق درس خوانده و زندگی کرده‌ام و اکنون به علت اختلافات موجود میان دولت آمریکا و دولت بشار اسد تحت پیگرد اف‌بی‌آی قرار گرفته‌ام. از سوی دیگر در هیأت همراه «سینتیا مک کینی» به همراه دکتر «رندی شرت» به لیبی سفر کرده و یک هفته پیش از مداخله ناتو در سرکوب انقلابیون لیبی با معمر قذافی دیدار داشته‌ام. من همچنین برای شرکت در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و سخنرانی در کنفرانس هالیوودیسم صهیونیستی قصد سفر به تهران را داشتم و موضوع سخنرانی‌ام در این کنفرانس رابطه خشونت مدرن و تروریسم و جلوگیری از درگیری مذاهب و مردم بوده است.
 
*سرنوشتی مشابه پدربزرگ
نوه مالکوم ایکس که پس از اقدام برای تهیه ویزا، 2 روز پیش از سفر به تهران توسط اف‌بی‌آی دستگیر به اتهام سرقت و جعل هویت دستگیر و بازداشت شده و پس از یک هفته با برگزاری جلسه دادگاه اتهام ساختگی سرقت که تنها برای ممانعت از خروج وی مطرح شده بود از او برداشته می شود، وی به جرم دادن اطلاعات غلط درباره هویتش به هنگام دستگیری به 90 روز زندان محکوم می‌شود که این مدت نیز به 2 هفته تقلیل می‌یابد.
 
این در حالی است که در مدت زمان دستگیری شباز، تنها شبکه خبری پرس تی‌وی جویای او می شود. مالکوم از آوریل 2012 و حتی پیشتر از آن در مصاحبه با خبرنگاران این شبکه درباره مسائل بین المللی شرکت کرده و حتی قصد سفر او به ایران و شرکت در کنفرانس در نتیجه همین ارتباط بوده است.

از سوی دیگر وی از 15 تا 18 ژانویه در برنامه های مختلف پرس‌تی‌وی حضور داشته و پیش از عزیمت به مقصد ایران یکی از شبکه های تلویزیونی آمریکا مستندی جعلی از زندگی مادر بزرگ و پدربزرگ وی به نام «بتی و کورتا» نمایش می‌دهد که به عقیده شباز متعصبانه و غیرواقعی است و در نهایت به احساس تنفر از خانواده مالکوم ایکس منجر می شد. مالکوم معتقد است پخش این مستند با هدف ترور شخصیت او پیش از حذف فیزیکی‌اش صورت گرفته است.

نوه مالکوم ایکس در بیانیه خود به آزار و اذیت ماموران پلیس به بهانه‌های مختلف و ایجاد مزاحمت برای وی و خانواده‌اش اشاره می‌کند و می‌نویسد: از اوایل سال جدید میلادی به بهانه‌های مختلف واهی مورد آزار و اذیت توسط پلیس و اعمال قانون و جریمه قرار گرفتم. از جمله عبور نابجا از عرض خیابان! پلیس همچنین بی جهت جلوی مرا در خیابان می‌گرفت و سوالاتی می‌پرسید. همچنین در خیابان و در انظار عموم همچون مجرمین با من برخورد می‌کرد و خواستار بازدید بدنی‌ام شده بود. همچنین به علت استفاده از غذای رستورانی متعلق به شهردار میدلتون در نیویورک به تعصب ورزیدن به شهردار و حمایت از وی متهم شدم. این در حالی است که افسر پلیس هنگام دستگیری وی مقدار پولی که به همراه داشته است را از او دزدیده است. پلیس همچنین او را به سلول سردی انداخته و پس از برگزاری دادگاه او را به زندان شهر اورنج منتقل می‌کند.

وی در پایان بیانیه خود آورده است: با وجود این شواهد در واقع من توسط ماموران فدرال دستگیر نشده‌ام، بلکه توسط پلیس شهر میدلتون که از زیرمجموعه های پلیس نیویورک است دستگیر شدم. من همچنین به مکان نامعلومی منتقل نشدم بلکه مرا به زندان شهر اورنج از توابع گوشن نیویورک منتقل کرده بودند. در زمان حبس در این زندان تا برگزاری جلسه دادگاه به من اجازه ندادند سلامتم را به خانواده‌ام اطلاع دهم. آنها در واقع مرا ربوده بودند. تا امروز کسی از حال و روز واقعی من خبر نداشت. حتی گزارش‌های شبکه پرس تی‌وی نیز با هدف اختلاف افکنی پخش نمی‌شد، چراکه بنا بر این بود که من در تهران با آنها ملاقات کنم. از سوی دیگر با وجودی که برنامه‌های این شبکه مخاطبان بیشماری در سراسر دنیا دارد و من نیز یکی از مخاطبان و مهمانان این شبکه هستم، هیچ رابطه خاصی با مسئولین این شبکه نداشته و ندارم؛ آنها نیز مشورت خاصی از من برای برنامه‌هایشان نمی‌گیرند.

سرانجام مدعیان دروغین دموکراسی، به سیاق گذشته عمل کرده و بار دیگر، مسلمانی حقیقت طلب را به شهادت رساندند و خبری تلخ، بسیاری از مسلمانان را اندوهگین کرد.آمستردام نیوز، اولین رسانه ای بود که خبر شهادت مالکوم شباز را مخابره کرد:  نوه مالکوم ایکس که در مکزیک به سر می برد کشته شده و سفارت آمریکا در مکزیک نیز این خبر را تایید کرده است. اگرچه هنوز اطلاعات دقیقی از نحوه ترور در دست  نیست، اما جسد وی صبح پنج شنبه در حالی پیدا شد که جراحات ناشی از پرتاب شدن از ساختمان و شلیک گلوله در جسدش آشکار بود. ظاهرا پیش از این وی را در تیجوانا ربوده بودند.


بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران مسلمان بر این عقیده هستند که ترس ايالات‌متحده از حضور سيد‌ حسن نصراللهي ديگر در امريكاي شمالي و گسترش موج اسلام‌گرايي در امريكا باعث چنين اقدام شنیعی شده است. آن چه بدیهی است، این است که چنین اقدامات مذبوحانه ای، نه تنها موجب توقف موج اسلام گرایی در غرب نخواهد شد،بلکه بر شدت و سرعت این گرایش نیز می افزاید. روح تمامی شهدای اسلام قرین رحمت الهی باد.

تصاویر/ تنفیذ حکم رؤسای‌‌جمهور قبلي

مراسم تنفیذ حكم یازدهمین دوره رياست جمهوری عصر امروز برگزار می‌شود.
به گزارش مشرق، جمهوری اسلامی ایران در سی و پنج سال حیات خود شش رئیس جمهور داشته است. دو رئیس جمهور اول ایران نتوانستند دوران چهار ساله مسئولیت خود را به پایان برسانند؛ اولی(بنی صدر) برکنار شد و از ایران گریخت و دومی(شهید رجایی) در انفجاری در ساختمان نخست وزیری ترور شد. اما چهار رئیس جمهوری که در ادامه عهده دار ریاست قوه مجریه شدند، هر یک دو دوره پیاپی در این سمت بودند.

یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 24 خرداد 1392 برگزار و حجت الاسلام حسن روحانی با 18 میلیون و 613 هزار و 329 رای از کل آرا ماخوذه در مرحله اول انتخابات به عنوان منتخب مردم ایران انتخاب شد.

مراسم تنفیذ حكم یازدهمین دوره رياست جمهوری عصر امروز برگزار می شود.

تنفیذ حکم ده رئیس جمهور گذشته جمهوری اسلامی ایران را به روایت تصویر در ادامه مشاهده می کنید.

مراسم تنفیذ محمود احمدی نژاد در سال۱۳۸۸
مراسم تنفیذ محمود احمدی نژاد در سال۱۳۸۸
مراسم تنفیذ محمود احمدی نژاد در سال۱۳۸۴
مراسم تنفیذ محمود احمدی نژاد در سال۱۳۸۴
مراسم تنفیذ سید محمد خاتمی در سال۱۳۸۰
مراسم تنفیذ سید محمد خاتمی در سال۱۳۸۰
مراسم تنفیذ سید محمد خاتمی در سال۱۳۷۶
مراسم تنفیذ سید محمد خاتمی در سال۱۳۷۶
مراسم تنفیذ آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۲
مراسم تنفیذ آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۲
مراسم تنفیذ آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۶۸
مراسم تنفیذ آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۶۸
مراسم تنفیذ حضرت آیت الله خامنه ای در سال۱۳۶۴
مراسم تنفیذ حضرت آیت الله خامنه ای در سال۱۳۶۴
مراسم تنفیذ حضرت آیت الله خامنه ای در سال۱۳۶۰
مراسم تنفیذ حضرت آیت الله خامنه ای در سال۱۳۶۰
مراسم تنفیذ شهید محمدعلی رجایی در سال۱۳۶۰
مراسم تنفیذ شهید محمدعلی رجایی در سال۱۳۶۰
مراسم تنفیذ ابوالحسن بنی صدر سال۱۳۵۹
مراسم تنفیذ ابوالحسن بنی صدر سال۱۳۵۹

تا سپیده - ویژه نامه روز جهانی قدس

 

 

تحقیق پیرامون قدس و تاریخ فلسطین پاسخ‏هاى درستى به پرسش‏ها درباره این دو مکان مقدس و دیدگاه صهیونیست‏ها نسبت به آن در اختیارمان ...

قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان، وطن میلیون‏ها آواره فلسطینی است که استکبار جهانی آن سرزمین را از دست ساکنانش...

بیت المقدس و نماد سرافراز آن مسجدالاقصی محل تلاقی سه دین بزرگ یکتاپرستی است و از روزگاران کهن تا زمان حاضر، پاک ترین و نیرومندترین ...

من طرفداری از طرح استقلال اسرائیل و شناسایی او را، برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار می دانم. دولت غاصب اسرائیل با هدفهای

«من صریحا اعلام می‏کنم هر جوان فلسطینی که به خاک و خون‏کشیده می‏شود و هر خانواده فلسطینی که بی‏سرپرست و متلاشی می‏شود،...

«روز قدس، روز اسلام است. روز قدس، روز حیات اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد. روز قدس، روزی است که باید سرنوشت. ...

بیت المقدس یکی از شهرهای تاریخی ومذهبی جهان به شمار می‏رود . این شهر با قدمتی که به 35 قرن پیش می‏رسد حائز اهمیت‏خاص بوده است...

دشمنی اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن صلی‌الله علیه و آله و سلم، ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است» امام خمینی ...

دین اسلام اجازه نمی‌دهد کهمسلمانان حتی در مقابل یک وجب از خاک اسلام کوتاهی کنند چه برسد به این که آنسرزمین، اولین قبله و سومین مسجد بزرگ ...

اسرائیل در 14 آوریل 2002م. تصمیم گرفت شبکه‌ای از دیوار و موانعی موسوم به «دیوار حائل» را در کرانه باختری رود اردن ایجاد کند. با توجه به ...

قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان، سرزمین اصلی و وطن میلیون‌ها آواره مسلمان فلسطینی است که استکبار جهانی توسط صهیونیسم ...

قدمت شهر قدس به بیش از پنج هزار سال پیش باز می‌گردد و بدین ترتیب یکی از قدیمی‌ترین شهرهای جهان محسوب می‌شود. نام‌های مختلفی...

خنده مادر کنار شهید 15ساله‌اش+عکس

مادر شهید روزعلی اسدی پس از 27 سال پیکر فرزندش را در آغوش گرفت.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، خیلی سخت است که از جگر گوشه نازنینت بی‌خبر باشی، سال‌ها از این بی‌خبری بگذرد و تو ندانی بر سر او چه آمده است.

حاجیه خانم خدیجه جزایری مادر شهید روزعلی اسدی از شهدای شهرستان گتوند خوزستان، یکی از شیر زنان ایران زمین است که سال‌های سال از فرزند شهیدش بی‌اطلاع بود تا اینکه پس از 27 سال چشم انتظاری او به سرآمد و پیکر پاک فرزندش را در آغوش گرفت.

*بازگشت رزمنده گردان مالک اشتر

این مادر شهید که مادربزرگ شهید امرالله حیدری و عمه شهیدان یاور و مصطفی جزایری نیز هست از وقتی که خبر شهادت فرزند نوجوان خود را شنید در انتظار بازگشت پیکر پاکش بود ولی خبری نشد تا اینکه امسال همزمان با ایام شهادت حضرت مولا علی (ع) این فراق به پایان رسید و شهید روزعلی اسدی که از سوی گردان مالک اشتر لشکر 7 ولی عصر (عج) خوزستان به جبهه اعزام شده بود به وطن بازگشت.

شهید روزعلی اسدی در سال 1350 در شهر گتوند دیده به جهان گشود و از سن 12 سالگی شروع به جبهه رفتن کرد، سرانجام این نوجوان دلیر گتوندی در تاریخ 24 اردیبهشت ماه سال 1365 در عملیات یا مهدی (عج) و منطقه عملیاتی تنگه ابوغریب فکه در استان ایلام به همراه همرزمانش شهید حمید شاهمرادی، شهید علیرضا مقامی، شهید غلامحسین قاسمی و پسر داییش مصطفی جزایری به شهادت رسید که همگی جاویدالاثر شدند، پیکرهای پاک دو تن از شهدا در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در 25 فروردین ماه سال جاری به وطن بازگشت و در گتوند تشییع شد.

*انتقال پیکر مطهر سه دلاورمرد به زادگاه

بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده پیکر مطهر دلامرد مرد گتوندی شهید روزعلی اسدی به همراه همرزمانش شهید حمید شاهمرادی و شهید علی رضا مقامی که پس از سال‌ها توسط کمیته جستجوی مفقودین تفحص و شناسایی شده‌اند به گتوند منتقل می‌شوند تا در روز سه شنبه 8 مرداد ماه مصادف با 21 رمضان سالروز شهادت حضرت امیرالمومنین حیدر (ع) تشییع شوند.

پیکر پاک شهید علی رضا مقامی به شهر عقیلی انتقال می‌یابد و در امامزاده سید سعید روستای ایستادگی آرام می‌گیرد ولی پیکر دو تن دیگر از شهدا عصر روز شهادت امام علی (ع) در گتوند تشییع و در گلزار شهدای این شهر می‌ه‌مان دیگر همرزمانشان می‌شود که توفیق حضور در این مراسم نصیب ما می‌شود.

*خوش آمد گویی شیرزنی به استقامت کوه

به همراه دوستم مجتبی آقایی برادر شهید والامقام الله رحم آقایی و فرزندان کوچکش محمدجواد و مینا آقایی رهسپار گتوند می‌شویم، به شهر که رسیدیم هنوز ساعاتی تا زمان آغاز مراسم تشییع شهدا باقی مانده است، به سپاه پاسداران ناحیه گتوند محلی که شهدا هستند، می‌رویم.

با راهنمایی سربازان سپاه وارد نمازخانه می‌شویم، مات و مبهوت هستم، اصلاً باورم نمی‌شود که توفیق زیارت شهدا نصیبم شده و می‌توانم تابوت آن‌ها را در آغوش بگیرم. در همین فکر هستم که شیرزنی به استقامت کوه به استقبالمان ‌میاید و حضورمان را خوش‌آمد می‌گوید، او را که معرفی ‌می‌کنند متوجه ‌می‌شوم مادر شهید روزعلی اسدی است که بعد از 27 سال به وصال فرزندش نائل شده، ولی جای پدر خالی است چون او، چند سال بعد از شهادت فرزند به دیدار معبود شتافت.


 *رضایت از شهادت فرزند

مادر شهید روزعلی اسدی از صبح که به سپاه آمده و بدون خستگی به همه زائران فرزند شهیدش و همرزم گرامیش شهید حمید شاهمرادی خوش آمد می‌گوید.

در کنار تابوت شهید، چند دقیقه در کنار مادر می‌نشینم و با او هم صحبت می‌شوم، با لهجه شیرین گتوندی خاطراتی از فرزند شهیدش می‌گوید و گاهی نیز لبخند بر لب می‌آورد که نشان از راضی بودن او، از شهادت فرزندش است.

*دعا برای بازگشت دیگر شهدای جاویدالاثر

حالا او خیالش راحت است که پیکر روزعلی را در برگرفته، برای همه مادران شهدایی که هنوز چشم انتظار بازگشت فرزندشان هستند دعا می‌کند و از خدا می‌خواهد که هر چه زود‌تر خبری از شهدای آنان نیز بیاید تا آرامش یابند.

در هنگام صحبت کوتاهش چندین بار از بچه‌های کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح به خاطر زحماتی که برای تفحص پیکر فرزند شهیدش کشیده‌اند تشکر می‌کند و زیر لب سلامتی آن‌ها را از خدا می‌خواهد.


از حاجیه خانم جزایری می‌خواهم برایمان دعا کند و بعد از آن، مادر و فرزند شهید را تنها می‌گذارم تا حرف‌های ناگفته را با هم بگویند.

مهم‌ترین رهنمودهاي رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد

روز شنبه 12 مردادماه جاري، مراسم تنفیذ رئیس‌جمهور جدید کشورمان برگزار می‌شود و "حسن روحانی" از نیمه دوم مرداد رسماً ساکن ساختمان نهاد رياست‌جمهوري در خيابان پاستور تهران مي‌شود. گزارشي که مي‌خوانيد نگاهی دارد به مراسم تنفيذ سه رئیس‌جمهور پيشين و مروری بر مهم‌ترین محورهای سخنان رهبری.
گروه سياسي مشرق -  طبق قانون، مراسم تحلیف در دوره‎‎های مختلف از روندی معمول برخوردار است و صرفاً مراسمی است که رئیس‎جمهور منتخب در مقابل رئیس دستگاه قضا و نمایندگان مجلس سوگند یاد می‎کند و در بازخوانی ادوار گذشته تحلیف ریاست‎جمهوری، چیزی فراتر از حواشی و مهمانان مراسم به دست نمی‎آید.

اما در سوی دیگر روز 12 مردادماه قرار است مراسم تنفیذ حکم رئیس‌جمهور دولت یازدهم توسط رهبر انقلاب، حضرت آيت‌الله سيد علي خامنه‌اي برگزار شود.

حسينيه امام خميني(ره)، نقطه‌اى است كه همواره سازنده تاريخ انقلاب در طول سال‌های اخير بوده است. در اين نقطه و زير همين جايگاه بوده است كه ما توانسته‌ايم در طول اين سال‌ها، تجربه‌هاى دشواری را در مقاطع حساسی از تاریخ انقلاب را سر بگذرانیم و درس‌هاى سازنده‌ای را از امام(ره) و مقام معظم رهبری بگيريم و این مسیر دشوار را به سلامت سپری کنیم.

در بازخوانی مراسم‌های مختلف برگزارشده برای تنفیذ حکم رئیس‎جمهور و همچنین سخنان ایراد شده توسط مقام معظم رهبری نکات قابل تأملی استخراج می‎شود. نکاتی که برخی از آن‎ها معطوف به هشدار‎ها و تذکر‎‎های رهبر معظم انقلاب با توجه به شناخت ایشان از منتخب مردم است و یا این‎که با نگاه به مقتضیات کشور و همچنین دغدغه‎ای ایشان در دوره جدید ریاست جمهوری مسائلی طرح می شود که قابل تامل است.

این دیدارها كه تا كنون در سال‌های 68، 72، 76، 80، 84 و 88 و 92 برگزار شده است، واجد خصوصیاتی است كه می‌تواند ما را بر اساس شیوه عمل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای -فارغ از جایگاه حقوقی ایشان- به‌سمت الگویی رفتاری سوق دهد. رفتاری كه موجب ارتقای فرهنگ سیاسی ما به‌خصوص در بین سیاسیون و نخبگان جامعه می‌شود.




مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری چگونه برگزار می‌شود؟

تنفیذ احکام ریاست جمهوری براساس قانون اساسی برعهده مقام معظم رهبری است. اصل 110 قانون اساسی که مربوط به حدود و اختیارات مقام معظم رهبری است، به این موضوع اشاره دارد.

"اصل110- بند 9: امضای حکم‏ ریاست‏ جمهوری‏ پس‏ از انتخاب‏ مردم"

در عین حال، قانون انتخابات ریاست جمهوری نیز تأکید دارد که دوره ریاست جمهوری رسما از تاریخ تنفیذ حکم رئیس جمهور توسط مقام معظم رهبری آغاز می‌شود.

"ماده 1 ـ دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران چهار سال است و از تاریخ تنفیذ اعتبارنامه بوسیله مقام رهبری آغاز می‌گردد."

ماده 2 - قانون انتخابات ریاست جمهوری نیز تأکید دارد که اعتبارنامه رئیس جمهور توسط شورای نگهبان تهیه و به حضور مقام رهبری تقدیم می‌گردد.

در مراسم تنفیذ حکم رئیس‌جمهور منتخب و پایان کار رئیس‌جمهور مستقر، معمولا کارگزاران نظام، سفرا، وزرا و چهره‌های سیاسی و مذهبی کشور حضور دارند. براساس قانون مراسم تنفیذ در هر دوره، روز 12 مردادماه برگزار و معمولا یک روز بعد مراسم تحلیف رئیس جمهور یا همان مراسم سوگند، در مجلس و با حضور نمایندگان، رؤسای قوای مقننه و قضائیه برگزار می‌‌شود.

طبق روال معمول، در مراسم تنفیذ، رئیس‌جمهور سخنرانی کوتاهی کرده و بعد مقام معظم رهبری حکم ریاست جمهوری رئیس جمهور منتخب را تنفیذ، و رئیس‌جمهور جدید از این جایگاه به سخنرانی پرداخته و در پایان نیز مقام معظم رهبری سخنرانی می‌کنند.
***
_  در ادامه مهم‌ترین بخش های سخنان رهبر معظم انقلاب در این دیدارها را مرور مي‌کنيم:

مهم‌ترین محورهای سخنان مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ هاشمی رفسنجانی

12 مرداد 68؛ روزی که مراسم تنفیذ هاشمی رفسنجانی در حسینیه جماران برگزار شد. او پس از ریاست مجلس حالا قرار بود یک پست مهم دیگر را در نظام جمهوری اسلامی تجربه کند. پستی که اولین مقام اجرایی جمهوری اسلامی و دومین مقام رسمی در کشور به شمار می آمد. در ادامه اهم سخنان و تذکرات رهری در این مراسم را می خوانید؛

لزوم تداوم خط امام(ره) و حفظ هویت ملی و انقلابی
  • خطى كه امام براى انقلاب ترسيم كردند و ده سال است كه ملت ايران بر اساس آن حركت مى‌كند، خط عظمت اسلام و مسلمين و دفاع از محرومان و مستضعفان در سراسر عالم است. خط و راهى است كه ملت ايران را در دنيا، به صورت يك ملت زنده و سرافراز و مستقلترين و زنده‌ترين و فعالترين ملتهاى دنيا درآورده و ما را از حالت ملت عقب‌افتاده‌ى وابسته‌ى مرده، خارج ساخته است. خطى است كه ايمان و محبت و عشق مردم به اسلام را برانگيخته و آنها را در اين راه، به فداكاريهاى اعجاب‌انگيز و بى‌نظير واداشته است. اين خط، زندگى و همه‌ى هستى و هويت ملى و انقلابى ماست و به فضل پروردگار اين خط، با قاطعيت و قدرت و اميد و با همان روحيه‌يى كه امام در طول دوران نهضت و انقلاب، عملاً به ما تعليم دادند، به پيش خواهد رفت. ما براى تحكيم راه امام و انقلاب و فداكارى و تلاش و كوشش شبانه‌روزى، آماده‌ايم. جانها و خونهاى ما، فداى اين راه و خط است. سعادت ما در اين است كه زندگى خود را در اين راه بگذرانيم. در اين، هيچ ترديدى نيست.

باید خلأها را پر کنیم
  • بايد با تلاش و همكارى مسؤولانه و محبت و پيوند مستحكم و حضور دايمى مردم در صحنه و دلسوزى كامل علماى اعلام و بزرگان اسلام و قشرهاى مختلف كشور و با وحدت كلمه و حفظ حاكميت نظام جمهورى اسلام و مركزيت اين نظام و تجمع حول اين محور و تسليم در مقابل جهت‌گيري‌هايى كه برخاسته از همان رهنمودها و اصولى كه بر طبق مصالح كشور است، اين خلأ را پر كنيم.

به مدیریت جدید کشور اطمینان دارم/ روزی را میبینم که مدیریت انقلابی همه گره‌هارا باز می‌کند
  • من، حقيقتاً به مديريت جديد كشور، از اعماق دل اعتقاد و اطمينان و اميد دارم. من، آن روزى را مى‌بينم كه اين مديريت صالح و سالم و كارآمد و انقلابى، بتواند ان‌شاءاللَّه به كمك مردم - كه شرط اصلى است - همه‌ى اين گرههايى را كه وجود دارد، باز كند و راهها را هموار نمايد. البته، همان‌طور كه بارها گفته شده‌است و باز هم تكرار و تأكيد مى‌كنيم، مبادا مردم انتظار معجزه داشته باشند. اين كشور، هشت سال در جنگ بود و اگر درست نگاه كنيم، ده سال جنگ مى‌كرد. مسؤولان دلسوز و عزيز و خدمتگزارى كه در اين هشت سال، براى مردم كار كردند، با انواع مشكلات دست و پنجه نرم نمودند تا توانستند كشور را در يك شرايط قابل قبول و بالنّسبه خوب - كه مبالغه هم نمى‌كنيم - نگه دارند و حفظ كنند.

سازندگی کشور در کنار حفظ روحیه انقلابی/ جهت‌گیری های انقلابی را باید تقویت کنیم
  • اين جمله را هم مطرح كنم كه علاج مشكلات ما در اين است كه سازندگى كشور را در كنار تأمين روحيه‌ى انقلابى در مردم و حفظ همان صلابت و چهره‌ى باعظمت و هيبت انقلاب ببينيم. اگر به رفاه عمومى نينديشيم و به سازندگى كشور فكر نكنيم، مطمئناً نظام جمهورى اسلامى نخواهد توانست الگو و تجربه‌ى مطلوب را به دنيا ارايه بدهد.

اگر در مسائل رفاه زندگى عمومى و ايجاد تسهيلات و رفع مشكلات غرق شويم، به طورى كه جهتگيريهاى انقلابى را به دست غفلت بسپريم، به ابهت و هيبت انقلاب ضربه زده‌ايم و جاذبه آن را در دنيا مخدوش كرده‌ايم و اين، مطمئناً به كارايى ما ضربه خواهد زد. بنابراين، اين دو در كنار هم مطرح اند.

امیدواریم آرمان‌های امام(ره) در جامعه تحقق پیدا کند
  • البته، در مسايل داخلى و سازندگى، رفاه و رفع مشكلات و ايجاد سازندگى، تنها هدف نيست. در مسايل داخلى هم، تأمين عدالت اجتماعى و امنيت عمومى و رعايت طبقات ضعيف و محروم، يك ركن اصلى است؛ همچنان‌كه در سطح حركت عمومى كشور، اخلاق و روحيات اسلامى و برادرى و گذشت و ايثار و بقيه‌ خلقيات حسنه اسلامى هم، بايد مورد توجه قرار بگيرد.
توكل ما به خداست. ان‌شاءاللَّه عزم و همت مردم و مسؤولان، كارها را روبه‌راه و راهها را هموار خواهد كرد و دعاى حضرت بقيةاللَّه‌الاعظم (ارواحنافداه و عجّل‌اللَّه تعالى‌فرجه) ان‌شاءاللَّه ما را كمك خواهد كرد و به پيش خواهد برد و اميدواريم آن روز دور نباشد كه ببينيم بسيارى از آرمان‌هاى امام بزرگوارمان، در جامعه اسلامى و انقلابى ما تحقق پيدا كرده است.
 
 
«هاشمی؛ بار دوم در پاستور»
 
مهم‌ترین محورهای سخنان مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ هاشمی رفسنجانی
مسؤولان باید مجری سیاست‌های مشخص نظام باشند
  • در این‌ مراسم‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ رهبر امت‌ اسلام‌ طی‌ سخنانی‌ هوشیاری‌ و احساس‌ مسئولیت‌ ملت‌ ایران‌ را در انتخاب‌ و گزینشی‌ درست‌ و صائب‌ تقدیر كردند و اهمیت‌ نقش‌ مسئولین‌ اجرایی‌ را در سرنوشت‌ كشور مورد تأكید قرار دادند. رهبر انقلاب‌ اسلامی‌ از آمادگی‌، استعداد و تعهد برای‌ انجام‌ كار براساس‌ سیاستهای‌ كلی‌ كشور بعنوان‌ یكی‌ از ویژگیهای‌ لازم‌ برای‌ مدیریت‌ صالح‌ نام‌ بردند و فرمودند: كسانی‌ كه‌ مسئولیتی‌ را در هر بخشی‌ از كشور پذیرفته‌اند باید دقیقا مجری‌ سیاستهای‌ مشخص‌ نظام‌ باشند و مسئولیت‌ خود را در جهت‌ همان‌ سیاستها به‌ پیش‌ برند.

شرط مدیریت سالم در نظام اسلامی/ هوشیاری مسؤولان
  • مقام‌ معظم‌ رهبری‌ در سخنان‌شان‌ با اشاره‌ به‌ ویژگی‌ها و شرایط لازم‌ برای‌ مسئولان‌ و مدیران‌ اجرایی‌ كشور فرمودند: سستی‌، سهل‌انگاری‌ و كار را بدست‌ حوادث‌ و قضا و قدر سپردن‌، اولین‌ بلایی‌ است‌ كه‌ یك‌ مدیر را از صلاحیت‌ كافی‌ و لازم‌ ساقط می‌كند لذا جدی‌ بودن‌ در كار و آرام‌ نداشتن‌ برای‌ انجام‌ آن‌ و نیز احساس‌ مسئولیت‌ برای‌ اصل‌ مسئولیت‌ و وظیفه‌، لازمه‌ كفایت‌ و لیاقت‌ برای‌ مسئولیت‌پذیری‌ است‌. حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ لزوم‌ حفظ طهارت‌ و تقوی‌ و نیز اجتناب‌ از هرگونه‌ اختلاط با اهداف‌ غیر مشروع‌ و غیراخلاقی‌ را بعنوان‌ شرط دیگری‌ از مدیریت‌ سالم‌ در نظام‌ اسلامی‌ مورد تأكید قرار دادند و فرمودند: مدیر خوب‌ كسی‌ است‌ كه‌ هر كاری‌ را پس‌ از عهده‌دار شدن‌ آن‌ با رعایت‌ اصول‌ اخلاقی‌ صحیح‌ انجام‌ می‌دهد و با رسوخ‌ فساد و عمل‌ غیراخلاقی‌ و ناصحیح‌ مبارزه‌ می‌كند و مسئولین‌ كشور در تمامی‌ رده‌ها باید با دقت‌ به‌ این‌ مهم‌ توجه‌ كنند و بدانند كه‌ رسوخ‌ و نفوذ فساد در دوران‌ بازسازی‌ خطری‌ جدی‌ و فلج‌ كننده‌ است‌ و باید مراقب‌ باشند كه‌ به‌ وادی‌ فساد مالی‌ و كاری‌ كشانده‌ نشوند.

توصیه به هیات وزیران: گزینش همکاران بسیار مهم است
  • رهبر انقلاب‌ اسلامی‌ توجه‌ مسئولان‌ عالی رتبه‌ كشور را به‌ رعایت‌ تقوی‌ و طهارت‌، امانتداری‌، شناخت‌ و علاقه‌ به‌ كار در انتخاب‌ مدیران‌ زیر دست‌ خود در بخشهای‌ مختلف‌ جلب‌ كردند و فرمودند: امیدوارم‌ دولت‌ جدید جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ برای‌ ملت‌ ایران‌ و كشور عزیز ما دارای‌ بركات‌ زیادی‌ باشد و بطور مؤكد به‌ هیئت‌ وزیران‌ توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ گزینش‌ همكاران‌ بسیار مهم‌ است‌ و باید معاونین‌، مدیران‌ و مسئولان‌ سراسر كشور را با معیارهای‌ الهی‌ و از میان‌ افراد كاردان‌، لایق‌، پاك‌ و آراسته‌ بخصوصیات‌ لازم‌ برای‌ مدیریت‌ سالم‌ و اسلامی‌ برگزینند.

لزوم تامین رفاه عمومی و عدالت اجتماعی در جامعه
  • حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ در ادامه‌ سخنان‌شان‌ تأمین‌ رفاه‌ عمومی‌ و عدالت‌ اجتماعی‌ را اساس‌ نظامی‌ اسلامی‌ توصیف‌ كردند و فرمودند: در نظامهای‌ سرمایه‌داری‌ اصل‌ بر رشد و شكوفایی‌ اقتصادی‌ و نیز ازدیاد و تولید ثروت‌ است‌ و هر كه‌ بیشتر تولید ثروت‌ كند مقدم‌تر بر دیگران‌ است‌ در چنین‌ نظامی‌ تبعیض‌ و فاصله‌ در آمدها و برخوردار نبودن‌ اكثریت‌ مردم‌ از رفاه‌ مطرح‌ است‌ و نظام‌ سرمایه‌داری‌ تدابیری‌ كه‌ ثروت‌ را تقسیم‌ كند منفی‌ و مردود می‌داند اما نظام‌ اسلامی‌ معتقد به‌ جامعه‌ای‌ ثروتمند و عاری‌ از فقر و محرومیت‌ است‌ و رشد اقتصادی‌ را در خدمت‌ عدالت‌ اجتماعی‌ و رفاه‌ عمومی‌ می‌داند. و با تبعیض‌ در استفاده‌ از امكانات‌ عمومی‌ كه‌ متعلق‌ به‌ همه‌ آحاد كشور است‌ مخالفت‌ می‌كند. نظام‌ اسلامی‌ همچنین‌ از نظام‌ سوسیالیستی‌ نیز به‌ اندازه‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ فاصله‌ دارد زیرا نظام‌ سوسیالیستی‌ فرصت‌، ابتكار و میدان‌ را از مردم‌ می‌گیرد و كار، تولید، ثروت‌، ابزار و تولید و منابع‌ عمده‌ سرمایه‌ را در دولت‌ متمركز می‌كند.

"استقلال" پایه و مبنای نظام جمهوری اسلامی
  • رهبر انقلاب‌ اسلامی‌ در پایان‌ سخنانشان‌ استقلال‌ را شعار اصلی‌ و پایه‌ و مبنای‌ سیاست‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ خواندند و ضمن‌ رد هرگونه‌ زورگویی‌ از طرف‌ قدرتهای‌ جهانی‌ فرمودند: ما در مورد مسائل‌ جهانی‌ بر طبق‌ معیارهای‌ خود قضاوت‌ كرده‌ و نسبت‌ به‌ آن‌ اقدام‌ می‌كنیم‌ و تابع‌ هیچ‌ قدرتی‌ نیستیم‌. ملت‌ بزرگ‌ ما ملت‌ بی‌همتایی‌ است‌ كه‌ مسئولین‌ كشور می‌توانند بطور كامل‌ به‌ آنان‌ اعتماد كنند و ما انتظار داریم‌ كه‌ در سایه‌ تلاش‌ مسئولین‌ زحمتكش‌ و حمایتهای‌ الهی‌ ملت‌ عزیز ایران‌ به‌ همان‌ جایی‌ برسد كه‌ شایسته‌ اوست‌ و وعده‌ الهی‌ در حق‌ اوست‌.
 
خاتمی؛ هفتمین رئیس جمهور منتخب

با پایان دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، "سید محمد خاتمی" به عنوان رئیس‌جمهور جدید راهی ساختمان پاستور شد. 
12 مرداد 76؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌اى رهبر معظم انقلاب اسلامى با تنفیذ آراى ملت ایران به حجت‌الاسلام سید محمد خاتمى، وى را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب كردند.

مهم‌ترین محورهای سخنان مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ سید محمد خاتمی
 
ضرورت اهتمام دولت به ریشه‌كن كردن فقر و بى‌عدالتى
  • حضرت آیت‌الله خامنه‌اى در این مراسم طى سخنانى ضرورت اهتمام دولت آینده را به ریشه كن كردن فقر، بى‌عدالتى و تبعیض مورد تأكید قرار دادند و فرمودند: نظام اسلامى، نظام سرمایه‌دارى نیست. براى ما تضمین قسط و عدل در جامعه، اصل است و جهت تمامى تلاشها باید بر این باشد كه همه مردم بتوانند به اندازه همت، استعداد و تلاش خود، از امكانات و ثروت عمومى برخوردار شوند و كسى مظلوم، محروم و سركوب شده نماند.

باید ملت را بشناسید و
خواسته‌ها و نیازهاى آنها را برآورده كنید
  • رهبر معظم انقلاب اسلامى فرمودند: كسانى كه با فرهنگ اسلامى آشنا نیستند، باید باور كنند كه انواع مسؤولیتها تنها هنگامى براى ما ارزش، محبوبیت و جاذبه دارد كه به كمك آن بتوانیم قسط و عدل و حكم خدا را اقامه كنیم و راه حق را در پیش پاى مردم هموار نماییم.
مقام معظم رهبرى خطاب به رئیس جمهور و هیأت دولت آینده فرمودند: سعى ما باید بر این باشد كه اولا این ملت را بشناسیم و ثانیا خواسته‌ها و نیازهاى او را برآورده كنیم. قشرهاى مستضعف و فقیر، نیروهاى وفادار امام و انقلاب و دولتهاى مختلف بوده‌اند و خواهند بود. بنا بر این عزیزانى كه در آینده نزدیك، مسؤولیتها را بر عهده مى‌گیرند، باید از این ذخیره دایمى استفاده كنند و تا آنجا كه قدرت دارند براى آنها كار و خدمت كنند.


کارهای زیادی انجام شده و گام های زیادی برای پیشرفت باقی مانده
  • مقام معظم رهبرى در بخش دیگرى از سخنانشان، حجم كارهاى انجام شده در دوران كوتاه پس از انقلاب را از لحاظ كمى و كیفى با كارهاى انجام شده در سالهاى طولانى قبل از نظام اسلامى، غیرقابل مقایسه خواندند و فرمودند: با وجود محاصره‌هاى گوناگون سیاسى، اقتصادى و تبلیغاتى دشمنان و انواع خباثتها و توطئه‌هایى كه براى ابراز مخالفت با ملت ایران انجام گرفت، نظام مرتبط با معنویت و ایمان الهى در ایران به سبب برخوردارى از پشتوانه عظیم عواطف و كمك مردم، توانسته است گامهاى اساسى و بلندى را براى بازسازى به پیش بردارد.

شمردن مضرات نظام سرمایه‌داری/ برای ریشه‌کن کردن فقر و بی‌عدالتی تلاش کنید
  • رهبر معظم انقلاب اسلامى ضمن برشمردن مضرات نظام سرمایه‌دارى فرمودند: نظام ما اسلامى است و براى ریشه كن كردن فقر، بى‌عدالتى و تبعیض از این كشور كه میراث حكومتهاى طواغیت گذشته است، باید تلاش شود.
معظم‌له فرمودند: نظام اسلامى نه تنها خواهان یك جامعه فقیر و درآمد عمومى ناچیز نیست بلكه از ثروتها استفاده مى‌كند، علم را پیشرفت مى‌دهد، منابع زیرزمینى را استخراج مى‌كند، انسانها را به رشد عقلانى مى‌رساند و تاریخ اسلام نیز نشان مى‌دهد كه دین مبین اسلام در یك دوره از زمان، به بركت احكام نورانى قرآن، صاحب علم و صنعت در كل جهان بوده است.

مقام معظم رهبرى در سخنانشان از شكوه و عظمت هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهورى به عنوان پدیده‌اى نادر در طول سالهاى پس از انقلاب یاد كردند و فرمودند: ما خدا را شكر مى‌كنیم كه انتخابات بسیار خوب، خوش عاقبت و همراه با خرسندى عمومى مردم انجام شد و امروز احساس مى‌كنیم كه براى ملت ایران روز مباركى است و امیدوارم خداوند متعال بركات خود را بر عموم ملت ایران، مسؤولان و رئیس جمهور عزیزى كه امروز این مسؤولیت را رسما بر عهده گرفتند نازل بفرماید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌اى دست قدرت الهى را همواره پشتیبان نظام اسلامى بویژه در شداید و سختیها دانستند و در پایان سخنانشان فرمودند: راه طولانى‌تر از آنچه كه تا كنون پیموده‌ایم در پیش است و در زمینه‌هاى فرهنگى، اقتصادى و سازندگى باید كار بیشترى نسبت به گذشته انجام شود.
 
«خاتمی هم در پاستور ماند»
 

خاتمی توانست در انتخابات پیروز شود تا مانند هاشمی رفسنجانی دو دوره 4 ساله رییس جمهور ایران باشد. 12 مرداد 80 ،حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ، با تجلیل‌ از حضور شورانگیز مردم‌ در انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌، رأی‌ ملت‌ را به‌ حجه‌الاسلام‌ سیدمحمد خاتمی‌ تنفیذ و ایشان‌ را به‌ ریاست‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ منصوب‌ كردند.

ایستادگی‌ در برابر دشمنان‌ مستكبر
  • رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در حكم‌ تنفیذ رأی‌ ملت‌ به‌ حجه‌الاسلام‌ والمسلمین‌ خاتمی‌ با تجلیل‌ از حضور سرنوشت‌ ساز ملت‌ در اداره‌ كشور، هشتمین‌ دوره‌ انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ را تجلی‌ اقتدار ملی‌ نظام‌ اسلامی‌ برشمردند و تصریح‌ كردند. با سپاس‌ خداوند متعال‌ و عرض‌ تبریك‌ به‌ ملت‌ عزیز و با معرفت‌ به‌ مراتب‌ شایستگی‌ اندیشمند فرزانه‌ جناب‌ حجه‌الاسلام‌ آقای‌ حاج‌ سیدمحمد خاتمی‌ دامت‌ معالیه‌، رأی‌ ملت‌ را تنفیذ و ایشان‌ را به‌ ریاست‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ منصوب‌ می‌كنم‌. مقام‌ معظم‌ رهبری‌ خاطرنشان‌ كرده‌اند تنفیذ اینجانب‌ و رأی‌ ملت‌ تا زمانی‌ است‌ كه‌ ایشان‌ به‌ تعهد خود و صراط مستقیمی‌ كه‌ تاكنون‌ در پیش‌ داشته‌اند، یعنی‌ راه‌ اسلام‌ و احكام‌ نورانی‌ آن‌ و دفاع‌ از مستضعفان‌ و مظلومان‌ و ایستادگی‌ در برابر دشمنان‌ مستكبر و حق‌ ستیز و زورگو پایبند باشند كه‌ با توفیق‌ الهی‌ انشاءالله‌ همواره‌ چنین‌ خواهد بود.
 
ارتقاء معرفت‌ و معنویت‌ و گشایش‌ امر اقتصاد و معیشت‌

  • مقام‌ معظم‌ رهبری‌ رأی‌ اكثریت‌ قاطع‌ و شورانگیز ملت‌ به‌ شخصیت‌ انقلابی‌ و فرزانه‌ و منتسب‌ به‌ بیت‌ سیادت‌ و علم‌ و تقوا، آقای‌ خاتمی‌ را نشاندهنده‌ پایبندی‌ ملت‌ به‌ دین‌ و اخلاق‌ و معنویت‌ و روحانیت‌ خوانده‌ و تصریح‌ كرده‌اند در این‌ فرصت‌ تازه‌ و فضای‌ پرنشاط، لحظه‌ لحظه‌ وقت‌ مسؤولان‌ و نخبگان‌ و امناء ملت‌ باید به‌ خدمت‌ و تلاش‌ مخلصانه‌ سپری‌ شود و عزم‌ و همت‌ همگان‌ بسوی‌ بسط عدالت‌ و ارتقاء معرفت‌ و معنویت‌ و گشایش‌ امر اقتصاد و معیشت‌ عمومی‌ معطوف‌ شود تا فقر و فساد و تبعیض‌ از صفحه‌ی‌ زندگی‌ ملت‌ ایران‌ زدوده‌ شود.

برافراشتن و نگه‌ داشتن‌ پرچم‌ حاكمیت‌ اسلامی‌ در منطقه
 
  • ایشان‌ با قدردانی‌ از هوشیاری‌ و پایبندی‌ ملت‌ به‌ برافراشته‌ نگه‌ داشتن‌ پرچم‌ حاكمیت‌ اسلامی‌، رئیس‌ جمهور محترم‌ را به‌ یاد خدا، اخلاص‌ در عمل‌، قدردانی‌ از ملت‌، مراقبت‌ از منافع‌ ملی‌، اولویت‌ دادن‌ به‌ نیاز قشرهای‌ مستضعف‌ و گرامی‌ شمردن‌ ارزشهای‌ والای‌ دین‌ و انقلاب‌ توصیه‌ كرده‌اند و برای‌ آقای‌ خاتمی‌ و همه‌ مسؤولان‌ كشور توفیق‌ و هدایت‌ و كمك‌ الهی‌ مسئلت‌ نموده‌اند.
 
 

باید ایمان‌ مردم‌ را حفظ و تقویت‌ كرد

  • حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ با اشاره‌ به‌ وظایف‌ سنگین‌ مسؤولان‌ در نظام‌ اسلامی‌ تأكید كردند همه‌ مسؤولان‌ نظام‌ در مقابل‌ خدا، مردم‌ و قانون‌ اساسی‌ مسؤولند و اعتبار آنها به‌ این‌ است‌ كه‌ خود را كمر بسته‌ دین‌ خدا، متعهد به‌ قانون‌ اساسی‌ و موظف‌ به‌ تأمین‌ خواستهای‌ مردم‌ بدانند و اگر هر یك‌ از مسؤولان‌ در هر رده‌ای‌ از این‌ مسیر منحرف‌ شود بدلیل‌ آنكه‌ فاقد شروط مسؤولیت‌پذیری‌ در جامعه‌ اسلامی‌ شده‌ است‌، خودبخود از سمت‌ خود عزل‌ می‌شود و این‌، سنگینی‌ بار مسؤولیت‌ در اسلام‌ را آشكار می‌سازد.
 
مقام‌ معظم‌ رهبری‌ سعادت‌ دنیا و آخرت‌ مردم‌ را در گرو اجرای‌ احكام‌ اسلامی‌ دانستند و افزودند: در نظام‌ اسلامی‌، مسؤولان‌ بدون‌ مردم‌ هیچ اند و ارزش‌ و اقتدار و توانایی‌ آنها در داخل‌ و خارج‌، به‌ حضور و پایداری‌ مردم‌ بستگی‌ دارد كه‌ این‌ حضور و ایستادگی‌ نیز مرهون‌ ایمان‌ ملت‌ است‌ بنابراین‌ باید ایمان‌ مردم‌ را حفظ و تقویت‌ كرد و اجازه‌ نداد از هیچ‌ طریقی‌ این‌ عامل‌ سعادت‌بخش‌ مورد تهاجم‌ قرار گیرد.

استمرار جدی‌ و بی‌وقفه‌ كار دولت‌ و 
همكاری‌ كامل‌ مجلس‌ با دولت‌

  • ایشان‌ با اشاره‌ به‌ لزوم‌ شروع‌ و استمرار جدی‌ و بی‌وقفه‌ كار دولت‌، بر تشكیل‌ هرچه‌ سریعتر كابینه‌ و همكاری‌ كامل‌ مجلس‌ با دولت‌ در این‌ زمینه‌ تأكید كردند و افزودند: فوری‌ترین‌ كاری‌ كه‌ در این‌ دوره‌ جدید باید به‌ آن‌ پرداخته‌ شود توجه‌ به‌ مسائل‌ اقتصادی‌ و معیشتی‌ مردم‌ و در رأس‌ همه‌، ایجاد اشتغال‌ است‌. 
مقام‌ معظم‌ رهبری‌ با توصیه‌ به‌ رئیس‌ جمهور و همكاران‌ آینده‌ آقای‌ خاتمی‌ برای‌ از دست‌ ندادن‌ فرصتها خاطرنشان‌ كردند باید نیازها را بطور صحیح‌ اولویت‌بندی‌ كرد و با آگاهی‌، شتاب‌ لازم‌ و تدبیر مقتضی‌ به‌ تأمین‌ آنها همت‌ گماشت‌.
 

تلاش دشمنان‌ برای‌ فلج‌ كردن‌ كشور از طریق‌ مشكلات‌ اقتصادی‌
/ تلاش برای زدودن‌ چهره‌ زشت‌ فقر از ایران‌

  • مقام‌ معظم‌ رهبری‌، تلاشهای‌ سیاسی‌ و تبلیغاتی‌ دشمنان‌ را برای‌ فلج‌ كردن‌ كشور از طریق‌ مشكلات‌ اقتصادی‌ یادآور شدند و افزودند: به‌رغم‌ این‌ تلاش‌ها منابع‌ بزرگ‌ ثروت‌ و نیروی‌ فراوان‌ كار، زمینه‌ مساعد شكوفایی‌ اقتصادی‌ كشور و زدودن‌ چهره‌ زشت‌ فقر از ایران‌ را فراهم‌ كرده‌ است‌.
 
حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌، تلاش‌ هماهنگ‌ همه‌ دست‌اندركاران‌ ستادی‌ و اجرایی‌ بخش‌ اقتصادی‌ دولت‌ را كاملا ضروری‌ خواندند و خاطرنشان‌ كردند: باید ضمن‌ پرهیز از شعار، با جدیت‌ و نوگرایی‌ بگونه‌ای‌ عمل‌ شود كه‌ پس‌ از مدتی‌ نه‌ چندان‌ طولانی‌ مردم‌ مژده‌ تغییر در وضع‌ معیشتی‌ و اقتصادی‌ را در عمل‌ احساس‌ كنند.
 
رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ توجه‌ به‌ فرهنگ‌ عمومی‌ كشور را از دیگر مسائل‌ مهم‌ و ضروری‌ برشمردند و افزودند: دشمن‌ تلاش‌ می‌كند با تبلیغ‌ اباحی‌گری‌ اعتقادی‌ و عملی‌، باورها و تكیه‌گاههای‌ اعتقادی‌ مردم‌ را سست‌ كند كه‌ در داخل‌ هم‌ عده‌ای‌ غافل‌، در حرف‌ و عمل‌ همین‌ كار را می‌كنند.
 
ایشان‌ افزودند: ترویج‌ فساد و تشویق‌ جریانهای‌ خلاف‌ اخلاق‌ از دیگر روشهای‌ دشمنان‌ برای‌ ترویج‌ اباحی‌گری‌ است‌ كه‌ مسؤولان‌ باید با كمال‌ توجه‌ در مقابل‌ اینگونه‌ تهاجمات‌ به‌ فرهنگ‌ عمومی‌ بایستند.
 
به نام‌ آزادی‌، بی‌بندوباری‌ در جامعه‌ ترویج‌ نشود

  • مقام‌ معظم‌ رهبری‌ با اشاره‌ به‌ جریانی‌ كه‌ برای‌ شیوع‌ مفاسد اخلاقی‌ و منكرات‌ در جامعه‌ تلاش‌ می‌كند خاطرنشان‌ كردند: اسلام‌ مرتكب‌ منكر را نصیحت‌ و هدایت‌ می‌كند اما برای‌ او حد و مجازات‌ هم‌ تعیین‌ كرده‌ است‌ بنابراین‌ مسؤولان‌ باید با قدرت‌ جلوی‌ جریان‌ فساد و منكرات‌ را بگیرند و اجازه‌ ندهند عده‌ای‌ بنام‌ آزادی‌، بی‌بندوباری‌ را در جامعه‌ ترویج‌ كنند. ایشان‌ بی‌اعتنایی‌ مسؤولان‌ به‌ جریان‌ فساد اخلاقی‌ را موجب‌ بدبین‌ شدن‌ و كنار نشستن‌ متدینین‌ و در نهایت‌ تضعیف‌ و شكست‌ نظام‌ ارزیابی‌ كردند و افزودند: مسؤولان‌ باید بگونه‌ای‌ عمل‌ كنند كه‌ اعتماد مردم‌ مؤمن‌ سلب‌ نشود. البته‌ سلب‌ اعتماد به‌ هیچ‌ وجه‌ مجوز قانون‌ شكنی‌ نیست‌ چرا كه‌ قانون‌ شكنی‌ جرم‌ است‌ و بجز در نهی‌ از منكر بصورت‌ زبانی‌ كه‌ در همه‌ احوال‌ واجب‌ است‌ در برخورد با منكرات‌ دیگر باید همه‌ تابع‌ قانون‌ باشند چرا كه‌ اگر روزی‌ لازم‌ شد مردم‌ وارد عمل‌ شوند رهبری‌ به‌ مردم‌ خواهد گفت‌.
 
مقام‌ معظم‌ رهبری‌ همچنین‌ مقابله‌ با مفاسد مالی‌ و اقتصادی‌ را از بزرگترین‌ وظایف‌ مسؤولان‌ خواندند و افزودند: همانگونه‌ كه‌ در نامه‌ 8 ماده‌ای‌ به‌ رؤسای‌ قوا گفته‌ شد مقابله‌ با این‌ مفاسد كار بسیار دشواری‌ است‌ و باید با همكاری‌ قوای‌ مقننه‌ و قضاییه‌ در دستور كار دولت‌ قرار گیرد و نتایج‌ عملی‌ آن‌ خود را نشان‌ دهد.
 
حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ همچنین‌ همه‌ فعالین‌، مسؤولین‌ سیاسی‌ و كسانی‌ را كه‌ به‌ تریبونهای‌ عمومی‌ دسترسی‌ دارند به‌ پرهیز از تهیج‌ و تشنج‌آفرینی‌ توصیه‌ كردند و افزودند: كسانی‌ كه‌ به‌ منبرها، روزنامه‌ها، تریبون‌ نماز جمعه‌، صدا و سیما، مجلس‌ و دیگر تریبونها دسترسی‌ دارند باید فضا را كاملا آرام‌ و متعادل‌ نگه‌ دارند.


تخریب‌ مسؤولان‌ نظام‌ و قوای‌ سه‌گانه‌ از بدترین‌ كارهاست
/ حفظ وحدت و حرکت به سمت‌ اهداف‌ عالی انقلاب‌
  • ایشان‌ با تأكید بر وحدت‌ كلمه‌، تخریب‌ مسؤولان‌ نظام‌ و قوای‌ سه‌گانه‌ را از بدترین‌ كارها خواندند و تصریح‌ كردند نباید بعلت‌ ضعفی‌ در دولت‌ كلیت‌ آنرا زیر سؤال‌ برد و یا بدلیل‌ قبول‌ نكردن‌ یك‌ حكم‌ قضایی‌ از میان‌ هزاران‌ حكمی‌ كه‌ صادر می‌شود كل‌ قوه‌ قضاییه‌ را مورد سؤال‌ و اهانت‌ قرار داد و یا مجلس‌ و شورای‌ نگهبان‌ را تضعیف‌ كرد.
 
رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در پایان‌ سخنانشان‌ خدمت‌ به‌ مردم‌ را نعمتی‌ الهی‌ برشمردند و همه‌ مسؤولان‌ را به‌ شكرگذاری‌ این‌ نعمت‌ بزرگ‌ و حركت‌ مصمم‌، متحد و جدی‌ بسمت‌ اهداف‌ انقلاب‌ توصیه‌ كردند.
 
احمدی‌نژاد؛ رئیس‌جمهوری متفاوت
 
 

اما انتخابات سال 84 ، بسیار خبر ساز بود. انتخاباتی که دو مرحله ای شد و برخلاف تحلیل ها و پیش بینی ها ، محمود احمدی نژاد رییس جمهور جدید شد.
حضرت آیت الله خامنه ای در حكم تنفیذ ریاست جمهوری  محمود احمدی نژاد، كه خاتمی آنرا قرائت كرد، حضور حداكثری مردم در عرصه انتخابات و نزدیك به شصت میلیون رای در دو مرحله از انتخابات را جهاد بزرگ ملت ایران با مستكبران مداخله جو و سیلی ملت ایران بر گونه ی دشمنان مردم سالاری اسلامی و تجلی عزم و نشاط و سرزندگی ملت ایران دانستند و تصریح كردند: انتخابات نهم جلوه ای از اعتصام ملت ایران به حبل الله بود.


مردم نقشه‌های دشمنان را
نقش برآب كردند
  • در ادامه این مراسم رهبر معظم انقلاب در سخنانی، تنفیذ رای ملت به رئیس جمهور منتخب را روزی مبارك و تجلی رحمت الهی خواندند با اشاره به برگزاری پرشور، سالم و افتخارآمیز انتخابات نهم، تلاش دشمنان را برای ناامید كردن مردم و بی رونق ساختن انتخابات یادآور شدند و افزودند: ملت مؤمن، شجاع، هوشمند و مستقل ایران با حضور تحسین برانگیز در پای صندوقهای رای، همه تلاشهای دشمنان از جمله حركت گستاخانه و ابلهانه رئیس جمهور امریكا در دعوت مردم ایران به شركت نكردن در انتخابات را، نقش برآب كرد بگونه ای كه انسان در مقابل این همه هوشیاری، حقا" و انصافا" احساس تواضع و خضوع می كند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای سخنان یكی از مسؤولان امریكایی را درباره مخالفت دولت امریكا با دمكراسی حقیقی در ایران، نشانه خوی پلید استكباری شیطان بزرگ ارزیابی كردند و افزودند: ملت ایران نیز دمكراسی امریكایی را كه متكی بر پول سرمایه داران صهیونیست است قبول ندارد و همانگونه كه در انتخابات نهم نشان داد براساس احساس مسؤولیت و "تكلیف دینی و ملی" وارد عرصه انتخابات می شود و این معنای حقیقی مردمسالاری است و رئیس جمهوری كه با چنین آرایی انتخاب می شود وامدار هیچكس جز خدا و مردم نیست.
 

وظیفه اساسی دولت عدالت‌مدار، توجه ویژه به قشرهای محروم است

  • رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنانشان عدالت را اساسی ترین اصل اسلام، و هدف بزرگ انقلاب و نظام برشمردند و با اشاره به توجه و تأكید آقای احمدی نژاد بر مقوله عدالت افزودند: وظیفه اساسی دولت عدالت مدار، توجه ویژه به قشرهای محروم است و اهداف والایی كه مطرح شده است باید با تلاش و كار مستمر، بكارگیری همه نیروهای بانشاط و مستعد كشور و استفاده از همه امكانات برای خدمت به مردم، دنبال شود.
 
عدالت تندروی نیست بلكه حق‌گرایی است

  • ایشان با اشاره به مخالفت های زورگویان و مفسدان با عدالت افزودند: عده ای سعی می كنند عدالت را به عنوان تندروی، متهم و محكوم كنند اما عدالت تندروی نیست بلكه حق گرایی، توجه به حقوق آحاد مردم، جلوگیری از ویژه خواری و مقابله با تجاوز به حقوق مظلومان است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با تاكید بر لزوم استفاده از علمی ترین، بهترین و مدبرانه ترین روشها برای تحقق عدالت، خاطرنشان كردند: تحقق عدالت مغایر استفاده از شیوه های علمی نیست بلكه باید با استفاده از همه شیوه های پیشرفته و نوین علمی و با تكیه بر فهم و درك و نیاز ایرانی، به تلاش برای تحقق آرمانهای انقلاب ادامه داد.


پرهیز از شتاب زدگی

  • ایشان با توصیه به آقای احمدی نژاد برای پرهیز از شتاب زدگی خاطرنشان كردند: مردم عزیز نیز در مطرح كردن و پیگیری خواسته های خود از شتاب زدگی خودداری كنند و دولت جدید و خدمتگزار با برنامه ریزی صحیح و با همان كیفیتی كه در سند چشم انداز 20 ساله مقرر شده است اهداف مهمی همچون عدالت، رفاه عمومی و توسعه همه جانبه را پیگیری كند.
 

باج نمی دهیم و از
حقوق خود، مقتدرانه دفاع می كنیم

  • ایشان در زمینه سیاست خارجی نیز، صلح طلبی همیشگی ملت ایران را یادآور شدند و افزودند: ملت ما همچون گذشته با هیچ كشور و ملتی سرستیزه ندارد اما قدرتمندان جهانی بخصوص شیطان بزرگ بدانند این ملت همچنان از حقوق خود، مقتدرانه دفاع می كند و به هیچ قدرتی باج نخواهد داد.


ارتقای جایگاه منطقه‌ای و جهانی
  • حضرت آیت‌الله خامنه ای وظیفه مسؤولان كشور را در دفاع از حقوق مختلف ملت و حفظ و ارتقای جایگاه منطقه ای و جهانی نظام اسلامی یادآور شدند و افزودند: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته، طرفدار روابط برادرانه و صمیمانه با همسایگان و همه كشورهای برادر و دوست در همه مناطق جهان است.


حفظ روحیه خدمتگزاری
  • ایشان در بخش دیگری از سخنانشان، آقای احمدی نژاد رئیس جمهور را به توكل دائم بر پروردگار، اخلاص در عمل، حفظ روحیه خدمتگزاری و تواضع در مقابل مردم و توجه به انتقادات و اصلاح امور توصیه كردند و افزودند:قدرت فقط هنگامی ارزشمند است كه برای احقاق حق و تحقق عدالت باشد و اگر این گونه تلاش ها با نیت صادقانه همراه شود رحمت بی دریغ پروردگار نیز شامل حال انسان خواهد شد.


تشكر از آقای خاتمی
به علت هشت سال تلاش
  • حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با تشكر صمیمانه از آقای خاتمی و همكاران ایشان به علت هشت سال تلاش و خدمت به مردم افزودند: در پرتو تلاشهای دولت آقای خاتمی و دولتهای قبلی، كشور آمادگی و ظرفیتهای فراوانی یافته است و كار و تلاش صادقانه، مقابله با "فقر و فساد و تبعیض و بیعدالتی" و خدمت بیوقفه به مردم می تواند ضمن افزایش این ظرفیتها مشكلات موجود را رفع و شتاب حركت كشور را در توسعه همه جانبه بیشتر كند.
 
احمدی نژاد؛ رئیس دولت دهم
 
محمود احمدی نژاد چهار سال بعد در انتخاباتی حساس بار دیگر به عنوان ساکن ساختمان پاستور و اولین مقام اجرایی کشور برگزیده شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ احمدی نژاد با تجلیل از حضور چهل میلیونی ملت بزرگوار ایران در حماسه ماندگار 22 خرداد، با تنفیذ رأی ملت، آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری منصوب كردند.
رهبر معظم انقلاب در حكم تنفیذ دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، حضور 85 درصدی مردم هوشمند و سرافراز در انتخابات ریاست جمهوری دهم را نشانه آشكار امید، دلبستگی و «غیرت و اهتمام» ملت پرافتخار ایران به دسترنج سی ساله خود برشمردند و با سپاسگزاری از رحمت و فضل پروردگار حكیم، رأی قاطع و بی سابقه مردم را، رأی به گفتمان پربركت و عزتمدار انقلاب اسلامی، مبارزه با «فقر و فساد و تبعیض و اشرافیگری»، كار و تلاش خستگی ناپذیر و ایستادگی شجاعانه در مقابل سلطه گران بین المللی دانستند.

دست به‌دست‌شدن مسؤولیت‌های اجرایی از ظرفیت‌های جمهوری اسلامي است
  • رهبر انقلاب اسلامی انتقال توأم با آرامش و احترام قدرت و دست بدست شدن مسئولیت های اجرایی در سالهای پس از پیروزی انقلاب را نشانه هایی از ظرفیت تحسین برانگیز نظام برشمردند و خاطرنشان كردند: در این سالها در بخشی از مدیریتها و عملكردهای آنان گاه زاویه هایی با مبانی نظام دیده شده است اما انقلاب با هضم درونی این موارد عملاً آنها را در مسیر گسترشِ تواناییهای خود به كار گرفته و با افزایش ظرفیت و تجربه خود، با قدرت بیشتر به راه خود ادامه داده است.
ایشان مردم سالاری دینی و تركیب ذاتی اسلامیت و جمهوریت را راز ماندگاری و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی دانستند و تأكید كردند: به فضل الهی و هوشیاری مردم و مسئولان این حقیقت مصونیت بخش، همواره حفظ خواهد شد.
ایشان در همین زمینه افزودند: برخی در سالهای پس از انقلاب منتظر بوده اند كه نظام اسلامی كهنه شود و از چشم مردم بیفتد اما انتخابات اخیر و شكسته شدن نصابهای جهانیِ حضورِ ملتها در انتخابات، این حقیقت روشن را نشان داد كه نظام اسلامی پس از 30 سال در جلب اعتماد مردم و بسیج آنها موفق تر و قدرتمندتر شده است و این حقیقت ناب نباید با برخی قضایای حاشیه ای انتخابات، از نظرها دور بماند.
حضرت آیت الله خامنه ای، وجود اعتماد متقابل میان نظام و مردم را دومین پیام انتخابات 22 خرداد خواندند و خاطرنشان كردند: باز بودن عرصه برای به صحنه آمدن و گفتگو و بحث گرایشهای گوناگون، نشانه اعتماد به نفس نظام اسلامی و اعتماد نظام به ملت بود.
ایشان در همین زمینه افزودند: مردم نیز متقابلاً به نظام اعتماد كردند و با ریختن آرای عظیم خود به صندوقها، توجه و اقبال ملت به نظام منتخب خود را اثبات كردند و این واقعیت نشان می دهد كسانیكه از بی اعتمادی مردم حرف می زنند اگر از روی غرض ورزی نباشد از روی غفلت است.

اعتماد مردم سرمایه اصلی نظام

  • حضرت آیت الله خامنه ای تأكید كردند: اعتماد مردم سرمایه اصلی نظام است و از همه مسئولان و دست اندركاران بخشهای مختلف انتظار جدی داریم كه با رفتار خود، این اعتماد گرانقدر به طور مستمر افزایش دهند. "وجود نشاط و امید در مردم"، سومین نكته ای بود كه رهبر انقلاب به عنوان پیام های انتخابات اخیر ریاست جمهوری به آن پرداختند.

تجربه مهم انتخابات 22 خرداد

  • حضرت آیت الله خامنه ای با دعوت از مردم و آحاد مسئولان برای جدی گرفتن این تجربیات افزودند: حوادث انتخابات جداً به ما هشدار می دهد كه دشمن همیشه در كمین است و غفلت از ضربات احتمالی او حتی در بهترین شرایط، بسیار خطرناك است.
ایشان، برنامه و تلاش دشمن در ایجاد دغدغه و دردسر برای مردم را واقعیتی متكی بر اطلاعات دانستند و افزودند: تجربه مهم انتخابات 22 خرداد این است كه اگر در عرصه سیاسی و اجتماعی به یكدیگر بدبین باشیم و به چشم دشمن به هم نگاه كنیم و اگر فكرو بصیرت نداشته باشیم، از سوی دشمنان حقیقی ضربه می خوریم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی تأكید كردند: آحاد ملت، همه مسئولان، صاحبان گرایش های مختلف سیاسی، دلبستگان به كشور و نظام، همه و همه باید به معنای واقعی بیدار و هوشیار باشند كه البته ملت خوشبختانه هوشیار بود و نگذاشت دشمن در فضای غبارآلود، به اهداف خود برسد.

رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه هشدار دادند: دشمنان در این خیال نباشند كه با تقلید مغلوط از حضور عظیم مردم در انقلاب پرشكوه 1357 و در یكی كاریكاتور از آن حركت عظیم، می توانند به نظام اسلامی ضربه بزند چرا كه این نظام مقتدر و ریشه دار با این كارها شكست نخواهد خورد.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش پایانی سخنان خود نكاتی را درباره وظایف دولت آینده مطرح كردند.
ایشان سرفصل‌های سخنان دكتر احمدی نژاد در این مراسم را متین و بجا برشمردند و تأكید كردند: دولتی كه تشكیل خواهد شد باید با برنامه ریزی و تكیه بر قانون، این سرفصلها را عملیاتی و اجرا كند.


توصیه به همدلی
دولت و مجلس و قوه قضاییه
  • ایشان تكیه بر برنامه قانون مداری و همكاری قوای سه گانه را از ضروریات شكرگذاری نعمت حضور مردم مؤمن ایران در عرصه انتخابات دانستند و دولت و مجلس و قوه قضاییه را به همدلی و یاری یكدیگر فراخواندند.

حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهور و دولت دهم را متعلق به آحاد ملت و همه رأی دهندگان انتخابات 22 خرداد خواندند و افزودند: این واقعیت باید در عمل و در برنامه ریزیها حتماً مورد توجه قرار گیرد. ایشان با اشاره به علاقه مندان فراوان رئیس جمهور، خاطرنشان كردند: به موازات این علاقمندان 2 دسته دیگر هستند كه باید مورد توجه و محاسبه قرار گیرند مخالفان عصبانی و زخم خورده كه در 4 سال آینده به معارضه با دولت ادامه می دهند و منتقدانی كه با نظام و رئیس جمهور دشمنی ندارند و باید دیدگاهها و نظرات آنان را مورد توجه قرار داد و من امیدوارم اینگونه عمل شود.
  • رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تأكید بر ضرورت كمك و حمایت از كسانیكه در حوادث اخیر آسیب های جانی، مالی و احیاناً آسیب حیثیتی و آبرویی دیده اند افزودند: باید از آسیب دیدگان حمایت كرد و آسیب زنندگان را هركسی باشند شناسایی كرد و مورد مؤاخذه قرار داد. حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان، امكانات فراوان طبیعی، مادی و انسانی ایران عزیز را خاطرنشان كردند و افزودند: نیازها و عقب ماندگیهای فراوانی نیز وجود دارد كه باید با استمرار تلاش و سختكوشی رئیس جمهور و همكارانش و كمك و یاری همه سلیقه های مختلف و حتی منتقدان دولت و انجام شدن كارهای بزرگ و ماندگار، این نیازها برطرف شود و حركت عظیم نظام به سمت تحقق اهداف والای ملت ادامه یابد.

حسن روحانی پیروز یازدهمین دوره انتخابات ریاست با کسب ۱۸ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۳۲۹ رأی، حالا هفتمین رئیس‎جمهور تاریخ انقلاب اسلامی است و قرار است در روز 12 مردادماه به حسینیه امام خمینی(ره) برود و مقابل ديگان مردم به عنوان ولي‌نعمتان خود و مسؤولان نظام، حکم تنفیذ خود را که مشروط به پایبندی به شرع اسلام، ولايت فقيه و قانون اساسي است، از حضرت آيت‌الله سيد علي خامنه‌اي دریافت کند که گزارش اين مراسم را روز شنبه در مشرق خواهيد خواند.

آیا دو عقوبت یهود در سورۀ إسراء تحقق یافته است؟

دو دلیل باعث شده تا عده‌اي از محققان علي‌رغم تمام دلايل و شواهد موجود، به عدم وقوع آن دو عقوبت‌ یهود قائل شوند. نخست، احاديثي است كه عمدتاً در تفاسير روايي و اخباری آمده و جمله به جملة اين آيات به تاريخ اسلام ربط يافته و مصداق آن فساد‌ها را نيز در بني‌اميه و امثالهم دانسته است.
گروه فرهنگی مشرق -  در خصوص اينكه تحذيرات و عقوبت‌هاي خدای تعالی در آيات نخستین سورۀ إسراء آیا واقع شده است يا نه، در ميان علما و مفسران قرآن اختلاف نظرهايي ديده مي‌شود. برخي از ايشان معتقدند هر دو عقوبت پيش از ظهور اسلام واقع شده است. عده‌اي نيز فقط به وقوع یافتن عقوبت اول قائلند، و جمعي نيز مي‌گويند اين دو عقوبت مربوط به جنگ‌هاي آخرالزمان است و لذا هيچ‌كدام از آنها تاكنون رخ نداده است. این مقال قصد دارد تا حقیقت این مسئله را مورد بررسی قرار دهد.
 
خداوند سبحان در آغاز سورة مباركة اسراء با ذكر سير شبانة حضرت رسول‌الله(ص) از مسجدالحرام تا مسجدالاقصي در ابتدای سفر معراج، علت اين سفر شبانه را مبارك بودن و ظهور معجزات در آن سرزمين بیان فرموده و سپس اهمّ آن معجزات عجيب خود را در ضمن نقل ماجراهاي بني‌اسرائيل مذكور داشته است. نخست به متن این آیات و ترجمۀ راقم توجه فرمایید:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ سُبْحانَ الَّذِي أسْرَى‏ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسجِدِ الْحَرامِ إلَى الْمَسجِدِ الأقصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِن آياتِنا إنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ 1 وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إسْرائِيلَ ألاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلاً 2 ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً 3 وَ قَضَيْنا إلى‏ بَنِي إسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً 4 فَإذا جاءَ وَعْدُ اُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا اُولِي بَأسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً 5 ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أمْدَدْناكُمْ بِأمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أكْثَرَ نَفِيراً 6 إنْ أحْسَنْتُمْ أحْسَنْتُمْ لِأنْفُسِكُمْ وَ إنْ أسَأتُمْ فَلَها فَإذا جاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً 7 عَسى‏ رَبُّكُمْ أنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً 8 إنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أنَّ لَهُمْ أجْراً كَبِيراً 9 وَ أنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً ألِيماً 10

به نام خداوند بخشايندة مهربان. سبحان است آن كسي كه بنده‌اش (محمد) را شبانه از مسجد الحرام به سوي مسجد الاقصي سير داد ــ (مسجدي) كه در پيرامونش بركت نهاديم ــ تا آياتمان (معجزاتمان) را به وی بنمايانيم، همانا كه او خدای شنوا و بينا است 1 و به‌ موسي‌ كتاب‌ داديم‌ و آن‌ را براي‌ بني‌اسرائيل‌ سبب‌ هدايت‌ ساختيم،‌ كه‌ بجز مرا وكيل‌ (سرپرست‌) مگيريد 2 ــ به این سبب که (آنها) از ذرية كسی هستند كه‌ با نوح‌ (در كشتي)‌ حمل ‌كرديم‌ كه‌ او بندة‌ شاكري‌ بود ــ 3 و براي‌ بني‌اسرائيل‌ در كتاب‌ (تورات‌) حکم کرديم‌ كه ‌محققاً‌ شما دو نوبت‌ در (این) زمين‌ فساد كرده‌ و گردن‌كشي‌ بزرگي‌ مي‌كنيد 4 پس‌ هنگامي‌ كه‌ موعد اول‌ رسيد بر شما مخلوقاتي‌ از خودمان‌ را كه‌ بسيار زورمندند برانگيختيم‌، پس (شما را) در ميان‌ شهرها جست‌وجو (و تعاقب‌) كردند و اين‌ وعده‌ به انجام رسید 5 سپس‌ (اوضاع‌) براي‌ شما برگشت تا بر آنها بتازيد، و با اموال‌ و پسران‌ بر شما امداد كنيم‌ و شما را در نفرات‌ كثرت‌ بخشيم 6 (پس) اگر نيكي‌ كنيد به‌ سود خويش‌ نيكي‌ كرده‌ايد و اگر بدي‌ كنيد پس‌ (عقوبت‌ آن‌) بر‌ خودتان‌ است. هنگاميكه‌ وعدۀ ديگر (دوم‌) آمد، پس براي‌ آن‌ است‌ كه‌ (از اندوه‌) روی شما‌ را زشت‌ گردانند و براي‌ آنكه‌ وارد مسجد (الاقصي‌) شوند چنانكه‌ نوبت‌ اول‌ بدان‌ داخل‌ شده‌ بودند و براي‌ آنكه‌ بر آنچه‌ دست‌ يابند نابودش كنند، نابود كردني 7 شايد پروردگارتان‌ بر شما رحم‌ آورَد و اگر بازمی‌گشتيد (توبه‌ می‌كرديد) ما هم‌ باز مي‌گشتيم‌ (به‌ شما اقبال مي‌كرديم‌)، و (البته) جهنم‌ را زندان‌ كافران‌ ساخته‌ايم‌ 8 همانا اين‌ قرآن‌ آن (قومي)‌ را كه‌ استوارتر است‌ هدايت ‌مي‌كند و به‌ مؤمناني‌ كه‌ كارهاي‌ شايسته‌ مي‌كنند بشارت‌ مي‌دهد كه‌ براي‌ ايشان ‌پاداشي‌ بزرگ‌ (مهيّا) است 9 و اینکه کسانی که به روز پسین ایمان نمی‌آورند عذاب دردناکی برای ایشان آماده کردیم 10

اين‌ پيش‌گويي‌ خداوند حکیم در تورات ــ كه حضرتش در اینجا براي مسلمانان بازگو فرموده ــ حقيقتاً‌ نوعي‌ تحذير و اتمام‌ حجت‌ بر یهود بوده است‌ تا خوف ‌خداوند ذوالجلال را هميشه‌ در دل‌ داشته‌ باشند. وليكن‌ بايد گفت‌ كه‌ آنچه‌ خداي‌ تعالي‌ تحذير داده‌ بود في‌الواقع‌ همگي‌ رخ‌ داده‌ و دشمنان قوم‌ يهود در دو نوبت‌ معبد مقدس‌ اين‌ قوم‌ را نیز تخریب‌ كرده‌اند. به این ترتیب خداوند به یهود فهمانده است که عبادت آنها را نمی‌خواهد و این زمین مقدس را به اقوامی که بهتر از آنها باشند خواهد داد. شش قرن بعد، با ورود‌ اسلام‌ به فلسطین مسجدی بر زمین‌ مقدس آن‌ معبد‌ ساخته‌ شد و همانطور كه‌ قرآن‌ مسمّي‌ فرموده‌ بود «مسجد الاقصي»‌ نام‌ گرفت‌ (اسراء/ 1). با این نامگذاری خداوند خبر داده است که مردم از اقصی نقاط زمین برای زیارت این مسجد به آنجا خواهند رفت.
 
*دلایل مفسران برای عدم وقوع دو عقوبت
آنچه باعث شده است تا عده‌اي از محققان علي‌رغم تمام دلايل و شواهد موجود در متن آیات، به عدم وقوع آن افساد و عقوبت‌ها قائل شوند تنها دو دليل است. نخست، احاديثي است كه عمدتاً در تفاسير روايي و اخباری، در ذيل اين آيات شريفه نقل می‌شود. در این احادیث، جمله به جملة اين آيات به تاريخ اسلام ربط يافته و مصداق آن فساد‌ها را نيز در بني‌اميه و امثالهم دانسته، و اينكه عقوبت‌هاي خداوند بر يهود و دخول در مسجد نيز به دست حضرت قائم(عج) و ياران مؤمن او صورت خواهد گرفت. و دليل دوم عبارت «عِباداً لَنا» در آية پنجم است كه ظاهراً به «بندگان خوب خداوند» و احتمالاً به ياران حضرت صاحب الزمان(عج) اشاره دارد.
 
*نقل دلیل اول و ردّ آن
به عنوان مثال، در تفسیر نورالثقلین (ج 3، ص 138) در ذیل آیات مورد بحث سورة اسراء به نقل از جلد هشتم الکافی آمده است:
77- في روضة الكافي عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن محمد بن الحسن بن شمون عن عبدالله بن عبد الرحمان عن عبد الله بن القاسم البطل عن أبي عبد الله عليه السلام في قوله تعالى: ﴿وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَنِي إسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ﴾ قال: قتل علي بن أبي طالب و طعن الحسن عليه السلام ﴿و لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً﴾ قال: قتل الحسين عليه السلام ﴿فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما﴾ فاذا جاء نصر دم الحسين ﴿بعثنا عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ﴾ قوم يبعثهم الله قبل خروج القائم فلا يدعون وترا لآل محمد صلى الله عليه و آله الا قتلوه ﴿و كان وعد الله مفعولا﴾ خروج القائم عليه السلام ﴿ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ﴾ خروج الحسين عليه السلام في سبعين من أصحابه عليهم البيض المذهب لكل بيضة و جهان المؤدون الى الناس ان هذا الحسين قد خرج لا يشك المؤمنون فيه و انه ليس بدجال و لا شيطان، و الحجة القائم بين أظهرهم، فاذا استقرت المعرفة في قلوب المؤمنين انه الحسين عليه السلام جاء الحجة الموت فيكون الذي يغسله و يكفنه و يحنطه و يلحده في حفرته الحسين بن على عليه السلام، و لا يلي الوصي الا الوصي. (عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 138)

اما حقيقت این است که پيروان اين نظر، ميان «تفسير» و «تأويل» قرآن خلط كرده‌اند. چرا كه اين روايات شريف همانطور كه از متنشان پيداست در بيان «تأويل» اين آيات بوده‌اند. مثلاً در آنچه حسين بن حمدان الخطيبي در کتاب هداية الكبري نقل كرده، یک از شاگردان امام صادق¬(ع) به نام مفضّل بن عمر در مقام سائل صرفاً از «تأويل» آية پنجم سورة اسراء پرسيده است (الهداية الکبری، بیروت، موسسة البلاغ، 1411 ق، ص 421). چنانكه در ادامة همين حدیث نیز حضرت امام صادق¬(ع) «تأويل» آية شريفة ﴿وَ نُريدُ أن نَمُنَّ عَلَى الذينَ ٱستُضْعِفوا في ٱلأرض ...﴾ (قصص/ 5) را بر اهل بيت پيامبر(ص) تطبيق فرموده‌اند.

در بحارالانوار نیز «تأويل» آية ششم از سورة اسراء از امیر¬المؤمنین¬(ع) منقول است که آن حضرت آیه را بر حوادث آخرالزمان در شهر کوفه تطبیق فرموده‌اند (بحارالانوار، ج 52، صص 272 و 273، ح 167). مضافاً كه در هيچ كجا از متن اين روايات، ذكري از «يهود» نشده است، كه البته بر خلاف ظاهر این آيات است. لكن اين موضوع با «تأويلي» دانستن روايات مذکور سازگار می‌آید. چون در «تأويل» قرآن ــ كه به تصريح آیه هفتم از آل‌عمران، علمِ آن فقط در نزد خداوند متعال و راسخون در علم يعني حضرت رسول اكرم(ص) و ائمة معصومين عليهم‌السلام است ــ ميان لفظ قرآن و تأويلش هيچ دلالت روشن و واضحي براي ما وجود ندارد؛ آنچه عملاً ميان اين آيات سورة اسراء و روايات مورد بحث نيز رخ نموده همین است.


بنا به فرمودة آيت‌الله جوادي آملي، تفاوت ديگر ميان «تفسير» و «تأويل» قرآن در اين است كه تفسير از مقولة علم است، اما تأويل قرآن از جنس عين و وجود خارجي است. لهذا به تصريح خداوند متعال، روزي در آيندة اين جهان تأويل كل قرآن خواهد آمد (اعراف/ 53 ــ يونس/ 39). چنانكه در آيات شريفة متعددي در سورة مباركة يوسف «تأويل» به همين معنا و مفهوم به كار رفته است، يعني تحقق يافتنِ تقديرِ پيشينِ خداوند در عالم خارج (يوسف/ 6 و 21 و 36 و 37 و 44 و 45 و 100 و 101).
 
*نقل دلیل دوم و ردّ آن
اما دليل دوم قائلان رأی فوق را نيز قرآن تأييد نمي‌كند. چون همانطور كه علامه طباطبايي در تفسير شريف الميزان در ذیل این آیات مؤكد نموده، عبارت «عِباداً لَنا» بر مؤمن بودن آن «عباد» دلالت ندارد و كفّار نيز در واقع «بندگان» خداي تعالی به حساب می‌آیند. حضرت علامه در ضمن ردّ نظر امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان، فرموده‌اند كه لازم نيست مجازات الهي هميشه به دست مؤمنان صورت گيرد، آن هم در مثل اين آيه، كه اين بندگان را به وصف بأس و شدت خونريزي توصيف نموده است. قول آيت‌الله جوادي آملي در درس خارجِ تفسير خود نيز، مؤيد با قول استادشان حضرت علامه طباطبايي است.

برخي از تفاسير همچون مجمع ‌البيان طبرسي اين روايات «تأويلي» را با «تفسير» اين آيات خلط كرده‌اند. آيات ديگري نيز در قرآن مجيد در بيان ماجراهاي انبياي خداوند نازل گشته و ائمة هدي «تأويل» آنها را در دوران آخرالزمان فرموده‌اند، ليكن ما عموماً در آنها چنين خطاهايي مرتكب نمي‌شويم. مانند قصص/ 5 ﴿و نُريدُ أن نَمُنَّ عَلَى الذينَ ٱستُضْعِفوا في ٱلأرض ...﴾ كه در خصوص فرعون و بني‌اسرائيل نازل شده ولي «تأويل» آن در حوادث آخرالزمان است. همچنين است در آية شريفة ﴿بَقيتُ الله خيرٌ لَكُم إن كُنتُم مؤمِنين﴾ (هود/ 86) كه در ماجراي حضرت شعيب(ع) و قوم اوست، لكن «تأويل» آن در منجي آخرالزمان است.

در خصوص كلمة «عِباداً لَنا» در اسراء/ 5 همچنین بايست بگوييم كه كلمة «عباد» در قرآن اصولاً به معناي «عباد تكويني» به كار رفته و شامل تمام مخلوقات خداوند مي‌شود. مثلاً در آية 17 از همين سورة اسراء آمده است: ﴿وَ كَفي بِذُنوبِ عبادِهِ خبيراً بصيراً﴾. و همچنين در سبأ/ 13 فرموده است: ﴿وَ قليلٌ مِن عبادِيَ الشَّكور﴾. اضافه شدن «لام ملكيّت» به كلمة «عباد» مسئله را واضح‌تر کرده است. چنانكه در آية ‌الكرسي و بسياري از آيات كريمة قرآن مؤكد گشته كه هر چه در آسمان و زمين وجود دارد همه از آنِ خداوند متعال است: ﴿لَهُ ما في السَّمَواتِ و الأرض﴾ (بقره/ 255 – نساء/ 131). و اين مالكيت خداوند استثناء ندارد و نفوس ما انسان‌ها را نيز شامل مي‌شود: ﴿ألا إنَّ لِلّهِ مَنْ في السمواتِ و مَنْ في الأرض﴾ (يونس/ 66 – روم/ 26). در اسراء/ 7 مذكور است كه آن «عباد» بر هرچه دست يابند آن را ويران مي‌كنند: ﴿وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَواْ تَتْبيراً﴾. اين از آداب مسلمانان و مؤمنان نيست كه در جهاد با کفار، زنان و كودكان و پيران را بكشند يا بناها را ويران نموده و درختان را قطع كنند.  
اما اين امر مي‌تواند از مقولة تسلط ظالمان بر ظالمان باشد كه حكم كلي‌اش در آیة 129 از سورۀ انعام مذكور است. در تورات کنونی نيز عقوبت‌هاي خداوند بر قوم يهود با تسلط يافتن اقوام خونريز و كافر بر ايشان تحذير و پيشگويي شده، و در عمل نیز به همانطور واقع گشته است. اين حقيقت در قرآن مجيد هم مذكور و مؤكّد است. خداوند سبحان در سورة اعراف پس از ذكر ماجراهاي اصحاب سبت و مسخ ايشان به بوزينگان، از اخبار خود به يهود در برانگيختن كساني كه ايشان را پيوسته معذب دارند حکایت کرده است: 

وَ إذْ تأذَّنَ ربُّك لَيَبعَثَنَّ عليهم إلي يومِ القيامةِ مَن يَسُومُهُم سوءَ العذابِ، إنَّ ربَّك لَسَريعُ العِقاب و إنَّهُ لَغَفورٌ رحيمٌ * وَ قَطَعْناهُم في الارضِ اُمَماً، مِنهُمُ الصّالحونَ و منهُمُ دونَ ذَلك، و بَلَوناهُم بالحَسَناتِ وَالسّيِئَاتِ لَعَلَّهُم يَرجِعون *  (اعراف/ 167 و 168) 

در مجموع مي‌توان گفت كه کلمة «عباد» در اين آیه حتی به انسان‌ها محدود نگشته و مي‌تواند شامل حيوانات درنده و بيماري‌هاي مهلك و حتي قحطي و گرسنگي نيز باشد، چرا كه همة اينها در يد قدرت حق تعالي است و خداوند می¬تواند با اینها بندگان خاطی را عقوبت کند. مثلاً توجه کنید که چطور خداوند سبحان در موارد بسیاری واقعة قحطی در میان یک قوم را به خود نسبت داده است، (نگا. اعراف/ 130 ـ نحل/ 112 ـ یوسف/ 46 تا 56).

اين حقيقت در نساء/ 131 مذكور است و خداوند تعالي در آنجا از توصية پيشين خود به يهوديان به رعایت تقواي خود خبر می‌دهد و همانجا مسلمانان را نیز بدین حقیقت امر فرموده، مؤکد مي‌دارد كه اگر كافر شويد همة آنچه در آسمان‌ها و زمين است در اختيار خداوند غني و حميد است:
و لِلَّهِ ما في السَّماواتِ و ما فِي الأرضِ و لَقَد وَصَّيْنَا الَّذِينَ اُوتُوا الْكِتابَ مِن قَبلِكُم و إِيَّاكُم أنِ اتَّقُوا اللَّهَ و إِن تَكْفُرُوا فَإنَّ لِلَّهِ ما في السَّماواتِ و ما في الأرضِ و كانَ اللهُ غَنِيًّا حَمِيداً.
 
*دلایل دیگری از قرآن برای وقوع دو عقوبت
به جهت ادلة ديگر براي اثبات وقوع آن دو عقوبت يهود، مي‌توان به آيات مشابه در قرآن رجوع كرد. آياتي همچون مائده/ 71 كه مختصراً به این موضوع اشاره می‌کند، خصوصاً که عقوبت دوم با رسالت حضرت عيسي(ع) مقارن بوده است:
وَ حَسِبُوا ألاَّ تَكُونَ فِتنَةٌ فَعَمُوا و صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللهُ عَلَيهِم ثُمَّ عَمُوا و صَمُّوا كَثِيرٌ مِنهُم و اللهُ بَصِيرٌ بما يَعمَلُون‏ * لَقَد كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إنَّ اللهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَريَمَ و قالَ الْمَسيحُ يا بَني إسرائيلَ اعْبُدُوا اللهَ رَبّي و رَبَّكُم‏ ... (مائده/ 71 و 72).

و پنداشتند كه عقوبتى نخواهد بود، پس كور و كر شدند. آنگاه خدا توبه‏شان بپذيرفت. باز بسيارى از آنها كور و كر شدند. هر چه مى‏كنند خدا مى‏بيند. (71) به تحقيق آنان كه گفتند كه خدا همان مسيح پسر مريم است، كافر شدند. و مسيح گفت: اى بنى اسرائيل، الله پروردگار من و پروردگار خود را بپرستيد...
 
همچنين آيات دیگری از قرآن به عقوبت‌هاي خداوند بر يهود در مدت اقامت ايشان در ارض مقدس دلالت دارند مانند: مائده/ 12 و 13 – ابراهيم/ 7 – نحل/ 112 تا 119 – إسراء/ 104 – طه/ 81.
لهذا مي‌توان گفت كه وقايع مذكور در إسراء/ 5 و 7 عملاً در قوم يهود با حملة بخت‌النصر در سال¬ 586 ق.م. و تيتوس به سال 70 م. به وقوع پيوسته و آن دو نوبت از تأدیب این قوم محقق شده است. ليكن «تأويل» این آیات قرآن در آخرالزمان با ظهور حضرت صاحب‌الزمان(عج) و ياران پولادين او خواهد آمد.

*پی‌نوشت
1 . براي تفصيل مطلب نگا. حشر/ 5 و تفاسير ذيل آن، که یهود بنی¬نضیر از چند شاخه¬ای که مسلمانان از درختان ایشان به دستور پیامبر و با وحی خدا قطع کردند اینطور استدلال می¬کردند که تو پیامبر خدا نیستی چونکه در جنگ شاخة درختان را قطع کرده¬ای. و خداوند متعال در همان سوره پاسخ ایشان را داده است. در تورات یهود نیز این دستور عدم قطع درختان به وقت جنگ و جهاد مذکور است. نگا. سفر تثنيه 20/ 19

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟


چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

 

 

 

 

 

 

گفتاری از دکتر محمد علی رامین
 

دلیل اول :

غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام خمینی(رحمت الله علیه) پنج کلیدواژه‌ ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
« امامت محوری، امّت گرایی، عدالت گستری، و دوقطبی مستکبرین _ مستضعفین » اساس تئوری و پنج کلید واژه امام بود.
اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه امام راحل بود. سیستم امت- امامت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه‌ سیاست احیاء شد.

دلیل دوم :

ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟».
خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت: آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!

دلیل سوم :

شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید آیت الله بهشتی (رحمت الله علیه) کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی (رحمت الله علیه) گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان (علیه السلام) و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!؟
چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

وقتی امام خمینی از دنیا رفتند

آقایی آمدند پنج روز پس از رحلت امام خمینی (رحمت الله علیه) در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند:
جمله اولی که گفتند این بود: «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم».
این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام(رحمت الله علیه) حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم" امام!" انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم!
جمله‌ی دوم‌شان این بود: «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام (رحمت الله علیه) نه مرجع است و نه امام .
چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

کلید واژه های اول و دوم (امامت و امت):

وقتی ایشان جای (امام) گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت – رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت - امامت امام خمینی (رحمت الله علیه) را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند و هموطن».

کلید واژه سوم (عدالت گستری):

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) و علی مرتضی (علیه السلام) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

کلید واژه های چهارم و پنجم (مستکبرین و مستضعفین):

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
این گونه پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی(رحمت الله علیه) که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام راحل (امامت محوری، امّت گرایی، عدالت گستری، و دوقطبی مستکبرین _ مستضعفین) - که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیاء نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
حالا کلید واژه هایی را که امام خمینی(رحمت الله علیه) از قرآن کریم جایگزین آن پنج کلید واژه کردند را فهمیدیم که اصولا الان هم باید سر مشق زندگی ما و اساس تمام حرکات دینی و سیاسی ما باشد اما در این زمان می بینیم که خبری از آن پنج کلید واژه در زندگی ما نیست. چرا؟
مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم ! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلا کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود .
آیت‌الله سید محمدباقر حکیم (رحمت الله علیه) پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای».
سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!؟
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید: «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف!
چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟
منبع: سایت الگوها www.olgooha.com

 شیخ شهید - ویژه نامه روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی

 

 

شهاب‌الدین‌ابوالفتوح یحیی بن حبش‌بن‌امیرک سهروردی‌، در 549 ق. ‌در سهرورد در اطراف شهر زنجان امروزی به‌دنیا آمد. بعدها در مراغه‌نزد ...

دنیای امروز، دنیای مکاتب فکری و نظام های فلسفی است. هر مکتبی با نگرش ویژه ای به هستی می نگرد و بر جهان بینی خاصی استوار است و پایه ی هر ...

محور و موضوع هستی شناسی شیخ اشراق «نور» می‌باشد. بنابراین آراء و نظرات هستی شناختی شیخ، حول محور «نور» خواهد بود و برای آشنایی با ...

سهروردی یکی از درخشانترین چهره‌های اندیشه و فرهنگ ایرانی است و حق او به رغم اهمیت فراوانی که از این لحاظ دارد چنان که شایسته...

ابوالفتوح یا ابوالفتح شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی(1)، معروف به شیخ اشراق یا شیخ شهید، فیلسوف بزرگ و نامی ایران در قرن ...

در ابتدای رساله لغت موران صحبت چند مورچه درباره قطره شبنم است که آیا این قطره از زمین است یا از هوا؟ مورچه ها وقتی می بینند که شبنم تبخیر می شود و به ...

بررسی‌ آثار سهرودی‌ به‌ خوبی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ فیلسوف‌ اشراقی‌ براساس‌ اصول‌ فلسفی‌ خود، لّذتهای‌ حسّی‌ را صنم‌ و سایه‌ای‌ از لّذتهای‌ عقلی‌ ...

به بهانه سي و چهارمين سالگرد اولين نماز جمعه انقلاب/ ائمه جمعه تهران؛ از حضوری 3 هفته ای تا 424 حضور


بيش از 10 خطيب تا كنون نماز جمعه تهران را اقامه كرده‌اند؛ 5 مرداد ماه 58 اولين نماز جمعه انقلاب توسط آيت‌الله سيدمحمود طالقاني برگزار شد. پس از اقامت 6 هفته‌اي او، 13 خطيب ديگر نگذاشتند سنگر نماز جمعه حتي براي يك هفته خالي بماند؛ حتي در روزهايي كه رژيم بعث عراق تهديد به بمباران نماز جمعه گرفته بود

دیدبان: 5 مرداد ماه 1358 آيت‌الله طالقاني به دستور حضرت امام خميني، اولين نماز جمعه انقلاب را اقامه كرد؛ اما پايان حيات طالقاني در شهريور ماه 58 اجازه بيش از 6 هفته اقامه نماز جمعه را به او نداد؛ پس از ايشان، 13 خطيب ديگر نماز جمعه را تا كنون برعهده گرفته اند: آيات منتظري، خامنه‌اي، مهدوي كني، رباني املشي، هاشمي رفسنجاني، امامي كاشاني، جنتي، طاهري خرم آبادي، موسوي اردبيلي، يزدي، خاتمي، صديقي و موحدي كرماني ائمه جمعه تهران در طول اين 34 سال است. نوشتار حاضر تلاشي است در جهت معرفي خطباي نماز جمعه تهران در طول 34 سال گذشته؛ اسامي ائمه جمعه به ترتيب اولين اقامه نماز ارائه شده است.

1. آيت‌الله سيدمحمود طالقاني؛ اولين خطيب جمعه تهران

اولين خطيب نماز جمعه تهران در 5 مرداد 58 ، آيت‌الله سيد محمود طالقاني بود. مردادماه 1358 حضرت امام خميني او را مأمور به اقامه نماز جمعه در تهران كرد؛ آيت‌الله طالقاني نخستين نماز جمعه را در زمين چمن دانشگاه تهران اقامه كرد.

هر چند با رحلت آيت‌الله طالقاني در 19 شهريور 1358 مدت اقامه اين نماز توسط ايشان 6 هفته بيشتر به طول نينجاميد؛ اما در مدتي كه ايشان نماز جمعه را اقامه مي‌كردند جمعيت چشمگيري در صفوف نماز جمعه حاضر مي‌شدند.

امام خميني پس از رحلت آيت‌الله طالقاني، در حكم انتصاب امام جمعه بعدي تهران نوشتند كه « مرحوم مجاهد بزرگوار آقاى طالقانى، پس از عمرى مجاهدت و پاسدارى از اسلام، به رحمت خداوند پيوست و ما را سوگوار كرد. تكليف پاسدارى از اسلام به عهده همه ماست؛ و من شما را... براى دژ محكمى كه آن فقيد سعيد پاسدار آن بود انتخاب و منصوب نمودم».[1]

2. آيت‌الله حسينعلي منتظري: امامت جمعه 4 ماهه

با رحلت آيت‌الله طالقاني، مسئوليت خطير اقامه نماز جمعه در تهران بر دوش آيت‌الله منتظري گذاشته شد؛ با توجه به اينكه در آن روزها منتظري به خاطر فعاليت در مجلس خبرگان قانون اساسي در تهران به سر مي‌برد، حضرت امام وي را به امامت جمعه تهران منصوب كردند. 21 شهريور ماه 58 تاريخ انتصاب آيت‌الله منتظري توسط حضرت امام براي امامت جمعه بود.

اسدالله بادامچيان درباره دليل انتصاب منتظري به عنوان جانشين آيت‌الله طالقاني به سمت نماز جمعه مي‌نويسد: « صبح روز وفات مرحوم آيت‌الله طالقاني كه ملي‌گراها داشتند مرحوم زنجاني را براي امامت جمعه تهران طراحي مي‌كردند كه بر امام تحميل نمايند؛ دوستان مؤتلفه با شهيد آيت‌الله بهشتي موضوع را در ميان گذاشتند و بهشتي صبح زود به امام فرمود كه بهترين، آيت‌الله خامنه‌اي هستند لكن به طور موقت پيشنهاد اين است كه به آقاي منتظري حكم داده شود بعد در فرصت مناسب آقاي خامنه‌اي منصوب گردند و امام اين را پسنديد.»[2]

به هر تقدير آيت‌الله منتظري براي مدت چهار ماه امامت جمعه تهران را بر عهده داشت. نكته جالب توجه ديگر اين است كه مشاهدات نشان مي‌دهد كه استقبال از نماز جمعه منتظري، نسبت به آيت‌الله طالقاني كاهش داشته است؛ البته مي‌توان اين را به حساب حضور برخي اعضاي سازمان مجاهدين در نماز جمعه طالقاني نيز دانست. با اين حال در يكي از گزارشات سفارت امريكا، در اسناد لانه جاسوسي به اين امر اشاره شده است.[3]

3. آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي؛ با سابقه‌ترين امام جمعه

با سابقه ترين خطيب نماز جمعه تهران آيت‌الله خامنه‌اي است؛ ايشان در 24 دي ماه 1358 توسط حضرت امام خميني به امامت جمعه تهران منصوب شدند. امام خميني در حكم انتصاب خود نوشتند كه « جنابعالى كه بحمد اللَّه به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشيد»[4] و اينگونه به تجليل از شخصيت و منش ايشان پرداختند.

آيت‌الله منتظري نيز در خاطرات خود، به ويژگي‌هاي منحصر به فرد آيت‌الله خامنه‌اي اشاره كرده و نوشته ‌است كه با وجودي كه افرادي چون آيت‌الله بهشتي نيز در قيد حيات بودند، من هم آيت‌الله خامنه‌اي را براي نماز جمعه تهران پيشنهاد دادم چون معتقد بودم ايشان در خطابه كه از اركان نماز جمعه است، از ديگران مسلط تر است و حتي در اولين نماز جمعه آيت الله خامنه‌اي هم عنوان كرده ام كه « ركن نماز جمعه خطبه‌هاي آن است و آقاي خامنه‌اي بهتر از من خطبه مي‌خوانند».[5]

به هر تقدير، آيت‌الله خامنه‌اي از دي‌ماه 1358 تا كنون و بيش از 32 سال است كه در مواقع مختلف در نماز جمعه حاضر مي‌شوند و به ارشاد مردم اشتغال دارند. حضرت امام يكبار و پس از ترور نافرجام ايشان، به آيت‌الله خامنه‌اي پيغام فرستادند كه « شما كه از سلاله رسول اكرم و خاندان حسين بن على هستيد و جرمى جز خدمت به اسلام و كشور اسلامى نداريد و سربازى فداكار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطيبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمايى دلسوز در صحنه انقلاب مى‏باشيد». [6]

يكي ديگر از رخدادهاي شاخص در ايام نماز جمعه ايشان، انفجار و بمب گذاري در ميان مأمومين بود كه ايشان توانستند با قدرت و اقتدار كامل نماز را ادامه داده و طراحي دشمنان را ناكام بگذارند. حضرت امام نيز از ديدن اقتدار امام جمعه تهران به شوق آمده و به تقدير از ايشان پرداختند: « من فراموش نمى‏كنم قصه روز جمعه را كه آن طور با شكوه، با نورانيت، با استقامت گذشت. آن طور مردم با طمأنينه، با آن صداهايى كه مى‏آمد، با آن رگبارهايى كه مى‏آمد، من ملاحظه مى‏كردم، نگاه مى‏كردم، مخصوصاً نگاه مى‏كردم ببينم در بين مردم چه وضعى هست، نديدم حتى يك نفر را كه يك تزلزلى درش پيدا باشد. و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنين قوى صحبت كرد، مردم آن طور گوش كردند، آن طور فرياد زدند كه ما براى شهادت آمديم.»[7]

بسياري از افراد، اوج حضور و اقتدار آيت‌الله خامنه‌اي در نماز جمعه را مربوط به خطبه‌هاي 29 خرداد سال 88 مي‌دانند.

4. آيت‌الله عبدالكريم موسوي اردبيلي؛ اقامه نماز جمعه تا سال 68

يكي از خطباي نماز جمعه تهران كه به عنوان امام جمعه موقت در تهران فعاليت داشت، آيت‌الله عبدالكريم موسوي اردبيلي بود.

آيت‌الله موسوي اردبيلي چهارمين امام جمعه‌اي محسوب مي‌شود كه در تهران اقامه نماز كرده است؛ او را بايد همچنين نخستين امام جمعه موقت تهران دانست. آيت الله موسوي اردبيلي نخستين نماز جمعه را در 24 بهمن 59 اقامه كرد؛ وي در فاصله سال‌هاي 59 تا 68 مجموعا 96 بار در سنگر نماز جمعه حاضر و خطبه‌هاي نماز را ايراد كرد.

هاشمي رفسنجاني در خاطرات سال 65 خود « در مورد برنامه ریزی برای سخنرانی از تریبون نماز جمعه پایتخت، نوشته است: به آیت‌الله خامنه‌ای تلفنی گفتم که نماز جمعه آینده را اقامه کنند. قرار گذاشتیم در سال بیست هفته ایشان و بیست هفته من و هشت هفته آیت الله موسوی اردبیلی و چهار هفته آقای امامی کاشانی اقامه نمایند».[8]

هاشمي همچنين در خاطرات 5 آبان سال 68 خود مي‌نويسد كه موسوي اردبيلي به وي گفته است كه ديگر قصد ندارد براي نماز جمعه به تهران بيايد. و به اين ترتيب دوران نماز جمعه موسوي اردبيلي به پايان رسيد.

5. آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني؛ خطبه  26 تير

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني پركارترين خطيب جمعه در تهران بوده است؛ هاشمي در 12 تير ماه سال 1360 و در روزهايي كه آيت‌الله خامنه‌اي به سبب ترور نافرجام در بستر بيماري و در بيمارستان به سر مي‌بردند، براي نخستين بار امامت جمعه تهران را بر عهده گرفت.

همسر آيت‌الله خامنه‌اي در مصاحبه‌اي در سال 1362 درباره روزهاي ترور آيت‌الله خامنه‌اي و موضوع اقامه نماز جمعه مي‌گويد: « پس از فاجعه هفتم تير حاج احمد آقا آمدند بالاي سر آقاي خامنه‌اي و گفتند نظر شما درباره كسي كه بجاي شما بايد برود نماز جمعه چيست؟ آقاي خامنه‌اي گفتند آقاي بهشتي؛ ( آيت‌الله خامنه‌اي آن روزها هنوز از جريان شهادت آيت‌الله بهشتي خبر نداشتند) حاج احمد آقا گفتند كه آقاي بهشتي گفته اند كه من وقت ندارم؛ آقاي خامنه‌اي گفتند پس آقاي هاشمي». [9]

هاشمي رفسنجاني در طول اين مدت بيش از 420 بار نماز جمعه تهران را اقامه كرده و به عنوان پركارترين خطيب جمعه تهران به حساب مي‌آيد.

جنجالي‌ترين خطبه‌ هاشمي رفسنجاني، كه به نوعي آخرين خطبه او نيز محسوب مي‌شود، در 26 تيرماه 88 ايراد شد؛ در روزهايي كه جنبش سبز و فتنه‌گران چشم به نماز جمعه‌اي دوخته بودند كه هاشمي قرار بود اقامه كند، هاشمي در خطبه‌هاي خود سعي كرد موضعي اعتدال‌گرايانه بگيرد، كه اصلا مناسب آن روزهاي كشور نبود؛ اين خطبه‌ها اصلا به مذاق مردم انقلابي خوش نيامد و اعتراضاتي را هم به همراه داشت؛ خطبه‌هاي نماز جمعه 26 تهران بيش از آنكه در راستاي اهداف انقلاب و نظام باشد، آب به آسياب فتنه گران بود؛ از آن روز هاشمي ديگر در نماز جمعه تهران حاضر نشد؛ بدون آنكه صحبتي مبني بر بركناري او از نماز جمعه به گوش برسد.

اين روزها البته بحث حضور دوباره هاشمي در نماز جمعه پررنگ شده است؛ بحثي كه هيچ نتيجه و خبر قطعي در پي نداشته است.

6. آيت‌الله محمد امامي كاشاني؛ خطيب آرام تهران

آيت‌الله محمد امامي كاشاني در روزهايي كه امامت جمعه تهران با مشكل جدي مواجه شده بود به اين جمع اضافه شده بود. در روزهايي كه آيت‌الله خامنه‌اي به خاطر ترور نافرجام، توان حضور در سنگر نماز جمعه را نداشتند، ضرورت وجود ائمه جمعه موقت در تهران بيش از پيش احساس شد. هاشمي رفسنجاني نيز نمي‌توانست هر هفته در نماز جمعه حضور پيدا كند. از اين رو نام چندين تن به عنوان امام جمعه موقت تهران مطرح شد.

آيت الله امامي كاشاني از نخستين كساني بود كه در آن روزها در سنگر نماز جمعه تهران حضور و به عنوان امام جمعه موقت، نماز جمعه را اقامه كرد. وي نخستين بار در 8 آبان 1360 در تهران اقامه نماز جمعه كرد و تا كنون بيش از 300 بار نماز جمعه تهران را اقامه كرده است.

امامي كاشاني پس از هاشمي رفسنجاني دومين امام جمعه اي است كه بيشترين حضور در جايگاه امامت جمعه را داشته است. ايشان اين روزها نيز در اين جايگاه فعاليت خويش را ادامه مي‌دهد.

7. آيت‌الله محمدمهدي رباني املشي؛ كمترين امامت جمعه

آيت‌الله محمد مهدي رباني املشي از روحانيون انقلابي و مبارزي بود كه در سالهاي پيش از پيروزي انقلاب بارها طعم زندان و شكنجه و تبعيد را چشيد. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در پست‌هاي مختلف سعي در كمك به نظامي داشت كه سال‌ها براي آن مبارزه كرده بود.

ايشان در مجلس خبرگان قانون اساسي حضور داشت و مدتي هم عضو شوراي نگهبان بود؛ ايشان همچنين در شوراي عالي قضايي و مجلس خبرگان رهبر نيز عضو بود؛ رباني املشي در دوره دوم مجلس شوراي اسلامي به عنوان نايب رئيس فعاليت مي كرد.

رباني املشي در 20 آذرماه سال 1360 براي نخستين بار امامت جمعه تهران را بر عهده گرفت. ايشان در بين ائمه جمعه تهران كمترين حضور را به عنوان امام جمعه در تهران بر عهده داشت؛ رباني املشي تنها 3 بار در سنگر پر افتخار نماز جمعه، خطبه خواند و در 17 تير سال 64 به شهادت رسیدند.

8. آيت‌الله محمد يزدي؛ رئيس قوه قضائيه در قامت امام جمعه

آيت‌الله محمد يزدي از مبارزين انقلابي سال‌هاي رژيم پهلوي بود كه پس از پيروزي انقلاب مسئوليت‌هاي مهمي را هم بر عهده گرفته است؛ عضويت در مجلس شوراي اسلامي، عضويت در شوراي نگهبان و رياست قوه قضائيه از جمله مهم‌ترين مناصب حكومتي ايشان است.

آيت‌الله يزدي در فضاي علمي نيز اشتهار دارند؛ ايشان چند سالي است كه به عنوان رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم فعاليت دارند.

آيت‌الله محمد يزدي در بهمن ماه 1360 در جايگاه نماز جمعه تهران به عنوان هشتمين خطيبي كه اين جايگاه به خود ديده است قرار گرفته و براي نخستين بار امامت جمعه تهران را بر عهده گرفتند. اوج حضور آيت‌الله محمد يزدي در جايگاه نماز جمعه تهران مربوط به سال‌هاي 68 تا 78 مي‌باشد كه ايشان مسئوليت رياست قوه قضائيه را بر عهده داشتند و به خاطر حضور در تهران بيشتر مي‌توانست در اين سنگر حضور پيدا كند. آيت‌الله يزدي در مجموع اين سال ها 166 بار امامت جمعه تهران را بر عهده داشته است.

9. آيت‌الله محمدرضا مهدوي كني؛ دوازده بار امامت جمعه

آيت‌الله محمدرضا مهدوي كني از مبارزين پيش از انقلاب و از بزرگان انقلاب در روزهاي استقرار جمهوري اسلامي محسوب مي‌شود؛ ايشان در دوره دولت رجايي به عنوان وزير كشور و پس از شهادت ايشان مدتي هم به عنوان نخست وزير در كشور فعاليت داشتند.

مهدوي كني در سال 61 اهتمام ويژه ‌اي براي فعاليت دانشگاه قائل شدند و با تاسيس دانشگاه امام صادق (ع) به آنجا رفته و همت ويژه خود را معطوف به آنجا ساختند. البته ايشان مدتي هم مسئوليت حضور در شوراي نگهبان و كميته‌ها را نيز بر عهده داشتند.

آيت‌الله محمدرضا مهدوي كني در 20 اسفند ماه 1361 براي نخستين بار در جايگاه امامت جمعه تهران قرار گرفت. ايشان در طول سال هاي پس از انقلاب تنها 12 بار در جايگاه امامت جمعه تهران قرار گرفتند.

حضور آيت‌الله مهدوي كني معمولا در روزهاي خاصي رقم مي‌خورد؛ در روزهايي كه خطباي موقت تهران به عنوان نامزد مجلس خبرگان مطرح بودند، ايشان در نماز جمعه حضور مي‌يافتند و نماز جمعه تهران را اقامه مي‌كردند.

آيت‌الله مهدوي كني در برخي مواقع كه رهبر انقلاب در نماز حاضر مي‌شدند، پس از اقامه نماز جمعه توسط ايشان، نماز عصر را اقامه مي‌كردند. در نماز جمعه مشهور 29 خرداد 1388 رهبر انقلاب، پس از اقامه نماز جمعه توسط معظم‌له، نماز عصر را آيت‌الله مهدوي كني اقامه كردند.

10. آيت‌الله احمد جنتي؛ نخستين امام جمعه منصوب آيت‌الله خامنه‌اي

آيت‌الله احمد جنتي كه به عنوان با سابقه‌ترين فقيه شوراي نگهبان نيز شناخته مي‌شود به عنوان نخستين امام جمعه تهران كه منصوب از سوي آيت‌الله خامنه‌اي مي‌باشند به حساب مي‌آيد.

آيت‌الله جنتي در 14 فروردين 1371 براي نخستين بار در جايگاه امامت جمعه تهران قرار گرفت. در روزهايي كه آيت‌الله جنتي همچنان به فعاليت‌ خود در شوراي نگهبان ادامه مي دادند؛ ايشان از سوي امام خميني منصوب به عنوان فقيه شوراي نگهبان بودند.

آيت‌الله جنتي كه همچنان به عنوان امام جمعه تهران فعاليت دارند در طول مدت 21 ساله خود در جايگاه نماز جمعه، بيش از 230 خطبه را اقامه كرده است كه خطبه‌هاي ايشان هر ازگاهي با بحث‌هايي هم رو به رو بوده و واكنش‌هايي را بر مي‌انگيخته است.

آخرين خطبه جنجالي ايشان به پيش از ماجراي رد صلاحيت‌هاي انتخابات رياست جمهوري باز مي‌گردد كه واكنش‌هايي را در سطح رسانه‌ها و مسئولين برانگيخت.

11. آيت‌الله سيدحسن طاهري خرم آبادي؛ 9 بار امامت جمعه

آيت‌الله سيدحسن طاهري خرم آبادي در سال 1317 در خرم آباد متولد شد؛ در سال‌هاي پيش از انقلاب به فعاليت‌هاي مبارزاتي و علمي پرداخت. آيت‌الله طاهري خرم آبادي مدتي را در مجلس خبرگان حضور داشت و سال‌هايي را نيز به عنوان فقيه شوراي نگهبان عضو اين شورا بود.

آيت‌الله طاهري خرم آبادي مدت كوتاهي را نيز در سنگر امامت جمعه تهران حضور پيدا كردند. حضور ايشان در سنگر نماز جمعه به 9 عدد مي‌رسد. ايشان اكنون به فعاليت‌هاي حوزوي اشتغال داشته و عضو جامعه مدرسين است.

12.آيت‌الله سيداحمد خاتمي؛‌ جوان‌ترين خطيب نماز جمعه

آيت‌الله سيد احمد خاتمي از خطباي توانمندي است كه در سال 1384 از سوي رهبر انقلاب به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شدند. در روزهايي كه مشكلات جسمي خطباي تهران مانع از اين مي‌شد كه ايشان ‌بتوانند مانند گذشته در نماز جمعه حضور يابند و حضور آيت‌الله يزدي در نماز جمعه نيز كمرنگ شد؛ آيت‌الله سيد احمد خاتمي جوان نيز به جمع ائمه جمعه تهران اضافه شد.

حضور آيت‌الله خاتمي نشان داد كه ايشان از توانايي خطابه خاصي برخوردارند و نوع خطابه ايشان باعث جذب جوانان انقلابي بسياري به سخنراني‌هاي ايشان شد.

آيت‌الله سيد احمد خاتمي را بايد به عنوان يك خطيب انقلابي به حساب آورد كه همچنان مي‌تواند در سنگر نماز جمعه فعاليت داشته باشد. خاتمي پس از كنار رفتن هاشمي رفسنجاني از خطبه‌هاي نماز جمعه، حضور اصلي در نماز جمعه روز قدس و نماز عيد قربان را پيدا كرده است.

13. آيت‌الله كاظم صديقي: خطيب اخلاقي

آيت‌الله كاظم صديقي به عنوان يك خطيب اخلاقي در تهران به حساب مي‌آيند. ايشان از سخنرانان سنتي تهران به حساب مي‌آيد كه بيش‌تر به عنوان استاد اخلاق به حساب مي‌آمدند.

آيت‌الله صديقي كه نگاه ويژه‌اي به فعاليت‌هاي علمي هم داشتند در سال 1383 حوزه علميه امام خميني(ره) را در تهران تاسيس كردند و به تربيت طلاب علوم ديني پرداختند.

در روزهايي كه كشور دچار التهابات پس از انتخابات سال 88 بود و بي اخلاقي در بخشي از جامعه و فتنه‌گران موج مي‌زد، رهبر انقلاب در حكمي آيت‌الله صديقي را كه شهره به اخلاق بودند به سنگر نماز جمعه تهران فراخواندند تا اين تريبون به سنگري براي دعوت به اخلاق توسط يك خطيب مشهور به استاد اخلاق تبديل گردد.

آيت‌الله صديقي نيز در روزهاي حضور خود در همين عرصه فعاليت‌ داشته و تا حدودي نيز توانسته است مسئوليتي را كه بر دوش او گذاشته شده است به خوبي اجرا كند.

14. آيت‌الله محمدعلي موحدي كرماني؛ آخرين امام جمعه منصوب

آيت‌الله محمدعلي موحدي كرماني از مبارزين با سابقه انقلاب و از ياران و خدمتگزاران انقلاب در سال‌هاي استقرار نظام جمهوري اسلامي است.

آيت‌الله موحدي كرماني كه سابقه حضور در مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز دارد تا سال 1384 به عنوان نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران فعاليت مي‌كرد. موحدي كرماني كه از موسسين جامعه روحانيت مبارز محسوب مي‌شود سابقه نمايندگي مجلس را نيز در كارنامه خود دارد.

ايشان در دوره اول مجلس از كرمان و در دوره‌هاي دوم تا پنجم مجلس شوراي اسلامي، از سوي مردم تهران به نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي مشغول بود. ايشان در دوره‌اي نايب رئيس مجلس نيز بود. آيت‌الله موحدي كرماني در مجلس خبرگان رهبري نيز حضور دارند.

در اواخر سال 1391 رهبر انقلاب در حكمي آيت‌الله موحدي كرماني را به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب كردند؛ از آن پس ايشان هر چند هفته در نماز جمعه حاضر و به ايراد خطبه مي‌پردازند. مدت زمان حضور آيت‌الله موحدي كرماني در سنگر نماز جمعه هنوز به يك سال نرسيده است.



[1] صحيفه امام؛ ج 9؛ ص 492

[2] . خاطرات منتظري و نقد آن، بادمچيان؛ ص 461

[3] اسناد لانه جاسوسي؛ كتاب دوم، سند شماره 23؛ 28 شهريور 58

[4] صحيفه امام، ج12، ص 116

[5] . انتقاد از خود؛ منتظري، 125

[6] صحيفه امام، ج 14؛ ص 504

[7] صحيفه امام، ج19: 195

[8] http://www.khabaronline.ir/detail/253791/

[9] . روزنامه جمهوري اسلامي، 5 تير 62


جولان بدحجابی در فضای سهل‌انگاری+تصاویر

گسترش حجاب و عفاف در جامعه نه تنها به تقویت بنیان خانواده و رواج ارزش‌های الهی کمک می‌کند بلکه می‌تواند در برقراری و ایجاد امنیت همه‌جانبه در جامعه و پاک‌سازی آن از لوث هرگونه مفاسد اجتماعی مؤثر واقع شود. خبرگزاری فارس: جولان بدحجابی در فضای سهل‌انگاری+تصاویر به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، شارع مقدس در دین اسلام مجموعه‌ای از باید‌ها و نبایدهایی را قرار داده است تا یک انسان مسلمان بتواند با استفاده از نسخه الهی راه سعادت و خوشبختی خویش را بپیماید، شاید در برخورد اول برخی از این دستورات الهی برای انسان بسیار سخت و مشکل باشد و به زعم خودش سد راهی برای آزادی و اختیار او تلقی شود، اما هنگامی که با تفکر به اصل و بنیان فلسفه احکام نگریسته شود، متوجه می‌شود که این دستور به ظاهر سختگیرانه بهترین راهبرد کمال و سعادت اوست. یکی از این بایدهای دین اسلام، رعایت عفاف و حجاب در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است، به گونه‌ای که خداوند متعال به دفعات مختلف در کتاب آسمانی‌اش قرآن به این موضوع اشاره داشته است، با نگاهی در سوره‌هایی نظیر «نور» آیات 30، 31، 33 و 60 و سوره «احزاب» آیات 35، 53، 55 و 59 متوجه می‌شویم که زنان جامعه اسلامی طبق نظر شارع مقدس ملکف به رعایت حجاب هستند. البته ناگفته نماند که درباره نوع پوشش برای حجاب واجب، خداوند بر زنان سخت نگرفته است بلکه با اشاره به حداقل حجاب، بانوان را در استفاده از حجاب حداقلی و حداکثری آزاد گذاشته است تا مطابق خواست و اراده خود میزان قرب و رضایت الهی را دریافت کنند. به این آیات توجه کنید: 1-«وَقُل لِّلْمُؤْمِنَـتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـرِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ...»(نور/31)؛ و به زنان با ایمان بگو: چشم‌های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار نکنند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان و... . 2- «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»(احزاب/59)؛ اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند، این مناسبتر است تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند و خدا آمرزنده و مهربان است. در آیه 31 نور با اشاره به نوع حجاب حداقلی یا همان حجاب واجب از عبارتی به نام «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ» یاد می‌کند که یک بانوی مسلمان می‌تواند از «خمر» که به معنای لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند، استفاده کند و لباس خاصی مطرح نیست، ولی پوشیدن لباس‌های تنگ، چسبان و جلب توجه محل اشکال است. با این وجود پروردگار عالم در آیه 59 احزاب از یک حجاب حداکثری یا همان حجابی که دارای فضیلت‌ بیشتری است،‌ برای بانوان مؤمن جامعه اسلامی که خواهان قرب الهی هستند، مطرح می‌کند که ما امروز از آن به عنوان حجاب برتر در جامعه یاد می‌کنیم، در این آیه واژه‌ای به نام «جلباب» را مطرح می‌سازد که منظور همان پوشش سرتاسری است، تقریباً شبیه همان چادری که این روزها بانوان مسلمان بر سر دارند، بنابراین همان طور که بقیه واجبات الهی داراى مراتب مختلفى است، حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوبتر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‌شود. اینکه چه اثراتی در واجب شدن حجاب بر جامعه بار می‌شود، می‌توان علت‌های زیادی را از جمله احترام و ارزش اسلام به زن، استحکام بنیان خانواده، جلوگیری از انحرافات اخلاقی، بالا بردن بهداشت روانی افراد و جامعه، رشد عشق‌های پاک، متجلی شدن ارزش‌های عالی انسانی و اخلاقی و ارتباط سالم میان افراد جنس مخالف و افراد هم جنس مطرح کرد، خلاصه اینکه آنچه اسلام به دنبال آن است، برقراری و ایجاد امنیت همه جانبه در جامعه و پاک‌سازی آن از لوث هر گونه مفاسد اجتماعی است. حال با این اوصاف، توقع می‌رود که در یک جامعه اسلامی مسئولان و مردم برای احیای امر الهی درباره عفاف و حجاب پیش از پیش دغدغه‌مند باشند، هر چند که مسئولان فرهنگی گاهی با راه‌اندازی نمایشگاه مد و لباس یا نمایشگاه‌های عرضه محصولات حجاب سعی دارند به اشاعه این فرهنگ در جامعه سرعت بیشتری ببخشند، اما گرانی اکثر محصولات و طراحی مدهایی که بعضاً بدن‌نما هستند، این مهم دست‌نیافتنی می‌نماید. متأسفانه این روزها با گرم‌تر شدن هوا شاهد رواج نوعی بدحجابی در جامعه هستیم، وقتی علت آن را جویا می‌شویم به پارامترهایی برخورد می‌کنیم که جای بسی تأمل دارد، ابتدا اینکه عرضه مانتو‌های بدن‌نما در فروشگاه‌ها با آستین‌های کوتاه کجا با نوع حجاب حداقلی همخوانی دارد؟! همچنین تبلیغات گسترده مدها و لباس‌های مخالف شرع اسلامی در فضای مجازی همراه با آرایش‌های تند و به سر داشتن حداقل روسری‌ که بیشتر شبیه حجاب مدل ترکیه‌ای است تا حجاب واجب اسلامی گوی سبقت را از فعالیت فرهنگی نهادهای مسئول ربوده است. در ادامه معدودی از این تصاویر می‌آید: اگر قرار باشد که با دید تسامح و تساهل به این واجب الهی نگریسته شود، معلوم نیست که در آینده حجاب در جامعه ما به کدام سو کشیده می‌شود. آیا شبیخون دشمن در این میدان کارساز خواهد شد؟ این سؤالی است که باید از مسئولان پرسید.

تفاوت نسخه‌های دینی با نسخه‌های دنیایی چیست؟

دانایی، خود یک اقدام است. راه اول این است که آگاهی‌های خود را افزایش دهیم. همین‌که بدانیم ماه خوب رمضان چیست و چگونه است و از اسرار و احوالش باخبر شویم، این خود بهرۀ ما را از رمضان بالا می‌برد. وقتی نگاه ما به رمضان، نگاهی آشنا و عارفانه باشد و عالمانه‌تر وارد رمضان شویم، ویژه نامه ضیافت مشرق - کتاب «شهر خدا؛ رمضان و رازهای روزه‌داری» اثر حجت الاسلام پناهیان اخیراً به چاپ هفتم رسید. به این بهانه، در نیمۀ پایانی و روزهای اوج این ضیافت الهی، گزیده‌هایی از این کتاب را در چند بخش مستقل منتشر می‌کنیم. بخش سوم از این گزیده را در ادامه می‌خوانید روش دین در تربیت نباید در رمضان بیارمیم و به رمضان بگوییم ما را با خود ببر. دستورات دینی هیچ‌یک به این‌صورت در انسان تأثیر تامّ خود را نخواهند گذاشت. مگر تبلیغات و تربیت دینی، به شیوۀ غربی است که بیاید و انسان را مسخ کند و با خود ببرد؟ روش دین این است که ابتدا انسان را بیدار می‌کند، بعد او را به حرکت فرا می‌خواند. آن‌هم باز نه به شیوه‌ای که استقلال و ارادۀ انسان را به هر وسیله‌ای سلب نماید و او را وادار کند. اگر کسی به زندگی در مدل غربی عادت کرده که مثلاً پای یک برنامۀ جذاب تصویری بنشیند و یا در آن برنامه شرکت کند و آن برنامه هم با تسخیر کردن عقل و احساس او، با وارد شدن از ناخود‌آگاهِ فرد، به روح او نفوذ کند و در او تأثیر بگذارد، چنین کسی باید فکر تأثیرپذیری از رمضان را از سر خود خارج نماید. شهر خدا، نعوذ بالله، شهرفرنگ یا شهربازی نیست که با فرو غلتاندن بازی‌خوردۀ خود در غفلت، او را سرمست کند و لبریز از شور بی‌شعوری نماید. رمضان ابتدا انسان را نگاه می‌دارد، سپس انسان را وادار به نگاه می‌کند، و بعد رها می‌کند تا به سوی آنچه از خوبی‌ها که خودت دیده‌ای و دریافت کرده‌ای بروی. آمادگی بیشتر برای بهرۀ بیشتر معلوم است که ما در ماه مبارک رمضان، مهمان خدا هستیم و خدا خودش به عنوان میزبان، پذیرایی از بندگانش را به عهده گرفته است. هرکس در این مهمانی در هر مرتبه‌ای وارد شود، بدون پذیرایی خارج نخواهد شد. همه حداقلی از بهره را خواهند برد. اما بی‌شک کسانی بیشتر بهره می‌برند که بنا دارند بیشتر بهره ببرند و خود را برای این مهمانی مهیّا کرده‌اند. حیف است که بدون آمادگی وارد این مهمانی بشویم و با حسرت فرصت‌های از دست رفته از آن خارج شویم. جا دارد یک‌بار با نگاهی کلی فکر خود را برای یافتن راه‌های بهره‌برداری بیشتر و بهتر از رمضان سازماندهی کنیم و آگاهی‌های خود را دراین‌باره سامان بخشیم. به این منظور با نگاهی انسان‌شناسانه انواع اقداماتی که باید انجام پذیرد را به سه راه منقسم و محصور می‌کنیم: آگاهی، احساس، آداب. تفاوت نسخه‌های دینی با نسخه‌های دنیایی 1. آگاهی: دانایی، خود یک اقدام است. راه اول این است که آگاهی‌های خود را افزایش دهیم. همین‌که بدانیم ماه خوب رمضان چیست و چگونه است و از اسرار و احوالش باخبر شویم، این خود بهرۀ ما را از رمضان بالا می‌برد. وقتی نگاه ما به رمضان، نگاهی آشنا و عارفانه باشد و عالمانه‌تر وارد رمضان شویم، این خود، ثواب عمل ما را افزایش می‌دهد. اینکه رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «یَا عَلِیُّ نَوْمُ الْعَالِمِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الْعَابِدِ الْجَاهِل‏؛ ای علی! خواب عالم از عبادت جاهل ارزشمندتر است.»(1)، منظور شاید همین باشد. یکی از تفاوت‌های نسخه‌های دینی با نسخه‌های دنیایی، برای درمان دردهای انسان، این است که اگر شما مثلاً آثار آنتی‌بیوتیک و آثاری را که مصرف آن در بدن شما دارد، ندانید، صِرف مصرف آنتی‌بیوتیک اثر خود را می‌گذارد و کار خودش را انجام می‌دهد. نیازی به سواد و آگاهی شما ندارد. اگر دارو را بخورید، چه متخصص باشید، چه عامی باشید، دارو کارکرد یکسانی خواهد داشت. اما نسخه‌های دینی این‌جور نیستند. این نسخه‌ها را هرچه بیشتر بفهمیم، و داروهایش را هرچه بیشتر بشناسیم، بیشتر اثر خواهد داشت. معرفت در تأثیرگذاری رفتارهای دینی بویژه افعال عبادی نقش بالایی دارد. به حدی که انجام اعمال توصیه شده در دین، به قدر معرفت انسان، به قدر عقل آدم‌ها، و به قدر دقت آدم‌ها، بر روی انسان اثر می‌گذارد. کمک «آگاهی» به افزایش اثر روزه رمضان می‌آید و می‌رود و بالاخره ما هم، روزه می‌گیریم، قرآن و دعا می‌خوانیم و ...، اما اگر بدانیم روزه و رمضان، چگونه می‌خواهند در ما اثر بگذارند، می‌توانیم به پرثمر و پراثرتر بودن روزه در جان خود، کمک کنیم و استفادۀ بیشتری از این ماه ببریم. حتی اگر کار خاصی را هم در اثر این آگاهی‌ها انجام ندهیم. همچنان که امام سجاد(ع) از خدا تقاضا داشتند: «وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ؛ خدایا شناخت برتری‌های رمضان را به ما الهام کن.»(2) چطور خیلی از افراد بی‌سواد، بدون آگاهی از آثار تربیتی عبادات به درجات بالایی رسیدند؟ ممکن است بپرسیم چطور خیلی از افراد عوام و بی‌سواد بوده‌اند که علی‌رغم ندانستن آثار تربیتی روزه و سایر عبادات، و تنها با انجام کارهایی که خدا گفته، به درجات بالایی رسیدند؟ خُب، آنها از حداقل اثرات روزه استفاده کرده‏ و به آن درجات بالایی رسیده‌اند. چون حداقل اثر روزه، باز هم خیلی زیاد است. اما آنها هم اگر علم بیشتری داشتند خیلی بیشتر رشد می‌کردند. از طرف دیگر بعضی‌ها با وجود اینکه با آثار تربیتی اعمال آشنایی دارند، نه‌تنها رشد نکردند بلکه نسبت به دیگران تنزّل و عقب‏گرد هم کرده‌اند، چرا دانستن این آثار برای آنها فایده نداشته است؟ باید گفت ضمن اینکه تشخیص درجات انسان‌ها کار سختی است، اما درست است؛ انسان‌هایی بوده‌اند که با وجود دانستن، سقوط کرده‌اند. در قرآن هم به این گروه اشاره شده است، اما عیب اینها در علمی نبوده است که در سر دارند، عیب اینها مرضی است که در دل دارند. اینها قلبشان ایراد داشته که علمشان هم به دردشان نخورده است. دلایل علاقۀ مؤمنان به رمضان: 1. عشق به امر مولا 1. احساس: مراد از راه عاطفی برای رسیدن به یک رمضان برتر، آن است که ما با ازدیاد احساس و علاقه‌های خود نسبت به ماه رمضان و آنچه مرتبط به اوست، قیمت رمضان خود را بالاتر ببریم و با بهتر کردن احساس خود به ماه خدا، بهرۀ خویش را از آن بیشتر نماییم... دلایل زیادی برای علاقه مؤمنان به ماه رمضان می‌تواند وجود داشته باشد، که بعضی از موارد آنها را به این ترتیب می‌توان احصاء نمود: مؤمنان روزه را دوست دارند چون مولایشان به آن دستور داده است و بر انجام آن تأکید ورزیده است وکسی چه می‌داند وقتی امری از جانب آقا و مولایشان می‌رسد اینها چقدر خوشحال می‌شوند و تنها به دلیل همین امر، به اجرای آن چقدر عشق می‌ورزند. 2. فرصتی برای سختی کشیدن در راه دوست به رمضان علاقه‌مندند چون برای آنها یک فرصت ازخودگذشتگی و تحمل کمی سختی پدید آورده است. و این یعنی تمام آرزوی خوبان، که بتوانند در راه خدا از خود مایه بگذارند، اگرچه هرچه دارند از اوست و هرچه بدهند هزاران برابر دریافت می‌کنند، ولی به هر حال رنج کشیدن در راه حضرت دوست، تنها راه تسکین درد عاشقی است. 3. فاصله گرفتن از حیات حیوانی و سبک‌بال شدن به صیام عشق می‌ورزند چون طیّ آن از حیات حیوانی خویش فاصله می‌گیرند و سبک‌بال‌تر از همیشه به بارگاه نورانی خدا که جای هیچ وبال نیست راه می‌یابند. اساساًً گرسنگی را آنقدر دوست دارند که آرزو می‌کنند لحظۀ جان دادن و شرف‌یاب شدن به محضر خدا، گرسنه باشند.(3) وقتی خداوند متعال از رسول خود پرسید: «ای احمد، آیا می‌دانی که بنده در چه زمانی به مولای خود نزدیک‌تر خواهد بود؟»، رسول اکرم(ص) که در مقابل علم خداوند، علمی از جانب خود ندارد، عرض کرد: «نه، ای پروردگار من»، پس خدا خودش پاسخ گفت: «إِذَا کَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِدا؛ هنگامی که گرسنه باشد یا در حال سجود.»(4) و کدام مؤمن است که در حال صیام، نزدیک‌تر بودن خود را به خدا احساس نکند و یا کدام مؤمن است که به عامل مقرّب کنندۀ خود عشق نورزد؟ 4. رقّت قلب گرسنگی روزه‌داری را دوست دارند، چون رقّت قلب را دوست دارند و امام صادق(ع) فرمود: «طَلَبْتُ رِقَّةَ الْقَلْبِ، فَوَجَدْتُهَا فِی الْجُوعِ وَ الْعَطَش‏.»(5) وقتی به دنبال رقّت قلب هستم، آن را در حال گرسنگی و تشنگی به دست می‌آورم. 5. مواهب و هدایای این مهمانی و خلاصه به ضیافت الهی رمضان علاقه دارند به‌خاطر همۀ مواهب و هدایایی که در این مهمانی ربّانی نصیبشان می‌شود؛ از مغفرت گرفته تا کرامت؛ از فضای معنوی رمضان گرفته تا فضائل اخلاقی اهدایی آن؛ از حکمت تا معرفت؛ همه و همه دلایل بسیار خوبی برای مهر ورزیدن به رمضان است. راه افزایش این علاقه‌ها راستی این‌گونه علاقه‌ها را چگونه می‌توان ایجاد کرد و یا افزایش داد؟ برای اینکه دل ما بتواند ظرف چنین محبتی قرار گیرد، باید دل را از سرگرمی‌های الکی خالی کرد. دلِ هزارسو و هرزه‌ای که ما داریم، کی به این فراست و فراغت می‌رسد که بتواند زیبایی رمضان را ببیند؟ چه رسد به اینکه او را بپسندد و برسد به آنجا که به آن عشق بورزد. تا وقتی مقداری از شادی و وجد ما در دست‌یابی به زباله‌های متعفّن دنیاست، کی نوبت به استشمام عطر رمضان می‌رسد؟ تا وقتی دلدادۀ غنائم دنیا باشیم، کی می‌توانیم به غنیمت رمضان علاقه‌مند شویم؟ ضرورت‌های رعایت ادب 3. آداب: برای اینکه ثمرات روزه و رمضان در انسان تقویت و تکثیر بشود، طبیعتاًً باید در کنار افزایش علم و علاقه، عملی هم انجام داد. به عبارتی دیگر، غیر از توجه و تمنّا، باید تأدّب هم داشت. راه عملی برای افزایش بهره‌وری رمضان، رعایت آداب روزه‌داری است. مردم هر شهر و دیاری برای خودشان آدابی دارند، که وقتی انسان برای میهمانی به آنجا سفر می‏کند، طبیعی است که آداب آن شهر را هم باید یاد بگیرد. شهر رمضان هم برای خودش آدابی دارد، و کسانی که به مهمانی خدا می‌روند، طبیعی است دوست دارند از آداب این مهمانی خبر داشته باشند. ما که روزه می‌گیریم، رعایت ادب روزه چه ضروتی دارد؟ اثار و فوایدیش چیست؟ و اساساً آداب روزه گرفتن چیست؟ ... ___ 1 . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص365. باب النوادر و هو آخر ابواب الکتاب، ح5762. 2. صحیفۀ سجّادیه، دعای 44: دعای ورود به ماه مبارک رمضان. 3. قال رسول الله(ص) :«یَا أُسَامَةُ عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَأْتِیَکَ الْمَوْتُ وَ بَطْنُکَ جَائِعٌ فَافْعَلْ یَا أُسَامَةُ عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّه‏؛ ای اسامه بر تو باد به روزه، چراکه آن حفاظی است از آ.تش و اگر توانستی (کاری کنی که) وقتی مرگ به سراغت می‌آید، شکمت گرسنه باشد، پس این کار را بکن. ای اسامه، بر تو باد به روزه، که روزه مایۀ نزدیکی به خداوند است.» التحصین (لابن فهد الحلی)، الفصل الثالث، ص20. 4. یَا أَحْمَدُ هَلْ تَدْرِی بِأَیِّ وَقْتٍ یَتَقَرَّبُ الْعَبْدُ إِلَی اللَّهِ؟ قَالَ: لَا یَا رَبِّ. قَالَ: إِذَا کَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِداً. ارشاد القلوب، ج1، باب 56، ص200. 5. طلب کردم رقّت قلب را، پس آن را در گرسنگی و تشنگی یافتم. مستدرک‏الوسائل، ج12، ص173، ح13809.

کتابی برای مطالعه در «شب های قدر»+عکس

کتابی که مطالعه ی آن را، در این شب های «قدر» اکیدا توصیه می کنیم. باشد که مفهوم «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» برای خواننده ی آن بیش از پیش روشن گردد و الگویی شود برای همه ی آنان که اراده کرده اند، به راه نویسنده کتاب و همرزمان او پای گذارند. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «مهران بلورچی»، به تاریخ 15 اردیبهشت 1345 شمسی، در تهران متولد شد و در مورخه ی 12 اسفتد 1365 در منطقه ی عملیاتی «شلمچه» با اصابت آتش متجاوزان بعثی، بال در بال ملائک گشود. ممکن است بیان این نکته برای بعضی اهمیت داشته باشد که، این جوانِ کاشانی الاصل، در سال 1363، با رتبه ی پنجم کنکور سراسری، در رشته ی «مهندسی برق» دانشگاهِ «صنعتی شریف» پذیرفته شده بود. این هم شماره ی دانشجویی ایشان: 63131008. از «مهران بلورچی» تعداد قابل توجهی یادداست و نامه به یادگار مانده است. این یادداشت ها و نامه های خواندنی، توسط «انتشارات یا زهرا(س)» به صورت کامل و دست نخورده، در قالب کتابی 336 صفحه با نام «کتاب بلوزچی»، منتشر شده است. طرح جلد «کتاب بلورچی» حدود صد صفحه از این کتابِ ارزشمند، حاوی «محاسبات نفس» شهید «بلورچی» است که حقیقتا برای هر انسان جوبای رستگاری و تعالی اخلاقی، بسیار راه گشا و مفید به فایده است. کتابی که مطالعه ی آن را، در این شب های «قدر» اکیدا توصیه می کنیم. باشد که مفهوم «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» برای خواننده ی آن بیش از پیش روشن گردد و الگویی شود برای همه ی آنان که اراده کرده اند، به راه «مهران بلورچی» و همرزمان او پای گذارند. راهی که بی شک، به آسمانی راه دارد که بنده گان صالح خداوند و ابرار در آن ماوی دارند. ضمن توصیه مجدد و اکید کاربران، به مطالعه ی «کتاب بلورچی»، به عنوان «نقشه ی راهی» ملموس و تجربه شده، بخش هایی از «محاسبه ی نفس» آن شهید عزیز را، که ماه رمضان سال 1365، نگاشته شده است، به حضورتان ارائه می کنیم: نمایی از «کتاب بلورچی» *یک شنبه 22/2 65- دوم رمضان المبارک «بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره، یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم» 1-نماز صبح خیلی دیر خوانده شد و تعقیبات چندان مورد توجه نبود 2-کمی نسبتا زیاد تندویی کردم و صدایم را بلند کردم 3-چند مورد چشم نگاه های اضافی به دنیا داشت 4-مزاح های غیر لازم در دو مورد دیده شد، باید دقت یبیشتری در مزاح کردن شود 5-یاد مرگ اصلا تا ظهر وجود نداشت 6-عجب و غرور می خواهد بروز کند 7-در قرآن خواندن احساس می کنم شیطان می خواهد نیت را ریا کردن و قیافه گرفتن برای مردم قرار دهد، باید خیلی مواظب باشم 8-تواضع و خشوع چندان مورد دقت قرار نداشت. *چهارشنبه 24/2/65 – 4 رمضان 1-صبح اول صبح هم خودم را دنیا قرار دادم 2-بی اعتنایی به مقام ]نامفهوم [کردم، شاید تسلیم نبودم. 3-ظاهرا صبحانه زیاد از حد خوردم 4-خیلی به دنیا توجه دارم، باید برای رفع این مسئله، به خدا توجه دایمی داشته باشی. 5-در نیت قرآن خواندن خیلی مشکوک هستم که مبادا به خاطر دنیا بوده 6-داشت در دلم کینه جای می گرفت. 7-دو-سه مورد زبان بدون فکر صحبت کرد که موجب شد به خطا رود 8-غافلانه صحبت می کنم و این در کلام را از دست داده ام. 9-معاشرت با [...] و رضا برایم ضرر دارد؛ البته بیشتر رضا. 10-در مورد احمد، بی چاره شده ام و واقعا نمی دانم چه کنم. باید امشب با امام زمان(عج) در میان بگذارم. 11-الحمدلله حال مراقبه وجود داشت ، لیکن صحیح استفاده نشد. 12-یک مورد دروغ واضح گفتم، استغفرلله 13-کمی صحبت کردم. 14-یاد مرگ کم بود. 15- زیاد صحبت کردم. 16-تقریبا زیاد خوردم. 17-یاد دنیا کمی آزارم داد و مشغولیات ذهنی برایم ایجاد کرده بود. پنجشنبه 25/2/65 5 رمضان 1-نماز صبح را کمی دیر خواندم. 2-صبح اول صبح باز هم دنیا داشتم 3- غفلت کمی وجود داشت. 4- توفیق کار کردن برای رضای خدا وجود نداشت و تنبلی کردم. 5- دو-سه مورد با زبان، موجب ناراحتی دیگران شدم و جلوی دیگران آبرویش را بردم. 6-شاید غیبت فیاضی را کردم. باید خیلی در این مورد صحبت ها دقت کنم. 7-محبت دنیا خیلی بیشتر از مقدار لازمه ابراز شد. 8-حسادت خیلی آزارم می داد. 9-خیلی بی مورد و بی خود در موارد بسیار زیاد صحبت کردم. 10- به خدا توجه نکردم. 11-اخلاص وجود نداشت * نتیجه: نفس آلوده به نظر می رسد. توجه به نفس، حال به چه دلیل، به دلیل روزه یا چیز دیگر، آسان تر از قبل میسر است، لیکن آن چه دیده می شود، آلودگی نفس است. در ضمن، در نماز یاد احمد وجود داشت، اما برای فهمیدن این مطلب که آیا واقعا این گونه است یا نه، باید بیشتر دقت شود، این گونه حس می کنم که شیطان می خواهد مرا بی هوده سرگرم این قدرت شیطانیه بکند تا از اصل غافل بمانم. اولا نمی دانم اصل مطلب چیست، یعنی باید در رذایل ، کدام کدام یک را از بین برد، اپن گونه که حاج آقا قبلا گفته، خودخواهی است، پس باید حسابی توان روی آن بگذارم. ثانیا نمی دانم چگونه آن را، یعنی خودیت را از بین ببرم. چهار شنبه 7/3/65 18 رمضان باید تا آن جا که ممکن است توجه به نفس داشته باشی و سکوت را رعایت کنی، یعنی حتما این دو کار باید به جد رعایت شود و نهایت، شب هم که شب قدر است، مورد مواخذه قرار دهی نفس را که آیا چنین کرده بودی یا نه؟ در ضمن، امر لازم دیگر، خواندن قرآن به حد وفور است و باید حتما رعایت شود. علاقمندان به تهیه این کتاب می توانند با شماره تلفن 66962116 و 66465375 تماس بگیرند. طرح پشت جلد «کتاب بلورچی» شهید مهران(علی) بلورچی- اسفند 1363 - محوطه ی پادگان دوکوهه شهید مهران(علی) بلورچی

اثر لقمه شبهه‌ناک را چگونه از بین ببریم

مدیر مدرسه علمیه امام مهدی(عج) گفت: یکی از خصایص «بسم الله الرّحمن الرّحیم» هنگام خوردن لقمه‌ها این است که مریضی‌ها را از بین می‌برد. مگر می‌شود کسی با نام پروردگار عالم چیزی را آغاز کند و آن ‌وقت در آن مفسده‌ای باشد؟ به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر مدرسه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در ایام ماه مبرک رمضان به شرح دعای ابوحمزه ثمالی می‌پردازد که بخش هجدهم آن در ادامه می‌آید: *عطا همراه با حفظ کرامت! پروردگار عالم امر به مسئلت از خودش کرده است؛ چون ما در آغاز دعاها هم می‌گوییم: «اللّهمّ إنّی أسئلک» خدایا! من از تو مسئلت می‌کنم. معمول این است که آن کسی که درب خانه کسی می‌رود، مسئلت و درخواستی دارد. انسان به رفتن درب خانه پروردگار عالم امر شده است و ذوالجلال و الاکرام هم خیلی دوست دارد که بنده‌هایش بیایند و مسئلت کنند. روایاتی را خواندیم که حتّی به بندگان خودش بیان فرموده: اگر کسی درب خانه شما آمد، حاجت داشت و از شما مسئلت کرد، درخواست او را در آن حدّی که می‌توانید اجابت کنید و کاری نکنید که نعوذبالله و نستجیربالله، آن کسی که درخواست می‌کند، احساس خجالت کند و خجل شود. پروردگار عالم وقتی هم عنایت می‌کند و می‌دهد، به عطا است. عطا یعنی اینکه یک کسی، فردی را دوست دارد به او هدیه می‌دهد. کما اینکه اصلاً این فضل همیشگی پروردگار عالم است «یا دائم الفضل علی البریّه یا باسط الیدین بالعطیّه». لذا پروردگار عالم مرحمت که می‌کند، به عطا است؛ یعنی شخص را خجل‌زده نمی‌کند. «أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة» خدایا! تو ابداً مانع نمی‌شوی که عطا نشود. وقتی خودت امر می‌فرمایید: بیایید درب خانه من، حتماً می‌خواهی عطا کنی. به یک تعبیر دیگر پروردگار عالم نمی‌گوید: حالا نیازمندی، بیا این را بگیر و برو؛ اصلاً در دستگاه ذوالجلال و الاکرام این‌ طور نیست. پروردگار عالم کرم کرده، بنی‌آدم را هم گرامی داشته و خودش هم بیان فرمود: «ولقد کرّمنا بنی آدم». لذا به آن کسی که گرامی می‌دارد، عطا می‌کند؛ نه اینکه بگوید: چون نیاز دارد، حالا به تعبیر عامیانه یک چیزی را جلویش پرت کنیم تا برود. ما معمولاً در بعضی از نکات اشعار نو و امثالهم به یکی از حضرات معصومین(ع) عرضه می‌داریم که ما سگ درگاه شما هستیم، کلب این آستانیم، یک استخوانی جلوی ما بیندازید و ... . این‌ها را از باب این می‌گوییم که ما خیلی حقیریم، ولی برخورد آن‌ها این‌ طور نیست که یک چیزی جلوی ما بیندازند. آن‌ها عطا می‌کنند. آن‌ها اهل عطا هستند، همان ‌طور که پروردگار عالم، اهل عطا است. «وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة» اصلاً از صفات خدا این نیست که وقتی امر به سؤال کند، منع عطیّه کند. معنی منع عطیّه هم این می‌شود که مثلاً چیزی را پرت کند و بگوید: حالا که اصرار داری، بیا. در حالی که حضرت حقّ، وقتی مرحمت می‌کند، با عطا یعنی با لطف، کرم و گرامی داشتن انسان مرحمت می‌کند و این، فرق پروردگار عالم با ما است. *علّت تنها منّتی که خدا بر سر مؤمنین نهاده؟ اولیاء خدا فرمودند: پروردگار عالم ابداً هیچ موقعی نمی‌گوید: یادت است آن موقع این را به تو دادم. البته ادب اقتضا می‌کند ما خودمان یک یک عطاهای الهی را بشماریم، امّا پروردگار عالم هیچ موقع نمی‌آید بر سر ما منّت بگذارد و بگوید: این را به تو دادم و ... . تنها منّتی هم که گذاشته، برای فرستادن هادی است که فرموده: «لقد منّ اللّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا منهم». البته اولیاء خدا بیان فرمودند: آن منت هم که پروردگار عالم گذاشت، برای این است که بگوید: چرا از این نعمت به این خوبی، از این هادی الهی، بهره نبردید؟! در حقیقت دو مطلب است: 1. هم از هادی خودش دفاع کرده است. 2. هم مؤاخذه می‌کند که چرا استفاده نکردید؟! به تعبیر عامیانه خدا دلش سوخته برای انسان سوخته که چرا استفاده نکرده است. مثل این می‌ماند که مثلاً می‌گویم - در مثال مناقشه نیست، امّا ما چون مادی هستیم و با محسوسات و ملموسات مادی کار داریم، اگر این محسوسات و ملموسات را هم همیشه به عنوان یک کد در ذهنمان بچرخانیم، خیلی از مطالب را حل می‌کند - یک پدر یا مادری، غذای چنین و چنان، یا میوه و نوشیدنی‌ای که فرزندش دوست داشته، برایش گرفته، امّا او استفاده نکرده است. لذا مدام با تشر به او می‌گوید: من این را خریدم و این همه پول برایش دادم تا تو استفاده کنی، چرا نمی‌خوری؟! درست است که صورت ظاهرش، منّت است، ولی در واقع پدر و مادر نمی‌خواهند سر فرزندان منّت بگذارند. ای بسا یک بچّه‌ای که به تعبیر عامیانه و خودمانی، جاهل و نفهم باشد، بگوید: چرا این‌ قدر منّت می‌گذاری؟! امّا آن‌ها نمی‌خواهند منّت بگذارند، می‌خواهند بگویند: چرا خوب نتوانستی از آن استفاده کنی؟! چرا حالا که من میوه ها را خریدم، گذاشتی پلاسیده شود؟! چرا این غذایی را که برایت درست کردم و دوست داشتی، کم خوردی؟! صورت ظاهرش این‌ است که من این همه برایش پول دادم، تو باید این‌طور رفتار کنی؟! که این، صورت ظاهر است که ما فکر می‌کنیم منّت است، امّا دوست دارد و می‌خواهد یک جوری تو را متوجّه کند که ببین من در حد وسعم، در حد و اندازه مالی که داشتم، توانستم برای تو بهترین‌ها را تهیه کنم، امّا تو استفاده نکردی! پروردگار عالم هم در باب «لقد منّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً»، همین را می‌خواهد بفرماید. پروردگارعالم می‌خواهد بگوید که ببین چه هادی خوبی برایت قرار دادم، حیف نبود که تو از این هادی استفاده نکنی؟! لذا همان‌ طور که بیان شد، دو مطلب دارد، یکی دفاع از هادی است و یکی هم اینکه خیلی دلش برای بنده‌هایش می‌سوزد. اصل هم هدایت است و آن‌های دیگر همه فرع است، اگر هادی نباشد، انسان به سمت شیطان می‌افتد. چون انسان یا در جبهه حقّ است، یا در جبهه باطل، و هادی آمده که ما در جبهه حقّ باشیم و إلّا آن‌های دیگر را که به همه می‌دهد، مثل خورد و خوراک که هم در جبهه باطل می‌خورند - که بیشتر هم می‌خورند - و هم در جبهه حقّ. لذا در هر دو طرف، خواب، خوراک، پوشاک و ... هست، مهم، آن چیزی است که ممیّزی است بین جبهه حقّ و باطل است که آن ممیّزی، هادی الهی است. برای همین فقط در همین مورد فرمود: «لقد منّ الله» و برای چیزهای دیگر، این را نفرمود. *پیغام گبر به خدا و جواب خدا به او خدا می‌گوید: من اگر به کافر هم رزق و روزی دادم، باز منّت نمی‌گذارم که رزق مرا می‌خوری و بعد در جبهه دشمن می‌روی! یا من دارم به تو رزق می‌دهم، بعد می‌روی یار شیطان می‌شوی! لذا یک‌بار که موسی‌ بن ‌عمران(ع) به کوه طور می‌رفتند، در راه به آن گبر برخورد کردند. گبر گفت: موسی! کجا می‌روی؟ گفت: برای مناجات با پروردگارعالم می‌روم. به او عرضه داشت که به خدایت پیغام برسان و بگو: اگر تو خدای منی، من نمی‌خواهم بنده تو باشم، اگر تو رزق می‌دهی، من نمی‌خواهم رزق بدهی و ... . او بسیار بی‌ادبی کرد. امّا موسی، مؤدب است (اگر این چند کد را که مدام بیان می‌کنم، همیشه در ذهنتان بچرخانید، همه مسائل برایتان حل می‌شود. اسّ و اساس مطالب در این‌هاست و مابقی همه فرع است. یکی از این‌ها، همین کدی است که اولیاء دادند و من بنده هم محضرتان عرض کردم که دو بال پرواز، ادب و اطاعت است). موسی به کوه طور رفت، مناجاتش تمام ‌شد و می‌خواست بر‌گردد که پروردگار عالم می‌گوید: موسی! ظاهراً چیزی را فراموش کردی. موسی سرش را زیر می‌اندازد و می‌گوید: خدایا! تو که خودت می‌دانی. خدا می‌گوید: تو باید پیغام بنده مرا برسانی و امین باشی. موسی می‌گوید: خدایا! خجلم، بی ‌ادبی کرد. پروردگارعالم گفت: برو به آن بنده من بگو (نگفت برو به آن گبر بگو!): تو عارت می‌شود من خدای تو باشم، ولی من عارم نمی‌شود که تو بنده من باشی. این قدر خدا مهربان است. آن گبر، طاغی است، طغیان کرده، بی‌ادب است، به موسی نیش می‌زند، امّا پروردگار عالم می‌گوید: برو بگو تو رزق مرا نمی‌خواهی، امّا من به تو رزق می‌دهم. پروردگار عالم، این ‌طور رحیم و کریم است و عطا می‌کند، «یا باسطین الیدین بالعطیّة»، با احترام هم می‌دهد و برای چیزهایی که می‌دهد، منّت نمی‌گذارد. خدا نمی‌گوید: ای گبر! برو گمشو، عذابت می‌کنم، من این‌ها را به تو دادم، امّا تو قدرنشناسی می‌کنی و ... . متأسفانه ما امکان دارد همین‌ طور باشیم. اگر یک موقعی برای کسی کاری کردیم، تا عمر داریم، به او طعنه می‌زنیم. در بحث تفسیر و شرح خطبه شعبانیه عرض کردم که یک بنده خدایی مصالح می‌فروخت. یکی از شخصیّت‌ها آمده بود از او مقداری مصالح خریده بود و پولش را هم داده بود. همیشه با آب و تاب می‌گفت: مصالح و آجرهای خانه فلانی را من دادم. طوری هم می‌گفت که انگار رایگان داده بود. بعد ما گفتیم: شما رایگان دادید. گفت: نه، بنده خدا پولش را داد، امّا طوری می‌گفت که فکر می‌کردی خودش داده است. گاهی بعضی از افراد تا اندکی به کسی کمک می‌کنند، تا مثلاً آن شخص، کاره‌ای شود؛ مدام می‌گویند: بله، من بودم که مشکل مالی فلانی را حل کردم و ... ! أسفا، پروردگارعالم وقتی عطا می‌کند، منّت نمی‌گذارد، امّا ما منّت می‌گذاریم. *منّت یا لذّت از قدرشناسی؟! شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز، آن مرد عظیم‌الشّأن، تاج سرمان می‌فرمایند: این منّتی هم که خدا در مورد هادی گذاشته، به عنوان منّت نیست، به عنوان این است که می‌گوید: من دوست داشتم تو هدایت شوی، ببین چه چیز خوبی به تو دادم، امّا تو استفاده نکردی! لذا هم دفاع از هادی و هم اینکه تذکّر دهد که از این نعمت بهره ببرید. مثل آن مادر یا پدری که به فرزندش این‌ طوری می‌گوید، ولی نمی‌خواهد منّت بگذارد. اصلاً پدر و مادر همه کارشان برای این است که زندگی‌شان برای فرزندشان باشد. حالا جوان چون هنوز جوان است، تا ازدواج نکرده و بچّه‌دار نشده، نمی‌داند این قصّه، چه قصّه‌ای است. باید به آنجا برسد تا قصّه را درک کند. لذا پروردگارعالم هم منّت نمی‌گذارد، بلکه می‌خواهد به این طریق بگوید: چرا از این هادی استفاده نکردی. من که تو را یله و رها نکردم. من که از آن روز اوّل که هبوط کردی، گفتم: «قلنا اهبطوا منها جمیعاً فإما یأتیّنکم منّی هدی» من که هادی فرستادم، نخواستم منّت سر تو بگذارم، من برایت هادی فرستادم، من به تو عنایت کردم، من لطف و کرم کردم، چرا بهره نبردی؟! این منّت گذاشتن برای همین است. لذا در ادامه این فراز می‌فرمایند: «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» یعنی تو کسی هستی که منّت‌دار عالم هستی و همه باید بدانند، امّا عطیّاتت بر اهل مملکتت بیشمار بوده، لذا ما منّت‌دار تو هستیم امّا تو این‌طوری نیستی. پس این از ناحیه ماست که بیان می‌کنیم، نه اینکه او منّت بگذارد، «وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة»، امّا حالا ما به تو می‌گوییم: «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏». عرض کردم ادب، خوب چیزی است، نگوییم خوب خدا که فقط در رابطه با بحث هادی منّت گذاشته، پس ما منّت‌دار او نیستیم! بلکه ما باید بگوییم: ما منّت کش تو هستیم، «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» یعنی ما همه گونه زیر بار منّت تو هستیم. تو می‌فرمایی: من منّت نمی‌گذارم، ولی ما زیر بار منّت تو هستیم. مثل پدر و مادر که بر سر ما منّت نمی‌گذارند، اصلاً با عشق و علاقه برای فرزندشان خرج می‌کنند و لذّت می‌برند. ابوالعرفا می‌فرمودند - البته این تعبیر را مولانا العارف، علّامه حسن‌زاده آملی هم به یک سبک دیگری بیان فرمودند - : شما دیدید وقتی فرزند کوچک است، غذا دهانش می‌کنند. تا بچّه غذاخور می‌شود، فرنی یا چیزی به او می‌دهند و می‌گویند: به به است. همین ‌که او می‌خورد و به تعبیری ملچ ملوچی هم می‌کند، مادر می‌خواهد او را بخورد! بچه مثل هلو می‌ماند، کیف می‌کند که غذا می‌خورد. مدام می‌گوید: قربانت بروم. لذّت می‌برد که بچّه‌اش الآن غذاخور شده و به غذا افتاده است. مادر زحمت را می‌کشد و دارد می‌دهد، این هم می‌خورد امّا تا یک ملچ ملوچی راه می‌اندازد، او کیف می‌‌کند. در بزرگسالی هم همین ‌طور است. منتها آن موقع چون بچّه است، کیف می‌کند و به تعبیری لپش را هم می‌گیرد و می‌کشد، یا بوسش می‌کند و یا یک کسی احساساتش نسبت به بچه‌ها بیشتر می‌شود، یک نیمچه گازی هم می‌گیرد و صدای بچه را هم در می‌آورد امّا کیف می‌کند که بچّه به غذا افتاده است. چون بچّه‌‌اش را دوست دارد، خوشش آمده، درست است زحمت کشیده، خرج کرده، کلّی وقت گذاشته و مثلاً بادام را این‌ طور کرده، یا وقت گذاشته برود تازه‌اش را گیر بیاورد و ...، امّا همین که بچّه‌اش می‌خورد، کیف می‌کند. بزرگ‌تر هم می‌شود، همین‌طور است. منتها وقتی بزرگتر می‌شود دیگر خجالت می‌کشد که این کار را بکند، امّا وقتی می‌بیند که این گل پسرش یا دخترش سر میز غذا آمده و به تعبیری سر سفره غذا نشسته و دارد به تعبیر عامیانه دو لپی هم می‌خورد، او کیف می‌کند. می‌گوید: نوش جانت، امّا دیگر حالا بزرگ شده رویش نمی‌شود برود لپش را بگیرد و بکشد امّا همان حالت کیف هست. می‌خواهم عرض کنم پروردگار عالم هم به بندگانش کیف می‌کند. علّامه حسن زاده آملی بیان می‌فرمودند: ما چطور نسبت به اکل و شرب فرزندانمان به سرور و بهجت می‌افتیم، پروردگار عالم هم همین‌طور به سرور و بهجت می‌افتد و لذا هیچ گاه در باب هیچ چیزی منّت نمی‌گذارد و می‌گوید: من حتّی به تو عطا کردم که یک موقع تو خجالت نکشی. امّا همین فرزندی که می‌بیند پدر و مادرش این ‌طور هستند، اگر با معرفت باشد، خودش باید بگوید: دست شما درد نکند، مامان دستت درد نکند، غذا خیلی خوشمزه بود و ... . وقتی چنین چیزی را بگوید، این مادر کیف می‌کند! در درونش وجدی به وجود می‌آید که فرزندش قدرشناس است. نمی‌خواهد منّت بگذارد، امّا قدرشناسی بحثش جداست. لذا امکان دارد من و شما چیزی نگوییم، امّا او هم با عنایتی که دارد، همیشه بهترین چیز را که ما دوست داریم برای من و شما درست می‌کند. چیزی هم نمی‌گوید، امّا اگر یک موقعی کار به جایی بکشد، شاید یک گله‌ای بشود که مثلاً بگوید: یک دست درد نکند خشک و خالی هم نگفت – البته خدا در باب مادیات این گلایه را هم نمی‌کند - البته این، احتمال است و إلّا هیچ موقع هم نمی‌گوید امّا یک موقعی اصلاً لذّتش به این است که خوشش می‌آید بچه‌اش این‌ طور رشد پیدا کرده است. حتّی بعضی‌ها که در بعد تربیتی، ضعیف هستند، هم همین حالت را دارند. علّامه حسن‌زاده آملیمی‌فرمایند: مثلاً نگاه کنید بعضی‌ها در باب تربیتی، شاید در بعد قوی نباشند، ولی این ذات انسان است که خوشش می‌آید بچّه‌اش مثلاً این ‌طور قوی شده است. مثلاً بچّه یک مقدار جلوی پدرش می‌ایستد که این، بی‌ادبی است و نباید این کار را بکند. امّا بعد از اینکه قلدری کرد و رفت، پدر برمی‌گردد به همسرش می‌گوید: ببین! پدرسوخته مثل خود من، قلدر شده! یعنی کیف کرده که حالا مثل او شده، امّا در واقع این، بی‌ادبی است و عرض کردیم این در تربیت ضعیف است. مثل اینکه پروردگار عالم نسبت به قلدری و بی‌ادبی آن شخص که به موسی ‌بن ‌عمران گفت: به خدا بگو من نمی‌خواهم تو خدای من باشی و رزق من را بدهی و ... ، چگونه برخورد کرد؟ گفت: تو نمی‌خواهی، ولی ما می‌دهیم! تو عارت می‌آید که بگویی: خدای من این است، امّا ما عارمان نمی‌آید که بگوییم: تو بنده مایی و ... . *منّت نگذاشتن خدا، امّا زیر بار منّت بودن انسان! منتها در مقابل ما هم باید مؤدّب باشیم. لذا این قسم اول که عرضه می‌دارد: «وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة» متعلّق به خداست. امّا در قسم بعدی از این فراز که می‌فرماید: «الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ»، یک مطلب هست. البته از آن «اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ الْقَائِلُ‏ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ وَ وَعْدُکَ صِدْقٌ»، کلاً دارد این مسئله را بیان می‌فرماید و ذیل یک مطلب و یک مقوله دارد بیان می‌شود، امّا تقسیم بندی این بحث شده است. لذا «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏»، از ناحیه انسان است؛ یعنی انسان باید مؤدّب باشد و به پروردگار عالم بگوید: ما که همیشه زیر بار منّت تو هستیم. این را عرض کردم که مثلاً اگر یک موقع کسی که خیّر، مؤمن و متدیّن بود و خدا به او لطف و مرحمت کرده و تمکّن مالی داشت؛ به من و شما یا به یک مجموعه‌ای کمک کرد، درست نیست که ما بگوییم: حالا این خدا به او داده، مگر چه کار کرده؟! این بی‌ادبی است. البته او نباید منّت بگذارد، امّا ما هم نباید بی‌ادب باشیم. بارها این نکته را عرض کردم که حضرت ثامن الحجج، قبله ایران، آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) فرمودند: «من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر اللّه عزّوجلّ» آن کسی که نسبت به آن مخلوقی که عامل می‌شود نعمتی به دستش برسد (چون صاحب نعمت که پروردگار عالم است، امّا شاید کسی باعث ‌شود نعمتی به فرد دیگری برسد)، تشکّر نکند و قدردان او نباشد، «لم یشکر اللّه عزّوجلّ» از پروردگار عالم هم تشکّر نکرده است. نمی‌تواند بگوید که من می‌گویم: «الحمدللّه رب العالمین»، همان کافی است. تا به من داد، می‌گویم: خدایا! شکرت، او هم خوب وظیفه‌اش بود، مگر از کجا آورده؟! خدا به او داده! خیر، این عین بی‌ادبی است. در این فرازها عرض کردیم که پروردگار عالم مرحمت می‌کند، «وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة» و منع به عطیه‌اش هم نمی‌کند، امّا «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ» که می‌گوییم مِن ناحیة العبدللّه تبارک و تعالی است، و إلّا حضرت حقّ، منت‌گذار نیست. ما می‌خواهیم بگوییم: ما زیر بار منّت تو هستیم. او می‌گوید: نه من منّت نمی‌گذارم، امّا ما می‌گوییم: خیر، شما بزرگوارید. دیدید در تعارف خودمان هم نسبت به همدیگر، این ‌طور بیان می‌کنیم که خیلی هم عالی است، حال نسبت به ذوالجلال و الاکرام عرضه نداشته باشیم؟! عبد، باید ادب داشته باشد و ادب هم اقتضا می‌کند انسان نسبت به پروردگار عالم بگوید: «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» می‌دانیم تو داری عطا می‌کنی، لطف، محبّت و کرمت است، البته ما استحقاقی نداریم. عبدی که وقتی غذا می‌خورد، این غذا تبدیل به گوشت، پوست، استخوان و خون می‌شود. بعد این گوشت و پوست و استخوان و تمام ماهیچه‌ها را نعوذبالله، نستجیربالله، پناه به ذات احدیّت در راه غیر خدا خرجش می‌کند، در حالی که پروردگار عالم آن رزق را به او داده. اگر خروجی این مطلب، خدای ناکرده در راه شیطان و ابلیس خرج بشود، معلوم است بشر باید خیلی بی‌ادب باشد. چون خداوند لطف کرده، محبّت کرده، عطا کرده و ما همیشه زیر بار منّت پروردگار عالم هستیم. *دعای ابوحمزه؛ مرکز عرفان ‌سازی ما چندین سال است که شرح دعای ابوحمزه را شروع کردیم و تا به حال فعلاً به اینجا رسیدیم، عرض کردم که دعای ابوحمزه یک مرکز عرفان سازی است. عرفان، عرفان که می‌شنویم و عارف بالله که می‌گوییم، توسط همین دعاست، اگر در آن تأمل کنیم. یک موقع است که ما همین ‌طور می‌خوانیم و می‌رویم. وقتی همین طوری می‌خوانیم، دیگر تأمل نمی‌کنیم که چه نکاتی دارد، در حالی که باید این نکات را از آن بیرون کشید. به پروردگار عالم عرضه می‌داریم: «وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ «وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة»؛ اصلاً در صفاتت نیست که خودت امر به سؤال کنی و منع از عطیّه کنی. می‌گویم: ای خدا، شکی در این نیست که من وقتی درب خانه‌ات آمدم، تو عنایت می‌کنی و تا در زدم، عطا می‌کنی. عطا یعنی استحقاقش را ندارم، لطف و محبّت توست، بزرگواری توست، تو داری عطا می‌کنی. حالا من بیان می‌کنم: «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» من می‌دانم که همه مملکت تو زیر بار عطای تو هستند. دلیل چیست؟ آن وقت عطای تو مگر یکی دوتا است؟ این بماند ان‌شاءالله در جلسه بعد عرض می‌کنیم. از آنجایی که شروع کردیم بیان کردیم: «اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ الْقَائِلُ‏ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ وَ وَعْدُکَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ‏ ... إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّة وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک» ، تا این‌جا که می‌فرماید: « الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ»، این قسم تمام می‌شود و به فراز بعدی می‌رویم. *اهل مملکت خدا! «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» اهل مملکت هم که دیگر معلوم است، همه عالم هستند، فقط ما نیستیم، حیوانات هم هستند. یک روایتی هست که خیلی عجیب است و آن اینکه حیوانات بیشتر شاکرند و می‌فهمند. حتّی بال زدن پرندگان و این حرکات ماهیان و نوع آب خوردنشان و اینکه باید به سمت بالا بیایند و ...، همه این‌ها را به عنوان شکر پروردگار عالم بیان کردند. *راه از بین بردن اثر لقمه شبهه‌ناک لذا برای ما هم بیان کردند: با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع کنید و با حمد هم تمام کنید. اولیاء الهی هم بیان فرمودند: اگر احساس می‌کنید خدای ناکرده شبهه‌ای در بعضی از لقمات باشد، ولو به اینکه از حلال به دست آوردی، امّا نمی‌دانی؛ برای هر لقمه، بسم الله الرّحمن الرّحیم بگویید. این‌گونه خیلی از آمال و دردها هم از بین می‌رود و اگر مریضی هم در آن باشد که ما نمی‌دانیم، از بین می‌رود. ما خیلی چیزها را نمی‌دانیم، امّا احتمال مریضی هست، لذا بسم الله الرّحمن الرّحیم، خیلی خصایص دارد، امّا یکی از خصایص بسم الله الرّحمن الرّحیم در خوردن لقمه‌ها، این است که مریضی‌ها را از بین می‌برد. بد است آدم وقتی می‌خواهد غذا بخورد، بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم؟! مگر می‌شود کسی با نام پروردگار عالم چیزی را آغاز کند و آن ‌وقت در آن مفسده‌ای باشد؟! خیر، پروردگار عالم عنایت می‌کند. *رأفت همیشگی «وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِک‏» حالا عرض می‌کنم که اهل مملکت، همه را شامل می‌شود و پروردگار عالم به همه عطا می‌کند، منت هم نمی‌گذارد، امّا ما همیشه زیر بار منّتش هستیم. یعنی ادب اقتضا می‌کند که این چنین باشیم. عرض کردم که چند مطلب را باید در ذهنمان به عنوان کد بچرخانیم، اگر این چند کد را دائم در ذهن بچرخانیم، دائم در عنایت پروردگار عالم هستیم و اصل هم آن چند کد همیشگی است که اگر این‌طور بشود، همیشه انسان در رأفت و محبّت پروردگار عالم هست و حواسش هم همیشه جمع است. «الْعَائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ»، نسبت به خلق خودت، محبّت و رأفت تو، همیشگی است. عائد است، یعنی تکرار می‌شود. عود که بیان می‌کند، همیشگی است و بعد بیان می‌کنیم که چرا بیان می‌کند: «بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِکَ». خلاصه اینکه پروردگار عالم خیلی لطف دارد. می‌گوید: مسئلت کنید، هیچ موقع هم قانع نمی‌شود. مسئلت نکرده هم مرحمت می‌کند. حتّی کسی را هم که نمی‌شناسد، به او مرحمت می‌کند. حتی به یک بی‌ادبی، مثل گبر هم مرحمت می‌کند و موسی مؤدّب، می‌داند باید بگوید و امانتداری ‌کند، امّا حرف نمی‌زند. وقتی خود پروردگار عالم می‌گوید: بگو، با خجالت بیان می‌کند. لذا این دو بال پرواز (اطاعت و ادب) در انبیاء بیشتر است. *فقیر پروردگار عالم یا سلطان سلاطین عالم؟! حتی آن را هم بیان می‌کند که من می‌دهم، من عطا می‌کنم که عطا، لطفش است؛ بدون هیچ منّتی است. تازه یک کاری می‌کند که یک مواقعی ما فکر کنیم که راستی راستی مستحقش هستیم. یک موقع‌هایی ما گردن‌کشی هم در برابر پروردگار عالم می‌کنیم و می‌گوییم: حقّم است. دیدید مثلاً یک کسی در مقابل فرزندش می‌گوید: من حقّم است؟! ما هم ممکن است تصوّر کنیم حقّمان است، ولی در اصل ما هیچ حقّی نداریم. حتّی حقّ نفس کشیدن هم نداریم، والله نداریم، چون خودش نفس را داده و خودش هم می‌گوید: بکش و هرموقع هم که بخواهد می‌گیرد. وقتی یک کسی می‌میرد، معنی‌اش چیست؟ یعنی حقّ نفس کشیدن ازاو گرفته شد. هوا که همان هواست، امّا مرد؛ یعنی تمام شد. ما چه ادّعایی در مقابل پروردگار عالم داریم؟! این نکته خیلی مهمی است، در آن تأمّل کنیم. این لطف خداست. خدایا! تو این‌ طور مرحمت می‌کنی و ما هم این‌طور گناه می‌کنیم و بی‌ادبی می‌کنیم. باز هم لطفش است، باز هم عطایش هست، باز هم مرحمت می‌کند، باز هم رزق می‌دهد، باز هم آبرو می‌دهد، باز هم عنایت می‌کند به امیدی که یک روز راستی برگردیم. به امیدی که یک روز به ما بفهماند که شما هیچید، خدا کند که بفهمیم. «یا ایّها النّاس انتم الفقراء الی اللّه» که البته عند الاولیاء، فقیر پروردگار عالم، سلطان سلاطین عالم است، اگر انسان بفهمد! *بدترین خواب خدایا! ما را از خواب غفلت بیدار بگردان. همین دعای روز اوّل ماه مبارک که عرض کردم هر روز بخوانید: «اللّهمّ اجعل صیامی فیه صیام الصائمین وقیامی فیه قیام القائمین ونبّهنی فیه عن نومة الغافلین»، پس یعنی خوابم، خواب غفلت است که خواب غفلت، بد خوابی است. خدایا! ما را از خواب غفلت بیدار و هشیارمان بگردان.

اسرار جاودانگی امیرالمؤمنین(ع)

مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع) با اشاره به اقسام اهل عبادت‌ در کلام امام علی(ع) گفت: از بین تمام ویژگی‌های برتر امام، خصلت بندگی، منش عدالت محوری و محبت به تمام شهروندان رمز اساسی جاودانگی امیرالمؤمنین(ع) است. به گزارش مشرق به نقل از فارس، حجت‌الاسلام مهدی اسماعیلی مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین(ع) گفت: گویا دست تقدیر و قضای الهی این چنین رقم زده است که شب‌های استثنایی یک سال در ماهی به نام ماه مبارک رمضان قرار گیرد، شب‌هایی که مؤمنان برای تحقق و امضای در خواسته‌هایشان از جمله بهبود زندگی و یا تجدید آن بر اساس ارزشهای معنوی و نیز تأییدیه گرفتن از خالق هستی، با همه همت و توان از استراحت، چشم‌پوشی می‌کنند و با دست‌هایی خالی از تمام سرمایه‌های مادی و با ریختن اشک‌های ندامت و پشیمانی، نگاهشان را به مظهر لطف و رحمت و بخشش و مهربانی می‌دوزند تا در ادامه مسیر مدد او را تضمین کنند. وی افزود: وقایع اتفاقیه در این سه شب حکایت از جایگاه بلند و ارزش‌های معنوی و استثنایی آن دارد، زیرا قرآن و آخرین کتاب آسمانی در یکی از شب‌های مورد گفت‌وگوی ما نازل شده است «انا انزلناه فی لیلة القدر»، «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»، ضربت خوردن و شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) در این شب‌ها نیز بر عظمت و قداست آن افزوده است، شخصی که هم خودش در تاریخ ماندگار شد و هم رهبری ظاهری و حکومت نزدیک به پنج ساله‌اش که آرزوی هر آزاده و ستمدیده در جهان است، سمبل و نمونه‌ای عالی از رهبری سیاسی معرفی شده است. مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) ابراز داشت: سر این جاودانگی چیست و در کجاست؟ آیا در شخصیت روحانی و معنوی اوست؟ آری، او پس از رسول خدا(ص) والاترین انسان و کامل‌ترین مسلمان است، آیا در عبادت‌ها و نیایش‌ها و بندگی خالصانه اوست؟ آری، او در مقام بندگی و اطاعت سرآمد است. وی ادامه داد: آیا عظمت و بزرگی امیرالمؤمنین علی(ع) در علم و دانش اوست؟ آری، او خزانه علوم و دانش الهی پیامبر اکرم(ص) است، آیا جاودانگی او در حکومت و رهبری سیاسی اوست؟ آری، زیرا او به گواهی تاریخ، عادل‌ترین حاکم بود، عدلی که با گذشت قرن‌ها، بشر ستمدیده در آرزوی دیدن آن است. حجت‌الاسلام اسماعیلی با اشاره به امتیازات امیرالمؤمنین(ع)، بیان داشت: از بین تمام امتیازات و ویژگی‌های برتر آن حضرت، خصلت بندگی و عبودیت و سپس منش عدالت محوری و مهر و محبت به تمام شهروندان و عدم تبعیض نسبت به گروه‌ها و طبقات فرهنگی و قومی و اقتصادی و تعامل نیکو با مخالفان فکری و سیاسی رمزهای اساسی در زندگی جاوید و حضور همیشه در فکر و اندیشه و زندگی معتقدان به اوست. وی یادآور شد: حضرت امیر(ع) به فرماندارش در مصر نیز روش اداره زندگی سیاسی و اجتماعی مردم را چنین فرمان داد «وأشعر قلبک الرحمة للرعیة والمحبة لهم و اللطف بهم ولاتکونن علیه سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق»، قلبت باید کانون عشق‌ورزی به مردم باشد و با آنان مهربان باشی و چونان گرگ درنده به جانشان نیفتی، زیرا این مردم یا با تو در دین اشتراک دارند و یا در انسانیت. مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع) با اشاره به تقسیم سه گانه عبادت کنندگان از منظر امام علی(ع)، اظهار داشت: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار» گروهی از مردم بندگی و عبادت را نوعی داد و ستد می‌دانند و با خدا وارد معامله می‌شوند؛ یعنی از این کار به عنوان ابزار و وسیله کسب درآمد و به دست آوردن منفعت، اعم از دنیوی و یا اخروی، مثل بهشتی شدن استفاده می‌کنند. وی ادامه داد: «وان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید»، گروهی از ترس و وحشت و برای جلوگیری از فرو افتادن در آتش خشم و غضب خداوند او را عبادت می‌کنند؛ که این نیز عبادتی بی‌ارزش و از نوع ترس آدم‌های ضعیف از قوی است، «وان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار» گروهی دیگر عبادتشان سپاسگزاری از خداوند در برابر نعمت‌های فراوانی است که به آنان عنایت فرموده است. حجت‌الاسلام اسماعیلی بیان داشت: گویا قسمت سوم از این سخن حکیمانه شرح حال آزادمردانی رهاشده از همه قیود و بندها است که می‌توانند عبادتی بی‌پیرایه و بدون منفعت و خالصانه داشته باشند که او خودش مصداق روشن و برتر این میدان است. وی با بیان اینکه حضرت امیر(ع) جزو گروه سوم بوده‌اند، افزود: علی در عبادت آن گونه در اوج قرار دارد که دشمنانش حتی نتوانسته‌اند در برابر آن جبهه‌گیری کنند، بنابراین عامل و رمز دوم جاودانگی آن حضرت، اجرای عدالت و حفظ حقوق فردی و اجتماعی در دوران حکومت پنج ساله بود، نگاه آن حضرت به کرسی قدرت و اداره زندگی سیاسی و اجتماعی افراد جامعه نگاهی تحقیر آمیز است و برای آن ارزشی قایل نیست مگر با یک شرط و آن اداره جامعه بر اساس و میزان عقل و حق که نتیجه آن همان عدالت است. این مدیر پژوهشی در پایان خاطرنشان کرد: انسانی که از صافی‌های الهی عبور کند و به مقام عبودیت خالصانه برسد، یقیناً دروغ نمی‌گوید و دست به حقوق دیگران نمی‌گشاید و بر سفره عدالت می‌نشیند، بندگی خالصانه و متواضعانه انسان را از کژی‌ها و انحراف‌ها دور و توفیق خوب بودن و درست کار بودن را در وی تقویت می کند و این چنین بود که علی(ع) در تاریخ ماند و هر روز نیاز به او محسوس‌تر می‌شود.

493 فتوای جدید رهبر معظم انقلاب

تازه‌ترین فتواهای آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهان که حاوی موضوعاتی چون ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکت‌هاى صهیونیستى، بهائیت، احضار روح، زمین مصادره‌ای، اضافه‌کاری، موسیقی و... است، منتشر شد. به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، تازه‌ترین فتواهای آیت الله العظمی خامنه‌ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهان که حاوی مهمترین مسائل مبتلابه روز مردم و موضوعاتی همچون استفاده از ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکت‌هاى صهیونیستى، بهائیت، احضار روح، زمین مصادره‌ای، اضافه‌کاری، موسیقی و... و همچنین موضوعات سنتی می‌باشد، منتشر شد. این فتاوی اخیراً به‌صورت پراکنده در سایت مقام معظم رهبری منتشر شده که خبرگزاری تسنیم آن را یک‌جا تقدیم خوانندگان عزیز می‌نماید: احکام تقلید یادگیرى احکام 1. اگر شخصى بر اثر نیاموختن احکام، مرتکب حرام یا ترک واجب شود، گناهکار است. اعمال عامى بدون تقلید 2. اگر اعمال شخصى که اهل تقلید نبوده است موافق احتیاط یا مطابق واقع یا فتواى مجتهدى باشد که وظیفه‌اش تقلید از او مى‌‌باشد، محکوم به صحّت است. جاهل قاصر و مقصّر 3. جاهل مقصّر کسى است که متوجه جهل خود بوده و راه رفع آن را نیز مى‌‏داند، ولى در آموختن احکام کوتاهى ‏کند. و جاهل قاصر کسى است که متوجه جهل خود نبوده و یا راهى براى رفع آن ندارد. معیار تعیین موضوعات احکام 4. معیار در تعیین موضوعات احکام، تشخیص خود مکلّف و یا اقامه دلیل شرعى بر آن، براى او مى‌باشد. تکلیف مقلدین مقام معظم رهبرى (دام ظله) 5. کتاب اجوبة الاستفتائات (احکامِ عبادات و معاملات به‌صورت پرسش و پاسخ)، مناسک حجّ و جزوه‌ راهنماى فتاوا (برخى از مواردى ‏‏‏که نظر مقام معظم رهبرى (دام‌ ظله) با فتاواى حضرت امام خمینى(ره) تفاوت دارد) چاپ شده و در دسترس همگان ‏‏مى‌‏باشد؛ و در مسائلى که علم به اختلاف فتوا ندارید، مى‌توانید به رساله حضرت امام (قدّس‌ سرّه) مراجعه نموده یا به‌صورت کتبى یا ‏‏شفاهى ‏و یا از طریق اینترنت استفتا نمایید.‏ تصدى بیان فتوا 6. کسى که در نقل فتوا گرفتار خطا و اشتباه مى‌‌شود، جایز نیست متصدى این کار شود. تقلید اعلم 7. در صورت تعدد فقهاى جامع‌الشرایط و اختلاف آنان در فتوا، بنا بر احتیاط واجب باید از اعلم تقلید شود. تعریف عادل 8. عادل کسى است که پرهیزگارى او به‌حدى رسیده باشد که از روى عمد مرتکب گناه نشود. عدول به مرجع دیگر 9. عدول از مجتهد زنده، به دیگرى بنابر احتیاط واجب جایز نیست، مگر اینکه اعلم یا محتمل‌ الاعلمیه باشد. تبعیض در تقلید 10. در صورت وجود چند مجتهد مساوى‌، تبعیض در تقلید مانع ندارد. تقلید ابتدایى از میت 11. تقلید ابتدایى از مجتهد میّت یا بقاء‏ بر تقلید او باید بر اساس تقلید از مجتهد زنده و به‌احتیاط واجب اعلم باشد. 12. بنابر احتیاط واجب تقلید ابتدائى از مجتهد متوفّى جایز نیست. بقاء بر تقلید میّت 13. بقاء بر تقلید میت حتى در مسائلى که تاکنون مکلف به آنها عمل نکرده، جایز و مجزى است. عدول از مجتهد زنده به میّت 14. بقاء‏ بر تقلید میّت تا وقتى که در مسأله‌اى به مجتهد زنده عدول نشده جایز است، ولى پس از عدول، رجوع مجدد به میّت بنابر احتیاط واجب در آن مسأله جایز نیست. احکام ولایت فقیه ولایت فقیه 15. ولایت فقیه به‌معناى حاکمیّت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌باشد. اطاعت از ولىّ فقیه 16. در مسائل مربوط به اداره کشور اسلامى و امورى که به عموم مسلمین ارتباط دارد، نظر ولىّ امر مسلمین باید اطاعت شود. ولى در مسائل فردى محض، هر مکلفى باید از مرجع تقلید خودش پیروى نماید. عدم اعتقاد به ولایت فقیه 17. عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، موجب ارتداد و خروج از اسلام نیست. اجراى حدود در زمان غیبت 18. اجراى حدود در زمان غیبت واجب است، و ولایت بر آن مختص ولىّ امر مسلمین مى‌‌باشد. احکام طهارت تطهیر فرش با آب لوله‌کشى‌ 19. در تطهیر فرش با آب لوله‌کشى، جدا شدن آب غساله از آن لازم نیست، بلکه بعد از برطرف شدن عین نجاست، به‌مجرد رسیدن آب به محل نجس و حرکت غساله از جاى خود به‌وسیله کشیدن دست یا چیز دیگرى بر فرش در هنگام اتصال آب، طهارت حاصل مى‏شود. تطهیر توسط زمین 20. کسى که بر اثر راه رفتن روى زمین، کف پا یا کفش او با نجاستى تماس یافته و نجس شده است، هرگاه تقریباً به‌قدر 10 قدم روى زمین خشک و پاک راه برود کف پا یا ته کفشى که نجس شده است پاک مى‌شود، مشروط به اینکه عین نجاست برطرف شده باشد. مطهر نبودن آسفالت 21. زمین‌ آسفالت و یا آغشته به قیر، پاک کننده کف پا یا ته کفش نیست. تطهیر توسط آفتاب 22. تابیدن آفتاب باعث طهارت زمین و همه اشیاء غیرمنقول از قبیل ساختمان و چیزهایى که در آن به‌کار رفته مانند چوب، در، پنجره و مانند آن مى‏شود، به‌شرطى که عین نجاست قبلاً از آنها زائل شده باشد و در موقع تابش آفتاب، ‏تر باشند و به‌وسیله آفتاب خشک شوند. داروى الکل‌دار 23. اگر انسان بداند الکلى که در دارو به‌کار رفته است از نوع خوراکى بوده و در اصل مایع و مسکر بوده است، بنابر احتیاط آن دارو نجس است و اگر نمى‌‌داند، پاک است. بقاء رنگ خون 24. اگر بعد از شستن لباس آلوده به خون، عین خون نباشد و فقط رنگ آن باقى مانده باشد، پاک است. خون تخم‌مرغ 25. لکه خون در تخم‌مرغ پاک است، ولى خوردنش حرام است. خون منجمدشده در دهان 26. غذایى که با خون منجمدشده در لثه تماس یافته، پاک است و خوردنش اشکال ندارد. پوست‌هاى کوچک 27. به‌طور کلّى پوست‌هاى کوچک بدن که موقع افتادنشان رسیده، اگرچه آنها را بکنند پاک است ولى بنابر احتیاط واجب باید از پوستى که وقت افتادنش نرسیده و آن را کنده‌اند اجتناب کنند. فضله پرندگان 28. فضله پرندگان ــ چه حلال‌گوشت باشند و چه حرام‌گوشت ــ پاک است. اهل کتاب 29. اهل کتاب ذاتاً پاک هستند. گوشت‌هاى وارداتى از کشورهاى غیراسلامى 30. گوشتى که از کشورهاى غیراسلامى وارد مى‌‌شود اگر تذکیه شرعى آن احراز نشود، خوردن آن حرام است ولى از نظر طهارت، اگر یقین به عدم تذکیه آن نباشد، پاک است. اطلاع دادن از نجس 31. اگر مهمان یکى از اثاثیه‌هاى میزبانش را نجس کند اطلاع دادن به او در غیر از خوردنى و آشامیدنى و ظرف‌هاى غذا لازم نیست. افتادن اشیاء مقدس در چاه توالت 32. اگر مثلاً آیاتى از قرآن یا حرزى که محتوى قرآن است در چاه توالت افتاد فقط براى کسى که برایش شرعاً ثابت شده است، رفتن به آن دستشویى جایز نیست و باید صبر کند تا یقین کند حرز پوسیده شده و از بین رفته است و اما براى آنان که نمى‌دانند، تکلیفى نیست و کسى که حرز را انداخته لازم نیست به دیگران بگوید و اگر عسر و حرج است لازم نیست چاه را تخلیه کنند. وسواس 33. از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست اصل بر طهارت و پاکى اشیاء است؛ یعنى در هر موردى که ‏کمترین تردیدى در نجس شدن ‏چیزى حاصل شد، حکم به عدم نجاست مى‌شود.‏ کسانى که داراى حساسیت نفسانى شدیدى در مورد نجاست هستند (به این افراد در اصطلاح فقهى وسواسى ‏گفته مى‌شود) حتى اگر گاهى ‏یقین به نجاست هم پیدا کردند باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردى که ‏نجس شدن یک شىء را با چشمان خود ببینند به‌طورى که ‏اگر فرد دیگرى هم آن را ببیند یقین به سرایت ‏نجاست کند فقط در این موارد باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجراى این حکم در مورد ‏افراد مزبور تا ‏زمانى است که این حساسیت به‌طور کلى از بین برود.‏‏ احکام وضو دفعات شستن اعضاى وضو 34. شستن صورت و دست‌ها بار اول واجب است و بار دوم جایز و بیش از آن غیرمشروع است. تعیین کننده بار اول یا دوم یا بیشتر، قصد وضو گیرنده است، یعنى مى‌تواند به‌قصد بار اول، چند مرتبه آب به روى صورت بریزد. وضوى ارتماسى 35. در وضوى ارتماسى در مورد دست‌ها باید قصد شستن وضوئى آنها هنگام خارج کردن آنها از آب باشد، تا بتوان از این طریق، مسح را با آب وضو انجام داد. مسح سر 36. مسح سر بنا بر احتیاط باید با دست راست انجام شود، ولى کشیدن مسح از بالا به پایین لازم نیست. مسح بر موى مصنوعى 37. اگر موى کاشته شده، قابل برداشتن نبوده و یا ازاله آن مستلزم حرج و مشقّت باشد و با وجود موها، امکان مسح بر پوست سر نباشد، مسح روى همان موها، کافى است. جهل نسبت به مقدار مسح پا 38. شخصى که بر اثر جهل به مسأله، مسح پا را تا برآمدگى روى پا مى‌‌کشیده، اعمالش نسبت به گذشته محکوم به صحّت است ولى بعد از این تا مفصل ساق، مسح نماید. زخم محل مسح 39. شخصى که محل مسح او زخم است اگر نتواند دستِ تر بر آن بکشد باید تیمم کند. ولى اگر بتواند پارچه‏اى روى زخم قرار دهد و بر آن دست بکشد، احتیاط آن است که علاوه بر تیمم، وضو نیز با چنین مسحى انجام دهد. مانعیّت چربى بدن 40. چربى‌‌هاى طبیعى در پوست صورت و موها مانع وضو نیست، مگر به‌قدرى زیاد باشد که مانع رسیدن آب به پوست و مو گردد. مانع نبودن اثر خالکوبى‌ 41. اگر خالکوبى مجرد رنگ باشد و یا در زیر پوست بوده و بر ظاهر پوست چیزى که مانع از رسیدن آب بر آن شود، وجود نداشته باشد، وضو و غسل و نماز صحیح است. حرج در رفع حاجب 42. براى غسل و وضو اگر رفع حاجب حرجى باشد، حکم جبیره مترتب است. وضو قبل از وقت نماز 43. وضو گرفتن براى نماز واجب، اگر نزدیک داخل شدن وقت نماز باشد، اشکال ندارد. قدرت نداشتن بر حفظ وضو 44. کسى که پى‌درپى از او باد خارج مى‌‌شود، در صورتى که نتواند وضوى خود را تا آخر نماز حفظ کند و تجدید وضو در اثناء نماز برایش خیلى دشوار باشد، کافى است براى هر نماز یک وضو بگیرد. وضو با آب‌هاى خنک داخل مسجدالحرام 45. صحت وضو با آب‌هاى خنک مسجدالحرام و اطراف آن که به آشامیدن اختصاص داده‌اند، با شک در اباحه آن براى وضو محل اشکال بلکه منع است. نوشتن کلمات مقدسه بدون طهارت 46. براى نوشتن آیات شریفه و اسامى مقدسه طهارت لازم نیست، ولى براى مسّ آنها طهارت لازم است. مسّ خط بریل 47. اگر قرآن کریم و اسماء طاهره با خط بریل نوشته شود چنانچه نقاط برجسته، علامت حروف باشد، مسّ آنها بدون طهارت جایز است، ولى اگر در نظر عرف آگاه، نوعى خط محسوب شود در مسّ آنها رعایت احتیاط لازم است. مسّ «بسمه تعالى» 48. مسّ «بسمه تعالى» حکم مسّ لفظ جلاله را ندارد. مسّ همزه و چند نقطه (ا...) 49. مسّ همزه و چند نقطه (ا...) که به‌جاى لفظ جلاله نوشته مى‌شود حکم مسّ لفظ جلاله را ندارد. مسّ آرم جمهورى اسلامى 50. اگر آرم جمهورى اسلامى در نظر عرف، اسم جلاله محسوب شود، مسّ آن بدون طهارت جایز نیست. احکام غسل جنابت زن بدون مقاربت 51. اگر زن بدون مقاربت به اوج لذّت برسد و در آن حال از او رطوبتى خارج شود آن رطوبت منى بوده و موجب جنابت مى‌گردد ولى سایر ترشحات پاک مى‌باشد و در صورت شک نیز حکم جنابت را ندارد. رطوبت مشکوک در مردان 52. رطوبتى که در خواب یا بیدارى از مرد خارج مى‌‌شود اگر همراه با شهوت و جستن و سست شدن بدن باشد، حکم منى را دارد ولى اگر حتى یکى از این علائم را نداشته باشد و یا مورد شک باشد، حکم منى را ندارد مگر آنکه از راه دیگرى یقین به منى بودن آن پیدا کند. خواندن سوره‌هاى عزائم در حالت جنابت 53. خواندن آیاتى که سجده واجب دارند، بر جنب حرام است ولى خواندن سایر آیات از این سوره‏ها اشکال ندارد. عبادت با غسل باطل 54. کسى که غسل را مدتى باطل انجام مى‌‌داده مثلاً رعایت ترتیب را نمى‌‌کرده تمام نمازهایى که در حال حدث اکبر خوانده باید قضا کند ولى چنانچه معتقد بوده که غسلش صحیح است روزه‌هایش محکوم به صحّت مى‌‌باشد. حدث اصغر در اثناء غسل 55. حدث اصغر در اثناى غسل به صحّت‏ غسل ضرر نمى‏رساند و لازم نیست که غسل را از نو شروع کند، ولى چنین غسلى کفایت از وضو براى نماز و سایر اعمال مشروط به طهارت از حدث اصغر نمى‏کند. شستن موها در غسل 56. بنا بر احتیاط واجب هنگام غسل باید تمام موها شسته شود. کفایت یک غسل از چند غسل 57. کسى که غسلهاى متعددى اعم از واجب یا مستحب بر ذمّه او باشد، اگر به‌نیت همه آنها یک غسل به‌جا آورد، کافى است؛ و نیز اگر در بین آنها غسل جنابت باشد و به نیت آن غسل کند، از بقیه غسلها کفایت مى‏کند. اگر چه احتیاط این است که همه آنها را نیّت نماید. جهل به وجوب غسل 58. کسى که به‌خاطر جهل به وجوب غسل، مدتى در حالت جنابت بوده است قضاى نمازهایى که در حال جنابت خوانده است بر او واجب مى‌‌باشد و نیز قضاى روزه هم در صورتى که مى‌‌دانسته جنب است ولى جاهل به وجوب غسل براى روزه گرفتن بوده است، بر او واجب است. احکام بانوان خون قبل از نُه‌سالگى دختر 59. خونى که دختر قبل از نُه‌سالگى ببیند علامت شرعى بلوغ دختر نیست و حکم حیض را ندارد هرچند صفات آن را داشته باشد. خون زن با برداشتن رحم 60. اگر رحم زنى را در اثر بیمارى و عمل جراحى برداشتند و خون ببیند اگر خون جراحت باشد مثل سایر خون‌هایى است که از جراحت مى‌باشد و در غیر این صورت ممکن است خون حیض و یا استحاضه باشد. غسل جنابت در زمان حیض 61. صحّت‏ غسل جنابت در حال حیض مورد اشکال است. استحباب برخى از عبادات در موقع نماز براى حائض 62. مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نماید و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگیرد و در جاى نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعا و صلوات و تلاوت قرآن شود و در این وقت تلاوت قرآن مکروه نیست. احکام تیمّم مقدار واجب مسح در تیمم 63. در مسح پیشانى هنگام تیمم باید کف دست تا سر انگشتان بر پیشانى کشیده شود و نیز نسبت به پشت دست، باید مسح دست تا سر انگشتان باشد. طهارت اعضاء تیمم 64. بعید نیست که طهارت اعضاء تیمم شرط نباشد، ولى احتیاط این است که در صورت امکان پیشانى و پشت دست‌ها پاک باشد. اشیایى که تیمم بر آنها صحیح است 65. تیمم بر آنچه از زمین محسوب شود مانند سنگ گچ و سنگ آهک، صحیح است. و بعید نیست که تیمم بر گچ و آهک پخته و آجر و امثال آنها نیز صحیح باشد. شک در کفایت وقت براى غسل یا وضو 66. اگر انسان نداند فرصتى که از وقت نماز باقى مانده است به‌اندازه نماز با غسل یا وضو هست یا نه، باید تیمم کند و نمازش را بخواند. تکرار تیمم بدل از غسل 67. شخص جنبى که از غسل کردن معذور است، پس از آن که تیمم بدل از غسل جنابت کرد اگر حدث اصغرى از او سر بزند، تا زمانى که عذر شرعى مجوز تیمم باقى است بنا بر احتیاط واجب باید براى اعمال مشروط به طهارت، تیمم بدل از غسل نماید و وضو هم بگیرد، و اگر معذور از وضو باشد باید تیمم دیگرى بدل از وضو نماید. معذور از وضو و تیمم 68. کسى که نه وضو برایش ممکن است و نه تیمم، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را در وقت بدون وضو و تیمم بخواند و بعد از وقت با وضو یا تیمم قضا کند. احکام نماز حضور قلب در نماز 69. به کتب مربوطه از جمله اسرار الصلوة حضرت امام «قدس سره» مراجعه شود. وقت نماز دخول وقت 70. هر زمان که انسان اطمینان به دخول وقت پیدا کرد مى‌تواند نماز بخواند. اعلام اوقات شرعى از طریق جدول‌ها و رسانه‌ها 71. اگر از زمان اعلامى توسط جدول‌ها و رسانه‌هاى گروهى اطمینان به دخول اوقات شرعى پیدا شود کافى است، در غیر این صورت باید صبر شود تا اطمینان حاصل گردد. شب‌هاى مهتابى 72. فرقى بین شبهاى مهتابى و غیرمهتابى در طلوع فجر، وقت فریضه صبح و وجوب امساک براى روزه گرفتن نیست، هرچند احتیاط در این زمینه خوب است. وقت نماز عصر 73. وقت نماز عصر تا غروب آفتاب است. خواندن نماز برخلاف ترتیب 74. شخصى که نماز عصر را پیش از نماز ظهر و یا نماز عشا را پیش از نماز مغرب خوانده چنانچه بر اثر اشتباه و غفلت بوده و بعد از تمام شدن نماز متوجه شود، نمازش صحیح است و اگر عمداً بوده، باطل است. قبله تشخیص قبله 75. نمازگزار، باید علم به جهت قبله داشته باشد و شهادت دو فرد عادل که از روى نشانه‌هاى حسّى شهادت دهند نیز کفایت مى‌کند و اگر این دو ممکن نبود، تمام تلاش خود را به کار برده و طبق گمانى که به دست مى‌آورد عمل مى‌کند، حال اگر از طریق معتبرى، جهت قبله را تعیین و به آن سمت نماز خواند و بعد فهمید اشتباه کرده، در صورتى که انحراف او تا 90 درجه باشد، نمازش صحیح است و اگر بیشتر از این مقدار باشد در صورتى که وقت نماز نگذشته، باید اعاده کند و اگر وقت گذشته، قضا ندارد. تشخیص قبله از راه قواعد علمى 76. اگر از قواعد علمى اطمینان به جهت قبله حاصل شود کافى ‌است. اعتماد به قبله‌نما و محراب مساجد و قبور مسلمین 77. اعتماد به قبله‌نما در صورتى که موجب اطمینان براى مکلّف شود، صحیح است و باید طبق آن عمل گردد، و در غیر این صورت مى‏‌توان بر اساس محراب مساجد و قبور مسلمین جهت قبله را تشخیص داد. مکان نمازگزار فاصله زن و مرد 78. بنا بر احتیاط واجب لازم است بین زن و مرد در حال نماز، حداقل یک وجب فاصله باشد که در این صورت اگر زن محاذى مرد یا جلوتر از مرد باشد، نماز هر دو صحیح است. رعایت این احتیاط در مسجدالحرام لازم نیست. سجاده و مهر منقش 79. نماز روى سجاده منقش و سجده بر مهر منقش فى‌نفسه اشکال ندارد، ولى اگر به‌گونه‏اى باشد که بهانه به دست کسانى دهد که تهمت به شیعه مى‏‌زنند، تولید آن و نماز خواندن بر آن جایز نیست. و نیز اگر موجب تفرق حواس و از بین رفتن حضور قلب در نماز شود، کراهت دارد. نماز در مکانى که موسیقى پخش مى‌شود 80. در مکانى که موسیقى حرام پخش مى‌‌شود اگر نماز خواندن مستلزم گوش‌دادن به موسیقى باشد، توقف در آنجا جایز نیست، ولى نماز محکوم به صحّت‏ است. احکام مسجد تعریف مسجد جامع 81. مسجد جامع مسجدى است که در شهر براى اجتماع همه اهل شهر بنا شده و اختصاص به گروه خاصى ندارد. نجس کردن مسجد محوشده 82. مسجدى که به‌کلى محو شده یا به‌جاى آن بناى دیگرى ساخته شده و امیدى هم به بازسازى آن نیست، معلوم نیست که نجس کردنش حرام باشد گرچه احتیاط در نجس نکردن آن است. اجرای سرود همراه با موسیقى در مسجد و امثال آن 83. اجراى سرودهاى انقلابى و مانند آن همراه با نغمه‏هاى موسیقى در مکان مقدس و در مناسبت‌هایى که آن را اقتضا مى‏کند، اشکال ندارد مشروط به اینکه با احترام آن مکان منافات نداشته باشد و در مکان‌هایى مثل مسجد مزاحم نمازگزاران نباشد، ولى پخش موسیقى لهوى مضلّ عن سبیل الله به‌طور مطلق جایز نیست. پخش موسیقى از مسجد 84. مسجد جایگاه خاصى دارد و اگر پخش موسیقى در آن منافى با حرمت مسجد باشد، حرام است، حتى اگر موسیقى غیرحرام باشد. انجام ورزش و امثال آن در مسجد 85. از انجام ورزش و هر کارى که با قداست و شئون مسجد منافات دارد اجتناب شود. اطعام عروسى در مسجد 86. غذا دادن به دعوت شدگان در مسجد فى‌نفسه اشکال ندارد. ورود کفار به مساجد 87. ورود کفار به مسجد الحرام شرعاً ممنوع است و در سایر مساجد نیز اگر هتک و بى‏‌احترامى مسجد شمرده شود، جایز نیست، بلکه در سایر مساجد نیز مطلقاً وارد نشوند. تخریب مسجد 88. تبدیل و تخریب مسجد جایز نیست، مگر اینکه ضرورت غیرقابل چشم‌پوشى در بین باشد. لباس و بدن نمازگزار نماز در لباس یا مکان متعلق خمس 89. شخصى که در لباسى یا مکانى که خمس به آنها تعلق گرفته و خمسش داده نشده نماز خوانده اگر جاهل به تعلق خمس بوده و یا جاهل به حکم تصرف در آن مال بوده، نمازهایى که خوانده صحیح است. نماز با کمربند چرمى وارداتى از کشورهاى غیراسلامى 90. کمربندهاى چرمى که از کشورهاى غیراسلامى وارد مى‌‌شود اگر انسان نداند که چرم طبیعى است یا مصنوعى، پاک است و نماز با آن اشکال ندارد، ولى اگر طبیعى بودن آن احراز شود و شک در این باشد که آیا از حیوانى است که تذکیه شرعى شده یا نه، نجس نیست، ولى نماز با آن باطل است، و در صورتى که نمازهاى قبلى را در حال جهل به مسأله خوانده است، قضاى آنها واجب نیست. همراه داشتن پَر پرندگان در نماز 91. پر تمام پرندگان پاک است، ولى در صورتى که پر، از پرندگان حرام‌گوشت باشد، همراه داشتن آن در نماز موجب بطلان است. ظاهر شدن موى زن در نماز 92. در صورتى که هنگام نماز، موى زن سهواً ظاهر شود و به‌مجرّد اطلاع آن را بپوشاند، نمازش صحیح است. پوشش پاى زن در نماز 93. زن باید در حضور نامحرم تمام پاى خود را در نماز بپوشاند ولى اگر نامحرم نباشد پوشاندن پا تا مفصل ساق لازم نیست. پوشاندن موهاى مصنوعى در نماز و غیره 94. براى زنان پوشاندن موهاى مصنوعى در نماز واجب نیست، ولى در برابر نامحرم (چه در حال نماز و چه غیر نماز) بنا بر احتیاط واجب باید آن را بپوشانند. نماز با حلقه طلا براى مردان 95. به دست کردن حلقه و انگشتر طلا براى مردان حرام است و بنا بر احتیاط واجب نماز با آن باطل است. طلاى سفید براى مردان 96. اگر جنس طلاى سفید، طلا باشد که بر اثر مخلوط کردن ماده‌اى رنگ آن سفید شده است استفاده از آن براى مردان حرام است ولى اگر جنس آن پلاتین است یا عنصر طلا در آن به‌قدرى کم است که عرفاً به آن طلا نمى‌گویند، مانع ندارد. روکش طلا براى دندان مردان 97. گذاشتن روکش طلا یا پلاتین روى دندان براى مردان اشکالى ندارد، ولى پوشاندن دندان‌هاى جلو با طلا اگر به‌قصد زینت باشد، خالى از اشکال نیست. لباس شهرت 98. لباس شهرت لباسى است که پوشیدن آن براى شخص به‌خاطر رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودن آن و یا علل دیگر مناسب نیست به‌طورى که اگر آن را در برابر مردم بپوشد توجه آنان را به خود جلب نموده و انگشت‌نما مى‌شود پوشیدن چنین لباسى بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، ولى نماز خواندن با آن اشکال ندارد. اذان و اقامه شهادت ثالثه 99. گفتن «أشهد أنّ علیاً ولی الله» در اذان و اقامه به‌عنوان شعار تشیع خوب و مهم است و باید به‌قصد قربت مطلقه گفته شود، ولى جزو اذان و اقامه نیست. پخش اذان از بلندگوى مسجد و غیر آن 100. پخش اذان، به‌نحو متعارف، براى اعلام وقت نماز، به‌وسیله بلندگو، اشکال ندارد ولى پخش آیات قرآنى و دعا و غیر آن اگر موجب اذیّت همسایگان شود، جایز نیست. واجبات نماز کیفیت خواندن قرائت نمازهاى جهریه براى زنان 101. زن‌ها مى‌توانند حمد و سوره نمازهاى صبح، مغرب و عشاء را بلند یا آهسته بخوانند، ولى اگر نامحرم صدایشان را بشنود بهتر است آهسته بخوانند. غلط در نماز 102. شخصى که کلمه یا اعراب یا حرکتى را در نماز غلط مى‌‌خواند اگر عامد یا جاهل مقصر باشد، نماز باطل است، و الّا صحیح است. البته اگر نمازهاى گذشته را با اعتقاد به صحّت‏، به‌صورت مذکور خوانده باشد، در هر صورت قضاى آنها واجب نیست. مقصود از ذکر 103. هر عبارتى که متضمّن ذکر خداوند عزّ وجلّ باشد، ذکر محسوب مى‌‌شود و صلوات بر محمّد وآل محمّد (علیهم افضل صلوات الله) از بهترین ذکرهاست. قصد سوره معیّن هنگام گفتن بسم الله 104. در نماز لازم نیست بسم الله الرحمن الرحیم به‌نیت سوره معینى گفته شود. سجده و تیمم بر سیمان و موزائیک 105. سجده و تیمم بر سیمان و موزائیک اشکال ندارد، گرچه احوط ترک تیمم بر آنها است. سجده بر دستمال کاغذى 106. اگر دستمال کاغذى از چوب یا گیاه ــ غیر از پنبه و کتان ــ ساخته شده، سجده بر آن مانع ندارد. سجده بر فرش در مساجد اهل سنّت 107. در مساجد مکه و مدینه اگر با فریضه تقیّه منافات نداشته باشد باید بر چیزى که سجده بر آن صحیح است سجده کرد. مانعیّت چرک روى مهر 108. اگر چرک روى مهر به‌قدرى باشد که بین پیشانى و مهر حائل باشد، سجده و نماز باطل است. زیاد کردن سجود 109. شخصى که متوجه شده پیشانى‌اش به‌طور کامل روى مهر نیست و سر را بلند کرده و دوباره روى مهر گذاشته اگر این عمل در اثر جهل یا فراموشى و فقط در یکى از دو سجده یک رکعت بوده، نمازش صحیح است ولى اگر با علم و عمد بوده و یا در دو سجده یک رکعت بوده، نمازش باطل است. برخورد مکرّر پیشانى به مهر 110. اگر موقع سجده، پیشانى بدون اختیار دو مرتبه به مهر برخورد کند، یک سجده محسوب مى‌شود. شنیدن آیه سجده از رادیو و امثال آن 111. با شنیدن آیه سجده از ضبط صوت یا صدا و سیما، سجده واجب مى‌‌شود. مبطلات نماز خنده در نماز 112. خنده با صدا (قهقهه) در صورتى که عمداً باشد، نماز را باطل مى‌‌کند. کم و زیاد کردن جاهلانه اجزاى نماز 113. اگر شخصى به‌واسطه ندانستن مسأله چیزى از اجزاء نماز را کم یا زیاد کند اگر آن جزء رکن نباشد و او در یادگیرى مسأله کوتاهى نکرده باشد نمازش صحیح است و اگر در یادگیرى مسأله کوتاهى کرده، بنابر احتیاط واجب نماز باطل است. دعاى غیرعربى در نماز 114. دعا به زبان فارسى و یا هر زبان دیگر در نماز مانعى ندارد، خواه نماز واجب باشد یا مستحب و خواه در قنوت باشد یا غیر قنوت. نماز قضا ترتیب در قضاى نماز 115. در نماز قضا رعایت ترتیب لازم نیست، آرى ترتیب بین ظهر و عصر و نیز بین مغرب و عشاء از یک روز باید رعایت شود. شک در مقدار نماز و روزه قضا 116. قضاى نمازها و روزه‌هایى که انسان یقین دارد پس از رسیدن به سن بلوغ شرعى نخوانده است، واجب است و نسبت به مقدار مشکوک وظیفه‌اى ندارد. نماز قضاى پدر و مادر 117. قضاى نماز و روزه پدر بر پسر بزرگ واجب است و نیز بنا بر احتیاط واجب قضاى نماز و روزه مادر بر او واجب است. 118. در صورتى که پسر بزرگ، قبل از اینکه قضاى نماز و روزه پدر و مادر فوت شده‌‌ خود را انجام دهد بمیرد، قضاى مذکور بر پسر یا برادر او واجب نمى‌‌شود. 119. منظور از پسر بزرگ، پسر بزرگى است که هنگام وفات پدر زنده باشد هرچند او ــ به‌علت اینکه پسر اول قبل از پدر فوت کرده است ــ پسر اول پدر نباشد. 120. اگر ترک نماز پدر یا مادر بر اثر طغیان باشد، قضاى آنها بر پسر بزرگ واجب نیست. ولى احتیاط در انجام قضاى آنها ترک نشود. نماز جماعت نماز فرادا هنگام جماعت 121. اگر هنگام برپایى نماز جماعت‌، خواندن نماز فرادا موجب تضعیف نماز جماعت و اهانت و بى‌احترامى‏ به امام جماعتى که مردم اعتماد به عدالت او دارند، محسوب شود، جایز نیست. طریق احراز عدالت امام جماعت 122. از هر راهى که اطمینان به عدالت امام جماعت حاصل شود، اگر چه با اقتداى عدّه‌اى از اهل بصیرت و صلاح باشد، کافى است بلکه حُسْن ظاهر نیز کفایت مى‌کند و در صورتى که عدالت محرز بوده، شک و تردید فعلى مانع اقتدا نیست. امامت شخصى که خود را عادل نمى‌‌داند 123. امامت شخصى که خود را عادل نمى‌‌داند براى کسانى که او را عادل مى‌‌دانند، اشکال ندارد و جماعت صحیح است و مى‌‌تواند قصد امامت نکند و در این صورت نیز هم نماز او صحیح است و هم نماز مأمومین. امامت کسى که نمى‌‌تواند غسل کند 124. شخصى که از غسل معذور است، مى‏تواند با تیمم بدل از غسل امام جماعت شود و اقتدا به او اشکالى ندارد. امامت ناقص‌العضو 125. اگر دست یا پاى شخصى به‌طور کامل قطع یا فلج شده باشد، امام جماعت شدن او محل اشکال است ولى قطع بعض انگشتان دست یا پا حتى انگشت شست، مضرّ به امامت جماعت نیست. امامت زن 126. امامت زن در نماز جماعت فقط براى زنان جایز است. اقتدا به غیرروحانى 127. با دسترسى به روحانى به غیرروحانى اقتدا نکنند و در صورت عدم دسترسى، اقتدا به غیرروحانى واجد شرایط اشکال ندارد. اقتدا به امام جماعتى که صحت قرائت او مشکوک است 128. در نماز رعایت نکات و محسنات تجویدى لازم نیست، همین که قرائت امام جماعت نزد اهل لسان صحیح باشد اقتدا به او جایز است و در صورت شک نیز اقتدا صحیح است. اقتدا به اهل سنت 129. اقتدا به نماز جماعت اهل سنّت براى حفظ وحدت اسلامى جایز و صحیح است. وظیفه مأموم موقع قرائت امام 130. در رکعت اول و دوم نمازهاى اخفاتیه واجب است مأموم ساکت باشد و قرائت را ترک کند و مستحب است ذکر بگوید، و در نمازهاى جهریه اگر صوت امام ولو همهمه او را می‌شنود واجب است گوش کند وگرنه مستحب است حمد و سوره را بخواند. جا افتادن سهوى آیه از قرائت امام جماعت 131. اگر امام جماعت آیه‌اى از سوره را نخواند مأموم به‌نحوى ــ هرچند با گفتن ذکر یا خواندن آیه ــ او را متوجه کند و در غیر این صورت باید نمازش را فرادا کند و سوره را بخواند. نماز جماعت در ادارات 132. با توجه به اهمیّت خاص نمازهاى یومیه و تأکید زیادى که بر اقامه نماز در اول وقت شده است و با توجه به ‏فضیلت بسیار زیاد نماز جماعت، مناسب است کارمندان روشى را اتخاذ کنند که بتوانند در خلال ساعات کار ادارى، نماز ‏واجب را به‌صورت جماعت در اول وقت و در کمترین زمان بخوانند، ولى باید به‌گونه‏‌اى مقدمات این کار را فراهم ‏کنند که نماز جماعت در اول وقت وسیله‏‌اى براى به تأخیر انداختن کارهاى مراجعه‌کنندگان نشود.‏ بیان احکام و معارف هنگام اقامه نماز در ادارات 133. بیان احکام و معارف و امثال آن در هنگام اجتماع براى نماز در خصوص ماه مبارک رمضان و سایر ایام‌الله مانع ندارد، مشروط به اینکه حقوق مراجعین تضییع نشود. نماز جماعت دور کعبه 134. در نماز جماعت دور کعبه، نماز کسانى که پشت سر یا دو طرف امام ایستاده‌اند، صحیح است لکن نماز افرادى که روبه‌روى امام قرار دارند، صحیح نیست. نماز استیجارى ترتیب در نماز استیجارى‌ 139. در نماز استیجارى‌، خواندن چند ماه نماز صبح و سپس چند ماه نماز ظهر و عصر و پس از آن چند ماه نماز مغرب و عشاء مانع ندارد مگر آن که در اجاره ترتیب خاصى معیّن شده باشد. نماز آیات وجوب نماز آیات 140. وجوب نماز آیات مختص کسانى است که در شهر وقوع حادثه و یا شهر متصل به آن ــ به‌طورى که عرفاً یک شهر محسوب شوند ــ زندگى مى‌‌کنند. پس‌لرزه 141. هر زلزله‌‏اى، چه شدید و چه خفیف، اگر زلزله مستقلى محسوب شود، نماز آیات جداگانه‌اى دارد. نماز مستحبى شک در رکعات نماز نافله 142. به شک در رکعات نماز نافله اعتنا نمى‌‌شود یعنى مختار است که بناء‌ را بر اقلّ یا اکثر بگذارد مگر اینکه بناء بر اکثر مفسد نماز باشد که در این صورت بناء را بر اقلّ مى‌گذارد. نماز مسافر ابتدا و انتهاى مسافت شرعى 143. مسافت شرعى از آخر شهر مبدأ، تا اول شهر مقصد محاسبه مى‌‌شود. معیارِ آخر شهر 144. تعیین آخر شهر موکول به نظر عرف است. اگر در نظر عرف کارخانه‌‏ها و شهرک‌هاى پراکنده اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را از آخر خانه‏‌هاى شهر باید حساب نمود. حدّ ترخص 145. بنا بر احتیاط، معیار حدّ ترخّص جایى است که هم صداى اذان شهر به آنجا نرسد و هم دیوارهاى شهر دیده نشود، ولى بعید نیست که شنیده نشدن اذان براى تعیین حدّ ترخص کافى باشد. تفاوت طریق رفت و برگشت 146. اگر رفتن کمتر از چهار فرسخ باشد و مسیر بازگشت هم به مقدار مسافت شرعى نباشد، نماز تمام و روزه صحیح است، اگرچه مجموع رفتن و برگشتن به‌اندازه هشت فرسخ شرعى باشد. وطن 147. به‌طور کلّى شخصى که در محلى به دنیا آمده و در آنجا رشد و نموّ کرده است آنجا وطن او محسوب مى‌شود و تا وقتى که از آن مکان اعراض ننموده حکم وطن باقى است و همچنین کسى که به جایى غیر از وطن اصلى خود رفته و قصد زندگى دائمى هرچند براى بخشى از سال در آنجا نموده و با این قصد، مدّتى که عرفاً آن محل را وطن او بدانند، در آن مکان زندگى کرده، آنجا وطن او محسوب مى‌شود و نیز اگر بدون قصد آن‌قدر بماند که عرف، آنجا را وطن او بداند، حکم وطن، مترتّب مى‌شود. همچنین اگر کسى بنا دارد به‌مدّت مثلاً هفت هشت سال به‌طور دائم در جایى به قصد زندگى بماند، آنجا نیز وطن او محسوب مى‌شود وطن اصلى و وطن دوم 148. وطن اصلى جایى است که انسان در آن متولد شده و مدتى در آن بوده و رشد و نمو پیدا کرده است. وطن دوم هم جایى است که مکلّف آن را براى سکونت دائم، ولو براى چند ماه در هر سال، برگزیده است و یا بناى زندگى در آنجا به‌مدت هفت، هشت سال داشته باشد. مدت اقامت براى تحقق وطن جدید 149. کسى که جایى را به عنوان وطن انتخاب مى‌‌کند، اگر به مقدارى که عرفاً صدق کند آنجا را به عنوان وطن اتخاذ کرده است در آنجا بماند، ـ مثلاً دو سه ماه یا کمتر به نحوى که عرفاً اهل آنجا محسوب شود ـ آن محل براى او وطن مى‌‌شود. اعراض از وطن 150. شخصى که قصد مراجعت به وطن اصلى و زندگى در آنجا را ندارد، بلکه قصد عدم مراجعت دارد از وطن اعراض کرده و آنجا برایش حکم وطن را ندارد. تبعیت فرزند از والدین در وطن 151. در صورتى که فرزند در اراده و زندگى تابع پدر باشد، وطنِ پدر، وطن او محسوب مى‌شود و اگر با مادر زندگى مىکند و تابع اوست وطن مادر، وطن او محسوب مى‌شود چه فرزند صغیر باشد یا کبیر. تبعیت از پدر و شوهر در وطن جدید 152. زن مى‏تواند وطن جدید شوهرش را وطن خود قرار ندهد، ولى فرزندان اگر صغیر باشند و در تصمیم‏گیرى مستقل نباشند و یا در این مسأله تابع اراده پدر باشند، وطن جدید پدر، وطن آنها هم محسوب مى‏شود. قصد اقامت ده روز و رفت و آمد تا کمتر از مسافت 153. پس از قصد اقامت ده روز و خواندن یک نماز چهار رکعتى رفت و آمد تا کمتر از مسافت شرعى (5/ 22 کیلومتر) اشکال ندارد لکن اگر از ابتدا تصمیم به رفت و آمد بیش از حدّ ترخّص باشد خروج تا کمتر از مسافت شرعى به میزان 6 یا 7 ساعت در مجموع ده روز مانع ندارد. سفر شغلى 154. اگر در خلال هر ده روز حداقل یک بار براى شغل، سفر انجام شود و این تردّد شغلى حداقل دو سه ماه ادامه داشته باشد، نماز در سفرهاى شغلى ـ غیر از سفر اول و دوم در ابتداى شغل ـ در مبدأ، مقصد و بین راه تمام و روزه صحیح است و در سفرهاى شخصى حکم مسافر را دارد، و اگر ده روز یا بیشتر در یک محلّ اقامت شود، در سفر اول شغلى نماز شکسته و بعد از آن تمام است. مأمور به تحصیل 155. شخصى که از طرف محل کارش مأمور به تحصیل است و هر هفته در این رابطه سفر مى‌‌کند، نمازش تمام و روزه‌اش صحیح است. وطن بودن محل تحصیل 156. محل تحصیل یا کار، حکم وطن را ندارد مگر آن‌که آنقدر آنجا بماند که عرفاً وطن او محسوب شود. عدول در مسأله سفر تحصیلى 157. عدول به مجتهد جامع الشرایطى که سفر براى تحصیل را سفر براى شغل مى‌داند و نماز و روزه را تمام و صحیح مىداند اشکال ندارد ولى تبعیض در این مسأله بین نماز و روزه درست نیست. احکام روزه نیّت روزه 158. وقت نیت براى روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیر معین (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است و وقت نیت روزه مستحبى، از اول شب شروع شده و تمام روز ـ تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد ـ ادامه دارد. 159. اگر شب اول ماه رمضان نیت کند که یک ماه را روزه بگیرد، کافى است؛ ولى بهتر است در هر شب روزه فرداى آن را نیت کند. عسر و حرج 160. اگر روزه را تا حدى ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتیجه آن را افطار نماید، فقط قضا بر او واجب است و کفّاره‏اى ندارد و در مورد تشنگى احتیاط واجب آن است که در بقیه روز امساک نماید. خوف ضرر 161. زنى که بترسد روزه براى خودش و یا براى جنینش و یا براى طفل شیرخواره‌اش به دلیل کم شدن شیر ضرر داشته باشد و خوفش از ضرر، منشأ عقلایى داشته باشد، واجب است روزه را بخورد و اگر بگیرد هم صحیح نیست. قول پزشک 162. اگر شخصى از گفته پزشک اطمینان پیدا کند که روزه براى او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد، روزه گرفتن براى او واجب نیست. مبطلات روزه خون لثه 163. اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود پاک است و خوردنش مبطل روزه نیست. نماز و روزه در حال جنابت 164. نمازهایى را که انسان در حال جنابت خوانده باید قضا نماید و روزه‌ها در صورتى که جاهل به اصل جنابت بوده واصلاً نمى‌فهمیده جنابت چیست، صحیح است ولى اگر جنابت را مى‌دانسته و جاهل به وجوب غسل بوده باید قضاى روزه‌ها را به‌جا آورد ولى کفاره بر او واجب نیست. نسیان غسل جنابت 165. شخصى که در روزه ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت صبح کرده، روزه‏اش باطل است و قضاى روزه ماه رمضان نیز بنا بر احتیاط همین حکم را دارد، ولى در سایر روزه‏‌ها، روزه بر اثر آن باطل نمى‏شود. خروج منى بر اثر ملاعبه 166. اگر روزه‌دار بدون قصد بیرون آمدن منى با خود یا دیگرى بازى و شوخى کند در صورتى که عادت نداشته باشد که در اثر بازى و شوخى منى از او خارج شود ـ اگر چه اتفاقاً منى بیرون آید ـ روزه او صحیح است ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آنجا که نزدیک است منى خارج شود و خوددارى نکند تا خارج گردد روزه‌اش باطل است. حیض شدن در اثناى روزه نذرى 167. اگر زنى در اثناى روزه نذرى معین حائض شود روزه‌اش باطل مى‌‌شود و قضاى آن بعد از طهارت واجب است. غرغره روزه‌دار 168. اگر هنگام غرغره، آب از حلق به پایین رود، روزه باطل مى‏‌شود. فرو بردن خلط 169. فرو بردن خلط تا به فضاى دهان نرسیده اشکال ندارد و اگر به فضاى دهان رسیده بنابر احتیاط واجب نباید فرو ببرد و اگر عمداً فرو برد بنابر احتیاط قضا و کفّاره بر او واجب مى‌شود. دخانیات 170. روزه‌دار به احتیاط واجب باید از انواع دخانیات خوددارى کند و در صورت اضطرار، وجوب روزه ساقط نیست. تزریق آمپول 171. احتیاط واجب آن است که روزه‏دار از استعمال آمپول‌هاى مقوى یا مغذى یا آمپول‌هایى که به رگ تزریق مى‏شود و نیز انواع سرم‌ها و تزریق خون خوددارى کند ولى آمپول‌هاى دارویى که در عضله تزریق مى‌شود و نیز تزریق آمپول براى بى‌حس کردن اشکال ندارد. غسل ارتماسى بر اثر فراموشى یا غفلت 172. اگر شخصى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه‌دار بودن غسل ارتماسى کند، غسل و روزه او صحیح است. افطار قبل از وقت به خاطر تقیه 173. تبعیت از دیگران در افطار روزه قبل از احراز وقت جایز نیست، و اگر از موارد تقیه باشد افطار جایز است، ولى روزه آن روز قضا دارد. افطار قبل از حدّ ترخص 174. مسافرى که به خاطر جهل به مسأله، قبل از رسیدن به حدّ ترخص افطار کرده روزه‌اش باطل، و قضائ آن واجب است ولى اگر از حکم مسأله غافل بوده، کفّاره ندارد. جاهل به مفطر 175. شخصى که نمى‌‌دانسته چیزى مثل خوردن دارو روزه را باطل مى‌‌کند و آن را انجام داده، قضاى روزه بر او واجب است ولى کفاره ندارد. روزه قضا قضاى روزه پدر 176. اگر پسر بزرگ بداند که پدرش روزه قضا داشته و نداند انجام داده یا نه، باید انجام دهد. 177. شخصى که هم خودش روزه قضا دارد و هم قضاى پدر بر اوست، هر کدام را بخواهد مى‌‌تواند اول انجام دهد. نذر روزه گرفتن با داشتن روزه قضا 178. شخصى که قضاء رمضان دارد مى‌‌تواند نذر روزه کند به شرط آن که قصدش این باشد که روزه نذرى را بعد از قضاء رمضان بگیرد. تأخیر قضاى رمضان 179. اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى غیر از مریضى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشد، گرفتن قضاى روزه کافى است اگر چه احتیاط در جمع بین قضا و دادن فدیه (یک مدّ طعام) مى‌‌باشد، ولى اگر عذر، مریضى باشد قضا ساقط است ولى فدیه واجب است. کفاره روزه افطار با حرام 180. شخصى که با چیز حرام روزه‌اش را باطل کرده، کفاره‌اش شصت روز روزه و یا اطعام شصت مسکین است و احتیاط مستحب انجام هر دو است. کفّاره افطار عمدى در ماه رمضان 181. فردى که در ماه مبارک رمضان از روى علم و عمد روزه‌ى خود را نگرفته یا آن را باطل نموده باید 60 روز روزه بگیرد (که 31 روز آن پى در پى باشد) و یا 60 فقیر را اطعام نماید. ناتوانى در اداى کفّاره افطار عمدى 182. شخصى که کفاره به عهده اوست اگر هیچ یک از وظایفى را که مخیّر میان آنهاست نتواند انجام دهد باید به هر تعداد فقیر که قادر است غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بنماید و اگر به هیچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست فقط کافى است که استغفار کند یعنى با دل و زبان بگوید: استغفر الله (از خداوند بخشایش مى‌طلبم) قدرت یافتن بعد از عجز از پرداخت کفاره 183. شخصى که قادر به کفاره روزه نبوده و به استغفار اکتفا کرده ولى بعداً قدرت پیدا مى‌‌کند کفاره بر او واجب نیست ولى احتیاط مستحب در انجام دادن کفاره است. دادن کفاره روزه به سیّد 184. دادن کفاره روزه به سیّد مانع ندارد ولى بهتر (احتیاط مستحب) است که داده نشود. راه ثابت شدن اول ماه رویت هلال با چشم مسلح 185. دیدن هلال با چشم مسلح کافى است. اتحاد افق 186. مقصود از اتحاد افق شهرهایى است که از جهت احتمال رؤیت هلال و عدم احتمال آن یکسان باشند و اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است. روزه مسافر روزه مستحبى در سفر 187. روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که مى‌‏تواند براى برآمدن حاجت سه روز، روزه مستحبى بگیرد و بنا بر احتیاط لازم است چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه باشد. احکام اعتکاف مکان اعتکاف 188. اعتکاف در مسجد جامع و غیر جامع رجائاً اشکال ندارد. احکام خمس سال خمسى و کیفیت محاسبه خمس 189. سال خمسى، قراردادى نیست بلکه یک امر قهرى و واقعى است یعنى تاریخ دریافتِ اولین درآمد، ابتداى سال خمسى هر مکلفى است و در هر سال همان روز سر سال خمسى او مى‌‌باشد و آنچه از درآمدِ بین سال در زندگى مورد نیاز بوده و در حدّ شأن صرف شده خمس ندارد و آنچه تا سر سال خمسى باقى مانده، به اضافه جنس‌هاى مصرفى (از قبیل برنج، نخود و امثال آن) که تا آخر سال مصرف نشده و چیزهاى خریدارى شده که مورد نیاز نبوده یا بیش از حدّ شأن بوده، متعلّق خمس هستند و سر سال خمسى تا مکلّف خمس خود را پرداخت نکرده حق تصرّف در مال متعلَّق خمس را ندارد. البته مهریه، ارث، هدیه، عیدى و پاداش، خمس ندارد. با این وجود اگر در محاسبه‌ى خمس مشکلى وجود داشته باشد، مى‌‌توان به دفتر یا یکى از نمایندگان مجاز مقام معظم رهبرى(دام ظلّه) در امر وجوهات مراجعه و محاسبه کرد. سال شمسى یا قمرى 190. مکلّف مخیّر است که سال خمسى خود را شمسى یا قمرى قرار دهد. تغییر سال خمسى 191. تقدیم و تأخیر سال خمسى جایز نیست مگر با اجازه ولىّ امر خمس و بعد از حساب مدّت گذشته و مشروط است به اینکه موجب وارد شدن ضرر به صاحبان خمس نشود. سال خمسى درآمد زن و شوهر 192. بر زن و شوهرى که حقوق خود را به طور مشترک در زندگى خرج مى‌‌کنند، واجب است هر کدام سال خمسى مستقلى داشته باشند و خمس باقى‌مانده حقوق خود را بپردازد. شخصى که چند سال خمس نپرداخته 193. شخصى که چند سال است که خمس درآمد سالانه خود را نداده است، باید خمس اموالى را که مى‌‌داند متعلق خمس شده بپردازد و در موارد مشکوک با ولىّ امر خمس یا وکیل او مصالحه کند. حقوق‌هاى معوقه 194. حقوق معوقه از درآمد سال دریافت آن محسوب مى‌‏شود و در مقدار زائد بر مخارج آن سال، خمس واجب است. حق سنوات یا پاداش پایان خدمت 195. پولى که پایان خدمت به افراد داده مى‌‌شود اگر قسمتى از حقوق زمان خدمت نباشد، هبه است و خمس ندارد. بازخرید 196. وجوه دریافتى بابت بازخرید، خمس ندارد. حقوق بازنشستگى 197. حقوق بازنشستگى که به کارمند پرداخت مى‌شود جزو درآمد سال وصول است که اگر تا سر سال خمسى صَرف در مؤونه نشود، خمس دارد. درآمد کودکان 198. بنا بر احتیاط بر کودکان بعد از رسیدن به سن بلوغ واجب است که خمس منفعت کسب خود را که قبل از بلوغ به دست آورده‏اند و تا زمان بلوغ بر ملک ایشان باقى مانده است، بپردازند. سپرده حج 199. اصل سپرده اگر از درآمد کسب بوده و خمس آن داده نشده، خمس دارد اما سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده، جزو درآمد سال وصول محسوب مى‌شود که اگر در همان سال، هزینه سفر حج شود، خمس ندارد. حقوق دریافتى نزدیک سال خمسى 200. اگر کارمندى چند روز زودتر از سال خمسى حقوق خود را دریافت کند و تا سر سال خمسى باقى بماند، خمس آن واجب است. سرمایه 201. اگر سرمایه به‌قدرى است که با پرداخت خمس آن، درآمد کسب با بقیه آن وافى به هزینه زندگى او نباشد و یا کسب با بقیّه آن کسب مناسب شأن عرفى او نباشد، خمس ندارد. کالایى که افزایش قیمت پیدا کرده و فروخته نشده 202. کالایى که افزایش قیمت پیدا کرده ولى چون مشترى براى خریدش پیدا نشده تا سال خمسى مانده، در این زمان پرداخت خمس افزایش قیمت واجب نیست، ولى اگر مشترى در اثناء سال بوده و مالک به امید سود بیشتر نفروخته تا سال خمسى رسیده، باید سر سال خمسى‌، خمس افزایش قیمت را بپردازد. لوازم منزل 203. معیار در عدم تعلق خمس به لوازم منزل، صدق عنوان نیاز به آن مطابق با شأن عرفى مناسب با انسان است، هر چند در طول سال از آن استفاده نشود. لوازم التحریر و مواد آرایشى 204. باقى‌مانده از لوازم‌التحریر و لوازم آرایشى و عطر و ادکلن در صورتى که از درآمد سال تهیه شده باشد و عرفاً مالیت داشته باشد، خمس دارد. داروهاى اضافى 205. اگر خرید داروها جهت استفاده از آن در مواقع نیاز باشد و در معرض احتیاج هم باشد در صورتى که تا سر سال خمسى باقى بماند، خمس ندارد. خرید وسایل براى آینده 206. اگر تهیه لوازم زندگى براى آینده، عرفاً جزو مؤونه حساب شود، خمس ندارد. پس‌انداز براى مخارج ضرورى 207. اگر خرید مایحتاج ضرورى زندگى برحسب وضع مالى شخص متوقّف بر پس‌انداز درآمد سال باشد، و بنا دارد در آینده نزدیک (تا چند روز بعد از سال خمسى‌) آن را صرف خرید اشیاء ضرورى کند، در این صورت پرداخت خمس پس‌انداز واجب نیست. کیفیت محاسبه خمس مغازه 208. شخصى که سال خمسى نداشته و مغازه‌اى را براى کسب و کار خریده کافى است خمس قیمت خرید را بپردازد. وام 209. وام خمس ندارد، مگر به مقدارى که اقساط آن از درآمد بین سال پرداخت شده و سر سال خمسى موجود یا تبدیل به سرمایه شده باشد. پول قرض داده شده 210. پرداخت خمس پولى که از درآمد بین سال انسان به دیگرى قرض داده است، در صورتى که سر سال خمسى قابل وصول نباشد واجب نیست، بلکه هنگام وصول واجب مى‏‌شود. پول موجود در صندوق صدقات منازل 211. سر سال خمسى باید خمس پولى که اهل منزل در صندوق صدقات منزل گذاشته‌اند، پرداخت شود مگر آنکه صندوق از مؤسسه‌اى باشد و با صاحب منزل به نحوى قرارداد شده باشد که قراردادن پول در صندوق براى آن مؤسسه قبض، محسوب شود. زمین و مصالح ساختمان 212. زمین و یا مصالح ساختمان که انسان براى مسکن مورد نیاز خریده و سال بر آن مى‌‌گذرد اگر صَرف در ساخت مسکن شود، خمس ندارد. ترقى قیمت زمین 213. شخصى که زمینى خریده و قیمتش زیاد شده، خمس قیمت خرید را ضامن است و با فرض تفاوت چشمگیر نسبت به قیمت فعلى، احوط مصالحه در مقدار تفاوت قیمت است و در صورتى که زمین را به قصد تجارت خریده باشد و هم اکنون مشترى داشته باشد باید خمس قیمت فعلى آن را بپردازد. دادن خمس سال‌هاى گذشته از درآمد سال جدید 214. شخصى که مى‌‌خواهد خمس سال‌هاى گذشته را از درآمد امسال بپردازد، باید خمس این درآمد را نیز بپردازد. خمس و بدهکارى 215. اگر بدهکارى انسان به هزینه‌هاى زندگى سال خمسى او مربوط باشد از درآمد همان سال کسر مى‌شود. مال خارج شده از مؤونه 216. مالى که از مؤونه خارج شده اگر سرمایه کسب و تجارت شود ترقى قیمت آن پس از فروش، متعلق خمس است، ولى اگر قصد تجارت با آن ندارد تا وقتى آن را نفروخته است خمس ندارد و اگر فروخت احتیاط آن است که خمس آن را بدهد اگرچه بعید نیست عدم وجوب خمس. هبه و عیدى 217. خمس هبه و عیدى واجب نیست هر چند احوط این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. ارث 218. ارث خمس ندارد، مگر یقین حاصل شود که خمس به آن تعلّق گرفته و پرداخت نشده است. اعطائى بنیاد شهید 219. پول یا چیزى که بنیاد شهید به خانواده‏‌هاى شهدا هدیه مى‏‌کند، خمس ندارد. حقوق جانبازى 220. آنچه که بنیاد امور ایثارگران به جانبازان عزیز هدیه مى‌کند اگر در مقابل کار نباشد، خمس ندارد و اگر در مقابل کار باشد چنانچه از مخارج سال اضافه آید خمس دارد و حقوقى که جهت پرستارى به همسر ایشان مى‌دهند اگر در قبال کار پرستارى باشد (که اگر پرستارى نکند نمى‌دهند) چنانچه از مخارج سال اضافه آید خمس دارد و در غیر این صورت خمس ندارد. کمک هزینه تحصیلى 221. کمک هزینه تحصیلى خمس ندارد، مگر اینکه شخص، استخدام شده و در قبال تحصیل، حقوق دریافت نماید. ترقى قیمت ارث و هبه 222. ارث و هبه و پول فروش آنها خمس ندارد، هرچند قیمت آنها افزایش یافته باشد، مگر اینکه نگهدارى آنها به قصد تجارت و زیاد شدن قیمت باشد، که در این صورت پس از فروش بنا بر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. مالى که انسان به دیگرى مى‌‌بخشد 223. مالى که انسان به دیگرى مى‌‌بخشد اگر به مقدارى باشد که عرفاً مناسب شأن او و افرادى مثل اوست و نیز بخشش صورى و به قصد فرار از خمس نباشد، خمس ندارد. معدن 224. معادنى که دولت استخراج مى‌‌کند خمس ندارد، ولى معادنى که شخصى یا اشخاصى با مشارکت استخراج مى‌‌کنند، بعد از کم کردن مخارج، سهم هر کدام که به مقدار بیست دینار طلا و یا دویست درهم نقره یا معادل قیمت یکى از آن دو باشد، خمس آن واجب است. یافتن گنج 225. گنجى که شخصى در زمینى که مالک آن است پیدا مى‌‌کند، حکمش تابع مقررات نظام جمهورى اسلامى است. استفاده از اموال پدرى که وجوهات نمى‌‌دهد یا ربا مى‌‌خورد 226. تا وقتى فرزند یقین به حرمت چیزى که مصرف مى‌‌کند ندارد، استفاده‌اش اشکالى ندارد و تحقیق لازم نیست، ولى اگر یقین به حرمت پیدا کند تصرفش در آن مال جایز نیست مگر اینکه جدایى از خانواده و قطع رابطه با آنان براى او حرجى باشد که در این صورت تصرف و استفاده جایز است ولى ضامن زکات و یا مال دیگران که در اموال مورد مصرف او وجود دارد، مى‌‌باشد. تصرف در اموال کسى که وجوهات نمى‌دهد 227. تا یقین به وجود خمس و زکات در عین اموال مورد ابتلا نباشد، تصرّف در آن اشکال ندارد. تصرف در اموال میت قبل از پرداخت خمس 228. اگر میّت وصیت به پرداخت خمس کند و یا ورثه یقین دارند که میت مقدارى خمس بدهکار است، تا خمس او پرداخت نشود، تصرف در اموال او غاصبانه و حرام است و موجب ضمان است. مصرف خمس در ساخت مسجد و... 229. در حال حاضر، سهمین مبارکین(خمس) براى اداره حوزه‌هاى علمیّه مورد نیاز است؛ براى این‌گونه امور، از وجوه برّیّه و کمک‌هاى مؤمنین استفاده شود. ارجاع در امر خمس 230. مقلدین مقام معظم رهبرى‌(دام‌ظله) براى روشن‌شدن وضعیّت خمس اموالشان به دفتر مقام معظم رهبرى(دام‌ظله) یا یکى از وکلاى مجاز معظم‌له در امر وجوه شرعیه مراجعه نمایند. استمهال 231. اگر براى فردى پرداخت خمس به صورت یکجا امکان ندارد، مى‌تواند به دفتر مقام معظم رهبرى(دام‌ظله) یا یکى از نمایندگان مجاز ایشان در وجوه شرعیه مراجعه کند و پس از کسب اجازه، خمس خود را به تدریج بپردازد. بخشش سهمین 232. سهمین مبارکین قابل بخشش نیست. اجازه براى پرداخت حقوق شرعى‌ 233. در زکات خود انسان مى‌‌تواند آن را به فقراى متدین و عفیف بدهد و پرداخت مظالم بنا بر احتیاط محتاج اذن از حاکم شرع است و در خمس ـ اعم از سهم مبارک امام(علیه‌السلام) و سهم سادات کرام ـ واجب است آن را به دفتر مقام معظم رهبرى‌(دام ظله) و یا به یکى از وکلاى مجاز معظم‌له تحویل دهد و یا در پرداخت آن به مستحقین اجازه بگیرد. ملاک سیادت 234. اگر چه منتسبین به پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) از طرف مادر هم از اولاد آن حضرت محسوب مى‌شوند، ولى ملاک ترتّب آثار و احکام شرعىِ سیادت، انتساب از طرف پدر است. احکام زکات ریختن صدقات واجب و مستحب در صندوق کمیته امداد 235. صدقات مستحبّى بهتر است به فقیر عفیف و متدیّن داده شود و نیز مى‌‌توان آنها را در صندوق صدقات ریخت، ولى صدقات واجب باید توسط خود شخص و یا به وسیله وکیل او به فقرایى که مستحق هستند داده شود و در صورتى که انسان بداند که مسئولین کمیته امداد پول‌هاى صندوق‏‌ها را جمع آورى کرده و به فقراى مستحق مى‏دهند، ریختن آن در صندوق‏‌هاى صدقات اشکال ندارد. جنس زکات فطره 236. لازم نیست زکات فطره از قوت غالب داده شود بلکه اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت مى‏‌کند. فطره زن ناشزه 237. فطره زن ناشزه به عهده شوهر است مگر آنکه نان‌خور شخص دیگرى باشد. فطره میهمان 238. میهمانى که فقط شب عید فطر به خانه کسى مى‌‌رود، فطره‌اش به عهده صاحب‌خانه نیست. 239. میهمانى که نان‌خور میزبان محسوب مى‌‌شود اگر زکات فطره خود را با اجازه میزبان و از طرف او بپردازد، از عهده میزبان ساقط مى‏‌شود. دادن فطره به واجب‌النفقه 240. اگر فرزندان فقیر باشند، پدر و مادر باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى‌توان چیزى از زکات فطره را بابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دین و یا مایحتاجى که تأمین آن بر پدر واجب نیست اشکال ندارد. مصرف زکات فطره 241. مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است ولى احتیاط آن است که با وجود فقیر در محل، به مصارف دیگر نرسد. احکام معاملات لزوم معامله معاطاتى 242. بین معامله عقدى و معامله معاطاتى در لزوم، تفاوتى وجود ندارد. تأخیر در پرداخت ثمن 243. در صورتى که در معامله، مشترى ثمن را به موقع پرداخت نکند، فروشنده حق مطالبه مبلغى بیشتر از قیمت معیّن شده مبیع در معامله را ندارد، ولى در صورتى که بر اثر کوتاهى خریدار در پرداخت پول، قدرت خرید فروشنده و ارزش پول پایین بیاید و وى متضرر شود، احوط این است که با مشترى در مقدار مابه‏التفاوت مصالحه کند. گرفتن غرامت به خاطر انصراف از معامله 244. شرط پرداخت مبلغى در صورت انصراف از معامله، اگر در ضمن عقد لازم باشد و یا عقد مبتنى بر آن منعقد شود اشکال ندارد. ولى باید براى این قبیل شرطها که در قیمت مبیع مؤثّر هستند مدّت معیّنى ذکر شود و الا باطل است. تقلب با غیر مسلمان در معاملات 245. دروغ و فریب و تقلّب در معاملات جایز نیست، هرچند طرف مقابل غیرمسلمان باشد. خیار عیب در صورت ممنوعیت انتقال رسمى 246. اگر بعد از معامله آشکار شود که انتقال رسمى مبیع به دیگرى ممنوع است، با فرض این که این امر عرفاً عیب محسوب مى‌‏شود، موجب ثبوت خیار براى خریدار مى‏گردد. بیع نسیه 247. باید در بیع نسیه، مهلت پرداخت ثمن معیّن شود، بنا بر این اگر بدون معیّن کردن مهلت اقساط ثمن، بیع نسیه صورت بگیرد از اساس باطل است، و اگر زمان پرداخت معیّن شود و مشترى پرداخت آن را از موعد مقرّر به تأخیر بیندازد، معامله صحیح است و مجرّد این تأخیر موجب ثبوت خیار براى فروشنده نمى‏شود. بیع سلم 248. در بیع سلم، ثمن باید هنگام عقد بیع، نقد باشد و الا بیع از اساس باطل است. فروش آپارتمان به صورت سلم 249. فروش آپارتمانى که بالفعل موجود نیست به صورت بیع سلم در صورتى که فروشنده صفات آن را به‌گونه‌اى بیان کند که رافع غرر باشد اشکالى ندارد. البته باید شرایط بیع سلم رعایت شود. و اگر فروشنده سر موعد معیّن، توان تحویل دادن را ندارد مشترى حق دارد یا معامله را فسخ نماید و یا صبر نماید تا زمانى که فروشنده آپارتمان را تحویل دهد. خرید و فروش اسکناس 250. فروش اسکناس به مقدار بیشتر از مبلغ آن اگر به قصد جدّى و با غرض عقلایى باشد مثل این که اسکناس‌‏ها از نظر کهنه و نو بودن با یکدیگر فرق داشته و یا داراى علامت‏‌هاى مخصوص بوده و یا نرخ آنها با یکدیگر، تفاوت داشته باشد، اشکال ندارد ولى اگر معامله، صورى و براى فرار از ربا بوده و در واقع براى دستیابى به سود پول باشد، شرعاً حرام و باطل است. تجارت الکترونیکى 251. معامله شرعى حلال با مراعات همه شرایط صحت آن از طریق وسایل الکترونیکى جایز است. فروش چک 252. فروش چک به مبلغ کم‏تر به فرد ثالث جایز نیست لکن به شخصى که مبلغ چک در ذمّه او است، اشکال ندارد. خرید کالاهاى شانسى 254. اگر در خرید کالاهاى شانسى مثل لُپ لُپ، کالا را به حساب خود کالا مى‌خرد اشکال ندارد اگرچه به امید یافتن جایزه باشد. معاملات پنتاگونا، گلدکوئیست، الماس و مشابه آن 255. این عمل صورت شرعى ندارد و اکل مال به باطل است و جایز نیست. خرید از شرکت تجارى که اموال آن مخلوط به حرام است 256. خرید کردن از شرکتى که اجمالاً برخى از اموال آن حرام است در صورتى که همه اموال شرکت مورد ابتلاى خریدار نباشد، اشکالى ندارد. استفاده از اموال کسى که مالش مخلوط به حرام است 257. تا یقین به وجود حرام در اموال مورد ابتلا نباشد، تصرّف در آن اشکال ندارد. خرید اجناس غربى 258. اگر خرید کالاهاى وارداتى از کشورهاى غیراسلامى و استفاده از آنها باعث تقویت دولتهاى کافر و استعمارگر که دشمن اسلام و مسلمین هستند، شود و یا قدرت مالى آنها را براى هجوم به سرزمین‌هاى اسلامى یا مسلمین در سرتاسر عالم، تقویت نماید، واجب است که مسلمانان از خرید و بکارگیرى و استفاده از آنها اجتناب کنند. معامله با شرکت‌هاى صهیونیستى 259. خرید و فروش هرگونه کالاى وارداتى از دولت غاصب اسرائیل حرام است و همچنین خرید و فروش هرگونه کالایى از شرکت‌هاى صهیونیستى و یا شرکت‌هایى که از سود حاصله کمک به دولت غاصب اسرائیل مى‌کنند حرام است.

493 فتوای جدید رهبر معظم انقلاب2

مشاغل معاشرت با بهائیت 260. از هرگونه معاشرت با این فرقه‌ى ضالّه‌ى مضلّه، اجتناب شود. حقوق گرفتن در مقابل تدریس واجب کفایى 261. وجوب تدریس چیزى که یاد دادن آن واجب کفایى است، مانع گرفتن حقوق در برابر تدریس آن نیست، به‌خصوص اگر دریافت حقوق به خاطر حضور در محل مرکز آموزشى و اداره کلاس باشد. اجرت گرفتن براى یاد دادن مسائل شرعى‌ 262. هرچند اجمالاً آموزش مسائل حلال و حرام فى‏‌نفسه واجب است و اجرت گرفتن در برابر آن جایز نیست ولى گرفتن اجرت براى مقدماتى که اصل آموزش احکام متوقف بر آنها نیست و شرعاً هم بر انسان واجب نیستند مانند حضور در مکان خاص، اشکال ندارد. دریافت اجرت براى اقامه نماز جماعت 263. گرفتن اجرت در برابر رفت و آمد یا ارائه خدماتى که انجام آنها بر مکلّف واجب نیست، اشکال ندارد. کار در مؤسساتى که سود آنها به دولت کافر مى‌‌رسد 264. کسب درآمد با کارهاى مشروع فى‏‌نفسه اشکال ندارد هرچند از امورى باشد که درآمد آن به دولت غیراسلامى مى‏‌رسد، مگر زمانى که آن دولت در حال جنگ با اسلام و مسلمین باشد و از نتیجه کار مسلمانان در این جنگ استفاده کند. کار کردن براى کافر 265. کار کردن براى کافر فى‌‌نفسه اشکال ندارد مشروط به اینکه کار حرام و یا خلاف مصالح عمومى اسلام و مسلمانان نباشد. استعمال، تولید و خرید و فروش مواد مخدّر 266. استعمال مواد مخدّر و استفاده از آنها با توجه با آثار سوء‌شان از قبیل ضررهاى شخصى و اجتماعى قابل ملاحظه‌اى که بر استعمال آنها مترتّب مى‌شود حرام است و به همین دلیل کسب درآمد با آنها از طریق تولید، حمل و نقل، نگهدارى، خرید و فروش و غیر آن هم حرام است. خرید و فروش گوشت خوک 268. خرید و فروش گوشت خوک براى استفاده‌‏هاى غذایى انسان جایز نیست هرچند خریدار مسلمان نباشد، ولى اگر داراى منفعت عقلایى حلال و قابل توجهى مانند استفاده از آن براى تغذیه حیوانات و یا بکارگیرى چربى آن در صنعت صابون‏‌سازى و مانند آن باشد، خرید و فروش آن اشکال ندارد. حمل گوشت تذکیه نشده 269. حمل گوشت تذکیه نشده براى کسى که قصد خوردن آن را دارد، جایز نیست اگر چه مشترى آن را حلال بداند. ساخت و خرید و فروش مواد منفجره 270. ساخت و خرید و فروش و استفاده از ترقه و مواد منفجره در صورتى که موجب آزار دیگران باشد و یا تبذیر مال محسوب شود و یا خلاف قانون و مقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، جایز نیست. خرید و فروش آرد 271. اگر نانوا از طرف دولت مجاز در فروش آرد نباشد، جایز نیست آن را بفروشد و خرید آن هم توسط مردم جایز نمى‏‌باشد. پولى که مأمور خرید دریافت مى‌‌کند 272. پرداخت مال توسط فروشنده به مأمور خرید جایز نیست و براى مأمور هم دریافت آن جایز نیست و آنچه را دریافت مى‏‌کند باید به اداره یا شرکتى که مأمور خریدِ آن است، تسلیم کند. اجرت دلال منزل 273. دلاّل حق دارد در برابر راهنمایى و همراهى کردن مشترى براى نشان دادن منزلى که در معرض فروش گذاشته شده، مطالبه اجرت کند، ولى در صورتى که واسطه در انجام معامله نباشد و در این ارتباط نقشى نداشته باشد، حق مطالبه اجرت در برابر تحقّق معامله بین فروشنده و خریدار را ندارد و اگر در این زمینه قانون ومقرّراتى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. آرایشگرى‌ 274. آرایش کردن زنان فى‌‏نفسه و اجرت گرفتن در برابر آن به شرطى که به منظور نشان دادن به نامحرم نباشد، اشکال ندارد. سحر و جادوگرى 275. علم سحر و یادگرفتن آن حرام است مگر آنکه به منظور غرض عقلایى و مشروع باشد. فالگیرى 276. فالگیرى و گرفتن پول در مقابل آن صورت شرعى ندارد. دعا نویسى 277. دعا نویسى اگر بر مبناى دعاهاى وارده از معصومین (علیهم السلام) باشد و همچنین اخذ وجه در مقابل آن اشکال ندارد. هیپنوتیزم 278. اگر به منظور غرض عقلائى و با رضایت طرف مقابل و خالى از ضرر قابل توجه بوده و همراه با کار حرام نباشد، اشکال ندارد. احضار روح و جنّ 279. احضار روح و جنّ اگر براى غرض عقلائى بوده و همراه با امر حرام یا مستلزم آن نباشد اشکال ندارد. صلح لزوم صلح 280. اگر صلح به نحو صحیح محقق شود، نسبت به مصالح هم لازم است و اگر براى خودش حق فسخ قرار نداده، حق رجوع از آن را ندارد. صلح اموال به شرط داشتن حق تصرف 281. اگر شخصى همه دارایى خود را به فرد دیگرى صلح کند به این شرط که تا خودش زنده است در آنها اختیار تصرف داشته باشد، صلح مذکور با این شرط محکوم به صحّت و نفوذ است، بنا بر این فرد صلح‌کننده نه حق فسخ دارد و نه حق انتقال اموال به فرد ثالثى‌، بلکه فقط مى‌‌تواند از اموال استفاده کند. هبه هدیه نسبت به کفار 282. گرفتن یا دادن هدیه به کفّار فى‌نفسه مانعى ندارد. مضاربه شرایط مضاربه 283. عقد مضاربه مختصّ به‌کارگیرى سرمایه در تجارت است و در این عقد شرط است که سهم صاحب سرمایه و عامل، از سود، به صورت کسر مشاع مانند نصف و ثلث و غیره باشد. بلى اگر هر ماه، عامل مبلغى را به عنوان على‌الحساب به صاحب سرمایه در ازاى سهم سود او بپردازد و در پایان مدّت مضاربه نسبت به سود حاصله با یکدیگر مصالحه نمایند، اشکال ندارد و نیز اگر شرط کنند که در صورت بروز خسارت به سرمایه، عامل ضامن باشد، اشکال ندارد. مضاربه با اسکناس و کالا 284. مضاربه با اسکناسى که امروزه رایج است، اشکال ندارد، ولى مضاربه با کالا صحیح نیست. مضاربه در کارهاى تولیدى و خدماتى‌ 285. عقد مضاربه فقط مختص به‌کارگیرى سرمایه در تجارت از طریق خرید و فروش است، و استفاده از آن به عنوان مضاربه در زمینه‏‌هاى تولید و توزیع و خدمات و مانند آن، صحیح نیست. لکن مانعى ندارد که این امور را تحت عنوان عقود شرعى دیگر مثل جعاله و صلح و غیرذلک انجام دهند. مضاربه با بانک‌ها 286. تا زمانى که احراز نشود مضاربه‏‌اى که بانک به عنوان وکیل سپرده‏‌گذاران ادعاى انجام آن را دارد، صورى و به سببى باطل است، آن مضاربه محکوم به صحّت‏ مى‏‌باشد و سودهاى حاصل از آن که به صاحبان اموال مى‏دهد، براى آنان حلال است. مضاربه فاسده 287. در مضاربه فاسده پس از اینکه صاحب سرمایه معامله را اجازه داد تمام سود مال اوست و عامل هیچ چیزى حتى اجرة‌المثل را حق ندارد مگر آنکه جاهل به فساد باشد که مى‌‌تواند اجرت‌المثل را بگیرد. رهن اجرت رهن 288. مرتهن نمى‌‌تواند براى انباردارى و یا حفظ مالى که به عنوان رهن طلب خود از راهن گرفته، اجرت بگیرد، علاوه بر آنکه این کار حیله‌اى براى گرفتن ربا مى‌‌باشد که آن حرام است. رهن گذاشتن ملک دیگرى 289. اگر مدیون، ‌ملک دیگرى را با اذن و اجازه صاحبش بابت دین خود نزد طلبکار رهن بگذارد، اشکال ندارد. اجاره منزل به شرط قرض 290. رهن کامل منزل جایز نیست، ولى اگر منزل اجاره داده شود و در ضمن عقد اجاره، شرط شود که مستأجر مبلغى را به صاحب منزل قرض دهد، اشکالى ندارد. دین و قرض تقاصّ دین 291. اگر بدهکار بدهى خود را انکار کند و یا بدون عذر در پرداخت آن کوتاهى نماید، طلبکار مى‏‌تواند از اموال او تقاص نماید. البته اگر در این زمینه قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. تعریف رباى قرضى و رباى معاملى 292. رباى قرضى‌، مقدار اضافه بر مبلغ قرض است که شرط مى‌‌شود قرض‌گیرنده به خاطر قرضى که مى‌‌گیرد به قرض‌دهنده بدهد. و رباى در معامله عبارت است از فروش کالایى که مکیل و موزون باشد در برابر کالاى همجنس آن به مقدار زیادتر. قرض ربوى 293. قرض ربوى حرمت تکلیفى دارد ولى اصل قرض صحیح است و در موارد اضطرار مى‌‌تواند براى اجتناب از انجام حرام، هنگام قرض کردن، پرداخت ربا را قصد نکند، اگر چه مى‌‌داند که ربا را از او خواهند گرفت. معامله صورى‌ 294. اگر شخصى ملک خود را به مشترى بفروشد به شرط اینکه دوباره آن را از او به قیمت بیشتر بخرد، این معامله ـ چون صورى و وسیله‌اى براى دستیابى به قرض ربوى است ـ حرام و باطل است، البته اگر ملک خود را به طور جدّى و به نحو صحیح شرعى و بدون شرط خرید مجدّد بفروشد و سپس اقدام به خرید نقدى یا نسیه آن به همان قیمت یا بیشتر از مشترى نماید، اشکال ندارد. کارپردازى براى قرض ربوى 295. هر کارى که به نحوى در عقد قرض ربوى یا در انجام و تکمیل آن و یا در تحصیل و دریافت از قرض‌گیرنده دخیل باشد (مثل کاتب و حاسب و بازرس و...)، شرعاً حرام است و انجام دهنده آن کار مستحق دریافت اجرت نیست. احکام افراد نابالغ و عقب‌‌افتاده ذهنی ملاک ممیز بودن 296. ممیّز کسى است که آنچه را عرف، خوب یا بد مى‌‌داند تشخیص دهد و باید در این رابطه، شرایط زندگى کودک و عادات و آداب و سنت‏هاى محلى هم ملاحظه شود و امّا سن تمییز، به تبع اختلاف اشخاص در استعداد و درک و هوش، مختلف است. تکلیف داشتن شخص عقب‌مانده 297. معیار توجه تکالیف شرعى به انسان این است که او شرعاً بالغ و از نظر عرف عاقل باشد، ولى درجات درک و هوش معتبر نیست و دراین رابطه تأثیرى ندارد. علائم بلوغ 298. علائم بلوغ عبارتند از: 1ـ روییدن موى خشن بر شرمگاه 2ـ خروج منى 3ـ کامل شدن 15 سال قمرى در پسر (تقریباً معادل 14 سال و 6 ماه و 17 روز شمسى)، و 9 سال قمرى در دختر (تقریباً معادل 8 سال و 8 ماه و 22 روز شمسى). ولایت و حضانت صغیر 299. ولایت شرعى بر صغیرى که پدرش مرده است با جدّ پدرى اوست، ولى حق حضانتش با مادر او مى‌‌باشد. تصرف ولى طفل در هدایاى او 300. جایز است ولىّ طفل در لباس یا چیزهایى دیگر مثل اسباب‌بازى که به طفل هدیه داده شده با رعایت غبطه و مصلحت او هرگونه که صلاح مى‏داند تصرّف کند. احکام حقوق شکستن قفل سى‌‌دى و خرید و فروش آن 301. شکستن قفل سى دى و تکثیر آن بدون اجازه ناشر اصلى بنا بر احتیاط واجب جایز نیست و نیز استفاده و خرید و فروش سى دى تکثیر شده بدون اجازه ناشر اصلى جایز نیست. تجدید چاپ کتاب 302. مسأله تجدید چاپ کتابهایى که در خارج از جمهورى اسلامى منتشر شده‌‏اند و یا تصویربردارى به طریق افست از آنها، تابع قراردادهایى است که راجع به آنها بین جمهورى اسلامى ایران و آن دولتها منعقد گشته است. و امّا کتاب‌هایى که در داخل چاپ مى‏‌شوند، احوط این است که حق ناشر با کسب اجازه از او نسبت به تکرار و تجدید چاپ کتاب رعایت شود. تکثیر نوار 303. احوط ترک نسخه‏بردارى از نوار بدون اجازه صاحب آن است، ولى اگر بدون اجازه مبادرت به این کار کرد، محو کردن محتواى نوار کافى است. تصرف پدر در اموال فرزند بالغ خود 304. براى پدر جایز نیست در اموال فرزند بالغ و عاقل خود تصرّف کند مگر با اجازه و رضایت او، و تصرّف بدون رضایت او حرام و موجب ضمان است مگر در مواردى که استنثا شده است. بخشش همه اموال به یکى از فرزندان خود 305. اگر بخشش همه اموال به یکى از فرزندان و محروم کردن بقیه آنها، موجب برانگیخته شدن فتنه و اختلاف بین فرزندان شود، جایز نیست. اطاعت از والدین 306. اطاعت از والدین واجب نیست لکن ایذاء ایشان حرام است، مگر در انجام واجبات و ترک محرّمات. مسئولیت مراقبت از پدر و مادر بیمار 307. مسئولیت مراقبت از شخص بیمار (پدر و مادر) در صورتى که قادر به استخدام پرستار از مال خودش نباشد، به‌طور مساوى بر عهده همه فرزندان او که توانایى مراقبت از او را دارند، مى‌‌باشد. تأدیب کودک 308. تأدیب کودک از ناحیه پدر مثلاً و یا معلّمِ مجاز از طرف ولىِ طفل، مشروط به آن است که موجب دیه نشود و اگر سیاه یا کبود و یا قرمز شود، دیه لازم مى‌شود. جبران تصرّفات غاصبانه در اموال مردم 309. با صرف نمودن مبلغ مذکور در راه خیر، ذمّه‌ى او برى نشده و باید آن را به خودش و یا ورثه‌ى او پرداخت نماید و لازم نیست واقعیت را به آنان بگوید و یا خودش به صورت مستقیم به ایشان بپردازد، بلکه به هر عنوان که پول به آنان رسانده شود، هر چند که در قالب هدیه، عیدى یا غیر آن باشد و یا توسط فرد ثالثى انجام گیرد، کافى است و در صورتى که به هیچ وجه به صاحب آن یا ورثه‌ى او دسترسى ندارد از طرف ایشان به فقیر صدقه دهد و تنزل ارزش پول را نیز به حساب آورد. زیاده‌روى در مصرف برق 310. شکى نیست که استفاده و مصرف هر چیز از جمله نیروى برق و نور چراغ، بیشتر از مقدار نیاز، اسراف محسوب مى‌‏شود. کشتن حشرات و حیوانات موذى 311. اگر حشرات و حیواناتى موذى باشند و یا وجود آنها موجب آلودگى محل زندگى گردد، کشتن آنها اشکال ندارد. قوانین دولتى و بیت‌المال زمین هاى اصلاحات اراضى 312. امر زمین‌هاى اصلاحات ارضى تابع قانون مجلس شوراى اسلامى و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. زمین مصادره‌اى‌ 313. اگر ملکى به حکم حاکم شرع یا با استناد به قانون جارى دولت اسلامى از مالک قبلى آن گرفته شده باشد و یا سابقه مالکیت شرعى براى مدّعى آن ثابت نباشد تصرّف در آن متوقف بر اجازه مالک قبلى آن نیست. اشتغال به کار غیرادارى در زمان کار 314. شخصى که موظّف است در وقت معیّنى کارى انجام دهد، حتى در وقت بیکارى هم نباید وقت خود را صَرف در کارهایى که مربوط به آنجا نیست بکند، مگر با اذن مسئولى که شرعاً و قانوناً حق اذن دادن داشته باشد. رشوه و هدیه در محیط کار 315. پرداخت پول یا اموال دیگر از طرف فرد مراجعه‌کننده به کارمندان ادارات که مکلّف به ارائه‌ى خدمات ادارى به مردم هستند و حتماً منجر به فساد ادارات خواهد شد، عملى است که از نظر شرعى حرام محسوب مى‌شود و توهّم اضطرار، مجوّز انجام این کار نیست. 316. بر کارمندان محترم واجب است که رابطه آنان با همه مراجعه‏‌کنندگان براساس قوانین و مقرّرات و ضوابط خاص اداره باشد و قبول هر گونه هدیه‏‌اى از مراجعه‏‌کنندگان به هر عنوانى که باشد براى آنان جایز نیست زیرا باعث فساد و سوءظن به آنان و تشویق و تحریک افراد طمع‌کار به عمل نکردن به قانون و تضییع حقوق دیگران مى‏‌شود. البته در یک صورت، دریافت هدیه جایز است و آن، این است که هدیه‌دهنده بعد از انجام کار و بدون مذاکره و حتى توقع قبلى‌، با اصرار زیاد و با امتناع کارمند از قبول، آن را اهداء کند. اما رشوه، مسلم است که براى گیرنده و دهنده آن، حرام است و واجب است کسى که آن را دریافت کرده به صاحبش برگرداند و حق تصرّف در آن را ندارد. تقلّب و استخدام با مدرک تقلبى 317. تقلّب حرام است ولى اگر شخصى که تقلب کرده است تخصص و مهارت لازم را براى کارى که براى آن استخدام شده دارد و مقرّرات استخدام رعایت شده، استخدام و دریافت حقوق اشکال ندارد. اضافه‌کارى‌ 318. نوشتن گزارش‌هاى غیرواقعى و دریافت پول در برابر ساعات اضافه‏‌اى که کارى در آنها انجام نشده جایز نیست و واجب است پول‌هاى اضافه‏‌اى که کارمند مستحق دریافت آنها نبوده، بازگردانده شود، ولى اگر قانونى وجود داشته باشد که به مسئول اداره اجازه دهد تا ساعات اضافه کارى کارمندى را که اضافه کارى انجام داده، دو برابر نماید جایز است این کار را انجام دهد و در این صورت دریافت اجرت توسط کارمند طبق گزارشى که مسئول اداره از ساعات اضافه کارى او نوشته، جایز است. استفاده شخصى از امکانات دولتى و اموال عمومى 319. استفاده شخصى از امکانات دولتى و اموال عمومى باید طبق قوانین و مقرّرات مربوطه باشد و برخلاف آن جایز نیست. مالکیت دولت‌ها 320. اموال دولت هرچند دولت غیراسلامى باشد، شرعاً ملک دولت محسوب مى‏‌شوند و با آن‌ها مانند ملکى که مالک آن معلوم است رفتار مى‏‌شود و جواز تصرّف در آن‌ها هم متوقف بر اذن فرد مسئولى است که حق تصرّف در این اموال را دارد. استفاده از آب و برق بدون اجازه و نصب کنتور 321. استفاده از آب و برق سازمان آب و شرکت برق بدون اجازه و نصب کنتور انشعاب از طرف سازمان‌هاى مربوطه حکم غصب را دارد که حرام و انجام اعمال عبادى با چنین آبى باطل است و در صورتى که خود شخص استفاده‌کننده، غاصب نبوده و نیز از موضوع غصب اطلاع نداشته است، اعمال گذشته او محکوم به صحّت مى‌‌باشد، ولى ضامن هزینه آب و برقى مصرفى مى‌‌باشد. پمپ آب 322. استفاده از پمپ فشار آب به‌گونه‌اى که آب بیشترى در لوله‌هاى ساختمان بیاید بدون اجازه از سازمان مربوطه جایز نیست، و وضو و غسل با آبى که به وسیله پمپ به دست مى‌آید، محل اشکال است. قوانین بانکى عملیات بانکى 323. عملیات بانکى که مطابق قوانین مصوّب مجلس شوراى اسلامى و مورد تأیید شوراى محترم نگهبان، انجام گیرد، بى‌اشکال است. سپرده‌گذارى براى گرفتن وام 324. دادن پول به صندوق به این عنوان که آن پول براى مدتى نزد صندوق به‌صورت قرض بماند، به این شرط که صندوق هم بعد از آن مدت، وامى دراختیار او قرار دهد و یا وام دادن صندوق مشروط به این شرط باشد که او قبلاً مبلغى را در صندوق گذاشته باشد، این شرط در حکم ربا بوده و شرعاً حرام و باطل است، ولى اصل قرض نسبت به هر دو طرف صحیح مى‌‏باشد. 325. اگر بانک براى تشویق مردم به سپرده‌گذارى وعده بدهد که هر کسى تا شش ماه از حسابش برداشت نکند از طرف بانک به او تسهیلات بانکى داده خواهد شد، دادن این وعده و اعطاى تسهیلات توسط بانک اشکال ندارد. وام‌هاى بانک مسکن 326. پول‌هایى که بانک مسکن به منظور خرید یا ساخت خانه، مى‏دهد، عنوان قرض ندارد بلکه آن را طبق یکى از عقود صحیح شرعى مانند شرکت یا جعاله یا اجاره و امثال آن پرداخت مى‏‌کنند که اگر شرایط شرعى آن عقود را رعایت نمایند، اشکالى در صحّت‏ آن نیست. تغییر در مصرف تسهیلات بانکى 327. پول‌هایى که بانک‌ها مى‌پردازند غالباً وام (قرض) نیست، بلکه تحت عنوان یکى از عقود اسلامى از قبیل جعاله، مشارکت، مضاربه و امثال آن مى‌باشد. بنابراین، گیرنده پول فقط طبق همان قراردادى که منعقد کرده حق تصرّف دارد وگرنه تصرّف غاصبانه و موجب ضمان است و در صورت تحقق عملى برخلاف قرارداد باید به بانک مراجعه شود تا طبق مقررات اقدام شود. واگذارى تسهیلات بانکى 328. بانک اگر پولى را تحت یکى از عقود اسلامى به شخصى بپردازد, گیرنده حق واگذارى آن را به دیگرى ندارد و تمام تصرفات نفر سوم فضولى است و موقوف به اجازه‌ى بانکِ پرداخت کننده‌ى وجه است. مصرف وام قرض‌الحسنه 329. اگر بانک به شخصى پولى را به عنوان قرض‌الحسنه بدهد به شرط اینکه در مورد خاصى مصرف کند، این پول ملک قرض‌گیرنده مى‌‌شود و در هر موردى مصرف کند، صحیح است، اگر چه از نظر حکم تکلیفى واجب است به شرط عمل کند. فروش وام بانکى 330. اگر بر اساس مقرّرات بانک، امتیاز دریافت وام یا تسهیلات بانکى قابل واگذارى به غیر باشد، در این صورت واگذارى امتیاز، با مراعات مقرّرات مربوطه، در برابر دریافت وجه، مانع ندارد. کارمزد 331. پرداخت دستمزد به بانک و یا صندوق قرض‌الحسنه براى اخذ وام اگر به عنوان اجرت عمل قرض دادن از قبیل ثبت در دفتر و ثبت سند و سایر مخارج صندوق مانند آب و برق و غیره باشد و به سود وام بازگشت نکند، دادن و گرفتن آن و همچنین دریافت وام اشکال ندارد. 332. کارمزد، به عنوان مخارج صندوق گرفته مى‌شود. لذا مسئولین محترم صندوق باید طورى محاسبه کنند که کارمزد به مقدار هزینه‌هاى جارىِ صندوق مانند آب و برق و حقوق کارمندان و امثال آن باشد. حال اگر این محاسبه صورت گرفته و احیاناً مبلغى اضافه آمد، مصرف آن بستگى به نظر مسئولین صندوق دارد. جریمه دیرکرد 333. جریمه دیر کرد اشکال دارد. گرفتن سود از بانک‌هاى غیر اسلامى 334. گرفتن سود از بانک‌هاى دولت‌هاى غیر اسلامى ـ چه صاحب بانک اهل کتاب باشد یا مشرک ـ جایز است حتى اگر شرط دریافت سود کرده باشد. احکام ازدواج و طلاق اذن ولىّ نسبت به ازدواج دختر باکره 335. ازدواج دختر باکره بنابر احتیاط واجب باید با اجازه پدر یا جدّ پدرى او باشد. اذن پدر سنى نسبت به باکره 336. اگرچه ازدواج دختر سنى با پسر شیعه و بالعکس مادامى که خوف انحراف در مذهب نباشد جایز است، ولى بنا بر احتیاط واجب در هر صورت اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است. سقوط اذن پدر 337. اگر دختر نیاز به ازدواج دارد و خواستگار هم، کفو شرعى و عرفى او مى‌باشد و در حال حاضر، خواستگار دیگرى که واجد شرایط باشد وجود ندارد، اذن پدر ساقط است. اذن ولى نسبت به دخترى که بکارتش به غیر ازدواج زایل شده 338. کسى که بکارتش از راه زنا یا وطى به شبهه از بین رفته باشد لازم نیست همانند باکره از پدر خود در امر ازدواج اذن بگیرد، لکن احتیاط در اذن گرفتن ترک نشود و اگر به علت دیگرى غیر از وطى بکارت او زائل شده باشد بنا بر احتیاط واجب اذن پدر در ازدواج لازم است. میزان مهریه 339. میزان مهریه بستگى به توافق طرفین دارد و در شرع مقدس اسلام سفارش به تقلیل آن شده و مهرالسنة مستحب است. مهریه 340. در صورتى که مهریه زن به صورت پول باشد، شوهر نسبت به همان مقدارى که عقد بر اساس آن خوانده شده است به همسرش بدهکار است، ولى اگر بر اثر طول زمان، قدرت خرید مبلغ مهریه به اندازه چشمگیرى کاهش یافته باشد در مقدار تفاوت، احتیاط در مصالحه است. تدلیس در ازدواج 341. اگر وجود صفت کمال یا سلامت از عیوب و نقائص، در ضمن عقد، شرط یا دختر توصیف به آن شده باشد و یا قبل از عقد، ذکر گردیده و عقد مبنى بر آن واقع شده باشد و سپس خلاف آن ثابت شود، زوج حق فسخ عقد را دارد و اگر دخول شده و مُدَلِّس (فریب دهنده) زوجه بوده استحقاق مهر را ندارد و اگر مُدَلِّس غیر زوجه بوده، مهرالمسمّى (مهریه‌اى که هنگام عقد مشخص شده) را استحقاق دارد و زوج بعد از پرداخت مهر به زوجه، مى‌تواند به مُدَلِّس رجوع و از او أخذ نماید. روابط زن و شوهر در دوران عقد 342. پس از خوانده شدن عقد نکاح، هرگونه استمتاع بین زن و شوهر جایز است مگر آنکه با توافق طرفین یک نوع استمتاع خاص ممنوع و موکول به شب زفاف شده باشد که در این صورت مرد باید به شرط خود پایبند باشد. نفقه همسر 343. زوجه از باب نفقه بیش از مسکن و لباس و غذاى متعارف و متناسب با شأن خودش و هزینه درمان‌هاى متعارف، حق مطالبه چیزى از شوهر ندارد. خروج زوجه از خانه بدون اجازه شوهر 345. تا وقتى دختر در خانه پدر زندگى مى‌‌کند خروج او از خانه پدر منوط به اجازه شوهر نیست. ازدواج با مجهول المذهب 346. اگر کسى بخواهد با زنى ازدواج کند و نمى‌‌داند چه دینى دارد چنانچه ظاهر حال و قرائن شهادت مى‌‌دهد که از کسانى است که ازدواج با او جایز است، سؤال کردن واجب نیست و در غیر این صورت سؤال کردن واجب است. ولدالزنا 347. ولدالزنا حق حیات و حق تربیت و نفقه تا رسیدن به حدّ خودکفایى دارد و در عین حال احکام خاص ولد حلال درباره او مترتب نیست. محرم‌شدن فرزند خوانده 348. انسان مى‌تواند در صورت وجود مصلحت با اذن حاکم شرع، دخترى را که به عنوان فرزند خوانده قبول کرده است به عقد موقت (مثلاً دو ساعته) پدر خود درآورد، که در این صورت این دختر براى همیشه به او محرم خواهد شد. طلاق زن‌هاى بلاتکلیف 349. اگر زوج، غائب است یا بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و شوهر، راضى به طلاق نیست و ادامه‌ى این زندگى موجب عسر و حرج و مضیقه است و زن نمى‌‏تواند این شرایط را تحمّل نماید، مى‌تواند به محاکم قضایى مراجعه کند تا پس از بررسى و احراز موضوع، صیغه طلاق را جارى نمایند. میزان عدّه زنى که در زمان عدّه عقد موقت مجدداً صیغه شود 350. زنى که صیغه موقت مردى شد مى‌‌تواند در ایام عدّه دوباره صیغه او شود، ولى در پایان مدت صیغه دوم ـ اگرچه دخولى صورت نگرفته باشد ـ باید به خاطر دخول در زمان صیغه اول، مجدداً یک عدّه کامل نگه دارد و آن مقدار از عدّه که قبل از صیغه دوم سپرى شده است محاسبه نمى‌‌شود. احکام نگاه، پوشش و معاشرت با نامحرم نگاه به زن نامحرم 351. نگاه به زن نامحرم جایز نیست مگر به صورت و دست‌ها تا مچ در صورتى که زینت و آرایش نشده باشد، بدون قصد لذّت و ریبه. نگاه زن به مرد نامحرم 352. نگاه به سر و صورت و گردن و دست‌ها تا جایى که معمولاً نمى‌پوشانند بدون قصد لذت و ریبه اشکال ندارد. نگاه زن به بچه ممیّز و پوشش در مقابل او 353. اگر بچه‌ى ممیّز، به مرحله‌اى رسیده که نگاه کردن به او یا نگاه او به زن، موجب تهییج شهوت مى‌شود، نگاه زن به بدن او جایز نیست و باید خود را نزد او بپوشاند. نگاه به فیلم و عکس نامحرم 354. نگاه به فیلم و عکس نامحرم به قصد لذّت و ریبه حرام است و بدون قصد لذّت اگر ایشان را نشناسد و مستلزم مفسده‏اى نباشد اشکال ندارد. مقدار مجاز نگاه کردن در ازدواج 355. کسى که مى‌خواهد با زنى ازدواج نماید براى اطلاع و آگاهى از او مى‌تواند به صورت، دست، مو و محاسن او بدون قصد لذّت نگاه ‏کند ـ اگر چه قهراً لذّت حاصل شود ـ مشروط بر اینکه اولاً اطلاع و آگاهى قبلى نداشته باشد و ثانیاً علم نداشته باشد که به او جواب ردّ ‏مى‌دهند. دیدن تصویر برهنه 356. نگاه‌‏ کردن به فیلم‏‌ها و تصاویر، حکم نگاه‏‌ کردن به اجنبى را ندارد و در صورتى که از روى شهوت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتب نشود، شرعاً اشکال ندارد، ولى با توجه به اینکه دیدن تصویر برهنه‏‌اى که شهوت برانگیز است، غالباً از روى شهوت بوده و به همین دلیل مقدمه ارتکاب گناه مى‏‌باشد، حرام است. مشاهده کشتى مردان توسط زنان 357. مشاهده کشتى مردان توسط زنان اگر به صورت حضورى در میدان کشتى باشد و یا آن را به‌طور زنده و مستقیم از تلویزیون ببینند (بنا بر احتیاط واجب) و یا به قصد لذت و ریبه بوده و یا در آن خوف ارتکاب گناه و فساد وجود داشته باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد. نگاه به فیلم و تصویر اعضاى بدن 358. نگاه‌کردن به فیلم‏ و تصویر اعضاى بدن انسان فى‏ نفسه اشکال ندارد به شرط اینکه به قصد لذت نبوده و خوف ارتکاب حرام هم وجود نداشته باشد. ولى نگاه به فیلم یا عکس عورت دیگران خالى از اشکال نیست. تخیّل شهوت‌انگیز 359. تخیّل همسر به قصد تحریک شهوت اگر حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، مانعى ندارد ولى احتیاط در ترک تخیّل زن اجنبى به قصد مذکور مى‌‌باشد. خلوت با نامحرم 360. اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتى باشند که کسى در آنجا نباشد و دیگرى هم نمى‌تواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند باید از آنجا بیرون بروند. تحصیل در دانشگاه مختلط 361. وارد شدن به مراکز آموزشى مختلط براى تعلیم و تعلّم اشکال ندارد، ولى بر زنان و دختران حفظ حجاب واجب است و بر مردان هم واجب است از نگاه حرام خوددارى نموده و همچنین از اختلاطى که موجب خوف فتنه و فساد است، اجتناب شود. آموختن رانندگى زنان با راهنمایى مردان 362. آموختن رانندگى با کمک و راهنمایى مرد اجنبى در صورتى که با مواظبت بر حجاب و عفاف و اطمینان به عدم وقوع در مفاسد همراه باشد، اشکال ندارد، ولى درعین حال شایسته است که یکى از محارم وى همراه او باشد، بلکه اولى این است که آموزش رانندگى به کمک مربّى زن یا یکى از محارم صورت بگیرد. حجاب زن 363. زنان باید تمام سر و بدن خود را به جز صورت و دست‌ها تا مچ که زینت و آرایش نشده باشد با لباسى که توجه نامحرم را جلب نکند، بپوشانند. 364. پوشیدن چیزى که از جهت رنگ یا شکل و یا نحوه پوشیدن باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جایز نیست. حجاب با کلاه‌گیس 365. استفاده از کلاه‌گیس براى حجاب مجزى نیست. زینت بانوان 366. استفاده زنان از زیورآلات و زینت و آرایش نمودن خود، اشکال ندارد، لکن باید از نامحرم پوشانده شود. پوشاندن زینت و آرایش بانوان 367. زینت و زیور زنان مثل حلقه نامزدى یا آرایش معمولى ابروها، در صورتى که عرفاً زینت محسوب شود باید از نگاه نامحرم پوشانیده شود. پوشش مردان 368. بر مردان پوشاندن سر و گردن و صورت و دست‌ها تا جایى که معمولاً نمى‌پوشانند لازم نیست. 369. بر مرد پوشاندن بیش از عورتین واجب نیست لیکن اگر بداند که زنان نامحرم به بدن او نگاه مى‌کنند، احتیاط واجب در پوشاندن ماسواى مقدار متعارف که پوشاندن آن بین مردان لازم نیست، مى‌باشد. پوشیدن لباس آستین کوتاه 370. پوشیدن لباس آستین کوتاه براى مرد اگر مستلزم مفسده باشد، جایز نیست. استفاده زن و مرد از لباس یکدیگر 371. استفاده زن و مرد از لباس، کفش و دمپایى یکدیگر اگر مختص جنس خاص باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست، ولى استفاده‌هاى محدود به نحوى که آن را زىّ خود قرار ندهند، اشکال ندارد. احکام نگاه، پوشش و معاشرت با نامحرم نگاه به زن نامحرم 351. نگاه به زن نامحرم جایز نیست مگر به صورت و دست‌ها تا مچ در صورتى که زینت و آرایش نشده باشد، بدون قصد لذّت و ریبه. نگاه زن به مرد نامحرم 352. نگاه به سر و صورت و گردن و دست‌ها تا جایى که معمولاً نمى‌پوشانند بدون قصد لذت و ریبه اشکال ندارد. نگاه زن به بچه ممیّز و پوشش در مقابل او 353. اگر بچه‌ى ممیّز، به مرحله‌اى رسیده که نگاه کردن به او یا نگاه او به زن، موجب تهییج شهوت مى‌شود، نگاه زن به بدن او جایز نیست و باید خود را نزد او بپوشاند. نگاه به فیلم و عکس نامحرم 354. نگاه به فیلم و عکس نامحرم به قصد لذّت و ریبه حرام است و بدون قصد لذّت اگر ایشان را نشناسد و مستلزم مفسده‏اى نباشد اشکال ندارد. مقدار مجاز نگاه کردن در ازدواج 355. کسى که مى‌خواهد با زنى ازدواج نماید براى اطلاع و آگاهى از او مى‌تواند به صورت، دست، مو و محاسن او بدون قصد لذّت نگاه ‏کند ـ اگر چه قهراً لذّت حاصل شود ـ مشروط بر اینکه اولاً اطلاع و آگاهى قبلى نداشته باشد و ثانیاً علم نداشته باشد که به او جواب ردّ ‏مى‌دهند. دیدن تصویر برهنه 356. نگاه‌‏ کردن به فیلم‏‌ها و تصاویر، حکم نگاه‏‌ کردن به اجنبى را ندارد و در صورتى که از روى شهوت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتب نشود، شرعاً اشکال ندارد، ولى با توجه به اینکه دیدن تصویر برهنه‏‌اى که شهوت برانگیز است، غالباً از روى شهوت بوده و به همین دلیل مقدمه ارتکاب گناه مى‏‌باشد، حرام است. مشاهده کشتى مردان توسط زنان 357. مشاهده کشتى مردان توسط زنان اگر به صورت حضورى در میدان کشتى باشد و یا آن را به‌طور زنده و مستقیم از تلویزیون ببینند (بنا بر احتیاط واجب) و یا به قصد لذت و ریبه بوده و یا در آن خوف ارتکاب گناه و فساد وجود داشته باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد. نگاه به فیلم و تصویر اعضاى بدن 358. نگاه‌کردن به فیلم‏ و تصویر اعضاى بدن انسان فى‏ نفسه اشکال ندارد به شرط اینکه به قصد لذت نبوده و خوف ارتکاب حرام هم وجود نداشته باشد. ولى نگاه به فیلم یا عکس عورت دیگران خالى از اشکال نیست. تخیّل شهوت‌انگیز 359. تخیّل همسر به قصد تحریک شهوت اگر حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، مانعى ندارد ولى احتیاط در ترک تخیّل زن اجنبى به قصد مذکور مى‌‌باشد. خلوت با نامحرم 360. اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتى باشند که کسى در آنجا نباشد و دیگرى هم نمى‌تواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند باید از آنجا بیرون بروند. تحصیل در دانشگاه مختلط 361. وارد شدن به مراکز آموزشى مختلط براى تعلیم و تعلّم اشکال ندارد، ولى بر زنان و دختران حفظ حجاب واجب است و بر مردان هم واجب است از نگاه حرام خوددارى نموده و همچنین از اختلاطى که موجب خوف فتنه و فساد است، اجتناب شود. آموختن رانندگى زنان با راهنمایى مردان 362. آموختن رانندگى با کمک و راهنمایى مرد اجنبى در صورتى که با مواظبت بر حجاب و عفاف و اطمینان به عدم وقوع در مفاسد همراه باشد، اشکال ندارد، ولى درعین حال شایسته است که یکى از محارم وى همراه او باشد، بلکه اولى این است که آموزش رانندگى به کمک مربّى زن یا یکى از محارم صورت بگیرد. حجاب زن 363. زنان باید تمام سر و بدن خود را به جز صورت و دست‌ها تا مچ که زینت و آرایش نشده باشد با لباسى که توجه نامحرم را جلب نکند، بپوشانند. 364. پوشیدن چیزى که از جهت رنگ یا شکل و یا نحوه پوشیدن باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جایز نیست. حجاب با کلاه‌گیس 365. استفاده از کلاه‌گیس براى حجاب مجزى نیست. زینت بانوان 366. استفاده زنان از زیورآلات و زینت و آرایش نمودن خود، اشکال ندارد، لکن باید از نامحرم پوشانده شود. پوشاندن زینت و آرایش بانوان 367. زینت و زیور زنان مثل حلقه نامزدى یا آرایش معمولى ابروها، در صورتى که عرفاً زینت محسوب شود باید از نگاه نامحرم پوشانیده شود. پوشش مردان 368. بر مردان پوشاندن سر و گردن و صورت و دست‌ها تا جایى که معمولاً نمى‌پوشانند لازم نیست. 369. بر مرد پوشاندن بیش از عورتین واجب نیست لیکن اگر بداند که زنان نامحرم به بدن او نگاه مى‌کنند، احتیاط واجب در پوشاندن ماسواى مقدار متعارف که پوشاندن آن بین مردان لازم نیست، مى‌باشد. پوشیدن لباس آستین کوتاه 370. پوشیدن لباس آستین کوتاه براى مرد اگر مستلزم مفسده باشد، جایز نیست. استفاده زن و مرد از لباس یکدیگر 371. استفاده زن و مرد از لباس، کفش و دمپایى یکدیگر اگر مختص جنس خاص باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست، ولى استفاده‌هاى محدود به نحوى که آن را زىّ خود قرار ندهند، اشکال ندارد. احکام پزشکى استفاده از عورت مصنوعى در آموزش پزشکى‌ 372. آلت و عورت مصنوعى حکم عورت واقعى را ندارد و نگاه‌ کردن و لمس آنها اشکال ندارد مگر آنکه به قصد ریبه بوده و یا موجب تحریک شهوت گردد. لمس و نگاه حرام در حین آموزش پزشکى 373. تحصیل و فراگیرى علم پزشکى از طریق معایناتى که فى نفسه حرام هستند در مواردى که یاد گرفتن این علم و شناخت راههاى درمان بیماریها متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد مشروط به اینکه دانشجو اطمینان داشته باشد که توانائى نجات جان انسانها در آینده متوقف بر اطلاعاتى است که از این طریق به دست مى‌آید و همچنین مطمئن باشد که در آینده در معرض مراجعه بیماران بوده و مسؤلیت جان آنان را بر عهده خواهد داشت. 374. مجّرد این که معاینه پزشکى نامحرم، از برنامه‏‌هاى آموزشى و یا از تکالیف استاد به دانشجو است، مجوّز شرعى براى ارتکاب امر خلاف شرع نمى‌‏شود، بلکه ملاک جواز، فقط نیاز آموزشى براى نجات جان انسان و یا اقتضاء ضرورت مى‏‌باشد. رجوع به پزشک غیر همجنس 375. اگر معالجه مستلزم لمس و نگاه حرام باشد با امکان رجوع به پزشک همجنس، رجوع به غیر همجنس جایز نیست. جراحى زیبایى 376. جراحى زیبایى فى‏ نفسه اشکال ندارد. پوشاندن بینى بعد از جراحى زیبایى 377. کسى که عمل زیبایى روى بینى انجام داده پوشاندن آن واجب نیست. تاتو کردن ابرو 378. تاتو کردن ابرو براى زنان مانع ندارد، ولى اگر در نظر عرف زینت محسوب مى‌شود باید از نامحرم بپوشانند. جلوگیرى از بچه‌دار شدن 379. جلوگیرى از بچه‌دار شدن فى نفسه منعى ندارد و در زنان باید با اجازه شوهر باشد، لکن از لمس و نگاه حرام باید اجتناب شود. جلوگیرى دائمى از باردار شدن 380. جلوگیرى دائمى از باردارى براى زنى که از خطر باردارى خوف دارد جایز است بلکه اگر حاملگى براى حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن به طور اختیارى جایز نیست. و نیز اگر جلوگیرى دائمى با یک غرض عقلایى ـ مثل اینکه زنى است که زمینه مساعدى براى به دنیا آوردن فرزند معیوب دارد ـ صورت بگیرد و ضرر قابل توجهى هم نداشته باشد و با اجازه شوهر باشد، اشکال ندارد. بستن لوله‌هاى منى مرد 381. اگر بستن لوله‌هاى منى مرد با یک غرض عقلایى صورت بگیرد و ضرر قابل ملاحظه‏‌اى هم نداشته باشد، فى‏ نفسه اشکال ندارد. سقط جنین 382. سقط جنین شرعاً حرام است مگر آنکه استمرار حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولى بعد از دمیدن روح جایز نیست حتّى اگر ادامه حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد، البته اگر استمرار باردارى، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگى طفل به هیچ وجه ممکن نباشد ولى نجات زندگى مادر به تنهایى با سقط جنین امکان داشته باشد، سقط جنین جایز است. سقط جنینى که بیمارى‌‌هاى خطرناک دارد 383. اگر تشخیص بیمارى‌هاى خطرناک در جنین قطعى است و داشتن و نگهداشتن چنین فرزندى موجب حرج مى‏باشد، در این صورت جایز است قبل از دمیده شدن روح، جنین را اسقاط کنند ولى بنا بر احتیاط، دیه آن باید پرداخت شود. تشریح جسد میت 384. اگر نجات نفس محترمى یا کشف مطالب جدید علم پزشکى که موردنیاز جامعه است و یا دستیابى به اطلاعاتى راجع به بیمارى‌‌هایى‌ که زندگى مردم را تهدید مى‏کند، منوط به تشریح جسد میّت باشد، این عمل اشکال ندارد، ولى واجب است تا حد امکان از جسد میّت مسلمان استفاده نشود، و اجزائى هم که از جسد فرد مسلمان جدا مى‌‌شوند در صورتى که دفن آنها با جسد، حرج یا محذورى نداشته باشد واجب است با خود جسد دفن شود در غیر این صورت دفن آنها به‌طور جداگانه یا همراه با میّت دیگر جایز است. تلقیح مصنوعى 385. تلقیح آزمایشگاهى اسپرم و تخمک زن و شوهر فى نفسه اشکالى ندارد، و کودک نیز ملحق به آنها مى‌‌باشد، ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود. 386. تلقیح زن از طریق نطفه مرد اجنبى فى‏‌نفسه اشکال ندارد ولى باید از مقدمات حرام از قبیل نگاه و لمس حرام و غیر آنها اجتناب شود و به هر حال در صورتى که با این روش کودکى به دنیا بیاید، ملحق به شوهر آن زن نمى‌‏شود بلکه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است که صاحب رحم و تخمک است. 387. اگر اسپرم غیرشوهر با تخمک غیرزوجه در رحم زوجه قرار گیرد جنین پدید آمده به صاحب اسپرم و تخمک تعلق دارد و فرزند نسبى این زن و شوهر نیست و از آنان ارث نمى‌‌برد و از نظر محرم و نامحرمى باید احتیاط کنند، ولى اگر پس از وضع حمل از صاحب رحم شیر بخورد ـ با شرایط رضاع ـ‏ به او محرم مى‌‌شود. 388. اگر مردى‌، همسرش قدرت تخمک‌گذارى ندارد، جایز است اسپرم خود را با تخمک زن اجنبى در خارج از رحم تلقیح مصنوعى کند و سپس نطفه لقاح یافته را به رحم همسر خود منتقل کند به شرط اینکه از مقدمات حرام اجتناب شود، و کودکى که از این راه متولد مى‌‌شود ملحق به صاحب اسپرم و تخمک مى‌‌باشد و الحاق آن به صاحب رحم مشکل مى‌‌باشد لذا باید نسبت به احکام شرعى مربوط به نسب، احتیاط رعایت شود. پیوند اعضاى حیوان به بدن انسان 389. پیوند اعضاى حیوان به بدن انسان مانع ندارد ولى نماز خواندن با آن اشکال دارد مگر اینکه از قبیل چیزهایى باشد که داراى حیات است که با پیوند آن به بدن انسان حیات پیدا کند و جزو بدن انسان گردد و یا از حیوان حلال گوشت مذکى استفاده شده باشد. فروش خون 390. فروش خون اگر به قصد عقلایى مشروع باشد، اشکال ندارد. فروش اعضاى بدن 391. اگر برداشتن اعضاى بدن موجب ضرر معتنابه نباشد، فروش آنها اشکال ندارد به خصوص اگر نجات نفس محترمى متوقف بر آن باشد. تداوى با محرّمات 392. اگر به گفته‌ى طبیب حاذقِ ثقه، معالجه متوقّف بر استفاده از محرمات باشد، اشکال ندارد. تداوى با خمر 393. معالجه با شراب و سایر مُسکرات در صورتى که یقین داشته باشد بیمارى قابل علاج بوده و علاج هم منحصر در استعمال آن است و عدم استعمال منجر به مرگ یا چیزى نزدیک آن مى‌شود، به مقدار رفع ضرورت جایز است. استمنا براى آزمایش و معالجه 394. عمل استمنا در مقام معالجه، در صورتى که درمان، متوقف بر آن باشد و استمنا به وسیله همسر ممکن نباشد، اشکال ندارد، ولى براى تشخیص قدرت بر بچه‌دار شدن استمنا جایز نیست مگر ضرورتى ایجاب کند. احکام ذبح و صید ذبیحه اهل تسنن 395. ذبیحه سنى اگرچه بعضى از فقهاى آنان رو به قبله بودن را شرط نمى‌‌دانند حلال است و اخلال به استقبال ذبیحه از روى جهل، مضرّ به حلیّت نیست. ذبح حیوانات با دستگاه‌هاى جدید 396. در ذبح حیوانات علاوه بر لزوم مراعات شرایط ذبح اسلامى‌، شرط است ذبح به ذابح مستند باشد به این‌گونه که او حیوان را آماده کند براى سر بریدن و کارد ماشینى را به گلوى حیوان بکشد، اما اگر به این‌گونه باشد که حیوان را به تدریج از مقابل کارد ماشینى مى‌‌گذراند، کفایت نمى‌‌کند. تکرار «بسم ا...» هنگام ذبح مرغ با دستگاه‌ 397. براى آن دسته از مرغ‌ها که بعد از گفتن «بسم ا...» توسط دستگاه، با هم ذبح مى‌شوند گفتن یک «بسم ا...» کفایت مى‌کند و براى دسته بعدى که فرصت گفتن «بسم ا...» مى‌باشد باید «بسم ا...» تکرار شود. تخلیه آب استخر به نیّت صید ماهى‌ 398. اگر به نیّت صید، دریچه استخر پرورش ماهى را باز کنند تا آب آن کاملاً تخلیه شود و در همان حال ماهى‌‌ها جان بدهند، صید محسوب نشده و ماهى‌‌ها تذکیه نشده‌اند. ماهى مرده در شکم ماهى صید شده 399. اگر از شکم ماهى صید شده ماهى‌‌هاى مرده خارج ‌شود و ندانیم که آیا موقع صید در شکم ماهى زنده بوده‌اند یا اینکه قبلاً مرده‌اند باید از خوردن آنها اجتناب کرد. خوردن ماهى زنده 400. اگر ماهى از نوع حلال آن باشد، خوردن زنده آن اشکال ندارد. تشخیص فلس‌دار بودن ماهى و شک در فلس 401. تشخیص فلس‌دار بودن ماهى با خود مکلّف است. و اطمینان حاصل از گفته کارشناس نیز کفایت مى‌کند و در مورد شک در فلس‌دار بودن، خوردن آن مانع ندارد. اعضاء حلال و حرام ماهى‌ 402. از ماهى آنچه که بنا بر احتیاط حرام است خون و کثافات آن است و بقیه اعضاى آن حلال است. احکام خوردنى‌ها و آشامیدنى‌ها قرص‌هاى مخمّر آبجو 403. مصرف قرص مخمر آبجو اگر مسکر نباشد، مانع ندارد. حقّ‌المارّه 404. اگر فردى در مسیر خود به درخت میوه‌اى در جادّه برخورد کند و یا شاخه‌هاى درخت از باغى بیرون آمده باشد، مى‌تواند از میوه‌هاى مذکور استفاده کند مشروط به اینکه: اولاً به قصد استفاده از میوه به آن مسیر نرفته باشد و ثانیاً به درخت آسیب نرسانده و شاخه‌هاى آن را نشکند و ثالثاً همانجا میوه را خورده و با خود همراه نبرد. ژلاتین از کشور غیر مسلمان 405. خوردن غذا و خوراکى که حاوى ماده ژلاتین است جایز است به شرطى که احراز شود این ماده از استخوان گاو و یا حیوان حلال گوشت دیگرى گرفته شده است. ژلاتین مشکوک 406. تبدیل مواد حیوانى حلال گوشت یا حرام گوشت به ژلاتین، استحاله نیست، ولى اگر ژلاتین داراى قسم حلال و حرام باشد و انسان نداند از کدام قسم است، محکوم به حلیت است. احکام وقف و حبس وقف معاطاتى‌ 407. انشاء لفظى در وقف، شرط نیست زیرا تحقق آن به معاطات هم ممکن است و همچنین در انشاء وقف به لفظ، عربى بودن صیغه آن شرط نیست. موقوفه غیر مسلمان 408. در مواردى که وقف از مسلمان صحیح است از غیر مسلمان ـ اعم از کتابى و غیر کتابى ـ هم صحیح است، لذا عمل به شرایط واقف بر متولّى موقوفه واجب است. حبس غیردائم 409. اگر شخصى زمین خود را طبق موازین شرعى براى مدّت معیّنى حبس کرده باشد، حبس محکوم به صحّت‏ است و آثار شرعى آن بر زمین مترتّب مى‌‏شود و ملک بعد از انقضاء مدّت حبس به حبس ‏کننده برمى‌‏گردد و مانند سایر املاک اوست. کیفیت وقف مسجد 410. مجرّد ساختن ساختمان به نیّت مسجد، بدون انشاء صیغه وقف و بدون تحویل آن به نمازگزاران براى خواندن نماز، براى تحقّق وقف و تمامیّت آن کافى نیست، بلکه در ملک مالک باقى مى‌‏ماند و او حق دارد هر تصرّفى که مى‏‌خواهد در آن بکند. کیفیت وقف لوازم حسینیه 411. مجرّد جمع‌آورى مال براى خرید لوازم براى حسینیه، وقف محسوب نمى‌‏شود، ولى بعد از خریدن لوازم حسینیه با آن اموال و قراردادن آن‌ها در حسینیه براى استفاده، وقف معاطاتى محقق مى‌‏شود و نیازى به اجراى صیغه وقف ندارد. استفاده از امکانات مسجد در مجالس 412. جواز استفاده از امکانات مسجد در مجالس فاتحه و امثال آن منوط به کیفیت وقف و نذر آن امکانات براى مسجد است. استفاده شخصى از آب و برق مسجد 413. استفاده از برق مسجد براى کارهاى شخصى جایز نیست اگرچه مصرف کنندگان، پول مصرف برق و حتى بیشتر از آن را به مسئولین مسجد بپردازند و نیز براى مسئولین مسجد هم جایز نیست اجازه‏ چنین استفاده‌هایى را بدهند. فروش اموال وقفى مسجد 414. اگر استفاده از اموال وقفى مسجدى در همان مسجد به هیچ وجه امکان ندارد، در مسجد دیگر بهره‌بردارى کنند و اگر آن هم امکان ندارد، در مصالح عامّه از آن استفاده نمایند و اگر بهره‌بردارى از آن ممکن نیست مگر به فروش آن، مى‌توانند بفروشند و پول آن را به همان نحو و ترتیب که گفته شد مصرف کنند. مصرف پول مسجد 415. موارد آن مختلف است، اگر منظور از پول مسجد کمک‌هاى مردمى است باید این پول در همان راهى که براى آن پرداخت شده مصرف شود و صرف آن در موارد دیگر بستگى به رضایت اهدا کنندگان دارد که اگر احراز شود آنان راضى به این مخارج هستند اشکال ندارد. و اگر منظور از درآمد مسجد، درآمد موقوفات است باید در همان امورى که در وقف‌نامه آمده مصرف گردد. تغییر وقف 416. وقف، قابل خرید و فروش و تغییر و تبدیل نیست جز در موارد خاص و از موقوفه باید در همان جهت وقف استفاده شود. اجرت متولى وقف 417. متولّى وقف اعم از این‌که از طرف واقف نصب شده باشد و یا از طرف حاکم، در صورتى که اجرت خاصى از طرف واقف براى او در برابر اداره امور وقف معیّن نشده باشد، مى‌‏تواند اجرت‌المثل را از درآمدهاى وقف براى خودش بردارد. استمرار ولایت متولى وقف 418. اگر شخصى از طرف مرجعى به عنوان متولى بر وقفى گمارده شد پس از فوت آن مرجع بر تولیت خود باقى است، ولى اگر تنها به عنوان وکیلِ مرجع یا وکیلِ وکیل مرجع، مسئول اداره شئونات وقف بوده، پس از فوت مرجع و یا عزل وکیل اول، وکالت او باطل مى‌‌شود. احکام نذر، عهد و قسم نذر روزه در سفر 419. بنا بر احتیاط واجب انسان نمى‌‌تواند در حال سفر نذر روزه کند، ولى مى‌‌تواند قبل از مسافرت نذر کند که در سفر روزه بگیرد. انحلال نذر 420. اگر نذر کند در صورت سیگار کشیدن براى هر نخ سیگار چهار رکعت نماز بخواند نذرش منحل مى‌‌شود به نذورات عدیده به عدد دفعات سیگار کشیدن و با مخالفت اول نذر منحل نمى‌شود بلکه به قوت خود براى دفعات بعدى باقى است. وصیت و احکام بعد از مرگ غسل جبیره میّت 421. درباره میت غسل جبیره نیست و اگر نشود او را غسل معمولى داد باید به جاى غسل، تیمم داده شود. تصرف در اموال میّت نسبت به سهم صغیر 422. جواز تصرف در اموال میت نسبت به سهم ورثه صغیر، متوقف بر اذن قیّم شرعى آنها مى‌‌باشد. تجهیز میّت در خانهاش با وجود وارث صغیر 423. تصرّفات مورد نیاز از قبیل غسل و کفن و دفن به مقدار متعارف در خانه میتى که وارث صغیر دارد، مانع ندارد و نیاز به اذن ولى صغیر نیست. وصیت کردن 424. اگر ودیعه‏‌ها و امانت‏هاى دیگران نزد شخصى باشد و نیز اگر حق‌‏الناس یا حق‏‌اللّه تعالى بر عهده او باشد و در دوران حیات توانایى اداى آن را نداشته باشد، بر وى واجب است در مورد آن‌ها وصیت کند. و در غیر این صورت وصیت کردن واجب نیست. خرید قبر 425. اگر مکان قبر، ملک شرعى دیگرى باشد خریدن آن اشکال ندارد ولى اگر جزیى از زمینى باشد که وقف براى دفن اموات مؤمنین است، خرید و نگهدارى آن براى خود انسان، صحیح نیست. ساخت مسجد در قبرستان متروکه 426. ساختن مسجد در قبرستان متروکه‌اى که زمین آن وقفى نباشد و ملک خصوصى کسى نبوده و همچنین از مکان‌هاى عمومى و مورد نیاز و استفاده اهالى در مناسبت‌ها نیز نباشد و ساخت مسجد هم در آن موجب هتک یا نبش قبرهاى مسلمانان نشود، اشکال ندارد. تغییر قبرستان 427. تغییر و تبدیل قبرستان مسلمین که براى دفن اموات مسلمین وقف شده در صورتى که قابل استفاده در جهت وقف باشد، جایز نیست. دفن استخوان میت 428. استخوان میّت مسلمان که به جهت کندن نهر و امثال آن از زمین خارج شده، واجب است مجدداً دفن شود. مسائل فرهنگى و اجتماعى تعریف غیبت 429. غیبت آن است که پشت سر مسلمان عیب مستور او (امرى که مستور عرفى است) گفته شود، مشروط به اینکه به قصد تنقیص باشد، یا در نزد عرف تنقیص به‌حساب آید. اذن غیبت شونده به غیبت از او 430. اذن غیبت‌شونده در غیبت کردن او اعتبارى ندارد و در این صورت نیز غیبت او جایز نیست. ذکر ظلم بعضى از مسئولین 431. گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب مى‌‏گردد، ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى‏ شود حرام است. قطع رحم 432. قطع رحم، حرام است ولى صله‌ى رحم منحصر در دید و بازدید نیست بلکه از طرق دیگر مانند تلفن، نامه و امثال آن نیز محقّق مى‌شود. قطع رحم با خویشاوند معصیت‌کار 433. قطع رحم با خویشاوند معصیت‌کار جایز نیست مگر اینکه احتمال داده شود که ترک معاشرت با او موقتاً موجب خوددارى او از گناه مى‌‌شود که در این صورت به عنوان نهى از منکر، قطع رحم واجب مى‌‌گردد. کمک به متکدّیان 434. اگر کمک به متکدیان، ترویج دروغ، بیکارى و تکدّى‌‌‌‌گرى و تخلف از قانون باشد باید از آن اجتناب شود. انسان مى‌تواند به مؤسسات مورد اطمینانى که در این زمینه فعال هستند کمک کند. سیگار کشیدن 435. حکم قلیان یا سیگار کشیدن تابع میزان ضرر آن است. اگر داراى ضرر قابل ملاحظه‌اى باشد یا موجب اذیّت و آزار دیگران گردد یا خلاف قانون باشد، جایز نیست. امر و نهى زبانى 436. با وجود شرایط و حفظ مراتب، وظیفه همگانى امر به معروف و نهى منکرِ زبانى مى‌باشد. و مراتب بالاتر از آن موکول است به مسئولین مربوطه. امر و نهى با احتمال ضرر 437. هرجا خوف آن باشد که در اثر امر به معروف یا نهى از منکر ضرر قابل ملاحظه‌اى متوجه انسان شود، انجام آن واجب نیست. جواب سلام 438. جواب سلام اشخاص بالغ و کودکانِ ممیّز واجب است. عیدالزهراء 439. هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام مؤکد است. کف زدن در مجالس مذهبى 440. به‌طور کلى کف‏زدن فى‌‏نفسه به‌نحو متعارف در جشن‌هاى اعیاد یا براى تشویق و تأیید و مانند آن اشکال ندارد، ولى بهتر است فضاى مجالس دینى به‌خصوص مراسمى که در مساجد و حسینیه‌‏ها و نمازخانه‏‌ها برگزار مى‌‏شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد. عید نوروز 441. هرچند نصّ معتبرى مبنى بر اینکه عید نوروز از اعیاد دینى یا ایام مبارک شرعى‏ باشد، وارد نشده است، ولى جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز، اشکال ندارد، بلکه از این جهت که صله رحم مى‌‌باشد مستحسن است. عزادارى 442. عزادارى به‌شیوه مرسوم و سنتى اشکال ندارد بلکه مُستحسن است، لکن از هرگونه کارى که موجب وَهْن مذهب باشد پرهیز شود. تعزیه و شبیه‌خوانى 443. تعزیه و شبیه‌خوانى اگر مشتمل بر دروغ و وَهْن مذهب نباشد، اشکال ندارد لکن بهتر است به‌جاى آن مجالس وعظ و خطابه برپا شود. پوشیدن لباس مشکى در عزاى اهل‌بیت (علیهم السلام) 444. کراهت آن ثابت نیست، بلکه اگر براى تعظیم شعائر باشد داراى اجر و ثواب نیز خواهد بود. ابزار موسیقى در عزا 445. استفاده از آلات موسیقى، مناسب با عزادارى سالار شهیدان (علیه السلام) نیست و شایسته است مراسم عزادارى، به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده، برگزار شود. البته استفاده از طبل و سنج به‌نحو متعارف، اشکال ندارد. استفاده از علم در عزادارى‌ 446. استفاده از علم در عزادارى سیدالشهداء (علیه السلام) فى‌نفسه اشکال ندارد ولى نباید این امور جزء دین شمرده شوند. قمه‌زنى 447. الف) قمه‌زنى مطلقاً جایز نیست. ب) قمه‌زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‌شود و سابقه‌اى در عصر ائمه (علیهم السلام) و زمان‌هاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به‌شکل خاص یا عام از معصومین (علیهم السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وَهْن و بدنام شدن مذهب مى‌شود، بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست. نقل مطالب بى‌‌مأخذ در عزادارى‌ 448. نقل مطالب و وقایع در عزادارى‌‌ها بدون اینکه مستند به روایتى باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد، وجه شرعى ندارد مگر آنکه نقل آن به‌عنوان بیان حال به‌حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد. غلوّ در مداحى 449. گفتن جملات غلوآمیز جایز نیست و باید از ترویج مداحانى که اهل غلو هستند و نیز جلسات آنها پرهیز شود. استفاده از روزنامه‌هاى حاوى اسماء متبرکه 450. استفاده از روزنامه‌هایى که داراى آیات قرآنى و کلمات مقدسه است در امورى مثل سفره قرار دادن و نشستن بر آنها و یا انداختن در سطل زباله در صورتى که از نظر عرف، بى‌‌احترامى شمرده شود، جایز نیست. راه‌هاى محو اسماء متبرکه 451. دفن اسماء مبارک و آیات قرآنى یا تبدیل آنها به خمیر به‌وسیله آب، هنگام نیاز اشکال ندارد، ولى جواز سوزاندن آنها مشکل است و اگر بى‌احترامى محسوب شود، جایز نیست، و نیز تقطیع آنها اگر بى‌‌احترامى محسوب شود، جایز نیست و در غیر این صورت نیز اگر تقطیع، موجب محو نوشته جلاله و آیات قرآنى نشود، کافى نیست. تمثال معصومین (علیهم السلام) 452. انتساب این عکسها به حضرات معصومین (علیهم السلام) ثابت نیست، اگرچه هتک حرمت هم جایز نیست. تراشیدن ریش 453. تراشیدن ریش و ماشین‌کردنى که مانند تراشیدن باشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست. ریش پروفسورى 454. تراشیدن مقدارى از ریش حکم تراشیدن تمام آن را دارد و بنا بر احتیاط حرام است. اجرت تراشیدن ریش‌ 455. بنا بر احتیاط، گرفتن اجرت در برابر تراشیدن ریش، حرام است. تعریف موسیقى و غناء حرام 456. هر نوع خوانندگى و نوازندگى که انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضائل اخلاقى دور نموده و به‌سمت بى‌بندوبارى، بیهودگى و گناه و شهوت‌رانى سوق دهد لهوى مضلّ عن سبیل الله بوده و حرام مى‌باشد. ملاک حرمت موسیقى‌ 457. هر موسیقى که به‌حسب طبیعت خود از نوع موسیقى لهوى مضلّ عن سبیل الله باشد، حرام است اعم از اینکه مهیّج باشد یا نباشد و موجب ایجاد حزن و اندوه و حالات دیگر در شنونده بشود یا نشود، و در صورتى که موسیقى مناسب با مجالس لهو و گناه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، دلیلى بر حرمت آن وجود ندارد. غنا در شب زفاف 458. در غنا و موسیقى حرام (که عبارت است از آواز لهوى مضلّ عن سبیل الله) فرقى بین عروسى و غیر آن نیست. مارش نظامى و سرود ملى 459. موسیقى ارتشى (مارش نظامی) و موسیقى سرود میهنى و امثال آن از مناسبات میهنى و اجرت گرفتن براى آن اشکال ندارد. گوش دادن به موسیقى بدون اختیار 460. اگر در جائى موسیقى حرام پخش شود، در صورتى که ترک آن محل یا آن مجلس ممکن نباشد و یا موجب مشقّت باشد انسان باید به آن اعتنا و توجه نکند، اگرچه بى‌اختیار به گوش او برسد. دف 461. حکم دف، بستگى به چگونگى استفاده از آن دارد، که اگر به‌نحو لهوى مناسب مجالس عیش و نوش و گناه زده شود، دف زدن حرام است. و در مجالس و مناسبت‌هاى مذهبى در هر صورت باید قداست و مقام اهل‌بیت (علیهم السلام) مراعات شود. آلات موسیقى 462. استفاده از آلات موسیقى فى‏نفسه براى اجراى سرودهاى انقلابى و برنامه‏‌هاى دینى و فعالیت‏هاى فرهنگى و تربیتى مفید، اشکال ندارد و نیز خرید و فروش آلات نوازندگى و یاد دادن و فراگیرى موسیقى براى استفاده در امور مذکور اشکال ندارد. 463. خرید و فروش آلات مشترک براى نواختن موسیقى غیرلهوى اشکال ندارد. ترویج موسیقى 464. به‌طور کلّى، ترویج موسیقى و تدریس آن و تشکیل کلاس‌هاى موسیقى، هرچند موسیقى حلال باشد، با اهداف عالیه نظام مقدس جمهورى اسلامى سازگار نیست و بهتر است جوانان عزیز وقت باارزش خود را صَرف یادگیرى علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم، پر نمایند. موسیقى براى معالجه 465. اگر طبق نظر پزشک متخصص و امین، معالجه بیمارى متوقف بر استفاده از موسیقى است، به مقدارى که معالجه بیمار اقتضا مى‏کند اشکال ندارد. شنیدن غنا و صداى زن 466. در حرمت شنیدن غنا فرقى بین غناى مرد و غناى زن نیست ولى شنیدن صداى زن اگر غنا نباشد، حرمت شرعى ندارد مگر آن که به‌قصد ریبه و یا موجب ترتّب مفسده باشد ولى شنیدن خوانندگى زن که غالباً مشتمل بر مفسده است جایز نیست. گوش دادن به غناى همسر 467. گوش‌دادن به غناى حرام، مطلقاً حرام است حتى اگر غناى همسر باشد. مداحى بانوان 468. مداحى زن، در جایى که مى‌داند نامحرم صداى او را مى‌شنود اگر موجب جلب توجه و تهییج نامحرم و یا مفسده دیگرى‌ گردد، جایز نیست. تبدیل صداى مرد به صداى زن 469. اگر مردى صداى خود را تبدیل به صداى زن کند و یا صداى مردى را توسط دستگاهى شبیه صداى زن کنند خالى از اشکال نیست. رقص 470. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل این‌که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، احتیاط واجب در ترک آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌گونه‏اى باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مفسده‏‌اى بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقى و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمى حضور داشته باشد، حرام است. و در حکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسى و غیر آن نیست. شرکت در مجلس رقص 471. شرکت در مجلس رقص اگر به‌عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامى باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد و در صورتى که ترک آن مجلس به‌عنوان اعتراض بر کار حرام، مصداق نهى از منکر محسوب شود، باید از آنجا خارج شود. رقص زن براى شوهر 472. اگر رقص زن براى شوهر همراه ارتکاب حرامى [مانند موسیقى و آواز حرام] نباشد، اشکال ندارد. ایجاد مراکز آموزش رقص 473. ایجاد مراکز تعلیم و ترویج رقص با اهداف نظام اسلامى منافات دارد و به‌احتیاط واجب جایز نیست. حضور در مجلس گناه 474. اگر حضور در مجلس گناه موجب ارتکاب گناه و یا تأیید آن باشد یا نهى از منکر متوقف بر خروج از آن مجلس یا شرکت نکردن در آن باشد، باید انسان در آن مجلس شرکت نکند و اگر در آن حضور دارد، آنجا را ترک کند. شرکت در مراسم خانقاه 475. از زمان بعثت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و عصر ائمه اطهار (علیهم السلام) تا زمان حاضر، همیشه مسجد پایگاه اقامه نماز و شعائر دینى و تبلیغ معارف اسلامى بوده و خانقاه، اساس و جایگاهى نداشته است. بنابراین، باید از شرکت در این‌گونه جلسات و هرگونه عملى که باعث ترویج این‌گونه مراکز شود، اجتناب گردد. حضور در مجلس شراب 476. حضور در مجلسى که در آن شراب خورده مى‏شود جایز نیست و در صورت اضطرار واجب است به مقدار ضرورت اکتفا شود. پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید صداى او در نمایش 477. پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید صداى او هنگام بازیگرى و بیان خصوصیات شخص حقیقى، اگر سبب فساد نگردد، اشکال ندارد. کراوات 478. الف: ترویج فرهنگ اجانب، جایز نیست. ب: به‌طور کلّى، پوشیدن کراوات و دیگر لباس‌هایى که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب مى‌شوند به‌طورى که پوشیدن آنها، منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود، جایز نیست. ترویج فرهنگ بیگانه در پوشش و آرایش 479. پوشیدن لباس‌هایى که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجمِ غیرمسلمان باشد، جایز نیست. و همین‌طور استفاده از زیورآلاتى که استعمال آن تقلید از فرهنگ دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست. ابرو برداشتن و آرایش مردان 480. در صورتى که ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده‌انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید، جایز نیست. خالکوبى 481. خالکوبى اگر ضرر معتنابهى نداشته باشد حرام نیست. مشاهده فیلم‌هاى توهین‌کننده به مقدّسات جمهورى‌ 482. واجب است از مشاهده فیلم‌هایى که به مقدسات جمهورى اسلامى اهانت مى‌‌کنند، اجتناب شود. فیلم و کتاب محرک شهوت 483. خواندن کتاب‌ها و دیدن فیلم‌هایى که محرک شهوت باشد جایز نیست. دیدن فیلم مبتذل 484. دیدن فیلم‌هاى مستهجن و حاوى منکرات، موجب تقویت هواهاى شیطانى نفس، تضعیف اراده و ایمان و زمینه‌ساز ترتّب مفاسد و گناهان بوده و به هیچ وجه جایز نیست. تحریک شهوت با دیدن فیلم‌هاى جنسى 485. برانگیختن شهوت توسط دیدن فیلم‌هاى جنسى جایز نیست، حتى براى زن و شوهر. معیار حرمت قمار 486. به‌طور کلى بازى با هر چیزى که مکلف تشخیص دهد از آلات قمار است و یا در آن شرط‌بندى شود به هیچ وجه جایز نیست، و بازى با هر وسیله‌اى که جزء آلات قمار به حساب نیاید بدون شرط‌بندى‌، اشکال ندارد. پاسور 487. بازى با ابزار قمار از جمله پاسور، حتى بدون برد و باخت هم حرام است. شطرنج 488. اگر به‌تشخیص مکلّف، امروزه شطرنج از آلت قمار بودن خارج شده باشد، بازى با آن بدون برد و باخت اشکال ندارد. بیلیارد 489. بازى با بیلیارد اگر با برد و باخت همراه بوده و یا موجب ترتب مفاسد اخلاقى یا اجتماعى و یا همراه با محرّمى از محرّمات الهى باشد، جایز نیست. بازدید از سایت‌هاى تبلیغاتى و دریافت پول 490. اگر بازدید از سایت‌هاى تبلیغاتى، ترویج فساد از قبیل نشر اکاذیب و ارائه مطالب باطله نباشد و مبلغ دریافتى به‌عنوان هدیه باشد، بازدید از آنها و دریافت مبلغ مذکور اشکال ندارد. استفاده از ماهواره 491. آنتن‌هاى ماهواره‌اى اگرچه حکم آلات مشترک را دارد ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه‏‌هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏‌کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‌‏کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه‏اش مفسده‏‌اى هم مترتّب نمى‏‌شود. لکن اگر در این مورد قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. نصب و تعمیر آنتن‌هاى ماهواره‌اى‌ 492. اگر از آنتن ماهواره‌اى براى امور حرام استفاده شود که غالباً همین‌طور است و یا تعمیر کننده و یا نصب کننده علم داشته باشد به اینکه کسى که قصد تهیه آنتن ماهواره‏اى را دارد، براى امور حرام از آن استفاده مى‌‏کند، خرید و فروش و نصب قطعات و راه‏‌اندازى و تعمیر و فروش قطعات آن جایز نیست. سرویس‌دهى کافى‌‌نت به مشتریان 493. اگر کسى‌‌کافى‌‌نت داشته باشد با علم به اینکه مشترى از ابزارى که در اختیار او قرار داده مى‌شود استفاده حرام مى‌کند، جایز نیست آن را در اختیار آنها قرار دهد و کسب درآمد از این طریق نیز اشکال دارد ولى در صورت شک در اینکه مشترى از آن به‌صورت حرام استفاده مى‌کند، اشکال ندارد.

اسرار جاودانگی امیرالمؤمنین(ع)

مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع) با اشاره به اقسام اهل عبادت‌ در کلام امام علی(ع) گفت: از بین تمام ویژگی‌های برتر امام، خصلت بندگی، منش عدالت محوری و محبت به تمام شهروندان رمز اساسی جاودانگی امیرالمؤمنین(ع) است. به گزارش مشرق به نقل از فارس، حجت‌الاسلام مهدی اسماعیلی مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین(ع) گفت: گویا دست تقدیر و قضای الهی این چنین رقم زده است که شب‌های استثنایی یک سال در ماهی به نام ماه مبارک رمضان قرار گیرد، شب‌هایی که مؤمنان برای تحقق و امضای در خواسته‌هایشان از جمله بهبود زندگی و یا تجدید آن بر اساس ارزشهای معنوی و نیز تأییدیه گرفتن از خالق هستی، با همه همت و توان از استراحت، چشم‌پوشی می‌کنند و با دست‌هایی خالی از تمام سرمایه‌های مادی و با ریختن اشک‌های ندامت و پشیمانی، نگاهشان را به مظهر لطف و رحمت و بخشش و مهربانی می‌دوزند تا در ادامه مسیر مدد او را تضمین کنند. وی افزود: وقایع اتفاقیه در این سه شب حکایت از جایگاه بلند و ارزش‌های معنوی و استثنایی آن دارد، زیرا قرآن و آخرین کتاب آسمانی در یکی از شب‌های مورد گفت‌وگوی ما نازل شده است «انا انزلناه فی لیلة القدر»، «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»، ضربت خوردن و شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) در این شب‌ها نیز بر عظمت و قداست آن افزوده است، شخصی که هم خودش در تاریخ ماندگار شد و هم رهبری ظاهری و حکومت نزدیک به پنج ساله‌اش که آرزوی هر آزاده و ستمدیده در جهان است، سمبل و نمونه‌ای عالی از رهبری سیاسی معرفی شده است. مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) ابراز داشت: سر این جاودانگی چیست و در کجاست؟ آیا در شخصیت روحانی و معنوی اوست؟ آری، او پس از رسول خدا(ص) والاترین انسان و کامل‌ترین مسلمان است، آیا در عبادت‌ها و نیایش‌ها و بندگی خالصانه اوست؟ آری، او در مقام بندگی و اطاعت سرآمد است. وی ادامه داد: آیا عظمت و بزرگی امیرالمؤمنین علی(ع) در علم و دانش اوست؟ آری، او خزانه علوم و دانش الهی پیامبر اکرم(ص) است، آیا جاودانگی او در حکومت و رهبری سیاسی اوست؟ آری، زیرا او به گواهی تاریخ، عادل‌ترین حاکم بود، عدلی که با گذشت قرن‌ها، بشر ستمدیده در آرزوی دیدن آن است. حجت‌الاسلام اسماعیلی با اشاره به امتیازات امیرالمؤمنین(ع)، بیان داشت: از بین تمام امتیازات و ویژگی‌های برتر آن حضرت، خصلت بندگی و عبودیت و سپس منش عدالت محوری و مهر و محبت به تمام شهروندان و عدم تبعیض نسبت به گروه‌ها و طبقات فرهنگی و قومی و اقتصادی و تعامل نیکو با مخالفان فکری و سیاسی رمزهای اساسی در زندگی جاوید و حضور همیشه در فکر و اندیشه و زندگی معتقدان به اوست. وی یادآور شد: حضرت امیر(ع) به فرماندارش در مصر نیز روش اداره زندگی سیاسی و اجتماعی مردم را چنین فرمان داد «وأشعر قلبک الرحمة للرعیة والمحبة لهم و اللطف بهم ولاتکونن علیه سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق»، قلبت باید کانون عشق‌ورزی به مردم باشد و با آنان مهربان باشی و چونان گرگ درنده به جانشان نیفتی، زیرا این مردم یا با تو در دین اشتراک دارند و یا در انسانیت. مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع) با اشاره به تقسیم سه گانه عبادت کنندگان از منظر امام علی(ع)، اظهار داشت: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار» گروهی از مردم بندگی و عبادت را نوعی داد و ستد می‌دانند و با خدا وارد معامله می‌شوند؛ یعنی از این کار به عنوان ابزار و وسیله کسب درآمد و به دست آوردن منفعت، اعم از دنیوی و یا اخروی، مثل بهشتی شدن استفاده می‌کنند. وی ادامه داد: «وان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید»، گروهی از ترس و وحشت و برای جلوگیری از فرو افتادن در آتش خشم و غضب خداوند او را عبادت می‌کنند؛ که این نیز عبادتی بی‌ارزش و از نوع ترس آدم‌های ضعیف از قوی است، «وان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار» گروهی دیگر عبادتشان سپاسگزاری از خداوند در برابر نعمت‌های فراوانی است که به آنان عنایت فرموده است. حجت‌الاسلام اسماعیلی بیان داشت: گویا قسمت سوم از این سخن حکیمانه شرح حال آزادمردانی رهاشده از همه قیود و بندها است که می‌توانند عبادتی بی‌پیرایه و بدون منفعت و خالصانه داشته باشند که او خودش مصداق روشن و برتر این میدان است. وی با بیان اینکه حضرت امیر(ع) جزو گروه سوم بوده‌اند، افزود: علی در عبادت آن گونه در اوج قرار دارد که دشمنانش حتی نتوانسته‌اند در برابر آن جبهه‌گیری کنند، بنابراین عامل و رمز دوم جاودانگی آن حضرت، اجرای عدالت و حفظ حقوق فردی و اجتماعی در دوران حکومت پنج ساله بود، نگاه آن حضرت به کرسی قدرت و اداره زندگی سیاسی و اجتماعی افراد جامعه نگاهی تحقیر آمیز است و برای آن ارزشی قایل نیست مگر با یک شرط و آن اداره جامعه بر اساس و میزان عقل و حق که نتیجه آن همان عدالت است. این مدیر پژوهشی در پایان خاطرنشان کرد: انسانی که از صافی‌های الهی عبور کند و به مقام عبودیت خالصانه برسد، یقیناً دروغ نمی‌گوید و دست به حقوق دیگران نمی‌گشاید و بر سفره عدالت می‌نشیند، بندگی خالصانه و متواضعانه انسان را از کژی‌ها و انحراف‌ها دور و توفیق خوب بودن و درست کار بودن را در وی تقویت می کند و این چنین بود که علی(ع) در تاریخ ماند و هر روز نیاز به او محسوس‌تر می‌شود.

ماجرای دفاع امام رضا (ع) از امامت جدش امیرالمومنین(ع)

چه زيباست گفتگويى كه بين امام رضا (ع) و مأمون اتفاق افتاد...مأمون به امام رضا (ع) گفت:«چه دليلى بر امامت جدت وجود دارد؟»امام فرمود:دليل بر امامتش قول خداى تعالى :«و انفسنا و انفسكم»است. گروه ویژه‌نامه ضیافت مشرق- تمام‌ انسانها در زندگى‌ خويش‌ از فراز و نشيب‌ برخوردارند و با مشكلات‌مختلفى‌ مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشكل‌ دچار ضعف‌ و ناتوانى‌ مى‌گردند و سعى‌ مى‌كنند با كمك‌ و راهنمايى‌ درد آشنايان‌ خود را از مهلكه‌ نجات‌ دهند و با يافتن‌ " الگوها " در هر زمينه‌اى‌ ، و سپس‌ تبعيت‌ از آن‌ ، وظ‌ايف‌ خويشتن‌ را بخوبى‌ انجام‌ دهند و مشكلات‌ و دردهاى‌ خويش‌ را تسكين‌ بخشند . يكى‌ از اين‌ اسوه‌ها پيامبراكرم‌ ( ص‌ ) است‌ كه‌ قرآن‌ مجيد هم‌ اين‌ حضرت‌ را به‌ همين‌ نام‌ معرفى‌ مى‌فرمايد . بجز رسول‌ خدا ( ص‌ ) اگر به‌ دنبال‌ " الگوى‌ " ديگر و جانشين‌ براى‌ آن‌ حضرت‌ باشيم‌ ، به‌ پيشواى‌ بزرگى‌ همچون‌ مولاى‌ متقيان‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) خواهيم‌ رسيد. ماه مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، زندگى‌ پر فراز و نشيب‌ و سراسر شگفتى‌ آن‌ حضرت‌ را مرور كنيم‌ . ولادت و حسب و نسب بنا بوشته مورخين ولادت على عليه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سیام عام الفيل بطرز عجيب و بي سابقه ‏اى در درون كعبه يعنى خانه خدا بوقوع پيوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نير گويد: اى آنكه حريم كعبه كاشانه تست‏ بطحا صدف گوهر يكدانه تست‏ گر مولد تو بكعبه آمد چه عجب‏ اى نجل خليل خانه خود خانه تست پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر اين على عليه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است. اما ولادت اين كودك مانند ولادت ساير كودكان بسادگى و بطور عادى نبود بلكه با تحولات عجيب و معنوى توأم بوده است مادر اين طفل خدا پرست بوده و با دين حنيف ابراهيم زندگى مي كرد و پيوسته بدرگاه خدا مناجات كرده و تقاضا مينمود كه وضع اين حمل را بر او آسان گرداند زيرا تا باين كودك حامل بود خود را مستغرق در نور الهى ميديد و گوئى از ملكوت اعلى بوى الهام شده بود كه اين طفل با ساير مواليد فرق بسيار دارد. دانلود ایوان نجف عجب صفایی دارد روضه خوانی حاج محمود کریمی شيخ صدوق و فتال نيشابورى از يزيد بن قعنب روايت كرده‏ اند كه گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در كنار خانه خدا نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين در حاليكه نه ماه به او آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدايا من به تو و بدانچه از رسولان و كتاب ها از جانب تو آمده‏ اند ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق مي كنم و اوست كه اين بيت عتيق را بنا نهاده است بحق آنكه اين خانه را ساخته و بحق مولودى كه در شكم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، يزيد بن قعنب گويد ما بچشم خود ديديم كه خانه كعبه از پشت(مستجار) شكافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گرديد و ديوار بهم بر آمد چون خواستيم قفل درب خانه را باز كنيم گشوده نشد لذا دانستيم كه اين كار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بيرون آمد و در حاليكه امير المؤمنين عليه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زن هاى گذشته برترى دارم زيرا آسيه خدا را به پنهانى پرستيد در آنجا كه پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مريم دختر عمران نخل خشك را بدست خود جنبانيد تا از خرماى تازه چيد و خورد(و هنگاميكه در بيت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسيد كه از اينجا بيرون شو اينجا عبادتگاه است و زايشگاه نيست) و من داخل خانه خدا شدم و از ميوه ‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بيرون آيم هاتفى ندا كرد اى فاطمه نام او را على بگذار كه او على است و خداوند على الاعلى فرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأديبش كردم و او را به غامض علم خود آگاه گردانيدم و اوست كه بتها را از خانه من مي شكند و اوست كه در بام خانه‏ ام اذان گويد و مرا تقديس و تمجيد نمايد خوشا بر كسيكه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر كسى كه او را دشمن دارد و نافرمانيش كند. و چنين افتخار منحصر بفردى كه براى على عليه السلام در اثر ولادت در اندرون كعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آينده بدست نيامده است و اين سخن حقيقتى است كه اهل سنت نيز بدان اقرار و اعتراف دارند چنانكه ابن صباغ مالكى در فصول المهمه گويد: و لم يولد فى البيت الحرام قبله احد سواه و هى فضيلة خصه الله تعالى بها اجلالا له و اعلاء لمرتبته و اظهارا لتكرمته. دانلود کاش! من زودتر از فاطمه، جان می‏دادم روایتی از مظلومیت امام علی(ع) از زبان ایشان *خطبه 6 و مظلومیت امیرالمؤمنین «وَاللَّهِ لَا أَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى یصِلَ إِلَیهَا طَالِبُهَا وَیخْتِلَهَا رَاصِدُهَا وَلَکِنِّی أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَبِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُرِیبَ أَبَداً حَتَّى یأْتِی عَلَی یوْمِی فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّی مُسْتَأْثَراً عَلَی مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَاله حَتَّى یوْمِ النَّاسِ هَذَ» به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم کند، من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن کس می‏کوبم که از حق روی گردان است و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می‏شکنم تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آید، پس سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته و به دیگری اختصاص دادند. *خطبه 73 و ویژگی‏‌های امام علی(ع) از زبان خود «لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّی أَحَقُّ بِهَا مِنْ غَیرِی وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَلَمْ یکُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَی خَاصَّةً الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِکَ وَفَضْلِهِ وَزُهْداً فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَزِبْرِجِهِ» همانا می‌‏دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت من هستم، سوگند به خدا به آنچه انجام داده‏اید گردن می‏نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو براه باشد و از هم نپاشد، و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می‏کنید، پرهیز می‏‌کنم. *خطبه 86 و ویژگی‌‏های امام علی(ع) «وَاعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَأَنَا هُوَ أَ لَمْ أَعْمَلْ فِیکُمْ بِالثَّقَلِ الْأَکْبَرِ وَأَتْرُکْ فِیکُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ وَرَکَزْتُ فِیکُمْ رَایَةَ الْإِیمَانِ وَوَقَفْتُکُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ وَ أَلْبَسْتُکُمُ الْعَافِیَةَ مِنْ عَدْلِی وَفَرَشْتُکُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِی وَفِعْلِی‏ وَأَرَیْتُکُمْ کَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِی فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْیَ فِیمَا لَا یُدْرِکُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ وَلَا یَتَغَلْغَلُ إِلَیْهِ الفکر» مردم عذر خواهی کنید از کسی که دلیلی بر ضدّ او ندارید و آن کس من هستم، مگر من در میان شما بر اساس «ثقل اکبر» که قرآن است عمل نکردم و «ثقل اصغر» عترت پیامبر(ص) را در میان شما باقی نگذاردم، مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم، مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم و نیکی‏ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم، پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفای آن را مشاهده نمی‏کند و فکرتان توانایی تاختن در آن راه ندارد، به کار نگیرید، *خطبه 93 و ویژگی‌‏های علمی و سیاسی امام علی(ع) «أَیهَا النَّاسُ فَأَنَاَ فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَةِ وَلَمْ یکُنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیهَا أَحَدٌ غَیرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیهَبُهَا وَاشْتَدَّ کَلَبُهَا فَاسْأَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَی‏ءٍ فِیمَا بَینَکُمْ وَبَینَ السَّاعَةِ وَلَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَتُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا وَقَائِدِهَا وَسَائِقِهَا وَمُنَاخِ رِکَابِهَا وَمَحَطِّ رِحَالِهَا وَمَنْ یقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَمَنْ یمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً وَلَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی وَنَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَحَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَفَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ» ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت، آنگ اه که امواج سیاهی‏ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدّت خود رسید، پس از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی‏پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می‏‌گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می‏سازد، جز آنکه شما را آگاه می‏سازم و پاسخ می‏‌دهم. و از آنکه مردم را بدان می‏خواند و آنکه رهبریشان می‏کند و آنکه آنان را می‏راند و آنجا که فرود می‏آیند و آنجا که بار گشایند و آنکه از آن‌ها کشته شود و آنکه بمیرد، خبر می‏دهم، آن روز که مرا از دست دادید و نگرانی‏ها و مشکلات بر شما باریدن گرفت و بسیاری از پرسش کنندگان به حیرت فرو رفته می‏گویند، سر انجام چه خواهد شد که گروه بسیاری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند. *خطبه 118 و علل نکوهش کوفیان «مَا بَالُکُمْ أَمُخْرَسُونَ أَنْتُمْ فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَکَ فَقَالَ علیه‌السلام مَا بَالُکُمْ لَا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَلَا هُدِیتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِی مِثْلِ هَذَا ینْبَغِی لِی أَنْ أَخْرُجَ إِنَّمَا یخْرُجُ فِی مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِکُمْ وَ ذَوِی بَأْسِکُمْ» شما را چه می‏‌شود هرگز ره رستگاری نپویید و به راه عدل هدایت نشوید، آیا در چنین شرایطی سزاوار است که من از شهر خارج شوم، هم اکنون باید مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمینان داشته باشم، به سوی دشمن کوچ کند. حب على عليه ‏السلام در قرآن استاد مرتضى مطهرى قرآن سخن پيامبران گذشته را كه نقل مى‏ كند مى‏ گويد همگان گفتند:«ما از مردم مزدى نمى ‏خواهيم، تنها اجر ما بر خداست‏».اما به پيغمبر خاتم خطاب مى‏كند: قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى(1) . بگو از شما مزدى را درخواست نمى‏ كنم مگر دوستى خويشاوندان نزديكم. اينجا جاى سؤال است كه چرا ساير پيامبران هيچ اجرى را مطالبه نكردند و نبى اكرم براى رسالتش مطالبه مزد كرد،دوستى خويشاوندان نزديكش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟ قرآن خود به اين سؤال جواب مى ‏دهد: قل ما سالتكم من اجر فهو لكم ان اجرى الا على الله (2) .بگو مزدى را كه درخواست كردم چيزى است كه سودش عايد خود شماست.مزد من جز بر خدا نيست. يعنى آنچه را من به عنوان مزد خواستم عايد شما مى‏ گردد نه عايد من.اين دوستى كمندى است‏براى تكامل و اصلاح خودتان.اين اسمش مزد است و الا در حقيقت‏ خير ديگرى است كه به شما پيشنهاد مى‏ كنم،از اين نظر كه اهل البيت و خويشان پيغمبر مردمى هستند كه گرد آلودگى نروند و دامنى پاك و پاكيزه دارند(حجور طابت و طهرت)،محبت و شيفتگى آنان جز اطاعت از حق و پيروى از فضايل نتيجه‏ اى نبخشد و دوستى آنان است كه همچون اكسير،قلب ماهيت مى‏ كند و كامل ساز است. مراد از«قربى‏»هر كه باشد مسلما از برجسته ‏ترين مصاديق آن على عليه السلام است.فخر رازى مى‏ گويد: «زمخشرى در كشاف روايت كرده:«چون اين آيه نازل گشت،گفتند:يا رسول الله!خويشاوندانى كه بر ما محبتشان واجب است كيانند؟فرمود:على و فاطمه و پسران آنان‏». از اين روايت ثابت مى‏ گردد كه اين چهار نفر«قرباى‏»پيغمبرند و بايست از احترام و دوستى مردم برخوردار باشند،و بر اين مطلب از چند جهت مى‏ توان استدلال كرد: 1.آيه الا المودة فى القربى . 2.بدون شك پيغمبر فاطمه را بسيار دوست مى ‏داشت و مى‏ فرمود:«فاطمه پاره تن من است.بيازارد مرا هر چه او را بيازارد»و نيز على و حسنين را دوست مى داشت،همچنانكه روايات بسيار و متواتر در اين باب رسيده است.پس دوستى آنان بر همه امت واجب است دانلود توی بستر پهلو شکسته یک افتاده پهلو شکسته على عليه السلام مظهر علم الهى على از جمله اولياء الله است كه در اين عرصه به مقام والايى كه در خور توان انسان مى ‏باشد،رسيده است.به آن مرحله‏ اى كه كسى را ظرفيت و توان‏مندى نيست به آن دستيازد. على مظهر عليم و خبيرى است كه به آنچه هست و آنچه در گذشته و آينده تحقق دارد آگاه مى‏باشد .على به تعليم الهى و به تعليم معلم لدنى و شهر علم و فضيلت دروازه علم و آگاهى است كه مى‏فرمايد:انا مدينة العلم و على بابها،انامدينة الجنة و على بابها «شهر آگاهى و علم منم ليكن راه ورود به اين شهر و كليدهاى اين آگاهى على است.من شهر فضيلت و بهشت هستم ليكن در ورودى آن على است».از راه على مى ‏توان به اين شهر راه يافت. گرچه اين نوع از علم كه لدنى نام دارد تعليمى نيست ليكن علم كسبى متداول مدرسه نيست و الا به تعليم الهى و به تعليم معلم لدنى مى ‏تواند تعليمى باشد:على عليه السلام عن رسول الله صلى الله عليه و آله حدثنى بالف باب يفتح كل باب الف باب. «رسول الله صلى الله عليه و آله بر من هزار در دانش گشود كه از هر درى هزار در ديگر گشوده مى ‏شد.»على در فضيلت آگاهى غيب و شهود بر وى شهود است و پرده ‏ها از چشم وى بر كنارند .همان پرده‏ هايى كه روزى از چشم ديگران نيز كنار مى‏ روند روز ديدن حقايق روز آشكار شدن پنهان ‏ها: يوم تبلى السرائر روزى كه ديد چشم‏ها و چشم انداز ديده‏ها گسترده مى ‏شود:و فبصرك اليوم حديد. افتخار على اين است كه پرده‏ها را خود كنار زده است و چشم انداز وى وسيع است.بر همين اساس كه غيب و شهادت يكسان شده است مى‏ گويد اگر پرده‏ ها كنار رود به آگاهى و يقين من افزوده نخواهد شد:لو كشف الغطاء ما ازدت يقينا. و بر همين اساس اين چنين ادعاى منحصر به فرد مى ‏كند:سلونى قبل ان تفقدنى فانى بطرق السماء اعلم منى بطرق الأرض. «پيش از اين كه دستتان از من كوتاه شود از من سؤال كنيد زيرا كه من آگاهى‏ ام از آسمان‏ ها بيش از زمين است». جايگاه على در قرآن در رابطه با پيامبر (ص) در سال نهم پس از هجرت پيامبر،گروهى به نمايندگى از نصاراى نجران يمن به مدينه آمدند تا راجع به اسلام از پيامبر (ص) سؤال هايى بكنند و با او درباره دين به احتجاج پردازند .و ميان آنان با پيامبر بحث و گفتگويى شد كه پيامبر در اين گفتگو موضع مثبت اسلام را نسبت به حضرت مسيح و تعليمات او بيان كرد.و ليكن آنان در موضع منفى خود نسبت به تعليمات اسلامى پافشارى كردند.آن گاه وحى نازل شد و پيامبر را مأمور به مباهله با آنان ساخت .مباهله نفرين كردن دو گروه متخاصم است تا بدان وسيله خداوند بر آن كه باطل است عذابش را نازل كند:«هر كس پس از روشن شدن جريان با تو مجادله كند.بگو بياييد فرزندان و زنان و نزديكان خود را گرد آوريم،لابه و زارى كنيم و لعنت خدا را نثار دروغگويان گردانيم». پيامبر (ص) به دليل مأموريتى كه داشت دچار زحمت شد و آن گروه مسيحى را به مباهله دعوت كرد.نيشابورى در تفسير:غرائب القرآن و عجائب الفرقان خود،مطلب زير را نقل كرده است:«پيامبر به آنان فرمود:خداوند مرا مأمور كرده است كه اگر پذيراى برهان نشديد با شما مباهله كنم،گفتند اى ابو القاسم!ما باز مى‏ گرديم و درباره كار خود با هم مشورت مى‏ كنيم،آن گاه به نزد تو مى ‏آييم.و چون بازگشتند به شخص دوم هيأت نمايندگى كه مردى كاردان و با تدبير بود گفتند:اى عبد المسيح!نظر تو چيست؟اوگفت:به خدا قسم اى جمعيت نصارا شما دانستيد كه محمد پيامبرى است فرستاده از جانب خدا.و براستى سخن قاطع را درباره صاحبتان مسيح براى شما بيان كرد.و به خدا سوگند،هرگز قومى با پيامبرى مباهله نكرد مگر آن كه بزرگ و كوچك آنان از ميان رفتند.و شما اگر اين كار را بكنيد بيچاره مى‏ شويد!اگر خوش نداريد،در موضع خود بايستيد و بر دين خود پافشارى ورزيد و اين مرد را به حال خود واگذاريد و به شهرهاى خود باز گرديد. هيأت نمايندگى مسيحيان به حضور پيامبر (ص) آمد،ديدند او براى مباهله بيرون آمده است در حالى كه عبايى از موى سياه بر دوش داشت؛حسين (ع) در آغوش آن حضرت بود و دست حسن (ع) را در دست داشت و فاطمه (ع) در پى او حركت مى‏ كرد،على (ع) نيز پشت سر فاطمه حركت مى ‏كرد،و پيامبر (ص) به آنها مى‏ گفت هر وقت من دعا كردم شما آمين بگوييد.اسقف نجران رو به همراهان كرد و گفت:اى گروه نصارا!من چهره‏ هايى را مى ‏بينم كه اگر دست به دعا بردارند و از خداوند بخواهند كه كوه را از جا بكند،فورا خواهد كند!پس با او مباهله مكنيد كه هلاك مى‏ شويد و بر روى زمين تا روز قيامت يك مسيحى باقى نخواهد ماند.سپس،رو به پيامبر كردند و گفتند:اى ابو القاسم!تصميم ما اين است كه با تو مباهله نكنيم...». طبرى در تفسير خود از چندين طريق نقل كرده است كه پيامبر خدا (ص) على،فاطمه،حسن و حسين را در داستان مباهله به همراه خود آورده بود. و در صحيح مسلم از سعد بن ابى وقاص روايت شده است كه چون اين آيه نازل شد:«بياييد فرزندان و...خود را گرد آوريم»پيامبر خدا (ص) على،فاطمه،حسن و حسين را طلبيد و گفت:بارالها اينان اهل بيت منند». خداوند پيامبرش را مأمور كرده بود تا به هيأت نمايندگى نجران بگويد:«بيائيد فرزندان،زنان و نزديكان خود را گرد آوريم...»براى اطاعت اين فرمان پيامبر حسنين را حاضر كرد كه پسران دختر او و در حقيقت فرزندان او بودند؛فاطمه را به حضور خواست كه او برجسته‏ترين زنان از اهل بيت رسول بود.و ليكن چرا به همراه آنان على را آورده بود كه نه از پسران پيامبر است و نه از زنان او؟ براى على در آيه مباركه جايى نيست،مگر اين كه داخل در فرموده خداى متعال«انفسنا»باشد .براستى كه بردن على دليل بر اين است كه پيامبر خدا او را به منزله خود به حساب مى‏ آورد و اگر پيامبر خدا او را چنين به حساب مى ‏آورد پس،در حقيقت او را در ميان همه مسلمانان ممتاز دانسته است.پيامبر خدا در موارد مختلفى صريحا مى ‏فرمود:على از من است و من از اويم.و حبشى بن جناده روايت كرده است كه او خود از پيامبر خدا شنيد كه مى ‏فرمود:«على از من است و من از او و كسى از جانب من كارى را انجام نمى ‏دهد بجز على.». بحث و گفتگوى ميان امام رضا (ع) و مأمون چه زيباست گفتگويى كه بين امام الرضا (ع) و مأمون اتفاق افتاد...مأمون به امام رضا (ع) گفت:«چه دليلى بر امامت جدت وجود دارد؟»امام جواب داد:دليل بر امامتش قول خداى تعالى :«و انفسنا و انفسكم»است. مقصود حضرت رضا (ع) اين است كه همراه بردن على (ع) در داستان مباهله،قرار دادن او به منزله خود پيامبر (ص) است و به منزله خود پيامبر (ص) بودن آن است كه وى پيشواى مسلمانان است.آن گاه مأمون گفت:اگر قول خداى تعالى:«و نساءنا و نساءكم»نبود[حرف شما راست بود]امام (ع) در جواب فرمود:آرى اگر[پس از آن‏]اين سخن خدا«و ابناءنا و ابناءكم»نمى‏ بود. منظور مأمون اين است كه امكان دارد ميان مسلمانان كسى در فضيلت همسان با على باشد و ممكن است همان شخص در نزد پيامبر به منزله نفس پيامبر (ص) بوده باشد.و ليكن پيامبر نخواسته است همه اشخاصى را كه همانند خود مى ‏بيند،به همراه آورد،بلكه يكى از آنان را احضار كرده است و او على است.و دليلى بر اين مطلب كلمه«نساءنا»است كه شايسته است تمام زنان منتسب به پيامبر (ص) از جهت نسبت و همسرى را مشمول آن بدانيم،و ليكن پيامبر (ص) يكى از آنان را كه از جهت نسبت انتساب به او دارد احضار كرد،و او فاطمه (ع) بود به عنوان نمونه ‏اى از زنانى كه انتساب به آن حضرت دارند. حضرت رضا (ع) به او جواب داد كه اگر زنان ديگر برابر با فاطمه بودند آنان را نيز با فاطمه (ع) همراه مى‏ برد چنان كه پيامبر (ص) ،حسن و حسين (ع) را با هم احضار فرمود چون آن دو برابرند.يكى از آنها را تنها به عنوان نمونه فرزندان احضار نكرد،و به همين دليل همراه بردن على (ع) دليل بر اين است كه على (ع) تنها مردى است كه پيامبر او را همانند خود به حساب مى ‏آورد. ماجرای حب پیامبر به علی(ع) روايت شده است كه عمرو بن عاص از پيامبر (ص) راجع به محبوب‏ترين مردان از ميان همه مردم در نظر خود پرسيد.جواب داد:ابو بكر.دوباره پرسيد:بعد از ابو بكر چه كسى؟فرمود:عمر.پس ابن عاص گفت:جايگاه على كجا؟پيامبر (ص) نگاهى به حاضران كرده فرمود:«اين مرد از كسى مى‏ پرسد كه خود من است». صفحات گذشته روشن ساخت كه پيامبر بزرگ برادرى خود را با على به امت اعلان فرمود و اعلان اين مطلب پس از هجرت انجام وعده‏اى نبود كه پيامبر پيش از هجرت وعده داده بود،بلكه پيامبر پيش از آن به وعده خود با على عمل كرده بود،آن گاه كه در يوم الدار با او عقد اخوت بست،در حالى كه به او وعده نداد كه اين برادرى را در آينده به مسلمانان اعلان خواهد كرد. البته پيامبر (ص) آن كار را علنى و رو در رو انجام داد،زيرا او مى‏ديد على استحقاق اين بزرگداشت بى‏نظير را دارد،و از طرفى،اين اعلان امت را در آينده براى رهبرى و زمامدارى على آماده مى‏سازد و رهنمود بر شاخص هدايتى است كه پس از پيامبر (ص) امت بدان نياز خواهد داشت. چون پسنديده بود كه پيامبر (ص) براى امت روشن سازد كه او به على مقام اخوت خود را اعطا كرده است و نيز ضرورت داشت تا براى امت بيان كند كه به على دو مقام وصايت و خلافت را كه در يوم الدار نيز در حضور اعضاى فاميل اعلان داشته بود،مرحمت كرده است.براستى كه بزرگترين چيزى كه امت پس از ايمان به رسالت نيازمند آن است اين است كه جاى امنى براى خود پيدا كند تا بعد از پيامبر به آن پناه ببرد.رهبرى شايسته همان است كه ضامن استمرار رسالت و صفاى آن باشد،و امت را در طول قرون آينده از گمراهى در امان نگهدارد. و پيامبر (ص) براى اعلان آن به امت در سال دهم پس از هجرت روزى را در حجة الوداع انتخاب كرد.پس در حضور هزاران فرد حجگزار ولايت على را اعلان فرمود.ولايت بر امور مسلمانان بعد از پيامبر طبق پيمانى از طرف پيامبر (ص) به معنى جانشينى و متضمن وصايت است.پيامبر (ص) با هر كه پيمان ببندد تا امور مسلمانان را عهده‏دار شود،همو جانشين اوست. انديشه ‏هاى اجتماعى - سیاسی امیر المومنین(ع) آزادی از نگاه امیر المؤمنین على امير المؤمنين با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموكراسى رفتار كرد.او خليفه است و آنها رعيتش،هر گونه اعمال سياستى برايش مقدور بود اما او زندانشان نكرد و شلاقشان نزد و حتى سهميه آنان را از بيت المال قطع نكرد،به آنها نيز همچون ساير افراد مى‏نگريست.اين مطلب در تاريخ زندگى على عجيب نيست اما چيزى است كه در دنيا كمتر نمونه دارد.آنها در همه جا در اظهار عقيده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقيده آزاد با آنان روبرو مى‏شدند و صحبت مى‏كردند،طرفين استدلال مى‏كردند،استدلال يكديگر را جواب مى‏گفتند. شايد اين مقدار آزادى در دنيا بى‏سابقه باشد كه حكومتى با مخالفين خود تا اين درجه با دموكراسى رفتار كرده باشد.مى‏آمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على پارازيت ايجاد مى‏كردند.روزى امير المؤمنين بر منبر بود.مردى آمد و سؤال كرد.على بالبديهه جواب گفت.يكى از خارجيها از بين مردم فرياد زد:«قاتله الله ما افقهه‏»(خدا بكشد اين را،چقدر دانشمند است!).ديگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود رهايش كنيد،او به من تنها فحش داد. خوارج در نماز جماعت‏به على اقتدا نمى‏كردند زيرا او را كافر مى‏پنداشتند.به مسجد مى‏آمدند و با على نماز نمى‏گذاردند و احيانا او را مى‏آزردند.على روزى به نماز ايستاده و مردم نيز به او اقتدا كرده‏اند.يكى از خوارج به نام ابن الكواء فريادش بلند شد و آيه‏اى را به عنوان كنايه به على،بلند خواند: و لقد اوحى اليك و الى الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين . اين آيه خطاب به پيغمبر است كه به تو و همچنين پيغمبران قبل از تو وحى شد كه اگر مشرك شوى اعمالت از بين مى‏رود و از زيانكاران خواهى بود.ابن الكواء با خواندن اين آيه خواست‏به على گوشه بزند كه سوابق تو را در اسلام مى‏دانيم،اول مسلمان هستى،پيغمبر تو را به برادرى انتخاب كرد،در ليلة المبيت فداكارى درخشانى كردى و در بستر پيغمبر خفتى،خودت را طعمه شمشيرها قراردادى و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انكار نيست،اما خدا به پيغمبرش هم گفته اگر مشرك بشوى عمالت‏به هدر مى‏رود،و چون تو اكنون كافر شدى اعمال گذشته را به هدر دادى. على در مقابل چه كرد؟!تا صداى او به قرآن بلند شد،سكوت كرد تا آيه را به آخر رساند.همينكه به آخر رساند،على نماز را ادامه داد.باز ابن الكواء آيه را تكرار كرد و بلافاصله على سكوت نمود.على سكوت مى‏كرد چون دستور قرآن است كه: اذا قرى‏ء القرآن فاستمعوا له و انصتوا . هنگامى كه قرآن خوانده مى‏شود گوش فرا دهيد و خاموش شويد. و به همين دليل است كه وقتى امام جماعت مشغول قرائت است مامومين بايد ساكت‏باشند و گوش كنند. بعد از چند مرتبه‏اى كه آيه را تكرار كرد و مى‏خواست وضع نماز را بهم زند،على اين آيه را خواند: .فاصبر ان وعد الله حق و لا يستخفنك الذين لا يوقنون. صبر كن،وعده خدا حق است و فرا خواهد رسيد.اين مردم بى ايمان و يقين،تو را تكان ندهند و سبكسارت نكنند. ديگر اعتنا نكرد و به نماز خود ادامه داد. مردم از ديدگاه على عليه السلام امام على عليه السلام كه از لحاظ انديشه افزون بر انديشه و تفكر انسانى، متصل به مبدأ وحى الهى مى باشد. از لحاظ ديدگاه و ايده در اين راستا نوع گرايى و مردم گرايى خويش را به عنوان يك ايده و ارزش دينى و انسانى مطرح مى‏نمايد. در بخشى از فرمايش خويش به امام مجتبى مى فرمايد: فرزندم خود را معيار عمل خويش با مردم قرار ده. آنچه براى خودت خوشايند است بر مردم نيز روا بدار و از آن چه گريزان هستى بر مردم مپسند. همان گونه كه ستم بر خويش روا نمى دارى بر مردم نيز ستم مكن. با مردم به نيكى رفتار كن همان گونه كه دوست دارى با تو به نيكى رفتار كنند. هر رفتارى كه در حق خود بر نمى‏تابى بر ديگران نيز خوش مدار. آنچه بر خود مى پسندى بر ديگران نيز بپسند. آنچه نمى دانى به زبان نياور گر چه دانسته‏هاى تو اندك باشد و گفته كه نمى پذيرى درباره تو گفته شود به ديگران مگو . و نيز به استاندار مصر مالك اشتر نخعى هنگام گسيل ايشان به آن ديار فرمان مى دهد، با مردم با كمال ملاطفت و مهربانى برخورد كند، با مردم منصفانه رفتار كند: انصف الناس. قلب خويش را پر كن از محبت و رأفت مردم. « و اشعر قلبك الرحمة للرعية و المحبة لهم » . با مردم به گونه حيوان درنده كه دريدن آنان را مغتنم مى داند برخورد مكن زيرا مردم به دو گروهند يا برادر دينى تو و يا همانند تو انسان هستند: فانهم صنفان اما اخ لك فى الدين او نظير لك فى الخلق. مردم گر چه در باورهاى دينى با تو همگام نبوده و دگر انديش هستند، ليكن بر خورد تو با آن‏ها بايد انسانى باشد.اين محور پيام امام همام خطاب به والى مصر و نماينده دولت است . دولت مظهر قدرت و سطوت و قهر و غلبه است و چه بسا در مواردى بى جا از قدرت قهريه و خشونت بهره ورى مى نمايد.امام با صدور اين پيام اين چنين قوه مديريت جامعه را به عطوفت و مهربانى و تجلى اين ارزش فرا مى خواند و بگونه‏اى اين ارزش را متبلور مى نمايد كه جامعه دينى و غير دينى را پوشش مى دهد و به صورت فراگير فرمان مهربانى صادر مى كند. دانلود ذکر اعجاز من نغمه پرواز من یا علی حیدر جامعه دينى تبلور مهربانى است و خشونت در نهاد سياسى اسلام و ارزش‏هاى اجتماعى دينى جاى پا ندارد. خشونت و شمشير دين 'برابر مردم دين باور و حتى مردم غير دينى نيست . تيغى كه دين به دست رهبران الهى مى دهد براى مبارزه با تباهى و آلودگى‏ هاى واگير است.نه براى چالش و مقابله با مردم.تيغ دين همانند تيغ يك جراح و پزشك مهربان و آگاه و درد آشنا است.دين الهى هيچ گاه مقابل و رو در روى مردم نيست تا نيازى به شمشير در استقرار آن باشد. جامعه دينى تبلور صميميت و مهربانى‏هاست كه در سايه آن ارزش‏هاى انسانى و الهى به بار مى نشيند.استقرار دين برخواسته از نهاد فطرت و خواسته‏هاى فطرى و مهر و صميميت است نه خشونت كه از خشونت ' پيوند ساخته نيست. امام على عليه السلام خود مظهر اين ارزش است.در تمام زندگى با مردم با ملاطفت و مهربانى و مردم دارى برخورد مى كند.امام به مردم ارزش مى نهد در مقابل حقوق اجتماعى آنان و حقوق اساسى مردم ' سخت پر تلاش و حساس است و خود را متعهد در راستاى آماده سازى بسترها براى تأمين حقوق انسانى مردم مى داند. در فراز و نشيب زندگى امام كه از تفاوت‏هاى چشم‏گير خانه نشينى تا اوج دوران زمامدارى، اين ارزش‏ها متبلور است.در جنگ‏ها، صلح‏ها، و موضع‏گيرهاى امام، تلاش جهت زدودن خشونت از چهره دين و جامعه دينى و بارور نمودن ايجاد ارتباط و انس و صميميت مى باشد. امامى كه در برابر اشك سوزان يتيم زانو مى زند و در برابر ناتوانى بيوه‏گان خود را نا آرام و بى تاب مى بيند. و براى به خطر افتادن و امنيت زن يهودى كه در تعهد اسلام مى زيد، آنچنان آشفته مى شود كه مرگ را براى انسان غيرتمند آرزو مى كند. در جنبه عمل‏كرد ' امام در طول زندگى به خصوص در دوران زمامدارى خويش اين حقيقت را متجلى ساخته است. امام مردم را محور حكومت مى داند و حكومت را در راستاى تحقق ارزش‏هاى الهى و تأمين خواسته‏ هاى مردم شكل مى دهد.هيچ گاه حكومت را تحميل بر مردم نمى دانست، گر چه از ديدگاه امام كه ديدگاه حق است حكومتدارى خويش را از جانب خدا بر مردم مشروع و روا مى دانست.ليكن در استقرار اين ارزش هيچ گاه تحميل را بر مردم روا نمى دانست و در پذيرش حكومت رضايت مردم را زمينه ساز اساسى ' باور داشت.بدين سبب بر مشاركت و بيعت مردم با حكومت اهتمام مى ورزيد، كه حكومت ولو حق مدار باشد اگر مردم خواهان آن نباشند، مستقر و پايدار نخواهد شد. بدين جهت بر رضايت و مشاركت مردم پا فشارى دارد.مى فرمايد بيعت مردم بايد از صميم دل و رضايت خاطر باشد: و لا تكون الا عن رضا المسلمين. و نيز مى فرمايد: من ايده‏ام همان خواسته‏ هاى مردم است: الا و انه ليس لى امر دونكم. بازتاب اين بخش از نوشتار ' اين پيام را ندا مى دهد كه چهره على عليه السلام بخصوص در دوران حكومت دارى يك چهره مردمدار و صميمى و مهربان است. امام در زندگى فردى و اجتماعى خويش بدور از هر گونه خوشنت، بهره‏ورى از نيروى قهريه براى تحقق ارزش‏ها مى‏باشد. امام صميمى‏ ترين زمامدار و مردمى‏ ترين حكومت مدار است و در متجلى نمودن اين ارزش‏ها از پا نمى نشيند.امام عليه السلام از بكارگيرى اهرم فشار و خشونت در برابر مردم ' گريزان است و هيچ گاه حتى ارزش‏هاى دينى را با قهر خشونت در برابر عموم مردم مستقر نمى سازد . البته بايد به اين نكته اشاره شود كه تلاش براى استقرار مردم‏دارى ناسازگار با خشونت و بهره ورى از نيروى قهريه در موارد لازم نمى باشد. امام حق مدار در معيارها و مردم مدار در تأمين خواسته ‏هاى مشروع مردم است. در عين حال در برابر شاخص‏ه اى فساد و تبهكارى سخت خشن بوده و ريشه‏ هاى فساد را با طرفندهاى گوناگون حتى با تيغ جراحى و خشونت ريشه كن مى كند. امام عطوف و مهربان و مردم دار همان امامى است كه از شمشيرش خون سران كفر و فساد نفاق مى چكد و بغض كينه وى در قلب‏هاى تنگ و ديدگان كور آنان موج مى زند. كه اگر در جاذبه افراد ' سر آمد است ' در دافعه نيز الگوى همگان است. محور عطوفت و مردم دارى با محور خشونت در موارد لازم كه موارد بسيار اندك هم مى باشد، نبايد آميخته شود و بين اين دو ناسازگارى وجود ندارد. همان گونه كه خشن و دل سخت معرفى كردن امام چهره واژگون از امام است، نفى خشونت و قهريه از امام همام نيز واژگونى ديگرى است كه هر دو ناشى از كژانديشى و سوء برداشت و نگرش يك سويه مى باشد . چهره على قدردان حضور مردم در صحنه ‏هاى اجتماعى و سياسى است. و اين موضوع از اين جهت حايز اهميت است كه چهره امام را برخى گريزان از مردم و يا گلايه‏مند و يا بى تفاوت نسبت به مردم مطرح مى نمايند.اين موضع‏ها با چهره عطوف امام ناسازوار است.امام در اظهارات خويش به خصوص در خطابه‏هاى خويش مانند خطبه 27،گاهى از مردم گلايه مى كند، ليكن اين اظهارات در فضاهاى خاص است و به هيچ وجه با مردم دارى حضرت ناسازگارى نخواهد داشت. كه توضيح بيشتر آن در بخش بررسى روحيات مردم كوفه در همين نوشتار آمده است. با اين بيان روشن مى شود كه مردم داراى يكى از محورهاى ارزشى در سيره امام به ويژه در حكومت‏دارى است، كه براى همگان الگو است. سیره و انديشه‏ اخلاقى امیرالمومنین(ع) توبه از ديدگاه حضرت على عليه السلام توبه به عنوان عامل اساسى در پالايش درون انسان و اصلاح اخلاق او كه ضامن سعادت انسان است، جلوه خاصى در سخنان حكيمانه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) دارد كه به نمونه‏هايى از آن اشاره مى‏شود. 1 - «هيچ شفاعت كننده‏اى مفيدتر از توبه نيست‏». 2 - «آن را كه توبه روزى كردند، از قبول گرديدن محروم نباشد». 3 - « در دنيا خيرى نبود جز دو كس را: يكى آن كه گناهى ورزيد و به توبه آن گناهان را در رسيد و ديگر آن كه در كارهاى نيكو شتابيد». 4 - «خداوند در توبه را به روى بنده نمى‏گشايد و در آمرزش را بر وى ببندد». و در مورد توبه كامل و معناى حقيقى استغفار مى ‏فرمايد «استغفار درجه بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است: نخست: پشيمانى بر آنچه گذشت، دوم: عزم بر ترك بازگشت خوف و رجاء 1 - بهترين كارها اميد و ترس به خداوند را بحد اعتدال داشتن است‏» 2 - «از پروردگارت بترس ترسيدنى كه تو را از اميد به وى مشغول سازد و به وى اميد داشته باش اميد كسى كه تو را از بيمش اميد نباشد 3 - «از خدا بترس ترسيدن كسى كه دلش را بفكر مشغول ساخته (و خاطر از جز خداى پرداخته است) زيرا كه ترس از خدا مركبى راهوار و ايمن و زندانى براى نفس است از (ارتكاب) گناهان‏» 4 - «بترس (از آخرت) تا ايمن باشى و ايمن نباش تا بترسى‏» 5 - «ترس از خدا براى كسيكه آنرا شعار و تن پوش خود قرار دهد ايمنى (از عذاب آخرت) مى ‏آورد» 6 - «ترس از خدا شهپر ايمان است‏» دانلود روضه جانسوز امير المومنين(ع) از زبان رهبر انقلاب شهادت‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) بعد از جنگ‌ نهروان‌ و سركوب‌ خوارج‌ برخى‌ از خوارج‌ از جمله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ملجم‌ مرادى‌ ، و برك‌بن‌عبدالله‌تميمى‌ و عمروبن‌ بكر تميمى‌ در يكى‌ از شبها گرد هم‌ آمدند و اوضاع‌ آن‌ روز و خونريزى‌ها و جنگهاى‌ داخلى‌ را بررسى‌ كردند و از نهروان‌ و كشتگان‌ خود ياد كردند و سرانجام‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيدند كه‌ باعث‌ اين‌ خونريزى‌ و برادركشى‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) و معاويه‌ و عمروعاص‌ است‌ . و اگر اين‌ سه‌ نفر از ميان‌ برداشته‌شوند ، مسلمانان‌ تكليف‌ خود را خواهنددانست‌ . سپس‌ با هم‌ پيمان‌ بستند كه‌ هر يك‌ از آنان‌ متعهد كشتن‌ يكى‌ از سه‌ نفر گردد . ابن‌ملجم‌ متعهد قتل‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) شد و در شب‌ نوزدهم‌ ماه‌ رمضان‌ همراه‌ چند نفر در مسجد كوفه‌ نشستند . آن‌ شب‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در خانه‌ دخترش‌ مهمان‌ بودند و از واقعه‌ صبح‌ با خبر بودند ، وقتى‌ موضوع‌ را با دخترش‌ در ميان‌ نهاد ، ام‌كلثوم‌ گفت‌ : فردا جعده‌ را به‌ مسجد بفرستيد . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) فرمود : از قضاى‌ الهى‌ نمى‌توان‌ گريخت‌ . آنگاه‌ كمربند خود را محكم‌ بست‌ و در حالى‌ كه‌ اين‌ دو بيت‌ را زمزمه‌ مى‌كرد عازم‌ مسجد شد . كمر خود را براى‌ مرگ‌ محكم‌ ببند ، زيرا مرگ‌ تو را ملاقات‌ خواهدكرد . و از مرگ‌ ، آنگاه‌ كه‌ به‌ سراى‌ تو درآيد ( 10 ) . جزع‌ و فرياد مكن‌ ابن‌ملجم‌ ، در حالى‌ كه‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در سجده‌ بودند ، ضربتى‌ بر فرق‌ مبارك‌ خون‌ از سر حضرتش‌ در محراب‌ جارى‌ شد و محاسن‌ ( 11 ) آن‌ حضرت‌ وارد ساخت‌ . شريفش‌ را رنگين‌ كرد . در اين‌ حال‌ آن‌ حضرت‌ فرمود : " فزت‌ و رب‌ الكعبه‌ " به‌ خداى‌ كعبه‌ سوگند كه‌ رستگار شدم‌ سپس‌ آيه‌ 55 سوره‌ طه‌ را تلاوت‌ فرمود : " شما را از خاك‌ آفريديم‌ و در آن‌ بازتان‌ مى‌گردانيم‌ و بار ديگر از آن‌ ( 12 ) بيرونتان‌ مى‌آوريم‌ . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در واپسين‌ لحظات‌ زندگى‌ نيز به‌ فكر صلاح‌ و سعادت‌ مردم‌ بود و به‌ فرزندان‌ و بستگان‌ و تمام‌ مسلمانان‌ چنين‌ وصيت‌ فرمود : " شما را به‌ پرهيزكارى‌ سفارش‌ مى‌كنم‌ و به‌ اينكه‌ كارهاى‌ خود را منظم‌ كنيد و اينكه‌ همواره‌ در فكر اصلاح‌ بين‌ مسلمانان‌ باشيد . يتيمان‌ را فراموش‌ نكنيد ، حقوق‌ همسايگان‌ را مراعات‌ كنيد . قرآن‌ را برنامه‌ى‌ عملى‌ خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامى‌ بداريد كه‌ ستون‌ دين‌ شماست‌ ." حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) در 21 ماه‌ رمضان‌ به‌ شهادت‌ رسيد و در نجف‌ اشرف‌ به‌ خاك‌ سپرده‌شد ، و مزارش‌ ميعادگاه‌ عاشقان‌ حق‌ و حقيقت‌ شد . دانلود با روی سیاه با گریه و آه / از راه اومدم با بار گناه

ادعای مالکیت مصر برای صهیونیسم؛ پیشگویی آخرالزمانی سفیر آمریکا درباره یهود


سفیرآمریکا در قاهره در اظهاراتی کاملاً صهیونیستی و جالب ادعای مالکیت مصر برای ملت برگزیده یهود(!) را مطرح کرد و گفت که مصری‌ها باید بردگان یهود شوند.
گروه بین‌الملل مشرق - "آن پترسون" سفیر آمریکا در قاهره در اظهاراتی در گفت‌وگو با یک رسانه اسرائیلی اظهارات عجیبی در مورد جایگاه مصر در طرح از نیل تا فرات سرزمین موعود صهیونیست‌ها مطرح کرده است.

وی در این گفت‌وگو ادعا کرد که بازگشت یهودیان از تمامی نقاط جهان به سرزمین موعود از نیل تا فرات نزدیک است و در سال 2013 انجام خواهد شد.

پترسون با افتخار گفت که نقش محوری و مهمی در روند تحقق پیش‌بینی‌ها برای «ملت برگزیده خدا»! ایفا کرده است. مصری‌ها نیز هرگز مانع از بازگشت یهودیان به این کشور نمی‌شوند، بلکه به آنها متوسل می شوند تا به مصر بازگردند و آنها را از فقر و گرسنگی نجات دهند، چرا که مصر به زودی و احتمالاً در سال جاری میلادی اعلام ورشکستگی خواهد کرد.

وی در این گفت‌وگو با اشاره به احتمال جنگ آینده گفت که اسرائیل تحریک‌ها و تجاوزها و تهدیدات زیادی را متحمل شده و صبر طولانی نخواهد شد و سال 2013 میلادی که چهلمین سالروز شکست اکتبر 1973 میلادی است، فرا رسیده است.

وی تأکید کرد در شرایطی که اسرائیل مجبور به مقابله نظامی شود، در آن تردید نخواهد کرد و این جنگ همان جنگ آرماگدون خواهد بود که آمریکا و انگلیس و ناتو و تمامی «کشورهای حامی صلح»! برای دادن حقوق صاحبان حق به آنها وارد عمل خواهند شد، یهودیان دیگر اجازه تکرار هولوکاست را بر ضد خود در منطقه نخواهند داد.

وی با توهین به قومیت عربی و امت اسلامی گفت از آنجا که اعراب و مسلمانان طبیعت خشنی دارند و مایل به وحشی‌گری و تروریسم هستند، به علت اینکه یهودیان از آنها پیشرفته‌تر و ثروتمندتر هستد، به آنها حمله خواهند کرد، به همین علت این درگیری برای بقا خواهد بود و بقا نیز طبعا برای گروه قوی‌تر رقم خواهد خورد.

پترسون با اشاره به تجربه خود در مصر گفت که خوشحال است که به این کشور آمده و طرحی که خواهر بزرگتر وی مارگارت اسکوبی سفیر سابق آمریکا در مصر آغاز کرده بود را دنبال می‌کند، تا زمانی که هدف یکی باشد و اخلاص در کار باشد، اسامی اهمیت زیادی ندارد.

وی گفت که در کنار دیوار ندبه قسم خورده که حق یهود را به آنها بازگرداند و انتقام آواره کردن آنها در کشورهای جهان را بگیرد و نزدیکان و خانواده‌های آنها به زودی به مصر و کشورهای عربی باز خواهند گشت تا خانواده‌هایشان را تکمیل کنند و خانواده‌ها یکدیگر را ببینند و بعد از صدها سال بار دیگر جمع آنها جمع شود.

وی با ادعای مالکیت بخش‌هایی از مصر برای یهودیان گفت که اسنادی در اختیار دارد که مالکیت یهودی بر پروژه‌های مصر را نشان می‌دهد که آنها ایجاد کردند، اما جمال عبدالناصر با وحشیگری تمام آنها را از مصر اخراج کرده و اموالشان را مصادره کرد.

وی افزود: اسناد ثابت می کند که دارایی‌های یهودیان در مصر باعث می‌شود آنها به این کشور بازگردند  و ثابت می‌کند که آنها مالک اصلی مصر هستند و موضوع آن چیزی نیست که فرعون‌ها آن را تحریف کردند، چرا که این یهودیان بودند که اهرام‌ها را بنا کردند اما مصری‌ها و عرب‌ها بر سرقت عادت دارند، همانطور که کانال سوئز را سرقت کردند و انقلاب 1952 را برای سرقت اموال یهود بنا نهادند.

سفیر آمریکا در ادامه اظهارات کاملا صهیونیستی خود مدعی شد که خسارت‌هایی که مصری‌ها باید بپردازند، بیش از توان آنهاست و باعث ورشکستگی آنها خواهد شد و آنها در پرداخت قرض‌های بانک جهانی و بانک مرکزی ناتوان خواهند ماند، مصری‌ها الان هم هیچ چیز در مصر ندارند و باید یا بندگی

اربابان یهود خود را که ملت برگزیده خدا هستند، بپذیرند یا اینکه از این کشور خارج شده و به دنبال کشور جایگزینی برای خود باشند.

پترسون گفت که شورای امنیت نیز از حق یهودیان در بازگشت به سرزمین موعود از نیل تا فرات در مقابل بازگشت آوارگان فلسطینی به غزه و سینا و کرانه باختری و اردن حمایت می‌کند و این تصمیمی اجباری خواهد بود و در صورت رد آن از سوی مصری‌ها و عربها، با آنها اعلام جنگ خواهد شد.

   چون صبح نورانی - ویژه نامه شب های قدر

 


در برخی از احادیث آمده است که راوی به امام جعفر صادق (علیه السّلام) می گوید: درباره شب قدر، به من اطلاعاتی بدهید! آیا این شب، فقط در روزگاران گذشته ] مثلا روزگار ...

تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمر. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هرکاری) فرود آیند. ...

مهم‏ترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که هماره مورد توجه مؤمنین بوده و خواهد بود. آنچه در پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر...

شب قدر شب عروج انسان الهی إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (*)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (*)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (*)تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ...

ادله اى که نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى کند به شرح زیر تقدیم مى گردد: 1- حالات و دریافت هاى شخصى کسانى که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند, ...

اقتدار زمان و مکان، در همه ادیان ابتدایی و الهی، جایگاه ویژه ای دارد؛ برای زمان های خاص و مکان های ویژه «قدرت و نیروی خارق العاده ای» ترسیم می شود. ...

در این نوشتار، سعی بر آن است نسبت و تعامل باطن و حقیقت وجود فاطمه زهرا علیهاالسلام با حقیقت وجود و باطن «لیلة القدر» مقایسه شود و در محورهای «تعیّن و تعیین اصل وجود ...

شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، ...

ما معتقدیم (و این جزء بدیهیات اسلام، بلکه بدیهیات همه ادیان است) که انسان، فقط در سایه ارتباط و اتصال با حق تعالی است که می‌تواند به تکامل و تعالی ...

مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت...

در مقاله حاضر نویسنده با واکاوی مفاهیم قدر، شب و روز در قرآن جایگاه و ارزش شب قدر را در تعیین سرنوشت انسان مورد بررسی موشکافانه ...

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (*)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (*)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (*)تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (*)سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (*)...

پرسش و پاسخ

 

موبایل

 

احادیث

پرسمان ویژه شب های قدر

از محراب تا معراج -ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام

 

 

«انسان کامل»،عنوانی است که از دیرباز مورد توجه بوده و نه تنها اندیشمندان و فلاسفه در این وادی وارد شده و کتابهایی نوشته اند بلکه برای عموم مردم هم ...

نوشتار حاضر، پژوهشی درباره ی اخلاق علوی با تأکید بر نهج البلاغه است. بدون تردید آشنایی با مجموعه آموزه های دینی، احیاگر نوعی اعتدال و ...

مطالبی که پیش روی شماست درباره احسان و سفره کرامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می باشد که یکی از سنت های حسنه در روز عید غدیر این است ...

علی (ع) شخصیتی جامع اضداد است که بزرگان دانش، به بعدی از ابعاد شخصیت او پرداخته اند. پرواز اندیشه هر چند که بلند باشد، نمی تواند نهایت او را دریابد ...

مسئلۀ اقتصاد و عدالت اقتصادی در نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) اگر نگوییم اولویت اول، باید اذعان داشت که جزو اولین اولویت های مورد نظر ایشان...

خورشید محبت علی (ع) دل های عاشقان فضیلت را روشن ساخته است. هر دلی، خانه ی موّدت اوست. هر جان روشنی، فروغ دوستی او را چراغ راه. ...

دعای افتتاح، منقول از امام زمان ارواحنا فداه (عج) است که توصیه شده تا بهترین لحظات مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان به مدد آن سپری شود. این دعا مانند ...

از نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام، فقدان عدالت و آزادی از آن جایی ناشی می شود که حاکم کم خرد و تبهکار زمامدار شود. چنین حاکمی عدالت و آزادی ...

اگر علی (ع) هیچ فضیلتی جز نزدیکی به پیامبر آخرین نداشت، باید مورد تکریم بزرگان این امت می بود؛ اتفاقی که نیفتاد. علی (ع) سرشار از فضیلت هایی بود که داشتن ...

شهادت امیرمومنان، حضرت علی علیه‌السلام، از دردناک‌ترین فجایعی است که در تاریخ بشر اتفاق افتاده است. او نه تنها برای شیعیان و مسلمانان، که برای تمام دل‌های ...

در مقاله حاضر نویسنده با واکاوی مفاهیم قدر، شب و روز در قرآن جایگاه و ارزش شب قدر را در تعیین سرنوشت انسان مورد بررسی موشکافانه ...

احتیاج دارد اسلام به اینکه فدا بدهیم برای این اسلام. از صدر اسلام تا حالا چه نفوس طیبه ای فدایی شدند. حضرت امیر که جنگ کرد و در صفین هجده ماه ...

موبایل

 

احادیث

نقش هالیوود در ترویج «خانواده‌ تک‌والدی» و سبک زندگی بی‌بندوبار

آمارها حاکی از وجود اختلاف معنی‌دار در زمینه رشـد شناختی، عاطفی، اجتماعی، تحصیلی، بهداشتی، جسمی و جنسی کودکان خانواده‌های تک والد با کودکان خانواده‌های دو والد واقعی است. در این گزارش، به بررسی نقش هالیوود در ترویج «خانواده تک والدی» می پردازیم.....
گروه گزارش ویژه مشرق- جالب است بدانید پدر باراک اوباما، همسر و فرزند خود را در حالی که باراک 3 ساله بود، ترک کرد. پس از جدایی پدر در زمان نوزادی خود، آنجلینا جولی نیز با مادر خود زندگی کرده است. تام کروز، هالی بری، ساموئل ال جکسون، مارلین مونرو، جک نیکلسون، جودی فاستر، آل پاچینو، جان لنون و بسیاری دیگر از هنرپیشگان هالیوود، نیز وضعیتی مشابه را داشته و به خاطر ترک پدر، با مادران خود زندگی کرده اند. خانواده تک والدی، اکنون به بخشی از جامعه آمریکا بدل گشته و نه تنها در پرده سینما، بلکه زندگی واقعی هنرمندان آن را نیز در بر می گیرد.

بحران خانواده در غرب
پس از انقلاب صنعتی و ورود به عصر مدرن، در غرب خانواده تحت تأثیر عوامل مختلف اهمیّت و جایگاه سابق خود را از دست داد. این مسئله، بسیاری از رهبران جهان صنعتی را نگران کرده است. با انحراف جوامع از هنجارهای طبیعی، خانواده در معرض آسیب های جدّی قرار گرفت. ازدواج و خانواده در ایالات متحده و سایر کشورهای مدرن غربی، در دو نسل گذشته تغییراتی اساسی شامل کاهش ازدواجهای رسمی، افزایش طلاق، زندگی مشترک بدون ازدواج و تولد فرزندان نامشروع و ... داشته است. در این گزارش قصد پرداختن به بحران خانواده در جوامع غربی را نداریم. برای این منظور می توانید به گزارش ویژه مشرق با نام "خانواده به سبک فرهنگ غرب" مراجعه کنید. به یاری خداوند قصد داریم در چند قسمت، به چگونگی بازتاب خانواده در هالیوود و نقش آن در برخورد با این مسئله بپردازیم.


ازدواج و خانواده در ایالات متحده و سایر کشورهای مدرن غربی،
در دو نسل گذشته تغییراتی اساسی شامل کاهش ازدواجهای رسمی، افزایش طلاق،
زندگی مشترک بدون ازدواج و تولد فرزندان نامشروع و ... داشته است.


رسانه و خانواده
روشن است که خانواده مهمترین و اساسی ترین واحد اجتماعی است که از منظر قرآن کریم تامین کننده یکی از نیازهای حیاتی بشر یعنی آرامش می باشد. به عقیده رهبر انقلاب، پایه و سلول اصلی در یک جامعه، خانواده بوده و خانواده سالم، لازمه پیشرفت در جامعه است. وجود آیات و روایات بسیار در خصوص اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و راهکارهای عملی برای حفظ و تحکیم بنیان خانواده، حاکی از جایگاه و ارزش والایی است که این دین الهی برای آن قائل است. البته نه تنها دین اسلام بلکه سایر ادیان وحیانی نیز با وجود اختلافات طبیعی بین ادیان در موضوعات گوناگون، بر مسئله خانواده تاکید داشته و در آموزه های خود بدان پرداخته اند. از این اشتراکات می توان نتیجه گرفت که ازدواج سالم و تشکیل خانواده پایدار، امری فطری است که خداوند جهت رشد و رسیدن به کمال برای انسان مقرر کرده است.
 

وجود آیات و روایات بسیار در خصوص اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده
و راهکارهای عملی برای حفظ و تحکیم بنیان خانواده،
حاکی از جایگاه و ارزش والایی است که این دین الهی برای آن قائل است.

یکی از اهداف اصلی رسانه ها برای نفوذ و تاثیرگذاری، خانواده ها هستند که عمیقا تحت تاثیر رسانه ها قرار می گیرند. هالیوود به عنوان یکی از بزرگترین غولهای رسانه ای از آغاز پیدایش خود تا کنون، موضوعات گوناگونی را دستمایه ساخت فیلم قرار داده و پیچیدگی های بیانی آن، روز به روز بیشتر شده است. اما در تمام این سالها، یکی از موضوعات مهم آن، نهاد خانواده بوده است. او دیدگاه ها و تعاریف خاص خود را در مورد خانواده به مخاطبین ارائه می دهد. تولیدات سینمایی و تلویزیونی بسیاری وجود دارند که تصویری مخدوش و نابهنجار از خانواده ارائه کرده اند و البته رو به افزایشند. کارشناسان اجتماعی با تاکید بر نقش مهم سینما در اخلاق خانواده در مورد اثرات منفی فیلم ها بر خانواده ها هشدار می دهند که آخرین نمونه آن، نگرانی مردم و کارشناسان نسبت به واقعه تیراندازی چند ماه پیش در مدرسه سندی هوک شهر «نیوتاون» ایالت آمریکا و تاثیر فیلمها و سریالها بر رواج این گونه خشونت می باشد.




کارشناسان اجتماعی با تاکید بر نقش مهم سینما در اخلاق خانواده در مورد
 اثرات منفی فیلم ها بر خانواده ها هشدار می دهند که آخرین نمونه آن،
 نگرانی نسبت به واقعه تیراندازی چند ماه پیش می باشد.

خانواده تک والدی
خانواده تک والدی یا تک سرپرست، انواع مختلفی دارد که برخی از آنها همواره و در هر فرهنگی به طور عادی وجود داشته است. خانواده  ای که یکی از والدین آن بر اثر فوت یا طلاق رسمی حضور نداشته و پدر یا مادر به تنهایی با فرزندان خود زندگی می کند. اما برخی دیگر از اشکال خانواده های تک والدی، مولود تمدن مدرن غربی و سبک زندگی بی بند و بار گونه آن است. ترک اختیاری یکی از والدین (به جای طلاق رسمی)، خیانت، روابط نامشروع و بارداری های ناخواسته، شایع ترین عوامل شکل گیری خانواده های تک والدی در آمریکا و سایر جوامع غربی است. هر کدام از موارد فوق به وفور در آثار نمایشی غربی قابل مشاهده است.

 

برخی اشکال خانواده های تک والدی، مولود تمدن مدرن غربی و
 سبک زندگی بی بند و بار گونه آن است که به وفور در آثار نمایشی غربی قابل مشاهده است.
یکی از اولین و مشهورترین فیلمهایی که به این موضوع پرداخت و بسیار مورد توجه نیز قرار گرفت، فیلم " کرامر علیه کرامر" بود. در این فیلم، جوانا کرامر زن خانواده، شوهر خود تد و پسرش بیلی را ترک می کند. تد مجبور است به تنهایی از فرزند خود مراقبت کند. در ابتدا بیلی خلأ حضور مادر و محبت او را حس می-کند و پدر نیز نمی تواند بین شغل و مراقبت از فرزند، توازن برقرار کند؛ اما پس از گذشت چند ماه، تد و بیلی با این موقعیت کنار آمده و علاقه شان به یکدیگر نیز افزوده می شود تا اینکه جوانا تقاضای سرپرستی بیلی را می کند. در نهایت، علیرغم رای دادگاه بر سرپرستی جوانا، وی منصرف شده و با وجود علاقه اش به بیلی، سرپرستی او را به شوهر سابق خود واگذار می کند. زیرا که معتقد است پناهگاه واقعی بیلی، بودن او با تد است. این فیلم از طرفی تد کرامر را بابت توجه زیاد به کار و غافل شدن از همسر و از طرفی جوانا را بابت مشکلات شخصیتی در جدایی صورت گرفته مقصر می داند.

 

این فیلم از طرفی تد کرامر را بابت توجه زیاد به کار و غافل شدن از همسر
 و از طرفی جوانا را بابت مشکلات شخصیتی در جدایی صورت گرفته مقصر می داند.
عادی سازی والدین مجردی که همسرانشان را ترک کرده اتد و پاسخ به نیاز به همسر در قالب روابط به ظاهر دوستانه مقطعی به جای ازدواجهای پایدار، از جمله نکاتی است که در فیلم کرامر علیه کرامر قابل مشاهده است. تصویری مخدوش از نقش مادر و همسر، نکته دیگری است که در قالب کاراکتر جوانا به معرض گذاشته شده؛ جونا مشکل شخصیتی و هویتی پیدا کرده و این مشکل او بنا به گفته خودش، پس از ازدواج رخ می-دهد. جوانا هویت خود را در چیزی خارج از نقش همسر و مادر می داند و برای همین همسر و فرزند خود را ترک می کند تا آن را بیابد. سپس با اشتغال یافتن خویش، موفق می شود به اصطلاح، خود را پیدا کند. جوانا نیز همانند تد و همسایه شان مارگارت (که او نیز از شوهر خود جدا گشته است) در دوران جدایی خود با شخص دیگری رابطه برقرار می کند. این فیلم در سال 1979 فروشی بالغ بر 106 میلیون دلار داشته و  با نامزدی در 9 بخش در جشنواره اسکار، موفق به کسب 5 جایزه آن نیز گردید؛ از جمله بهترین  فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی.


یکی از اولین و مشهورترین فیلمها درخصوص خانواده تک سرپرست،
 فیلم " کرامر علیه کرامر" بود که موفق به دریافت 5 جایزه اسکار گردید و
نظر مثبت منتقدین آن زمان را نیز به خود جلب کرد.

با بررسی در آثار تولید شده در هالیوود، مشخص می شود که نحوه پوشش این مسئله در آثار نمایشی، یا به صورت خرده داستان و در لایه های چندمین فیلم می باشد و یا تم اصلی داستان را در برمی گیرد. در هر دو شکل، نمونه های بی شماری از فیلمهای سینمایی و سریال و در سطوح کیفی مختلف وجود دارند. به عنوان مثال، سریال تلویزیونی "دختران گلیمور" که از سال 2000 تا 2006 در آمریکا و سایر کشورها پخش می شد، موضوع اصلی خود را به این مسئله اختصاص داد. در این سریال، زندگی یک مادر مجرد به نام "لورلا" بهمراه دخترش "روری" که در سن 16 سالگی او را باردار شده، به نمایش گذاشته می شود. لورلا در ابتدا از ازدواج با پدر روری خودداری کرده و تصمیم می گیرد به تنهایی با دخترش زندگی کند.

این سریال پر از رابطه هایی است که مادر و دختر، هرکدام با مردهای مختلف برقرار می کنند و پس از مدتی، آن را به هم می زنند. لورلا حتی چند بار ازدواج می کند از جمله با پدر روری، اما هر بار با شکست و جدایی روبرو می شود. این سریال از دید مجله تایم، جزء 100 برنامه تلویزیونی برتر تاریخ قرار گرفت و بازیگران آن نیز جوایز متعددی دریافت کردند.

فیلم "ارین بروکویچ" درباره زنی به همین نام است که پس از دو بار ازدواج ناموفق، اکنون صاحب سه فرزند می باشد. او مجبور است برای تامین مخارج فرزندان خود، به سختی کار کند. ارین موفق می شود با کمک وکیلش، برای خود کاری دست و پا کند. او و شرکتش در حال بررسی فساد یک کمپانی هستند. ارین تمام وقت خود را برای بررسی این پرونده می گذارد در حالیکه برای مراقبت از فرزندان خود ابتدا از پرستار بچه و سپس از مرد همسایه خود کمک می گیرد که رابطه اندکی نیز با او برقرار می کند. تلاش بیش از اندازه ارین در این پرونده و گذشتن از خانواده خود برای نجات جان شهروندانی که در اثر فساد کمپانی به بیماری دچار شده اند؛ در کنار بازی قوی هنرپیشه نقش ارین (که موفق به کسب جوایز اسکار و گلدن گلوب نیز برای بازی در این فیلم گردید) موجب تقویت بعد درام و انسانی این فیلم شده و در این قالب، شکل سنتی و طبیعی خانواده را به چالش می کشد و ارجحیت کار بر خانواده را برای یک زن نشان می دهد. حتی اگر آن زن، مادر مجرد بوده و کودکان او از داشتن پدر محروم باشند. در عوض، رابطه دوستی، خلأ پدر را پر می کند.



فیلم "ارین بروکویچ" در قالبی درام و انسانی، شکل سنتی خانواده را به چالش می کشد و ارجحیت کار بر خانواده را برای یک زن نشان می دهد. حتی اگر آن زن، مادر مجرد بوده و کودکان او از داشتن پدر محروم باشند.

"درباره یک پسربچه" فیلم سینمایی دیگری در این خصوص می باشد که در سال 2002 نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه گردید و نظر مثبت کاربران اینترنتی را نیز کسب نمود. این فیلم، یافتن پشتیبان و معنا بخش زندگی را نه لزوما در تشکیل خانواده بلکه بدون قید و بندها و مرزبندیهای سنتی و اخلاقی نیز ممکن می داند. در فیلم درباره یک پسربچه که محصول مشترک کشورهای امریکا، انگلیس و فرانسه است، چندین کاراکتر مادر مجرد به تصویر کشیده می شود. ویل، مردی تنهاست که به کمپ والدین مجرد رفته و به دروغ، خود را پدر مجرد جا می زند تا بتواند با آنان ارتباط برقرار کند. شعار این کمپ "والدین مجرد، تنها ولی در کنار هم" است. او با مادر مجردی به نام فیونا آشنا می شود که دچار افسردگی است. فیونا صاحب یک پسر دوازده ساله به نام مارکوس است. بین مارکوس و مادرش با ویل رابطه دوستی برقرار می شود. ویل، مارکوس را از حمایتها و کمکهای خود برخوردار می کند. پدر مارکوس، آنها را ترک کرده و با زنی دیگر ازدواج کرده است.
 

فیلم درباره یک پسربچه، یافتن پشتیبان و معنا بخش زندگی را نه لزوما در تشکیل خانواده
بلکه بدون قید و بندها و مرزبندیهای سنتی و اخلاقی نیز ممکن می داند.

مدتی بعد، ویل با یک مادر مجرد دیگر به نام راشل آشنا می شود. راشل پس از برقراری رابطه جنسی با مردی، صاحب یک پسر شده است. ویل بار دیگر مجبور می شود که وانمود کند پدر مجرد است و این بار از مارکوس کمک می گیرد تا نقش پسرش را بازی کند. در پایان، خانواده دو مادر مجرد (فیونا و راشل) بهمراه ویل در مهمانی دیده می شوند و فیلم، با روایت مارکوس پایان می یابد: «قبلا می خواستم از ویل درخواست کنم تا با مادر ازدواج کند، اما به نظر من، زوجها لزوما آینده دار نیستند آنچه مهم است داشتن پشتیبان است و اکنون من و ویل هر دو صاحب پشتیبان هستیم.»  
 

بودن کریس بعنوان یک پدر تنها، نه تنها عامل ناکامی وی نیست بلکه سرانجام او موفق می شود
 به خوشبختی مورد نظر خود برسد و حتی پسرش او را بهترین پدر دنیا می خواند.

فیلم "در جستجوی خوشبختی" برگرفته از داستان واقعی کریس گاردنر سیاهپوست، خرده فروش اسکنرهای پزشکی است که با مشکلات اقتصادی دهه 1980 آمریکا و فقر و بی خانمانی دست و پنجه نرم می کند. او بدنبال کسب شغل در یک کمپانی بوده و مجبور است به سختی کار کند تا از تنها پسر خود محافظت کند. همسر کریس در اوایل فیلم حضور دارد اما سپس بدلیل مشکلات اقتصادی، او را ترک می کند. فیلم تلاش برای رسیدن به خوشبختی توسط یک پدر مجرد و دشواریهای او در مراقبت از فرزند خود را به زیبایی نشان می دهد. علیرغم ثروتمند شدن کریس و موفقیت وی در تجارت در پایان فیلم، نشانه ای دال بر بازگشت همسر او دیده نمی شود. در واقع ترک همسر کریس و بودن او بعنوان پدر مجرد، نه تنها عامل ناکامی وی نیست بلکه سرانجام کریس موفق می شود به خوشبختی مورد نظر خود برسد و حتی پسرش او را بهترین پدر دنیا می خواند. افزون بر اینکه خود کریس نیز در ابتدای فیلم تلویحا بر تک والد بودن خود در گذشته اشاره کرده و اذعان می کند: «28 ساله بودم که برای اولین بار، پدرم را ملاقات کردم. تصمیم گرفتم وقتی صاحب فرزند شدم، کاری کنم که آنان بفهمند پدرشان چه کسی بوده است.» این فیلم در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد، نامزد دریافت جوایز اسکار و گلدن گلوب بوده و فروشی بالغ بر 307 میلیون دلار داشته است که برای یک فیلم خانوادگی، رقم بسیار بالایی به حساب می آید. به علاوه، نظر مثبت کاربران وب سایتهای اینترنتی فیلم و سریال از جمله وب سایت معتبر  IMDBرا نیز از آن خود کرد.

فیلم "با ارزش" معرف دختر سیاهپوست شانزده ساله ای است که صاحب دو فرزند نامشروع شده است. کلاریس بدلیل بارداری ، از مدرسه خود اخراج شده و به مدرسه استثنایی فرستاده می شود. کلارینس با وجود علاقه بسیار خود به تحصیل و تحمل دشواریهای فراوان از جمله فقر و خشونت مادر خود، تصمیم می گیرد فرزندانش را به دست خود بزرگ کند. او رویای تبدیل شدن به یک ستاره تلویزیون را نیز در سر می پروراند. این فیلم علیرغم پرداختن به موضوع مادران مجرد، مولفه های خانوادگی دیگری نیز دارد که در شماره های بعدی گزارش، به آنها می پردازیم. این فیلم نیز مورد توجه منتقدین قرار گرفت و جایزه بهترین فیلمنامه را در آکادمی اسکار سال 2010 از آن خود کرد.


فیلم با ارزش، بحران خانوادگی در یک محله فقیرنشین سیاهپوست را نشان می دهد و
مدعای این است که هر چیز که زندگی به انسان می دهد باارزش است.
فرزندان نامشروع کلارینس نیز با همین مدعا، توجیه می شوند.

فیلم لولا که محصول سال 2012 می باشد، داستان دختری نوجوان به همین نام است که بهمراه مادر و برادر خود زندگی می کند. پدر و مادر او علیرغم اینکه از هم جدا شده اند اما مخفیانه و بدون اطلاع از فرزندان خود، با هم مراوده دارند. چند تن از دوستان نزدیک لولا نیز همانند او نزد یکی از والدین خود زندگی می کنند. مادر لولا علیرغم اینکه سعی در بهبود رابطه با شوهرش را دارد، با مرد دیگری آشنا گردیده و با او ارتباط برقرار می کند. به علاوه، پدر لولا نیز بدنبال رابطه با فرد دیگری است. فیلم از طرفی به مسائل پیش روی یک نوجوان دبیرستانی در مدرسه و خانواده پرداخته و از طرفی دیگر، مسائل پیش روی یک مادر مجرد را به تصویرمی کشد. این فیلم با وجود استفاده از هنرمندان مشهور نوجوان آمریکایی، نتوانست فروش قابل توجهی داشته باشد.
 

فیلم از طرفی به مسائل پیش روی یک نوجوان دبیرستانی در مدرسه و خانواده خود پرداخته
و از طرفی دیگر، مسائل پیش روی یک مادر مجرد را به تصویرمی کشد.

آنچه مسلم می باشد این است که رواج این سبک زندگی در رسانه های آمریکایی، به نمونه های ذکر شده محدود نبوده و موارد بسیاری را در بر می گیرد که شرح همگی آنها در این گزارش نمی گنجد. روشن است که این روند در آینده نیز در هالیوود ادامه خواهد یافت. به عنوان مثال فیلم "باشگاه مادران مجرد" که در سال 2014 به پرده اکران خواهد رفت. در اینجا صرفا به ذکر تنها چند نمونه دیگر در سایر فیلمهای شناخته شده و پرفروش، بسنده می کنیم: درام تحسین شده فورست گمپ، فیلم جری مگوایر با بازی تام کروز، کاراکتر هری در فیلم آخرالزمانی آرماگدون، مادرِ گرتی، میشل و الیوت در فیلمE.T  اثر کارگردان مشهور استیون اسپیلبرگ، فیلم آخرالزمانی دانستن محصول 2009، جان مک کلین در سری فیلمهای جان سخت، سارا کانر در مجموعه ترمیناتور همگی نمونه های سینمایی هستند که پدیده تک والدی را در خرده داستانهای خود و در لفافه داستان اصلی، و با قالبها و ژانرهای مختلف، به معرض مخاطبین گذاشتند.






موارد فوق، همگی نمونه های سینمایی هستند که پدیده تک والدی را در خرده داستانهای خود
 و در لفافه داستان اصلی، و با قالبها و ژانرهای مختلف، به معرض مخاطبین گذاشتند.

منطق کلی حاکم بر تمامی این فیلمها، عادی سازی و کنار آمدن با این پدیده می باشد. به عبارتی دیگر، همه آنها سعی داشتند  والدین مجرد و خانواده تک سرپرست را نه به عنوان یک معضل ریشه ای در خانواده مدرن امروزی مورد نقد آسیب شناسانه قرار دهند، بلکه به عنوان امری عادی که همواره برای مشکلات پیش روی آن راه حلی است از جنس خود مشکل، معرفی کرده اند. جالب است بدانید این امر فقط در تولیدات سینمایی و تلویزیونی خلاصه نشده و حتی آثار مربوط به کودکان و نوجوانان نیز از این قضیه مستثنی نشده اند. شگفت آور است که قهرمانان محبوب مشهورترین و محبوبترین انیمیشن های کمپانی والت دیزنی مولود خانواده های غیر طبیعی هستند. در اینجا چند مثال از خانواده تک سرپرست در تولیدات انیمیشنی کمپانی والت دیزنی ذکر می کنیم:


شگفت آور است که قهرمانان مشهورترین و محبوبترین انیمیشن های کمپانی والت دیزنی مولود خانواده های غیر طبیعی هستند.

در انیمیشن پرطرفدار داستان اسباب بازی ها، صاحب اسباب بازی ها یعنی اندی با تنها مادر خود زندگی می-کند و در هیچ یک از سه قسمت فیلم، اثری از حضور پدر اندی دیده نمی شود. این در حالی است که اندی نسبت به"وودی" اسباب بازی گاوچران، احساسی خاص شبیه به پدر بودن دارد. همانطور که لی آنریک کارگردان این مجموعه سه قسمتی نیز به این نکته اشاره می کند.


در هیچ یک از سه قسمت انیمیشن داستان اسباب بازی ها، اثری از حضور پدر اندی دیده نمی شود. این در حالی است که اندی نسبت به"وودی" اسباب بازی گاوچران، احساسی خاص شبیه به پدر بودن دارد.

پرنسس جازمین نیز در انیمیشن علاءالدین وضعیتی مشابه اندی دارد. اما در این فیلم مادر اوست که داستانی نامعلوم دارد. به له در انیمیشن دیو و دلبر همراه با پدر خود به تنهایی زندگی می کند. دامبو فیل پرنده نیز با مادر خود است. امید است در آینده در گزارشی مجزا و به طور مبسوط، به خانواده های غیر متعارف در تولیدات نمایشی کودک و نوجوان پرداخته شود.

بازتاب در جامعه
بر اساس اطلاعات مرکز آمار و سرشماری آمریکا The U.S Census Bureau بیش از 12 میلیون خانواده تک والدی در سال 2012 در آمریکا به ثبت رسیده که از این میان نزدیک به 10.5 میلیون آن را خانواده هایی با مادر مجرد تشکیل می دهد که تقریبا معادل 84 درصد می باشد و نزدیک به نیمی از این مقدار، زیر خط فقر زندگی می کنند. یعنی از هر سه کودک در امریکا، یک کودک بدون پدر است. بیش از 45 درصد مادران مجرد، هرگز ازدواج نکرده اند. متوسط درآمد خانواده های تک مادر، یک سوم متوسط درآمد خانواده های با هر دو والدین است. مطابق آمار مرکز ملی خانواده های بی خانمان The National Center on Family Homelessness از هر 10 خانواده بی خانمان، 8 خانوار را زنان مجرد با فرزندانشان تشکیل می دهند.

نمودارهای زیر، از سوی مرکز فدرال آماری کودک و خانواده  Federal Interagency Forum on Child and Family Statistics منتشر شده است.

نمودار شماره یک، درصد کودکان زیر 17 سال در سه نوع خانواده دارای پدر و مادر، تک پدر و تک مادر را ما بین سالهای 1980 تا 2011 نشان می دهد.


شکل یک: درصد کودکان زیر 17 سال در سه نوع خانواده دارای پدر و مادر، تک مادر و تک پدر ما بین سالهای 1980 تا 2011

شکل شماره دو، حاکی از افزایش میزان مادران ازدواج نکرده در سال 2010 نسبت به 30 سال قبل از آن می باشد.


شکل دو: مقایسه درصد مادران ازدواج نکرده در سال 1980 با 2010 بر اساس رده های سنی مختلف

آمارها حاکی از وجود اختلاف معنی‌دار در زمینه رشـد شناختی، عاطفی، اجتماعی، تحصیلی، بهداشتی، جسمی و جنسی کودکان خانواده‌های تک والد با کودکان خانواده‌های دو والد واقعی است. تمدن مدرن غربی سعی دارد افراد را متقاعد کند که راه نیل به استعدادهای انسان و موفقیت و پیشرفت، مبتنی بر انکار قواعد مذهبی و اخلاقی است. آنچه امروز به عنوان مفهوم عقل و دانایی شناخته می شود آزادی انتخاب، بدون توجه به محدودیتهای اخلاقی است.


آمارها حاکی از وجود اختلاف معنی‌دار در زمینه رشـد شناختی، عاطفی، اجتماعی،
 تحصیلی، بهداشتی، جسمی و جنسی کودکان خانواده‌های تک والد با کودکان خانواده‌های دو والد واقعی است.

عکس / کلاه های آبی در «شلمچه»

این عکس در اوایل مرداد ماه در منطقه عملیاتی «شلمچه» برداشته شده است. منطقه ای که شاهد بزرگ ترین و شدیدترین عملیات نظامی در طول سال های دفاع مقدس بود.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، عکس زیر در اوایل مرداد ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی «شلمچه» برداشته شده است.منطقه ای که شاهد بزرگ ترین و شدیدترین عملیات نظامی در طول سال های دفاع مقدس بود. کمتر از پنج روز پس از پایان عملیات نظامی در تمامی مرزهای ایران و عراق، نیروهای «سازمان ملل متحد»(موسوم به کلاه آبی ها) جهت نظارت بر اجرای آتش بس، مندرج در بند اول «قطعنامه ی 598» در مرزهای جنوب و غرب کشور حاضر شدند و بدین ترتیب در 9 مرداد ماه سال 1367، جنگ 7 سال و ده ماهه میان «جمهوری اسلامی ایران» و «رژیم بعثی حاکم بر عراق» رسما به پایان رسید.

نگاهی تحلیلی به سریال نیکیتا


در قسمتی از سریال نیکیتا به نام با آتش(With Fire) به شکل غیر مستقیم حادثه بوستون به تصویر کشیده شده است و جالب تر آنکه سبک عملیات تروریستی در سریال نیکیتا مانند واقعه تروریستی بوستون آمریکا به شکل کور و تنها برای هراس صورت گرفته است.
گروه جنگ نرم مشرق- برخی اتفاقات مهم جهان و بلاخص رویداد های به وقوع پیوسته در آمریکا را می‌توان قبل از به وقوع پیوستن شان از طریق رصد رسانه های آمریکایی پیش بینی کرد، مواردی نظیر حمله نظامی به عراق و افغانستان و یا واقعه یازده سپتامبر از جمله این موارد است که پیش از وقوع توسط فیلم ها، بازی های رایانه و دیگر رسانه های امریکایی به شکل مستقیم و غیر مستقیم مطرح شده بودند. حادثه تروریستی اخیر بوستون آمریکا نیز از این دایره خارج نمی باشد و با کمی تعمق و تجسس در آن می‌توان به پالس های رسانه های آمریکا و آماده سازی غیرمستقیم مردم برای وقوع چنین رویدادی پرده برداشت.

 
نزدیک به سه ماه قبل در یکی از سریال های آمریکایی به نام "نیکیتا" که هم اکنون فصل جدید آن در حال پخش است، در قسمتی به نام با آتش(With Fire) به شکل غیر مستقیم حادثه بوستون به تصویر کشیده شده است، حال آنکه واقعه تروریستی بوستون چندی پیش روی داد و جالب تر آنکه سبک عملیات تروریستی در سریال نیکیتا مانند واقعه تروریستی بوستون آمریکا به شکل کور و تنها برای هراس صورت گرفته است اما نکته قابل توجه در این ارتباط آماده سازی رسانه ای برای اقناع افکار عمومی است تا سیاست های کلان آمریکا تضمین مناسبی برای اجرا داشته باشند.

 
با نیم نگاهی به سیر رسانه ای آمریکا در موضوعات تروریستی و بویژه سریال نیکیتا روحیه اگرشنیسم(Aggressionism) در ایالات متحده آمریکا را بررسی می کنیم.

رسانه و تروریسم:
مبارزه با ایران اسلامی در طول سال های اخیر در اشکال گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی روی داده است اما بخش فرهنگی در حوزه جنگ نرم به دلیل گسترده بودن رسانه ها و وابستگی قریب به اکثر آن ها به امپراطوری یهود بین الملل موجب شده است جنگی تمام عیار و یک طرفه علیه جبهه حق به راه افتد.

 
سال ها است که دستگاه رسانه ای آمریکا با ساخت انواع و اقسام فیلم ها و سریال ها، مسیر مورد نظر خود در راستای هژمونی جهانی را در پیش گرفته است. به تصویر کشیدن تروریسم و مبارزات جهانی ایالت متحده آمریکا با تروریسم، تحت عنوان مسلمانان و یا مسلمانان حامی ایران یکی از اولویت های همیشگی سیاست رسانه ای ایالت متحده آمریکا بوده است. گذشته از کنکاش در منشاء تروریسم و بررسی ابعاد آن که در نوع خود نیاز به مقاله ای جدا گانه دارد می‌توان به روندی آشکار و زیرکانه در تولیدات رسانه ای آمریکا پی برد.

یکی از هنرهای رسانه ای آمریکا القای خواسته های خود در جهت اهداف بلند مدت می‌باشد. علی رغم آنکه آمریکا دشمن درجه یک جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود، اما نمی‌توان بر واقعیت ها سرپوش گذاشت. یکی از هنر های عملیاتی ایالت متحده آمریکا تطبیق دستگاه رسانه ای با سیاست های کلان و راهبردی مراکز مطالعات فکری می‌باشد. در واقع تصمیم گیری های کلان در آمریکا با سیاست های رسانه ای در چارچوبی معین به شکل لازم و ملزوم در حال حرکت می باشند و این امر یکی از علل موفقیت آمریکا در حفظ سلطه جهانی خود محسوب می شود.

اتفاقاتی نظیر تهاجم نظامی به عراق و افغانستان به بهانه حمله تروریستی در یازده سپتامبر و یا دلایلی نظیر وجود القاعده و طالبان و القای خطرناک بودن آنها برای تمدن غرب همگی از مسائلی بوده است که دستگاه رسانه ای هالیوود با پرداختن به آن ها و مقدمه چینی رسانه ای زمینه اقدامات نظامی آمریکا را توجیه کرده است.

 
بدون شک اقناع افکار عمومی یکی از سخت ترین و پیچیده ترین کارها می‌باشد به نحوی که عدم موفقیت در آن موجب شکست در برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت خواهد شد، در این زمینه ایالت متحده امریکا از زبر دستی ویژه ای برخوردار است. در این ارتباط از حادثه یازده سپتامبر به عنوان نمونه ای مناسب می‌توان نام برد، رسانه های امریکا برای آماده سازی افکار عمومی ملت خود و دیگر های جهان حداقل از چند دهه قبل از این واقعه با ایجاد القای نا امنی و احتمال حمله تروریست ها به خاک آمریکا و یا حمله ای سهمگین توسط عنصری خارجی به کشورشان پروژه ی تلقین ناامنی را کلید زدند، رسانه های جهانی و بلاخص سینمایی طی چند دهه با ساخت بیش از ده ها بازی، سریال، فیلم، موسیقی و دیگر ابزارآلات رسانه ای خود تشویشی عمومی را در ذهن مردم آمریکا ایجاد کردند.



مردم غرب نیز که دهه هاست در سیطره رسانه ای یهود بین اللمل به سر می‌برند با اقناع شدن در این مسیر، به ناگاه وعده چند ساله رسانه هایشان مبنی بر وقوع یک حادثه تروریستی بزرگ را با چشمان خود دیدند. در آن روز آمریکا نیاز به هدایت کردن افکار عمومی داشت و بر اساس آن اتفاق بود که پروژه شکست خورده خاورمیانه بزرگ آغاز شد و نظام جهانی در تحولی تاریخی قرار گرفت.

طبق نظر سنجی ها در آن دوره قریب به اکثر مردم آمریکا و اروپا انجام این عمل تروریستی توسط گروه القاعده را باور کرده بودند و حتی هم اکنون بعد گذشت بیش از یک دهه از حادثه یازده سپتامبر و شکاک شدن برخی از مردم به آن حادثه هنوز تعداد بسیار زیادی از عموم مردم آمریکا و اروپا آن حمله را پروژه ای از جانب القاعده می دانند و این فریب همچنان ادامه دارد.

 از سوی دیگر در جمهوری اسلامی ایران مردم بعد از دیدن آن واقعه در اساس وجودی آن شک کردند و حتی آمریکاپرست ترین افراد داخل کشور نمی-توانستند بپذیرند 16 نهاد امنیتی آمریکا در کنار تمامی سرویس های اطلاعاتی آن به 19 تروریست القاعده اجازه دزدیدن هواپیما، حمله به برج های دوقلو و پنتاگون و کشتن هزاران نفر را بدهند. پرداختن به موضوع یازده سپتامبر و بررسی تطبیقی اثرگذاری در افکار عمومی مردم داخل و خارج آمریکا تنها نمونه ای از اثرگذاری رسانه ای ‌می‌باشد که به خوبی سردمداران ایالات متحده آمریکا از قدرت آن استفاده می کنند.

اما روند اقناع رسانه ای همچنان ادامه دارد و ایالت متحده با پیش گرفتن این رویه برای دیگر مقصود های خود برنامه ریزی می کند. حمله تروریستی اخیر در بوستون آمریکا و ایجاد سر و صداهای گسترده در سراسر جهان نیز نشان از طراحی های دیگری از سوی ایالت متحده امریکا دارد، در این ارتباط دستگاه رسانه ای آمریکا بار دیگر با پرداختن به موضوعاتی از این دست و آماده کردن مخاطب داخلی و جهانی خود با پرداختن به موضعی تروریستی شبیه آنچه که در بوستون امریکا رخ داد، پرداخته است. فیلم ها و سریال هایی که در آن مراکز امنیتی و اطلاعاتی آمریکا با حضور منجی وار، علیه تروریست های مسلمان به مبارزه برخواسته و با درایت شان توطئه های جهانی را خنثی می کنند. نیکیتا از جمله سریال های می‌باشد که در طول سه سال گذشته در این زمینه توانسته است مخاطبان زیادی را مشغول خود کند.

سریال نیکیتا از سال 2010 میلادی تا کنون توسط شبکه‌ي تلویزیونی سی‌ دابلیو (The CW Television Network)‏ به پخش در آمده است.

این شبکه آمریکایی در سپتامبر سال ۲۰۰۶ با سرمایه‌گذاری شرکت سی‌بی‌اس (CBS)‏ و شرکت یهودی برادران وارنر (Warner Brothers)‏ شکل گرفت و نام آن از ابتدای حروف دو شرکت اقتباس شد. این شبکه تا کنون با پخش سریال هایی معروف نظیر سوپرنچرال (Supernatural)‏، خاطرات خون‌آشام (The Vampire Diaries)، ‏دختر سخن‌چین (Gossip Girl)، بینندگان زیادی را بدست آورده است.
 
سریال نیکیتا از جدید ترین سریال های این شبکه محسوب می‌شود که تا کنون توسط 12 نویسنده و 12 کارگردان در آن فعالیت کرده اند، اثر گذار ترین فرد در ساخت این سریال کریگ سیلور ( Craig Silverstein) می‌باشد. وی تا کنون نویسندگی بیش از 65 قسمت از این مجموعه را برعهده داشته است و در سابقه سینمایی وی می توان به شرکت در ساخت سریال پر هزنیه و معروف ترا نوا (Terra Nova) در سال 2011 اشاره کرد.

 

بازیگر اصلی این سریال مارگارت دنیس کویگلی (Margaret Denise Quigley ) معروف به مگی کیو در نقش نیکیتا می‌باشد،‌ وی متولد ۲۲ مه ۱۹۷۹ هونولولو در ایالت هاوایی آمریکا است.

 
پدر مگی آمریکایی و مادر وی مهاجر ويتنامي می‌باشد. پدر و مادر وی در زمان جنگ ویتنام با یکدیگر آشنا شدند، مگی در ابتدا به پیشنهاد یکی از دوستانش در سن 17 سالگی در کشور ژاپن در عرصه مدلینگ شروع به فعالیت کرد اما بعد از مدتی به هنگ کنگ رفت و در عرصه بازیگری مورد توجه جکی چان قرار گرفت و او کویگلی را در دو حوزه رزمی و بازیگری تربیت کرد.

 
وی ابتدا در سال 1998 در سریال خانه اژدها(House of Dragon) و سپس در سال 2000 با بازي در فيلم(Gen-Y Cops) به شهرت رسيد، و بعد از آن بودکه در دو فیلم نیمه شب منهتن (Manhattan Midnight) و ساعت شلوغي 2 (Rush Hour 2 ) همراه با جکی چان به بازی پرداخت.

      


2001                                                                 2001
اما مخاطبان جهانی او را با فیلم های معروفی نظیر ماموریت غیرممکن 3 (Mission: Impossible III ) و جان سخت 4 (Live Free or Die Hard ) می شناسد.
      

2007                                                     2006

او در سال 2010 با بازي در سريال "نيكيتا" به اوج شهرت خود رسید. کویگلی هم اكنون در لس آنجلس با سه سگش زندگي مي‌كند.

شخصیت مگی و عقبه شخصیتی او موجب شده است سازندگان سریال، شخصیت نیکیتا را به وی واگذار کنند.  برگزیدن او برای این نقش را می توان انتخابی هوشمندانه دانست، وی به دلیل دو رگه بودن و داشتن چهره ای بین الملی و آشنا برای مردمان شرقی و غربی و همچنین سابقه فعالیت در عرصه مدلینگ و همکاری با افراد معروفی نظیر جکی چان و حضور در فیلم های جان سخت و ماموریت غیر ممکن به عنوان پیش نیاز و هم سبک سریال نیکیتا شخصیتی بی بدیل برای ایفای نقش نیکیتا است.

سریال حول شخصیت نیکیتا و اتفاقات روی داده برای او به تصویر کشیده شده است. نیکیتا در گذشته و در دوران جوانی توسط یک سازمان مخفی ایالت متحده آمریکا شناسایی شده و طی آموزش های سخت نظامی به یک جاسوس و قاتل تبدیل می شود. در این بین نیکیتا عاشق یک غیر نظامی می‌شود و سازمان مربوطه وی را به قتل می‌رساند، به این جهت نیکتا به مدت سه سال از سازمان دوری می کند و تصمیم به انتقام گیری دارد. روابط نیکیتا با سازمان و یا واحد(نام دیگر سازمان) در طول سریال با دراماتیزه شدن داستان و وجود صحنه های هیجان انگیز و اکشن به خوبی می‌تواند خط تعلیقی مناسب را برای بیننده ایجاد کند.

 
اما موضوعی‌که در رابطه با این سریال مطرح است هدف سازندگان سریال و راهبرد رسانه ای شبکه سی دابلیو می‌باشد. در یکی از قسمتهای فصل جدید، نیکتا همراه یکی از اعضای سازمان به نام مایکل در گیر و دار عملیاتی تروریستی قرار می‌گیرند که بخشی از آن مربوط به آماندا یکی از دشمنان نیکیتا است که با همکاری تروریستی به نام سلیم قصد آشوب و ترور در آمریکا را دارند. در بخشی از سریال فردی مظنون در رابطه با آماندا و سلیم دستگیر می‌شود. در سکانسی از این بخش مظنون به هنگام بازجویی توسط نیکیتا در دیالوگی نقشه تروریست ها در گام اول را بیان می‌کند که در نوع خود بسیار جالب و قابل تعمق است، وی می‌گوید:

«اولین حمله مثل یک عمل خشونت آمیز تصادفی به نظر می‌آید، کوچک و محدود، هدف هم آمریکایی های بی گناه خواهند بود و وقتی خبر را می شنوید که نمی‌توانید جلوی آن را بگیرد»

و درست بعد از این دیالوگ طی عملیاتی تروریستی عده ای کشته می‌شوند. جملاتی که در این قسمت از سریال نیکیتا آمده است به خوبی می تواند ذهن هر مخاطبی را به سمت و سوی حادثه کم هزینه اما پر سر و صدای بوستون سوق دهد، هر چند نوع انجام عمل تروریستی در این سریال شباهتی به حادثه بوستون ندارد و نباید داشته باشد اما زمزمه آن هر چند در دیالگوی چند ثانیه ای به خوبی می‌تواند هراسی را در دل مرم آمریکا ایجاد کند، بلاخص آنکه سالیان سال است که تمامی این شبکه ها مسئله ناامنی و خطر تروریست ها را به مردم خود القاء کرده اند و طبیعی است که این دیالوگ هم در راستای همان سیاست اجرا می‌شود.

بعد از این سکانس سلیم در پیامی به مردم و دولت آمریکا این عمل را حق خود می داند چرا که معتقد است آمریکایی ها در کشورش همین جنایات را کرده اند، وی می گوید:

«چه حسی داره؟ هر آن چه دوست داری در یک لحظه از بین میره. وقتی در آمریکا این اتفاق می افته بهش میگن فاجعه ملی اما وقتی در کشور ما اتفاق بی افته میگن خسارات جانبی و یا تلفات معقول، شما افراد بی‌گناهی رو هدف می‌گیرین بعد می‌گویید دنبال صلح هستین؟ این به اصطلاح صلح شما از خون ما رنگین شده. مردمی را که دوستشان داشتیم از ما گرفتید و حتی فرصت خداحافظی پیدا نکردیم و شما هم پیدا نخواهید کرد.»

در سکانسی دیگر، سلیم در صحبت با آماندا از انگیزه خود می گوید: «وقتی اون گوله سرگردون دختر کوچیکم رو ازم گرفت انگار که از داخل نابود شدم. یادمه که بغلش کرده بودم اونقدر بلند فریاد میزدم که صدای خودم رو نمی‌شنیدم».
 

سلیم، تروریست مسلمانی که در نهایت کشته می‌شود

نکته قابل توجه در این ارتباط نقد سیاست خارجی ایالت متحده آمریکا توسط این سکانس از سریال می‌باشد. به وضوح مشخص است در این بخش از فیلم نقد درون پارادایمی صورت گرفته و سیاست های اشتباه آمریکا در خارج از مرز ها علت حمله تروریست ها معرفی شده است. اما از سوی دیگر نویسنده فیلم به شکلی زیرکانه با به کار بردن عباراتی مانند "گلوله سرگردان"، مرگ دختر سلیم و دلیل کشته شدن وی را تعمدی نمی‌داند و نیروهای مسئول در این باره را تطهیر می کند و در عین حال نوعی دلسوزی را برای مخاطب به خاطر غم از دست دادن دختر سلیم ایجاد می‌کند. سازنده فیلم به خوبی توانسته است به بهانه نقد ترور های احتمالی در آمریکا آن را به سوی افراد مورد نظر خود هدایت کرده و بار دیگر مسئله اسلام هراسی را در راس قراردهد. و جالب تر آنکه مسئول برخورد با این حادثه تروریستی در سریال نیکیتا شخصیتی بین المللی، و دارای چهره ای نیمه شرقی و نیمه غربی است تا بتواند با داشتن وجهه ای جهانی علاوه بر اقناع افکار عمومی در آمریکا و اروپا، افکار عمومی مردم شرق را در دست بگیرد.


 
از نکات دیگر در این قسمت از سریال نیکیتا، حضور آماندا به عنوان زنی تروریست و غیر مسلمان در کنار سلیم قابل توجه است. وی که دشمن نیکیتا است به دلایلی دیگر قصد اعمال تروریستی را دارد، که خود زاویه ای متفاوت از تحلیل های انفجار بوستون را نشان می‌دهد. افرادی که در درون آمریکا خواهان جدایی طلبی، انتقام از شرایط موجود و مانند اینها هستند، این دلایل موجب می شود علیه دولت و مردم اعمال تروریستی انجام دهند، وسازندگان فیلم در این سریال به خوبی توانسته اند خطر اعمال تروریستی از درون خاک آمریکا را به مخاطب خود القاء کنند.

به طور کلی شباهت های موجود در این سریال با واقعه بوستون، نظیر مسلمان بودن هر دو تروریست، ارائه تحلیل هایی مبنی بر دست داشتن عناصر داخلی و دیالوگ های مطرح شده در فیلم که نزدیکی زیادی با واقعه بوستون دارد به خوبی نشان می‌دهد ما بین حادثه بوستون و این قسمت از سریال نیکیتا که دو ماه قبل از حادثه به پخش در آمده است قرابت هایی وجود دارد. اما نکته قابل توجه آن است که اساساً بمب گذاران واقعه بوستون و مقصران این رویداد از اهمیت چندانی برخوردار نیستند، مسئله مهم در این باره، موضوع زنده نگه داشتن ترس و القای ناامنی رسانه ای توسط ایالت متحده آمریکا است. به واقع آمریکا هیچ گاه دوست ندارد مردم کشورش به طور کامل احساس امنیت کنند چرا که در این صورت هژمونی آمریکا مورد تزلزل واقع خواهد شد و دیگر بهانه ای برای تشدید فضای امنیتی و یا لشکر کشی به دیگر کشور های جهان وجود نخواهد داشت. به این دلیل علاوه بر فضا سازی های رسانه ای مبنی بر در کمین بودن تروریست ها، ایالت متحده نیاز دارد در دوره زمانی مشخصی با ایجاد تعمدی این وقایع فضای نا امنی را از القای رسانه ای به عرصه واقعیت بکشاند.

به خوبی مشخص است حادثه بوستون در برابر جنایات روزانه اعوان و انصار آمریکا در منطقه غرب آسیا(خاور میانه) به قدری کوچک و ناچیز است که می‌توان آن را نادیده گرفت اما تفاوت اصلی در این بین قدرت رسانه ای می‌باشد که گردانندگان آن موضوعی نظیر حادثه بوستون را بسیار بزرگ و جهانی جلوه می‌دهند و در برابر مسلمان کشی در بحرین، سوریه و میانمار سکوت می کنند.
      

کشته شدن ده ها هزار مسلمان میانماری با کمترین پوشش رسانه ای   




کشته شدن سه نفر در بوستون آمریکا با حداکثر پوشش رسانه ای

در این باره رئیس جمهور آمریکا در رابطه با حادثه بوستون جمله ای دقیق را بیان کرد: « هر بار بمبی برای آماج گرفتن غیرنظامیان بی‌گناه استفاده شود عملی تروریستی روی داده است» بدون شک این جمله کاملاً درست است، اما متاسفانه روحیه منافقانه در ایالت متحده آمریکا باعث شده این عمل در کشور های اسلامی که بر خلاف جهت آمریکا در حرکت اند تروریستی تلقی نشود. اگر جمله رئیس جمهور آمریکا مد نظر قرار گیرد باید ایالت متحده آمریکا را بزرگ ترین تروریست در تاریخ بشریت معرفی کرد.

در این ارتباط امام امت، حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) در دیدار جمعی از فرماندهان و كاركنان ارتش و خانواده‌های آنها چه حکیمانه در تبیین تناقض‌گویی‌های آمریكا فرمودند:

«آمریكا و دیگر مدعیان حقوق بشر در قبال كشتار مردم بی‌گناه پاكستان، افغانستان، عراق و سوریه سكوت می‌كنند اما بعد از چند انفجار در آمریكا، همه دنیا را پر از جنجال می‌كنند. ... جمهوری اسلامی ایران به پیروی از منطق اسلام با هرگونه انفجار و كشتار مردم بی‌گناه چه در بوستون آمریكا و چه در پاكستان، افغانستان، عراق و سوریه مخالف است و آن‌ را محكوم می‌كند. ... این چگونه منطقی است كه اگر كودكان و زنان در افغانستان و پاكستان بوسیله آمریكایی‌ها كشته شوند و در عراق و سوریه نیز تروریست‌های مورد حمایت آمریكا، غرب و صهیونیست‌ها، فاجعه‌آفرینی كنند، اشكالی نداشته باشد اما اگر انفجاری در آمریكا یا یك كشور غربی روی دهد، همه دنیا باید هزینه‌ی آن را بپردازند؟ ... این روحیه و تفكر آمریكا و غرب كه خود را تافته‌ی جدا بافته از دیگران می‌دانند، عامل سرنگونی و زوال روزافزون آن‌هاست.»

در این میان سخنان منافقانه‌ی اوباما در ارتباط با تروریسم به عنوان نماینده ایالت متحده آمریکا خود نشان دهنده آن است که مسائل رخ داده در آمریکا تنها بهانه ای برای جنگ افروزی و اگرشنیسم گرایی می باشد، بلکه در برابر سخنان شفاف و عالمانه رهبر انقلاب اسلامی ایران تنها نوعی رسوایی محسوب می شود و اما افسوس از آنکه چه بسیار از انسان های دنیا در چنگال رسانه های یهود جهانی گرفتار می باشند و سخنان حق امام شیعیان جهان به گوششان نمی‌رسد.

مزار خواهران گمنام بستان

نمی دانم. آیا امروز اثری از آن مزار خواهران گمنام در بیابان های بین بستان و دهلاویه به چشم می‌آید یا نه؟! معلوم نیست چرا امروز دیگر از آن مکان و محل دفن خواهران گمنام هیچ اثری نمانده و حتی از آنها حرفی هم زده نمی‌شود؟!
به گزارش وبلاگستان مشرق، حمید داود ابادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت:
مقبره خواهران گمنام بستان را مشاهده می‌کردید که به دست نیروهای پلید بعثی می‌افتند، آنها را اسیر می‌کنند، به اردوگاه خود می‌برند، مورد شکنجه و آزار قرار می‌دهند و بعد از ضرب و جرح، زنده به گور می‌کنند. بعد از آزاد سازی این منطقه این جنایت بزرگ به وسیله یکی از اسرای عراقی فاش می‌گردد.  این صحنه تکان دهنده‌تر از صحنه های قبل بود و غیرت و مبارزه را به اوج خود می رساند.


سال62 به اتفاق برادرم و جمعی از برادران در نزدیکی هویزه بر سر قبر خواهران گمنام رسیدیم. به خدا قسم وقتی به این منطقه رسیدیم تمام برادران شروع به گریه کردند و خاک آن محل را با دستان خود فشردند و با خدای خود عهد بستند تا انتقام خون این عزیزان را نگیرند از پا نخواهند نشست.
و آنچنان ناله سر می دادند و آنچنان زجه می زدند که هر کس از آنجا عبور می کرد فکر می کرد از اقوام نزدیک این مرحومین هستند.
و آنها خواهرانی اهل سوسنگرد و از روستای اطراف آن بودند و در میان آنها دختر بچه 7 ساله و پیرزن 70 ساله هم مشاهده می شد و این ها را باید همه مردم ایران در نظر داشته باشند که چه خونها در راه انقلاب ریخته شده و در همان سالها مراسمی بسیار با شکوه در مسجد بستان برایشان برگزار کردند.


گلستان‌ زینب‌
: نام‌ دشتی‌ است‌ بین‌ راه‌ سوسنگرد ـ بستان‌، بعد ازپل‌ سابله‌. آرامگاه‌ بیش‌ از بیست‌ تن‌ از خواهران‌ شهیدی‌ که‌، حسب‌نقل‌، در هجوم‌ دشمن‌ بعثی‌ به‌ شهر مظلوم‌ بستان‌ در استان‌ خوزستان‌ به‌طرزی‌ فجیع‌ و ناجوان‌ مردانه‌ به‌ شهادت‌ رسیده‌اند و به‌ طور پراکنده‌ دراین‌ محل‌ دفن‌ شده‌اند.

تابستان 1363
یکی از روزها، کاروانی از خانواده‌ی شهدا برای بازدید از جبهه آمد. در آن میان چشمم به یکی از بچه-‌محل‌هایم خورد. «داود جعفری» همراه آن کاروان بود. از دیدن او خیلی خوشحال شدم. از برادر عبادی اجازه گرفتم و همراه آنها به مزار خواهران گمنام رفتم. آن‌طور که می‌گفتند، هنگامی که نیروهای عراقی شهر بستان و سوسنگرد را اشغال کرده بودند، اهالی شهر «حمیدیه» مقاومت زیادی از خود نشان داده بودند و حاضر نشده بودند از نیروهای متجاوز عراقی استقبال کنند. همین مسئله باعث ‌شده بود که عراقی‌های وحشی از آنها کینه به دل بگیرند و با هجوم به اهالی، بیش از 20 دختر جوان را اسیر کنند و به اردوگاه خود در نزدیکی بستان ببرند.
بعد از آن که در عملیات طریق‌القدس، شهر بستان و روستاهای اطراف آن آزاد شد، یکی از سربازان عراقی که در آن عملیات به اسارت ایرانی‌ها درآمده بود، ماجرای اسارت آن دخترها را لو داد و با حضور در منطقه، کنار اردوگاه تاکتیکی خودشان در حوالی رود سابله، محلی را نشان داد که پس از کند و کاو، پیکر بیش از 20 دختر که پس از آزار و اذیت فراوان، زنده به گور شده بودند، کشف شد. از آن زمان به بعد آن‌جا به نام «مزار خواهران گمنام» معروف شد.
کتاب از معراج برگشتگان – حمید داودآبادی – صفحه 411


و نمی دانم. آیا امروز اثری از آن مزار خواهران گمنام در بیابان های بین بستان و دهلاویه به چشم می آید یا نه؟!
معلوم نیست چرا امروز دیگر از آن مکان و محل دفن خواهران گمنام هیچ اثری نمانده و حتی از آنها حرفی هم زده نمی‌شود؟!

اول امام‌زاده دنیا خوش آمدی؛ صلح سبز حسنی(ع) زمینه ساز انقلاب سرخ حسینی(ع)


بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌خوبی روشن می‌کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت
گروه فرهنگی مشرق- در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»

رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»

جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.»


به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است. نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته ‏اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))»، همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیه‌ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم‌زخم را خواندند.

 
***ذکر امام در قرآن
قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت‌ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است «همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است» و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام. «همانند آنچه درباره امام علی علیه‌السلام نازل شده است.» درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.

امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفاده‏ های علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوه‌اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می‌داده است. رسول خدا درباره‌ او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبت‌های مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.

***امام حسن(ع) و فاطمه الزهرا(س)
امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمه‌ اطهر(س)، رابطه‏ای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازی‌های کودکانه می‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق می‌نمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر می‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت می‌کرد و از آن درس‌ها می‌گرفت. این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع می‌رفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه(س) پس از وفات دست‌های مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن(ع) نیز سال‌ها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.

***امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر
از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر می‌کوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کرده است( همانند شرکت در شورای شش نفره‌ ی تعیین خلیفه پس از عمر و شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پاره‌ای مأموریت‌های مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاست‌های عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هیچ‌یک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دوره‌ی 25 ساله شرکت ننموده است.
 
***در دوران خلافت پدر
امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی‏ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر وقیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.
 
***جانشینی پس از شهادت پدر
حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده‌گانه‌ی خود، با ذکر اسامی آنها.
 
***امام پس از خلافت
امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.

پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایه‌های حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.

جاسوس‌های معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامه‌ی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامه‌‌‌نگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.


***صلح امام
مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می‌داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.

بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌خوبی روشن می‌کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ستیزانه، پایه‌ریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی‌امیه بهبنی‌عباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوه‌گر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.


***مبارزات حسن بن على (ع) پيش از دوران امامت
امام حسن (ع)، به شهادت تاريخ، فردى سخت شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بيم در وجود او راه نداشت. او در راه پيشرفت اسلام از هيچ گونه جانبازى دريغ نمى‏ورزيد و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود.

در جنگ جمل‏
امام مجتبى (ع) در جنگ جمل، در ركاب پدر خود امير مومنان (ع) در خط مقدم جبهه مي ‏جنگيد و از ياران دلاور و شجاع على (ع) سبقت مي ‏گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختى مي ‏كرد.

در جنگ صفين
آن بزرگوار جنگ صفين نيز، در بسيج عمومى نيروها و گسيل داشتن ارتش امير مومنان (ع) براى جنگ با سپاه معاويه، نقش مهمى به عهده داشت.


***مناظرات كوبنده امام مجتبى (ع) با بنى اميه
امام حسن مجتبى(ع) هرگز در بيان حق و دفاع از حريم اسلام نرمش نشان نمي ‏داد. او علناً از اعمال ضد اسلامى معاويه انتقاد مي ‏كرد و سوابق زشت و ننگين معاويه و دودمان بنى اميه را بى پروا فاش مي ‏ساخت. مناظرات و احتجاج هاى مهيج و كوبنده حضرت مجتبى (ع) با معاويه و مزدوران و طرفداران او نظير: عمرو عاص، عتبه بن ابى سفيان، وليد بن عقبه، مغيره بن شعبه، و مروان حكم، شاهد اين معنا است.

حضرت مجتبى (ع) حتى پس از انعقاد پيمان صلح كه قدرت معاويه افزايش يافت و موقعيتش بيش از پيش تثبيت شد، بعد از ورود معاويه، به كوفه، برفراز منبر نشست و انگيزه ‏هاى صلح خود و امتيازات خاندان على را بيان نمود و آنگاه در حضور هر دو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاويه با شدت و صراحت از روش او انتقاد كرد.

سر رسوایی دارم تب بالایی دارم
 
به عشق، عشق مولا دل شیدایی دارم
 
***صورت و شمایل امام
امام حسن علیه السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از همه شبیه‌تر بود. زیبایی بی‌نظیری داشت.رنگش سفید بود و اندکی متمایل به سرخ، چشمانش درشت و سیاه، و محاسنش انبوه. جثه‌ای قوی، تنومند و چهارشانه داشت. مویش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود. سیرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هیچ‌یک از اهل بیت عصمت علیهم السلام ممکن نیست. در زیارت جامعه خطاب به آنان می‌گوییم: « سروران من! ستایش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسید و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.» امام حسن علیه السلام نه تنها از این خطاب مستثنی نیست بلکه به خصائصی از قبیل« سبط اکبر» بودن نیز برخوردار است.

حلم بی‌‌پایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد.

***برخى از كرامات امام حسن (ع)
از معجزات آن حضرت جز اندکی در تاریخ نقل نشده است( همانند اینکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهی نشان داد.) و نیز نمونه‌هایی از استجابت دعا و نفرین‌های آن حضرت (همانند رطب دادن نخلی خشکیده به دعای او.) ولی اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غیب و پیشگویی‌ها تجلّی کرده است.

امام صادق فرمود: حسن بن على در يكى از سفرهاى عمره با مردى از فرزندان زبير همراه بود. در يكى از منزلها زير درخت خرماى خشك شده اى فرود آمدند. مرد زبيرى گفت اى كاش اين درخت خرماى تازه مى داشت از آن مى خورديم. حضرت فرمود خرما ميل دارى؟ مرد زبيرى جواب داد آرى. امام دست به سوى آسمان بلند كرد و چند كلمه اى دعا فرمود. به قدرت الهى درخت سبز شد و خرماى تازه آورد. ساربانى كه شتر از او كرايه كرده بودند گفت به خدا سوگند اين سحر و جادوست. امام فرمود واى بر تو اين جادو نيست بلكه دعاى مستجاب پسر پيغمبر است. از درخت بالا رفتند و به مقدار نيازشان خرماى تازه چيدند.

ابن عباس نقل مى كند كه: گاو ماده اى را براى كشتار مى بردند. حسن بن على (ع) فرمود: هذه حبلى بعجلة انثى لها غرة فى جهتها و رأس ذنبها ابيض، اين گاو، گوساله ماده اى در شكم دارد، كه پيشانى و سر دمش سفيد است.

ابن عباس مى گويد به همراه قصاب به راه افتاديم تا گاو را كشت. گوساله اى در شكمش به همان ترتيب كه امام حسن (ع) توصيف كرده بود، ديديم. به او عرض كرديم: مگر خداوند نمى فرمايد: «و يعلم ما فى الارحام، فقط خدا از انچه در رحم ها است آگاه است» پس چگونه آن را دانستى؟ فرمود: انا نعلم المخزون المكتوم الذى لم يطلع عليه ملك مقرب و لا نبى مرسل، غير محمد و ذريته، ما گنج هاى نهان را كه نه ملك مقرب از آن مطلع است و نه پيامبر مرسل، جز محمد و ذريه پاكيزه اش، مى دانيم. و نيز امام صادق (ع) فرمود: سالى حسن بن على پياده به مكه مى رفت. پاهاى مباركش ورم كرده بود، يكى از غلامانش عرض كرد اگر سوار شويد آماس پاهاى شما برطرف خواهد شد. حضرت فرمود در منزل بعدى مرد سياهى هست كه روغنى همراه دارد كه براى برطرف شدن ورم پا خوب است، قدرى از آن خريدارى كن. در منزل بعدى غلام نزد مرد سياه پوست رفت تا آن روغن را از او بگيرد. مرد سياه پوست گفت اى غلام اين روغن را براى چه كسى مى خواهى؟ گفت براى حسن بن على (ع). مرد گفت مرا نيز نزد ايشان ببر. غلام او را خدمت امام آورد. مرد اظهار ادب كرد و عرض كرد پدر و مادرم فداى شما، من نمى دانستم شما به اين روغن احتياج داريد، اجازه بدهيد بهايش را نگيرم، زيرا من غلام شما هستم، از خدا بخواهيد كه به من پسرى سالم كه دوست شما اهل بيت باشد عطا فرمايد. امام فرمود به منزلت برگرد كه خدا پسرى سالم به تو عطا فرموده است و از شيعيان ما خواهد بود.

امام حسن (ع) سه بار كليه دارايى خود را در راه خدا بخشيد. و نقل شده كه 25 بار پياده سفر حج به جا آورد. روزى امام مجتبى مى خواست بر اسبش سوار شد، يكى از شاعرانى كه مذمت امام را مى كرد سررسيدو گفت، يا حسن، اسب خوبى دارد. امام بى درنگ پاى از ركاب كشيد و فرمود آن را به تو بخشيدم. بخشش و كرم او چنان بود كه وقتى مردى نزد او حاجتى آورد، امام به او فرمود حاجتت را بنويس و به ما بده و چون نامه او را خواند دو برابر خواسته اش بدو بخشيد يكى از حاضران گفت اين نامه چقدر براى او پربركت بود، اى پسر رسول خدا، امام فرمود بركت آن براى ما بيشتر بود زيرا ما را از اهل نيكى ساخت. مگر نمى دانى كه نيكى آن است كه بى خواهش به كسى چيزى دهند و اما آنچه پس از خواهش مى دهند، بهاى ناچيزى است در برابر آبروى او. شايد آن كس شبى را با اضطراب و ميان بيم و اميد سپرى كرده و نمى دانسته كه آيا در برابر عرض نيازش، دست رد به سينه او خواهى زد يا شادى قبول به او خواهى بخشيد و اكنون با تن لرزان و دل پر تپش نزد تو آمده است. آنگاه اگر تو فقط به قدر خواسته اش به او ببخشى، در برابر آبرويى كه نزد تو ريخته بهاى اندكى به او داده اى.





دانلود حاج عبدالرضا هلالی
تو این دنیا تنها به عشقت می نازم
واست آخر آقا یه گنبد می سازم

***کتاب‌شناسی امام حسن(ع)

1. چهل داستان و حدیث زندگانی امام حسن (ع) «مولف: عبداللّه صالحى»

2. صلح امام حسن (ع) «مولف:سيد عبدالحسين شرف الدين» «مترجم : حضرت آيه الله سيد على خامنه اى»

3. صحیفه الحسن(ع) «مولف:‌جواد قيومى اصفهانى»

4. موسوعة کلمات الامام الحسن علیه السلام «عربی، پژوهشکده باقرالعلوم، کتابخانه پژوهشکده، اوّل، قم، دارالمعروف، 1423 ق، وزیری، 399.»

5. حیاة الامام الحسن بن علی علیه السلام « عربی، باقر شریف قرشی، سوم، قم، دارالکتب العلمیه، 1393 ق، وزیری، 536:2/584:1»

6. شخصیت حضرت مجتبی علیه السلام «فارسی، سید علی اکبر قرشی بنابی، کتابخانه دفتر تبلیغات، اوّل، ارومیّه، چاپخانه میهن، 1338 ق، وزیری، 385.»

7. زندگانی امام حسن بن علی علیه السلام«فارسی، حسین وجدانی، اوّل، مشهد، آستان قدس رضوی، 1353 ش، رقعی، 237.»

8. تحلیلی از زندگی سیاسی امام حسن علیه السلام «فارسی، مترجم: محمد سپهری، اوّل، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369 ش، وزیری، 246

9. الحیاة السیاسیة للامام الحسن علیه السلام «عربی، جعفر مرتضی عاملی، کتابخانه دفتر تبلیغات، اوّل، بیروت، دارالسیره، 1414 ق، وزیری، 192.»

10. زندگانی حسن بن علی علیه السلام « فارسی، فخرالدین حجازی، کتابخانه دفتر تبلیغات، اوّل، تهران، انتشارات بعثت، رقعی، 621:2/406:1»

11.حسن کیست؟ «فارسی، فضل اللّه کمپانی، کتابخانه فیضیّه، اوّل، تهران، فراهانی، 1354 ش».

12. زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام  «فارسی، سیدهاشم رسولی محلاتی، کتابخانه تاریخ، پنجم، تهران، دفترنشر فرهنگ اسلامی، 1373 ش، رقعی، 484.»



شعری در رثای امام حسن مجتبی(ع)

زیر پایش خدا غزل می ریخت / غزلی را که از ازل می ریخت

آن امامی که تا سحر امشب / روی لب های من غزل می ریخت

شب شعر مرا چه شیرین کرد / بین هر واژه ای عسل می ریخت

آن که در جیب کودکان یتیم / قمر و زهره و زحل می ریخت

آن کریمی که در پیاله دست / هرچه می ریخت لم یزل می ریخت

از هر آن کوچه ای که رد می شد / حسن یوسف در آن محل می ریخت

تیغ خشمش ولی به وقت نبرد / رنگ از چهره اجل می ریخت

شتر سرخ را به خون غلتاند / لرزه بر لشگر جمل می ریخت

آن امامی که روز عاشورا / از لب قاسمش عسل می ریخت



اصحاب و یاران

1. ابراهیم بن مالک اشتر.

2. عبداللّه بن عباس.

3. ابو ثمامه صیداوى.

4. جابر بن عبدالله انصارى.

5. جاریة بن قدامه.

6. جبلة بن على شیبانى.

7. حبیب بن مظاهر اسدى.

8. حذیفة بن اسید غفارى.

9. رفاعة بن شداد.

10. سعید بن قیس همدانى.

11. قیس بن سعد انصارى.

12. سعید بن مسعود ثقفى.

13. سلیم بن قیس هلالى.

14. صعصعة بن صوحان عبدى.

15. عامر بن واثله کنانى.

16. عمر بن ابى سلمه.

17. کمیل بن زیاد نخعى.

18. ابو مخنف، لوط بن یحیى.

19. مسیّب بن نجبه فزارى.

20. میثم بن یحیى تمّار.

21. سعد بن مسعود ثقفى.

همسران و فرزندان امام حسن (ع )
دشمنان و تاريخ نويسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستانها پرداخته و حتی دوستان ساده دل سخنانی بهم بافته اند. اما آنچه تاريخ های صحيح نگاشته اند همسران امام (ع ) عبارتند از: " ام الحق " دختر طلحه بن عبيد الله - " حفصه " دختر عبد الرحمن بن ابی بکر - " هند " دختر سهيل بن عمد و " جعده " دختر اشعث بن قيس . بياد نداريم که تعداد همسران حضرت در طول زندگيش از هشت يا ده به اختلاف دو روايت تجاوز کرده باشند. با اين توجه که " ام ولد" هايش هم داخل در همين عددند. " ام ولد " کنيزی است که از صاحب خود دارای فرزند مي شود و همين امر موجب آزادی  او پس از مرگ صاحبش مي باشد . فرزند آن حضرت از دختر و پسر 15نفر بوده اند بنامهاي : زيد، حسن ، عمرو، قاسم ، عبد الله ، عبد الرحمن ، حسن اثرم ، طلحه ، ام الحسن ، ام الحسين ، فاطمه ، ام سلمه ، رقيه ، ام عبد الله ، و فاطمه . و نسل او فقط از دو پسرش حسن و زيد باقی  ماند و از غير اين دو انتساب با آن حضرت درست نيست .



شهادت امام
تلاش موفق امام حسن برای به‌کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامه‌ی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند. مسمومیت امام حسن (ع) به دست همسرش، جعده بنت اشعث کندى و شهادت آن حضرت پس از چهل روز بیمارى، در 28 صفر سال پنجاه هجرى، در مدینه مشرفه به وقوع پیوست

رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از شاعران: شعرا مسئولیت سنگینی در قبال مسائل اصلی کشور و حرکت عظیم تا


رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شعر برجستگان و بزرگان شعر و ادب فارسی نظیر سعدی و حافظ و صائب، گفتند: در سروده های این شاعران بزرگ بیان احساسات و دلتنگی ها وجود دارد اما "حکمت و اندیشه" نیز در سراسر اشعار آنان گسترده است و در واقع اندیشه حکیمانه است که شعر و شاعر را به قله می رساند.
گروه فرهنگی مشرق - حسینیه امام خمینی (ره) در شب میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام میزبان اهالی فرهنگ و هنر، استادان زبان و ادب فارسی و شعرای پیشکسوت و جوان کشور و جمعی از شعرای فارسی گوی افغانستان، تاجیکستان و هندوستان بود.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به حرکت مستمر و رو به جلو و پیشرفتهای قابل توجه در شعر کشور خاطرنشان کردند: شعر یکی از برجسته ترین هنرهاست و هنرمندان شاعر مسئولیت سنگینی در قبال مسائل اصلی کشور و حرکت عظیم تاریخی و الهام بخش انقلاب اسلامی دارند که باید این هنر بسیار فاخر و کهنه نشدنی را در خدمت انجام این مسئولیتهای بزرگ قرار دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای، "احساسات بشری"، "دلتنگی ها" و "اندیشه و حکمت" شاعر را سه فصل تشکیل دهنده شعر خواندند و افزودند: بیان احساسات شاعرانه و عاشقانه و همچنین بیان دلتنگی ها از آنچه در زندگی جاری وجود دارد، دو بخش از شعر است که به رسمیت شناخته می شود اما نباید با افراط در این دو بخش، حکمت و اندیشه در شعر نادیده گرفته شود.


رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شعر برجستگان و بزرگان شعر و ادب فارسی نظیر سعدی و حافظ و صائب، گفتند: در سروده های این شاعران بزرگ بیان احساسات و دلتنگی ها وجود دارد اما "حکمت و اندیشه" نیز در سراسر اشعار آنان گسترده است و در واقع اندیشه حکیمانه است که شعر و شاعر را به قله می رساند.

ایشان تأکید کردند: گنجاندن معارف اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اندیشه حکیمانه و مسائل لازم برای آموختن به انسانها نباید در شعر مورد غفلت قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی شاعر را در مواجهه با مسائل جامعه دارای مسئولیت دانستند و افزودند: امروز حرکت عظیم تاریخی ملت ایران الهام بخش مجموعه های بزرگ بشری است و مسأله انقلاب اسلامی و ایستادگی در برابر نظام سلطه بین المللی و زورگویی های جهانی می بایست در شعر شاعران ظهور و بروز داشته باشد.


رهبر انقلاب جهاد هشت ساله در دوران دفاع مقدس، جهاد برای بنای جامعه اسلامی، جهاد در زمینه ی اصلاح سبک زندگی، جهاد استحکام بخشیدن به ساخت قدرت ملی و مسائلی از قبیل بیداری اسلامی و فلسطین را از دیگر موضوعات مهم خواندند که باید در شعر شاعران تجلی پیدا کند.

توصیه آخر حضرت آیت الله خامنه ای به جامعه شعر کشور توجه ویژه به شعر کودک و نوجوان بود. ایشان شعر کودک را که متضمن مفاهیم حکمت اسلامی و سیاسی باشد، از موضوعات مهم و ضرورت های عرصه ی شعر خواندند و خاطرنشان کردند: در کنار پرورش استعدادهای جوان لازم است حکمت اسلامی و ایرانی در اشعار فارسی گنجانده شود.


قبل از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از شعرا سروده های خود را با مضامین اخلاقی، دینی، آیینی، سیاسی، انقلابی و اجتماعی قرائت کردند. در ابتدای این دیدار، شاعران در فضایی صمیمی با رهبر معظم انقلاب از نزدیک گفت وگو کردند. حاضران همچنین، نماز جماعت مغرب و عشاء را به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه و روزه خود را همراه ایشان افطار کردند.

منبع:leader.ir

فهرست مشاهیر زنجان

فیلسوفان زنجان

ابوالفتوح يا ابوالفتح شهاب الدين يحيي بن حبش بن اميرک سهروردي معروف به شيخ اشراق (فیلسوف و صاحب مکتب اشراق )،

مرحوم آيت ا... محمداسماعيل(بيوک) صائنی(از مشاهیر معاصر فلسفه و فيلسوف متأله)،

استاد سيد يحيي یثربی

عارفان زنجان

حکیم هیدجی(عارف شهیر ایرانی و فیلسوف)،

رکن الدین سجاسی(پیر شمس تبریزی)،

اخی فرج زنجانی از عرفای قرن پنجم هجری،

حاج شیخ محمود عتیق زنجانی(معروف به ملا آقا جان)،

عبدالرحیم ابن عبدالقاهر ابونجیب ابن عبدا... ابن عمویه سهروردی الواعظ الصوفی و برادرزاده اش شيخ شهاب الدين ابوحفص عمر بن محمد بن عبدا... بن محمد بن عمويه بکري(عارف بزرگوار ايراني در سال 539 هجري و مرشد شيخ سعدي- او و عمويش ابونجیب عبدالقاهر مؤسس فرقه و سلسله سهروردیه بودند)

دانشمندان زنجان

پرفسور یوسف ثبوتی رییس سابق انجمن فیزیک ایران، دکتر امیر اعلم غضنفریان برنده ي مدال نقره در المپیادهای ریاضی جهانی، پروفسور جواد پرویزی ارتوپد و جراح شهیر ایرانی، استاد رضا روزبه، دکتر محمد نهاوندیان(اقتصاددان و رئیس اتاق بازارگانی ایران)، دکتر تیمور محمدی(اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی)، پرفسور رضا عباسچيان(مقيم آمريکا)، پرفسور مجتبی ناصری، شهيد دكترمجيد شهرياری(دانشمند هسته اي)، دکتر سيدمحمد فاطمی، دکتر جواد شيخ الاسلامی، دکتر محمد يگانه، ابوالفضل بهرامپور، مرحوم ابوالفتح حکيميان، عزالدين زنجانی(دانشمند و رياضی دان قرن هفتم)،دكتر جليل خاوندگار، دكتر نوحي خرمدره اي، دکتر محسن توفیقی، دکتر علی اکبر صارمی(دكترای معماری از دانشگاه پنسیلوانیاي امریكا)، دکتر عبادا... محموديان، دکتر حسين فضلی، دکتر علی رمضانی، دکتر سيف ا... رسولی، پرفسور غلامحسين بيگدلی، ابوالحسين احمدبن فارسي زهراوي كرسفي(دانشمند و اديب فرزانه در قرن چهارم هجري قمري)، دکتر محسن جوادی ابهری، دکتر عليرضا بيگلری،دكتر محسن افشارچي، دكتر بابك كريمي(دانشيار مركز تحصيلات تكميلي زنجان)، دكتر صمد فرخي(استاد بازنشسته فیزیک دانشگاه تهران)، مرحوم دكتر سيد ابوالفضائل مجتهدي(دكتراي فلسفه و معارف اسلامي از دانشگاه ساسكس انگلستان)، اصغر کريمی از انسان شناسان متخصص در زمينه فرهنگ ايرانی به خصوص ايل بختياری، دكتر علي اكبر سودي(داراي دکتری دانشگاه Surrey انگلیس رشته شیمی معدنی و استاد پایه 31 دانشگاه زنجان)، يوسف ‌بن ‌حسن‌ بن ‌محمد‌ بن حسن زنجانی مشهور به تفكري زنجاني،حمدبن ابي‌الحسن بن ابي‌الفرج المقري زنجاني، احمد‌بن محمدبن زنجويه زنجاني، ابوالقاسم يوسف‌بن حسن زنجاني،عمربن علي‌بن احمد زنجاني،ابوالفضايل عبد‌الرحيم‌بن رستم زنجاني،عبد‌المحسن‌بن عبد‌ا... عبشمي زنجاني،ابو‌المكارم منصوربن حسن بن منصور زنجاني (معيد در نظاميه بغداد)،ابوبكر عتيق‌بن هلال زنجاني،ابو‌القاسم الحافظ زنجاني،احمد‌بن محمد زنجاني،ابو‌المحامد ظهير‌الدين محمود‌بن عبيد‌ا... زنجاني، قاضي ابوالثناء محمدبن احمدبن محمود زنجاني(قاضی در بغداد)، ابوالقاسم هندوله‌بن خليفه زنجاني، شهاب‌الدين محمد بن احمد زنجاني(از اساتيد شاخص نظاميه بغداد)،شهاب‌الدين محمود زنجاني، ابوالمظفر بن عبد‌الصمد بن حسين كلاهيني زنجاني(از ديگر اساتيد نظاميه بغداد)، نصربن هبه‌ا... نصر زنجاني و معروف به اديب زنجاني، مرحوم حميد آقاخاني(عضو هيأت علمي گروه گرافيک دانشکده معماري و هنرو عضو هيأت علمي دانشگاه گيلان)، عزالبتول زنجاني(رياضيدان)، استاد جليل اخوان زنجاني (اصالتاً زنجاني و يكي از مصححان برجسته كشور)، حسين ملكي(محقق و مورخ)، ابوالفضل ميربهاء(فرزند حاج سيداحمد فرزند حاج ميربهاءالدين،‌ داراي تأليفات و ترجمه هاي متعدد)و ...  ‌

علماء و ‌‌روحانیون زنجان

آیت ا... شیخ زین العابدین عابدی از فقهای طراز اول گذشته زنجان، آیت ا... سید احمد دوسراني زنجانی(از علمای طراز اول قم)، آیت ا... العظمي علامه میرزا ابراهیم حکمی ارثماطيقي رياضي زنجانی(حکیم و ریاضیدان)، آیت ا... العظمي حسین دین محمدی زنجانی(از فقهاء نامدار ایران)،آیت ا... العظمی میرزا باقر زنجانی(از مدرسین مشهور نجف اشرف)،آیت ا... العظمي ملا قربان علی زنجانی(مشهور به آخوند زنجانی)، علامه میرزا مجید حکمی، آيت ا... العظمی محمدباقر چرزه ای طارمی(مشهور به حجت الاسلام شفتی)، آيت ا... العظمی حاج سيدمحمد عزالدين حسينی زنجانی، آيت ا... العظمی حاج سيد موسی شبيری زنجانی، آيت ا... العظمی ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی، آقا سید رضی قطب(استاد فلسفه و عرفان و ریاضیات)،‌ آیت ا... علامه میرزا ابوعبدا... زنجانی (شیخ الاسلام زنجانی)،آیت ا... العظمی عبدالکریم صائینی زنجانی،آیت ا... عبدالکریم خوئینی زنجانی(آل اسحاق)، آيت ا... العظمی حاج شيخ عبدالکريم زنجانی(مشهور به امام زنجانی از علمای برجسته مقيم نجف – مصلح كبير و ابن سينای عصر)، آیت ا... سید رضا زنجانی و بردارش آیت ا... سید ابوالفضل موسوی زنجانی، آیت‌ا... شیخ فیاض دیزجی، آيت ا... عبدالحميد قائمی،آیت ا... شیخ علی آل اسحاق خوئینی و برادرش آيت ا... حاج شيخ محمد آل اسحاق، آيت ا... میرزا جواد طارمی و فرزندش آيت ا... ميرزا يحيي طارمي، علامه ميرزا ابراهيم حکمی ارثماطيقی، آيت ا... حاج سيدهاشم موسوی، ميرزا ابوالقاسم زنجانی، ميرزا ابوطالب زنجانی، ميرزا ابوالمکارم زنجانی، ميرزا ابوعبدا... زنجانی، آيت ا... ميرزا مهدی ميرزايی، آيت ا... سيدمحمدحسين نجفی ميرزايی، آيت ا.. حاج سيد احمد فهری،آيت ا... شيخ فضل ا... ضيايی(شيخ الاسلام زنجانی)، آيت ا... شيخ حسين حقانی، ، آيت ا... سيداسماعيل موسوی(امام جمعه)، آيت ا... ميرزا عبدالرحيم واسعی، آيت ا... ميرزا احمد دواسبی زنجانی(آيت اللهی)، آيت ا... العظمی ميرزا احمد فرجيان زنجانی، آيت ا... شيخ حسين قلتوقی(انوار)، آيت ا... شيخ ابوالحسن انوار، آيت ا... ميرزا عبدالرحيم ماهانی(فقاهتی)، آيت ا... شيخ کمال الدين فقاهتی، آيت ا... شيخ يحيي عابدی، آیت ا... حاج شیخ عزیز ا... خسروی، آیت ا... سید اسماعیل موسوی(امام جمعه سابق زنجان)،آیت ا... محمد شجاعی، آيت ا... حاج سيد محمد سردانی(جد خاندان حسینی)، ميرزا عبدالواسع حسينی، ميرزا ابوالفضائل حسينی، آيت ا... حاج سيدمحمود حسينی(امام جمعه)، آيت ا... حاج سيد محمد حسينی زنجانی، آيت ا... سيد ابراهيم موسوی زنجانی، آيت ا... شيخ موسی گويجه قيايی زنجانی، آيت ا...سيد محمد فاطمی ابهری،آيت ا... سيدسيف الدين حسينی ميرصادقی ديزجی، آيت ا... حاج سيد مجتبی حسينی ميرصادقی، آيت ا... سبزعلی کاوندی زنجانی، آيت ا... العظمی حاج سيد احمد دوسرانی(شبيری)، ابوعبدا... محمد شمس الدين زنجانی(فقيه، منطقی، عروضی و قاضی(1262-1313 هـ. ق)، اسماعیل زنجانی(عالم و قاضی ق 14)، آيت‌ا... حاج شيخ زين‌العابدين امام جمعه ابهري، آيت ا... شيخ جواد زنجانی(عموی استاد روزبه)، ابوالمناقب شهاب‌الدين محمود‌بن‌احمد زنجانی(از مشهورترين اساتيد فقه و اصول شافعی)، آيت ا... حاج شيخ جلال الدين اصحابی، ابوعبدا... محمد شمس الدين زنجانی(فقيه، منطقی، عروضی و قاضی (1262-1313 هـ. ق)، آيت ا... سيد حسن قناد زنجاني، آيت ا... حاج شيخ مقيم بن ميرزا صادق زنجاني، حاج ميرزا علينقي زنجاني،‌ حاج سيد ابراهيم موسوي صائين قلعه اي،آقا ميرعلي النقي سلطانيه اي زنجاني و فرزندش آيت ا... حاج سيدمحمد ولايي(دايي حاج آقا موسي شبيري)،‌آيت ا.. آقا شيخ اسدا... ديزجي زنجاني،آقا شيخ محمد باقر رشاد زنجاني، آقا شيخ زين الدين فرزند حاج شيخ فياض، آيت ا... حاج سيدمحمدحسين غروي، حاج شيخ علي شمس حائري زنجاني، حجه الاسلام و السملين شيخ قربانعلي ذوالقدر، مرحوم حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ عليرضا بيات(عالم بي ادعا و مجهول القدر)، حجه الاسلام و المسلمين شيخ يحيي مدرسي، حجه الاسلام و المسلمين شيخ علي اصغر فصاحتي، حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد آيت اللهي، حجه الاسلام و المسلمين شيخ علي خاتمي(امام جمعه ي فعلي زنجان)، شهيد شيخ حسين جوقيني، شيخ عبدا... جوادي ابهري، شيخ غلامحسين فقيه قره تپه اي، شيخ غلامرضا زنجاني، حجه الاسلام سيدسجاد فهري، حجه الاسلام ملايونس فصاحتي، حجه الاسلام شيخ زين العابدين احمدي،‌ آقاميرفتاح ينگجه اي زنجاني، ابوالوزير بن احمدالابهري،آقا ميرزا يحيي مجتهد نبئي، دكتر داود فيرحی، حجه الاسلام والمسلمين حاج شيخ ابوالفضل سليمی راد، حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمدتقی خاتمي، حجه الاسلام شيخ بيوک خاتمی، مرحوم حجه الاسلام شيخ يعقوبعلی جباری، حجت الاسلام و المسلين سيدحسين موسوی زنجانی، حجه الاسلام اسدا... بيات و ...

حقوقدانان:

مرحوم آيت ا.. عباسعلی عميد (مسچی) زنجانی، مرحوم دکتر سيداصغر معراجی(دکترای حقوق)،

زنان موفق

دکتر ويکتوريا جهاشاهی افشار،دکتر فائزه سيدعربی(مدرس دانشگاه)، دکتر شهلا بختياری(مدرس تاريخ)،فاطمه راکعی(دکترای زبان شناسی)، دکتر سهيلا مکملي، دكتر ويدا صادق‌زاده(مدرس آزاد اسلامي دانشگاه)، تاجماه فرزند علي‌اكبر خان آجودان باشي زنجاني (احتمالاً نخستين زني است كه در ايران در دوره ی قاجار به ترجمه ی كتاب روي آورد)، سکینه سهروردی بنت ابونجیب سهروردی همسر قطب الدین الا بهری، آمنه سهروردی نوه ابوالغنائم رکن الدین سجاسی یا همان نبیره شیخ شهاب الدین عبدالقاهر ابونجیب سهروردی،ام محمد راجیه بنت ابو النجیب سهروردی، خانم ايران معصومی(فرهنگي)، منيژه دارايي،‌ آزاده دارايي، مهيندخت دارايي(شاعر)، بانو عاليه سنجيده(مؤسس اولين دبستان دخترانه به نام بنات در زنجان)، فرح و شهرزاد اصولی(خواهران نقاش) و ...

شاعران زنجان

حسین منزوی، مولانا همتی انگورانی، هوشنگ جعفری، خلیل جوادی، حاج ولی ا... کلامی زنجانی، مولانام محمد عاصم زنجانی، اقبالی زنجانی، نقی امینیان، حمید نظری(آئینه)، مجید فرائی(پرستو)، علی قبادیان، شیخ عبدا... طارمی، عباس امیر اصلانی، رسول مقصودی، سید بهاءالدین اسمائیلی(بهائی، ابوعبداله قزلباش، امیر خسرو دارائی(برهان السلطنه)،آزاده دارائی، منيژه دارايي، مهيندخت دارايي، احمد گلبازی، ابولفضل گنج دانش،ابوالقاسم رستمخانی، میرزا باقر خلخالی، دکتر حسینعلی شهاب، سید رضا جمالی، ولی ا... یوسفیه، عباس کریمی، عبدا... مرادی، عباس بابائی، شيخ اسماعيل ذبيح اللهی، حسن غريق، زين العابدين اميدی(وافد)، هادی وحيدی، عازم زنجانی، عبدالواسع شهيدی زنجانی، صفايی(سراينده ي« اي قلم»)، مرحوم كريم زعفري، مرحوم فضل ا... خان طغرل،‌سيدمحمد رياضي، میر تقی فاضلی، مرحوم محمد منزوي(پدر حسين منزوي)،ابراهيم ميرزا (فرزند خليل ا... ميرزا فرزند عبدا... ميرزا حاكم زنجان)، جانسوز ميرزا دارائي، جهانگير دارا، مرحوم منوچهر دارايي، حمزه ميرزا دارا(گوهر)،‌ميرزا ابوالقاسم صفدري، اسدا... خان اسعدالسلطان متخلص به غالب،‌مرحوم ملا جمال طارمي(هزاري)،‌ فياض الدين كامكار زنجاني،‌ محمدحسينخان افشار(مجرم)، نجم الدين فقاهتي، مولانا نرگسي ابهري(از مشهير شاعران قرن نه هجري)،‌شيخ نظرعلي زنجاني، نجم الدين طارمي و ...

هنرمندان زنجان

بازيگران و سينماگران

جمیله شیخی(بازیگر)، داریوش کاردان(مجری، هنرپیشه، کارگردان)، جهانگیر الماسی (بازیگر)،رضا میرکریمی(کارگردان)، جمال شورجه(کارگردان سینما)، ساسان قجر(بازیگر تئاتر و سینما)، امیر جعفری(بازیگر)، محمود نظرعلیان(بازیگر تئاتر و سینما)، .صفرعلی کریمی(بازیگر)، حسن معجونی(بازيگر)، حسين عابدینی(بازيگر)، داود فتحعلی بيگی(بازيگر)، حسين عباسی نيا، مهدی آريان نژاد(بازيگر)، حبيب اللهي(بازيگر)،  و ...

خوشنويسان:

شمس الدین احمد بن یحیی بن محمد بن عمر بن محمد سهروردی قرشي بكري شافعي ملقب به شمس الدين كاتب به او شيخ‌زاده احمدابن سهروردي يا به اختصاراحمد سهروردي هم مي گويند(ملقب به شيخ‌زاده، خوشنويس و موسیقی دان نامور و برجسته ي ايراني در دوره ي ايلخاني و يکي از شش نفر هنرآموز و هنرآموخته مکتب ياقوت مستعصمي يا اصحاب سته، مشهور به ياقوت ثانی)، ميرزا احمد معصومی نجفی زنجاني، ميرزا عبدالجبار مشکين قلم خمسه ای، محمدولی کيميا قلم، خليفه ميرطاهر حسين زنجانی، حاج جواد ميرمحمد رضائی، نقی رياحی، ميرزاآقا زنجانی، ابوالفضل برجی، جلیل خدائی، سید عیسی شبیری، ‌عبدالرحيم افشاري زنجاني، م‍ح‍م‍د خ‍ال‍ق‍ی‌ زن‍ج‍ان‍ی، ميرزا محمد زنجاني،‌ منوچهر وثيقي، ميرزاعلي سلطانيه اي،‌حسن نيك بين، ابوالحسن صفدري،‌جواد كيميا قلم، مرحوم فرج ا... خان اوصانلو، محمدحسين خوشنويسان، مسيب اوصانلو(دادخواه)،محمد محسن ابهري، علی زنجانی،‌علي اكبر ابهري، آقا مير سيد ابوالفضل حسيني(امام جماعت مسجد جامع قروه)،ادهم ابهری(کاتب شاه طهماسب)، ابراهیم خان زرین قلم زنجانی، منوچهر وثيقي، ولي محمد زنجاني، ميرزا علي سطانيه اي، اسحق حنیفه قيداري و ...

نقاشان:

استاد حسن چلیپا(اسماعیل زاده) يكي از نقاشان مشهور قهوه خانه‌ای در ایران،رضا صفری مقيم سويس، ميرزا جعفر نقاش زنجانی، شهرزاد اصولی، محمدحسن وفائيان، مرحوم احمد پوراسکندری(اميد)، حسن ترخانه، حمید رحمتی، مهديون، سید رضا اصل نجفی فرد و ...

موسيقي:

مهدی آذرسينا، سعيد رضا بيات، سيامک ريحانی، علی عسگرلو(نوازنده تار)، علی کريمی(خواننده)، محمدتقی ارغوانی فرد، منصور نريمان زنجانی، وحيدرضا بيات، آشيق مسلم، جلال تقوی، رضا افشاری، میثم علی گو، كوروش سلطاني . بابک دانشور .مهدی نصیری .مسعود صارمی .و ...

 


مجمسه ساز برجسته:

جلال رحمتی

طراح گرافیک و کاریکاتوریست:

امین اجاقلو

معماران نامی:

محمدبن‌مكي زنجاني(معمار برج هاي دوگانه خرقان در دوره سلجوقیان)، مرحوم ميرزا علی اکبر نهاوندی،دو برادر به نام‌هاي‌ مشهدي‌ اکبر و مشهدي‌ اسماعيل(معماران بنای رختشویخانه ی زنجان)، مرحوم حاج کریم نهاوندی و ...

سیاسیون گذشته و حال:

شیخ ابراهیم زنجانی(روحانی مشروطه‌خواه، نماینده ي چهار دوره ي مجلس شورای ملی و قاضی دادگاه شیخ فضل‌ا... نوری)، سعید محسن اردبيلي(يكي از اركان اصلي رهبری سازمان مجاهدین خلق در زمان قبل از انقلاب)، علی شکوری راد(نماینده تهران در مجلس ششم)،موسوی خویینی(نمایندگان تهران در مجلس ششم)، یحیی آل اسحاق(رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و وزیر سابق بازرگانی دولت رفسنجانی)، دكتر نصرت ا... جهانشاهلو افشار(فرماندار زنجان در دوره فرقه دموكرات ها و معاون پيشه وري)، مسعود روغنی زنجانی(وزير برنامه و بودجه دولت موسوي)، دکتر محسن رهامی، ابراهيم افخمی(سناتور انتخابى محمدرضا پهلوی در حوزه‏ى زنجان،قزوين، ساوه، قم و محلات و از مالكین عمده زنجان)، حسين رهبری(نماينده زنجان در مجلس شورای ملی، زين العابدين رهبری، عبدالحسين کاوسی(ریاست كتابخانه وزارت امور خارجه، معاون اداره پنجم، معاون اداره دوم و ریاست اداره بازرسى)، غلامحسين کاوسی(از مدیران وزارت دارائى)، فخرالدين وفا (ریاست دبیرخانه‏ى مجلس سنا)، کاظم نيامير(سفیركبیر ایران در اردن و ايتيوپی و اهل قلم) حبیب ا... مجد ضيائی(نماينده زنجان در مجلس شورای ملی)، منوچهر سعيد وزيری(مطبوعاتی، نويسنده و از ارکان اصلی حزب مردم در ايران و نماينده مردم زنجان، ابهر و خرمدره در مجلس شورای ملی) اسدا... ‌خان اسعدالسلطان متخلص به غالب(افسر فوج‌قديم خمسه که درجه‌ی سلطانی(سروانی) در فوج مزبور داشته مشاق و مربی تعليمات نظامی به‌سبک اتريشی در اين هنگ بوده و پدر بينش زنجانی(شاعر) و فرزند سرهنگ فضل‌ا...خان ذوالقدر يکی از كشته شده های جنگ هرات بوده است). علی خان افشار زایرلو خمسه‌ای(از بزرگان و امرای زنجان)،اسماعيل خان آجودان باشی(افسر و سياست پيشة دورة قاجاري از روزگار ناصرالدين شاه تا پايان كار محمدعلي شاه)، سرگرد علی محبی، دکتر ابوالفضل مشکيني(شهردار و رييس سازمان شهرسازی اسبق زنجان)، ابوالفضل صفدری(نويسنده، روزنامه نگار و شهردار اسبق زنجان)، عبدالمجيد موسوی(نماينده زنجان در مجلس شورای ملی)، محمد ذوالفقاری(نماينده زنجان در مجلس شورای ملی)، حميد رضا آصفی(سخنگوی سابق وزارت امور خارجه ايران)، سعدالدوله ابهري(وزير ارغون خان مغول)، احمد خالدي زنجاني ملقب به صدر جهان (وزير غازان خان مغول و اولين رواج دهنده ي پول كاغذي يا همان اسكناس به نان چاو در ايران، كمال‌الدين وزير زنجاني(دوره سلجوقی)، ابو‌عمر‌و‌ الابهري(وزير سلجوقي)،خاندان قفشود زنجاني(ازحاكمان اقتصادي و از متنفذين شهر زنجان)، شرف‌الدوله‌ي ابهري(عنوان صاحب ابهر و از امراي سلطان طغرل سوم سلجوقي)،امين‌الدين محمد زنجاني(نايب شهر در اواخر دوره‌ي سلجوقيان)،آقا ضياءالدين(ملقب به نايب الصدر)، آقاخان مظفرالدوله زنجاني، میرزا علی اصغرخان مشیرالممالک(حاج وزیرزنجانی– پیشکار حکومت خمسه در ادوار مختلف تاریخ– نویسنده کتاب فصول خمسه درتاریخ خمسه – عمو و جد وزیری ها)،ذوالفقارخان اسعدالدوله (سرتیپ سوار - خان و رئیس طوایف افشار خمسه جد خانواده ذوالفقاری که خود نیز نواده ذوالفقار خان بزرگ بوده است- سازنده پل سردار– متوفی 1334 ه.ق)، ملامحمدعلي زنجاني(ملقب به حجت و باني فتنه ي بابيه در زنجان كه بسياري از آثار تاريخي زنجان از بين رفت) و  ...

نمایندگان شهر زنجان در مجلس شورای اسلامی – از ابتدا تا کنون

نمایندگان دوره اول : محمد رجائیان و محمد شجاعی

نمایندگان دوره : مصطفی ناصری و حجه الاسلام اسدا... بیات

نمایندگان دوره سوم: حجه الاسلام اسدا... بیات و داوود حاج ناصری

نمایندگان دوره چهارم : مصطفی ناصری و احمد حکیمی پور

نمایندگان دوره پنجم: غلامحسین جلیلخانی و جواد باقرزاده (با انتخاب ميان دوره اي پس از ابطلال انتخاب سيدمحسن نجفيان و سيد جلال حسيني از سوي شوراي نگهبان)

نمایندگان دوره ششم: سید افضل موسوی و حجه الاسلام دكتر ابوالفضل شکوری

نمایندگان دوره هفتم : سیدجلال حسینی و رفعت بیات

نمایندگان دوره هشتم : سعدا... نصیری قیداری و جمشید انصاری

نمایندگان دوره نهم: محمد اسماعيلي و دكتر محسن عليمرداني

قهرمانان و پهلوانان و ورزشكاران زنجان

عباس حیدریان(یاشیل عبا س)،اسدا... جمالی، شهید پرویز عطائي، پهلوان صدقعلي كاظمي،‌پهلوان صدقلي قره تپه لي، ‌پهلوان خيرا... آردا،‌پهلوان رضا سيروسي، مرحوم سيدرضا برهاني(دوچرخه سوار)،‌مرحوم حسين فكور، مرحوم وجيهه ا... رستگار،‌مرحوم احمد مظفري، رسول مشهدلو(مربي بوكس)، فرزاد حاتمي(ملي پوش فوتبال و بازيكن استقلال تهران)، حسن و حسين روحاني(ملي پوشان كاراته)، ‌سيدجبار مهديون(ملي پوش كشتي)،‌ ذبيح ا... شاه محمدي، رسول ارشدي،‌حسن نجاريان(ملي پوش كوهنوردي)،‌محمد ميربهاء (كوهنورد)،‌ صمد ايپكچي،پهلوان احد مسگر، خليل انگوراني، جواد عطائي،  غلامعلي عصفوري، جلال رهبري، عيسي رهبري، مرحوم منوچهر امجدي، سيد سجاد مهديون، جعفر باباخاني، ابراهيم اطاعتي،غلامعلي يزداني،‌ محمدحسن اشراقي، توغو پهلوان(در اواخر دوره ي سلجوقيان و زمان حمله جبه و سوبتاي يعني دو تن از سرداران چنگيز به شهر زنجان)،پهلوان قلعه بلك(از حوالي زنجان و شهرهاي سهرورد و سجاس که از شهرش در برابر حمله مغول دفاع کرد) و ...

مداحان زنجان

حاج میرزا علی اکبر خلدی، حاج غلامرضا عینی فرد، حاج اصغر گنج خانلو، حاج جواد رسولی، حاج مرتضي حيدري، حاج اکبر نوربهمنی، حاج سيديوسف شبيری، مرحوم حاج محمد تقی شريعت(مشهور به حاج تقی شريعتی)، مرحوم حاج سيدعزت حری، مرحوم كربلايي قاسم بصير

فرهنگيان خوشنام:

مرحوم افشارچی ، مرحوم حاج هادی قائمی، مرحوم ابراهيم همتيان، مرحوم رضا روحانی، مرحوم سيدمهدی معراجی، مرحوم باقر احديان، مرحوم حاج باقر روزبه، مرحوم حاج صاق قائمی، مرحوم رحمان قائمی، مرحوم حاج كاظم قائمي، مرحوم عبدالمجيد قائمي، مرحوم سيد عرب، مرحوم کاظمينی، مرحوم عطوف احديان، مرحوم دکتر محمد ثبوتی، مرحوم دکتر عمادالدين فقاهتی، مرحوم رحيم شادمان، حاج جمال الدين دين محمدي، ابوجعفر امام، شهيد مجتبی رهبری، مرحوم حاج ابوالفضل خسروی(همايونی)، مرحوم يوسف محسن اردبيلی، کريم نيرومند(نويسنده و محقق)، رضا وزانی، مرحوم شکوهی زنجانی، مرحوم حاج علی عابدی، مرحوم حاج نوروز تفويضی، مرحوم حاج عباس دربانی، مرحوم حاج كاظم قائمي، مرحوم شيخ اسحاق صائني،‌مرحوم حاج نوروز تفويضي،‌مرحوم شيخ غلامعلي كاوندي،‌ مرحوم رضا وزاني،‌مرحوم هادي فلسفي، مرحوم قيطولی، مرحوم يوسف قزلباش، كريم نيرومند(محقق)، مرحوم حاج ابوالفضل خسروي(همايوني)، مرحوم مغزالدين انوار،  مرحوم سيدحمزه زعفراني، بهمن رحماني، مرحوم محمدخلخالي،مرحوم كاظم انصاري،مرحوم سيد احمد مرتضوي(ابوترابي)،مرحوم حمزه خان مقدم، ذبيح ا... شاهمحمدي، ميرزا رسول خطيب لو، علي هشترودي،ابوالحسن دلپذير، عباس سفيري، علي رهبري، سيدجعفر ميرزايي، مرحوم سيدمقتدا صارمي، مرحوم شيخ محمد انصاري(مؤسس مدرسه سعادت با همكاري مرحوم صارمي)،‌ مرحوم رزاق افشارچي، فضل ا... طارميان، احمد سابچي، مرحوم ستار صمدي مقدم، مرحوم فضل ا... مصطفوي، مرحوم آقا ميرزا احمد(مؤسس مدرسه محمديه در زنجان)، مرحوم شيخ يوسف علائي، آقا ميرزا محمود(مؤسس دبستان محموديه)،آقا ميرزا طالب(مؤسس دبستان طالبيه)، شاهزاده نواب الحكما(مؤسس مدرسه اي در كوچه ميرزايي)، مرحوم دكتر موسي خان سعد حكيميان، محمدخان خاتمي، ‌مرحوم آخوند ملاعلي(مؤسس دبستان ملي علميه)با كمك مرحوم سيدهدايت ا... ميرمحمدرضائي(مشهور به سيدهدان صاحب امتياز و مدير دبستان علميه)،‌مرحوم حاج شيخ منصور محاوري مؤسس دبستان جعفري،‌حاج علي اكبر مقيمي، حاج يعقوبعلي روانبخش(عاشق شغل آموزگاري با بيش از 55 سال سابقه كاري)،‌حاج علي ذبيحيان(مدير عامل فعلي مؤسسه خيريه بيمارستان وليعصر زنجان)، حاج حسن رهنما،‌ مرحوم محرمعلي تاجكي،‌مرحوم خليل صيرفيان،‌ حاج عباس خلخالي،‌ سيف ا... زندي،‌ حسن زند، محمد طاهريون،‌مرحوم رحيم توتونچي، رجب افشارچي،‌مرحوم سيدبيوك سيدين اردبيلي،‌آقاي سيدحميد سيدين اردبيلي، حاج يوسف ناصري،‌ باقر كفشچي،مرحوم باقر شهرياري(پدر بزرگ شهيد دكتر مجيد شهرياري)،‌ مرحوم غلامرضا شهرياري(پدر شهيد دكتر شهرياري)،حاج صادق عابدي،‌مرحوم سيد محمود سعيد،‌مرحوم سيداصغر هاشمي ديزجي، مرحوم عبدا... پوراسكندري، عبدا... رجائي،‌ مرحوم منصور ميربهاء، مهدي هاويچي، عباس شيرواني،حسن غضنفريان(پدر نابغه زنجاني مرحوم اميراعلم)، مرحوم بيوك آقا(منطق) معين، مهدي صديقيان، رحمان حميديان، مرحوم مختار جواديان،‌علي محمد ظهيريان

قاريان و مدرسين قرآن به نام زنجان

مرحوم ميرزاعلی اکبر کفعمی، رنگرز، تقی نصيری و ...

خيرين زنجان :

زنده ياد حاج ميربهاءالدين، مرحوم حاج علی اکبر توفيقی،مرحوم حاج حسن نجفی، مرحوم حاج احمد مهدوی، مرحوم حاج شفيع ابريشمی، مرحوم حاج سيد اسماعيل مهديون، حاج رجبعلي مقدم، مرحوم حاج اشرف همايوني،‌مرحوم حاج ميرزا مشهود رهنما (دو تن از بانيان مدرسه توفيق) و ...

سهرودی ها:

پرفسور حسان سهروردی، شیخ ابوالحفض شهاب الدین عمر ابن محمد سهروردی، بحرالعلوم مولانا عبيدا... سهروردی، علی سهروردی(ابوالحسن علی بن مسلم سهروردی- ریاضیدان و فقیه)، شیخ ابوالمکرم المبارک بن الحسن البغدادی شیخ المقرئین سهروردی، عبدا... ابن شیخ ابو نجیب سهروردي، عبد ا... ابن حسام الدین محمد سهروردی، ابوالعباس احمد سهروردی، ابو محمد عبدالرحمن شیخ ابوالنجیب سهروردی، ابوالمحمد عبدا... ابن عمادالدین سهروردی، جمال الدین عبد الرحمن ابن عمادالدین سهروردی، رئيس‌الدين عبد‌الملك سهروردي(پيشكار و نايب امير چاولي از امراي بزرگ سلطان طغرل و مشرف ارتش سلجوقي)، شيخ عماد‌الدين سهروردي، شاه عيسي جندا... بن محمد قاسم سهروردي، ابوالمكرم السهروردي المبارك بن الحسن، - ناصر علی سهروردی(از شعرای نیمه دوم قرن یازدهم)، شیخ ابو احمد عمر بن عبد ا... سهروردی(مفسر قرآن)، شهاب الدین عبدالمحمود ابن عبدالرحمن سهروردی، وجیه الدین القاضی عمر ابن محمد ابن عبدا... سهروردی، علی ابن یحیی ابن شیخ محمد قاضی السهروردی، محمد هادی ابن محمد تقی ابن حیدر ابن فیاض سهروردی(نویسنده خط نسخ مقیم شیراز)، علی ابن احمد قراقوشی(خطاط و نویسنده خط نستعلیق در سال 882 هـ.ق)، شمس الدین سهروردی(خطاط)، عمرابن عبدا... ابن عمویه سهروردی، شمس الدین امام محمد سهروردي(مؤلف تاریخ حکما)، محی الدین عبدالقاهر سهروردی، کمال الدین سهروردی، عمادالدین سهروردی(صوفي)، عزالدین سهروردی، ابوالفتح سهروردی(عالم وفاضل و خوشنويس)، مظفر بن القاسم بن علی السهروردی، شیخ عمادالدین ابو الجعفر سهروردی، شیخ محمد ابن عبد ا... عمویه سهروردی، شیخ رضی الدین علی ابن یحیی ابن محمد سهروردی، نجم الدین ابن عماد الدین محمد ابن عمر سهروردی، یحیی ابن عماد الدین محمد ابن عمر سهروردی، پیر محمد مقیم سهروردی(صاحب فتوای جنگ با مغولان)، جمال الدین عبدالرحمن ابن عمادالدین سهروردی عبدالطیف ابن عبدالقاهر ابن عبدا... ابن عمویه ابو محمد ابن شیخ ابو النجیب سهروردی، عبدالرحیم ابن عبدالقاهر ابونجیب ابن عبدا... ابن عمویه سهروردی الواعظ الصوفی، ابوالنجیب ضیاء الدین عبدالقاهـر ابن عبدا... سهروردی، احمد بن فیروزان ابو نصر سهروردی(از روایان  قرن پنجم)، محمد طاهر الصدیقی السهروردی، محمد صالح سهروردی، علامه عبدا... مأمون سهروردی(دکتراي حقوق، فلسفه و ادبیات و ریس دانشکده مجیدیه) و ...

منبع : زنجانلی