بررسی تاثیر ماهواره بر حجاب؛ متهم ردیف اول ترویج بی حجابی کیست؟

گرچه بی حجابی علل گوناگونی دارد، اما مهمترین عاملی که در حال حاضر می توان برای دامن زدن به فرهنگ بدپوششی و بدحجابی به آن اشاره کرد تأثیر مخرب شبکه های ماهواره ای و برنامه های غیر اخلاقی این شبکه ها بر جوانان است.

به گزارش گروه فرهنگی-فرهنگ نیوز، موضوع بی حجابی از معضلاتی است که امروزه نمودهای آن را می توان به وفور در میان زنان و دختران جامعه مشاهده نمود. معضلی که اگرچه به یکی از آسیب های اجتماعی بدل شده اما در مقایسه با سایر این آسیب ها با تساهل بیشتری نسبت به آن برخورد می شود.

هرچند پدیده ی بدحجابی موضوع جدیدی نیست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره حضور افرادی  هنجار شکن وبا پوشش نامناسب را در جامعه شاهد بوده ایم، اما گسترش این پدیده ی مذموم طی سال های اخیر و گرایش روز افزون جوانان به آن امری نگران کننده است که نیازمند ریشه یابی و برنامه ریزی برای ارائه ی راه کار های عملی از سوی نهادهای فرهنگی می باشد.

* دلایل سرمایه گذاری غرب بر روی شبکه های ماهواره ای

اگرچه بی حجابی علل گوناگونی دارد که هریک در جای خود نیازمند بررسی وتحلیل دقیق می باشند؛ اما مهمترین عاملی که در حال حاضر می توان برای دامن زدن به فرهنگ بدپوششی و بدحجابی به آن اشاره کرد تأثیر مخرب شبکه های ماهواره ای و برنامه های غیر اخلاقی این شبکه ها بر جوانان است که متأسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب برای خنثی کردن آثار مسموم آن و طیف وسیع مخاطبین با سرعت سرسام آوری درحال دگرگون ساختن ساختار های ارزشی جامعه و القای فرهنگ برهنگی به جوانان است.

باز شدن پای ماهواره به خانه های ایرانیان به سال های دور و درازی برنمی گردد؛ با این حال در مقایسه ی  میزان استقبال مخاطبین از تلویزیون با سایر رسانه ها می توان دریافت که چرا دنیای غرب برای ترویج فرهنگ منحط و بی بند و بار خود بیش از هرچیز بر روی شبکه های ماهواره ای سرمایه گذاری می کند. عواملی همچون همگانی بودن و دسترسی آسان، ارسال سریع اطلاعات و تأثیر عمیق روانی برنامه های تلویزیونی موجب گردیده تا ماهواره به عنوان کاربردی ترین سلاح در جنگ نرم دنیای استکبار علیه ملیت ها و فرهنگ های بومی به کار گرفته شود؛ به طوری که این روزها می توان به روشنی آثار سلطه ی این شبکه ها را بر جامعه مشاهده نمود.

رواج مد گرایی و استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی در میان بانوان از بارزترین نمود های تأثیر مخرب ماهواره بر جامعه است. علاوه براین عادی جلوه دادن روابط خارج از عرف زن و مرد و اشاعه ی بی عفتی از دیگر رسالت هایی است که برنامه ریزان این شبکه ها دنبال می کنند.

نباید فراموش کرد که گسترش قارچ گونه ی شبکه های فارسی زبان که با پخش کلیپ ها و سریال های غیر اخلاقی هدفی جز قطع ریشه های فرهنگی جامعه و تعرض به حریم خانواده ها را ندارند از برنامه ریزی های بلند مدت دشمنان دین و فرهنگ ایران اسلامی است.

* فعالیت شبانه روزی 74 شبکه ماهواره ای فقط برای تبلیغات مُد غربی

در بررسی رویکردهای این شبکه ها می توان به وضوح مشاهده نمود که برنامه های آنها در ابتدا بر روی تخریب حیاء فعالیت می نماید و با ساده انگاری اعمال منافی حیاء و عفت، پای به قدم بعدی یعنی ترویج انواع و اقسام بی حجابی از بد پوششی تا کنارگذاردن حجاب می گذارد.

قابل ذکر است که تعداد شبکه هایی که به طور اختصاصی به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایشی می پردازند 74شبکه است که به طور شبانه روزی اقدام به پخش برنامه و تبلیغات لباس هایی می کنند که هیچ تناسبی با پوشش و فرهنگ ایرانی و مسلمانی ندارد. با این اوصاف جای تعجب نیست که چرا ظاهر و رفتار جوانان جامعه با سرعت سرسام آوری به سمت غربی شدن و وارونگی ارزش ها پیش می رود.

باید توجه داشت که حجاب یک تکلیف شخصی نیست و دارای ابعاد گوناگون روانی اجتماعی و ارتباطی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی برخوردار است. جای تردید نیست که نادیده گرفتن نقش غیر قابل انکار رسانه ها در تغییرات فرهنگی جامعه آثار غیر قابل جبرانی به جای خواهد گذاشت. بنابراین ضروری است که برنامه سازان داخلی با معرفی و شناساندن الگوهای والا و دوری از تبلیغات کلیشه ای ونشان دادن آثار مثبت روانی-امنیتی حجاب در جامعه افراد را به سمت پیروی از پوشش مناسب یک مسلمان هدایت کنند؛ زیرا تجربه نشان می دهد که گام هایی که تاکنون برای ترویج حجاب در رسانه های داخلی برداشته شده در مقایسه با برنامه های رسانه های بیگانه که به ترویج بی حجابی مبادرت می ورزند بسیار ناچیز بوده و پاسخگوی سوالات مخاطبین در این زمینه نمی باشد به طوری که حتی گاه با ارائه ی تصویر و الگوی نامناسب از زن محجبه در ضربه زدن به فرهنگ حجاب سهیم می گردند.

به هر روی چاره اندیشی برای حل این معضل نیازمند اقدامات فرهنگی و اصلاح نوع نگرش به زن در جامعه است؛ نگرشی که این روزها ما شاهد آن هستیم و با توجهِ بیش از حد به ظاهر در مناسبات اجتماعی به تنزل  مقام زن منتهی گردیده است.

حسین شریعتمداری: دیکته دشمن را ترجمه نکنید!


آیا اهمیت برخورداری کشورمان از دانش و فناوری هسته‌ای در حد‌و اندازه‌ای هست که با هزینه‌های آن نظیر تحریم‌های اقتصادی برابری کند؟ و مگر فعالیت هسته‌ای در پیشرفت و توسعه و زندگی مردم چه نقش برجسته‌ای دارد که بهای سنگین آن قابل پذیرش باشد»؟!
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در یادداشتی با اشاره به این موضوع که منشا تحریم های آمریکا علیه ایران پرونده هسته ای نیست، نوشت:«آیا اهمیت برخورداری کشورمان از دانش و فناوری هسته‌ای در حد‌و اندازه‌ای هست که با هزینه‌های آن نظیر تحریم‌های اقتصادی برابری کند؟ و مگر فعالیت هسته‌ای در پیشرفت و توسعه و زندگی مردم چه نقش برجسته‌ای دارد که بهای سنگین آن قابل پذیرش باشد»؟!
این پرسش اگرچه تاکنون بی‌پاسخ نبوده و نمانده است ولی از آنجا که این روزها و همزمان با مذاکرات ایران و 5+1 بار دیگر و در سطح گسترده‌تری از سوی رسانه‌های بیرونی و برخی از جریانات داخلی مطرح شده و به آن دامن زده می‌شود؛ اشاره‌ای - هر چند گذرا- به نکاتی در این باره ضروری به نظر می‌رسد و ابتدا باید گفت؛ این تصور که تحریم‌های اقتصادی آمریکا و متحدانش به خاطر فعالیت هسته‌ای‌ کشورمان  است، امروزه به اندازه‌ای رنگ باخته که به یک شوخی بی‌مزه شبیه است و در این باره پیش از این، مستندات فراوانی داشته‌ایم که نیازی به تکرار آن نیست و نگاه این نوشته از زاویه دیگری است؛
1- دانش هسته‌ای و فناوری آن یکی از حلقه‌های تعیین‌کننده در زنجیره علوم و تکنولوژی است که با بسیاری از شاخه‌های دیگر علوم رابطه علت و معلولی دارد، تا آنجا که حذف این حلقه از زنجیره علم و محرومیت از دانش هسته‌ای می‌تواند خط توسعه علوم و تکنولوژی را به‌طور جدی مختل کرده و در مواردی متوقف کند. از سوی دیگر و دقیقا به همین علت، دانش هسته‌ای ده‌ها شاخه علمی و تکنولوژیک دیگر را در بستر خود تولید و یا گسترش می‌دهد، نظیر استحصال منیزیوم و زیرکونیم (شیمی صنعتی)، ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته (مکانیک)، پیشرفت مثال‌زدنی در بهره‌گیری از اشعه لیزر (فیزیک نور)، ساخت آلیاژ مقاوم در برابر چرخش چند ده هزار دور در دقیقه سانتریفیوژها (متالوژی) و ده‌ها دستاورد علمی و تکنولوژیک دیگر که دانش و فناوری هسته‌ای کشورمان علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای فراوان بیرونی در پی داشته است و شرح آن به درازا می‌کشد.
بنابراین، کسانی که توقف برنامه هسته‌ای را توصیه می‌کنند- صرفنظر از نیت و انگیزه واقعی آنها- دست کشیدن از پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک را پیشنهاد می‌کنند و برای کشورمان نسخه عقب‌ماندگی می‌پیچند!
2- تولید برق و انرژی اگرچه یکی از بااهمیت‌ترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی هسته‌ای است- که به آن خواهیم پرداخت- ولی کاربرد دانش‌هسته‌ای محدود به تولید انرژی نیست و این فناوری، کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد که برای پی بردن به آن کافی است به انبوه سایت‌ها و خروجی اعلام شده مراکز علمی که به آسانی در دسترس همگان است، نیم‌نگاهی انداخته شود. کسانی که توقف برنامه هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، اگر کمترین مایه‌ای از غیرت دینی و ملی و دلسوزی برای مردم این مرز و بوم داشته باشند به یقین با مشاهده فهرست طولانی کاربرد دانش هسته‌ای در عرصه‌های مختلف علمی، صنعتی و اقتصادی، از توصیه ارتجاعی خود شرمنده می‌شوند و البته آنان که خود را به خواب زده‌اند، حساب جداگانه‌ای دارند!
در محدوده این نوشته به چند نمونه از کاربردهای دانش هسته‌ای که فقط اندکی از بسیارهاست اشاره می‌شود، نظیر؛ تهیه و تولید کیت‌های رادیو‌دارویی برای مراکز پزشکی هسته‌ای، تهیه و تولید رادیوداروهای ویژه به منظور تشخیص انواع بیماری‌های تیروئید و درمان آنها، تولید داروهای ضروری برای تشخیص بیماری‌های هورمونی و درمان و ترمیم آسیب‌های هورمونی. کاربرد در تشخیص تومورهای سرطانی، رفع‌گرفتگی‌های وریدی، تصویربرداری و تشخیص بیماری‌های قلبی، عفونت‌ها، التهاب‌های مفصلی، آمبولی‌ها و ده‌ها کاربرد شناخته شده دیگر در عرصه پزشکی.
دانش هسته‌ای در عرصه دامپزشکی نیز کاربردهای فراوانی دارد که تغذیه، بهداشت و ایمن‌سازی محصولات دامی، اصلاح نژاد دام‌ها و... از‌جمله آنهاست.
از تکنیک‌های هسته‌ای برای کشف سفره‌ها و منابع آب زیرزمینی، تشخیص محدوده آن، هدایت آبهای سطحی و زیرزمینی، کنترل ایمنی سدها، کشف نشت‌های احتمالی سدها، پی بردن به آسیب‌های رانشی‌زمین، شیرین کردن آب‌های شور و... استفاده می‌شود.
دانش هسته‌ای در صنایع غذایی و کشاورزی نیز کاربردهای ویژه و منحصر به فردی دارد که مقابله با ویروس‌های گیاهی، مبارزه با آلودگی‌های میکروبی، جلوگیری از فساد مواد غذایی، کنترل حمله حشرات به محصولات کشاورزی، تنظیم زمان رسیدن محصولات، افزایش جهشی برخی محصولات نظیر گندم، برنج و پنبه و... فقط چند نمونه از این کاربردهاست.
دانش و تکنولوژی هسته‌ای کاربردهای فراوان دیگری نیز در سایر حوزه‌های علمی و فنی و اقتصادی دارد که حتی ارائه فهرست آن نیز بیرون از محدوده این نوشته است.
3- و اما، یکی از بااهمیت‌ترین و کارسازترین موارد استفاده صلح‌آمیز از دانش و تکنولوژی هسته‌ای، تولید برق با بهره‌گیری از نیروگاه‌های اتمی و تولید سوخت آن به دو روش، غنی‌سازی اورانیوم از طریق دستگاههای سانتریفیوژ و یا «لیزر» است. این بخش از کاربرد دانش هسته‌ای است که امروزه در کشورمان بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. آمریکا و متحدانش از بیرون و افراد اندک و کم‌شماری از درون برای وادار کردن ایران اسلامی به انصراف از فعالیت هسته‌ای روی همین بخش از کاربرد دانش اتمی تمرکز کرده و توقف فعالیت هسته‌ای و بهره‌گیری از منابع انرژی جایگزین- عمدتا فسیلی- را توصیه می‌کنند. در این باره گفتنی است که؛
4- نیاز سالانه کشورمان به برق نزدیک به 8 هزار مگاوات است برای تولید این میزان برق 220 میلیون بشکه نفت خام مصرف می‌شود و براساس برآورد مراکز علمی، مصرف 220 میلیون بشکه نفت خام بیش از هزار تن گاز مسموم‌کننده و خطرناک «دی اکسید کربن» تولید می‌کند، نزدیک به 170‌تن ذرات معلق در هوا، بیش از 140 تن گوگرد و 55 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می‌سازد. این همه در حالی است که نیروگاه اتمی هیچیک از آلودگی‌های مورد اشاره را ندارد و با توجه به قیمت نفت و گاز، استفاده از نیروگاه اتمی برای تولید برق مورد نیاز کشور، سالانه نزدیک به 6 میلیارد دلار صرفه‌جویی در پی خواهد داشت.
5- توصیه می‌کنند که به جای نیروگاه اتمی می‌توانیم از سوخت فسیلی، یعنی نفت و گاز برای تولید برق استفاده کنیم این پیشنهاد در حالی است که؛
الف: ذخایر نفت و گاز کشور به سرعت رو به کاهش است، که مصرف کلان و پرشتاب داخلی از یکسو و صدور نفت و گاز برای تامین نیازهای مالی از سوی دیگر به جان ذخایر فسیلی افتاده‌اند و نقطه پایان این ذخایر ارزشمند و گرانبها را نزدیک و نزدیکتر می‌کنند.
ب: اکنون زمانی را در نظر آورید- حداکثر 3 تا 4 نسل دیگر- که ذخایر فسیلی کشور تمام شده است. آیا تصور فاجعه بزرگی که به یقین نسل‌های آینده با آن روبرو خواهند شد، وحشت‌آفرین و دردآور نیست؟!  در آن حالت مردم  این مرز و بوم اسلامی اولا؛ هیچ ذخیره فسیلی برای فروش و تامین هزینه‌های جاری کشورشان در اختیار ندارند، تأمین هزینه‌های عمرانی و پیشرفت و توسعه که جای خود دارد!
ثانیا: از سوخت لازم برای ادامه فعالیت نیروگاه‌های تولید برق محروم هستند. و برای تأمین سوخت نیروگاه‌ها باید دست نیاز به سوی کشورهای دیگر دراز کنند و بدیهی است که وقتی خزانه کشور از درآمدهای نفتی خالی باشد قدرت خرید سوخت و یا خرید انرژی از سایر کشورها را نیز نخواهند داشت... و این، یعنی فرو رفتن در خاموشی، توقف فعالیت در تمامی  مراکز تولیدی و صنعتی و زمینه‌هایی که به انرژی برق نیاز دارند.
این واقعیات تلخ و ده‌ها نمونه مشابه دیگر فقط با یک حساب‌سرانگشتی و مراجعه‌ای- هر چند گذرا- به داشته‌ها و یافته‌های انکارناپذیر علمی قابل درک است و از نوع تحلیل‌های من‌درآوردی و آبکی برخی از مدعیان سیاست‌ورزی نیست که در پستوهای حزبی و جناحی ساخته و پرداخته شده باشد و...
حالا باید از کسانی که به کم‌دانی! و یا به فریب «عکس مار» می‌کشند و دانسته یا ندانسته، دیکته آمریکایی‌ها  درباره توقف فعالیت هسته‌ای را به‌بهانه تحریم‌ها به فارسی ترجمه می‌کنند، پرسید، کدام یک از واقعیت‌های تلخ و فاجعه‌آفرین مورد اشاره را می‌توانید انکار کنید؟! و با استناد به کدام تحقیق و بررسی و یا گزاره علمی برای نسل‌های بعدی این مرز و‌بوم نسخه فاجعه می‌پیچید؟! البته که مقاومت با سختی همراه است ولی اگر این سختی بهای یک متاع گرانقدر و یا برای پیشگیری از یک فاجعه وحشتناک باشد، بدیهی است که نه فقط ناگوار نیست بلکه با میل و رغبت، خریدنی و پذیرفتنی نیز هست.
6- برخی از مدعیان که از یکسو پی‌آمد فاجعه‌بار پایان ذخایر فسیلی برای چند نسل آینده را قابل انکار نمی‌دانند و از سوی دیگر - به هر علت و با هر انگیزه‌ای - توقف فعالیت هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، از انرژی‌های دیگر نظیر انرژی خورشیدی، انرژی بادی و یا آبی به عنوان جایگزین انرژی فسیلی یاد می‌کنند! که این توصیه‌ها قبل از آن که کارساز باشد، از شدت ناپختگی، خنده‌دار است، چرا که؛ انرژی خورشیدی هنوز قابلیت صنعتی شدن و تولید انبوه را ندارد. تولید انرژی از آب با توجه به این که کشورمان از جمله کشورهای خشک و کم‌آب است، ناممکن بوده و هرگز نمی‌تواند جوابگوی نیاز کشور پهناوری نظیر ایران اسلامی باشد. برخی از کشورهای اروپایی مانند آلمان که مدعیان به آن استناد می‌کنند، از جمله کشورهای پرآب هستند و در بسیاری از شهرهای خود، از رودخانه‌های بزرگی نظیر اروند‌رود برخوردارند و تولید انرژی از باد اولا؛ پرهزینه و ثانیا؛ کم بازده است و ثالثا- مهم‌تر از همه - کشورمان بادخیز نیست.
 و اما، ممکن است گفته شود که بعد از پایان ذخایر فسیلی می‌توانیم به سراغ تولید انرژی هسته‌ای برویم! که باید گفت؛ فرایند تولید انرژی هسته‌ای، دستکم 20 سال زمان می‌برد.
7- و در پایان یادداشت پیش‌روی،  حق آن است که به بخشی از بیانات حکیمانه و گره‌گشای حضرت آقا دراین‌باره اشاره کنیم؛
«ملت ایران نیز مانند کشورهای مختلف درصدد است انرژی مورد نیاز خود را از نیروگاه هسته‌ای تأمین کند، چرا که در غیر این صورت از قافله علم باز هم عقب خواهد ماند. بنابراین تلاش برای دستیابی به فناوری هسته‌ای و دیگر فناوری‌هایی که ایران را به اوج قله علم نزدیک کند امری واجب و وظیفه‌ای ملی است و ملت و دولت ایران برخلاف خواست خائنینی که اهداف آمریکا را دنبال می‌کنند با پایداری در برابر فشارهای مراکز سلطه جهانی، این هدف اساسی را دنبال خواهد کرد... نفت سرمایه‌ای تمام شدنی است که مشکلات زیست‌محیطی را نیز به همراه می‌آورد، ضمن آنکه می‌توان آن را به فرآورده‌های بسیار ارزشمندتر تبدیل کرد. بنابراین با چه منطقی ملت ایران، به استفاده نامحدود از نفت ادامه دهد و از انرژی هسته‌ای صرف‌نظر کند؟... دشمنان این ملت در واقع منتظرند نفت ایران تمام شود و ملت دست نیاز به سمت آنان دراز کند و محتاج آنها شود، اما ایران این مسئله را نمی‌پذیرد و با تکیه بر حرکت علمی ارزشمند جوانانش روزبه‌روز به پیش خواهد رفت.»

نگرانی والدین و کاهش فروش باربی در دنیا +تصاویر

جدیدترین آمار نشان می‌دهد فروش جهانی باربی در تعطیلات سال نوی میلادی نسبت به سال گذشته 13 درصد کاهش یافته است که همین مسئله سبب نگرانی شرکت سازنده باربی شده و آنها را به فکر تغییر لباس و لوازم باربی انداخته است.
گروه جنگ نرم مشرق- پیشتر درمورد باربی سازی دختران برای ترویج سبک زندگی آمریکایی مطالبی را در مشرق مطالعه کردید. به تازگی یکی از طراحان عروسک باربی که به عنوان ابزار تهاجم فرهنگی آمریکا به سایر کشورها خصوصا جهان اسلام محسوب می‌شود،‌ از نحوه طراحی اغراق‌آمیز اندام این عروسک دفاع کرد.

کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش

کیم کالمون نایب رئیس بخش طراحی شرکت باربی در گفتگو با سایت FastCo Design اظهار داشته است: «باربی اساسا واقع‌گرایانه طراحی نشد. این عروسک برای دختران تولید شده تا به راحتی بتوانند لباس بر آن بپوشند یا دربیاورند.»

کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
رابرت گری، یکی از طراحان عروسک باربی

این در حالی است که اغراق در اندام عروسک باربی که سبب الگوبرداری نادرست کودکان به سمت الگوی زن غربی می‌شود، همواره مورد انتقاد روشنفکران و متفکران قرار داشته است.

کالمون این انتقاد را نیز رد کرده است که اندام نامتناسب عروسک باربی سبب انحراف برداشت دختران و تحریک آنها به انجام رژیم‌های غذایی ناسالم می‌شود.

این مقام شرکت باربی، این حقیقت مسلم را نیز نادیده گرفته که دختران اندام خود را با اندام عروسک باربی مقایسه می‌کنند.

تناسب اندام عروسک باربی سال‌ها است مورد انتقاد کارشناسان قرار دارد. در اواسط دهه 1990 پژوهش «مرکز ناهنجاری‌های وزنی و غذایی ییل» نشان داد که اندام عروسک‌های باربی بسیار نامتناسب است به طوری که یک زن معمولی برای رسیدن به هیکل باربی باید 60 سانتی‌متر به قد خود بیفزاید!
کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
جدول میزان تمایزات باربی با زنان معمولی

البته نسبت به آن سال‌ها تناسب اندام عروسک باربی، بهتر شده اما همچنان از استانداردهای بهداشت سلامت، به دور است.

جدیدترین آمار نشان می‌دهد فروش جهانی باربی در تعطیلات سال نوی میلادی نسبت به سال گذشته 13 درصد کاهش یافته است که همین مسئله سبب نگرانی شرکت سازنده باربی شده و آنها را به فکر تغییر لباس و لوازم باربی انداخته است.
  
در همین زمینه وب سایت ریهابز در گزارشی به عنوان «مردن برای باربی بودن» آمار جالب توجهی را منتشر کرده است.

کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش

کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
از هر 5 دختر بچه، 4 نفر از چاقی می‌ترسند.
کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
42% دختران بین 6 تا 10 سال آرزو دارند که لاغرتر بودند.
کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
نیمی از دختران 9 تا 10 ساله می‌گویند وقتی رژیم لاغری می‌گیرند، احساس بهتری دارند.
کاهش فروش عروسک باربی در دنیا + تصاویر// در حال ویرایش
از هر 10 دانش آموز دختر، یک نفر دچار اختلال غذا است.

متنی زیبا و آرامش دهنده از سوی خدا برای ما

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود...
فقط کافیست خوب گوش بسپاری! و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!



می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.

همان دلهای بزرگی که جای من در آن است
آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس.

و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...

و میدانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...

برای همیشه!

چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

پروردگارت ...

با عشق

سلمان رشدی از زبان امام خامنه‌ای


جوان انقلابی بمناسبت 25 بهمن ماه بررسی می‌کند :


شاید شماها ندانید، ولی من دیده بودم؛ چون مجلات را برای من می آورند. یکی، دو ماه بود که این کتاب در مطبوعات دنیای غرب - مخصوصا مجلات امریکایی - آن چنان تبلیغ می شد که هر کسی نگاه می کرد، می فهمید این یک توطئه است. لزومی ندارد که یک کتاب را - هر چند هم که خوب باشد - این قدر بزرگ کنند، در مجلات بنویسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگویند، از ناشرش بگویند، از مطالبش بگویند، خلاصه کنند و عکس و فیلم بگیرند، این جا و آن جا پخشش کنند و همه به مسلمانان بخندند! هر کسی می فهمید که این کار، عادی نیست. با جنجال، این کتاب را وسط انداختند، شاید بتوانند با آن، روحیه ی مسلمانان را تضعیف کنند و بشکنند.

به گزارش پایگاه جوان انقلابی ؛ بیـست‌وپنـج بهـمن‌ماه سـالروز فتـوای تاریخـی امـام خمیـنی(ره) علیـه سلمـان رشـدی نویســنده کتاب آیات شیـطانی است. دراین باره رهبر عـزیز انقـلاب اسـلامی نیز سخنانی جذاب و خـواندنی دارند کـه مرور آن خـالی از لطـف نیست :

ـ

javanenghelabi - agha 3ـ

مقـام معـظم رهـبری (مدظله العالی) می فرمایــند :

آن روزی که استکبار، ماجرای سلمان رشدی را علم کرد، برای همین بود که شاید بتواند از راه آن موجود حقیر سیه روز و سیه رو و کتاب شیطانی او، به روحیه ی مسلمانان – لااقل در بخشی از دنیا – لطمه بزند. با دشنام و بدگویی در این کتاب، شاید بتوانند قدری مسلمانان را تضعیف کنند . همین عمل، وبال جانشان شد. عکس العمل امام در مقابل این توطئه، آن چنان قاطع و کوبنده بود که همه ی آنها را غافلگیر کرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ کردن آن کتاب ، روحیه ی مسلمانان را تضعیف کنند.
شاید شماها ندانید، ولی من دیده بودم؛ چون مجلات را برای من می آورند. یکی، دو ماه بود که این کتاب در مطبوعات دنیای غرب – مخصوصا مجلات امریکایی – آن چنان تبلیغ می شد که هر کسی نگاه می کرد، می فهمید این یک توطئه است. لزومی ندارد که یک کتاب را – هر چند هم که خوب باشد – این قدر بزرگ کنند، در مجلات بنویسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگویند، از ناشرش بگویند، از مطالبش بگویند، خلاصه کنند و عکس و فیلم بگیرند، این جا و آن جا پخشش کنند و همه به مسلمانان بخندند! هر کسی می فهمید که این کار، عادی نیست. با جنجال، این کتاب را وسط انداختند، شاید بتوانند با آن، روحیه ی مسلمانان را تضعیف کنند و بشکنند.
عکس العمل و ضربه ی متقابل امام، آن قدر قوی بود که بکلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همه جا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. حالا روحیه ی آنها بود که تضعیف می شد. حالا طرفداران آنها باید در طول این مدت از خودشان دفاع می کردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استکبار، در مقابله هایی که با جمهوری اسلامی کردند، از اولین کلماتشان این است که بیابید این قضیه سلمان رشدی را یک طور حلش کنید! هر جا یکی از این مهره های زنجیره ی استکبار جهانی، کسی را پیدا کرد که فهمید ممکن است حرف او را به گوش مسؤولان جمهوری اسلامی برساند، اولین حرفی که زد – یا جزو اولین حرفها – این بود که کاری بکنید این قضیه حل بشود!
فشار آوردند، هو و جنجال کردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پایین آمدند، نوشتند، گفتند، محکوم کردند، نویسندگان و هنرمندان آلت دست را جمع کردند، طومار امضا کردند، تا شاید بتوانند در این حکم استوار الهی، اندکی خدشه وارد کنند؛ ولی نتوانستند، بعد از این هم نمی توانند؛ چون حکم اعدام سلمان رشدی، متکی به آیات الهی است و مثل آیات الهی، مستحکم و غیرقابل خدشه است.
می گویند: راه حلش چیست؟ راه حلش خیلی ساده است. مجرمی است که جرمی مرتکب شده و باید مثل بقیه ی مجرمان عالم، حکم الهی درباره ی او جاری بشود. به دست همان مسلمانان انگلیس بدهند – نمی گوییم به دست ما بدهند – تا حکم الهی را درباره ی او جاری کنند. با چنین اقدامی، این قضیه حل خواهد شد و دیگر تمام می شود. گرهی نیست که باز نشود. این، همان گره است. این، همان نحوه ی باز شدن این گره است. باید حکم الهی درباره ی این موجودی که برحسب آیات الهی و احکام قطعی اسلامی، به مجازاتی محکوم شده، اجرا بشود.
منبع :حدیث ولایت، جلد چهارم، ص ۲۹۱-۲۸۹

ـ

javanenghelabi - salman roshdi 2

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


اقتصاد مقاومتى، الگوی نجات‏بخش‏


متن یادداشت حجت الاسلام ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان « اقتصاد مقاومتى، الگویى نجات‏بخش‏» به شرح ذیل است: 


سیاستهاى اقتصاد مقاومتى که مدتى است براى انجام مراحل تأیید نهایى و ابلاغ، تقدیم محضر ولى امر مسلمین امام خامنه‏اى(مدظله‏العالى) گردیده است، به‏زودى جهت هدایت و ساماندهى شریانهاى اقتصادى کشور توسط معظم‏له ابلاغ خواهد شد. نظر و دیدگاه حضرت ایشان در مسائل گوناگون کشور، همواره نگاه درون‏زا و توجه به ظرفیتها و داشته‏ها و سرمایه‏هاى داخلى مى‏باشد، چنان‏که سیره و منش رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى امام خمینى(ره) نیز ناظر بر همین معنا بود. استقلال در ابعاد مختلف سیاسى، اقتصادى و فرهنگى با اتکاء به توانمندیهاى داخلى و خودباورى و رهایى از بردگى و اسارت استثمارگران و مستبدان و کشورهاى استکبارى جهان به‏ویژه آمریکا و صهیونیزم بین‏الملل، پیوسته مورد تأکید امام راحل(ره) و خلف صالح او مقام معظم رهبرى بوده و هست.
اقتصاد مقاومتى به‏عنوان گفتمان نافذ و الگوى اقتصادى عزتمند و نجات‏بخشى است که امروز و فرداهاى کشور را بیمه خواهد کرد، در این نوع نگاه است که هرگز سرنوشت کشور به موضوعاتى همچون مذاکرات هسته‏اى و یا مشابه آن به‏ویژه چراغ سبز نشان‏دادنهاى مرموز و غیرقابل اعتبار و اعتماد صاحبان قدرت، گره زده نمى‏شود. گفتمان و تبیین ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتى به‏عنوان یک ضرورت و نیاز امروز جامعه انقلابى و اسلامى است که البته مى‏طلبد هم اندیشمندان و صاحب‏نظران و مجاهدان عرصه فکر و اندیشه به صحنه آمده تا به فضل الهى، ادبیات و فرهنگ اقتصاد مقاومتى در عرصه‏هاى گوناگون اقتصادى کشور حاکم و رایج و نهادینه گردد.
اقتصاد مقاومتى، راهبرد مقاوم‏سازى اقتصاد ملى در برابر هرگونه تهدید و تحریم خواهد بود و با قدرت تهدیدشکنى و تحریم‏شکنى که دارد، در دهه چهارم انقلاب یعنى دهه پیشرفت و عدالت، رویکرد و نقشه راهى است پیش‏رو، فرصت‏ساز، مولد، درون‏ساز و برون‏گرا و متحول‏کننده ابعاد مختلف تولید و توزیع و مصرف که متناسب با شأن و منزلت اسلامى - انقلابى ملت بزرگ ایران، شاکله اقتصاد کشور را شکوفاتر خواهد ساخت.
البته اقتصاد مقاومتى هرگز اقتصاد ریاضتى نیست و لذا اگر درست تبیین و پیاده‏سازى و اجرا گردد، هم دیوار تحریمها را قدرتمندانه مى‏شکند و هم هدف چشم‏انداز جمهورى اسلامى ایران را به زیبایى تأمین خواهد ساخت که از آن‏جمله است، رساندن جایگاه ایران اسلامى به مقام اول اقتصادى منطقه و تقویت جایگاه الهام‏بخشى براى جهان اسلام و ملتهاى مسلمان در منطقه و جهان و نیز به‏عنوان کشورى مقتدر در محیط بین‏الملل، قوى‏ترین روابط فعال و تأثیرگذار را با رعایت آرمانها و (عزت و حکمت و مصلحت) با کشورهاى مختلف برقرار خواهد نمود.
شاه‏بیت این غزل امیدبخش و رمز موفقیت این مهم‏ترین طرح تحول اقتصادى کشور که به یارى خدا منتج به برون‏رفت از مشکلات عدیده اقتصادى کشور خواهد شد، چنان‏که مقام معظم رهبرى(مدظله العالى) در فرمایشات اخیرشان فرمودند، تنها، نگاه به ظرفیت‏هاى درونى نظام و ساخت درونى اقتصاد کشور است نه غیر آن.

اقتصاد مقاومتی زیرساخت خلق حماسه‌ اقتصادی



نویسنده: علی رضایی

فرهنگ و سیاست از جمله مسائلی است که در حوزه‌ی اقتصاد بسیار تأثیرگذار است و در صورتی که نادیده انگاشته شوند، اقتصاد مقاومتی نمی‌تواند به تمام معنا اجرایی شود و موفق باشد. از همین رو، پرداختن به ابعاد اجتماعی و سیاسی اقتصاد مقاومتی می‌تواند بسیار راهگشا باشد.

از دیگر سو، برای خلق حماسه‌ی اقتصادی در صورتی که کل‌نگر نباشیم و تنها بر مسائل صرفا اقتصادی تکیه شود و از سایر ابعاد غفلت شود، می‌توان این گونه برداشت نمود که حماسه‌ی اقتصادی نیز با عدم موفقیت همراه شود. در ابتدا، می‌بایست رابطه‌ی اقتصاد مقاومتی و حماسه‌ی اقتصادی ترسیم شود و سپس به برخی از ابعاد غیراقتصادی اقتصاد مقاومتی به عنوان زیر ساخت حماسه‌ی اقتصادی پرداخت.

جهش سطح تولید ملی و رفع معضلات اقتصادی، همچون بیکاری و تورم و نیز اهمیت توسعه‌ی اقتصادی در مسیر دستیابی نظام اسلامی به مأموریت‌های متعالی خود نیازی به اثبات ندارد و واضح است که هر اصلاح و پیشرفتی در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند داشتن توان و نیروی اقتصادی کافی در کشور است. قدرت اقتصاد یک کشور نیز متجلی در سطح تولید و توان رفع نیازهای اقتصادی در کنار حضور و مشارکت فعال در عرصه‌‌‌ی اقتصاد منطقه‌‌ای و بین‌المللی است.

از این منظر می‌‌توان مدعی شد که هر نوع حماسه‌سازی در اقتصاد، نهایتاً، باید منجر به جهش ظرفیت‌های تولیدی و ایجاد جاذبه در زمینه‌ی فعالیت‌های تولیدی به جای سوداگری و سفته‌بازی شود. حماسه‌ی اقتصادی یعنی گذار از یک اقتصاد وابسته و آسیب‌پذیر در برابر نوسانات، به اقتصادی مقاوم که در آن زنجیره‌ی‌ ‌تولید در اقتصاد کامل و غیروابسته باشد.

مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از کارگران(7/2/1392)، با اشاره به اهمیت خلق حماسه اقتصادی، اقتصاد مقاومتی را یکی از الزامات سیاست‌گذاری اقتصادی کشور بیان فرمودند. حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان نتیجه و نمود عینی راهبرد اقتصاد مقاومتی دانست که می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه‌ی اقتصاد را بالفعل کند و نهایتاً به جهش در سطح تولید ملی منجر شود[1].

اقتصاد مقاومتی علاوه بر پیش‌نیازها و ابعاد اقتصادی، نیازمند در نظر داشتن ابعاد غیر‌اقتصادی دیگری نیز هست. برخی از ابعاد اقتصاد مقاومتی و حماسه‌ی اقتصادی در ادامه اشاره خواهد شد.

 

1. الگوی مدیریت جهادی

در ابتدای انقلاب، با ایجاد نهادهایی مانند جهاد سازندگی، مدیریت جهادی در کشور به نحو احسن شکل گرفت. در آن برهه بسیاری از امور، که از سوی برخی از کشورهای خارجی و برخی عوامل داخلی با مشکل مواجه شده بود، با کمترین هزینه برای انقلاب با مدیریت جهادی پشت سر گذاشته شد. نهادهایی مانند جهاد سازندگی، که شیوه‌ی نوینی از مدیریت را به عرصه‌ی نمایش گذاشت، در تمام سال‌های ابتدایی انقلاب توانست جایگزین مناسبی برای مدیریت نوین در عرصه‌ی کلان کشور شود و بسیاری از مشکلات را از دوش مردم بردارد. در صورتی که بپذیریم سبک مدیریت فعلی توانایی حل مشکلات کنونی جامعه را ندارد، به نقطه‌ای از تصمیم گیری خواهیم رسید که بازگشت به مدیریت جهادی می‌تواند گره‌گشا باشد.

امروز هم برای گذر از تحریم‌های کشورهای غربی، باید با احیای فرهنگ مدیریت جهادی در همه‌ی بخش‌ها از این برهه‌ی زمانی، که جبهه‌ی استکبار در پی ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی است، موفق عبور کنیم.

 

 2. مصرف تولیدات داخلی و اصلاح الگوی مصرف

در عرصه‌ی رقابت تولیدات داخلی و کالاهای خارجی، اولویت دادن به مصرف تولیدات ایرانی و پرهیز از مصرف کالاهای خارجی کمک شایانی به اقتصاد مقاومتی می‌کند. تولیدکنندگان داخلی نیز با افزایش کیفیت محصولات و کالاهایشان و تعیین قیمتی مناسب، می‌باید نظرات مردم را به مصرف کالای ایرانی جلب نمایند. تولیدکنندگان بایستی کیفیت کالاهای خود را نسبت به تولیدات خارجی بالا ببرند و امنیت خاطر مصرف کالای ایرانی را افزایش دهند.

نقش فرهنگ‌‌سازی و افزایش آگاهی بین مردم جامعه را به مصرف بهینه و سنجیده نزدیک می‌سازد. رسانه‌‌های عمومی و صداوسیما و مطبوعات باید در زمینه‌ی مصرف بهینه فرهنگ‌سازی نمایند. برخی معتقدند اقتصاد مقاومتی یعنی این که مردم الگوی مصرف خود را تغییر دهند و از مصرف کالای خارجی به سمت مصرف کالای داخلی حرکت کنند.

با توجه به این که مصرف سنجیده و بهینه در آموزه‌های دینی نیز مورد تأکید واقع شده و الگو و شیوه‌ی زندگی رهبران دینی ساده‌زیستی بوده است، اهمیت پرهیز از اسراف و اتلاف و افراط در مصرف و در پیش گرفتن صرفه‌‌جویی و قناعت مشخص می‌گردد. صرفه‌‌‌جویی شامل بخش دولتی، بخش خصوصی و مردم می‌شود و تمام افراد و ارگان‌ها و سازمان‌‌های جامعه می‌باید الگوی مصرف بهینه را در پیش گیرند.

 

3. مسئله‌ی‌‌ وحدت و انسجام ملی

در کنار تمام مؤلفه‌ها و سرفصل‌‌های اقتصاد مقاومتی، آنچه بیشتر اهمیت می‌یابد، مسئله‌ی وحدت و انسجام ملی و اتحاد تمامی عرصه‌‌های دولتی، خصوصی و مردمی جامعه است. با اتحاد و ارتباط متقابل و همبستگی، کارایی و کارکرد اقتصاد جامعه افزایش می‌یابد. تعاون و همکاری مردم از یک سو ارتباط متقابل نهادها و سازمان‌های جامعه، موجب رفع مشکلات و نیل به اهداف می‌گردد. اتحاد و ارتباط درهم‌تنیده‌ی ارگان‌ها و سازمان‌ها با یکدیگر و با مردم می‌تواند اقتصاد مقاومتی را تحقق بخشد.

وحدت همیشه رکن رکین استقلال و پیشرفت و توصیه‌ی مهم قرآن و بزرگان بوده است؛ اما در شرایط حماسه‌ی اقتصادی، وحدت حکم خون را برای بدن دارد. نمی‌توان فرمان حماسه‌ی اقتصادی را شنید و همچنان بر طبل منازعات پوچ و بی‌حاصل کوبید. برای گذر از شرایط فعلی، که نیازمند یک اقتصاد مقاومتی پویا هستیم، می‌بایست همه‌ی مسئولین با حفظ وحدت در پی تحقق بخشیدن به حماسه‌ی اقتصادی باشند.

 

4. مبارزه با رانت‌خواری و فساد

یکی از اصلی‌ترین معضلات جامعه‌ی ما، که به دلیل وابستگی به نفت در جامعه شکل گرفته است، ایجاد روحیه‌ی رانت‌خواری می‌باشد که در سده‌ی گذشته لطمات زیادی را بر جامعه و اقتصاد کشور وارد نموده است. در نسبت بین فساد و اقتصاد مقاومتی، شاید این نکته فوق‌العاده قابل اهمیت باشد که یکی از شرایط توفیق اقتصاد مقاومتی ارتقای سرمایه‌ی اجتماعی و اعتماد عمومی به سلامت حاکمان است و دیگری این است که با توجه به ضرورت انضباط مالی در بودجه‌ی دولت و هزینه‌کرد مدیران اجرایی، باید شرایطی فراهم شود که هدر‌رفت اقتصاد ملی به حداقل برسد.

فساد اقتصادی به معنای دسترسی به منابع و مواهب اقتصادی بدون پرداخت مابه‌‌ازای آن است. به بیان دیگر، اگر افرادی بتوانند بدون ایفای نقش در چرخه‌ی تولید به ثروت دست پیدا کنند، در این صورت فساد اقتصادی رخ داده است. در واقع، در این تعریف، مفهوم فساد اقتصادی وسیع‌‌تر از مواردی چون اختلاس یا امور تبهکارانه است و هر گونه مبادله‌‌ای را که خارج از جریان مولد تولید ثروت باشد، در بر می‌‌گیرد. با این تعاریف از مؤلفه‌‌های اقتصاد مقاومتی می‌‌توان ارتباط بین تورم، نقدینگی و فساد اقتصادی را در شرایط فعلی اقتصاد ایران تشریح کرد.

عدم تقارن‌های اطلاعاتی رانت‌های مختلف اعتباری، انحصاری و غیره منشأ بروز این گونه رفتارها هستند. در اقتصاد مبتنی بر دلالی و سوداگری، بخش مولد بیشترین آسیب را می‌بیند و سازوکار اقتصاد به سمت بروز حباب‌های قیمتی و نوسان‌های شدید سوق می‌یابد. چنین اقتصادی در مواجهه با فشار خارجی کمترین پایداری و مقاومت را دارد و به سرعت متلاشی می‌شود.

 

5. اجرای برنامه‌های بالادستی

در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد در برابر فشارها و تحریم‌های خارجی وقتی به نتیجه‌ی مطلوب خواهد انجامید که موانع بازدارنده حرکت اقتصاد به سوی اهداف تعریف‌شده در اسناد بالادستی نظیر سند چشم‌انداز 20ساله و برنامه‌ی پنجم توسعه برداشته شود. از این رو، حرکت در مسیر برنامه‌های میان‌مدت و بلند‌مدت می‌تواند یکی از اصلی‌ترین راهبردهای سیاسی باشد که در اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی مفید فایده واقع شود. از طرف دیگر، موضوع پایبندی به این اسناد بالادستی از سوی مسئولین و مجریان یکی دیگر از موضوعاتی است که در صورت نگاهی سطحی به آن، لطمه‌ی قابل توجهی به اقتصاد مقاومتی خواهد زد.

 

6. چابک‌سازی دولت

یکی از اصلی‌ترین مسائل سیاسی، که در اقتصاد مقاومتی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد، کوچک‌سازی دولت و به اعتبار دیگر کاهش بوروکراسی موجود برای روان‌سازی در مسائلی است که در اقتصاد مقاومتی می‌تواند تأثیرگذار باشد. دولت در حالت کنونی یک مانع جدی برای تحقق حماسه‌ی اقتصادی، که رکن اصلی آن واگذاری آن به بخش خصوصی و توانمندسازی مردم است، می‌باشد. به عبارت دیگر، تا دولت چابک نشود و بوروکراسی اداری موجود جای خود را به دولت الکترونیک ندهد، نمی‌توان انتظار داشت اقتصاد به دست مردم سامان یابد و دولت، هم به عنوان یک مصرف‌کننده‌ی بزرگ و هم به عنوان یک تولیدکننده، بزرگ‌ترین رقیب بخش خصوصی باشد و هیچ نهاد غیردولتی توانایی مقابله و رقابت با آن را نداشته باشد.

از این رو، چابک و کوچک‌سازی دولت برای ایجاد فضای تحرک برای بخش خصوصی و مردم در اقتصاد می‌تواند از اصلی‌ترین ابعاد اقتصاد مقاومتی و حماسه‌ی اقتصادی باشد.


پی‌نوشت:

 [1]. http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=4996

منبع: سایت برهان

از اقتصاد مقاومتی تا اقتصاد حماسی



نویسنده: منصور ملکی

امسال هم مزین به شعاری شد که وجهه‌ی اقتصادی آن تبلور ادامه‌ی تأکیدات راهبردی مقام معظم رهبری بر جهش اقتصادی و افزایش سطح تولید ملی است. تحلیل نام‌گذاری‌ها و تأکیدات ویژه‌ی ایشان در چند سال اخیر، از طرفی نشان‌دهنده‌ی اهمیت تقویت بنیه‌ی اقتصادی نظام اسلامی است و از طرفی عمق بینش و نگاه راهبردی رهبر انقلاب را نشان می‌دهد.

مقوله‌‌ی اقتصاد و جهش سطح تولید ملی و رفع معضلات اقتصادی، همچون بیکاری و تورم و نیز اهمیت توسعه‌ی اقتصادی در مسیر دستیابی نظام اسلامی به مأموریت‌های متعالی خود، که همان بنای تمدن عظیم اسلامی است، نیازی به اثبات ندارد و واضح است که هر اصلاح و پیشرفتی در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند داشتن توان و نیروی اقتصادی کافی در کشور است. قدرت اقتصاد یک کشور نیز متجلی در سطح تولید و توان رفع نیازهای اقتصادی در کنار حضور و مشارکت فعال در عرصه‌‌ی اقتصاد منطقه‌ای و بین‌المللی است.

از این منظر می‌توان مدعی شد که هر نوع حماسه‌سازی در اقتصاد، نهایتاً باید منجر به جهش ظرفیت‌های تولیدی و ایجاد جاذبه در زمینه‌ی فعالیت‌های تولیدی به جای سوداگری و سفته‌بازی شود. حماسه‌ی اقتصادی یعنی گذار از یک اقتصاد وابسته و آسیب‌پذیر در برابر نوسانات، به اقتصادی مقاوم که در آن زنجیره‌ی‌تولید در اقتصاد کامل و غیروابسته باشد و کشور بتواند ضمن پاسخ‌گویی به تقاضای داخلی، سهمی از مبادلات اقتصاد بین‌الملل را نیز به خود اختصاص دهد.

حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان نتیجه و نمود عینی راهبرد اقتصاد مقاومتی دانست که می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه‌ی اقتصاد را بالفعل کند و نهایتاً به جهش در سطح تولید ملی منجر شود. حماسه همچنان که از مفهوم لغوی آن برمی‌آید، بیانگر حرکتی شجاعانه همراه با امید به پیروزی در نبرد است. بنابراین دو رکن اصلی در حماسه‌ی اقتصادی،«جهادی شجاعانه» و «امید به پیروزی»در نبرد با دشمن است. از این حیث، باید حماسه‌ی اقتصادی را تداوم اقتصاد مقاومتی و تجلی آن را در رفتار اقتصادی و سیاست‌گذاری اقتصادی دانست.

نتیجه‌ی خلق حماسه‌ی اقتصادی نیز جهش سطح تولید و افزایش سطح رفاه جامعه است. ارتقای سطح تولید ملی باعث قوام و استحکام اقتصاد ملی خواهد شد. بدون تولید و ایجاد ارزش‌افزوده در اقتصاد، همواره شاهد وابستگی به واردات، بیکاری و تورم خواهیم بود و تقویت اقتصاد و رسیدن به یک اقتصاد غیروابسته و متکی بر تولید داخلی، جز با ایجاد زمینه و محیط مناسب کسب ‌و کار و جذاب کردن فعالیت تولیدی در مقایسه با فعالیت‌های واسطه‌گری و دلالی میسر نخواهد شد. در اقتصاد مقاومتی، رکن اصلی، همان قوام اقتصاد داخلی و عدم وابستگی به بیرون است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: «وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگهداریم. این یکی از اقتضائات اقتصاد مقاومتی است که ما مطرح کردیم. دراقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه‌ی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.» [بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی علیه السلام، 1392/1/1]

بنابراین در فرآیند حرکت از اقتصاد مقاومتی به اقتصاد حماسی، آنچه از اهمیت محوری برخوردار است، توجه به فرآیند تولید ملی، تکمیل و غیروابسته کردن زنجیره‌ی تولید به خارج است. البته این به معنی عدم بهره‌گیری از مزیت‌های نسبی بین‌المللی و داشتن روابط فعالانه و دوجانبه با اقتصادهای طرف تجاری نیست. کشورمان می‌تواند در یک زنجیره‌ی تولید، در سطح جهانی نقش و سهم خاص خود را داشته باشد؛ اما باید توجه داشت که در شرایطی که دشمن به دنبال حذف ایران از صحنه‌ی اقتصاد بین‌الملل است، نمی‌توان با ساده‌انگاری، همان گزاره‌های کلیشه‌ای را تکرار کرد که کشور باید سهم و مزیت نسبی خود را در صحنه‌ی اقتصاد بین‌الملل بیابد. این گزاره حتی در نبود هجمه و دشمنی، باز هم نیازمند در نظر گرفتن منافع بلندمدت ملی است؛ تا چه رسد به شرایطی که دشمنان حتی موانعی برای دریافت وجوه مالی ناشی از صادرات نفت برای ما ایجاد کرده‌اند. بنابراین در اقتصاد حماسی، باید از این ساده‌انگاری‌ها، که محصول تفکر محدود در چارچوب اقتصاد نئوکلاسیکی است، گذشت و به راهبردهایی که قوام و استحکام اقتصاد ملی را با خود به همراه دارد اندیشید.

دیدن تجربه‌ی دیگر کشورها در این زمینه می‌تواند مفید واقع شود. در این مورد چین مثالی از اتخاذ راهبردی بلندمدت و حماسی در اقتصاد است که توانست در طول چند دهه، از یک اقتصاد نسبتاً ضعیف و ضربه‌پذیر به اقتصادی تبدیل شود که تا چند سال آینده آمریکا را از ابرقدرت اقتصادی بودن به کنار خواهد زد. البته کشور چین با مشکلات و محدودیت‌های که ما اکنون با آن مواجهیم، مانند تحریم‌های گسترده مالی و اقتصادی، مواجه نبوده است؛ ولی با این حال، انسجام در سیاست‌گذاری‌ها و اتکا بر رویکردهای صحیح اقتصادی در چین، می‌تواند گویای این موضوع باشد که هر نوع جهش اقتصادی و پیشرفت در گرو اتخاذ مجموعه‌ای از راهبردهای بلندمدت، منسجم و متکی بر اصول و روابط علمی در فرآیند سیاست‌گذاری با هدف حمایت از تولید ملی است.

خلق هر حماسه مستلزم فراهم کردن شرایط و زمینه‌های لازم برای نبرد است. برای خلق حماسه‌ی اقتصادی نیز می‌بایست زمینه‌ی حماسه‌سازی در اقتصاد را فراهم نمود. بدون شک یکی از مهم‌ترین موانع اقتصاد حماسی، وابستگی اقتصاد به نفت و اثرگذاری این وابستگی بر ساختار بودجه، تورم و رفتارهای سیاست‌گذاری است. وابستگی به نفت به معنی داشتن نقطه‌ی آسیب‌پذیر در اقتصاد است و لذا منطقاً برای رویارویی در یک نبرد اقتصادی، چاره‌ای جز رفع این نقطه‌ی آسیب‌پذیر نیست. البته قطع وابستگی به نفت به معنی منتفع نبودن از این موهبت الهی نیست، بلکه مقصود آن است که نباید اتکای مخارج ما بر درآمدهای نفتی باشد. به درآمدهای نفتی باید به عنوان سرمایه‌ای نگریست که هم متعلق به نسل ما و هم متعلق به نسل‌های آینده است. تجربه‌ی نروژ در زمینه‌ی مدیریت درآمدهای نفتی و چگونگی استفاده از آن در این زمینه مفید است.

از دیگر زمینه‌ها و شرایط لازم برای خلق حماسه‌ی اقتصادی، داشتن نظام بوروکراتیک کارآمد، نظام سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مدبرانه و استفاده از اندیشه و تفکر جمعی در اتخاذ راهبردهاست. همانطور که رهبر انقلاب در ابتدای سال اشاره فرمودند، متأسفانه یکی از دلایل اثرگذاری تحریم‌ها، سوءتدبیر داخلی بوده است. سوء‌تدبیر به معنی عدم بهره‌گیری کافی از ظرفیت اندیشه و تفکر داخلی در فرآیند تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری است. زمانی که برآیند نظرات کارشناسی مثلاً در مورد نحوه‌ی اجرای هدفمندی یارانه‌ها بر خلاف عزم سیاست‌گذاری است، باید بدان به عنوان زنگ خطری نگریست که می‌تواند مانعی جدی برای خلق حماسه‌ی اقتصادی باشد. بنابراین انتظار است که در این حماسه‌سازی، وزرا و مدیران بیش از آنکه در بین اصحاب رسانه و درزمان افتتاح پروژه‌ها دیده شوند، در اتاق‌های فکر و در بین کارشناسان و اصحاب فکر و اندیشه حضور داشته باشند.

در پایان باید به موضوع انتخاب رئیس‌جمهور در چند ماه آینده و اهمیت انتخاب فردی شایسته برای مدیریت حماسه‌ی اقتصادی نیز اشاره کرد. واقعیت موجود در نظام اقتصادی ما آن است که عملکرد اقتصادی به شدت وابسته به بینش و روش دولت‌هاست. هر دولتی که در سالیان بعد از انقلاب بر مسند قرار گرفت، با توجه به بینش و روش اقتصادی خود، سرنوشت اقتصاد را به نحوی رقم زد و اکنون که زمان خلق حماسه است، باید اهمیت بالای انتخاب فردی اصلح و مقید به استفاده از تدبیر و عقل جمعی را در نظر داشت. هر تحولی در اقتصاد ایران، بدون یک دولت کارآمد میسر نخواهد شد. در این مورد، مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی خود فرمودند: «هر کسی می‌آید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزش‌ها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد.» [بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی علیه السلام، 1392/1/1]

امید است با آمدن دولتی با ویژگی‌های فوق، شاهد خلق حماسه‌ی اقتصادی و آغاز دوران جدیدی از شکوفایی نظام اسلامی باشیم.

منبع: سایت برهان



درآمد

سال 1392 چهارمين سال پياپي است كه از سوي مقام معظم رهبري، عنواني «اقتصادي» به خود گرفته است. 1389 با عنوان «همت مضاعف و كار مضاعف»، 1390 با عنوان‌ «جهاد اقتصادي»، 1391 با عنوان «توليد ملّي، حمايت از كار و سرمايه ايراني» و سال 1392 با عنوان «حماسه سياسي و حماسه اقتصادي». اين مسئله، از اهميت مقوله اقتصاد و اثرگذاري آن در ديگر ابعاد زندگي انسان خبر مي‌دهد، و اين‌كه براي سامان بخشيدن به بخش‌هاي ديگرِ اجتماع، پيش از هر چيز بايد بخش اقتصاد كشور را سامان بخشيد.

امروزه اهميت اقتصاد و استقلال اقتصادي بر كسي پوشيده نيست، و اينكه بدون استقلال اقتصادي، نمي‌توان به چشم‌اندازهاي عالي مادي و معنوي دل بست. در واقع «از آن تاريخ كه انسان پا بر روي زمين گذاشت، به مسئله "اقتصاد"، عنايت و اهتمام داشته است. از همان روزگار آغازين حيات بشري، انسان به اموري مانند خوردن و آشاميدن، لباس، خانه و وسيله نقليه احساس نياز مي‌كرد و در اين راه كوشيد. از اين رهگذر، به دنبال زراعت رفت و محصول درو كرد و ذخيره اندوخت و به پرورش حيوانات و پرندگان، پس از آنكه آنها را صيد مي‌كرد، پرداخت و كارهايي از اين دست انجام داد تا زندگي‌اش پابرجا بماند و در رگ‌هاي او حرارت و حركت بدود و بقاي او تضمين شود. بدين‌گونه بود كه همواره، مسئله "اقتصاد" مورد اهتمام رسالت و اديان آسماني نيز قرار داشته، در همه روزگاران بدان، عنايت و توجّه ويژه شده است. (عظيمي و ديگران، 1403ق: 7 و 8)
درباره عنوان اقتصادي امسال يعني حماسه اقتصادي بايد گفت حماسه اقتصادي آن‏گاه شكل مي‏گيرد كه «همت و كار مضاعف» پديدار گردد، به «جهاد اقتصادي» روي آوريم و به صورت جدّي دست به كار «توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني» بزنيم. آنچه در اين نوشتار بدان اشاره خواهيم كرد، مروري است بر مؤلفه‌هايي كه بدون تحقق آن، حماسه اقتصادي شكل نخواهد گرفت.

 

1. استقلال اقتصادي

شرط اصلي حماسه، «استقلال» است. هرگز از دل وابستگي، حماسه‌اي شكل نخواهد گرفت. بر اين اساس، يكي از مؤلفه‌هاي حماسه اقتصادي، استقلال اقتصادي است. ملتي كه رو به حماسه دارد، بايد به اقتصاد خود سامان بخشد و آن را به مرز استقلال و خودكفايي برساند؛ چراكه هنگام وابستگي اقتصادي، همواره جامعه در معرض خطرهايي چون خودباختگي، مغلوب شدن و كوتاه آمدن در برابر كشوري قرار دارد كه به آن وابسته است. شهيد مطهري در اين باره مي‌نويسد:
جريان اقتصاد در يك كشور به دو حالت ممكن است باشد. يكي اينكه مستقل باشد و ديگر اينكه جنبه وابستگي داشته باشد و اقتصاد آن كشور وابسته به اقتصاد كشور ديگر باشد. طبيعي است كه در اين هنگام اگر يك بحران، مثلاً يك نوسان در وضع پولي آن كشور پيدا شود، در اينجا هم اثر مي‌گذارد. محكوم است كه مصرف‌كننده توليدات آن كشور باشد. محكوم است كه خودش توليد نكند، براي اينكه توليد او به مصرف برسد؛ چنان‌كه ما در زمان حكومت سابق ديديم كه ايران محكوم بود كه كشاورزي خودش را تقليل بدهد، براي اينكه كه از آنجا گندم يا شكر وارد كند. محكوم بود به اينكه دامداري خودش را تقليل دهد، براي اينكه گوشت‌هاي ديگران را از جاهاي ديگر وارد كند. اين، معناي يك اقتصاد وابسته است. ... يك وقت تصميم مي‌گرفتند خشخاش كشت نشود، هزار تا فلسفه هم برايش درست مي‌كردند. وقت ديگري مي‌گفتند خشخاش كشت بشود، باز فلسفه ديگري برايش درست مي‌كردند. اين ما نبوديم كه تصميم مي‌گرفتيم؛ ديگران تصميم مي‌گرفتند تو خشخاش نكار. ايران مجبور بود تبعيت كند. اين، معناي عدم استقلال اقتصادي است. ... استقلال اقتصادي، يعني اينكه يك كشور را از نظر اقتصادي، خودش براي خودش برنامه بدهد و طرح‌ريزي كند، آقا بالاسر نداشته باشد. (مطهري، 1386: 160 – 162)
شهيد بهشتي نيز در اين باره مي‌گويد:
سياست خارجي ما اين است كه ملت مسلمان ايران بايد از هر نظر روي پاي خودش بايستد. ملت مسلمان ما نمي‌تواند متكي به امريكا و اروپا باشد. نمي‌تواند متكي به شوروي باشد. نمي‌تواند متكي به چين باشد. بايد متكي به خودش باشد. خوب، چگونه مي‌شود اين كار را كرد؟ ما چطور مي‌توانيم به خودمان متكي باشيم؟ وقتي كه از نظر اقتصادي روي پاي خودمان بايستيم، بايد بدانيم كه ما تا وقتي كه استقلال اقتصادي پيدا نكنيم، استقلال واقعي نخواهيم داشت. خوب، چه بكنيم تا استقلال اقتصادي پيدا كنيم؟ همه مي‌دانيد كه ما كشوري به تمام معنا واردكننده بوده‌ايم. گندم‏مان، خوراك دام‌هاي‏مان، ذرت و برنج‏مان، روغن‏مان، مواد روغن نباتي‏مان، پنيرمان، گوشت‏مان، پارچه و لباس و الياف مصنوعي، ماشين‌آلات، لوازم ماشين‌آلات، مونتاژ، همه اينها از خارج مي‌آمد. ما ملتي مصرف‌كننده بوديم كه بايد نفت مي‌داديم تا اين كالاها را بگيريم. ملتي بوديم به تمام معنا وابسته به امريكا، وابسته به اروپا، وابسته به كشورهاي ديگر. خلاصه اينكه براي دست‌يابي به استقلال اقتصادي، بايد از مصرف‌گرايي كاسته، به سمت توليدات داخلي روي بياوريم. (بهشتي، 1383: 248 و 249)

 

2. قدرت اقتصادي

گاهي ممكن است كشوري به طور كامل استقلال اقتصادي نداشته نباشد و در برخي كالاها به كشوري ديگر وابسته باشد، ولي قدرت اقتصادي بالايي داشته باشد. بديهي است چنين كشوري، به دليل اين قدرت اقتصادي، هيچ‌گاه بازيچه آن دسته از كشورهايي كه ناچار است برخي از نيازمندي‌هاي اقتصادي‌اش را از آنها تأمين كند، قرار نخواهد گرفت و همواره به عنوان كشوري مقتدر و عزت‌مند در برابر آن كشورها جلوه خواهد كرد.
در واقع اگر كشوري براي تأمين كالاهاي اساسي و ضروري به دست خود، به قدرت اقتصادي دست يافت، تأمين برخي از كالاهايي كه كالاهاي اساسي و در حدّ ضرورت نيست، به «قدرت اقتصادي» او آسيب نخواهد رساند؛ چراكه اقتدار اقتصادي او، مانع از سوء استفاده ديگر كشورها خواهد بود. به همين دليل، اسلام پيروانش را به رسيدن به قدرت اقتصادي فراخوانده، از آنها مي‌خواهد براي حفظ عزت و كرامت خويش و ايمن ماندن از طمع بيگانگان، از قدرتِ اقتصاديِ شايسته جايگاه خويش برخوردار شوند. شهيد مطهري در اين باره مي‌نويسد:
اسلام طرفدار دو قدرت است: يكي قدرت روحي و ديگر قدرت اقتصادي. طرفدار قدرت روحي است به اين معنا كه مي‌گويد شما بايد از ناحيه اخلاقي آن‌قدر قوي و نيرومند باشيد كه به دنيا اعتنا نداشته باشيد و بنده و اسير دنيا نباشيد. ... اما قدرت دوم كه اسلام طرفدار آن است، «قدرت اقتصادي» است. ما بايد از نظر روحي، آن‌قدر قوي و نيرومند باشيم كه مال و ثروت دنيا نتواند ما را بنده خودش قرار دهد، و از نظر اقتصادي بايد كوشش كنيم مال و ثروت را از طريق مشروع در اختيار خودمان بگيريم تا بتوانيم از اين قدرت مادي و اقتصادي استفاده كنيم. (مطهري، 1383: 61 و 62)

 

3. همت مضاعف و كار مضاعف

دست‌يابي به استقلال و حماسه اقتصادي، مصداقي از بلندهمتي است و لازمه بلندهمتي، همت مضاعف و كار مضاعف است. همت و كار مضاعف، پادزهر كمبودها و كاستي‌هاست و به همان اندازه كه شخص و جامعه از قافله پيشرفت انساني جا مي‌مانند و دچار ركود اقتصادي مي‌شوند، نيازمند كار و همت مضاعف هستند. خوش‌بختانه هميشه كاستي‌ها و عقب ماندگي‌ها قابل جبران است و همواره دست‌يابي به قلّه‌ها، امكان‌پذير، و خداوند اين استعداد و شايستگي را در انسان‌ها قرار داده كه هر گاه اراده كنند و به دنبال آن، همت و كار مضاعف به خرج دهند، بتوانند كمبودها را جبران و خود را با پيشرفت‌ها و تكامل روز، هماهنگ كنند. مقام معظم رهبري در اين باره مي‌فرمايد:
عقب‌ماندگي يك ملت، درد بزرگي است، بيماري سختي است و اين بيماري را با همت بلند و با تلاش پي‌گير بايد علاج كرد و درمان بخشيد. مهم اين است كه ما به خود بياييم و اين بيماري را تصديق كنيم و پس از آن براي علاج اين بيماري همت بگماريم. ملت ايران به خودش آمده، احساس كرده كه بايستي جايگاه خودش را پيدا كند. ما از دنيا دويست سال عقب مانديم. اين واقعيت تلخي است كه بايد آن را قبول كنيم. چشم‌هاي ما را مثل انسان‌هاي مست تخدير شده بسته بودند، ما را در عالَم توهّم نگه داشته بودند و متوقف بوديم. توقف هم به معناي عقب‌ماندگي است. چون دنيا منتظر نمي‌ماند؛ دنيا به سرعت پيش مي‌رفت و ما متوقف بوديم. اين حالت تخديرزدگي بحمدالله تمام شد. ملت ايران امروز بايد عقب‌افتادگي‌هاي دوران طولاني استبداد در اين كشور و دخالت خارجي را جبران كنند. جوان‌هاي ما بحمد الله جوان‌هاي لايق و ساخته و پرداخته‌اي هستند كه بايد همت مضاعف و كار مضاعف براي جبران عقب‌ماندگي‌ها بورزند. (11/1/1389)

 

4. همت گماشتن به توليد و كالاهاي داخلي

بخشي از نيازمندي‌هاي انسان به صورت آماده در طبيعت وجود دارد و آدمي مي‌تواند آن را از طبيعت برداشت و مصرف كند. ميوه‌هاي آماده جنگلي مانند نارگيل، موز، يا انواع قارچ‌ها، سبزي‌ها و گياه‌هاي خوراكي از اين قبيل‌اند، ولي بسياري از نيازمندي‌هاي انسان به صورت آماده در طبيعت وجود ندارد و بايد با كار و نوآوري بشر برايش قابل مصرف گردد. اين نوع كار و نوآوري كه در واقع، تغيير فيزيكي يا شيميايي مواد خام موجود در طبيعت است، «توليد» ناميده مي‌شود.
بنابراين، «توليد» تبديل مواد موجود در طبيعت به فرآورده‌هاي كشاورزي، صنعتي و نظاير اينهاست كه به درد انسان بخورد و نيازهاي او را تأمين كند. استخراج سنگ آهن از معدن، ذوب آن در كوره، تهيه شمش آهن از آن، تبديل شمش آهن به پروفيل، ساخت در و پنجره و نظاير اينها از پروفيل، يا تبديل آهن به فولاد براي ساختن انواع كارافزار و ماشين‌ها، نمونه‌هايي از توليد است. (شهيد بهشتي، 1388: 441 و 442)
بي‌گمان لازمه استقلال اقتصادي، همت گماشتن به توليد داخلي و استفاده از كالاهاي ايراني است. حماسه اقتصادي آن‌گاه شكل خواهد گرفت كه توليد داخلي تا مرز خودكفايي افزايش يابد و از يك‌سو با توليد كالاهايي مرغوب و باكيفيت و از سوي ديگر با پرهيز از رو آوردن به كالاهاي خارجي، زمينه مصرف‌گرايي كالاهاي بيگانه از ميان رود و استفاده از كالاهاي داخلي به صورت يك فرهنگ درآيد.
از اين رهگذر، «كشورهاي در حال توسعه بايد سعي شود به جاي وارد كردن كالاهاي صنعتي خارجي و مصرف آنها در داخل، از محصولات توليدي داخلي استفاده شود، كه از جمله شيوه‌هاي عملي نمودن اين اِقدام آن است كه در ابتدا با وضع تعرفه‌هاي گمركي بر واردات، سهميه‌بندي و غيره، از ورود كالاهاي خارجي جلوگيري شود. هر چند اين كار به زيان مقطعي مصرف‌كنندگان تمام مي‌شود و آنها مجبور مي‌شوند كالاهاي بي‌كيفيت داخلي را به قيمت بيشتر خريداري كنند، با گذشت زمان، تخصص و مهارت توليدكنندگان داخلي، بيشتر مي‏شود و محصولات با كيفيت بهتر، توليد و در اختيار مصرف‌كنندگان قرار خواهد گرفت. نبايد از نظر پنهان داشت كه از جمله اثرات ناخوشايند توسعه خارجي و واردات بي‌رويه كالاهاي خارجي، گسترش تقليد از الگوهاي مصرفي كشورهاي غربي است. از آنجا كه انواع كالاهاي مصرفي خارجي، وارد كشورهاي جهان سوم مي‌شود، آشنايي مردم با اين محصولات، باعث ايجاد تقاضا و تمايلات مصرفي مي‌گردد و بخش بيشتري از درآمد مردم، صرف خريد اين‌گونه كالاها مي‌شود. طبيعي است كه اين مسئله مي‌تواند در كاهش توليدات داخلي ـ چه از نظر كميت كالاها و چه از حيث كيفيت كالاها ـ تأثيرگذار باشد و بر روند رشد توليدات داخلي، آثار زيان‌باري بر جا بگذارد.
در واقع، افزايش مصرف كالاهاي وارداتي، به كاهش پس‌انداز، سرمايه‌گذاري و در نهايت، كسري ‌تراز پرداخت‌ها مي‌انجامد ... بي‌گمان تنها راه‌ رهايي از وابستگي، توليد براي تأمين مصارف داخلي و كاهش مراوده با خارج است كه اين امر، نيازمند حمايت همه‌جانبه از صنايع داخلي و توليدات ملي مي‌باشد» . (جمعي از نويسندگان، 1380: ج 1: 139 و 140)
مقام معظم رهبري در اين باره مي‌فرمايد:
شما وقتي كالاي داخلي را مصرف مي‌كنيد، به كارگر ايراني داريد كمك مي‌كنيد، اشتغال ايجاد مي‌كنيد. به سرمايه ايراني هم داريد كمك مي‌كنيد، رشد و نموّ ايجاد مي‌كنيد. (1/1/1391)

 

5. توجه به اولويت و نيازها

شناخت اولويت‌ها در انجام كارها و پرداختن به كارهاي مهم و ضروري و وانهادن كارهاي غيرضرور و نيز برگزيدن كارهاي مهم‌تر در مقايسه با كارهاي مهم، از اساسي‌ترين رمزهاي پيشرفت و شكوفايي اقتصادي و نشانه سلامتِ اقتصاد و تدبير كارآمد و مديريت توان‌مند است. امام صادق عليه السلام فرمود: «مَنِ اشْتَغَلَ بِغَيْرِ الْمُهِمِّ ضَيَّعَ الْاَهَمَّ؛ هر كس به كار غيرمهم بپردازد، كار اهمّ و مهم‌تر را تباه مي‌سازد». (مجلسي، 1403ق: ج 32: 218)
«با توجه به اين حديث شريف مي‌توان گفت فعاليت‌هاي توليدي را از يك جنبه مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد: دسته نخست، فعاليت‌هايي است كه براي توليد كالاها و خدمات مورد نياز افراد جامعه صورت مي‌گيرد و بدون آن، نظام اجتماعي و زندگي مردم مُختل مي‌شود. دسته دوم، كارهايي است كه به منظور ايجاد رفاه بيشتر يا توليد كالاهاي تجملاتي انجام داده مي‌شود. ترديدي نيست توليدات دسته اول به ويژه توليداتي كه براي رفع نيازهاي اوليه و اساسي است، در اولويت قرار مي‌گيرد و تا زماني كه اقتصاد جامعه، توان رفع چنين نيازهايي را نداشته باشد، شايسته نيست سرمايه‌ها و نيروي كار، در راه توليد كارهاي تجملاتي به كار رود.» (ايرواني، 1384: 99 و 100)
مقام معظم رهبري آن‌گاه كه سال 1390 را سال «جهاد اقتصادي» ناميدند، موضوع «اولويت» را دليل اين امر معرفي كردند و در اين باره فرمودند:
در مورد شعار امسال و كاري كه امسال بايد انجام بگيرد، البته سرفصل‌هاي مهمي وجود دارد كه همه داراي اولويت هستند. مثلاً تحول نظام اداري، يك كار لازم است كه بايد انجام بگيرد. تحول آموزش و پرورش، يك كار بنياني است. جايگاه علوم انساني در دانشگاه‌ها و در مراكز آموزش و تحقيق، يك كار اساسي است. مسائل مربوط به فرهنگ عمومي، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، اين كارها، همه‌اش كارهاي مهمي است؛ ليكن به نظر صاحب‌نظران، امروز در اين برهه از زمان، مسئله اقتصادي، از همه مسائل كشور، فوريت و اولويتِ بيشتري دارد. (1/1/1390)
بنابراين، اينكه مقام معظم رهبري در نام‌گذاري سال‌ها، موضوع «اولويت» را مورد توجّه قرار مي‌دهند، به اين معناست كه اين مسئله بايد به عنوان يك «اصل» در همه بخش‌ها مورد توجه قرار گيرد و از جمله در توليد كالاها به درستي رعايت شود. آيت‌الله شهيد سيد محمدباقر صدر در اين باره مي‌نويسد:
اسلام سازمان توليد اجتماعي را موظف به توليد كالاهايي كرده كه مورد نياز عمومي جامعه است و ميزان آن را تا حدّ اشباع نيازمندي‌هاي حياتي، يعني تا جايي كه احتياجات ضروري هر كس برآورده شود، تعيين كرده است. تا هنگامي كه حجم كالاهاي ضروري به حدّي نرسيده كه پاسخ‌گوي احتياج عمومي باشد، صرف نيرو جهت توليد ساير كالاها اجازه داده نشده است. در نتيجه، درمي‌يابيم كه يگانه عامل تعيين‌كننده خط‌مشي توليد، رفع نياز عمومي به معناي واقعي و صرف‌نظر از قدرت پولي مردم مي‌باشد؛ و از آنجا كه اسراف در هر امري تحريم شده است، اسلام، اسراف را در سطح توليد كل نيز ممنوع اعلام كرده است. هم از نظر مصرف‌كننده و هم از نظر توليدكننده نبايد مازاد بر احتياج و قدرت بازرگاني جامعه توليد شود؛ زيرا توليدِ مازاد بر احتياج عمومي و بدون در نظر گرفتن اولويت‌ها و نيازها‌، اسراف و از بين بردن غيرمنطقي سرمايه‌ها و قدرت توليدي است. (صدر، 1349: ج 2: 300 و 301)
شهيد بهشتي نيز مي‌نويسد:
در برنامه‌ريزي صنعتي، بايد اولويت‌ها رعايت شود و تا وقتي كه فرآورده‌هاي صنعتي مربوط به نيازهاي اساسي جامعه را در رابطه با خوراك، پوشاك، مسكن، بهداشت، درمان، انرژي، نوشت‌افزار و افزارهاي آموزشي ديگر، حمل و نقل و تجهيزات دفاعي به اندازه كافي تهيه نشده، در توليدات ديگر، از قبيل توليدهاي تفنّني سرمايه‌گذاري نشود. (بهشتي: 1388: 469)
به تعبير علامه شيخ محمود شلتوت:
بر مسئولان امور جامعه اسلامي كه اسباب لازم را براي محافظت از مصالح و برنامه‌ريزي امور در اختيار دارند، واجب است در مورد طرح‌ها و پروژه‌هاي گوناگون، ضرورت‌ها و اولويت‌ها را فراموش ننمايند و ميان آنها هماهنگي لازم را ايجاد كنند و اجازه ندهند كه تنها در يك بخش ويژه سرمايه‌گذاري صورت گيرد و ديگر بخش‌ها فراموش شود. با بهره‌گيري از اين نوع برنامه‌ريزي و در نظر گرفتن اولويت‌ها و نيازهاست كه زمينه استقلال اقتصادي فراهم مي‏گردد و همه درها بر روي دخالت بيگانگان در همه امور بسته مي‌شود. (شلتوت، 1382: 378 و 379)

 

6. مشاركت عمومي

از قديم گفته‌اند: «يك دست صدا ندارد.» اين ضرب‌المثل درباره مسائل اقتصادي كشور نيز صدق مي‌كند و بدون كمك همگاني و مشاركت عمومي نمي‌توان به رشد اقتصادي مطلوب رسيد و گره‌هاي اقتصادي را گشود. حضرت علي عليه السلام فرمود: «خَوْضُ الناس فِي الشَّيْء مُقَّدَمَةُ الْكائِن؛ روي آوردن مردم در امري، مقدمه تحقق آن است». (مجلسي، 1403ق: ج 18: 215) شهيد محمدباقر صدر در اين باره مي‌نويسد:
با توجه به حديث ياد شده، پيامبر بزرگ اسلام از آن رو كه خواستار تحقق عدالت اجتماعي اسلامي بود، كار سياسي را با برقراري برادري و پياده كردن اصل همكاري ميان مهاجران و انصار آغاز نمود. ... اسلام در راه تحقق اصل «همكاري عمومي»، تنها به تضمين‌هايي از قبيل پند و راهنمايي كه مبلغان و وُعّاظ عهده‌دار آن هستند، اكتفا نمي‌كند، بلكه براي آن، ضمانت قانوني به وجود مي‌آورد. ... مثلاً گاهي براي سير كردن فقير، از ثروتمند مال مي‌گيرد و از اين رهگذر، احتياجات مستمندان را مرتفع مي‌سازد. اين جريان، نشان‌دهنده هدف عيني مي‌باشد كه اقتصاد اسلامي بر اساس اصل «همكاري» خواستار آن مي‌باشد. (صدر، 1349: ج 1: 367 و 368)
«در حقيقت، روند توسعه و توليد، آن‌گاه به ثمر مي‌رسد كه جامعه به منزله يك پيكر تلقي شود و هر دسته از افراد جامعه (كارگران، كارمندان، كشاورزان، صنعت‌گران، دانش‌پژوهان، محققان، زن و مرد)، خود را عضوي از اين پيكر بدانند و سلامت خود را در سلامت كلّ اندام جامعه بجويند و به عنوان جزئي از آن، بخشي از مسئوليت‌ها را عهده‌دار گردند؛ و هر بخشي از جامعه ـ چه بخش‌هاي توليدي و چه بخش‌هاي غيرتوليدي ـ كه دچار مشكل شود، ديگر بخش‌ها به ياري او بشتابند؛ و همگان مشاركت عمومي كنند و براي آباداني، سرافرازي، تعالي و تكامل به پا خيزند؛ منافع شخصي و گروهي خود را فداي منافع ملّي و جمعي كنند و سامان‌يابي خود را مرهون تلاش همه طبقات و اصناف جامعه بدانند.» (جمعي از نويسندگان، 1380: ج 1: 285) امام خميني رحمت الله علیه درباره مشاركت عمومي و نقش آن در سامان يافتن امور كشور مي‌فرمايد:
اگر ما بخواهيم كه مملكت‏مان يك مملكت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، بايد در اين اموري كه مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور ديگر كشور است، خودمان فعاليت كنيم. دولت هم مثل خود شما، يكي از افراد اين مملكت است. آن همه به اندازه قدرتش بايد همراهي كند، لكن ما نبايد بنشينيم كه دولت، همراهي بكند و اگر او نكند، ما كاري نكنيم. (خميني، 1378: ج 7: 511)
مشكلات زياد است و مشكلات زياد را نمي‌شود حلّ كرد، مگر با دستِ همه ملت. (همان: ج 9: 194)

 

7. پرورش اخلاقي انسان‌ها

ميان اخلاق و سلامت اقتصاد يا رشد اقتصادي، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد. اگر اخلاق بر جامعه‌اي حاكم باشد، كم‌كاري صورت نمي‌گيرد؛ همت‌ها بيشتر صرف توليد مي‌شود تا مصرف؛ از كارهاي كاذب اجتناب مي‌شود؛ به كيفيّت كالاها و تخصص در كارها اهتمام ويژه‌اي ورزيده مي‌شود؛ از رشوه و ربا پرهيز مي‌شود و... . طبيعي است كه در اين هنگام، افزون بر آنكه جامعه از اقتصادي سالم برخوردار مي‌شود، به رشد و شكوفايي اقتصادي نيز دست مي‌يابد. بنابراين، يكي از سازوكارهاي مهم در راستاي سامان بخشيدن به امور اقتصادي كشور، پرورش اخلاقي افراد جامعه است. شهيد مطهري درباره پيوند اخلاق با اقتصاد مي‌نويسد:
اسلام دو پيوند با اقتصاد دارد: مستقيم و غيرمستقيم. پيوند مستقيم اسلام با اقتصاد از آن جهت است كه مستقيماً يك سلسله مقررات اقتصادي درباره مالكيت، مبادلات، ماليات‌ها، ارث، صدقات، وقف، مجازات‌هاي مالي يا مجازات‌هايي در زمينه ثروت و غيره دارد. پيوند غيرمستقيم اسلام با اقتصاد از طريق اخلاق است. اسلام مردم را توصيه مي‌كند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ايثار، منع دزدي، خيانت و رشوه. (مطهري، 1385: 14)
شهيد محمدباقر صدر نيز در اين باره مي‌نويسد:
اسلام به منظور تأمين زندگي فقرا، لزوم استعمال قدرت را براي اخذ ماليات از ثروتمندان تجويز مي‌كند. گرچه اين روش براي به ثمر رساندن جهت عيني مسئله، كه سير كردن فقير باشد كافي است، ولي تا آن‌گاه كه روش تحقق بخشيدن به همكاري عمومي، عاري از هرگونه انگيزه اخلاقي و عامل خيرخواهي در روح ثروتمند باشد، اسلام بر آن صحّه نمي‌گذارد.
به همين دليل، اسلام واجبات مالي را جزء عبادات شرعي قرار داده كه لازم است از انگيزه روح خيرخواهي سرچشمه بگيرد؛ بدان سان كه اين روح خيرخواهي، انسان را برانگيزاند تا در تحقق اهداف اقتصاد اسلامي، آگاهانه كه منظور از آن فقط رضاي خدا و تقرّب به وي باشد، شركت كند. شگفت نيست اگر اسلام اهميت بسياري به عامل روحي بدهد و به سازندگي روحي و فكري اصرار و توجه داشته باشد؛ زيرا طبيعت عوامل ذاتي كه با روح انسان سروكار دارد، تأثير زيادي در تكوين شخصيت انسان و تعيين انباشته‌هاي روحي وي دارد. چنان‌چه عامل ذاتي، در حيات اجتماعي و مشكلات آن و راه‌حل‌هايي كه براي رفع اين‌گونه مشكلات لازم است، اثرات چشمگيري دارد.
امروزه به طور مسلّم براي همه مردم روشن شده است كه عامل روحي در زمينه‌ اقتصادي نقش مهمي ايفا مي‌كند؛ زيرا اين عامل روحي است كه در پديد آوردن بحران‌هاي متناوب ـ كه از فجايع آن، اقتصاد اروپا مي‌نالد ـ تأثير بسياري دارد. همچنين عامل روحي در منحنيِ عرضه و تقاضا و در توليد كافي يك كارگر و ديگر مسائل اقتصادي مؤثّر است. بنابراين، اسلام در سيستم و تعاليم خويش، به سامان دادن نماي خارجي جامعه اكتفا نمي‌كند، بلكه به اعماق روح و فكر آن نفوذ مي‌كند تا از اين رهگذر بين انباشته‌هاي دروني، و روش‌هاي اقتصادي و اجتماعيِ اتّخاذ شده، توافق و هماهنگي به وجود آورد. (صدر، 1349: ج 1: 368 و 369)

 

منابع:

ايرواني، جواد. 1384. اخلاق اقتصادي از ديدگاه قرآن و حديث. مشهد: دانشگاه علوم اسلامي رضوي.
اسلامي، ابوالفضل. 1374. اقتصاد فطري. تهران: انتشارات اسلامي. چاپ نخست.
اسلامي ندوشن، محمدعلي. 1372. سخن‏ها را بشنويم. تهران: شركت سهامي انتشار. چاپ هشتم.
بهشتي، سيد محمد حسين. 1388. حزب جمهوري اسلامي. تهارن: بقعه. چاپ نخست.
ــــــــــــــــــــــــ . 1386. ولايت، رهبري، روحانيت. تهران: بقعه. چاپ چهارم.
پوپر، كارل. 1380. جامعه باز و دشمنان آن. تهران: خوارزمي. چاپ سوم.
توسلي، غلامعباس. 1390. جامعه شناسي كار و شغل. تهران. سمت. چاپ دهم.
جبران خليل جبران. 1382. زبان فرشتگان. ترجمه مسيحا برزگر. تهران: نگارستان كتاب زرين.
جمعي از نويسندگان. 1380. پديده‏شناسي فقر و توسعه. قم: بوستان كتاب. چاپ نخست.
حكيمي، محمدرضا و ديگران. 1371. الحياه. ترجمه احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
دشتي، محمد. 1379. ترجمه نهج البلاغه. قم: نشر مشرقين. چاپ هفتم.
شلتوت. شيخ‏محمود. 1382. اسلام آيين زندگي. ترجمه عبدالعزيز سليمي. تهران: احسان. چاپ نخست.
شهريار. محمدحسين. 1385. ديوان. تهران: مؤسسه انتشارات نگاه. چاپ بيست و هفتم.
صدر، سيد محمدباقر. 1349. اقتصادنا. ترجمه ع. اسپهبدي. تهران: مؤسسه انتشارات اسلامي ـ انتشارات برهان.
طالقاني. [بي‏تا]. اسلام و مالكيت. [بي‏جا]: [بي‏نا].
عظيمي، مرتضي و ديگران. 1403.ق. الشؤون الاقتصاديه في نصوص الكتاب و السّنه. تعليق: جعفر الهادي. اصفهان: مكتبه الامام امير المؤمنين عليه السلام . چاپ نخست.
كليني. 1365. كافي. تهران: دارالكتب الاسلاميه.
مطهري، مرتضي. 1386. آينده انقلاب اسلامي ايران. قم: صدرا. چاپ بيست و ششم.
ــــــــــــــ . 1385. نظري به نظام اقتصادي اسلام. تهران: صدرا. چاپ سيزدهم.
مجلسي، محمدباقر. 1403 ق. بحارالانوار. بيروت: دار احياء التراث. چاپ سوم.
متقي‏‌هندي. 2005 م. كنز العمال. عمان: بيت الافكار الدوليه. چاپ نخست.


نویسنده: سيدمحمود طاهري

www.irc.ir

نگاهي به «جنبش ممانعت از جنگ با خدا (ربا)» + تصاویر


عقبه فكري و علمي اين جنبش در حوزه علمیه، آيت‌الله حائري شيرازي و در دانشگاه، حسن سبحاني است.

گروه جنگ نرم مشرق- نهضت سایبری مبارزه با ربا در سال ۱۳۸۶ توسط جمعی از دانشجویان ایجاد شد که با ایجاد گردهمایی‌هایی در شهر اراک و تبلیغات میدانی کار خود را شروع کرده بود. اما در همین حین بعضی از بانک‌ها که اصرار فراوانی بر مسکوت ماندن این قضیه داشتند با کارشکنی‌های علنی و غیرعلنی منجر به کندی روند این جنبش گردیدند. در نهایت با فراز و نشیب‌های بسیار و چندین بار هک شدن وب‌سایت‌، جنبش افول کرده و برای چند سالی مسکوت ماند.

جنبش ممانعت از جنگ با خدا (ربا) در شهریور ماه ۱۳۹۱ در پی اظهارات حسن عباسی پیرامون «شورش علیه طمع» در سری کلاس‌های کلبه کرامت و اطلاع یافتن از فرمایش امام خامنه‌ای در مورد نظام‌سازی مبتنی بر اسلام که یکی از برکات آن حذف ربا و حل معضل بانک‌داری خواهد بود و همچنین اظهارنظر آیت الله جوادی آملی مبنی بر ربوی بودن بیش از ۸۰% اقتصاد در دیدار با رییس مجلس شکل گرفت. عقبه فكري و علمي اين جنبش در حوزه علمیه، آيت‌الله حائري شيرازي و در دانشگاه، حسن سبحاني است.

آیت الله جوادی آملی: 80 درصد مردم مرده‌اند! + تصاویر // در حال ویرایش

این جنبش ابتدا با کمک جبهه وبلاگی غدیر به عنوان یک جنبش اعلام موجودیت کرده و پس از گسترش کار با تهیه وبلاگی برای جمع‌آوری مطالب بطور مستقل شروع به کار کرد. پس از جمع‌ آوری تمامی مواضع پیرامون این موضوع آن‌ها را در قالب یک کتاب 270 صفحه‌ای به چاپ رسانید. در ادامه با گسترش کار و آشنایی با نهضت سایبری ربا با این نهضت تجمیع شده و اکنون با امید بیشتری به کار خود ادامه می‌دهد.

آیت الله جوادی آملی: 80 درصد مردم مرده‌اند! + تصاویر // در حال ویرایش

اين جنبش كه اكنون در وب‌سايت reba.ir به كار خود ادامه مي‌دهد، فعاليت‌هاي خود را در چند محور به شرح زير منتشر مي‌كند:

- اعلام مواضع علما و مراجع تقليد، اساتيد دانشگاه‌ها و مسئولين در قالب كتاب.

- آموزه‌هاي اسلامي كه آيات، احاديث و تفاسير مرتبط با موضوع ربا را در برمي‌گيرد.

- مركز پاسخ‌گويي كه به پرسش و پاسخ پيرامون مسئله بانك و ربا مي‌پردازد.

- بخش مقالات كه به صورت علمي و فقهي به تحليل مسئله و ارائه راه‌كار براي رفع بانك‌داري ربوي پرداخته است.

- و چند رسانه‌اي که اين بخش با طراحي و تولید پوستر، فيلم، انيميشن و كليپ‌هاي ويدئويي، محصولات جنبش را به صورت مصور ارائه مي‌دهد.

اين جنبش در نهايت با تكيه بر دانش دكترينولوژي، مسئله بانك‌داري ربوي را به اين صورت مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌دهد:

«پول با ارزش متغير» در سطح تكنيكي اين جنگ قرار دارد. نظام بانك‌داري در سطح تاكتيك جاي گرفته. و عمل‌كرد هر كشور نسبت مسئله بانك، ربا و وام در سطح استرات‍ژيك قرار مي‌گيرد. هم‌چنين در سطح سوپر استراتژيك، عمل‌كرد قدرت‌هاي اقتصادي در جهان كه كاملا نهادينه نیز شده است را مورد بررسي قرار داده است.

اين وب‌سايت در مسائلي چون كاركردهاي استراتژيك حرص و طمع ؛ و خمس و زكات و بيع و صندوق‌هاي قرض‌الحسنه و اقتصاد بركت‌مبنا و اقدام به ارائه طريق نموده است.

یکی دیگر از اقدامات این جنبش، راه‌‌اندازی زیرگروه «توابین ربا» است که در این بخش، افرادی که در گذشته از بانک، وامی با بازپرداخت بیش از 4% گرفته‌‌اند از عمل خود توبه نموده و به نوعی جنبشی علیه گرفتن وام و مقروض بودن به بانک‌ها را راه اندازی کرده‌اند.

وب‌گاه اين جنبش اخيرا نیز مورد حمله هکرها قرار گرفته است.

جهاد اقتصادی


http://bayanbox.ir/id/2560299579478298830?view

این مفتي وهابی را بشناسید؛ "عادل الکلبانی" کیست؟ + فیلم و تصاویر


«عادل بن سالم الکلبانی» شیخ سیه‌چرده درشت‌هیکل ساختارشکن وهابی، اولین امام‌جماعت آفریقایی‏‌تبار مسجدالحرام است که از «رأس‌الخیمه» به عربستان سعودی مهاجرت کرده است. او در محافل فرهنگي عربستان به فقدان وزن علمي و نداشتن آگاهي‌هاي كافي مشهور بوده و به لحاظ شخصيتي، يك فرد متزلزل و فرصت‏‌طلب قلمداد مي‌شود.
گروه گزارش ویژه مشرق- «عادل بن سالم الکلبانی» شیخ سیه چرده درشت هیکل ساختارشکن وهابی، اولین امام جماعت آفریقایی ‏تبار مسجدالحرام که با صدایی بم و لحنی زیبا از «رأس الخیمه» به عربستان سعودی مهاجرت کرده است. او در محافل فرهنگي عربستان به فقدان وزن علمي و نداشتن آگاهي‌هاي كافي مشهور بوده و به لحاظ شخصيتي، يك فرد متزلزل و فرصت‏‌طلب قلمداد مي‌شود.
 

اوبامای سعودی!

کلبانی را که در 1378قمری به دنیا آمده، نیویورک‌تایمز در گزارش خود که ترجمه عربی آن در شماره روز یکشنبه 2009/4/12 روزنامه "الشرق‌الاوسط" منتشر شد «اوبامای سعودی» خواند. این مرد که فرزند مهاجر فقیری از منطقه خلیج می‌باشد خود را "اوبامای سعودی" می‌نامد.

 به تصریح خودش در ریاض به دنیا آمده و در مدارس سعید بن جبیر (ابتدایی) و ابن زیدون (متوسطه) تحصیلاتی کاملا معمولی داشته و هیچ خاطره‌ای دوران تحصیل نداشته و تنها نام یکي از معلمانش را بیشتر به خاطر نمی آورد.

در گزارش یاد شده آمده است: «هنگامی که شيخ عادل الكلباني در ماه سپتامبر گذشته به تلفن منزلش پاسخ داد، شخصی به وی گفت: خادم حرمین شریفین، ملك عبد الله بن عبدالعزيز، شما را به عنوان امام جماعت مکه مکرمه برگزیده است. شنیدن این خبر وی را کاملاً غافلگیر کرد.

به نوشته نیویورک‌تایمز، شیخ عادل الكلبانی پس از دو روز به ملاقات خادم حرمین شریفين شتافت و شاهزاده خالد الفصیل به پیشواز وی آمد، هنگامی که می‌خواست خود را به او معرفی کند، شاهزاده با لبخند حرف او را قطع کرد و گفت: «شما مشهور هستید.»

 
عکس نیویورک تایمز از کلبانی

پس از آن شیخ عادل به ملک عبدالله معرفی شد و در مکانی که پادشاه و جمعی از وزرا نشسته بودند جای گرفت. وی که با ادب و تواضع آمیخته به شرم با پادشاه صحبت می‌کرد - به شیوه سنتی عرب‌ها در منطقه خلیج‌فارس - به منظور احترام و قدردانی به ملک عبدالله بر بینی وی بوسه زد. و پس از چند روز شیخ عادل با چهره کاملا آفریقایی و صدای بم خود مشغول تلاوت قرآن مجید از پشت بلندگوهای مسجدالحرام شد که از طریق ایستگاه‌های تلویزیونی در سراسر جهان پخش می‌شود.»

نیویورک تایمز در گزارش خود افزود: شیخ عادل برای شوخی با اشاره به باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا خود را "اوبامای سعودی" می‌نامد.


سه دهه بی‌نمازی و لهو و لعب امام‌جماعت آینده مسجدالحرام
در بخش دیگری از گزارش نیویورک‌تایمز درباره او آمده است: پوست سیاه شیخ عادل تنها مانع اجتماعی وی نبوده است، از سوی دیگر پدر وی که در دهه پنجاه از رأس‌الخیمه که هم اکنون یکی از امارات متحده عربی است به کشور سعودی مهاجرت کرد و به عنوان یک کارمند ساده دولتی کم‌درآمد مشغول به کار شد، شیخ عادل نیز پس از گذراندن مرحله دبیرستان به استخدام هواپیمایی پادشاهی سعودی در آمد و همزمان با آن تحصیلات شبانه را در دانشگاه ملک سعود آغاز کرد، ولی سپس به تحصیل علوم شرعی، حفظ قرآن مجید و علوم فقه اسلامی روی آورد.
 

او خود در مصاحبه با  سايت "المنتدي الاسلامي العالمي" مي‌گويد: «من در دوران جواني، يک آدم گمراهي بودم و نمي‌فهميدم که دين و خدا و نماز يعني چه؟ کارم، در کوچه و بازار گشتن و سينما رفتن بود. حتي تا سن 27 سالگي براي يک‌بار هم نماز نخوانده بودم. تا اين که روزي در خودرو، راديو را باز کردم و ديدم که کسي قرآن مي‌خواند و بعد متوجه شدم که صداي آقاي منشاوي است.

آيه‌اي را خواند: وجاءت سکرة الموت. مقداري تکان خوردم. بعد از اين به فکر افتادم که ببينم دين و خدا و نماز، يعني چه؟ گاهي به مسجد مي‌رفتم و يک‌روز نماز مي‌خواندم و يک‌روز نمي‌خواندم. به مسائل عبادي، توجهي نداشتم و از نماز فرار مي‌کردم.

تا اينکه تعدادی نوار قرآن گوش دادم و تعدادي از آيات را حفظ کردم. به خاطر اين که صداي خوبي داشتم، مرا معين کردند به عنوان امام جماعت در مسجد جامع صلاح‌الدين در سليمانيه. در سال 1405 از روي قرآن، براي مردم نماز تراويح مي‌خواندم و مردم هم پشت سر من نماز مي‌خواندند. ولي با اين حال، خيلي زياد آدم مذهبی نبودم.»




مهاجرت به عربستان
وی ابتدا به عنوان کارمند شرکت هواپیمایی سعودی در عربستان مشغول به کار شد، تا اینکه در سال 1984 ميلادي در امتحان اداره اوقاف برای تصدی امامت جماعت قبول و به عنوان پیش‏نماز "مسجد فرودگاه رياض" تعیین گردید.

او کارش را به عنوان امام جماعت "مسجد صلاح‌الدين" در منطقه "سليمانيه" رياض پایتخت عربستان ادامه داد در حالی که بر خلاف ائمه جماعت این‌گونه مساجد، حافظ قرآن نبود و باید سوره‏‌ها را از روی قرآن می‏‌خواند.

اخراج از امامت جماعت

وی پس از چهار سال به عنوان امام جماعت "مسجد جامع ملك خالد" در شهر رياض منصوب شد اما با دستوری که از سوی "دختران ملک خالد" صادر گردید از این منصب عزل شد! دلیل این برکناری، همچنان نامعلوم است!
 

امامت مسجدالحرام
کلبانی فاقد تحصیلات دینی، سپس از سوي پادشاه سعودي به امامت جمعه و جماعت مسجدالحرام در شهر مقدس مکه منصوب گشت. او تا پیش از این تنها به شکل غیر رسمی از درس‏ برخی شیوخ وهابی استفاده کرده است.

«بن‌جبرين» از مهم‏‌ترین اساتید وی بوده و تأثیرپذیری کلبانی از او در سخنرانی‏‌ها و خطبه‏‌هایش واضح است. عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین از متعصب‏‌ترین شیوخ سلفی است که به خاطر فتاوای خشونت‏‌طلبانه و گمراه‏‌کننده‏‌اش علیه پیروان دیگر مذاهب اسلامی ـ از جمله شیعیان ـ حتی تحت تعقیب دستگاه‏‌های قضایی اروپا نیز قرار دارد. بن‌جبرین همان شخصی است که فتوای وجوب انهدام حرم ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ را نیز صادر کرده بود.



به دلیل همین بی‏‌سوادی و بی‏‌اطلاعی، منصوب‌شدن کلبانی به عنوان امام مسجدالحرام، که به غیر از صوت و لحن شرایط دیگری مانند عالم بودن را نیز می‏طلبد، عکس‏‌العمل‏‌ها و واکنش‏های زیادی را در خود محافل علمی وهابی نیز برانگیخت.

خودِ وی در همان مصاحبه معروف با بی‌بی‌سی، منصوب‌شدنش به عنوان امام مسجدالحرام را دليلی بر "شجاعت ملك عبدالله" دانست چرا که علاوه بر برخوردار نبودن از تحصیلات متناسب با این مقام، دارای پوست سیاه نیز هست و سياه‌پوستان در جامعه عربستان در جايگاه اجتماعي پاييني به سر می‏‌برند!

دوست و همسفر بن‌لادن
کلباني همچنین از دوستان و هم‌فكران نزديك «اسامه بن‌لادن» است و در دهه هشتاد ميلادي به منظور همراهي با بن‌لادن به افغانستان هم سفر كرد اما پس از آنکه از سوی وزارت كشور سعودي جذب شد از طرفداران حاكميت گردید. وی دو همسر وحداقل 12 فرزند دارد.
 


افشاگری درباره نفاق و وقاحت‌های وهابیون

بنا به نقل شبکه العالم، کلبانی در برنامه‌ای تلویزیونی لو داد «برخی مبلغان سعودی یک بام و دو هوا هستند؛ در داخل کشور چیزی می‌گویند و در خارج چیز دیگر.»
 

وی افزود: «به همراه گروهی از علمای افراطی که حتی دست‌زدن را تحریم کرده‌اند در مراسمی در خارج از عربستان شرکت کردم؛ اما دیدم که آنها موسیقی گوش کرده و در مراسم رقص شرکت کردند.»

کلبانی ادامه داد: «عبدالرحمن العشماوی که در این مراسم همراه من بود به من گفت، چرا نرقصیم..؟!»



تکفیر شیعیان
کلبانی در مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی شیعیان را تکفیر کرد و گفت من نمی‌توانم بپذیرم کسی که جایگاه خلیفه اول را می‌داند، او را ناسزا می‌گوید و با بغض و عداوت او، به خداوند تقرب می‌جوید و او را لعن می‌کند، من به چنین فردی، نمی‌توانم مسلمان بگویم و شکی در کفر او نیست.

وی در این مصاحبه که شامگاه دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 پخش شد گفت: «در حالی که شیعیان بیشتر از حق‌شان را دریافت کرده‏‌اند، دائماً از وضعیت موجود شکایت می‏‌کنند!»

او در استدلال این اظهارات، به دیدار «عبدالله بن‌عبدالعزیز» پادشاه عربستان با بازداشت‌شدگان شیعه که در پی حوادث مدینه بازداشت شده بودند اشاره کرد و افزود: «شیعیان در اقلیت قرار دارند و باید از وضع موجود راضی باشند.»
 

وی این اظهارات تفرقه‏‌افکنانه را در روز 30 اردیبهشت 1388 تکرار کرد و گفت: «چرا تعجب می‏‌کنید؟ این موضوع به هیچ وجه جدید نیست. پیش از من نیز بسیاری از علمای اهل سنت و خلفای راشدین حکم به تکفیر شیعیان داده بودند.»

وی در روز 23 خرداد هم با تکفیر سه‏ باره شیعیان، از مسلمانان خواست آنها را مانند مسیحیان بدانند.

کلبانی در اظهاراتی که در چند سایت وهابی منتشر شده گفته است: «بر من واجب است که رای و عقیده خود را درمورد کفر علمای گمراه‏‌کننده رافضیان تبیین و اظهار کنم!»


پیشنهاد افزایش محدودیت‌ها برای تشیع

شیعیان، حق ورود در هیئت کبار علماء ـ هیئت سیاست‌گذاری امور فرهنگی و دینی ـ عربستان سعودی را ندارند. با این که شیعیان در عربستان سعودی، جزء هموطنان ما هستند، ولی منهج و سیاست عربستان سعودی، همان سیاست دوران گذشته و بر اساس عدم مشروعیت آزادی دینی است و به شیعیان اجازه نمی‌دهیم که در عربستان سعودی فعالیت کنند یا در مراکز تصمیم‌گیری فرهنگی و دینی داخل شوند.
 
 

صدور حکم کفر همه علمای شیعه


در مصاحبه یاد شده وقتی خبرنگار از او می پرسد: آیا برنامه‌ای که شما در عربستان سعودی دارید و شیعیان را محدود می‌کنید، مخالف سیاست‌های جهانی و اسلام نیست؟

کلبانی جواب می دهد: آیا در واتیکان اجازه می‌دهند که مسلمانان در آنجا مسجد بسازند؟ همان‌طوری که در واتیکان، اجازه مسجد ساختن نمی‌دهند، ما هم در عربستان سعودی، شیعیان را در محذوریت قرار می‌دهیم.

خبرنگار مجددا از او می پرسد: برخورد واتیکان نسبت به مسلمانان، برخورد دو دین است، ولی برخورد شما با شیعیان، برخورد یک دین با دو مذهب است. او می گوید: مگر واتیکان به مسیحیت پروتستان اجازه می‌دهد که در آنجا کلیسا بسازد؟ نه، ما هم با این که شیعیان، خودشان را مسلمان می‌دانند، اجازه نمی‌دهیم هیچ فعالیتی در عربستان سعودی داشته باشند.

وی ادامه می‌دهد: ما نسبت به تکفیر عوام‌شان، باید مقداری دقت و بررسی کنیم که ملاک کفر، در عوام شیعه هست یا نه. ولی در خصوص تکفیر علماء شیعه، نظر من این است که تمام علماء شیعه، کافر هستند!

این در حالی است که علمای اهل سنت و شیعه برخلاف وهابیان همدیگر را صراحتاً برادر می‌دانند و علمای شیعه مانند حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی می‌فرمایند: «لا تقولوا إخواننا أهل السنة، بل قولوا أنفسنا أهل السنة.» نگویید برادران اهل سنت، بلکه بگویید عزیزان و جان ما: اهل سنت.

پاسخ جامع به گفت‌وگوی یادشده را در اینجا بخوانید.


بیانیه در پاسخ به اعتراض علمای جهان اسلام به تکفیر علمای شیعه
 وی پس از اعتراض عمومی علمای شیعه و بعضاً اهل سنت نسبت به این صحبت‌ها، عکس العمل شیعیان نسبت به سخنانش را نامعقول و عجیب دانست!

او در بیانیه اش  گفت: در حقیقت من عکس‌العمل بعضی از شیعیان را عجیب می دانم زیرا حرفی که من گفتم جدید نیست، و این حکمی است که خود آنان درباره علماء سنت و -خصوصا- ائمه اربعه (ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمد) می‌دهند، مسلمانان می توانند به مقاله دانشگاهی مهمی به نام «دیدگاه ائمه اربعه و اطلاع از مذاهب آنان از نظر رافضی‌ها» نوشته دکتور "عبدالرزاق الارو" رجوع کنند، تا اقوال علماء را درباره کسانی بخوانند که عقیده شیعه رافضه را با آغوش باز می پذیرند.»
 

او گفت: «این افراد را باید متوجه دو موضوع مهم کرد تا گمراهان به تلاش برای گمراه کردنشان ادامه ندهند: علماء شیعه ای که من به آنها حکم کافر دادم، کسانی هستند که قائل به این عقیده باطلند:
  • تکفیر صحابه و در رأس آنان ابوبکر و عمر و عثمان؛ و اینکه آنها پس از وفات پیامبر (ص) مرتد شدند.
  • اتهام زنا به ام‌المؤمنین عایشه
  •  اعتقاد به تحریف قرآن یا غیر کامل بودن آن، و اینکه صحابه مقداری از آن را مخفی کرده‌اند.
  •  عدم اطمینان به سنت، به دلیل آنکه علماء آن، سنت را منتقل نکرده‌اند.
  • غلو درباره ائمه‌شان، تا آنجا که ادعا می‌کنند آنها دارای علم غیب بوده و معصوم هستند.



حمله شیران حیدری به سایت کلبانی
کلبانی مفتی بیسواد و کتاب و مقاله وهابی که تنها بهره اش از علم و دانش سایت فتواهایش بود در پی این گستاخیها سايت www.aalkalbani.com متعلق به کلباني به طور کامل از دسترسي خارج شده و محتويات آن از بين برده شد.

 جالب است بدانیم محتویات سایت فتواهای عجیب و غیر وهابی و حتی غیر اسلامی و عجیب و غریب در حلال کردن رقص و غنا و .... بود و مورد اعتراض بسیاری از اهل سنت و وهابیان نیز قرار گرفته بود.

هکرها که با نام "انجمن شيرهاي حيدري(ع)" اين سايت را از کار انداخته‏اند، در بالاي صفحه آن عکسي از کودکان مظلوم شيعه بحريني که پيشاني‏بند "ياأباعبدالله الحسين(ع)" را بر سر دارد، قرار داده‏اند.

 

از جمله گزاره‏‌هايي که در سايت هک‏‌شده کلباني ديده مي‏‌شود، جملاتي چون: «هک سايت‎‏‏هاي وهابيون براي کمک به مردم بحرين»، «شهادت هديه‏‌اي است از طرف خداوند براي ما» و نيز احاديث شريف و آيات شريفه‏‌اي از قرآن کريم در بيان حرمت ريختن خون مظلوم و مسلمان از روي ظلم و تعدي در اين سايت هک‏‌شده به چشم مي‏‌خورد.

جمله مشهور شيعي و اعتقادي ـ سياسي شيعيان جهان ـ "لبيک يا حسين(ع)" ـ از ديگر گزاره‏‌هاي اصلي موجود در پايگاه کلباني است.


فرار از همایش‌های تقریب مسلمانان

شیخ سعود الشریم، امام مسجد الحرام كه برای شرکت در ھمایش امن به هندوستان سفر كرده است نماز جمعہ اين هفته شهر بمبئي را برگزار كرد.

پدر همايش امن بنیاد تحقیقات اسلامی ھند (آبان ماه1389) در شهر بمبئ قرار بود شیخ عبدالرحمن السدیس و کلبانی شركت كنند اما به علل نامعلوم آنها به هند نيامدند و شیخ سعود الشریم يكي ديگر از ائمه جماعت مسجدالحرام به بمبئي سفر كرده بود.

در ھمایش یاد شده اغلب علماي شركت‌كننده بر وحدت و یک پارچگی امت اسلامی و اجراي قوانین اسلامی تأکید داشتند.
 

نماز 2010 به همراه موسیقی و اعتراض وهابیون به او
روزنامه "الوطن" عربستان نوشت کلبانی فتوا داده که مانعی از اقامه نماز در محیطی که موسیقی نواخته می‌شود نیست.

"شیخ صالح الفوزان" عضو هیئت مرکزی علمای عربستان به‌شدت در مقابل او ایستاده و او را متجاهر به فسق (فاسق علنی) خوانده و افزود: چگونه می‌توان نماز را به امامت کسی که اینچنین فتوایی صادر کرده، اقامه کرد و من فتوا می دهم که نماز او و نمازگزارن به امامت او باطل است!

"حمود الشمری" دیگر عضو هیئت علمای عربستان نیز گفت: از فتوای تحریم نماز به امامت کلبانی دفاع می‌کنم زیرا هیچ دلیل شرعی برای همزمانی نماز و موسیقی نمی‌بینم.


ادامه دعوای عریفی و کلبانی


وقتی عریفی دیگر وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می‌آیند تا افراد مسلح را شکست دهند! کلبانی و صالح فوزان داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محکوم کردند.

کلبانی در جواب این شیخ وهابی گفته بود یعنی ارتش بشار اسد آن قدر قوی هستند که ملائکه خداوند هم نمی‌توانند شکستشان بدهند؟ کمی عقلت را به کار بینداز. درست است که مردم به سوی چیزهای عجیب و غریب تمایل دارند ولی چرا این ملائکه مثلا در لیبی و بر ضد "ناتو" کاری نکردند؟ یا در مصر و یمن و ...
 


ادامه تمایل کلبانی به لهو و لعب و رقص


کلبانی در گفت‎و گو با یک شبکه تلویزیونی عربی درباره حکم گوش‌دادن به موسیقی گفت: نظرات متفاوتی درباره گوش کردن به موسیقی وجود دارد ولی این مسأله آنقدر مهم نیست که این همه جنجال و تنش درباره آن ایجاد شود.

وی افزود: علمای بزرگی از عربستان گوش‌دادن به موسیقی را حلال می‌دانند و دلایلی برای گوش کردن به موسیقی دارند که قابل توجه است.

کلبانی ادامه می‌دهد: من یکی از دموکرات‌ترین پدران هستم. فرزندانم مانند دیگران به موسیقی گوش می‎دهند، نوارهای موسیقی را در خودروهای آنها می بینم و رادیو را برای گوش کردن به موسیقی روشن می‎کنند. من آنان را به آموختن مسائل دینی هم اجبار نکرده‌ام بالاخره مملکت دکتر و مهندس هم می‌خواهد!

وی ادامه داد: من در جوانی به اموری مانند نماز اهمیت نمی‌دادم اما بعدها توبه کردم!

درپایان مصاحبه وی التماس می‌کند به ممنوعیت 13ماهه سخنرانی‌هایش خاتمه دهند.
 


مریدپروري با تجویز و دفاع از خواسته‌های زنان

روزنامه الحیات به نقل از پایگاه اینترنتی سعودیون نوشت: بسیاری از مراجعه‌کنندگان به پایگاه اطلاع‌رسانی کلبانی استفتاهایی درباره جواز غنا مطرح می‌کنند که لحن برخی از آنان تمسخرآمیز است.

کلبانی در پاسخ به استفتاهای تمسخرآمیز از لحن طنز و در پاسخ به مخالفان خود از زبانی آتشین بهره می‌جوید.

در این میان زنی که خود را " فتون " نامیده است، برای کلبانی نوشته بود: فتوای تو را درباره مباح دانستن غنا شنیدم. من استعداد فراوانی در رقص دارم و می‌خواهم بدانم آیا رقص همراه با شنیدن ترانه مجاز است، خواهشمندم به این سؤال من پاسخ گویید.

کلبانی در پاسخ به این زن فتوا داده است که همه انواع رقص حرام نیست و برخی از انواع آن مجاز و برخی غیرمجاز است.

کلبانی که از امامت مسجدالحرام عزل شده بود در پاسخ خبرنگاران گفت: من به امامت مسجدالحرام انتخاب نشدم تا عزل شوم و من فقط برای اقامه نماز تراویح در ماه رمضان سال جاری انتخاب شدم.

وی که زنان را ابزار سوء استفاده دشمنان لیبرال نظام سعودی خوانده بود، چندی بعد برای به دست‌آوردن جایگاه از دست رفته‌اش، پس از دفاع از آزادی ورزش و شنای زنان در گفت‌وگوهایی، با اشاره به رانندگی چند زن در خیابان‌های این کشور طی روزهای اخیر(آبان92)، خاطرنشان کرد: احساس می کنم که دیوار فتواهای صادر شده برای تحریم رانندگی زنان به لرزه افتاده، و به زودی فرو برزید و زنان بتوانند در خیابان‌ها رانندگی کنند.


اختلاف نظر با مفتی‌های وهابی درباره پخش کارتون
وی که در پاسخ به مقاله‌ای درباره وجود احادیث جعلی علمای بزرگ سعودی را به واکنش دعوت کرده بود. کلبانی با محمد العریفی مبلغ وهابی درباره فسادبرانگیز بودن یا نبودن یک شبکه کارتونی، دچار اختلاف نظر شدند.

 ماجرا از این قرار است که کلبانی در مطلبی در تويیتر در پاسخ به عریفی نوشت: «در صورتی که شبکه MBC شبکه فساد باشد، پس شبکه‌هایی مانند روتانا، دریم، LBC و ... (که همه آن‌ها عربستانی هستند یا با اموال آن کشور اداره می‌شوند) چه خواهند بود؟ واقعاً از این‌که به اختلافات شخصی رنگ و بوی دینی بدهیم بیزارم.»
 

این شبکه‌ها به صورت 24 ساعته در حال پخش ویدئوها، تصاویر، فیلم‌ها و برنامه‌های غربی، و کاملاً مخالف با عقاید اسلامی، برای مخاطبان عرب‌زبان در دنیا هستند.

 یادداشت‌ کلبانی با واکنش‌های گسترده‌ای به ویژه از سوی طرفداران العریفی مواجه و باعث شد تا کلبانی که زمانی امام جماعت مسجد الحرام بود اعلام کند که: این بار پیام‌های هیچ کس را حذف نکرده‌ام، تا راه و روش نصیحت‌کنندگان مشخص شود و اخلاق افرادی که با شبکه‌های ماهواره‌ای به بهانه فاسد کردن اخلاق مردم مبارزه می‌کنند، برملا شود از کدام اخلاق سخن می‌گویید؟

چندی بعد محمد عریفی نیز در صفحه شخصی‌اش در تويیتر نوشت که موضع وی درباره شبکه MBC3  مسأله‌ای قدیمی بوده، و به هیچ‌وجه به دلیل خصومت شخصی نیست.



دخالت در همه امور حتی با درخواست مایو!


کلبانی در سفر پارسالش به امارات در واکنش به ناکارامدی اقدامات سازمان امداد و نجات عربستان در کمک به سیل‌زدگان شهر تبوک، در صفحه تویيتر خود نوشت: من امروز در رأس‌الخیمه (امارات) هستم و منتظر فرصتی تا برای خرید مایو به دبی بروم؛ زیرا ممکن است این بار در ریاض نیز باران بگیرد و (سازمان امداد و نجات) نتواند ما را نجات دهد.
 

وی با انتقاد از ناکارامدی سازمان امداد و نجات پیشنهاد کرد برای هر یک از امدادگران سعودی، یک مایو اختصاص یابد.

این اظهارات خشم سازمان امدادرسانی را برانگیخت به حدی که او را شهروندی عادی خواند و از او خواست به عنوان یک شهروند عادی جایگاه خود را بشناسد و در کار دیگران دخالت نکند.
 



فهرست منابع فارسی، عربی و انگلیسی

1.    http://www.nytimes.com/2009/04/11/world/middleeast/11saudi.html?pagewanted=all&_r=0

2.    http://en.islamzoom.com/Saudi-Arabia/adel-al-kalbani/adel-al-kalbani-44.htm

3.    http://www.khabarpu.com/h.php?t=174-xAR-xNEWS-x2716-xar-mrbau-joi-jtqjaz-jor%D8%A3uwo-jdj-mo%D8%A3bua-bwo-jldt-ovuorra-dau-jo_n_bam-iaw-vh-ve

4.    http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=47526

5.    http://tashaio-news.ir/middle-east-news/item/1146-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D9%81%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D8%AE%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%86.html

6.    http://www.abna.ir/data.asp?lang=1&Id=160975

7.    http://mnshor.net/socialmedia/u/abuabdelelah/s/269909

8.    http://www.taghribnews.com/vdchq-ni.23nwkdftt2.html

9.    http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=393

10.    http://united-arab-emirates.culturefile.com/watch/%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%83%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%8A%D9%83%D9%81%D8%B1%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D8%A9---bbc-arabic-news/565593

11.    http://www.bintjbeil.org/index.php?show=news&action=article&id=13035

12.    http://www.kn19.com/news.php?action=show&id=28665

13.    http://ar.shafaqna.com/all-newsarabic/item/34763-%D8%A7%D9%84%D9%83%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A-%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8A%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D9%88%D8%B1-%D9%81%D9%89-%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%B5%D9%88%D9%85%D8%A9-%D9%88%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A3%D8%A9-%D9%84%D9%83%D8%B3%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%83%D8%A9.html

14.    http://www.qanaa.com/news.php?action=show&id=5325

15.    http://tawwater.com/news-action-show-id-4234.htm

16.    http://www.m-mahdi.info/forum/showthread.php?6953-%E3%C7%E5%E6-%C7%E1%DF%E1%C8%C7%E4%ED-%BF

مجموعه ویژه نامه های دهه فجر

ایامی که بهمن گل به بار آورده بود - ویژه نامه روز شمار دهه مبارک فجر

یادمان فجر آفرینان-ویژه نامه زندانیان سیاسی قبل از انقلاب

تصویرگران ایثار-یادمان عکاسان انقلاب اسلامی

از ظلمت به نور - ویژه نامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران

ویژه نامه دستاوردهای انقلاب

پرسمان ویژه انقلاب اسلامی ایران -ویژه نامه پرسش و پاسخ

آن روزها -ویژه نامه بانک صوت و فیلم به مناسبت دهه فجر

       ایستگاه آخر - ویژه نامه ی معادشناسی


 

در پایان این جهان، نفخه­‌ای دمیده خواهد شد، با زلزله‌­ای مهیب تمام زمین به لرزه­‌ای عظیم در خواهد آمد، آتش، تمام دریا­ها را فرا گرفته، کوه­‌ها از جای کنده شده، مکرر به زمین فرود می‌­آید. آسمان شکافته شده، ستارگان افول می­‌نمایند. مادران با وحشت تمام، محبت مادرانه را از یاد برده، کودکان دلبند خود را به گوشه‌­ای پرتاب می­‌کنند و به این سو و آن سوی می­‌دوند ادامه ...

 

در این مختصر پیرامون عاقبت انسانها بحث شده است و بحث لغت و نیز اهمیت موضوع در منابع اصلی مانند قرآن و نهج البلاغه و روایات اهل بیت علیهم السلام مطالبی ...

اگر چیزى میان دو شى واسطه و فاصله شود, ((برزخ)) نامیده مى شود. الف: ((راغب اصفهانى)) در ((مفردات)) مى نویسد: ((حد و فاصله بین دو چیز را برزخ گویند و از این جهت ...

1-1- معنای حشر از لحاظ لغوی الحَشْر : گرد آمدن، جمع شدن، اجتماع و گرد آمدن، جماعت، گروه، جمعیت جمع ...

مسئله معاد وجاودانگى از نظر اهمیت بعد از مسئلهِ توحید مهمترین مسئله دینى و اسلامى است و پیامبران آمده‌اند که مردم ...

جمشید انصاری به شکل کاملا اتفاقی شاهد صحنه دردناک شهادت سید علی اندرزگو بوده و احساس کرده که روایت او از این...

رستاخیز و قیامت از اصول دین شرایع وحیانی و الهی است. بی گمان محوری ترین اصول آموزه های وحیانی، ...

مهمترین ویژگى قیامت در متون دینى ما «یوم الجزاء» بودن آن است. آنچه که از قیامت در اذهان ما پیش از هر چیز متبادر مى‏شود نیز همین ...

ماهیت مرگ حکمت: در مرگ نجات مخلصان و نابودی مجرمان است و به همین دلیل مخلصان اشتیاق به آن دارند و مجرمان از آن اکراه دارند. (1) جمله نغز مرگ ...

مرگ امرى وجودى و به معناى انتقال انسان از یک مرحله زندگى به مرحله دیگر است. انسان داراى روح مجرّدى است که پس از فرارسیدن مرگ، از بدن خارج مى‌گردد، ....

پس از اثبات اینکه معاد امری ممکن است و تحقق آن مستلزم محال نیست، می رسیم به اثبات ضرورت معاد. نخستین...

همه عقاید دینى در رفتار انسان مؤثر است؛ هر چند تأثیر آنها یکسان نیست. از میان عقاید دینى، اعتقاد به رستاخیز و معاد...

مرگ از آغاز خلقت بشر، همواره برای انسان ها به مثابه یک معما مطرح بوده و از همان ابتدا، نوعی اعتقاد به زندگانی ...

« مـردم! رهنمودهای آفریدگار خود را بکار بگیرید که لرزش روز رستاخیز لرزشی بی سابقه است ـ روزیکه با آن مواجه شوید: هر شیر دهنده در حال شیر دهی ...

قرآن کریم در مسئله ی معاد و بحث با منکران، شیوه های گوناگونی را به کار گرفته است. از یک سو منکران را «خلع سلاح» می کند و توضیح می دهد ...

       تا بهشت - ویژه نامه روز استحکام خانواده و رسالت زن


 

با توجه به اصول و ارزش ‌هاى اسلامى، خانواده نهاد مقدسى است که براساس ضوابط معقول و مشروع زوجیت زن و مرد بنیان نهاده مى ‌شود و در آن دوام و استمرار، صمیمیت و عواطف و حقوق متقابل و مشترک برقرار بوده و کارکرد اصلى آن، توالد و تناسل، تربیت نسل جدید و سکون و آرامش جان و تن بوده و قیمومیت آن نیز برعهده مرد مى ‌باشد.1 بر مبنای آموز­ه­‌های دینی، زنان محوریت روحی و عاطفی این نهاد مقدس و مردان مرکزیت تعقل ادامه ...

 

در هر مکتبی برای رسیدن به اهداف تعلیم و ترتیب از روش های خاص آن مکتب استفاده می شود. در دین مبین اسلام که دستورات جامع ...

نهاد خانواده و عوامل مؤثر در تربیت و استحکام آن از مباحثی است که در آموزه های دینی مورد توجه جدی قرار گرفته است.....

در هر خانواده ای، مردان و زنان می توانند همت شان را برای ادامه زندگی آماده کنند. زندگی، یک مبارزه است. کل زندگی، عبارتست ...

آموزه هاى اسلام در مورد رفتارهای اعضاى خانواده، توصیه هاى به ظاهر جزئى دارد که در بهبود چگونگى روابط اعضا و کارایى ...

هر اجتماعی، نیازمند مدیر و سرپرست است؛ خانواده نیز از این اصل کلی پیروی می کند. اگر خانواده ای از مدیریت صحیح...

این نوشتار به نقش مسجد در تعالی و تحکیم بنیان خانواده می پردازد. آنچه در این مقاله به شرح و تبیین آن پرداخته می شود ...

در قرآن گذشته از بیان اهمیت دعاء نمونه های چندی از دعاها که توسط شخصیت های گوناگون از جمله پیامبران ...

یکی از موضوعات بسیار مهم در اسلام موضوع خانواده است. خانواده سنگ بنای اجتماع می باشد و تنها با خانواده های سالم،...

نیاز به داشتن هم صحبت و همسر و ایجاد رابطه محبت آمیز دو طرفه، نخستین انگیزه شکل گیری زندگی مشترک....

این نوشتار به اهمیت (حیا) و آثار ارزشمند آن می پردازد. آنچه در این مقاله به شرح و توضیح و تبیین آن پرداخته می شود ...

همان گونه که در بحث اختیارات و وظایف اختصاصی مرد بیان شد. مردان مسؤولیت سرپرستی و مدیریت کلان خانواده را بر...

بی شک آرامش یکی از ضروری ترین شاخص های زندگی سالم است که باید برای تحقق آن از همه عوامل و ظرفیت ها ...

خانواده که کانون رشد و تکامل انسان است، باید با توجه به اهداف مقدسش بنا شود. حضرت زهرا(ع) که الگوی بر جسته ...

خداوند متعال، رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو قرار داده است. مسلمانان...

      ویروس فکر - ویژه نامه شناخت خرافه


منظور از تجسد این است که شیطان از کالبد و جسد یک انسان برای حضور یا ظهور خوشی و کارکردهایش استفاده کند، چنانچه در سریال جدید و طولانی ...

این روزها بحث خرافه و خرافاتی‌ها، همه جا سر زبان‌هاست. اعتقاد به اموراتی که در ذات خود اتفاقات معمولی زندگی محسوب می‌شوند برای بعضی آدم‌ها...

تعریف های بسیاری می توان از خرافه عرضه داشت: نسبت دادن امور طبیعی به ماوراء الطبیعه، باور و عقیده نامعقول، کلام بیهوده، موهوم، باطل و اسطوره ای، ...

خرافه، اصطلاح علمی نیست و از لوازم آن پیروی نمی کند. از این روی، حد و رسم روشنی را برنمی تابد که جامع افراد و مانع اغیار باشد. خرافه اصطلاحی عرفی است ...

معنا های دیگری هم در فرهنگ های لغت برای آن آورده اند : افسانه و در نوع ملایم ترش یعنی : دروغ و اسطوره . در دایره المعارف دهخدا ، زیر واژه خرافه ، به نقل از کتاب ...

وهم و خیال، وسعت پروازش تا بیکرانه‏هاست. دست یافتن به دور دست‏ها، برفراز ایستادن، کامیابى ...

خداوند متعال، در هر دوره اى، براى جلوگیرى از فساد زمین و تباهى بشر، که در لجن زار خرافه و اندیشه هاى برآمده از آن، به وقوع مى پیوندد، رسولى را برانگیخت، ....

اگر چه شماری از به اصطلاح نوگرایان و متجددان، باور به دین را خرافه پرستی می انگارند، ولی برای کسانی که دقیق اندیشانه به احکام دینی بنگرند، نابخردانه ...

چکیده: خرافه های علمی و عملی در ساحَتِ آموزه ها و اندیشه های دینی، معلول جهل فکری و جهالت فعلی است و اگر در جامعه ای اسلامی رشد و رواج یابد،...

تازه می‌دیدمش. زنی حدوداً چهل ساله، با وقار و خوش صحبت. چند نفری را دور خودش جمع کرده بود و برایشان با محبت حرف می‌زد. خانم‌های اطرافش ...

نمایشگاه تصویری سبک زندگی غربی نتیجه تهاجم فرهنگی



|برای خواندن بقیه، به ادامه بروید|



18

سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته‌ی جهان مدرن است. بدون شک صرفاً با تغییر ظاهر، آن هم سطحی‌ترین تغییرها، نمی‌توان به جنگ باطن رفت و بر آن غلبه یافت. رفتارها و نمادهای فرهنگی، برخاسته از باورها و عقاید و ذهنیت‌هایی است که منشأ و مصدر آن رفتارها و نمادها هستند. برای اینکه جهان کنونی و شیوه زندگی مدرن دگرگون شود، باید به فکر عالمی دیگر و آدمی دیگر و جهان بینی دیگری بود. یعنی باید جهانی دیگر با انسانی دیگر در افق درک انسان ظاهر شود.

2

رونداستفاده از لوازم آرایش به صورت افراطی و نمایشگری زنان از چند دهه قبل شروع شده است. حالا دیگر اکثر دختران و زنان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزء جدانشدنی زندگی خود می‌دانند. اختلال روانی نیاز به خودنمایی و نداشتن اعتماد به نفس از عوامل اصلی این گرایش است. از سوی دیگر سن مصرف لوازم آرایشی نیز در کشور در پنج سال اخیر از ۱۹ سال به ۱۳ سال رسیده و این در حالی است که در کشورهای پیشرفته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان سالمند دیده می‌شود که شادابی پوست خود را از دست داده‌اند.

1

مسئله ماهواره، پدیده نوظهوری است که بنیاد اخلاقی جوامع اسلامی را به خطر انداخته و از جدیدترین سلاح‌ها و حرکت‌های مرموز غرب در رویارویی با مسلمانان به شمار می‌رود. دشمن از دو دهه پیش برای تأثیرگذاری بیشتر بر جوانان ما با راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای و روز به روز راحت‌تر کردن دسترسی به این شبکه‌ها برای چنین روزی برنامه‌ریزی کرده است. اکنون چند سالی است که با گسترش شبکه‌های فارسی زبان، این پروژه وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده. شبکه‌هایی که نخستین هدفشان عادی‌سازی روابط بین زن و مرد است.

17

اموزه، دشمنان این مرز و بوم به این باور رسیده‌اند که جهت نیل به اهداف سیاسی و اقتصادی خود باید بن‌مایه‌های فرهنگی و اعتقادی این مردم را هدف قرار دهند تا بتوانند ذهن‌ها را تسخیر و آنان را در مسیر اهداف مورد نظرشان سوق دهند. پایبندی عملی به احکام شرع مهم‌ترین و اصلی‌ترین مانع درونی در پذیرفتن سبک زندگی غیردینی است. بی جهت نیست که همه تلاش‌های دشمن در راستای سست شدن باورهای دینی و کم اهمیت شدن واجبات و محرمات در خانواده‌های ماست.

16

هم سالان و دوستان از مهم‌ترین عوامل اجتماعی شدن نوجوانان و جوانان به شمار می‌آیند. آن‌ها از طرق مختلف بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند. بسیاری از محققان بر این عامل تأکید دارند و از آن به عنوان ارتباط افقی یاد کرده‌اند، یعنی ارتباطی که در بین افرادی نسبتاً هم‌سطح از لحاظ سنی، طبقه‌ی اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی و … برقرار است. بر این اساس ثابت شده است بسیاری از کسانی که از سنین نوجوانی به استفاده از محصولات غیراخلاقی و رفتارهای ناهنجار روی می‌آورند، این رفتارها را از دوستان خود آموخته‌اند.

15

بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی با دوستی‌های خیابانی و رابطه با جنس مخالف آغاز می‌شود. این رابطه‌ها معمولاً به ازدواج ختم نشده و موجب تأثیر سوء بر تحصیل و رشد و تعالی فرد می‌شود و یا به ازدواج‌هایی ناموفق، شکننده و پر از بدبینی و سوء ظن می انجامند. روابط عاشقانه پیش از ازدواج انسان را در برابر خوب و بد طرف مقابلش کر و کور می‌کند و امکان بررسی و انتخاب درست را از او می‌گیرد. خطر دیگر این گونه روابط شکست عشقی و به دنبال آن بروز افسردگی و احساس گناه به ویژه در دختران است.

13

اختلاف والدین بر روی خصایص روانی فرزندان اثر نامطلوب می‌گذارد. اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، فرزندان مخصوصاً دخترها در مواقع حساس که دچار بحران‌های روحی می‌شوند، دیگر نمی‌توانند مشکلات خود را با خانواده در میان بگذارند و از اینجاست که گرایش به بزه‌کاری آغاز می‌شود. اگر در خانواده به عنوان اولین گروه اجتماعی که فرد در آن رشد می‌کند انسجام و یکپارچگی نباشد در ابعاد بزرگ‌تر یعنی در جامعه نیز انسجام و یکپارچگی از بین می‌رود زیرا فرد در قدم اول آموزش برقراری این گونه روابط را در خانواده می‌آموزد.

12

پناه بردن از دنیای نامطلوب بیرون به فضای به ظاهر امن و آرام مجازی با آنکه ساده‌ترین راهکار به نظر می‌رسد بهترین راه نیست. اینترنت، به طور وسوسه انگیزی، زمینه‌های اعتیاد و آلوده شدن به خود را به وجود می‌آورد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از کاربران در آغاز بهره گیری از اینترنت در پی ارتقاء سطح علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی و یا پر کردن سالم اوقات فراغت خود هستند، امّا در مسیر جستجوی سایت‌ها و برنامه‌های جدید گرفتار جاذبه‌های غیراخلاقی و در نتیجه مسموم شدن روح و روان خود می‌شوند.

11

 

طلاق می‌تواند طیف گسترده ای از حالات هیجانی، فکری و رفتاری را در فرزندان ایجاد کند. نیمی از بچه های طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع می‌شود و از حمایت و علاقه و توجه او محروم می‌شوند. عده ای از بچه‌ها طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آن‌ها دارند. احساسات شدید حتی ممکن است تا سال‌ها طول بکشد. هم در دختران و هم در پسران نیاز به والدین در دوره نوجوانی افزایش می‌یابد و احساس طرد شدن توسط یکی از والدین در این سن روی رشد نرمال نوجوان تأثیر می‌گذارد.

10

هرگاه  قدرت‌های حاکم می‌خواهند جامعه ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار کنند، تلاش می‌کنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور امکان شهوت‌رانی را برای مردم زیاد کرده آنان را به شهوت‌رانی ترغیب می‌کنند. در این موقعیت، زن و تن زن تبدیل به شی شده و توسط مردان به فروش می‌رسد. ارائه آمار زنان خیابانی و پرداختن به مسائل ویژه آن‌ها تا کنون جزو خطوط قرمز رسانه‌ها بوده اما پاک کردن صورت مسئله در این ماجرا هیچ وقت جواب نداده و موجب منزه شدن جامعه نشده است.

9

دخانیات، سوغات شوم استعمار است که متأسفانه همه ساله جان میلیون‌ها نفر را در جهان می‌گیرد و شمار کثیری از انسان‌ها را به انواع معلولیت‌ها و بیماری‌های صعب‌العلاج مبتلا می‌سازد. کمپانی‌های بزرگ امروز نیز، کارخانه‌های عظیم و مؤسسات بسیاری را به تهیه، تدارک، پخش، استعمال و تبلیغات خود مشغول داشته و درآمدهای کلانی را عاید سوداگران می‌کنند. تأثیر سیگار در ایجاد بیماری‌های زنان، حنجره، مری، ریه، لوزالمعده، معده و اثنی‌عشر، برونشیت، و … امروزه مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو، برخی سیگار کشیدن را خودکشی تدریجی نامیده‌اند.

8

یکی از ویژگی‌های دوران جوانی، الگوپذیری است. جوان به دنبال شخصی می‌گردد تا رفتارش را با او تنظیم و از رفتارهای او تقلید کند. نوجوان و جوانی که شیفته مقام علمی، هنری و ورزشی فردی می‌شود، در نتیجه این شیفتگی، درصدد برمی آید که خود را در نوع لباس پوشیدن، نشست و برخاست و راه رفتن و سخن گفتن، به الگو نزدیک‌تر و با او هماهنگ‌تر سازد. اما امروزه نتیجه الگوپذیری جوانان از ستارگان سینما و رسانه‌های جمعی با سرعت بسیار زیادی در پوشش و ظاهر آنان دیده می‌شود.

7

یکی از معضلات امروز جوامع بشری، بحث مد و مدگرایی و تطبیق دادن خود با شرایط هر روزه مدل لباس، آرایش موی سر، نوع پوشش و… است که متأسفانه در جامعه خودمان نیز با مصادیق زیادی از این پدیده روبرو هستیم. ترویج مد و پوشش‌های غیر اسلامی یکی از برنامه‌های جنگ نرم از سوی کشورهای استعمارگر غربی است. گرایش به پوشش غربی به این دلیل است که جوانان را در شرایط تحریک و تهییج توسط رسانه های خارجی رها شده و از سوی دیگر در داخل کشور هیچ اقدامی در جهت الگوسازی برای آن‌ها، انجام نمی‌شود.

6

یده پارتی یا میهمانی‌های مختلط آسیب جدی و پرخطری است که در دسترس اغلب جوانان کشور به ویژه پایتخت‌نشینان محسوب می‌شود. به خصوص که این روزها، گروه های اینترنتی فعال با ارسال ایمیل از افراد می‌خواهند که به عضویت این گروه‌ها درآیند تا گردش‌های دسته جمعی، ملاقات‌های جمعی و میهمانی‌ها را امتحان کنند. پارتی‌ها به علت هم‌خوانی زیاد با تمایلات غریزی جوانان به علت عدم توجه به ارزش آموزی در سیاست‌گذاری‌ها به محمل مناسبی برای تباه کردن روح و روان جوانان مبدل شده‌اند.

5

یکی از تصورات باطل در مورد تجاوز جنسی آنست که اغلب یک غریبه در یک کوچه تاریک به یک دختر تنها حمله کند. اما در واقع فقط ۲۰% کلیه تجاوزات جنسی از نوع تجاوزات جنسی حمله ای هستند. تجاوز جنسی به این معنی است که یک یا چند نفر بر خلاف میل فرد دیگری با او عمل جنسی انجام دهند. اکثر تجاوزات جنسی در فضاهای پوشیده و اغلب توسط کسی صورت می‌گیرد که قربانی او را می‌شناسد. وادار شدن به عمل جنسی به کمک تهدید یا اصرار کلامی هم ممکن است تجاوز جنسی محسوب شود.

4

مهمترین و برجسته‌ترین نقش زنان را می‌توان نقش آموزشی آنان دانست که تمامی فرایند زندگی را در بر می‌گیرد. رابطه هر مادری با فرزندانش قبل از تولد شروع می‌شود. در واقع از دوران کودکی خودِ مادر شروع می‌شود. زیرا دوران کودکی مادر تعیین می‌کند که چطور دوران کودکی فرزندانش را بسازد. بی شک سلامت و فساد نسل آینده به مادران آینده و دختران امروز بستگی دارد. روند تغییر سبک زندگی، رفته رفته ما را به سوی باتلاقی در آینده می‌برد که نسل‌های بعدی ما بیشتر و بیشتر در آن فرو می‌روند.

3

تیری که قلب سبک زندگی را نشانه رفته است!

وقتی زندگی های مرفه در فیلم‌ها و سریال‌ها نمایش داده می‌شود، نمی‌توان توقع داشت مردم الگوی مناسبی در این زمینه داشته باشند.

یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌ها در اصلاح سبک زندگی مربوط به مسائل اقتصادی است که بی توجهی به آن آفات بسیاری را به همراه داشته است. از این رو در گفتگو با «حجت الاسلام حسن آقا نظری»، رئیس پژوهشکده علوم اجتماعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب‌های «نظریه پردازی در اقتصاد اسلامى»، «مبانی فقهی اقتصادى» و «هزینه درآمد دولت اسلامى» در خصوص سبک زندگی اقتصادی اسلامی به گفتگو نشسته‌ایم؛ مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

زندگی افراد جامعه دارای ابعاد مختلفی است که می‌توان نحوه صحیح زندگی در هر یک از این ابعاد را از منابع و متون دینی استخراج کرده و به کار بست؛ اقتصاد یکی از همین موارد است که به طور حتم آموزه های اسلامی برای این بخش از زندگی مسلمانان نیز توصیه‌هایی دارد. با این توصیف سبک زندگی که این دین جامع و کامل در بُعد حیات اقتصادی افراد سفارش می‌کند، چه ویژگی‌ها و مؤلفه‌هایی دارد؟
طبق آیات قرآن از جمله آیه آخر سوره فتح (۲۹) «فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ؛ و بر ساقه‏هاى خود بایستد» جامعه نبوی اقتصادی را دنبال می‌کند که افراد آن روی پای خود ایستاده و وابسته به دیگران نباشند و اگر در مواردی مجبور به استفاده کالا و تولیدات دیگر کشورها شدند، نباید اوضاع به گونه ای باشد که آن‌ها تسلط بر جامعه اسلامی پیدا کرده و مسلمانان تحت قدرت و سیطره آن‌ها قرار گیرند. امروز بهترین سفارش برای جامعه مسلمان ایرانی است که به تولیدات خود اهمیت داده و رویکرد مصرفی را در زندگی خود تقلیل دهند تا وابستگی ما به دیگر کشورها و درآمدهای نفتی کمتر شود و رونق اقتصادی در اجتماعی مشاهده شود.

برای وقوع این اتفاق چه راهکارهایی را توصیه می‌کنید؟
در گام اول باید نگاهمان معطوف به تولیدات داخلی شود، متأسفانه امروز وقتی به بازار برای خرید مراجعه می‌شود، شاهدیم که از فروشنده تا خریدار به دنبال کالای خارجی هستند و همین که فروشنده اعلام می‌کند این جنس خارجی است، توجه مشتری به آن جلب شده و به کالای ایرانی اعتنایی نمی‌کند. این مسئله در خرید پیش پاترین جنس مانند پارچه ای معمولی گرفته تا وسایل برقی و دیگر اجناس جاری است. در گام دوم باید به خانواده‌ها آموزش داد تا به اندازه درآمد خود مصرف داشته و هزینه های سنگین را بر خود به دلایل مختلف تحمیل نکنند که این موضوع از نظر اسلام پسندیده نیست. در قدم سوم نیز به نیاز واقعی خود نگاه کنیم و درصدد رفع آن‌ها باشیم به نیازهای تصنعی و کاذب.

این مسائلی که شما اشاره فرمودید بیشتر در بُعد زندگی اجتماعی افراد تجلی دارد، در بُعد زندگی فردی چطور؟ اسلام چه توصیه های در سبک زندگی اقتصادی مسلمانان دارد؟
اساسی‌ترین مسئله ای که زندگی اقتصادی افراد را تهدید می‌کند، مسئله چشم و هم‌چشمی است؛ اگر افراد نگاه عاقلانه ای نسبت به درآمد و دخل و خرج خود داشته باشند و به زندگی دیگران توجه نکنند، می‌توانند گام موثری در بهبود شرایط اقتصادی خود بردارند. فردی که دچار چشم و هم‌چشمی در زندگی است، در واقع دیگران تنظیم کننده و برنامه ریز زندگی او هستند. از سوی دیگر همان طور که اشاره شد، تکیه به محصولات داخلی از موارد دیگری است که فرد را از وابستگی که مورد نکوهش اسلام است نجات می‌دهد؛ امروز استفاده از کالای لوکس و خارجی یک ارزش در جامعه و زندگی افراد تلقی می‌شود در حالی که این مسئله بنیان اقتصادی خانواده و جامعه و کشور را تهدید می‌کند. البته از سوی دیگر تولید کننده داخلی هم مسوولیت سنگینی دارد و باید کالایی را به بازار عرضه کند و در اختیار مشتری و تقاضا کننده قرار دهد که به نیاز او پاسخ دهد و جنس با کیفیتی باشد تا مصرف کننده نیز به استفاده از کالای داخلی ترغیب شود.

شما در صحبت‌های خود اشاره کردید که چشم و هم‌چشمی از مهم‌ترین مسائلی است که زندگی اقتصادی مسلمانان را تهدید می‌کند، چشم پوشی از این صفت نکوهیده در عمل برای بسیاری از افراد سخت و دشوار است، چه اقداماتی می‌توان انجام داد تا این رذیله تضعیف شده و قناعت و راضی بودن به شرایط اقتصادی جاری در زندگی تقویت و جایگزین آن شود؟
چشم و هم‌چشمی از مسائل بی ریشه و غیر علمی است که اصل فرهنگی و دینی ندارد و این ناهنجاری باید فرهنگی در جامعه حل شود. وقتی زندگی‌های مرفه و مجالس و جشن‌های باشکوه در فیلم‌ها و سریال‌ها نمایش داده می‌شود، نمی‌توان توقع داشت مردم الگوی مناسبی در این زمینه داشته باشند. بنابراین برای این کار ابتدا باید از مقاطع تحصیلی و از کتاب‌ها و دوران ابتدایی و دبیرستان شروع کرد. در گام بعدی صدا و سیما به عنوان مهم‌ترین رسانه تولیداتی هنرمندانه و عاقلانه به جامعه عرضه کند تا مردم با نوع زندگی اقتصادی اسلامی مأنوس شوند؛ به طور مثال همان موضوع چشم و هم‌چشمی می‌تواند به زیبایی در فیلم‌ها و سریال‌ها به نمایش گذاشته شود و مخاطب با آفات و آسیب‌های آن آشنا شود. البته نباید مردم را به سمت زهد و ریاضت‌های اقتصادی رهنمون کرد بلکه باید با بررسی همه جانبه، زندگی را برای آن‌ها ترسیم کرد که با تکیه بر منبع درآمد خود و برنامه ریزی صحیح به جلو پیش رفته و حرکت کنند.

جدا از وظایف رسانه که به آن اشاره کردید، افراد خود در زندگی چطور می‌توانند مدیریت اقتصادی داشته باشند؟
در درجه اول نگاه افراد باید به اصطلاح به جیب خودشان باشد و زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنند، در گام بعدی نیازهای روزمره و معیشتی خود را طبقه بندی کرده و بر اساس آن ابتدا نیازهای اولیه خود را تأمین کنند، سپس به سراغ تأمین نیازهای ثانویه بروند. در مرتبه آخر نیز وقتی اولویت بندی انجام شد، در مصرف خود رعایت اعتدال را داشته و از اسراف و تبذیر بپرهیزند هر چند قدرت و توان بالای اقتصادی داشته باشند. تمامی این موارد در می‌توان در قالب هنر از جمله فیلم، شعر و ... به جامعه آموزش داد.
 

منبع: شبستان

از شانزه‌ لیزه تهران تا شانزه‌ لیزه پاریس


راز۵۷| شاید کمی اغراق آمیز به نظر برسد اما پربیراه نیست اگر بگوییم اتفاقات و چیزهایی که در «شانزه‌ لیزه تهران» به چشم می‌خورد، حتی در «شانزه لیزه پاریس» هم امکان نمایش ندارند؛ اقداماتی که باور کردن و پذیرفتن آن‌ها حتی در دایره اخلاق غربی هم نمی‌گنجد، چه برسد به اخلاق شرقی و اخلاقی دینی.


چند سالی هست که فروشگاه‌های لباس مجلسی و خانگی بانوان، کم کم دست از پنهان کاری در وی‌ترین خود برداشته‌اند و صراحتا اجناس و لباس‌هایی را در فروشگاه خود در معرض دید عموم قرار می‌دهند که بدون شک مصداق ترویج مسائل غیر اخلاقی است. نمایش لباس‌های خانگی و مجلسی خانم‌ها که فقط در مجالس زنانه قابل استفاده است و به هیچ عنوان تناسبی با فضای عمومی ندارد، راسته لباس‌فروشی‌های زنانه را عملا به یک شهرفرنگ و سینمای غیراخلاقی تبدیل کرده که حتی چشم انداختن به وی‌ترین مغازه‌ها هم عرق شرم را بر پیشانی مردان و پسرانی که اندکی غیرت دینی داشته باشند، می‌نشاند.

حتی لباس‌های زیرزنانه پشت وی‌ترین و بدون رعایت حریم‌های اسلامی به نمایش درآمده‌اند و هر کسی که رد می‌شود می‌تواند شاهد نمایشگاه از بی‌شرمی باشد.

اما نمایش نیمه برهنه‌ترین لباس‌های زنانه در وی‌ترین فروشگاه‌ها، سطح پایین‌ترین نوع مشکلی است که این مغازه‌ها دارند. وارد شدن به این فروشگاه‌ها و تلاش برای خرید یک لباس، گام اول در آشنایی با فضایی است که هیچ نامی به جز «به غیرتی» و «مستهجن بودن» نمی‌توان بر آن نهاد.

به جرات می‌توان گفت که اکثر قریب به اتفاق فروشندگان فروشگاه‌های لباس زنانه را مردان و پسران جوان و میان سال تشکیل می‌دهند؛ افرادی که براحتی در مورد سایز لباس‌های زنانه نظر و پیشنهاد می‌دهند و حتی کار را تا جایی می‌رسانند که از ژورنال‌های خارجی، مدل لباسی را که به نظرشان بر بدن خانم خریدار برازنده‌تر است، به وی پیشنهاد می‌کنند!

جالب‌تر و البته اسفناک‌تر اینکه برخی از خریداران که برای پرو لباس به اتاقک مخصوص این فروشگاه‌ها می‌روند، در اقدامی عجیب از این فروشندگان می‌خواهند که به آنان در پوشیدن لباس‌های نیمه برهنه که مخصوص مجالس خصوصی زنانه است، کمک کنند و حتی در مورد اینکه آیا سایز لباس به آنان می‌خورد یا خیر، مشورت بدهند.

حضور دختران جوان و تنها در اتاق پرو فروشگاه‌ها و حضور فروشندگان مرد در آن‌ها، شاید تا همین ده سال پیش به یک کابوس ترسناک شبیه بود که امکان تهیه عکس و فیلم خصوصی از دختران و خانم‌ها را آسان می‌کرد اما انگار جامعه اسلامی ایران به یک خواب از نوع اصحاب کهف فرو رفته و اکنون پس از بیداری، مشاهده می‌کند که حتی زیپ پشت لباس‌های مجلسی خانم‌ها هم توسط پسران جوانی که فروشنده لباس هستند، کشیده می‌شود.

جالب اینکه حدود چهار سال است قانونی تحت عنوان «ممنوعیت فروش لباس زنانه توسط مردان» توسط نیروی انتظامی اجرایی شده است اما به نظر می‌رسد سرنوشت این قانون هم مانند خیلی قوانین دیگر مشمول مرور زمان و بی‌توجهی شده است. اواخر سال ۸۷ بود که رئیس پلیس وقت نیروی انتظامی تهران در یک سخنرانی، تاکید کرد: «از تذکراتی که قرار است به مسوولان صنوف داده شود این است که از این پس از فروشندگان مرد در فروشگاه‌های عرضه لباس زنانه جلوگیری به عمل می‌آید و صرفاً باید صندوق دار مرد باشد و بقیه کارکنان باید زن باشند و همین طور با افرادی که وضعیت ظاهری مناسبی ندارند که به نوعی خارج از عرف هستند به طور مثال فروشندگان پوشاک و حتی خریداران به شدت برخورد قانونی می‌شود.»

به نظر می‌رسد برخی از مسئولان آنقدر درگیر موافقت یا مخالفت با موضوع «گشت ارشاد» و حواشی آن شده‌اند که اصلا حواسشان نیست در زیر گوششان و همین خیابان‌های ولی‌عصر (عج) و فاطمی و جمهوری اسلامی چه می‌گذرد و چه نمایشگاهی از بی‌شرمی و بی‌غیرتی برپا شده است؛ نمایشگاهی که هم مجوز دارد و هم هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد تا حداقل خانم‌های مذهبی بتوانند براحتی و با خیال آسوده اقدام به خرید لباس موردنظر خود کنند.

منبع: تریبون مستضعفین؛ مهدی خانعلی‌زاده

پرواز آسوده پرندگان خشمگین در آسمان مجازی ایران


ایکنا گزارش می‌دهد؛

%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%b2-%d8%a2%d8%b3%d9%88%d8%af%d9%87-%d9%be%d8%b1%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%b4%d9%85%da%af%db%8c%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b3%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86---%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85

گروه فضای مجازی: بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای و دیگر نهادهای فرهنگی دغدغه‌مند، در حالی به فعالیت خود مشغول‌اند که بازی غیرمجاز «پرندگان خشمگین» در بازار داخلی به سهولت در دسترس کودکان و نوجوانان قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، پس از صحبت‌های قابل تأمل بی‌طرف، قائم‌مقام بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در نشست تخصصی «بررسی نقاط پنهان بازی‌های رایانه‌ای» (با حضور بازی‌سازان و صاحب‌نظران و مسئولان این حوزه) در رابطه با بازی «انگری‌ بردز» (angry birds) و بیان این موضوع از سوی وی مبنی بر اینکه که اکثریت شما حاضران در این نشست، حتما این بازی را انجام داده‌اید؛ بدون آنکه بی‌طرف، کوچک‌ترین اشاره‌ای به تعرضات این بازی کند، این پرسش پیش آمد که به بررسی بیشتر این موضوع و به خصوص بازی ضد اسلامی - ایرانی، انگری بردز بپردازیم. شاید در بین شما خوانندگان این گزارش، افرادی باشند که بر ضد اسلامی و ایرانی بودن این بازی با دیده تردید بنگرند؛ اما اثبات آن زیاد سخت نیست.

دنیای رنگی پرندگان خشمگین، دنیای کودکان را سیاه کرده است

دنیای پرندگان خشمگین، همان دنیایی است که به دنیای کودکان ما گره خورده است. همان دنیای رنگی که با رنگ و لعابش، دنیای کودکان‌مان را سیاه کرده است. داستان پرندگان خشمگین در نوع خود بسیار جالب است؛ کاربران در نقش پرندگانی ظاهر می‌شوند که تخم‌مرغ‌های‌شان توسط چند خوک بدطینت دزدیده شده و باید با کمک تمامی بستگان خود که شامل انواع پرنده می‌شوند، برای آزاد کردن تخم‌مرغ‌های خود و از بین بردن این حیوانات بدجنس به آنها حمله کنند. کاربر هر اندازه که بتواند با تعداد کمتری پرتاب، خوک‌ها را از بین ببرد، دارای امتیاز بالاتر و در نتیجه ستاره‌های بیشتری مشاهده خواهد کرد که به ارتقای امتیاز و رتبه کمک بسزایی می‌کند. تا اینجا صرفا با یک بازی و سرگرمی مواجه هستیم.

چرا پرندگان خشمگین، محبوب هستند؟

به نظر می‌رسد یکی از دلایل محبوبیت این بازی رایانه‌ای، استفاده از عناصر جذاب و هیجانات کاذبی است که از این طریق به کودکان و نوجوانان الحاق می‌شود البته نباید از انصاف گذشت که این بازی در حین سادگی، طرفداران زیادی در بین خردسالان، نوجوانان و حتی بزرگسالان دارد. در ظاهر وقتی این بازی را مشاهده می‌کنیم متوجه هیچ یک از اهداف نمی‌شود؛ چرا که بازی آنقدر جذاب است که حتی والدین هم فکر پشت این بازی را متوجه نمی‌شوند.

انگری‌بردز هر سه ماه یک‌بار به روز می‌شود!

پس از موفقیت کم‌نظیر این بازی، نسخه‌های دیگری از آن نیز تولید و عرضه شدند که با اتکاء به محیط جذاب و ریتم کمدی‌شان با موفقیت بیشتری روبرو شدند؛ به طوری که تخمین زده می‌شود مجموعاً بیش از یک میلیارد دفعه توسط کاربران دانلود شده‌اند. درواقع این بازی تقریبا هر سه ماه یکبار(فصل) با یک به‌روز‌رسانی جدید همراه‌ است. علاوه بر این نسخه‌های اختصاصی از این گیم به مناسبت‌های مختلف تولید و عرضه می‌شود.

این بازی به چند دسته تقسیم می‌شود: نسخه معمولی، rio (ریو)، seasons(فصول)، space (فضا) و star wars (جنگ ستارگان).

طرح‌های ضد اسلام و ایران در یک بازی به ظاهر ساده
این بازی‌ها جدا از اینکه گفته می‌شود، یک ابزار مناسب جاسوسی هستند؛ برای تخریب چهره اسلام و ایران اسلامی هم مورد استفاده قرار گرفته‌اند به طوریکه در همین بازی انگری‌بردز شاهد آن بودیم که در نسخه angry birds space  یک مرحله وجود دارد که کاربر باید بنایی بسیار شبیه به برج میلاد را از بین ببرد، درواقع این بازی تنها یک بازی سرگرم‌کننده نیست.
در این بازی مرحله دیگری وجود دارد که مانند نقشه ایران طراحی شده است، کاربر مجبور است برای عبور از مرحله تمام موانع را از بین ببرد، یعنی این که با شوخی و سرگرمی به ایران حمله می‌کند و کاربر با عبور از این مرحله ایران را نابوده کرده است. این بازی علاوه بر توهین به ایران به تمام مسلمانان جهان نیز توهین می‌کند، زیرا در نسخه دیگری، بنایی مانند مساجد و مکان‌های مقدس وجود دارد که باید آنها را از بین برد. کاربر برای رسیدن به اهداف بازی باید بارها و بارها، مسجدی را خراب کند و همچنین خوک‌هایی که داخل مسجد ساکن هستند!!؟؟، باید از بین ببرد.

تبدیل بازی انگری‌بردز به پروژه سینمایی!

محبوبیت این بازی به حدی است که «میکائیل هد»، رئیس اجرایی شرکت سازنده این بازی در گفت‌وگو با مجله سرگرمی «ورایتی»، گفت که این شرکت و چندین شرکت هالیوودی در حال مذاکره هستند تا این بازی به یک داستان سینمایی بدل شود و البته «تریلر»، انیمیشن شبیه‌سازی شده سینمایی آن که خود شرکت فنلاندی آنرا تولید کرده است در یوتیوب بیش از ۵ میلیون بازدیدکننده داشته است.
این پایان اپیدمی چرندگان خشمگین نیست و خبر نخستین پارک بازی کودکان، الهام گرفته از بازی پرطرفدار انگری بردز در فنلاند، نشان‌دهنده محوبیت روزافزون این پرندگان بداخلاق است!

دسترسی به انگری بردز در آسان‌ترین شکل ممکن

اگر مروری بر بازی‌های خارجی در بازارهای داخلی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که نسخه‌های مختلف این بازی عرض اندام می‌کنند تا جایی که دیگر مشخص نیست کدام نسخه حاوی محتوای مناسب است و کدام نسخه غیرمجاز است. کارکرد این بازی به گونه‌ای است که بسیاری از کاربران وابسته آن شده‌اند.

بازی پرندگان خشمگین در نسخه‌های موبایلی توانسته‌اند دوباره برای دوستدارانش جذابیت بیافریند. این برنامه‌های موبایلی همچنین می‌توانند اطلاعات بسیار شخصی و حساس کاربران گوشی‌ها مانند رویکرد و تمایلات جنسی آنها را نیز ثبت و گزارش دهد.
اسناد محرمانه مربوط به دستگاه‌های امنیتی آمریکا نشان می‌دهند سازمان‌های جاسوسی این کشور از طریق برنامه‌های موبایل و از جمله بازی انگری بردز، اطلاعات مربوط به کاربران گوشی را جمع‌آوری می‌کنند.

روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت: برپایه اسناد محرمانه دولت آمریکا که توسط «ادوراد اسنودن» فاش شده است؛ آژانس امنیت ملی آمریکا و همتای انگلیسی‌اش(جی سی اچ کیو) در حال افزایش توانمندی‌های خود برای سوءاستفاده از نرم‌افزارهای گوشی‌های هوشمند مانند بازی انگری بردز با هدف کسب اطلاعات ویژه کاربران هستند.

اسنودن یکی از پیمانکاران پروژه‌های اطلاعاتی امنیتی آمریکا بود که ضمن فاش کردن اسناد و گزارش‌های محرمانه دولت آمریکا از تلاش‌های این کشور برای جاسوسی در مناطق مختلف جهان و نقض حریم خصوصی افراد در داخل و خارج از آمریکا پرده برداشت.

بسیاری از کاربران گوشی‌های هوشمند موبایل کاملاً نمی‌دانند چه میزان از اطلاعات شخصی‌شان فاش می‌شود. برخی دیگر از کاربران هم نمی‌دانند که همه اطلاعات شخصی آنها در اختیار آژانس‌های امنیتی قرار می‌گیرد. ده‌ها سند و گزارش سِری که در اختیار گاردین قرار گرفته جزئیات تلاش‌ها و اقدامات سازمان‌های امنیتی آمریکا و انگلیس برای کسب اطلاعات اقتصادی بازرگانی برای اهداف خاص خود را تشریح می‌کند.

نسخه موبایلی پرندگان خشمگین به نوعی بهانه‌ای برای کسب اطلاعات کاربران است. آنها به‌خوبی می‌دانند چه خوراکی را در اختیار کاربران داخلی قرار دهند و چگونه از شرایط موجود سوءاستفاده کنند.

بازی پرندگان خشمگین، بازی محبوب همه گروه‌های سنی است و توانسته است جایگاه ویژه‌ای را در میان کاربرانش باز کند.

تخریب مسجد در انگری‌بردز!
در نسخه پیشین این بازی(angry birds space) در یکی از مراحل آن، گیمر مجبور است، به موانعی حمله کند که شباهت بسیاری به برج میلاد در تهران و همچنین نقشه کشور ایران دارد.
اما این پایان خصومت سازندگان این بازی نبود و این بار و در نسخه جدید این بازی (rovio mobile ltd ver: 2.2.0)، کاربر موظف است به تخریب موانعی که شباهت خاصی به مساجد و اماکن مذهبی مسلمانان دارند، بپردازد. کاربر برای رسیدن به اهداف بازی باید بارها و بارها مسجدی را خراب کند.

کاربر به‌ویژه کودک و نوجوان زمانی که بیشترین ساعت را صرف این بازی می‌کند در ضمیرناخوداگاهش این مرحله از بازی شکل می‌گیرد. همه ما می‌دانیم که استکبار جهانی از مسجد و امکان معنوی مسلمانان به عنوان مراکزی برای نمایش اتحاد مسلمانان می‌ترسند. خداوند در سوره توبه، آیه 18 می‌فرماید: «إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ؛ مساجد خدا را تنها کسانى آباد می‌‏کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده‏‌اند پس امید است که اینان از راه‏یافتگان باشند.»

دشمن می‌داند که از کجا وارد شود و بتواند بر کاربران تأثیر خود را بگذارد و قطعا با به روز کردن نسخه‌های جدید پرندگان خشمگین و قرار دادن موضوعاتی همچون تخریب مساجد، کودکان و نوجوانان مسلمان را به نوعی عادت می‌دهد تا این موضوع در ضمیرناخوداگاه‌شان ثبت شود و در دوره زمانی خاص، علیه خود مسلمانان استفاده کند و دیگر کودکان جهان را از هم‌اکنون از اسلام می‌ترساند.

اعتراض ایران به سازندگان بازی پرندگان خشمگین در فضا
بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای به عنوان متولی رسمی صنعت گیم ایران، با ارسال نامه ای به شرکت rovio اعتراض رسمی خود در ساختن بسته الحاقی بازی «پرندگان خشمگین در فضا» اعلام کرد.
در نسخه الحاقی که در ادامه بازی angry birds space وجود دارد، بازیگر در مراحلی باید ساختمان‌هایی را تخریب کند که ترکیب شکل و طراحی مراحل آن به نوعی کاملا شبیه به نقشه ایران، برج میلاد تهران و مساجد است.

بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای با ارسال این نامه، ضمن اعتراض شدید به نحوه این طراحی در بازی، خواستار توضیح رسمی و شفاف شرکت سازنده بازی از این اقدام شده است.

نوشتن این نامه بیشتر شبیه یک امر تشریفاتی است تا دغدغه. باید این پرسش را از متولی بنیاد داشت که آیا بهتر نیست به جای این اقدامات تشریفاتی مانع از فروش این بازی غیرمجاز در بازار داخلی شویم!

بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای کوتاهی کرده است!

مدیرعامل بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، بارها در مصاحبه‌هایش با رسانه‌ها اعلام کرده است که نظارت بر همه بازی‌ها بر عهده بنیاد است حال با این تفاسیر چرا این بنیاد که متولی نظارت بر بازی‌هاست، باید مهر تأیید این بازی را در سایتش زده باشد؟ ماجرا از این قرار است که برای تکمیل گزارش مراجعه‌ای به وب‌سایت رسمی بنیاد ملی بازی های رایانه‌ای به نشانی www.ircg.ir و بخش صدور مجوزها داشتیم که در این مراجعه متوجه شدیم که بازی انگری‌بردز دقیقاً همان نسخه (angry birds space) که مجوز انتشار گرفته است و حتی شاهد رده‌بندی سنی بالای سه‌سال این باز هستیم.

همچنین با مراجعه به بخش شرکت‌های مجاز به پخش و توزیع بازی‌های رایانه‌ای در وب‌سایت بازی‌های رایانه‌ای و برداشتن آدرس اینترنتی دو مورد از شرکت‌ها برای نمونه متوجه آن شدیم که این نسخه بازی نه‌تنها از سوی بنیاد ملی غیرمجاز اعلام نشده بلکه توسط شرکت‌های مورد تأیید این نهاد حتی در بازار فروش پخش و توزیع نیز شده است. ما نیز به تهیه یک نسخه از این بازی با مجوز رسمی بنیاد ملی از یکی از شرکت‌های مورد تأیید آن مبادرت کردیم.

همچنین یکی از شرکت‌های مجاز که دقیقاً همین نسخه spaceانگری‌بردز را فروش و توزیع می‌کند، مؤسسه‌ای به نام مؤسسه گسترش دنیای نرم‌افزارسینا به نشانی lohegostaresh.ir است.

همچنین  شرکت عصر بازی پارس یکی از شرکت‌های مورد تأیید بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای است که این شرکت نسخه غیرمجاز بازی پرندگان خشمگین را در دسترس کاربران خود قرار داده است.

 وقتی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای اسامی این شرکت‌ها را به عنوان شرکت‌های رسمی در سایت خود به رسمیت می‌شناسد دیگر چه توقعی می‌توان از شرکت‌های داخلی برای ترویج چنین بازی‌های غیرمجازی داشت. همچنین وقتی خودمان نسبت به داشته‌های فرهنگی بی‌توجه هستیم دیگر چه انتظاری می‌توان از دیگران داشت که به ما رحم کنند و تولیدات مناسبی را وارد بازار کنند.

برای این امر می‌توانیم، بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا شرکت سازنده هر روز نسخه‌های جدیدتری از پرندگان خشمگین را به بازار عرضه کند یا بیاییم مانع از هر نسخه از این بازی در دست کاربران شویم. چه نسخه یک و چه نسخه چهارم از بازی، هیچ فرقی نمی‌کند در تمامی این نسخه‌ها چه پنهان و چه آشکار، اهداف دشمن در پشت پرده آن موجود است.

گزارش ویژه// نقش اپلیکیشن‌ها در ترویج سبک زندگی غربی + تصاویر


طبق اعلام رسمی گمرک جمهوری اسلامی در سال گذشته یک میلیون و947 هزار و500 دستگاه گوشی وارد کشور شده که در مقایسه با سال 90 حدود نیم میلیون افزایش داشته است. نکته قابل توجه آنکه این آمار به گوشی‌های قاچاق اشاره ای ندارد و جالب تر آنکه این افزایش واردات در دوران افزایش شدید قیمت ارز رخ داده است.
گروه گزارش ویژه مشرق- در جنگ نرم، یکی از راهکار های استحاله کردن جامعه تغییر در سبک زندگی افراد آن می باشد. هجمه به منش و روش زندگی افراد و سوق دادن آن ها از سبک زندگی عادی و سنتی خود به مدل مد نظر، موجب ایجاد تحولی اساسی در اعتقادات قلبی و ذهنی انسان عام جامعه می‌شود.
 

یکی از مواردی که اثرگذاری زیادی در تغییر سبک زنگی افراد یک جامعه دارد،
 ورود و بسط پیدا کردن تکنولوژی های رسانه ای می‌باشد.

امروزه به دلیل هیمنه ی جهانی مکتب لیبرالیسم و متفوق بودن آن بر تمامی شقوق نظام های اجتماعی، زندگی تمام ابناء بشر در حال لیبرالیزه شدن می‌باشد. در ایران اسلامی نیز پدیده لیبرالیسم و نفوذ آن در بخش های گوناگون زندگی مردم متاسفانه مشاهده می شود.

یکی از مواردی که اثرگذاری زیادی در تغییر سبک زنگی افراد یک جامعه دارد، ورود و بسط پیدا کردن تکنولوژی های رسانه ای می‌باشد. بطوریکه هر یک از آن ها به تنهایی تبعات گسترده فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را در هر جامعه ای ایجاد خواهد کرد.
 

تکنولوژی های رسانه‌ای را می‌توان هر نوع وسیله ی مدرنی تلقی کرد که توانایی انتقال پیام به مخاطب را داشته و موجب ایجاد دگرگونی های فراوانی در مختصات فکری افراد می شود. مهمترین پدیده ای که این ابزار های رسانه ای و در حین حال سرگرم کننده با تغییر در سبک زندگی مردم، باعث گسترش آن می شوند، ایندیویژوالیسم (Individualism)یا تفردگرایی می‌باشد.

 این تکنولوژی ها موجب شده، انسان با گذر از جمع گرایی که به معنای ارتباط بین اعضای خانواده و در گامی بالاتر ارتباط با جامعه می‌باشد، به تفرد گرایی سوق پیداکند؛ اگرچه، روند ایندیویژوال شدن در کشوری مانند ایران در نسبت با دیگر کشور های توسعه-یافته به علت میزان ضریب نفوذ تکنولوژی و روحیه جمع گرایی انسان ایرانی، از نرخ رشد کمتری برخوردار است.

در میان تکنولوژی های رسانه ای ظهور گوشی های هوشمند(Smartphone) و ورود آن ها به عرصه جهانی موجی از تحولات گوناگون فردی و اجتماعی را رقم زد.

گوشی های هوشمند در نسبت با گوشی های قدیمی تر از امکانات ویژه ای برخوردار می باشند و همان طور که از نامشان پیداست، هوشمندی آن ها موجب شده افراد بدون در نظرگرفتن جنبه ارتباطی آن، کامپیوتری جیبی و همیشه همراه در اختیار داشته باشند و عدم وجود آن را به مثابه یک خلاء ابزاری برای خود بپندارند.
 

مدت زمان زیادی از عمر گوشی های چند صد گرمی نمی‌گذشت که ورود گوشی های صفحه رنگی و سپس گوشی های هوشمند، طی تحولاتی شتابان زندگی تمامی انسان ها را تحت تاثیر قرارداد و توانست جایگاه ویژه ای بین مردم کشورها و جوامع مختلف پیدا کند.

این گوشی ها با داشتن توانایی ها و قابلیت های پیشرفته و قدرت بالای محاسباتی به عنوان کامپیوتر‌ شخصی کوچک و همیشه همراه موفق به بر طرف کردن ده ها نیاز کاربر شدند. یکی از خصوصیات مهم این گوشی ها امکان نصب برنامه ها و بازی های متنوع می باشد، که با نصب ‌آن ها می‌توان انواع و اقسام نیاز های روزمره را برطرف کرد.
     
                    

شرکت اپل(Apple) از پیش قراولان ساخت و عرضه گوشی های هوشمند می‌باشد. در روز ۹ ژانویه سال۲۰۰۷ (۱۹ دی ۱۳۸۵) اپل اولین گوشی هوشمند خود تحت عنوان آیفون (iPhone)‏ را رونمایی کرد. اپل با معرفی سیستم‌عامل"iOS"  و نصب آن بر روی آیفون به خوبی توانست در سراسر جهان جایگاه ویژه‌‌ای به دست آورده و خود را یکه تاز این میدان کند. از سوی دیگر شرکت گوگل با روانه کردن سیستم عامل اندروید به بازار جهانی و قرارداد با کمپانی های ساخت گوشی به رقابت سنگین با سیستم عامل شرکت اپل پرداخت.
 

به مرور زمان رشد روز افزون فروش گوشی های هوشمند و استقبال جهانی از آن سود هنگفتی را نصیب کمپانی های سازنده این گوشی ها کرد. در این باره مؤسسه "IHS" با ارائه نتایج تحقیقات خود پیش بینی کرد در سال جاری میلادی 900 میلیون تلفن هوشمند در جهان فروخته خواهد شد و همچنین روند فروش تلفن‌های هوشمند تا سال ۲۰۱۷ میلادی در جهان به ۱.۷ میلیارد دستگاه در سال خواهد رسید.
در حال حاضر استقبال از محصولات تولیدی شرکت های معروف نظیر اپل و سامسونگ به حدی رسیده است که ارائه هر محصول جدید و لوکس از طرف این شرکت ها موجب ایجاد صف های طویل برای خریداری جدیدترین مدل گوشی های هوشمند می‌شود.
     
                  
                    
صف خرید گوشی های آیفون 5 در نقاط مختلف دنیا
اما چه عواملی باعث شده تا با گذشت کمتر از یک دهه از ورود گوشی های هوشمند به دنیای ارتباطات شرکت های سازنده آن ها بتوانند میلیون ها نفر کاربر را از آنِ خود کرده و موجب تحولات چشم گیر در سبک زندگی جهانیان شوند.

به طور قطع، آسانی‌ ارتباط، هوشمندی و کارآمدی این دستگاه ها عامل مهمی برای جذب افراد به سمت آن ها می‌باشد، اما دلیل اصلی که می‌توان آن را عامل اقبال چشمگیر مردم به این گوشی ها دانست، جنبه ابزاری و سرگرمی آن هاست. هم اکنون دو سیستم عامل رایج شرکت های اپل و گوگل با ارائه میلیون ها برنامه کاربردی و بازی های سرگرم کننده (Application & Game)  توانسته اند مخاطبان زیادی را به سمت و سوی خود جلب کنند.
 

چه عواملی باعث شده تا گوشی های هوشمند بتوانند میلیون ها نفر کاربر را از آنِ خود کرده
 و موجب تحولات چشم گیر در سبک زندگی جهانیان شوند.

شرکت گوگل با ارائه سرویس گوگل پلی (Google Play)‏ با پخش محتوای چندرسانه‌ای به فروش آنلاین موسیقی، فیلم، کتاب و اپلیکیشن‌ها و بازی‌های اندرویدی می‌پردازد. همچنین این سرویس با ارائه تعداد زیادی از برنامه های مجانی که در گوشی های هوشمند توسط  اپلیکیشن "Play Store"در دسترس می‌باشد، طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کرده است.

این شرکت تا قبل از ارائه گوگل پلی در سال 2012 این سرویس را تحت دو امکان اندروید مارکت (Android Market) و گوگل موزیک (Google Music) ارائه می کرد. طبق آخرین آمار شرکت گوگل هم اکنون بیش از 700,000 اپلیکیشن از طریق این شبکه قابل استفاده می‌باشد.
 

شرکت اپل نیز سیستم مشابهی را برای کاربران خود مهیا کرده است. این کمپانی با ایجاد آی تیونز استور (iTunes Store)‏ به عنوان فروشگاه رسانه‌ای دیجیتال آن‌لاین که مبتنی بر نرم افزار نوشته شده، اجازه استفاده از امکانات ویژه آن را به کاربران خود می‌دهد.

 آی تیونز استور در سال 2010 میلادی در ایالات متحده آمریکا، محبوب‌ترین فروشگاه موزیک شناخته شد؛ و هم‌اکنون بیش ۲۸ میلیون آهنگ، ویدیو و نرم‌افزار را به کاربران ارائه می‌دهد و در آن به مانند گوگل پلی نرم افزار ها و دیگر ابزار های سرگرم کننده مجانی نیز وجود دارد.

بخش خرید این سیستم از پر درآمد ترین بخش های شرکت اپل محسوب می شود که کارشناسان به دلیل سود زیاد حاصل از دانلود اپلیکیشن ها آن را به یک گاو شیرده برای این کمپانی تشبیه کرده اند.
     
نمایی از آی‌تیونز استور
حال  به خوبی می‌توان دلیل استقبال مردم در اقصی نقاط دنیا، از گوشی های هوشمند و دیگر سیستم هایی از این دست را مورد فهم قرار داد. گوشی های هوشمند و دستگاه هایی نظیر فبلت و تبلت از جهات مختلف قابل تامل می‌باشد؛ اما عیان ترین کاربرد این وسایل برای بشر مدرن و متمدن که خود را مترقی ترین نسل انسان ها در طول تاریخ می‌داند، وجه اسباب بازی بودن آن ها می باشد.

اسباب بازی بودن گوشی های هوشمند و دیگر وسایل هم خانواده آن، موجی از غفلت را در میان مردم جهان ایجاد کرده است. باید این حقیقت تلخ اما واقعی را پذیرفت، که مدیران جهانی به خوبی توانسته اند بشر را تحت لوای استفاده از تکنولوژی های روز سرگرم کرده و با تزریق نفهمی به جهانیان و استعمار دیگر ملت ها به درآمد های هنگفت دست پیدا کرده اند.

تبلیغات گسترده و پر زرق و برق در این باره، ایجاد احساس نیاز کاذب به کاربران جهانی و رونمایی چند ماه یک بار از گوشی های جدید بدون ایجاد تغییرات اساسی، اصلی ترین حربه کلان سرمایه داران می‌باشد که توانسته اند ذهن و قلب میلیون ها کاربر را در اختیار خود بگیرند.
 

برای اثبات این ادعا استناد به گزارش رسمی شرکت اپل کافی است. در مارس ۲۰۱۲ به هنگامی که چونلی فو از چین ۲۵ میلیاردمین اپلیکیشن را دانلود کرد، شرکت اپل 10 اپلیکیشن پرفروش آیفون را معرفی نمود. بازی های کودکانه اما سرگرم کننده بیشترین رکورد دانلود از آی تیونز  آپ استور‌ (iTunes App Store) را داشته و در کنار آن اپلیکیشن شبکه های اجتماعی، هوا شناسی، عکاسی، فیلم و موزیک که غالباً جز برنامه های سرگرم کننده محسوب می‌شوند نیز، در بالاترین رده¬های دانلود قرار گرفته اند.
          
                                                  
«تاینی وینگز» (Tiny wings) / اپلیکیشن بازی     «انگری بردز» (Angry Birds) / اپلیکیشن بازی     «کمرا پلاس» (Camera plus) /اپلیکیشن تصویربرداری
                                                   
                 «کات دی روپ» (Cut the Rope) / اپلیکیشن بازی                   «دو دل جامپ» (Doodle Jump) / اپلیکیشن بازی
     
                                                  
       «وردز ویت فرندز»‌ (words with friends) / اپلیکیشن آموزشی        «انگری بردز سیزن» (Angry Birds Season) / اپلیکیشن بازی
     
                                                  
                 «انگری بردز ریو» (Angry Birds) / اپلیکیشن بازی                       «فروت نینجا» (Fruit Ninja) / اپلیکیشن بازی

و هم اکنون که تعداد دانلود ها از آپ استور به بیش از پنجاه میلیاردمین بار رسیده، دسته بندی و نوع رکورد ها چندان تغییر چشمگیری نداشته است.
 

تعداد دانلود ها از آپ استور به بیش از پنجاه میلیاردمین بار رسیده!

به واقع بشری که اصل و اساس تمدن را بر پایه اومانیسم و امیال نفسانی پایه ریزی کرده، "من حقیقی" خویش را که از نور الهی گرفته شده فراموش نموده و با میدان دادن به "من مجازی"، خود را در ورطه غفلت فرو می برد. باید پذیرفت که بشر امروز علی رغم پیشرفت و تعالی مادی با پر و بال دادن افراط گونه به امیال نفسانی، حقیقت هستی و هدف آفرینش خود را فراموش کرده است.

نکات ذکر شده دلیل بر زیر سوال بردن مطلق این دستگاه ها و در کل تکنولوژی نمی‌باشد، ولیکن نمی‌توان از این واقعیت انکار ناپذیر گذشت که اکثر کاربران با عدم حُسن استفاده از این وسایل تنها به دنبال سرگرمی می‌باشند که این خود ناشی از یک غفلت بزرگ است. گذشته از این مسئله و غفلت بشر، این میدانگاه عظیم موقعیتی مناسب برای پیش برد اهداف مدیران جهانی محسوب می‌شود.

مدیران یهودی جهان درست در زمانی می‌توانند خواسته های خود را بر دیگران تحمیل کنند که توده هدف در غفلت و سرگرمی باشد،‌ تا در پس آن غفلت بتوانند اهداف خود را به پیش ببرند. در اصول شیطانی تصرف قلب ها و سیادت بر ذهن¬ها با اغواگری صورت می‌گیرد، امری که هم اکنون راهبران جهانی به خوبی به آن واقف هستند.
 

تولید و عرضه صد ها هزار اپلیکیشن که هر کدام به تنهایی آثار گسترده فرهنگی بر کاربران این دستگاه ها خواهد داشت؛ به طور مستقیم بر سبک زندگی افراد موثر می‌باشد.

کاربران بیشتر اوقات شان را با همراه همیشگی خود که همواره متنوع ترین سرگرمی ها را ارائه می‌دهد، سپری می‌کنند. بدین ترتیب موجی از تفرد گرایی در میان جهانیان ایجاد شده است، امری که یکی از دلایل اصلی فروپاشی نظام خانواده محسوب می‌شود.
در ایران اسلامی نیز، این پدیده به امری رایج و مرسوم تبدیل شده و خرید و فروش گوشی های هوشمند از طرفداران بیشماری در کلان شهرها برخوردار است. و همانند کشور های غربی، به هنگام عرضه ابتدایی محصولات برندهای معروف، بسیاری از مردم در صف خرید این وسایل هوشمند قرار می گیرند.
     
                      
صف خرید گلکسی نوت ۲ سامسونگ در ایران

کمتر از بیست سال قبل حتی بسیاری از خانه های مسکونی از داشتن تلفن ثابت محروم بودند اما به مرور زمان و با گسترش زیر ساخت های مخابراتی و ورود سیستم تلفن همراه به داخل کشور، این روند اندک اندک دچار تغییر و تحول شد. در سال 1373 هجری شمسی با ورود سیم‌کارت به ایران توسط شرکت مخابرات، خشت اول برای تحول در سبک ارتباطی و زندگی فردی و اجتماعی مردم گذاشته شد.
شاید کمتر کسی در آن دوران تصور می کرد پس از دو دهه ضریب نفوذ  تلفن همراه از خطوط ثابت بیشتر و دلایل استفاده از گوشی موبایل از جنبه مکالمه ای صرف خارج شود. هم اکنون تعداد سیم‌کارت های موجود در جامعه چند برابر تعداد خط های ثابت بوده و تنها اپراتور همراه اول با بیش از 50 میلیون مشترک توانسته است تحولی عظیم را در سیستم ارتباطی رقم بزند.
 

مقوله تلفن همراه محصور به گسترش راه های ارتباطی نشد بلکه پس از مدتی با ورود نسل های بعدی اپراتور های همراه، سیم‌کارت-ها ویژگی اصلی خود را از دست دادند. روند نزولی قیمت ها موجب شد ارزش سیم کارت ها به حداقل برسد و طولی نکشید  که تمامی مردم با داشتن حداقل یک سیم کارت از سیستم ارتباطی همراه برخوردار شدند؛ اما پیشرفت سریع گوشی ها بر جنبه ارتباطی تلفن همراه غلبه کرد.

هم اکنون در ایران اسلامی بورس خرید و فروش گوشی های هوشمند و تبلت ها از داغ ترین بازارهای اقتصادی محسوب می‌شود که از نوجوانان تا بزرگسالان را مشغول خود، و حتی بسیاری را دچار اعتیاد به داشتن بهترین و جدیدترین گوشی هر چند به قیمت بسیار گزاف کرده است.

طبق اعلام رسمی گمرک جمهوری اسلامی در سال گذشته یک میلیون و 947 هزار و 500 دستگاه گوشی وارد کشور شده که در مقایسه با سال 90 حدود نیم میلیون افزایش داشته است. نکته قابل توجه آنکه این آمار به گوشی¬های قاچاق اشاره ای ندارد و جالب تر آنکه این افزایش واردات در دوران افزایش شدید قیمت ارز رخ داده است که نشان می‌دهد کشش ایرانیان به گوشی های هوشمند علی رغم سه برابر شدن قیمتشان، بسیار زیاد است.

حال آنکه استفاده از این گوشی ها چندان ضروری و واجب نبوده و افراد می‌توانند با گوشی های هوشمندی که در سال های قبل تهیه کرده اند نیز نیازهای روزمره خود را برطرف نمایند اما متاسفانه این مسئله در جامعه ایرانی به یک اسراف تبدیل شده، به طوریکه از جمله معضلات سبک زندگی انسان ایرانی به شمار می‌رود.

با مروری بر سخنان حکیمانه امام خامنه ای در نوروز سال 1388 می‌توان عمق نگاه و ابراز نگرانی ایشان از این مسئله را مورد بررسی قرار داد؛ امری که با وجود گذشت چهار سال از سوی مسئولین مربوطه هیچگاه مورد بررسی و تامل قرار نگرفت.

ایشان در جمع زائران حضرت رضا علیه السلام فرمودند: «بايد خودمان را اصلاح كنيم. بايد الگوى مصرف جامعه و كشور اصلاح شود. ما الگوى مصرفمان غلط است. چه جورى بخوريم؟ چه بخوريم؟ چه بپوشيم؟ تلفن همراه توى جيبمان گذاشته‌ايم؛ به مجرد اينكه يك مدل بالاتر وارد بازار مي‌شود، اين را كأنّه دور مى‌اندازيم و آن مدل جديد را بايد بخريم؛ چرا؟! اين چه هوس‌بازى‌اى است كه ما به آن دچار هستيم؟ ...»

امام خامنه ای با بیان کردن قید "هوس"، هشدار خود مبنی بر "اسراف" و عدم رعایت "حد اعتدال" در این حوزه را گوشزد فرمودند، که متاسفانه تا کنون توجه ویژه ای به آن نشده است.

حال اگر نگاه اسراف گونه به این مسئله را کنار بگذاریم و فرض را بر عدم اسراف بگیریم، برآوردهای میدانی نشان می‌دهد که نحوه استفاده از این گوشی ها و تبلت ها در میان ایرانیان از کاربرد صحیح برخوردار نیست و بیشتر جنبه سرگرمی در آن پر رنگ تر است.
از سوی دیگر واردات بالای این دست وسایل و دسترسی آسان و رایگان مردم جامعه به انواع اپلیکیشن ها که هر کدام در نوع خود یک پیام فرهنگی و اجتماعی برای کاربر دارد، زنگ خطری جدی در راستای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی‌ می‌باشد.
 

عدم نظارت و دقت براین برنامه ها و نبود سیستمی کارآمد برای هدفمند کردن آن ها موجب شده است هر نوع اپلیکیشنی به آسانی در اختیار مخاطبان قرارگیرد، و کاربر بدون توجه به محتوا و عواقب، به استفاده از آن بپردازد، حال آن که ممکن است اپلیکیشن منافی عفت مندی و حیامندی جامعه اسلامی باشد.

اپلیکیشن های فراوانی در حوزه سبک زندگی لیبرالیستی برای گوشی های هوشمند ارائه شده است که متاسفانه هر یک از آن ها اثرات سوء و منفی بر کاربران در پی خواهد داشت.
 
اپلیکیشن های قابل استفاده در حوزه سبک زندگی
اپلیکیشن های فارسی در میان ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد، اما بر این برنامه ها نیز به مانند دیگر اپلیکیشن ها نظارتی وجود ندارد و محتوای آن ها مورد بررسی دقیق قرار نمی گیرد. همین امر موجب شده بعضاً نرم افزار هایی خلاف واقع ساخته شده و با در اختیار کاربران قرار گرفتن به تحریفات گسترده دست بزند. در این باره می توان به خبری که پایگاه اطلاع رسانی "hopeitw"  درباره تحریف متن نرم افزاری قرآن افشاء کرد، اشاره داشت.
 

خبری مبنی بر آنکه یک نرم ‌افزار تحريف شده قرآنی که شامل متن عربی و ترجمه انگليسی می باشد، در بازار محصولات ديجيتالی منتشر شده که قابل خرید از فروشگاه آمازون (Amazon)و قابل دانلود از بخش آی تیونز پايگاه اينترنتی شرکت اپل است. بر اساس اطلاعات منتشر شده متن عربی اين نرم‌ افزار قابل نصب بر تمامی گوشی های هوشمند می‌باشد.
 

متاسفانه ایجاد بستر کاملاً آزاد و ساخت انواع اپلیکیشن‌ها توسط افراد مختلف و یا شرکت های گوناگون و قرار دادن آن ها در فضای سایبر موجب شده تا هرگونه نرم افزاری بدون کوچک ترین نظارتی در اختیار کاربران  قرار گیرد.

در میان برنامه های فارسی نیز، بدون شک این مسئله وجود دارد و اگر تا کنون به هیچ یک از آن ها اشاره نشده است دلیل بر آن است که هیچ سازمان مشخصی برای نظارت بر محتوای این اپلیکیشن ها وجود نداشته و در واقع این حوزه بدون متولی است.

برای نمونه در حوزه اپلیکیشن های کتاب، قرآن، مفاتیح، رسالات مراجع و دیگر نرم افزارهایی از این دست که کنترل و ارزیابی بر آن ها صورت نمی گیرد، احتمال تحریف وجود دارد. در این میان برخی از مراکز رسمی خود با ساخت اپلیکیشن های صحیح و معتبر بخشی از نیاز کاربران ایرانی را برطرف کرده اند.

باید پذیرفت ورود بی محابا و کنترل نشده تکنولوژی به کشور موجب شده تا بسیاری از مسائل در حوزه سبک زندگی تحت الشعاع قرارگیرد. سالانه خروج میلیون ها دلار از کشور و ورود انواع گوشی ها و تبلت ها، آن هم بدون داشتن نیاز واقعی به جز در مواردی خاص، کاربران ایرانی را همچون دیگر مردمان  جهان در غفلتی عمیق فرو برده است. غفلتی که جدا از ضرر هنگفت مالی و فشار بر بودجه کشور، تبعات سنگین فرهنگی و بعضاٌ امنیتی برای کاربران ایرانی به وجود می آورد.

به این جهت لازم است مرکزی واحد، برای بررسی ابعاد و تبعات فرهنگی و اقتصادی گوشی‌های هوشمند و هم خانواده های آن تشکیل شود تا با تدبیری مناسب برای این واقعیت تلخ اندیشه کرد که چگونه می‌توان کاربر ایرانی را از هوس وصف ناپذیر به داشتن گوشی های لوکس که کاربرد حیاتی در زندگی فرد ندارد، باز داشت و یا چگونه می‌توان سطح درک کاربر ایرانی را به سطحی بالاتر از انجام بازی های کودکانه و صرفاً برای زدن رکورد ارتقاء داد و چگونه می‌توان با از بین بردن آثار سوء نظیر ایجاد روحیه تفرد گرایی در جوانان، بر طرف کردن مشکلات تحریفی در اپلیکیشن های فارسی و ایجاد آگاهی از تبعات امنیتی نظیر روشن بودن دائم جی پی اس و اینترنت و جاسوسی از آن ها و ... به مخاطراتی که جامعه ایرانی را تهدید می‌کند، پایان داد.

خدمات متقابل پنتاگون و هالیوود/ تصویر سازی هالیوود از سایر کشورها مطابق منافع پنتاگون + تصاویر


طی جنگ جهانی دوم، سینمای آلمان با تأثیرگذاری بی نظیر، بیش و پیش از سربازان نازی، رسالت فتح جهانی را بر دوش داشت. بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از فروپاشی دیوار برلین، فضاي ابرقدرتي آمريكا فراهم شد.

گروه جنگ نرم مشرق- هالیوود بزرگترین شرکت فیلم سازی جهان، سالانه هفتصد فیلم تاثیرگذار تهیه، پانزده میلیارد دلار سود خالص کسب می­کند و نیز 78% افکار جهان را تغذیه می­نماید. فیلم های ساخته شده، علاوه بر سودآوری هنگفت، نقش موثری در فرهنگ سازی جوامع دارد . بررسی­های روانشناسان مؤید این باور است که هیچ رسانه­ای چون تصویر در ذهن بیننده تاثیر نمی­گذارد؛ هر تصویر، معادل هزاران کلمه، احساسات و ادراکات انسانی را درگیر می­نماید. سخنوران ادراکات را تحت تاثیر قرار می دهند، فیلم های بی محتوا حیطه­ی احساس را درگیر می­کنند و فیلم­های هدفمند، همزمان ادراکات و احساسات را زیر سیطره خود می­برند.

طی جنگ جهانی دوم، سینمای آلمان با تأثیرگذاری بی نظیر، بیش و پیش از سربازان نازی، رسالت فتح جهانی را بر دوش داشت. بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از فروپاشی دیوار برلین، فضاي ابرقدرتي آمريكا فراهم شد. آمریکا که داعيه­دار قدرت اول جهان و هميشه مدعي آن است هر لحظه آمادگی نبرد با دشمنان خود را دارد، قطعا بايد سعي كند در قالب فيلم هاي سينمايي به افکار عمومی اين قدرت صوری را القا كند. در نتیجه این سیاست، آمريكا در درجه اول شهروندان خود را با سياست هاي فرهنگي و اجتماعي كشور همراه مي كند و نیز حوزه تهاجم نرم ديگران را تحت تأثير قرار مي­دهد.

در راستای نیل به مقاصد فوق، پنتاگون از فیلم هایی حمایت می کند که قدرت آمریکا را در مقابله با تهاجم خارجی نشان داده، آمریکا را به عنوان ناجی جهان معرفی نماید که برای استقرار آرامش و امنیت جهان با تهدید های احتمالی می جنگد. در این تصویرسازی، چهره دشمنان آمریکا به عنوان ناقضان صلح و امنیت و تهدیدی برای بشر القا می­گردد.

پیش از این 19 قسمت از فصل‌های کتاب «عملیات هالیوود» در مشرق ترجمه و منتشر شد. آنچه که در ادامه می‌آید فصل بیستم از این کتاب است.

برای مطالعه قسمت 19 کلیک کنید.

***

فصل 21: سانسور

آخرین خط مقدم

پنتاگون از فیلمنامه اولیه استار ترک چهار راضی نبود. دان باروش، رئیس قدیمی دفتر فیلم پنتاگون معتقد بود این فیلمنامه تصویر مساعدی از نیروی دریایی ارائه نمی دهد، و فکر می کرد گشتهای ساحلی نیروی دریایی مانند بافون های احمق در فیلمنامه به تصویر کشیده شده اند، و امنیت روی عرشه یک ناوهواپیمابر هسته ای بسیار ضعیف است. این فیلم که ساخته سال 1986 است، و بسیاری از طرفداران فیلمهای استار ترک به عنوان "فیلمی درباره والها" به آن اشاره می کنند، اگر تغییرات جدی در فیلمنامه اعمال نمی شد از همکاری پنتاگون برخوردار نمی گردید.

استار ترک

فیلم استار ترک

نیروی دریایی در یادداشتی داخلی گفت «توصیه عدم حمایت از فیلم استار ترک 4 برای دفتر دستیار وزیر دفاع، روابط عمومی ارسال شد. آقای دان باروش از OASD تلویحاً به تهیه کننده گفته است که وزارت دفاع احتمالاً با این توصیه موافقت خواهد کرد زیرا فیلمنامه سودی برای دولت یا نیروهای مسلح ندارد، به نفع ارتش نیست و به مسئله نفوذ در یک تأسیسات ذخیره مواد هسته ای ارتش در سانفرانسیسکو می پردازد. مورد دوم سیستم امنیتی بسیار ضعیفی در یک انبار مواد هسته ای تحت حفاظت نیروی دریایی قرن بیستم را نشان می دهد.»

هارو بنت تهیه کننده فیلم از واکنش پنتاگون شوکه شده بود. نیروی دریایی مدرن آمریکا همواره مدل ناوگان و فرماندهی فضایی به تصویر کشیده شده در سریال و فیلمهای استار ترک بود، و تهیه کنندگان همیشه به مدل قرن بیستمی فرماندهی ناوگان فضایی احترام می گذاشتند. وانگهی، بنت تهیه کننده سریالهای تلویزیونی کلاسیکی مانند گروهان ماد، مرد شش میلیون دلاری و زن بیونیک خود را یک وطن پرست و حامی سرسخت نیروهای مسلح به شمار می رفت. در واقع چند سال بعد وزارت دفاع یکی از بالاترین افتخاراتش را به وی تقدیم کرد. در دهه 1990، بنت به مدت هشت سال به عنوان مشاور غیرنظامی کالیفرنیایی رئیس ارتش آمریکا خدمت کرد و وزارت دفاع برای تقدیر فعالیتهایش کمیته ملی بزرگداشت پنجاهمین سالگرد جنگ جهانی دوم مدال خدمت غیرنظامی برجسته، دومین مدال غیرنظامی وزارت دفاع را به بنت تقدیم کرد.

بنت قبلاً در دهه 1970 و در یک فیلم تلویزیونی برای شبکه ABC به نام پرواز خانوادگی[1] با باروش و نیروی دریایی همکاری کرده بود. او بخشی از فیلم هفتگی را روی عرشه USS Ranger فیلمبرداری کرده بود و اکنون می خواست نیروی دریایی مجدداً به او اجازه استفاده از ناوهواپیمابر را برای استار ترک 4 بدهد. بنابراین روز 8 ژانویه 1986 بنت ویدئویی از پرواز خانوادگی را برای نیروی دریایی فرستاد تا همکاری پیشین را به آنها یادآوری کند. همچنین نامه ای در ضمیمه نوار ویدئو فرستاده و از آنها خواست به او در ساخت استار ترک کمک کنند.

استار ترک

فیلم پرواز خانوادگی

وی در نامه اش به نیروی دریایی نوشت «کاست ضمیمه در اواسط دهه 1970 به عنوان فیلم هفتگی ABC ساخته شد. تفاوت زیادی با فضا دارد اما فکر می کنم رابطه مبتنی بر احترام و علاقه ای را که من با نیروی دریایی ارتش داشتم نشان می دهد.»

وی چند هفته بعد نامه مشابهی برای باروش در پنتاگون فرستاد.

وی در نامه اش نوشت « من این نامه را با خاطراتی خوب از نامه مشابهی که در اوایل دهه هفتاد به شما نوشتم، که در آن زمان وزارت دفاع فیلمبرداری روی عرشه U.S.S Ranger را صادر کرد و به ساخت فیلم موفق هفته - پرواز خانوادگی - منجر شد، که امروز همچنان در تلویزیون نمایش داده می شود. سالهای زیادی گذشته است و من به پرده سینما روی آورده ام، اما وقتی که درخواست رسمی ذیل را مطرح می کنم انگار که به خانه بازگشته ام. من از جانب پارامونت پیکچرز و سازندگان استار ترک از دپارتمان نیروی دریایی و دپارتمان دفاع می خواهیم با فیلم استار ترک 4 همکاری کنند. بویژه اجازه می خواهیم به مدت سه روز در تاریخ 28-25 فوریه روی عرشه U.S.S Ranger در بندر سان دیه گو فیلمبرداری کنیم... استار ترک 4 در دسامبر 1986 در بیستمین سالگرد این پدیده تلویزیونی/سینمایی پخش خواهد شد. این سال همچنین هفتاد و پنجمین سالگرد هوانوردی نیروی دریایی، و تصادفاً 75 امین سالگرد پارامونت پیکچرز هم هست».

استار ترک

عرشه U.S.S Ranger که فیلم پرواز خانوادگی بر روی آن ساخته شد.

اما باروش همچنان فیلمنامه را دوست نداشت و تصادف یا غیرتصادف، باید تغییر می کرد، حتی با اینکه وی در یادداشتی داخلی اذعان داشت که «کمک کلی خیلی گسترده نخواهد بود.»

بنت که متوجه شد در موقعیت دشواری قرار دارد، با جان هورتون واسط افسانه ای بین هالیوود و پنتاگون تماس گرفت و او هم ملاقاتی با رئیس دفتر اطلاعات نیروی دریایی ترتیب داد تا درباره بازنویسی فیلمنامه صحبت شود.

استار ترک

جان هورتون واسط افسانه ای بین هالیوود و پنتاگون

نیروی دریایی در یادداشتی پیش از ملاقات با هورتون نوشت «با اینکه دیالوگ تحقیرآمیز در اشاره به ارتش به راحتی قابل اصلاح است، صحنه هایی که نفوذ به تأسیسات ذخیره هسته ای نیروی دریایی در سان فرانسیسکو را نشان می دهد مشکل ساز خواهد بود. نیروی دریایی تصمیم دارد پیشنهاد بازنویسی صحنه را دارد بطوری که نفوذ به یک تأسیسات راکتور هسته ای غیرنظامی صورت بگیرد، نه تأسیسات نظامی، مگر اینکه دستور دیگری دریافت شود.»

اما بنت نمی خواست فیلمش را در یک راکتور هسته ای غیرنظامی فیلمبرداری کند. بخشی از جذابیت صحنه این بود که ناوهواپیمابر هسته ای که به آن نفوذ می شد USS Enterprise، همنام کشتی فضایی Enterprise به فرماندهی آدمیرال جیمز کرک بود. Enterprise واقعی در دریا و غیرقابل دسترسی بود، اما می شد از U.S.S Ranger به عنوان جایگزین استفاده کرد.

بنت می دانست اگر بخواهد فیلم را روی Ranger فیلمبرداری کند باید فیلمنامه را تغییر دهد.

استار ترک

کشتی فضایی Enterprise در فیلم استار ترک

استار ترک 4: سفر طولانی به خانه، که یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده بر اساس استار ترک به شمار می رود، به داستان خدمه کشتی فضایی Enterprise می پردازد که در زمان به سانفرانسیسکوی زمان حال باز می گردند تا دو وال کوهان دار را به زمان خودش ببرند. سرنوشت جهان به این مأموریت بستگی دارد، اما سفر باعث شده است ذخیره انرژی کشتی اشان تمام شود. بنابراین آقای اسپاک پیشنهاد می دهد به یک ناوهواپیمابر هسته ای قرن بیستمی نفوذ کرده، کمی از انرژی هسته ای آن با استفاده از ابزار پیشرفته ای به نام تری[2]کوردر تخلیه و با استفاده از آن انرژی کشتی خودشان را تأمین کنند. آدمیرال کرک از این پیشنهاد استقبال می کند و فرمانده چخوف و اوهورا را به مأموریت سرقت خطرناکی می فرستند.

استار ترک

ابزار پیشرفته ای به نام تریکور که در فیلم با آن انرژی هسته ای ناو هواپیمابر تخلیه می کردند.

در فیلمنامه اولیه که توسط بنت و نیکولاس میر بر اساس داستانی از استیو میرسون و پیتر کرکز نوشته شده بود، چخوف و اهورا به محوطه پایگاه نیروی دریایی در اوکلند که USS Enterprise لنگر انداخته است می روند، تا نیمه شب صبر کرده و با دقت از تله های سیمی و گشتها و چراغهای جستجو اجتناب می کنند. چخوف با استفاده از لیزرش حفره ای در حصار می برد و وارد پایگاه می شوند.

آنها که مانند کماندوهای کارکشته حرکت می کنند به روی عرشه می روند و به راکتور هسته ای می رسند که روی آن نوشته شده «مواد شکاف پذیر - ورود افراد متفرقه ممنوع».

طبق فیلمنامه «همانطور که آنها تماشا می کنند، ورودی مجاز به رآکتور صورت می گیرد. یک افسر نیروی دریایی نزدیک می شود، کارت پلاستیکی بیرون می آورد و در شکافی قرار می دهد. در سنگین باز می شود و او داخل می رود. چخوف تریکوردر را به سمت ساختمان نشانه می رود.»

اما حفاظهای سربی زیادی درون دیوار وجود دارند و مانع از آن میشوند که تریکوردر انرژی هسته ای مورد نیاز را جمع آوری کند.

چخوف می گوید «فایده نداره. باید بریم داخل.»

چند دقیقه بعد در سنگین باز می شود و افسری که به داخل رفته بود بیرون می آید. چخوف و اهورا به همدیگر نگاه می کنند، سری تکان داده و جداگانه حرکت می کنند.

اهورا از سایه بیرون آمده و افسر را که جا خورده است خطاب قرار می دهد «عصر بخیر.»

افسر می پرسد «تو کی هستی؟» و اسلحه اش را از غلاف بیرون می آورد «بایست».

در همین لحظه چخوف افسر را با شوک الکتریکی بیهوش می کند. افسر آرام روی زمین می افتد و آنها او را از صحنه بیرون می کشند. بر طبق فیلمنامه چند لحظه بعد ما چخوف را می بینیم که «لباس نیروی دریایی را نه کاملاً درست پوشیده است و اهورا به دنبالش می آید. به در که می رسند کارت پلاستیکی را در شکاف دستگاه می کشد. وارد می شوند.»

استار ترک

تریکور در دست شخصیت اصلی داستان؛ در حال نفوذ به تاسیسات هسته ای

در پیش روی آنها راهروی طولانی تاریکی وجود دارد که چراغی در انتهای آن روشن است. آنها به سمت نور می روند و در انتهای راهرو به مأموری می رسند که به مانیتوری نگاه می کند.

مأمور که فکر می کند چخوف همان افسر است سرش را از مونیتور بالا نمی آورد و می پرسد «برگشتی فرمانده؟ می خوای سر بازی رم ها شرط ببندیم؟» و برمی گردد تا نگاهی به مرد یونیفورم پوشی که روبرویش ایستاده است بیندازد. طبق فیلمنامه «وقتی صورت چخوف را می بیند یک لحظه سردرگم می شود و زپ، با همان حالت سردرگم روی چهره اش خشک می شود و پشت میز می افتد.»

در صحنه بعد چخوف و اهورا وارد مخزن سوخت مصرف شده می شوند، جایی که زباله‌های هسته‌ای کشتی ذخیره می شود.

طبق فیلمنامه «آنها چیزی که می خواهند را می بینند. اهورا کشیک می دهد و چخوف تریکوردر را نصب می کند. این بار چراغهای دستگاه روشن می شوند و صدای آن ممتدتر است. آنها لبخند می زنند. بعد از چند لحظه اهورا دستگاه را چک می کند.»

در حالیکه اخم کرده است می گوید «چقدر آهسته جمع می کنه.»

چخوف می گوید «بخاطر عایق بندیه. خیلی سرب وجود داره.»

اهورا با نگرانی به اطراف نگاه می کند و می پرسد «چقدر دیگه مونده؟»

چخوف سرش را تکان می دهد، آهی می کشد و می گوید «چند ساعت».

چند ساعت بعد چخوف و اهورا کار جمع آوری انرژی هسته ای را به پایان می برند و از کشتی خارج شده، به سمت حصار می رود. اما نخستین مأمور گشت دارد بهوش می آید؛ وی بلند شده و زنگ خطر را به صدا در میاورد. صدای آژیر همه جا می پیچد.

چخوف به اوهورا می گوید «برو» و تریکوردر را به او می دهد «تو باید فرار کنی».

چراغهای جستجو چخوف را پیدا می کنند. اوهورا که هنوز در تاریکی است از حفره درون حصار خارج می شود. دریانوردان از همه جا ظاهر می شوند و چخوف را تعقیب می کنند، اوهورا فرار می کند اما چخوف دستگیر می‌شود.

در صحنه بعد چخوف در سلولی بازجویی می‌شود. سه مرد درون سلول هستند؛ دو نفر با لباسهای غیرنظامی و یک افسر اطلاعاتی نیروی دریایی (NIO) که کار بازجویی را انجام می دهد. لهجه چخوف به روشنی نشان می دهد وی روسی است، اما آنها نمی توانند هیچ پاسخی از وی دریافت کنند زیرا تنها اطلاعاتی که چخوف می دهد نام، مقام و شماره سریالش است.

افسر که کلافه شده است می پرسد «بسیار خب فرمانده چخوف. می خوای چیزی به ما بگی یا نه؟»

چخوف پاسخ می دهد «مثلا چی؟»

افسر می گوید «مثلاً این که کی هستی و اینجا چیکار می کنی و این چیه؟» و به [3]phaser چخوف که روی میز قرار دارد اشاره می کند.

استار ترک

اسلحه ای که در استار ترک از آن استفاده می شد و با انرژی کار می کرد

پس از چندین تلاش ناموفق برای کسب اطلاعات از چخوف، افسر به سوی یکی از افراد غیرنظامی برمی گردد و می پرسد «نظرت چیه؟»

فرد غیرنظامی پاسخ می دهد «روسیه»

افسر با لحنی طعنه وار می گوید «نه بابا؟ ممکنه روسی باشه اما عقب افتاده ای چیزی هست»

هنگامی که آنها صحبت می کنند چخوف اسلحه را برمی دارد، به سمت آنها نشانه می رود و می گوید «حرکت نکنید.» و به سه مرد می گوید روی زمین دراز بکشند و آنها هم اطاعت می کنند. چخوف در را باز می کند و فرار می کند، اما هنگامی که در راهرو می دود صدای شلیک به گوش می رسد.

اوهورا که هنوز بیرون پایگاه در سایه ها به انتظار نشسته است صدای شلیک را می شنود و می بیند که چخوف از کشتی به بیرون منتقل و درون آمبولانسی گذاشته می‌شود. و می شنود که آنها او را به بیمارستان مرسی می برند. بنابراین با عجله برمی گردد تا به آدمیرال خبر بدهد.

اوهورا کرک و اسپاک را در سانفرانسیسکو پیدا می کند، و کرک پس از تحویل گرفتن تریکوردر پر از انرژی هسته ای از اوهورا می پرسد «چخوف کجاس؟»

اوهورا پاسخ می دهد «با گلوله زدنش»

کرک گروه نجاتی را تشکیل می دهد، و بونز افسر پزشکی مورد اعتمادش و گیلیان، کارشناس وال جوانی را که با وی آشنا شده اند را نیز برای نجات چخوف که تحت الحفظ در بیمارستان بستری شده است می برد.

گروه به بیمارستان می رسد؛ گیلیان روی برانکارد دراز کشیده و کرک و بونز که لباس دکترها را پوشیده اند، تخت او را در راهروی بیمارستان هل می دهند. آنها تخت را تا اتاق چخوف که دو گشت ساحلی نیروی دریایی بیرون آن ایستاده اند می برند. کرک سعی می کند تخت را به درون اتاق هل دهد اما مأمورین جلویش را می گیرند.

یکی از مأمورین گشت که جلوی کرک را گرفته است می گوید «متأسفم دکتر. ما مأموریم و معذور»

بونز با قیافه ای حق به جانب مطالب پزشکی نامفهومی را بیان می کند، و به مأمورین نیروی دریایی می گوید باید اجازه بدهند بیمارش وارد اتاق عمل بشود وگرنه می میرد. مأمورین که سردرگم شده اند اجازه عبور می دهند. درون اتاق بونز به کمک چخوف می رود و او را بهوش میاورد. گیلیان از روی تخت پایین می آید و چخوف روی آن دراز می کشد. کرک، بونز وگیلیان چخوف را از اتاق بیرون می برند، هنگامی که از کنار مأمورین می گذرند یکی از گشت های ساحلی می پرسد «مریض چطوره؟»

کرک در حالیکه با عجله دور می شوند می گوید «مَرده زنده می مونه»

یکی از مأمورین متعجب می گوید «مرد؟ ولی اونها با یه زن رفتن تو!». و همچنان که گروه نجات در حال فرار است مأمورین با شتاب به داخل اتاق عمل می روند، متوجه می شوند بیمار نیست و آژیر را به صدا در میاورند. گروه نجات سوار آسانسور می‌شود و در حالیکه مأمورین گشت ساحلی و مأمورین امنیتی بیمارستان در تعقیب آنها هستند به سقف بیمارستان می روند. سولو یک هلیکوپتر دزدی را به موقع رای سقف بیمارستان فرود می آورد و آنها سریعاً چخوف را سوار هلیکوپتر می کنند. گیلیان و بونز هم سوار می شوند اما همین موقع مأمورین گشت به سقف می رسند.

یکی از آنها فریاد می زند «بایستید وگرنه شلیک می کنیم»

کرک چاره دیگری ندارد. نشانه گیری می کند و مأمور گشت را با phaser می زند. این کار باعث شوکه شدن باقی تعقیب کننده ها می‌شود و به گروه نجات زمان کافی برای فرار کردن می دهد.

استار ترک

در صحنه ای از فیلم شخصیت داستان مأمور گشت را با اسلحه phaser می زند

اما نیروی دریایی واقعی تصمیم نداشت به تهیه کنندگان استار ترک کمک کند مگر در صورتی که تغییرات عمده در این صحنه ها اعمال کنند. نیروی دریایی نمی خواست در فیلم نشان داده شود اوهورا و چخوف وارد یک ناوهواپیمابر هسته ای می شوند؛ گشتهای نیروی دریایی توسط چخوف یا اوهورا مغلوب می گردند؛ چخوف به یک افسر اطلاعاتی نیروی دریایی رودست می زند؛ دریانوردان به چخوف شلیک می کنند؛ مأمورین گشت ساحلی نیروی دریایی از دستورات سرپیچی کرده و به کرک و گروه نجات اجازه ورود به اتاق بیمارستان را می دهند؛ یا مأمورین نیروی دریایی می گذارند کرک بعد از اینکه یکی از آنها را بیهوش کرد فرار کند؛ یا یک مأمور گشت ساحلی آنقدر از دیدن بیهوش شدن مأمور دیگر با اسلحه کرک وحشتزده می‌شود که می گذارد همه آنها فرار کنند.

مسئولین معتقد بودند این صحنه ها باعث می‌شود نیروی دریایی ضعیف بنظر برسد و تهیه کنندگان اگر همکاری نیرو را می خواستند باید همه این موارد را تغییر می دادند.

آدمیراا جک گارو رئیس اطلاعات نیروی دریایی در زمانی که استار ترک فیلمبرداری می شد می گوید «یکی از بخشهای فیلمنامه اولیه که ما به آن اعتراض داشتیم ورود آنها به تأسیسات بود، که مخفیانه از کنار نیروهای امنیتی می گذرند. ظاهر شدن در محوطه قابل قبول بود چرا که فانتزی و تخیلی است. در فیلمنامه اصلی آنها آنقدر نیرو نداشتند که فرایند ظاهر شدن را انجام دهند، اما بعد از اینکه پیشنهاد تغییر در فیلمنامه را دادیم آنقدر نیرو داشتند که وارد شوند اما نمی توانستند خارج شوند.»

بنابراین اکنون در فیلمنامه چخوف و اوهورا درون اتاق رآکتور ظاهر می شوند. به این صورت مخاطب فکر نمی کند که هرکسی از قرن بیست و سوم و مسلح به Phaser و تریکوردر می تواند بطور مخفیانه وارد یک ناوهواپیمابر هسته ای تحت مراقبت شود و بخشی از انرژی هسته ای آنها را بدزدد.

استار ترک

فیلم استارترک

اما این همه تغییراتی نبود که نیروی دریایی خواستار اعمال انها شده بود.

زمانی که چخوف دستگیر می‌شود دیگر افسر اطلاعاتی یا فرد دیگری از نیروی دریایی از او بازجویی نمی کند تا بعد هم بگذارد فرار کند. نیروی دریایی فکر می کرد این کار باعث می‌شود احمق بنظر برسند. این صحنه هم باید تغییر می کرد. بنابراین اکنون در فیلم یک افسر اف.بی.آی بازجویی را انجام می دهد و چخوف از دستش فرار می کند.

و همچنین نیرو نمی خواست نیروهای امنیتی به چخوف شلیک کنند. هرچه باشد چخوف مأموریت داشت کره زمین را نجات دهد و شلیک کردن به او باعث می شد نیروی دریایی مانند آدم بدها بنظر برسد. بنابراین فیلمنامه بازنویسی شد و این بار چخوف به جای اینکه مورد اصابت گلوله قرار بگیرد هنگام فرار کردن خودش را زخمی می کند؛ به این صورت که وقتی می خواهد از روی عرشه به درون آب بپرد، روی قایقی می افتد و بیهوش می‌شود.

و نیروی دریایی نمی خواست مأمورین گشت ساحلی که مراقبت از اتاق بیمارستان چخوف را برعهده داشتند هنگامی که کرک، بونز و گیلیان برای نجات او به بیمارستان می آیند از دستورات سرپیچی کنند. در نتیجه فیلمنامه و شخصیت ها بازنویسی شدند و این بار به جای مأمورین گشت ساحلی نیروی دریایی پلیسهای سانفرانسیسکو بیرون اتاق چخوف ایستاده اند.

و نیروی دریایی مخالف این بود که کرک یکی از مأمورین گشت را روی سقف بیمارستان بیهوش کرده، و مأمور دیگر را طوری بترساند که بگذارد تیم نجات فار کنند. این صحنه هم بازنویسی شد و این بار به جای بیهوش کردن مأمور نیروی دریایی به هنگام فرار با استفاده از هلیکوپتر، هنگامی که مأمورین امنیتی در آستانه بازداشت کرک و تیم نجات هستند آنها با اشعه به عرشه کشتی خودشان منتقل می شوند.

آدمیرال گارو می‌گوید «تهیه کنندگان خیلی همکاری کردند.»


[1] . Family Flight

[2] . Tricorder

[3] . Phaser: اسلحه ای که در استار ترک از آن استفاده می شد و با انرژی کار می کرد

فیلمی که مخاطب آن نخبگان هستند؛ پيام سري فيلم متروپليس چیست؟ + تصاویر


فيلم "متروپليس" كه در سال 1927 توسط "فريتز لانگ"(Fritz Lang) كارگردان معروف آلماني ساخته شد، يكي از آثار كلاسيك هنر هفتم است كه ظاهرا با گذشت زمان خاك كهنگي و قديمي بودن بر آن ننشسته است. چرا اين فيلم به الگويي براي "ستارگان درخشان موسيقي پاپ" تبديل شده است؟ اما پيام سري نهفته در اين فيلم چیست؟
گروه گزارش ویژه مشرق؛ فيلم "متروپليس" كه در سال 1927 توسط "فريتز لانگ"(Fritz Lang) كارگردان معروف آلماني ساخته شد، يكي از آثار كلاسيك هنر هفتم است كه ظاهرا با گذشت زمان خاك كهنگي و قديمي بودن بر آن ننشسته است.
فيلم متروپليس به جاي آنكه به دست فراموشي سپرده شود و منسوخ گردد، به طور روزافزون ارتباط خود را با اغلب پيش‌بيني‌ها نشان مي‌دهد كه در زمان معاصر به واقعيت مي‌رسند. در اين گزارش به پيام سري نهفته در اين فيلم و بهره‌گيري از صحنه‌هاي تخيلي آن در آثار خواننده‌هاي پاپ نگاه اجمالي خواهيم انداخت.

 
متروپليس يك فيلم علمي – تخيلي صامت است كه در سال 1927 به كارگرداني فريتز لانگ از اساتيد سبك اكسپرسيونيسم آلمان بر روي پرده سينما اكران شد. فيلم متروپليس كه در زمان آينده يك ناكجاآباد اتفاق مي‌افتد، اعضاي جامعه را به دو طبقه متمايز و جدا از هم– متفكران و كارگران– تفكيك نموده و به كشمكش و تقابل بين دو هويت متضاد مي‌پردازد.

اگرچه همگان نيك مي‌دانند كه فيلم متروپليس در سال 1927 ساخته شده اما امروزه تماشاي آن تجربه ارزشمند و گران‌قيمتي است زيرا بسياري از جنبه‌هاي "علمي- تخيلي" داستان اين فيلم با گذشت زمان به طور وحشت‌انگيزي به واقعيت نزديك مي‌شوند. فيلم متروپليس جامعه‌اي را به تصوير مي‌كشد كه "نظم نوين جهاني" در آنجا پياده شده است بطوريكه يك گروه نخبه خاص در تجملات و رفاه زندگي مي‌كنند حال آنكه توده مردم ماشینی و تهی از انسانیت بوده و در فضاي جهنمي كاملاً كنترل شده كار و زندگي به سر مي‌‌برند.
متروپليس تا حدود زيادي در فرهنگ عمومي بويژه حوزه موسيقي ريشه دوانيده است. ستارگان موسيقي پاپ خواه در عكس‌ يا موزيك ويدئو براي طراحي لباس و گريم خود اغلب از كاراكتر "ماريا" (Maria) الگوبرداري مي‌كنند،‌ يك آدم ماشيني كه براي به فساد كشاندن باورها و اصول اخلاقي كارگران و برانگيختن شورش همگاني برنامه‌ريزي شده بود تا به نخبگان حاكم اين بهانه را بدهد كه به سركوب خشونت‌آميز عليه مردم توسل جويند. آيا نخبگان حاكم نيز از ستارگان موسيقي پاپ به همين شكل بهره مي‌گيرند تا اصول و باورهاي اخلاقي توده مردم را به زوال بكشانند؟

تحليل فيلم

كارگران
 


كارگران در حال تغيير شيفت كاري

اين فيلم با نشان دادن كارگران و نقاط مختلف شهري آغاز مي‌شود كه در اعماق زير زمين واقع شده است. اين كارگران لباس متحدالشكل به تن دارند، در يك صف راه مي‌روند و سر خود را به نشانه فرمانبرداري، استيصال و رضايت از وضع موجود رو به پايين نگاه مي‌دارند. در طول فيلم، افراد به گونه‌اي نشان داده مي‌شوند كه به لحاظ جسمي و فكري از توان افتاده، كاملاً تحت تاثير حاكم نخبه بوده و در يك كلام خاموش و ساکت هستند. كارگران همانند رمه گوسفندان به صورت گروهي حركت مي‌كنند، كاملاً تاثيرپذیر هستند و به سادگي مي‌توان آنها را فريب داد.

 اين شرح حال توده مردم با تعريف "والتر ليپمن"(Walter Lippmann) انديشمند آمريكايي مطابقت دارد بطوريكه وي 5 سال قبل در كتابي تحت عنوان افكار عمومي توده مردم را به "رمه‌اي از گوسفندان سرگردان" تشبيه كرد كه صلاحيت كنترل تقدير و سرنوشت خود را ندارند.
كارگران در يك ماشين غول‌آسا، يك مجتمع صنعتي جهنمي كار مي‌كنند كه بايد وظايف تكراري و غيرانساني را به انجام برسانند. در صحنه‌اي از فيلم، اين ماشين صنعتي به "مولوخ"(Moloch) همان خداي يهوديان دوران باستان تشبيه مي‌شود كه براي اداي احترام به آن انسان‌ها را در زير پايش ذبح و قرباني مي‌كردند.
 



"فردرسن" در يكي از روياهايش مي بيند كه اين ماشين به مولوخ تبديل مي‌شود.
 كارگران با ذبح و قرباني كردن انسان از اين هيولا روزي مي‌گيرند.

 

مولوخ ، خداي شهر بابل، در خاور نزديك دوران باستان و مناطقي كه
 فرهنگ كارتاژ در آنجا رواج يافت،  مورد پرستش قرار مي‌گرفت.
مولوخ خدای شهر بابل به شكل يك گوساله نر، گاو نر يا انساني با سر گاو نر تجسم يافته که
 قربانيان را در پای این حیوان ذبح می‌کردند.
وظايف كارگران صرفاً كار دستي و مكانيكي بوده و قطع به يقين براي اجراي وظايف محوله به قدرت فكر و نيروي عقل نيازي نيست كه اين امر باعث مي‌گردد تا آنها نيز خود به بخشي از اين ماشين تبديل شوند.
 

كارگران وظايف تكراري و بدور از هرگونه تفكري را انجام مي دهند
 كه با گذشت زمان آنها را از خوي انساني دور مي‌سازد.

متفكران

 

شهر درخشان و باشکوه متفكران

باوجوديكه كارگران در يك ناكجاآباد جهنمي در زيرزمين زندگي مي‌كنند، اما بر خلاف آنها متفكران در يك مدينه فاضله مجلل و باشكوه كه از دستاوردهاي بي‌نظير انسان است، سكونت دارند. اما اين شهر درخشان و باشكوه را نمي‌توان بدون وجود ماشين(يا به تعبيري همان مولوخ) و طبقه كارگران زنده نگاه داشت. از سوي ديگر، اين ماشين نيز بدون وجود اين شهر و ساكنان آن هرگز وجود نخواهد داشت. در اينجا، به ارتباط دوگانه‌اي برخورد مي‌كنيم مبني بر اينكه دو هويت متضاد براي ادامه حيات به يكديگر وابسته‌اند.


 اين فيلم در اشاره کنایه‌آمیز و غیرمستقیم به اصل قانون كيمياگري "همانطور که در بالاست، بالاخره در زير قرار خواهد گرفت"  محيط‌هاي معکوس اما متضاد را تشريح مي‌كند كه در اين محيط متفكران و كارگران در كنار هم زندگي مي‌كنند.



 

مهر جادويي سليمان از لحاظ بصري نماد مفهوم
 "همانطور كه در بالاست، بالاخره در زير قرار خواهد گرفت" است
و در عين حال نشان مي‌دهد كه انرژي‌هاي متضاد در نهايت توازن كامل را برقرار مي‌‌سازند.
جهان موردنظر فريتز لانگ اين مفهوم را به طور كامل بازآفريني مي‌كند.


یوه فردرسن، نيمه خدا
اين شهر توسط "یوه فردرسن"(Joh Fredersen) كشف، بازسازي و اداره مي‌شود. به عنوان خالق و تنها حاكم متروپليس، فردرسن در اين فيلم به خالق اهل عرفان تشبيه مي‌گردد، يك نيمه خدا كه خالق و فرمانرواي جهان مادي است.
 

جو فردرسن كه در حال برنامه‌ريزي حركت بعدي خود است،
 قطب‌نما در دست دارد و نقش خود را به عنوان "معمار بزرگ" متروپليس به مخاطب يادآوري مي‌كند.

 

تمثال جهان آفرين  موردنظر "ويليام بليك"(William Blake)
 یا به عبارتی همان خالق و فرمانرواي طبقه  پست و ناقص كه گناه و رنج و عذاب بر آن حاكم است.
در اين فيلم، قطب‌نما از نماد فراماسونري‌ها براي خدا به عنوان "معمار بزرگ عالم كائنات" وام گرفته است.

پسر يوه به نام "فردر"(Freder) كه شبيه پسران همه حكام است و در ناز و نعمت زندگي مي‌كند، به واقعيت محض زندگي كارگران در اعماق زمين پي مي‌برد. فردر كه مي‌خواهد واقعيت زندگي كارگران را بلاواسطه تجربه كند، به اعماق زير زمين رفته و جاي خود را با يك كارگر عوض مي‌كند. بنابراين، فردر به چهره‌اي شبه مسيح تبديل مي‌شود، ناجي كه از عالم بالا فرود مي‌آيد. در اين ماجرا، وي شيفته ماريا، زن جوان مذهبي از طبقه كارگر مي‌گردد.

ماريا

 

ماريا در حال موعظه براي كارگران
ماريا يك زن كاريزماتيك است كه كارگران همكارش او را مي‌ستايند. ماريا با درك رنج، محنت و نوميدي كارگران و اطلاع از اين مسئله كه آنها قصد شورش دارند، آرامش و صبوري را به آنها توصيه كرده و ظهور يك "ميانجي" را پيشگويي مي‌كند، كه "به تعبيري قلب یا همان رابط بين سر(متفكران) و دست(كارگران) تبديل مي‌شود."
در صحنه‌اي از فيلم، ماريا داستان برج بابل را بازگو مي‌كند كه بر روي آن نوشته شده است:
"جهان و خالق آن بزرگ است! و انسان بزرگ است!"
اين جمله تاثير عميقي در مكاتب سري دارد زيرا مي‌آموزد انسان‌ها ظرفيت تبديل شدن به خدايان از طريق روشنگري را دارد. در تمام اعصار، براي انتقال اصول رازها و تجليل از عظمت و بزرگي عقل انسان از بناهاي يادبود و سبك‌هاي معماري بهره گرفته شده است. تا حدودي به همين دلايل، ارتباطات بسياري بين فراماسونري و برج بابل وجود دارد.

"تا آنجا كه به فراماسونري ارتباط پيدا مي‌كند، بابل نماد فرقه ماسونی و واضحان نخستين بود كه از اين حقايق بهره كامل بردند. آنها دوراني را به خاطر آوردند كه مردم- هم زبان و هم كلام- از شرق به غرب مهاجرت كردند، شبيه كساني هستند كه خود را به عنوان رهبران فراماسونري به محك آزمون گذارده و ثابت كردند. زمانيكه به مكان ابدي در سرزمين شنعار رسيدند، گفته مي‌شود در آنجا به عنوان سلسله خاندان نوح سكني گزيدند كه اولين نام خاص فراماسونرهاست. در اينجا بود كه آنها برج بلند سرگرداني خود را ساختند."
(آرتور ادوارد وايت، دائره‌المعارف جديد فراماسونري و رازهاي هم‌خانواده: رسوم، ادبيات و تاريخ آنها، جلد اول)

با وجود اين، ماريا معتقد است: "نجواهاي حمد و سپاس يك انسان به لعن و نفرين فرد ديگري تبديل شد." به عبارت ديگر، بناي يادبودي كه عظمت روح انسان را پاس مي‌دارد، با خون و عرق كارگراني ساخته شد كه هيچ چيز درباره روياي بزرگ متفكران نمي‌دانستند. و در فيلم متروپليس، اين مسئله به كرات اتفاق مي‌افتد. نام محل اسكان فردرسن همان يوه نيمه خدا چيست؟ البته، درست حدس زديد.... برج جديد بابل.

 

نام محل اسكان يوه فردرسن برج جديد بابل بود.

روتوانگ
 


دست راست روتوانگ مصنوعي است كه آن را در جريان يكي از آزمايشات از دست داده است.
آيا اين نشانه‌اي است مبني بر اينكه مخترع "مسير دست چپ" را در پيش مي‌گيرد؟

یوه فردرسن به محض آنكه در مي‌يابد كارگران در حال توطئه و طرح‌ريزي براي يك شورش دسته‌جمعي هستند، به توصيه روتوانگ، مخترع و دانشمندي ديوانه، گوش مي‌دهد. هرچند او از فناوري مدرن بهره مي‌برد، اما در اين فيلم نشانه‌هاي بسياري وجود دارند كه نشان مي‌دهند وي براي اختراعات خود از علوم خفيه دوران باستان بهره مي‌گيرد.

 به روتوانگ مي‌گويند "بايد در خانه كوچكي زندگي كند كه سالهاست متروكه افتاده است." اين مسئله از لحاظ نمادين به معناي آنست كه مخفیگاه دانشمند از سنت‌هاي اسرارآميز عصر باستان سرچشمه گرفته است؛ زيرزمين خانه يك درب مخفي دارد كه به يك سرداب 2000 ساله منتهي مي‌شود، كه در واقع بيشتر به منابع قديمي و مرموز روتوانگ اشاره دارد. علاوه بر اين، درب جلوي خانه نيز منقوش به يك ستاره پنج بر است كه بر هندسه فيثاغورس، نهان‌گرايي و فراماسونري دلالت دارد.

 

يك ستاره پنج بر روي درب منزل روتوانگ.
شاگردان فيثاغورس يك ستاره پنج بر را به عنوان علامت مخفي براي شناسايي يكديگر بر روي درب منزل  حك مي‌كردند .
اين نشانه و مفهوم آن عليرغم اينكه در ديد عموم است اما همچنان مي‌تواند ناشناخته بماند
زيرا فقط كسانيكه به اسرار هندسه فيثاغورسي آگاه بودند، مي توانستند آن را به درستي ترسيم كنند
 و اهميت فراوان آن را به عنوان نماد و مدخل ورودي براي كشف اين اسرار مي‌دانستند.

اگر بخواهيم اين حقايق را در زندگي واقعي جستجو كنيم، روتوانگ براي جو فردرسن به مثابه "جان دي"(John Dee) براي ملكه اليزابت اول است: يك مشاور قابل اعتماد كه در دنياي علم، سحر و جادوگري، ستاره‌شناسي و فلسفه كيمياگري غرق شده بود. اگر فردرسن نماينده فرمانروايان جهان ماست، روتوانگ همزاد پنهان تصميم‌گيرنده است، شخصيت مرموزي كه از ديد عموم پنهان است اما ردپاي آن همواره در طول تاريخ وجود دارد.

مخترع با افتخار جديدترين اختراع خود يعني آدم ماشيني را به فردرسن هديه مي‌دهد كه به عقيده او "انسان آينده" است. اين آدم ماشيني توانايي تغيير چهره به هر انساني را دارد. روتوانگ مي‌گويد: "هيچ فردي نمي‌تواند با انسان ماشيني از مرگ و فنا شدن حرف بزند!" اين روياي فراانساني به اوايل دهه 1920 باز مي‌گردد.

سپس، فردرسن از روتوانگ مي‌‌خواهد كه چهره اين آدم ماشيني را به ماريا تغيير دهد تا بتواند از اعتبار و كاريزماي او براي گسترش فساد در بين كارگران استفاده كند.

 

ماريا دراز كشيده است حال آنكه روتوانگ چهره  آدم ماشيني را شبيه او مي‌گرداند.
به ستاره پنج بر وارونه بر بالاي سر آدم ماشيني توجه كنيد.
اگر ستاره پنج بر عمودی نماد شفابخشي و كمال مطلوب و پنج عنصر است،
 ستاره پنج بر وارونه به معناي تحريف اين اصول و جادوي سياه است.
 
آدم ماشيني كامل شده و روتوانگ به او مي‌گويد:
"از تو مي‌خواهم با ساكنان زيرزمين ملاقات كني تا تصوير مثبت اين زن(اشاره به ماريا) را در ذهن آنها خراب كني!"
مارياي ماشيني چنين پاسخ مي‌دهد:

 

آدم ماشيني با تبسمي شيطاني چشمك می زند.
سپس آدم ماشيني به "يوشي وارا"(Yoshiwara) یا همان كلوب آقايان فرستاده مي‌شود كه در آنجا رقص‌هاي شهوت‌انگيز براي كارگران اجرا مي‌كند. در يكي از اين برنامه‌ها، وي در نقش فاحشه معروف شهر باستاني بابل ظاهر مي‌شود.

 

ايفاي نقش فاحشه معروف شهر بابل در كتاب مكاشفه "و اين زن با رنگ ارغواني و قرمز خود را آرايش مي‌كند
 و جام طلايي رنگ در دست مي‌گيرد." وي در واقع هفت گناه كبيره را به رخ می‌کشد.
مارياي ماشيني رقص مسحورکننده‌اي را در جلوي چشمان توده مردم حريص اجرا مي‌كند كه اين امر باعث مي‌شود مردان با يكديگر زدوخورد كرده، حسادت ورزند و در واقع گناهان كبيره را مرتكب شوند. زمانيكه ماريا در كنار كارگران است، به عنوان يك "ستون پنجم" رفتار مي‌كند، مردان كارگر را به شورش و آشوب تحريك نموده و به يوه فردرسن بهانه توسل به زور عليه آنها را مي‌دهد. وي اساساً عليه منافع عاليه توده مردم و در راستاي تحقق منافع نخبگان حاكم عمل مي‌كند.

كارگران با كمك سرگروه‌ها (زيرا آنها واقعاً خودشان نمي‌توانند فكر كنند) بالاخره مي‌فهمند كه توسط يك آدم ماشيني فريب خوردند. كارگران پس از آنكه دريافتند وي يك جادوگر است؛ ماريای ماشيني را پيدا كرده و او را زنده زنده مي‌سوزانند.

پس از آن مجموعه‌اي از حوادث رخ مي‌دهد و فيلم با اين جمله پايان مي‌پذيرد:


 

"جنبه اخلاقي اين فيلم" اساساً پيامي براي نخبگان است؛
اشاره به اين نكته كه توده مردم  تحت كنترل باقي مي‌مانند
 و براي آنكه  افراد تحت ظلم را  راضي نگاه داريد، پس بايد قلب آنها را به تسخير در آوريد.
 اين همان هدفي است كه رسانه‌ها آن را تحقق مي‌بخشند.
كه در واقع پايان يك موزيك ويدئو را به مخاطب يادآوري مي‌كند:

 

جلوه‌هاي بصري موزيك ويدئو مدونا با عنوان Express Yourself
تا حدود زيادي از فيلم متروپليس به عاريت گرفته شده است.

جنبه اخلاقي داستان
جنبه اخلاقي داستان متروپليس اين نيست كه "اجازه دهيم همه بي‌عدالتي‌ها از بين برود و جهاني برپا گردد كه همه افراد در آن يكسان باشند" و مطمئناً اين نيست كه "اجازه دهيم فضاي جامعه دموكراتيك باشد و به كسي راي دهيم كه ما او را به عنوان حاكم مي‌پذيريم."
جنبه اخلاقي آن بيشتر حول اين مسئله مي‌چرخد كه "اجازه دهيم كارگران به سر كار خود در اعماق زمين بازگردند جائيكه به آن تعلق دارند اما در اين زنجيره بايد يك ميانجي نيز قرار دهيم كه در واقع رابط بين كارگران و متفكران خواهد بود." از اينرو، با بررسي همه جوانب در مي‌يابيم كه اين فيلم ذاتاً "نخبه‌گراست" بطوريكه بر حضور يك گروه از نخبگان تاكيد مي‌نمايد كه بخش اعظم منابع را در اختيار داشته و بر طبقه كارگر حكومت مي‌كنند.

در انتها، كارگران– و فردر- فريب مي‌خورند و تصور مي‌كنند كه شرايط آنها تغيير خواهد كرد. اما در حقيقت وضع موجود هيچ تغييري نكرد و حتي يوه پسر ساده‌دل و زودباور خود را وادار كرد تا تصويري دوستانه از حاكم نخبه ارائه نمايد اما از سوي ديگر هر آنچه كه در زيرزمين اتفاق مي‌افتاد را فوراً به او گزارش مي‌داد كه اين مسئله نيز به نظارت و كنترل بيشتر كارگران انجاميد.

فردر طبقه كارگر امروز چه كسي است ؟ رسانه‌ها. رسانه‌ها همان ميانجي و رابط فيلم متروپليس هستند. اين نقش و عملكرد آنهاست.

 

فردرسن، رابط بين "دست{نماد كارگران} و "سر"{نماد متفكران} است.
 اين نقش امروزه توسط رسانه‌ها ايفا مي‌گردد.

رسانه‌هاي جمعي افكار و احساسات عمومي را هر روز تغيير داده و توده مردم را فريب مي‌دهند تا ظلم و ستم دستگاه حاكم را با جان و دل بپذيرند. فرهنگ عمومي حوزه سرگرمي و مورد توجه رسانه‌هاي جمعي است و موسيقي پاپ روش مفرحي براي انتقال پيام نخبگان به جوانان است. اقتباس از فيلم متروپليس در موسيقي پاپ به منزله همان چشمك زدن مارياي ماشيني به كساني است كه از اسرار و پشت پرده وقايع اطلاع دارند يعني اعضاي تازه وارد، گوئيكه كه به آنها مي‌فهماند "اين ستاره موسيقي پاپ براي ما كار مي‌كند." پس، مي‌توانيد فردي جاهل، فاسد و مادي‌گرا باشید شبيه آنچه در اين فيلم‌ها ديده مي‌شود.... اين همان چيزي است كه آنها از شما مي‌خواهند.

شباهت‌هاي بين فيلم متروپليس و فرهنگ موسيقي پاپ امروز

اما چرا متروپليس؟ چرا اين فيلم به الگويي براي "ستارگان درخشان موسيقي پاپ" تبديل شده است؟ اين فيلم بر درون‌مايه‌هاي "دستوركار جوامع مخفی" امروز تاكيد دارد: فراانسان‌گرايي، كنترل ذهن، نهان‌گرايي، انحطاط اخلاقي، كشور پليسي، دولت ناظر. متروپليس در واقع طرح كلي براي كنترل جمعيت است.

ستارگان موسيقي پاپ دوران معاصر همانند مارياي فيلم متروپليس مورد توجه طبقه كارگر قرار مي‌گيرند اما در اصل براي تبديل شدن به سخنگوي مخفي دستگاه حاكم برنامه‌ريزي و بازآفرینی مي‌شوند. توجه داشته باشيد كه چه تعداد از ستارگان موسيقي پاپ شخصیت پنهان سرکش و ديوانه با اسم و شخصيت متفاوتي دارند. بخشي از نقش‌آفريني ستارگان موسيقي پاپ در راستاي پيشبرد دستوركار نخبگان از طريق موسيقي و فيلم است كه البته براي تحقق اين هدف برنامه خود را شهوت‌انگيز و جذاب مي‌سازند.

نتيجه‌گيري
متروپليس قطعاً فيلمي است كه "توسط نخبگان و براي نخبگان ساخته شده است". اين فيلم به دغدغه‌هاي افرادي اشاره دارد كه جهان را مديريت مي‌كنند و راه‌حلي ارائه مي‌دهد تا وضع موجود چگونه تغيير نكند. نمادگرايي فراماسونري نيز بر اين فيلم سایه افکنده و نمادهاي بسياري را در اين فيلم مي‌بينيد كه به اسرار و رموز دوران باستان اشاره دارد و بايد توسط اعضاي واقعي رمزگشايي شوند. به عبارت ديگر، اين فيلم عمدتاً‌ بر طبقه حاكم تمركز دارد.

پس چرا خوانندگان آن را بسيار دوست دارند؟ البته به احتمال زياد آنها اين فيلم را به اندازه افراد پشت صحنه، كارگردان‌ها، فيلم‌بردارها وكساني كه در تجارت موسيقي قدرت دارند، دوست ندارند. آنها تصميم مي‌گيرند كه ستارگان موسيقي چه انجام دهند و نماینده چه چیزی باشند. فرهنگ عمومي امروز نخبه‌گرا بوده، سرشار از نمادگرايي روشن‌ضميران است و انحطاط اخلاقي و تحقیر ارزشهاي سنتي را ترويج مي‌دهد. ستارگان موسيقي پاپ با ماريا، همان آدم ماشيني برنامه‌ريزي شده، ارتباط برقرار نموده و همان اهداف را تحقق مي‌بخشند. چرا آنها شبيه ماريا لباس مي‌پوشند؟ اگر هنرمندان تجسم واقعي آزادي و خلاقيت هستند، پس چرا خوانندگان نقش يك آدم ماشيني كنترل شده را بازي مي‌كنند؟ زيرا آنها واقعاً اينگونه هستند.

متروپليس حقيقتاً  فيلم بي‌نظيري است. آنقدر عالي و فوق‌العاده‌ كه پس از گذشت 80 سال از پخش آن هنوز هم متناسب با زمان بوده و با موضوعات روز دنيا همخواني دارد. اما اگر نخبگان حاكم آن را در دستور كار خود قرار دهند، فيلم متروپليس در سال‌هاي آينده با موضوعات روز جامعه ارتباط بيشتري پيدا خواهد كرد.

پشت پرده ترویج شلوارهای فاق کوتاه!!+کاریکاتور




ترویج شلوارهای فاق کوتاه در کشور چیزی جز ترویج بی غیرتی و بی حیائی و همجنس گرائی نیست!

لطفا با ذکر منبع منتشر کنید (برگرفته شده از 313fadaii.blog.ir)

کلکسیونی از غذاهای فاسد در بخش فارسی زبان صدای آمریکا (VOA) + تصاویر



«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ»(عبس/24) انسان باید به غذایش  نگاه  کند!

حیوانات به صورت غریزی از بسیاری از غذاهای مسموم خودداری میکنند اما انسان باید خود دقت کند که چه تغذیه ای را انتخاب کرده است!

انسان باید حساس باشد که غذایی که قصد خوردنش را دارد مسموم نباشد.

دوستان من ، هیچ دقت کرده ایم که مهمتر از بدن و جسم هم وجود دارد که باید در خورد و خوراکش دقت زیادی کرد؟!

همانطوری که جسم انسان نیاز به غذا دارد، روح آدمی هم نیاز به غذا دارد.
غذای جسم فقط از طریق خوردنیها به او می رسد!

اما غذای روح هم از طریق دهان و هم از طریق گوش و چشم ؛ آنهم به وسیله شنیدنی ها و دیدنیها به او می رسد!

شما را به خدا ما ایرانیان به عنوان یک انسان ، به عنوان یک یکی از اشرف مخلوقات! به عنوان یک مسلمان مسئول چقدر به غذای روح خود و خانواده خود حساسیم!؟؟؟؟؟؟!!

در ذیل فقط به بررسی واطلاع رسانی در مورد یکی از هزاران شبکه ماهواره ای که در سایه غفلت مسئولین فرهنگی و مذهبی به تغذیه فکری و روحی جوانان و خانواده های این مرز و بوم مشغول است می پردازیم:

باشد که انشاءالله این تلاش اندک ما که در مقابل تلاش شبانه روزی دشمنان مانند قطره ای در برابر اقیانوسها هم نیست مانند سنگ داوود نبی پیشانی که نماد استکبار و کفر را شکافت، مؤثر واقع شود!


مسلم آن است که دولت آمریکا از هدایت و به راه انداختن  ابزار جنگی غول پیکر به نام صدای آمریکا ، در برابر ایران اسلامی،  دلش به حال ملت و دولت ایران نسوخته بلکه مجموعه ای از اهداف و راهبردها را مدنظر قرار داده است، که آن جمله می توان به اختصار به موارد زیر اشاره نمود:


راهبردهای بخش فارسی صدای آمریکا (VOA):


    
1- آمریکاییزه کردن فرهنگ ایران:
آمریکا مدت زمانی است که در قالب پروژه دهکده جهانی به دنبال آن است که با صدور فرهنگ خود به جهان، خود را از قالب یک الگوی خارجی به یک قبله و مادر فرهنگی تبدیل نماید؛ از این روبر هر ابزاری متوسل گردیده و بخش فارسی صدای آمریکا سعی می کند در این راستا مبتنی بر قالب موارد زیر اقدام نماید:

  اسلام ستیزی

اصل آن است که برای حذف و نابودی یک نظان ایدئولوژیک می بایست ریشه های عقیدتی آن را خشک و قطع نمود.
بر این اساس جهت براندازی نظام اسلامی ایران نیز بایستی که موجی از اسلام ستیزی را به جریان درآورد که در این راستا شاهدیم که صدای آمریکا با گزینش تحلیل گرانی سکولار و عموما بی اعتقاد به اسلام سعی در پیوند هر چند بی  منطق ریشه مشکلات فعلی جامعه ایران به مسائل و ارمان های اسلامی داشته تا به این سبب موجی از اسلام ستیزی را در ایران خلق و مدیریت نماید.

فمینیسم

یکی از مهتمرین تفکرات مورد تبلیغ صدای آمریکا، تفکرات خانمان برانداز فمینیستی است؛ هم اکنون بخش فارسی صدای آمریکا با به راه انداختن برنامه های همچون زن روز و ... تحلیل گران فمینیست تندروی خارج نشین را به روی آنتن می آورد و سعی می کند که با به تصویر درآوردن چهره ای ظالم و محدود کننده از مرد، به تفکرات فمینیستی در داخل ایران دامن زند.
     

 

اخلاق ستیزی:

یکی دیگر از محوریات ضد فرهنگی مدنظر بخش فارسی صدای آمریکا، اخلاق ستیزی است که در قالب موارد زیر آن را به پیش می برد:
 
همجنس گرایی
بخش فارسی صدای آمریکا در قالب برنامه های مختلف به مسئله همجنس گرایی در داخل ایران می پردازد و به عبارتی این قشر را افرادی مظلوم معرفی می کند؛ همچنین در نوع پوشش اخبار  همجنس گرایی سعی در شکاندن قبح این عمل شنیع در جامعه جوان ایران را دارد.
     


هم خانگی
تا کنون در بخش بزرگی از برنامه های صدای آمریکا که به زندگی غربی پرداخته می شود و یا در چهارچوب برنامه زن روز و یا برنامه شباهنگ که به ارائه توضیحاتی در مورد سینما گران پرداخته می شود، شبکه صدای آمریکا مسئله ی شوم هم خانگی را کاملا عادی و معمول و حتی نوعی محکم کاری توصیف نموده و به ترویج ان می پردازد.
 


رابطه نامشروع
از دیگر مسائلی که شبکه صدای آمریکا مشغول آن است، توجیه رابطه جنسی نامشروع در چهارچوب دغدغه های زنان و یا مسائل بهداشتی است.



فرزند نامشروع
شبکه صدای آمریکا با این توجیه که فرزندان نامشروع خود مرتکب عملی در پیدایش خود نشده اند به طوری سفسطه وار به توجیه و حتی تطهیر مسئله فرزندان نامشروع می پردازد.

تغییر نظام فرهنگی

بخش فارسی صدای آمریکا همانطور که در بخش ها فوق ذکر شد سعی می کند با آوردن تعاریف جدید فرهنگی و ارزش نشان دادن ضد ارزش ها، نظام فرهنگی جامعه ایران مطابق نظام فرهنگی غرب پیش ببرد.
 

 

تغییر جایگاه خانواده

از دیگر راهبردهای شبکه خبری صدای آمریکا این است که توجیه هم خانگی،بحث مهاجر و زندگی مجردی دختران، فمینیسم، رابطه نامشروع و ... به طور کلی جایگاه نظام خانواده را در ایران سست و واژگون نماید و حتی سعی در معرفی رفتارهای زوج-زوج (لواط) زوجه-زوجه (مساحقه) و هم خانگی به عنوان خانواده های نوظهور نماید.


 القای رسوم غربی

در اغلب برنامه های غیر خبری و حتی خبری شبکه صدای آمریکا شاهد هستیم که به طور عجیبی به بزرگنمایی مراسم کریسمس، ولنتاین، هالوین و... در کشورهای غربی و حتی استقبال از آنان در ایران پرداخته می شود که این مسئله حاکی از تلاش این شبکه برای القای رسوم فرهنگی غرب به جامعه ایران است.
 

 

 شبیخون فرهنگی

غرب در کنار ناتوی نظامی،ناتویی فرهنگی را نیز تشکیل داده است که مهمترین ارکان آن همین شبکه های خبری می باشند که سعی می کنند با القای رسوم و توجیه ضد ارزش ها شبیخون فرهنگی خود در ایران را به پیش ببرند.
 

 

 دو قطبی کردن جامعه فرهنگی

نوع پوشش صدای آمریکا از مسائل سینمایی و فرهنگی ایران نشان دهنده این است که شبکه می کوشد با تغییر جایگاه ارزش با ضد ارزش جامعه ایران را به پرتگاه سنتی در مقابل مدرن سوق دهد تا شکاف اجتماعی داخل ایران را بسط و تعمیق بخشد.
 


2- ایجاد اختلافات قومی
رسانه صدای آمریکا در مصاحبه گرفتن و به روی آنتن فرستادن چهره های قومیت گرا در صدر جدول شبکه های فارسی زبان قرار دارد؛ این شبکه می کوشد در چهارچوب احقاق حقوق اقوام، زبان مادری، مسائل حواشی ورزشی (مانند تیم تراکتور سازی)، تلطیف جریان های مسلحانه (همچون مصاحبه گرفتن از تروریستی مانند ریگی با عنوان رهبر جنبش مقاومت ایرانیان) به ایجاد اختلافات قومی در داخل ایران بپردازد.
 


3- کنترل جریان اخبار در ایران
از دیگر اهداف شبکه صدای آمریکا،کنترل جریان اخبار در داخل ایران است. این بدان معنی است که این شبکه می کوشد تا در مواقعی که یک خبر حاشیه ای ظرفیت چالش سازی برای نظام را دارد، به طور گسترده به پوشش و  حتی آوردن ناظران برای تفسیر آن بپردازد.
 


از سوی دیگر شاهدیم که شبکه صدای آمریکا اخباری که مثبت جایگاه نظام است را در آن تشکیک ورزیده (همچون ادعای دستگیری ریگی با کمک آمریکا) و یا سانسور می نماید (همچون خبری دستگیری جاسوس سیا) تا مانع از تقویت چهره نظام در بین اذهان عمومی شود.
 


4- تحت الشعاع قراردادن جریان های داخلی
شبکه صدای آمریکا در مواقع مختلف با انتخاب گزینش شده اصلاح طلبان خارج از کشور این جریان را به سمت و سوی خاص هدایت کند همچون انتخابات 1392 که این شبکه با پوشش صحبت های افرادی همچون "مجتبی واحدی" سعی در هدایت اصلاح طلبان به گرفتن موضع تحریم داشت


5- پیش برد دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران
شبکه صدای آمریکا در قالب برنامه "دیدگاه واشنگتن" و یا آوردن چهرهای همچون "الن ایر" نوع ارتباط مستقیم خود را با مردم ایران تعمیق بخشد و به عبارتی دیپلماسی عمومی خود را در داخل جامعه ایران بپردازد


6- اظهار جریان ها و چهره سیاسی جدید
صدای آمریکا با فرصت قائل شدن و پوشش چهرهای فراموش شده همچون خاندان پهلوی و یا گمنام سعی می کند که جریان ها و اشخاص نوظهوری را وارد معادلات سیاسی ایران کند.
 


7- هدایت جریانات سیاسی به براندازی
نوع پوشش صدای آمریکا از مسائل داخلی ایران که همواره تصویری سیاه و تار است، موجب فضا دادن به افرادی ویژه حاکی از این است که شبکه تلاش می کند که در بین اصلاح طلبان تفکر اصلاح طلبی را تضعیف و آنان را به سمت گرفتن گارد براندازانه هدایت نماید


8- سیاه نمایی داخلی
صدای آمریکا همواره در برنامه های خبری خود فضای ایران را غیر قابل بهبود به تصویر می کشد؛ فی المثل در باب پیشبرد دیپلماسی با بزرگنمایی برخی اقدامات در استقبال از دکتر روحانی و یا سخنان مقام معظم رهبری در باب مسائل سفر نیویورک و صحبت های افرادی همچون شریعتمداری، سعی می نماید این طور تصویری از آینده به مردم ایران ارائه دهد که هیچ امکانی برای بهبود وضعیت کشور وجود ندارد.
 


در نهایت باید متذکر شد که با توجه به وابستگی سازمانی صدای آمریکا و به روی کارآمدن چهره های همچون عسگرد که سابقه فعالیت و اشتغال در دولت و نهادهای سیاسی امنیتی ایالات متحده را دارند، هر گونه تغییرات راهبردی این شبکه مسئله مستقل و اتفاقی و دفعی نمی باشد، بلکه حکایت از تغییر تاکتیک های جدید دولت آمریکا در قبال ایران دارد.
 

 

 

منبع گزارشات:  مشرق نیوز 


لطفا با ذکر منبع منتشر کنید (برگرفته شده از 313fadaii.blog.ir)

بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ


توصیه می کنم به هیچ وجه افراد زیر 18 سال و افرادی که ناراحتی قلبی دارند، به هیچ وجه این عکس رو نبینند!


فاطمه مغلاج، به گناه بچه شیعه بودن، پس از مشاهده سر بریدن پدر و مادرش، توسط تروریست های سوری سر بریده شد ...


این عکس فقط گوشه کوچکی از جنایت تکفیری ها و وهابی ها در سوریه است و معلوم نیست چه تعداد بچه دیگه به این سرنوشت دچار شدن؟


کسانی که به پیروی از یزید افتخار می کنند، ببینید رهبرانشان چه کردند در کربلا و شام با فرزندان علی (ع) و زهرا (س) ... السلام علیک یا رقیه (س)



Fatemeh was killed...

Why?

What was her sin?

Because she was shia, terroristic groups in Syria killed her and her family.






اللهم عجل لولیک الفرج

سبک تفریحات از عیاشی تا صفا سیتی


وجود دیسکوهای ارزان قیمت در نقاط مختلف شهر سبب شده بود که جوانان بسیاری در سطوح مالی مختلف وقت زیادی از روز و شب خود را در آن سپری کنند. راه اندازی این مراکز به طور رسمی به عنوان مراکز تفریحی گاها با بودجه فرهنگی و سرمایه دربار پهلوی دقیقا محرک بیشتر فساد در جامعه جوان کشور بود.

znp5jsznl9mxv11gi518

ایران دوره‏ های فرهنگی مختلفی را پشت سر گذاشته که حال و هوای آن تا حدی تابع تغییرات و تحولات جهانی بوده، ولی سرعت نفوذ آن در جامعه و بین مردم همواره وابسته به متغیرهای داخلی مختلفی نیز بوده است.

menu555

در دورانی که پهلوی پدر و پسر بر ایران حکومت کردند، سیر تحولات فرهنگی آغاز شد که گرایش آن به سمت غرب آن هم نه از حیث علم و دانش و بها دادن به آن، بلکه از جهت ستایش الگوهای فرهنگی مغرب زمین بود. بخش عمده‏ای از این الگو برداری‏ها که تا حد زیادی توانست در ایران ریشه بدواند و تحت الگوی پیشرفت و توسعه ایران به آن پر وبال داده شد، در زمینه عیاشی و خوشگذرانی بود به شکلی که حتی سیاست های اداره کشور نیز برهمین اصل استوار بود.

به خاطر همین موضوعات، فرهنگ ایرانی کاملا در التقاط با فرهنگ غربی معجونی ایجاد کرده بود که برای مردم مسلمان قابل هضم نبود، که شکل جدیدی از سرگردانی را در حوزه های مختلف در پی داشت، از جمله در محدوده سبک زندگی جوانان این سرگردانی بیشتر خودنمایی می‏کرد. نوع تفریحات، سرگرمی ها و مراکز تفریحی که به صورت رسمی و نظام مند با صرف بودجه های کلان و با توجیهات مختلف دایر شده بودند، عموما در راستای ترویج فساد، فحشا و انحطاط اخلاقی جامعه حرکت می کردند.

آمار و ارقامی که هم اکنون درباره تعداد مراکز فساد و فحشا و قمارخانه ها و کاباره ها و دیسکوهای آن زمان وجود دارد در مقایسه با سایر نهادهای فرهنگی مثل کتابخانه ها و مراکز تفریحی سالم مثل ورزشگاه ها و… آماری شگفت انگیز است. موضوعی که درباره تعداد معتادان به مواد مخدر در برابر آمار کل جمعیت کشور در آن دوران نیز صدق می کند.

 20131109173425-c4465430

1-28-2014 9-26-08 AM 1-28-2014 9-19-11 AM

موضوع مهم این است که خود حکومت با تخصیص بودجه به شکل مستقیم و غیر مستقیم به این ناهنجاری‏ها دامن می‏زد‏، به شکلی که مراکز و محله های بد نام و فاحشه خانه ها تبدیل به یک معضل اجتماعی شده بود و به حدی قارچ گونه در سطح شهر پراکنده شده بود و کم کم این مراکز به عنوان پایگاه های جنایت، فساد، قتل و اعتیاد درآمده بودند.

کاخ جوانان

از دوره شروع نخست وزیری علی امینی در سال ۱۳۴۰ گرایش به سمت تشکیل مراکز رسمی تر برای جوانان توسط فرح آغاز شد. این الگو که دقیقا الگو برداری از خانه های جوانان در آمریکا و اروپا به ویژه در اسراییل بود، به جهت جذب جوانان تاسیس شد؛ و پس از آن انواع و اقسام نهادهای این چنینی در صف راه اندازی قرار گرفتند که عموما سرچشمه شکل گیری انحطاط های اخلاقی و ایجاد سرگرمی های کاذب برای جوانان بودند. یکی از این مراکز که تحت عنوان کاخ جوانان در شمال، جنوب و غرب تهران و پس از مدتی در تبریز، رشت، کرمان، اصفهان، شهر ری، سنندج تاسیس شد. کاخ های جوانان اغلب مجهز به یک کتابخانه مختصر با سیر موضوعی کتاب های خاص، تریا، کافه، در برخی سینما، موسیقی، بیلیارد و استخر متخلط ویژه جوانان بود.

چیزی شبیه به فرهنگسراهای امروزی البته با رویکرد به خصوص برای سرگرم نگه داشتن و دور کردن جوانان از سیاست، هرچند که این مراکز خیلی مورد توجه جوانان دانشجو واقع نشد ولی عملا تبدیل به نهادهای ضد فرهنگ اسلامی و ایرانی شدند.

روزنامه اطلاعات در آن زمان، هدف این مرکز تازه تاسیس را ” ترقی سطح اخلاق جوانان کشور ” و هدایت جوانان به ” اجتماعی که فقط پاکدامنی و انسانیت و شاه دوستی و بشردوستی و میهن پرستی در آنجا اساس زندگی است” اعلام کرد.

 1-28-2014 9-47-47 AM

 KakheJavan1

کاباره ، دیسکو ، کازینو

کاباره که ریشه ای از زبان لاتین دارد محلی عمومی است که در آن نوشیدنی های الکلی و غیر آن و گاه غذای سبک عرضه می شود. مکانی سرپوشیده که در آن بر روی سکویی در وسط، موسیقی، رقص و به ندرت آواز و نمایش اجرا می شود و مشتریان در اطراف آن به کار خود مشغول بودند. صنعت کاباره به مفهوم واقعی در زمان پهلوی شروع به کار کرد و سریع تبدیل به بنگاه به ظاهر شادی شد هرچند تاثیر مخرب و عمیقی بر فرهنگ جاری در آن زمان گذاشت ولی عمر طولانی نداشت. در تهران این مکان ها بیشتر در لاله زار بود و بعدها در سطح شهر هم پراکنده شده و در شهرهایی مثل شیراز و شهرهای شمالی هم رونق پیدا کرده بود که در اصطلاح عوام به رقاص خانه شهرت داشت. در این دوران تمامی درباریان متاسفانه پای ثابت کاباره های داخلی و خارجی بودند و بسیاری از اوقات خود را صرف حضور در این اماکن می کردند. مثل مولن روژ، میامی و کازابا هرچند نوع قدیمی آن در زمان ناصر الدین شاه به نام شکوفه تاسیس شده بود و تا زمان انقلاب نیز بسیارفعال بود.

 DDDDDDDDDDC

خیابان-لاله-زار2

این محل ها محل خوشگذرانی ثروتمندانی بود که با ماشین های آخرین سیستم به آنجا آمده تا به همراه تفریح و عیاشی به تصمیمات فردا هم فکر کنند. البته برخی جوانان نیز به هر طریق خود را در این محافل جا می کردند.

                                  سشیش

در پی این خوشی ها، قتل ها و حوادث ناگواری نیز از روی مستی و روابط عاشقانه خواسته و ناخواسته رخ می داد و در اینجا بود که همیشه یک یا دونفر قلچماق برای نظم دهی در این مکان ها حضور داشتند.

کاباره شکوفه نو از مکان هایی بود که عموما تصمیمات مهم سیاسی و اقتصادی مملکت در آنجا اتخاذ می شد و عموما زنان و مردان نیمه برهنه تا ساعت دو نیمه شب به خوانندگی و رقص  در آنجا مشغول بودند و بیشتر موسیقی ایران در این دوران مختص همین موسیقی ها و خوانندگان کاباره ای بود.

   x

وجود دیسکوهای ارزان قیمت در نقاط مختلف شهر سبب شده بود که جوانان بسیاری در سطوح مالی مختلف وقت زیادی از روز و شب خود را در آن سپری کنند. راه اندازی این مراکز به طور رسمی به عنوان مراکز تفریحی گاها با بودجه فرهنگی و سرمایه دربار پهلوی دقیقا محرک بیشتر فساد در جامعه جوان کشور بود.

از سوی دیگر کازینوها و قمارخانه های بزرگ معضلی بودند که در سطح کشور از کنار دریای خزر تا جزیره کیش گسترده شده بود و در اقسام کوچک و بزرگ در شهر ها پراکنده بود و گردش های مالی آن کاملا پیچیده و نامعلوم بود.

                 91381219261482488587

این پدیده نه تنها در سطح عوام جامعه بلکه در ارکان نظام شاهنشاهی و سیاست مداران نفوذ کرده بود به نحوی که بسیاری از این کازینو ها و قمارخانه ها توسط درباریان اداره می شد، که اسناد و خاطرات نقل شده موید آن است. جلساتی که به طور مداوم در بین درباریان و وزرا بر پایه قمار تشکیل می شد به امر عادی تبدیل شده بود.

                   d8ff6__007670864

18456

قماربازی حتی در بین محافظین شاه و دانشجویان دانشکده افسری نیز که مهم‌ترین رکن محافظت از رژیم بودند به نحو فزاینده‌ای رو به گسترش بود. نمونه چنین تفریحاتی، رسوایی بزرگی بود که در سال ۱۳۵۵ برای رژیم به بار آمد، باخت بزرگ “امیر تیمور” سفیر شاهنشاه در انگلیس بود. در روزنامه‌های انگلیس اعلام شد که سفیر ایران یک میلیون پوند باخته است. وی بعدها خودکشی کرد و لاونس رئیس یکی از قمارخانه‌ها ۱۷۰۰۰۰ پوند به عنوان بدهکاری سفیر از سفارت ایران درخواست کرد.

واکنش به رواج قمار

قمار و قمار بازی در ایران عصر پهلوی باعث واکنش های گوناگونی از سوی شخصیت های مختلف به ویژه شخصیتهای روحانی و مذهبی را در پی داشت، به گونه ای که برخی قمار خانه ها تعطیل شدند.

                             1384352096_kayhan

به دنبال این سرپوش رژیم، امام خمینی در اعلامیه ای تحت عنوان  “اعلام خطر ” در خصوص عوام فریبی حکومت در تعطیلی قمارخانه ها و دعوت به آشتی ملی و اسلام خواهی با توجه به تبعید جمعی از علمای اسلام و حبس و شکنجه و قتل عام انقلابیون اعلام می دارد، که بستن قمار خانه ها نیرنگ دیگری است برای اغفال جناح روحانی … عموم ملت می‌گویند ما شاه و سلسه پهلوی را نمی‌خواهیم خواست ملت این است نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه ها؛

                                 671e7a07a7461e4e347fc74434804d33

به هر حال با پیروزی انقلاب تمامی کازینوها تعطیل شد و نمادی از آن در سطح جامعه دیده نمی شد تا اینکه از اواخر دهه ۸۰ شبکه های زیر زمینی، اینترنتی و گاها در گوشه و کنار خیابان و در پیاده روها این پدیده در حال رونق گرفتن است که حکم شرعی حرام و جرم بودن آن از نظر قانون این توجه را می طلبد که نگاه دقیق تری به جریان فرهنگی و فکری موجود در سطح عامه مردم بیاندازیم.

 

جایگاه موسیقی در تفریحات

یکی دیگر از تفریحات و سرگرمی های جوانان در هر دوره ای سبک های موسیقی نو است. موسیقی راک و جاز در اوایل دهه ۵۰ در حال ورود به ایران بود. فرهاد مهرداد هم یکی از موثرترین این چهره های موسیقی راک بود که با پدیده اجتماعی اعتراض گره خورده بود.

                             index

موسیقی پاپ هم مدت ها بود که در کنسرت ها و کلوپ ها شکل گرفته بود. اما پدیده ای جذاب که در عرصه موسیقی ایران در این بازه زمانی رونق گرفت، صدای نوظهور خوانندگان زن بود. گشت و گذاری در گذشته و زندگی آن ها تنها منجر به یک نتیجه می شود و آن هم وجود نابسامانی رفتاری و اخلاقی در گذشته و حال این افراد است. خوانندگان زن پس از دوره پهلوی اول صدایشان از رادیو پخش می شد و مشتری های فراوانی پیدا کرده بود. هر چند فقه در زمینه موسیقی ورود مصداقی نداشت، اما باالاتفاق صدای زن برای خوانندگی طبق اجماع همگان حرام شمرده می شد.

          1-28-2014 12-44-42 PM

 مستندات تاریخی تا حد زیادی موسیقی مطرح در قبل از انقلاب و سرمایه گذاری در زمینه آن را معطوف به موسیقی و خوانندگی کاباره ای می‏داند. موسیقی که عشق های مجازی و جنسی و شهوت محور اصلی شعرها و آهنگ های آن بود. این رویه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت و از آن پس موسیقی رنگ و بوی انقلابی و آرامان گرایانه پیدا کرد، و بسیاری از خوانندگان زن و برخی دیگر به خارج از کشور عزیمت کردند.

                                 299F

ورود موسیقی به جنگ و انقلاب کاربرد ایدئولوژیک به آن داد و همگان از شجریان و لطفی برای عقب نماندن از این قافله وارد گود موسیقی بعد از انقلاب شدند. موسیقی از اواخر دهه ۸۰ و انتهای دهه ۹۰ با دلایل مختلف به سبک و سیاق جهانی  نزدیک شد. به ویژه سبک رپ و متال که پس گرفتن مجوز از دولت های وقت به شدت همگانی شد.

      hesar2

سیر تکاملی موسیقی همواره دارای فراز و نشیب هایی بوده و این دقت ضروری است که با توجه به انقلابی که در عرصه موسیقی و خوانندگی کشور از سال ۵۷ به وجود آمده به بهانه به روز بودن با یک عقب گرد به سمت موسیقی کاباره‏ای قبل از انقلاب برنگردیم. هرچند که صحبت از خوانندگان زن و اظهار نظر وزیر ارشاد دولت در این باره نشان از سرعت گرفتن روند قهقرایی در این موضوع است .

 94080_102

02-01-2014 09-46-40 ق-ظ 02-01-2014 09-37-49 ق-ظ

سینمای ایران

در خاطرات بسیاری از هنرمندان و بازیگران و کارگردانان آمده است که در دوران کودکی و نوجوانی همیشه مخفیانه به سینما می رفتند. این واقعیت نشات گرفته از دیدگاه بد جامعه به این هنر و این صنف بوده چراکه پخش گسترده فیلم هایی با عاشقانه های جنسی، با تصاویر و صحنههای مستهجن و برهنه و بودن بازیگران آن در نیمی از صحنه ها و حتی در پوستر های تبلیغی در سردر سینماها سبب ممانعت خانواده ها، از رفتن به سینما بود.

                          43855_892

 به نقل از مجلات و مستندات بسیاری که از آن دوران وجود دارد، بازتاب برهنه شدن اولین زن ایرانی در سینمای ایران آنقدر گسترده و تاثیر گذار بود که بین برخی از وزرا و وکلای مجلس برای معاشرت و ارتباط با این ستارگان سینمای ایران یک رقابت عجیب شکل گرفته بود.

            ff-1

روزنامه رستاخیز که در آن زمان داعیه دار بررسی و تحلیل سینمای ایران بود تا حد زیادی به بحث ابتذال و رواج آن بها می داد. در یکی مقالات این روزنامه آمده بود:

” یکی از چیزهایی که دست و پای بازیگران ما را می بندد و مانع پیشرفت آن هاست، چیزی است که در اجتماع اسمش را را آبرو گذاشته اند. اگر یک بازیگر در یک صحنه بخواهد به فکر آبرویش باشد بازیگری است بی آبرو… عامل دیگری که دست و پای بازیگر ایرانی را می بندد نجابت است”.

    1343536041870247_large

امام در صحبت های خود با اعلام رویکرد انقلاب درباره سینما اظهار کردند که: ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم. همین تایید ضمنی امام بود که سینمای ایران به عرصه ظهور فیلم های محتوایی کشاند و از دوره فیلم های فارسی دور کرد. این روند امروزه با سبک و سیاقی که در پیش گرفته شده است هرازگاهی با خارج شدن از مسیر اصیل خود دوباره به این دوران بر می گردد، به نحوی که به طور مقطعی صدای بسیاری را درآورده و نگاه ها را به خود معطوف می کند. ساختار شکنی ها چه در زمینه فیلم نامه نویسی و موضوع پردازی و چه در نوع بازیگری و پوشش آن ها و حتی در رفتارهای ساختارشکنانه بازیگران رواج پیدا کرده که جدا از مسایل سلیقه ای هیچ همخوانی با فرهنگ اسلامی و احکام مصرح اسلام ندارد. هرچند که همچنان فیلم های محتوایی خوبی ساخته می شود به نظر این روند حاضر مسیر حرکت درستی در امتداد قوانین و احکام  اسلام نیست.

مشروبات الکلی

                 images              

در باب مصرف مشروبات الکی همیشه جامعه متدین ایرانی به دلیل اعتقادات محکم به احکام و حدود الهی عناد و ستیز مبنایی وجود داشته است. سرو مشروبات الکلی از اوایل دهه ۲۰ و حکومت رضاخان آغاز شد و به شدت گسترش پیدا کرد و در جامعه ایران علنی شد. پهلوی با شتاب دادن به این روند به دنبال نشان دادن چهره ای متجدد و روشنفکر از خود بود. عمده مصرف کنندگان این مشروبات الکلی از قشر بورژوا و اشراف بی قید و یا لائیک بود.

- این گرو ها بیشتر شامل فرنگ رفته ها و لیبرال های چپ و ملی بودند که در حد کلاس و مزه مزه کردن، گهگاهی از آن استفاده می کردند و حریم حدود الهی را زیر پا می گذاشتند.

a-f-m

- گروه دیگر لمپن ها طبقه متوسط و پایین جامعه که شامل جاهلان و الوات و لوطی ها بودند که از مشروبات با دز بالا و قیمت پایین که گاها به عرق سگی معروف بود استفاده می کردند؛ و عموما این شرب خمر را در محرم و رمضان ترک می کردند.

- گروهی دیگر مصرف کننده افرادی بودند که عموما از قشر متوسط بوده و درهنگام حضور در مجالس برای رد نکردن دست صاحب مجلس لبی تر می کردند.

    68893

 این روند در دوره پهلوی دوم به صورت یک تفریح و سرگرمی برای جوانان بدل شد. در این دوره مراکز مشروب فروشی به سه دسته تقسیم میشدند:

دسته اول کلوپ هایی که در بالای شهر تهران بودند و معمولا افراد ثروتمند و زنان و مردان به معاشرت می پرداختند؛ و معمولا مجالس رقص و تانگو و حتی فحشا در آن دایر بود و جوانان بسیاری در آن به وقت گذرانی می پرداختند.

دسته دوم کافه ها و رستوران ها و حتی جگر فروشی هایی بودند که در کنار غذای خود سرو مشروب می کردند.

دسته سوم مراکزی بود در مناطق جنوبی شهر مرکز تجمع اراذل و اوباش و لمپن ها بود.

                 Photo281_1

با اوج گیری نهضت امام حمله به مراکز فروش مشروبات الکلی شدت پیدا کرد و بسیاری از آن ها تعطیل شد و این روند تا پیروزی انقلاب ادامه پیدا کرد تا به طور کل جمع آوری شد.

         محموله-مشروبات-الکلی

znp5jsznl9mxv11gi518

در دوران جنگ و دهه شصت این روند حتی در لایه های زیرین نیز به شدت افول پیدا کرد. در حال حاضر که تهران دهه ۹۰ به شهر صنعتی و سنتی تبدیل شده است و فرهنگ های مختلف در زندگی درهم تنیده شده اند، متاسفانه جا افتادن فرهنگ اباحه گری و جا افتادن ذهنیت «خدا می بخشد»، و «دلت پاک باشد»، و گسترش ارتباطات ناهنجار و بدون قاعده،  فردگرایی و حرکت به سمت سبک زندگی غربی، کاسته شدن نظارتها و حرمت های خانوادگی، فضایی را فراهم کرده که نم نم این نوشیدنی ها در برخی از محافل خصوصی و گاها عمومی به چشم می‏خورد.

                  111614_479

از این جهت ضروری است تا با تبلیغ گسترده جامعه را نسبت به عواقب اخروی و دنیوی آن دوباره هوشیار کرد.

کلام آخر در باب ارائه سبک تفریح اسلامی

به هر حال در کنار سایر تفریحاتی و سرگرمی هایی که در دوران قبل از انقلاب برای جوانان وجود داشت از ورزش و رادیو و تلویزیون گرفته تا مجلات رنگارنگ، همیشه رگه هایی از بی اخلاقی اسلامی و اعمال و رفتار متضاد با احکام شرع به چشم می خورد که در برخی کمتر و در برخی دیگر بیشتر نمود داشت.

                    1-28-2014 1-39-28 PM

قطعا نوع تفریحات و سرگرمی همیشه برحسب تحولات زمانی متغیر است، ولی با در نظر گرفتن این رویکرد در دوران پهلوی و سیری که تفریحات در بعد از انقلاب پیدا کرد یک موضوع به طور حتم باید مورد توجه قرار گیرد، و آن ارائه یک تعریف جامع، درست و دقیق برای تفریح و سرگرمی و شادی است. این برنامه باید با تکیه بر دستورات اسلامی و بر پایه روان شناسی مثبت گرای دینی هم از طرف حوزههای علمیه به عنوان مراکز پژهشی دینی و هم نهاد های فرهنگی و اجرایی باز تعریف و به جامعه معرفی شود.

قطعا ارائه سبک تفریح و شادی اسلامی در قالب سبک زندگی اسلامی ریشه بسیاری از مفاسد و ناهنجاری های اخلاقی را خشک و ما را به جامعه انقلابی و اسلامی نزدیکتر خواهد کرد.

کاری از گروه سبک زندگی باحجاب

تجاوز جنسی به طلاب وهابی/ کشتن شیعیان واجب است‌/ مراکز پوششی عربستان برای تربیت وهابیون کجا هستند؟


چندی پیش، سازمان حقوق بشر با انتشار گزارشی درباره وهابیت اعلام کرده بود وهابیت از نازیسم خطرناک‌تر است.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ نمایان شدن جریانات تروریستی و تکفیری در سطح جهان عرب و اسلام، پس از شکل‌گیری موج بیداری اسلامی در کنار فعالیت‌های تفرقه‌جویانه این گروه‌ها در ضمینه جنایات و کشتارهایی که در حق مردم منطقه انجام می‌دهند، باعث شده است تا نام این گروه‌ها بیش از پیش در رسانه‌ها و هم‌چنین محافل سیاسی مطرح شود.


اما آنچه اهمیت دارد این است که تروریست‌های موجود و کسانی که در سطح کشورهای عربی و اسلامی، دست به اقداماتی جنایت‌کارانه می‌زنند، صرفا مجری و پیاده‌کننده اوامر و طرح‌های مفتی‌هایی هستند که با فتواهای غیر معمول خود، راه را برای این گونه فجایع می‌گشایند.

در همین زمینه؛ چندی پیش حضرت "آیت‌الله سبحانی"، مرجع تقلید شیعی، خبر از برگزاری کنفرانسی در عربستان با محوریت "تکفیر سایر مذاهب اسلامی" داده و گفته بود "طی این کنفرانس، 80 مقاله در موضوع تکفیر نوشته شده است".

ایشان ضمن ابراز نگرانی از روند موجود در مدارس دینی عربستان خاطر نشان کرده بودند "اگر عربستانی‌ها بخواهند ریشه تکفیر را نابود کنند، باید کتاب‌های درسی خود را بسوزانند".

اما این ابراز نگرانی قابل تامل، تقریبا همزمان شد با اظهارات جالب توجه "وائل عبداللطیف"، وزیر سابق عراقی که هشدار داده بود "در حال حاضر 280 مدرسه دینی در عربستان، در راستای تحریک به قتل شیعیان فعالیت می‌کنند".

وائل عبداللطیف، فعال سیاسی و عضو مجلس نواب عراق

موضوع زمانی نگران‌کننده می‌شود که رژیم آل سعود، در قبال فعالیت این حجم از مدارس دینی، هیچ موضعی اتخاذ نمی‌کند.
 
وی همچنین تاکید کرده بود "در این مدارس، به جوانان القا می‌شود که کشتن شیعیان واجب است".
 
گفتنی است؛ این سخنان عبداللطیف، در پی واکنش "نوری المالکی"، نخست وزیر دولت عراق، به اقدامات تروریستی در این کشور بود که گفته بود "این اقدامات تروریستی در عراق، در چارچوب تلاش‌های خطرناک یکی از کشورهای عربی همسایه، برای شعله‌ورتر کردن آتش فتنه مذهبی در منطقه شکل می‌گیرد".

با نگاهی به تحولات منطقه، به سختی می‌توان منظور مالکی از کشور  همسایه را متوجه نشد.

"عربستان سعودی" یکی از کشورهای منطقه و صاحب عظیم‌ترین ذخایر نفتی جهان، همسایه عرب عراق است که با سازمان‌دهی گسترده جریانات تروریستی در دو محور "نظری" و "عملی"، دست به بازی خطرناکی زده است.

ارتباط گروهک‌های تروریستی منطقه از عراق گرفته تا افغانستان، سوریه، مصر و حتی گروهک‌های تروریستی در چچن، با عربستان سعودی بر کسی پوشیده نیست، اما با نگاهی به تاریخ می‌توان دید که پیوند وهابیت با حکومت عربستان و خاندان آل سعود از ریشه‌های عمیق‌تری برخوردار است.

در سال 1744 پیمانی تاریخی میان "عبدالعزیز آل‌سعود"، که به تازگی قدرت خود را بر بخش مرکزی عربستان و "نجد" توسعه داده بود، و "محمد بن عبدالوهاب" برقرار شد، پیمانی که آینده سرزمین وحی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و تا به امروز منافع بسیاری را برای فرزندان هر دو طرف این معامله در بر داشته است.

عبدالعزیز آل‌سعود، موسسه رژیم سعودی

محمد بن‌عبدالوهاب، موسس وهابیت

به این ترتیب، فرزندان وهاب در ازای اعطای مشروعیت دروغین به حکومت آل سعود، قدرت پنهانی را در دستگاه‌های قضایی، آموزشی و مذهبی دولت از طریق کسب مناصب کلیدی، همچون وزارت دادگستری و مفتی اعظمی تجربه کرده‌اند.

پس از آن و در سال 1801، وهابیان جنایت‌کار، طی اقدامی در حمله به عراق، به شهر مقدس "کربلا" یورش برده و در این بین، طی جنایتی که از خاطره تاریخ محو نخواهد شد، 400 تن از شیعیان را قتل عام کردند.

به عقیده کارشناسان، این یورش وهابی-سعودی به کربلا، یکی از اولین نشانه‌های اتحاد سیاسی-مذهبی این دو طایفه بود.

همچنین پس از سیطره کامل آل‌سعود بر "مکه" و "مدینه" در سال 1925، این جنایت‌کاران به "قبرستان بقیع" یورش برده و دست به هتک حرمت‌های متعددی زدند.
به این ترتیب، از سال 1933 وهابیون توسط آل سعود، از امکانات و همچنین مصونیت گسترده و بی نظیری در دستگاه حاکمیت عربستان بر خوردار شدند.

به عقیده نویسنده Middle East Monitor، زمینه حضور و تحرکات این جریان ضد انسانی در خارج از مرزهای عربستان، زمانی آغاز شد که برخی از جریانات مصری، به دلیل مخالفت با "جمال عبدالناصر"، به عربستان پناه آورده و به سرعت، جذب وهابیت شدند.

همچنین، در پی حوادث خشونت‌بار سال 1971 در مکه و اشغال حرم توسط وهابیون، آل‌سعود برای اولین‌بار از قدرت‌نمایی‌های این جریان  احساس نگرانی کرده و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، اقدام به تاسیس مدارس دینی در کشورهایی همچون "افغانستان" کردند و بخش قابل توجهی از وهابیون را به خارج از مرزهای عربستان فرستادند و به این ترتیب، به نوعی دست به "صدور بحران" زدند.

چندی پیش روزنامه "الاتحاد"، در مطلبی  با عنوان "خطر مدارس دینی در افغانستان و پاکستان"، دست به افشاگری‌هایی زد که جامعه اسلامی را در حیرت فرو برد.

در این گزارش آمده بود، "متاسفانه در برخی از مدارس دینی، به طلاب نحوه ساختن بمب و استفاده از سلاح آموزش داده می‌شود".

این گزارش در ادامه افشاگری‌های خود نوشته بود "در این مدارس، کودکان مجبور به حمل سلاح شده و از آنان برای عملیات انتحاری مخصوصا در روز عید قربان استفاده می‌شود".

"این مدارس در جذب نوجوانان و همچنین کودکان یتیم و خانواده‌های فقیر بسیار موفق عمل کرده چرا که از زمان ورود کامل این کودکان به مدارس، تمام هزینه‌های زندگی آن‌ها به عهده متولیان مدارس است".
 
این مقاله، با اشاره به نکته‌ای نگران‌کننده گفته است "منابع مالی این مدارس، توسط یکی از کشورهای عرب خلیج فارس تامین می‌شود".

همچنین خبرهای نگران‌کننده‌ای از تجاوز جنسی معلمان این مدارس به طلاب به گوش می‌رسد.

نویسنده این گزارش، در پایان، ضمن اشاره به ارسال فوری بخش قابل توجهی از طلاب این مدارس به عراق گفته بود "آینده طلابی که از یک سو، تحت آموزه‌های افراطی و غیر انسانی وهابیت بوده و از سوی دیگر مورد سو استفاده‌های مکرر جنسی واقع می‌شود بسیار نگران‌کننده خواهد بود".

ابعاد این فاجعه، صرفا در رابطه با مورد پاکستان، زمانی مشخص می‌شود که بدانیم در حال حاضر در این کشور، 13 هزار مدرسه دینی وجود داشته که حدود 2 میلیون طلبه، یا بهتر بگوییم تروریست، را در خود پرورش می‌دهند.

البته ابراز نگرانی‌های جهانی از شیوع این پدیده، به منطقه خاورمیانه محدود نمانده، به طوری که چندی پیش، "سازمان حقوق بشر" با انتشار گزارشی درباره وهابیت اعلام کرده بود "وهابیت از نازیسم خطرناک‌تر است".

"اگر جهان ما با تفکر نازی‌های می‌جنگید و همچنان نیز نگرانی بازگشت آن‌ها را در دل دارد، باید بدانید که تفکر وهابی موجود در عربستان خطری به مراتب بزرگ‌تر از نازیسم را تشکیل می‌دهد، چرا که مانند سرطان در هر نقطه‌ای در عالم در حال انتشار است که ریشه آن در مساجد و مدارسی است که از سوی عربستان سعودی حمایت مالی می‌شوند".

البته باید گفت مردم داخل عربستان نیز از شر این جنایات در امان نیستند.

عناصر وهابی و تندرو که در داخل عربستان مانده‌اند، با شرکت در گروه‌هایی موسوم به "مطوعین" به‌ آزار و اذیت مردم و مخصوصا شیعیان می‌پردازند.

پلیس دینی، حسبه (حسابرس)، یا هیئت امر به معروف و نهی از منکر به تشکیلاتی گفته می‌شود که شامل عناصر تندرو و سرکوبگر وهابی است.

تصاویری از جنایات مطوعین در عربستان

این تشکیلات، برای اولین‌بار در "ریاض" و توسط "عبدالعزیز آل‌سعود"، آغاز به کار کرد و در حال حاضر رهبری آن به دست "عمربن‌ حسن‌آل‌شیخ" است.

اعضای این تشکیلات عمدتا ضد شیعی، بالغ بر ۵ هزار وهابی هستند که در ۴۸۶ قسمت در مناطق گوناگون عربستان تقسیم شده‌اند.

همچنین، علاوه بر کادر رسمی این سازمان، اشخاصی که به صورت داوطلبانه با آن همکاری کرده و به عبارتی دیگر برای آن جاسوسی می‌کنند، نیز پاداش خوبی را دریافت خواهند کرد.

گفتنی است؛ در آوریل ۲۰۱۱ افرادی از این هیئت وهابی در مدینه یک شهروند شیعی به نام "طالب صالح‌الغدیر" را از جوار حرم نبوی بازداشت کرده و به طرز غیر انسانی در انظار عمومی شکنجه کردند و پس از آن نیز وی را به محل نامعلومی منتقل کردند.

همچنین در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۱ پلیس وهابی عربستان یک زائر شیعی عراقی‌الاصل با تابعیت کانادایی به نام "اسامه العطار" را به طرز وحشیانه‌ای شکنجه کرد.

گفتنی است؛ تنها گناه العطار خواندن زیارتنامه در جوار قبرستان بقیع بود.
اسامه العطار، شهروند شیعی عراقی که در عربستان شکنجه شد

شدت شکنجه وی در‌‌ همان محل به حدی بود که موجب واکنش برخی از حجاج بیت الله الحرام شده بود.

ماموران هیئت امر به معروف عطار را در حالی که صورتش غرق خون بود، از محل تجمع حجاج دور کردند.

میزان غیر انسانی و شنیع بودن اقدامات این سازمان در عربستان به حدی است که حتی واکنش برخی مقامات آل سعود را نیز به دنبال داشته است، به طوری که دست به افشای ماهیت این گروه‌ها زده‌اند.

"عبدالمحسن العبیکان"، مشاور دفتر پادشاهی عربستان سعودی گفته بود "برخی افراد منتسب به هیئت امر به معروف و نهی از منکر، معتاد به مواد مخدر یا افرادی سارقی هستند که توبه کرده و به امر به معروف ونهی از منکرات روی آورده‌اند".
عبدالمحسن العبیکان، مشاور دفتر پادشاهی عربستان

العبیکان با بیان اینکه اکثر اعضای هیئت امر به معروف و نهی از منکر عربستان از سطح علمی پایینی برخوردار هستند خواستار به کارگیری افرادی دارای مدارج علمی بالا در این هیئت شد تا بتوانند وظایف خود را به شیوه مناسب ایفا کنند!

گفتنی است؛ به دلیل ارتباط تنگاتنگ این مراکز به اصطلاح دینی با نهادهای امنیتی و استخبارات سعودی، اطلاعات چندانی از آن‌ها در دست نیست، اما منابع آگاه از نقش فعال 3 دانشگاه علوم دینی و مدارس تربیت دینی وابسته به آن‌ها خبر می‌دهند.

جامعة ام‌القری

این دانشگاه اسلامی که در مکه واقع شده است در سال 1369 هـجری قمری، ابتدا به صورت "کلية الشريعة"(دانشکده شریعت) تأسيس و در سال 1401 هـجری قمری با موافقت مجلس‌الوزراء به جامعة ام‌القرى تغيير نام داد.

در سایت آموزش عالی عربستان، هدف از تاسیس این دانشگاه، آموزش زبان عربى و گسترش فرهنگ اسلامى براى برادران و خواهران بیان شده است!

این مرکز اسلامی در شهرهای جده و طائف نیز دارای پایگاه است.

گفتنی است این دانشگاه در چاپ و انتشار کتب ضد شیعی، مخصوصا برای زائران بیت‌الله الحرام نقش ویژه‌ای دارد.

الجامعة الاسلامیة

این مرکز اسلامی نیز که در مدینه واقع شده است از سال 1380 هجری قمری، بنا به گفته سایت آموزش عالی عربستان با هدف خدمت به جهان اسلام و کمک به آموزش و تربيت علما و مبلّغان مذهبى در شهر تأسيس شده است.

این مرکز اسلامی، یکی از اصلی‌ترین مراکز ارسال طلبه‌های وهابی به سایر نقاط منطقه خاورمیانه است.

گفتنی است بخش قابل توجهی از طلبه‌های ارسالی به مناطق مهم شیعی(از جمله ایران) در این مرکز پرورش می‌یابند.

الجامعة الامام محمدبن‌سعود الاسلامیة

دانشگاه اسلامی  نیز از دیگر مراکز تربیت طلبه وابسته به آل‌سعود است که در احسا، مدینه، قصیم و ریاض پایگاه دارد.

گفتنی است این مرکز اسلامی، وظیفه ارسال طلبه به مناطقی همچون آمریکا، ژاپن، اندونزی و برخی از کشورهای اروپایی را دارد.

یکی از سئوال‌های که همیشه ذهن کارشناسان خاورمیانه را به خود درگیر کرده این است که با وجود اعلام دشمنی صریح برخی از رهبران وهابیت نسبت به آل‌سعود و عربستان، چرا هیچ‌گاه گزندی از این گروه‌ها به حاکمیت فرزندان سعود وارد نمی‌شود.

شاید برای پاسخ به این ابهام، ذکر این ضرب‌المثل مناسب باشد؛ "چاقو هیچ‌گاه دسته خودش را نمی‌برد".

       یاد ایامی که بهمن گل به بار آورده بود - روز شمار دهه مبارک فجر


یادمان فجر آفرینان-ویژه نامه زندانیان سیاسی قبل از انقلاب

تصویرگران ایثار-یادمان عکاسان انقلاب اسلامی

از ظلمت به نور - ویژه نامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران

ویژه نامه دستاوردهای انقلاب

پرسمان ویژه انقلاب اسلامی ایران -ویژه نامه پرسش و پاسخ

آن روزها -ویژه نامه بانک صوت و فیلم به مناسبت دهه فجر

   گرگی در لباس میش - ویژه نامه شناخت بهائیت

 



بهائیت از نگاه مستبصرین

« آیین بهائیت فرقه نوظهوری است که بعد از خاتمیت پیامبر اسلام ادعای ظهور نموده و خاتمیت را تکذیب و وجود پیامبران و خدایانی را در مسلک خود اثبات می نماید . ...

دین و مذهب همواره عاملی سرنوشت ساز در تحولات کشورها بوده و جنبش های اجتماعی فراوانی به نام آن در سراسر جهان به ویژه ایران شکل گرفته است ...

تحرک جدّی مبلغین بهائی و به تبع آن رشد بهائیت در ایران از دوران سلطنت مظفرالدین‌شاه قاجار آغاز شد و در دوران سلطنت احمدشاه قاجار و رضاشاه ...

خانم‌ مهناز رئوفی، در محیط‌ بهائی رشد یافت، اما فسادها و تناقضهایی‌ که‌ در کار همکیشان‌ خود (بویژه‌ سران‌ محفل‌ بهائیت) دید،‌وی را بشدت‌ از این‌ مسلک‌ بیزار کرد‌ و این‌ امر،....

زمانی‌ که‌ فرقه بابیت، در نزاعهای‌ درون‌ گروهی‌ دهه 1280ق‌ در عثمانی، به‌ دو گروه‌ «ازلی» (تحت‌ ریاست‌ صبح‌ ازل) و «بهائی» (به‌ رهبری‌ حسینعلی‌ بها) تجزیه‌ و تقسیم‌ ..

پشتیبانی و تقویت نیروهای گریز از مرکز، پیوسته یکی از روش‌های قدرت‌های استعماری برای مقابله با مقاومت کشورهای تحت سلطه بوده است. ...

بهائیت که یک آیین دست ساز و کاملا مرتبط با استعمارگرانی از قبیل انگلستان و امریکاست ، در آغاز فعالیت خود را در ایران آغاز کرد. اوج فعالیت این فرقه انحرافی ...

پبیشتر بهائیان ایران یهودیان و زردشتیان هستند و مسلمانانی که به این فرقه گرویده‌اند در اقلیت می‌باشند. اکنون سال‌هاست که کمتر شده ...

دین الهی ،بر "راستی" استوار است و "راستی "خود معیار شناخت دین حقیقی از غیر آن است.وجود تناقض در سخنان و کردار یک مدعی ،معیار باطل بودن اوست.....

یکی از مباحث جالب در آیین بهایی دیدگاه بهاییان به افراد بشر می باشد. بررسی این موضوع جوانب مهمی از این آیین را روشن می نماید. در این مقاله می خواهیم نظر ...

 شاخ شیطان - ویژه نامه شناخت وهابیت


 

 

وهابیان با دیدگاه خاصی که درمسئله خدا شناسی و میزان شرک و توحید دارند ،بسیاری از اعمال و عقاید مسلمین ؛ ...

توسل به عزیزان درگاه الهی از جمله مسائلی است که میان مسلمانان جهان رواج کامل دارد، و از روزی...

هرچند دولت های استعماری در پیداییش فرقه وهابیت و همچنین استمرار و گسترش این تفکر بسیار تاثیر گذار بوده است...

گرچه وهابیت امروز نسبت به وهابیت قرن دوازدهم در برخی مسائل دارای تعادل نسبی به نظرمی رسد ...

یکی از اعتقادات عموم مسلمانان ومعتقدان به ادیان مسئله ی شفاعت است یعنی روز قیامت اولیای الهی در حق گروهی از...

وهابیت نام فرقه‌ای است که ریشه‌ای آن به قرن چهارم و اعلام آن رسماً در قرن دوازدهم توسط محمدابن عبدالوهاب صورت...

تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادت و رشد یا سعادت است.[1] تبرک ...

علمای مکه در راس آنها، شیخ عبدالقادر شیبی کلیددار خانه کعبه، به دیدن ابن‌سعود آمدند، ابن سعود سخنانی ایراد کرد و در ضمن آن از دعوت محمد...

(وهابیون که در حال حاضر حکومت را در عربستان کاملا در دست دارند وخود شان را خادم الحرمیین معرفی...

سقای بسیجیان - ویژه نامه غلامحسین افشردی (حسن باقری)



معاونت ستاد عملیات جنوب - فرمانده محور دار خوین در عملیات ثامن الائمه (علیه السّلام) - معاونت فرماندهى عملیات طریق...

این مقاله تحت عنوان چشم تیزبین و مغز متفکر در جنگ، چکیده‌ای از آثار جمع‌آوری شده شهید عزیز حسن باقری است ...

با سلام و درود بر ارواح پاک و طیبه شهیدان اسلام به ویژه شهدای هشت سال دفاع مقدس و به خصوص شهیدان منظور...

وقتی آخرین بار بدرقه‌اش کردم ناگهان یاد امام حسین و بدرقه حضرت علی اکبر افتادم که چطور امام حسین با حسرت به قامت ...

در پی به شهادت رسیدن چند تن از سردارن سپاه اسلام، از جمله برادر شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) که در ...

من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من أحبّنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته ...

سلام و درود بر حجت بن الحسن عسکری که صاحب اصلی انقلاب اسلامی است. نوزده سال پیش در چنین روزهایی، ...

سردار غلامعلی رشید جانشین ستاد کل نیروهای مسلح از فرماندهانی است که در دوران دفاع مقدس ، همرزم شهید باقری...

(بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی‏داند که همچون...

در یکی از همین بعدازظهرها که آفتاب پاییزی به آدم می چسبد و نمی چسبد ف به اوایل خیابان شریعتی میآییم . ...

 تــــــــــــــــــا سینمای دینی

به راستی نقش تصویرگران، در ماندگاری حماسه ها و رویدادهای تاریخی ملتها از چه مرتبتی برخوردار است؟ بی تردید بخش قابل توجهی ...

در تمام این سالها، هرگز در یک دستگاه شناختی، سینمای متعال و قدسی به طور صحیح بررسی نشده و خبط و خطای مدیریت دولتی مورد بررسی...

در حال حاضر، در جامعه ما شرایطی وجود دارد که وقتی صحبت از سینمای دینی می شود، صرفاً پیوند و آمیختگی آن با مذهب و شعایر مذهبی به ذهن متبادر می شود، ...

هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسى که قریحه هنرى دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است....

از آنجا که جهان هرگز عرصه‌ی اتفاق نیست، برخی اوقات پدیده‌های به ظاهر اتفاقی و تصادفی، در باطن سرشار از معنا هستند. تحصیل سید مرتضی آوینی ....

رسانه و به ویژه سینما، در دنیای امروز که عصر انفجار اطلاعات نام گرفته است، جایگاهی بس رفیع و در خور توجه دارد و از اینرو، گرایش زنان به هنر سینما ....

اگر بخواهم به یک جمع بندی از آن چه تا کنون به ویژه در آثار غربی دیده ام بپردازم، می توانم چند محور اساسی در توصیف سینمای دینی را از دیدگاه منتقدان....

دین عبارت است از رابطه انسان با خدا و در مفهوم کلی بر پیوند پایدار و نزدیک با نیروهای فوق طبیعی، دلالت دارد، باورهای دینی، بشر را ، ...

هنر، عزیز و والاست، هنر، جاودانه است. هنر، عمومی و جهانی است و به قطعه‌ای از زمین و زمان منحصر نمی‌شود.[1] هنر، حقیقتی بسیار فاخر ...

اغلب وقتی صحبت از سینمای «موضوعی» به میان می آید، دغدغه تعریف و مرزبندی نیز بلافاصله مطرح می شود. این گرایش به تعریف و مرزبندی اجتناب ناپذیر است،...

( این یادداشت، سخنرانی منتشر نشده‎ای از دکتر حداد عادل درسال ٧۵ است که در هفته نامه پنجره شماره 106 منتشر شده است. در آغاز پیروزی، ...

سینمای دینی ما نیاز به یک تحول اساسی دارد. عده کثیری از کارگردانان و نویسندگان ما سردرگم هستند، نمی دانند برای ارائه و تولید ...

اگر چه عده‌ای اساساً وجود سینمایی دینی را قبول ندارند و آن را بر نمی‌تابند، اما حقیقت ‏امر گواه آن است که سینمای دینی نه تنها وجود دارد بلکه به تدریج ...

هر بار که سخن از سینمای دینی به میان می آید، خود به خود دو مفهوم "خیر" و "شر" به ذهن متبادر می شود؛ در حالی که شیوه بیان و تجسم تصویری ...

در حال حاضر، در جامعه ما شرایطی وجود دارد که وقتی صحبت از سینمای دینی می شود، صرفاً پیوند و آمیختگی آن با مذهب و شعایر مذهبی به ذهن متبادر می شود، ...

هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسى که قریحه هنرى دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است....

از آنجا که جهان هرگز عرصه‌ی اتفاق نیست، برخی اوقات پدیده‌های به ظاهر اتفاقی و تصادفی، در باطن سرشار از معنا هستند. تحصیل سید مرتضی آوینی ....

رسانه و به ویژه سینما، در دنیای امروز که عصر انفجار اطلاعات نام گرفته است، جایگاهی بس رفیع و در خور توجه دارد و از اینرو، گرایش زنان به هنر سینما ....

اگر بخواهم به یک جمع بندی از آن چه تا کنون به ویژه در آثار غربی دیده ام بپردازم، می توانم چند محور اساسی در توصیف سینمای دینی را از دیدگاه منتقدان....

دین عبارت است از رابطه انسان با خدا و در مفهوم کلی بر پیوند پایدار و نزدیک با نیروهای فوق طبیعی، دلالت دارد، باورهای دینی، بشر را ، ...

هنر، عزیز و والاست، هنر، جاودانه است. هنر، عمومی و جهانی است و به قطعه‌ای از زمین و زمان منحصر نمی‌شود.[1] هنر، حقیقتی بسیار فاخر ...

اغلب وقتی صحبت از سینمای «موضوعی» به میان می آید، دغدغه تعریف و مرزبندی نیز بلافاصله مطرح می شود. این گرایش به تعریف و مرزبندی اجتناب ناپذیر است،...

( این یادداشت، سخنرانی منتشر نشده‎ای از دکتر حداد عادل درسال ٧۵ است که در هفته نامه پنجره شماره 106 منتشر شده است. در آغاز پیروزی، ...

سینمای دینی ما نیاز به یک تحول اساسی دارد. عده کثیری از کارگردانان و نویسندگان ما سردرگم هستند، نمی دانند برای ارائه و تولید ...

اگر چه عده‌ای اساساً وجود سینمایی دینی را قبول ندارند و آن را بر نمی‌تابند، اما حقیقت ‏امر گواه آن است که سینمای دینی نه تنها وجود دارد بلکه به تدریج ...

هر بار که سخن از سینمای دینی به میان می آید، خود به خود دو مفهوم "خیر" و "شر" به ذهن متبادر می شود؛ در حالی که شیوه بیان و تجسم تصویری ...

روزشمار انقلاب


پنجشنبه، 12 بهمن 1357

جمعه، 13 بهمن 1357

شنبه، 14 بهمن 1357

یكشنبه، 15بهمن1357

دوشنبه، 16 بهمن 1357

سه‌شنبه، 17 بهمن 1357

چهارشنبه، 18 بهمن1357

پنج‌شنبه، 19 بهمن 1357

جمعه، 20 بهمن 1357

شنبه، 21 بهمن 1357

یكشنبه 22 بهمن 1357

آرشیو کامل سخنرانی ها در دهه اول محرم 92



دهه اول

حجةالاسلام
علیرضا پناهیان
(میثاق با شهداء)

حجةالاسلامموسوی مطلق(زینبیون)

حجةالاسلام
سید احمددارستانی
(رایةالعباس  )

حجةالاسلام
استاد انصاریان
(حسینیه آیةالله علوی)

اول محرم

سخنرانی

سخنرانی

بخش1  بخش2 

سخنرانی

دوم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1 بخش2 بخش3

سخنرانی

سوم محرم

سخنرانیسخنرانی---

سخنرانی

چهارم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1 بخش2 بخش3

سخنرانی

پنجم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1 بخش2 بخش3

سخنرانی

ششم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1  بخش2 

سخنرانی

هفتم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1 بخش2 بخش3

سخنرانی

هشتم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1  بخش2

سخنرانی

نهم محرم

سخنرانیسخنرانی

بخش1 بخش2 

سخنرانی

دهم محرم

سخنرانی

سخنرانی

بخش1 بخش2 بخش3

سخنرانی


حجةالاسلام
رفیعی
(رزمندگان قم)

حجةالاسلام
علوی تهرانی
(مسجدامیر ع )

حجةالاسلام استاد صدیقی(دانشگاه شریف)

حجةالاسلام
قاسمیان
(دانشگاه شریف)

اول محرم

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

---

دوم محرم

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

---

سوم محرم

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

---

چهارم محرم

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

---

پنجم محرم

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

---

ششم محرم

سخنرانی

سخنرانی

---

سخنرانی

هفتم محرم

سخنرانی

سخنرانی

---

سخنرانی

هشتم محرم

سخنرانی

سخنرانی

---

سخنرانی

نهم محرم

سخنرانی

سخنرانی

---

سخنرانی

دهم محرم

سخنرانی

سخنرانی

---

سخنرانی

حجةالاسلام حائری زاده(مهدیه امام حسن)


حجةالاسلام ابوالقاسمی
(عشاق الحسین)

حجةالاسلام معرفت(مهدیه تهران)


حجةالاسلام
استاد هاشمی نژاد
(بیت الرقیه)

اول محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

دوم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

سوم محرم

بخش1 بخش2

---

سخنرانی

سخنرانی

چهارم محرم

بخش1 بخش2 بخش 3

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

پنجم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

ششم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

سخنرانی

هفتم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

---

هشتم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

---

نهم محرم

بخش1 بخش2

---

سخنرانی

---

دهم محرم

بخش1 بخش2

سخنرانی

سخنرانی

---


حجت الاسلام و المسلیمن عالی؛محرم92

هیئت ریحانة الحسین(ع)

شب اول

بخش اولبخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب دوم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب سوم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب چهارم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب پنجم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب ششم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب هفتم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب هشتم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب نهم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب دهم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

شب یازدهم

بخش اول بخش دوم بخش سوم بخش چهارم

حسینیه امام خمینی(ره)

کیفیت خوب  کیفیت متوسط

ویژه نامه سبک زندگی اسلامی


 

ویژه نامه ضربه جبران ناپذیر

مرگ تدریجی یک ملت - ویژه نامه تهاجم فرهنگی

قند پارسی - ویژه نامه زبان فارسی

این یک بازی نیست

اسبابی برای انتقال فرهنگ - ویژه نامه اسباب بازی

ویژه نامه اقتصاد مقاومتی

ویژه نامه نرمش قهرمانانه

ویژه نامه بیداری اسلامی

نعمت برادری - ویژه نامه وحدت اسلامی

وظیفه ای فراموش شده - ویژه نامه امر به معروف و نهی از منکر

ویژه نامه فرهنگ ایثار و شهادت

ویژه نامه شاخصه های خط امام

 نسیم ایمان - ویژه نامه حسن خلق

 

ویژه نامه رزق، روزی و کسب حلال

شعله های خشم - ویژه نامه خشم

فقط به خاطر تو- ویژه نامه اخلاص

آتشی زیر خاکستر- ویژه نامه حسد

ویژه نامه غیبت و پیامدهای آن

خلق شیطانی - ویژه نامه تکبر و غرور

 

جنگ با خدا - ویژه نامه ربا

 

 

ربا در اصطلاح فقهی به معنای زیاده خواهی مالی از دیگران است که به دو گونه تحصیل می‌گردد: 1. رباى معاملى همچون فروختن دو جنس مشابه هم به یکدیگر، به شرط آن که مکیل و یا موزون باشد و درخواست زیاده شود؛ ادامه ...

 

در این مقال سعی داریم تا ربا را از چند دیدگاه به زبان ساده و بدون داخل شدن در مباحث تخصصی و در حد آشنایی مختصر و به طور...

بى گمان ظهور اسلام حکومتى، در پهنه جهان پرتحوّل و پر پدیده امروز، فقه پویا، همه سونگر، توانا و روش مند مى طلبد، تا با درک درست پدیده ها و نیازها...

اسلام دین معنویت و زندگی است. از این رو هم مردم را به عبادت خدا فراخوانده است و هم به عدالت اجتماعی و اقامه قسط و عدل دعوت کرده است ...

خداوند منّان نیروهایی مانند قوه شهوت، غضب، مال دوستی و... در نهاد بشر قرارداده است که هریک نقش به‏سزایی در ادامه حیات نسل بشر ...

بعضی صبح های زود، پیامبر از خانه بیرون می رفت تا به کارهای مردم رسیدگی کند یا به بازار می رفت تا نان یا خرمایی تهیّه کند و به خانه بیاورد. ...

ربا به معنی بخش زیاد شده، فزونی یافته، فزونی، زیادی، افزوده... است، و معادل « بهره» در زبان فارسی است. وقتی چیزی به کسی می دهیم و زیـاده از آنچه بوی...

آقاى موسى غنى‏نژاد در مقاله‏اى تحت عنوان «تفاوت ربا و بهره بانکى‏» (*) سعى در اثبات این نظریه دارند که دو مقوله....

ربا در لغت و اصطلاح شرع و اقتصاد به معنای رشد و نموّ و علوّ و برتری است.1 به گفته راغب اصفهانی، ربا زیادی بر سرمایه را گویند، ولی در شرع به زیاده‏هایی ...

(الّذین یأکلون الربا لا یقومون الاّ کما یقوم الَّذی یتخبّطه الشَّیطان من المس ذلک بانّهم قالوا انَّما البیعُ مثلُ الرِّبا و احلّ اللهُ البیع و حرّم الربا فمن جاءه موعظه...

یکی از مسائل حائز اهمیت در حوزه اقتصاد اسلامی که امروزه مورد ابتلای اکثر مسلمانان است، مسئله رباست. برخی اندیشمندان، ربای قرضی ...

پرسش و پاسخ

به مناسبت برگزاری کنفرانس ژنو 2؛ ناگفته‌های جنگ هفتاد و دو ملت در سوریه/ ارتش اسد چگونه تروریست‌ها ر


پروسه پیروزی دولت سوریه در جنگ تحمیلی جهانی علیه این کشور یک طرح سه مرحله ای است که دو مرحله آن پشت سر گذاشته شده و مرحله سوم نیز با دست برتر دولت آغاز شده است.
گروه بین‌الملل مشرق - سه سال پیش مخالفان سوری با ورود به خیابانها و روستاها و شهرک های مختلف اعتراضات خود را آغاز کردند و در خیابان های حلب و دمشق دو پایتخت مهم سوریه مستقر شدند و در مرزها نیز استقرار پیدا کردند، با این حال در تسلط بر قدرت دولت یا ایجاد مناطق بی طرف یا ایجاد گذرگاه هی انسانی ناکام ماندند. دولت توانست در این مدت آنها را مهار کرده و برنامه های آنها برای براندازی را از بین ببرد. بعد از مدتی با گذشت یک سال از روند درگیری ها که در آن زمان بیش از 60 درصد کشور در دست عناصر مخالف دولت بود و آنها بارها به پایتخت نیز نزدیک شده بودند تا دولت را در کنج خانه خود تهدید کنند، این بشار اسد بود که توانست معادله ها را به نفع خود تغییر دهد و توازن را در عرصه میدانی ایجاد کند.


آغاز بحران و معرکه عبور از غافلگیری

از آغاز درگیری ها و اقدامات نظامی در سوریه تا کنون می توانیم ببینیم که رسیدن معارضان به قدرت و براندازی دولت در این کشور غیرممکن بوده است، آنها حتی اگر در چند نقطه موفق به ایجاد تردید و شکاف در میان دولت و ارتش شده اند، اما نتوانستد کار را یکسره کنند، از سوی دیگر دولت توانسته موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد، اما با این حال تا یکسره کردن عرصه درگیریها و تحقق پیروزی نهایی راه زیادی در پیش رو دارد.

از آغاز بحران سوریه و با افزایش اعتراضات و اقدامات نظامی مرزهای اطراف سوریه باز شد و اموال، سلاح و عناصر مسلح زیادی وارد این کشور شدند، دولت در برابر روند افزایش عناصر مسلح عقب نشینی کرد و تا حدی دچار فرار و شکاف در ارتش و پلیس و نیروهای امنیتی شد.

دولت سوریه البته با وجود عقب نشینی ها در برخی مواضع، به صورت کامل عرصه را خالی نکرد، بلکه با برنامه ریزی در برخی مناطق عقب نشینی کرد تا بتواند تمرکز خود را بر اساس گروه های نظامی ایجاد کرده و نقاط حساس را در شهرها و مناطق مختلف در دست داشته باشد و هماهنگی های لازم را از طریق این مراکز دنبال کند.

در ابتدا دولت کاملا محاصره شده بود و مخالفان حضور خود را در بیشتر مناطق مرزی تقویت کرده بودند، مرز اردن، عراق، ترکیه و لبنان، شهرهای درعا، دیر الزور، حلب، حمص، ادلب، حومه لاذقیه و سلسلسه جبال مرزی ترکیه  و سلسله کوههای شرقی و .. تا سرحد حومه دمشق و حمص در اختیار نیروهای مخالف دولت بود.

مدتی بعد برخی بخش های هم مرز با پایتخت سوریه از جمله غوطه شرقی و غربی و کوههای مشرف به دمشق  و مسیر بین المللی این شهر و طریق المطار و بخش های دیگر چسبیده به دمشق سقوط کرد. گروه های مسلح بر داریا که تنها 3 کیلومتر با کاخ ریاست جمهوری اسد فاصله داشت نیز مسلط شدند و مسیر اصلی دمشق حمص را نیز قطع کردند. مسیر دمشق به درعا و دمشق به حلب و دمشق به ادلب از دیگر مسیرهایی بود که تروریست ها آن را قطع کرده بودند.


تمام پادگان ها در حمص محاصره شده بود و ارتش از حوران و حلب و همچنین الرقه نیز عقب نشینی کرده بود. تقریبا 60 درصد سوریه در دست مخالفان مسلح بود و مناطق کمی از جمله کاخ ریاست جمهوری و کوههای قاسیون و پادگان های نظامی و مراکز حیاتی و برخی محلات کوچک در دست دولت باقی مانده بود. باقی مناطق شامل كدوما، القابون، برزة، التل، حرستا، جوبر، العسالي، دریای سیاه، يرموك و حتى وادي بردى یا سقوط کرده بودند یا اینکه عناصر مسلح به داخل آن نفوذ کرده بودند.

شکی نیست که دولت پیر و کارکشته سوریه که تهور و رفتارهای احساسی و هیجانی ندارد، می تواند حجم خطرات موجود را بدون کم و کاست درک کند. این کشور تجربه سالهای درازی را دارد و می داند با بحرانها چطور برخورد کند و چگونه حجم دشمنان خود را ارزیابی کند. در همین راستا بود که دولت سوریه تصمیم به سنگر گرفتن در مراکز اصلی خود کرد تا استراتژی دفاعی خود را برای پیروزی بر دشمنان بچیند. پایداری معجزه ای است که می تواند جنگ و حمله دشمن را به شکست تبدیل کند و هیچ فایده و افقی را برای مهاجمان باقی نگذارد تا آنها را ناامید کند.

این رویکرد با عملکرد ساختار دولتی سوریه نیز که سنگین و کند بود، تناسب داشت. به این ترتیب دولت مراکز اصلی نظیر کاخ ریاست جمهوری، فرماندهی ستاد ارتش، بانک مرکزی، ایستگاه رادیو تلویزیون و فرودگاه های نظامی و شهری و پادگان ها و دانشکده های نظامی و مراکز امنیتی  پلیس و مراکز آموزش نظامی و وزارتخانه ها و زندان ها و تاسیسات حیاتی را در دست خود نگه داشت و از آنها محافظت کرد.

این تاسیسات به مراکز نظامی مستحکم دولت تبدیل شد که ارتباط و تماس مستمری با هم داشتند. این مراکز توان موشکی و گستره آتش بالایی نیز داشتند. دولت سوریه در تمامی استان ها چنین مراکزی را در دست خود نگه داشت، مراکزی که مانند لاک پشت مستحکم بود و می توانست عناصر داخل خود را از حملات حفظ نماید.

در إدلب  وادي الضيف و الحامدية، در حلب کارگاه های وزارت دفاع و زندان مركزی، در حماه قلعة المضيق و كفر نبودة، در الرقة فرودگاه الطبقة و عين عيسى، در دير الزور پادگان های الشبيبة و الصاعقة، در الضمير پادگان القطيفة در اختیار دولت بود. حملات دولت بدون عجله و ریسک بالا و بر اساس روش هایی انجام شد که با امکانات ارتش تناسب داشت.


در سال اول با پیشروی های مخالفان و عقب نشینی های ارتش، دولت راهبرد ممانعت از گسترش نفوذ مخالفان را در دستور کار قرار دارد. این روش نیاز به وسایل دفاعی فعال داشت. تقویت خطوط دفاعی و استفاده از ضد حمله راهبرد اصلی ارتش در تقابل با نیروهای مسلح در سال اول درگیری ها بود.

راهبرد ارتش سوریه مبتنی بر دو مرحله بود:   

الف: یک سامانه دفاعی پیچیده وجود داشت که شبیه تور صیادان بود. این سامانه عناصر مهاجم را فریب داده و در یک محور گاز انبری وارد می کرد که دیگر راه خروج برای آن امکان نداشت، بعد از این حمله، ضد حمله از سوی ارتش سوریه آغاز میشد.

ب: راه عناصر مسلح بدون توجه دادن به آنها برای پیشروی در مناطقی که تحت حمایت مستحکم ارتش قرار داشت، باز می شد. رسیدن دشمن به خط دفاعی واقعی سوریه باعث بروز خسارت های غیر قابل جبران در میان آنها می شد. هدف اصلی از این طرح جنگی طولانی کردن جنگ برای ایجاد ناامیدی در میان دشمن و در دست داشتن ابتکار عمل بود که در این حالت برای دشمن اینگونه به نظر می رسید که این جنگ قصد تمام شدن ندارد و پایان ناپذیر است.
 
با راهبرد ناامید کردن دشمن و ادامه بسیج اداری سوریه نیاز به صبر و مقاومت داشت، در این راستا سه مرحله از مبارزه با مخالفان مسلح در دستور کار دولت قرار گرفت.
-مرحله دفاعی
-مرحله توازن
-مرحله تعیین سرنوشت جنگ

مرحله دفاعی با مهار و کنترل هیجان عناصر مسلح آغاز شد، اهمیت ادامه این روند و کنترل ضربات دشمن و پایداری در بالاترین زمان ممکن بسیار بالا بود، پایداری تنها راه برای بازپس گیری محبوبیت مردمی و ایجاد تشکیلات نظامی منسجم و سازماندهی هواداران و بازسازی گارد نظامی و  بالا بردن توان و تجربه نظامی و همچنین کسب تجربه از معرکه جدید است.


در مرحله توازن تعداد کافی از تشکیلات سازماندهی شده وجود دارد که می تواند ضربات سختی را به مهاجمین وارد کند و آنها را بعد از خستگی و فرسایش ناشی از مرحله قبل دچار ضربات مهلک نماید. در این زمان امید مهاجمان از بین فته و دچار سرخوردگی می شوند و نتیجه این مرحله حملات سختی است که مهاجمان را مجبور به تفرقه و تشتت می کند.

در مرحله سوم پاتک ها و جنگ نظامی سرنوشت ساز آغاز می شود. در این مرحله نیروهای مدافع بعد از فرسایش و توقف حرکات دشمن قادر به انجام حملات نظامی با تاثیر بالا علیه دشمن هستند. این مرحله بر گفتمان حرکت و حمله استوار است و نیروها از حالت سستی و رکود خارج شده و دفاع فعال و افزایش محبوبیت مردمی و سیاسی در سایه طولانی تر شدن جنگ علیه مهاجمان از جمله ویژگی های این مرحله است. 

دولت سوریه در مراحل اول  دوم پیروز شده است و ارتش دفاع ملی و کمیته های مردمی و گردان های حزب بعث را تشکیل داده تا نیروهای مردمی بیشتری را برای مقابله با عناصر تروریست سازماندهی کرده باشد.


طرح جنگی لبه چاقو 

دولت سوریه در راهبردی نظامی خود استراتژی لبه چاقو را در پیش گرفت، در این طرح هر گونه اشتباه برای نیروهای مدافع کشنده خواهد بود، مانند اتفاقاتی که در برخی مناطق از جمله در جسر الشغور، فرودگاه مینگ، فرودگاه تفتناز، پادگان هنانو و پایگاه مرج السلكان روی داد. البته دولت در بسیاری جاهای دیگر پیروز عمل کرد و مانع از حملات و سقوط مراکز دفاعی خود شد.

این طرح دفاعی مختص نیروهای مدافع با حرارت و فعالیت بالا است. ارتش سوریه درگیری هایی را در شرایط سخت و پیچیده انجام داد، اما در نهایت موفق شد مبارزان افراطی را مهار کند و خسارت های زیادی را به آنها وارد کند و آنها را محاصره کند.

روند جنگ دولت سوریه علیه تروریست ها به این شرح بود: مخالفان در حمص پیشروی کردند و مناطق مختلف یکی پس از دیگری به اشغال آنها در آمد، شهر در آستانه سقوط و تبدیل شدن به پایتخت تروریست های سوری بود، بویژه اینکه مبارزان بر مرکز شهر تسلط یافته بودند.


اما ادامه پیروزی در برابر دیوار دانشکده نظامی در الوعر متوقف شد. این دانشکده به منطقه ای آتشین تبدیل شد و مناطق تحت تصرف تروریست ها را از هم جدا کرد. دولت از ترکیب طایفه ای مناطق مجاور برای جلوگیری از پیشروی تروریست ها استفاده کرد و پایداری دانشکده نظامی نیز در این زمینه بی تاثیر نبود. در طول یک سال مخالفان تلاش های زیادی را برای پیشروی در این محورها انجام دادند، اما فایده ای نصیب آنها نشد و آنها با سد محکم دیوار دانشگاه الارکان برخورد کردند، نیروهای دولتی سوریه مانع از سقوط این مراکز شدند.

تلاش مخالفان برای تسلط بر درعا نیز ادامه یافت؛ پادگان ملی المشفی در شمال انخل قلعه مستحکمی شد که مانع از     پیشروی مخالفان در این شهر شد و پادگان الاعزاز نیز کمک زیادی در این راستا کرد، پادگان الرادار در النعیمه و پادگان الطبیه در شهر نوی و پادگان دفاع هوایی در السهوه نیز همین مأموریت را داشتند. درگیری ها به همین صورت ادامه پیدا کرد و به این ترتیب دولت از ادلب نیز حمایت کرد و بعد از اینکه یگانی ویژه از گارد ریاست جمهوری را در منطقه وادی الضیف مستقر کرد ، این مراکز به سد مستحکمی تبدیل شد که مانع از کامل شدن تسلط مخالفان بر شهر ادلب شد.

با وجود محاصره و قطع راههای امدادی، مدافعان قهرمانانه مبارزه خود را با دفاع در برابر حملات متوالی دنبال کردند. تنها راه ارسال آذوقه برای عناصر محاصره شده پرتاب آذوقه از بالگردهای نظامی برای محاصره شدگان بود؛ 250 نظامی مدافع این مراکز با 5 تانکی که در اختیار داشتند، پایداری خود را ادامه داده و موفق به شکستن محاصره این منطقه شدند.

همین روال در حلب نیز دنبال شد و کارگاه های دفاعی به منطقه ای برای مدافعان تبدیل شد که با حملات همه جانبه مهاجمان مقابله کنند. تمامی طرح های حمله مهاجمان بدون فایده دنبال می شد. مدافعان توپ های 60 میلیمتری را با زاویه 90 درجه نسبت به زمین نصب کرده بودند، در این حالت که ریسک بسیار بالایی نیز داشت، برد گلوله های توپ تنها به 100 متر می رسید، به این ترتیب آنها خط دفاعی مستحکمی را ایجاد کردند که با مسلسلها و کاتیوشاها نیز به صورت مستقیم مستحکم تر می شد و در مسافت کمی از دو طرف به این ترتیب با مهاجمان جنگیدند. زندان مرکزی نیز همین حالت را داشت. این منطقه حد فاصل رسیدن دو نقطه اشغال شده به یکدیگر شد و ارتش برای عملیات دفاعی خود حملات پیش دستانه ای را در دستور کار قرار داد.


در این طرح وقتی که مهاجمان حمله خود را آغاز می کردند، نیروهای ارتش سوریه نیز همزمان حمله می کردند، در این حالت مهاجمان که با این حمله سریع غافلگیر شده بودند، مجبور به عقب نشینی و فرو رفتن در لاک دفاعی می شدند تا بار دیگر نیروهای خود را سازماندهی کنند.

در درعا و دیر الزور نیز اوضاع به همین صورت بود. این مناطق نقاط مهمی بود که تبدیل به مراکز نظامی و مراکز مستحکم در برابر دشمنان شد.

در دمشق اوضاع سخت تر از این بود. لازم بود که این شهر پایگاه پشتیبانی دولت سوریه باقی بماند، اما با این وجود سخت ترین درگیری ها در این شهر روی داد. نیروهای دولتی مأموریت دفاع از مراکز امنیتی و نظامی را بر عهده داشتند و قلعه های مستحکمی را در آکادمی پلیس در ورودی برزه الکاراجات و دانشکده دفاع ملی و مرکز اطلاعات هوایی در حرستا و کلانتری امنیتی دولت در منطقه الملتحق جنوبی و سوق الهال در ورودی جوبر ایجاد کردند.

این یک اقدام بی سابقه بود، چرا که پادگان ها به جای مناطق استراحت نظامیان به خط مقدم مبارزه با دشمن تبدیل شده بودند. دولت موفق شد از نیروهای هوایی خود برای پشتیبانی ارتش استفاده کند و تجمع های دشمن را هدف قرار دهد و امداد و نجات را از فرودگاه ها دنبال کند و آشیانه های توپخانه ای و موشکی به دور از صحنه درگیری ها ایجاد کند. این موارد در فرودگاه ابو الشامات و پادگان الدراج و پایگاه القطیفه ایجاد شده بود.

در شکست حمله دوم تروریست ها به دمشق که در نوامبر سال 2012 انجام شد، کوه قاسیون نقش مهمی در تامین امنیت حملات موشکی و خمپاره ای به سمت مخالفان داشت و به عنوان قلعه های کوچکی عمل می کرد که در جغرافیای دمشق توزیع شده بود و هماهنگی کامل با طرح های ارتش داشت.

در این زمان دولت وارد مرحله توازن شد و ضرباتی را به مهاجمان وارد کرد. در این مرحله بابا عمرو و غرب العاصی و القصیر پس گرفته شد و مسیرهای  حماه –حلب، السفيرة ـ خناصر، جبل الأربعين ـ إدلب، خربة الغزالة ـ درعا، العتيبة ـ ريف دمشق و مسیر قارة ـ دير عطيةـ النبك بازگشایی شدند. مخالفان سوری وارد مرحله رکود و در جا زدن شدند و دیگر نمی توانستند حملات خود را کامل کنند. وضعیت ارتش بهبود پیدا کرد و قادر شد حملات خود را با کیفیت بهتر از قبل دنبال کند تا وارد مرحله تعیین سرنوشت جنگ شود.


بحران سوریه از مرحله دفاع تا توازن

بعد از موفقیت دولت سوریه در تبدیل کردن پادگان ها و پایگاه های نظامی و مراکز امنیتی به جزیره های دفاع از کشور و مرحله توازن نظامی آغاز شد، در این مرحله که دومین مرحله از جنگ سوریه بود، موفقیت های زیادی در حمله به مراکز نظامی دشمن حاصل شد و عناصر مسلح ضربات سختی را دریافت کرد و این آغاز مرحله توازن نظامی بود با گذشت پایداری سه ساله از آغاز بحران سوریه تاکنون جواب می داد.

با آغاز این مرحله ارتش سوریه محاصره مناطق مورد هجوم را آغاز کرد و راههای کمک به تروریست ها را بست و آنها را در محاصره قرار داد. ارتش همچنین طرح های خود را در بخش های جنوبی و شرقی به خوبی به اجرا گذاشت و در بخش های شمالی نیز تلاش های خود را در این راستا ادامه داد تا به مرحله تعیین سرنوشت جنگ نزدیک شود.

انتقال از مرحله توازن به مرحله تعیین سرنوشت نهایی جنگ به اندکی زمان نیاز دارد. چرا که اقدامات جنگی در یک روند خاص نمی تواند جواب دهد و هر منطقه ای برای خود روش متفاوتی دارد. دولت سوریه از همان ابتدا به دنبال طولانی کردن روند جنگ و کاستن از هیجان کشوهای حامی تروریست ها و ایجاد خیزش مردمی در شهرها و روستاهای سوریه بود تا بتواند با نهایت اقتدار با عناصر مهاجم مقابله کند.

نیروهای دولتی سوریه در مراکز امنیتی خود مستقر شدند و با استراتژی دفاعی جنگ را دنبال کردند تا بتوانند در برابر هجمه بین المللی، منطقه ای و عربی که تروریست ها از حمایت آن برخوردار بودند، مقابله کنند. موفقیت دولت سوریه در دو مرحله اول راه را برای موفقیت در مرحله سوم یعنی برچیدن کامل دامنه های جنگ از سوریه باز کرده است.

البته هنوز مرحله توازن کامل نشده و به جای ایده آل خود نرسیده است. (چرا که باز پس گیری قاره در مقابل سقوط معلولا یا باز پس گیری النبک و واگذاری عدرا اقدام درستی نیست.) بنابراین این طرح هنوز ناقص است و باید به دولت قدرت حمله همزمان و فراگیر در چندین محور را بدهد.

در صورت ناتوانی دولت سوریه در پوشش این اشتباهات این مرحله به طول خواهد انجامید. در هر حال اوضاع به نفع دولت سوریه است، چرا که طولانی شدن بحران نیز به نفع این کشور است و بحران مخالفان را از ورود به این جنگ بی پایان افزایش خواهد داد. به مرور زمان کشورهای حامی تروریست ها دور آنها را خالی خواهند کرد و همین موضوع باعث فروپاشی و بروز اختلافات در میان عناصر مبارز می شود.

در طول سه سال گذشته مخالفان در مرحله صعودی قرار داشتند، اما به صورت اتوماتیک هنگامی که در تسلط بر حاکمیت ناکام ماندند، روند نزولی آنها آغاز شد، اما در مقابل دولت سوریه با پایداری خود در برابر هجمه های اولیه همبستگی و توان بیشتری پیدا کرده و در راه رسیدن به اوج عملیات نظامی خود است.

در پایان توجه به یک قاعده نظامی لازم است: موقف نشدن در هر حمله به معنی شکست در عملیات است و این مبنایی است که دولت سوریه در راهبرد خود علیه مبارزان برای تحقق پیروزی نهایی از آن استفاده می کند.

مردان مجازی



انسان موجودی ارتباط مدار

51

انسان، موجودی مدنی‌الطبع نامیده شده و همواره با همنوعانش در ارتباط بوده، در واقع این ارتباط ریشه در نیاز او به ارتباطات اجتماعی دارد، همین نیاز سبب شکل‌گیری اجتماعات انسانی، شهرها و جوامع شده و در گذر زمان و ادوار زندگی انسان متحول و متطور گشته است. بشر، در دوره‌های گوناگون برای تسهیل ارتباطات اجتماعی خود دست به اختراعاتی از جمله، تلفن، تلگراف، تلوزیون، ماهواره و اینترنت زده است. شبکه‌های اجتماعی نیز که زاده وب۲ هستند، از همین دست اند.

 ImageThumb2

شبکه های اجتماعی محصول چه فرهنگی است؟

شبکه های اجتماعی دیر مدتی نیست که وارد دنیای سایبری شده است و در همین مدت زمان نسبتا کم بیشترین مخاطب را به سمت خود جلب کرده اند. با توجه به اینکه این شبکه ها محصول سرزمین های غرب‌اند و به صورت کلی با فرهنگ کشور ما تفاوت هایی دارند مسئولین این امر به راهکار فیلترکردن این نوع شبکه های اجتماعی روی آورده اند. جدا از اینکه این شبکه ها محصول وطنی نمی باشند استفاده های غالبا منفی از این تکنولوژی حتی در جوامع تولید کنندها آن ها مزید بر علت شده است تا با فرهنگ ایرانی اسلامی ما فاصله اش بسیار شود. جدا از قضایای امنیتی این مقوله که اثرات جانبی آن، حتی مالکان این شبکه ها را نیز بی بهره نگذاشته است، بحث فرهنگی این شبکه ها بسیار جای تأمل دارد.

 722618faf80da8fce261bf5349e35bcc

این شبکه‌ها به نوعی برای جوانان آزادی بیان را به دنبال دارد، به طوری که کاربر این فضا به راحتی، صدا، تصویر و کلام مورد علاقه خود را بارگذاری می‌کند؛ این آزادی اظهار نظر تا جایی است که عقوبت‌هایی که در فضای فیزیکی احتمال دارد به وجود آید، در شبکه های اجتماعی ذهن کاربر را به خود مشغول نمی‌کند.

عموم مردان مجازی در صفحات خود چه تیپی هستند؟

در واقع باید گفت فضاهای اجتماعی چه حقیقی و چه مجازی قطعا در باورها و نگرش افراد عضو در آن تأثیر به سزایی دارد. کمااینکه با بررسی در عکس نمایه بسیاری از کاربران در دراز مدت می توان به نتایج معنا داری رسید؛ نتایجی از جمله اینکه عده ای از کاربران که شاید در ابتدای امر عضویت در این مدل شبکه ها دارای باورهای نسبتا مذهبی تری بوده اند، اما از آنجایی که به گفته روان شناسان اکثر کاربران پر فعالیت در شبکه‌های اجتماعی دارای اعتماد به نفس های پایینی می باشند، با مشاهده افزایش دوستان کاربرانی با عکس های بازتر و بیان های راحت تر که به اصطلاح به “عرفی مُوجّه ” تبدیل شده است؛ کم کم و تدریجا به تعویض عکس های نمایه خود روی آورده اند تا از دوستان بسیار در شبکه های اجتماعی محبوب خود بی‌نصیب نمانند.

 فیسبوک

نمایه ها  و تصاویر پروفایل ها چه می گویند:

از آنجا که موضوع مقاله در رابطه با کاربران مرد این شبکه ها می باشد از وضعیت کاربران زن، که آن نیز دارای وضعیت اسفناکی می باشد، می گذریم.

با نگاهی گذرا به عکس های نمایه های کاربران مرد می توان متوجه شیوع نوع خاصی از پوشش در بین مردان، شد. که به همان دلیل جلب مخاطب و دوست های بیشتر کاربرد این تیپ خاص روز به روز بیشتر می‌شود.

 2

اگر بخواهیم این تیپ خاص پوشش را دقیق تر بررسی کنیم باید به مواردی همچون : مدل موهای فشن و بعضا عجیب و غریب، مدل ریش و سبیل های نامتعارف، یقه های باز، همراه داشتن زنجیر، ژست های خاص و البته گذشته از همه این موارد صورتی دارای ارایش های زنانه و ابروهای نازک کرده اشاره کرد.

 images (1)

 گذشته از انتشار این مدل تصاویر در قسمت پروفایل افراد، با نگاهی به آلبوم عکس های کاربران مرد شبکه‌های اجتماعی، می توان کم رنگ شدن ارزش هایی چون حیا و بی توجهی به حریم خصوصی نیز پی‌برد. عکس هایی که معمولا دارای پوشش نادرستی بوده و گویی انتشار آن در فضای مجازی که موانع محدود کننده ی اجباری ای وجود ندارد عملی  رایج شده است.

 به راستی دلیل این مقدار از تمایل به استفاده از لوازم آرایش و یا نشان دادن ظاهری نا متعارف و بعضا نابهنجار که البته مصادیق آن در سطح کمتری نسبت به فضای مجازی در فضای واقعی نیز دیده می شود چیست؟

بسیاری دلیل این سمت و سوق پسران و مردان را نوعی اعتراض به امر و نهی ها می دانند، اما جدا از بعضی از تعصب های نابجای افراد، مگر ما در در دین مان تأکید بر توجه به آراستگی و زیبایی را نداریم؟

توصیه به شستن موی سر و محاسن، شانه زدن موی سر، خوش‏بو کردن بدن با عطر، اصلاح سر و صورت، کوتاه کردن ناخن انگشتان، خضاب و رنگ کردن موی سر و صورت، زایل کردن موهای زاید بدن، سرمه کشیدن، روغن زدن به مو و مسواک زدن در همین راستا است.

متأسفانه اگر شبکه‌های اجتماعی به نحوی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرند، ادامه یابد و نسل برنامه‌ریز و مربی ما سواد رسانه‌ای خود را بالا نبرد، میان خانواده‌ها و جوانان شکافی ایجاد می‌شود که طی آن جوانی که امروز در دو جهان، مجازی و واقعی زندگی می‌کند، گرچه نزد خانواده خود است اما از آنان کیلومترها فاصله می‌گیرد؛ و البته فعالیت های این چنینی در شبکه های مجازی به نوعی باعث قبح شکنی در مورد این نوع پوشش و ظاهر خواهد شد که از عواقب آن افزایش این نوع پوشش ها در فضای واقعی جامعه خواهد بود.

اگرچه تربیت فردی و اخلاق فردی نقش بسیاری در هدایت فرد در فضای مجازی دارد ولی قطعا فضای رسانه‌ای و تبلیغات دائمی و برنامه ریزی شده در زمینه این رفتارهای ناهنجار تا حدی از شدت آسیب‌های اجتماعی و روان شدن این تیپ ها در سطح شهرها جلوگیری خواهد کرد.

haya0

البته فعال شدن فضای امر به معروف و نهی از منکر در این فضاها از طریق کامنت ها و پیام ها در صفحات شخصی این تیپ آدمها شاید اثر ظاهری نداشته باشد ولی به هر حال به مرور زمان فکر را درگیر خواهد کرد و حداقل با احساس رضایت و خشنودی کامل کاربر همراه نخواهد شد.

کاری از گروه سبک زندگی باحجاب

پادشاه تکفیری‎ها!/ عکس


در چند ماه اخیر لبنان صحنه حملات متعدد تروریستی بوده است که با هدف ایجاد تنش و اختلاف میان فرقه‎های مذهبی توسط تکفیری‎ها انجام شده است. این رویدادها اعتراض گسترده مردم را علیه عربستان -به عنوان عامل این تحرکات- به دنبال داشته است.

علی الرز گرافیست لبنانی در طرحی  از ملک عبدالله عربستان، وی را "پادشاه تکفیری‎ها از مملکت تروریست‎ها" نامید.

 

کامران صداقت ثمرحسینی در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو»: اقدامات تفرقه‌افکنانه جریانِ لندن نشین با استف

در سال‌های اخیر جریانِ لندن نشینی با استفاده از نام روحانیت شیعه اقدامات تفرقه‌افکنانه‌ای داشته‌اند که نمونه‌ای از آنان جریان یاسر الحبیب با حمایت سید مجتبی و سید صادق شیرازی است

گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ این روزها نمی توان از تلاش برخی گروه ها و جریان های منحرف که همه توان و نیروی خود را خرج مقابله با وحدت مسلمانان نموده، برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان و بالا گرفتن نزاع و دشمنی میان آنان و در نتیجه تضعیف اسلام تلاش نموده اند، چشم پوشی کرد؛ لذا به بهانه میلاد حضرت ختمی مرتبت و نامگذاری هفته وحدت در گفتگو با دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی؛ عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به بررسی و ریشه یابی اعتقادات و رفتارهای برخی از این گروه ها و جریان های انحرافی پرداخته ایم.


«خبرگزاری دانشجو»- مهم‌ترین آسیب‌های فرا روی حوزه‌های علمیه ناشی از چه عواملی است؟
 

ثمر حسینی: حوزة علمیه مکان آموزش علوم آل محمد (ص) است. علمای شیعه همواره تاکید کرده‌اند که علم باید توأم با عمل باشد و این اقتضای آن علوم شریف است، یعنی تعلیم علم باید همراه با انجام واجبات و ترک محرمات و عمل به سنت نبوی و اخلاق اسلامی باشد.


علمای شیعه همواره تاکید کرده‌اند که علم باید توأم با عمل باشد


هرگاه فراگیری این علوم بدون تهذیب نفس باشد، خطراتِ عدیده‌ای برای افراد و بلکه کل جامعه ایجاد می‌کند و اگر خوب دقت شود، فرقه سازی‌ها و دعاوی باطل آنان ناشی از عدم تهذیب نفس و عدم پایبندی به تقوای الهی بوده است.


بسیاری از انحرافات سیاسی افراد ناشی از عدم تهذیب نفس است

 

ضرورت تهذیب نفس و اهمیت ویژه آن در فراگیری علوم الهی سخت مورد توجه و اهتمام مرحوم حضرت امام خمینی (ره) بود. اینکه حتی علمای بزرگ شیعه خود را بی‌نیاز از حضور در درس اخلاق و تذکر و یادآوری مباحث آن ندانسته‌اند عظمت مطلب را می‌رساند. بسیاری از انحرافات سیاسی افراد و یا شتاب در انتشار رساله عملیه و مانند آن ناشی از عدم تهذیب نفس و تمایل به قدرت و شهوات نفسانی بوده است.


علاوه بر این‌ها جامع‌نگری نیز از ویژگی‌هایی است که هر فرد حوزوی باید داشته باشد. این موضوع در آثار و سخنان مرحوم حضرت امام خمینی (ره) و نیز مرحوم علامه عبدالحسین امینی (ره) و مقام معظم رهبری و بسیاری دیگر از علما و نویسندگان دیده می‌شود. محمدرضا حکیمی به درستی در وصف علامه امینی می‌نویسد که «او درک می‌کرد که جهان، امروز صاحب صدها جریان فکری، فلسفی، سیاسی، تربیتی، اقتصادی و نظامی بین‌المللی است؛ بنابراین، مرزبان حماسۀ جاوید و سرپرستی کلیت مواریث علمی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی و اقدامی علی و آل علی را نمی‌‌توان فدای چند سال فقه و اصول خواندن و طلبگی کردن فلان آقا کرد.»


اگر آموزش حوزوی همراه با تهذیب نفس نباشد احتمال افتادن در مسیرهای انحرافی افزایش می‌یابد


حال اگر آموزش حوزوی همراه با تهذیب نفس نباشد و یا آن جامع‌نگری لازم در علوم حوزوی کسب نشود، احتمال افتادن در مسیرهای انحرافی و نادرست افزایش می‌یابد برای مثال، علامه وحیدی از نوادگان مرحوم آیت‌الله آقا محمدباقر وحید بهبهانی (ره) و از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقی (ره) بود که اجازات متعدد اجتهاد از علما دریافت کرده بود؛ ولی چه سود از آن خاندان شریف و از آن اساتید بزرگ اگر نفس تهذیب نشده باشد.


او در سال 1314 شمسی که موضوع مجالس میهمانی زن و مرد و کشف حجاب اسلامی بر پا می‌شد، درحالی‌که ملبس بود، همراه با همسرش وارد مجلس میهمانی دولتی شد و قصیده‌ای طولانی را که در مذمت حجاب سروده بود در آن مجلس خواند که مطلع آن این است: «به شرع احمد مرسل حجاب لازم نیست.» و بعدها عمامه و قبا و عبا را برداشت و به تعبیر مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) در کتاب «رساله نوین دربارة بناء اسلام بر سال و ماه قمری» فُکُل و کراوات و زُنار بست و تا آخر عمر با عنوان سناتور علامه وحیدی، در خدمت خاندان پهلوی بود. تعابیر قرآنی علامه حسینی طهرانی از فرجام سوء این فرد بسیار آموزنده و تکان‌دهنده است.


مهدی خلجی، از آموزش در حوزه علمیه تا فعالیت در رسانه های غربی علیه ایران


چنین افرادی امروزه نیز دیده می‌شوند. برای مثال، می‌توان به مهدی خلجی اشاره کرد که زمانی در حوزه علمیه تحت آموزش بود و البته سطح آموزش او بسیار نازل بود. او با گرایش به مباحث روشنفکری دینی و سکولار جهان عرب، به تدریج جذب مراکز و مؤسسات مطالعات راهبردی ایالات‌متحده آمریکا همچون (مرکز مطالعات راهبُردی واشنگتن) و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی غربی شد و مطابق منافع آمریکا علیه ایران فعالیت کرد.

 


از سوی دیگر نمونه‌ای همچون سید ابوالفضل برقعی نیز در جای خود جالب‌توجه است که به تدریج مبدل به یک فرد سلفی وهابی شد و این تحول در او تدریجاً روی داد. او ابتدا منتقد تصوف شد، سپس منتقد برخی از باورهای شیعی و در نهایت منتقد اصل تشیع شد و وهابی شد.

 


در این زمینه پیشنهاد می‌کنم به کتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی - سیاسی ایران» تألیف حجت‌الاسلام آقای رسول جعفریان مراجعه شود که فصل مفیدی با عنوان «جریان‌های تجدید نظر طلاب در عقاید شیعه» دارد.


افرادی که «ایده روحانیت منهای لباس» را در سر می‌پرورانند


همچنین من اخیراً با افرادی مواجه شده‌ام که «ایده روحانیت منهای لباس» را در سر می‌پرورانند و هرچند جریانی معدود هستند ولی به طور جدی باید با آن مقابله کرد. آن‌ها لباس را بنا بر موقعیت سنجی می‌پوشند و همواره عبا و عمامه‌ای برای آن موقعیت‌های ویژه، در کمد اتاقشان آماده دارند.


ما باید حساب این عده معدود را از روحانیت اصیل جدا کنیم. لباس روحانیت لباس اسلام، لباس شرافت، لباس عزت و سربلندی است و این لباس سنت رسول اکرم (ص) و اهل‌بیت شریف ایشان (ع) است.


در اینجا خاطره‌ای را از مرحوم آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی (ره) نقل می‌کنم که خود بی‌واسطه در بیت ایشان شاهد بوده‌ام. در نیمه شعبان سال 1413 قمری، در بیت حضرت علامه، به روال معمولشان در چنان ایامی، مراسمی برگزار شد. در آن روز بنا شد تا برخی از طلاب را ملبس به لباس روحانیت کنند. عمامه‌هایی آماده (بسته‌شده) آوردند. ایشان مقداری دربارة اهمیت لباس روحانیت و مقاصد رژیم پهلوی از مبارزه با آن سخن به میان آوردند و اشاره‌ای نیز به کوشش رژیم پهلوی در ایجاد مراکز دینی دانشگاهی به عنوان بدیل حوزه کردند و مثالی را هم از الازهر مصر و کوشش در دولتی کردن آن فرمودند.


سپس توضیح دادند که: «ملبس شدن روحانی باید به طریقة سنت نبوی باشد که حضرت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم در روز غدیر خم، خود عمامه را بر سر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام بستند». آنگاه علامه حسینی طهرانی ایستادند و عمامه آماده را باز کردند و بر سر یکی از طلاب که سیدی بود، بستند. این نگاه به لباس روحانیت، برگرفته از غدیر خم و آن سنت اصیل، موضوع و مطلبی بسیار عظیم است.


این را هم اضافه کنم که زمانی در مسجد حاج حکیم شهر مشهد مقدس، از مرحوم آیت‌الله حاج سید جواد فقیه سبزواری (ره) در خصوص لباس روحانیت سئوال کردم؛ پاسخ ایشان سخت قاطع بود: «اگر فردی ملبس به لباس روحانیت شود و گاه و بیگاه بخواهد آن را بپوشد یا نپوشد (با لباس روحانیت بازی کند.)، چنان آلوده و پلید است که اگر خود را آب هم بکشد باز هم پاک نمی‌شود. یا لباس را نپوشید و یا اگر می‌پوشید بدان ملتزم باشید.»

 
در واقع روحانیت به معنای اصطلاحی، علاوه بر تحصیل علوم آل محمد (ص) در سنتی پیوسته و شناخته‌شده، انجام واجبات و ترک محرمات و رعایت مستحبات و اخلاق نبوی(ص)، التزام به لباس روحانیت به مثابه سنتی نبوی است. در خصوص آسیب‌شناسی حوزه‌های علمیه علاوه بر سخنان مرحوم حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری، مراجعه به آثار استاد شهید مرتضی مطهری و استاد محمدرضا حکیمی پیشنهاد می‌شود.


اقدامات تفرقه‌افکنانه جریانِ لندن نشینی با استفاده از نام روحانیت شیعه

 
«خبرگزاری دانشجو»- در سال‌های اخیر جریانِ لندن نشینی با استفاده از نام روحانیت شیعه اقدامات تفرقه‌افکنانه‌ای داشته‌اند که نمونه‌ای از آنان جریان یاسر الحبیب با حمایت سید مجتبی و سید صادق شیرازی است، در این زمینه تاریخچه‌ای از این جریان را برای مخاطبین ما بفرمایید.


ثمرحسینی: یاسر الحبیب فرد روحانی‌نمای کویتی و از شاگردان سید مجتبی شیرازی و سید صادق شیرازی است که به دلیل توهین به مقدسات اهل سنت و همسر پیامبر گرامی اسلام، تابعیت کویتی‌اش سلب شد. او با حمایت بریتانیا به لندن رفت و در آنجا پناهنده سیاسی شد و هیئت خدام المهدی را که پیش‌تر در کویت تأسیس کرده بود، در لندن راه‌اندازی کرد.

 


در کنار آن پاره‌ای نشریات و شبکه‌های ماهواره‌ای با حمایت سید مجتبی شیرازی تأسیس کرد. البته مواضع برادران شیرازی (سید محمد، سید صادق و سید مجتبی) فرزندان مرحوم آیت‌الله سید مهدی شیرازی را باید در طول مراحل مختلف تاریخی زندگی‌شان مدنظر قرار داد. هیچ یک از اینان در مرکزیت مرجعیت شیعه قرار نداشته‌اند و مرجعیت آنان محلی بوده است.


مرجعیت اصلی شیعه پس از آیت‌الله العظمی بروجردی در اختیار علمای بزرگی همچون آیات عظام امام خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، خویی، اراکی و ... و اکنون آیات عظام سیستانی، مقام معظم رهبری، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و دیگران است.


سید محمد شیرازی و برادرانش در جوانی جهت کسب مرجعیت شتاب کردند


با این وجود سید محمد شیرازی و برادرانش در جوانی جهت کسب مرجعیت شتاب کردند و در میان برخی از شیعیان کویتی و عراقی طرفدارانی یافتند و این شتاب در اعلام مرجعیت، با سیره و منش علمای بزرگ شیعه همچون مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت فومنی و یا آیت‌الله العظمی اراکی و دیگران که سعی در دوری از این عناوین داشتند، متفاوت است.

 


سید محمد شیرازی جز در مقطعی کوتاه، روابط سردی با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) داشت


سید محمد شیرازی جز در مقطعی کوتاه، روابط سردی با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) داشت. برخی از آن مسایل در کتاب خاطرات آیت‏‌الله سید عباس خاتم یزدی بازگو شده است. البته عناد سید مجتبی شیرازی با انقلاب اسلامی ایران که گاه آشکارا تا تکفیر علمای بزرگی پیش‌رفته و فیلم‌های سخنرانی‌هایش در وبگاه‌های سلفی معمولاً به عنوان شاهدی از تعارضات درونی شیعه جهت مخاطبان بی‌اطلاع جهان عرب پخش می‌شود، موضوعی پنهانی نیست.


آنان اصول اخلاق و تهذیب نفس را رعایت نکرده‌اند؛ زیرا زمانی که حرمت مراجع تقلید شیعه، همچون آیات عظام محمدتقی بهجت فومنی (ره) و مکارم شیرازی توسط یاسر الحبیب شکسته شد، اخلاق و ادب اسلامی اقتضا می‌کرد، حمایت از او برداشته شود و نه آنکه چنین حمایتی با صدور اجازه روایتی سید صادق شیرازی و انتشار آن در وب‌گاه یاسر الحبیب تشدید شود.


یاسر الحبیب با گستاخی تمام آشکارا آیت‌الله بهجت را فردی منحرف نامید


یاسر الحبیب با گستاخی تمام آشکارا آیت‌الله بهجت را فردی منحرف نامید و توهین‌ها به حضرت آیت‌الله سیستانی و مقام معظم رهبری کرد و آن را در وب‌گاه خود، چه به زبان عربی و چه به زبان فارسی منتشر کرد.


اما علاوه بر این بی‌ادبی و گستاخی، آنان فاقد جامع‌نگری نیز بوده‌اند. مراجع شیعه، محل رجوع همه مسلمانان و نه تنها شیعیان بوده‌اند و همواره بر وحدت اسلامی و پرهیز از دودستگی در صفوف امت تاکید کرده اند.


راز موفقیت حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی در عراق توجه به همین سنت حسنه علمای بزرگ شیعه است. او به عنوان مرجع همه عراقی‌ها و نه فقط شیعیان عمل کرده است؛ از این رو، زمانی که این فتوا صادر ‌شد که تعرض به مساجد اهل سنت در حکم تعرض به مراقد اهل‌بیت (ع) است، دار الافتای مصر به بیداری علمای شیعه می‌بالد و افتخار می‌کند.


تحریک احساسات برادران اهل سنت بدترین شیوه برای کسب شهرت


منسوبان این جریان، چنانکه اشاره خواهم کرد، کوشش کرد تا با تحریک احساسات برادران اهل سنت، خود را در محور توجهات جهان اسلام قرار دهد و این بدترین شیوه برای کسب شهرت است.


پیش از آنکه این گروه با اهل سنت در تعارض باشند، با مراجع بزرگ شیعه در تعارض هستند


البته برخوردهای ناشایست آنان با علمای شیعه، برکاتی هم داشت و آن اینکه مسلمانان جهان دریافتند که پیش از آنکه این گروه با اهل سنت در تعارض و دشمنی باشند، با مراجع بزرگ شیعه در تعارض و اختلاف هستند؛ بنابراین با ایجاد امکان تمییز برای مسلمانان جهان، امکان سوءاستفاده از عنوان شیعه و یا ایران توسط استعمارگران غربی و جاهلان و مغرضان گرفته شد.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا می‌توان جهت‌گیری‌های این جریان را انحرافی دانست؟


ثمرحسینی: ما در نگاه وحدت‌گرایانه و تقریبی مرحوم آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی (ره) و بسیاری از علما و مراجع بزرگ شیعه هیچ تردید و ابهامی نداریم و مگر نه این است که حتی علامه امینی در مقدمه مجلد هشتم الغدیر به صراحت می‌نویسد: «الغدیر در دنیای اسلام، صف‌ها را متحد خواهد ساخت. او در ذیل این بحث اثبات می‌کند که الغدیر بسیاری از سوء تفاهمات را حل می‌کند و موجب نزدیک‌تر شدن مسلمانان به یکدیگر خواهد شد و شهید مرتضی مطهری (ره) و علامه محمدتقی جعفری (ره) و علامه سید مرتضی عسکری (ره) هر یک در مقالاتی جدا از نقش تقریبی علامه امینی تقدیر کرده‌اند.


علامه عسکری به درستی بیان می‌کند که امینی ثابت کرد که وحدت مسلمانان با ترک تحقیق و پژوهش در مسایل اختلافی که بخش عمده‌ای از آن بر اثر احادیث مجعول و تاریخ مجعول شکل گرفته است، محقق نمی‌شود؛ بنابراین باید همچون علامه امینی، به قصد فهمیدن و فهماندن عقاید اسلام وارد تحقیق و پژوهش شد و درعین‌حال ادب و اخلاق اسلامی را رعایت کرد.


برادری اسلامی و رفع اختلاف‌ها با نمایش توهین و تحقیر و ناسزا گفتن به یکدیگر هرگز روی نخواهد داد. علامه امینی ادب پیشه کرد و کتاب الغدیر جاودانه شد. مسلمانان نیازمند آن هستند که در بررسی اختلافات، ادب دینی، شرافت اسلامی، عفت کلام و راست‌گویی و امانت‌داری حفظ شود؛ بنابراین شخصیت‌های این‌چنینی مصلحانی اجتماعی هستند که جهت اصلاح امت به نقد ضابطه‌مند آثار مختلف مبادرت کرده است نه آنکه افتخارشان توهین و تحقیر دیگران باشد.


یاسر الحبیب با استناد به اجازة روایت سید صادق شیرازی و حمایت سید مجتبی شیرازی فعالیت دینی خود را مشروع قلمداد می‌کند و چنانکه گفته شد، در چارچوب هیئت «خدام المهدی» در لندن به دشمنی با شیعه و اهل سنت می‌پردازد.


جنجالی‌ترین اقدام زشت یاسر الحبیب


جنجالی‌ترین اقدام زشت او که شدیداً بر مطالعات شیعه‌شناسی اهل سنت تأثیرگذار بوده است، برگزاری مراسم جشن در روز درگذشت عایشه همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) (در تاریخ 17 رمضان 1431 ق) و توسعة این‌گونه جشن‌ها به سالروز وفات دیگر صحابة آن حضرت است.


البته مسئله تنها به سخنرانی مذکور ختم نشد. وابستگان به هیئت خدام المهدی کتاب «... الوجه الآخر لعائشة» (کلمه اول عنوان کتاب را بیان نکردم) از تألیفات یاسر الحبیب را در هفت فصل و در بیش از یک هزار صفحه به چاپ رساندند که در طی یکی از فصول ننگین آن به زشتی به مقدسات مسلمانان توهین کردند.


نیز می‌توان به کتاب «فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر بن خطاب» تألیف ابوالحسین خوئینی اشاره کرد که توسط همین افراد در لبنان منتشر شد. این کتاب به دنبال تحریک برادران اهل سنت است و به دنبال تعیین دقیق تاریخ قتل خلیفه دوم به منظور مشخص ساختن تاریخ جشن و سرور برای همفکرانشان است و اینکه در لبنان منتشر شد، نشان از توطئه‌ای علیه حزب‌الله لبنان داشت که به موقع با واکنش سید حسن نصرالله ناکام ماند.


این‌گونه اقدامات فتنه‌انگیزی در میان مسلمانان است و ادامة آن را می‌توان در سخنرانی شب هفتم ذی الحجة 1431 ق یاسر الحبیب به مناسبت شهادت امام باقر (علیه‌السلام) دید که در آن می‌خواهد تا در عراق نام خیابان‌ها و بناهایی مانند خیابان رشید، خیابان منصور، دانشگاه مستنصریه و... تغییر کند؛ اما آیا مشکل عراق در حال حاضر نام خیابان‌های آن است؟


اینجاست که تفاوت سطح بیداری و وسعت دید مراجع بزرگی چون آیت‌الله العظمی سیستانی با این جماعت قلیل به خوبی آشکار می‌شود.  چنین دعوتی به ویژه در شرایط کنونی تنها به ایجاد تنفر مذهبی در عراق (و دیگر ممالک اسلامی) منجر می‌شود.


افرادی چون یاسر الحبیب خواسته یا ناخواسته بازیچه شده‌اند


از سوی دیگر همین برنامه تفرقه‌افکنانه از سوی برخی از مخالفان وحدت اسلامی در بحرین دنبال می‌شود. سلفی‌های وهابی کوشش می‌کنند تا اهل سنت بحرین را با این عنوان که اسامی خیابان‌ها و شهرهایشان شیعی و صفوی شده است و یا در عراق نام شهر الثورة به الصدر تغییر یافته است، بر ضد شیعیان تهییج ‌کنند که نشان می‌دهد که استعمارگران از هر فرصتی برای ایجاد دشمنی در میان مسلمانان استفاده می‌کنند و در واقع افرادی چون یاسر الحبیب خواسته یا ناخواسته بازیچه آنان شده‌اند.


«خبرگزاری دانشجو»- خطر این جریان از چه جهت است؟


ثمر حسینی: خطر اصلی این گروه در کوششی است که جهت تخریب وحدت اسلامی به کار بسته‌اند. سمت‌و‌سوی اقدامات یاسر الحبیب در وهلة اول متوجه دشمنی با علمای تقریبی اهل سنت است که خود می‌تواند عزم آنان را بر تقریب مذاهب اسلامی و طرد چنین رویکردهای غلطی در جهان اسلام بیشتر کند.


همچنین نباید از نظر دور داشت که گروه‌های سلفی بیش از هر گروه‌ دیگر، در فضای اینترنت به نام محکومیت این عمل به انتشار آن پرداخته‌اند و حتی بخشی از کتاب خوئینی را جهت دانلود در اینترنت گذاشته‌اند. در این موضوع که یاسر الحبیب به دنبال ایجاد تضاد و فتنة قومی و مذهبی در میان مسلمانان است، شکی نیست.


دستاویزی برای حمله به شیعه توسط شیوخ وهابی


من در مجلد دوم کتاب شیعه شناسی معاصر اهل سنت که توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر خواهد شد، نشان داده‌ام که از سال 2010 میلادی، همزمان با فعالیت یاسر الحبیب، مرحلۀ جدید و متمایزی در تشدید ادبیات شیعه هراسی توسط مخالفان وحدت اسلامی آغاز شد و البته فصل کوتاهی از مجلد اول آن کتاب را درباره محکومیت اقدامات یاسر الحبیب نوشته‌ام.


این عمل دستاویزی برای حمله به شیعه (و نه به شخص یاسر الحبیب و مراکز جاسوسی بریتانیا) توسط شیوخ وهابی شد. در اینجا باید توجه داشت که در موارد این‌چنینی، مضمون تمامی وب‌گاه‌های ضد تقریبی موجود، در اقدامی ظاهراً هماهنگ، بر اساس مضامین جدید شیعه‌هراسی تغییر می‌کنند.


دامنة تبلیغاتِ شیعه‌هراسی به مرور زمان شیبی تندتر از قبل به خود می‌گیرد


ازاین‌رو دامنة تبلیغاتِ شیعه‌هراسی به مرور زمان شیبی تندتر از قبل به خود می‌گیرد و عملاً تولیدات رسانه‌ای این گروه در خدمت شبکه‌های ماهواره‌ای سلفی وهابی می‌شود. از سال 2010 میلادی، همین اقدامات در کنار اتهام قدیمی و ناروای «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن»، از مهم‌ترین دلایل توجیه‌کننده عملیات تروریستی علیه شیعیان شد.

برخی از شیوخ سلفی که در برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای غالباً منسوب به سعودی، عمل زشت یاسر الحبیب را به شیعه و نه جریان او نسبت داده‌اند و با بهره‌برداری از اقدامات نمایشی این گروه، حکم به تکفیر شیعه می‌دهند، عبارت‌اند از: شیخ حسن مشهور، محمد الزغبی (در شبکه الخلیجیه)، محمد العریفی (در شبکه الحکمه)، محمد حسان (در شبکه الرحمه)، یوسف الاحمد (در شبکه صفا)، عدنان عرعور (در شبکه صفا)، ابوالاشبال الزهیری (در شبکه الناس)، مازن السرساوی (در شبکه‌های الحکمة و صفا)، سعد البریک (در شبکه صفا)، مصطفی العدوی (در شبکه صفا)، عبدالرحمن الدمشقیه (در شبکه صفا)، ولید الرشودی (در شبکه صفا)، حسن الحسینی (در شبکه صفا)، محمود المصری (در شبکه الناس) و ...


البته دیدگاه دیگر آنان همچون سید صادق شیرازی که معتقدند که «هیچ‌چیز جای قمه زدن روز عاشورا را نمی‌تواند بگیرد» و دائماً می‌خواهند تا شیعیان با قمه زدن خون خود را در روز عاشورا به زمین بریزند، دستاویزی برای حملات روانی علیه شیعیان است که تصویری زننده از شیعیان را نمایش می‌دهد. این پافشاری بر قمه زنی بر سر و بدن شیعیان، بیانگر تقابل آن‌ها با فتوای شجاعانه مقام معظم رهبری و بسیاری از علمای شیعه در این زمینه است.


«خبرگزاری دانشجو»- در مقابل این جریان چه اقداماتی صورت گرفته است و بهترین پیشنهاد برای کم کردن آسیب این جریان به جامعه شیعه و مسلمان چیست؟


ثمر حسینی: اولین موج واکنش‌ها در اعتراض به اقدام فتنه‌انگیز آنان در توهین به مقدسات اهل سنت، همزمان با برادران اهل سنت، در میان علمای شیعه روی داد. از میان آن‌ها می‌توان به فتوای قاطع مقام معظم رهبری در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت اشاره کرد؛ نیز باید به بیانیة مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در تهران که در آن زمان حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی تسخیری دبیر کل آن بودند. اعلامیه علمای شیعة منطقة احساء عربستان و نیز فتاوی برخی از علماء و مراجع بزرگ تشیع مانند آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی از دیگر اقدامات مهم در این زمینه بوده است؛ ایشان یاسر الحبیب را یا مزدور و مأمور دانست و یا سفیه و دیوانه.


از علمای شیعه کویتی و عربستانی که در محکومیت اقدام یاسر الحبیب بیانیه صادر کرده‌اند می‌توان به مرحوم شیخ عَمری، شیخ حسین معتوق، شیخ حسن صفار، شیخ علی آل ‏محسن، شیخ عبدالجلیل السمین، شیخ نمر و سید هاشم السلمان اشاره کرد. حزب‌الله لبنان نیز واکنش تندی به این اهانت‌ها داشت.


بازتاب‌های اقدام زشت یاسر الحبیب موجب اهمیت یافتن ضرورت تقریب مذاهب اسلامی شد


این‌چنین بر خلاف خواستة یاسر الحبیب، بازتاب‌های اقدام زشت او موجب اهمیت یافتن ضرورت تقریب مذاهب اسلامی شد. بار دیگر فتاوی تقریبی علمای شیعه که پیش از این صادرشده بودند، مورد استناد قرار گرفتند؛ و نیز مجموعة جدیدی از فتاوی تقریبی تولید شد که باید برای نسل‌های بعدی به تمامی بایگانی شود و چنانکه گفته شد، با اهانت‌های آنان به علمای شیعه، مرز میان شیعه و گروه‌هایی مانند هیأت خدام المهدی لندن به خوبی از یکدیگر جدا شد.


بنابراین باید با ایجاد بایگانی قابل رجوع از فتاوی علمای تقریبی شیعه و اهل سنت، ایجاد بایگانی مستند قابل رجوع از سوابق افراد، مشخص کردن خطوط و مرزهای افراد جهت روشن شدن مواضع افراد با یکدیگر جلوی بسیاری از پیامدهای این جریان را گرفت. در کنار همه اینها باید وصایای مرحوم امام خمینی را درباره روحانیت جدی گرفت و محقق ساخت.

هفته برائت، لعن‌عایشه، ترویج قمه‌زنی و … آنچه باید درباره جریان شیرازی‌‌ها و فرقه انحرافی در شیعه د

آنچه باید درباره جریان شیرازی‌‌ها و فرقه انحرافی در شیعه دانست
یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است.

به گزارش فرهنگ نیوز، جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­ کند، این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی­گناه نیست.

 
شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد. 
 
این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.
 
راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند.
 
در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه­ های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:
 
از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی
 
آیت‌الله سید محمد شیرازی برادر بزرگ‌تر شیرازی‌هاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیت‌الله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیت‌الله شیرازی از سوی کربلایی‌ها این روابط تیره و سرد شد.
 
در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می­آید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر می‌کرد: «ترفوف رایه­الاسلام بید آیه الله الخمینی»
 
 
«سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا»
 
در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت برگزار می‌کرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.»
 
آیت‌الله خویی: کار این سید، شبهه‌ناک است
 
البته مهم‌ترین مخالفت‌ها با مرجعیت این آیت‌الله جوان مقیم کربلا از سوی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضع‌گیری‌های تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.
 
آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حمله‌ها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه‌دار شد… مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبهه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.
 
سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست!
 
بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود
 
عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.
 
 
در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم.
 
با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری می‌کرد. یک بار جمعی از کویتی‌ها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.
 
این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.»
 
ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه
 
خانواده شیرازی‌ها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسی‌شان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علی‌رغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال می‌دهند. این ماجرا تا سال‌ها مستمسکی برای خانواده شیرازی‌ها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدت‌های سید محمد شیرازی تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد.
 
 
 
 
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
 
سید صادق برادر کوچک‌تر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازی‌ها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امری است که ایشان هیچ واهمه‌ای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند.
 
برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر می‌شود. فیلم صحبت‌های سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحش‌های رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات می‌توان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچ‌کدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشته‌اند.
 
«سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»
 
این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته می‌شود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطه‌ای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علی‌رغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیت‌الله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه‌ ماهواره‌ای منتسب به شیعه، جریان شیرازی‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست.
 
۱۳ شبکه با هزینه‌های حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه
 
از مهم‌ترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهواره‌ای جهان، می‌توان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نام‌های شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیع‌ترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شده‌اند! شبکه‌هایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی می‌کنند جلوه‌های واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکه‌ها با حمایت شخص آیت‌الله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راه‌اندازی و مدیریت این شبکه‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
 
 
آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه ­های یکی از این شبکه‌ها می­گوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»
 
نکته مهم‌تر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهواره­ای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را می‌توانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت می‌کند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظاره‌گر شعائر حسینی از این دست هستند!
 
 
دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع می‌نویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‌کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‌کنند. تاجایی که انگلیسی‌ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‌های عزاداری – در کربلا- تقسیم می‌کردند.»
 
سال گذشته هم به دنبال نام‌گذاری نهم تا پانزدهم ربیع‌الاول به عنوان هفته برائت توسط شبکه ماهواره‌ای امام حسین (ع) که توسط بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی اداره می‌شود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکس‌العمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود.
 
 
 
درباره مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را شنیع دانسته‌اند هم آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کرده‌اند.
 
البته این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیه‌ای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقه‌های پنج‌گانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده‌ است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حمله‌های سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچ‌گونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است…» آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخ‌الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
 
این اتفاقات در حالی می‌افتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم می‌کند می‌فرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.»
 
مثل پدراتون گول نخورید!
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله کرد. البته سابقه حملات وی و خانواده‌اش به انقلاب اسلامی مردم ایران در اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلاب مشهور است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در شبکه‌های جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست که با این که ایشان از مراسم­ها و شعائر حسینی به صورت خاص و غیر معتبر بسیار دفاع می‌کند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عده‌ای فتنه­ گر به نمادها و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند.
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد می‌کرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضی­هاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست می­گه… کشور اسلامی مردمش انقلاب می­کنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد می­زنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم می­زنه می­کشه به خاک و خون می­کشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم می­کُشه یا حبس می­کنه … فکر می­کنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.»
 
امام خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف می‌فرمایند:«آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد می‌فرمایند: «خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.»
 
 
توهم توطئه یا دست آویزی برای مظلوم نمایی
 
آقای سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی طرفداران شیرازی­ها و همین­طور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی را مشکوک تلقی می­کنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که در خانه­اش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی اشاره ای نمی­ کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر مخاطبی حتمی جلوه می­ کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن این دو نفر می برده است را اضافه کرد.
 
 
تا­کنون این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ نداده­اند که نظام اسلامی از کشتن این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بی­اثری که، توان مقابله­ای چه الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این دو نفر موثرتر و مخالف­تر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر می­رسد؟ پرداختن بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک می­ کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را دارند.
 
دار و دسته انحرافی ها
یاسر الحبیب طلبه خوش‌پوش لندن نشین
 
یاسر الحبیب یک طلبه خوش‌پوش است که در حسینیه‌ای در لندن منبر برود سینه‌چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار می‌رود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکه‌های تحت حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت می‌کند ولی از حضور چشم‌گیر و پررنگ در دیگر شبکه‌های زنجیره‌ای این طیف فکری نیز غفلت نمی‌کند. تنها سه سال از راه‌اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می‌گذشت که تندروی‌های یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
 
«اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی»
 
اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این همه زندانی و شکنجه‌شده، به این روحانی جوان این قدر توجه می‌کنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسی‌ها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیت‌های یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامه‌ای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌ای «فدک» را نیز با حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه رسانه‌ای، شبکه ماهواره‌ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی قرار می دهد.
 
رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.
 
او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرز‌گی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این­که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می ­رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌باره گزارش می‌دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌ای فدک این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این‌که در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکه‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
 
«شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش می‌دهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
 
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
 
 
 
تا اینکه این دست موضع‌گیری‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام ­زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­ الله ­علیه­ و آله– می­ شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره‌ای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامه‌های السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
 
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه‌ای رسمی، این‌چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­ الله­علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­ دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث می­ شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به ­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.»
 
یکی دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد نام‌گذاری هفته برائت! در ربیع‌الاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیه‎السلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهل‌بیت علیهم‎ السلام روز غدیر ثانی نام‌گذاری شده است… از این رو بر خود لازم می‎دانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نام‌گذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
 
 
این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می ­گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بت‌های مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آن‌ها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین می‌کنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنی‌ها را ثابت می‌کند.
 
بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمک‌های بی‌دریغ دولت انگلستان و بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیت‌های به ظاهر مذهبی‌اش می‌افزاید. قابل‌توجه اینجاست که در یک اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی -شبکه امام حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامه‌های هفته برائت این فرقه مشکوک کرد.
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازی‌ها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است.
 
 
 
از جمله فعالیت‌های وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره می‌کند و اکثر کلیه‌های که می‌سازند، صحنه‌هایی از قمه یا لطمه زنی است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، «آیت‌الله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیه‌ای به شبکه «سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند.
 
سید حسین شیرازی فرزند آیت‌الله و مدافع سید حسن خمینی
 
استدلالات ضعیف و ضعف گفتار این جریان را می‌توان از زبان سید حسین شیرازی وقتی به دلایل تبلیغ علیه نظام و اشاعه بدعت قمه زنی به دادستانی احضار می‌شود به وضوح مشاهده کرد. وی در روایت دیدارش با دادستان ویژه روحانیت قم را چنین روایت می‌کند:
 
با احترام من رو وارد دفترش کرد یک قاضی نشسته بود دادستان هم پیشش بود، اول کار یکی آمد گفت برای حاج اقا ناهار بیارم دادستان گفت نه نیاز نیست همش پنج دقیقه کارش داریم. بعد شروع کرد و گفت: هر کشوری قانون داره و باید به قانون کشور احترام گذاشت…. شما دارید کارشکنی می‌کنید. من اینجا یک دفعه با حدت گفتم کجا ما کارشکنی کردیم؟ طرف جا خورد و اون هم یک خورده تند شد و گفت رفقاتون ضد ما کار می‌کنند ما یک احضاریه فرستادیم دنیا رو شلوغ کردند. بهش گفتم خوب تقصیر خودتونه چه معنی داره من رو احضار می‌کنید! گفتم عملکردتون دشمن سازه به چه حساب من رو احضار کردید؟! گفت خوب کارت داریم چکار کنیم؟ گفتم به من چه برید یکی دیگه رو پیدا کنید!! گفت چرا افرادتون علیه ما دروغ می‌گن گفتم مگه افراد شما دروغ نمی‌گن؟ گفت کجا؟ گفتم تو گوگل سرچ کن پسر نوح عکس‌های سید حسن خمینی در میاد!! گفت ملاک ما امام خمینیه گفتم مگه سید حسن جزو نظام نیست!!
 
 
 
سوال اینجاست که چه اتفاقی افتاده است که این جریان که هیچ اعتقادی به نظام اسلامی ندارد چرا چنین از آقای سید حسن خمینی حمایت می‌کند؟
 
یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع
 
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دوره­ای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهایی­ها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می ­گرفتند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیت­های جریان شیرازی­ ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی­ های خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می­ کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد.

بررسی یک فرقه انحرافی؛ فرقه انحرافی تهدیدی برای تشیع / پشت پرده دفاع شیخ انگلیسی از شیعه

فرقه انحرافی تهدیدی برای تشیع / پشت پرده دفاع شیخ انگلیسی از شیعه

پرونده این شیعه‌های بدلی، اگر چه با اعمال سیاه پر شده و سابقه جریان فکری آنها اصلاً قابل دفاع نیست، اما تنوع و رنگارنگ بودن ننگهای این جماعت، قابل تأمل و توجه است.

به گزارش فرهنگ نیوز، در حالی که جهان اسلام در تلاش برای وحدت است، عده ای به صورت زنجیره وار بر طبق تفرقه می کوبند و با معرفی نمودن اعمال افراطی خود به عنوان شیعه، به پروژه اسلام هراسی غرب کمک می نمایند. اما این جریان چیست و چه می کند؟

شاید برای همه شیعیان، دست کم یک بار این سئوال پیش آمده باشد که:

«چرا امام علی‌علیه‌السلام، جانشین بر حق حضرت محمد‌ مصطفی‌(ص)، 25 سال خانه‌نشین شد؟ آیا ایشان نمی‌توانستند لشکری فراهم کنند؟ نمی‌توانستند پول خرج کنند و فضای جامعه آن روز را به سمت خویش برگردانند؟ اصلاً چرا وقتی که خلفای اول و دوم و سوم وارد جنگ می‌شدند و با امپراتوری‌های ایرن و روم درگیر بودند، ایشان از فرصت استفاده نکرد تا ضمن اثبات حقانیت خود، خلافت را به مسیر اصلی‌اش بازگرداند و قئرت را در دست بگیرد؟»

این سوال اگر چه رایج است و پاسخی مشخص دارد، اما ظاهراً به گوش بعضی از مدعیان نرسیده است. مدعیانی که نه‌تنها خود را در جایگاه تفسیر اسلام و فقاهت می‌بینند، بلکه شأن مرجعیت نیز برای خویش قائل هستند.

* پاسخی که در رفتار امیرالمومنین‌علی‌علیه‌السلام تجلی کرد

بی‌شک عدم تحرکات نظامی و سیاسی حضرت‌علی‌علیه‌السلام برای کسب قدرت در زمان خلفای سه‌گانه و حتی مشاوره‌های ایشان به خلیفه دوم (1) در راستای تقویت حفظ دین خدا از راه تقویت وحدت مسلمانان انجام شده است.

رفتار ایشان که عصاره معرفت و تبلور جوانمردی بود، در آن دوران خاص، به‌شکلی بود که زمینه سوءاستفاده دشمنان اسلام فراهم نشد و این پاسخی شایسته برای همه سوالات درباره دلیل سکوت حکیمانه و مجاهدت‌گونه مولای متقیان حضرت علی‌علیه‌السلام است.

* تجلی ولایت‌مداری در شیوه فرزندان حضرت امام علی‌علیه‌السلام

به‌راستی چرا امام حسن‌(ع) وامام حسین‌(ع) که سید جوانان اهل بهشت هستند(2)، هرگز به‌خونخواهی مادر خود، شمشیر به‌دست نگرفتند؟ مگر خونخواهی فرزند رسول خدا‍‌صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم، عملی ناصواب بود؟ پاسخی که کاملاً منطقی به‌نظر می‌رسد آن است که هرگونه خونخواهی این امامان‌معصوم‌علیهما‌السلام، با احتمال قریب به یقین می‌توانست باعث صف‌آرایی مسلمانان پیش روی هم شود و دلیلی بر قتل نفوس پیروان قرآن شود.

* تفرقه در دستور کار

حال کشوری به‌نام عراق را تصور بفرمایید که تا همین چند سال قبل، رسماً در اشغال نظامیان آمریکا و انگلیس بود؛ اما بعضی از مدعیان پیروی از مکتب امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام، در همین فضا، کوشیدند تا بیشترین فاصله را میان شیعیان و سنی‌های عراق ایجاد کنند!

این جماعت که خود را مدعی گرفتن انتقام خون همه معصومین‌(علیهم‌السلام) می‌دانند، در چنین شرایطی با همه توان خویش، تلاش کردند تا ضمن ایفای نقش در ترویج تفرقه میان امت رسول‌الله‌صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم، خود را به‌عنوان نماد تشیع به جهانیان معرفی کنند!!

نکته جالب آنجاست که همزمان تکفیری‌ها (که اصولاً خون شیعیان و سنی‌ها را مباح دانسته و گاه واجب‌القتل می‌دانند)، پول‌های عربستان و سایر دیکتاتورها را در پناه اشغالگران عراق، برای تحریک اهل سنت به‌کار گرفتند و پازل ایجاد درگیری‌های فرقه‌ای را تکمیل کردند و با روش‌هایی مانند انفجارحرمین عسکریین‌علیهما‌السلام(3) و مواردی از این دست، بر طبل تفرقه و آغار کشتار وسیع مردم مسلمان عراق کوبیدند.

* انگیزه خیانت‌ کاسه‌های داغ‌تر از آش

شیعه‌نمایانی که در نقش تکمیل‌کننده فعالیت‌های گروه‌های تکفیری و بعضی از سنی‌نماها عمل کردند، مصداق مثال کاسه داغ‌تر آش هستند. جایی که صاحب حق یعنی امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام سکوت سرافرازانه پیشه می‌کند، شیعه‌نماها با رفتار خود، عملی کاملاً در تضاد با ایشان را به‌نمایش می‌گذارند.

اما این اعمال با کدام انگیزه انجام می‌شود؟ شاید پاسخ این سوال را بتوان در منش، خاستگاه، پیشینه و پرونده اعمال آنها جستجو کرد.

* پرونده‌ای ننگین اما رنگارنگ

پرونده این شیعه‌های بدلی، اگر چه با اعمال سیاه پر شده و سابقه جریان فکری آنها اصلاً قابل دفاع نیست، اما تنوع و رنگارنگ بودن ننگهای این جماعت، قابل تأمل و توجه است.

از روابط مشکوک با ساواک در دوره منحوس پهلوی گرفته تا انواع تقابل با انقلاب اسلامی ایران و ترویج عزاداری‌های انحرافی و تغییر نام هفته وحدت به «هفته برائت» ، در پرونده این جریان وجود دارد اما جالب‌ترین اتهام اثبات‌شده این افراد، علاقه خاص‍شان به لندن است!

* جریان موسوم به شیرازی‌ها و تخریب چهره تشیع

بارز‌ترین مثال برای شیعیان بدلی، همانا کسانی هستند که تفرقه را ترویج کرده و آب به آسیاب دشمنان اسلام می‌ریزند. جریانی که متأسفانه با نام شیرازی‌ها شناخته شده و اتفاقاً هیچ ارتباطی با این شهر ندارند، اکنون طلایه‌دار تفرقه‌افکنی با نقاب تشیع هستند.

یکی از افراد شاخص این جریان، «یاسر الحبیب» نام دارد. یاسر الحبیب فرد روحانی‌نمای کویتی و از شاگردان سید مجتبی شیرازی و سید صادق شیرازی است که به دلیل توهین به مقدسات اهل سنت و همسر پیامبر گرامی اسلام، تابعیت کویتی‌اش سلب شد. او با حمایت بریتانیا به لندن رفت و در آنجا پناهنده سیاسی شد و هیئت خدام المهدی را که پیش‌تر در کویت تأسیس کرده بود، در لندن راه‌اندازی کرد.

در کنار آن پاره‌ای نشریات و شبکه‌های ماهواره‌ای را با حمایت سید مجتبی شیرازی تأسیس کرد. البته مواضع برادران شیرازی (سید محمد، سید صادق و سید مجتبی) فرزندان مرحوم آیت‌الله سید مهدی شیرازی را باید در طول مراحل مختلف تاریخی زندگی‌شان مدنظر قرار داد. هیچ یک از اینان در مرکزیت مرجعیت شیعه قرار نداشته‌اند و مرجعیت آنان مورد تایید علمای شیعه نیست.(4)

یاسر الحبیب با گستاخی تمام آشکارا آیت‌الله بهجت را فردی منحرف نامید و توهین‌هایی به حضرت آیت‌الله سیستانی و مقام معظم رهبری کرد و آن را در وب‌گاه خود، چه به زبان عربی و چه به زبان فارسی منتشر کرد.

اما علاوه بر این بی‌ادبی و گستاخی، آنان فاقد جامع‌نگری نیز بوده‌اند. مراجع شیعه، محل رجوع همه مسلمانان و نه تنها شیعیان بوده‌اند و همواره بر وحدت اسلامی و پرهیز از دودستگی در صفوف امت تاکید کرده اند.

راز موفقیت حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی در عراق توجه به همین سنت حسنه علمای بزرگ شیعه است. او به عنوان مرجع همه عراقی‌ها و نه فقط شیعیان عمل کرده است؛ از این رو، زمانی که این فتوا صادر ‌شد که تعرض به مساجد اهل سنت در حکم تعرض به مراقد اهل‌بیت (ع) است، دار الافتای مصر به بیداری علمای شیعه می‌بالد و افتخار می‌کند.

البته فهرست خطاهای این جریان، چنان بلند و طولانی است که در مدت کوتاه فعالیت آن، به‌نوعی یک رکورد محسوب می‌شود.(5)

* سوءاستفاده از احساسات پاک شیعیان درباره عاشورا

نام «عاشورا» اگر چه با نام تشیع گره خورده است اما اهل سنت نیز در روز شهادت فرزند نبی‌مکرم اسلام حضرت محمدمصطفی‌صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌سلم، اندوهگین هستند. بزرگان اهل سنت نیز در طول تاریخ همواره ارادت خود به خاندان عصمت‌وطهارت‌علیهم‌السلام را ابراز داشته‌اند.

اکنون اما جریان موسوم به «شیرازی‌ها» می‌کوشد تا به بهانه اقامه عزای امام حسین‌علیه‌السلام، ضمن ترویج عزاداری‌های وهن‌آلود، به بهانه دفاع از مراسمی همچون «قمه‌زنی»، با اصل اسلام‌ناب‌محمدی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، مقابله کند.

فتوای تحریم قمه‌زنی اگر چه سالهاست که از سوی بزرگان و مراجع فقه شیعه صادر شده و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گفته است، اما به دلیل اصرار بعضی از جریان‌ها مانند طیف «شیرازی‌ها»، شیعیان را با "قمه‌زنی" و تصاویر دهشت‌بار آن می‌شناسند. این در حالیست که مظلومیت امام حسین‌علیه‌السلام و پیام ایشان در روز عاشورا، در هیاهوی عزاداری‌های نامتعارف گم می‌شود.

این فضای مسموم حاصل سوءاستفاده جریان‌های مسأله‌دار از احساسات پاک شیعیان و بازیچه فرار دادن ارادت خالصانه آنها به اهل بیت‌علیهم‌السلام است. فضایی که نهایتاً موجبات تفرقه مسلمانان و تامین اهداف دشمنان اسلام را فراهم می‌آورد.

* خادمان شیطان، صادر شده از لندن

پیش از این شنیده بودیم که انگلستان محصولات خوبی دارد اما نمی‌دانستیم که انواع مسلمان اما از نوع تقلبی را می‌توان از لندن تهیه کرد! بد نیست به ‌عنوان حسن ختام این مطلب، فهرست انواع این محصول انگلیسی را با هم مرور کنیم.

مسلمانان سکولار یا پلورالیست یا لائیک (ضدانقلاب‌ها و منحرفانی همچون سروش، اشکوری و مهاجرانی از این دسته‌اند) که البته مشخص نیست چگونه مکاتب مذکور را با اسلام درآمیخته اند.

انواع مسلمان‌نماهای تکفیری و سلفی و وهابی که اتفاقاً علاقه خاصی به بریدن سر شیعیان و اهل سنت دارند. رزومه کاری این افراد، انفجارات انتحاری در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه را شامل می‌شود.

شیعه‌نماهایی که با اصرار بر ایجاد تفرقه در امت رسول‌اکرم‌صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم، عملاً به جمع خادمان شیطان پیوسته‌اند.

 

پی نوشت:

1)      امام علی(علیه‌السلام)، مشاور عمر؟!

2)      حضرت محمد مصطفی‌صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم فرمودند« "الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما"» که این حدیث درمنابع مختلف اهل سنت نیز آمده است. 

3)      عكس و فيلم‎هايي منتشر نشده از تخريب حرم امامين عسگريين(ع)

4)      اقدامات تفرقه‌افکنانه جریانِ لندن نشین با استفاده از نام روحانیت شیعه

5)      آنچه باید درباره جریان شیرازی‌‌ها و فرقه انحرافی در شیعه دانست