آشنایی با تاکسی‌های رزمندگان ایران + عکس

توانایی نفربرها در حمل و نقل سریع سربازان در نقاط مختلف خطوط نبرد، از خطوط تدارکاتی گرفته تا خط مقدم نبرد و حتی درون استحکامات دشمن، باعث شد تا کارشناسان نظامی به این وسایل نقلیه نظامی لقب " تاکسی میدان نبرد " بدهند.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، استفاده از خودروهای زره پوش به عنوان حمل کننده سربازان در میادین جنگ برای اولین بار در زمان جنگ اول جهانی مطرح شد. در آن زمان با توجه استفاده گسترده از انواع مسلسل ها و توپخانه های سنگین توسط طرفین درگیر میدان نبرد به مکانی بسیار خطرناک برای نیروهای پیاده تبدیل شده و در نتیجه آن تلفات واحدهای پیاده نظام بسیار گسترش یافت.

اولین نفربرهای زره پوش که به صورت عملیاتی وارد خدمت شدند مدلهای " مارک 9 " در ارتش انگلستان بودند. این نفربرها بر پایه تانکهای "مارک 5" انگلیسی طراحی شده بودند تا بتوانند نیروهای پیاده را در طول میدان نبرد حمل کرده و از آنها در برابر گلوله ها و ترکش ها حفاظت کنند.

این روش در جنگ دوم جهانی نیز دنبال شد و تعداد زیادی از نفربرهای زره پوش مختلف در ارتش های متفقین و متحدین وارد خدمت شدند. این نفربرهای زره پوش عمدتا بر پایه کامیونها و خودروهای چرخ دار طراحی می شدند که چرخ های آنها با شنی جایگزین شده و بدنه آنها نیز زره پوش می شد.


نفربر انگلیسی مارک 9

ظهور نفربرها در میدان نبرد به تولد گونه جدیدی از واحدهای پیاده نظام به نام "پیاده نظام موتوریزه" منجر شد. این واحدها سوار بر نفربرهای خود شده و با سرعتی به اندازه تانکها حرکت کرده و در نقاط مختلف میدان نبرد حاضر می شدند. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان از نفربرها به عنوان "تاکسی های میدان نبرد" یاد می کنند. این نفربرها معمولا برای حفاظت از نیروهای پیاده به انواع تیربار و یا نارنجک اندازها مسلح می شدند.

در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی چندین گونه از نفربرهای زرهی به سازمان رزم نیروهای مسلح ایران اضافه شد که در طول 8 سال دفاع مقدس مورد استفاده نیروهای نظامی کشورمان قرار گرفت. عمده نفربرهای خارجی وارد شده به کشور ما نفربرهای سری " BTR-60 " ، " BMP-1 " ، " BMP-2 " ساخت شوروی سابق و نفربر زرهی " M113 " ساخت ایالات متحده آمریکا بودند. در این مطلب شما را با این نفربرها و همچنین بروز رسانی های انجام شده بر روی آنها در سالهای اخیر توسط صنایع داخلی آشنا می کنیم.

BTR-60
در اواخر دهه 1950 میلادی ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق به یک نفربر چرخ دار برای جایگزین زره پوشهای سری BTR 152 خود داشت. این خودرو که " BTR-60 " نام داشت برای اولین بار در سال 1963 میلادی در جریان رژه نیروهای مسلح شوروی توسط عموم و وابستگان نظامی خارجی رویت شد.


نفربر زرهی BTR-60

در یک نمای کلی، " BTR-60 " یک نفربر 8 چرخه با قابلیت حمله 3 نفر خدمه و 8 سرباز مسلح است. طول این خودرو 7.5 متر، عرض آن 2.8 متر و ارتفاع آن نیز 2.3 متر است. این نفربر دارای قابلیت عبور از موانع آبی مثل انواع رودخانه ها را نیز دارد و برای این منظور با یک سیستم پیشران مجزا که در عقب این خودرو نصب شده است مجهز شده است.

این نفربر در داخل به سه بخش تقسیم شده است که عبارت است از: بخش خدمه خودرو، بخش سربازان و بخش سیستم پیشرانه که به ترتیب در درون این خودرو نصب شده است. بدنه این زره پوش از جنس فولاد ساخته شده است و بر اساس گزارشات موجود در برابر گلوله های 7.62 میلی متری و همچنین انواع ترکش ها مقاوم است.

در بحث تسلیحات نیز روسها خود به صورت سنتی این نفربر را با یک تیربار مدل KPVT با کالیبر 14.5 میلی متر یا تیربار مدل DShK با کالیبر 12.7 به عنوان سلاح اصلی و یک یا دوقبضه تیربار PKT با کالیبر 7.62 میلی متر به عنوان سلاح ثانویه مسلح می کردند.

مشخص است که این گونه از نفربرها عمدتا برای همراهی یگان های زرهی مجهز به تانکهای سنگین طراحی شده اند تا بتوانند با پیشروی در پناه این تانکها سربازان را به خطوط اصلی برسانند. در دوره رژیم پهلوی و خصوصا در دهه 1960 میلادی با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا،  انتقادات زیادی متوجه رژیم شاه شد و بعضی از کارشناسان و دولتمردان این کشور سعی کردند تا به نوعی جلوی کمکهای نظامی بیشتر آمریکا به ایران را سد کنند. در این برهه بود که شاه ایران دست به یک حرکت متقابل زده و در یک اقدام بیشتر نمایشی دست به خرید مقداری تجهیزات نظامی از اتحاد شوروی و بعضی از کشورهای بلوک شرقی زد.

نفربرهای سری BTR -60 نیز بخشی از این خرید تسلیحاتی بودند که به قصد تحت فشار قرار دادن بیشتر آمریکا برای حمایت از رژیم شاه انجام شد. در حقیقت شاه ایران می خواست با این حرکت متقابل آمریکا را برای فروش سلاح های بیشتر تحت فشار قرار دهد.

نفربرهای سری " BTR-60 " در سالهای جنگ تحمیلی به حمل و نقل سربازان و تجهیزات مورد نظر آنان در خطوط اولیه میدان نبرد پرداختند. در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی و با توجه رویه صنایع دفاعی مبنی بر ارتقاء وسایل موجود طرح هایی برای استفاده بهینه تر از این وسیله نقلیه چابک طرح شده است.

با نگاهی به تصاویر موجود در خبرگزاری های داخلی می توان به این تیجه رسید که فرماندهان نظامی ایران با نصب توپهای ضد هوایی سری ZSU – 23 -2 تصمیم گرفته اند که یک گونه از سامانه پدافند هوایی متحرک را در اختیار نیروهای پیاده و زرهی قرار دارند. حقیقت این است که تجربه جنگهای اخیر در منطقه نشان داده است که کشورهای غربی در هر جنگی حساب خاصی را برای بالگردها به عنوان ابزاری برای حمله و نابود کردن قوای زمینی طرف مقابل باز کردند . استفاده گسترده آمریکایی ها از بالگردهای سری آپاچی و یا سوپر کبری در افغانستان و عراق نشان دهنده این استراتژی است.


نفربر BTR-60 مجهز به توپ ضد هوایی 23 میلی متری

با استفاده از مدلهای موجود از این سامانه ضد هوایی در صنایع دفاعی که با سامانه های هدف گیری دیجیتال و یا موشکهای دوش پرتاب ترکیب شده و بر روی نفربرهای " BTR-60 " مستقر شده اند می توان یک پوشش هوایی نسبی را در ارتفاع پایین برای واحدهای زمینی فراهم کرده و دست به ناامن کردن فضا برای پرنده های مهاجم حریف در ارتفاع پایین زد.

در صورت لزوم حتی می توان با پایین آوردن توپهای 23 میلی متری از آنها به عنوان یک سلاح سرکوب کننده در برابر واحدهای پیاده دشمن استفاده کرد. مسلما گلوله 23 میلی متری که برای ساقط کردن هواگردهای گوناگون طراحی شده است شجاع ترین سربازان دشمن را نیز مجبور به پنهان شدن می کند!

M113
نفربر زره پوش دیگری که در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حضور مشخص و قابل لمس دارد، نفربر M113 ساخت کمپانی " FMC " در ایالات متحده آمریکا با نرخ تولید بیش از 80 هزار دستگاه در گونه مختلف یکی از مشهورترین و پرتولیدترین گونه های نفربر نه فقط در جهان غرب و بلکه در سرتاسر دنیا می باشد.

در واقع این نفربر از دهه 1960 تا اواخر دهه 1980 میلادی به عنوان ستون فقرات واحدهای پیاده نظام مکانیزه نیروی زمینی آمریکا عمل کرده و موفق بسیار خوبی را نیز در بازار صادرات بدست آورد. این نفربر در هر 5 قاره دنیا حضور داشته و به صورت فعال مورد استفاده قرار می گیرد. از همان ابتدای سالهای دهه 1960 میلادی به غیر از مدل اصلی این نفربر گونه های دیگری از این نفربر با نقش های گوناگونی همچون مدلهای: فرماندهی، آمبولانس زره پوش، حامل خمپاره یا حامل موشک ضد تانک " تاو " و گونه های بسیار دیگری وارد خدمت شد.


نفربر M113 در خدمت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران

در یک نگاه کلی این نفربر آمریکایی یک خودرو زره پوش است که از لحاظ طراحی هندسی بیشتر به یک مکعب و یا به عبارتی دیگر جعبه شباهت دارد. در بحث زره این خودرو به صورت استاندارد از یک پوشش آلومنیومی با قطری در حدود 38 میلی متر بهره می برد که تنها از این نفربر در برابر گلوله سلاح های هجومی و تیربارهای سبک حفاظت می کند. همین مسئله باعث شده است تا صنایع دفاع ایران در سالهای اخیر دست به طراحی و ساخت نسل جدیدی از زره های سبک قابل نصب بر روی این نفربر ها بزند که با نصب آنها بر روی بدنه، این نفربرها می توانند حتی در برابر گلوله های 30 میلی متری نیز مقاومت کنند.


تصویر بالا متعلق به نفربر براق و تصویر پایین نفربر M113 مجهز به زره های اضافی ساخت صنایع دفاع

این نفربر دارای مشخصات کلی به این شرح است: طول: 4.86 متر، عرض: 8.82 متر و ارتفاع این نفربر نیز در حدود 2.5 متر است. " M 113 " با وزنی در حدود 11.5 تن توانایی حمل دو نفر خدمه و 11 سرباز مسلح را دارا می باشد. در مدل اولیه این زره پوش از یک موتور بنزینی به قدرت 209 اسب بخار استفاده می شد که به دلیل مصرف بالا و همچنین احتمال بروز حریق در موتورهای بنزینی یک سیستم پیشرانه با سوخت گازوئیلی با توان 215 اسب بخار جایگزین شد.

با وجود این سیستم پیشران این نفربر می تواند مسافتی در حدود 480 کیلومتر را با سرعتی در حدود 66 کیلومتر بر ساعت طی کند. اما باید اعتراف کرد که این نفربر آمریکایی دارای نقاط ضعف فراوانی بود که باعث شده است صنایع دفاعی ایران سرمایه گذاری آنچنانی برای ارتقاء این نفربر انجام ندهد و بیشتر توان خود را صرف ارتقاء نفربرهای سری " BMP  " ساخت شوروی سابق کند.

از مشکلات مشخص این نفربر می توان به ارتفاع زیاد آن اشاره کرد که آن را به هدفی مشخص و سهل و وصول برای یگان های ضد زره دشمن تبدیل می کند. برای درک این موضوع کافی است که تصاویر موجود از این نفربر را با سری " BMP " مقایسه کنید تا متوجه شوید که این نفربر تا چه حد بلند ساخته شده است.

این خودرو زرهی در مدل استاندارد خود فاقد سامانه های فیلترینگ هوا برای مقابله با عوامل " ش م ه " و همچنین فاقد نارنجکهای دودزا برای ایجاد پرده تدافعی از جنس دود است. از نظر تسلیحاتی نیز این نفربر آمریکا تنها با یک قبضه مسلسل کالیبر 12.7 میلی متر مدل M2 مسلح شده است که امروزه عمدتا در ایران با مسلسل روسی " دوشکا " جایگزین شده است. امروزه با توجه به خریداری نفربرهای کلاس " بی ام پی " از روسیه و قابلیتهای بهتر این نفربر به نظر می رسد که احتیاج چندانی در صنایع دفاعی برای ارتقاء این نفربر احساس نمی شود.

BMP
اما در ادامه مطلب به نفربری می رسیم که چهره نبردهای پیاده نظام را برای همیشه تغییر داده و باعث به وجود آمدن تغییرات زیادی در بحث تاکتیکهای پیاده نظام و همچنین طراحی نفربرها در کل جهان شد. در رژه ماه نوامبر سال 1967 میلادی کارشناسان دفاعی و وابستگان نظامی کشورهای مختلف جهان نفربر جدیدی را در رژه نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی مشاهده کردند.

اما در آن زمان این نفربر دارای مشخصاتی بود که آن را به سرعت از سایر هم خانواده های خود متمایز می کرد. تا به آن روز تمامی نفربرها با عنوان " APC: Armored Personal  Carrier  " یا " نفربر زره پوش " شناخته می شدند. خودروهایی که تنها وظیفه داشتند تا از سربازان در برابر گلوله و ترکش ها در میدان نبرد حفاظت کرده و آنان را به سرعت به خظ مقدم نبرد منتقل کنند.

این نفربرها عمدتا به مسلسل های سنگین مجهز بوده و سلاح دیگری را برای درگیری با نفرات دشمن در اختیار نداشتند. اما نفربر روسی مورد نظر دارای یک برجک توپ 73 میلی متری و همچنین یک پرتاب گر موشک ضد تانک هدایت شونده " مالیوتکا " بود. این خودرو نظامی در حقیقت اولین خودرو در کلاس " IFV: Infantry Fighting Vehicle " یا " خودروی جنگی پیاده نظام " بود.


نفربر BMP2 در رزمایش "شهدای وحدت" نیروی زمینی سپاه

" BMP-1 " روسها دارای خاصیتهای منحصر بفرد دیگری نیز بود. نفرات پیاده در این زره پوش روسی دارای محفظه هایی بودند که به آنها اجازه می داد بدون پیاده شدن از نفربر خود سلاح های خود را مسلح کرده و از دورن " BMP " با نفرات دشمن درگیر شوند. همچنین این زره پوش به سامانه تصفیه کامل عوامل جنگ ش م ه نیز مجهز بود و خدمه می توانستند بعد از انجام یک حمله شیمیایی، میکروبی و یا هسته ای به سرعت در میدان نبرد حضور پیدا کنند.


نفربر بومی براق مجهز به خمپاره انداز 120 میلی متری

حضور این نفربر مدرن روسی به تعداد بالا در پشت دیوار برلین ترس زیادی را در بین فرماندهان نظامی بلوک غرب ایجاد کرد. در حقیقت آنها با نفربری مواجه بودند که علاوه بر داشتن تحرک بالا، قدرت آتش مناسب و دارای ابعاد کوچکی بود که هدف قرار دادن آن را مشکل می کرد . این نفربر در کنار سیل بی پایان تانکهای روسی یک کابوس واقعی برای فرماندهان ناتو در اروپای غربی بود.

" BMP-1 " می تواند به غیر از 3 نفر خدمه خود 8 سرباز مسلح را نیز حمل کند. این 8 سرباز در دو ردیف 4 تایی پشت به پشت یکدیگر نشسته و در صورت لزوم در جلوی خود دارای محفظه ای هستند که می توانند آن را باز کرده و سپس از درون آن محفظه ها به شلیک بپردازند. اما یکی از نکات ضعف این نفربر روسی به مانند " M113 " آمریکایی بحث حفاظت است. تجربه عملیات طوفان صحرا در جریان جنگ خلیج فارس در سال 1991 میلادی نشان داد که بدنه خودروی بی ام پی در برابر گلوله های 25 میلی متری شلیک شده از طرف نفربرهای برادلی آمریکایی توان مقابله نداشتند.

همین مسئله باعث شد تا صنایع دفاعی ایران زره های مخصوص حفاظتی را که بر روی نفربرهای M113 نصب شده است را بر روی BMP های ایرانی نیز نصب کرده و این نفربر را در برابر گلوله های 30 میلی متری نیز محافظت می کند. در زمینه پخش کننده دود باید این نکته را ذکر کرد که در BMP-1 این قابلیت وجود دارد که از اگزوزهایی که در کناره نفربر تعبیه شده است برای تولید دود سفید رنگ بسیاری غلیظی استفاده کرد که به سرعت فضای اطراف نفربر را پوشش داده و دید دشمن را از بین می برد. البته در مدل BMP-2 نارنجک اندازهای مخصوص تولید دود در اطراف برجک نفربر نصب شده است که وظیفه تولید دود و استتار کردن نفربر را بر عهده دارد.

بی ام پی – 1 با وزنی در حدود 13 تن دارای طولی در حدود 6.7 متر، عرض 2.94 متر و ارتفاع 2 متر است. این نفربر از یک موتور 6 سیلندر با قدرت 300 اسب بخار استفاده می کند که سرعتی بین 40 تا 60 کیلومتر و بردی در حدود 500 کیلومتر را برای این نفربر به ارمغان می آورد. این زره پوش روسی توانایی انجام عملیاتهای آبی – خاکی را نیز داشته و به می تواند به راحتی با سرعتی در حدود 8 کیلومتر بر ساعت از مسیرهای آبی نیز عبور کند.

اما عضو دیگر خانواده BMP که امروزه به نوعی تشکیل دهنده ستون فقرات یگان های پیاده مکانیزه ارتش و سپاه را تشکیل می دهد نفربر مدل " BMP-2 " است. با توجه به پیشرفت فناوری زره در خودروهای زرهی در دنیا روسها سعی کردند تا به جای توپ 73 میلی متری از یک توپ سبک تر با کالیبر 30 میلی متر استفاده کنند.

در این مدل از نفربر بدنه قدری کوچک تر شده و به جای 8 سرباز 7 سرباز در پشت این خودرو حمل می شود. هدف اصلی روسها در " BMP-2 " ارتقاء سامانه جنگ افزاری نفربر مورد نظر بود. توپ 73 میلی متری که در مدل قبلی استفاده می شد در برد بیش از 500 متر دقت خود را از دست می دهد و همچنین موشک مالیوتکای آن نیز در بردهای زیاد در بحث هدایت دچار مشکل می شود. روسها بعد از جایگزین کردن توپ 73 میلی متری با نمونه 30 میلی متری ، موشک مالیوتکا را نیز با موشک هدایت شونده مدل " AT-5 " جایگزین شد." BMP-2 " از نظر سیستم پیشرانه به ماننده مدل قبلی تجهیز شده و از لحاظ برد و سرعت نیز به مانند مدل پیشین است.


نفربر بومی براق مجهز به توپ ضدهوایی 23 میلی متری

در سالهای اخیر صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران بر پایه نفربرهای سری " BMP " دست به تولید نفربرهای سری " براق " زده است. این نفربرها در گونه های مختلف مثل مدل " خودرو جنگی پیاده نظام " ، " مدل حامل توپ ضد هوایی 23 میلی متری " و همچنین " مدل حامل خمپاره 120 میلی متری " از این خودرو را تولید کرده است. مدل حامل خمپاره این نفربر یکی از بهترین ابزار در بحث تاکتیکهای نبرد نا همطراز است که به نیروی های خودی این اجازه را می دهد بعد از هر شلیک با خمپاره 120 میلی متری به سرعت تغییر مکان داده و احتمال شناسایی شدن خود را به حداقل برسانند.

با توجه به طراحی و تولید انبوه موشک ضد زره " دهلاویه " در داخل کشور می توان انتظار داشت که با نصب این موشک بر روی نفربرهای سری براق توان ضد زره نفربرهای سری " براق " افزایش چشم گیری پیدا کنند.

پشت پرده نظام های سلطنتی و پادشاهی اروپا چه می گذرد؟ + تصاویر

در مورد نظام های سلطنتی در اروپا چه می دانید؟ چند کشور اروپایی همچنان نظام پادشاهی و سلطنتی دارند؟ آیا نقطه مشترکی میان نظام های سلطنتی و دموکراسی وجود دارد؟ فساد در میان خاندان های سلطنتی اروپا چقدر رواج دارد؟ آیا مردم اروپا موافق خاندان های سلطنتی کشورشان هستند؟

شاید با بردن نام سلطنت و پادشاه، پیش از هرچیز ذهنمان به سمت کشورهای عربی و حکومت های پادشاهی آن ها و نهایتا پادشاهی بریتانیا معطوف شود. پادشاهان در طول تاریخ نماد قدرت مطلق و خودکامگی بوده اند. البته اندک پادشاهان خیرخواه نیز مدتی حکومت کرده اند اما قاطبه سلاطین و پادشاهان بدلیل داشتن قدرت مطلق به فساد کشیده شده و عاقبت نیز اسباب سرنگونی خود را به دست خویش فراهم کرده و به تاریخ پیوستند. پادشاهان کنونی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و حکومت های خودکامه عربی یکی پس از دیگری به دست مردم به زیر کشیده شده اند و دلهره و اضطراب را نصیب اندک امیران باقی مانده  و خاندان های فاسد آن ها برجای گذارده اند.

اما در سوی دیگر جهان، درست در جایی که صدای عدالت خواهی و گسترش دموکراسی و حقوق برابر انسانی همواره به گوش می رسد، هنوز هم ملکه ها و پادشاهان و خاندان های سلطنتی بسیاری بر سر کار هستند. کشورهای اروپایی بسیاری در حال حاضر و در سال 2012، هنگامی که نام آن ها برده می شود، پیشوند "پادشاهی" در نام آن ها به چشم می خورد. در این گزارش به معرفی نظام های سلطنتی اروپا، اختیارات و جایگاه هریک از خاندان های سلطنتی، هزینه ها و مفاسد اقتصادی، نارضایتی های عمومی نسبت به نابرابری موجود بویژه در اوج بحران اقتصادی و جزئیات خواندنی دیگری از پادشاهان دموکرات اروپایی پرداخته خواهد شد.




انواع نظام های سلطنتی

سلطنت شکلی از حکومت است که در آن قدرت در عمل یا در ظاهر در دست یک فرد است. در اشکال مختلف سلطنت میزان استقلال قانونی پادشاه، شیوه انتخاب پادشاه و طول مدت حکومت وی فرق می‌کند. سطلنت بر اساس میزان اختیارات پادشاه به مطلق و مشروطه و بر اساس نحوه انتخاب وی به موروثی و انتخابی تقسیم می‌شود. سلطنتی که در آن پادشاه دارای محدودیت قانونی در مسائل سیاسی باشد، سلطنت مطلق نامیده می‌شود که نوعی از دیکتاتوری است. کشورهای عربی خاورمیانه عمدتا حکومت هایی از نوع سلطنت مطلق موروثی هستند که به عبارت ساده تر، حکومتی دیکتاتوری تلقی می شوند.

از سوی دیگر سلطنتی که در آن اختیارات پادشاه رسما محدود باشد سلطنت مشروطه نامیده می‌شود. در سلطنت موروثی قدرت میان اعضای یک خانواده می‌چرخد و فردی که قرار است پادشاه شود از پیش مشخص است، حال آن که در سلطنت انتخابی پادشاه بر اساس نوعی انتخابات توسط گروهی خاص برگزیده می‌گردد.

در حال حاضر 44 کشور جهان دارای حکومت سلطنتی هستند که 12 کشور اروپایی هستند. سلطنت در کشورهای اروپایی به چهار دسته تقسیم می‌شود:


- سلطنت خرده دولت ها

4 کشور آندورا، لیختن اشتاین، موناکو، واتیکان خرده دولت های اروپایی هستند که پادشاه در آن ها همچنان نقشی پررنگ در تصمیم گیری ها و سیاست های کشور دارد.  سلطنت در این کشورها از ترکیبی و مطلق است. آندورا در این میان بطور همزمان دو پادشاه دارد. یکی رئیس جمهور فرانسه و دیگری اسقف اعظم کاتالان. آندورا بخشی میان فرانسه و اسپانیاست که از قرن 13 تا کنون طبق توافق پادشاهان وقت فرانسه و اسپانیا، توسط پادشاهی مشترک فرانسه و اسقف منطقه کاتالان اداره می شود.





پادشاهان موناکو و اسقف اعظم آندورا


پادشاه و ملکه لیختن اشتاین - پاپ بندیکت شانزدهم حاکم واتیکان

- سلطنت‌های مشروطه

آندورا، بلژیک، دانمارک، لوگزامبورگ، هلند، نروژ، اسپانیا و سوئد کشورهایی با نظام پارلمانی هستند که پادشاه دارای نقشی محدود و صوری است. معمولاً مسیحیت دین رسمی این کشورهاست. دین رسمی در نروژ، سوئد، دانمارک و هلند مسیحیت پروتستان ، و در بلژیک، لوگزامبورگ و آندورا کاتولیک است. اسپانیا نیز فاقد دین رسمی است. اختیارات پادشاه یا ملکه در این کشورها محدود به خاندان سلطنتی، و یا ارتش و نیروهای گارد سلطنتی است.


- سلطنت‌های ترکیبی/ مشروطه - مطلق

سلطنت در لیختن اشتاین و موناکو از نوع مشروطه است اما شاهزاده دارای بسیاری از اختیارات یک پادشاه مطلق می‌باشد. برای نمونه، طبق رفراندوم قانون اساسی در سال 2003، شاهزاده لیختن اشتاین می‌تواند پیشنهادات پارلمان را وتو کند و پارلمان نیز قادر است هر قانونی را که شاهزاده می‌کوشد به تصویب برساند وتو کند.

مفهوم کنونی سلطنت مشروطه در انگلستان شکل گرفته است. در این کشور پارلمان که به صورت دموکراتیک برگزیده شده ، و رهبرش، نخست وزیر، است که قدرت را در دست دارند و خاندان سلطنتی خود قدرت را به آن‌ها واگذار کرده‌اند و به جایگاه اسمی خود اکتفا کرده‌اند. در بسیاری از موارد پادشاهان، که همچنان در بالاترین جایگاه سلسله مراتب سیاسی و اجتماعی هستند، خود را "خادم مردم" می‌خوانند تا این دیدگاه تساوی‌طلبانه را القا کنند.


ملکه الیزابت دوم- فرمانده نیروهای مسلح انگلستان


در انگلستان ملکه و اعضای خانواده درجه یک وی دارای وظایف متعدد تشریفاتی، دیپلماتیک و رسمی ، مانند انتصاب نخست وزیر، هستند. ملکه فرمانده نیروهای مسلح انگلستان نیز هست. در قانون اساسی غیرمدون انگلستان، ملکه ( که فرمانروا یا اعلی حضرت نیز خوانده می‌شود) بالاترین مقام رسمی کشور است. سرود ملی انگلستان "خداوند ملکه را حفظ کند" است و تصویر وی بر روی تمبرهای پستی، سکه و اسکناس درج شده است. در این کشور ملکه نقش مستقیم اندکی در اداره کشور بر عهده دارد و تصمیمات درمورد تمام اقداماتی که به نام پادشاه انجام می‌گیرد، حتی اگر شخصاً توسط وی انجام گیرد، در جای دیگری گرفته می‌شود.


سلطنت مطلق - واتیکان

پاپ بندیکت XVI - واتیکان تنها سلطنت مطلق اروپاست

در میان کشورهای اروپایی تنها یک هویت سیاسی مستقل با سلطنت مطلق حکومت می کند و آن واتیکان مقر پاپ، رهبر کاتولیک های جهان است. واتیکان با مساحتی در حدود 44 هکتار و جمعیتی نزدیک به هزار نفر، کوچکترین واحد سیاسی یا شهر - دولت جهان نامیده می شود. پاپ قدرت مطلق این شهر را در اختیار داشته و تمام تصمیم گیری ها با نظر مستقیم وی صورت می گیرد. واتیکان پارلمانی متشکل از 7 کاردینال دارد که همگی از سوی پاپ برای دوره های 5 ساله انتخاب می شوند.


خاندان سلطنتی انگلستان - مالیات های بر باد رفته

خاندان سلطنتی انگلستان همواره یکی از خبرسازترین و پرحاشیه ترین خاندان ها در اروپا و جهان بوده است. یکی از حاشیه های همیشگی خانواده ملکه الیزابت دوم، هزینه های سرسام آوری است که به مالیات دهندگان بریتانیایی برای حفظ این خاندان تحمیل می شود.


هزینه های خاندان سلطنتی انگلستان سالانه به بیش از 184 میلیون پوند می رسد

 

خاندان سلطنتی انگلستان از منابع مختلف عمومی و خصوصی پول دریافت می‌کند. هزینه سال مالی 2009-2008 خاندان سلطنتی انگلستان بنا بر گزارش هزینه‌های سالانه 41.5 میلیون پوند بوده است. این رقم محل اختلاف است چرا که هزینه‌های امنیتی ارائه‌شده توسط پلیس و ارتش، درآمد مالیاتی دوک‌نشینان کورن‌وال و لنکستر و هزینه‌های دیگر را نیز دربرنمی‌گیرد، که بنا بر تخمین گروه فشار ضد سلطنتی کل هزینه‌های خاندان سلطنتی به علاوه این هزینه‌ها سالانه چیزی معادل 123 تا 184 میلیون پوند است. بنا بر این گزارش ، ملکه سالانه 7 میلیون و 900 هزار پوند برای انجام وظایفش در نقش ملکه و نفر اول کشور دریافت کرده است.


ملکه الیزابت ثروتمندترین زن جهان


گنجینه رویایی ملکه الیزابت


به لطف ده ها سال مالیات های پرداختی و ثروت هنگفت خاندان سلطنتی، ملکه الیزابت یکی از بزرگترین مجموعه داران جهان است. وی مجموعه های با ارزشی از نفیس ترین آثار هنری هنرمندان مشهور، نقاشی های نقاشان معروف، جواهرات با قدمت تاریخی و با ارزش، لوازم منزل، اسناد تاریخی و کتب خطی و ... دارد که تعیین قیمت دقیق برای بسیاری از این آثار غیر ممکن است. اما تنها ارزش برخی از این جواهرات و نقاشی های متعلق به قرون 13 و 14 میلادی، صدها میلیون پوند تخمین زده شده است.

تصاویری از گنجینه ملکه الیزابت

بسیاری از مخالفان سلطنت هزینه‌های خاندان سلطنتی را هدر رفتن مالیات می‌دانند و بر این باورند که با حذف خاندان سلطنتی از نظام سیاسی تمام این هزینه‌ها در جهت خدمت به خود مردم مصرف خواهد شد. با شدت گرفتن بحران اقتصادی در اروپا، مردم انگلیس بیش از پیش به هزینه های سرسام آور خاندان سلطنتی واکنش نشان می دهند و تظاهرات اعتراضی برگزار می کنند.

ازدواج 50 میلیون پوندی
برگزاری ازدواج سلطنتی شاهزاده ویلیام که جزء مراسم پرهزینه در تاریخ این کشور بود، انتقادات و اعتراضات بسیاری را در میان مردم انگلستان برانگیخت. این مراسم که هزینه آن بیش از 50 میلیون پوند تخمین زده شده است، نمایشی از اختلاف طبقاتی میان حاکمان و مردم بحران زده انگلستان بود که با بیکاری و ریاضت های ناشی از بحران اقتصادی دست به گریبان هستند.


هزینه لباس های شاهزاده "کیت" ده ها هزار پوند اعلام شده است.


کارشناسان اقتصادی این کشور علاوه بر هزینه های مستقیم این مراسم، زیان وارده به اقتصاد انگلستان بدلیل تعطیلی عمومی به مناسبت این ازدواج را چندین میلیارد پوند پیش بینی کرده اند.

علاوه بر این، نمایش لباس ها و جواهرات شاهزاده و تشریفات این مراسم برای مردم این کشور، احساس فاصله طبقاتی و نابرابری را بیش از پیش در اذهان بریتانیایی ها بیدار کرد.



همزمان با این مراسم، در اطراف محل برگزاری و دیگر شهرهای انگلستان راهپیمایی هایی در اعتراض به این جشن پرهزینه برگزار شد که ده ها نفر بازداشت شدند.

خاندان سلطنتی و تضاد با دموکراسی

اما بسیاری نیز هستند که نقش خاندان سلطنتی را تشریفاتی نمی‌دانند و بر این باورند که وجودش مانعی بر سر راه دموکراسی است. منتقدان اشاره می‌کنند که امتیازات سلطنتی به نخست وزیر این اجازه را می‌دهد که روند دموکراتیک را دور بزند و از به راه انداختن جنگ گرفته تا امضای معاهدات به وی قدرت‌های شبه دیکتاتوری می‌دهد.

برای نمونه نخست وزیر پیشین، تونی بلر در سال 1999 از امتیاز سلطنتی برای اعزام نیرو به کوزوو بدون اجازه پارلمان استفاده کرد. موافقان خاندان سلطنتی اما به اشتباهات سیاستمداران و پارلمان اشاره می‌کنند و می‌گویند انتخاب یک رئیس جمهور در مقام نفر اول کشور می‌تواند به شکل‌گیری سیاستمدار قدرتمندی بیانجامد که رای‌دهندگان به وی اعتماد ندارند. مخالفان می‌گویند که انتخابات به مردم اجازه می‌دهد که خود نمایندگان سیاسی خود را برگزینند و بر خلاف ملکه، یک سیاستمدار نالایق را می‌توان در هر زمانی از قدرت عزل کرد.


اعتراضات ضد سلطنتی در انگلستان


مخالفان نظام سلطنتی علیه مراسم نمایش الماس ملکه تظاهرات برپا کردند. به گفته رئیس شورای جمهوری خواهان گفته است: نظام موروثی اهانتی است به تمام ارزش‌های دموکراتیکی که این کشور طی سالیان گذشته برای آن مبارزه کرده است. ما جمهوریخواهان با تمام آن چه در این مراسم برایش جشن گرفته می‌شود مخالفیم."

"کتی کلارک" یکی از بسیار نمایندگان حزب کارگر است که از کمک مالی برای هدیه به ملکه برای مراسم الماس‌نشان سرباز زده است. او می‌گوید "من هرگز با داشتن یک خاندان سلطنتی موافق نبودم، چرا که نهایت نابرابری و اختلاف طبقاتی را به تصویر می‌کشد. در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر ما در جامعه بسیار طبقاتی با نابرابری‌های وحشتناک در زمینه ثروت و قدرت زندگی می‌کنیم."


نماینده پارلمان انگلستان: خاندان سلطنتی نهایت نابرابری و اختلاف طبقاتی را به تصویر می کشد


به گفته این نماینده پارلمان انگلستان، برخلاف تبلیغات رسانه ای، خاندان سلطنتی نقشی در اتحاد میان مردم ایفا نمی‌کند. خاندان سلطنتی فاقد قدرت لازم برای جلوگیری از جنگ، سرکوب، نابرابری یا سیاست‌های تفرقه‌انگیزانه است. ثبات و اتحاد محصول یک کشور دموکراتیک است که در آن اختیار انتخاب دولت و سران مملکت به مردم محول می‌شود.

با این که برخی ادعا می‌کنند وجود خاندان سلطنتی برای صنعت گردشگری کشور لازم است، کشور ما نه بر پایه این مراسم باشکوه بنا شده است و نه بر پایه صنعت گردشگری. این ادعا اغلب برای منحرف ساختن افکار عمومی از هزینه‌های سرسام‌آور خاندان سلطنتی است.


رسوایی مالی؛ عادت خانوادگی خاندان سلطنتی اسپانیا
در میان خاندان های سلطنتی پر سر و صدای اروپایی، خاندان پادشاه اسپانیا نیز یکی از خانواده های پر حاشیه سلطنتی است. فساد مالی گسترده از مهمترین نقطه های تاریک خانواده پادشاه "خوان کارلوس و ملکه سوفیا" بوده است.


پادشاه خوان کارلوس و ملکه سوفیا

یکی از آخرین خبرهای فساد خانوانده سلطنتی اسپانیا که خشم مردم این کشور و عواطف ضد سلطنتی آن ها را بر انگیخت، رسوایی مالی داماد پادشاه این کشور بود. "ایناکی اوردانگارین همسر کوچکترین دختر پادشاه اسپانیا و دوک شهر پالمای اسپانیا، به اختلاس از طریق یک موسسه غیرانتفاعی بین سال های 2004 تا 2006 متهم شده است. موسسه نوس که در زمینه ورزش و گردشگری فعالیت می کرده به واریز مبالغ هنگفتی پول به حساب برخی اشخاص متهم است و هم اکنون تحت بازجویی قرار گرفته است.

به گزارش منابع خبری، پیش از علنی شدن این اختلاس، پادشاه به داماد خود پیشنهاد خروج از کشور و اقامت در واشنگتن را داده بود که با رسانه ای شدن آن، نقشه فرار از کشور منتفی شد.



مسائل مالی این خانواده محدود به این رسوایی نبوده و پیش از این نیز مردم اسپانیا در اعتراض به ولخرجی های پادشاه این کشور و خرید کاخی به ارزش 6 میلیون یورو در بارسلونا، راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. اسپانیا در میان کشورهایی اروپایی با نرخ 25 درصد، بالاترین آمار بیکاری را داشته و چندی پیش نیز اتحادیه اروپا با بسته ای یکصد میلیارد یورویی، این کشور را از ورشکستگی و فروپاشی نجات داد.

طی یکسال گذشته اسپانیا شاهد شدیدترین اعتراضات و درگیری های خیابانی بدلیل مشکلات اقتصادی و ریاضت اقتصادی بوده است که اخبار فساد مالی پادشاه و بستگانش آتش خشم مردم را شعله ور تر کرده است.


 


پادشاه، که سال‌هاست به خاطر نقشی که در انتقال کشور به دموکراسی ایفا کرده است همواره مورد تحسین همگان بوده است اکنون با ریخت و پاش‌هایش در بوتسوانا و رفتن به شکار فیل آن هم در شرایطی از هر چهار اسپانیایی یک نفر بیکار است خشم بسیاری را برانگیخته است.


رسوایی اخلاقی و مالی در خاندان سلطنتی سوئد

خاندان سوئد نیز در میان خانواده های سلطنتی حاشیه ساز اروپا بوده است.


كارل گوستاو شانزدهم و ملکه سیلویا


یکی از اتهامات و شایعاتی که در مورد پادشاه سوئد در رسانه های این کشور و جهان منتشر شد، رابطه وی با یک خواننده معروف بود. یکی از دوستان قدیم پادشاه مدعی شده است که تصاویری از وی در یک باشگاه غیراخلاقی به همراه یکی از خواننده های معروف این کشور را در اختیار دارد که پرده از فساد اخلاقی پادشاه خواهد برداشت.

اندکی بعد از سر و صدای این اخبار و تکذیب و رد کردن های پادشاه و دسیسه خواندن این اتهامات، این بار ماجرای جدیدی در مورد گذشته ملکه سوئد و پدر وی مطرح شده است.

براساس مستندی که از تلویزیون سوئد در مورد خانواده ملکه پخش شد، پدر وی با در اختیار گرفتن کارخانه تولید تسلیحات متعلق به یهودیان، از تولیدات آن برای کمک به آلمان نازی استفاده می کرده و در قبال آن پول هنگفتی از سران این کشور دریافت می کرده است.

پیش‌تر همین سال ملکه سیلویا برای نخستین بار در این باره در یک مستند تلویزیونی لب به سخن گشود و ادعا کرد که پدرش هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشته است و در کارخانه وی نیز اسباب بازی و سشوار و نیز قطعات ماسک هوا برای غیرنظامیان تولید می‌شده است. وی اعلام کرد که پدرش این کارخانه را از یهودیان نگرفته بوده است.

اما اکنون که حقایق تازه‌ای درمورد سامرلات فاش شده است، خاندان سلطنتی وارد بحران تازه‌ای شده‌اند.

خبرنگار سوئدی بوس شون در این باره می‌گوید: " حقیقت درباره پدر ملکه سیلویا، که ملکه تمایل ندارد به آن اقرار کند، این است که وی در 1 دسامبر 1934 به حزب نازی پیوست. از آن گذشته، پدر ملکه مدتی که در برزیل به سر می‌برد برای یک شرکت آلمانی کار می‌کرد که از اسرای جنگی به عنوان برده در آلمان نازی استفاده می‌کردند."

بنا بر اسناد ارائه شده توسط این خبرنگار، سامرلات این کارخانه را از یک یهودی به قیمتی بسیار پایین گرفته بوده است. همچنین بنا بر اسناد ارائه شده در این کارخانه تسلیحاتی که توسط نیروی هوایی آلمان استفاده می‌شد و نیز قطعات تانک ساخته می‌شده است.

خاندان سلطنتی سوئد نیز از جمله خانواده های پرهزینه اروپایی است که ازدواج سلطنتی دختر پادشاه و مراسم پرهزینه آن، موجی از اعتراض را در این کشور برانگیخت.


این مراسم که دختر پادشاه با مربی شخصی اش زندگی مشترک خود را آغاز کردند، پر هزینه ترین مراسم این کشور در چند دهه گذشته ارزیابی شده است.


دیگر کشورهای سلطنتی اروپایی نیز کم و بیش با مشکلات و هزینه های ناشی از تداوم حیات خاندان های سلطنتی به جا مانده از قرون گذشته دست و پنجه نرم می کنند. اما با وجود نظام های پارلمانی و تاکید بر دموکراسی در این کشورها، لزوم باقی ماندن خاندان سلطنتی در راس قدرت (حتی به صورت تشریفاتی) که آورده ای جز هزینه های کلان اعضای این خانواده ها، باز شدن راه سوء استفاده های گسترده مالی و بعضا اخلاقی، برای مردم این کشورها نیز قابل درک نیست.

شاید ترک تاج و تخت و داشتن زندگی عادی و یا حداقل مانند ثروتمندان عادی به قدری برای اعضای خانواده های سلطنتی سنگین و غیر قابل تحمل است که با هر هزینه و پیامدی، حاضر به پایان دادن به حیات سلطنتی خود نیستند.



منابع و مآخذ:

http://blogs.independent.co.uk/2012/06/05/the-diamond-jubilee-elizabeths-60-years-at-odds-with-democracy

http://en.wikipedia.org/wiki/Monarchy#cite_ref-1

http://news.bbc.co.uk/1/hi/uk/8124022.stm

http://www.royal.gov.uk/TheRoyalHousehold/Royalfinances/Sourcesoffunding/TheCivilList.aspx

http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/europe/spain/8943747/Spanish-royal-family-embroiled-in-corruption-scandal.html

http://www.dailymail.co.uk/news/article-2174988/Spains-royal-family-forced-tighten-belt-new-round-austerity-cuts-meted-government.html

http://news.sky.com/story/955117/how-much-does-the-royal-family-cost

http://royalcorrespondent.com/2011/03/14/happy-birthday-to-hsh-prince-albert-ii-of-monaco-hes-53-years-old-today/

http://www.zimbio.com/pictures/WVHAhU6jmrJ/Palm+Sunday+Mass+Vatican

http://www.usatoday.com/money/2011-04-28-cnbc-royal-wedding-wealth_n.htm

http://www.dailymail.co.uk/news/article-1287959/Swedens-fairytale-royal-wedding-Princess-Victoria-marries-Daniel-Westling.html

http://www.usatoday.com/money/world/story/2012-07-18/europe-royal-budget-cuts/56307780/1

http://news.sky.com/story/955117/how-much-does-the-royal-family-cost

http://www.royalcollection.org.uk/default.asp?action=article&ID=9

http://www.dailymail.co.uk/news/article-2154039/Diamond-Jubilee-pageant-Anti-monarchists-stage-riverside-protest.html

http://blogs.wsj.com/numbersguy/how-much-did-royal-wedding-cost-britain-1055

http://www.guardian.co.uk/uk/2012/jul/18/royal-wedding-protesters-lose-case

منبع:مشرق

 


نگاهی به پروژه های سیاه آمریکا + تصاویر

بودجه سیاه بودجه ای است که به طور مخفیانه از درآمد کلی یک کشور برای اهداف گوناگون کنار گذاشته می شود. بودجه سیاه اکثرا با تحقیقات نظامی سر و کار دارد و به دلیل امنیت ملی کشورها مخفی نگه داشته می شود. پروژه هایی که با بودجه سیاه اجرا می شوند به پروژه های سیاه مشهور هستند و اطلاعاتی در مورد آنها به عموم داده نمی شود.

به گزارش مشرق؛ بودجه سیاه بودجه ای است که به طور مخفیانه از درآمد کلی یک کشور، یک سازمان، یک وزارتخاته یا شرکت به طرق مختلف برای اهداف گوناگون کنار گذاشته می شود. بودجه سیاه اکثرا با تحقیقات نظامی سر و کار دارد. این بودجه به دلیل امنیت ملی کشورها مخفی نگه داشته می شود. پروژه هایی که با بودجه سیاه اجرا می شوند به پروژه های سیاه مشهور هستند و اطلاعاتی در مورد آنها به عموم داده نمی شود.

در آمریکا و انگلستان «پروژه سیاه» به پروژه های مخفی و طبقه بندی شده نظامی و دفاعی گفته می شود که از طرف دولت، افراد نظامی، و شرکت های مرتبط با امور دفاعی اشاره ای به وجود آنها نمی شود. برای مثال از این دست پروژه ها می توان به ساخت هواپیمای (F-117 Nighthawk) در صنایع هوایی نظامی آمریکا اشاره کرد که قادر به انجام عملیات های مخفی است. بمب افکن B-2 Spirit یکی دیگر از این نمونه هاست که پروژه ساخت آنها کاملا محرمانه بوده و تا زمان صدور اجازه انتشار خبر عمومی وجود چنین چیزی انکار می شد.

F-117 Nighthawk بمب افکن B-2 Spirit


با این که جنگ سرد سال هاست که تمام شده است اما کماکان برنامه های سیا، آژانس امنیت ملی و وزارت دفاع از کنگره و مردم آمریکا مخفی نگه داشته می شود. برنامه های بودجه سیاه برای ماهواره های جاسوسی، موشک های کروز جدید، رادارهای لیزری، هواپیماهایی که تغییر رنگ می دهند و هلی کوپترهایی که از سیستم های تعقیب می گریزند هزینه می شود. برای پوشش دادن هزینه های امنیتی تحقیقات در مورد تسلیحات، بودجه سیاه از اصلی ترین بخش های برنامه های طبقه بندی شده است که از جنگ جهانی دوم تا کنون هر سال افزایش داده شده است. این مقدار بودجه حتی از پول خرج شده برای بخش آموزشی نیز بیشتر است.


بودجه سیاه و تدابیر امنیتی

این بودجه ها و محل هزینه آنها نه تنها از کشورهای دیگر و خارجیان پنهان نگه داشته می شود بلکه حتی نمایندگان مردم نیز هیچ اطلاعی در مورد آنها ندارند. گاهی تعداد معدودی از اعضای کنگره در جریان امور مربوط به بودجه های سیاه قرار می گیرند و در مورد برخی پروژه ها نیز هیچ گونه اطلاعاتی به کنگره داده نمی شود. بخش زیادی از این بودجه برای ساخت تجهیزات جاسوسی مانند ماهواره های جاسوسی خرج می شود. برای مثال در سال 1994 آژانس امنیت ملی، آژانس اطلاعات و امنیت دفاعی و سازمان مرکزی شبیه سازی هر کدام به ترتیب 5/3 میلیارد، 621 و 122 میلیون دلار در بخش تحقیقات بر روی ماهواره های جاسوسی هزینه کرده اند.

بودجه سیاه آمریکا تحت تدابیر حفاظت اطلاعاتی سخت گیرانه ای است. از زمان ساخت بمب اتمی، آمریکا هزاران میلیارد دلار برای توسعه تکنولوژی های پیشرفته ای که فقط کارایی نظامی دارند؛ هزینه کرده است. از سوی دیگر، کنگره آمریکا کمترین میزان نظارت بر این برنامه ها را دارد و اطلاعاتی که در این مورد به عموم داده می شود چیزی در حد صفر است. این پروژه ها از زمان دولت روزولت در سال 1942 شروع شدند. طی این دوره بمب اتمی ساخته شد که پر هزینه ترین مورد از پروژه های سیاه در آمریکا محسوب می شود. قیمت تمام شده بمب اتمی برای آمریکا 28 میلیلارد دلار بود و تدابیر امنیتی اتخاذ شده در طول ساخت آن غیر قابل تصور می نماید.


قیمت تمام شده بمب اتمی برای آمریکا 28 میلیلارد دلار بود

هنگامی که دنیا در شگفتی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بود کنگره آمریکا نیز از سوی دیگر در حیرت مانده بود؛ زیرا که حتی کنگره از ساختن چنین بمبی با این قدرت تخریب اطلاعات کاملی در دست نداشت. در سال 1945 ترومن از اینکه می شنید در دوره او چنین بمبی ساخته شده است متعجب بود. مشاور علمی ترومن، وانر بوش (Vannear Bush) و وزیر جنگ هنری استیمسون (Henry Stimson) در این مورد به او اطلاعات کمی داده بودند. بعد از جنگ تازه موضوع در کنگره مطرح شد و در مورد در اختیار داشتن مدیریت بمب اتمی تصمیم گیری انجام گرفت که حاصل آن تصویب لایحه انرژی اتمی در سال 1946 بود.


منطقه 51

اطلاعات مربوط به برنامه های توسعه بمب های اتمی در حدی طبقه بندی امنیتی شد که از بعضی جنبه های آن حتی رئیس جمهور نیز نباید مطلع می شد! برنامه شامل تولید 70000 بمب اتمی بود که در ناحیه ناشناخته ای موسوم به «منطقه 51» اجرا شد. بر اساس لایحه فقط افرادی از برنامه ها مطلع می شدند که از نظر اطلاعاتی به صورت «ضرورت اطلاع» طبقه مندی می شدند که به ندرت شامل رئیس جمهور می شد! به علاوه نگهبانان «منطقه 51» دستور داشتند هر جنبنده ای را که به آن ناحیه نزدیک می شود را بدون کوچکترین تردیدی به رگبار ببندند و بکشند. برای این کار هیچ نیازی به اخطار هم نبود.


تابلوی هشدار منطقه 51 که نسبت به هرگونه نزدیک شدن شدیدا تذکر می دهدعکس هوایی از تاسیسات موجد در منطقه 51

مسابقه بین ابرقدرت ها

در سال 1957 شوروی اولین ماهواره ساخت بشر را در مدار قرار داد که نشان می داد این کشور دارای موشکی شده است که به راحتی می تواند هر منطقه ای از زمین را هدف قرار دهد. آمریکا در برابر این موفقیت روس ها احساس سرخوردگی می کرد. نگرانی بیشتر از این بابت بود که روس ها می توانستند از فضا اطلاعاتی در مورد پایگاه های نظامی مخفی در آمریکا به دست بیاورند. در پاسخ به این پیشرفت شوروی بودجه سیاه و در نتیجه پروژه سیاه «پرنده کثیف» اجرا شد و هواپیمایی ساخته شد که می توانست از ناحیه مرز شوروی در قطب شمال وارد این کشور شده و به جمع آوری اطلاعات در مورد تاسیسات موشکی شوروی بپردازد. با توجه به تاریکی 24 ساعته قطب، شوروی برای هرچه بیشتر مخفی نگه داشتن آزمایش ها، بخشی از ساخت و سازهای نظامی خود را به آن منطقه انتقال داده بود. «پرنده کثیف» از همین امتیاز تاریکی 24 ساعته استفاده کرده و به جمع آوری اطلاعات می پرداخت.


مقایسه بودجه سیاه پنتاگون با کل بودجه نظامی چند کشور پیشرفته

به طور کلی آنچه مسلم است این است که وزارت دفاع آمریکا بودجه سیاهی دارد که برای طرح های نظامی امنیتی فوق العاده مهمی هزینه می کند. هزینه سالانه پروژه های سیاه وزارت دفاع آمریکا برای سال 2008 در حدود 32 میلیارد دلار تخمین زده می شد که این تخمین برای سال 2009 به 50 میلیارد دلار رسید. این بودجه در سال 2011 به 53 میلیارد دلار افزایش یافت. بودجه های سیاه دولت آمریکا در سال های اخیر سالانه افزایش هنگفتی یافته است و از کل بودجه نظامی بسیاری از کشورها نیز بیشتر شده است.

بدین ترتیب می توان فهرست زیر را مورد توجه قرار داد:

1- نیروهای مسلح اصلی آمریکا: 490 میلیارد دلار

2- نیروهای مسلح انگلستان: 60 میلیارد دلار

3- نیروهای مسلح چین: 58 میلیارد دلار

4- نیروهای مسلح فرانسه 54 میلیارد دلار

5- بودجه سیاه آمریکا: 50 میلیارد دلار

6- بودجه دفاعی ژاپن: 44 میلیارد دلار

با توجه به این لیست می بینیم که بودجه تخصیص داده شده به برنامه های مخفی پنتاگون مقداری برابر با کل بودجه نظامی انگلستان، فرانسه و ژاپن دارد. هم اکنون بودجه مافوق سری یا سیاه ارتش آمریکا برابر با بودجه کل هزینه شده برای دومین برنامه سنگین و هزینه بر دفاعی دنیا در انگلستان است. بخشی از این بودجه هنگفت در تحقیقاتی که با نام کلی «برنامه های ویژه» خوانده می شود مصرف دارد که از نظر طبقه بندی امنیت ملی فوق سری محسوب می شوند. این هزینه ها در حالی انجام می گرفت و هنوز نیز ادامه دارد که بخشی از مردم آمریکا در شرایط بد اقتصادی به سر می برند.

برای مثال گفته می شود که پایگاه "Dulce Base" در ایالت نیومکزیکو آمریکا با چنین بودجه ای در حال ساخته شدن است. علاوه بر آن، آزمایش ها و پروژه های نظامی فراوانی وجود دارند که گفته می شود بودجه آنها از محل بودجه سیاه تامین می شود. منطقه Area 51 در ایالت نوادا یکی دیگر از پروژه های سیاه بود که شرح آن در بالا آمد. در بخش تکنولوژیک، ماهواره های الکترو اوپتیکال، که داده ها را از طیف های الکترومغناطیسی به دست می آورند و امنیت سایبر از مهمترین محل های صرف بودجه سیا می باشند. بمب افکن های پیشرفته ای مانند هواپیمای مافوق صوت « "Aurora"» که برای اولین بار در سال 1986 در لیست درخواست بودجه پنتاگون به صورت یک رمز دیده شد از مهمترین چروژه های سیاه ارتش بوده است. در آن سال 8 میلیون دلار برای این پروژه در نظر گرفته شد که سال بعد این بودجه به 3/2 میلیارد دلار افزایش یافت. در سال 1988 دیگر خبری از پروژه نبود و محققین مستقل دریافتند که این پروژه در واقع دنباله پروژه هواپیمای جاسوسی SR-71 بوده است و با نام جدیدی برای ادامه آن پروژه بودجه دریافت شده است تا احیانا صرف چنین هزینه سنگینی برای رقبای تسلیحاتی شک برانگیز نشود.

Aurora

هواپیمای (Mcdonnell Douglas Avenger A-2) از اولین محصولات «منطقه 51» بود. این هواپیما در آسمان روز نیز دیده نمی شد. سیستم الکترو-کرومیک این هواپیما را قادر می کرد که با محیط پروازی اش همرنگ شود. تولید این هواپیما در سال 1991 به دستور دیک چنی متوقف شد. بمب افکن (Northrop b-2) از دیگر محصولات «منطقه 51» بود که برای تولید آن 3/2 میلیارد دلار هزینه صرف شد که بسیار بیشتر از قیمت مقدار طلای معادل با وزن این هواپیما است. b-2 برای گریز از رادار در حال پرواز از بازتابش استفاده می کند.


بمب افکن Northrop b-2


بودجه سیاه سیا

بودجه سیا هیچگاه علنی نمی شود. بخشی از بودجه سیاه تخصیص داده شده به سیا نیز در پروژه های نظامی هزینه می شود. برای مثال هواپیمای جاسوسی «پرنده سیاه» در طی جنگ سرد از طریق همین بودجه ها توسط سیا ساخته شد. به علاوه سیا از این بودجه در عملیات های خارج از مرزی خود در اقدامات تروریستی و راه اندازی شورش به نفع منافع آمریکا نیز استفاده می کند. برای مثال سیا در مسلح کردن افراد شورشی در کشورهای مختلف از جمله یمن و پاکستان و این اواخر در سوریه برای انجام عملیات هایی به نفع آمریکا نقش داشته است. در واقع عملیات های شبه نظامی سیا جای خاصی در بودجه سیاه برای خود دارد. اما بخش اعظم این بودجه در سیا برای ساخت و مدیریت ماهواره های جاسوسی سیا مصرف می شود که سلاح محسوب نمی شوند ولی کاربرد نظامی استراتژیک دارند. بودجه سیاه سیا می تواند با بودجه کل آژانس امنیت ملی آمریکا برابری کند که در سال 2008 در حدود 17 میلیارد دلار بود.


افشاکنندگان رمز و رازهای بودجه های سیاه

تا کنون دو نفر از افراد مرتبط با «منطقه 51» به افشای اطلاعاتی در مورد پروژه های آن دست زده اند. فیل اشنایدر (Phil Schneider) که یک زمین شناس بود؛ در سال 1995 یک کنفرانس مطبوعاتی برگذار کرد و بعضی از اسرار پروژه های سیاه این پایگاه را فاش نمود. این افشا به مذاق دستگاه امنیتی آمریکا خوش نیامد و بعد از چند ماه جسد فیل در خانه اش کشف شد. دکتر دن بوریش (Dr. Dan Burish) دومین فردی بود که دست به افشای اطلاعات در مورد بودجه ها و پروژه های سیاه زد و به سرنوشت اشنایدر دچار شد. او از شاگردان ادوارد تلر (Edward teller) پدر بمب هیدروژنی آمریکا بود.


دن بوریش افشاگر اطلاعات بودجه ها و پروژه های سیاهجسد بوریش که به طرز مرموزی به قتل رسیده است

دن بوریش اطلاعات بسیار تعجب آوری در مورد بودجه ها و پروژه های سیاه برملا کرد. او ادعا می کرد در داخل «منطقه 51» نیز سطح بندی امنیتی شدیدی موجود است. او می گفت که در S-4، بخشی که بالاترین درجه امنیتی را در منطقه 51 دارد؛ کار می کرده است. پس از شروع به افشاگری، مدارک مربوط به مقطع دکتری و تحصیلات عالی او در دانشگاه هایی که در آنها درس خوانده بود مفقود شد. به این ترتیب با از بین بردن گذشته تحصیلی او، سیستم امنیتی سعی در بی اهمیت و مهمل جلوه دادن ادعاهای او کرد.

پل مک گینیس (McGinnis Paul) نیز از اولین کسانی بود که موضوع بودجه های سیاه را پیگیری کرد و به رمز گشایی بودجه ها و پروژه های سیاه پرداخت. او به دلیل علاقه اش به صنایع هوایی مطالعاتی را در مورد بودجه های تخصیص داده شده به این صنعت شروع کرد و در میان تحقیقات شخصی خودش متوجه شد پول بسیار بسیار هنگفتی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی در پروژه های عجیب و غیر ضروری خرج می شود. استیو افرگود (Steve Aftergood) از محققین دیگری بود که در روشن کردن اذهان عمومی در آمریکا در مورد بودجه های سیاه به خصوص در مورد بمب A- تلاش زیادی کرد. او موفق شد لیستی از پروه های سیاه را در وبسایتی (http://awpi.com/IntelWeb/) افشا کند.


پل مک گینیس استیو افرگود

این افراد منتقد هزینه کردن بودجه های هنگفت در طرح هایی هستند که نه کنگره و نه حتی گاهی رئیس جمهور کشور از آنها خبری ندارند. پروژه هایی مانند بمب افکن   B-2 و سیستم ماهواره ای Milstar هزینه بسیار بیشتری از آنچه که پیش بینی می شد خرج برداشته اند و منتقدین از بابت به هدر دادن مالیات های مردم آمریکا در مسیر این پروژه ها به شدت نگران و معترضند و سوال ساده ای که مطرح می کنند این است که آیا مردم خودشان نمی توانند پولشان را در راه های بهتری و برای چیزهای مفیدتری خرج کنند؟ در حالی که بخش کثیری از مردم آمریکا برای نشان دادن اعتراض خود به بی عدالتی های اقتصادی از جنبش وال استریت حمایت می کنند آیا دلیلی غیر از شهوت جنگ طلبی و استیلا جویی برای تخصیص بودجه های میلیارد دلاری مخفی برای اسباب بازی های سری سازمان سیا و ارتش آمریکا می تواند وجود داشته باشد؟!





1. http://www.fas.org/irp/mystery/blimp.htm

2. http://www.thestealthblimp.com/

3. http://www.fas.org/irp/nro/declass.pdf.

4. http://www.fas.org/sgp/news/secrecy/2007/06/060707.html.

5. http://www.space.com/businesstechnology/technology/black_triangle_020805.html

6. http://www.fas.org/irp/mystery/blimp.htm

7. http://www.thestealthblimp.com/

8. http://www.portal.com/~trader/home.html

9. http://intelweb.janes.com

10. http://www.space.com/businesstechnology/technology/black_triangle_020805.html

زیبایی اندام و تروریسم نرم ورزشی

استفاده از ظرفیت ورزش به عنوان تهدید نرم در سال های گذشته در دستور کار غرب به ویژه ایالات متحده قرار گرفته است.

،تروريسم، پديده­ اي جدي در مناسبات و روابط اجتماعي بشري كه داراي سه ويژگي اساسي است:

- تروريسم، پديده­اي سياسي است.

- كه مبتني بر توطئه و طرح از پيش تعيين شده است،

- و بر عليه مردم بي­دفاع اعمال مي­شود.

تهدیدات تروریستی تنها به بمب گذاری و تیراندازی(گریلا تروریسم) محدود نمی شود بلکه حوزه وسیعی را در قالب تهدیدات سخت، نیمه سخت و نرم در بر می گیرد. امروز شاهد آن هستیم که صحنه جنگ با دشمن با تغیر موضع ازحالت سخت به نرم دیگر عینی نیست و به راحتی مواضع خودی و دشمن مانند جنگ سخت قابل تفکیک نیست. در همین راستا استفاده از ظرفیت ورزش به عنوان تهدید نرم در سال های گذشته در دستور کار غرب به ویژه ایالات متحده قرار گرفته است.

مسئله ورزش صرفا نگاه اجمالی به چند رشته ورزشی و سلامت و نشاط جسم نیست، بلکه ازآن جهت حائز اهمیت است که عرصه ورزش به ویژه ورزش حرفه ای به مثابه ظرفی است که محتوای آن را تهدیدات نرم تشکیل می دهد و فقط ماهیت ظرف به ظاهر شبیه ورزش است، که این تهدیدات همانند مکانیسم ویروس در جامعه هدف عمل می کند. در ادامه به رشته زیبایی اندام به عنوان یکی از تهدیدات حوزه ورزش اشاره می شود.

تاریخچه

منشاء زیبایی اندام به یونان باستان باز می گردد تا جایی که بدن زیبا و عضلات تنومند مورد ستایش و پرستش قرار می گرفته است. در آموزش و پرورش اسپارتی کودک از سن ۷ سالگی تا سن ۳۰ سالگی جدا از خانواده و در خوابگاه مخصوصی به همراه دیگر پسران بصورت گروهی و برهنه به سر می‌برد. حتی هنگام ضیافت‌ها و غذاخوردن هم تنها پسران شرکت داشتند. این امر به این سبب بود که سربازان در هنگام جنگ به علت پیوندهای قوی‌ای که در طول زمان بوجود آمده بود، به خوبی بتوانند همرزمان خود را حمایت کنند. به نظر می‌رسد گسترش چنین طرز تفکری موجب شد که نخست در اسپارت و سپس در یونان، سربازان تشویق به همجنس‌گرایی شوند. بارزترین نمونه رواج همجنس گرایی را می‌توان در سپاه مقدس تبس دید. به طوری که امروزه از ورزش زیبایی اندام به عنوان ورزش همجنس گرایان یاد می شود. به همین دلیل مسابقات زیبایی اندام طی سال های 1357 تا 1372 در کشور ممنوع بوده است.

 

زیبایی اندام

ورزش و تحرک یکی از نیازهای ضروری هر جامه ای به شمار می رود. فواید ورزش بر کسی پوشیده نیست اما بر خلاف تصور همگان حد بهینه ای در فعالیت های ورزش وجود دارد که می تواند برای سلامتی بدن و پیشگیری از بیماری ها مفید باشد و اگر میزان و شدت فعالیت از این حد تجاوز نماید، باعث آسیب های متعددی خواهد شد.

زیبایی اندام نیز از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به رشد روزافزون و قارچ گونه باشگاه های زیبایی اندام در کشور طیف وسیعی از تهدیدات شرکت کنندگان این رشته ورزشی را در سه سطح مبتدی، آماتور و حرفه ای تهدید می نماید که در ادامه به تهدیدات سلامتی آن اشاره می شود.

آسیب های عضلانی و مفاصل

کشیدگی و پارگی عضلانی، پارگی تاندون ، پارگی لیگامنت و مینیسک، شکستگی مفاصل

آسیب های سیستم قلبی عروقی

افزایش فشار خون دیاستولی، افزایش ضربان قلب استراحتی، کاهش حجم خون بازگشتی و خطر سکته قلبی در حین تمرین، ضربان قلب نامنظم

مصرف دارو

استفاده از هورمون ها و مکمل هاو خطر نابودی ارگان های بدن و ابتلا به سرطان، عدم توانایی باروری

 

CIA و بی ثبات سازی

نقش سرویس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) در مسئله امنیت ثبات مندی در حوزه داخلی و بی ثبات سازی در حوزه خارجی خود می باشد که آن را در تمام زمینه ها از جمله ورزش و سلامتی نیز دنبال می کند.

CIA از طریق شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خود مسئله بی ثبات سازی در حوزه سلامت را در دستور کار قرار داده است به طوری که به بهانه زیبایی و تندرستی بدن، داروهای متعددی را که عمدتا برای سلامتی بسیار زیان آور است را اشاعه و ترویج می دهد. هدف از این کار تهدید و آسیب رساندن به امنیت سلامت جامعه می باشد. به طوری که مصرف این داروها و مکمل ها به شدت در جامعه رواج پیدا کرده است. عمق فاجعه را می توان در گزارش اخیر وزارت بهداشت ایران مشاهده کرد. این گزارش اشاره می نماید، به غیر از داروها و مکمل های تولیدی شرکت های داخلی و واردات آن از مبادی قانونی گمرک کالا، میزان قاچاق داروها و مکمل های ورزشی در سال 84 از 25 میلیون دلار به 600 میلیون دلار در سال 90 رسیده است. نکته قابل تامل این است که اکثر داروهای وارداتی قاچاق ساخت کشور ایالات متحد می باشد که تجربه در گزارش های اخیر سازمان های سلامت در اقصی تقاط جهان ثابت می کند که این داروها علاوه بر عوارض طبیعی خود دارای مواد آغشته و خطرناک نیز می باشد که هدف از این کار همان بی ثبات سازی سلامت جامعه هدف می باشد.

زنان و زیبایی بدن

ترویج سبک زندگی یکی از کارکردهای دستگاه تبلیغاتی ایالات متحده یعنی هالیوود در جنگ نرم می باشد. که یکی از اقدامات آن در حوزه تندرستی استراتژی باربیزیشن می باشد. این امر به ویژه در میان کشورهای جهان اسلام از غلظت بالایی برخوردار است. در این استراتژی اندام کارکترهای زن سریال ها و فیلم های سینمایی همگی شبیه باربی می باشد. آنها با این شیوه قصد دارند اندام باربی را به عنوان یکی از ویژگی های زن مطلوب غرب الگو سازی کنند. این در حالیست که بنا به گزارشات سازمان های بخش سلامت ایالات متحده که در12سال پیش منتشر شده در خوشبینانه ترین حالت، حداقل 60 درصد مردم ایالات متحده دچار چاقی می باشند که میزان این افراد از دهه گذشته تا کنون نیز در حال افزایش است.

استراتژی باربزیشن توسط شبکه های ماهواره ای غرب کار را به جایی می رساند که امروزه در جامعه ما مصرف آمفیتامین ها( نوعی ماده مخدر بسیار خطرناک) به ویژه در میان دختران برای شبیه سازی هر چه بیشتر اندام خود به باربی و به عنوان دارویی برای کاهش وزن به شدت رواج یافته است.

اگر دختران سایر ملتها با "ارزش"های آمریکایی تربیت شوند، این دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده دار می شوند، لذا مبتنی بر ارزش های آمریکایی، جامعه شان را اداره می کنند. عمق هدف استراتژی باربیزیشن هدف قرار دادن سرمایه اجتماعی جامعه است که در این میان زنان به عنوان سیستم باروری جامعه نقش حیاتی را در تولید سرمایه اجتماعی ایفا می کند. اگر این تهدیدات را جدی نگیریم در آینده شاهد نسلی بیمار از زنان به عنوان مادران ایرانی خواهیم بود.

 

محمود خدائی

منبع :مشرق

روراست باشیم- ویژه نامه خودشناسی


 

مقالات ویژه نامه
 
 

آیا اعتماد به نفس دارید؟خواهشمنداست به سئوالات زیر با دقت پاسخ دهید و سپس نتیجه را مشاهده کنید.(فقط یک گزینه انتخاب گردد.) 1. آیا تصور می‌کنید که‌ اطرافیان‌ شما را شخصی‌بسیار مثبت‌ تلقی‌ می‌کنند؟ ...

 
 

رویایی هستید یا واقع گرا؟ 1. آیا به‌ ماوراء الطبیعه‌ معتقدید؟ بله‌ خیلی‌ خیر در مورد این‌ مسأله‌ خالی‌ از تعصب‌ هستم‌ 2. به‌ کدام‌ ورزش‌ زیر، بیشتر علاقمند هستید؟ گلف‌ بوکس‌ فوتبال‌ ...

 
 

زندگی را چگونه ارزیابی می کنید؟1. عقیده‌تان‌ در مورداین‌ مثل‌ قدیمی‌ چیست‌:کار خوب‌ از خانه‌ شروع‌می‌شود؟ موافق‌ نیستم‌ موافقم‌ بله‌، شاید این‌ طورباشد ....

 
 

آیا شما یک فرد موفق هستید؟ . هر چند وقت‌ یک‌ بار در مورد مشکلات‌ محل‌کارتان‌ نزد اعضای‌ خانواده‌ و دوستانتان‌ لب‌ به‌ شکوه‌ وشکایت‌ باز می‌کنید؟ خیلی‌ به‌ ندرت‌ اکثر اوقات‌ گاهی‌ اوقات‌ ...

 
 

آیا فرزندتان‌ از اعتماد به‌ نفس‌ بالایی‌ برخوردار است‌؟ زمانی‌ که‌ صحبت‌ از رعایت‌ بهداشت‌ فردی‌ و رسیدگی‌ به‌ ظاهر فرزندتان‌ به‌ میان‌ می‌آید: شما همیشه‌ مجبورید با چرب‌ زبانی‌، فرزندتان‌ را به‌ حمام‌ بفرستید و دائما بابت‌ رسیدگی‌ به‌سر و وضع‌ ظاهری‌اش‌، با او سر و کله‌ بزنید. ...

 
 

آیا از شغلتان راضی هستید؟ انگیزه‌تان‌ از کار کردن‌ چیست‌؟ به‌ خاطر خشنودی‌ و رضایت‌ خاطر خودم‌ و درعین‌ حال‌ پول‌ به‌ خاطر پول‌ به‌ خاطر پول‌ و در عین‌ به‌ خاطر این‌ که‌ کاری‌انجام‌ داده‌ باشم‌ ...

 
 

آیا فردی‌ معاشرتی‌ و خونگرم‌ هستید؟ . آیا اکثر اوقات‌ به‌ بازیها و سرگرمی‌های‌ دسته‌ جمعی‌، علاقه‌ نشان‌ می‌دهید؟ بلی خیر نمی دانم 2. آیا از تفریحگاه‌های‌ شلوغ‌ و پر سر و صدا، خوشتان‌ می‌آید؟ ...

 
 

آیا فردی‌ خوش‌ بین‌ هستید؟ 1. وقتی‌ قصد سفر دارید، آیا اشیاء قیمتی‌ تان‌ را در خانه‌ پنهان‌ می‌کنید؟ بلی خیر نمی دانم 2. آیا حاضرید به‌ یک‌ دوست‌، پول‌ قرض‌ دهید؟ ...

احیاگر آثار اهل بیت- ویژه نامه روز بزرگداشت علامه مجلسی (ره)


 

مقالات ویژه نامه
 
 

علامه مجلسی (ره)جد پدریِ علامه مجلسی، ملا محمد مقصود علی اصفهانی، نخستین فرد از این خاندان است که به «مجلسی» شهرت یافت و این شهرت پس از آن بر فرزندانش اطلاق شد. ...

 
 

خانواده مجلسی خانواده مجلسی از قراری که معلوم می گردد از قدیم ساکن اصفهان بوده اند،زیرا یکی از اجداد آن ها حافظ (1) ابونعیم بوده است و دیگری شیخ یوسف بناء،...

 
 

مهمترین اساتید وشاگردان علامه مجلسیشکی نیست که استاد نقش بسیار مهمی درپرورش و شکوفایی استعداد های شاگردان خود دارد و هر چه مقام علمی استاد بالاتر باشد و از جهت پرورش و کمالات نفسانی ...

 
 

تلفیق هنر و جهان بینی الهی 1) سنت گرایی مدعی است تأملات عقلانی انسانها - در هر زمان و اوضاع و احوالی که باشند - به مجموعه واحدی از حقایق رهنمون می شوند. به عبارت دیگر، اگر انتظار داشته باشیم...

 
 

ادای حق علامه مجلسی (ره)عبارتی وجود دارد که طی آن گفته می‌شود: بزرگان را جز بزرگان نمی‌شناسند. این حقیقت که میان بزرگان سنخیت وجود دارد، قابل تردید نیست و می‌توان آن را در همه زمانها و مکانها قطعی پنداشت. ...

 
 

نگاهی کوتاه به زندگی، آثار و خدمات علامه محمد باقر مجلسی(رحمه الله علیه) (مجلسی دوم) ساعات ملکوتی یکی از روزهای ماه مبارک رمضان سال 1037 هجری قمری سپری می شد و خاندان مجلسی در تب و تاب تولد ستاره ای دیگر در آسمان علم و فقاهت بود. ...

 
 

علامه مجلسی؛ اخباری یا اصولی؟ حیات علامه مجلسی هم ‌زمان با رواج تفکر اخباریگری بود. همچنین ایشان در گرایش به اخبار اهل بیت شهره بودند؛ از این رو، تصور شده است که علامه مجلسی (رحمه الله) نیز از پیروان ...

 
 

علامه مجلسی و جمع روایات متعارض (1) ضرورت حل تعارض در روایات منقول از معصومان (ع) با توجه به نقش آن در شبهه زدایی و پیراستن دین از شائبه ی نقص وناکارآمدی، گروهی از عالمان را بر آن داشته است...

 
 

علامه مجلسی(ره)؛ محدّثی بزرگ‌ علامه محمدباقر مجلسی محدثی بزرگ و پرشکوه است. به گفته استاد دکتر دینانی او علاوه بر مقام والای نقل حدیث و شیخ روایت بودن، شارح روایات و احادیث معصومین نیر هست....

 
 

مروری بر اندیشه سیاسی علامه مجلسی (ره)آرا، اندیشه و رفتار سیاسی علامه محمدباقر مجلسی (1037- 1110 ق) از موضوعات بحث‏برانگیز در میان محققان و نویسندگان حوزه و دانشگاه، (مسلمان و غیرمسلمان) بوده و هست ....

 
 

فضای گفتمانی تدوین بحار الانوار در عصر صفوی*(1)بررسی مجموعه تأثیرگذاری همچون بحارالانوار، بدون نگاه به بستر تاریخی - جغرافیایی اش کاری ناقص و سهل انگارانه است. این مقاله عوامل تاریخی و اجتماعی تحقق چنین پدیده فرهنگی...

 
 

علامه مجلسى و تعامل با روایات تفسیرى (1)چنان که مى دانیم, بخشى از روایاتى که از ائمه (علیهم السّلام) , به دست ما رسیده, ناظر به تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم است که ما آنها را «روایات تفسیرى» مى نامیم. ...

 
 

علامه مجلسى و نقد دیدگاههاى فلسفى (1)بررسى تاریخ تفکر اسلامى نشان مى‏دهد که میان نقل گرایان و عقل‏گرایان وفاق و همگرایى وجود نداشته و هماره سؤ ظن به یکدیگر در میان آنان برقرار بوده است. ....

 
 

معرفی تحلیلی کتاب بحارالانوار بِحارُ الاْنْوار، مشهورترین‌، مهم‌ ترین‌ و مفصل‌ترین‌ اثر علمى‌ محمد باقر مجلسى‌ (1037-1110 یا 1111ق‌/1628- 1698 یا 1699م‌) که‌ مجموعه‌ای‌ گسترده‌ از احادیث‌ امامیه‌ است‌...

نقدی بر فیلم شکارچی شنبه؛ چرا در ایران نهادهای فرهنگی صهیونیسم را جدی نمی‌گیرند؟


حداقل ده مرکز شیعه شناسی در فلسطین اشغالی وجود دارد. آیا ما چند مرکز فعال یهود شناسی در کشورمان داریم؟ اگر هم وجود داشته باشد کسی به فکر شناخت دین یهود نیست و همه به دنبال شناخت سیاست یهود هستند. در حالیکه سیاست یهود از دین او جدا نیست.
گروه فرهنگی مشرق - فیلم شکارچی شنبه روز پنج‌شنبه 26 مرداد به مناسبت روز جهانی قدس از شبکه اول سیما نمایش داده شد و عصر جمعه نیز تکرار گشت. همچنین در این روز، شبکه نمایش آن را پخش کرد که با استقبال زیاد مخاطبان سیما همراه بود. در اینجا نقدی داریم بر این ساختۀ پرویز شیخ‌طادی؛ کارگردانی که آخرین فیلم او به نام روزهای زندگی در فصل بهار اکران شد، فیلمی که بیشترین جوایز را از جشنواره فجر گذشته دریافت کرده است.


خلاصه داستان
شکارچی شنبه داستان تحول پسر بچۀ ده ساله‌ای به نام بنیامین (محمدجواد جعفرپور) است که مادرش (دارین حمسه) او را در ابتدای فیلم به مدت یک ماه به پدر بزرگش حنّان (علی نصیریان) در فلسطین اشغالی می‌سپارد و تأکید می‌کند که روحیات او را تغییر مده. حنّان ناراحتی خود را به عروسش ابراز می‌کند که چرا پس از مرگ پسرش به  امریکا رفته و با یک مرد مسیحی ازدواج کرده است. حنّان کور است.


در بدو ورود به خانۀ پدر بزرگ برای تشرّف او به آیین یهود جشن می‌گیرند و همانجا یک دختر هفت ساله را برای او نامزد می‌کنند. در خانۀ حنّان یک زن مسیحی به نام ژاکلین (آرینه سوکاسیان) به عنوان پرستار بنیامین برخی قواعد این خانه را به او می‌آموزد. یک جوان عرب به نام متین (امیر یَل ارجمند) نیز در این خانه خدمتکار است. بنیامین در خانه و باغ وسیع پدر بزرگ کم‌کم با آداب زندگی این کاهن آشنا شده، تحت تعلیمات خصوصی او قرار می‌گیرد. مردم برای کفارۀ گناهانشان به این کاهن پول می‌دهند، حنّان به همراهی چند کاهن در زیرزمین خانه‌اش نسخه‌های مجعول از کتب مقدس تولید می‌کنند، پدر بزرگ آداب گدایی شرافتمندانه را به بنیامین می‌آموزد، در مزرعه به بنیامین آموزش تیر اندازی می‌دهد، بنیامین با حنّان برای عبادت به دیوار ندبه می‌روند و برخی مؤمنان یهودی در آنجا او را نفرین می‌کنند، حنّان شنبه‌ها به جنگ همسایه‌های فلسطینی می‌رود و به کمک سربازان مطیع خود آنها را کشته و مزارعشان را از چنگشان در می‌آورد. اندکی بعد متین قصد فرار می‌کند و به سختی مجازات می‌شود. حنّان کلید درب خروج را به ژاکلین می‌سپارد و او را در ماندن و رفتن آزاد می‌گذارد.

او که موهایش توسط حنّان چیده شده و مدام کلاه گیس بر سر دارد از فرصت استفاده کرده و می‌گریزد. حنّان با نیروهایش در دروازۀ خروجی محله منتظر او هستند. ژاکلین به مزرعۀ مجاور می‌گریزد و در همان زمان فلسطینی‌های زخم خورده نیز به این مزرعه آمده، نزاع سختی در می‌گیرد. بنیامین در اینجا بدون ترحم چند نفر از جمله ژاکلین را می‌کشد و حنّان را نیز پس از آنکه می‌فهمد او کور نبوده است با شلیک اسلحه از پای درمی‌آورد تا بتواند در آینده یک حنّان دیگر شود.


معرفی فیلم و کارگردان
شکارچی شنبه پس از فیلم تحسین‌شدۀ بازمانده/ سیف‌الله داد (1374)، دومین فیلم جدّی سینمای ایران در موضوع فلسطین است. فیلمنامه را شخص کارگردان یعنی جناب پرویز شیخ‌طادی نوشته است. او طراح صحنه در فیلم‌های جنگی بوده است، از جمله هفت فیلم حاتمی‌کیا در دهۀ هفتاد، از وصل نیکان (1370) تا موج مرده (1379). شیخ‌طادی متولد 1340 شهر آبادان است و اولین فیلم خود را به نام دفتری از آسمان در سال 1378 ساخت و تا امروز در مجموع هشت فیلم سینمایی یا تلویزیونی کارگردانی کرده که نویسندۀ آنها نیز خود وی بوده است. پشت پردۀ مه (1383) که برای مرکز سیما فیلم ساخته شد از مشهورترین آثار اوست که در دو قطع سینمایی و سریال نمایش داده شد. فضای روشنفکری امروز سینمای ایران چنین فیلم‌هایی را برنمی‌تابد. فیلم بازمانده نیز در اکران شکست خورد ولی بعدها منتقدان بسیاری که آن را در تلویزیون دیده بودند زبان به ستایش آن گشودند. شکارچی شنبه از بیستم مهر 1390 بر پردۀ سینماهای تهران رفت اما نتوانست یک اکران معمول بگیرد و نهایتاً به اکران تک سئانس بسنده کرد. این در حالی است که فیلم به سبب آنکه در جشنواره 28 فجر شرکت کرده بود می‌بایست در سال 1389 در سینماها اکران می‌شد. اما فیلم توانست راه خود را به محافل دانشگاهی باز کند و در بسیاری از دانشگاه‌ها آن را در نمایش‌های ویژۀ خود پخش کردند. پس از آنکه فیلم در برخی دانشگاه‌ها با استقبال مواجه شد از روز شنبه 19 آذر پنج سالن تمام وقت در تهران به نمایش این فیلم اختصاص یافت. باید از مسئولان پرسید که چرا در خصوص فیلم‌های جهادی همه چیز بی‌قاعده می‌شود؟


نقد و تحلیل
همزمان با ورود یک پسر بچۀ ده سالۀ یهودی به منزل پدر بزرگ کاهن خود در فلسطین اشغالی، ما نیز به زندگی این کاهن صهیونیست وارد شده، استحالۀ شخصیت آن کودک را می‌بینیم و تعالیم پدر بزرگ که به او می‌آموزد تا غیر یهودیان را بکشد.  اینکه چطور حنّان عبارات کتاب‌های یوشع و سموئیل را که در خصوص جالوت و قوم فلسطینی بت‌پرست وی سخن می‌گوید اکنون علیه یک قوم مسلمان خداپرست به کار می‌گیرد. آیا آنها می‌توانند پیروان برحقّ حضرت داوود(ع) باشند که در نوجوانی جالوت را کشت؟ آیا پس از  گذشت سه هزار سال، یهودیان هنوز هم برحق هستند؟ ما در انتهای مقال در این خصوص سخن خواهیم گفت.

شکارچی شنبه توانسته دقایق خوبی از زندگی یهودیان را روایت کند که تاکنون ندیده‌ایم: نمایش دراز دستی کاهنان صهیونیست، استفادۀ نادرست ایشان از فرامین تورات، تعلیم به اطفال یهودی برای کشتن غیریهودیان، عبادت یهود در نزد دیوار ندبه (دیوار بُراق)، اختلاف عقیدۀ یهودیان ارتدوکس در فلسطین اشغالی با یهودیان صهیونیست، قتل و جنایت بی‌سبب صهیونیست‌ها به همسایگان مسلمان خود و غصب زمین و خانۀ آنها. همچنین نمایش آداب و رسوم یهودی در بستر فیلم که خوب و جالب توجه است.

فیلم شکارچی شنبه فیلم خوش‌ساختی است. کارگردانی‌اش خوب و دقیق است و جناب شیخ‌طادی توانسته عوامل فیلم را هماهنگ با یکدیگر به درستی هدایت کند. فیلمبرداری جناب حسین ملکی با توجه به وسواس خوبی که از جناب شیخ‌طادی سراغ داریم چشم‌نواز، زیبا و خیره‌کننده است خصوصاً آغاز فیلم و آن نماهای ضد نور که آن را شبیه فیلم‌های سیاه و سفید کرده است. بازی هنرپیشه‌ها چشمگیر و جذاب است خصوصاً بازیگر نقش بنیامین یعنی محمدجواد جعفرپور که پس از بازی خوبش در فیلم به همین سادگی/ میرکریمی (1386) در اینجا نیز خوش درخشیده است. سال گذشته بینندگان تلویزیون او را در مجموعۀ «امروز و فردا» در شبکۀ دو دیده‌اند پسر باهوش فاطمه گودرزی و رضا فیاضی. طراحی صحنه فیلم با توجه به پیشینۀ کارگردان در این خصوص بسیار چشم‌نواز از کار درآمده و جغرافیای فلسطین را به خوبی القاء می‌کند. فیلم پس از اکران در بهمن 1388 در بیست و هشتمین جشنوارۀ فیلم فجر مجدداً تدوین شده و به ضربآهنگ بهتری رسیده است، البته بجز یک استثناء که بایست به آن اشاره کنم. فرار ژاکلین در سکانس آخر، در اواسط فیلم با یک فلاش فوروارد روایت می‌شود و ما سپس به زمان حال بازگشته ادامۀ قصۀ قبل از فرار را می‌بینیم تا به آن سکانس پایانی برسیم و ادامۀ ماجرای فرار را ببینیم. لهذا اگر مخاطب در همین حوالی از فیلم غافل شود یا سواد بصری‌اش کم باشد، رشتۀ فیلم را از کف خواهد داد. نسخۀ جشنوارۀ فجر 112 دقیقه بود و نسخۀ اکران شده در سینماها به 94 دقیقه کاهش یافته است. همۀ این صناعات تکنیکی و مهارت خوب کارگردان در خدمت روایت یک فیلمنامۀ نسبتاً خوب بوده است، که آن را نیز کارگردان نوشته و تحقیق کرده است.

نقایص و ایرادات فیلم
جلسۀ نقد و نمایش این فیلم در دانشگاه آزاد کرج با حضور جناب کارگردان و همچنین اینجانب به عنوان منتقد سینما و کارشناس ادیان، در 22 آبان 1390 برگزار شد. از جناب شیخ‌طادی پرسیدم با توجه به این همه ماجراهایی که صهیونیست‌ها در جهان ایجاد کرده و می‌کنند چرا شما یک قصۀ خیالی را مبنای فیلم خود قرار داده‌اید. جناب شیخ‌طادی جواب داد که این فیلم بر اساس زندگی حنّان پورات کاهن یهود که خود جزو گروه‌های تروریست بوده ساخته شده است. ایشان سپس سه کاهن یهود همچون ولادیمیر ژابوتِنسکی، موشه لِوینگر و هِیلَل کووک که بنیان‌گذاران گروه‌های تروریستی ایرگون و هاگانا بودند را نام برد که سابق بر پورات بوده‌اند. بنده پرسیدم چرا این مسئله را در ابتدا یا انتهای فیلم ذکر نکرده‌اید که این فیلم زندگی حنّان پورات است؟ ایشان گفتند: «بله، این نکتۀ درستی است که می‌توانستیم در ابتدای فیلم بگوییم که این فیلم بر اساس زندگی یک شخصیت واقعی است.» در تعاقب این گفت‌وگو بنده در خصوص حنّان پورات تحقیق کرده، متوجه شدم که او متولد 1943 میلادی است، درس کهانت خوانده، در دو جنگ 1967 و 1973 اعراب و اسرائیل شرکت کرده و در جنگ اخیر به سختی مجروح شده است. او سپس از سال 1981 کاندید نمایندگی مجلس شده و در پنج دوره نمایندۀ کِنِست بوده و در نهایت در چهارم اکتبر 2011 (دوازدهم مهر 1390) بر اثر سرطان مرده است، درست یک هفته قبل از اکران شکارچی شنبه! او در وقت مرگ ده فرزند و بیست نوه داشته است (ویکی پدیا). 


با تحقیق بیشتر بر زندگی سه کاهن دیگر برایم معلوم شد که جناب شیخ‌طادی به زندگی حنّان پورات تمرکز نکرده بلکه ترکیبی از زندگی این چهار شخصیت یعنی ژابوتنسکی، لوینگر، کووک و پورات را برگزیده و تصویر کرده است. از آنجا که نظامی‌گری صهیونیست‌ها از داخل کتاب مقدس بیرون می‌آید لهذا کاهنان معتقد به صهیونیسم لازم است برای الگوبخشی به عوام در خط مقدم جنگ باشند. این کاهنان همان کسانی هستند که گروه‌های تروریستی هاگانا، ایرگون را قبل از غصب فلسطین پایه گذاشتند و در دهۀ 1970 بنیادی به نام «گوش امونیم» را برای غصب زمین‌های فلسطینیان و شهرک‌سازی دایر کردند.

خطای دیگر فیلم که می‌توان به آن اشاره کرد بخشش گناهان در ازای دریافت جریمه توسط حنّان است، که این واقعه شبیه گناه‌بخشی در نزد مسیحیان تصویر شده است. در حالیکه یهودیان برای گناهان خود فقط کفاره می‌دهند و کاهنان ادعای بخشش گناه ندارند. و نیز از جمله مواردی که در این فیلم غایب بود کنیسه است، محل عبادات روزانۀ یهود که در محرابش اسفار (طومارهای) دست‌نویس تورات نگهداری می‌شود. کنیسه از امکنۀ بسیار مهم در هر اجتماع یهودی است. پس از خرابی معبد دوم یهود در سال 70 میلادی توسط رومیان، از آن پس یهودیان برای انجام اعمال دینی خود کنیسه ساختند، هر چند که بسیاری از اعمال شریعت بدون وجود معبد معنا نخواهد داشت، مانند احکام قربانی، احکام کهانت، اجرای حقوق کیفری (مثل اعدام و سنگسار)، احکام سال یوبیل، پرداخت عشریه و غیره.

ایراد دیگری که متوجه فیلم می‌شود جعل کتب دینی و کهنه کردن آنها در زیرزمین خانۀ حنّان است. جناب شیخ‌طادی در پاسخ به این ایراد، از بنده پرسیدند آیا می‌دانید که یهودیان هنوز تلمود را می‌نویسند و بر آن می‌افزایند؟ بنده توضیح دادم که اگرچه ممکن است یهودیان عتیقه‌جات را که تجارتش در جهان در دست آنها است جعل و کهنه‌سازی کنند ولی در دنیای امروز جعل نسخه‌های تورات عملاً غیرممکن است. و دیگر اینکه باید توجه کرد که تلمود کتاب بشری و در واقع شروح کاهنان بر شریعت یهود است و نه کتاب خدا. نگارش تلمود تا قرن پنجم میلادی در بابل ادامه داشته است و از آن پس متوقف مانده و فقط گاهی شرح‌هایی بر آن رساله‌های تلمود نوشته می‌شود.
مورد دیگر از خطاها که به ضعف فیلمنامه بازمی‌گردد، کور بودن دروغین حنّان است که در انتهای فیلم این راز توسط بنیامین کشف می‌شود. واقعاً چه چیزی این شخصیت را واداشته تا خود را به کوری بزند؟ بنده فرصت نکردم این سؤال را از جناب شیخ‌طادی بپرسم. ایراد اصلی جناب آقای شیخ‌طادی در این است که خودش یک تنه تحقیقات این فیلم، نگارش فیلمنامه و کارگردانی را بر عهده گرفته است. آیا یک کارگردان می‌تواند در موضوع تخصصی و مهمی چون مسئلۀ یهود که حداقل بیست سال کار مداوم و بی‌وقفه می‌طلبد به درستی از عهده برآید؟ مضافاً که هر کتابخوانی مسلّماً به رتبۀ یک محقق که قادر است صدق و کذب یک خبر را تشخیص کند نمی‌رسد. برای همین است که قصص انبیایی چون ابراهیم، یوسف، ایوب، سلیمان و عیسی علیهم السلام که در سینما و تلویزیون ما تصویر شده‌اند نه‌تنها از غربت و مظلومیت آن انبیاء در نزد خلایق نکاسته‌اند بلکه بر آن افزوده‌اند. واقعاً چرا چنین است؟ زیرا ما متأسفانه عادت کرده‌ایم به علم ناچیز خود بسنده کنیم و گاهی از چیزهایی سخن بگوییم که دربارۀ آن اطلاعی نداریم.سخن نهایی بنده این است که هرچند فیلم شکارچی شنبه در برخی موارد هجوآمیز و فانتزی شده است ولکن در اکثر موارد، خوب و قابل قبول از کار در آمده است.

حاشیه‌های ساخت و اکران
تهیه‌کنندۀ این فیلم مؤسسۀ شهید آوینی بوده است که از زیرمجموعه‌های سپاه پاسداران است. بودجۀ اولیه فیلم سیصد و هفتاد میلیون بوده که نهایتاً یکصد میلیون نیز بر آن افزوده شده است. جناب کارگردان تأسف خود را به راقم این سطور ابراز می‌کرد که بر اثر اتمام بودجه نتوانسته است برخی از سکانس‌های فیلمنامه را فیلمبرداری کند. شیخ‌طادی می‌گفت فیلمنامۀ ما دویست صفحه بود و ما برخی سکانس‌ها را که تحول تدریجی بنیامین را نشان می‌داد حذف کردیم و جای آنها در فیلم خالی است. کمبود بودجه همچنین باعث شتابزدگی در کار شد و برخی ایرادات محتوایی را نیز سبب گشت.
اکثر صحنه‌ها در شمال ایران فیلمبرداری شده است و گروه فقط برای ده روز به بیروت می‌روند و برخی صحنه‌های خارجی را در آنجا می‌گیرند از جمله سکانس افتتاحیۀ بندر. در این سکانس خانم دارین حمسه بازیگر لبنانی که در فیلم‌های کتاب قانون و 33 روز بازی کرده است در نقش مادر بنیامین ظاهر شده است.
شکارچی شنبه در لبنان و در جشنوارۀ بیروت تحریم شد. اخبار العربیه و الجزیره و رسانه‌های فلسطین اشغالی به ساخت این فیلم اعتراض کردند. گفته می‌شود به علی نصیریان پس از بازی در این فیلم روادید ورود به امریکا برای دیدار فرزندش داده نشده است.
جناب کارگردان هدف از ساخت فیلم را عبرت برای خودمان و دیگران توصیف می‌کند و می‌گوید آنها که از حقیقت دور می‌افتند پس از مدتی ایدئولوژی پرست می‌شوند. لذا ما نیز باید عبرت بگیریم تا به آن وضع دچار نشویم.

چرا در ایران نهادهای فرهنگی صهیونیسم را جدی نمی‌گیرند؟
کمتر فیلمی است که در کشور فلسطین اشغالی ساخته شود ولی به مسئلۀ یهود و فلسطین ربط نداشته باشد. سید مرتضی آوینی گاهی تعجب می‌کرد که چطور سینماگران ما می‌توانند در فیلم‌هایشان واقعۀ مهمی چون انقلاب اسلامی را نادیده بگیرند و هویت این مردم مسلمان را انکار کنند. و به همین جهت بود که حاتمی‌کیا را می‌ستود و او را فرزند زمانۀ خویشتن نامید.
چنان به نظر می‌رسد که فیلمسازان ما علاقه‌ای ندارند تا در موضوع فلسطین فیلم بسازند. مسئولان نیز به این قضیه مثل پرداخت خمس سالانه می‌نگرند. گویا در دل خود می‌گویند: «سالی یک بار باید روز قدس را برگزار کنیم و شعارهایمان را بدهیم. آیا این کافی نیست؟!» ما به چنین مسئولان عافیت‌طلبی چه باید بگوییم؟ توجه کنیم که امام خمینی(ره)  از ابتدای دهۀ 1340 خط مشی ما را در قبال حکومت جعلی اسرائیل مشخص کرده است و اکنون نیز مواضع بر همان است که بود. حالا عقیدۀ صائب ما دارد عالمگیر می‌شود ولی برخی از مسئولان هنوز در پیلۀ عافیت‌طلبی هستند. نمی‌خواهند اسمشان در لیست سیاه صهیونیست‌ها درآید، نمی‌خواهند ویزای سفرهای خارجی‌شان لغو شود، نمی‌خواهند پرستیژ روشنفکری خود را از دست بدهند، و حتی در این مملکت اسلامی از نان خوردن بیفتند. خوب! بهتر است این مسئولان فرهنگی بروند بودجه‌های تحت امر خود را خرج تصویرگری گل و بلبل کنند تا اینکه در این زمانۀ غربت حق به جهاد فی سبیل الله مشغول شوند.
   
پانزده سال قبل شنیدم که حداقل ده مرکز شیعه شناسی در فلسطین اشغالی وجود دارد. اما آیا ما چند مرکز یهودشناسی در کشورمان داریم؟ اگر هم دو سه مرکز وجود داشته باشد کسی به فکر شناخت دین یهود نیست و همه به دنبال شناخت سیاست یهود هستند. در حالیکه سیاست یهود از دین او جدا نیست. ما حتی برای فهم و تفسیر حدود نهصد آیه از قرآن، به مطالعه دین یهود و تاریخ این قوم نیاز داریم. آیا خداوند سبحان بایست حجت بزرگتر و بهانۀ بیشتری به دست ما می‌داد تا ما بخواهیم به سراغ شناخت دین یهود برویم؟
    
تصویر یهودیان شرور در سینما
همۀ کسانی که در ادبیات و سینما به بدی‌های قوم یهود متعرض شده‌اند از وقایع حقیقی و تاریخی بهره گرفته‌اند. نمایشنامۀ تاجر ونیزی مثل سایر آثار تاریخی شکسپیر به یک قصۀ تاریخی اشاره دارد، که بر زندگی یک رباخوار یهودیِ اهل ونیز به نام «شایلاک» تمرکز کرده است. فیلم زندگی امیل زولا/ ویلیام دیترله (1936) در واقع از سوی کمپانی برادران وارنر به بهانۀ تطهیر یک جاسوس یهودی فرانسوی به نام آلفرد دریفوس (1935-1859) درست یک سال پس از مرگ وی نمایش داده شد، و زندگی زولا در این میانه بهانه بود. چون این نویسندۀ فرانسوی در زمان حیاتش با نگارش یک نامه از آن مجرم حمایت کرده بود. این فیلم آنطور که ژرژ سادول نوشته است «عمدتاً روی درگیری زولا بر سر قضیۀ دریفوس متمرکز شده است.»  قبل از این فیلم، چهار فیلم با موضوع دریفوس در اروپا ساخته شده بود که در آنها دریفوس به جاسوسی متهم بود. ولی این فیلم او را تطهیر کرد و از آن پس، وضع بر همین منوال است.

همچنین ماجرای سوس اوپنهایمر (1738-1690)، یهودی رباخوار آلمانی که در آخر عمر اعدام گشت، دستمایۀ رمانی به نام سوس یهودی شد که لیون فوخت‌وانگر نویسندۀ یهودی، آن را در سال 1925 منتشر کرد. از این ماجرا دو نسخه سینمایی ساخته شده است، اولی درسال 1934 توسط انگلیسی‌ها و دومی به سال 1940 در آلمان. لکن این دومی بلای جان آلمان‌ها شد و عواملش پس از پایان جنگ دوم جهانی به فلاکت افتادند. فردیناند ماریان هنرپیشۀ نقش سوس خودکشی کرد و کارگردانش «وایت هارلان در سال 1945 دستگیر و دو بار به خاطر جنایت علیه بشریت در سال‌های 50-1949 محاکمه شد اما به سبب فقدان دلیل قاطع تبرئه شد.»  در سال 2010 در آلمان از زندگی فردیناند ماریان بازیگر سوس یهودی فیلمی به کارگردانی اسکار رولر ساخته شد به نام ظهور و سقوط سوس یهودی (Oskar Roehler, 2010/ Jew Suss: Rise and Fall). فیلم زلیگ/ وودی آلن (1983) نیز زندگی یکی از مجرمان یهودی را با لطافت و با نگاهی طنزآلود به تصویر کشیده است.
این مقدمه را گفتم تا بگویم اشرار یهود آنقدر زیادند که نمایش زندگی برخی آنها، در واقع ما را از تخیل بی‌نیاز می‌کند. در این صورت هم به واقعیت وفادار مانده‌ایم و هم صهیونیست‌ها را به درستی شناسانده‌ایم.


قرآن مجید، یهودیان خوب و بد را تفکیک می‌کند
قرآن مجید حداقل پنجاه گناه از قوم یهود برشمرده است ولی با این اوصاف هیچگاه همۀ یهودیان را با یک چوب نرانده، همواره پس از ذکر خطاکاری این قوم، اقلیت مؤمن و درست کردار ایشان را استثناء کرده است:
﴿لَيْسُوا سَواءً، مِنْ أهْلِ الْكِتابِ اُمَّةٌ قائِمَةٌ، يَتْلُونَ آياتِ اللهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ * يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ يَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ اُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ (آل‌عمران/ 113 و 114). تمام اهل كتاب يكسان نيستند. گروهى به طاعت خدا ايستاده‏اند و آيات خدا را در دل شب تلاوت مى‏كنند و سجده به جاى مى‏آورند. و به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و در كارهاى نيك شتاب مى‏ورزند و از جمله صالحانند.
﴿وَ لَوْ آمَنَ أهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ، مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أكْثَرُهُمُ الْفاسِقُون‏‏﴾ (آل‌عمران/ 110). و اگر اهل كتاب همه ايمان مى‏آوردند بر آنان چيزى بهتر از آن نبود. برخی از ایشان مؤمن هستند و اکثر آنها فاسقند.

تورات کنونی، بر ضد صهيونيسم شهادت می‌دهد
در تورات کنونی خداوند به یهود تحذیر داده است که اگر به راه حق سالک نشوید خودم دشمن شما خواهم شد و شما را مقطوع النسل خواهم کرد و از این زمین بیرون خواهم راند (سفر تثنیه، باب 28). از جمله عقوبت‌هایی که خداوند بر قوم یهود مقرر کرده این است که در سرتاسر جهان پراکنده خواهند شد: «و در میان تمامی امت‌هایی که خداوند شما را به آنجا خواهد برد عبرت و مَثَل و سخریه خواهی شد» (تثنیه 28/37). همانطور که یهود در زمان حضرات داوود و سلیمان مثال دینداری در نزد مردم جهان بودند ولی متأسفانه کم‌کم به ورطه‌ای که خداوند از آن تحذیر داده بود افتاده و نمونۀ قوم ناسپاس در جهان شدند و خداوند در دو نوبت با سپاه بابل (بخت النصر) و روم (تیتوس) عقوبت سختی از آنها کشید و در نوبت دوم برای همیشه از فلسطین رانده شدند و آن زمین مقدس از آنها گرفته شد. لهذا بازگشت آنها با آموزۀ صهیونیسم کاملاً بدعت‌آمیز و در حکم جنگ با خدا است.
اين‌ مسئله‌ كه‌ ادعاهاي‌ يهوديان‌ صهيونيست‌ در وراثت‌ و مالكيت‌ هميشگي‌ زمين ‌فلسطين‌ باطل‌ است‌ به راحتی از تورات کنونی یهود (با همۀ تحریف‌هایش) نشان‌ داده می‌شود‌. واقعاً عجيب‌ است‌. اين‌ حقيقت‌ كه‌ «اگر يهود، خداپرستي‌ را ترك‌ كنند زمين‌ فلسطين‌ از آنها گرفته‌ خواهد شد» مكرراً در تورات‌ و عهد عتيق‌ مذكور است‌ ولي‌ متأسفانه‌ نه‌ صهيونيست‌ها به‌ اين‌ پیام‌ها توجه‌ مي‌كنند و نه‌ محققان‌ ديگر؛ تا با اين‌ مطالب‌، حقيقت‌ امرِ تقديرشدة‌ خداي‌ تعالي‌ عيان‌ شود. به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ وقتي‌ يهوديان‌ به‌ فكر ایجاد كشوري‌ براي‌ خود بودند ابتدا به‌ اوگاندا و آرژانتين‌ مي‌انديشيند. چون‌ به‌ درستي‌ مي‌دانستند كه‌ از فرط عدالت‌ خداي‌ تعالي‌ است‌ كه‌ زمين‌ فلسطين‌ از آنها گرفته‌ شده‌. براي‌ مثال‌ وقتي‌ كه کتاب تورات‌‌ در ميانة راه‌ مصر به‌ فلسطين‌ بر اين‌ قوم‌ نازل‌ گشت،‌ حضرت موسي‌(ع‌) مأمور شد تا از تمامي‌ قوم‌ عهد بگيرد كه‌ موحّد باشند و در طريق‌ حق‌ سلوك‌ نمايند. کلمات موسی(ع) در تورات کنونی یهود اینچنین است:
ببين‌ امروز حيات‌ و نيكويي‌ و موت‌ و بدي‌ را پيش‌ روي‌ تو گذاشتم‌. چون‌ كه‌ من امروز تو را امر مي‌فرمايم‌ كه‌ يهوه‌ خداي‌ خود را دوست‌ بداري‌ و در طريق‌هاي‌ او رفتار نمايي‌ و اوامر و فرايض‌ و احكام‌ او را نگاه‌ داري‌ تا زنده‌ مانده‌ افزوده‌ شوي‌ و تا يهوه‌ خدايت‌ تو را در زميني‌ كه‌ براي‌ تصرفش‌ به‌ آن‌ داخل‌ مي‌شوي‌ [یعنی زمین فلسطین] بركت‌ دهد. ليكن‌ اگر دل‌ تو برگردد و اطاعت‌ ننمايي‌ و فريفته ‌شده‌، خدايان‌ غير را سجده‌ و عبادت‌ نمايي [يعني‌ بت‌پرست‌ شوي] پس ‌امروز به‌ شما اطلاع‌ مي‌دهم‌ كه‌ البته‌ هلاك‌ خواهيد شد و در زميني‌ كه‌ از [رود] اردن‌ عبور مي‌كنيد تا در آن‌ داخل‌ شده‌ تصرف‌ نماييد عمر طويل نخواهید داشت‌. امروز آسمان‌ و زمين‌ را بر شما شاهد مي‌آورم‌ كه‌ حيات‌ و موت‌ و بركت‌ و لعنت‌ را پيش‌ روي‌ تو گذاشتم‌. پس‌ حيات‌ را برگزين‌ تا تو با ذريتت‌ زنده بماني‌... و موسي‌ رفته‌ اين‌ سخنان‌ را به‌ تمامي‌ بني‌اسرائيل‌ بيان‌ كرد. (سفر تثنيه‌ 30/15 تا 21)

لکن متأسفانه آنچه در این عبارات از سوی حضرت موسی(ع) تحذیر داده شده بود همگی واقع گشت و قوم یهود خشم خداوند را بر خود خریدند. هشدارهای انبیای بعدی همچون حضرات داوود و اشعیاء و ارمیاء و عیسی علیهم السلام نیز فایدت نبخشید و در نهایت در سال 70 میلادی خداوند رومیان را بر مملکت یهود تسلط داد تا شهرها و همچنین معبد دوم ایشان را ویران کنند. ويليام‌ ميلر‌ نويسندة مسيحي‌ در كتاب‌ تاريخ‌ كليساي‌ قديم‌ اين‌ واقعه‌ را بر حسب‌ منابع‌ خود چنين‌ نگاشته است‌:
يهوديان‌ تماماً ياغي‌ شده‌ و سربازان‌ رومي‌ براي‌ سركوبي‌ ايشان‌ در تحت‌ رياست تيطس‌ پسر امپراطور [روم] به‌ اورشليم‌ متوجه‌ گرديده‌ و مدت‌ پنج‌ ماه‌ آن‌ را محاصره نمودند. چنان‌ قحطي‌ وحشتناكي‌ شهر را فرو گرفت‌ كه‌ گويند حتي‌ مادري‌ گوشت طفل‌ خود را براي‌ سدّ جوع‌ تناول‌ كرد.  در نتيجه‌ كشتار و قحطي‌ قريب‌ يك‌ ميليون يهود تلف‌ گرديده‌ و آخرالامر سربازان‌ رومي‌ شهر را تصرف‌ نموده‌ و هيكل‌ [معبد] مقدس‌ با عظمت‌ را سوزانيدند. بدين‌ طريق‌ پيش‌ گويي‌ خداوند ما مسيح‌ [در خصوص‌ معبد] به‌ انجام‌ رسيد كه‌ «سنگي‌ بر سنگي‌ گذارده‌ نخواهد شد مگر آنكه‌ به زير افكنده‌ شود». (متي‌ 24/2). يهوديان‌ به‌ اطراف‌ و اكناف‌ زمين‌ پراكنده‌ گرديده‌ و نود و هفت‌ هزار نفر از ايشان‌ را سربازان‌ رومي‌ اسير نموده‌ به‌ بندگي‌ فروختند.  




 
[حاخام موشه لِوینگر (نفر وسط) در جمع نظامیان طرفداران خود. احتمالاً چهرۀ جناب علی نصیریان از روی این کاهن تصویر شده است.]



[حاخام حنّان پورات به هنگام نطق در کنیست (مجلس)]



 1. http://en.wikipedia.org/wiki/Hanan_Porat
 2. ژرژ سادول، فرهنگ فیلم‌های سینما، 2 ج، ترجمۀ هادی غبرایی و دیگران؛ ج 1، ص 407
 3. فرهنگ فیلم‌های سینما، ج 1، ص 471
 4. این مطلب از سوی خداوند سبحان به توسط حضرت موسی(ع) پیش‌تر به یهود پیشگویی و تحذیر داده شده بود. نگا. تثنیه 28/53 تا 57 ـ  لاویان 26/29 ـ صحیفۀ ارمیاء 19/9
 5. و. م. ميلر، تاريخ كليساي قديم در امپراطوري روم و ايران، ترجمه علی نخستین، تهران، بی‌نا، 1931م؛ طبع افست: تهران، نشر اساطير، 1382، ص 63

مادرم خبر ندارد اینجا هستم + عکس

سلام علیکم اعظم خانم. من داوود هستم. می خواستم که این نامه را برای مادرم بخوانید و بگویید من به جبهه رفتم و چون مادرم خبر ندارد که من به جبهه رفتم. می خواهم او را دلداری بدهید و نگذارید ناراحت شود

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، « «داوود بصائری به سال 1346 متولد شد. او در  22 فروردین 1362 ، در حالی که دانش آموز سال سوم دبیرستان بود ،  شربت شهادت نوشيد. آن چه خواهید خواند ، نخستین نامه داوود بصائری از خوزستان به زادگاهش ، پس از اولین اعزامش به جبهه می باشد. این نامه جلوه ای زیبا و تاثیر گذار از روح دریایی یک بسیجی 14 ساله  است:

[متن اولین نامه شهید داوود بصائری از جبهه] :

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم اعظم خانم. من داوود هستم. می خواستم که این نامه را برای مادرم بخوانید و بگویید من به جبهه رفتم و چون مادرم خبر ندارد که من به جبهه رفتم. می خواهم او را دلداری بدهید و نگذارید ناراحت شود و به مادرم بگویید چون می دانستم به من اجازه نمی دهید به جبهه بروم برای همین به شما خبر نداده  ام و امیدوارم از من راضی باشی و دعای خیر یادت نرود. چون من دیگر غم شهادت دوستان را طاقت نیاورده به جبهه رفتم. و اگر پرسید درست چه می شود ، بگویید که من درسم خیلی خوب شده بود و می توانم بعدا بیام امتحان بدهم.

روحمان با یادش شاد

دست نویس اولین نامه شهید داوود بصائری از جبهه

بسیجی شهید داوود بصائری

تا سپیده - ویژه نامه روز جهانی قدس


 

مقالات ویژه نامه
 
 

قدس و فلسطین در تاریختحقیق پیرامون قدس و تاریخ فلسطین پاسخ‏هاى درستى به پرسش‏ها درباره این دو مکان مقدس و دیدگاه صهیونیست‏ها نسبت به آن در اختیارمان مى‏گذارد. این پرسش‏ها را مى‏توان اینگونه بیان کرد:...

 
 

درباره ی روز جهانی قدس قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان، وطن میلیون‏ها آواره فلسطینی است که استکبار جهانی آن سرزمین را از دست ساکنانش خارج ساخت و تحت سلطه نیروهای اشغالگر قدس قرار داد. ...

 
 

پاره تن اسلام بیت المقدس یکی از شهرهای تاریخی ومذهبی جهان به شمار می‏رود . این شهر با قدمتی که به 35 قرن پیش می‏رسد حائز اهمیت‏خاص بوده است ...

 
 

فلسطین؛ ریشه‌های درد دشمنی اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن صلی‌الله علیه و آله و سلم، ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است» امام خمینی...

 
 

طرح اسرائیلی کردن قدسبیت المقدس و نماد سرافراز آن مسجدالاقصی محل تلاقی سه دین بزرگ یکتاپرستی است و از روزگاران کهن تا زمان حاضر، پاک ترین و نیرومندترین ...

 
 

ماهیت نبرد ما با « اسرائیل » دین اسلام اجازه نمی‌دهد کهمسلمانان حتی در مقابل یک وجب از خاک اسلام کوتاهی کنند چه برسد به این که آنسرزمین، اولین قبله و سومین مسجد بزرگ دین اسلام باشد ...

 
 

رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) در کلام امام راحل من طرفداری از طرح استقلال اسرائیل و شناسایی او را، برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار می دانم. دولت غاصب اسرائیل با هدفهای که دارد، برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد.....

 
 

ساخت دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی فلسطین(1) اسرائیل در 14 آوریل 2002م. تصمیم گرفت شبکه‌ای از دیوار و موانعی موسوم به «دیوار حائل» را در کرانه باختری رود اردن ایجاد کند. با توجه به آثار و تبعات انسانی، اجتماعی و اقتصادی آن ...

 
 

فلسطین از منظر مقام معظم رهبری «من صریحا اعلام می‏کنم هر جوان فلسطینی که به خاک و خون‏کشیده می‏شود و هر خانواده فلسطینی که بی‏سرپرست و متلاشی می‏شود،رئیس جمهور و دولت امریکا ....

 
 

روز قدس به روایت امام خمینی‌(ره) قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان، سرزمین اصلی و وطن میلیون‌ها آواره مسلمان فلسطینی است که استکبار جهانی توسط صهیونیسم جنایتکار، از سال 1948 آن سرزمین را از دست ساکنانش خارج ساخت ...

 
 

روز قدس در کلام رهبری «روز قدس، روز اسلام است. روز قدس، روز حیات اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد. روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت های مستضعف معلوم شود. ...

از بندگی تا پاکیزگی - ویژه نامه عید سعید فطر


 

 
 
بانک احادیث

 
 
 
 
بانک احادیث

 
 
 
 
 
 
 
 
گابری تصاویر

 
 
عید فطر

 
 
گالری عید فطر

 
 
 
 
پیامک

 
 
 
 
پیامک

 
 
 
 
بانک احادیث

 
 
عید سعید فطر

 
 
 
 
گابری تصاویر

 
 
پوستر عید سعید فطر

 
 
ادامه ی مقالات

 
 
عید فطر یکی از دو عید بزرگ در سنت اسلامی

 
 
 
 
ره توشه هایی از عید سعید فطر

 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 

این است آخرالزّمان

این است آخرالزّمان

 

نویسنده: مهدی محمّد یاری



 
برداشت عمومی مردم از اصطلاح آخرالزّمان، مترادف با ملاحم و فتن است؛ مجموعه‌ای از جنگ‌ها، آشوب‌ها و فتنه‌های فراگیر. آنها، مجموعه وقایع و حوادثی را که در ظرف زمانی آخرالزمان، به عنوان دوره و عصری خاص، حادث می‌شود، عین آن دوره و مترادف با آن می‌شناسند. گویا، پیش آگاهی آنان از حجم، گستره و کیفیّت ابتلائات، یعنی مجموعه ملاحم و فتن در آن دوره و عصر چنان است که ظرف و مظروف را در هم عجین و یکی فرض می‌کنند.
در ادوار و اعصار گذشته هم، فتنه و جنگ و آشوب فراوان رخ داده است. اساساً ملاحم و فتن در کیفیت و کمیتی متفاوت با آدمی به زمین آمده و قرین همه ادوار حیاتش بوده است؛ زیرا عرصه زمینی محل بروز منازعات و تضادهاست و حسب همین تعامل و تضاد است که حرکت اتفاق می‌افتد؛ ولی منسوب شدن عصر و دوره آخرین پیامبر، حضرت خاتم الانبیاء(ص) به آخرالزمان، پیش از آنکه مرتبط به ملاحم و فتن این عصر باشد، به جایگاه ‌این عصر و عهد و آخرین بودنش نسبت به ادوار پیشین بر می‌گردد؛ زمانی که در انتهای آن، بشر بزرگ‌ترین تجربه تاریخی و عصر ظهور منجی موعود را در می‌یابد.
آخرالزّمان، با بعثت نبیّ رحمت(ص) آغاز شد؛ چنان‌که ‌ایشان فرمودند: «من پیامبر آخرالزمان هستم»؛ دوره‌ای که هر چه به انتهایش نزدیک‌تر می‌شود، بشر تلاطم و بحران را بیشتر تجربه خواهد کرد تا وقتی که در اثر ‌تراکم بحران‌ها، ملاحم و فتن و انباشتگی ظلم و جور به نهایت خودش می‌رسد. در آن هنگامه، حیات آدمی در کمیّت و کیفیّت، عین فتنه و ملحمه و از جنس آن می‌شود. پیامبر اکرم(ص) از این ‌تراکم و انباشتگی ظلم و جور، با عبارت مملو شدن یاد می‌کنند و می‌فرمایند: «و یملأ الارض قسطاً وعدلًا کما ملئت جوراً و ظلماً؛(1) و زمین را پر از عدل و داد می‌کند؛ آن‌چنان که پر از ظلم و جور و ستم شده بود».
این تعبیر، انباشتگی ویژه ظرفی را به نمایش می‌گذارد که دیگر در آن فضای خالی وجود ندارد، گویا همه حجم حیات آدمی را در کیفیت و کمیت از خود انباشته ساخته است.
از همین روست که می‌توان گفت، وجه ممیّز ملاحم و فتن آن عصر، با سایر اعصار قبل، ابتدا در فراگیری و گستردگی بحران‌ها، ملاحم و فتنه‌ها است؛ ورنه پیش از عهد حضرت رسول‌الله(ص) هم ملحمه و فتنه بوده، طغیانگر و جافی هم بوده؛ لیکن در هیچ عصری ملحمه و فتنه در آن حد و قواره فراگیر نبوده است.
این فراگیری نه به کثرت و تعدد حاکمان و طاغیان ظالم و فتنه‌جو، بلکه به «فراگیری و عمومیت ظلم و جور» میان جوامع و مردم بر می‌گردد. همه مردم، اعم از حاکم و محکوم، مالک و رعیت، سلطان و شبان، جملگی در این ظلم و در این ظلمت شریکند و همراه و همگام با آن. بی‌شک، شما به دست همه مردم، چوب و چماق و اسلحه نمی‌بینید؛ چنان‌که همه مردم لباس حاکم و سلطان و امیر بر تن ندارند و حتی بسیاری از مردم، از دیدن ظلم و ستم رفته بر رعیتی از سوی حاکم و سلطانی آزرده شده و ممکن است از او تبری هم بجویند؛ ولی مفهوم ستم و ظلم، تنها در جور و ستم حاکمان بر رعایا مصداق پیدا نمی‌کند؛ در حالی که در نزد مردم، این بارزترین مصداق ظلم، ستم حاکم بر رعایا، همه مفهوم و معنی ظلم را به خود اختصاص داده است. این معنی، بی‌شباهت با درک عمومی مردم از رزق و روزی نیست؛ در حالی که همه آنچه بر بشر فرود می‌آید و از آن بهره می‌برد یا بدان محتاج است، صورتی از رزق و روزی است؛ مانند سلامتی، علم، حکمت، توفیق عبادت و نان. بشر نان و خورش صبح و شام را روزی می‌شناسد و از جزء، اراده کل می‌کند. به همین صورت، مصداقی بارز از ظلم را که عمدتاً در محاکم قضایی و نزد حاکم ظاهر می‌شود، همه ظلم می‌شناسد و از دیگر صورت‌ها و مصادیق آن غفلت می‌ورزد؛ البته اهل خرد این چنین نیستند.
ظلم در برابر عدل و به معنی خارج شدن هر چیز از جای اصلی و حقیقی خودش است؛ اعم از آنکه مالی از کیف و خانه مظلومی به ناحق جا به جا شده باشد یا آنکه ناشایست و نابخردی بر مسند حاکمیت و امارت تکیه زده باشد و مانند آن.
این فراگیری و عمومیت ظلم در سال‌های ما قبل از ظهور امام عدل، چنان‌که همگان خواسته و ناخواسته و دانسته و نادانسته بدان مبتلا می‌شوند، به عهد جمعی برمی‌گردد؛ عهد مشترک و عمومی مردمان با مبدأ و منشأ ظلم.
همچنان که «پرستش و پرستیدن» ذاتی وجود بشر است و انسان از بدو خلقت تا الی الابد، صرف نظر از همه مصداق‌ها، موجودی پرستنده است و هیچ کس را نمی‌توان در میان نوع انسان، بی‌پرستش و وضعی از پرستیدن تصور کرد (اعم از اینکه خدای واحد را بپرستد یا بتی چوبین یا حتی خودش را) تا آنجا که الزاماً انسان را «موجودی پرستنده» می‌توان نامید، عهد داشتن و عهد بستن هم، ذاتی وجود اوست و به عبارتی، از تبعات ذاتی این صفت «پرستندگی» است.
سر فرود آوردن خالصانه و صادقانه در برابر هر الهه، ایزد و بت، در خود و با خود عهد و تعهد در برابر الهه، ایزد و بت را داراست؛ چنان که مؤمن در دین اسلام، با خدای احد و واحد، عهد راست می‌کند و گسست عهد را گناه و ظلم می‌شناسد و شرک را به عنوان ظلم عظیم معرفی می‌کند.
در وقتی معین و شرایط تاریخی ویژه، نگاه و قلب عموم مردمان رو به سویی می‌آورد و انعقاد عهد و پیمانی را موجب می‌شود و در پی آن دوره جدیدی متولد می‌شود که در همه وجوه با دوره قبلی متفاوت است و موجد و سبب آن، همان عهد جمعی است.
مطابق سنّتی ثابت، رویکرد عمومی و اتفاق جمعی بر موضع و موضوعی معین است که تولد یا مرگ عهد و دوره‌ای را سبب می‌شود.
باعث ظلم فراگیر و عام که همگان را در خود فرو برده و بروز مجموعه ملاحم و فتن آخرالزمانی را در گستره زمین سبب می‌شود، عهد جمعی و اتفاق عمومی در ظلم است. واقعه شگفتی که در هیچ دوره و عصری نمود عینی نداشته و در عصر و عهد هیچ پیامبری دیده نشده است. آنچه که همه افراد و آحاد قومی را دگرگون ساخته و سبب تغییر در سوگیری عمومی آنها می‌شود، جز تغییر در عهد جمعی آن قوم نیست. این تغییر، نه در صورت اعمال و اقوال، بلکه در نفس افراد حادث می‌شود و پس از تغییر در نفس است که دگرگونیشان تغییر در صورت حیات و اعمال هم حادث می‌شود. اعضا و اعمال، تابع قلب و نفسند و دگرگونیشان هم تابع تحول و تغییر قلب و نفس است.
تا در نفس تغییر و تبدیلی اتفاق نیافتد، همه همت و قوای انسان معطوف به آن و مصروف آن نمی‌شود. شاید از همین روست که در آیه مبارکه می‌خوانیم «ان الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیرو ما بانفسهم...(2) ؛ در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.» تغییر کلی و عمومی در صورت و سیرت حیات جمعی و قومی در گرو تغییر در نفس و عهد جمعی آنهاست.
فرهنگ، ادب و هنجار پذیرفته شده هم که سیرت حیات مادی و تمدنی را در هر دوره‌ای به خود اختصاص می‌دهد، تجسم و نمود عهدی می‌باشد که منعقد گردیده است.
هر عهد، به تبع خود تعهد و تکلیفی دارد که متعهد، دل و جان در آن کار وارد می‌سازد، خواه‌ این عهد با حضرت رحمان باشد و خواه با شیطان. عهد، تنها در صورت لفظی نمی‌ماند، نوعی تعهد و تضمین قلبی را در خود پنهان دارد و بشر، آن همه را برگردن می‌گیرد و ولایتش را می‌پذیرد.
در هر صورت فرهنگ و ادب مردم، در سایه سار این عهد و ولایت می‌بالد و به ثمر می‌نشیند. به عبارت دیگر انعقاد عهد در هر دوره و زمان، به منزله قبول ولایتی است که قومی بر آن گردن نهاده است؛ خواه ‌این ولایت، ولایت الله باشد، خواه ولایت طاغوت.
عهد با خداوند یکتا یا طاغوت، هر یک به تبع خود، تغییر در فرهنگ و هنجار و ادب بودن و زیستن در عرصه زمین را داراست؛ چنان‌که ‌این عهد و پذیرش ولایت، نتیجه محتوم خود را هم دارد، ورود به قبیله ‌ایمان و خروج از ظلمات یا پیوستن به قبیله طاغوت و تجربه تمام عیار و جاویدان آتش. در توقیع مبارک حضرت صاحب الزمان(ع)که به افتخار شیخ مفید(ره) صادر شده است، حضرت یادآور اجتماع قلوب شیعیان در عهد می‌شوند و می‌فرمایند:
«اگر شیعیان ما، که خداوند توفیق طاعت و بندگی خویش را بر آنها ارزانی دارد، در وفای به عهد و پیمان، اتفاق و اتحاد می‌داشتند و آن را محترم می‌شمردند، سعادت دیدار ما برای ایشان به تأخیر نمی‌افتاد.»(3)
هر عهد و پذیرش هر ولایتی، صورتی از زندگی را در خود و با خود دارد و از آن گریزی نیست. کجا دیده شده که مردمی متعهد و مؤمن در ادیان توحیدی صورتی از زندگی را در معاملات و معاشرت قبیله بت‌پرستان پذیرا شده و آن را رعایت کنند تا چه رسد به آنکه خود را در حفاظت و حراست از آن موظف و مکلف بشناسند.
چنان که در وقت بعثت رسول اکرم(ص)، عهد با بت‌ها و اصنام، مبدل به عهد جمعی با خداوند یکتا و پذیرش ولایت او و پیامبرش شد و همه صورت و سیرت حیات مردمان دیگرگون شد.
وقتی از عهد و تعهد سخن می‌گوییم، منظور حاضر شدن مردم در صحنه‌ای و دادگاهی و امضای تعهدنامه نیست. اقبال یا ادبار عمومی قلبی مردم به امری یا درباره هنجاری، به نحوی که دو طرف ناظر بر طلب و پشتیبانی باشد، خود عهدی است که به بار می‌نشیند، این امر ظهور، حقوق و تکالیفی را سبب می‌شود. همین عهد مناسبات، معاملات و روابط مردم را مطابق خود سامان می‌دهد تا جایی که گسست آن عهد، اختلال در مناسبات و معاملات را سبب می‌شود.
حضور عمومی مردم و یاری جمعی هر امامی، نشان از عهدی دارد. این عهد و تکلیف دو طرفه امام و مأموم، صورتی و هنجاری در مناسبات و معاملات را باعث می‌شود که دوام و ماندگاری‌اش در گرو تداوم آن عهد و انجام آن تکلیف است. چنان که آن عهد گسسته شود، هنجار و ساز و کار قوام گرفته بر آن در مناسبات و زندگی روزمره هم بی‌بنیاد و مستعد از هم پاشیدگی می‌شود، تا زمانی که آن عهد برقرار باشد، میان صورت مادی حیات و فرهنگ و تفکر آن قوم نسبت و هماهنگی برقرار است و لاجرم یکپارچگی و نظم (حتی نظم ظالمانه) در همه سطوح عملی و اندیشه‌ای قابل مشاهده است و پس از گسست عهد، اجزا و صورت‌ها از هم پاشیده و فرو می‌ریزند.
فراگیری ظلم و مملو شدن صورت و سیرت زندگی مردم از جور و تباهی، الزاماً به معنی بی‌نظمی و آشفتگی نیست؛ بلکه مراد ابتناء و قوام یافتن صورت و سیرت زندگی ظالمانه بر عهد غیر الهی و پیمان ظالمانه است؛ ورنه فرهنگ و تمدن غربی هم که مبتنی بر تفکر اومانیستی و انسان‌مدارانه و فرهنگ اباحی‌گری و سکولار، شکل گرفته، دارای نظم و قاعده مخصوص به خود است و بر گونه‌ای عقلانیت استوار گشته است. پس هر نظمی الزاماً رحمانی نیست.
این وضع (فرهنگ و تمدن غیر الهی)، به دلیل آنکه با ناموس هستی که اساساً بر عدل و وحدت استوار است، در تضاد قرار می‌گیرد، در سیر تدریجی و تکمیلی در نقطه‌ای از اوج و فراگیری، مستعد از هم پاشیدگی می‌شود. تغییر در نفس اقوام و روی‌گردانی جمعی آنها از عهد ظالمانه و رویکرد به عهد با امام حق نیز موجب فروپاشی و از هم گسیختگی نظام ظالمانه و تأسیس نظام جدید مبتنی بر عدالت می‌شود.
رویکرد جمعی بشر غربی به عهد نفسانی و شیطانی، مقدمه روی‌گردانی عمومی بشر در حوزه‌های فکری، فرهنگی و تمدنی از عهد دینی پیشین بود. این واقعه در تاریخ جدید غربی رخ داد. امروزه ‌این تاریخ، پس از چهارصد سال در بحران فرو رفته و پایان خود را به تجربه نشسته است.
عهد عمومی انسان غربی با طاغوت، سبب پذیرش ولایت طاغوت شد تا غرب در حوزه فرهنگی و تمدنی، موجد عصری شود که همه مرزها و همه حوزه‌های تمدنی را درنوردیده شود، به دلیل غلبه حوزه فرهنگی و تمدنی غرب بر تمامی ساحات حیات بشر و در ورای همه مرزهای جغرافیایی، می‌توان گفت که بشر امروز گرفتار نوعی ظلم فراگیر و عالم گستر شده است.
این سخن بدان معنی نیست که در ادوار قبلی، بشر به لذات حَیَوی و شهَوی مبادرت نمی‌ورزیده است؛ بلکه ارتکاب گناه در شرایطی که عهد جمعی بر ولایت الهی استوار است، موجب اغتشاش و فروپاشی مناسبات فرهنگی و تمدنی نمی‌شود؛ چنان که امروزه در شرایطی که عهد جمعی بر ولایت طاغوت و غیر الهی استوار است و بشر در همه سطوح برای دوام و قوام آن می‌کوشد و حتی بر این تلاش، نام مجاهده دینی می‌گذارد، اصلاحگری فردی و جزیی، ناظر بر دگرگونی کلان نمی‌شود، اگر چه شخص مؤمن، در هر شرایطی مکلف و موظف به حفظ دین و انجام تکلیف خود است.
این ظلم فراگیر از اتفاقی ناشی می‌شود که در نفس مردمان رخ داده است. رویکرد کلی درباره هستی و همه تعاریف درباره عالم و آدم مبتنی بر تفکر غیر الهی عوض شده و به دنبال آن حوزه فرهنگی وسیعی به وجود آمده است؛ ادبی شکل گرفته و همه صورت‌های مادی را هم از خود متأثر ساخته است. در این شرایط، همه در میان مجموعه‌ای از مناسبات و معاملات ظالمانه سیر می‌کنند. در چنین زمانه‌ای عمل مؤمنانه متدینان به مسیحیت یا اسلام، نسبتی با جریان کلان و کلی فرهنگی و مادی غیر دینی جاری در عصر ندارد؛ اگرچه مؤمن در این شرایط معذور است و مکلف به حفظ خود.
تغییر در عهد جمعی، مقدمه حضور و یاری عمومی مردم در قبال امام عدل است. همان که زمینه و بستر تغییر و اصلاح زیر ساخت همه ساحت‌های اعتقادی، اخلاقی و عملی را بر مبنای دین و عهد با حق فراهم می‌آورد و گردن نهادن به ولایت حق و عهد با حضرت حق را سبب می‌شود. در این صورت عهد با امام و ولایت امام مبین و منصوب از سوی حضرت حق، تجلی پیدا می‌کند؛ چنان‌که گردن نهادن بدان عین گردن نهادن به عهد با حضرت حق و ولایت الله است. اگر این عهد و پذیرش ولایت تبدیل به عهد جمعی و ولایت‌پذیری عمومی شود؛ یعنی حضور جمعی مردم را بر آستانه خانه امام و حجت بر حق سبب شود و حمایت و پشتیبانی آنها از امام را در پی داشته باشد، الزاماً ظهور ولایت ظاهری امام را هم در پی خواهد داشت.
در هر زمان، ولایت باطنی امام جاری و ساری است؛ لیکن ظهور ولایت ظاهری که موجب تأسیس دولت امام معصوم و حجت حق می‌شود، در گرو اذن خدا و عهد جمعی و ولایت‌پذیری عمومی مردم است. اتفاق مردم و گردن نهادنشان بر عهد با امام، در گرو تجربه اضطرار و دانایی و معرفت آنها است تا وقتی که طلب عمومی و اتفاق همگانی با میل و رغبت حادث نشود، عهد قبلی گسسته نمی‌شود و عهد جدید منعقد نمی‌گردد.
امروزه، در تمامی عالم، عهد و ولایت کفر و شرک و نفاق پاس داشته می‌شود. در میان مسلمانان هم، عهد الهی و ولایت الهی نسبتی با حیات فردی و جمعی و مناسبات و معاملات آنها ندارد. آنها هم به نوعی سرِ هم‌نوایی و هم‌آوایی به عهد انسان غربی دارند و خود را درآن شریک می‌شناسند و سهم خویش را از دستاوردهایش می‌طلبند.
تغییر بزرگ در نفس مردم، به اذن خدا در گرو دانایی و تجربه اضطرار است. پیامدهای بحران‌زای پذیرش عهد و ولایت و کفر و زندقه، بشر را به مرتبه‌ای از اضطرار و اضطراب می‌رساند تا در میانه غرقاب بلا، دست نیاز به سوی آستان بی‌نیاز دراز کند و منجی موعود را مطالبه کند؛ لیکن دانایی و معرفت، خود مقدمه روی‌گردانی از عهد ماضی و اقبال به عهد مستقبل است. این به معنی تجدید عهد با امام است. البته برای آنکه عهد با امام را نو می‌کند و چون مجاهدی خود را مهیای دفاع از حریم امامت برای تأسیس دولتش می‌شناسد، فرقی نمی‌کند که وقت آن دولت کی فرا می‌رسد؛ او تنها به انجام تکلیف می‌اندیشد.
امام منصوب از سوی حضرت حق و معرفی شده پیامبر آخرالزمان، حضرت رسول الله(ص) مکلف است تا به شرط حضور مردم و بیعت آنان برای یاری امام، برای اقامه عدل قیام کند و بی‌گمان، خداوند علیم و رئوف هم، دعای مضطر دانا را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. این واقعه بی‌شباهت به حضور و ازدحام مردم برای مطالبه خلافت و امامت امیرالمؤمنین(ع) و بیعت با ایشان نیست و ناگزیری امام علی(ع) برای قبول خلافت و اعمال ولایت بر آنها؛ چنان که وجهی پر رنگ از ماجرای غم‌بار «کربلا» را طلب مردم «کوفه» و ارسال نامه‌ها به محضر امام حسین(ع) به خود اختصاص داده است.
در کلامی زیبا و تشبیهی شیرین، حضرت رسول الله(ص) می‌فرمایند: «امام چون کعبه است که مردم باید به سویش روند، نه آنکه منتظر باشند تا او به سوی آنها بیاید».(4)
این اقبال عمومی مجال اعمال ولایت ظاهری امام را که صاحب ولایت باطنی و ظاهری بر جمله آفریده‌های خداوند است، فراهم می‌آورد و در غیر آن، عزلت یا غیبت، روزی و تکلیف ناگزیر امام است.
این همه، مقدماتی بود تا یادآور این معنا شوم که در وجهی، غیبت و اضطرار امام، به ما، عهد ما و رویکرد ما بر می‌گردد؛ چنان که برطرف شدن این اضطرار هم بسته اقبال و تجدید عهد ما با آن حضرت است. خداوند جملگی ما را در تجدید عهد حقیقی توفیق عطا فرماید. ان‌شاء‌الله.

پی‌نوشت‌ها:

1. عقد الدرر، ص 31؛ کشف الغمه، ج 2، ص 471.
2. سوره رعد (13)، آیه 11.
3. خادمی شیرازی، تحفه امام مهدی(ع)، ص 128.
4. بحارالانوار، ج 36، ص 353.

منبع:نشریه موعود شماره 137 و 138

بازدید رهبر انقلاب از مناطق زلزله زده +  عکس

حضرت آیت الله خامنه ای صبح امروز با حضور سرزده در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساکنان این مناطق از نزدیک در جریان خسارات وارد شده و نحوه کمک رسانی به زلزله زدگان قرار گرفتند.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز با حضور سرزده در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساکنان این مناطق از نزدیک در جریان خسارات وارد شده و نحوه کمک رسانی به زلزله زدگان قرار گرفتند.

روستای سرند از توابع شهرستان هریس یکی از مناطقی بود که مورد بازدید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.

حضرت آیت الله خامنه ای سپس با حضور در روستای کوویچ با مردم این روستا از نزدیک دیدار و گفتگو کردند




رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم کوویچ هدف اصلی از سفر به مناطق زلزله زده را ابراز همدردی و همدلی با مردم این مناطق و عرض تسلیت بیان و تاکید کردند : همه ملت ایران با ساکنان مناطق زلزله زده همدرد و همدل هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم ایران، مردمی متحد و یکپارچه هستند و همین اتحاد و یکپارچگی موجب قدرت و نیرومندی ملت شده است.

ایشان با توصیه مردم مناطق زلزله زده به صبر و بردباری خاطر نشان کردند: اگر ساکنان این مناطق با یکدیگر همکاری و همدلی داشته باشند این حادثه می تواند به سکوی پرش و دگرگونی چهره این منطقه تبدیل شود.





رهبر انقلاب اسلامی خدمت رسانی به مردم مناطق زلزله زده را خوب ارزیابی کردند و افزودند: البته مسئولان برای بازسازی و مقاوم سازی مناطق زلزله زده وظایف سنگینی دارند و مردم این مناطق نیز باید به مسئولان برای انجام این وظایف سنگین کمک کنند.


 

رهبر معظم انقلاب: رفع نیازهای مناطق آسیب دیده استمرار یابد

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز(پنجشنبه) در پایان بازدید از مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی، در جلسه ای با حضور نماینده ولی فقیه، استاندار و مسئولان استان در محل استانداری، خدمات اولیه ارائه شده به حادثه دیدگان زلزله اخیر از جمله توزیع چادر را بی نظیر خواندند و تاکید کردند مسئولان علاوه بر برنامه ریزی برای آغاز ساخت مناسب و مقاوم واحدهای مسکونی آسیب دیده ، باید در جهت استمرار رفع نیازهای اولیه به ویژه وسایل گرمایی، پتو، امکانات بهداشتی و آب آشامیدنی تلاش و خدمات خود را ادامه دهند زیرا فراهم کردن فوری اینگونه نیازهای ضروری، از لحاظ آرامش روحی و روانی تاثیر بسیار بالایی بر آسیب دیدگان خواهد داشت.



حضرت آیت الله خامنه ای زمینه سازی برای ادامه پذیرش کمک های مردمی به ویژه کمکهای افراد خیّر و نوعدوست را مهم ارزیابی کردند و افزودند: اگر به بلایای طبیعی، با دید فرصتی جهت جهش نگاه شود، قطعاً مناطق زلزله ز ده در آینده از لحاظ آبادانی و پیشرفت، بسیار بهتر از گذشته خواهند بود.

ایشان در پایان با اشاره به خصلت های برجسته مردم آذربایجان شرقی به ویژه غیرت و همت زبانزد این منطقه تاکید کردند: مردم مومن ارسباران که اکنون این منطقه دچار حادثه زلزله شده است ، همواره به رشادت و شجاعت مشهور بوده اند.

در این جلسه پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز از حضور حضرت آیت الله خامنه ای در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی به عنوان مرهمی بر مصائب و سختی های مردم این مناطق، قدردانی کرد.



آقای علیرضا بیگی استاندار آذربایجان شرقی نیز گزارشی از خدمات ارائه شده به زلزله زدگان و اسکان موقت آنها و همچنین مصوبات جلسه دولت در خصوص مناطق زلزله زده، ارائه کرد.


نقـدی بر قصه و انیمیشن جوجه اردک زشت

قصة جوجه اردک زشت دوران تبعید بنی اسرائیل به مصر را دستمایۀ خود قرار داده است. آن جوجة ناخوانده و غریب و سیاه‌روی که در این قصه در سرزمین مصر به دنیا می‌آید، سمبول و نمادی از قوم یهود و نژاد سامی است، قومی که گرچه در سرزمین غربت زندگی می کند اما به عنوان یک قوم اصیل و با نسب شریف معرفی می‌شود که ...
گروه فرهنگی مشرق - فیلم‌های بسیاری در هالیوود و غرب ساخته می‌شوند که در آنها از تورات و انجیل به صورت غیر مستقیم یا سمبولیک (تمثیلی) اقتباس شده است، به طوری که افراد ناآشنا با این کتب نمی‌توانند مفاهیم پنهان در این فیلم‌ها را کشف کنند. قصۀ این فیلم‌های تمثیلی معمولاً در عصر حاضر می‌گذرد ولی در لایه‌های پنهان خود یک قصۀ تاریخی بر وفق آموزه‌های تحریف شدۀ دین یهود را روایت می‌کند. این فیلم‌ها موضوعات مختلفی را دستمایۀ خود قرار داده‌اند از قبیل: آموزۀ صهیونیسم، منجی ادیان، دوران آخر الزمان، توفّق و سیطرۀ یهود بر جهان، تمسخر سایر ادیان و زندگی و قومیت یهود. ما در این سلسله مقالات قصد داریم تعدادی از این فیلم‌ها را در  هر یک از این موضوعات معرفی کرده و ضمن بازگشایی نمادها، اندیشۀ تحریف شدۀ آنها را نقد کنیم.

معرفی قصه
قصة کوتاه جوجه اردک زشت (1844)1  اثر هانس کریستین اندرسن2 (1875 - 1805) از میان 220 قصۀ تخیلی کودکانۀ او مشهورترین اثر این نویسندة دانمارکی است. برخی دیگر از آثار معروف اندرسن عبارتند از: بند انگشتی، دخترک کبریت فروش، ملکه برفی و لباس جدید امپراتور. قصه‌های اندرسن به 150 زبان دنیا ترجمه شده و هنوز هم در جهان خوانندگان بسیار دارد. در اواسط قرن گذشته دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) تأسیس شد و از سال 1956 جایزه‌ای را به نام هانس کریستین اندرسن به یکی از نویسندگان کتاب کودک در جهان اهدا می‌کند. این جایزه که یک مدال طلا است توسط ملکۀ دانمارک و به طور دوسالانه به مجموعه آثار یک نویسندۀ کودک اهدا می‌شود. همچنین از سال 1953 دوم آوریل هر سال که مطابق با سالروز تولد اندرسن است به عنوان روز جهانی کتاب کودک گرامی داشته می‌شود.

اندرسن کودکی زشت‌روی بود و عزلت گزینی او در نویسنده شدن وی تأثیر داشت. او از سنین نوجوانی به نوشتن قصه و انتشار آنها روی آورد به طوری که او در اواخر عمر هفتاد سالۀ خود نویسندۀ مشهوری شده بود. در همان ایام یک نفر از او پرسید که آیا قصد ندارد قصۀ زندگی خود را بنویسد؟ اندرسن پاسخ داد که او آن را پیش‌تر در قصۀ جوجه اردک زشت نوشته است.

خلاصه قصه
قصة جوجه اردک زشت با وصف یک مرغزار آغاز میشود و جمله سوم آن این است: «لک‌لک با پاهای دراز شَنگَرفی راه می‌رفت و به زبان مصری سخن می‌گفت 3». 4در این مرغزار، ماده اردکی در لانة خود بر روی تخم هایش خوابیده است. تخم ها جوجه می شوند ولی یکی از تخم ها که کمی بزرگتر است با تأخیر سر برمی‌آورد. هرچند که او درشت تر از بقیه است ولی آشکارا سیاه و زشت‌روی می‌نماید. او مثل اردک ها  شنا می‌کند اما با دیگر جوجه اردک ها تفاوت دارد. ماده اردک از او دفاع می کند و در برابر زخم زبان های مردم، جوجۀ زشت و غریبش را با این جملات می ستاید: «این بیچاره به کسی کاری ندارد»، یا «درست است که این بچه زیبا نیست اما اخلاق خوبی دارد و در آینده زیبا خواهد شد». اما وقتی آزار سایر اردک های مرغزار علیه او زیاد می‌شود مادر نیز دست از حمایت او برداشته می‌گوید: «دلم می خواهد چنان گورت را گم کنی که دیگر پیدایت نشود».

جوجه اردک زشت به ناچار می رود و پاییز و زمستان سختی را در میان بلایای مهیبی همچون تفنگ شکارچیان و حملة سگ های وحشی و سرمای کشنده از سر می گذراند. لکن در بهار می بیند که قدرت پرواز یافته است. او از میان همه نوع حیوان و پرندگان آن بیشه، فقط به قوها علاقه مند شده است. لذا شنا کنان به نزد چند قوی زیبایی می رود که در برکه شنا می کنند. وقتی به آنها می¬رسد سر به تعظیم خم نموده ناگهان تصویر خود را در آب مشاهده می‌کند و می بیند که او نیز به سان همان ها از جنس «قو» است. آنگاه سایر قوها به او سلام کرده وی را نوازش می کنند. به زودی کودکان نیز برای این قوی جوان و زیبا نان روغنی می ریزند و از اینکه او نیز به جمع قوهایشان اضافه شده به رقص و پایکوبی می پردازند. قصة اندرسن با این جملات به پایان می‌رسد که این قوی جوان، چون دل پاک و سرشتی نیکو داشت و از تکبر نیز به دور بود لذا قدر آن سعادت و شکوه رخشانی را که به وی روی آورد را بهتر از دیگران می‌دانست.


اقتباس از تاریخ یهود
قصۀ جوجه اردک زشت ماجرای اقامت بنی اسرائیل در مصر را به طور نمادین بازگو می کند.5 واضحاً در ابتدای داستان به «زبان مصری» که همان زبان قبطی باشد تصریح می شود. جوجۀ اردک کمی سیاه است همچون یهودیان که رنگ پوست آنها به تیرگی می‌زند. او پدر و مادر خود را نمی‌شناسد و این نشانه‌ای است از غربت او در یک سرزمین بیگانه. بنی‌اسرائیل نیز سه دوره از غربت و آوارگی را تجربه کرده‌اند: در مصر، سپس در بابل و در نهایت در تمام ممالک جهان. در اینجا برای فهم بهتر ماجرا ناگزیر از ذکر تاریخ مختصر بنی‌اسرائیل هستیم.

بنی اسرائیل از زمان حضرت یوسف (ع) به مصر آمدند و چهار صد سال در آن سرزمین ماندند تا زمانی که حضرت موسی طبق وعدة خداوند پدید آمد و ایشان را از بردگی مصریان نجات داد و به سمت سرزمینی که خداوند به حضرت ابراهیم (ع) عطا فرموده بود هدایت فرمود. خداوند حکیم حضرت ابراهیم(ع) را پس از بت شکنی در قوم، از خانة پدری اش در نزدیکی بابل (حوالی بغداد امروزی) بیرون آورد تا به فلسطین داخل کند (قرآن: انبیاء/ 71، اعراف/ 137، مریم/ 49 ـ تورات: سفر پیدایش 12/ 1 و 2). در تورات کنونی اگرچه ماجرای بت‌شکنی ابراهیم(ع) موجود نیست ولی مذکور است که خداوند ماجرای غربت چهار صد سالۀ فرزندان حضرت ابراهیم در زمین بیگانه را به او خبر داده بود. در آنجا مؤکد است که آنها در پشت چهارم به فلسطین باز خواهند گشت (پیدایش ۱۵/ ۱۳ تا ۱۶). علت اصلی تبعید بنی اسرائیل از زمین مقدس فلسطین کفاره شدن گناهِ فروختن یوسف(ع) بود. زیرا این گناه توسط این پیامبرزادگان تعمداً برای مخالفت با خواست خداوند در وصایت یوسف(ع) صورت گرفته بود و خداوند خواست تا آنها بدین طریق از آن گناه پاک شوند.
   
حضرت یعقوب(ع) قبل از رحلتش در مصر به بنی اسرائیل خبر داد که خداوند نسل شما را به سرزمین پدرتان ابراهیم(ع) باز خواهد آورد (سفر پیدایش 48/ 21). حضرت یوسف(ع) نیز همین بشارت را به آنها داد (پیدایش 50/ 24). از اینجا بود که سرزمین فلسطین، به «ارض موعود» ملقب شد. حضرت موسی(ع) طبق پیشگویی انبیاء در موعد مقرر به دنیا آمد و بنی‌اسرائیل را به فلسطین بازگرداند و این وعده 3400 سال پیش از این، محقق شد. آن حضرت در میانۀ راه، کتاب شریف تورات را برای یهود به ارمغان آورد، که در آن مؤکد شده که خداوند به شما دو نوبت فرصت می‌دهد تا در زمین مقدس زندگی کنید و اگر به گناهان آلوده گشتید خداوند این زمین مقدس را از شما خواهد گرفت (تورات: سفر تثنیه، باب 28 تا 30 ـ قرآن: اسراء/ 4). فرصت نخست آنها در سال 586 قبل از میلاد به پایان رسید و خداوند بخت نصّر پادشاه ظالم بابل را بر یهودیان مسلّط کرد و او اکثر ایشان را کشت و معبد سلیمان را تخریب کرد و تعداد چهل هزار نفر از ایشان را برای غلامی و کنیزی با خود به بابل برد.
   
نزدیک به پنجاه سال بعد، کورش کبیر شهر بابل را فتح کرد و بنی‌اسرائیل را مرخص نمود تا به فلسطین بازگردند. در این مدت خداوند یهودیان را در مال و نفرات کثرت بخشیده بود چنانکه در قرآن کریم مذکور است (قرآن: إسراء/ 6). قبل و بعد از خرابی معبد سلیمان، خداوند ده‌ها پیامبر برای یهودیان فرستاد تا آنچه را که پیش‌تر از طریق حضرت موسی(ع) به آنها امر فرموده بود یادآوری کند. زیرا در این مدت تورات به حذف و تحریف‌های کاهنان آلوده گشته بود. همچنین خداوند متعال در نزدیکی اخراج نهایی یهود از فلسطین، حضرت عیسی(ع) را به پیامبری فرستاد تا این خطر را به آنها گوشزد کند که تیشه بر ریشة درخت یهود گذاشته شده و اگر توبه نکنید عقوبت خداوند بر شما نازل خواهد شد (انجیل متی 3/ 7 تا 10 ـ اعمال رسولان 3/ 19). اما آنها قصد قتل حضرت عیسی(ع) را کردند و گرچه موفق نشدند ولی برخی حواریون او را کشتند. و اینچنین شد که فرصت دوم نیز با حملۀ تیتوس پسر امپراطور روم در سال 70 میلادی به فلسطین به پایان رسید. تیتوس حدود یک میلیون نفر از یهودیان را کشت و الباقی را اسیر کرد یا نفی بلد نمود.6 اما اندکی از یهودیان تا سال 200 میلادی به طور پراکنده در فلسطین زندگی می‌کردند ولی امپراتور روم در این سال آنها را از آن سرزمین اخراج کرد.

نقد و تحلیل
قصة جوجه اردک زشت دوران تبعید بنی اسرائیل به مصر را دستمایۀ خود قرار داده است. آن جوجة ناخوانده و غریب و سیاه‌روی که در این قصه در سرزمین مصر به دنیا می‌آید، سمبول و نمادی از قوم یهود و نژاد سامی است، قومی که گرچه در سرزمین غربت زندگی می کند اما به عنوان یک قوم اصیل و با نسب شریف معرفی می‌شود که توانایی‌های مختلفی را به طور ذاتی با خود حمل می‌کند. مثلاً در قصه می‌خوانیم که اردک در انتها می فهمد که او علاوه بر شنا کردن در آب، قادر به پرواز کردن نیز هست.

 در زمانی که اندرسن این قصه را در سال 1844 می‌نوشت مسئله ارض موعود و بازگشت به زمین فلسطین هنوز توسط یهودیان بدعت گذاشته نشده بود. در واقع اصطلاح «صهیونیسم» در سال 1890 توسط ناتان برنبام7  که یک روزنامه نگار اتریشی بود جعل شد و در همین سال‌ها تئودور هرتسل اندیشۀ صهیونیسم را پایه گذاشت و سعی وافر در جلب حمایت یهودیان کرد.

در انیمیشن قدیمی جوجه اردک زشت، Ugly Duckling (1939) محصول والت دیسنی که از روی این قصه ساخته شده، پایان داستان به نحوی رقم می خورد که حاوی اندیشة صهیونیسم است. یک سال بعد وقتی اردک‌های بالغ شده با حسرت به پرواز دسته‌جمعی قوها در آسمان چشم دوخته‌اند، یکی از آنها به نزد اردک‌ها فرود می‌آید و خود را به آنها معرفی می‌کند. او همان جوجه اردک زشت‌روی سابق است، که اکنون به این زیبایی می‌خرامد. آن قو خبر می‌دهد که شما مرا تمسخر می کردید و مرا بیگانه می‌خواندید اما می‌بینید که من یک قو بودم و خود نمی دانستم. اکنون ما قوها به سوی سرزمین اصلی خود در حال پرواز هستیم. لحظاتی بعد در میان نگاه حسرت‌بار اردک‌ها، این قو پروازکنان به جمع هم‌کیشان خود ملحق می‌شود.
قصۀ جوجه اردک زشت گرچه توسط یک نویسندۀ مسیحی نوشته شده است لکن این باعث نمی‌شود که ما نویسندۀ آن را تبرئه کنیم. زیرا در همان تورات یهود که مسیحیان نیز کلّیت آن را قبول دارند مذکور است که خداوند به بنی‌اسرائیل هشدار داد که اگر بت پرست شوید و به گناهان آلوده گردید شما را به چهار وسیله عذاب هلاک خواهم کرد: قحطی، بیماری، شمشیر دشمنان و حیوانات وحشی. پس آنگاه الباقی شما را عبرت و مثل برای ساکنان زمین خواهم کرد:
(24) پس‌ جمیع‌ امت‌ها خواهند گفت‌: چرا خداوند با این‌ زمین‌ چنین‌ كرده‌ است‌ و شدت‌ این‌ خشم‌ عظیم‌ از چه‌ سبب‌ است‌؟ (25) آنگاه‌ خواهند گفت‌: از این‌ جهت‌ كه‌ عهد یَهُوَه‌ خدای‌ پدران‌ خود را كه‌ به‌ وقت‌ بیرون‌ آوردن‌ ایشان‌ از زمین‌ مصر با ایشان‌ بسته‌ بود، ترك‌ كردند، (26) و رفته‌، خدایان‌ غیر را عبادت‌ نموده‌، به‌ آنها سجده‌ كردند، خدایانی‌ را كه‌ نشناخته‌ بودند و قسمت‌ ایشان‌ نساخته‌ بود. (27) پس‌ خشم‌ خداوند بر این‌ زمین‌ افروخته‌ شده‌، تمامی‌ لعنت‌ را كه‌ در این‌ كتاب‌ مكتوب‌ است‌،
8  بر آن‌ آورد. (28) و خداوند ریشۀ ایشان‌ را به‌ غضب‌ و خشم‌ و غیض‌ عظیم‌، از زمین‌ ایشان‌ كند و به‌ زمین‌ دیگر انداخت‌، چنانكه‌ امروز شده‌ است‌ (سفر تثنیه، باب 29).
و همچنین آمده است:
(36) خداوند تو را و پادشاهی‌ را كه‌ بر خود نصب‌ می‌نمایی‌، بسوی‌ امتی‌ كه‌ تو و پدرانت‌ نشناخته‌اید، خواهد برد، و در آنجا خدایان‌ غیر را از چوب‌ و سنگ‌ عبادت‌ خواهی‌ كرد. (37) و در میان‌ تمامی‌ امت‌هایی‌ كه‌ خداوند شما را به‌ آنجا خواهد برد، عبرت‌ و مثل‌ و سُخریّه‌ خواهی‌ شد (سفر تثنیه، باب 28).
لهذا دیده می‌شود که تورات کنونی یهود نیز به ضد اندیشۀ صهیونیسم شهادت می‌دهد.

*امیر اهوارکی

***پی نوشت‌ها

1. The Ugly Duckling (1844)
2. Hans Christian Andersen (1805 – 1875)
3.There the stork minced about on his red legs, clacking away in Egyptian.
4. ترجمة خوبی از قصة کوتاه «جوجه اردک زشت» در این کتاب مندرج است: هانس کریستیان اندرسن، هزار دستان، مسعود حاتم، انتشارات نیل، تهران، ۱۳۴۵، صص. ۳۲ تا ۴۸
5. فهم این حقیقت را مدیون مقالة «سیاست قصه» از استاد گرانقدر جناب شمس¬الدین رحمانی هستم. نگا. شمس¬الدین رحمانی، فرهنگ و زبان (مجموعه مقالات)، انتشارات برگ، تهران، 1368؛ ص 33
6. ویلیام میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، تهران، 1931م.؛ طبع جدید: نشر اساطیر، 1382؛ ص 63
7. Nathan Birnbaum (1864 – 1937)
8. برای مشاهدۀ این لعنت‌ها به باب 27 از سفر تثنیه نگاه کنید که حضرت موسی و یوشع گناهان مختلف را ذکر کرده‌اند که هر یهودی به آنها عمل نکند ملعون خدا شود. مهم‌ترین آن گناهان بت‌پرستی و ترک شریعت تورات است.

پوستر/ چرخ گوشت اسرائیلی

رازهاي مسجدالاقصي+عکس

«مسجدالاقصي»، همان كه گنبد سبز رنگ دارد و سال‌هاست به اشتباه نامش را به مسجد «قبه صخره» يا همان كه گنبد طلايي دارد،عاريه داده‌اند. همان قبله‌ي نخست مسلمانان،مسجدي كه از ابتدا تا حالا خار چشم برخي بوده و مدام دست‌خوش تغيير شده، همان كه چند بار زلزله از پاي درش آورده و دوباره بنا شده، همان كه تصرف و غارت شده، آتش گرفته و درش به روي مسلمانان بسته شده؛ ولي با اين همه همچنان در جنوب حرم شريف، زنده است.
به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، حرم الشريف در قله‌ي كوه «موريا» واقع شده است و با هدف حفاظت از صخره‌ي مقدس نيز درست روي قله كه سنگ معراج قرار دارد،«قبة الصخره» (همان مسجدي كه داراي گنبد طلايي است و به اشتباه سال‌هاست مسجدالاقصي ناميده مي‌شود) ساخته شد.
 
كوه «موريا» از قله به پايين داراي شيب بسيار تندي بوده است، بنابراين براي از بين بردن آثار شيب، «قبه الصخره» را روي سكويي بنا كردند. از اين رو ساختمان مسجدالاقصي را نيز براي آن‌كه كف مسجد سطح صافي داشته باشد و اثر شيب تند كوه در آن نمودار باشد، آن را در دو طبقه ساختند.
 
طبقه‌ي زيرين مسجدالاقصي، مسجدي روي 88 ستون مربعي شكل ساخته شده است كه راه ورودي آن از ايوان مسجدالاقصي و با يك راه پله شروع مي‌شود. اين مسجد زيرزميني در قسمت جنوبي نيز به وسيله‌ي دروازه‌اي به بيرون وصل مي‌شود.




گفته مي‌شود كه اين مسجد زيرزميني نخستين بار پيش از اسلام به وسيله‌ي مسيحيان به عنوان كليسا ساخته شده بود و آنان معتقد بودند كه حضرت عيسي (ع) از اين محل به آسمان صعود كرده است. همچنين گفته مي‌شود در داخل راهرو، كنار دروازه‌ي اين مسجد زيرزميني به قرار اطلاع هنوز كتيبه‌هايي از دوران قبل از اسلام و نيز آثار تصرف صليبيون بر ديوار آن ديده مي‌شود.
 
روي مسجد زيرزميني، ساختمان اصلي مسجدالاقصي احداث شده است.
 
ساختمان اوليه‌ي مسجدالاقصي كه به دستور «وليدبن عبدالملك» ساخته شده است، كوچك بود و به تدريج در قرن‌هاي بعد توسط سلاطين و حكام و سرداران اسلامي وسعت يافت و ساختمان‌هاي ديگري در اطراف آن احداث شد و با دادن تغييرات اساسي در معماري و نقشه و تزئينات آن و نوشتن خطوط عالي و كتيبه‌هاي زيبا و نصب ستون‌ها از بهترين سنگ‌هاي جهان، به صورت يكي از بهترين و مجلل ترين مساجد جهان درآمد.

اين مسجد كه روي ستون‌هايي از مرمرهاي درخشان ساخته شده است،11 در ورودي دارد.
 
در قسمت جنوبي و وسط مسجد، يك گنبد بلند و بزرگ وجود دارد و در زير آن، محراب باشكوه مسجد به نقش و نگار بسيار عالي تزئين شده و كتيبه‏‌اي‏ دارد كه نشان مي‌دهد صلاح‏‌الدين در سال 583 هجري اين محراب را بنا كرده است و در همين جا منبري وجود دارد كه از بهترين چوب‌ها كه در آن با عاج و صدف‏ منبت‏‌كاري شده و نهايت درجه‌ي حيرت‏انگيزي را برمي‌انگيزد، ساخته شده است.
 
از كتيبه‏‌اي كه در اين منبر‏ موجود است، معلوم مي‌شود كه اين منبر در سال 564 هجري ساخته شده و شيشه‏‌هاي پنجره‏‌هاي بالاي محراب آن متعلق به قرن 16 ميلادي است. اين منبر در سال 1996 در يك آتش‌سوزي از بين رفت.

سطح دروني اين گنبد عظيم از طلاي ناب است كه وزن طلاهاي به كار رفته در سقف، از ده‌ها كيلوگرم متجاوز است. بر كناره‌ي سقف گنبد و اطراف سر ستون‌ها و حاشيه محراب،آياتي از قرآن كريم با بهترين خط نسخ عربي و كوفي كه گاهي از طلاي ناب و برجسته هستند ديده مي‌شوند.
 
در كنار يكي از ستون‌هاي گنبد بزرگ،سكويي سنگي به ابعاد 2×3 متر روي چهار ستون مخصوص به ارتفاع تقريبي سه متر قرار دارد كه مؤذن، قاري قرآن و مكبر با يك پلكان مخصوص به آن‌جا مي‌رود و مخصوصا روزهاي جمعه براي اداي مراسم نماز جمعه،از روي آن سكو انجام وظيفه مي‌كنند. كف مسجد كه از سنگ و كاشي ساخته شده، با فرش‌هاي ايراني مفروش است.

رسول اکرم (ص) در بيان ارتباط تنگاتنگ و جايگاه مسجدالاقصي از مسجدالحرام (مکه) و مسجدالنبي (مدينه) مي‌فرمايند: «لاتشد الرحال الا الي ثلاث»، مساجد: المسجد الحرام و مسجدي هذا و المسجد الاقصي » (بار و بنه به قصد سفر و زيارت بسته نشود مگر به اين سه مسجد: مسجدالحرام، مسجد من و مسجد الاقصي).
 
مسلمانان که به اهميت و جايگاه رفيع مسجدالاقصي و بيت‌المقدس و همچنين ارتباط متين آن با باورهاي اسلامي واقف شدند، درصدد ايجاد تحول به سوي اسلاميت آن برآمدند.
 
فتح بيت‌المقدس توسط مسلمانان در سال 638 ميلادي،(15 هجري) روي داد. خليفه‌ عمربن‌الخطاب با ورود مسالمت‌آميز خود و از خلال امان‌نامه‌اي که به امان‌نامه عمري موسوم گشت،امنيت را براي مردم اين شهر به ارمغان آورد. اين سند بيانگر ارتباط سياسي و حقانيت قانوني اسلام نسبت به قدس و فلسطين بود.
 
پس از آن‌که خليفه‌ي مسلمانان کليدهاي شهر قدس را از «صفر نيوس» اسقف اعظم روم دريافت كرد به منطقه حرم شريف که در آن هنگام به ويرانه‌اي بدل شده بود، رفته و جايگاه صخره مبارکه را زيارت كرد و دستور پاکسازي کامل را داد. او همچنين دستور داد مسجدي در بخش جنوبي حرم شريف احداث شود. خليفه در گام بعدي به نظم و ساماندهي امور شهر پرداخته و محضرهايي را داير کردند و به پست و ارتباطات سامان بخشيدند و «يزيد بن ابي سفيان» را به ولايت اين شهر گمارد و «عباده بن‌الصامت» را در مسند قضاوت نشاند.
 
بازسازي قبله‌ي نخست مسلمانان
 
خلفاي آن دوره براي تثبيت و تحکيم نماد تمدن اسلامي در بيت‌المقدس به بازسازي منطقه مسجد الاقصي برآمدند.
 
اين طرح (بازسازي) در عهد خلافت عبدالملک بن مروان و فرزندش وليد صورت گرفت که ساخت قبه‌الصخره و گنبد سلسله در عهد خليفه‌ي عبدالملک و ساخت مسجدالاقصي و دارالعماره، درها و آثار عديده ديگري را شامل شد.
 
ساختمان اوليه مسجد پس از ورود مسلمانان به فلسطين در سال‌هاي 709 تا 715 ميلادي به دستور وليدبن عبدالملك مروان خليفه اموي بنا شد كه قسمتي از همان ساختمان به شكل ستون‌هاي بسيار بزرگ كه به خوبي از ساير ستون‌ها و قسمت‌هاي بناي مجلل مسجد مشخص است، هنوز وجود دارد.
 
مشهور است كه خراج هفت سال مملكت مصر براي احداث بناي قبه الصخره و مسجدالاقصي هزينه شده است.

زلزله‌اي كه در سال 746 ميلادي روي داد به ساختمان مسجد صدمه‌ي زيادي وارد كرد كه به دستور المنصور خليفه‌ي وقت عباسي تعمير شد، چندي بعد براي دومين بار زلزله‌اي ساختمان مسجد را لرزاند كه اين بار به دستور المهدي خليفه‌ي عباسي تجديد بنا شد.
 
خلفاي عباسي به رغم انجام مرمت‌هاي متعدد به ويژه بازسازي قبه‌الصخره در عهد خليفه عباسي «مأمون» و نيز بازسازي مسجدالاقصي در دوره زمامداري «مهدي»، در حد توان از عمارت مسجدالاقصي محافظت کردند. به نظر مي‌رسد خلفاي عباسي توانسته‌اند اين کار را بدون آن‌که تغيير محسوسي در شکل و شمايل و معماري اموي‌ها ايجاد کنند به انجام برسانند.

 
خلفاي فاطمي نيز مانند عباسي‌ها با انجام بازسازي‌هايي روي قبه الصخره و مسجدالاقصي را مرمت کردند. عبدالدهر يكي از حكام فاطميون مصر در سال‌هاي 1034 تا 1036 ميلادي ضمن انجام تعميرات در بناي مسجدالاقصي، حصار شهر بيت‌المقدس را كه در قسمت‌هاي جنوبي و شرقي آن بر اثر زلزله خراب شده بود، تعمير كرد و آن‌ها را به ساختمان مسجد اتصال داد.

اين صبغه‌ي معماري مسجدالاقصي در عهد «ايوبي‌»ها رشد و گسترش يافت، به طوري‌که ايوبي‌ها پس از آزادي و پاکسازي مسجدالاقصي از لوث صليبي‌هايي که به آن آسيب رسانده و ظاهرش را تغيير داده بودند، مسجد را به وضعيت پيش از تهاجم صليبي‌ها در آورد و ضمن انجام مرمت‌هايي، پاره‌اي تأسيسات را در آن به وجود آوردند. اين اقدامات جهشي در تحول معماري به حساب آمد.

مملوکيان نيز در اظهار و نماياندن چهره‌ي معماري اسلامي مسجد مبارک الاقصي سهيم بودند و دومين جهش در رشد و پيشرفت معماري به‌دست آن‌ها صورت گرفت و در واقع متمم طرح‌هاي اموي‌ها بود و در اين دوره چهره معماري حرم شريف که بيانگر اسلاميت مسجد مبارک‌الاقصي در طول اين دوران‌ها است، تکميل شد.
 
مملوکيان علاوه بر احداث راهروها، مدارس ديني،مناره‌ها و درها،نسبت به مرمت گنبدها، سقاخانه‌ها، نيمکت‌ها،محراب‌هاي کنوني و منتشره در صحن حرم شريف اقدام کردند.

هم زمان با شکل‌گيري معماري مسجدالاقصي،جايگاه ديني آن نزد مسلمانان که از قرآن کريم و احاديث شريف نشأت گرفته است، تبلور و عينيت يافت. يقيناً اگر اين جايگاه نبود، قدس امروزه شاهد اين معماري و آباداني در مسجدالاقصي نبود .
 
در بين همه‌ي كساني كه براي نوسازي و توسعه و تزئينات مسجد همت گمارده‌اند بيش از همه نام و آثار صلاح‌الدين ايوبي به چشم مي‌خورد.
 
تصرف مسجدالاقصي به دست صليبي‌ها
 
در سال 1099 ميلادي كه شهر بيت‌المقدس در جنگ صليبي به دست مسيحيان افتاد، آن‌ها به حرم وارد شدند و سردار روم قسمت غربي ساختمان مسجد را به قصر اختصاصي خود تبديل كرد. در سال 1118 ميلادي مسيحيان مسجدالاقصي را قرارگاه نگهبانان خود كرد و آن را به نام كاخ سليمان ناميدند. علاوه‌ بر آن قسمتي از مسجد را نيز محل انبار وسائل و لوازم خود كردند و در اطراف مسجدالاقصي ساختمان‌هاي زيادي براي انبار و اسلحه‌خانه‌هاي خود بنا كردند.
 
مسيحيان صليبي در تصرف بيت‌المقدس و ورود به حرم شريف و تجاوز به ساحت مسجدالاقصي،اين قديمي‌ترين زيارتگاه پيروان اديان توحيدي جهان، چنان فجايعي از قتل و آدمكشي و غارت به بار آوردند كه در جزو آثار ننگين تاريخ ثبت شده است.
 
نام مسجدالاقصي از آيه‌ي اول سوره‌ي مباركه‌ي اسراء (بني اسرائيل) گرفته شده است: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَه ...»
 
ترجمه‌ي تحت‌اللفظي مسجدالاقصي،«مسجد دورتر» است. بيشتر مفسران گفته‌اند منظور از آن، مسجدي است كه در حوزه‌ي عبادتگاه بيت‌المقدس ساخته شده است.

ملاحسين كاشفي از مفسران قرآن نيز در تفسير اين لغت مي‌گويد:«مسجد دورتر از اهل مكه».
 
با دقت در اين كلام چنين برمي‌آيد كه اقصي را به معني دورتر با مستتر شدن جمله‌ي (از اهل مكه) در نظر گرفته است. البته با توجه به مقياس حركت وسايل نقليه و معيار مسافت‌هاي آن زمان و محدود بودن تعداد مساجد روي زمين،در حقيقت مسجد بيت‌المقدس دورترين مسجد نسبت به مسجدالحرام(درمكه) بوده است، به شرحي كه ابوبكر عتيق نيشابوري در حديث معراج مي‌گويد،طي كردن مسافت بين مكه و بيت‌المقدس در آن زمان يك ماه به طول مي‌انجاميد.
 
نظريه‌ي ديگر در وجه تسميه مسجدالاقصي به بيان قرآن از توجه به جنبه‌ي تركيب نحوي آيه است: چرا در آيه‌ي مباركه، كلمات «المسجد» و «الاقصي» هر دو با «ال» ذكر شده‌اند؟ اگر «ال» را در مسجد، «الِ» معرفه و تعريف بگيريم اينطور نتيجه گرفته خواهد شد كه اين مسجد قبلا در قرآن مورد گفت‌وگو قرار گرفته و از نظر گوينده يا شنونده و به طور كلي در ميان مردم در زمان نزول قرآن معروف بوده است و كلمه‌ي مسجد گرچه لغت عربي است؛ولي چون قبل از اسلام متداول نبوده، بنابراين به همان معني عام خود يعني سجده‌گاه معهود تلقي مي‌شود و مي‌دانيم كه در صدر اسلام و در زمان نزول اين آيه چنين محل سجده و عبادتي دور از مسجدالحرام كه در ميان مردم آن زمان معروف و شناخته شده بود همان عبادتگاه بيت‌المقدس بوده است.

علاوه‌بر اين قابل توجه است در حالي‌ كه در نقاط ديگر قرآن در يك بيان عام از اين محل با كلمه‌ي «مقدس» تعبير و ياد شده است؛ ولي در اينجا با لغت خاصي كه حاكي از يك بعد مكاني است توصيف و بيان شده است.
 
به هر حال آنچه امروز به طور عيني به نام مسجدالاقصي مشهود است مسجدي است كه در شهر بيت‌المقدس و در جنوب حرم شريف واقع است كه البته در بيان قرآن و حتي دربيان مردمان،منظور از مسجدالاقصي تنها ساختمان اصلي مسجد نيست بلكه منظور حتا صحن حرم‌الشريف و مجموعه‌ي اماكن مقدسه واقع در آن نيز است.
 
همسايگان مسجدالاقصي

مسجدالاقصي كه در گوشه‌اي از حرم شريف قرار دارد، همسايگاني، چون مسجدالابيض(مسجد سفيد) يا مسجد زنان،موزه‌ي اسلامي و همچنين يك مناره‌ي بلند و باشكوه نيز دارد. موزه‌ي اسلامي و مسجد زنان وصل به ديوار جنوبي و غربي حصار حرم شريف واقع شده‌اند و در شمال موزه‌ي باب المغاربه (دروازه ي غربي) تعبيه شده است.
 
در سمت شرقي مسجدالاقصي و وصل به آن،ساختمان‌هاي ضميمه به اسامي محراب زكريا،مسجد چهل شهيد و مسجد عمر شاخته شده‌اند كه همه‌ي آن‌ها با طاق نما و در مخصوص به داخل مسجدالاقصي راه دارند. مسجد عمر از همه‌ي آن‌ها بزرگتر است.
 
و اما قبة صخره...

اين همان مسجدي است كه گنبد طلايي دارد و سال‌هاست در تمام تصاوير تلويزيوني،پوسترها،كتاب‌ها و عكس‌ها و حتا خبرها هم به نام مسجدالاقصي شناخته مي‌شود كه البته اصلا مكان بي‌ارزشي نيست، ولي آن مسجدالاقصي است كه قبله‌ي نخست مسلمانان به شمار مي‌آيد نه اين مشجد كه گنبدي بزرگ و طلايي دارد.
 
مسجد صخره روي كوه موريا ساخته شد كه به نقل از تورات؛«خداوند ابراهيم را امر بر قرباني كردن اسحاق بر اين صخره نموده است.»
 
معروف است در شب معراج،حضرت‏ محمد (ص) از روي اين صخره به معراج رفتند.
 
طول صخره از شمال به جنوب 5/17 متر و عرض آن از مشرق به مغرب 13 متر و ارتفاع آن يك تا دو متر است. گنبد طلايي نيز درست روي صخره قرار گرفته است. در صحن صخره، هشت چاه وجود دارد .بناي قبة نيز توسط عبدالملك بن مروان در سال 691 ميلادي ساخته شد.
 
در سال 1099 ميلادي صليبي‌ها اين مسجد را به كليسا تبديل كردند و روي صخره،جايگاه قرباني كردن قرار دادند؛اما صلاح‌الدين‏ ايوبي پس از فتح بيت‌المقدس آثار صليبيون را از بين برد و گنبد را تزيين كرد و ديوارها را با سنگ مرمر پوشاند.
 
قبة صخره را بنايي از نظر سبك معماري،نقشه و ساختمان از معدود بناهاي بي‌نظير جهان مي‌دانند چرا كه روي روي سكويي ذوذنقه‌اي شكل واقع شده است.

تصاویر/اشک شوق آذری‌ها از دیدن رهبری





بر مسلمانان ميانمار چه می گذرد؟ + فيلم و عكس

از كشور ميانمار چه مي‌دانيد؟ چه تعداد مسلمان در ميانمار زندگي مي‌كنند؟ اختلاف اصلي ميان مسلمانان با حكومت و پيروان بودا چيست؟ دعوت بودا به صلح و مهرباني در ميانمار چگونه رقم مي‌خورد؟ مظلوميت مضاعف مسلمين ميانمار چيست؟ براي يافتن پاسخ‌ اين پرسش‌ها با گزارش ويژه مشرق همراه شويد...
گروه گزارش ویژه مشرق: چندي است كه ماجراي مظلوميت مسلمانان ميانمار در داخل كشور تبديل به موج وسيعي از همدردي مردم و مسئولين با مستضعفين و مظلومين اين كشور شده است، تصاوير و صحنه‌هاي دلخراشي نيز به اسم كشتار مسلمانان در ميانمار در رسانه‌هاي مختلف داخلي و خارجي ديده شده است حال آنكه بعضي از اين تصاوير مربوط به حوادث و موضوعات ديگري بوده است و هدف از انتشار آنها زير سؤال‌بردن اقدام بي رحمانه حكومت ميانمار در ستم به مسلمين اين كشور بوده است تا بگويند موج ايجاد شده در حمايت از مسلمين ميانمار بر اساس تصاوير جعلي و غير واقعي بوده است حال آنكه واقعيت همان مظلوميت و ستم بي‌دليل بر مسلمين ميانمار است كه در سكوت مجامع بين‌المللي و حاميان حقوق بشر و همچنين در سايه تهاجم همه‌جانبه غرب و استكبار به خاك سوريه در حال انجام است.



كشور ميانمار در كجا واقع شده است؟

جمهوری سوسیالیستی متحده برمه (میانمار)، با 676 هزار و 552 کیلومتر مربع وسعت، در منطقه جنوب شرق آسیا واقع است. این کشور از مشرق با هندوستان و بنگلاش و از جنوب غربی با جمهوری خلق چین هم مرز و نیز دارای ساحلی طولانی در خلیج بنگال و دریای آندمان است.

يكي از معابد بوداييان در ميانمار


ميانمار در عرض جغرافیایی 10 تا 28 درجه شمالی و طول جغرافیایی 19 تا 101 درجه شرقی قرار دارد. طول خاک آن از شمال به طرف جنوب هزار و 290 کیلومتر و عرض آن از شرق به غرب در پهنترین قسمت‌ها 805 کیلومتر است؛ این کشور حدود پنج هزار و 600 کیلومتر خاکی و هزار و 930 کیلومتر ساحل دریایی دارد. طولانی‌ترین مرز ميانمار، دو هزار و 195 کیلومتر با جمهوری خلق چین است.


ميانمار با کشور تایلند هزار و 799 کیلومتر، با هندوستان هزار و 487 کیلومتر و با بنگلادش 70 کیلومتر مرز مشترک دارد و همچنین در مشرق با لائوس هم مرز است، جمعيت اين كشور نيز بيش از 50 ميليون نفر تخمين زده شده است[1]، اين كشور چهل و يکمين كشور بزرگ در دنيا و دومين كشور بزرگ در جنوب شرقي آسيا و بيست و چهارمين كشور پر جمعيت در جهان است.

نقشه ميانمار


تاريخچه ورود اسلام به ميانمار

اگرچه اختلاف‌هاي شديدي درباره ميزان جمعيت مسلمانان در ميانمار وجود دارد لكن با توجه به امارهاي اختلافي، به نظر مي‌رسد دست كم چهار درصد جمعيت اين كشور يعني نزديك به دو ميليون نفر مسلمان وجود دارد.[2] لكن مسلمانان ميانمار خود مي‌گويند 10 درصد از جمعيت ميانمار را تشكيل مي‌دهند[3] ، متأسفانه آمار دقيقي از جمعيت مسلمانان ميانمار در منابع رسمي وجود ندارد لكن انچه قطعي به نظر مي‌رسد، وجود حداقل چهار ميليون مسلمان در اين كشور است.

يكي از مساجد معروف ميانمار

تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجری برمیگردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانی و بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی که از منطقه غربی میانمار و ایالت آراکان این کشور میگذشت، به مناطق غربی چین سفر میکردند. بسیاری از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلی آراکان ساكن شده و اولین مناطق تجمع مسلمانان را ایجاد کردند.

"مائونگتان لویی" از محققان بودايی میانمار در اینباره میگوید كه در سال 680 میلادی محمد حنفیه فرزند امام علی (علیهالسلام) پس از عدم توفیق در خونخواهی امام حسین (علیهالسلام) از بنیامیه، همراه با طرفداران و نیروهای خود به شرق کوچ کرد تا بالأخره در سواحل آراکان به میانمار رسید و در آنجا "کایاپوری" ملکه قبیله منطقه را شکست داد و او را به دین اسلام در آورد. سپس ملکه را به همسري گرفت و به ترویج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار در آراکان وجود دارد که به حنفیه تونکی (مزار حنفیه) و "کایاپوری تونکی" معروف هستند. این دو مزار بهصورت زیارتگاه مسلمانان این منطقه در آمده و آنها معتقدند كه مزار محمد حنفیه (علیهالسلام) در اين منطقه میباشد.

مسلمانان در ميانمار

سیاحان چینی در نوشته‎‎های خود از مناطق ایرانینشین در مرزهای بین میانمار و چین در قرن سوم میلادی نیز یاد کردهاند. منطقه آراکان از طرف شمال غربی با بنگلادش و از شمال با هندوستان هممرز است و تقریبا بهطور کامل زیر نفوذ مسلمانان است. اکثر مسلمانان میانمار در این منطقه زندگی میکنند. جمعیت آراکان حدود 7 میلیون نفر است که تقریبا تمامي آنها مسلمان هستند و به زبان محلی روهینگیا که زبان اصلی آن منطقه است صحبت ميكنند. این زبان، تركيبي از زبان‎‎های ترکی، بنگالی، فارسی و عربی است.

بعضی از منابع تاریخی حکایت از آن دارد که در سال هزار و 531 میلادی پادشاه وقت ایران یک هیأت سه نفره مذهبی را به آراکان اعزام كرد که به ساختن مساجد و تبلیغ اسلام همت گماشته و عدهای از علمای آراکان را جهت سفر به ایران دعوت کرد. زبان فارسی که در ميان اهالی غرب میانمار رایج بود، در زبان میانماری نیز تأثیر گذاشت. هنوز هم لغات و اصطلاحات متعدد فارسی بهویژه اصطلاحات دریانوردی مانند بندر، شاه بندر و ناخدا در زبان میانماری وجود دارد.


رابطه ميان مسلمانان و بوداييان ميانمار چگونه بوده است؟

با توجه به منابع تاريخي، اگر چه از ساليان دور مسلمانان وارد ميانمار شده‌اند لكن اكثريت جمعيت ميانمار را بوداييان تشكيل مي دهند، برقراري ارتباط ميان بوداييان و مسلمانان در ميانمار به مهاجرت مسلمانان از بنگلادش و در زمان استعمار انگليس بر شبه قاره هند بوده است، مسلمانان براي كارگري و تجارت هاي خرد به همراه ديگر گروه‌ها از بنگلادش و هند به ميانمار مهاجرت مي كردند، اكثريت مهاجرين به ميانمار از مسلمانان تشكيل مي‌شده است و همين امر سبب تهديد سنت‌هاي بودايي توسط مسلمانان را پررنگ كرده بود، از سوي ديگر، مسلمانان از همان ابتدا در صلح و سازش با اكثريت بودايي زندگي مي كردند لكن شكل گرفتن ازدواج‌هاي خارج از عرف ميان پسران بودايي و دختران مسلمان بر خلاف محدوديت بوداييان درباره ازدواج برون قومي، در ميان جوانان مسلمان و بودايي در ان زمان رو به افزايش رفته است و همين عوامل به تدريج سبب تهديد به حساب آمدن اقليت مسلمان در اين منطقه بودايي شده است.

بعد از استقلال ميانمار و خارج شدن از سلطه استعمار انگليس، بسياري از هندها به سرزمين اصلي خود مهاجرت كردند لكن مهاجرين مسلمانان در همان ميانمار در كنار بوداييان زندگي كردند و بنابر آمارهاي منتشر شده، جمعيت بوداييان اگرچه 89.3 درصد ميانمار را تشكيل مي‌دهد لكن جمعيت مسلمانان رو به افزايش و جمعيت بوداييان رو به كاهش است.[4]


آشكار شدن شعله‌هاي اختلاف ميان بوداييان و مسلمانان

بوداييان ميانمار در طول استقلال اين كشور، همواره نگاه مشكوكي به مسلمانان داشتند و از اعلام جدايي مسلمانان از بوداييان و تشكيل يك منطقه مستقل هراس داشته‌اند، از سوي ديگر تشكيل حزب مسلم ليگ و همچنين جدا كردن دانش آموزان مسلمان از بودايي در مدارس مسلمانان جرقه‌هاي اختلاف ميان بوداييان و مسلمانان را آشكار كرد.

در سال 1937 ميانمار كه انگليس جدايي ميانمار از هند را اعلام كرد، ژنرال "آنگ سو" و "يو نو"[5] احزاب متفاوتي براي آزادي ميانمار تشكيل دادند لكن مسلمانان در كنار اين احزاب، كنگره مسلمانان برمه[6] را تشكيل دادند و با احزاب ديگر در راه استقلال ميانمار تلاش مي‌كردند.[7]

ژنرال آنگ سو، پدر خانم آنگ سان سوچي

در سال 1938 ميلادي، يكي از روحانيون مسلمان عليه بوداييان سخنان تحريك آميزي به زبان آورد و سبب ايجاد درگيري‌هاي قومي در اين كشور شد و با ورود پليس و كشته شدن دو بودايي، رسانه‌ها به صورت گسترده اين حادثه را منتشر كردند و همين امر سبب به آتش كشيده شدن خانه‌ها و اموال مسلمين و مساجد در اين كشور توسط بوداييان شد.[8]

ده سال بعد در سال 1948 ميلادي و زماني كه رسماً اتحاديه ميانمار اعلام موجوديت و استقلال كرد، يو نو به عنوان نخستين نخست‌وزير از كنگره مسلمانان برمه خواست كه از حزب اصلي ميانمار خارج شوند، وي در سال 1956 ميلادي به صورت يكطرفه كنگره مسلمانان برمه را از حزب اصلي ميانمار خارج كرد و در سال 1958 ميلادي با وجود مخالفت مسيحيان مسلمان، دين بودا را به عنوان دين رسمي كشور اعلام كرد.[9]

ژنرال يو نو

در زمان حكومت نظامي "ني وين" وي با سياست‌هاي سختگيرانه خود عليه مسلمانان، توجه بوداييان را از مسائل اصلي كشور به مبارزات مذهبي معطوف كرد و پس از تحت فشار قرار دادن مسلمانان ميانمار، مسلمانان را به عنوان بيگانه و ساكنين غير قانوني معرفي كرد و در كنار اين سياست، قوم "كاچين" را كه مسيحي بودند را به عنوان يكي از قبيله‌هاي بومي ميانمار معرفي كرد.[10]

ژنرال ني وين

در سال 1974 ميلادي، رژيم نظامي ميانمار قانون اساسي جديدي را وضع كرد و بر اساس آن، اسم ميانمار به جمهوري سوسياليستي اتحاديه ميانمار تغيير كرد و بعد از اين تغيير، عملا مسلمانان به عنوان ساكنين بيگانه و غير قانوني معرفي شدند و تمامي اموال و داريي‌هاي آن توقيف و از شغل‌هاي دولتي بركنار شدند و حق شهروندي آنها نيز توسط رژيم نظامي ميانمار سلب و تكذيب شد، بنابر اظهارات مسلمانان، در حدود 20 هزار مسلمان شيعه در ميانمار زندگي مي‌كنند و همه آنها تحت آزار حكومت نظامي ميانمار قرار دارند.[11]

شیعیان در میانمار

دلایل آغاز درگیری‌ها در میانمار

بنابر خبار منتشر شده، علل دوباره شروع كشتار و ظلم بوداييان در سايه حمايت حكومت ميانمار، عمل غير اخلاقي دو مسلمان عليه يك زن محلي بوده است، به دنبال اين حادثه، ده نفر از مردان مسلمان ميانمار توسط اوباش بودايي بدون هيچ محاكمه كشته مي‌شوند و به دنبال اين مسائل آتش جنگ مذهبي بين مسلمانان و بوداييان در اين كشور شورع مي‌شود، بنابر گزارش‌هاي رسانه‌اي عملا در شورش هاي اخير ميانمار، اقليت مسلمان تحت ظلم بوداييان قرار گرفته و بر اساس اعتراف يكي از آوارگان مسلمان اين ظلم اخير در مرز بنگلادش، در اين كشتار و آزار و اذيت پليس ميانمار هم عليه مسلمانان وارد عمل شده است.[12]

بوداييان اوباش

از سوي ديگر، مسئله اي كه در حال حاضر اصل ظلم حكومت مركزي و اكثريت بوداييان بر مسلمانان را در ميانمار به حاشيه برده است، تشكيك در آمار كشته شدگان مسلمان در ميانمار بوده است، آماري از هزار و 200 كشته گرفته تا 52 هزار نفر كه هيچ منبع موثقي براي اثبات و يا رد آن وجود ندارد، لكن مسئله اصلي ظلم بيش از 30 ساله حكومت ميانمار عليه مسلمانان است، ظلمي كه با سو استفاده از توانايي و پتانسيل مسلمانان در راه استقلال اين كشور، بعد از ناميدن مسلمانان به عنوان مهاجرين غير قانوني و بيگانه مضاعف شده است.


سكوت نماد دموكراسي در ميانمار

درحالی که رهبران اروپایی در ماه ژوئن استقبال بی نظیری از برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشری ميانماري يعني خانم آنگ سان سوچی کردند و از وی با پهن کردن فرش قرمز پذیرایی کردند، همکیشان بودايی وي قتل و عام بی رحمانه‌ای را علیه اقلیت مسلمان این کشور در غرب میانمار آغاز کرده بودند.

آنگ سان سوچي در كنار هيلاري كلينتون

آنگ سان سوچی بیش از دو دهه با دولت نظامی میانمار به خاطر آنچه خودش نقض حقوق بشر و دموکراسی می‌خواند مبارزه کرد و به خاطر فداکاری مصممانه در راه دموکراسی و حقوق بشر ستوده شد و او را "نمادی بین المللی از شرافت انسانی و آزادی" خواندند[13].

ظلم به مسلمانان میانمار

آنگ سان سوچي در نخستین سخنرانی خود در پارلمان میانمار خواستار حفاظت از حقوق اقلیت‌های مذهبی و قومی در میانمار شد؛ سوچی که هنگام سخنرانی از روی صندلی خود برخاسته و ایستاده سخنرانی می‌کرد با اشاره به روند دموکراتیک میانمار خواستار پایان دادن به همه انواع تبعیض نژادی علیه اقلیت‌های میانمار شد.

آنگ سان سوچي در پارلمان ميانمار

سوچی که زمان زیادی از اقلیت‌ها در میانمار دفاع می‌کند به اقلیت‌های مذهبی "شان"، "کارن" و "کاچین" اشاره کرد اما اسمی از مسلمانان "روهينگيا" به زبان نیاورد.[14]


تجاوز به زنان مسلمان توسط پليس و بوداييان در ميانمار

ظلم به مسلمانان در ميانمار و در سايه سكوت مجامع بين‌المللي، نه‌تنها به كشتار زنان و كودكان مي انجامد بلكه نيروهاي امنتي و پليس ميانمار نيز به جاي حمايت و جلوگيري از گسترش خشونت، به زنان و دختران جوان ميانمار تجاوز هم مي‌كند؛ در گزارش 56 صفحه‌اي دیده‌بان حقوق بشر درباره درگیری‌های اخیر میانمار آمده است: نیروهای امنیتی میانمار از مسلمانان مقابل بوداییان محافظت نکردند و در عوض یک کمپین خشونت‌آمیز علیه مسلمانان روهینگيا به راه انداختند، از سوي ديگر سربازان و نظاميان ميانمار به جاي حفاظت از زنان، بر روي آنها آتش گشوده و به آنها تجاوز مي‌كنند.[15]

زنان آواره و مظلوم ميانماري

ذكر چند نكته درباره ميانمار

حادثه دردناك كشتار و ظلم به مسلمانان ميانمار در حالي اتفاق مي‌افتد كه از يك سو افكار عمومي در جهان به سمت مسابقات المپيك لندن معطوف شده است و از سوي ديگر، در مسائل بين‌الملل مسئله تهاجم همه‌جانبه غرب به سوريه در حال اتفاق است كه براي جمهوري اسلامي ايران كمتر از خط مقدم نيست.

از آنچه در هفته‌هاي گذشته درباره انتشار رسانه‌اي درباره مسائل ميانمار اتفاق افتاد، چندين نكته را مي‌شود استخراج كرد؛ نخستين بروز فضاي شديد رسانه‌اي در كشور عليه اين ظلم آشكار به مسلمانان ميانمار بوده است كه بدون شك مورد تأييد است، آنچه در اين بين مي‌بايست بيش از پيش در فضاي رسانه‌اي به آن توجه شود، توجه به گفتن واقعيت‌ها و دور شدن از فضاي احساسي و دروغيني است كه دشمن براي ما آماده كرده است، به عنوان مثال در مسئله ميانمار تناقض گويي در تعداد كشته‌شدگان و همچنين استفاده از عكسي‌هايي كه ربطي به ميانمار نداشته است، سبب مي‌شود دشمنان به هدف از پيش تعيين شده خود برسند و كليت اين ظلم بي‌رحمانه را زير سؤال ببرند.

نكته دومي كه مي‌شود در فضاي فعلي جهان به آن اشاره كرد، كم كاري رسانه‌هاي داخلي نسبت به اهميت مسئله سوريه براي كشور است، با توجه به اهميت بسيار بالاي حوادث سوريه براي نظام جمهوري اسلامي ايران، به نظر ميرسد موج رسانه‌اي كه براي مسلمانان ميانمار در داخل بوجود آمد نسبت به حساس‌تر بودن مسئله سوريه بيش از حد انتظار بود و اين نشان مي دهد حداقل در عرصه داخلي رسانه‌ها مي‌بايست بيش از پيش به مسئله سوريه توجه كنند.


منابع و مآخذ

[1] - http://en.worldstat.info/Asia/Myanmar/

[2] - http://www.qran.org/a/a-world.htm

[3] - http://www.islamicpopulation.com/asia/Myanmar/History%20of%20arrival%20of%20Islam%20in%20Burma_Myanmar.htm

[4] - Modern Burma by John Leroy Christian - University of California Press, 1942, page 194

[5] - http://www.britannica.com/EBchecked/topic/421460/U-Nu

[6] - www.ukm.my/nun/.../82%20616-621%20Mohd%20Mohiyuddin.pdf

[7] - http://www.myanmars.net/myanmar-history/general-aungsan.htm

[8] - http://www.southasiaanalysis.org/%5Cpapers25%5Cpaper2461.html

[9] - Burma and Indonesia by Kalyan Bandyopadhyay, South Asian Publishers, New Delhi, 1983, page 34

[10] - http://www.radianceweekly.com/318/9151/akbarabadi-mosque-how-not-to-become-a-laughing-stock/2012-08-05/rohingya-massacre/story-detail/planned-religious-and-racial-riots-against-muslims-in-burma-i-a-hstorical-overview.html

[11] - http://www.mmtimes.com/2010/news/555/news55501.html

[12] - http://www.rt.com/news/myanmar-muslims-buddhists-violence-427/

[13] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910429000688

[14] - http://www.dvb.no/news/burmese-authorities-targeting-rohingyas-uk-parliament-told/22676

[15] - http://www.dvb.no/news/burmese-authorities-targeting-rohingyas-uk-parliament-told/22676

رهبر معظم انقلاب در دیدار اساتید دانشگاه‌ها: جهان در حال گذر به یک وضع جدید است/ایران حرف نوین و موج

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب عصر امروز (یکشنبه)در دیدار صدها نفر از اساتید، محققان و پژوهشگران دانشگاهها، جهان را در حال گذر و تحول به سمت یک «ساختار و هندسه جدید سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» خواندند و با تبیین جایگاه و نقش آفرینی ویژه ملت ایران در این تحول عظیم تاریخی تأکید کردند: نخبگان کشور از جمله دانشگاهیان می توانند با عمل به وظایف بسیار مهم خود در این برهه بسیار حساس تاریخی، به ارتقای جایگاه ایران در ساختار جدید جهان،‌ کمک تعیین کننده ای کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای اوضاع در حال گذر جهان را از لحاظ ظاهری با مرحله تحولات پس از جنگ جهانی اول و دوران پیدایش استعمار اروپا قابل مقایسه دانستند اما تأکید کردند: جهت گیری تغییرات آتی جهان برخلاف دورانهای یاد شده، در جهت تبادل قدرت و توانایی های عمومی بخشی از ملتهای جهان با بخشهای دیگر است.

ایشان،‌در تبیین نشانه ها و شواهد بروز تحولات و تغییرات عمیق جهانی به بیداری اسلامی اشاره کردند و افزودند: احساس هویت و بیداری متکی بر اسلام در میان ملتهای مختلف اسلامی، نشانه بی سابقه ای است که از عمق تحول در ساخت و هندسه آتی جهان، خبر می دهد.

رهبر معظم انقلاب شکست غرب به رهبری امریکا در تسلط بر منطقه غرب آسیا را نشانه دیگری از «دوران تحول کنونی» برشمردند و افزودند: خیز ناموفق امریکا برای تسلط بر این منطقه مهم و حساس که در قضیه عراق و افغانستان آشکار شد از دیگر نشانه های تغییرات عمیقی است که جهان با آن روبروست.

حوادث جاری در اروپا و آینده مبهم کشورهای قدرتمند این قاره از دیگر شواهدی بود که رهبر معظم انقلاب برای اثبات حرکت جهان کنونی به سمت یک ساختار جدید، به آن استناد کردند.

ایشان افزودند اوضاع کنونی اروپا که سرانجام آن را به زمین خواهد زد، ناشی از خطاهای تاکتیکی یا راهبردی نیست بلکه ناشی از خطای بنیانی در جهان بینی است.

حضرت آیت الله خامنه ای افول وجهه امریکا در جهان را چهارمین نشانه ای دانستند که اثبات می کند جهان، در حال گذر به یک وضع جدید است.

ایشان خاطرنشان کردند: امریکا به عنوان قدرت اول ثروت و علم و فناوری نظامی و غیرنظامی، چندین دهه در میان ملتها دارای وجهه عمومی بسیار خوبی بود اما این کشور امروز نه تنها هیچ وجهه ای ندارد بلکه در افکار عمومی جهان به سمبل زورگویی، ظلم، دخالت در امور ملتها و جنگ افروزی تبدیل شده است.

رهبر معظم انقلاب پس از تشریح نشانه های بروز تحولات عمیق در ساختار و هندسه جهان آتی،‌به تبیین این واقعیت پرداختند که کشور و ملت ایران در این دوران گذر از جایگاه مهم و حساسی برخوردارند که درک آن، وظایف سنگینی را متوجه ملت، نخبگان و مسئولان می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای بیداری نشأت گرفته از انقلاب اسلامی و استواری و استحکام بی نظیر شالوده نظام بر مبنای اعتقاد،‌ایمان، عقل و عاطفه را از جمله دلایل جایگاه ویژه ایران در تحولات کنونی جهان خواندند.

ایشان افزودند: علاوه بر این دلایل ثروت و منابع عظیم و خدادادی ایران از جمله منابع انرژی و نیروی انسانی برخوردار از استعداد بالا، به ایران در موقعیت در حال تحول جهان،‌ویژگی های قابل توجهی بخشیده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه با اشاره به سترون و نازا بودن غرب در ارائه اندیشه های نو و ایده های جدید برای بشریت، تأکید کردند: جمهوری اسلامی بر خلاف غرب عقیم، در ابعاد مختلف سیاسی، حکومتی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی برای جامعه بشری حرفهای نوین و موج آفرینی دارد.

ایشان مردم سالاری دینی، ابتنای تمدن بر معنویت و آمیختگی دین و زندگی در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را از جمله حرفهای نو ملت ایران و نظام اسلامی برای ملتهای جهان دانستند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارائه آخرین دلیل برای اثبات جایگاه خاص ایران در روند تحولات جهانی به پایداری و سرسختی ملت ایران و نظام اسلامی در مقابل شیوه های سلطه غرب اشاره کردند و افزودند: ایران، مردمش، نخبگانش و مسئولانش در مقابل تهدید،‌جنگ آفرینی، ترور، کشتار و اختلاف افکنی غرب، ایستادگی می کنند و این واقعیت نیز، به این کشور بزرگ ویژگی خاصی بخشیده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد از تبیین نشانه های ورود دنیا به مرحله یک تحول اساسی و تشریح جایگاه ویژه جمهوری اسلامی ایران در این تحول، این سوال را مطرح کردند که آیا دانشگاهها و حوزه های علمیه در قبال این حوادث بسیار مهم مسئولیتی دارند یا نه؟

حضرت آیت الله خامنه ای یک سوال دیگر نیز مطرح کردند: آیا دانشگاهها و حوزه های علمیه می توانند در این تحولات مهم، تماشاگر باشند و برای خود نقشی تعریف نکنند؟

ایشان در پاسخ به این سوال ها خاطرنشان کردند: توفیق و نقش آفرینی ملت ایران در این برهه بسیار مهم و تاریخی، در درجه اول بعهده دانشمندان کشور است و یقیناً دانشگاهها یکی از عناصر رتبه اول برای تأثیرگذاری در این تحولات هستند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به نقش بسیار حساس و عظیم دانشگاه در این تحولات، افزودند: دانشگاهها می توانند با عمل به مسئولیت های خود بگونه ای نقش آفرینی کنند که کشور، ملت و تاریخ ایران در این تحولات برنده باشند و این مسئله، نشان دهنده نقش بسیار حساس نخبگان و دانشگاهیان در این مقطع تعیین کننده است.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیشرفتهای کشور در عرصه های مختلف از جمله بخشهای علمی،‌خاطرنشان کردند: در کنار این پیشرفتها، نقاط منفی نیز در زمینه مدیریت های علمی و برنامه ریزی ها وجود دارند که تنها راه برطرف کردن آنها، تمرکز ذخیره علمی و کارشناسی دانشگاهها برای حل این مشکلات است.

شبهه لزوم بی طرف بودن علم و دخالت ندادن آن درسیاست، موضوع دیگری بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: علم در مرحله کشف حقایق بیطرف است اما هنگامی که علم در خدمت یک جهت گیری قرار گیرد،‌به هیچ وجه بی طرف نیست و این وضع کنونی جهان شاهد این مسئله است.

ایشان افزودند: چگونه است که قرنهای متمادی، علم در خدمت سلطه گری و استعمار ملتها، تولید سلاح و کشتار انسانها و جنگ افروزی قرار گرفته است اما نباید در خدمت عدل، ارزشها و پیام اسلام قرار گیرد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به یک مغالطه دیگر و آنهم تقسیم بندی دستگاه علمی کشور به دولتی و غیردولتی اشاره و خاطرنشان کردند: برخی تلاش می کنند تا مفاهیم «دانشجو، استاد و تشکل دولتی» را به عنوان یک دشنام مطرح کنند در حالیکه حمایت دانشجو، استاد و یا یک تشکل دانشگاهی از نظام و حکومتی که بر پایه مبانی اسلامی و الهی شکل گرفته، یک افتخار است.

ایشان افزودند: باید فرهنگ تلاش و مجاهدت برای جبهه حق در دانشگاهها گسترش یابد که البته نقش اساتید در این زمینه بسیار برجسته است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند: گسترش فرهنگ تلاش و مجاهدت برای جبهه حق،‌در واقع همان فرماندهی جنگ نرم است که به عهده اساتید دانشگاهها قرار دارد.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنان خود، ضرورت تأمل مسئولان درخصوص ایجاد نظام ملی نوآوری را مورد تأکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: خلاء نبود نظام ملی نوآوری که در واقع شبکه ای از ارتباط های زنجیره ای کلان و خرد  دستگاههای علمی کشور است، به شدت احساس می شود که باید برای آن چاره اندیشی کرد.

ایشان تأکید کردند: مهمترین وظیفه نظام ملی نوآوری، رصد و هدایت جریان علمی و نوآوری در کشور است.

در آغاز این جلسه 3 ساعته، 13 نفر از استادان دانشگاهها، دیدگاههای خود را درباره مسائل مختلف بیان کردند.

دکتر غلامرضا پورمند نماینده استادان دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهره ماندگار و محقق برتر جشنواره بین المللی رازی در سخنان خود به تبیین نقش و تأثیرگذاری «نگاه سلامت محور» بجای «درمان محور» پرداخت.

دکتر منصور اعتصامی – استاد دانشگاه تربیت مدرس و نماینده استادان رشته های علوم انسانی نیز، استفاده از مبانی دینی و آموزه های اسلامی در مباحث اقتصادی را به ویژه در اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی ضروری خواند.

وی خواستار استفاده از ظرفیت بالای نخبگان و اساتید اقتصادی به عنوان اتاق فکر اقتصادی کشور شد و از تهیه و تدوین طرح اقتصاد ضدتحریمی از جانب جمعی از اساتید اقتصادی دانشگاهها خبر داد.

دکتر فرنوش فرید بُد دکترای تخصصی الکتروشیمی دانشگاه تهران و دارای رتبه دانشمند بین المللی بعنوان سومین سخنران، تدوین نقشه جامع علمی کشور را گامی مهم در توسعه برنامه ریزی شده علمی دانست.

دکتر فریدبُد افزود: برنامه ریزی عملیاتی و سرمایه گذاری کافی برای تحقق چرخه ایده تا تولید می تواند شتاب رشد علمی کشور را بیشتر کند.

سخنران بعدی این دیدار یک استاد فنی بود. دکتر احمد چَلداوی استاد تمام رشته مهندسی برق و استاد نمونه کشوری،

وی تجربه 8 سال دفاع مقدس را نشان دهنده توانایی ملت ایران در تبدیل تهدید به فرصت دانست و گفت: این تجربه در شرایط فعلی نیز در پرتو برنامه ریزی و تلاش قابل تکرار است.

استاد چلداوی به عنوان نماینده استادان دانشگاههای فنی دو پیشنهاد مشخص داشت: تشکیل اتاق فکر صنایع بزرگ با حضور صاحبان صنایع و «استادان و محققان دانشگاهها» و تشکیل هم اندیشی استادان جهان اسلام.

دکتر سیف الله سعدالدین نماینده بسیج اساتید – تشکیل حلقه های علمی با حضور اساتید صاحب فن بسیجی و دانشجویان را،‌منشأ آثار فراوان خواند و از تشکیل کارگروههای 23 گانه تحول در علوم انسانی و کارگروههای جنگ نرم خبر داد.

دکتر سیدحسن شهرستانی نماینده اساتید گروه هنر و عضو هیأت علمی دانشگاه هنر نیز ضرورت تحول در عرصه هنر و تقویت هنر برآمده از انقلاب اسلامی را محور سخنان خود قرار داد.

وی نظریه پردازی درخصوص مبانی هنر از دیدگاه اسلام و لزوم توجه بیش از پیش به ادبیات داستانی بعنوان پشتوانه اصلی آثار نمایشی و سینمایی را مورد تأکید قرار داد و از بی توجهی به معماری سنتی و اصیل در شهرسازی ها انتقاد کرد.

دکتر افسانه صفوی دکترای شیمی دانشگاه شیراز و استاد و پژوهشگر نمونه به عنوان هفتمین سخنران،‌روند پیشرفت علمی ایران را افتخار آمیز خواند و گفت: استقلال بیشتر دانشگاهها می تواند این روند را تسریع کند.

دکتر صفوی همچنین باور عمیق به توانایی متخصصان داخلی، حمایت بیشتر از محققان وایجاد بانک نیازهای صنعتی کشور را خواستار شد.

دکتر مهدی ناطق پور – دکترای انگل شناسی پزشکی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با تمرکز بر طرح دانش افزایی اعضای هیأت علمی دانشگاهها، تقویت ظرفیت های تربیتی و معرفتی اساتید و استفاده از آن در پرورش فکری و فرهنگی دانشجویان را ضروری خواند. وی برنامه ریزی دقیق را تنها راه تحقق این ایده دانست.

نهمین سخنران جلسه مشترک رهبر انقلاب و استادان دانشگاهها دکتر حمید ابریشمی استاد اقتصاد دانشگاه تهران بود. دکتر ابریشمی در نگاهی آسیب شناسانه به وضع فعلی اقتصادی کشور گفت: فقدان برنامه مطلوب اقتصادی بر مبنای اخلاق اسلامی، مهمترین عامل وضع کنونی است. این استاد دانشگاه، اقتصاد اخلاقی را مکمل اقتصاد مقاومتی دانست.

دکتر شهرام یوسفی فر – دکترای تاریخ ایران نیز به عنوان دهمین سخنران، ضرورت محور قرار گرفتن پژوهش در نظام علمی کشور را خاطرنشان کرد و گفت: باید نگاه موجود به پژوهشگاهها و مراکز تحقیقات بعنوان مراکز دست چندم را تغییر داد.

دکتر یوسفی فر اصلاح و بازتعریف جایگاه اعضای هیأت علمی پژوهشگاهها، تربیت مدیران پژوهشی و گسترش اخلاق پژوهشی را خواستار شد.

دکتر نوشین بیگدلی دکترای مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف فراهم کردن زمینه مشارکت جدی دانشگاههای شهرستانها در عرصه پیشرفت علمی کشور را مورد تأکید قرار داد.

سخنان دکتر بیگدلی چند نکته دیگر نیز داشت: استفاده از ظرفیت و خردجمعی اساتید دانشگاهها در بخشهای مختلف برای حل مسائل کلان کشور، الگوسازی اساتید و نخبگان زن دانشگاهها به عنوان  الگوی زن مسلمان ایرانی و پرهیز از تغییرات مکرر در قوانین دانشگاهها و مقررات جذب اعضای هیأت علمی.

دکتر مسعود اخوان فرد دکترای حقوق تخصصی تجارت بین الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد نیز در سخنان خود پرهیز از اقدامات ظاهری و کم عمق در موضوع راه اندازی کرسی های آزاداندیشی را الزامی دانست. وی نگاه متوازن و همه جانبه به علوم انسانی بویژه در باز تولید متون علمی، اصلاح ساختارها و تربیت نیروهای ارزشی را مهم خواند.

دکتر حسن سالاریه دکترای مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف، به عنوان سیزدهمین و آخرین سخنران جلسه مشترک رهبر انقلاب و استادان دانشگاهها به بررسی موانع افزایش سرعت پیشرفت علمی کشور پرداخت.

ضعف در کار گروهی در تحقیقات علمی، تغییرات مکرر در مدیریتهای کلان پژوهشی، ریسک ناپذیری مدیریت بخشهای صنعتی، بی اعتمادی برخی مدیران به دانش بومی،‌ضعف آموزشهای کاربردی در دانشگاهها و کمبود رقابت علمی میان استادان دانشگاهها برای رفع نقاط ضعف صنایع از جمله مواردی بود که دکتر سالاریه به آنها اشاره کرد.

دانلود فیلم قلاده های طلا با لینک مستقیم


 

ghalade gold دانلود فیلم قلاده های طلا

 
بازیگران : امین حیایی، مریلا زارعی، محمدرضا شریفی‌نیا، حمیدرضا پگاه ,علی رام نورایی، نیلوفر خوش‌خلق، دکتر محمود عزیزی، حسین سحرخیز، اکبر سنگی، مهدی صبایی، کیانوش گرامی، بهادر زمانی، ونوس مجلسی، داریوش اسدزاده، پوراندخت مهیمن، اکبر پاکزاد، حامد بسیاری و …
فرمت : AVI
حجم : ۳۰۰mb
خلاصه داستان : “قلاده های طلا” درباره حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ است. این فیلم سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب می شود و به جای خلاصه داستان آن آمده است: «هر ایرانی یک رأی و ما یک ملت‌ایم به مثابه یک تن. چو ایران نباشد تن من مباد.»

 

download دانلود فیلم قلاده های طلا دانلود فیلم

chat دانلود فیلم قلاده های طلا منبع : www.GrandFilm6.In

وقتی «دایی» با خدا عشق بازی می کرد

«ابوالفضل اسدی» به سال 1344 در اراک متولد شد و در هفتم شهریورماه 1366 در منطقه شلمچه پنجه بر بام عرش گرفت و بر بام آسمان منزل گرفت. او را به نام «دایی ابوالفضل» می شناختند

، به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق «ابوالفضل اسدی» به سال 1344 در اراک متولد شد و در هفتم شهریورماه 1366 در منطقه شلمچه  پنجه بر بام عرش گرفت و بر بام آسمان منزل گرفت. او را به نام «دایی ابوالفضل» می شناختند  آن چه خواهید خواند برشی است از حیات طیبه ی آن شهید عزیز

زمان جنگ در هر مرخصی که به شهر می‌آمدیم ، هر روز بعدازظهر بچه‌های جبهه در میدان مرکزی شهر اراک جمع می‌شدیم. یک روز دم‌دمای غروب و  اذان مغرب، دایی ابوالفضل به من گفت: بیا می‌خوام ببرمت یک‌جا کیف کنیم.

من اول فکر کردم می‌خواهیم برویم نماز جماعت. دنبالش راه افتادم بدون این‌که معنی حرفش را بفهمم.

به یک مغازة کبابی رفت و پنج شش سیخ کباب خرید. باز هم بدون این که حرفی بزنم دنبالش راه افتادم. به یکی از محله‌های فقیرنشین شهر رفتیم و در خانة محقری را زد. پیرمردی در را باز کرد. از احوال‌پرسی او مشخص بود که دایی ابوالفضل را می‌شناسد. با تعارف آن مرد وارد خانه که تمامش تشکیل شده بود از یک اتاق، شدیم.

پیرزنی در گوشه اتاق، و دو بچه حدود هفت و نه ساله عقب‌افتاده ذهنی هم در کناری بودند که با دیدن دایی به شور و شعف آمدند. بعد از این‌که کلی با آن بچه‌ها بازی کرد، دایی با دست خودش لقمه از نان و کباب درست می‌کرد و در دهان آن بچه‌ها می‌گذاشت و هی با کلمات شوخ آن ها را می‌خنداند. خلاصه، غذا دادن به بچه‌ها تمام شد و دایی از مادر بچه‌ها خواست لباس تمیز بدهد تا لباس بچه‌ها را عوض کند. بعد از عوض کردن، لباس‌های چرک را شست و بعد از آن با دادن مبلغی پول از اندک حقوقی که بابت جبهه بود(یعنی همان دو هزار تومان در ماه که همان روزگار هم از نصف حقوق یک کارگر که در شهر خود روزی هشت ساعت کار می‌کرد هم کم‌تر بود) به آن خانواده داد و از آن محل خارج شدیم و در تمام مدت که ما در آن مکان حضور داشتیم از زبان آن پیرمرد و پیرزن که انگار از غم و غصه دو فرزند عقب‌مانده‌شان به پیری زودرس مبتلا شده بودند به جز دعا در حق ایشان چیزی نشنیدم.

بعد از خروج از آن جا گفتم دایی چه‌کار کردى؟ گفت: به این می‌گن عشق‌بازی با خدا. 

استقبال سوری‌ها از 13 سردار موشکی سپاه +عکس

سیزده نفر از نیروهای سپاه برای آموزش مباحث موشکی به سوریه می روند. سیزده نفری که در واقع اولین سرداران یگان موشکی بودند. سوری ها از اینکه چند نفر نیروی ساده و بدون درجه را می دیدند، تعجب کردند و...
به گزارش مشرق به نقل از فارس، پنجشنبه سوم آبان ماه 1363 موعد اعزام به سوریه بود. قرار بود ساعت 8 صبح در دفتر توپخانه در قصر فیروزه باشند. حسن مقدم سرپرستی گروه را به عهده داشت.

سیزده نفر بودند و دو نفر مترجم هم همراهشان می‌رفتند. در دفتر توپخانه حرف زیادی بین‌شان رد و بدل نشد. وقتی همه جمع شدند فرمانده شروع به صحبت کرد:

 "سپاه که تشکیل شد. هیچ وقت بنا نداشت توی یک عملیات کلاسیک شرک کنه. اصلا مبنای سپاه این نبود. اما وقتی عراق با کمک مستقیم و غیرمستقیم حدود چهل تا کشور علیه جمهوری اسلامی وارد جنگ شد. مجبور شدیم از همه توانمندی هامون استفاده کنیم. البته از این هم نباید غفلت بشه که بعد از انقلاب همه توانمندی کشور،‌ سپاه بود.
 
یادمه چریک‌های فدایی خلق برای خود شیرینی و فریب مردم روی در و دیوار شهر می‌نوشتن: سپاه را به سلاح‌های سنگین مجهز کنید. هدفشون تضعیف ارتش بود. در عین حال سپاه هم باید سریع عمل می‌کرد. جابجا میشد.

نتیجه حرف‌هام اینه که ما اون اوایل با آتیش و آتشبارها بیگانه بودیم. سلاح‌های پشتیبانی کننده در اختیار ارتش بودن سپاه فقط عملیات آفندی می‌کرد اما جنگ ما رو به این نقطه رسونده که خودمون رو به انواع سلاح‌ها مجهز کنیم و امروز بخشی از این کار رو ما به عهده گرفتیم.

باید بیش از اینا کار کنیم چون دشمن ما، دشمن قداریه، دشمن محکمیه؛ دشمن با برنامه‌ایه، البته با یک نیت الهی و عمل صالح که در واقع از نیت ما سرچشمه می‌گیرد خدا راه‌ها رو به روی ما باز می‌کنه و دست ما را می‌گیره. ما همه به پیش می‌رویم الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا..."



حکم انتصاب شهید طهرانی مقدم به فرماندهی یگان موشکی سپاه در سال 1364
 
ساعت 8:30 با یک مینی‌بوس بنز سبزرنگ به سمت فرودگاه به راه افتادند.

هوا آفتابی بود و نشاط انگیز. شب قبلش باران باریده و همه آلودگی هوا را شسته بود. همه جا برق می‌زد. انگار خیابان‌ها را برای عبور مسافران موشکی شسته بودند. هوای پاک و روح بخش را با نفس‌های عمیق به داخل ریه‌هایشان می‌کشیدند.

از سویی خوشحال بودند و از طرفی هم چیزی از ادامه کارشان نمی‌دانستند. بعضی از این سیزده نفر همدیگر را از قبل می‌شناختند. هم محله بودند هم کلاسی، همسنگر و ... اینجا همه رفته رفته مهر و محبت‌شان به هم بیشتر و بیشتر می‌شد همه‌شان جوان بودند و نوزده – بیست ساله نشان می‌دادند. به غیر از ناصر جمال بافقی و سید مهدی وکیلی که سن‌شان از دیگران بیشتر بود.

ناصر 28 سال داشت و سید مهدی 35سال. در چهره چند نفرشان هنوز مویی سبز نشده بود. از میان‌شان حسن مقدم، ناصر بافقی، مهدی، علی و پیرانیان متاهل و بقیه مجرد بودند.

ساعت12 ظهر پا به سالن پروازهای خارجی گذاشتند. حکم‌هایشان را که وزیر سپاه امضا کرده بود تحویل گرفتند و منتظر سوار شدن به هواپیما بودند. دقایق به کندی می‌گذشت. به حسن‌آقا خبر دادند اگر ممکن است ناصر را از ماموریت معاف کنید. همسرش پا به ماه است. کنار خانواده باشد بهتر است.

همه نگاه‌ها به سمت ناصر برگشت. دوستانش او را با چهره‌هایی خندان و بشاش می‌نگریستند و توی دلشان می‌گفتند خداحافظ ماموریت سوریه، آقا ناصر برو دنبال خونه و زندگی. پشت سرت هم نگاه نکن.

بیشترشان مجرد بودند و مزه پدر شدن را نمی‌دانستند.

در این شرایط تصمیم گیری برای ناصر خیلی سخت بود: "مملکت به من بیشتر نیاز داره یا خانواده؟ کسانی هستن که به همسرم کمک کنن و کنارش باشن اما از بین چند میلیون آدم توی این مملکت قرعه به نام من خورده که بتونم خدمتی کنم."

او با اینکه در گذشته نشان داده بود که یک نظامی معتقد هست، اینجا هم در راه آرمان‌هایش دست و پایش نلرزید.

همه اعضای گروه با چشم تحسین برانگیز او را می‌نگریستند. دوستانش به شوخی می‌گفتند "بچه‌ات از مامانش می‌پرسه بابا کو؟ می‌گه رفت".

ساعت 14:30 با هواپیمای بوئینگ 747 از فرودگاه مهرآباد به مقصد دمشق به پرواز درآمدند. این پرواز،‌پرواز امید بود. امید ملتی که می‌خواست روی پای خودش بایستد.

در داخل هواپیما بین مسافران عادی نشستند و بنا به توصیه فرماندهان‌شان حرف زیادی بین‌شان رد و بدل نشد. بیشترشان در فکر آموزش و موشک بودند.

هواپیما سوری بود و همه جور آدم در بین مسافران پیدا می‌شد. بعد از گذشت 15 دقیقه مهمانداران سوری برای پذیرایی از مسافران از کابین‌ها بیرون آمدند.

دیدن سر و وضع خدمه‌های زن با وضعیت بدحجاب و زننده، برای بچه‌ها تعجب‌آور و ناراحت کننده بود.

آنها از جبهه می‌‌آمدند. از سنگرهایی که شمیم شهادت در فضای آنها موج می‌زد.

با دیدن مهمانداران سوری رنگ چهره‌شان عوض شد. با تعجب به همدیگر نگاه کرده و با زبان بی‌زبانی می‌گفتند: ما کجا آمده‌ایم؟ فضا برایشان سنگین بود. سر به زیر انداخته و در افکار مشوش خود غرق شدند.

آرزو می‌کردند ای کاش هیچ وقت پایشان به این جور جاها نمی‌رسید.

ناگهان مهدی پیرانیان از جایش بلند شد و با همان جرات همیشگی‌اش با صدایی بلند و رسا فضای سنگین داخل هواپیما را شکست و گفت:‌ برای سلامتی حضرت امام صلوات و انفجار صلوات بچه‌ها بود که بیشتر به فریاد می‌ماند.

تعدادی از مسافران به طرف مهدی پیرانیان و دوستانش چشم غره رفتند. زیر چشمی پیرانیان را که ریش پرپشتی داشت به همدیگر نشان داده و توی گوش همدیگر پچ پچ کردند اما پیرانیان با این کارش هم به دوستانش دل و جرات بیشتری داد و هم مهماندارها حساب دستشان آمد که در این پرواز باید طور دیگری باشند.

ناهار را در هواپیما خوردند. کوکو سبزی بود با نان و نوشابه. مهماندارها بعد از اینکه ناهار مسافران را دادند، خزیدند داخل کابین‌هایشان و دیگر بیرون نیامدند.

بالاخره بعد از دو ساعت و 45 دقیقه پرواز، هواپیما در فرودگاه دمشق به زمین نشست. از هواپیما پیاده شدند و هوای دلچسب دمشق را با تمام وجود استنشاق کردند.

به غیر از حسن آقا، فریدون و رضا هیچ کدام سفر خارج از کشور نرفته بودند. همه چیز را به دقت از نظر می‌گذراندند و در ذهنشان ایران را با سوریه مقایسه می‌کردند. آدم‌ها، رفت و آمدها، نوع پوشش و حتی در و دیوار ساختمان‌ها.

گفته بودند از سوری‌ها برای استقبال می‌آیند و همراه آنها به محل مورد نظر منتقل می‌شوید.

از هواپیما که پیاده شدند کسی آنها را نشناخت. در همین حال متوجه شدند که دو سرتیپ سوری با تعدادی نیروی ارتشی همگی با لباس‌های اتو کرده و منظم در پایین یکی از سکوها منتظر ایستاده‌اند.

شاید باورشان نشد که این جوان‌ها که بعضی هنوز مویی به صورت ندارند، همان گروه افسران ایرانی باشند که در ذهن‌شان تصور می‌کردند و انتظارشان را می‌کشند. اما به هر حال سرتیپ و همراهانش آمدند به طرف حسن مقدم.

آنها حسن آقا را از سفر قبلی که همراه محسن رفیق دوست به دمشق آمده بود کم و بیش می‌شناختند.



شهید طهرانی مقدم(نفر اول از سمت راست) در کنار سردار صفوی و محسن رفیق دوست وزیر وقت سپاه
 
سوری‌ها استقبال بسیار گرمی از بچه‌های ایرانی به عمل آوردند و خودشان را معرفی کردند. سرتیپ غالی رئیس ستاد موشکی سوریه بود. یکی هم سرتیپ ترکی معاون فرمانده تیپ 155 موشکی سوریه.

هر دو قد بلند بودند. میان سال نشان می‌دادند و صورت‌شان را با تیغ تراشیده بودند. سبیل‌های کلفت ترکی بیشتر به چشم می‌زد.

در فضای گرم و دوستانه در پاویون فرودگاه دور هم نشستند و چای خوردند.

هیئت سوری هنوز بهت زده بودند و با ناباوری بچه‌ها را ورانداز می‌کردند. مردمک چشم‌های ترکی در کاسه چشمانش دو دو می‌زد و با نگاه متعجب و با زبان بی‌زبانی می‌گفت: یعنی این جوون‌ها اومدن موشک یاد بگیرن؟!

سرانجام نتوانستند حرف دلشان را پنهان کنند و شروع کردند به پرس و جو درباره درجه نظامی گروه ایرانی. حسن مقدم، مهربان و متبسم گفت‌: ما پاسداریم و درجه نداریم.



اولین هسته موشکی سپاه در سوریه (شهید طهرانی مقدم نفر اول از سمت چپ)
 
بعد یک یک بچه‌ها را معرفی کرد. سوری‌ها وقتی فهمیدند بچه‌های ایرانی درجه نظامی ندارند دیگر در دل یقین کردند که اینها هم مثل آنهایی هستند که از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای آموزش می‌آیند و بعد از یکسری توجیه و وقت گذرانی راه‌شان را می‌کشند و می‌روند.

بعد از آشنایی اولیه، بچه‌های ایرانی با یک مینی‌بوس ارتشی به هتل بین‌المللی دمشق (فندق الدمشق الدولیه) منتقل و در طبقه پنجم هتل در اتاق‌های دو نفره مستقر شدند.

اتاق‌ها مبلمان مختصری داشتند. تختخواب‌ها از نوع فنری بود و پنجره‌ها به منظره زیبایی از شهر اشراف داشتند.

از طبقه پنجم هتل بازار حمیدیه، نمایی زیبا را با ساخت و سازهای سنتی به نمایش می‌گذاشت.

ساعت 8:30 شب برای شام به غذاخوری هتل در طبقه همکف رفتند. همگی دور یک میز نشستند و منتظر غذا ماندند. احساس غریبی می‌کردند. اول از همه سوپ آوردند و بعد از آن املت با فلفل سبز روی میز غذا چیده شد.

گارسونی مخصوص در کنار میز غذاخوری حاضر بود و آماده ایستاده بود تا اگر به چیزی احتیاج داشتند فی‌الفور بیاورد.

چند دقیقه بعد کباب برگ با هویج و سیب زمینی سرخ کرده آوردند. مهارتی که در سرخ کردن هویج و سیب زمینی به کار رفته بود تحسین برانگیز بود.

وقت خوردن شام، سید مهدی گفت: توی مسیر آمدن به هتل، رئیس ستادشون کلی برام حرف‌های نپخته زد. چیزایی می‌پرسید که بیشتر به تیپ بچه خیابونی‌ها می‌خورد تا یک فرمانده ارتش، مونده بودم که چی بگم.

سید مجید و پیرانیان همزمان پرسیدند: خب چی می‌پرسید؟

 می‌گفت: سیگار می‌کشین؟ اهل عشق بازی هستین؟ الکل می‌خورین؟ طلا همراهتون هست؟ برای ما چی آوردین؟ در قبال این آموزش به شما چی می‌دن؟ شما به سوریه چی می‌دین؟

- خب تو چی گفتی؟

 سید مهدی لقمه‌ای را فرو داد. نگاهش را از صورت دوستانش گرفت. مکثی کرد و ادامه داد: گفتم فرماندمون ایشونه (اشاره به حسن آقا) من چیزی نمی‌دونم. ضمنا بچه‌ها! من یه چیزی بگم این غذاها رو به این سادگی نمی‌شه پیدا کرد. خوب بخورین!

بقیه هم تائید کردند و زدند زیر خنده.

اولین شام‌شان را در خارج از کشور بسیار مفصل و در فضای آرام خوردند. از خوردن غذا که خلاص شدند سرگرد عدنان، افسر حفاظت اطلاعات ارتش سوریه، کنارشان نشست.

عدنان قد متوسط و صورت گوشت آلودی داشت و شمرده شمرده حرف می‌زد. در حالی که تبسمی بر لب داشت اول خودش را معرفی و بعد راجع به اوضاع دمشق صحبت کرد. مترجم هتل گفته‌های او را برای ایرانی‌ها ترجمه می‌کرد.

او پس از چند سرفه کوتاه گفت: به شما خوشامد می‌گم. امیدوارم روزهای خوب و خوشی رو تو سوریه داشته باشین و صحیح و سلامت به کشورتون برگردین. نمی‌دونم تا به حال به کشور ما آمدین یا نه؟ سوریه در جنوب شرق ساحل مدیترانه واقع شده و با کشورهای ترکیه، عراق، اردن و رژیم صهیونیستی مرز مشترک داره. سیزده درصد مردم ما شیعه هستن. هفتاد و چهار درصد سنی، ده درصد مسیحی و حدود سه درصد هم دروزی‌اند. اما خب می‌دونین ما همیشه خودمون رو در حال جنگ با اسرائیل می‌دونیم. از طرفی وظیفه کاریم ایجاب می‌کنه که با شما راحت و رو راست حرف بزنم. برای اینکه اهداف مشترکی داریم. با وجود همه کنترل‌ها و سختگیری‌هایی که می‌کنیم باز هم جاسوس‌های اسرائیلی همه جای دمشق پرسه می‌زنن و یک لحظه هم نباید غفلت کنین. سر خود جایی نرین البته مامورهای ما مواظب شما هستن...

حرف‌های سرگرد که تمام شد خداحافظی کرد و رفت و بچه‌ها هم به اتاق‌های خود در هتل برگشتند. از آن به بعد هرجا می‌رفتند ماموران سوری مثل سایه دنبالشان بودند.

حسن آقا که سرپرستی نیروهای آموزشی را به عهده داشت، تمام تلاشش این بود که هر چه سریع‌تر کار آموزش شروع شود و وقت‌شان به بطالت نگذرد. بچه‌ها را دور خودش جمع کرد و سفره دلش را پیش دوستانش باز کرد و از حساسیت ماموریت‌شان گفت:

 "جنگ به ما تحمیل شده، درش شکی نیست. ما هم برای دفاع از دین، انقلاب و کشورمون، این همه سختی را به جون خریدیم. الان مسئولان و فرماندهان جنگ یک جورهایی چشم امیدشون به ماست.

بستر جنگ آبستن حوادث تازه‌ایه، محبت و خنده‌های سوری‌ها نباید ما رو خام کنه تا از ماموریت اصلی‌مون غافل بشیم. هر جور شده باید این آموزش رو خوب یاد بگیریم. مسائل حاشیه‌ای نباید از اصل قضیه دورمون کنه. بار امانتی که شهدا رو دوش ما گذاشتن باید به سرمنزل مقصود برسونیم. من به همه تون ایمان دارم و مطمئنم که انتخاب درستی کردم. توکل‌مون به خدا باشه و...

با این حال در کنار هدف اصلی‌مون که یادگیری موشکه به دو مسئله‌ای دیگه هم باید توجه کنیم. اول از تاثیر معنوی روی سوری‌ها غافل نشیم. معنویت توی جبهه‌هامون رو باید به فضای پادگان سوریه منتقل کنیم. دوم حتما به جمع‌آوری اطلاعات موشکی اهمیت بدیم. وقتی از اینجا برگشتیم چیزی تو دست و بال‌مون باشه که به بقیه هم یاد بدیم. ما کار بزرگی رو شروع کردیم. دشمن بزرگی داریم. در حد دشمن بزرگ بایستی کار و تلاش کنیم..."

کسی حرفی نمی‌زد و همگی به نشان تواضع سرها را پایین انداخته و سراپا گوش بودند.

گرمی کلام حسن آقا آنها را نسبت به ادامه کارشان امیدوار می‌کرد. بچه‌ها فرمانده‌شان را به شایستگی و کاردانی قبول داشتند.

حسن آقا که دو زانو روی کف اتاق نشسته بود همانطور دست‌ها را به آسمان برد و با صدایی بلندتر، شروع به خواندن دعا کرد: اللهم اغفرلی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی صغیرا.

خسته بودند و دلشان برای یک خواب آرام لک می‌زد. اما شب جمعه بود و وقت خواندن دعای کمیل. سال‌ها بود هر شب جمعه در سنگرها و زیر باران گلوله، عاشقانه دعای کمیل خوانده بودند و اینک در جوار حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) با چشمانی  اشکبار شروع کردند به خواند دعا.ر

رسانه‌ای که شهری است تا ملی؛ تصویر رسانه ملی از روستاها مربوط به قبل از انقلاب است


اگر دقت کنيم تصويري که در صدا وسيما از شکل و شمائل و مشخصات ظاهري روستا ها و روستائيان امروز ارائه مي شود همان مشخصات دهه 30 و 40 است . روستائيان کلاه کپي کثيف و چرکين دارند ، جليقه اي خاص مي پوشند ، چاروق به پا دارند و ساق پايشان را پارچه مي بندند و از اين قبيل.
گروه فرهنگی مشرق-1) چند سالي است که صدا و سيما اصرار دارد به مردم بقبولاند که "من رسانه ملي " هستم بررسي اين مهم که آيا رسانه ملي واقعاً ملي است؟ مجال ديگري مي طلبد اما "ملي بودن "  به چه معناست؟ شايد اولين وساده ترين معنايي که ازشنيدن اين اصطلاح به ذهن يک فرد عامي مي رسد اين باشد که يعني رسانه اي براي همه ملت. يعني همه مردم بايد به عدالت در اين رسانه جايگاه داشته باشند به عبارت ديگررسانه ملي يعني"زبان همه مردم" . آيا رسانه ملي ، زبان همه مردم هست؟

اگرملي بودن را به کميت و جمعيت بسنجيم حدود 30 درصد جمعيت کشور را روستاييان و عشاير تشکيل مي دهند آيا 30  درصد رسانه ملي براي انها هست؟ يا بر عکس ، رسانه ملي هر شب فقط مسائل و دغدغه هاي "شهر"وندان و بطور کلي فرهنگ شهري را به خورد انها مي دهد حتي اگر آن روستايي ازابتدايي ترين امکانات زندگي محروم باشد و در کپرزندگي کند و بچه اش مدرسه نرود و آب نداشته باشد. و مگر وجود همين بي عدالتي ها خود مهمترين عامل خالي شدن روستاها و مهاجرت روستائيان به شهرها نيست.

اين بي عدالتي رسانه اي نه تنها درباره روستائيان مشهود است بلکه درباره استانهاي مختلف نيز وجود دارد.  اگر ملي بودن را استاني بگيريم آيا هر 31 استان کشور به عدالت دررسانه ملي جايگاه دارند مثلاًً استان سيستان و بلوچستان و ايلام و هرمزگان همان قدر در رسانه ملي جايگاه دارند که استان تهران ؟ يا اينکه شهر تهران جايگاه خيلي از استانها  را در رسانه ملي گرفته است. اگر يک ساختمان نيمه کاره در سعادت اباد تهران بخاطر اهمال کاري عده اي خراب شود و چند نفرکشته شوند- که اتفاقا همه انها هم کارگران مهاجر غير تهراني و روستايي بودند- مساله به لطف صدا وسيما به مساله ملي تبديل شده و همه دستگاههاي کشور بسيج مي شوند. اما اگر روستائياني در جنوب استان سيستان و بلوچستان اب نداشته باشند و از آب باران  براي خوردن استفاده کنند، در کپر زندگي کنند و راه  و مدرسه هم نداشته باشند هيچ کس حتي خبردار هم نمي شود تا چه رسد به اينکه فکري براي آنها بکند. و چقدر از اين نمونه ها زياد است.

2) از اين بي عدالتي آشکار که بگذريم تصوير روستا و روستائيان در قاب تلويزيون چگونه است؟ شايد يکي از شايع ترين موارد استفاده از روستائيان و نمادهاي روستايي در صدا وسيما در برنامه هاي طنز باشد برنامه هايي که بيشتر به هجو و هزل شبيه است تا به طنز . در اين برنامه ها به اسم کمدي با پررويي تمام و حتي وقاحت ، روستا و روستايي را تحقير و هجو مي کنند ، به تمسخر مي گيرند و مي خندند. از شکل و قيافه اش گرفته تا لهجه هاي غليظ و اغراق شده که آن لهجه در هيچ جاي کشور پيدا نمي شود. مگر غير از اين است که هميشه براي نمک برنامه ها و خنداندن بيشتر مخاطبان از شخصيت و نماد روستايي استفاده مي شود.

3) حتي تصويري که صدا و سيما از شکل و شمائل و مشخصات ظاهري روستاها و روستائيان ما ارائه مي دهد مغشوش و غلط است . اگر دقت کنيم تصويري که در صدا وسيما از شکل و شمائل و مشخصات ظاهري روستا ها و روستائيان امروز ارائه مي شود همان مشخصات دهه 30 و 40 است . روستائيان کلاه کپي کثيف و چرکين دارند ، جليقه اي خاص مي پوشند ، چاروق به پا دارند و ساق پايشان  را پارچه مي بندند و از اين قبيل ، جالب تر اينکه اين قيافه کليشه اي و کاريکاتوري در همه فيلم ها و برنامه ها تکرار مي شود انگار همه روستائيان لباس و قيافه متحدالشکل دارند.
 اين قيافه ها گاه چنان مضحک است که حتي خود روستايي ها هم با تعجب نگاه مي کنند و باورشان نمي شود. براي اينکه بيشتر به اين شباهتها پي ببريم کافي است فيلم هاي قبل از انقلاب و برنامه ها و سريال هاي کنوني تلويزيون را مقايسه کنيم. اين مشخصات ظاهري براي روستائيان دهه سي و چهل درست است ، تصويري هم که جلال آل احمد در کتابهايش از روستاهاي کشور در آن دهه ها ارائه مي دهد صحيح است چون که او به تنهايي سي هزار روستا را با ماشين شخصي اش رفته و ديده بود. اما تصويري که در برنامه هاي امروز تلويزيون از روستا و روستائيان ارائه مي دهد مغشوش و غلط است چون که مطمئنم برنامه سازان تلويزيون، روستا نرفته و روستايي نديده اند. آنها در آپارتمان هاي پايتخت مي نشينند و قصه و فيلمنامه و نريشن براي روستا مي نويسند و شخصيت روستايي مي آفرينند.
 پدر من متولد 1311 است و 80 سال عمرش را نيز در روستا بوده اما نه کلاه کپي مي گذارد و نه چاروق مي پوشد؛ پارچه هم به ساق پايش نمي بندد. بلکه موقع کار مثل ما پيراهن مي پوشد وقتي هم که جايي مي خواهد برود کت و شلوار به تن مي کند.


دیدار با یک خانواده شهید در روستای حسن آباد
4) وقتي در فيلم و سريالي يک شخصيت روستايي بکار گرفته مي شود ناخودآگاه به ذهن همه ما متبادر مي شود که اين فرد ، آدمي است ساده لوح - اگر نگوييم احمق - که همه دستش مي اندازند و سرکارش مي گذارند. چيز نفهم است و دير مي گيرد و بايد يک مطلب را چند بار برايش تکرار کرد. مضحک و مسخره است و سوژه اي است براي تفريح و خنده و قس علي هذا.

نمونه مي خواهيد اين هم نمونه: برنامه کلاه قرمزي را همه ديده اند و مي بينند، کلاه قرمزي دوست روستايي اش را به برنامه دعوت مي کند اين عروسک چه تيپي است ؟ قيافه اش همان است که در بند قبل گفتيم در حالي که فکر نمي کنم هيچ کودک روستايي هم اکنون چنين لباسي بپوشد. از شکل ظاهري اش که بگذريم اين عروسک که نماد شخصيت روستايي است هميشه داد مي زند. نه کسي حرف او را مي فهمد و نه او حرف کسي را.  نمي فهمد و بايد چند بار يک حرف را برايش تکرار کرد، لهجه اي عجيب و غريب دارد به طوري که بايد مترجم داشته باشد، نديد پديد است و کارهاي عجيب مي کند. قطعا کارگردان محترم اين برنامه هم براي خنده و تفريح بيشتر مخاطبانش اين شخصيت را در برنامه اش آورده است.
و يا همين طنز "خنده بازار" را که اين روزها هر شب پخش مي شود بخش هايي که درباره روستا و روستائيان است نگاه کنيد ، مسخره ترين شخصيت ها روستائيان هستند شخصيت هايي کثيف و چرکي، با قيافه هاي عجيب و مضحک که با زبان و لهجه اي مسخره صحبت مي کنند. خلاصه شخصيت هايي که به جز تحقير روستا و روستائيان چيزي نيست.

روستای سی رود
5) نمي دانم چرا همه - بهتر است که بگويم اکثر قريب به اتفاق تا کسي اشکال نگيرد- فيلم ها و سريالهايي که درباره روستا ساخته مي شود در روستاهاي خوش آب و هوا و سرسبز شمال مي گذرد مگر ما در استانهاي ديگر کشور روستا نداريم؟ آيا به اين دليل نمي تواند باشد که کارگردانان و برنامه سازان محترم در مسير سفر به شمال و دريا فقط روستاهاي اين مسير سرسبز را آن هم از دور ديده اند. روستا در اين سريالها بيشتر يادآور نوستالوژي خلسه آور شخصيت هاي سريال است و از روستا به عنوان پناهگاهي براي فرار از بدي هاي شهر استفاده مي شود تا اين فراريان خسته چند روزي کره و پنير محلي بخورند و دمي بياسايند. حتي در همين سريالها هم کمتر به مسائل اصلي و واقعيت هاي روستاها و روستائيان استان هاي شمالي پرداخته مي شود.
 ما در همين شمال - بخش بندپي شهر بابل و در بخش هايي از استان گيلان- روستاهايي داريم که با گذشت سي سال از انقلاب هنوز آب شرب آشاميدني ندراند و آب باران مي خورند. مشکلات راه روستاها و کشاورزان را هم به آنها اضافه کنيد. اگر دست اندرکاران و برنامه سازان صدا و سيما راست مي گويند که درباره روستا کار کرده اند و براي روستائيان برنامه ساخته اند چرا از روستاهاي محروم جنوب کرمان و نيکشهر سيستان و بلوچستان فيلم و سريالي نمي سازند؟ چرا برنامه سازان تلويزيون  اينها را نمي بينند که در فيلم ها و سريال هايشان بياورند؟

6) اصولا روستا  چگونه جايي است؟ روستا جايي است که هواي پاک و تمييزي دارد، چيزهاي خوردني و مقوي مثل شير تازه گاو ، ماست گوسفندي ، تخم مرغ و نان محلي دارد. صبح ها قبل از طلوع افتاب صداي قوقولي قوقوي خروس و غروبها بعد از غروب خورشيد صداي بع بع گوسفند و ماغ کشيدن گاوها فضاي روستا را خيال انگيز مي کند. اين تصويري است که رسانه ها و بويژه صدا و سيما از روستا تبليغ مي کنند و در ذهن مخاطبان شان جا انداخته اند. آيا اين تصوير درستي از روستا و روستائيان است؟

7) راستش را بخواهيد هر چه فکر مي کنم فيلم يا سريالي و حتي برنامه خوبي به ذهنم نمي رسد که به روستا و روستايي آن گونه که هست نگريسته و مسائل اساسي ، واقعيات و حتي نقاط قوت حقيقي روستا را به تصوير کشيده باشد. من که حضور ذهن ندارم شما کمکم کنيد، چند تا برنامه سراغ داريد که به کمبودها و محروميت هاي روستاها پرداخته باشد. چند تا فيلم و سريال مي توانيد نام ببريد که نقاط قوت حقيقي روستا را تصوير کرده باشد. نقاط قوت حقيقي روستا و روستايي کار و توليد ، زحمت کش بودن روستايي ، اعتقادات و باورهاي عميق ديني ، آداب و آيين هاي روستا ، فرهنگ روستايي ،‌ ساده زيستي و بي تکلف بودن ،‌ صداقت و سادگي -که البته غير از ساده لوحي است -  قناعت ،‌ هوش و ذکاوت فطري ، توکل عجيب مردم روستا ، سخت کوشي و جان سختي است نه  کره و پنير محلي و ماست گوسفندي.
مگر غير از اين است که بسياري از بزرگان و شخصيت ها روستا زاده بوده اند و از روستا برخاسته و به جايي رسيده اند چنانکه شيخ اجل سعدي مي گويد: روستا زادگان دانشمند به وزيري پادشاه رفتند .

همين کودکان روستايي هستند که با کمترين امکانات و بيشترين مشکلات درس مي خوانند و گوي سبقت را از بسياري از دانش اموزان شهري مي ربايند. آيا اين نشان دهنده هوش و ذکاوت فطري و سخت کوشي و تلاش روستائيان نيست ؟ صدا و سيما چقدر توانسته است اين ها را نشان دهد؟ قطعا هوش و استعداد کودکان روستايي اگر از هوش کودکان شهري بيشتر نباشدکمتر نيست. اگر چنين است پس چرا در سريالها و برنامه هاي صدا و سيما شخصيت هاي روستايي همه ساده لوح و چيزنفهم و به نوعي عقب مانده اند.

8) در دهه 50 فقط چند صد روستاي کشور برق داشت اما هم اکنون بالاي 90 درصد روستاها برق دارند و اندکي کمتر از اين از نعمت مخابرات و تلفن برخوردارند. بسياري از روستائيان باسواد شده اند.  خوب وقتي برق باشد بسياري از وسائل ارتباطي ديگر از جمله تلويزيون هم هست. بگذريم از اين که خودم در خانه خواهرم که دو پسر سرباز داشت سي دي فيلم هاي روز دنيا را که در ميدان انقلاب تهران به فروش مي رسد شاهد بودم. آيا همه اين امکانات که بعد از انقلاب حتي به دورترين روستاهاي کشور نيز رفته است و اين همه پيشرفتها در وضع روستاها و روستائيان ما تاثيري نداشته است؟ متاسفانه تلويزيون حتي اين پيشرفتها را هم نتوانسته است به درستي و زيبايي به تصوير بکشد.

با اين اوصاف هر کس که روستايي باشد و يا با روستاهاي ما آشنا باشد به خوبي مي داند که تصوير روستا و روستايي در قاب صدا و سيما چقدر مغشوش و وارونه است.

نگاهی به پشت پرده اتاق فکرهای آمریکایی؛ پروژه های ایران هراسی در کجا و چگونه طراحی می شود؟ + تصاویر


بنیاد دفاع از دموکراسی چه زمانی و برای چه تاسیس شد؟ مدافعین خودخوانده دموکراسی چگونه به توطئه‌چینی علیه کشورهای دیگر می‌پردازند؟ اندیشکده نئومحافظه‌کار دو حزبی آمریکا چگونه بوجود آمده است؟ برای رازگشایی از این سؤالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
به گزارش گروه گزارش‌های ویژه مشرق، بنیاد دفاع از دموکراسی اندیشکده­ای نومحافظه­ کار است که در واشنگتن دی سی قرار دارد و پس از حوادث 11 سپتامبر و با هدف توسعه مبارزه ­ای سلطه­ جویانه علیه تروریسم و کمک به دفاع از کشورهای دموکراتیک علیه تهدیدهای آشکار "رادیکالیسم اسلامی"، تاسیس شده است. این بنیاد ادعا می­کند "یک بنیاد فراحزبی است که منحصرا به توسعه پلورالیسم، دفاع از ارزش­های دموکراتیک و مبارزه با ایدئولوژی­هایی که دموکراسی را تهدید می­کنند، می­پردازد."[1] این موسسه در وبسایت خود نوشته است: "جنگی جهانی در حال لرزاندن [پایه­ های] جوامع دموکراتیک است. در حالی که ارتش با سلاح­ها می­جنگد، بنیاد دفاع دموکراسی با ایده­ها و فکرها جنگ می­کند. ... ما با مسلمانان جنگ­ طلب و دیگر نیروهای غیردموکراتیک از طریق اطلاعات، تحقیقات سیاسی، روزنامه ­نگاری تحقیقی، ارتباطات استراتژیک و آموزش­های ضدتروریسم، مبارزه می­ کنیم.[2]

لوگوی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

پیش‌زمینه تاریخی

بنیاد دفاع از دموکراسی یکی از چند گروه فشار نومحافظه­کار است که پس از حوادث 11 سپتامبر تاسیس شد و در ایجاد پشتیبانی لازم از مداخله ارتش ایالات متحده در عراق و دیگر سیاست­های "جنگ علیه تروریسم"، نقش داشت. از دیگر گروه­ها که نقش مشابهی را داشتند می­توان به "کمیته آزادسازی عراق"، "کمیته مخاطرات جاری"، "آمریکایی­ها برای پیروزی علیه تروریسم"، اشاره کرد. اندکی پس از تاسیس بنیاد دفاع از دموکراسی، این بنیاد به سرعت به یکی از اعضای مهم اندیشکده­های نومحافظه‌کاران و گروه­های حامی آنها تبدیل شد. موسساتی همچون "موسسسه آمريكايي اينترپرايز" و "موسسه هودسون" که در شکل­گیری اولیه اولویت­های سیاست­های خارجی دولت جرج بوش، تاثیر بسزایی داشتند.

بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها پس از 11 سپتامبر و برای فشار به منظور جهت‌گیری تهاجمی‌تر سیاست‌ خارجی آمریکا پدید آمد

اتاق فکر اصلی نئومحافظه‌کاران

یکی از نشانه­های ظهور بنیاد دفاع از دموکراسی به عنوان اهرم اصلی در اندیشکده­های نومحافظه­کاران، در تاریخ 13 مارس سال 2006 بروز کرد. در این تاریخ بوش در جلسه­ای به میزبانی این بنیاد یک سخنرانی با عنوان "جنگ جهانی علیه تروریسم"، ایراد کرد. در این سخنرانی رئیس جمهور با اشاره به اقدامات بنیاد دفاع از دموکراسی گفت: "این بنیاد در سطح جهان تغییراتی را بوجود آورده است و من این اقدام را تحسین می­کنم. شما به زنان عراقی و دانش­آموزان ایرانی آموزش دادید که به دنبال دموکراسی باشند. شما کتاب "خوانندگان دموکراسی" را به عربی ترجمه کردید تا در خاورمیانه توزیع شود. شما به فعالان سیاسی کمک کردید تا جنبش­های سیاسی موثری را سازماندهی کنند و از این طریق بتوانند در ایجاد تغییرات دموکراتیک موفق باشند و مطمئن باشند که در دموکراسی جدید آزادی دوباره شکل خواهد گرفت. با توسعه خواسته­های دموکراتیک و آموزش نسل جدیدی از رهبران دموکراتیک در خاورمیانه به ما کمک می­کنید که در مبارزه علیه تروریسم پیروز شویم و من از تلاش سرسختانه شما در حوزه ایجاد آزادی، قدردانی می­کنم."[3]

جرج بوش در نشستی به میزبانی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها لب به تحسین از این مؤسسه می‌گشاید

فشار بر دولت اوباما برای جنگ‌افروزی و حمایت بیشتر از اسرائیل

پس از انتخاب شدن باراک اوباما، بنیاد دفاع از دموکراسی، به یکی از اصلی­ترین مخالفان دولت تبدیل شده و با تاکید بر افزایش فشارها بر روی ایران، از تلاش برای مذاکره با دشمنان انتقاد کرده است. افرادی نظیر ریوئل مارک گرشت (Reuel Marc Gerecht) و مایکل لدین (Michael Ledeen) از جمله پر سر و صداترین نومحافظه­کاران هستند که خواستار مداخله نظامی ایالات متحده هستند و استدلال می‌کنند که مذهبیان ستیزه‌جو باید شکست داده شوند.[4] کلیفرد می (Clifford May) ، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی، دولت اوباما را به سست بودن در همه امور، از عکس­العملش به ناکامی ویکی­لیکس تا دفاع از اسرائیل، متهم می­کند.[5]

کلیفرد می رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

اعضاء و محققین بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، حزبی یا فراحزبی؟

بنیاد دفاع از دموکراسی خود را به عنوان یک موسسه فراحزبی تعریف می­کند و سعی می­کند در تیم رهبری­اش از اعضای هر دو حزب استفاده کند. با این وجود اعضای جمهوری­خواه آن اکثرسمت­های کلیدی­ را به خود اختصاص داده­اند. بالاخص پس از سال 2008 و در پی حملات مؤسسه دفاع از دموکراسی‌ها که زیر نظر این بنیاد فعالیت می‌کرد بسیاری از اعضای دموکرات آن استعفا نمودند. کلیفرد می، رئیس این بنیاد، یکی از نویسندگان پیشین نیویورک تایمز بوده است که زمانی ریاست ارتباطات کمیته ملی جمهوری­خواهان را بر عهده داشته است. می همچنین مدیر مجله رسمی حزب با نام رایزینگ تاید (Rising Tide) بوده است. وی علاوه بر این رئیس پیشین ائتلاف جمهوری خواهان یهودی و عضو کمیته مخاطرات جاری بوده است. در بین دیگر اعضای هیئت مدیره این بنیاد می­توان چهره­های جمهوری­خواه دیگری نظیر جین کرک پاتریک (Jeane Kirkpatrick) و جک کمپ (Jack Kemp) را مشاهده کرد.


جین کرگ پاتریک و جک کمپ؛ دو تن از اعضای هیأت مدیره بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

در سال 2010، شورای مدیریت بنیاد چند تن از چهره­های با نفوذ نومحافظه‌کار و جمهوری‌خواه را شامل می‌شد. از جمله این افراد می‌توان به پائولو دوبریانسکی (Paula Dobriansky) ، معاون وزارت خارجه در دولت جرج دبلیو بوش، استیو فوربس (Steve Forbes)، مدیر پیشین اف بی آی، نیوتت گینریچ (Newt Gingrich) ، سخنگوی پیشین وزارت خارجه، مکس کمپلن (Max Kampelman)، سفیر پیشین، بیل کریستول (Bill Kristol) از ویکلی استاندارد، سناتور جو لیبرمن (Joe Lieberman)، رابرت مک فارلن (Robert McFarlane)، مشاور پیشین امنیت ملی و جیمز وولسی (James Woolsey) رئیس پیشین سیا، اشاره کرد.

وولسی، مک فارلین، لیبرمن، کمپلن، گینگریچ فوربس و دوبریانسکی

دولتمردان دوران بوش که در این بنیاد حضور دارند

هیئت مدیره این بنیاد نیز از ترکیب مشابهی برخوردار است. تا اواخر سال 2010 این افراد عبارت بودند از: سناتور دست راستی، اریک کانتور (Eric Cantor)، گری باور (Gary Bauer)، عضو مذهبی­های دست راستی، چارلز کراتامر (Charles Krauthammer)، ستون نویس واشنگتن پست، ریچارد پرل (Richard Perle)، از مسئولین پنتاگون در زمان ریگان و برت استیونز (Bret Stephens)، از مجله وال استریت ژورنال.

محققان بنیاد دفاع از دموکراسی عبارتند از: مایکل لدین، ریوئل مارک گرشت، اندرو مک­کارتی (Andrew McCarthyامانوئل اتولنگي (Emanuele Ottolenghi) و ولید فارس (Walid Phares).

گرشت، لدین،‌ مک‌کارتی، اتولنگی و ولید فارس

از کارشناسان اصلی بنیاد

بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و سیاست‌های ضدایرانی

بنیاد دفاع از دموکراسی در خط مقدم موسساتی بوده است که ایالات متحده را برای مداخله نظامی در خاورمیانه، تحت فشار قرار می­دهند. ایران، به خصوص تمرکز اصلی این تلاش­ها بوده است. در سال 2008، لدین و گرشت، رهبران نومحافظه­ کاران در حوزه مسائل ایران، با ترک پست­هایشان در موسسه آمریکایی اینترپرایز، به بنیاد دفاع از دموکراسی پیوستند.[6] این بنیاد در حال حاظر دو پروژه متمرکز بر روی ایران را در دست اجرا دارد: "پروژه ایران/حزب­ الله" و "پروژه انرژی ایران".

بنیاد دفاع از دموکراسی می­گوید پروژه ایران/حزب­ الله را آغاز کرده است تا "انجمن­های سیاسی و عموم مردم در اینجا و خارج از کشور را درباره فعالیت‌های مرگ‌بارشاخه‌های سوری- ایرانی حزب­ الله آموزش دهد."[7]

طبق مطالبی که در وبسایت این بنیاد آمده است، "پروژه انرژی ایران، تحریم­های انرژی علیه ایران را به عنوان بخشی از استراتژی کاملی برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران برای متوقف کردن ساخت سلاح هسته­ای، حمایت از تروریسم و برخورد ظالمانه با مردمش، توسعه می­دهد." اهداف آن عبارتند از: افزایش مذاکرات سیاسی برای اعمال تحریم­ها علیه دولت ایران و تشویق سیاست­گذاران برای اعمال سیاست­های تنبیهی قوی­تر در صورت شکست خوردن تحریم­ها."[8]

یکی از کتاب‌های منتشره توسط بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

با عنوان "پاسداران: درون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" (2011)

یکی از مواردی که در وبسایت بنیاد دفاع از دموکراسی نهفته شده است، پروژه ShieldAmerica.org است. این پروژه به اعلام خطر دادن به سیاست­گذاران و عموم مردم درباره خطر حملات تروریستی امواج الکترومغناطیسی بخصوص از سوی ایران، اختصاص داده شده است.[9] به نظر می­رسد ویدئویی که در وبسایت سازمان وجود دارد، ارزش­های تولیدی مشترکی با تبلیغات مبارزات انتخاباتی دارد.

خط‌ مشی صهیونیستی بنیاد

با توجه به این که بنیاد دیدگاه­های مشابهی با حزب لیکود اسرائیل دارد، یکی دیگر از محورهای تمرکز آن را می­توان اسرائیل دانست. یکی از نشانه­های زودهنگام این موضوع به بهار سال 2002 باز می­گردد. در این هنگام بنیاد دفاع از دموکراسی در تلاش برای مخالفت با تصمیم دولت بوش مبنی بر از سرگیری مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین، ویدئویی 30 ثانیه­ای را در تلویزیون نمایش داد که در آن یاسر عرفات به همراه اسامه بن لادن و صدام حسین نشان داده می­شد.[10] سازنده این ویدئو نیر بومز (Nir Boms)، اولین رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی و مسئول پیشین سفارت اسرائیل در واشنگتن بوده است.[11]هرچند این بنیاد ادعا می­کند که یکی از منتقدان سرسخت تروریسم است، تا کنون انتقادی نسبت به اقدامات اسرائیل در فلسطین که آن هم در شاخه تروریسم قرار می­گیرد، نکرده است.

اوزی لوبرانی،‌سفیر سابق اسرائیل در کنفرانس سال 2010 با موضوع "مبارزه با تهدید ایران"

در فوریه 2004، بنیاد دفاع از دموکراسی، گزارشی را تسلیم دادگاه بین­المللی کیفری کرد که در آن عریضه فلسطینیان مبنی بر محکوم کردن ساخت دیوار حائل توسط اسرائیلیان را، نقض قوانین بین­الملل دانسته است. این بنیاد ادعا می­کند که ساخت دیوار در مرکز درگیری­های بین اسرائیلیان و فلسطینی­ها، اولین گام برای حل درگیری­ها است: "حصار ممانعت کننده تروریسم، می­تواند برای فلسطینی­ها نیز مفید باشد، چراکه با وجود آن دیگر نیازی به اشغال کرانه باختری رود اردن توسط نیروهای اسرائیلی وجود ندارد. با زوال تروریسم، تانک­ها، سربازان و پست­های بازرسی نیز کاهش خواهند یافت. در چنین شرایطی شانس از سر گیری مذاکرات برای شهرک­سازی نیز افزایش پیدا خواهد کرد."[12]

اعضا و پروژه ­ها

بنیاد دفاع از دموکراسی افراد پرکار زیادی در اختیار دارد که اکثر آنها سوابق دیرینه‌ای در ایجاد سیاست­های نومحافظه‌کارانه، بویژه در حوزه خاورمیانه دارند. از بین اعضای سرشناس‌تر آن می‌توان به اندرو مک‌کارتی، نویسنده پیشین نشنال ریویو، ولید فارس، رئیس "پروژه آینده تروریسم" و کلودیا روزت (Claudia Rosett)، که برنده جایزه برتری در روزنامه‌نگاری عقیده‌ای اریک بریندل (Eric Breindel) است، و روپرت مردوخ آن را بنا نهاده است، اشاره کرد. روزت و لدین هر دو از وبلاگ‌نویسان پاژاماز مدیا (PajamasMedia) هستند که یک آرشیو و وبسایت خبری دست راستی است.

بسیاری از اصول بنیاد دفاع از دموکراسی با اصول "پروژه قرن جدید آمریکایی" که یک مرکز نومحافظه‌کار منحل شده است، مشابه است. پروژه قرن جدید آمریکایی یکی از رهبران حمایت کننده از جنگ آمریکا علیه عراق و برنامه‌های جنگ‌طلبانه دولت بوش در خاورمیانه بود. از اعضای این مرکز می‌توان به وولسی، گافنی، کریستول، فوربس، پرل، کرک پاتریک و کراتامر اشاره کرد.

یکی از کتاب‌های منتشره توسط بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها با عنوان "ایران" بحران متلاطم" (2011)

بنیاد دفاع از دموکراسی، برنامه‌ها و پروژه‌های زیادی انجام داده است که البته بعضی از آنها به صورت غیرفعال درآمده‌اند.علاوه بر پروژه‌هایی که در بالا اشاره شد، می‌توان به "مرکز تحقیقات تروریسم"به ریاست داوید گرتنشتاین-راس (DaveedGartenstein-Ross) و ولید فارس و "پروژه اسلام رادیکالی در آفریقا" که بر حوزه شاخ آفریقا تمرکز می­کند که بنیاد دفاع از دموکراسی از آن با عنوان جبهه فراموش شده در جنگ علیه تروریسم یاد می­کند، اشاره کرد.

بنیاد دفاع از دموکراسی، پروژه ماموریت ژنرال پتراوس[13] را یکی از مهمترین موفقیت‌هایش می­داند.[14] پروژه‌ای که در آن از بازدیدکنندگان وبسایت درخواست می‌شد که رهبران ملی و شهروندان در برابر درخواست‌ها برای ترک پیش از موعد عراق مقاومت کرده و از سربازان آمریکایی تحت فرماندهی جدید ژنرال دیوید پترائوس، حمایت کنند." یکی دیگر از "موفقیت‌های" بنیاد، حمایت از پیمان آزادی عراق و آمریکا است که "عراقی­هایی را نشان می‌داد که به تازگی طعم آزادی را چشیده و دموکراسی امن را دیده بودند."

یکی از کتاب‌های منتشره توسط بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها با عنوان "بمب ساعتی ایران" (2007)

به نظر می‌رسد برنامه دسترسی بین‌المللی بنیاد دفاع از دموکراسی به برنامه‌های دیگری تبدیل شده است که به ایجاد ارتباط با دیگر سازمان‌ها در خارج از آمریکا، نظیر "بنیاد اروپایی برای دموکراسی" اختصاص یافته است. در اواسط سال 2006، بنیاد دفاع از دموکراسی و بنیاد اروپایی برای دموکراسی که ولید فارس در هر دوی آنها عضویت دارد، پروژه‌ای مشترک را شروع کردند که "مرکزی برای آزادی در خاورمیانه"، نام گرفت. این موسسه غیرانتفایی از افراد و گروه­های شهروندی خاورمیانه که در توسعه ارزش‌های دموکراتیک تلاش می‌کردند، حمایت می‌کرد. این مرکز که در دو شهر بروکسل و واشنگتن، دفتر مدیریت دارد، از کارمندانی چند ملیتی و محققانی از اروپا، خاورمیانه و آمریکا بهره می­برد و در وبسایت آن ادعا شده است که این سازمان از انتقالات مسالمت‌آمیز به سمت سیستم‌های سیاسی حامی آزادی فردی که مشارکت کامل سیاسی را ممکن می‌سازند و به اخلاقیات، مذهب و تنوع سیاسی احترام می‌گذارند، حمایت می‌کند.[15]


کنفرانس‌های بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

یکی از اقدامات مهم بنیاد دفاع از دموکراسی در جلب توجه رسانه‌ها و سیاستگذاران، برنامه کنفرانس‌های این بنیاد است. این بنیاد ده‌ها کنفرانس برگزار کرده است که بیشتر آنها در واشنگتن بوده‌اند. بیشتر کنفرانس‌های این بنیاد درباره تروریسم، ایجاد دموکراسی و مسائل مربوط به خاورمیانه است. به عنوان مثال در اوایل مارس 2006، این بنیاد سلسله بحث‌هایی را با همکاری "موسسه دانشجویان ایرانی برای دموکراسی و حقوق بشر"، در کنگره آمریکا برگزار کرد که در آن حول مباحث جنبش‌های حامی دموکراسی در ایران، گفتگو ­شد.

جفری گلدبرگ، ژنرال آمیدرورک، مارک گرشتن و پولاک در کنفرانس سال 2010 با موضوع "مبارزه با تهدید ایران"

یکی دیگر از این کنفرانس‌ها، در سپتامبر 2004 و با عنوان "جنگ جهانی چهارم: چرا می‌جنگیم، با چه کسانی می‌جنگیم و چگونه می‌جنگیم"، برگزار شد. بنیاد دفاع از دموکراسی و کمیته مخاطرات جاری، در مورد شباهت‌های بین جنگ سرد و جنگ علیه تروریسم، گفتگو می‌کردند.

در اوایل دسامبر 2010، بنیاد دفاع از دموکراسی، جلسه سالیانه­اش را به موضوع "مبارزه با تهدید ایران"، اختصاص داد. سخنران اصلی این جلسه سناتور مارک کرک بود که به تازگی انتخاب شده است. وی استدلال می­کرد که رئیس جمهور اوباما می­بایست به اعضای تبعید شده جنبش سبز ایران دسترسی پیدا کند و حمایتش از گروه­های دموکراسی ایرانی را افزایش دهد و نظیر کاری که در دهه هشتاد، رونالد ریگان با بازداشت شدگان جماهیر شوروی انجام داد، زندانیان سیاسی ایرانی را در سرتاسر آمریکا به نام­هایی آشنا و خانوادگی مبدل کند.[16]

برای دریافت متن و فیلم سخنرانی‌های کنفرانس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها در سال 2010 با عنوان "مبارزه با تهدید ایران" به اینجا رجوع کنید

تامین سرمایه

منابع مالی بنیاد دفاع از دموکراسی، اندکی پس از پخش تبلیغات تلویزیونی این بنیاد در فوریه 2008، نظر همگان را به خود جلب کرد. بعضی افراد با اشاره به تامین بودجه این بنیاد از وزارت خارجه آمریکا، استدلال می‌کنند که هرگونه استفاده سیاسی حمایتی از این بودجه غیرقانونی است. یک روزنامه‌نگار در این باره نوشته است: "برایان وایز، سخنگوی این بنیاد گفته است که از میزان دقیق کمک‌های مالی انجام شده به این سازمان که سهم اعظمی از آن از طرف وزارت خارجه آمریکا بوده است، اطلاعی ندارد. اما وی اظهار کرده است، یکی از این کمک‌ها برای برنامه توسعه دموکراسی، 487 هزار دلار ارزش داشته است. وایز تصدیق کرده است که این بنیاد موسسه دفاع از دموکراسی را با اهداف مالیاتی تاسیس کرده است و افزود: "موسسه دفاع از دموکراسی حمایت‌های لازم را فراهم می‌کند، در حالیکه بنیاد دفاع از دموکراسی، یک موسسه سیاستی و نهادی آموزشی است." ... وایز اظهار کرده 100 درصد مطمئن است که هیچکدام از کمک‌های مالی از طرف دولت به بنیاد دفاع از دموکراسی به حساب موسسه دفاع از دموکراسی نرفته است. این دو موسسه، دو سازمان کاملا متفاوت با منابع مالی متفاوتی هستند."[17]

گزارش تحقیقاتی سال 2003 در مجله آمریکن کنسرواتیو، بودجه سالیانه بنیاد دفاع از دموکراسی را بالغ بر 3 میلیون دلار اعلام کرده است. بنا به گزارش آمریکن کنسرواتیو، این بنیاد در روزهای اول به کمک‌های مالی 27 نفر از اعضای بانفوذ وابسته بوده است. از بین این افراد م‌­توان به لئونارد آبرامسون (Leonard Abramson)، از سازمان بهداشت آمریکا، مایکل اشتین­هارت (Michael Steinhardt)، سرمایه­گذار نیویورک، ادگار برانفمن (Edgar S. Bronfman)، رئیس شرکت سیگرامز (Seagrams) و "کنگره جهانی یهودی­ها" و برادرش چارلز برانفمن (Charles Bronfman) و لین شوسترمن (Lynn Schusterman)، همسر چارلز شوسترمن (Charles Schusterman)، رئیس شرکت نفت اوکلاهاما اشاره کرد. در سال 2002، بنیاد دفاع از دموکراسی مبلغ 250 هزار دلار از طرف ادگار برانفمن، مایکل اشتین­هارت و برنارد مارکوس دریافت کرد. دیگر کمک ­کنندگان که مبلغ 100 هزار دلار به این بنیاد کمک کردند عبارتند از: آبرامسون، چارلز برانفمن، لین شوسترمن و دالک فیس (Dalck Feith) (پدر داگلاس فیس).


منابع و مآخذ:

[2]Foundation for Defense of Democracies, "Why We’re Here,” http://www.defenddemocracy.org/index.php?option=com_content&view=article&id=516484&Itemid=364.

[3]"Text of Bush’s speech on Iraq,” March 14, 2006, http://www.nytimes.com/2006/03/14/world/americas/14iht-web.0314text.html.

[4]Reuel Marc Gerecht, "Diplomatic Illusions,” Weekly Standard, December 13, 2010, http://www.weeklystandard.com/articles/diplomatic-illusions_520705.html?nopager=1; Michael Ledeen, "Everybody Hates Iran and Other WikiLeaks Revelations,” PajamasMedia.com, December 3, 2010, http://www.pjtv.com/?cmd=mpg&mpid=123&series-id=56.

[5]Clifford May, "More Than the Usual Suspects Taking Shots at israel,” Scripps Howard News Service, April 22, 2010; Clifford May, "The Obama Doctrine,” Scripps Howard News Service, April 15, 2009; Clifford May, "Cyber Wake Up Call,” National review Online,” December 9, 2010, http://www.nationalreview.com/articles/254827/cyber-wakeup-call-clifford-d-may.

[6]Jacob Heilbrunn, "Flight of the Neocons,” National Interest online, December 19, 2008, http://nationalinterest.org/article/flight-of-the-neocons-2946.

[8]FDD, "About The Iran Energy Project,” http://www.iranenergyproject.org/about.

[9]ShieldAmerica.org, "Home,” http://shieldamerica.org/

[10]Jim Lobe, "Pro-Israel Hawks Take to the Airwaves," Inter Press Service, April 26, 2002, http://www.agrnews.org/issues/172/nationalnews.html.

[11]Jim Lobe, "About That Leak ...," Alternet, October 10, 2003, http://www.alternet.org/story/16936?page=1

[12]Foundation for Defense of Democracies, "Campaign Against UN Court Hearings on Israel's Anti-Terrorism Fence,” http://web.archive.org/web/20040423091637/http://www.defenddemocracy.org/research_topics/research_topics_list.htm?topic=8745&page=2. (Web Archive)

[13]General Petraeus Mission Project

[15]Center for Liberty in the Middle East (CLIME), http://www.mideastliberty.org/.

[16] Barbara Slavin, "US Readies New Sanctions on Iran Ahead of Talks,” Right Web, December 17, 2010, http://rightweb.irc-online.org/articles/display/us_readies_new_sanctions_on_iran_ahead_of_talks.

[17]Spencer Ackerman, "”Bipartisan’ Think Tank Attacks Democrats,” Washington Independent, February 26, 2008, http://washingtonindependent.com/2173/bipartisan-think-tank-attacks-democrats.

از محراب تا معراج -ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام  


مقالات ویژه نامه
 
 

امام علی (علیه السلام):نمادی از انسان کامل(1) «انسان کامل»،عنوانی است که از دیرباز مورد توجه بوده و نه تنها اندیشمندان و فلاسفه در این وادی وارد شده و کتابهایی نوشته اند بلکه برای عموم مردم هم جاذبه زیادی داشته است ...

 
 

ویژگی های حضرت علی (علیه السلام) در دعای افتتاح (1) دعای افتتاح، منقول از امام زمان ارواحنا فداه (عج) است که توصیه شده تا بهترین لحظات مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان به مدد آن سپری شود. ...

 
 

اخلاق علوی با تأکید بر نهج البلاغه (1) نوشتار حاضر، پژوهشی درباره ی اخلاق علوی با تأکید بر نهج البلاغه است. بدون تردید آشنایی با مجموعه آموزه های دینی، احیاگر نوعی اعتدال و روشن بینی نسبت ...

 
 

دغدغه امام علی (ع) برای عدالت و آزادی از نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام، فقدان عدالت و آزادی از آن جایی ناشی می شود که حاکم کم خرد و تبهکار زمامدار شود. چنین حاکمی عدالت و آزادی را پایمال خواهد ساخت ...

 
 

سفره ی احسان و کرم امیرالمؤمنین علیه السلام مطالبی که پیش روی شماست درباره احسان و سفره کرامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می باشد که یکی از سنت های حسنه در روز عید غدیر این است ...

 
 

امامی که تنها ماند اگر علی (ع) هیچ فضیلتی جز نزدیکی به پیامبر آخرین نداشت، باید مورد تکریم بزرگان این امت می بود؛ اتفاقی که نیفتاد. علی (ع) سرشار از فضیلت هایی بود ...

 
 

حقیقت ناشناختهعلی (ع) شخصیتی جامع اضداد است که بزرگان دانش، به بعدی از ابعاد شخصیت او پرداخته اند. پرواز اندیشه هر چند که بلند باشد، نمی تواند نهایت او را دریابد و زبان وقلم در وصف او ناتوان است...

 
 

علی را «چه» کشت ؟! شهادت امیرمومنان، حضرت علی علیه‌السلام، از دردناک‌ترین فجایعی است که در تاریخ بشر اتفاق افتاده است. او نه تنها برای شیعیان و مسلمانان...

 
 

روش امام علی (علیه السلام) در برقراری عدالت اقتصادی (1) 1- مسئلۀ اقتصاد و عدالت اقتصادی در نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) اگر نگوییم اولویت اول، باید اذعان داشت که جزو اولین اولویت های مورد نظر ایشان در آیین زمامداری می باشد. ....

 
 

اولین شهید محراب خورشید محبت علی (ع) دل های عاشقان فضیلت را روشن ساخته است. هر دلی، خانه ی موّدت اوست. هر جان روشنی، فروغ دوستی او را چراغ راه قرار می دهد. ولای علی (ع)،....

 
 

حضرت علی (ع) در بیانات امام خمینی (ره) احتیاج دارد اسلام به اینکه فدا بدهیم برای این اسلام. از صدر اسلام تا حالا چه نفوس طیبه ای فدایی شدند. حضرت امیر که جنگ کرد و در صفین هجده ماه با معاویه جنگ کرد ....

 
 

علی (ع) به کدامین گناه کشته شد؟ در تعابیری که درباره شهادت امام علی(علیه السّلام) بیان شده،‌ یکی از جملات معروف این است که «قتل لشدّه عدالته». اما سؤال اینجاست ....

 
 

ذکر مصیبت حضرت علی (ع) من دو سه جمله از روایات نقل شده را به عنوان ذکر مصیبت بیان می کنم .لوط بن یحیی ابی مخنف می گوید:«فلما احسّ الأمام بالضّرب لم یتأوّه» یعنی وقتی در محراب بر فرق آن بزرگوار ....

 

قلم های سرخ - ویژه نامه روز خبرنگار


 

مقالات ویژه نامه
 
 

پیشکسوت عرصه خبر و خبرنگاری (1)شهید محمود ایل بیگی از پیشکسوتان عرصه خبر و خبرنگاری بود که در کارنامه خود به تصویر کشیدن روزهای دفاع مقدس را هم داشت ...

 
 

پروانه های عرصه های خبر(1) شهدای عرصه رسانه‌، تنها شهدای حادثه هواپیمای 130-c نیستند، غیر از این شهدا طبق آمار به دست آمده ،بالغ بر 150 شهید عرصه خبر داریم ...

 
 

شهید صادقیکی از شهیدانی که عروجش در رسانه ها بسیار موج آفرید،صادق نیلی بود، شهیدی که هنوز هم دوستان رسانه ایش کمبود حضور او را حس می کنند. ...

 
 

یادی از شهید حسن نجفی شهید حسن نجفی ، از زمره فعالان رسانه ای است که داوطلبانه به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در عملیات کربلای...

 
 

آماده شهادتشهید رحمان میرزایی خبرنگار گلگون کفنی بود که خود را وقف کار خبرنگاری کرده بود. او علاوه بر کار حرفه ای خبرنگاری اش در بیشتر زمینه های هنری مخصوصا در حوزه نویسندگی مهارت داشت ...

 
 

بی قرار پرواز(1) خنده عنصری است که در اغلب عکس های شهید سید مهدی میرافضلی فرد به چشم می خورد تا نشاط او را در کارش کاری که عاشق آن بود به تصویر بکشاند.اودر کنار شغل اصیلش ...

 
 

یادی از شهید حسین مهاجریشهید حسین مهاجری در قسمت فنی اس. ان.جی کار می کرد.وی از جمله افراد موثر پشت دوربین بود.او با اینکه جوان بود،اما به خوبی از پس وظایفش بر می آمد و تجلی حضورش مخصوصا در برنامه های زنده....

 
 

تصویر بردار شهید شهید محمدرضا فریس آبادی تصویر بردار شبکه خبر بود.او از خردسالی تا دوران جوانی همواره اهل مطالعه و تحقیق بودو هیچ گاه از این امر دست نکشید.با این ویژگی وارد دانشکده خبر شد ...

 
 

یادی از شهید محمد کربلایی احمد شهید محمد کربلایی احمد، در رشته معماری تحصیل کرده بود و دارای مدرک هنرمندی هم بود.او دارای ذوق و استعداد بی نظیری بود و آیینه تمام نمای یک انسان هنری بود.....

 
 

شهید خدومکویر کرمان برخود می بالد که همچون اسماعیل عمرانی را در خودپرورانده است.او درخبرگزاری ایسنا مشغول به کار شد . منطقه کرمان و حرفه خبرنگاری را برای یاری محرومان انتخاب کرده بود.....

 
 

سجایای اخلاقی شهید حسین عرب احمدیشهید حسین عرب احمدی از اصحاب عرصه تصویربرداری بود.جرقه ورودش به سازمان صدا و سیما با بازی در فیلمی در نقش یکی از اعضای یک خانواده روستایی زده شد....

 
 

عکاس شهیدشهید علیرضا برادران نجار عکاسی جوان و خستگی ناپذیر که در تهیه عکس های خبری زبر دست بود. او بعد از کار در قسمت ها و ارگان های مختلف ...

 
 

لایق مرگ با شهادتشهید سپهدار ساجدی،بزرگ مردی بود که با برخورداری از تمامی تجربه اش در تهران ، شهرستان ها و خارج از کشور بی ادعا فعالیت می کرد ....

 
 

شهید رسانهشهید مهدی اناری دانشجوی جوان دانشکده خبر بود. هم زمان با تحیل در شبکه خبر هم به کار تصویربرداری مشغول بود.او زندگی کوتاهی داشت،اما در این زمان...

 

چون صبح نورانی - ویژه نامه شب های قدر


چون صبح نورانی - ویژه نامه شب های قدر
 

مقالات ویژه نامه
 
 

قرآن و شب قدر در برخی از احادیث آمده است که راوی به امام جعفر صادق (علیه السّلام) می گوید: درباره شب قدر، به من اطلاعاتی بدهید! آیا این شب، فقط در روزگاران گذشته ] ...

 
 

فاطمه زهرا سرّ لیلة‏القدر در این نوشتار، سعی بر آن است نسبت و تعامل باطن و حقیقت وجود فاطمه زهرا علیهاالسلام با حقیقت وجود و باطن «لیلة القدر» مقایسه شود ...

 
 

رابطه شب قدر با حجت زمان وامام عصر(عج) فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هرکاری) فرود آیند. فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سورة دخان نیز: ...

 
 

همراه با معصومان در شب قدر شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، ...

 
 

لیلة القدر در نگاه علامه طباطبایی مهم‏ترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که هماره مورد توجه مؤمنین بوده و خواهد بود. آنچه در پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم ...

 
 

شب قدر از منظر مقام معظم رهبری ما معتقدیم (و این جزء بدیهیات اسلام، بلکه بدیهیات همه ادیان است) که انسان، فقط در سایه ارتباط و اتصال با حق تعالی است که می‌تواند به تکامل و تعالی دست پیدا کند. ...

 
 

تأمل در فلسفه لیالی قدر إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (*)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (*)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (*)تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (*)سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (*) (سوره قدر – آیات 1-5)....

 
 

نزول ملائکه و روح در شب قدر مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت وشقاوت انسان ها...

 
 

نقش انسان در مقدرات شب قدر 1- حالات و دریافت هاى شخصى کسانى که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند, نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافته اند. گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است....

 
 

لیله القدر شب سرنوشت در مقاله حاضر نویسنده با واکاوی مفاهیم قدر، شب و روز در قرآن جایگاه و ارزش شب قدر را در تعیین سرنوشت انسان مورد بررسی موشکافانه قرار داده است ....

 
 

شب قدر ؛ ظرف تقدیر و تحول اقتدار زمان و مکان، در همه ادیان ابتدایی و الهی، جایگاه ویژه ای دارد؛ برای زمان های خاص و مکان های ویژه «قدرت و نیروی خارق العاده ای» ترسیم می شود. اسلام برای برخی از زمان ها چون شب ....

 
 

شب قدر ؛ شب مقدرات إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (*)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (*)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (*)تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (*)سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (*) ....

 
 

شب قدر ؛ تقریر سعادت انسانی علامه طباطبایی معتقد است که خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می‌کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان‌ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می‌گرداند. ....

 
 

حقیقت شب قدر «قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.1 «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.2 اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى....

نصرالله: در هر جنگ زمینی دشمن را شکست می‌دهیم


به گزارش فارس، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنان خود در مراسم افطاری سالیانه هیئت حمایت از مقاومت اسلامی گفت که شکی نیست که اسرائیل در سال 2000 شکست خورد و لبنان پیروز شد و موفقیت و دستاوردی تاریخی را به دست آورد و اسرائیل را شکست خورده و ذلیل از لبنان بیرون راند، هر سخن دیگری غیر از این دیوانگی یا حسد است. همچنین کسی شکی ندارد که فضیلت این پیروزی بعد از خدا به دست مقاومت لبنان بود و نه جامعه جهانی یا اتحادیه عرب و نه کس دیگری. این هم چیزی است که کسی غیر از حسودان و خودبزرگ بینان آن را رد نمی‌کنند. نصرالله که سخنانش به طور مستقیم از شبکه خبری المنار پخش می شد، تصریح کرد، همه می‌دانند که مقاومت بعد از پیروزی در سال 2000 به دنبال حاکمیت و قدرت نبود و حتی بخشی از قدرت نیز نبود بلکه این پیروزی را به لبنانی ها هدیه کرد و به دولت گفت که باید مسئولیت حمایت از مرزها را بر عهده بگیرد. وی در ادامه سخنانش روز ارتش را به ارتشیان این کشور تبریک گفت و افزود: ما به ارتش و فرمانده آن و نظامیان روز ارتش را تبریک می گوییم و از خداوند می خواهیم که بر آنها منت بگذارد، لبنانی‌ها باید برای محافظت از این موسسه نظامی و حفظ وحدت و تقویت آن همکاری کنند تا این موسسه مأموریت های ملی خود را انجام دهد. غرب بعد از اخراج صهیونیست ها از لبنان به فکر خلع سلاح مقاومت افتاد نصرالله در ادامه تصریح کرد که مطالبات آمریکا و اسرائیل بعد از پیروزی سال 2000 به سمتی رفت که پایان دادن به مقاومت و سلاح آن در دستور کار قرار گرفت، چرا که حزب الله مهم ترین گروه از مقاومت بود و آنها به این ترتیب می خواستند سلاح گروهی را از بین ببرند که اسرائیل را شکست داده است، برخی از گروه های سیاسی در لبنان این هدف را قبول کردند و به این ترتیب بود که حزب الله در مقابل درگیری سیاسی و تبلیغاتی و جنجال جدید قرار گرفت که همان خلع سلاح مقاومت بود. دبیرکل حزب الله افزود: بعد از سال 2000 معامله هایی برای ما با موضوع سلاح مطرح شد که با پولهای آمریکایی و حاکمیت لبنان و غیر از این مشوق ها همراه بود، اما ما تمام این معامله ها را رد کردیم، چرا که مقاومت را تضمینی برای موجودیت و قدرت لبنان و حمایت از ملت آن می دانستیم. مخالفت اسد با طرح بین المللی برای خلع سلاح مقاومت به گزارش فارس ، نصرالله در ادامه سخنانش گفت: در سال 2004 و قبل از صدور قطعنامه 1559 سازمان ملل این موضوع به سوریه پیشنهاد شد، لبنانی ها بویژه 14 مارس اینگونه وانمود کردند که مذاکراتی به صورت محرمانه با سوریه ها در دست انجام است، یک حاکم عربی پیش بشار اسد رفت و به وی گفت که اگر می خواهی در جنوب لبنان باقی بمانی، می توانی این کار را انجام دهی، اسد به او گفت که هزینه و بهای این کار چیست، او گفت که خلع سلاح حزب الله لبنان و فلسطینی‌ها. او گفت که به این ترتیب جامعه جهانی اجازه بقا در لبنان را به تو خواهد داد. اما اسد این پیشنهاد را رد کرد، چرا که سوریه دیدگاهی مبتنی بر حمایت از خود و لبنان در مقابل اسرائیل دارد. نصرالله تاکید کرد که در دیدگاه بشار اسد لبنان و  فلسطین بخشی از استراتژی امنیت ملی عربی است. وی تاکید کرد که سیلوان شالوم وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی در سال 2004 گفت که صدور قطعنامه 1559 شورای امنیت نتیجه تلاش های دیپلماتیک طولانی و سخت وزارت خارجه اسرائیل بود، به این ترتیب ما در مقابل یک تصمیم اسرائیلی قرار داشتیم و برخی از گروه‌های لبنانی این موضوع را قبول کردند. رفیق حریری با ابقای سلاح مقاومت موافقت کرد "سید حسن نصرالله" دبیر کل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنرانی خود در مراسم افطار هیئت مقاومت اسلامی گفت: در آن زمان دیدارهای طولانی بین من و "رفیق الحریری" نخست‌وزیر شهید آغاز شد و نتیجه بررسی‌ها این شد که توافق کردیم سلاح مقاومت تا روزی که سازش فراگیر در منطقه حاصل شود، باقی بماند و پس از حصول سازش در آن صورت می‌نشینیم و به توافق می‌رسیم که با سلاح مقاومت چه باید بکنیم و بر این اساس ما تفاهم سیاسی داشتیم. سعد حریری قول داد توافق ما با پدرش را تکمیل کند دبیرکل حزب‌الله لبنان تصریح کرد: ما مخالف ورود به هر گونه بحث و بررسی رسمی درباره موضوع سلاح مقاومت هستیم اما به دلیل اطمینان خاطر لبنانی‌ها ما از این موضع خود دست کشیده و پرداختن به سلاح مقاومت را پذیرفتیم و این مسئله در نتیجه تفاهم با جریان ملی آزاد در فوریه 2006 حاصل شد. وی افزود: نبیه بری به گفت‌وگوی ملی فرا خواند و نخستین جلسه را برگزار کرد و ما نیز بدون هیچ شرطی در آن شرکت کردیم و در دستور کار این جلسه بررسی راهبرد دفاعی بود و ما نیز صادقانه و جدیت به جلسه گفت‌وگو رفتیم و امیدوار بودیم که به تفاهم ملی دست یابیم و تفاهم ضمنی بین ما و "سعد الحریری" محقق شد و حریری گفت که با آنچه با پدرم در مورد آن توافق کرده‌اید ما آن را تکمیل می‌کنیم. نصرالله در ادامه اظهار داشت: در میز گفت‌وگو بررسی‌ها آغاز شد تا اینکه به آخرین نقطه رسیدیم، بری به آنها گفت بفرمائید و با اینکه از قبل مشخص بود که ما در مورد راهبرد دفاعی صحبت خواهیم کرد اما هیچ کسی سخنی به میان نیاورد و هیچ کسی حرفی نزد تا اینکه من دیدگاه حزب‌الله در مورد راهبرد دفاعی را بیان کردم و به طور خلاصه به بیان ماهیت دشمن، توانایی‌های آن و انواع تجاوزات احتمالی دشمن و نقاط ضعف و قوت آن و نیز به بیان نقاط قوت و ضعف لبنان به عنوان کشوری که مورد تجاوز قرار می‌گیرد و نقاط قوت مردم آن پرداختم و خلاصه به گزینه پیشروی‌مان رسیدم و گفتم که ما به راهبرد دفاعی کامل از لحاظ سیاسی، تربیتی و اقتصادی و نه فقط سلاح نیاز داریم و زمانیکه به موضوع ارتش رسیدم گفتم که دو رکن در اینجا وجود دارد: ارتش قدرتمند و مقاومت مردمی قوی و تعامل بین این دو . حزب الله دیدگاه خود درباره راهبرد دفاعی را ارائه داد نصرالله در ادامه گفت: سخنان خود را با این سخن "سلیم الحص" نخست‌وزیر سابق به پایان بردم که می‌گفت: موضوع، موضوع حمایت از کشور است و مقاومت نیاز ضروری برای این حمایت است و مشکل اینجاست که سلاح مقاومت منحصر به یک گروه واحد از لبنانی‌ها است؛ ما خواهان ارتش قدرتمند، مقاومت و هماهنگی بین ارتش و مقاومت در بالاترین حد هستیم به گونه‌ای که مقاومت تحت امر ارتش نباشد زیرا در آن صورت ارتش به پایان می رسد. به گزارش فارس، سید حسن نصرالله در سخنرانی خود که به طور مستقیم از شبکه تلویزیونی المنار لبنان پخش شد، اظهار داشت: ما دیدگاه خود را به روشن، علمی و محکم درباره استراتژی دفاع ملی ارایه دادیم و به آن گوش فرا دادند. وی افزود: حزب الله راهبرد دفاعی خود را به میز گفت‌وگوها و به مردم لبنان ارایه کرد و هرسخنی مبنی بر اینکه ما نمی خواهیم راهبرد دفاعی را ارایه دهیم، جسارت است. دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: من در جلسه گفت‌وگوها گفتم که مقاومت می تواند دشمن را در هرگونه جنگ زمینی شکست دهد و این امر در جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی روی داد و جنگ با اعتراف واضح اسرائیل به شکست در آن و انکار کسانی که دل به شکست (مقاومت) در این جنگ بسته بودند، پایان یافت. هدف 14 مارس از گفتگوهای ملی خلع سلاح مقاومت است نه حفاظت از لبنان نصرالله در ادامه گفت: حوادثی در داخل روی داد و جلسات دوحه برگزار و رئیس جمهور جدید انتخاب شد و میشل سلیمان رئیس جمهور دعوت به نشستن بر سر میز گفتگوهای ملی، با تک موضوع راهبرد دفاعی کرد و ما به این دعوت بدون پیش شرط پاسخ مثبت دادیم. دبیرکل حزب الله اظهار داشت که طرح حزب الله درباره راهبرد دفاعی تا این لحظه مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است و خواسته مورد نظر بحث و گفتگو نیست بلکه خواسته از سال 2000 میلادی همان خلع سلاح کردن مقاومت است. وی تصریح کرد: بحث و گفتگو در جلسات گفتگوی ملی با هدف محافظت از لبنان نبوده است بلکه طرف مقابل (14 مارس و گروههای وابسته به آن که مورد حمایت غرب هستند) تصمیم خود را گرفته اند و به ما می گویند سلاح خود را تحویل ما دهید. دبیرکل حزب الله گفت: 14 مارس بر سر میز گفتگوها ننشسته اند که درباره چگونگی محافظت از لبنان بحث کنند بلکه آنها نشسته اند بگوید یک موضوع وجود دارد و آن هم این است که آمریکا خواهان سلاح است و سلاح خود را به او بدهید. هدف از بازگشت به مذاکرات باج خواهی و از بین بردن دولت است وی افزود: ما تمایل فراوان داریم که به یک راهبرد برسیم که حقیقتا از لبنان محافظت کند. ما اهل تحریم کردن جلسات گفتگو نیستم و خواهان بر هم زدن آن نیستیم اما نمی پذیریم که مشارکت طرف مقابل در گفتگوها به اهرمی برای باج خواهی از رئیس جمهور یا دولت بر سر اموری تبدیل شود که ارتباطی با گفتگو ندارد. دبیرکل حزب الله گفت: اگر هدف گفتگوهای جدید برای دستیابی به راهبردی دفاعی به منظور محافظت از لبنان باشد؛ این هدف مقدس تر از هرچیز دیگری است و نباید به هر دلیلی متوقف شود اما هدف این نبوده است . امروز از دولت برای بازگشت به میز گفتگو باج خواهی می شود و هدف از بازگشت به گفتگو فروپاشی و از بین بردن دولت است. وی تصریح کرد: اگر جلسات گفتگوی ملی در هر زمانی برگزار شود آن را تحریم نخواهیم کرد و بقای دولت با برگزاری این جلسات یا عدم برگزاری آن ارتباط ندارد. آمریکا مانع از کمک های نظامی ایران برای تجهیز ارتش لبنان می شود سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود در مراسم افطاری سالیانه هیئت حمایت از مقاومت اسلامی در زمینه طرح برخی گروه ها برای تحویل سلاح حزب الله لبنان به ارتش لبنان گفت، آیا نظام سیاسی لبنان و دولت آماده است که تصمیم بگیرد ارتش این کشور را از طریق ایران که آماده این کار است تجهیز کند؟ ما نظام سیاسی داریم که از آمریکا می ترسد، ما اگر سلاح مقاومت را به ارتش تحویل دهیم، ارتش این سلاح ها و موشک ها را کجا قرار می دهد؟ کسانی که از تحویل سلاح مقاومت به ارتش سخن می گویند، می خواهند مقاومت را ضایع کنند و ارتش را از بین ببرند. نصرالله که سخنانش به طور مستقیم از شبکه خبری المنار بخش می شد، ابراز داشت: درخواست آنها برای تحویل سلاح مقاومت با هدف حمایت از لبنان نیست، بلک برای رهایی از سلاح مقاومت است. چیزی که لبنان را حفظ می کند، توازن بازدارندگی و ترس است دبیرکل حزب الله در ادامه سخنرانی خود گفت که چیزی که الان لبنان را حفظ می کند «توازن بازدارندگی و ترس» با اسرائیل است، یعنی اینکه همانگونه که لبنان از اسرائیل می ترسد، اسرائیل نیز از لبنان بترسد، چیزی که توازن بازدارندگی را ایجاد می کند، ترس اسرائیل از کسانی است که سلاح دارند، در هر لحظه ای که سلاح در اختیار دولت قرار بگیرد، بازدارندگی خود را از دست می دهد و در آن زمان است که آمریکایی ها از مسئولین لبنانی خواهند خواست که در مقابل تجاوزهای اسرائیل واکنشی از خود نشان ندهند، چرا که راهکارهای تصمیم گیری در نظام ما از بین رفته است و به این ترتیب اسرائیل می تواند ما را نادیده بگیرد و از بین ببرد، بنابراین بر اساس توازن بازدارندگی دشمن باید از ما بترسد. وی تصریح کرد که استراتژی مناسبی که الان می توان داشت، وجود ارتش قوی و مقاومت قوی و وجود هماهنگی و همبستگی میان این دو است. لبنان به راهبردی برای آزادسازی مناطق اشغالی نیاز دارد نصرالله ادامه داد: سخن از راهبرد آزاد سازی سرزمین‌مان چیز جدیدی نیست و من می گویم که ما به راهبردی برای آزاد سازی و دفاع از سرزمین‌مان نیاز داریم. آزاد سازی مزارع شبعا و تپه های کفرشوبا، بخش لبنانی از مزارع شبعا تحت اشغال است و این سرزمین ها باید آزاد شوند موضوع حاکمیت اراضی است و آیا نمی گویند که حاکمیت لبنان باید تجزیه شود. دبیر کل حزب الله تصریح کرد: هنگامی که نوار مرزی در اشغال بود و به بقیه سرزمین های جنوب از همه طوایف از سوی رژیم صهیونیستی تجاوز می شد برخی نیروهای سیاسی هرگز به اوضاع نوار مرزی اهمیتی نمی دادند و برایشان مهم نبود. اگر دولت از راهبرد آزادسازی شانه خالی کند، تکلیفمان را انجام می دهیم سید حسن نصرالله گفت: ما به راهبردی برای آزادسازی نیاز داریم و می خواهیم بر سر میز گفت‌وگو ، راهبردی  برای آزادسازی سرزمین هایمان از چنگ صهیونیست ها وضع کنیم همان گونه که راهبرد دفاع تعیین می شود و اگر دولت نخواهد اینگونه راهبردی وضع کند مردم جنوب لبنان این حق را دارند و هر لبنانی نیز همین طور که بگوید که بخشی از خاک لبنان تحت اشغال است و آن زمان ما به تکلیف خود عمل خواهیم کرد. دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد، زمانی که دولت از ایجاد راهبردی دفاعی شانه خالی می کند معنایش این است که این ماموریت مهم را به ملت واگذار کرده است. سید حسن نصرالله با رد ایجاد تشابه بین مقاومت با سلاح غیرقانونی گفت: قبول داریم که همکاری کنیم و موضوع مقاومت را مورد بررسی قرار دهیم و می خواهیم که به نتیجه  ای برسیم اما به شرطی که طرف های گفت‌وگو باید به طور جدی خواهان حفظ کرامت و شرافت مردم لبنان و مال و ناموس لبنانی  ها باشند.

ماه تمام - ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام


 

مقالات ویژه نامه
 
 

زندگانی کریم اهل بیت (ع) در پانزدهمین شب از ماه مبارک رمضان ، خانه ی رسالت پس از انتظار طولانی به استقبال مولود محبوب خود می شتافت ، درست همان گونه که گلی با طراوت و شاداب ، پس از مدتی تشنگی ...

 
 

ماجرای ولادت امام مجتبی (ع) پیش از این در تاریخ زندگانى پیامبر بزرگوار اسلام در حوادث سال سوم هجرت ذکر شد که سبط اکبر آن حضرت، امام حسن(علیه السّلام)، در سال سوم به دنیا آمد، ...

 
 

صلح امام حسن (علیه السلام) پرشکوه‏ترین نرمش قهرمانانه تاریخکودک جهاد او جالبترین و در عین حال، دردناکترین نوع جهاد و دارای وسیعترین میدانها و طولانیترین رنجها بود. در راه خدا جهاد کرد ولی نه فقط در یک جبهه ....

 
 

اخلاق کریمانه امام حسن مجتبی « علیه السلام » مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالى به سند خود از امام صادق(علیه السلام)روایت کرده که آن حضرت فرمود: حسن بن على(علیه السلام) عابدترین مردم زمان خود...

 
 

انتظارات امام حسن(ع) از شیعیان نوشتاری که پیش رو دارید بیان برخی انتظارات و توصیه های امام حسن مجتبی(علیه السّلام) است به امت اسلامی بخصوص شیعیان ...

 
 

تربیت در سیره و سخن امام مجتبى (علیه السلام)براى ساختن جامعه‏اى نمونه و تربیت انسان‏هاى کامل و سالم، اصول و روش هایى لازم است که انسان در سایه آن‏ها بتواند به دور از هر گونه انحراف مسیر سعادت را بپیماید. ...

 
 

مسئولیتهای امام حسن علیه السلام در دوران امام علی علیه السلام امام حسن علیه‏السلام در طول سی و هفت سالی که در کنار پدر زیست نه فقط فرزندی مطیع و امام شناس بود، بلکه همواره بازوی نیرومند،....

 
 

افسانه ازدواج ها و طلاق های امام حسن (ع) یکی از موضوعات ساختگی، که برخی از مورّخان اسلامی، آگاهانه یا نا آگاهانه به نقل آن پرداخته‏اند، موضوع ازدواجها و طلاقهای متعدد حضرت امام حسن مجتبی علیه‏السلام است. ...

 
 

شخصیت علمی امام حسن مجتبی (ع) دامنه شخصیت بی مانند سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانه های آن در تمام کتاب های حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم می خورد....

 
 

شمه‏اى از مناقب امام حسن مجتبى علیه السلام پیشواى دوم جهان تشیع، اولین ثمره زندگى مشترک على علیه السلام و فاطمه علیها السلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى در «مدینة الرسول‏» دیده به جهان گشود ...

 
 

از امام مجتبی(ع) بیاموزیم آن سبط اکبر نبوی، آن ارشد اولاد مرتضوی، آن زاده زهرای اطهر، آن بالیده در ساحل کوثر، آن سیّد جوانان جنّت، آن امام ثانی امّت، آن خلیفه برحق رسول، آن پور پارسای بتول،...

 
 

قطره ای از صبر و کرامت امام حسن مجتبی(ع) اشاره: آن چه بیش از دیگر ویژگی های امام حسن مجتبی علیه السلام -در مدت 48 سال حیات پر برکتش و پس از شهادت - از برجستگی برخوردار بود،...

 
 

روایت شجاعت و کیاست امام حسن (ع) پیشواى دوم جهان تشیع، اولین ثمره زندگى مشترک على علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى ...

 
 

صلح امام حسن (ع) از منظر ولایت
در باب صلح امام حسن (علیه السلام)، این مسأله را بارها گفته ایم و در کتابها نوشته اند که هر کس - حتی خود امیرالمؤمنین (ع) - هم اگر به جای امام حسن مجتبی (ع) بود...

عکس/ ژنرال ها در بارگاه پیامبر خدا

تصویری که مشاهده می کنید ، 30 سال قبل در صحن مطهر پیامبر خدا ، حضرت «دانیال»(علی نبینا و علیه السلام) واقع در شهر «شوش» برداشته شده است.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، تصویری که مشاهده می کنید ، 30 سال قبل در صحن مطهر پیامبر خدا ، حضرت «دانیال»(علی نبینا و علیه السلام) واقع در شهر «شوش» برداشته شده است.
افراد حاضر در عکس ، همگی از فرماندهان جوان گردان های تازه تاسیس سپاه هستند که به فاصله کوتاهی از ثبت این تصویر ، به سرداران پرآوازه ی یگان های پیاده ی سپاهِ تهران تبدیل شدند. سه تفر از این عزیزان ، در سال های دفاع مقدس به خیلِ شهیدان ملحق شدند که عبارتند از:
نفر وسط :سردار شهید محسن وزوایی (به سال 1361 در حالی به شهادت رسید که فرماندهی محور لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه) را بر عهده داشت)
نفر سوم از چپ: سردار شهید حاج علی رضا موحد دانش (بنیان گذار و فرمانده ی لشکر 10 سید الشهدا (صلوات الله علیه) که در مرداد ماه 1362 خلعت شهادت پوشید)
نفر سوم از راست : سردار شهید حسین تقوا منش (در اردیبهشت 1361 در حالی شربت شهادت نوشید که از فرماندهان محور لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه) به شمار می رفت.)
از میان سایر افراد موجود در عکس ، سردار عابدین و سردار حسین خالقی را هم شناختیم. سایرین را اگر شما شناختید ، ما را بی خبر نگذارید.

توسط یک جاسوس آمریکایی صورت می گیرد، فروش پنهانی سلاح اتمی به ایران در سریال آمریکایی + فیلم


افسر اطلاعاتی آمریکا با یک پیام کوتاه رمز دار ترتیب فروش اورانیوم برای تسلیحات اتمی را به دولتمردان ایرانی می دهد.
به گزارش مشرق، سریال مظنون (person of interest)  که از سپتامبر 2011 از شبکه سی بی اس پخش می شود در اپیزود یازدهم خود به موضوع برنامه اتمی ایران پرداخت.
این سریال درمورد یک مامور سابق سازمان سیا و یک متخصص رایانه است که با طراحی نرم افزاری سعی دارند از وقوع جرم در نیویورک پیشگیری کنند.
دولت آمریکا به کمک این نرم‌افزار کلیه فعالیت‌ها روزانه شهروندان را کنترل و اطلاعات شخصی آنها را بایگانی می‌کند.این نرم افزار علاوه بر پیدا کردن اقدامات تروریستی و گزارش آن به مقامات آمریکا سایر اقدامات جنایی را نیز مشاهده و پیش بینی می کند با این حال مقامات آمریکا تنها به اقدامات تروریستی علاقه مندند و سایر اقدامات را مهم نمی شمارند. از اینرو آقای فینچ و همکارش تلاش می کنند افرادی را که این نرم افزار مشخص می کند از خطر مرگ نجات دهند.

در قسمت یازدهم این سریال نرم افزاری که برای نظارت بر افراد طراحی شده تا از وقوع اتفاقات تروریستی پیشگیری کند شماره ای را در اختیار نیروهای امنیتی آمریکا قرار می دهد. این مرد فردي بنام "گوردن کورزول" است. وی فردی است که در آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا خدمت می کند و بیست سال است سوابقش توسط اف بی آی چک می شود اما نشانه ای از خیانت و جاسوسی از او یافت نمی شود. تا اینکه اخیرا به یک پارک مراجعه کرده و یک بازرگان سوریه ای تلفن همراه خود را می اندازد و کورزول با این تلفن همراه و با یک اس ام اس رمز دار ترتیب فروش 26 پوند اورانیوم برای تسلیحات اتمی را به دولتمردان ایرانی می دهد.


در دقایق بعدی فیلم مشخص می شود این نرم افزار چگونه نام این جاسوس امنیتی آمریکا را که به نفع ایران وارد عمل شده پیدا کرده است.

این جاسوس آمریکایی سومین چهار شنبه هرماه به یک پمپ بنزین می رفت و در سه مورد از این موارد یک ماشین شاسی بلند در این قرار حضور پیدا می کرد. این ماشین به نام زن رئیس یک شرکت نفتی ثبت شده است .کسی که پول بلیط هواپیمایی را داد که توسط یک ایرانی که در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در سال 1994 دست داشت ،استفاده شده است. و به این ترتیب این نرم افزار با کشف راین روابط فرد مظنون را پیدا کرده است.
همانطور که در این سریال دیده می شود رسانه های آمریکایی تلاش می کنند تا با ابزار تفریح و سرگرمی موضوعاتی مانند تلاش ایران برای دست یابی به تسلیحات هسته ای و نقش ایران را در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در کشور آرژانتین را واقعی جلوه دهند. ایران هراسی در سالهای گذشته برای بعضی از کمپانی ها و افراد در آمریکا  به صنعتی برای کسب درآمد تبدیل شده است.

نسخه مسعود برای برادرانش + عکس

و اینک صاحب این یادداشت در امن و عیش ابدی خانه گرفته است و به ما منزل گرفته گان در دامنه ی آتشفشان می نگرد که چه خواهیم کرد. و تو ای آن که دندان حسرت بر لب می فشاری!
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، مسعود هژبرالساداتی ، در سال 1343 متولد شد و به سال 1365 ، بال در بال ملائک گشود، یعنی فقط 22 سال سن داشت. دستنوشته هایی از این عزیز به یادگار مانده است که در زیر یک نمونه از آن ها را مشاهده می کنید.
شاید در نگاه نخست ما دنیامرامان ، این دستنوشته هیچ نکته ی تازه ای نداشته باشد اما چشم دل که باز کنی ، آن را سندی خواهی یافت از آن چه که یک جوان 22 ساله را به قربانگاهی کشاند که امروز بسیاری از من و شما ، کم ترین درکی از آن نداریم.
و اینک صاحب این یادداشت در امن و عیش ابدی  خانه گرفته است و به ما منزل گرفته گان در دامنه ی آتشفشان می نگرد که چه خواهیم کرد.
و تو ای آن که دندان حسرت بر لب می فشاری! شک نداشته باش ، مسعود هژبرالساداتی ، برای نشستن بر ایوان عرش ، تنها به همان چیزی عمل کرد که روی این کاغذ نوشته است. نسخه ی درمان دردها به همین سادگی است اما قبرستان نشینان عادات سخیف ، شتر را بر بام می جویند.
روحمان با یادش شاد

صحبت با برادران
بسمه تعالی
برادران عزیز به طور خلاصه به همه شما علاقه دارم. بحمدا.. همه شما استادهای من هستید و چیزی برای گفتن نیست. فقط هرکاری که می کنید از روی اسلام باشد. و اسلام را معیار حرکت های خودتان قرار دهید. و از ولایت فقیه پشتیبانی کنید. برادران عزیز صبر و تقوا را پیشه خود کنید و هر کاری که می کنید خدا را از یاد نبرید و خداوند به همه شما توفیق بدهد.
از همه شما حلال بودی می طلبم.
التماس دعا
والسلام
دوست همه شما
مسعود
 

دستنوشته ی شهید مسعود هژبر الساداتی

نحوه سانسور در صداوسیما + تصاویر

عکس‌های زیر نمونه‌هایی از چگونگی سانسور برخی تصاویر فیلم و سریال‌های خارجی در تلویزیون است.
آفتاب: عکس‌های زیر نمونه‌هایی از چگونگی سانسور برخی تصاویر فیلم و سریال‌های خارجی در تلویزیون است. 

کامران نجف‌زاده مجری برنامه صرفا جهت اطلاع با پخش این تصاویر گفت: یه چیزی می‌خوام یواشکی نشونتون بدم ببنید صداو سیما از چه طرح‌هایی استفاده می‌کنه برای اینکه تصاویر ناجور نبینید..!

کنایه های درون سازمانی یا...؛ چرا رسانه ملی تکنیک‌های سانسور را پخش کرد؟

نقطه ضعف های برنامه های تولیدی رسانه ملی اندک اندک به گزک هایی قابل استفاده در دعواهای درون سازمانی تبدیل خواهد شد؛ قطعا هیچ عاقلی بن شاخه ای را که بر آن نشسته است نمی برد. گروه فرهنگی مشرق- چند روز پیش صدا و سیمای جمهوری اسلامی در یکی از بخش های خبری گزارشی را پخش کرد که بسیاری از مخاطبان پای گیرنده هایشان میخکوب شدند این گزارش که کمتر از سی ثانیه طول کشید موضوعی داشت که به پست های شبکه های اجتماعی بیشتر شبیه بود تا یک گزارش در یک بخش خبری رسمی از تلویزیون ملی یک کشور.این گزارش که موضوعش درباره نحوه سانسور تصاویر خاص در سریال های تلویزیونی بود با نمایش چند عکس مقایسه ای میان دو پلان، یکی پلان واقعی یک فیلم و دیگری پلان پس از سانسور صدا و سیما  شروع و به پایان رسید و در نهایت هم مشخص نشد که این نمایش در حقیقت چه بود؟ نمایش قدرت رسانه ی ملی در آفت زدایی تصویری از فیلم ها و سریال های غربی؟ یا کنایه ای ظریف به معاونت سیما از جایگاه معاونت سیاسی.نمایش قدرتگمانه ی اول این است که این گزارش را نوعی نمایش قدرت تفسیر کنیم و بگوییم که صدا و سیما می خواسته است نشان دهد که در تصحیح فرهنگ بیگانه تا چه اندازه و چه میزانی پیشرفت کرده و به راحتی و بدون این که مخاطب حتی متوجه شود یک اثر سینمایی یا تلویزیونی را تصحیح می کند. خوشمزه اینجاست که این مساله خود به نوعی نگرش و روش برای شناخت برنامه قابل پخش از غیر قابل پخش تبدیل شده؛ یعنی اگر برنامه ای صحنه های جنسی نداشت و نوع پوشش در آن همخوانی با فرهنگ اسلامی پیدا می کرد قابل پخش است و ... داستان همچنان ادامه دارد. چاه ویل پخش صدا و سیما آن قدر عمیق هست که اگر کمی قرار باشد محتوا را نیز به معیار ها وارد کنیم رسانه عریض و طویل ملی با مشکل مواجه خواهد شد؛ این یعنی چه ؟ یعنی توانایی حذف صحنه های جنسی و پوشاندن لباس مجازی بر تنهای عریان از افتخارات در چنین ساختار رسانه ای خواهد بود.با این همه این گمانه چندان قابل اعتنا نیست و متاسفانه ماجرا اندکی جدی تر و تاسف بار تر است.کنایه های درون سازمانیداستان کنایه های درون سازمانی در رسانه ی ملی آنجا جدی تر  می شود که نمونه های دیگر آن را در لابه لای گزارش های ماه های گذشته ی بخش های خبری خصوصا "بیست و سی" پیدا کنیم. تعدد کنایه های معاونت سیاسی به معاونت سیما قبل از اینکه شکل علنی بگیرد در شایعه های درون سازمانی قوت گرفته بود اما وقتی پای این شایعه ها به رخداد های خبری و گزارش های خاص رسید به طوری که مثلا یک بخش خبری شروع به نقد های کنایه آمیز برخی سریالهای سیما و بعضی از برنامه های دیگر کرد دیگر شایعات دلایلی برای اثبات داشتند.در حالی که برنامه هایی که با موضوع نقد سریال ها ساخته شده و  به صورت میزگرد از شبکه های سیما پخش می شود به برنامه هایی فرمایشی تبدیل شده اند؛ برنامه هایی که یکی دو منتقد و عوامل فیلم دور یک میز می نشنید و به رمز گشایی سکانس های مختلف و مجیز گویی از برخی از ویژگی های کیفی می پردازند نکته سنجی های بعضی از بخش های خبری و برنامه های تولیدی معاونت سیاسی که اغلب گزنده و در بعضی موارد حتی از دایره انصاف نیز خارج می شود.چنین برخوردی در هیچ رسانه ای از رسانه های جهان معمول نیست؛ دقیقا منظور این است که بخشی از سازمان صدا و سیما بخشی دیگر را نقد و البته کنایه باران کند.اینکه چه منافعی یا مضاری در این ماجرا برای این دومعاونت وجود دارد بحثی دیگر است که قرار نیست به آن بپردازیم؛ اما چنین برخوردهایی و تکه پرانی ها تنها به این برداشت منجر می شود که رقابت در رسانه ملی درجریان است. این مساله با وجود همه ی انتقادهایی که نسبت به این سازمان وارد است تنها به تضعیف این سازمان منتهی خواهد شد و قطعا یک سازمان ضعیف نمی تواند اصلاحاتی سامان دهد.نکته ی آخر اینکه بهتر این است که مسوولان رسانه ملی با جدی گرفتن جریان نقد رسانه ی ملی به جای نادیده گرفتن آن و مانورهای حمایتی از تولیدات سازمان؛ بررسی و موشکافی این نقدها در دستور کار قرار دهد و بخش های قابل استفاده این انتقادات را به صورت دستور العملهای اصلاحی در آورند اگر نه نقطه ضعف های برنامه های تولیدی رسانه ملی اندک اندک به گزک هایی قابل استفاده در دعواهای درون سازمانی تبدیل خواهد شد؛ قطعا هیچ عاقلی بن شاخه ای را که بر آن نشسته است نمی برد.

ايراني‌‌ها در گوگل دنبال چه مي‌گردند؟

به گزارش مشرق، بنا به آمار سايت گوگل كلماتي كه اكثر ايرانيان در گوگل سرچ ميكنند اينها هستند:

الف مثل آشپزي
بالاترين آمار جستجو در حرف الف مختص به کلمه آشپزي بود. به نظر مي آيد کاربران ايراني در اينترنت نيز به دنبال غذاهاي خوش طعم و خوشمزه مي گردند. اين کلمه بيش از 20 ميليون بار در گوگل جستجو شده است. ذوق ايرانيان با جستجوي کلمه آهنگ نيز رعايت شده است اين کلمه بيش از 13 ميليون بار مورد جستجو قرار گرفته است.

ب مثل بانک ملي
قصد تبليغ براي بانک ملي را نداريم اما کاربران ايراني بيش از 13 ميليون بار اين کلمه را در جستجوگر گوگل وارد کرده اند و اين بيش از هر چيز نشانگر رشد بانکداري الکترونيکي در نزد ايرانيان است.اين خوشحالي زماني کامل مي شود که بانک صادرات با 5 ميليون جستجو در رتبه سوم قرار دارد. البته کلمه بازار کار نيز با 10 ميليون بار جستجو در مکان دوم جاي گرفته است.

پ مثل پست
مسئولان پست بايد بسيار خوشحال باشند که ايرانيان بيش از 47 ميليون بار اين کلمه را جستجو کرده اند.براي شرکت پستي که ضرردهي آن بسيار زياد است اين آمار مي تواند نقطه اميدي در تاريکي باشد. کلمه پرسپوليس و پارس خودرو با 37 و 8 ميليون بار جستجو در رتبه دوم و سوم قرار دارند.

ت مثل تبيان
سايت تبيان يکي از قديمي ترين سايت هايي است که طرفداران بسياري را به خود اختصاص داده است. موسسه تبيان با تاسيس اين سايت توانسته است تا کاربران بسيار زيادي را مشترک خود کند. اين کلمه با 41 ميليون بار جستجو در ميان کاربران ايراني از معدود مواردي است که يک سايت جستجو مي شود. کلمه ترجمه با 24 ميليون بار جستجو در رتبه دوم و تابناک با 916 هزار جستجو در رتبه سوم قرار دارد.

ث مثل ثبت نام کارشناسي
ثبت نام کارشناسي 1 ميليون و 260 هزار بار جستجو شده است . بازار ثبت نام در اين قسمت بسيار بالا است ، ثبت نام ازدواج دانشجويي و ثبت احوال نيز در رتبه دوم و سوم قرار دارد. اما نکته جالب ثبت نام برج ميلاد است که 324 هزار بار مورد جستجو قرار گرفته است.برج ميلادي ها از همين حالا مي توانند بر روي درآمدي نجومي حساب باز کنند.

ج مثل جوک
ايرانيان از ديرباز مردماني شوخ طبع و خونگرم بوده اند و در قرن بيست و يکم نيز فناوري اطلاعات از شوخ طبعي ايرانيان بي نصيب نمانده است.کاربران ايراني با 19 ميليون بار جستجوي کلمه جوک آمار بسيار بالايي از شوخ طبيعي ديجيتال را به نمايش گذاشته اند.

چ مثل چوب
هر چه بيشتر فکر کرديم به نتيجه نرسيديم که 36 ميليون بار جستجوي کلمه چوب در بين کاربران ايراني به چه دليل است؟ شايد شما بتوانيد پاسخ مناسبي را در اين خصوص براي خود پيدا کنيد.
اما چت ايراني با 3 ميليون و چت روم ايراني با 2 ميليون بار در رتبه هاي بعدي قرار دارند.

ح مثل حوادث
چندي پيش در گزارشي از 100 سايت برتر ايراني نوشتيم "ايرانيان عاشق حاشيه”.
در اين گزارش نيز مي توان صحت اين جمله را به طور واضح مشاهده کرد. 15 ميليون بار جستجوي کلمه حوادث مي تواند گواه اين ادعا باشد.
کلمه حج و حج عمره با 3 و 1 ميليون بار جستجو به ترتيب دوم و سوم هستند.

خ مثل خدا
93 ميليون بار اسم معظم خدا توسط کاربران ايراني جستجو شده است و کلمه خبر نيز با 51 ميليون و 400 هزار بار در رتبه دوم قرار دارد.

د مثل دختر
قضاوت 111 ميليون بار جستجوي کلمه دختر در بين کاربران ايراني را به عهده خواننده مي گذاريم اما در رتبه هاي بعدي کلمات دانلود و داستان با 26 و 13 ميليون جستجو قرار دارند.

ذ مثل ذوب آهن
صنايع نيز از علاقمندي کاربران ايراني بي نصيب نمانده است. کلمه ذوب آهن با 454 هزار بار جستجو رتبه بالايي را از آن خود کرده است.

ر مثل رقص
کاربران ايراني گوگل بيش از 40 ميليون بار کلمه رقص را جستجو کرده اند و روزنامه با 7 ميليون بار جستجو در مکان بعدي قرار دارد.

ز مثل زنان زيبا
زنان زيبا 6 ميليون بار توسط کاربران ايراني جستجو شده اند.در رتبه بعدي زنگ موبايل با بيش از 2 ميليون بار جستجو قرار دارد.

ژ مثل ژاپن
يکي از معدود کشوري که توسط کاربران ايراني مورد جستجو قرار گرفته است کشور ژاپن است.اين کشور 142 ميليون بار توسط اين کاربران در گوگل جستجو شده است. کلمه ژورنال نيز 13 ميليون بار مورد جستجو قرار گرفته است.

س مثل سايپا
سايپا خودروي ملي خود را رونمايي کرد. آيا 35 ميليون بار جستجو براي اين خودرو است؟

ش مثل شعر
ذوق ايراني در فضاي سايبر نيز به رخ کشيده شده است. بيش از 35 ميليون بار جستجوي کلمه شعر در نزد کاربران ايراني از ذوق شعر اين کاربران خبر مي دهد.

ص مثل صيد
کلمه صيد 439 هزار بار در گوگل جستجو شده است. اين کلمه را نمي توان البته با قاطعيت به کاربران ايراني نسبت داد زيرا برخي از سايت هاي يافت شده عربي بودند.

ض مثل ضرب المثل
ضرب المثل هاي ايراني ها از گذشته معرف اين قشر بوده اند . در فضاي سايبر نيز کاربران ايراني 13 ميليون بار کلمه ضرب المثل را جستجو کرده اند. کلمه ضد فيلتر نيز با 713 هزار بار جستجو از علاقمندي اين کاربران است.

ط مثل طالع بيني
طالع بيني نزد ايرانيان از اهميت ويژه اي برخوردار است. اين کلمه در گوگل توسط کاربران ايراني 5 ميليون بار مورد جستجو قرار گرفته است.

ظ مثل ظهور امام زمان(عج)
کاربران ايراني در فضاي سايبر نيز ارادت خود را به مهدي موعود(عج) نشان داده اند. ظهور امام زمان(عج) به تعداد 3 ميليون بار فضاي جستجوگر گوگل را مزين کرده است.

ع مثل عکس
46 ميليون بار جستجوي کلمه عکس در بين کاربران ايراني نشان از علاقه وافر اين کاربران به عکس دارد.کلمه عشق با 28 ميليون بار جستجو و عروس با 14 ميليون بار در رتبه هاي بعدي قرار دارند.

غ مثل غزل
ذوق ايراني با جستجوي 4 ميليون و 560 هزار بار کلمه غزل کامل شده است. اين کلمه يکي از کلماتي است که آمار بالايي را به خود اختصاص داده است.

ف مثل فال حافظ
حافظ اي حافظ شيرازي بر ما نظر اندازي
شيريني و حلاوت گرفتن فال حافظ به فضاي سايبر نيز کشيده شده است .13 ميليون و400 هزار بار جستجو در گوگل توسط کاربران ايراني صحت اين ادعا را روشن مي کند.
فيلتر شکن نيز با 1 ميليون و 910 هزار جستجو در رتبه بعدي قرار دارد.

ق مثل قرآن کريم
به کلمه "ق” که رسيديم حدسمان درست از آب درآمد. 21 ميليون و 500 هزار جستجوي قرآن کريم شايسته ايرانيان بود و بس.

ک مثل کليپ
28 ميليون و 100 هزار جستجو در مورد کلمه کليپ در سايت گوگل توسط کاربران ايراني ثبت شده بود.

گ مثل گالري عکس
کاربران ايراني گوگل 24 ميليون و 700 هزار بار کلمه گالري عکس را مورد جستجو قرار داده اند. کلمه گل نيز با 18 ميليون بار جستجو در رتبه بعدي قرار دارد.

ل مثل لبنان
يکي ديگر از کشورهايي که کاربران ايراني به آن علاقه وافري دارند لبنان است. اين کشور بيش از 24 ميليون بار توسط کاربران ايراني مورد جستجو قرار گرفته است.
کلمه لباس عروس نيز با 7 ميليون 30هزار بار جستجو در مکان بعدي ايستاده است.

م مثل مترجم
7 ميليون و 390 هزار بار جستجو ي کلمه مترجم در سايت گوگل توسط کاربران ايراني نشان دهنده رشد نرم افزارهاي مترجم آنلاين در کشور است که مي توان اين نکته را به فال نيک گرفت.

ن مثل نور
کلمه نور با بيش از 47 ميليون بار جستحو رتبه نخست را در کلمه "ن” دارا است و نوکيا نيز با 15 ميليون و 600 هزار جستجو رتبه دوم را در کشور دارد. نوکيا پيش از اين ايران را يکي از بزرگترين بازارهاي خود قلمداد کرده بود.

و مثل وزارت بهداشت
کاربران ايراني يا به بهداشت خود اهميت ويژه اي مي دهند و يا وزارت بهداشت آنقدر عملکرد خوبي داشته است که به يکي از پرطرفدارترين کلمه هاي کاربران ايراني تبديل شده است. 15 ميليون و 700 هزار جستجوي وزارت بهداشت توسط کاربران ايراني صورت گرفته است.
وزارت علوم با 16 ميليون و 800 هزار جستجو بالاتر از ويکيپديا قرار دارد.

ه مثل همشهري
کلمه همشهري با 21 ميليون بار جستجو رتبه اول و همراه اول با 17 ميليون و 400 هزار بار جستجو در رتبه بعدي قرار دارد.
اما نکته جالب رتبه سوم است که 1 ميليون و 730 هزار بار نام هديه تهراني هنرپيشه سينما در گوگل ثبت شده است.

ي مثل يوتيوپ
اما نکته جالب و آخر اين که سايت يوتيوپ با وجود فيلتر شدن 52 ميليون بار توسط کاربران ايراني يافت شده است. کلمه ياس نيز با 23 ميليون و 300 هزار جستجو رتبه بعدي را از آن خود کرده است.بازهم جالب است بدانيد 989 هزار بار کلمه يانگوم توسط کاربران ايراني جستجو شده است .

مناجات رمضان با صدای استاد کلامی و تک خوانی مرحوم تقی بابایی

 

برای دریافت و مشاهده به ادامه مطلب بروید .

 

 

 

 

 

 

زمان : 18 دقیقه

فایل : MP3

حجم : 7 مگابایت

لینک دانلود : کلیک کنید

منبع : http://soltaniehcity.ir/post/249

وقتی غواصان به پابوس ارباب رفتند + عکس

«گردان ولی عصر» از لشکر 31 عاشورا ، تجمعی بود از بهترین بندگان خدا که در زنجان متولد شده بودند و رزق حلالی که پدران و مادرانشان به کامشان ریختند باعث شد تقدیر الهی بر آن قرار گیرد که نامشان در فهرست بسیجیان پاکباخته ی حضرت روح الله ثبت شود

«گردان ولی عصر» از لشکر 31 عاشورا ، تجمعی بود از بهترین بندگان خدا که در زنجان متولد شده بودند و رزق حلالی که پدران و مادرانشان به کامشان ریختند باعث شد تقدیر الهی بر آن قرار گیرد که نامشان در فهرست بسیجیان پاکباخته ی حضرت روح الله ثبت شود و گرچه 30 سال از رقصِ میانه ی میدانشان می گذرد اما امروز ، ثبت است بر جریده ی عالم دوامشان.
در دی ماه سال 1364  رزمندگان «گردان ولی عصر» ، پس از یک دوره ی آموزشی سخت غواصی جهت آمادگی برای عملیات والفجر 8 ، برای تجدید بیعت با اربابشان ، هشتمین خلیفه ی رسول خدا بر زمین ، به مشهد مقدس رفتند . تصویری که در زیر مشاهده می کنید در همین سفر و در صحن حضرت ثامن الائمه(صلوات الله علیه) برداشته شده است.
رديف اول نشسته از راست :شهيد احد گوزليان ، شهيد يوسف قربانی ، جانبازسيد رضا سيّادت ،
رديف دوم نشسته از  راست :جانباز جواد محمدی ،جانباز ... ، جانباز سيد داود طاهری ، جانباز حاج ناصر عزّتی
رديف سوم ایستاده از راست :جانباز دلاور حاج محمد اصانلو ،جانباز دلاور حاج مجيد ارجمندفر ، جانباز دلاور علی کريمخانلو،جانباز مسعود ابراهيمی ،
رديف چهارم ایستاده از راست :شهيد اکبر سعادتی خمسه ، جانباز بهرام ملکی ، حاج حميد ارجمندفر ، جانباز حاج محمود کامران ، جانباز ذالفقار صدری ،

 

ترویج دو ماراتن، نماد تحقیر ایرانیان و بی‌توجهی به مفاخر ملی

ماراتن نماد پیروزی یونان بر امپراتوری ایران است و تعجب آور اينكه ما نيز در اين رشته شرکت می‌کنیم و بی‌توجه به مفاخری هستیم که رشادت‌هایی بس شگرف اما حقیقی را به نمایش گذاشته‌اند.

به گزارش مشرق، تاریخ ما را عمدتا غربی ها با کینه توزی های خود نسبت به ایرانیان نگاشته و متاسفانه در کشورمان نیز بدون هیچ تاملی مورد پذیرش همگان قرار می گیرد.

شکست ایرانیان در جنگ ماراتن، اسکندر مقدونی و پطروس فداکار تنها نمونه هایی از جعل تاریخ هستند. هرودت، مورخ مشهور می گویدPhilippides   جنگجوی یونانی با تجهیزات کامل نظامی توانست مسافت 42 کیلومتری دشت ماراتنتا آتن را دویده و خبر شکست ایرانیان را به آتنی هابدهد. او پس از رسیدن به آتن و رساندن خبر "ما پیروز شدیم"، بر زمین می افتد و جان می سپارد. جالب تر اینکه هرودوت که سابقه دیرینه ای در غرض ورزی علیه ایرانیان داشته، خود 6 سال پس از نبرد ماراتن متولد شده است. باید یادآور شد که یونانی ها در آن زمان به غرور و تعصب شهره بودند. در این باره ناپلئون بناپارت نیز در یادداشت هایش آورده که "درباره پیروزی هایی که یونانی ها به خود نسبت می دهند، نباید فراموش کرد این گفته ها همه از یونانی ها است و گزافه گویی و لاف زنی آنها نیز مسلم است."

عصر مدرن در سال 1600 میلادی به وجود آمد. در این دوران غرب پس از یک رنسانس تاریخی به دوران هلنیسم (دوران یونانی مآبی) بازگشت. بنابراین در انتهای قرن 18 میلای و همزمان با اوج دوران مدرن مفهوم المپیک دوباره شکل گرفت و المپیک نوین رقم خورد. Michel Breal استاد زبان شناسی تطبیقی فرانسوی در کالج دو فرانس و عضو موسس کمیته بین المللی المپیک در تاریخ 15 سپتامبر 1896 در سوئیس، در نامه ای پیشنهاد برگزاری مسابقه دوی ماراتن را در اولین دوره المپیک 1896 آتن، به بارون پیر دو کوبرتن ارائه کرد. او با این هدف که امروزه یونان به دنبال هویت خود است و احیای واقعه ماراتن نماد پیروزی بر امپراتوری ایرانیان، احساس غرور و شعف به جوانان یونانی می دهد و المپیک برای پیاده سازی این ایده بهترین زمان است. تعجب آور اينكه ما نيز در اين رشته تحقيرآميز، همراه ورزشكاران ديگر كشورها، از جمله يونان شرکت می کنیم.


× بازی در زمین غربی ها

در جهان امروز ورزش بهترین ابزار برای زنده نگه داشتن یک رویداد تاریخی و انتقال فرهنگی محسوب می شود. شاید هیچ ابزار دیگری هم نتواند مفاهیم را از نسلی به نسل دیگر و از کشوری به کشور دیگر منتقل کند. مهمترین دلیل آن، نهادینه شدن مفاهیم به دلیل استمرار طولانی مسابقات و شیوه القای غیر مستقیم آن است. هنر غرب در دکترین ضربه اول این است که همواره زمین بازی را تعریف کرده و دیگران را مجبور می کند که در زمین و با قواعد او به بازی بپردازند. ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست. با تاملی اندک می توان دریافت که عمده ورزش های معروف که در المپیک از اهمیت بالاتری برخوردارند، ریشه غربی دارند؛ به ویژه آن که کشورهای جهان سومی مجبورند با هزینه و سرمایه خود قواعد غربی را در زمین خود پیاده سازی کنند و این همان تهاجم خفته غرب است بدون اینکه کسی متوجه آن گردد.

سوال این است که چرا ما زمین بازی جدیدی را ترسیم نکنیم و دیگران را به بازی در آن دعوت نکنیم؟ غرب امروز که سرآمد آن ایالات متحده است و در مجموع، سیصد سال هم قدمت ندارد، مجبور است دوباره به خزانه تاریخ دستبرد زنند و حقایق را وارونه جلوه دهند تا بلکه بتوانند یونان باستان را به عنوان سر منشاء خود دوباره زنده کند. چرا ما که دارای هویت و تاریخ غنی و سرشار از عزت و افتخار هستیم نتوانیم فرهنگ خود را به جهانیان معرفی کنیم؟


× رشادتی بزرگ تر از ماراتن و البته، حقیقی!

شهید دریاقلی سوراني، اوراق فروشی بود که به دلیل اينكه كارش براي مردم مزاحمت نداشته باشد، مغازه و كسب و كارش را به (ذوالفقاريه) خارج شهر آبادان برده بود. خرمشهر كه سقوط كرد با نزديك شدن دشمن به بهمنشير، آبادان محاصر و در آستانه سقوط قرار داشت. در روز هشتم آبان 1359 او همراه پسرش در همان محل كارش در ذوالفقاريه مشغول كار بود كه متوجه عبور سربازان عراقي از بهمنشير شد.

وی ابتدا اقدام به شناسايي دشمن كرده و پس از آن در حالي كه هم خودروي سواري و هم موتور داشت، براي اينكه عراقي ها متوجه حضورش نشوند بلافاصله به طرف آبادان به راه افتاد و مسير 9 كيلومتري آن را به سرعت با وجود حضور دیدبانان دشمن و خطرات موجود با دوچرخه کهنه خودش پشت سر گذاشت تا این خبر را به مدافعان شهر برساند و پس از آن بود که با حضور رزمندگان و مردم شهر، دشمن به آن سوی بهمنشیر رانده شد. پس از واقعه كوي ذوالفقاريه خودش هم به مدافعان آبادان پيوست و بر اثر انفجار يك خمپاره به شهادت رسید. او بنيانگذار حركتي شد كه بعدها راديو عراق به صراحت اعلام كرد كه شخصي به نام درياقلي سوراني طرح عمليات عراق در آبادان را با شكست مواجه كرده است.

راديو عراق به صراحت اعلام كرد كه شخصي به نام درياقلي سوراني طرح عمليات عراق در آبادان را با شكست مواجه كرده است.

× راه اندازی مسابقات 9 کیلومتر و جهانی کردن آن

تنها راه حل انتقال مفاهیم دینی و بومی ایرانی به جهانیان از راه ورزش این است که ما یا زمین بازی را تعریف کنیم و یا قواعد زمین بازی را بازنویسی کنیم به عبارت دیگر یا ورزشی متناسب با سلیقه جامعه جهانی طراحی و عرضه کنیم یا حداقل مفاهیم ارزشی خود را در قالب قوانین و قواعد ورزش های مرسوم نشر دهیم.

دريا قلي نماد يك قهرمان ملي است و باید جاودانه بماند. در وهله نخست مسابقات دوچرخه سواری 9 کیلومتری با فلسفه وجودی واقعه كوي ذوالفقاريه ایجاد کنیم. با توجه به قوانین، میزبان در بازی های ورزشی قاره ای و المپیک می تواند چندین رشته خود را در رقابت ها شرکت دهد. ما نیز می توانیم دوچرخه سواری سوراني را در غرب آسیا و کشورهای اسلامی بگنجانیم و در ادامه آن را به یک ماده رسمی و بین المللی تبدیل کنیم.

به اميد روزى كه ما نيز فرهنگ و تمدن بزرگ خود را قدر بدانيم و با پاس داشتن سمبلها و نمادهايمان، به نحوى شايسته از آن بهره بردارى نماييم و تنها به افتخار كردن بسنده نكنيم.

عکس/ پاهای بسته فرزندِ خمینی(ره)

عکسی که می بینید ، در اردیبهشت ماه سال 1373 ، توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است. محل عکس برداری ، ارتفاع 112 ، واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، عکسی که می بینید ، در اردیبهشت ماه سال 1373 ، توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است. محل عکس برداری ، ارتفاع 112 ، واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. برادر حسین احمدی ، پیکر شهیدی که به تازگی تفحص شده است ، نظاره می کند. پیکر این شهید که پس از 12 سال ، چهره نمایانده است ، ویژگی  بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد. دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی ، به احتمال قوی ، زنده به گور گردیده است. سیم تلفن های دور پاها به خوبی مشخص است. این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از بسیجیان و پاسداران مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی فکه کردند.
آیا به راستی کسی جز این رزمندگان بی نام و نشان ، شایستگی اطلاق عنوان «فرزند خمینی» را دارد؟ کسانی تنها به عشقِ آن نایب امام عصر(عج) وحشینه ترین شکنجه ها را به جان خریدند و با گوشت و پوست و خون خود ، با امامِ عشق بیعت نمودند.
آی شما میراث داران روح الله ! وای بر روزگارتان ! پاهای بسته ی این بسیجی ، هشداری است هولناک برای شما ! هیچ یادتان هست کدام میراث  حضرت روح الله است که خودش فرمود  اگر از آن غفلت کنید ، گرفتار دوزخ الهی شده و خواهید سوخت؟؟

فقط به خاطر تو- ویژه نامه اخلاص



 

مقالات ویژه نامه
موانع تحقق و کسب اخلاص در عمل

موانع تحقق و کسب اخلاص در عملاخلاص به معنای پاکی و صفا، در فرهنگ قرآنی به معنای رهایی از غیر خداست. انسان مخلص کسی است که از همه اسباب و علل بگذرد...

اخلاص

اخلاصاخلاص به معنی «خالص کردن، ویژه کردن، ارادت صادق داشتن ...» است.[1] بر اساس این معنی، مخلص کسی است، که طاعات عبادات و تمامی اعمال صالح

آفات اخلاص

آفات اخلاصبدان آفاتی که اخلاص را مشوش می کند، بعضی جلی (1) و برخی خفی (2) است، پاره ای با آن که جلی و آشکارند، ضعیف و برخی با آن که خفی می باشند، قوی هستند...

راه مخلص بودن

راه مخلص بودن اخلاص،یعنی خالص کردن و اخلاص در عمل و ایمان یعنی اینکه انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او....

نقش اخلاص در خوشبختی خانواده

نقش اخلاص در خوشبختی خانواده عارف نامدار معاصر رجبعلی خیاط تاکید می‌کرد: «وقتی خدا را شناختی، هرچه می‌کنی باید خالصانه و عاشقانه باشد، حتی کمال خود راهم درنظر نگیر. ...

ثمرات اخلاص در رفتار محدّث قمی (ره)

ثمرات اخلاص در رفتار محدّث قمی (ره) علی «ع» فرمود: «اصل الاخلاص الیاس مما فی ایدی الناس»؟ (27) (ریشه اخلاص ناامیدی از چیزها (یی چون مال و ثروت و ...) است که در دست مردم است) ...

اخلاص بالاترین درجه خداشناسی

اخلاص بالاترین درجه خداشناسی(علی (ع) در خطبه ی اول نهج البلاغه می فرماید : کمال توحیده الاخلاص له؛ بالاترین درجه ی خداشناسی، اخلاص برای خداست. و خداوند می فرماید: ...

اخلاص در نماز از منظر قرآن

اخلاص در نماز از منظر قرآن در آیه 6 سوره ی ماعون آمده: الذین هم یرائون، یعنی: «وای بر آن افرادی که در نماز خود، از مرز اخلاص خارج شده و ریاکاری می کنند»...

رابطه اخلاص و نیازمندی انسان

رابطه اخلاص و نیازمندی انسان اخلاص که همان روح عمل است، همانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است که در کتب اخلاقی به آن اشاره شده است:...

اخلاص در عمل شهدا

اخلاص در عمل شهدادر احادیث، داشتن اخلاص، شرط پذیرفته شدن اعمال انسان، معرفی و بر آن تأکید فراوانی شده است. جبرئیل در پاسخ به سؤال پیامبر ...

 
بانک صوت و فیلم

آثار و برکات اخلاص

نشانه های اخلاص

کیمیای اخلاص

کیمیای اخلاص 2

کیمیای اخلاص 3

بیان مقام اخلاص و مراتب آن

معنی اخلاص ویقین

اخلاص 1

اخلاص 2

اخلاص 3

اخلاص 4

اخلاص اسلامی 1

اخلاص اسلامی 2

مبحث اخلاص 1

مبحث اخلاص 2

اخلاص(1)

اخلاص(2)

اخلاص - آیت الله مکارم شیرازی

اخلاص

 
 
 
بانک پرسش و پاسخ

راه مخلص بودن چیست؟ و چگونه می توانم کارها ...

اگر یک نفر بخواهد همۀ اعمالش با نیت و قصد اخلاص ...

برای اینکه جزء بندگان مخلص خدا باشم، و اعمالمان ...

 
 
 
بانک مقالات
   
  بررسی اهمیت و ضرورت نیت در کارها
   
  راه مخلص بودن
   
  اخلاص حضرت علی علیه السلام
   
  نیت خیر و قصد خالص در کارها
 
 
     
   

خمس دادن از چه زمانی و چرا واجب می‌شود؟

خمس؛ یکی از فرایض دینی است که به هر فرد مکلف که دارای منبع درآمدی است و سود مضاف بر خرج دارد تعلق می گیرد.‬

.به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همین چند وقت پیش بود خبری در رسانه ها منتشر شد که دانشجویانی که قصد رفتن به حج عمره داشتند و برای خرید لباس احرام اقدام می کردند مغازه داران از آنها مبلغی را به عنوان خمس لباس دریافت می کردند.

این نکته خود بیانگر این مسئله بود که جامعه دانشگاهی ما تا این اندازه نسبت به مسئله مهمی چون خمس بی اطلاع هستند.


در صورتی که به رساله مراجعه کنید در تعریف خمس آمده است: " هرگاه انسان از تجارت یا صنعت یا کسب های دیگر مالی را به دست آورد، چنانچه از مخارج سال خود و خانواده اش زیاد بیاید باید خمس آن یعنی یک پنجم آن را بپردازد."

لذا خیلی از مراجع توصیه می کنند که می بایست هر خانواده ای برای خود سال خمسی در نظر بگیرد و بعد از سال اموال خود را محاسبه کرده و خمس آن را به دفتر مرجع خود بپردازد.

به تازگی نرم افزاری طراحی شده است که می توان به راحتی خمس اموال را توسط آن محاسبه کرد.

حجت الاسلام جواد اسماعيلي، امام جمعه موقت بوشهر در این‌باره گفت: اداره نرم افزارهاي ديني يکي از ادارات زير مجموعه معاونت تبليغ و آموزش‌هاي کاربردي حوزه علميه است.

وي ادامه داد: نرم افزار محاسبه‌گر خمس که در حال بارگذاري اطلاعات است حاوي فتواهاي مراجع تقليد با محوريت احکام خمس است.

وي با اشاره به هدف تهيه اين نرم افزار افزود: نرم‌افزار محاسبه‌گر خمس با هدف جمع آوري و ارائه اطلاعات مورد نياز مبلغان در خصوص خمس تهيه و در سال جاري به مخاطبان ارائه مي شود.

اما در این میان سوال اساسی این جاست که اصلا این خمس چیست و چه موارد مصرفی دارد؟

قرآن کریم دربارۀ خمس می‏فرماید: «واعلموا أنما غنمتم من شيءفأن لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل... » (سورۀ انفال، آیۀ41)  
   
 «بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای نزدیکان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه، از بنی هاشم است.»

 در این آیه به صراحت می‏فرماید: آنچه از اموال به صورت غنیمت به دست آوردید، یک پنجم آن را برای خدا و رسول و نزدیکان آن حضرت اختصاص دهید.

از طرفی امام صادق فرمود: "خداى كه جز او معبودى نيست از آنجا كه خوردن صدقه را بر ما حرام كرده حكم خمس را براى ما نازل فرمود، بنابراين صدقه بر ما حرام است و خمس تكليفى است كه خداي تعالى آنرا بنفع ما بر مسلمانان واجب كرده و چون جنبه احترام دارد خوردنش براى ما حلال است ."

و نيز از آن حضرت روايت شده كه فرمود: "اين عذر از هيچ بنده خدائى پذيرفته نيست كه از خمس چيزى را خريدارى كند و هنگامى كه از او بازخواست مى شود بگويد، پروردگارا من آن كالا را با پول خودم خريدارى كرده ام مگر آنكه قبلا از اهل خمس اجازه گرفته باشد."

 و از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود: "براى هيچكس حلال نيست با مالى كه خمس در آن هست چيزى خريدارى كند مگر بعد از آنكه حق ما را به ما رسانده باشد)و گفتار در خمس از چند جهت است."

با تمام این احادیث و روایات موضوعی که به عنوان شبهه برخی بیان می کنند آن است که با توجه به اینکه قرآن در بیان احکام به کلیات اکتفا کرده و می بایست برای درک بهتر احکام به سنت رسول الله مراجع کنیم در نگاه به سیره ایشان می بینیم که رسول اکرم در زمان حکومتشان گروهی را برای گرفتن زکات مامور کرده بودند اما اگر خمس هم واجب بود بر همه ایشان می بایست این اقدام را برای خمس نیز انجام می دادند.

در ابتدا که به این شبهه می نگریم به نظر منطقی می آید اما نکته‌ای که در این میان است که نباید از آن غفلت شد :

اولاً: احکام اسلامی به تدریج بیان شده است و طوری نبوده که یک سال تمام احکام یک دفعه تشریع شود. گاهی برخی از احکام در عصر رسالت تشریع شده، اما گستردگی آن محدود به آن زمان نبوده، از این‏رو در ابتدای نزول آیۀ خمس، اصل آن بر هر غنیمتی تشریع شده، اما اخذ خمس از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر مصالحی در اموال و درآمدها عملی نمی‏شده است.

 دلیل بر این مطلب وجود روایاتی است که پاره‏ای از احکام در زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف زمینۀ عمل آن پدید می‏آید.

ثانیاً: زکات با خمس تفاوت دارد؛ زیرا مالک زکات فقرا هستند و یا این که باید در مصالح مسلمانان صرف شود، از این‏رو رسول خدا صلی الله علیه و آله وظیفه داشتند آن را اخذ کنند. لذا در قرآن می‏فرماید:

(خذ من أموالهم صدقه). بدین جهت آن حضرت افرادی را مأمور جمع‏آوری زکات نمودند؛ اما خمس حقی است که منحصر است برای آن حضرت و نزدیکانشان و مانند ملک شخصی آن حضرت می‏ماند. نه مانند زکات که از مسائل عمومی مسلمانان است. از این‏رو پیامبر صلی الله علیه و آله دستور جمع‏آوری آن را صادر نفرموده‏اند، بلکه تنها به تبلیغ آن پرداختند. چنان که مقام و موقعیت آن حضرت همین را اقتضا می‏کرد.

 پس اگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله افرادی را برای جمع‏آوری خمس مأمور نکردند، دلیل بر واجب نبودن آن نیست.

 ثالثاً: مواردی وجود داشته که خمس بر آن واجب شده، اما حضرت کسی را برای جمع‏آوری نفرستاده است. مانند: گنج‏هایی که به وسیلۀ مسلمانان به دست می‏آمده است.

رابعاً: از نظر شیعه و اهل سنت ثابت است که زکات بر بنی‏هاشم (سادات) حرام است و در برخی روایات آمده است که خداوند در برابر زکات، خمس را برای بنی‏هاشم و اکرام آنان قرار داده است. بنابراین اگر خمس را منحصر در غنائم جنگی بدانیم، دربارۀ اکرام بنی‏هاشم با مشکلاتی روبرو خواهیم شد؛ زیرا جنگ در همۀ زمان‏ها به خاطر تسلط کفار یا به خاطر گسترش اسلام وجود ندارد. از این‏رو فقرای بنی‏هاشم چگونه زندگی خود را تأمین نمایند. بنابراین از راه فلسفۀ خمس می‏توانیم به دست بیاوریم که خمس باید در اموالی غیر از غنائم جنگی وجود داشته باشد.
   
اما در آخر به موارد مصرف خمس بپردازیم خمس به شش قسمت تقیسم مى شود، سهمى براى خدایتعالى است ، سهمى دیگر از آن رسول خدا است ، و سهمى از آن امام علیه السلام است که این سه سهم دراین اعصار متعلق بصاحب الامر ارواحناله الفداء وعجل الله تعالى فرجه مى باشد، و سه سهم دیگر از آن ایتام و راه ماندگان و مساکین از سادات است (سادات یعنى کسانیکه از طرف پدر پشت به پشت منتهى شوند بجناب عبدالمطلب ).

بنابراین مساکین و ایتام و راه ماندگانى که مادرشان سید است و از طرف مادر منتهى به آن جناب مى شوند خمس ‍ برایشان حلال نیست و در مقابل صدقه که براى سادات حرام است براى آنان حلال است.

میانمار کجاست؟/مسلمانان میانمار چه کسانی هستند؟


خبرگزاری فارس: خشونت علیه مسلمانان در میانمار که با حمایت دولت این کشور انجام می‌شود و نادیده گرفته شدن این خشونت‌ها از جانب رسانه‌های جریان اصلی جهان، لزوم شناخت این کشور و مسلمانان آن را بیش از پیش آشکار می‌کند.

خبرگزاری فارس: میانمار کجاست؟/مسلمانان میانمار چه کسانی هستند؟

به گزارش فارس، اتحادیه جمهوری میانمار کشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است.

میانمار با مساحت 678500 کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور 1900 کیلوتر مرز آبی دارد. سه رشته کوه اصلی در میانمار وجود دارد که هر سه از شمال (هیمالیا) به جنوب کشیده شده‌اند.

 

نقشه میانمار

 

در سال 1824 برمه توسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال 1937 بریتانیا برمه را به همراه منطقه "آراکان" که اکنون به آن راخین نیز می‌‎گویند، مستعمره ای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال 1948 بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به میانمار تغییر نام یافت.

نظامیان پس از کودتای سال 1962 توسط ژنرال "نِ وین" که منجر به سرنگونی دولت غیرنظامی نخست‌وزیر "او نو" شد حاکمیت را در این کشور به دست گرفتند. از آن زمان رهبری میانمار تحت کنترل رهبر نظامی درآمد. این شرایط تا سال 2011 ادامه داشت، زمانی که شورا به دنبال انتخابات سال 2010 منحل شد مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار شد.

میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده در سال 2005 از جمعیتی بالغ بر 40 میلیون نفر برخوردار است.

ورود اسلام به میانمار

تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمى‏گردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانى مسافرت‏هاى دریایى خود را به طریق قبل‏ادامه مى‏دادند و در مسیر خود همچنین دست‏به تبلیغ و دعوت مردم‏به اسلام مى‏زدند.

بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى ‏میانمار و ایالت آراکان این کشور مى‏گذشت ‏به مناطق غربى چین سفرمى‏کردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى‏ آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند.

تاجران چینى در نوشته‏هاى خود از مناطق ایرانى‏نشین‏ در مرزهاى بین میانمار و یونن (ایالتى در جنوب غربى چین) در قرن‏سوم میلادى یاد کرده‏اند.

خشونت علیه مسلمانان

دولت ژنرال ن وین‏ پس از روی کار آمدن در 1962 رفتن مسلمانان ‏به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در 1980 پس از گذشت 18 سال به‏ هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج ‏به ‏مکه مشرف شوند و متعاقب آن عده‏اى از مسلمانان نیز جهت ‏شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.

نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» در گزارشى از جنایات هولناک‏ چکمه‏پوشان میانمارى خاطرنشان مى‏کند، نظامیان این کشور مردم‏ مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده، زنان را در جلو چشم ‏دیگران مورد تجاوز قرار مى‏دهند، مردان را مصلوب مى‏سازند و به ‏قتل مى‏رسانند.

براساس گزارش این روزنامه، هرروز شمار زیادى از مسلمانان فرارى با سرگذشتى هولناک و داستانهاى تکان دهنده‏اى از فشارهاى نظامیان میانمارى خود را به‏ اردوگاه‌هاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمى‏شود و انواع بیماری‌ها رواج دارد مى‏رسانند.

براساس این گزارش، گفته ‏مى‏شود که نظامیان قصد دارند بودایى‌ها را به ایالت آراکان‏، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان نشین بوده است، گسیل‏دارند.

70 درصد جمعیت 40 میلیونى میانمار بودایى هستند.

هرچند در گذشته نظامیان میانمارى سایر اقلیت‌هاى قومى را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده‏اند، از جمله در مورد تایلندى‏ها، خشونت ‏بسیارى روا داشته‏اند، لیکن رفتارشان با مسلمانان‏ بسیار خشونت بارتر از رفتار با سایرین بوده است.

خشونت‌های جدید علیه مسلمانان میانمار در ایالت راخین بعد از کشته شدن 11 مسلمان بیگناه توسط ارتش این کشور در ماه مه 2012 و حمله یک گروه بودائیان به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد.

به دنبال آغاز درگیری‌ها درغرب میانمار، بودایی‌ها با حمله به مناطق مسلمان‌نشین بیش از 2000 منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند.

 

 

اغلب آوارگان مسلمان به مرزهای میانمار و بنگلادش پناه بردند و اکنون در شرایط بسیار اسف باری به سر می‌برند. آنها نیاز به غذا دارند و به علت بارش باران‌های موسمی و نداشتن سرپناه سلامت و زندگی آنها در خطر است.

این درحالیست که دولت میانمار با تامل نیروهای امنیتی خود را در منطقه افزایش داد و بعد از یک هفته در ایالت راخین وضعیت فوق العاده اعلام کرد.

 

 

این خشونت‌ها درحالی ادامه دارد که رئیس جمهور میانمار هفته گذشته اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند.

"تین سین"، رئیس‌جمهور میانمار جمعیت 800 هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.

"آنگ سان سوچی" رهبر مخالفان دولت میانمار نیز که به تازگی از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژست‌های حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضع‌گیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.

این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانه‌های جریان اصلی جهان نادیده گرفته شده است لزوم توجه جدی و همت کشورها و سازمان‌های اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را می‌طلبد.

پاکسازی مذهبی در میانمار

مسلمانان از تحقیرهای دیروز تا تبعیدهای امروز
یادداشتی از دکتر ماندانا تیشه یار استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین المللی برای دیپلماسی ایرانی:
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

برمه غربی ترین کشور در میان کشورهای جنوب شرق آسیا و مرز میان شبه قاره هند و سرزمین های آسیای شرقی به شمار می آید. اگرچه این کشور بیش از یک دهه است که به عضویت مجمع کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) درآمده و به جرگه کشورهای این منطقه پیوسته، با اینهمه، تفاوت های چشمگیری با دیگر کشورهای این منطقه دارد. ساختار سیاسی بسته، اقتصاد رو به نابودی و توانمندی نظامی رو به کاهش این کشور به خاطر تحریم های بین المللی کمرشکن در سال های گذشته، برمه را از پیوستن به کاروان رشد و پیشرفت کشورهای جنوب شرق آسیا باز داشته است.

کشور برمه که از دیرباز به واسطه موقعیت استراتژیک خود، بر سر راه بازرگانی میان چین و هند جای داشته، مردمانی از نژادهای مون و برمن را در خود جای داده که پیوندهای فرهنگی بسیاری با مردمان سرزمین های پیرامون، به ویژه هندوستان داشته و از دیرباز یکی از شاخه های اصلی آیین بودا را به عنوان دین رسمی خود برگزیده اند. با اینهمه، در طول سده ها، بازرگانان و دریانوردان مسلمان نیز که از ایران و شبه جزیره عرب به سوی شرق آسیا روانه بودند، بر سر راه خود به داد و ستد با برمن های بودایی پرداخته، برخی از ایشان را با آیین اسلام آشنا ساختند و گاه خود در این سرزمین ماندگار شدند و به مقام های بالا مانند وزارت و مشاورت شاهان بودایی برگزیده شدند. هنوز هم می توان نشانی از خاندان های ایرانی با نام های شیرازی، کاشانی، بهبهانی، اصفهانی و یزدی را در میان مسلمانان برمه یافت. امروزه در گویش برمه ای، برخی از مسلمانان برمه را "پاتی" Pathy می نامند که گفته می شود برگرفته از نام "پارسی" است و اشاره به نژاد آنان دارد.

حضور مسلمانان در بخش های غربی برمه، به ویژه در منطقه آراکان که در همسایگی استان مسلمان نشین بنگال در هندوستان – بنگلادش امروزی – جای دارد، زمینه رفت و آمدهای میان مسلمانان هندی و برمه ای را رفته رفته فراهم آورد. این پیوندها چنان گسترش یافت که از سده هفدهم میلادی زبان پارسی که هم به وسیله بازرگانان و هم از راه دربار هند به برمه رسیده بود، به عنوان یکی از زبان های درباری در این کشور استفاده می شد. این زبان در مراکز و مدارس دینی مسلمان برمه نیز مورد توجه بود و برخی متون ادبی و اخلاقی مانند پندنامه عطار، کیمیای سعادت غزالی و گلستان و بوستان سعدی در این کانون ها آموزش داده می شدند.

مسلمانان برمه از فرقه های گوناگون درست شده اند و در میان آنها می توان پیروان مذاهب شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی، شیعی، چولیا مسلم، بودا مسلم، اهل حدیث، قادیانی، صوفیه، طریقیه، گرانیه، بنگالی مسلم و وهابی را دید. آنان در طول سده ها زندگی در سرزمین برمه، سازمان ها و انجمن های گوناگونی را درست کرده اند که مهمترین آنها عبارت از شورای امور مذهبی مسلمانان، جامعه علمای برمه، سازمان مسلمانان برمه، اتحادیه جوانان مسلمان، سازمان اخوت مسلمانان و انجمن دانشجویان مسلمان هستند. این گروه که امروزه به گفته دولت برمه تنها چهار درصد و به گفته مسلمانان و منابع پژوهشی غربی 20 درصد جمعیت 48 میلیون نفری برمه را تشکیل می دهند، در بخش های گوناگون سرزمین برمه پراکنده اند. اما گروهی از ایشان که بیشتر آنان را مسلمانان هندی که از سده ها پیش به این سرزمین مهاجرت کرده و در آن زندگی نموده اند، همچنان در منطقه آرکان در نزدیکی مرز برمه و بنگلادش به سر می برند. این مردمان که به زبان "روهینگیا[1]" که مخلوطی از ترکی، بنگالی، پارسی و عربی است، سخن می گویند، غالبا به همین نام نیز خوانده می شوند.

بنا به اسناد موجود، از سده پانزدهم تا سده هجدهم میلادی قوانین اسلامی در منطقه آراکان به اجرا در می آمدند و مسلمانان آزاد بودند تا تنها از قوانین خود پیروی نمایند. اما با اشغال دوباره این سرزمین به دست شاهان بودایی در سده هجدهم، اجرای قوانین اسلامی کنار گذارده شد و قانون ملی جایگزین آن گردید. این روند تا پایان جنگ جهانی دوم و استقلال برمه در 1948 ادامه یافت. در آن سال ها که برمه به مستعمره انگلستان بدل شده بود، بسیاری از برمه ای های ملی گرای تندرو، با شعار "برمه برای برمه ای ها" به سرکوب مسلمانان، به ویژه هندی های مهاجر می پرداختند و به بازارهای اسلامی یورش می بردند و مسلمانان را از اجرای برنامه های دینی خود باز می داشتند.

در جنگ جهانی دوم نیز با آمدن سربازان بودایی ژاپن به برمه، بوداییان به محله های مسلمان نشین در آراکان یورش آورده، هزاران نفر از مسلمانان را کشتند. این امر به اختلافات دامنه دار میان بودایی ها و مسلمانان در آراکان بیشتر دامن زد. پس از استقرار ژاپنی ها در آراکان، مسلمانان آن منطقه علیه ژاپنی ها دست به مبارزه زدند و به عنوان عوامل اطلاعاتی و شناسایی و خرابکاری، با انگلیسی ها همکاری می کردند. انگلیس نیز در برابر این همکاری، وعده نوعی خودمختاری به مسلمانان آراکان را داد. این پیشینه سبب شد که دولت مستقل برمه پس از آن که در سال 1948 به قدرت رسید، به سرکوب مسلمانان به ویژه در ناحیه آراکان بپردازد.

با به قدرت رسیدن نظامیان در 1962 به رهبری ژنرال نه وین Ne Win که با کودتای نظامی قدرت را در این کشور به دست گرفتند، روند تازه ای از مبارزه با مسلمانان برمه ای آغاز شد. ژنرال نه وین نظام سوسیالیسم تک حزبی را در برمه برپا نمود و مسلمانان را به عنوان شهروند درجه دوم، از بسیاری از حقوق خود مانند پیوستن به ارتش و کار در ادارات دولتی و یا رفتن به زیارت حج، محروم ساخت. در این میان، مسلمانان منطقه آراکان بیش از دیگر مناطق زیر فشار بودند. دولت هرگز به آنان اجازه شهروندی این کشور را نداد و آنان را همواره "بنگالی" نامیده و خواهان بازگشت آنان به سرزمین نیاکان خود شده است. در جامعه بودایی برمه نیز این مردم، به خاطر رنگ تیره پوستشان، "کاکا سیاه" نامیده شده و مورد توهین و تحقیر قرار می گیرند. از این رو، از هنگام استقلال برمه تاکنون، صدها هزار مسلمان برمه ای، به بنگلادش، مالزی، هند، پاکستان، تایلند، سنگاپور، امارات متحده عربی و عربستان گریخته اند. آنان حتی در دورانی که هنوز بنگلادش جزئی از پاکستان بود، از محمدعلی جناح، رهبر استقلال پاکستان خواستند که منطقه آراکان نیز به این کشور بپیوندد.

مسلمانان آراکان با دولت برمه همواره اختلاف داشته و معتقدند که دولت حقوق مسلمانان را نادیده می گیرد و به آداب و سنن آنها بی احترامی می نماید. این امر از سوی بسیاری از نهادها و سازمان های بین المللی نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. در طول این سال ها، مردم مسلمان آراکان، چندین گروه آزادی بخش پارتیزانی و انجمن های غیرنظامی برای دفاع از حقوق خود تشکیل داده اند. مهمترین این سازمان ها عبارت از جبهه میهن پرستان روهینگ، سازمان آزادیبخش آراکان، سازمان رهایی بخش مسلمانان میانمار هستند.

با اینهمه، تشکیل این سازمان ها و گروه ها نتوانسته است مسلمانان را از گزند آسیب های اجتماعی و دولتی دور سازد. در زمستان 1997 با پخش شدن خبر تجاوز مردان مسلمان به یک زن بودایی، هزاران راهب بودایی با همراهی پیروان خود به محله ها و مناطق مسلمان نشین حمله برده و بسیاری را کشتند و مغازه های ایشان را غارت کردند. در سال 2001 نیز هنگامی که چند راهب بودایی از زنی مسلمان کیک خریدند اما پول آن را نپرداختند، چنان آتشی از خشم و شورش برپا شد که بسیاری از مردم درگیر آن شدند و بار دیگر خانه ها و مساجد مسلمانان در آتش سوخت و این در حالی بود که پلیس و مقامات دولتی کمترین تلاشی برای آرام کردن اوضاع انجام ندادند. طرفه آنکه مسلمانان برمه گاه هزینه گناهان ناکرده خود را نیز پرداخته اند. هنگامی که طالبان در افغانستان مجسمه بودا در بامیان را از میان بردند، بسیاری از راهبان بودایی برمه بر آن شدند تا به تلافی آن، مسجدها و امام باره های مسلمانان را نابود کنند.

اما در شورشی که در تابستان 2012 و بار دیگر بر سر تجاوز گروهی از مردان مسلمان به زنی بودایی آغاز شده، دولت آشکارا به موضعگیری در این زمینه پرداخته و رئیس جمهور برمه گفته است که باید مسلمانان روهینگیا، که بخشی از مسلمانان این کشور هستند که در منطقه آراکان زندگی می کنند، را از برمه بیرون کرد و آنها را در اردوگاههای مرزی در بنگلادش جای داد. در هفته های گذشته، دولت برمه نه تنها همچون گذشته نقش ناظری بی طرف را در درگیری های مذهبی در این کشور بازی نکرده، بلکه به طور گسترده ای دست به خشونت زده و با سرکوب و کشتار مسلمانان و دستگیری رهبران ایشان و وادارسازی ده ها هزار خانواده مسلمان به پناه بردن به مرزهای بنگلادش، عملا سیاست پاک سازی مذهبی را در این کشور دنبال کرده است.

اگرچه اقدامات ضد حقوق بشر دولت برمه، با واکنش های نه چندان جدی کشورهای مدافع حقوق بشر و بیانیه های نه چندان محکم کشورهای مسلمان در رد این اقدامات روبرو شده، اما به نظر می رسد رویدادهای اخیر در این کشور، بیش از آنکه تهدید کننده منافع هر یک از طرفین در این ستیز تلخ باشد، ضربه ای کاری به بدنه نهال نازک جامعه مدنی در این کشور است که به تازگی و پس از سال ها خون دل خوردن آزادیخواهان برمه ای، در خاک این کشور نشانده شده بود./

منبع : دیپلماسی ایرانی

43 پایگاه دانلود رایگان کتابهای الکترونیکی

یکی از دغدغه‌ها‌ی دانشجویان و به خصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی، تهیه کتاب‌های علمی روز و جدید به زبان لاتین و مرتبط به واحدهای دروس و پروژه‌های دانشگاهی است که غالبا با قیمت های بالا به فروش می‌رسد و یا فیلتر و تهیه آن برای دانشجویان مشکل است. به گزارش مشرق به نقل از خبرنامه دانشجویان، لیست سایت هایی که کتابهای مورد نظر را به صورت رایگان در قالب ورد و پی‌دی‌اف در اختیار بازدید کنندگان قرار می‌دهد را به صورت زیر برای رفاه حال دانشجویان جمع‌آوری نموده است: نام سایت توضیحات Ebookee یک منبع مناسب در زمینه دانلود کتابهای علمی FreeBookSpot شما می توانید در این سایت به جستجو و دانلود کتاب در مباحثی نظیر برنامه نویسی، مهندسی، موضوعات علمی، داستانی و … بپردازید. Free-eBooks وب سایتی که از طریق آن علاوه بر یافتن کتب مختلف، قادر به دانلود مجله های معروف حهان نیز می باشید. FreeComputerBooks در آن می توانید کتاب های مختلفی را در زمینه کامپیوتر بیابید. مزیت این سایت، دسته بندی ایده آل آن است که علاوه بر داشتن ۱۲ دسته اصلی، شامل ۱۵۰ زیر دسته مختلف است که جهت یافتن کتاب مورد نظرتان بسیار مفید خواهند بود. FreeTechBooks کتاب های مختلفی را در زمینه مهندسی و علوم کامپیوتر را می توانید در آن بیابید. Scribd وب سایتی جهت به اشتراک گذاری فایل ها با فرمت برنامه های مختلفی نظیر Word، Excel، PowerPoint و PDF می باشد. Globusz یکی از وب سایت های معروف در زمینه دانلود کتاب های رایگان است! KnowFree کاربران این وب سایت به مبادله کتاب ها، آموزش های ویدیویی و سایر موارد این چنینی به صورت رایگان در آن می پردازند. OnlineFreeEbooks شامل ۹ دسته بزرگ در زمینه کتاب های بازرگانی، مهندسی، سخت افزار، برنامه نویسی و … می باشد که قابلیت دانلود به صورت رایگان را دارا می باشد. MemoWare اگر پاکت پی سی دارید احتمالا این وب سایت برای شما بسیار مناسب است چرا که فرمت کتاب های آن هماهنگ با دستگاه هایی نظیر همان است. EBookLobby دیتابیسی نه چندان کامل در کلیه زمینه ها OnlineComputerBooks شامل کتاب های مختلفی در زمینه های رایج است. GetFreeeBooks کلیه کتاب های موجود در این وب سایت، کتاب هایی هستند که به صورت قانونی امکان دانلود را دارند. libgen داروخانه کتاب TheOnlineBooksPage لیست بیش از ۳۰۰۰۰ کتاب رایگان موجود در سطح نت! morefreeebooks.net در کلیه زمینه ها Project Gutenberg دیتابیسی شامل بیش از ۳۳۰۰۰ کتاب الکترونیک در فرمت های مختلف. Scribd کتاب های مورد نظرتان را پیدا کنید، بخوانید و برای دیگران به اشتراک بگذارید. ManyBooks.net بیش از ۲۹،۰۰۰ کتاب رایگان در دسترس وجود دارد. Get Free e-Books سایت رایگان کتابهای الکترونیک که در آن شما می توانید کتاب کاملا رایگان دانلود کنید. The eBook Directory دسترسی به هزاران کتاب که بسیار عالی دسته بندی شده اند. PDFoo کتاب های مختلف در زمینه های کسب و کار، کامپیوتر، مهندسی، تجارت آزاد، پادکست ها و … موجود می باشد. KnowFree ۱۱۰۰۰ کتاب الکتورنیک در دسته بندی های مختلف ebooks-space دانلود رایگان کتابهای وب سایت در زمینه هایی مانند کامپیوتر، IT، برنامه نویسی زبان، توسعه نرم افزار، آموزش و طراحی پایگاه داده ها در قالب فایل PDF و CHM. bibliotastic این سایت بدرد نویسندگان جوانی می خورد که تمایل دارند بازخورد مطالب خود را توسط مخاطبان ببینند. Globusz پلت فرمی که برای نویسندگان جدید آزمون مهارت های نوشتن خود را توسط خوانندگان واقعی فراهم می کند. avidpdf موتور جستجوری فایل های pdf MemoWare شما می توانید در میان عنوان، نویسنده و توضیحات، نام نویسندگان، تاریخ اضافه شده، میانگین رتبه، رده، فرمت سند، بستر های نرم افزاری PDA و گزینه های زبان جستجو کنید. Diesel E-book Store جستجو و دانلود کتاب در زمینه های مختلف Read Easily! کتابخانه دیجیتال با قابلیت های جالب برای خواندن کتاب در محیط سایت BookBooN تمام کتاب ها را می توان بدون ثبت نام دریافت کنید. این کتابهای الکترونیک قانونی و منحصرا برای Bookboon نوشته شده Planet eBook این سایت حاوی لیست بزرگی از کتابهای رایگان در موضوعات مختلف است. PDF Search Engine همانطور که از نام نشان می دهد موتور جستجوی PDF یک ابزار برای پیدا کردن کتابهای آنلاین رایگان است. eBook Junkie شما می توانید تعدادی از کتابهای الکترونیک رایگان قابل دانلود از این سایت دریافت کنید. uFindBook دانلود کتابهای الکترونیک رایگان بیش از ۲۰۰،۰۰۰ عنوان طبقه بندی شده را در فرمت PDF، CHM، HTML E-Books Directory ین سایت حاوی لیست بزرگی از کتابهای رایگان در موضوعات مختلف است. PDF Geni یک موتور جستجو است e-books Download Free دانلود محبوب ترین کتابها به صورت رایگان bookglutton ایجاد شبکه اجتماعی گرداگرد یک کتاب و دعوت دوستان برای دیدن آن Book-Bot دیتابیسی شامل ۱۴۵۷۱ کتاب الکترونیک e-Book Lobby کتابهای رایگان را به دسته های مختلف تقسیم شده است. طیف وسیعی از کسب و کار، هنر، محاسبات و آموزش و پرورش. PlanetPDF لیست نه چندان کامل از کتابهای رایگان PDF Gallery گالری از کتابهای مختلف از دسته های مختلف

فواید بسیار جالب گرسنگى ماه رمضان

گرسنگى در ماه مبارک رمضان فواید بیشمارى در جهت تكمیل نفس و شناخت خداوند براى سالك دارد. روایات زیادى در فضایل گرسنگى وارد شده است كه بد نیست در اینجا اشاره اى به آنها و سپس به فلسفه و حكمت گرسنگى داشته باشیم . به گزارش 598 از پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ”با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه كنید همانا پاداش این كار همانند پاداش مبارزه در راه خداست . و عملى دوست داشتنى تر از گرسنگى و تشنگى در نزد خدا كسى است كه گرسنگى بیشترى كشیده باشد و در خداوند متعال تفكر بیشترى نموده باشد.”‌ و به اسامه فرمودند: «اگر مى توانى در حال گرسنگى و تشنگى ملك الموت را ملاقات كن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوى و ملائكه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.» نیز فرمودند: گرسنگى بكشید و بر بدنهایتان سخت بگیرید شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. در حدیث معراج خداوند پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى ؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه كم خورى و كم گویى است . و آن حكمت را به ارمغان مى آورد و حكمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را. و وقتى كه بنده اى به یقین رسید باكى ندارد كه چگونه روزگار را سپرى كند. در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست . و هر كس طبق خوشنودى من رفتار كند، سه خصلت را به او مى دهم : شكرى كه نادانى همراه آن نباشد، یادى كه فراموشى نداشته باشد و دوستیى كه دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى كه او من را دوست داشت ، من هم او را دوست خواهم داشت ؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم ؛ در تاریكى شب و روشنایى روز با او مناجات مى كنم تا آنجا كه سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و كلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را كه از بندگانم پنهان كرده ام براى او آشكار مى كنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود كرده و درك او را بالا مى برم ؛ مرگ را بر او آسان مى كنم تا وارد بهشت شود و وقتى كه ملك الموت او را ملاقات كند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت ! خوشا به حالت ! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است ، در آن بخرام و خوش ‍ باش و در همسایگیم ساكن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم . قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است كه قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شكل كشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم ؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى ؛ كه با دوستان خود چنین كنم . از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.)) در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگى اشاره شده است . براى توضیح بیشتر مى توان به سخنان علماى اخلاق كه برگرفته از روایات مى باشد، مراجعه نمود. آنان براى گرسنگى فواید زیادى گفته اند از قبیل : الف- صفاى قلب : زیرا سیرى باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتى شبیه مستى پیدا مى كند و نمى تواند خوب فكر كند؛ سرعت انتقال او كم شده و قلب او كور مى شود. برخلاف گرسنگى كه باعث رقت و صفاى قلب مى شود. و قلب را آماده تفكرى كه باعث شناخت مى شود، مى كند. و نورى آشكار پیدا مى كند. از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.)) . ب- تواضع و از بین رفتن سرمستى و ناسپاسى كه منشاء سركشى است ؛ وقتى نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سركشى دست بر مى دارد. ج- شكستن شدت شهوات و نیروهایى است كه باعث انجام گناهان كبیره شده و سبب هلاكت انسان مى شوند. چون بیشتر گناهان كبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسى بوجود مى آید و كم كردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها مى شود. د- آمادگى براى انجام تمام عبادتها از چند جهت است ؛ كه كمترین آنها كم احتیاجى به تخلى و بدست آوردن غذا و كمتر بیمار شدن به بیماریهاى گوناگون است - زیرا معده خانه بیمارى و پرهیز سرِ هر دارویى است . با این مقدمات مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم كه بعضى از آنها عبارتند از: الف. مى فهمیم كه چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب كرده است . نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت ، نزدیكى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیك رسیدن به آن است . پس ‍ مى بینى كه روزه تكلیف نیست بلكه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شكر آن واجب است و مى فهمى كه علت واجب كردن آن كم خوردن و ضعیف كردن نیروهاست . بهمین جهت حیف مى آید كه حتى در شب نیز غذا بخورى . و ممكن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درك كنى . ب. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده ، فهمیدى ، براى رسیدن به نتیجه خوب ، در جهت انجام درست و اخلاص در آن ، تلاش ‍ مى كنى . ج. هنگامى كه هدف از واجب شدن روزه را دانستى ، مى فهمى كه چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست ؛ و هنگامى كه روزه گرفتى ، گوش ، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده . د. مى فهمى كه شایسته نیست نیت و هدف روزه ، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلكه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیكى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این كه انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیك مى گرداند، نزدیك شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیك شدن به او. این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین ، و درباره اثرات آن تامل نما. كسى كه خود را نزدیك به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شكسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او كسى جز خدا نیست . و كسى كه روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزه او روزه مقربین مى گردد. خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یك روز در عمرمان باشد. منبع: تبیان

برنامه های ماه رمضان تلویزیون به کدام سمت می روند؟

با شدت گرفتن نقد سریال های ماه رمضان در سال گذشته، خصوصاً بر سریالی که در آن روح ها نیز به دختربازی مشغول بودند و اشتباهات فاجعه آمیز دیگر در آن سریال ها، سازمان تصمیم گرفت بکلی صورت مسأله را پاک کند... البته امسال ورود شبکه سوم سیما به مقوله بسیار حیاتی «بحران کاهش زاد و ولد در کشور» تا بدینجای کار قابل ستایش است. هرچند متأسفانه پس از سالها سریال سازی، گویا نه تنها بنا نیست در پرداخت داستان و قصه گویی پیشرفتی در تلویزیون رخ دهد، بلکه شاهد پس رفت در این مقوله هستیم. سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - هر ساله در ماه مبارک رمضان، شاهد پخش سریال هایی با مضامین ماورائی از رسانه ملی بودیم. سریال هایی که اگرچه مانند سایر تولیدات سازمان، بدون مطالعات عمیق و دقیق و تیم کارشناسی ساخته می شد، اما به هر جهت گام مثبتی در نزدیکی به تلویزیون مطلوب دینی محسوب می شد. این سریال ها هر ساله با انتقادات فراوان کارشناسان دینی مواجه می گردید و رسانه ملی نیز طبق معمول همیشه، به جای ارج نهادن به انتقادات و جذب منتقدین و استفاده از آنها برای بهبود آثار، با برگزاری مراسمات خود تشکری و خودتقدیری و جلسات نقد و بررسی بدون حضور منتقد، به خیال خود «در مقابل نقدها ایستادگی می کرد». با شدت گرفتن این نقدها در سال گذشته، خصوصاً بر سریالی که در آن روح ها نیز به دختربازی مشغول بودند و اشتباهات فاجعه آمیز دیگر در آن سریال ها، سازمان تصمیم گرفت بکلی صورت مسأله را پاک کرده و دردسر ساخت سریال ماورائی را از سر خود باز کند. البته جایگزینی هم برای آن اندیشیده و آن «خنده بازار» است که از سال قبل شروع و امسال با قوت بیشتری بر معنویت شب های ماه رمضان می افزاید. نقد این نیست که چرا در ماه رمضان برنامه طنز پخش می شود، نکته اینجاست که موقعی از 5 سریال پخش شده، حداقل سه تای آنها با مضامین معنوی و دینی بود و باقی نیز اجتماعی. اما سال به سال، از تعداد آثار معنوی کم و بر تعداد سریال های طنز افزوده می شود. همانطورکه بارها اشاره شده است، رسانه ملی اصولاً برای منتقد، ارزشی قائل نبوده و وظیفه خود را مقاومت در برابر او می داند. این امر حتی فراتر از منتقدین خارجی سازمان هم جاری است؛ «مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما» واقع در قم، پیش و پس از ساخت یک اثر تلویزیونی ارزیابی و نقد جامعی بر آنها آماده می کند که نه تنها با بی اعتنایی سازمان مواجه شده و هیچ ضمانت اجرایی نسبت به آنها وجود ندارد، بلکه انتشار این انتقادات، چه توسط این سازمان و چه شورای نظارت بر صدا و سیما ممنوع می باشد. اما فعالیت این مرکز، منحصر در نقد نیست و ماهیانه چندین مجله تخصصی در موضوعات مبتلا به تلویزیون و کتاب هایی در این زمینه منتشر می کنند که آنها نیز با بی توجهی و بی اهمیتی کامل مسئولین و فیلم سازان تلویزیون مواجه می شوند. از جمله کتابی دو جلدی با موضوع «فرشته در قرآن و احادیث» که سال گذشته در این مرکز به طبع رسید. البته ناگفته نماند که ورود شبکه سوم سیما به مقوله بسیار حیاتی «بحران کاهش زاد و ولد در کشور» تا بدینجای کار قابل ستایش است. هرچند متأسفانه پس از سالها سریال سازی، گویا نه تنها بنا نیست در پرداخت داستان و قصه گویی پیشرفتی در تلویزیون رخ دهد، بلکه شاهد پس رفت و بازگشت به سالها قبل در این مقوله هستیم. شایسته است رسانه ملی جلساتی برای سریال سازان خود ترتیب دهد و قدری ایشان را با سریال هایی نظیر «فرار از زندان» و «24» آشنا سازد تا بلکه کمی با درام نویسی پیشرفته آشنا شوند و مخاطبینشان ما بین سریال ها دچار خواب آلودگی نگردند. اتفاق دیگری که نمی توان از کنار آن عبور کرد، حذف مجری ماه عسل، احسان علیخانی بود (اگرچه مجری جدید هم اجرای خوبی دارد). شاید برخی این حذف را پس از فاجعه برنامه های تحویل سال تلویزیون، لازم و مناسب بدانند. در اینجا می بایست به روال بی رحمانه ای که توسط مسئولین سازمان، تلویزیون را به «مسلخ هنرمندان نظام» تبدیل کرده است اشاره کنیم. همانطور که اشاره شد، صدا و سیما در مقابل نقدها همواره موضع جنگی به خود می گیرد. اما سربازان این جنگ، مسئولین سازمان نیستند، هنرمندان اند. به محض شروع نقدها، مسئولین هنرمندان را دلگرم می کنند و آنها را به بی تفاوتی و ایستادگی تشویق. اما با شدت گرفتن انتقادات و شکل گیری فشارهایی از بالا بر سازمان، مسئولین بلافاصله اقدام به اخراج و برکناری همان هنرمندانی می کنند که تاکنون پشتیبانشان بودند. نمونه این عمل ناشایست، سرنوشتی بود که برنامه «هفت» و مجری آن دچارش شدند. هنگامی که بیش از بیست رسانه انقلابی درخواست حضور نماینده شان در برنامه را داشتند، این درخواست با بی توجهی تام ضرغامی که نامه خطاب به وی نگاشته شده بود مواجه گردید و پس از نامه دوم که اینبار از جانب 30 رسانه مطرح اصولگرا خطاب به ضرغامی منتشر و در آن درخواست برگزاری نشست مطبوعاتی از وی شده بود، برنامه تعطیل و مجری آن نیز اخراج گردید. مسئولین سازمان در واقع با اخراج علیخانی، ذهن ها را از این پرسش ها که «مگر برنامه های نوروزی، ناظر پخش نداشت و مگر موسیقی ها و کلاً سین برنامه ها از پیش مشخص و تصویب نشده بود و مگر این مسئولین نیستند که چنین اختیاراتی را به یک مجری می دهند» منحرف و تمام تقصیرها را گردن او انداختند. نهایتاً جای این پرسش باقی است که دود این ضعف های کلان مدیریتی نهایتاً به چشم چه کسی خواهد رفت؟ آیا مسئولین رسانه ملی پاسخگوی شبهاتی که بخاطر عملکردشان در اذهان جامعه به وجود می آید خواهند بود؟ براستی هنوز نوبت آن نرسیده است که مجلس شورای اسلامی قانونی که از 23 سال پیش قرار است برای صدا و سیما نوشته شود را بنویسد؟

دعایی که امام حسین(ع) در حق تهران کرد

آیت‌الله مجتهدی با بیان اینکه به واسطه دعای امام حسین(ع) بلا از شهر تهران دور شد، ابراز داشت: سیل و زلزله لشکر خدا هستند و برای جلوگیری از آن‌ها نباید گناه کرد.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان داشته اند که قسمتی از آن را در زیر می خوانید:

*دعای روز ششم ماه مبارک رمضان

«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ»

«خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه‌هاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت بدان نعمت‌بخشى و الطافى که نسبت به بندگان دارى دورم بدار، اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان»

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی در شرح «اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ» می‌گوید: خدایا، من را به واسطه تعرض گناه خوارم نکن، گناه آدم را خوار و عبادت و بندگی آدم را عزیز می‌کنند. اگر اهل طاعت و بندگی شوید، عزیز می‌شوید؛ اما اگر اهل گناه باشید، کسی دوستتان ندارند.

وی افزود: اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباس‌های فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث می‌شود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افکنیم، مردم اهل عمل را دوست دارند.

* سیل و طوفان، تازیانه عذاب خداوند هستند/ سیل گلستان به کدام روستا نرسید

وی در شرح فراز دوم دعای روز ششم ماه رمضان «وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ» می‌افزاید: «خدایا من را به تازیانه عذابت نزن، «لاتضرب» واژه نهی است اما در اینجا دعاست. اگر من به شما بگویم «لاتضرب» این نهی است. اما کوچک‌تر به بزرگ‌تر بگوید و ما به خدا که بگوییم، «لاتضرب» دعاست.

مجتهدی تهرانی در ادامه اظهار می‌کند: الان این گرفتاری‌هایی که گریبان آمریکا را گرفته و هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان در آنجاست، همه تازیانه عذاب است. در ایران هم برخی جاها که سیل و زلزله می‌آید، عذاب الهی است. دلیلش هم این است که چند سال پیش در گلستان سیل آمد، روستایی در مسیر سیل قرار داشت که همه اعضای آن سید بودند، سیل، مسیر خود را عوض کرد و روستای دیگری را از بین برد که نمی‌گویم افراد آن چی و کی بودند.

وی به بیان شعری از زبان استادش می‌پردازد و می‌‌گوید: جمله ذرات زمین و آسمان / لشکر حقند گاه امتحان

سیل و رانش زمین، لشکر خدا هستند، آنها که می‌گویند این‌ها قهر طبیعت هستند، دین و ایمان ندارند؟ چرا یک کلمه نمی‌گویند که اینها عذاب هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.

*دعایی که پیامبر(ص) در حق ایرانیان کرد!

این استاد اخلاق در ادامه اظهار می‌کرد: در تهران قرار بود که عذاب بیاید، امام حسین (ع) شفاعت کرد و فرمود که جوانان این شهر برای من بیرق عزا به پا می‌کنند و دفع بلا شد، قرار بود تهران بر اثر برخی گناهان از بین برود، ولی امام حسین (ع) شفاعت کرد، این را کسی در خواب دیده بود و آن را برای من تعریف کرد.

وی تأکید می‌‌کند: ایران بهترین ممالک دنیاست، اولاً حکومت حقه شیعه اثنی‌عشری دارد، مملکتی که رئیس‌جمهورش، رئیس مجلسش، همه رؤسا، قوه‌ها و رهبر انقلابش و همه مسئولانش شیعه باشد، فقط ایران است، تنها مملکتی که مذهب رسمی‌اش شیعه دوازده امامی است، ایران است، پیامبر (ص) در غدیر خم ما را دعا کرده و به برکت دعای او ایران اوضاع خوبی دارد، پیامبر (ص) در دعایش گفت «اللهم انصر من نصر» خدایا، هر که علی (ع) را یاری می‌کند، یاری‌اش کن.

* لزوم توجه به معانی دعا هنگام قرائت آنها در مساجد

آیت‌الله مجتهدی تهرانی با بیان بخشی از دعای روز ششم، ادامه می‌دهد: «وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ»، «خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست»، روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب می‌آورد و آن‌گاه خدا قسم می‌خورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمی‌کنم، با اینکه خدا «ارحم الراحمین» است؛ اما مثلاً از من با این محاسن و عمامه توقع ندارد که به نامحرم نگاه کنم، لذا خدا به غضب می‌آید.

وی تأکید می‌کند: حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را می‌آمرزند، قبل از آن‌که یک گناه عالم را بیامرزند.

این استاد برجسته حوزه در خصوص فراز «بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ» می‌گوید: یعنی به حق احسان و نعمت‌هایی که به من داده‌ای، خدایا این چند تا دعا را درباره من مستجاب کن.

وی ادامه می‌دهد: «یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ» یعنی ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی، مشتاقان تو، چقدر مشتاق تواند، منتها رغبت مشتاقان تویی، این 3 دعای روز ششم ماه رمضان را درباره ما مستجاب کن.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در پایان می‌گوید: ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده می‌شود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا می‌کنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند، به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب می‌شوند و این حادثه‌ها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است، خدا به شعیب پیامبر فرمود، می‌خواهم صدهزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب، خطاب رسید که چرا خوب‌ها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوب‌ها هم با بدها خوش و بش کردند.

افزایش جمعیت؛ فرصت یا تهدید/ چرا غرب برای ایران کاهش جمعیت را توصیه می کند؟

افزایش جمعیت فرصت است یا تهدید؟ چرا تمام رسانه های غربی برای ایران کاهش جمعیت را توصیه می کنند؟ افزایش جمعیت چه آثاری در پی دارد؟ نظر برژینسکی در مورد کاهش جمعیت ایران چیست؟ آیا سیاست کاهش جمعیت جهان یک دستور ماسونی است؟ برای رازگشایی از این سوالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
گروه گزارش ویژه مشرق: مساله کنترل جمعیت یکی از موضوعاتی است که رسانه های غربی پی در پی آن را تبلیغ می کنند اما اهداف نهایی آنان از کاهش زاد و ولد نسل بشر و به ویژه در کشورهایی مثل ایران چیست؟
در همین زمینه رهبر انقلاب اسلامی در دیدار چند روز پیش خود با مسئولان نظام، به موضوع سياست كنترل جمعيت اشاره و ضمن تأكيد بر لزوم بازنگری در اين سياست خاطرنشان كردند: در اوائل دهه هفتاد اجرای اين سياست بنابر مصالحی، صحيح بود اما ادامه آن در سالهای بعد خطا بود.

حضرت آيت الله خامنه ای تأكيد كردند: بررسی های علمی و كارشناسی نشان می دهد كه اگر سياست كنترل جمعيت ادامه پيدا كند، به تدريج دچار پيری و در نهايت كاهش جمعيت خواهيم شد، بنابراين مسئولان بايد با جديت در سياست كنترل جمعيت تجديد نظر كنند و صاحبان رسانه و تريبون از جمله روحانيون در جهت فرهنگ سازی اين موضوع اقدام كنند.

با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب، پایگاه خبری - تحلیلی مشرق، گزارش ذیل را تقدیم می کند.

آیا افزایش جمعیت یک تهدید واقعی است؟!


وضع نگران کننده آینده ایران از نظر جمعیت

در این میان وضعیت کاهش جمعیت ایران طی دهه های آینده بسیار وخیم تر از روسیه بوده و توجه جدی رسانه های کشور و برنامه ریزان را می طلبد. در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان نرخ فرزند آوری در ایران بسیار نگران کننده است. زنان ایرانی با دارا بودن 1/87 فرزند در مکان 144 ام جدول جهانی فرزند آوری قرار می گیرند. در حالی که اسرائیل در رتبه 75، آفریقای جنوبی 97، برزیل 106، ترکیه 110، فرانسه 118، آمریکا 122، و انگلیس رتبه 137 را در این جدول به خود اختصاص داده و در مکان های بالاتر از ایران قرار گرفته اند.

کاملا آشکار است که اسرائیل و کشورهای اروپایی سیاست های جدی تشویق به زاد و ولد را اجرا می کنند و در این میان با توجه به آمارهای منتشر شده، صهیونیست ها از دیگران پیشی گرفته اند. در حالی که سیاست تبلیغ کاهش جمعیت از سوی دنیای غرب شروع و پیگیری شده امروز این رتبه ایران است که در جدول آماری فرزند آوری بیش از 20 پله از آمریکا عقب بوده و این رتبه برای اسرائیل دو برابر ایران است. بدین معنی که تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی، کمتر از تعداد فرزندان در یک خانواده صهیونیست اسرائیلی یا یک خانواده آمریکایی است.


کاهش نرخ رشد جمعیت ایران بسیار شدید است.

در حالی که در دهه هفتاد شمسی برنامه ریزان ایران به شدت دنبال کاهش نرخ رشد جمعیت بودند و رسانه های مختلف سعی در ربودن گوی سبقت تبلیغ کافی بودن «دو بچه» برای خانواده های ایرانی را داشتند؛ رئیس جمهور وقت آمریکا بوش پدر با برنامه های تنظیم خانواده در آمریکا مخالفت کرد و افزایش جمعیت را تایید نمود که نتیجه این دو سیاست اختلاف بیش از 20 پله ای ایران و آمریکا و عقب بودن بیش از 70 پله ای ایران از اسرائیل در جدول جهانی زادآوری است.


چرا رسانه های ایران اکثرا کاهش جمعیت را تبلیغ می کنند؟

بر اساس پیش بینی های آماری منتشر شده از طرف سازمان ملل متحد در سال 2010، در صورتی که کاهش رشد جمعیت کشور ما با نرخ فعلی ادامه یابد در 80 سال آینده ایران جمعیتی حدود 31 میلیون نفر خواهد داشت که نزدیک به نصف آن را افراد بسیار پیر تشکیل می دهند و در نتیجه با توجه به عدم وجود نیروی انسانی کافی عملا کشور دستخوش تهدید های بزرگ امنیتی و اقتصادی خواهد شد. هم اکنون ایران یکی از 10 کشوری است که جمعیت آن به سرعت به سمت کهن سالی پیش می رود و متاسفانه هنوز هم تبلیغ کاهش زادآوری حتی در رسانه های رسمی و دولتی ادامه دارد.


بوش پدر با برنامه های تنظیم خانواده در آمریکا مخالفت کرد و افزایش جمعیت را تایید نمود.


برژینسکی و توجه دقیق به سیر نزولی جمعیت ایران

علی رغم عدم توجه سیاست گذاران ایرانی به این خطر فوق العاده بزرگ، سیاست مداران دنیای استکبار به خوبی به این معضل کمرشکن ایران آینده توجه دارند تا جایی که در سال 2009 برژینسکی نومحافظه کار که یکی از سیاست گذاران کهنه کار امریکایی و از اعضای مهم تشکیلات بیلدربرگ و کلوب بوهم و از طراحان پروژه نظم نوین جهانی است در مصاحبه ای با روزنامه وال استریت ژورنال می گوید: «از فکر کردن به حمله پیش دستانه علیه تاسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و گفتگو ها با تهران را حفظ کنید، بالاتر از همه بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست».

با این حال هنوز هم پوسترهای تشویق کننده کاهش زاد و ولد در در و دیوار ادارات، مدارس، بیمارستان ها و اماکن عمومی مختلف به چشم می خورد. پوسترهایی که گویا امثال برژینسکی معنی آنها را بهتر و دقیق تر از برخی از سیاست گذاران ایرانی حامی کاهش زاد و ولد می فهمند.

برژینسکی: آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست


کنترل جمعیت در روسیه

یکی از موارد مطرح شده توسط ولادیمیر پوتین در فعالیت های تبلیغاتی انتخابات اخیر ریاست جمهوری روسیه (که به پیروزی او منجر شد) موضوع کاهش جمعیت روسیه و تلاش برای دگرگون کردن سیر نزولی آن بود. کارشناسان جمعیتی روسیه اعلام کرده اند که در صورت ادامه روند کاهشی کنونی جمعیت این کشور که در حال حاضر بالغ بر 143 میلیون نفر می باشد؛ در سال 2050 میلادی با نزدیک به 40 میلیون کاهش به 107 میلیون نفر خواهد رسید. پوتین قبل از انتخابات در دیداری با دانشگاهیان روسیه قول داد که در صورت در اختیار گرفتن مقام ریاست جمهوری برنامه های اجتماعی جدیدی را برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای به اجرا درآورد به طوری که در صورت اجرای آنها جمعیت روسیه در طی 40 سال آینده نه تنها کاهش نیافته بلکه به 154 میلیون نفر نیز افزایش خواهد یافت.

این موضوع نشان می دهد که امروزه اهمیت استراتژیک موضوع «جمعیت» و کاهش یا افزایش آن بیش از پیش و به طور اورژانسی مد نظر سیاست مداران کشورهای تاثیر گذار قرار داشته و جایگاه بسیار مهمی در عرصه برنامه ریزی های کلان داخلی و بین المللی داشته و توان تاثیر گذاری بر مسیر انتخابات های مهم کشورهایی همچون روسیه را نیز پیدا کرده است.

پوتین برنامه هایی برای افزایش جمعیت روسیه تا بیش از 150 میلیون نفر دارد.

نظم نوین جهانی و کنترل جمعیت جهان

محافظه کاران و نومحافظه کاران دستگاه سیاسی آمریکا که پروژه نظم نوین جهانی را طراحی کرده و در حال اجرای آن هستند به عنوان بخش مهمی از این پروژه در خارج از مرزهای آمریکا همواره پیگیر کاهش جمعیت ملل مختلف بوده اند. در داخل آمریکا نیز این برنامه بر روی اقلیت های نژادی همچون سرخ پوستان و سیاه پوستان اجرا می شود. گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد برخی از زنان سرخپوست در اثر برنامه های واکسیناسیون عقیم شده اند. بر اساس ایده های نظم نوین جهانی کنترل جمعیت جهان دو گروه فعالیت عمده را می طلبد. نخست: تبلیغ کاهش زاد و ولد و سقط جنین و محدود کردن اندازه جوامع انسانی و کنترل فعالیت های افراد در این جمعیت ها و دوم: کاهش دادن برنامه ریزی شده کل جمعیت جهان به خصوص جهان سوم از طریق کشتارهای بزرگ به بهانه های مختلف، ایجاد تخاصم های جهت دهی شده منطقه ای، شیوع دادن عوامل بیماری زای جدید و عقیم سازی از طریق برنامه های گسترده واکسیناسیون.


 تبلیغات کاهش جمعیت در ایران از پوسترهای «دو بچه کافیست» به تبلیغ تک فرزندی گرایش یافته است.

با نگاه کوتاهی به تاریخ جهان در دهه های اخیر اجرای این برنامه ها به اشکال مختلف قابل رد گیری است. کاهش دادن برنامه ریزی شده کل جمعیت جهان از طریق کشتار خاموش مردم کشورهای فقیر روی می دهد. آمریکا و هم پیمانانش همواره تلاش دارند وانمود کنند که عامل اصلی معضلات و مشکلات امروز جهان افزایش جمعیّت در جهان سوم است. از همین رو تبلیغ کاهش زاد و ولد از موارد عیان و آشکاری است که همگان روزانه با آن برخورد می کنند.

این تبلیغ منحصر به ایران نبوده و در تمامی کشورهای جهان سوم (به خصوص کشورهای اسلامی) با قدرت در حال اجراست. جنگ افروزی در مناطق مختلف جهان به خصوص در خاورمیانه و در نتیجه کشته شدن صدها هزار نفری مردم این مناطق نیز صدر اخبار رسانه ای سال های اخیر بوده است. بیماری های ناشناخته و صعب العلاج و عوامل بیماری زایی که سابقه ای در تاریخ علم پزشکی نداشته اند در دهه های اخیر به وفور توجه رسانه ها و مجامع علمی را به خود جلب کرده اند. برای مثال سرویس گزارش مشرق در یک گزارش مبسوط در مورد اهداف و واقعیت های ویروس و بیماری ایدز به پشت پرده این بیماری ساخته شده در آزمایشگاه های ارتش آمریکا به عنوان ابزاری برای تاثیر گذاری بر جمعیت جهان پرداخته است.


نمونه ای از انواع نشان های تبلیغی «دو بچه کافیست».


برنامه عقیم سازی از طریق واکسیناسیون

برنامه عقیم سازی بخشی از جمعیت آفریقا توسط برنامه های واکسیناسیون سازمان بهداشت جهانی از معروف ترین قسمت های برنامه کنترل جمعیت جهان محسوب می شود. واکسن‌های دو گانه کزاز و دیفتری ساخته شده در کمپانی های داروسازی آمریکایی زنان و مردان زیادی در کشورهای فقیر را در قالب برنامه های به ظاهر انسان ­دوستانه واکسیناسیون برای همیشه عقیم کرده است. این اتفاقات گاهی آن چنان بی پرده روی می دهد که حتی برخی از رسانه های خدمت گذار دنیای استکبار نیز ناگزیر به آن اشاره می کنند. به دنبال استفاده پنهانی گسترده از واکسن‌های ضد باروری در سال 1995 شبکه خبریBBC طی برنامه مستندی با عنوان "آزمایشگاه انسانی" به این موضوع پرداخت و فاش کرد که در فیلیپین واکسن ‌های ضد کزاز آلوده ای استفاده شده که زنان این کشور را عقیم کرده است.


یک مثال: DDT

در یک رویکرد کاملا ظالمانه برنامه ریزان نظم نوین جهانی تا جایی که می توانند از به کارگیری یافته های علمی نجات بخشی که می توانند به افزایش جمعیت کمک کنند جلوگیری می کنند. برای مثال در سال 1970 آکادمی ملی علوم آمریکا اعلام کرد «در کم تر از دو دهه آینده ماده DDT از مرگ 500 میلیون انسان در اثر بیماری مالاریا جلوگیری خواهد کرد». این خبر به مذاق مدافعان کنترل جمعیت جهان خوش نیامد و بلافاصله پس از یک عملیات رسانه ای وسیع استفاده از این ماده را غیر قانونی اعلام کردند. تا سال 1970 تمامی منابع علمی معتبر بر کارایی و همچنین بی خطر بودن DDT برای انسان و جانوران اذعان داشتند.

در واقع این ماده سالم ترین نوع از مواد شناخته شده برای مبارزه با مالاریا و بسیار ارزان هم بود. در نتیجه جهان سوم به راحتی می توانست به آن دست پیدا کرده و بیماری های حاصل از حشرات ناقل را کنترل کند. این اتفاق برای برنامه های کنترل جمعیت جهان به هیچ وجه خوشایند نبود و به بهانه خطرناک بودن این ماده برای محیط زیست استفاده از آن را ممنوع اعلام کردند و داستان هایی ساختند که مثلا می گفت DDT باعث نازک شدن پوسته تخم پرندگان و در نتیجه بر هم خوردن تعادل طبیعت می شود و یا از طریق نفوذ در خون انسان موجب تهدید سلامتی او می شود. گزارش هایی وجود دارد که بر ساختگی بودن همه این ادعاها اشاره دارند. هدف تنها جلوگیری از کمک به مردم کشورهای فقیر بوده است. مردمی که به زعم بنیان گذاران نظم نوین جهانی در برنامه های آینده جهان جایی ندارند و باید به روش های مختلف از روی زمین محو شوند.


نظم نوین جهانی به هیچ وجه افزایش جمعیت و در نتیجه عدم کنترل پذیری آن را بر نمی تابد.


تبلیغات رسانه ای برای ایجاد هراس و وحشت از افزایش جمعیت

در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 میلادی ایجاد هراس از افزایش جمعیت جهان در رسانه های دنیای غرب به خصوص آمریکا شروع شد. مثلا در آن زمان گفته می شد که در اوایل دهه 70 مردم هند به خاطر افزایش جمعیت و در نتیجه شدت گرسنگی و نبود بهداشت دچار فاجعه بزرگی خواهد شد که تا مرز نابودی هندوستان پیش خواهد رفت. اکنون بیش از چهل سال از موعد تعیین شده از طرف رسانه های زیر نظر نظم نوین جهانی می گذرد و ملت و سرزمین هند همچنان با اقتصادی رو به جلو پابرجاست و هیچ بحران غذایی و یا جمعیتی نیز برای این کشور پیش نیامد. حتی چنین نسخه ای برای خود آمریکا نیز پیچیده شده بود که بیشتر متوجه اقلیت های نژادی ساکن این کشور می شد.

پائول ارلیش (Paul R. Ehrlich) از طرفداران سرسخت کنترل جمعیت جهان طی دهه 60 میلادی در مقالات متعددی مردم آمریکای شمالی را از افزایش جمعیت ترسانده و پیش گویی کرده بود که در اواسط دهه 80 میلادی به دلیل افزایش جمعیت قحطی دهشتناکی آمریکای شمالی را فرا می گیرد. این در حالیست که نه تنها قحطی غذایی رخ نداده بلکه هم اکنون در سراسر آمریکا و کانادا افراد بسیاری با مشکل اضافه وزن حاصل از پرخوری نیز دست به گریبان هستند! و کتاب های آموزشی در مورد کاهش وزن و نیز کلینیک های کنترل وزن و عادات غذایی رونق ویژه ای در این کشورها دارند!

پائول ارلیش: به دلیل افزایش جمعیت قحطی دهشتناکی آمریکای شمالی را فرا خواهد گرفت!

دانشمندان موافق افزایش جمعیت

در اینجا به عقاید جولیان سیمون (Julian Simon 1932-1998) اقتصاد دان معروف دانشگاه مریلند که بر اساس مطالعات خود عقایدی علیه برنامه های کنترل جمعیت داشت؛ اشاره می کنیم. مطالعات سیمون در مورد جمعیت، منابع طبیعی و مهاجرت در نوع خود دارای جایگاه مهمی است. مطالعات سیمون از مزایای اقتصادی ثابت منابع طبیعی و افزایش مداوم جمعیت دفاع می کند.


سیمون: رشد جوامع انسانی بلا نیست "منبع نهایی" است.

در واقع این دانشمند در جهت عکس جریان غالب رسانه ای و سیاسی که خواستار کاهش جمعیت جهان است حرکت می کرد. او رشد جوامع انسانی را یک بلا تصور نمی کرد بلکه آن را "منبع نهایی" می پنداشت. او در سال 1981 کتابی به همین نام منتشر ساخت و به تشریح نظریات خود در مورد دفاع از افزایش جمعیت پرداخت. او می گوید: « با افزایش جمعیت کره زمین استانداردهای زندگی نیز به موازات آن افزایش یافته است». او می افزاید: « با افزایش درآمد و جمعیت کمبودهای شدید کمتر رخ داده است، قیمت ها کاهش یافته و دسترسی به منابع افزایش یافته است». از نظر سیمون موج افزایش جمعیت از نظر تاریخی همیشه گذرا بوده است اما نکته مهم این است که همیشه افراد بیشتری را برای حل مشکلات به وجود آورده است.


دکتر کاسون: خطر افزایش جمعیت کره زمین، افسانه ای بیش نیست.

سیمون در کتابش به شواهد تاریخی مختلف که موید نظرات اوست اشاره کرده است. از دیگر دانشمندان مخالف برنامه های کاهش جمعیت می توان به دکتر جاکلین کاسون از دانشگاه هامبولت اشاره کرد که کتابی با عنوان افسانه اضافه جمعیت سیاره در سال 1988 از ایشان منتشر شده است (The Myth of Planetary Overpopulation (1988), by Dr Jacqueline Kasun,). کاسون در این کتاب خطرات تبلیغ شده ناشی از افزایش جمعیت کره زمین را چیزی بیش از افسانه نمی داند.


......................................................................................................................................

منابع و مآخذ:

http://www.ukapologetics.net/09/fertility.htm

http://www.ukapologetics.net/07/fallingspermcounts.htm

http://www.khouse.org/articles/1997/92/

http://overpopulationisamyth.com/

http://www.ukapologetics.net/populationcontrol.html

http://www.pop.org/content/third-world-population-growth-first-world-burden-1114

http://www.csmonitor.com/World/2012/0214/Putin-vows-to-halt-Russia-s-population-plunge-with-babies-immigrants

http://www.basir-news.com

http://www.mehrkhane.com/ShowContent.aspx?ContentID=2527

http://www.juliansimon.com/writings/Articles/ZUK1.txt

http://www.jayhanson.us/page27.htm

تصاویر منتشر نشده از عملیات «مرصاد»

 
ادامه نوشته

خوشحالم که نمی توانم بیایم کاشان + عکس

نامه محبت آمیز برادر حسن به دستم رسید، دلم شاد شد و از اینکه به یاد ما هستید تشکر و قدردانی می کنم. نوشته اید که به کاشان بیایم. ولی خوب مقدور نیست و از این که نمی توانم بیایم هم ناراحت هستم و هم خوشحال.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، علی رضا رمضانی به سال 1343 در کاشان متولد شد و 20 سال بعد به تاریخ 21 اسفند ماه سال 1363 در جریان عملیات بدر ، بال در بال فرشتگان گشود. وی در زمان شهادت از فرماندهان واحد اطلاعات و عملیات تیپ قمر بنی هاشم(علیه السلام) بود.
آن چه خواهید خواند نامه ای است از علی رضا رمضانی به خانواده اش(به نقل از 33 طلایه دار). این نامه مدت کوتاهی قبل از شهادت علی رضا به رشته ی تحریر درآمده است. از فحوای نامه پیدا است یکی از اعضای خانواده قصد سفر حج کرده و از او نیز برای بدرقه دعوت نموده است. این نامه در پاسخ به آن دعوت نوشته شده و احتمالا آخرین نوشته ی آن شهیدِ جاوید است. از تمام کسانی نام نشانی از این شهید در اختیار دارند می خواهیم که مشرق را بی خبر نگذارند:

بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت خانواده صبور و گرامیم سلام عرض می نمایم
امیدوارم که حالتان خوب بوده و تندرستی برقرار باشد و هر دم به یاد خدا و امیدوار بودن به رحمت و رفعتش که آرزو داریم این لطف و کرمش از ما سلب نگردد و لیاقت خدمت در راهش را از ما نگیرد و ما را به پیش خود بخواند.
نامه محبت آمیز برادر حسن به دستم رسید، دلم شاد شد و از اینکه به یاد ما هستید تشکر و قدردانی می کنم. نوشته اید که به کاشان بیایم. ولی خوب مقدور نیست و از این که نمی توانم بیایم هم ناراحت هستم و هم خوشحال.
ناراحت از اینکه توفیق صله رحم را ندارم و در ضمن در سالگرد شهادت برادر محسن هم نمی توانم باشم تا بار دیگر با شهید عزیزمان تجدید پیمان کنم لذا شهادت این عزیز را به پیشگاه ولی عصر امام زمان (عج) و نائب بر حقش پیر جماران و امید مستضعفین جهان تبریک و تسلیت عرض می نمایم و امیدوارم که خداوند بزرگ این قربانی را از ما بپذیرد و شفاعتش شامل حالمان شود. و اما از این که نمی توانم بیایم چرا خوشحالم ، به خاطر این است که دوری از فضای روح انگیز و حیات بخش جبهه برایم مشکل می باشد و این جا شوری دگر دارد و اگر لحاف گرم خانه و محبت پدر و مادر به زندگی آرامش می دهد این جا سفیر و انفجار گلوله ها به ما آرامش می دهد و بعضی موقع ها نوازش و زندگی را برای ما بسی ارزشمند و لذت بخش می کند.
امیدوارم که در سفر حج مسئله عبادی را بیشتر از سیاحت در نظر داشته باشید به خصوص در کنار خانه خدا و حرمین مطهره معصومین بالاخص ما را هم فراموش نکنید و برایمان طلب مغفرت بنمایید.
و اگر عمری باقی مانده باشد برای بازگشت سروران معظم خواهم آمد.
[...]
[مسائل شخصی مطرح شده که علاقمندان برای مطالعه می توانند به اصل دست خط مراجعه نمایند]
به امید پبروزی نهایی بر کفر جهانی
والسلام
ارادتمند شما علیرضا
۶۳/۱۱/۲۸
اصل این نامه به دست خط شهید علی رضا رمضانی در زیر آمده است:

اصل نامه به دست خط شهید علی رضا رمضانی

رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام:


رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام،طی بیاناتی اظهار داشتند:جبهه مقابل نظام اسلامی به رهبری آمریکا و صهیونیزم در مقایسه با گذشته به مراتب ضعیف تر شده است.
به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه شنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، آرمانگرایی همراه با واقع بینی را رمز حرکت پیشرو ملت و نظام اسلامی در 32 سال اخیر برشمردند و با تأکید بر تواناییها و ظرفیتهای تعیین کننده ملت و نظام اسلامی ،به تشریح ضرورتها و بایدها و نبایدهای مقابله با چالش های پیچیده دشمن پرداختند.

حضرت آیت الله خامنه ای فهم دقیق ترکیب بسیار حساس و ظریف آرمانخواهی توام با واقع بینی را ضروری دانستند و افزودند: ترکیب آرمانگرایی با واقعیات، در واقع حرکت مجاهدانه در چارچوب تدبیر است که لازمه آن، آگاهی عموم مردم، دست اندرکاران و همدلی و همراهی در همه عرصه ها است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به چالش های نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب از جمله ترورها، شورشهای قومی، جنگ تحمیلی 8 ساله، تحریم های پی در پی، قضایای تیر سال 78 و ماجراهای سال 88، خاطرنشان کردند: ظرفیت و توانایی های عظیم ملت ایران موجب شد که نظام اسلامی از همه این چالش ها با موفقیت عبور کند و در هر دوره نسبت به دوره قبل توانمندتر و قوی تر شود.

حضرت آیت الله خامنه ای شرط عبور موفقیت آمیز از پیچ های تند و گردنه های سخت در مسیر حرکت رو به جلو نظام اسلامی را حفظ ترکیب آرمانگرایی با واقع بینی و نگاه صحیح به توانایی ها و ظرفیت های کشور و ملت دانستند.

رهبر معظم انقلاب با رد سخنان برخی افراد که می گویند آرمان گرایی با واقع بینی نمی سازد خاطرنشان کردند: بسیاری از آرمانهای انقلاب جزو مطالبات مردم است و به همین علت از  واقعیات مسلم و عینی جامعه محسوب می شود.

ایشان، عزت ملی، زندگی ایمان مدار، مشارکت در مدیریت کشور، پیشرفت همه جانبه، استقلال اقتصادی – سیاسی و برخورداری از آبروی بین المللی را از مطالبات واقعی مردم برشمردند و افزودند: این خواسته های ملت دقیقاً در جهت آرمانهای انقلاب است و نشان می دهد که آرمانگرایی با واقع بینی منافاتی ندارد.

حضرت آیت الله خامنه ای آرمانگرایی بدون توجه به واقعیات و بدون بکارگیری ساز و کارهای منطقی و معقول را خیال پردازی دانستند و افزودند: برای اینکه آرمانها در حد شعار باقی نماند باید مسئولان و مردم آنها را بصورت منطقی و متین پیگیری کنند.

رهبر معظم انقلاب نادیده گرفتن واقعیات جامعه را باعث اشتباه در قضاوت و خطا در انتخاب مسیر برشمردند و افزودند: باید براساس واقعیات، حرکات خود را تنظیم کنیم که در این مسیر، مراقبت از لغزشها و لغزشگاهها بسیار مهم است.

رهبر معظم انقلاب در تشریح برخی لغزشگاهها به مسئله ای تحت عنوان «واقعیت پنداری» پرداختند.

ایشان افزودند: دشمنان انقلاب و اسلام سعی می کنند با واقعیت سازی و واقعیت نمایی، مسئولان و مردم را دچار خطا در محاسبات کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه به تلاش دشمن برای کوچک نشان دادن توان ملت ایران و بزرگنمایی توان جبهه استکبار اشاره کردند و گفتند: اگر اسیر این واقعیت نمایی شویم و در محاسبه توان خود و یا دشمن خطا کنیم راه را اشتباه خواهیم رفت.

ایشان دلبستگی به دنیا و ضعفهای نفسانی را از دیگر لغزشگاههایی دانستند که در هنگام محاسبه واقعیات و انتخاب مسیر، ایجاد خطا می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای، تصور دستیابی به آرمانها بدون دادن هزینه را لغزشگاهی دیگر برشمردند و افزودند تکیه بر بخشی از واقعیات و ندیدن همه مسائل واقعی در کنار یکدیگر،  لغزشگاه دیگری است که باید مراقب آن بود.

حضرت آیت الله خامنه ای، ملاحظه همه واقعیات کشور در کنار یکدیگر را، باعث امیدواری فراوان برشمردند و افزودند: این واقعیات نشان می دهد که اگر چه راه ملت ایران بسوی آرمانها، ‌دارای چالش است اما بن بستی در این راه وجود ندارد.

ایشان به تلاش دشمنان انقلاب برای بن بست نشان دادن راه ملت ایران اشاره کردند و افزودند: آنها به صراحت می گویند باید با تشدید فشارها و تحریمها، مسئولان ایران را وادار کرد که در محاسبات خود تجدید نظر کنند اما ملاحظه  واقعیات باعث می شود که ما نه تنها در محاسبات خود تجدید نظر نکنیم بلکه با اطمینان بیشتر به راه مورد نظر ملت ادامه دهیم.

رهبر معظم انقلاب در تشریح تعدادی از واقعیات موجود افزودند: مقابله چند دولت مستکبر با جمهوری اسلامی و فشارهای روزافزون وپیچیده آنها واقعیتی است که نباید نادیده گرفته شود.

ایشان گفتند این ‌ چند دولت مستکبر که دارای تواناییهای سیاسی و اقتصادی و رسانه ای هستند با دستگاه رسانه ای و تبلیغاتی انصافاً قوی خود، سعی می کنند که خود را جامعه بین المللی جا بزنند اما این واقعیت ندارد.

رهبر معظم انقلاب افزودند: البته این چند دولت زورگو، سیاه لشگر هم دارند اما اگر دست حمایت امریکا از این سیاه لشکرها برداشته شود آنها صفر هستند و در محاسبات جهانی اصولاً به حساب نمی آیند.

ایشان افزودند: واقعیت دیگر این است که دشمنی این چند دولت مستکبر با نظام اسلامی به اصل نظام برمی گردد اما آنها تلاش می کنند که علت مقابله با ملت ایران را،  مسئله هسته ای و دفاع از حقوق بشر جلوه دهند.

رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: البته با پرونده بسیار سیاه امریکا، صهیونیزم، انگلیس و دیگر مستکبران در زمینه حقوق بشر، هیچکس این دروغهای آنها را باور نمی کند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: واقعیت این است که انقلاب اسلامی ملت ایران، این کشور مهم را از چنگ مستکبران درآورده است و موجب انگیزه و بیداری رو به گسترش در جهان اسلام شده است و به همین علت آنها سعی می کنند با ضربه زدن به جمهوری اسلامی، به دیگران درس عبرت بدهند تا بدنبال چنین الگویی نروند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی جدید نبودن چالش های کنونی پیش روی نظام اسلامی را یکی دیگر از واقعیات موجود دانستند و افزودند: در برهه ای، کشتی های ایران در خلیج فارس هدف حمله قرار می گرفت و یا پایانه های نفتی و مراکز صنعتی در زیر چتر بمباران دشمن بود اما امروز بدخواهان نظام اسلامی جرأت نزدیک شدن به ایران را ندارند.

پیشرفت مستمر نظام اسلامی در عرصه های گوناگون بویژه دانش های پیچیده و انحصاری در شرایط تحریم و تهدید ،دیگر واقعیتی بود که حضرت آیت الله خامنه ای به آن اشاره کردند.

ایشان افزایش توانمندی و اعتماد به نفس نظام اسلامی در مقابله با تهدیدها را یکی دیگر از واقعیات برشمردند و تأکید کردند: واقعیت دیگر این است که جبهه مقابل نظام اسلامی به رهبری امریکا و صهیونیزم در مقایسه با گذشته به مراتب ضعیف تر شده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: افزایش تهدید پذیری رژیم صهیونیستی بعد از حوادث و انقلابهای منطقه، شکست های رژیم صهیونیستی در جنگ های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه، سرنوشت امریکا در عراق، مشکلات فزاینده و تمام نشدنی امریکا در افغانستان، و شکست امریکا در سیاستهای خاورمیانه ای خود، نمونه های عینی از ضعف روز افزون جبهه مقابل است.

حضرت آیت الله خامنه ای، وجود بحران در کشورهای غربی مخالف نظام اسلامی را از دیگر واقعیات دانستند و افزودند: خطر جدی بحران اقتصادی در اتحادیه اروپا و منطقه یورو، بی ثباتی در چندین کشور اروپایی و سقوط چند دولت اروپایی، کسری بودجه بالا در امریکا و شکل گیری جنبش نود و نه درصدی، حوادث مهمی هستند که نباید از آنها غافل شد.

ایشان تأکید کردند: مشکلات اقتصادی کشورهای غربی با مشکلات اقتصادی کشور ما تفاوت اساسی دارد زیرا مشکلات ما همانند مشکلات گروه کوهنوردی است که در حال حرکت به سمت قله، دچار مشکلاتی می شود اما حرکتش همچنان ادامه دارد در حالیکه مشکلات اقتصادی غرب همانند اتوبوسی است که در زیر بهمن مانده است.

حضرت آیت الله خامنه ای تحولات شمال افریقا و منطقه رااز دیگر واقعیات برشمردند و خاطرنشان کردند: توانایی های افزایش یافته نظام اسلامی از جمله واقعیات بسیار مهم است.

ایشان با اشاره به منابع بسیار غنی نفت، گاز و معدنی کشور افزودند: نیروی انسانی و جمعیت 75 میلیونی بویژه جمعیت جوان، پرنشاط و تحصیل کرده یکی از واقعیات و نقاط قوت اساسی کشور است که از عوامل مهم پیشرفت نیز به شمار می رود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه به موضوع سیاست کنترل جمعیت اشاره کردند و ضمن تأکید بر لزوم بازنگری در این سیاست خاطرنشان کردند: در اوائل دهه هفتاد اجرای این سیاست بنابر مصالحی، صحیح بود اما ادامه آن در سالهای بعد خطا بود.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: بررسی های علمی و کارشناسی نشان می دهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد، بنابراین مسئولان باید با جدیت در سیاست کنترل جمعیت تجدید نظر کنند و صاحبان رسانه و تریبون از جمله روحانیون در جهت فرهنگ سازی این موضوع اقدام کنند.

گستاخ تر شدن دشمن در صورت انعطاف و عقب نشینی ایران با هر توجیه و بهانه ای ،از دیگر واقعیاتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره و نمونه هایی برای آن ذکر کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در آن دوره ای که ادبیات مسئولان ما آمیخته به تملق گویی از غرب و امریکا شد، فردی که مجسمه شرارت بود، به خود اجازه داد که جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت معرفی کند.

ایشان همچنین با اشاره به دوره ای که برخی عقب نشینی ها در موضوع هسته ای انجام شد خاطر نشان کردند در آن دوره بواسطه همراهی با غربی ها و عقب نشینی هایی که انجام گرفت، آنها آنقدر جلو آمدند که من مجبور شدم شخصاً وارد میدان شوم.

رهبر معظم انقلاب افزودند: غربی ها در آن دوره آنقدر گستاخ شدند که حتی هنگامی که مسئولان ما به سه سانتریفیوژ قانع شده بودند، آنها مخالفت کردند اما امروز 11 هزار سانتریفیوژ در کشور فعال است.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند اگر آن عقب نشینی ها ادامه پیدا می کرد قطعا امروز از پیشرفتهای هسته ای و نشاط و ابتکار علمی در کشور خبری نبود.

ایشان کُند و ناکارآمد شدن حربه تحریم در صورت مقاومت مدبرانه در مقابل آن را یکی دیگر از واقعیات دانستند و افزودند: فشارهای اقتصادی کنونی بر ضد نظام اسلامی، همچون گذرگاه و برهه ای است که کشور از آن عبور خواهد کرد زیرا ادامه طولانی مدت آن به نفع کشورهای غربی نیست.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، آمریکا و رژیم صهیونیستی را تنها نفع برندگان از فشار بر جمهوری اسلامی خواندند و تأکید کردند: بقیه کشورهایی که وارد ماجرا شده اند، با زور فشار و یا رودربایستی بوده است و این شرایط ادامه پیدا نخواهد کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای استثنا شدن 20 کشور از تحریم نفتی ایران و تلاش برخی کشورهای غربی برای دور زدن تحریم ها را از نشانه های امکان پذیر نبودن ادامه شرایط کنونی بر شمردند و خاطر نشان کردند: همه این واقعیات نشان می‌دهد که باید با توکل بر خدا،  افزایش خطرپذیری، استفاده از تدبیر و درایت، راه مقاومت را ادامه داد.

ایشان استفاده هوشمندانه و مدبرانه از ظرفیت ها و توانایی ها در مقابل چالش ها را معنای واقعی شرایط بدر و خیبر دانستند و افزودند: باید به مسائل کشور با این دید و با ترکیبی از آرمانها و واقعیت های تشویق کننده نگریسته شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی اقتصاد را موضوع بسیار مهم برای کشور و حرکت رو به جلوی آن دانستند و تأکید کردند: هدف دشمن از فشارهای اقتصادی در شرایط کنونی، لطمه زدن به «رشد و رفاه ملی» و ایجاد مشکل برای مردم بمنظور دلسرد و جدا کردن آنان از نظام اسلامی است.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: از چند سال قبل مشخص بود که طراحی دشمن بر اقتصاد کشور متمرکز شده است و بر همین اساس شعارهای سال های اخیر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف - ‌کار مضاعف، جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی به عنوان حلقه هایی برای ایجاد یک منظومه اقتصادی مطرح شد تا حرکت عمومی کشور در عرصه اقتصادی ساماندهی شود.

ایشان راه مقابله با فشارهای اقتصادی را اجرای اقتصاد مقاومتی دانستند و در تبیین الزامات  اقتصاد مقاومتی افزودند: مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاستهای کلی اصل 44 و توانمندسازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات، و حرکت براساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و سیاستها از ارکان اقتصاد مقاومتی بشمار می روند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص مدیریت مصرف تأکید کردند: امروز تعادل در مصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاههای دولتی و غیردولتی و همچنین آحاد مردم باید موضوع پرهیز از اسراف و استفاده از تولیدات داخلی را جدی بگیرند.

حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار که در چهارمین روز از ماه مبارک رمضان برگزار شد مغتنم شمردن روزها و شبهای این ماه پربرکت را به مسئولان و مردم توصیه کردند.

رهبر معظم انقلاب در پایان سخنانشان، مسئله وحدت و همبستگی را بسیار مهم خواندند و خطاب به مسئولان گفتند: ملت خوشبختانه متحد است و شما باید با پرهیز از اختلافات بی فایده و رسانه ای کردن این اختلاف از اتحاد ملت صیانت کنید.

ایشان تأکید کردند: متهم کردن متقابل سه قوه بسیار مضر است و مسئولان هم بدانند که این کارها در بین مردم برای آنان هیچگونه آبرو و وجهه ای ایجاد نمی کند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: واقعیت این است که مشکلات وجود دارد اما نباید آنها را گردن این و آن انداخت بلکه باید با وحدت و تدبیر آنها را حل کرد و این کار، حتماً شدنی و امکان پذیر است.

در ابتدای این دیدار، رئیس‌جمهور بر تعهد دولت به ارزش‌ها، اصول و حقوق اساسی ملت نظیر توحید، عدالت، آزادی، کرامت مردم، پاک‌دستی، خدمت‌گزاری و پیشرفت کشور تأکید و گزارشی از عملکرد هفت‌ساله دولت را در عرصه‌های مختلف بیان کرد.

آقای احمدی‌نژاد با اشاره به قرار گرفتن ماهواره ایرانی در مدار و پیوستن کشورمان به باشگاه فضایی، تولید و تأمین سوخت رآکتورهای داخلی، فعالیت 11 هزار دستگاه سانتریفیوژ در مجتمع‌های غنی‌سازی و ساخت 20 رادیو دارو، از سرعت چند برابری رشد علمی کشورمان در مقایسه با رشد علمی جهان خبر داد و افزود: تقویت روحیه امید و خودباوری به‌ویژه در میان جوانان در صدر جهت‌گیری‌های دولت است.

رئیس‌جمهور با بیان برخی آمارها و ارقام در طول هفت سال اخیر و مقایسه با گذشته، به هشت برابر شدن تولیدات علمی بخش پزشکی، افزایش چهار برابری سهم کشور در تولیدات علمی منطقه و رشد بیش از چهار برابری مقالات علمی نمایه شده در مجلات معتبر بین‌المللی در حوزه وزارت علوم اشاره کرد و افزود: سهم ایران در تولید علم جهان از یک‌دهم درصد در سال 57 به سه‌دهم درصد در سال 84 و 1.2 درصد در سال 90 رسیده است که 12 برابر افزایش را در طول هفت سال گذشته نشان می‌دهد.

آقای احمدی‌نژاد در بخش دیگری از سخنان خود به پیشرفت‌های کشور در حوزه صنعت اشاره کرد و با یادآوری افزایش ظرفیت تولید در بخش‌های مختلف گفت: ایران در بخش تولید خودرو در رتبه سیزدهم، در تولید فولاد در رتبه هفدهم و در تولید مس در رتبه دهم جهان قرار دارد.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز از 21 هزار میلیارد تومان در سال 84 به 110 هزار میلیارد تومان در سال 90 رسیده است، افزود: با بهره‌برداری از تمام فازهای پارس جنوبی، مشکل برداشت از مخازن مشترک نیز رفع می‌شود.

رئیس‌جمهور افزود: علاوه بر سرمایه‌گذاری 335 هزار میلیارد تومانی در حوزه راه و شهرسازی، در هفت سال اخیر، شش میلیون و 719 هزار واحد مسکونی ساخته شده است.

وی از افزایش تولیدات کشاورزی به 110 میلیون تن در سال 90 خبر داد و با بیان اینکه صادرات محصولات کشاورزی نیز از 2.27 میلیون تن در سال 84 به 5.51 میلیون تن در سال گذشته رسید، به پیشرفت‌ها در بخش آبیاری تحت فشار، ظرفیت صنایع تبدیلی کشاورزی و تحقیقات اشاره کرد.

آقای احمدی‌نژاد همچنین با تأکید بر افزایش توجه دولت به بخش فرهنگ، به افزایش 9.3 برابری بودجه عمومی فرهنگ و 27.6 برابری بودجه حوزه دین اشاره و خاطرنشان کرد: 27 اثر تاریخی تا پایان سال 90 به ثبت جهانی رسید و رتبه ایران از 32 به 14 ارتقا یافت.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، کاهش ضریب جینی از چهارصد و بیست و سه هزارم در سال 84 به سی و هشت صدم در سال 90 و متوسط رشد اقتصادی شش درصد در هر سال را مورد اشاره قرار داد و در مورد واگذاری شرکت‌های دولتی بر اساس اصل 44 قانون اساسی نیز گفت: تا سال 84 سه هزار میلیارد تومان واگذاری انجام شده بود که این میزان تا پایان سال 90 به 115 هزار میلیارد تومان رسید.

رئیس‌جمهور همچنین از صرفه‌جویی 32 میلیارد دلاری مصرف انرژی بر اثر اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها خبر داد و طرح‌های دولت را در زمینه اصلاح درآمدهای مالیاتی، اجرای طرح مالیات بر ارزش افزوده، سرمایه‌گذاری خارجی، اصلاح نظام توزیع، کاهش وابستگی بودجه به نفت برشمرد.

وی به طرح ویژه دولت برای تکمیل 905 طرح بزرگ کشور تا پایان فعالیت دولت دهم  اشاره و خاطرنشان کرد که طرح‌های نیروگاهی، شبکه ریلی، 9 پالایشگاه و ساخت ورزشگاه‌ها، جزو این طرح‌هاست که تکمیل آن‌ها نیازمند 168 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری است.

آقای احمدی‌نژاد هدف از بیان این پیشرفت‌ها و مقایسه آن‌ها با ادوار گذشته را نادیده گرفتن خدمات پیشین و یا ادعای نبود ضعف و اشکال ندانست و افزود: تشریح پیشرفت‌ها با انگیزه تأکید مجدد بر توانایی‌های ملت و یادآوری این نکته است که می‌توان با حفظ اصول و آرمان‌ها، تکیه بر قدرت مردم و توکل به خداوند، با سرعت مضاعف حرکت کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به طراحی دشمن در تجمیع توان و تجربه خود به‌منظور وارد کردن فشارهای سنگین برای مختل کردن بازار نفت و مبادلات خارجی ایران و ایجاد جنگ روانی گسترده در این بخش‌ها اشاره و از تشکیل جلساتی در سه سطح نمایندگان بین قوا، ستاد دستگاه‌های عملیاتی و ستاد تدابیر ویژه اقتصادی برای خنثی کردن توطئه‌ها خبر داد.

رئیس‌جمهور همچنین با یادآوری برنامه استکبار برای منحرف کردن مسیر حرکت انقلاب‌های مردمی گفت: جبهه استکبار در مسیر بن‌بست حرکت می‌کند و ملت‌ها با جوشش و حرکت، این مسیر را تغییر خواهند د