ده درس پیرامون امر به معروف و نهی از منکر

درس اول : جايگاه امر به معروف در قرآن وروايات



سيماي امر به معروف

  • امر به معروف ، نشانه عشق انسان به مكتب است .
  • امر به معروف ، نشانه علاقه انسان به سلامت جامعه است.
  • امر به معروف ، نشانه فطرت بيدار جامعه است.
  • امر به معروف ، مايه تشويق نيكوكاران جامعه است.
  • امر به معروف ، مايه تذكر و آگاه كردن افراد جاهل است.
  • امر به معروف ونهي از منكر ،گاز وترمزي است كه ماشين جامعه را هدايت مي كند .
  • امر به معروف ونهي از منكر والدين است كه اساس تربيت كودك را تشكيل مي دهد.
  • امر به معروف ، سبب دلگردمي وتقويت افراد كم اراده مي شود.
  • امر به معروف و، نشانه حضور در صحنه است .
  • نهي ازمنكر ، جبران كننده كمبود تقوي بعضي از افراد جامعه است.
  • امر به معروف ، جامعه را رشد مي دهد ونهي ازمنكر ،جامعه را از سقوط نجات مي دهد.
  • امر به معروف ونهي ازمنكر ، نشانه غيرت ديني و احساس مسئوليت است.
  • امر به معروف ونهي ازمنكر ، نوعي نظارت عمومي است.

ريشه هاي فطري و غريزي

پدران ومادران در طول تاريخ، فرزندان خود را به كارهايي واداشته و ا زكارهايي نهي كرده اند . مساله امر ونهي وتشويق وهشدار ، ريشه در درون هر انساني دارد ومربوط به زمان ومكان و يا نژاد ومنطقه خاصي نمي شود و هر مساله اي اين گونه فراگير باشد ،نشان از فطري بودن آن دارد.
هشدار واخطار و فرياد در برابر خطرها وانحراف ها ، مخصوص انسان نيست . درقرآن مي خوانيم :
وقي مورچه اي ديد حضرت سليمان با لشگرش در حركتند ، فرياد زد و به ساير مورچگان گفت: به لانه هاي خود برويد تا پايمال نشويد .
و هنگامي كه هدد در پرواز خود از فضاي كشور سبا متوجه انحراف مردم شد و دريافت كه مردم خورشيد پرستند ، نزد حضرت سليمان آمد و از انحراف شكايت كرد.
بنابراين فرياد در برابر انحراف و دلسوزي براي ديگران ، نه تنها مساله اي فطري براي انسان هاست ،بلكه ريشه اي غريزي در حيوانات نيز دارد.

جايگاه امر به معروف در قرآن

اين موضوع از همان روزهاي اول بعثت پيامبر اسلام (ص) مورد عنايت اسلام بوده است. سوره والعصر كه اوائل بعثت در مكه نازل شده است ، در جمله (تواصو بالحق وتواصو بالصبر) ، اشاره به امر به معروف مي كند و ازمومنان مي خواهد تا يكديگر را به كارهاي حق وپايداري در راه خدا سفارش كنند.

اولين وظيفه انبيا

قرآن مي فرمايد : ما در ميان هر امتي ، پيامبري را مبعوث كرديم كه مهم ترين وظيفه او دو چيز بود: يكي امر به يكتا پرستي كه بزرگ ترين معروف هاست ( ان اعبدوا الله ) ، ودوم نهي از اطاعت طاغوت ها كه بزرگترين منكرهاست ( اجتبنو الطاغوت )

نشانه بهترين امت

قرآن خطاب به مسلمانان مي فرمايد : ( كنتم خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنكر تومنون بالله ) شما بهترين امتي هستيد كه برمردم ظاهرشده ايد ؛ به شرط آنكه امر به معروف ونهي ازمنكر كنيد .
امر به معروف كاري است كه خداوند انجام ميدهد:
( ان الله يامربالعدل والاحسان )
چنانكه امر به منكر كار شيطان است.
(الشيطان بعدكم الفقر ويامركم بالفحشاء)
امر به معروف يك وظيفه عمومي است. قرآن مي فرمايد: تمام مردان و زنان با ايمان نسبت به يكديگر حق ولايت دارند تا يكديگر را به معرو ف سفارش كنند واز منكر باز دارند
البته همواره در قرآن ، امر به معروف ، مقدم بر نهي از منكر به كار رفته است تا بفهماند كه كارها را از راه مثبت پيگيري كنيد و در جامعه تنها انتقاد كننده نباشيد.

گروه ويژه

قرآن مي فرمايد ( ولتكن منكم امه يدعون الي الخير ويامرون بالمعروف وينهون عن المنكر ) از ميان شما، گروهي بايد دعوت به خير وامر به معروف ونهي ازمنكر كنند.
حساب اين گروه از حساب وظيفه عمومي جداست . اين دسته بايد با قدرت وامكانات وارد عمل شوند وجلوي منكرات را بگيرند . چنانكه اگر ماشيني در خيابان يك طرفه بر خلاف مسير حركت كند، دو وظيفه وجود دارد :يكي وظيفه عموم رانندگان كه تخلف او را با بوق وچراغ به او بفهمانند؛ ويك وظيفه هم پليس دارد كه او راجريمه كند.

جايگاه امر به معروف در روايات

پيامبر اكرم (ص) فرمود: آمران به معروف ،جانشينان خدا در زمين هستند.
اميرالمومنين علي (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد : تمام كارهاي خير وحتي جهاد در راه خدا ، نسبت به امر به معروف مثل رطوبت دهان است نسبت به آب دريا .
حضرت علي (ع) مي فرمايد : امر به معروف ونهي ازمنكر براي عموم مردم يك مصلحت است ( تا انگيزه آنان را نسبت به كار خير زياد كند) ، ونهي ازمنكر براي افراد نابخرد كه گرايش به انحراف در آنان زياد است ، وسيله كنترل قوي است.
امام باقر (ع) درمقام شكايت مي فرمايد : افرادي هستند كه اگر نماز ضرري به مال يا جانشان بزند ، آن را ترك مي كنند؛ همان گونه كه امر به معروف ونهي ازمنكر را كه بزرگترين و شريف ترين واجبات است ، به همين خاطر رها كردند.
در حديث مي خوانيم : بهترين دوست آن است كه هنگام خلاف مانع تو شود و بدترين دوست آن است كه به تو تذكر ندهد. امام صادق (ع) مي فرمايد : بهترين دوست من كسي است كه عيب هاي مرا به من هديه كند.
همچنين فرمود: كسي كه بتواند جلوي مفاسد را بگيرد ،ولي نگيرد،گويا دوست دارد كه خداوند متعال معصيت شود. چنين كسي اعلام دشمني با خدا كرده است .
رسول خدا (ص) فرمود: گروهي هستند كه نه پيامبرند ونه شهيد ؛ ولي مردم به مقام آنان كه به خاطر امر به معرو.ف به دست آورده اند غبطه مي خورند .
در پايان اين بحث به يك نمونه قرآني ازنهي ازمنكر اشاره مي كنم:

يك نمونه قرآني از نهي از منكر

حضرت ابراهيم كه عموي خود را بت پرست مي ديد ، براي بازداشتن او از اين كار به او گفت : اين مجسمه هايي كه شما پايبند عبادت آنها شده ايد ، چه معنا دارد ؟ ( اذ قال لابيه وقومه ما هذه التماثيل التي انتم لها عاكفون ) از اين بيان بسيار كوتاه ، به چند اصل مهم در امر به معروف ونهي ازمنكر پي مي بريم:
1- كسي كه امر به معروف مي كند ، بايد از رشد وكفايت خاصي برخوردار باشد. 2- درامر ونهي شرط سني وجود ندارد ( قال لابيه ) 3- امر ونهي را از نزديكان شروع كنيم ( قال لابيه ) 4- در نهي از منكر ، ابتدا از منكرات بزرگ شروع كنيم . ( ما هذه التماثيل ) 5- در امر ونهي ،مردم را به كرامت وشخصيت خودشان متوجه سازيم. ( انتم لها عاكفون ) 6- درنهي از منكر ،گاهي بايد يك نفر در برابر گروهي قرار گيرد. 7- در امر ونهي با شيوه سوال ،وجدانها را بيدار كنيم ( ما هذه التماثيل ) 8- در امر ونهي ، قاطعيت وصراحت داشته باشيم ( انتم وآبائكم )

درس دوم : آثار وبركات

الف : بركات معنوي

1.        اصلاح خود انسان
حضرت علي (ع) به فرزندش فرمود : امر به معروف كن تا اهل معروف باشي .همان گونه كه هر كس لباس مي شويد ، دست خودش نيز پاك مي شود.

2.        شركت در پاداش نيكي ها
در روايات متعدد مي خوانيم : هر كس مردم را به كار خير راهنمائي وسفارش كند، در پاداش آنان شريك است ، بدون آنكه از اجر عامل كاسته شود .چنانكه هر كس ديگري را به كار خلاف و انحراف دعوت كند ، در كيفر او شريك است.

3.        نجات از قهر خدا
امير المومنين (ع) فرمود : هر كس منكر وخلافي را ديد وقلباً از آن ناراحت شد ، همانا از قهر خدا نجات پيدا كرده و تن به سلامت برده است وهر كس با زبان از كار خلاف نهي كند ، به پاداش رسيده است.


ب : بركات اقتصادي

قرآن مي فرمايد : اگر مردم ايمان آورند وتقوا پیشه كنند (كه يكي از مصاديق تقوي امر به معروف و نهي از منكر است) به طور قطع ، بركاتي ازآسمان و زمين بر آنان خواهيم گشود.
امام باقر (ع) مي فرمايد : با امر به معروف و نهي ازمنكر ، كسب ها حلال و زمين ها آباد مي شود.
اگر در برابر كم فروشي ها ، گرانفروشيها ، ربا خواري ها وحيله و تزويرها همه افراد حساس باشند ، بازار اصلاح مي شود .
حضرت علي (ع) همواره با تاريانه وارد بازار مي شد و به كساني كه جنس خود را در سايه مي فروختند تا عيب آن مخفي بماند و يا جنس بهتر را روي ديگراجناس ونوع نامرغوب را در زير مي نهادند ، هشدار مي داد .
رسول اكرم (ص) به ابن مسعود فرمود: با گناهكاران معامله نكنيد‍ اگر مسلمانان به همين جمله عمل كنند ، يعني تجار خلافكار را بايكوت وهمه بر ضد آنان اعتصاب كنند ، او مجبور است خود و تجارتش را اصلاح كند.


ج : بركات اجتماعي

قرآن ، جامعه اي را رستگار مي داند كه امر به معروف ونهي ازمنكر در آن زنده باشد.
صالحاني را كه ما در هرنماز با جمله (السلام علينا وعلي عباد الله الصالحين) بر آنان درود مي فرستيم، كساني هستند كه امر به معروف ونهي ازمنكر مي كنند.
اگر امر به معروف ونهي ازمنكر ترك شود، بتدريج اشرار حاكم خواند شد وكار به جايي خواهد رسيد كه خوبان هر چه فرياد زنند، پاسخي نشنوند.
امام صادق (ع) به يكي از ياران خود فرمود : اگر شما دور بني عباس را نمي گرفتيد ، آنها ما را خانه نشين نمي كردند ، سكوت شما ما را خانه نشين كرد.
اگر امروز همه كشورهاي اسلامي بر سر اسرائيل غاصب فرياد زنند، او مناطق تحت اشغال خود را به اعراب پس مي دهد.

درس سوم : مراحل امر به معروف ونهي از منكر

مرحله اول : انسان قلباً از اينكه معصيت خدا شود ناراحت باشد وكار خلاف را در روح خود منكر بداند و از آن متنفر باشد . در اين مرحله ، احدي معاف نيست .
مرحله دوم : با زبان به خلافكار هشدار دهد و به خوبي ها سفارش كند. قرآن مي فرمايد : كيست بهتر از آن كه به سوي خدا دعوت كند و كردار خودش نيكو باشد.
مرحله سوم : اگر بيان اثر نكند ، با قدرت جلو خلاف گرفته شود.

اصل تاثير

امر به معروف ونهي از منكر ، براي تاثير است؛ يعني ببينيم كه خلافكار از چه طريقي از كردار خود دست بر مي دارد ، از همان راه وارد شويم. آنچه اسلام از ما خواسته ، منع ازمنكرات وسفارش به معرف ها ست ؛ ولي شيوه انجام آن تعبدي نيست ؛ يعني اينكه به چه نحو باشد ؟ د رچه زمان باشد ؟ با چه وسيله باشد ؟ از طرف چه كس باشد ؟ به چه شكلي باشد ؟ تعبدي نيست.
اسلام ، اينها را به عقل واگذار كرده تا بهترين وسريعترين راه را براي تاثير پیدا كند.
بزرگان ، شرط وجوب امر به معروف را احتمال تاثير دانسته اند . يعني اگر بدانيد كه اثر نمي كند ، بر شما واجب نيست. ما ضمن پذيرش اين اصل كلي ، به چند نكته اشاره مي كنيم :

1.        ممكن است سخن ما فعلاً اثر نكند ؛ ولي بعداً اثر كند و به مرود زمان موجب بيداري وهوشياري شود. امام حسين (ع) فرمود : من براي احياي امر به معروف ونهي از منكر به كربلا مي روم. گرچه آن زمان ، امام شهيد شد ويزيد ولشكرش تحت تاثير قرار نگرفتند ؛ ولي به مرور ، ناحق بودن بني اميه ومظلوميت اهل بيت پيامبر اكرم (ص) براي مردم روشن شد.

2.        فضا سازي يك ارزش است ؛ برا ي مثال ، هر كسي كه به تنهايي مشغول نماز مي شود ، مستحب است اذان بگويد و در اذان (حي علي الصلوه) سر دهد .گفتن اين جمله يك ارزش است ؛ هرچند شنونده اي وجود نداشته باشد تا براي بر پايي نماز بشتابد.

3.        با نهي از منكر لذت گناه را از كام گناهكار مي گيريم و نمي گذاريم كه او با خيال راحت گناه كند.

4.        عذر براي ما و اتمام حجت بر گناهكار ؛
قرآن مي فرمايد : گفتن حق ، مايه اتمام حجت بر گنهكار است تا نگويد : كسي به من تذكر نداد و عذري است براي مومن تا به او گفته نشود : چرا فريادي نزدي. ( عذرا و نذرا)
آري ، احتمال اثر شرط وجوب است ؛ يعني اگر احتمال اثر نمي دهي واجب نيست ؛ نه انكه ممنوع باشد.

احياي سرمايه هاي دروني براي پذيرش

1- ايمان به خدا
يهترين وسيله براي پذيرش امر به معروف ونهي ازمنكر ، تحكيم عقيده به مبدا ومعاداست.
برا ي مثال ، به كسي كه وارد منزلي مي شود ، زماني مي توان گفت: اين كار را بكن واين كار را نكن ‍ كه عقيده داشته باشد: منزل صاحبي دارد ، حسابي در كار است وكارهاي او در منزل زير نظر است.
البته بعضي افراد ايمان دارند ، ولي فراموشكارند ؛ لذا هم ايمان لازم است وهم توجه.
قرآن درباره بعضي مي فرمايد : خدا را فراموش مي كنند ويا قيامت را به فراموشي مي سپارند .
كسي كه خدا را ناظر وفرشتگان او را مامور ثبت وضبط كار خود بداند وتوجه داشته باشد كه در روز قيامت خداوند پرونده اعمال انسان را جلو روي او خواهد گذاشت و او بايد پاسخگوي همه كار ها ، بلكه افكار ونيات خود باشد، چنين فردي دست به گناه نمي زند.
2- تشكر از خداوند
حضرت علي (ع) مي فرمايد : حتي اگر خداوند براي گناه ، كيفر دوزخ قرار نمي داد ، لازم بود كه انسان به خاطر تشكر از آن همه الطاف او ، ازگناه و مخالفتش دور كند.
3- توجه به نظارت اولياي خدا
در اصول كافي ، روايات متعددي نقل شده است مبني بر اينكه : در هر هفته ، اعمال انسان به امام زمان (ع) و پيامبر اكرم (ص) عرضه مي شود وآن بزرگواران را خشنود يا نارحت مي كند.
4- توجه به آثار شوم گناه
قرآن مي فرمايد ( ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم) هر مصيبت كه به شما مي رسد ، بخاطر عملكرد خودتان است.
آشنايي با تاريخ زندگي اقوام گذشته كه اهل منكر بودند ، انسان را به دوري از منكرات مي كشاند.
در قرآن كريم دهها آيه در اين زمينه آمده است:
( فاهلكنا بذنوبهم ) ما فلان قوم را به خاطر گناهانشان هلاك كرديم .
( فاهلكوا بالطاغيه ) طغيان مردم سبب نابودي آنان است.
( ومنهم من اغرقنا ) قومي را در آب غرق كرديم.
( فاخذ تهم صاعقه العذاب ) گروهي را با صاعقه نابود كرديم.
(بريح صرصرعاتيه ) جمعي را به باد سرد كننده هلاك كرديم .
( جعلنا عاليها سافلها) شهر قومي را زير و رو كرديم .
آشنايي با اين هشدارها ، يكي از عوامل دست برداشتن از منكرات وكفر وطغيان است . تمام آياتي كه سفارش به سير در زمين و نگاه همراه عبرت كرده وتمام آياتي كه ما را به مطالعه عاقبت كار نيكوكاران يا فاسدان دعوت كرده ، به همين منظور است.
5- توجه به بركات معروف
آشنايي با منافع و آثار خوبي ها ، انسان را براي انجام معروف آماده مي سازد . امام رضا (ع) مي فرمايد : اگر مردم زيبايي هاي سخنان ما را بدانند ، حتماً پيرو ما مي شوند.
امام صادق ( ع) مي فرمايد : خداوند متعال به موسي وحي كرد : من به خاطر تلاش پدران به فرزندان لطف مي كنم . اگر پدران نيكوكار باشند ، به فرزندانشان خير وبركت مي رسد ؛ اما اگر شرور باشند ، به فرزندانشان شر مي رسد.
آري ، كار خيرو شر در همين دنيا نيز بي پاسخ نمي ماند.
اين جهان كوه است وفعل ما ندا سوي ما آيد صداها را ندا ازمكافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو

نمونه بركات

  • احسان به مردم ، سبب احسان خداوند ومردم به ما مي شود.
  • صدقه دفع بلا مي كند.
  • حج ، انسان را از فقير شدن بيمه مي كند.
  • زكات ،مال را بيمه مي كند.
  • عفو مردم ، كليد عفو الهي است.
  • صله رحم ، عمر را طولاني مي كند.
  • نماز ، انسان را از فحشا ومنكر باز مي دارد .
  • كارهاي نيكو ، گناهان را از بين مي برد .
  • عقيقه ، وسيله بيمه كردن نوزاد از خطرات است.
  • استعاذه ودعا ، ما را از خطرات نجات مي دهد.
  • روزه ، وسيله سلامتي است.
  • قناعت ، كليد عزت است.
  • زهد رمز رحمت است.
  • ياد خدا ، تنها وسيله آرامش است .


آري ، براي گسترش واحياي امربه معروف ها بايد مردم را با آثار و بركات دنيوي واجر اخروي آنها آشنا كنيم .

درس چهارم : آثار ترك امر به معروف ونهي ازمنكر

جامعهء ساكت مرده است

قرآن مي فرمايد ( ولكم في القصاص حياه ) اگر قاتل را به قصاص رسانديد، زنده ايد .
در حديث مي خوانيم : كسي كه در برابر خوبي ها و بدهي بي تفاوت است ، مرده اي است كه در ميان زنده ها نفس مي كشد.
سكوت در برابر گناه نتيجه اي جز خسارت ندارد . بر اساس سوره عصر ، حتي كساني كه اهل ايمان وعمل صالح اند ولي ساكت باشند ديگران را به حق وصبر سفارش نكنند ،درخسارت اند.
در حديث آمده است : اگر گناه مخفيانه انجام شود ، خطري براي همه مردم ندارد ؛ ولي اگر گناه آشكارا انجام شود ومردم قدرت برخورد داشته باشند ، ولي ساكت بمانند ، خداوند همه را مورد قهر وعذاب خود قرار مي دهد . چنانكه در قرآن مي فرمايد : از فتنه هايي كه آتش آن همه را مي سوزاند ، بترسيد‍.
براساس روايات : اگر مردم امر به معروف ونهي از منكر را ترك كنند ،اشرار بر آنان مسلط خواهند شد ودعاها وناله ها ديگر اثر نخواهد داشت.
گاهي سكوت در برابر گناه ، نشانه رضايت است كه در اين صورت بر اساس آيات و روايات ، اين گونه افراد شريك گناهكار حساب مي شوند .
خداوند به يهوديان زمان پيامبر خطاب مي كند كه : ( چرا شما انبياي پيشين را كشتيد ؟ ) در حالي كه نياكان آنان پيامبران را كشته بودند ، ولي چون نسل آنها به كار پدران خود راضي بودند ، خداوند ، فرزندان را به كردار پدران مورد عتاب و انتقاد قرار مي دهد .
با اينكه قاتل حضرت علي(ع) يكنفر به نام ابن ملجم بود ، ولي در شب نوزدهم ما رمضان سفارش كرده اند كه صد مرتبه بگوييد: ( الهم العن قتله امير المومنين) خدايا ، قاتلان علي را لعنت كن . زيرا بسياري ديگر نيز به اين كار راضي بوند.
سيماي افراد ساكت در قيامت
در حديث مي خوانيم : پيامبر اكرم (ص) فرمود : ( به خدايي كه جانم در دست اوست ، ازامت من گروهي از قبر بر مي خيزند ؛ در حالي كه در قيافه بوزينه وخوك هستند . اين قيافه ها به خاطر آن است كه آنان قدرت بر نهي از منكر داشته ، ولي با گناهكاران سازش كردند).

كساني كه سكوت را شكستند.
ابن سكيت از ياران امام رضا ، امام جواد وامام هادي (ع) ودر عين حال معلم فرزندان متوكل ، خليفه عباسي بود.
روزي متوكل از اوپرسيد : ( فرزندان من بهترند يا حسن وحسين دو فرزند علي بن ابيطالب )
او سكوت چندين ساله را شكست وگفت: (قنبر غلام علي از تو و فرزندانت بهتر است ، تا چه رسد به حسن وحسين).
متوكل كه هرگز توقع شنيدن چنين سخني را نداشت ، به شدت عصباني شد ودستور قتل او را صادر كرد.

توجيهات بهانه جويان

1.        گناه ديگران ، به ما كاري ندارد بعضي مي گويند : (عيسي به دين خود موسي به دين خود) ، ( من وگناهكار را كه در يك قبر نمي گذارند ) ، لذا در برابر باطل ساكت مي مانند ، در حالي كه جرم درجامعه قابل سرايت است . يك نفر سيگاري هواي محيط را آلوده مي كند . دروغ نيز جو بي اعتمادي را بر جامعه حاكم مي كند .
گناه درجامعه مثل سوراخ كرد كشتي است ، همين كه آب وارد شد ، همه را غرق خواهد كرد.

2.        مانع آزادي مردم است.
بعضي مي گويند : امر به معروف ونهي ازمنكر ، نوعي دخالت در امورشخصي مردم وسلب آزادي از آنان است ،در حالي كه معناي آزادي آن نيست كه هر كس هر كاري انجام دهد ؛ زيرا اين نه با عقل سازگار است ونه هيچ فرد وجامعه و رژيمي به آن تن مي دهد.
آزادي درچهارچوب قانون وعقل وفطرت معنا دارد ؛ وگرنه مي شود هرج ومرج و بي بندوباري .
در زندگي اجتماعي ، آزادي بايد بر اساس سلامت جامعه ومقرارت فراگير معنا شود. فرمان پليس در مورد حركت يا توقف اتومبيل ها براي اصلاح امر ترافيك ، در همه جاي دنيا پذيرفته شده است وكسي آن را مخالف آزادي نمي داند ، در حالي كه كار پليس نوعي امربه معروف ويا نهي ازمنكر عملي است.

3.        حيا وخجالت
گاه فرد خجالت مي كشد و حيا مي كند از اينكه تذكر دهد و جلوي منكري را بگيرد . اين نوع حيا در روايات اسلامي مورد انتقاد است وبايداين صفت را از خود دور كرد.

4.        ترس
برخي افراد مي ترسند كه مشتري وخريدار آنان كم شود ؛ يا دوستانشان را از دست بدهند ؛ يا به حرفشان اعتنايي نشود؛ يا مورد تهديد قرار گيرند و يا مردم از كار آنان انتقاد كنند. در حالي كه در روايات متعدد آمده است ( امر به معروف ونهي ازمنكر كنيد و نترسيد ؛ زيرا نه رزق شما قطع ، و نه مرگ شما نزديك مي شود)

5.        با يك گل بهار نمي شود
گاهي سكوت ديگران ، انسان را به سكوت وا مي دارد و مي گويد : من كه به تنهايي نمي توانم كاري بكنم ، اگر همه بگويند ،من هم مي گويم . درحالي كه امر به معروف در آن فضاي مرگبار وساكت ، پاداش بيشتري دارد . در حديث مي خوانيم : ( بهترين جهاد ،كلمه حقي است كه انسان در برابر فرد ستمگر بگويد)

6.        انحراف فكري
بعضي افراد مي گويند : اگر خدا مي خواست ، خودش جلوي اين افراد را ميگرفت وتوبيخشان مي كرد ، لابد خدا خواسته است كه اين كار ها باشد . به ما چه ربطي دارد كه مانع شويم؟ اين منطق نظير آناست كه بگوييم : اگر فلان كار خوب است ، چرا خدا خودش انجام نميدهد ؛ اگر سير كردن گرسنگان خوب است ، خدا خودش به آنان روزي دهد ؛ چرا ما خرج آنان را بپردازيم ؟
گويا اين افراد ازاينكه خداوند مردم را مختار آفريده تا هركس به انتخاب خودش عمل كند و آزمايش خودش را پس بدهد ،غافلند .

7.        توقع نابجا
بعضي مي گويند: نگرانيم كه به گفته ما عمل نشود. اين توقع نابجا است ؛ مگر مردم همه سخنان انبيا وامامان معصوم را گوش دادند؟ رسول اكرم (ص) به حضرت علي (ع) فرمود : (به خدا سوگند كه اگرحتي يك نفر توسط تو هدايت شود ، براي تو از آنچه خورشيد بر آن مي تابد ، بهتر است ).

8.        - ديگران هستند
گروهي مي گويند : اگر لازم باشد ،فلان شخصيت ، يا مقام ويا فلان انجمن اسلامي وديگران هستند . غافل از آنكه امر به معروف همچون نماز ، وظيفه همه است وغفلت ديگران دليلي برتوجيه غفلت ما نيست .

9.        امروز بگوييم ، فردا چه مي شود؟
بعضي امر وبه معروف ونهي از منكر نمي كنند و مي گويند : ( بر فرض ما امروز جلوفساد را گرفتيم . باز فردا فساد خواهد كرد ) مثل آنكه بگوييم: ( اگر امروز منزل وحياط را تميز كنيم ، باز هفته ديگر كثيف خواهد شد.) تكرار گناه فردا ، دليل برسكوت امروز ما نيست.

10.     ترك وظيفه به گمان خودسازي
فراريان جنگ تبوك به پيامبر اكرم (ص) مي گفتند: در سفر به تبوك و جنگ با سپاه روم ، نگرانيم كه چشممان به دختران آنان بيفتد وگناه كنيم ، لذا به اين سفر نمي آييم.

11.     كار از كار گذشته
بعضي مي گويند : بايد فكر اساسي كرد وكار از تذكر وموعظه گذشته است. مانند آن كه تشنه اي را مي بيند و مي تواند با كمي آب او را از مرگ نجات دهد ، ولي مي گويد : بايد فكر آبرساني سراسري باشيم . البته فكر اساسي وتصميم كلي حرف منطقي است ، ولي اين تفكرنبايد بهانه ترك امر به معروف ونهي از منكر موردي شود.

بيان آثار شوم منكر

اگر از اول جلو منكر گرفته نشود ، پي در پي خطراتي را به دنبال خواهد داشت . حضرت علي (ع) ، نفوذ تدريجي وگام به گام شيطان را اينگونه توصيف مي كند:
(فباض)؛ اول شيطان در روح انسان تخمگذاري مي كند .
(وفرخ في صدورهم ) ؛ بعد جوجه ها از تخم بيرون مي آيند.
(ودبّ) ؛ سپس در روح انسان به حركت در مي آيند.
(ودرج في حجورهم )؛ پس در دامن انسان به راه مي افتند.
(فنظر باعينهم )؛ پس شيطان به واسطه چشم آنان را مي نگرد و به جاي عين الله ، عين الشيطان مي شوند.
(ونطق بالسنتهم )؛ وحرف خود را با زبان آنان مي زند .
(فركب بهم الزلل )؛ وبه واسطه اين افراد ، سبب لغزش ديگران را فراهم مي كند.

احتمال ضرور خطر

گرچه طبق قانون (اهم ومهم ) بايد در هر اقدامي محاسبه كرد و هر حركتي را سنجيده انجام داد ولي بايد درانجام اين دو وظيفه بزرگ گاهي به استقبال خطر رفت.
اگر قرآن در ستايش از افرادي مي فرمايد ( آنان از هيچ سرزنشي نمي هراسند ) به خاطر آن است كه عمل به وظيفه ، سرزنش دارد و بايد آماده آن بود.
آياتي كه در انتقاد از گروهي مي فرمايد : (خداوند سزاوار تر به ترسيدن است تامردم ) به ما مي گويد : از مردم نترسيد !
و رواياتي كه مي فرمايد ( بزرگترين جهاد ، كلام حقي است كه نزد حاكم ستمگري زده شود) و (حق را بگويد گرچه بر عليه شما باشد )؛ الهام بخش جرات وجسارت در انجام تكليف الهي است.
بنابراين ، رواياتي كه مي گويند : ( امر به معروف زماني است كه انسان برجان خود و دوستانش نترسد.) مخصوص مواردي باشد كه قانون اهم ومهم مطرح است ؛ يعني منكردر حدي نيست كه ارزش فدا كردن جان را داشته باشد .
اصلاً امر به معروف دردسر دارد و لذا لقمان به پسرش مي گويد : فزرندم ! نماز به پا دار وامر به معروف ونهي ازمنكر نما در انجام اين وظيفه بر آنچه به تو رسد ، صبر وتحمل كن كه اين پشتكاري نياز به صلابت وعزم و اراده اي قوي دارد .

حمايت از آمرين به معروف

خليفه سوم، عثمان ، دستور تبعيد ابوذر ، يار وفادار رسول خدا را به ربذه صادر كرد وگفت : هيچ كس نبايد ابوذر را بدرقه كند! اما اميرالمومنين ، امام حسن و امام حسين (ع) سكوت را شكسته و حمايت از اين آمر به معروف به پا خاستند و او را بدرقه كردند. به هنگام بدرقه ، هر سه بزرگوار به ابوذر دلدار دادند وسخناني فرمودند . حضرت علي ( ع) فرمود : (اي اباذر! تو براي خدا غضب كردي و فرياد زدي . اينها از افشاگري تو و از دست دادن حكومت ترسيدند ؛ ولي تو هم از گناه سكوت ترسيدي وفرياد زدي . فرداي قيامت معلوم خواهد شد كه برنده كيست .) ابوذر در ربذه غريبانه و در حالي كه سرش در دامن دخترش بود ، جان سپرد.
اگر مشكلات پيش آمد ، چه كنيم ؟
از يك سو قرآن مي فرمايد ( خداوند براي شما آساني خواسته است ونه سختي ) واز سوي ديگر ، امر ونهي در برخي موارد موجب درگيري وضرر مي شود ، پس چه بايد كرد؟
پاسخ : اولاً خود قرآن فرموده است : (در اين راه ، هر مشكلي به تو رسيد ، تحمل كن!).
ثانياً : انبيا و اوليا در راه زنده كردن حق ومحو باطل ، آن همه سختي كشيدند. قرآن ميفرمايد ( حوادث تلخي كه براي شما پيش مي آيد ، با وجود تلخي و نگراني براي شما ، بركاتي نيز دارد زيرا وسيله اي براي توبه واستغفار شماست.)
بنابراين ، بايد بنگريم كه هر كجا مساله اي اهم بود ،هر چيزي هرچه هم مهم باشد ، فداي آن شود . براي مثال ، حفظ اسلام مهم تر از جان امام حسين (ع) است ، لذا آن حضرت شهيد مي شود تا اسلام رنده بماند.

آمران به معروف را دوست بداريم

‍ يكي از انتقاداتي كه انبيا به بعضي از مردم داشتند ، اين بود كه : ( شما ناصحين را دوست نداريد ؟).
امام صادق (ع) مي فرمايد : (بهترين دوستان من كسي است كه عيوب مرا به عنوان هديه به من تذكر دهد.)
امام سجاد (ع) در دعاي مكارم الاخلاق چنين مي فرمايد : (پروردگارا به من روحيه انتقاد پذيري مرحمت فرما تا از كساني كه مرا ارشاد مي كنند ، پيروي كنم ).
حضرت علي (ع) مي فرمايد : ( ازعلامات سقوط وعقب گرد ، مظنون شدن به كساني است كه براي ما دلسوزي مي كنند).
و فرمود : ( هر كس تو را موعظه كرد ، او را به وحشت نينداز ).
اين منافقان بودند كه هرگاه مورد نهي از منكر قرار مي گرفتند ،با غرور مي گفتند : در جامعه تنها ما مصلح هستيم.
واين كفار بودند كه هر گاه انبيا آنان را ارشاد مي فرمودند ، به جاي پذيرش مي گفتند : هدف انبيا فخر فروشي بر ماست..
برادر وخواهر ،اگر تذكري به شما ميدهند ، سرسختي نكن . تكبر بود كه شيطان را از درگاه خدا دور كرد.