عجب نگاهی

کهير زدگی طرفين در حين مصاحفه!

تقاضای مهرورزی با نگاه!

عجب نگاهی ! عجب خنده ای ! عجب ديالوگ تو دلی!

کهير زدگی طرفين در حين مصاحفه!

تقاضای مهرورزی با نگاه!

عجب نگاهی ! عجب خنده ای ! عجب ديالوگ تو دلی!
|
| ||||
|
| ||||
|
| ||||
|
| ||||
|
| ||||
|
| ||||
|
| ||||
| |||||
نگاهى به فناورى ADSL
احتمالا شما هم از آن دسته از كاربران اينترنت هستيد كه ازDial up يا همان سيستم شمارهگيرى استفاده مىكنيد، يك مودم معمولى برروى سيستم خود داريد، زمان زيادى از وقت شما هر روز بايد صرف شمارهگيرى واتصال به اينترنت و قطع وصلهاى متوالىشود، در زمان استفاده از اينترنت خط تلفن شما مشغول است و هزينه تلفن را هم بايد پرداخت كنيد، مولتىمديا در اينترنت را هم بىخيال شدهايد و درآخر اينكه ازسرعت كند حلزونى اينترنت هم كلافه هستيد. اما آيا اينترنت پرسرعت را تاكنون تجربه كرده ايد؟
□ اينترنت، Dialup و...
براى اتصال به اينترنت با استفاده از خطوطتلفن استاندارد (زوج سيم مسى ) در كنار سيستم معروف و آشناى Dial up، روشهاى ديگرى هم وجود دارد، مانند استفاده ازمودمهاى كابلى، شبكه محلى و يا فناورى (DSL(Digital Subscriber Line و بىسيم (Wireless). فناورى ADSL يكى از مناسبترين و باصرفهترين راهکارهای دسترسی به اينترنت پرسرعت و مقابله با مشکلات سيستمهاى اتصال معمولی Dial up است
□ فناوری ADSL
Asymmetric-DSL ياADSL ، يكى از فناورى هاى رده xDSL است.DSL ياخطوط اشتراك ديجيتالىبا استفاده از كابلهاى تلفن معمولى،امكان بهرهگيرى از سرعت بالا را براى اتصال به اينترنت فراهم مىكند DSL .امكانات و روشهاى گوناگونى براى مصارف خانگى فراهم مىكند كه مناسبترين آنها روش خطوط ديجيتال نامتقارن يا ADSL است. در اين روش با بهرهگيرى از نوعى خاص مدولاسيون، پهناى باند قابلاستفاده برروى كابل تلفن به باندهاى فركانسى متفاوتى تقسيم و هر سيگنال فركانسى (صوت ، ارسال و دريافت دادههاى ديجيتالى) در يك باند صورت مىپذيرد.
بدينصورت در هنگام اتصال به اينترنت ديگر خط تلفن براى مكالمات صوتى اشغال نخواهد بود و امكان تبادل صوت و تصويرنيز وجود خواهد داشت .
درADSL سرعت ارسال اطلاعات با سرعت دريافت اطلاعات مساوى نخواهد بود، در بالاترين سطح تئورى، امكان دريافت اطلاعات (DownStream) با سرعتى درحدود 8mbps و ارسال داده (UpStream) با سرعتى معادل 640mbps فراهم مىشود. دقيقا بدينخاطر از ADSL بانام نامتقارن ياد مىشود. بصورت عملى يك كاربرخطوط ADSL مىتواند با سرعتى درحدود 2mbps دريافت و256mbps ارسال اطلاعات برروى اينترنت داشته باشد. در استفاده از اينترنت با فناورى ADSL ازDial up وشمارهگيرى و انتظار براى اتصال يا قطع ارتباط خبرى نخواهد بودو شما بصورت دائمى با مركزISP و در نهايت شبكه اينترنت متصل خواهيد بود. با روشن كردن كامپيوتر خود اتصال شما به اينترنت برقرار مىشود.
□ مزایا ADSL
اولين دستاورد ADSL بهرهگيرى از خطوط تلفن معمولى و شبكه ارتباطى آماده خواهد بود و در نتيجه نيازى به سيمكشى و تجهيزات جديد مخابراتى نيست.
عدم اشغال خطتلفن در هنگام اتصال به اينترنت، امكان استفاده از اينترنت پرسرعت به نسبت روشهايى مانند Dial up برروى سيستم هاى خانگى و شركتهاى كوچك كه از امكانات پيشرفتهاى برخوردار نيستند، اتصال دائمى به شبكه اينترنت بدون نياز به شمارهگيرى و اشغال بودن خط ، هزينه كم در نصب و راهاندازى و خريد تجهيزات، كاهش هزينه و عدم نياز به تجهيزات اضافى براى كاربران خانگى در استفاده از اينترنت و راه اندازى آسان و سريع از ديگر مزاياى مهم ADSL است
□ معايب خطوط ADSL
براى مشاهده تصوير در اندازه بزرگتر، روى آن کليک کنيد
در فناورىهاى DSL كيفيتوسرعت انتقال اطلاعات وابستگى زيادى به مسافت ميان كاربر مشترك با مركز تلفن ارائه خدماتDSL دارد. هرچقدر مشترك از مركز تلفن مسافت دورترى داشته باشد به همان نسبت از سرعت و كيفيت پايينترى برخوردار خواهد بود. در مسافتهاى بالاتر از 5 كيلومتر عملا ارائه سرويس اينترنت پر سرعت امكانپذير نيست.
عدم تقارن سرعت ارسال و دريافت اطلاعات درADSL نيز براى شركتهاو سازمانهاى بزرگ مشكل ساز خواهد شد.
ضعيف و فرسوده بودن زيربناى ارتباطى مخابراتى و عمدتا عمر بالاى خطوط تلفن كه تاثير مستقيمى بركيفيت و سرعت خدماتADSL خواهند داشت.
□ ADSL چگونه كار مىكند؟
زوجسيم مسى تلفن شهرى از محدوده فركانسى ميان صفر تا 2 مگاهرتزپشتيبانى مى كند كه از اين ميان فقط براى كاربردهاى شهرى تلفن ثابت(PSTN) از پهناى باند 4 كيلوهرتز پشتيبانى مىشود. بدينمعنى كه هنگام استفاده از تلفن معمولى حداكثر باند فركانسى4كيلو هرتز مورد استفاده قرار گرفته و مابقى باند بلااستفاده مىماند.
ADSL بابكارگيرىتكنولوژيهاىمدولاسيونتقسيم فركانسى و فشرده سازى اطلاعات اين امكان را بوجود مىآورد كه سيستم شمارهگيرى تلفن بتواند از پهناى باند 4 كيلوهرتز خود استفاده كند و مابقى باند فركانسى آزاد براى اتصال به اينترنت و تبادل اطلاعات ميان كاربر و مركز خدمات ADSL استفاده شود. استفاده از محدوده فركانس4كيلوهرتزى نمىتواند بيشتر از56kbps سرعت دراختيار كاربران قرار دهد و بااستفاده از يك پهناى باندى معادل 2 مگا هرتز ميتوان تصور كرده كه چهمقدار بر سرعت تبادل اطلاعات افزدوه مىشود (چيزى در حدود 500 برابر) و در اين حالت است كه ميتوان به سرعتهاى 8mbps و حتى خيلى بالاتر دست يافت (تكنولوژى هاى جديدترADSL قادر به ارائه سرعتهايى بيش از20mbps مىباشند). در عمل ADSL از پهناى باندفركانسى 30KHz تا 138KHz براى ارسال اطلاعات و باند فركانسى 138KHz تا 1.1Mhz براىگرفتن اطلاعات استفاده مىكند.
سازندگان تجهيزاتADSL معمولا از دو استاندارد تقسيم سيگنال فركانسى استفاده مىكنند:DTM وCAP،استاندارد قديمى CAP با تقسيم كردن تمام پهناىباند به سه بخش مجزا، به مكالمات تلفنى باند صفر تا 4 كيلو هرتز را اختصاص مىدهد و براى ارسالداده (Upstream) محدوده 25 تا 160كيلوهرتز ودريافت اطلاعات از باند 240 كيلوهرتز به بالا صورت خواهد گرفت. بنابراين در نهايت اين شيوه از سه كانال مجزا استفاده مىكند. استاندارد DTM با تقسيمكردن پهناىباند به247 كانال مجزا و اختصاص كانالهايى براى دريافت و ارسال داده انعطافپذيرى بيشترى را در كيفيت سرويس بوجود مىآورد. ولى درعوض پيادهسازى به مراتب پيچيدهترى دارد.
□ تجهيزات ADSL
فارغ از تجهيزات مخابراتى تكنولوژىهاى DSL بطور ساده در يك نگاه مىتوان گفت ADSL از دو دستگاه خاص استفاده مىكند: يك دستگاه معروف به مودمهاى DSL در محل مشتركين و دستگاه DSL Access Multiplexer (DSLAM) در محل شركت ارائه دهنده خدمات. ADSL مودمهاى DSL كه با نام ATU-R نيز از آنها يادمىشود، مسئوليت برقرارى اتصال ميان كامپيوتر مشترك را با خط DSL برعهده دارند. اين نوع از مودمها معمولا با USB و يا پورت اترنت 10base-T به كامپيوتر كاربر متصل مىشوند DSLAM . با جدا سازى باندهاى فركانسى 4كيلوهرتزى از ديگر پهناى باند براى هر خط اتصالى ADSL امكان ارتباطات كاربران و اتصال به تجهيزات مجتمع پرسرعت را براى اينترنت در مراكز ارائه خدماتADSL فراهم مىكند.
فركانس باند 4kbps نيز به سمت سوئيچهاى مخابراتى هدايت مىشود. به هر DSLAM صدها زوجسيم متصل مىشود كه درنهايت بسوى يك اتصال اينترنت با پهناى باند خيلىزياد هدايت مىشوند و تا وقتى اين پهناىبانداشباع نشده است، مشترك مىتواند به صورت يكنواخت و با سرعتبالا از اينترنت استفاده كند. در سمت مشترك، گاهى نياز است كه از يكدستگاه فيلتر جداكننده بنام Splitterنيزاستفاده شود تا ميان باندفركانسى صدا براى مكالمات تلفن با اطلاعات ت ADSL داخل بوجود نيايد.
□ 2 ADSL گامى فراسوى اينترنت پر سرعت فناورى ADSL تحولى عظيم و يك نقطهعطف در صنعت ارتباطات راهدور و استفاده از شبكه جهانى اينترنت با استفاده از امكانات و زير ساختهاى موجود در كشورها و سازمانها است و امكان خدمات آنلاينى همانند صوت و تصوير و ويدئو را فراهم مىكند. با اينوجود با نگاهى فناورانهتر به مزايا و معايب ADSL، فاصله ميان سرعت عملى ارتباطاتADSL برروى كامپيوتر مشتركين و بحث محدوديت فاصله ميان مراكز ADSL با مشترك دو مشكل پيشروى اين فناورى هستند. همچنين برخى پارامترهاى كيفيتى نيز هنوز درADSL پوشش داده نشده بودند. بههمين جهت در سال 2002 و 2003 استاندارهاى جديدى براى اين فناورى با نام 2 ADSL و ADSL2 تعريف شد. در يك نگاهى كلى ADSL2 امكان حركت بسمت سرعتهاى نجومى مانند 24mbps را فراهم مى كند و 2 ADSL بر مسافت موثر اين تكنولوژى تا مرز6 كيلومتر مىافزايد. اين همه ماجرا نيست، امكان انتقال صوت و تصوير، افزايش بهرهورى از پهناىباند و كاهش اتلاف باندفركانسى، تفكيكپذيرى بهتر باندفركانسى مكالمات تلفنى با باند ADS ومديريتتوانالكتريكى نيز از مهمترين دستاوردهاى فناورىهاى جديد ADSL هستند.
Reach ADSL2 ديگر استاندارد جديدADSL است كه باز برخى كمبودهاى استانداردهاى قبلى را كامل نموده است. آنچه گفتنى است تطبيق و سازگارى كامل اين نوع از استانداردها با مودمهاى از نوع ADSL است. لذا براى بهرهگيرى از اين فناورىها نيازى به تعويض مودم و تجهيزاتADSL نيست.
□ نگاهى به اينترنت پرسرعت در ايران
از تابستان83 چندين شركت PAP شروع به ارائه خدمات ADSL در تهران و چند شهربزرگ ديگر نمودهاند. براى استفاده از اينترنت پرسرعت يا همان خدماتADSL ابتدا بايد ديد كدام شركت يا ISP خدماتADSL را در منطقه مخابراتىشما ارائه مىدهد. همانطور كه بيان شد زمانى مىتوان از خدمات ADSL استفاده كرد كه فاصله مركز مخابراتى با مشترك بيش از 5 كيلومتر نباشد . بسيارى از شركتهاىخدماتADSL با گرفتن مبلغى بصورت وديعه مودم DSL و ديگر تجهيزات موردنياز را بصورت امانى دراختيار مشترك قرارخواهند داد و نيازى به خريد مودم نخواهيد داشت. ديگر هزينهاى كه بايد پرداخت شود هزينه حق اشتراك و هزينه مخابراتى است كه براساس جدول انواع سرويسهاى ارائه شده (با معيار سرعت ارسال و دريافت اطلاعات) توسط شركت خدمات ADSL متفاوت خواهد بود.
هزينهاينترنت پرسرعت براساس مقدار حجم مبادلات اطلاعاتى (download) توسط مشترك در ماه است .
هر شركت خدمات ADSL سقفى را براى حجمانتقالى ديتا درنظرخواهد گرفت (در محدوده چند گيگابايت) و در صورت استفاده بيشتر براساس هر گيگابايت، هزينه اضافهاى بايد پرداخت شود.
□ آينده ADSL
از تولدADSL در كشورهاى توسعه يافته بيش از يك دهه مىگذرد و اكنون فناورى بى سيم (Wireless) در بسيارى از كاربردها، جايگزين ADSL شده است.
اماكماكان اين فناورى در بسيارى از كشورهامانندايران، اولين راهكار دستيابى به اينترنت پرسرعت است.
بسيارىازمفاهيمIT مانند دولتالكترونيكى، بانكدارى الكترونيكى، دانشگاه مجازى و آموزش الكترونيكى جز با دسترسى به شاهراههاى پرسرعت تبادل اطلاعات و شبكه اينترنت تحققپذير نخواهند بود.
اگر بخواهيم از گام بعدى در توسعه شبكههاى ADSL نام ببريم، بايد به فناورى VDSL اشاره كنيم.
VDSL) Very high bit-rate DSL) سرعت انتقالداده را تا مرز 25 مگابيت پيشخواهد برد كه در مقايسه با سرعت كنونى (بصورت عملى 2 مگابيت بر ثانيه) بىشك، جهشى چشمگیر خواهد ب
v ویزگیهای ویندوز ویستا (Windows VISTA )
روز جمعه 22 ماه جولاي 2005 براد گلدبرگ مدير اجرايي بخش توليد و طراحي ويندوز در مقابل 10000 نفر از كارمندان مايكروسافت در آتلانتا اعلام كرد نسخه آزمايشي (بتا نگارش يك) سيستم عامل جديد ويندوز كه با كد «لانگهورن» شناسايي ميشد، در موعد پيش بيني شده، سوم آگوست، به تعدادي از برنامه نويسان و متخصصان تكنولوژي اطلاعات جهت ارزيابي و رفع ايرادات تكنيكي ارسال خواهد شد.
به گزارش خبرگزاري موج – سجاد ولدي - بر پايه طرح موجود در ادامه ارزيابي و نظرخواهي، در زماني كه تاريخ آن تعيين نشده است، ويندوز بتا نگارش 2 را بيش از نيم ميليون متخصص ديگر كه با شبكه مايكروسافت همكاري دارند، دريافت خواهند كرد.
5 روز پس از آن در 27 جولاي در اعلاميه ديگري نام لانگهورن به طور رسمي به «ويندوز ويستا» تغيير يافت. گرگ سوليوان Greg Sullivan يكي ديگر از مديران اجرايي مايكروسافت علت انتخاب نام ويستا را همانطور كه در تبليغ آن آمده شفاف، مطمئن، متصل عنوان كرد؛ پيام اصلي ويندوز ويستا «رساندن روشني و شفافيت به جهان» است (ويستا در فارسي با معاني ديدن منظره از فاصله دور، چشم انداز و دورنما تعريف ميشود). در همان روز مايكروسافت سايت اختصاصي ويندوز ويستا را در اينترنت قرار داد www.microsoft.com/windowsvista و پيش بيني كرد ويندوز جديد در نيمه دوم سال 2006 يعني پنج سال پس از ويندوز اكس پي در اختيار عموم قرار گيرد. قرار است جزئيات كامل ويندوز ويستا در يك گردهمايي در ماه سپتامبر اعلام شود.
در حال حاضر كمتر از نيمي از ويژگيهاي ويندوز در نسخه آزمايشي ويستا گنجانيده شده است و ميديا پلير نرمافزار جنجالي پخش موزيك و ويديو در آن قرار ندارد.
به گفته سوليوان طراحان و برنامه نويسان مايكروسافت در هنگام توليد ويندوز ويستا سه عامل مهم را در نظر داشتند:
ــ جلب اعتماد استفاده كنندگان به توانايي حفظ اطلاعات شخصي توسط ويندوز، افزايش امنيت در شبكه و اينترنت و سهولت در به كار گيري از سيستم عامل
ــ توجه به نياز سازمانها و دفاتر تجاري در استفاده از اطلاعات
ــ ايجاد هماهنگي در نحوه ارتباط الكترونيكي مردم با وسايل و ابزار
ويندوز ويستا
دانلود و نصب ويندوز ويستا به سهولت انجام ميگيرد. از مهمترين تغييرات در ويستا ميتوان به برخورداري آن از ويژگي گرافيكي جديد به نام آولون Avalon و همچنين ارتقا مرورگر اينترنت اكسپلورر به نسخه 7 اشاره كرد.
آولون با كد پيشين بخشي از ويندوز است كه اكنون با نام جديد خود خط مشي ارائه ويندوز Windows Presentation Foundation شناسايي شده و شامل نحوه نمايش، دستيابي به كدهاي برنامه نويسي و چگونگي ارتباط استفاده كننده با ويندوز در تشكيل و به وجود آوردن فايلهاي تصويري، ويديويي و متون نگارشي گوناگون ميشود. آولون همچنين به برنامه نويسان كمك ميكند تا رابطه ديجيتالي تجاري بين صاحبان كسب و كار با مشتري را طراحي كنند. آولون با به كارگيري تكنولوژي DirectX از حداكثر توانايي سخت افزارهاي گرافيكي كامپيوترها مانند كارت ويديو استفاده خواهد كرد.
در اولين نگاه شكل و تصوير آيكونها در دسك تاپ ويندوز ويستا به وضوح ديده ميشوند، بزرگ و كوچك كردن اندازه آيكونها در كنترل استفاده كننده است و تمام فايلهاي بايگاني شده مانند فايلهاي فتوشاپ به صورت شكل و تصويري از فايل ديده ميشوند.
از تغييرات عمده ويندوز ويستا سيستم جستجوي سريع آن است و مانند موتور جستجوي ام اس ان با نام MSN Desktop Search به چشم ميآيد. جستجوي سريع Quick Search در تمام برنامهها قابل استفاده است و پنجره كوچك جستجو را هميشه در كنار نوار آدرس ميتوان يافت. جستجوي سريع در پائين دكمه استارت هم ديده ميشود و در صورتي كه نام نرمافزاري در آن تايپ شود بلافاصله موتور جستجو فايل اجرايي برنامه را در ليست يافتههاي خود قرار ميدهد.
بخش ويندوز اكسپلورر كه مانند My Computer فايلها و فولدرهاي موجود در سيستم را نشان ميداد اكنون علاوه بر نشان دادن فولدرهاي زرد رنگ نوع ديگري فولدر را هم در خود جاي داده است. اين فولدر جديد كه به صورت مجازي تشكيل ميشود ميتواند بدون توجه به محل اصلي بايگاني فايلها آنها را با دسته بندي ديگري مانند عكس و نوشته، تاريخ و نويسنده موقتاً در يك فولدر مجازي قرار دهد.
به تعداد استفاده كنندگان از يك شبكه داخلي گروه جديدي هم اضافه شدهاند. در سيستمهاي عامل قبلي در هنگام شروع ويندوز هر استفاده كننده ميتوانست با تايپ اسم رمز خود به كار با كامپيوتر بپردازد. گروه ميهمان هم ميتوانستند با يك رمز مشترك از شبكه استفاده كنند و مدير شبكه Administrator هم نظارت و كنترل كامل بر تمام كامپيوترهاي واقع در مدار شبكه را داشت. گروه جديد در ويندوز ويستا استفاده كننده محدود Limited Account نام دارند. آنها مجاز به اضافه كردن پرينتر هستند، اما نميتوانند نرمافزار جديد نصب كنند. انجام هر گونه تغييري در ساختمان و تنظيم نمايشگر اينترنت فقط با موافقت مدير شبكه انجام ميشود.
تغيير ديگر در سيستم فاير وال است. ويندوز اكس پي تنها ميتوانست ترافيك و كدهاي ورودي را كنترل كند، ويندوز ويستا علاوه بر ترافيك كدهاي ورودي قادر است كدهاي خروجي را نيز تحت نظر گرفته و با نظارت بر انتقال اطلاعات محيطي امن و ايمن در نمايشگر اكسپلورر به وجود آورد. از ديگر موارد امنيتي ويندوز ويستا همكاري با مرورگر اينترنت اكسپلورر در شناسايي سايتهاي مظنون به جاسوسي با سيستم آنتي فيشينگ (دزدي اطلاعات شخصي مانند شماره كارتهاي اعتباري و اسامي رمز) است.
ويندوز ويستا بسيار سريعتر از نسخههاي ديگر عمل كرده و در حدود 50 درصد بر سرعت آن افزوده شده است. ابزار ديگري كه در ويندوز ويستا مشاهده ميشود امكان عيب يابي در هنگام ايست ناگهاني سيستم و يافتن دلايل سبب توقف كامپيوتر و شناسايي منشاء ايراد در شبكه است. همچنين ويندوز ويستا در صورتي كه هارد ديسك كامپيوتر را در مرحلهي از كار افتادگي تشخيص دهد به كاربر هشدار خواهد داد تا به كپي فايلهاي حساس اقدام كند. مايكروسافت پيش بيني ميكند صاحبان ويندوز ويستا با در دست داشتن چنين ابزاري در حدود 52 درصد در هزينههاي نگهداري سيستم صرفه جويي كنند.
از جمله بخشهاي تغيير يافته ديگر Control Panel ويندوز ويستا است كه در آن مرتب كردن تصاوير و فايل هاي ويديويي دچار دگرگوني شده و بر خلاف نسخههاي پيشين ويندوز حالا استفاده كننده ميتواند كنترل بيشتري به پخش فايلهاي صوتي ويديويي و تصويري خود داشته باشد و به دسته بندي موضوعي آنها بپردازد.
مرورگر جديد اينترنت هم به همراه ويندوز ويستا تحت نام اكسپلورر 7 عرضه خواهد شد و چون نسخه جديد مرورگر با ويندوز اكس پي سازگار است كمي پس از انتشار نسخه آزمايشي ويندوز ويستا نمايشگر اينترنت اكسپلورر 7 نيز در اختيار مردم قرار خواهد گرفت. مايكروسافت تاکنون جزئیات چندانی از اکسپلورر 7 در اختیار عموم قرار نداده است اما گفته ميشود اكسپلورر داراي كارايي جديدي مانند باز كردن چندين سايت اينترنت در يك پنجره كه Tabbing خوانده ميشود است. مشاهده چندين وبسايت در يك پنجره مدتهاست در مرورگر فاير فاكس قرار دارد. تاريخ عرضه عمومي اكسپلورر 7 از طرف مايكروسافت اواخر سال جاري مسيحي اعلام شده است.
ويندوز ويستا نسخه آزمايشي ديگري (بتا ورژن 2) خواهد داشت كه زمان عرضه آن در حال حاضر تعيين نشده است. بتا ورژن 2 قرار است به تعدادي از استفاده كنندگان عادي و متخصص ويندوز ارسال شود تا نظرات و پيشنهادات آنان در نسخه نهايي در نظر گرفته شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اگر روزی به فکر می افتادیم تا :
به جای اینکه فقط مشکلات را بازگو کنید ، راه حل را بیان کنید ؛
به جای اینکه بدون اطلاع از اصل قضیه نظر بدی ، حمل بر صحت بکنید و به فال نیک بگیرید ؛
به جای اینکه دعوا بکنید و ناسزا بگید ، صبر پیشه کنید و خشمتون را فرو ببرید ؛
به جای اینکه به دولت تهمت بزنید و فقط مشکلات و نقص هایش را بگید ، از زحماتش قدردانی کنید؛
به جای اینکه پیرزن دست تنها و فرسوده را مسخره بکنید ، کمکش کرده و هواشو داشته باشید ؛
به جای اینکه به روحانی ها بگید مارمولک ! ، به اونها احترام گذاشته و اکرام کنید ؛
به جای اینکه اسراف بکنید ، به فقرایی که نون شب ندارند کمک کنید ؛
به جای اینکه شش تا ماشین ردیف بکنید ، پول یکیشو صرف کمک به یتیم خونه ها بکنید ؛
به جای اینکه به دختر مردم متلک بندازی ، اون را با چشم خواهر و ناموس خودت ببینی ؛
به جای اینکه با حرفهای زشت و کنایه و نیش زدن دل کسی را بسوزانید ، دل اون را بدست بیارید ؛
به جای اینکه پا روی مقررات بگذارید ، اونها را رعایت کنید ؛
به جای اینکه روزی ده تا دروغ بگید ، نه تا دروغ بگید ! ؛
به جای اینکه تویه شیری که به مردم میدی آب بریزی ، غش در معامله نکنی ؛
به جای اینکه به بسیجی ها اهانت بکنی ، به اونها کمک بکنید ؛
به جای اینکه گیس های فرت را به مردم نشون بدی ، اونها را از چشم نا پاکان دور بکنی ؛
به جای اینهمه حرف لهو و بیهوده ای که میزنی ، کمی قرآن بخوانی ؛
به جای این همه لعب و کارهای بیهوده ای که میکنی ، چند رکعت نماز واجب بخونی ؛
به جای اینکه بشینی با دوستات و غیبت بکنی ، از اونها تعریف کرده و احترامشون را نگه دارید ؛
به جای اینکه بشینی و سایتهای بیخودی را ببینی ، به دنبال سایتهای علمی و مذهبی باشی ؛
به جای اینکه وقت گرانبهایت را برای دیدن فیلمهای سینمایی بگذاری ، کمی مطالعه مفید بکنی ؛
به جای پاپوش درست کردن ، تعریف بکنی و سعی بر بالا بردن مردم داشته باشی ؛
به جای بالا بردن قیمت ، کیفیت را بهتر بکنی ؛
به جای میلگرد شماره 3 ! ، از میلگرد شماره 11 استفاده بکنید ! ؛
به جای انبار کردن اجناس برای بالاتر رفتن قیمت ، در اختیار مردم قرار دادن اونها ؛
هزاران چیز که اکنون باید به جای هم باشه ، ولی متاسفانه در جای خودش نیست و خیلی از مشکلات
امروز جامعه ما را به وجود آورده . یکی از این موارد نزول و گرانفروشی و قاچاق و ... است که موجب
شده تا تورم و گرانی در ایران زیاد بشه . خرجهای اضافی و اسراف و ندادن خمس و زکات و صدقه و انفاق
و هزاران چیز دیگه که موجب شده روز به روز به بیکاران و فقیران جامعه افزوده بشه . نبود سیستم کنترل
اخلاقی در خیلی از مکانها مانند دانشگاهها و دبیرستانها و باشگاهها و کافی شاپها و غیره که واقعا نقش
اصلی را در خراب شدن روز افزون حجاب و پوشش در ایران شده .
خیلی ها از ما طلبه ها شکایت میکنند که چرا فقط در مورد مشکلات حرف میزنید و اصلا راه حل را
بیان نمیکنید . خیلی ها میگویند که ما این مشکلاتی را که شما بالای منبر و سخنرانی ها میگوید را میدونیم
و با اونها برخورد داریم ؛ ولی چرا نمیگویید چگونه میشود با این مسائل برخورد جدی داشت . من چندی از
مسائل را بیان کردم که کاملا باید برعکس اینها انجام بشه . ولی متاسفانه اینقدر مردم خودشون را مخلوط با
این گونه گناهان و خرابی ها کردند که نجات دادن اونها کار واقعا دشواریه . باید از همین الان دست به کار
بشیم و اصلی ترین فرد را اصلاح کنیم تا بقیه جامعه اصلاح بشه . این فرد اصلی کسی نیست جز :
خود شما دوست عزیز
پیشنهاد میکنم کتابهای اخلاقی و مذهبی بزرگان را بخوانید و با هم تطبیق بدید و به اونها عمل کنید .
این اخلاقیات برگرفته از روایات و احادیث ما هستند که تمام اخلاق و رفتار حسنه را در خود جای داده اند .
والسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اگر روزی به فکر می افتادیم تا :
به جای اینکه فقط مشکلات را بازگو کنید ، راه حل را بیان کنید ؛
به جای اینکه بدون اطلاع از اصل قضیه نظر بدی ، حمل بر صحت بکنید و به فال نیک بگیرید ؛
به جای اینکه دعوا بکنید و ناسزا بگید ، صبر پیشه کنید و خشمتون را فرو ببرید ؛
به جای اینکه به دولت تهمت بزنید و فقط مشکلات و نقص هایش را بگید ، از زحماتش قدردانی کنید؛
به جای اینکه پیرزن دست تنها و فرسوده را مسخره بکنید ، کمکش کرده و هواشو داشته باشید ؛
به جای اینکه به روحانی ها بگید مارمولک ! ، به اونها احترام گذاشته و اکرام کنید ؛
به جای اینکه اسراف بکنید ، به فقرایی که نون شب ندارند کمک کنید ؛
به جای اینکه شش تا ماشین ردیف بکنید ، پول یکیشو صرف کمک به یتیم خونه ها بکنید ؛
به جای اینکه به دختر مردم متلک بندازی ، اون را با چشم خواهر و ناموس خودت ببینی ؛
به جای اینکه با حرفهای زشت و کنایه و نیش زدن دل کسی را بسوزانید ، دل اون را بدست بیارید ؛
به جای اینکه پا روی مقررات بگذارید ، اونها را رعایت کنید ؛
به جای اینکه روزی ده تا دروغ بگید ، نه تا دروغ بگید ! ؛
به جای اینکه تویه شیری که به مردم میدی آب بریزی ، غش در معامله نکنی ؛
به جای اینکه به بسیجی ها اهانت بکنی ، به اونها کمک بکنید ؛
به جای اینکه گیس های فرت را به مردم نشون بدی ، اونها را از چشم نا پاکان دور بکنی ؛
به جای اینهمه حرف لهو و بیهوده ای که میزنی ، کمی قرآن بخوانی ؛
به جای این همه لعب و کارهای بیهوده ای که میکنی ، چند رکعت نماز واجب بخونی ؛
به جای اینکه بشینی با دوستات و غیبت بکنی ، از اونها تعریف کرده و احترامشون را نگه دارید ؛
به جای اینکه بشینی و سایتهای بیخودی را ببینی ، به دنبال سایتهای علمی و مذهبی باشی ؛
به جای اینکه وقت گرانبهایت را برای دیدن فیلمهای سینمایی بگذاری ، کمی مطالعه مفید بکنی ؛
به جای پاپوش درست کردن ، تعریف بکنی و سعی بر بالا بردن مردم داشته باشی ؛
به جای بالا بردن قیمت ، کیفیت را بهتر بکنی ؛
به جای میلگرد شماره 3 ! ، از میلگرد شماره 11 استفاده بکنید ! ؛
به جای انبار کردن اجناس برای بالاتر رفتن قیمت ، در اختیار مردم قرار دادن اونها ؛
هزاران چیز که اکنون باید به جای هم باشه ، ولی متاسفانه در جای خودش نیست و خیلی از مشکلات
امروز جامعه ما را به وجود آورده . یکی از این موارد نزول و گرانفروشی و قاچاق و ... است که موجب
شده تا تورم و گرانی در ایران زیاد بشه . خرجهای اضافی و اسراف و ندادن خمس و زکات و صدقه و انفاق
و هزاران چیز دیگه که موجب شده روز به روز به بیکاران و فقیران جامعه افزوده بشه . نبود سیستم کنترل
اخلاقی در خیلی از مکانها مانند دانشگاهها و دبیرستانها و باشگاهها و کافی شاپها و غیره که واقعا نقش
اصلی را در خراب شدن روز افزون حجاب و پوشش در ایران شده .
خیلی ها از ما طلبه ها شکایت میکنند که چرا فقط در مورد مشکلات حرف میزنید و اصلا راه حل را
بیان نمیکنید . خیلی ها میگویند که ما این مشکلاتی را که شما بالای منبر و سخنرانی ها میگوید را میدونیم
و با اونها برخورد داریم ؛ ولی چرا نمیگویید چگونه میشود با این مسائل برخورد جدی داشت . من چندی از
مسائل را بیان کردم که کاملا باید برعکس اینها انجام بشه . ولی متاسفانه اینقدر مردم خودشون را مخلوط با
این گونه گناهان و خرابی ها کردند که نجات دادن اونها کار واقعا دشواریه . باید از همین الان دست به کار
بشیم و اصلی ترین فرد را اصلاح کنیم تا بقیه جامعه اصلاح بشه . این فرد اصلی کسی نیست جز :
خود شما دوست عزیز
پیشنهاد میکنم کتابهای اخلاقی و مذهبی بزرگان را بخوانید و با هم تطبیق بدید و به اونها عمل کنید .
این اخلاقیات برگرفته از روایات و احادیث ما هستند که تمام اخلاق و رفتار حسنه را در خود جای داده اند .
والسلام
بسم رب الحسین
مصاحبه خواندنی آیت الله هاشمی درباره جنگ و خاطرات آن
فرمانده روزهاي ناآرام جنگ، وقتي از دوران پراضطراب دفاع مقدس سخن ميگويد آرامشي تامل برانگيز دارد.او كتاب جنگ را آرام ورق ميزند تا بر هيچيك از صحنههاي آن جفايي نرود. در عين حال ميكوشد هيچ پيرايهاي به ناروا در حاشيه اين صفحات جا خوش نكند ...به گاه نقل برخي خاطرهها لبخندي شيرين روي صورتش ميدود، اما آْنگاه كه نام و ياد امام به ميان ميآيد صدايش ميلرزد و به سختي راه اشكش را ميبندد.آنچه او گفت و شما ميخوانيد همه حرفهاي او درباره جنگ نيست.

جناب آقاي هاشمي، با تشكر از شما كه به ما فرصت داديد تا در آستانه دفاع مقدس براي تبيين زواياي دفاع مقدس گفتگو كنيم ، به عنوان اولين سؤال، بفرماييد ، ما در جنگ غافلگير شديم؟
هم شديم، هم نشديم. از آنجا كه نشانهها و علائمي از قبل وجود داشت، نميتوانيم بگوييم غافلگير شديم، اما از اين جهت غافلگير شديم كه در محافل سياسي داخلي اين تصور وجود نداشت كه جنگي با آن وسعت شروع شود.
مگر عراق تصور ميكرد ما روزي به آنجا حمله كنيم كه با ما وارد جنگ شد؟ احتياج به حمله نداشت. عراقيها فكر ميكردند انقلاب در آنجا خيلي زود تاثير ميگذارد و به همين دليل ميخواستند ريشه انقلاب را بزنند. شايد براي فرافكني مشكلات داخلي، احتمال حمله ايران را بيان ميكردند، ولي ايران در سال 58 طرح سيمرغ را با مسؤولان عراقي مطرح كرده بود كه براساس آن امنيت مرزي دو كشور تضمين ميشد.
برآورد اوليه مسئولان كشور از طولاني شدن جنگ چه بود؟
ما در ابتدا فكر ميكرديم جنگ خيلي كوتاه خواهد بود. يادم ميآيد وقتي جنگ شروع شد و ما اولين جلسه شوراي عالي دفاع را برگزار كرديم، سران ارتش حرفشان اين بود كه «از امام بخواهيم آتشبس را نپذيرند، چون ما تحقير شدهايم و بايد خودمان را نشان بدهيم و ضربه متقابل را بزنيم.»
سران ارتش قول دادند كه ضربه كاري را به دشمن وارد خواهند كرد؛ به خصوص نيروي هوايي در اين زمينه قاطعتر حرف ميزد و انصافاً خوب هم عمل كرد. منظورم اين است كه در ابتدا تصور اين بود كه جنگ زياد طول نميكشد، اما وقتي ارتش عراق وارد خاك ما شد، معلوم شد كه جنگ طول خواهد كشيد.
در همان اوايل جنگ، گاهي ميشنيديم كه مسئولان جنگ اعتقادشان اين است كه اجازه بدهيم دشمن وارد خاكمان شود و به جاي اينكه در مرزها با آنها درگير شويم و تلفات بدهيم، عقبنشيني كنيم و در فرصت مناسب، در خاك خودمان زمينگيرشان كنيم. اين مسئله يك تاكتيك تدوين شده بود؟
وقتي ارتش نتوانست جلو پيشرويهاي عراق را بگيرد، مرحوم ظهيرنژاد اين حرف را مطرح كرد كه ما بايد زمين را بدهيم و زمان را بگيريم.
يادم نميآيد فرد ديگري اين مسئله را مطرح كرده باشد. البته اين استدلال را ما نپذيرفتيم و قرار شد در حد توان با عراق مقابله كنيم. البته بنيصدر در يكي از جلسات نظامي ظاهراً گفته بود كه «اگر آبادان سقوط كند، مهم نيست و سقوط اهواز هم مهم نيست، ما از دزفول جنگ را ادامه ميدهيم»، كه باعث شد امام پيام محكم شكستن حصر آبادان را دادند كه در آن عمليات من به سختي خود را به آبادان رسانده و ديده بودم كه براي گرفتن مهمات بين فرماندهان سپاه و ارتش درگيري است. حتي شاهد بودم كه مرتضي قرباني با تهديد كمي مهمات براي دفاع گرفته بود.
از جمله نكاتي كه در زمان جنگ مطرح ميشد، اختلاف سپاه و ارتش بود. اين اختلافات از كجا نشأت ميگرفت؟ آيا صرفاً به تاكتيكهاي جنگي برميگشت يا چيزهاي ديگري هم در آن دخيل بود؟
بنيصدر با سپاه مخالف بود. هيچ اعتمادي به آن نداشت و اجازه نميداد سپاه به جنگ نزديك شود. اصلاً نميخواست بپذيرد كه سپاه نظامي است. فرض او اين بود كه سپاه وظيفه انتظامي دارد. در آن زمان برخي از افسران انقلابي بدون هيچ چشمداشت و به خاطر علاقهاي كه به انقلاب داشتند، به سپاه كمك ميكردند. شهيد صيادشيرازي و دوستان او گروهي بودند كه كمكهايي ميكردند، اما دست آنها هم بسته بود. در آن مقطع، فاصلهاي بين ارتش و سپاه ايجاد شد. بعد از رفتن بنيصدر، شهيد صيادشيرازي فرمانده شد و به دليل رفاقت و نزديكي كه با نيروهاي سپاه داشت، ارتش و سپاه تا حدودي به هم نزديك شدند و در مقطعي هم با همديگر خوب كار كردند. از عمليات دارخوين تا عمليات فتح خرمشهر، اثري از اختلاف بين ارتش و سپاه نميديديم. همكاريها صميمانه بود. هر دو نيرو نقششان را به درستي انجام ميدادند. اما بعد از فتح خرمشهر، من آثار اختلاف را ديدم. تعصب سپاهي و ارتشي كمكم خودش را نشان داد. آثار اين اختلاف را در عمليات رمضان ديديم و بدتر از آن را در عمليات والفجر مقدماتي. البته سعي شد كه اين اختلافات در جامعه و بدنه ارتش و سپاه منعكس نشود.
ماهيت اختلافها چه بود؟
به خود انقلاب و پيروزي آن شباهت داشت. در ابتداي انقلاب همه نيروها با هم بودند، اما كمكم كه بحث ميراث انقلاب پيش آمد، گروههاي مختلف تشكيل شد. البته اين موضوع كاملاً طبيعي است و در همه جاي دنيا اينگونه است. از طرفي در شيوه اداره جنگ هم منطق ارتش اين بود كه بايد به صورت كلاسيك عمل كرد و سپاه بيشتر به شيوه غافلگيري عمل ميكرد. سپاه براي عمليات ادوات زيادي ميخواست و ارتش ميگفت بايد با نگاه به آينده از ادوات استفاده كرد.
به نظر شما سختترين دوره جنگ كدام دوره بود؟
به نظرم همان چندماه اول جنگ كه بنيصدر فرمانده جنگ بود، خيلي سخت بود. دشمن خيلي جاها را گرفته بود. دستمان هم بسته بود و نميتوانستيم كاري بكنيم و ميديديم در قرارگاهها چه ميگذرد و خون دل ميخورديم. يكي ديگر از دورانهاي سخت زماني بود كه عراق چندعمليات پيدرپي را براي پس گرفتن فاو و جزيره مجنون و ديگر نقاطي كه ما در اختيار داشتيم، انجام داد.
در دورههاي سخت جنگ هيچ وقت اتفاق نيفتاد كه احساس كنيد ممكن است شكست بخوريم؟
نه. هرگز.
حتي در روزهاي پاياني؟
در آن روزها، غربيها و شورويها به صدام اجازه داده بودند كه از سلاحهاي غيرمتعارف استفاده كند و همان كاري را كه در حلبچه انجام داد، در شهرهاي بزرگ ايران تكرار كند. اين كار البته قبل از آن هم انجام شده بود اما نه بهطور وسيع. موشكهاي عراق به شهرهاي ما ميرسيد. هواپيماي پيشرفتهاي هم كه در اختيارشان قرار گرفته بود، ميتوانست شهرها را بمباران كند. من فكر كردم اگر شهرهاي بزرگ مثل اصفهان و تهران بمباران شيميايي شوند، عقبه دفاع ما سست خواهد شد و جنگيدن با مشكل روبرو ميشود. اگر چنين حالتي پيش ميآمد، بايد آتشبس را ميپذيرفتيم. به نظر من آمريكاييها هم تصميم داشتند دست ما را از صادرات نفت كوتاه كنند و اگر ما جنگ را ادامه ميداديم، آنها اين كار را ميكردند. شكست به اين مفهوم كه ارتش عراق پيروز شود، اتفاق نميافتاد. بلكه به اين معنا ممكن بود اتفاق بيفتد كه ما در شرايطي قرار بگيريم كه نتوانيم براي پذيرش قطعنامه شرط تعيين كنيم. وضع اقتصادي ما بد شده بود و دنيا تصميم گرفته بود بدون رعايت مقررات جنگ اجازه بدهد صدام هر كاري ميخواهد، انجام دهد و نهايتاً اينكه اين خطر وجود داشت كه مردم ما و مردم عراق آسيبهاي جدي ببينند. ما نگذاشتيم اين شرايط حاد به وجود بيايد و با پذيرش قطعنامه و تحميل شرايط ما جنگ را به پايان رسانديم.
داستان همكاري براي خريد سلاح از كجا شروع شد؟
اولين نامهاي كه به من نوشته شد از سوي فردي به نام قربانيفر بود. او نوشت كه در جلسه ناهاري كه با بوش، دول و ريگان داشتم، بحثي درباره ايران مطرح شد.در آنجا گفته شد كه آمريكا دارد اشتباه ميكند. چون روي بازنده جنگ سرمايهگذاري كرده است و اين سئوال طرح شد كه چرا آمريكاييها با ايران كار نميكنند؟ قربانيفر نوشته بود كه در آن جلسه، اين منطق پذيرفته شد.آقاي مهندس ميرحسين موسوي مشاوري به نام آقاي كنگرلو داشت كه نامه قربانيفر را براي من آورد و اين چيزها در آن نوشته بود. به اين ترتيب تعاملها شروع شد. هم آنها با احتياط عمل ميكردند و هم ما مواظب بوديم. مقامات مهم كشور و سران سه قوه هم در جريان كار بودند و كارها با نظم پيش ميرفت.
موضوع چطور لو رفت؟
به نظرم موضوع اينطور لو رفت كه اينها يك مقداري از اقلامي را كه به ما دادند گران فروختند، براي اينكه پول اضافياش را به نيكاراگوئه ببرند. چون در آنجا خرج داشتند. بعداً در اسنادشان مشخص شد كه اين پول را براي آنجا ميبردند. ما چون قيمتها را ميدانستيم حدود 6-5 ميليون دلار از پولشان را نداديم. قربانيفر گفت: «من اين پول را خودم دادهام.» چون پول را از قبل ميگيرند و بعد اسلحه ميفرستند. از طرفي اينجا هم حساب و كتاب بود و ما نميخواستيم پول اضافي بدهيم. مدتي معطل كرديم و بالاخره هم آن 6-5 ميليون دلار را نداديم، چون با ما گران حساب كرده بودند. مثلاً اگر قيمت كالايي 5 هزار دلار بود، با ما 10 هزار دلار حساب كرده بودند. قربانيفر نامهاي به آقاي منتظري نوشت و شكايت كرد كه پول مرا نميدهند. احتمالاً افرادي كه در دفتر آقاي منتظري بودند اطلاعات را به مجله «الشراع» داده بودند و آن نشريه هم چاپ كرد. احتمال ديگري كه عدهاي به آن معتقد بودند اين است كه اسرائيليها اين موضوع را فاش كردند. چون اسرائيليها دستشان در كار بود و بعدها متوجه شديم بعضي از محمولهها از انبارهاي آمريكا در اسرائيل ميآمد. يك بار محموله گلولههاي هاگ به فرودگاه رسيده بود؛ نيروهاي ما ديدند مارك اسرائيل روي آن است. همانجا نگه داشتند. گفتيم ما از اسرائيل نميخواهيم و آمريكاييها بايد از خودشان بدهند. بالاخره محموله ديگري آوردند و محموله اسرائيل را برگرداندند. ما آنجا با قدرت حرف ميزديم و آنها هم گوش ميكردند.
آقاي هاشمي! چه شد كه شما فرمانده جنگ شديد؟
بعد از عمليات رمضان و والفجر مقدماتي اختلاف بين ارتش و سپاه جدي شد و فرماندهان اين دو نيرو نميتوانستند با هم توافق كنند. خودشان پيشنهاد كردند فردي بيايد و فرماندهي كند. هر دو گروه هم افراد خوبي بودند. مشكل اينجا بود كه منطق جنگ سپاه و ارتش با هم فرق داشت. يك بار با فرماندهان ارتش و سپاه خدمت امام بوديم. بعضي از فرماندهان سپاه در آن جلسه حرفهايي زدند كه معنياش اين بود با امكانات كم هم ميتوانيم خوب بجنگيم. مرحوم ظهيرنژاد آدم محترمي بود. دو زانو نشست خدمت امام و گفت: «حرفهاي اين آقايان جواب جنگ را نميدهد. اگر بخواهيم جواب 100 تانك را بدهيم، بايد 200 تانك داشته باشيم يا براي مقابله با توپخانه دشمن فلان قدر امكانات ميخواهيم.»منظورم اين است كه بحثها در حضور امام به اين حالت رسيده بود. اختلافات غيرقابل حل شده بود و همه به اين نتيجه رسيده بوديم كه كسي بايد فرماندهي جنگ را بپذيرد كه طرفين حرفش را قبول كنند. پيشنهاد من اين بود كه آيتالله خامنهاي اين سمت را بپذيرند، اما در آن موقع ايشان رئيسجمهور بودند و كارهايشان زياد بود و از طرفي دستشان هم آسيب ديده بود. امام استدلالشان اين بود كه مجلس، 2 نايب رئيس دارد و اگر رئيس مجلس حاضر نباشد، آنها اداره ميكنند. امام به من گفتند: «كار شما كمتر است و به لحاظ جسمي هم مشكلي نداريد و بهتر ميتوانيد كار كنيد.» من هم پذيرفتم.
يكي از سئوالاتي كه در دوره جنگ هم مطرح بود، اين بود كه چرا فرماندهي عالي جنگ و شخص شما، افرادي را كه در ردههاي مختلف كوتاهي ميكنند، مواخذه نميكنيد؟ مثلاً در عمليات خيبر، كوتاهي صورت گرفت، اما هيچكس مواخذه نشد؟
درست است. تا آخر جنگ هم با كسي برخورد نشد. دليلش هم اين بود كه من ميديدم آن افراد با همه اخلاصشان، جانشان را كف دستشان گذاشتهاند و ميجنگند. بدنشان پر از تركش است. آرامش و آسايش ندارند. چرا بايد اين افراد را مواخذه ميكردم؟دو سه نفر را به من معرفي كردند و پيشنهاد دادند آنها را اعدام كنيد. من نپذيرفتم. قبول دارم كه بعضي افراد كوتاهي كردند، اما آنها قصدشان جنگيدن بود، اما اشكالاتي پيش آمد كه به بعضي از آنها اشاره كردم. اگر كسي خيانت ميكرد، برخورد با او ممكن بود، اما با افرادي كه مخلص بودند و ميخواستند بجنگند، چه برخوردي بايد انجام ميشد؟ در اواخر جنگ، امام چند نفر را مأمور كردند كه براي برخورد با اين مساله دادگاه تشكيل بدهند، اين اقدام به اين دليل صورت گرفت كه من اين كار را نميكردم. شايد هم اين از اشتباهات من باشد. بالاخره قاطعيت در فرماندهي در جاهايي لازم است، اما روحيه من اين نبود. ضمن اينكه حتي اگر برخورد هم ميكرديم، مساله حل نميشد. تنبيه قاعدتاً بايد نتيجهاش اين باشد كه افراد، بيشتر كار كنند. اما اين فرماندهان كه كم كار نبودند و اگر اشتباه هم داشتند، عمدي نبود. حرف من اين بود كه افراد رزمنده نياز به تنبيه ندارند و با عشق ميجنگند. ما چرا بايد عاشق را ميكشتيم؟
بعد از عمليات خيبر، عراق جنگ شهرها را آغاز كرد و در آن مقطع، ما موشكي براي مقابله نداشتيم. موشكهاي دوربرد زمين به زمين از چه زماني به تواناييهاي ما اضافه شد؟
اين موضوع از كارهاي سخت در جنگ بود. ما اصلاً موشك دوربرد نداشتيم. تكنولوژياش هم در ايران نبود. وقتي ديديم عراق به صورت گسترده از موشك استفاده ميكند، به فكر افتاديم كه اين ضعف را جبران كنيم. ما اگر موشكهايي با برد 200 كيلومتر داشتيم، همه مناطق مهم عراق در تيررس ما قرار ميگرفت و صدام نميتوانست جنگ شهرها را راه بيندازد. براي تدارك موشك به ليبي و سوريه رفتم. قذافي در تصميمگيري شجاعتر و متهورتر بود. او پذيرفت كه به ما موشك اسكاد و سام بدهد. مردانگي هم كرد و خيلي زود فرستاد. تيمي هم از ليبي آمدند و به نيروهاي ما آموزش لازم را دادند. منتها قذافي به من گفت كساني كه موشكها را به ما دادهاند، اجازه نميدهند آنها را به شما بدهيم. شما برويد و سوريه را هم شريك كنيد كه قضيه مبهم شود. من به سوريه رفتم و موضوع را مطرح كردم. آقاي حافظ اسد گفت اگر شورويها متوجه موضوع شوند، كمكهاي خود را قطع خواهند كرد و براي ما سنگين تمام خواهد شد. من به او خيلي سماجت كردم تا اينكه بالاخره پذيرفت. اما تا آخر جنگ هم از موشكها به ما چيزي نداد. البته سوريه در طول جنگ خيلي به ما كمك كرد. همين كه آنها به همراه ليبي، اجماع عربي عليه ايران را مخدوش كردند، باعث شدند كه عراقيها نتوانند تبليغ كنند كه جنگ عرب و عجم راه افتاده است. قذافي كار ديگري هم كرد، به مقامات كشورش دستور داد كه ايران هرچه مهمات لازم دارد، برايش بفرستيد و آنها هم كشتي كشتي ميفرستادند. آقاي رفيقدوست نامهاي مينوشت و آنها ارسال ميكردند. البته ما هم بعدها در امور نظامي و تعميراتي، كارهاي زيادي برايشان انجام داديم و حسابشان صاف شد.البته در همان دوران به اين فكر افتاديم كه موشك توليد كنيم كه كارهايي انجام شد. در همان دوره بسياري از متخصصان را جمع كرده بوديم كه در توليد زودتر موشك به ما كمك كنند. فرزندم محسن كه آن موقع مشغول در مقطع دكترا در كانادا بود، هم آمد.
بين تصويب قطعنامه 598 و پذيرش آن توسط جمهوري اسلامي ايران يكسال طول كشيد. چرا ما با اين فاصله، قطعنامه را قبول كرديم؟
ما خواستههايي داشتيم كه به ما نميدادند. حتي براي جابجايي دو بند قطعنامه مدتها بحث كرديم. در قطعنامه اول آتشبس و دوم برگشت به مرزهاي اصلي بود كه اگر به همين شكل ميماند، شايد عراق آتشبس را ميپذيرفت و برگشت به مرزها را نميپذيرفت. در آن صورت اگر ما جنگ ميكرديم، ناقض آتشبس بوديم. مدتها كار شد تا جاي اين دو بند عوض شد. يعني اول برگشت به مرزها و دوم آتشبس. غير از اين ما دنبال معرفي مقصر شروع جنگ بوديم و ديگر اينكه تكليف خسارتها را روشن كنند. كار ديپلماسي جدي شروع شد. آقاي دكوئيار دبيركل وقت سازمان ملل هم مردانگي كرد. من در سفر اخير كوفيعنان به تهران نقش دكوئيار را مطرح كردم. بالاخره خواستههاي ما – البته نه به طور كامل – پذيرفته شد. تيمي هم براي تعيين خسارتها تعيين شد كه آنها هم رقم 100 ميليارد دلار را تخمين زدند.
اين سئوال مكرراً مطرح شده كه چرا در سال 67 قطعنامه را پذيرفتيم و جنگ تمام شد؟ جوابهاي مختلفي به اين سئوال داده شد. پاسخ شما هم حتماً شنيدني است؟
دولت در آن موقع اعلام كرد كه ديگر قادر به تدارك مالي نيست. از لحاظ ابزار جنگ هم آقاي محسن رضايي نامهاي به امام نوشت و تجهيزات متعددي از جمله چند صد هواپيما و تعداد زيادي توپ و تانك خواست. از طرفي صدام اجازه گرفته بود كه بمباران شيميايي شهرهاي ما را مثل شلمچه شروع كند. آمريكا هم وارد جنگ شده بود. مجموعه اين عوامل ما را به اين نتيجه رساند كه ادامه جنگ بيش از آن درست نيست. من از حلبچه به جلسه سران سه قوه آمدم و در آنجا به اجماع رسيديم كه جنگ را تمام كنيم. خدمت امام رسيديم و بحث طولاني صورت گرفت. پذيرش پايان جنگ براي امام سخت بود. ايشان تعبيري را به كار بردند كه ما را مايوس كنند من تعبيري را كه امام به كار بردند نميگويم. من ديدم بحث به بنبست رسيد. عرض كردم لازم نيست پايان جنگ را شما اعلام كنيد. من فرمانده جنگ هستم. ميروم اعلام آتشبس ميكنم و آبروي شما محفوظ ميماند. بعد هم اگر كار من اشتباه بود، محاكمهام كنيد.
از نتيجهاي كه از جنگ گرفتيم، راضي هستيد؟
ما كه جنگ را شروع نكرديم. ما فقط دفاع كرديم. ما در مقابل همه كفر ايستاده بوديم و از آنچه به دست آورديم، راضي هستيم. البته اگر ميتوانستيم به هدف نهاييمان ميرسيديم و صدام را به محاكمه ميكشيديم و ملت عراق را آزاد ميكرديم و اوضاع كنوني براي عراق پيش نميآمد، براي ما مطلوبتر بود.
چه پيامي به جواناني كه جنگ را نديدهاند، داريد؟
از جوانان ميخواهم كه همه زواياي جنگ را خوب مطالعه كنند. بالاخره نسلي از ايرانيان در شرايطي بسيار سخت، براي دفاع از ايران كاري كردند كه در طول تاريخ بيسابقه بود. تنها جنگي بود كه اينگونه گسترده عليه ما طراحي شد و وجبي از خاك ايران را از دست نداديم. در هر شرايطي بايد ياد جواناني را كه در جنگ شركت كردند و به درجات با ارزش شهادت، جانبازي، آزادگي، ايثارگري و بالاتر از همه مظلوميت گمنامي رسيدند، گرامي بدارند.
منبع :ویژه نامه پایداری
چهار دشمن در کمین شماست
مومن چهار دشمن دارد..
مومنی که بر او حسد برد
منافقی که دشمنش دارد
شیطانی که گمراهش کند
کافری که با او پیکار کند
باخواندن این حدیث از رسول اکرم متوجه چرایی این همه خصومت از دوستان متدین شدم...دیگران که جای خود دارند...شما هم از این دشمنان کم ندارید
بر اساس اطلاعات رسيده، به تازگي بر اساس تصميم شوراي عالي بهداشت نيروهاي مسلح و تصويب «سماجا»، كليه حركات كلاغپر، پامرغي، بشين پاشوي مكرر و چمباتمه زدن بيش از پنج دقيقه، در همه مراكز آموزشي سربازان به عنوان تنبيه ممنوع خواهد بود.