آخرین وصیت نماینده ولی فقیه در قرارگاه خاتم

به اين طرف و آن طرف ننگريد. فقط نگاه كنيد به نائب امام زمانتان تا فريب نخوريد. در گرداب غيبت ها و تهمت ها نيفتيد. خدا گواه است كه اين بدگويي ها ايمان را مي خورد و انسان را از روحانيت اخراج مي كند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ،  «عبدالله ميثمي» به تاریخ  12خرداد سال1344 در اصفهان متولد شد. در نوجواني وارد حوزه علميه اصفهان و از آنجا راهي قم شد و مدتی نیز به دليل مبارزه با رژيم پهلوي سر از زندان قصر تهران درآورد. بعد از آزادي براي مبارزه و تبليغ راهي شهركرد شد. جنگ شد. ازدواج كرده بود اما به قول خودش زندگي او جبهه بود.در جبهه نمازش را كامل مي خواند. مي گفت؛ اين جا وطنم است. نماينده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبياء شده بود. كربلاي پنج بود كه تركش خورد. چند روز بعد 12بهمن 65، شهيد شد. آن روز، روز شهادت حضرت زهرا(ع) بود.
    متن زير آخرين وصيت نامه ی به جا مانده از اين شهيد بزرگوار است که با حذف چند جمله کوتاه منتشر می شود:

  
    «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم»
    «بسم الله الرحمن الرحيم»
    الحمدلله رب العالمين و الصلوه والسلام علي اشرف الانبياء والمرسلين ابي القاسم محمد صلي الله عليه و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين
    و اما بعد از حمد خداي تبارك و تعالي و درود به پيغمبر و اهل بيتشان عليهم السلام خداوند توفيق عنايت فرمود كه در شب شانزدهم اسفندماه سال هزارو چهارصد و شصت شمسي مطابق با جمادي الاول در ايام وفات فاطمه زهرا سلام الله عليها وصيتنامه اي بنويسم. و خدايا تو گواهي در اين لحظه كه در خدمت مقام وحدانيت، اين كلمات را مي نويسم بسي شرمنده و شرمسارم، چرا كه بندگان تو را مي بينم كه در جبهه هاي حق بر عليه باطل مي جنگند و در سنگرهاي خود وصيتنامه هاي شهيد وارانه مي نويسند. خدايا دلم مي سوزد كه چرا به زمين چسبيدم. خدايا اگر من بيچاره در اين لحظه بميرم فردا در مقابل اين جواناني كه از لذت و عيش و نوش دنيا بريدند و رو به تو آوردند سرافكنده خواهم بود.
    اشهد ان لااله الاالله وحده لاشريك له و اشهدان محمدا صلي الله عليه و آله عبده و رسوله و ان عليا اميرالمؤمنين و حسن بن علي المجتبي و حسين بن علي السيدالشهدا و علي بن الحسين زين العابدين و محمدبن علي باقر علم النبين و جعفربن محمد الصادق و موسي بن جعفر الكاظم و علي بن موسي الرضا و محمدبن علي التقي و علي بن محمدالنقي والحسن بن علي العسگري و حجه بن الحسن المهدي صلواتك عليهم اجمعين ائمتي و سادتي بهم اتولي و من اعدائهم اتبري و ان ما جاز به النبي حق و ان الله بعث من في القبور.
    اي پدر بزرگوار و مادر مهربانم و اي خواهران و برادران و اي همه كساني كه با شما در دنيا مانوس بودم از شما عاجزانه مي خواهم كه پيوسته از برايم طلب مغفرت كنيد چرا كه با رويي سياه از دنيا مي روم. شما نمي دانيد خدا چقدر لطف كرده گناهان مرا از شما پوشانده.
    آن چه در دوران زندگيم بيش از همه چيز مرا رنج داد و باعث خون دل خوردن من شد، اخلاص نداشتنم بود و الان نمي دانم در مقابل خداي بزرگ چه عملي را همراه خود ببرم.
    دومين مسئله اي كه مرا در زندگي عقب انداخت كه موفق نشوم از فيض هاي بزرگتري بهره مندتر گردم، بي نظمي و بز صفتي من بود كه جسته گريخته كار مي كردم و به هر كشتزاري دهاني مي زدم. اين است كه دستم از حسنات تهي است. و سومين چيزي كه گوشت بدنم را آب كرد و در دنيا مرا سوزاند تا قيامت چه بر سرم آورند غيبت بخصوص غيبت علما بود. خدا كند كه با دعاي شما پروردگار همه كساني را كه برگردن ماحق دارند از دست ما راضي گرداند...
    [پدر] فراموش نمي كنم وقتي كه آمديد پشت ميله هاي زندان قصر و گفتيد خدايا من از اين فرزند راضي هستم تو هم راضي باش و من چقدر آسوده شدم...
    اي مادرم، شما آن مادري هستيد كه در اولين برخورد هنگام ملاقات در زندان حماسه اي همچون حضرت زينب آفريديد. همان جا كه گفتيد فرزندم ناراحت نباش تو سرباز امام زمان هستي درسهايت را بخوان و مرا از آن گرداب هولناك به ساحل اطمينان خاطر آورديد. و اگر اين فرزند كوچك شما فاتحانه و پيروزمندانه با چهره سفيد از دنيا رفت بدانيد همان دعاي شماست كه در اولين سال عروسي خود جهت فرزندي صالح كرديد مستجاب گشته و خدا اين فرزند صالح را از شما پذيرفته است.
    اي خواهرانم طاهره خانم و اكرم خانم! شما از يادتان نرود كه شما از پستاني پاك شير خورده ايد و بايد با پستاني پاك به فرزندانتان شير بدهيد. فرزندانتان را با حب اهل بيت بار بياوريد. آن ها را آشنا با ولايت فقيه كنيد. مگر نمي دانيد كه پيغمبر خدا ما را به دست اهل بيتش سپرد و امام زمان ما را به دست فقها سپردند مبادا در راهي به جز راه مرجع تقليد قدمي برداريد كه در اين صورت در مقابل خداي تبارك و تعالي هيچ حجتي نداريد.
    برادران عزيزم! اي رحمت خدا و اي امين خدا و اي عطا خدا شما سربازي امام زمان را فراموش نكنيد. برادرتان كه لياقت نداشت اما اميدوارم شما جزو انصار و ياران امام زمان باشيد. بكوشيد با تقواي الهي تا از منبع اهل بيت بهره مند شويد. نكند خداي ناكرده در دسته بندي ها و جبهه بندي هاي مذهبي بيفتيد كه معنويت روحانيت از شما گرفته مي شود. كه ناگهان مي بينيد از روحانيت به جز لباسش برايتان نمانده است. به اين طرف و آن طرف ننگريد. فقط نگاه كنيد به نائب امام زمانتان تا فريب نخوريد. در گرداب غيبت ها و تهمت ها نيفتيد. خدا گواه است كه اين بدگويي ها ايمان را مي خورد و انسان را از روحانيت اخراج مي كند. لذت مناجات با خدا را از بين مي برد و شما به بچه هاي خواهرانتان بيشتر سر بزنيد مخصوصا فرزندان طاهره خانم كه سيد هستند بايد جزء رهروان راه حسيني باشند.
 من از همه رفقايم التماس دعا دارم. فقط دو نفر از دوستانم را بگوئيد به سر قبرم بيشتر بيايند يكي آقا مصطفي رداني پور و يكي هم سيدمرتضي صاحب فصول و از جانب من بر سر قبر سيداحمد حجازي برويد و شب هاي جمعه قبر مرحوم مجلسي را فراموش نكنيد. زيارت قبر آقاي مطهري علم و حكمت و زيارت قبر آقاي مدني تقوي و زهد و زيارت قبر آقاي بهشتي سوز و گداز به انسان مي دهد. زيارت اين قبور را فراموش نكنيد.
 و با اجازه پدر بزرگوارم اخوي رحمت اله را به عنوان قيم انتخاب كردم باشد كه بدهي هاي مرا بدهد...
    خدايا ! ما را جزو ياران امام زمان محسوب بدار.
خدايا ! رهبر كبير انقلاب امام خميني را در پناه خودت از همه بلاها مصون و محفوظ بدار.
خدايا! رزمندگان ما را در جبهه هاي حق بر عليه باطل بر دشمنانشان فاتح و پيروز بگردان.
خدايا ! ما را به شهدا ملحق بگردان.
پروردگارا ! عاقبت امر ما را ختم به خير بگردان.
خدايا ! پدر و مادر را از دست ما راضي و خشنود بگردان.
پروردگارا ! مهر و محبت اهل بيت را از ما و فرزندان ما مگير.
    افسوس كه عمري پي اغيار دويديم
    از يار بريديم و به مقصد نرسيديم
    سرمايه ز كف رفت و تجارت ننموديم
    جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم

والسلام

عکس / دو شهید در آغوش هم

حجت الاسلام عبدالله میثمی سرانجام در عملیات کربلای 5 جان تابناک خویش را به معبودش فروخت و بر کرسی شهادت تکیه زد. او در زمان شهادت نماینده امام خمینی در قرارگاه خاتم الانبیاء (ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح در آن زمان) یود.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، عبدالله میثمی به سال 1334  در محله مسجدحکيم اصفهان متولد شد. پس از گرفتن دیپلم ، به تحصیل در حوزه علمیه قم پرداخت و از همان زمان به جمع لشکریان ناپیدای حضرت روح الله پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، این روحانی روشن ضمیر ، به حلقه خاکی پوشان پیوست و مستقیما در خطوط نبرد با کفر. شرک وارد شد.
حجت الاسلام عبدالل میثمی سرانجام در عملیات کربلای 5 جان تابناک خویش را به معبودش فروخت و بر کرسی شهادت تکیه زد. او در زمان شهادت نماینده امام خمینی در قرارگاه خاتم الانبیاء (ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح در آن زمان) یود.
در تصویر زیر ، شهید عبدالله میثمی و شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین(صلوات الله علیه) یکدیگر را در آغوش کشیده اند. این دو به فاصله چند روز از یکدیگر شربت شهادت نوشیدند.
روحمان با یادشان شاد

برای مشاهده عکس با کیفیت مناسب آن را ذهیره کنید

حماسه‌ای که در تاریخ جاودانه شد

شانزدهم دی ماه 1359 در تاریخ دفاع مقدس جاودانه مانده است، چرا که در این روز حماسه‌ای توسط گروهی از دانشجویان و پاسداران و ارتشیان آفریده شد که هیچ گاه از ذهن تاریخ محو نخواهد شد؛ حماسه‌ای بزرگ و مظلومانه؛ حماسه شهدای هویزه.

به گزارش «تابناک»، در آذر ماه 1359، پس از شكست بیش از دو گردان از نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد به وسیله سربازان اسلام، یك گروهان از برادران سپاه اهواز برای محافظت و پدافند شهر هویزه، از سوسنگرد به آن شهر فرستاده شدند. افراد این گروهان، پس از رسیدن به منطقه و استقرار، عهده‌دار حفاظت از جنوب تا جنوب غربی شهر هویزه شدند.

نیروهای عراقی در این منطقه متشكل از واحدهای تانك از نوع «تی ـ 62»، «تی ـ 55»، موشك‌‌های زمین به زمین و امكانات نظامی پیشرفته و بیش از شش هزار نفر پیاده بودند، ولی همین نیروهای اندك مدافع شهر، از كمترین امكانات دفاعی هم بی‌بهره بودند.
دشمن در آغاز هجوم سراسری خود، ظرف 48 ساعت از محور هویزه تا كرخه پیشروی كرده و در امتداد آن مستقر شده بود، به گونه‌ای كه فاصله آن‌‌ها تا هویزه نزدیک 10 كیلومتر بود.

تاكتیك دشمن این بود، كه با تصرف سوسنگرد، هویزه خود به خود سقوط می‌كند.

در چنین شرایطی پنجاه تا شصت نفر از برادران سپاه برای جلوگیری از پیشروی دشمن، مسئولیت مین‌گذاری جاده‌‌ها را به عهده گرفتند، زیرا این جاده‌‌ها و راه‌‌های عبور، برای دشمن به مانند رگ‌‌های حیاتی برای ادامه تجاوز به شمار می‌رود.
دو هفته پیش از آن كه عملیات مدافعان اسلام علیه نیروهای عراقی در این منطقه انجام گیرد، بنی صدر دستور تخلیه هویزه را از برادران بسیج و پاسدار صادر و دستور داد كه در سوسنگرد مستقر شوند.
البته این دستور بنی صدر، با مخالفت جدی شهید سید محمد حسین علم‌الهدی و دیگر برادران روبه‌رو شد. پس از آن كه علم‌الهدی با حضرت آیت الله خامنه‌ای تماس گرفت، دستور بنی صدر لغو شد و برادران پاسدار در هویزه باقی ماندند.

یك هفته بعد، تصمیم بر آن شد كه از محور هویزه و سوسنگرد حمله انجام گیرد. این عملیات را می‌توان نقطه عطف عملیات منظم برادران ارتش و سپاه دانست. بار دیگر بنی صدر، شعار جدایی ارتش از سپاه را سر داد و گفت: سپاه نباید در این عملیات شركت كند. برادران بسیجی و سپاه كه در منطقه بوده و بیشتر آنها به منطقه آشنایی داشتند، این ترفند بنی صدر را ضربه شدیدی بر پیكر عملیات می‌دانستند.

بار دیگر، این مسأله با تلاش برادر علم‌الهدی و تماس‌‌های پی‌درپی ایشان با مسئولان در تهران، حل و قرار شد كه سپاه به عنوان پیاده ارتش در عملیات شركت كند.

پانزدهم دی 1359، روز آغاز عملیات بود. برای این عملیات دو تیپ از لشكر 16 زرهی قزوین و یك تیپ از لشكر 92 زرهی اهواز در نظر گرفته شده بود، كه دو گردان از نیروهای سپاه و عده‌ای هم از نیروهای جنگ‌‌های نامنظم (شهید چمران) نیروهای ارتش را یاری می‌دادند؛ از جمله هدف‌‌های این عملیات، پاكسازی شمال و جنوب كرخه كور از وجود نیروهای متجاوز ارتش عراق و آزاد سازی پادگان حمید و منطقه جفیر بود.

نتایج عملیات در این روز موفقیت آمیز بود، اما هنوز عقبه‌‌های اصلی دشمن در پادگان حمید و سه راهی جفیر آسیب ندیده بود. رزمندگان اسلام، پس از تصرف مرزهای كرخه و حاج بدر، قصد پیشروی به سوی پادگان حمید را داشتند، ولی بنا به دلایلی، مانند نرسیدن مهمات، قرار بر این شد كه ادامه عملیات در شانزدهم دی ماه انجام شود.

شانزدهم دی 1359، برادران سپاه در جلوی تانك‌‌های ارتش مستقر شده و منتظر دریافت رمز حمله بودند، كه رفت و آمد تانك‌‌های دشمن زیاد شد و پس از آن، هواپیماهای دشمن برای بمباران ظاهر شدند.

از سوی دیگر، نیروهای اسلام زیر آتش توپخانه، كاتیوشا و خمپاره قرار گرفتند. با شناخت دقیقی كه عراقی‌‌ها از منطقه داشتند، موجب شهادت عده‌ای از رزمندگان اسلام شد. لشكر 9 مكانیزه ارتش عراق، عملیات انجام داده بود و چون نیروهای خودی انتظار این حمله را نداشتند، فرماندهی دستور عقب نشینی به طول 500 متر را به صورت تاكتیكی صادر كرد. این دستور باعث شد كه تانك‌‌ها عقب‌نشینی كنند و عراقی‌‌ها با این تصور كه نیروهای اسلام شكست خورده و فرار كرده‌اند، وارد منطقه شدند.
در این ضد حمله سنگین دشمن كه نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی شدند، بیش از یكصد تن از برادران پاسدار، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله حسین علم‌الهدی مفقودالاثر و شهید شدند. در پی این حادثه نیروهای دشمن در تاریخ 18 دی 1359، هویزه را اشغال كردند و پس از آن فرمانده نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعدادی از مردم بی گناه، را دست بسته در یك گودال قرار داده و به شهادت برسانند و سپس عراقی‌‌ها تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود كردند. بدین ترتیب 1800 واحد مسكونی و تجاری و سه مسجد و دو حسینیه و شهر به تپه‌ای خاك مبدل شد.

حاج عبدالحسین کرامت از همرزمان شهدای هویزه و مسئول فرهنگی بنیاد شهید شهر سوسنگرد درباره شهدای هویزه می‌گوید:

نزدیک ساعت ۹ صبح بود به همراه شماری از دوستان کنار مسجد جامع شهر هویزه نشسته بودیم. شهر در انتظار لحظه‌‌های سختی بود، روز پیش دشمن پس از پشت سر گذاشتن شهر بستان به طرف سوسنگرد آمده بود. مدافعان شهر با تفنگ‌‌های قدیمی «ام یک» نمی‌توانستند در جلوی آن همه تجهیزات پیشرفته مقاومت کنند و چون مسیر سوسنگر به اهواز بسته شده بود، به اجبار به شهر هویزه آمده بودیم. هر کس برای خود تحلیلی می‌کرد و سرانجام همه به ‌این نتیجه می‌رسیدند که به زودی دشمن شکست سختی خواهد خورد.

مشغول صحبت با بچه‌‌ها بودیم که یک تویوتای سبز رنگ عراقی وارد بازار شد. روبه‌روی مسجد که رسیدند، دیدیم از بچه‌‌های خودمان، یکی با افتخار دستش را بالا گرفت و فریاد زد: هویزه را فتح کردیم؛ هویزه از دیرینه‌‌ترین شهرهای دشت آزادگان و شاید خوزستان است؛ سرزمینی آباد و سرسبز که از جنوب به شهرهای خرمشهر و بصره منتهی می‌شود و هورالهویزه.

منطقه عملیاتی بدر و خیبر نیز جزو این منطقه بود؛ این نخستین پیروزی رزمندگان اسلام بود که منجر به فرار و عقب‌نشینی دشمن شد.

در تاریخ دفاع مقدس فتح هویزه حماسه‌ای زرین بود و به حماسه شهیده دوازده ساله هویزه «سهام خیام» معروف شد. سهام در کنار جوانان رزمنده شهر که به دشمنان حمله کردند با سنگ به مزدوران بعثی حمله و معصومانه با گلوله‌ای، خون سرخش زمین هویزه را رنگین کرد.

بهتر است از آن پیرزن دلاور هم یادی کنم؛ پیرزنی که احشام خود را تا نزدیک دشمن می‌برد و در بازگشت، اطلاعات را به رزمندگان اسلام می‌داد، ولی پس از مدتی دشمن او را شناسایی کرد و در جلوی دیدگان همسر پیرش، آن چنان وحشیانه او را به شهادت رساند که ‌این حقیر از بازگو کردن آن معذورم.

شهید حامد جرفی، بخشدار شهر هویزه بود که چند روز پیش از عملیات نصر که به کربلای هویزه معروف شد، در سخت‌ترین شرایط و در لحظاتی که شاید هر کس به گونه‌ای در فکر ترک منطقه بود، پشت میز کارش در بخشداری هویزه به شهادت رسید و به جرأت می‌توان گفت که نخستین شهید سیاسی دولت جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس است.
خلاصه پس از گذشت پنجاه روز از نخستین حمله و شکست دشمن، منطقه هویزه دوباره به میدان تاخت و تاز مزدوران مبدل شد و در پی آن، حماسه ۲۵ آبان سوسنگرد پیش آمد که بیان خاطرات آن بماند برای فرصتی دیگر.

پس از آزادی شهر سوسنگرد در ۲۵ آبان ۵۹ رزمندگان و دلاوران از همه نقاط ایران وارد سوسنگرد شدند؛ از جمله دانشجویان عزیز پیرو خط امام، یکی از این دانشجوها، جوانی لاغر اندام بود به نام محمدفاضل، که بعدها با یاران همراهش به گروه اخلاص معروف شدند.
نخستین کاری که محمد کرد، آن بود که دستور داد، همه گلوهایی را که توسط دشمن شلیک شده‌، ولی منفجر نشده‌اند، از خانه‌‌ها و شهرها جمع‌آوری کنیم و بدین ترتیب، نخستین واحد تخریب در شهر راه اندازی شد.

آن روز از محمد فاضل پرسیدم: بچه کجا هستی؟ گفت: دیار سربداران! سبزوار. بچه‌‌های دیگری هم از سبزوار آمده بودند و از همراهان او بودند. شهید مجید کریمی، شهید سید مصطفی مختاری، شهید مجید مهدوی، شهید حسن فتاحی و … و بچه‌‌هایی که متأسفانه نامشان همچون بسیاری از موارد دیگر، از یادم رفته‌اند.

از آن طرف در شهر هویزه‌شهید علم‌الهدی به همراه دیگر همرزمان خود و برخی از جوانان دیگر، سپاه هویزه را تشکیل داده بودند و به علت کارشکنی‌‌های متعددی که رئیس جمهور وقت در مسیر حضور بسیجیان و نیروهای مردمی می‌کرد، آن گونه که باید نمی توانستند در مناطق عملیاتی مانور دهند.

پس از گذشت دو ماه از شکست و محاصره سوسنگرد، شنیده شد که قرار است عملیات گسترده‌ای در منطقه عمومی هویزه صورت گیرد و هدف نهایی آن، فتح خرمشهر است.

در این میان، مخالفت‌‌های بنی صدر با حضور نیروهای بسیج و سپاه و دیگر رزمندگان مردمی شدت گرفته بود و او اجازه حضور را به رزمندگان در عملیات را نمی‌داد. پس از پیگیری‌‌های فراوان شهید علم‌الهدی، مقرر شد که در حد یک گردان در کنار برادران ارتشی وارد عملیات شوند و به‌ این ترتیب، گروه اخلاص هم وارد شهر هویزه شدند.

عراق آنچه نیرو داشت، در منطقه پیاده کرد و با همه امکانات به هویزه حمله کرد، خیلی از بچه‌‌ها شهید شدند و پس از آن صدام در آن محل حاضر شد و با تانک‌‌های خود بر پیکر عطرآگین شهدا شادمانی کردند، و این گونه شد که واقعه کربلا در عصر ما تکرار گشت تا این که شهر هویزه در عملیات بیت المقدس آزاد شد؛ شهری که مزار شهیدانش زبانزد خاص و عام است؛ شهری که دشمن، آن را به ویرانه‌ای مبدل کرد که هیچ اثری از آن به جای نماند و هویزه، شهر شهید لقب گرفت.

مختصری از تاریخچه شهر هویزه

شهر هویزه در 10 كیلومتری جنوب غربی سوسنگرد، مركز یكی از بخش‌‌های دشت آزادگان است. دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هویزه، عملا آن را محاصره كرد. در عملیات هویزه در 15/10/59 رزمندگان از این منطقه نفوذ كردند و به محل استقرار دشمن در جنوب كرخه كور هجوم بردند و هشتصد نیروی عراقی را اسیر كردند كه‌ این میزان تا آن روز جنگ بی سابقه بود؛ اما با آغاز پاتك‌‌های دشمن، نیروهای خط مقدم عملیات كه گروهی از پاسداران هویزه، حمیدیه و اهواز و گروهی از دانشجویان پیرو خط امام بودند، در محاصره قرار گرفتند و شماری از آنان، از جمله شهید سید محمد علی حکیم به شهادت رسیدند.

در عملیات بیت‌المقدس (اردیبهشت 61) منطقه هویزه آزاد و پیكر عزیر این شهدا در مكانی كه امروز به عنوان یادمان شهدای هویزه میزبان زایرین است، كشف شد.

پس از حماسه آزادسازی هویزه در هجده ماه بعد، پیکرهای مطهر شهدای ‏عملیات نصر (دانشجویان پیرو خط امام) در محل کشف و در همان محل به خاک سپرده ‏شد.‏

 جهادگران جهاد سازندگی در سال 1365 در کنار قبور شهدا، حرم این ‏دلیرمردان را بنا نهادند و اکنون حرم شهیدان مظلوم هویزه، همه ساله میلیون‌‌ها زایر ‏سرزمین نور را به ویژه از اقشار دانشجو و دانش‌آموز به سوی خود می‌کشاند و هر سال ‏در سالروز حماسه‌ این شهیدان با حضور دانشجویان سراسر کشور، یادواره شهدای دانشجو ‏برگزار می‌شود.‏

زیباترین تعبیر درباره این مکان را دانشجویی اینچنین به یادگار نوشته که ‏حرم شهیدان مظلوم هویزه، بزرگترین دانشگاه انسان سازی است. در این دانشگاه، مردان ‏خدا در کلاس‌‌های ایثار حسینی آسمانی شدند.

مراسم بزرگداشت شهدای مظلوم هویزه:

امسال هم همانند سال‌های گذشته، مراسم با شکوهی در شانزدهم دی‌ ماه، سال‌ روز شهادت حسین علم‌الهدی و جمعی از دانشجویان و همزمان با سالروز شهادت شهدای هویزه، مراسمی در یادمان شهدا برگزار می‌شود.

پنجشنبه (پانزدهم دی ‌ماه) مراسم با غبار روبی و عطرافشانی مزار شهدا و قرائت دعای کمیل آغاز می‌شود و صبح جمعه (شانزدهم دی‌ ماه) مراسم دعای ندبه در یادمان شهدا برگزار و به صورت زنده و مستقیم از رسانه سراسری پخش می‌شود.

عكس/ جنين 5 روزه انسان زير ميكروسكوپ

کنترل ذهن و شستشوی مغز در دنیای امروز چگونه صورت می گیرد؟ + تصاویر

از کنترل ذهن چه می دانیم؟ آیا همان شستشوی مغزی است؟ رسانه ها در میان چه نقشی را برعهده دارند. استاندارد سازی اندیشه بشری از سوی چه کسانی دنبال می شود؟ برای راز گشایی از این سوالات با گزارش های ویژه مشرق همراه شوید.....
به گزارش مشرق، رسانه جمعی قوی‌ترین ابزار مورد استفاده طبقه حاکم برای کنترل توده‌ها است. رسانه جمعی به عقاید و ایستارها شکل بخشیده، آنها را قالب‌ریزی نموده و آنچه را که رایج و قابل پذیرش است تعریف می‌کند. در این گزارش کارکردهای رسانه جمعی از منظر تئوری‌های متفکرین عمده این حوزه، ساختار قدرت و تکنیک‌های مورد استفاده آن مورد بررسی قرار می‌گیرد تا نقش حقیقی رسانه جمعی در جامعه تبیین گردد.


رسانه‌ها هم اینک وظیفه کنترل اذهان را بر عهده گرفته‌اند

بخش اعظم گزارش حاضر به بررسی نمادگرایی نهفته در اشیاء فرهنگ عامه‌پسند اختصاص یافته است. با توجه بدین گزارش سؤالات زیادی در مورد هدف این نمادها و نیات کسانی که آنها را در فرهنگ عامه جای می‌دهند، پدید می‌آید. اما نمی‌توان بدون اشاره به خیل انبوهی از واقعیات و مفاهیم دیگر، پاسخ شایسته‌ای بدین سؤالات داد.

بنابراین، در گزارش حاضر سعی گردیده تا یک پیش‌زمینه روش‌شناختی و نظری در مورد تحلیل‌های مربوط بدین حوزه، ارائه گردیده و نیز محققین و آثار عمده رشته ارتباطات جمعی معرفی گردند. بسیاری از افرادی که به مطالعه آثاری از این دست می‌پردازند چنین می‌پندارند که هدف از نگارش آنها اشاره بدین امر است که برای مثال، لیدی گاگا می‌خواهد اذهان ما را کنترل کند. اما موضوع فقط این نیست. وی تنها بخش کوچکی از یک سیستم عظیم به نام رسانه جمعی است.

در برنامه‌های تصویری و رسانه‌ای امروز می‌توان رد پای کنترل اذهان توده‌ها را شناسایی کرد


برنامه‌ریزی از طریق رسانه‌های جمعی

رسانه جمعی شکلی از رسانه است که به منظور دسترسی به حداکثر تعداد مخاطبین ممکن طراحی شده است. رسانه جمعی شامل تلویزیون، فیلم‌ها، رادیو، روزنامه، مجلات، کتاب‌ها، آثار ضبط شده، بازی‌های ویدئویی و اینترنت است. طی قرن گذشته، مطالعات بسیاری انجام گرفته تا تأثیرات رسانه جمعی بر روی مردم سنجده شود و بدین ترتیب بهترین تکنیک‌ها و فنون برای تأثیرگذاری بیشتر کشف گردند. از این مطالعات علم ارتباطات پدید آمد که در بازاریابی، روابط عمومی و عرصه سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. ارتباطات جمعی یک ابزار ضروری برای حفظ کارآمدی یک دموکراسی بزرگ و همچنین ابزاری ضروری برای یک دیکتاتوری است. این مسأله بستگی به نوع استفاده از آن دارد.

آدولس هاکسلی (Aldous Huxley) در پیشگفتار کتاب جهان شگفت انگیز نو (1958) تصویری نسبتا ترسناک و تاریک از جامعه ترسیم می‌نماید. وی معتقد است که جامعه توسط یک "نیروی غیرشخصی"، یک طبقه حاکم، کنترل می‌شود که با استفاده از روش‌های متعددی مردم را کنترل می‌کند.

"نیروهای غیرشخصی که ما تقریبا هیچ کنترلی بر روی آنها نداریم همه ما را در مسیر کابوس جهان نوین شجاع به جلو می‌رانند؛ و این هدایت غیرشخصی به طور آگاهانه از جانب نمایندگان سازمان‌های تجاری سیاسی تسریع می‌گردند. این نمایندگان تعدادی تکنیک‌ها و فنون‌های جدید را ابداع کرده‌اند تا افکار و احساسات توده‌ها را به نفع یک گروه اقلیت دستکاری نمایند."

- آدولس هاکسلی، پیشگفتار جهان شگفت انگیز نو

چشم‌انداز تاریک وی نه یک فرضیه ساده یا هذیان‌گویی پارانویایی بلکه یک واقعیت مستند است که در مهمترین آثار جهان در عرصه رسانه جمعی ارائه گشته است. برخی از این تحقیقات عبارتند از:


متفکران نخبه

والتر لیپمن



والتر لیپمان، نظریه پرداز حکومت نخبگان آگاه بر گله سرگردان

والتر لیپمان (Walter Lippmann)، متفکر و نویسنده آمریکایی که دو بار برنده جایزه ادبی پولیتزر گشته، یکی از اولین آثار مرتبط با کاربردها رسانه جمعی را در آمریکا به رشته تحریر درآورده است. وی در کتابی با عنوان افکار عمومی (1922) توده‌ها را به یک "حیوان بزرگ" و یک "گله سردرگم" تشبیه نمود که باید توسط طبقه حاکم هدایت گردند. وی نخبگان حاکم را چنین توصیف نمود: "یک طبقه متخصص که دارای منافعی فراتر از یک محدوده خاص هستند." این طبقه متشکل از کارشناسان، متخصصین و بوروکرات‌ها است.

به اعتقاد لیپمان، کارشناسان، که اغلب با عنوان "نخبگان" خوانده می‌شوند، ماشین‌های دانشی هستند که نقصان اولیه دموکراسی یعنی آرمان غیرممکن "شهروند همه فن حریف" را با حیله دور می‌زنند. "گله سرگردان" پر سرو صدا و غران نیز کارکرد خود را دارد: آنها باید "تماشاچیان علاقه‌مند اقدامات" باشند یعنی در آنها مشارکتی نداشته باشند. مشارکت وظیفه "فرد مسؤولیت‌پذیر" است که یک شهروند عادی نیست.

بنابراین، رسانه‌های جمعی و تبلیغات ابزاری هستند که باید از جانب نخبگان برای حکومت بر عامه، بدون به کار بردن اجبار فیزیکی، به کار روند. یکی از مفاهیم مهم مورد استفاده لیپمان عبارت از "تولید رضایت" است که به طور خلاصه یعنی مدیریت و کنترل افکار عمومی به نحوی که پذیرای برنامه‌های نخبگان باشد. لیپمان بر این اعتقاد است که توده مردم صلاحیت لازم برای استدلال و اتخاذ تصمیمات در مورد مسائل مهم را ندارد. بنابراین نخبگان باید در راستای "منافع خودشان" تصمیم گرفته و سپس این تصمیمات را به توده‌ها بفروشند.

" هیچ کس منکر این امر نیست که تولید رضایت قادر به انجام پالایش‌هایی بزرگ است. فرآیندی که طی آن افکار عمومی ایجا می‌شود یقینا پیچیده‌تر از آنچه است که در این صفحات نوشته شده، و فرصت کنترل و دستکاری آن برای هرکسی که این فرآیند را می‌فهمد به صورت گسترده‌ای فراهم است.... بر اثر تحقیقات روانشناختی و ابزار مدرن ارتباطات، فرآیند تمرین دموکراسی سختی‌ها را پشت سر گذارده است. انقلابی در حال وقوع است، انقلابی که به غایت مهمتر از هر نوع تغییر در قدرت اقتصادی است.... تحت تأثیر تبلیغات، البته نه لزوما در معنای منفی کلمه، ثابت‌های قدیمی تفکر ما تبدیل به متغیر شده‌اند. برای مثال، دیگر ممکن نیست که به عقیده جزمی دموکراسی اعتقاد داشت؛ اینکه دانش لازم برای اداره امور انسانی خود به خود از قلب انسانی برمی‌خیزد. در جایی که بر اساس این نظریه عمل می‌کنیم خود را در معرض خودفریبی و اشکالی از ترغیب قرار می‌دهیم که نمی‌توانیم مورد شناسایی قرار دهیم. ثابت شده که نمی‌توان برای مواجه با جهانی که در فرای دسترسی ما قرار دارد بر درک مستقیم، ضمیر یا تصادفات عقاید اتفاقی اتکاء نمود."

- والتر لیپمان، افکار عمومی

جالب است بدانید که لیپمان یکی از بنیانگذاران شورای روابط خارجی است. این مؤسسه پرنفوذترین اندیشکده جهان در حوزه سیاست خارجی می‌باشد. این واقعیت باید سرنخی کوچک در مورد فضای ذهنی نخبگانی علاقه مند به استفاده از رسانه، بدهد.

"قدرت اقتصادی و سیاسی در آمریکا در دستان "نخبگان حاکم" متمرکز شده است. این افراد اغلب شرکت‌های چند ملیتی مستقر در آمریکا، رسانه‌های ارتباطاتی بزرگ، بانفوذترین بنیادها، دانشگاه‌های خصوصی بزرگ و بخش اعظم خدمات و تسهیلات عمومی را کنترل می‌کنند. شورای روابط خارجی که در سال 1921 تأسیس شد نقطه اتصال کلیدی بین شرکت‌های بزرگ و دولت فدرال است. این مؤسسه با عنوان "مدرسه دولت‌داری" خوانده شده و چنین توصیف می‌شود: "شبیه به ارگانی که سی. رایت میلر (C. Wright Mills) آن را نخبگان قدرت می‌خواند – گروهی از مدیران دارای منافع و دیدگاه‌های مشابه که از جایگاه‌هایی امن در پشت پرده رویدادها را شکل می‌دهند. تأسیس سازمان ملل، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی از پروژه‌های شورا بود."

- استیو جاکوبسون (Steve Jacobson)، کنترل اذهان در آمریکا

برخی از اعضای کنونی شورای روابط خارجی عبارتند از دیوید راکفلر، دیک چنی، باراک اوباما، هیلاری کلینتون، ریک وارن (Rick Warren) کشیش اعظم کلیسای آونجلیکی آمریکا و همچنین مدیران عامل شرکت‌های بزرگی چون سی‌بی‌اس، نایک، کوکاکولا و ویزا.


کارل یونگ

کارل یونگ مبتکر روانشناسی تحلیل

کارل یونگ (Carl Jung) بنیانگذار روانشناسی تحلیلی (که با نام روانشناسی یونگی نیز خوانده می‌شود) است. در این مکتب بر فهم روان از طریق خواب‌ها، هنر، اسطوره‌شناسی، دین، نمادها و فلسفه تأکید می‌شود. این روانکاو سوئیسی منشأ بسیاری از مفاهیم روانشناسی به مانند کهن الگو، عقده، صورتک، دورن‌گرا/برون‌گرا و همزمانی است. وی به شدت تحت تأثیر تاریخ رازآلود و پنهانی خانواده‌اش بود. کارل گوستاو (Carl Gustav)، پدربزرگ وی، یک فراماسون فعال و دارای عنوان استاد اعظمی بود. یونگ متوجه گشت که برخی از نیاکان وی عضو انجمن چلیپای گلگون (Rosicrucianism) بودند. این امر شاید دلیل علاقه مفرط وی به فلسفه شرقی و غربی، کیمیا، طالع‌بینی و نمادگرایی را نشان دهد. یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده وی که به درستی نیز فهمیده نشده عبارت ناخودآگاه جمعی است.

"فرضیه من چنین است: علاوه بر خودآگاه بلاواسطه، که دارای ماهیتی کاملا شخصی بوده و ما معتقدیم که تنها روان تجربی موجود است (حتی اگر ناخودآگاه شخصی را به عنوان یک ضمیمه ملحق نماییم)، یک سیستم روانی ثانوی نیز وجود دارد که دارای ماهیتی جمعی، جهانی و غیرشخصی بوده و همسان با تمام افراد است. این ناخودآگاه جمعی به صورت فردی بوجود نمی‌آید بلکه اکتسابی است. این ناخودآگاه از اشکال موجود از قبل، یعنی کهن الگوها، تشکیل یافته و به برخی محتویات مشخص در روان شکلی قطعی و نهایی می‌بخشد. "

- کارل یونگ، مفهوم ناخودآگاه جمعی

ناخودآگاه جمعی از طریق وجود نمادها و انگاره‌های اساطیری مشابه در تمدن‌های مختلف ظاهر می‌شود. نمادهای کهن الگو در نیمه خودآگاه جمعی ما جای گرفته‌اند و زمانی که در معرض آنها قرار می‌گیریم یک کشش و افسون طبیعی نسبت به آنها نشان می‌دهیم. بنابراین نمادهای فراطبیعی و رازآلود می‌توانند تأثیر بسیاری بر مردم داشته باشند، حتی اگر بسیاری از افراد هیچگاه به طور شخصی از معنای مبهم و اسرارآمیز نماد مطلع نشوند. متفکرین رسانه جمعی به مانند ادوارد دی برنایز (Edward D. Bernays)، پتانسیل زیادی در این مفهوم برای کنترل و دستکاری ناخودآگاه شخصی و جمعی یافت.

تصویر کارل یونگ در جلد مجله تایم در سال 1955.


ادوارد برنایز

ادوارد برنایز، پدر روابط عمومی

ادوارد برنایز (Edward Bernays) "پدر روابط عمومی" دانسته می‌شود. وی از مفاهیم دایی خود یعنی زیگموند فروید برای دستکاری و کنترل عموم از طریق نیمه‌خودآگاه استفاده نمود. وی در مورد مردم عادی افکاری به مانند والتر لیپمان داشت یعنی آنها را غیر منطقی دانسته و آنها را در معرض "غریزه جمعی" می‌دانست. به اعتقاد وی، توده‌ها باید از طریق یک دولت نامرئی کنترل شوند تا بقای دموکراسی تضمین گردد.

"کنترل و دستکاری آگاهانه عادات و افکار توده‌ها که عنصری مهم در جامعه دموکراتیک است. آنهایی که این مکانیسم غیرقابل روئیت جامعه را کنترل و دستکاری می‌کند یک دولت نامرئی بوجود آورده‌اند که قدرت حاکم حقیقی کشور ما است. مردانی که هرگز چیزی درباره آنها نشنیده‌ایم ما را اداره می‌کنند، به اذهان و ذائقه ما شکل می‌بخشند و ایده‌ها را به ما پیشنهاد می‌کنند. اگر توده‌های بشری می‌خواهند که به عنوان جامعه‌ای که به نرمی کارکرد خود را دنبال می‌کند، در کنار یکدیگر زندگی کنند باید در این روند همکاری نمایند.

حکمرانان نامرئی ما اغلب از هویت اعضای کابینه درونی‌شان اطلاعی ندارند."

- ادوارد برنایز، تبلیغات

برنامه‌های مبتکرانه برنایز برای بازاریابی، کارکرد جامعه آمریکا را دچار تحولی بنیادین ساخت. وی با خلق فرهنگی که در آن آمریکایی‌ها نه به منظور بقاء بلکه برای لذت خرید می‌کنند، در حقیقت "مصرف‌گرایی" را پدید آورد. بنابراین، مجله تایم نام وی را در لیست 100 آمریکایی تأثیرگذار قرن بیستم جای داد.


هارولد لاسول


هارولد لاسول، نظریه پرداز طرفدار حکومت نخبگان در دموکراسی‌ها

در سال‌های 1939 و 1940، دانشگاه شیکاگو میزبان سمینارهایی مخفی در مورد ارتباطات بود. این اندیشکده‌ها توسط بنیاد راکفلر تأسیس شده بودند و شامل مشهور ترین محققین در حوزه ارتباطات و مطالعات جامعه‌شناختی بودند. یکی از این افراد هارولد لاسول (Harold Lasswell)، دانشمند آمریکایی و برجسته علوم سیاسی و نظریه‌پرداز ارتباطات و متخصص تحلیل تبلیغات بود. وی معتقد بود که یک دموکراسی، حکومتی که توسط مردم هدایت می‌شود، بدون وجود یک طبقه نخبه خبره که از طریق تبلیغات به عقاید افکار عمومی شکل می‌بخشد، نمی‌تواند به بقای خود ادامه دهد.

لاسول در دایرة‌المعارف علوم اجتماعی تشریح نمود که هرگاه نخبگان از نیروی مورد نیاز برای کسب اطاعت برخوردار نباشند، مدیران اجتماعی باید به "یک تکنیک کاملا جدید کنترل، که عمدتا توسط تبلیغات اعمال می‌گردد" روی آورند. وی در ادامه به توضیحی متعارف و همیشگی اشاره می‌کند: ما باید بدانیم که "توده‌ها نادان و احمق هستند... و نباید تسلیم این عقیده جزمی دموکراسی گردیم که افراد بشری بهترین کسانی هستند که می‌توانند در مورد منافع خود قضاوت نمایند."

لاسول مطالعات گسترده‌ای در حوه تحلیل محتوا انجام داد تا کارآیی و تأثیرگذاری انواع مختلف تبلیغات را بسنجد. وی در مقاله‌ای با عنوان محتوای ارتباطات توضیح داد که به منظور فهم معنای پیام (یعنی یک فیلم، سخنرانی، کتاب یا غیره) باید میزان تکرار نمادهای مشخص در پیام، مسیری را که نمادها سعی دارند افکار مخاطبین را به سوی آنها ترغیب نمایند و فراوانی نمادهای مورد استفاده سنجیده شود.

لاسول به خاطر ارائه مدل تحلیل رسانه‌ای مشهور گشت. این مدل تحیل بر اساس سؤال زیر طراحی شد:

چه کسی، چه چیزی را، (به) چه کسی،( در) کدام کانال و (با) چه تأثیری می‌گوید؟

لاسول با ارائه این مدل تأکید می‌نماید که به منظور تحلیل مناسب یک محصول رسانه‌ای، باید مشخص نمود که چه کسی این محصول را تولید کرده است (افرادی که سفارش تولید داده‌‌اند)، هدف چه کسانی بودند (مخاطبین هدف) و تأثیرات مورد نظر این محصول بر روی مخاطبین چه چیزهایی هستند (آگاهی رساندن، ترغیب کردن، فروختن و غیره).

مثلا در مورد یک ویدئو کلیپ متعلق به یک خواننده مشهور پاپ می‌توان تحلیل زیر را ارائه نمود: چه کسی تولید می‌کند: شرکت "ویوندی یونیورسال" (Vivendi Universal)؛ چه چیزی: خواننده پاپ؛ برای چه کسی: مصرف کنندگان بین سنین 9 تا 25 سال؛ چه کانالی: ویدئو موسیقی؛ و تأثیر مطلوب چیست: فروش خواننده، ترانه، تصویر و پیام وی.

در تحلیل ویدئوها و فیلم‌ها باید دقت داشت که بدانیم "چه کسانی در پشت پرده" پیام‌های ارسال شده به سوی عموم قرار دارند. اغلب از عبارت "ایلومیناتی" (Illuminati) – روشن‌ضمیران – برای توصیف این گروه کوچک پنهانی نخبگان حاکم بر توده‌ها استفاده می‌شود. اگرچه این عبارت کاملا کاریکاتورمابانه و آمیخته به نظریات توطئه به نظر می‌رسد اما به خوبی بیانگر ارتباط نخبگان با جوامع مخفی و علوم غریبه است. اما من شخصا، استفاده از عبارت "نظریه توطئه" را برای توصیف آنچه که در رسانه‌های جمعی رخ می‌دهد نمی‌پسندم. اگر تمام حقایق مرتبط با ماهیت نخبه‌گرای این صنعت در اختیار عموم بودند، آیا باز می‌توانستیم آن را یک "نظریه توطئه" بنامیم؟

در فرهنگ عمومی طیف متنوعی از دیدگاه‌ها، عقاید و نظرات وجود داشت. با این وجود، ادغام شرکت‌های رسانه‌ای باعث شده است که صنعت فرهنگی کاملا یکسان و استاندارد شود. آیا تاکنون این سؤال را از خود پرسیده‌اید که چرا تمام موسیقی‌ها و نیز فیلم‌های سینمایی شبیه یکدیگر شده‌اند.


مالکیت رسانه‌ها

نمودار کاهش تعداد مالکین رسانه‌ها در آمریکا

همانگونه که در تصویر بالا مشاهده می‌شود، تعداد شرکت‌هایی که بخش اعظم رسانه‌های آمریکا را در اختیار دارند طی بیست سال از 50 شرکت به 5 شرکت تقلیل یافته است. در زیر به معرفی 5 شرکت بزرگ جهان و نیز دارایی‌های انها پرداخته می‌شود.

شرکت AOL – به آرم این شرکت که به صورت نمادین حاوی هرم و چشم جهان‌بین است توجه کنید

"لیست دارایی‌های تحت کنترل شرکت "آاُاِل تایم وارنر" (AOL Time Warner) متشکل از ده صفحه تایپی است که در آن نام 292 شرکت و شعبه فرعی مجزا به چشم می‌خورد. از این تعداد، 22 شرکت به صورت مشترک با دیگر شرکت‌های بزرگ که به میزان متفاوتی در فعالیت‌های رسانه‌ای درگیر هستند، اداره می‌شود. این شرکا عبارتند از "تریکام" (3Com)، "ای‌بای" (3Com)، "هولت-پاکارد" (Hewlett-Packard)، "سیتی‌گروپ" (Citigroup)، "تیکت‌مستر" (Ticketmaster)، "آمریکن‌اکسپرس" (American Express)، "هوم‌استور" (Homestore)، "سونی" (Sony)، "ویوا" (Viva)، "برتلزمان" (Bertelsmann)، "پولی‌گرام" (Polygram) و "آمازون" (Amazon.com). برخی از شرکت‌های آشنایی که کاملا تحت کنترل تایم وارنر قرار دارند عبارتند از "باشگاه کتاب ماه" ()؛ انتشارات لیتل (Little) و بروان (Brown)؛ "اچ‌بی‌اُ" (HBO) و شش کانال وابسته به آن؛ "سی‌ان‌ان" (CNN)؛ شش کانال تخصصی به زبان خارجی؛ "رودرانر" (Road Runner)؛ "استدیوهای برادران وارنر" (Warner Brothers Studios)؛ "ویث‌واچرز" (Weight Watchers)؛ "پاپیولار ساینس" (Popular Science)؛ و پنجاه و دو مارک ضبط موسیقی گوناگون."

- بن باگدیکان (Ben Bagdikan)، انحصار رسانه جدید

شرکت تایم‌وارنر مالک دارایی‌های زیر است:

· 64 مجله شامل: "تایم" (Time)، "لایف" (Time)، "پیپل" (People)، "مدمگازین" (MAD Magazine) و "دی‌سی‌کومیکس" (DC Comics).

· "وارنر براس" (Warner Bros)، "نیولاین" (New Line) و "فان‌لاین‌فیچیرز" (Fine Line Features) در سینما.

· بیش از 40 مارک موسیقیایی شامل "وارنربراس"، "آتلانتیک" (Atlantic) و "الکترا" (Elektra)

· بسیاری شبکه تلویزیونی به مانند "دبیلیو‌بی‌نت‌وورکز" (WB Networks)، "اچ‌بی‌اُ" (HBO)، "سینماکس" (Cinemax)، "تی‌ان‌تی" (TNT)، "کارتون‌نت‌وورک" (Cartoon Network) و "سی‌ان‌ان" (CNN)

· افرادی چون "مدونا" (Madonna)، "شان پل" (Sean Paul)، "وایت‌استریپز" (White Stripes)

شرکت ویاکوم

شرکت "ویاکوم" (Viacom) مالک دارایی‌های زیر است:

· "سی‌بی‌ای" (CBS)، "ام‌تی‌وی" (MTV)، "ام‌تی‌وی‌2" (MTV2)، "یو‌ان‌پی" (UPN)، "وی‌اچ‌1" (VH1)، "شو‌تایم" (Showtime)، "نیکلودئون" (Nickelodeon)، "کومدی‌سنترال" (Comedy Central)، "‌تی‌ان‌ان" (TNN)، "‌سی‌ام‌تی" (CMT) و "‌بی‌ای‌‌تی" (BET).

· "پارامونت‌پیکچرز" (Paramount Pictures)، "نیکلدئون مویز" (Nickelodeon Movies)، "ام‌تی‌وی‌فیلمز" (MTV Films).

· "بلاک‌بوسترویدئوز" (Blockbuster Videos)

· 1800 سینما از طریق شرکت "فیموس‌پلیرز" (Famous Players)

والت‌دیزنی، یکی از فعال‌ترین شرکت‌های رسانه‌ای در حوزه کنترل اذهان

"مالکیت تیم هاکی "اردک‌های بزرگ آناهیم" (The Mighty Ducks of Anaheim) نمی تواند شروعی برای توصیف وسعت این پادشاهی باشد. هالیوود هنوز هم قلب نمادین این شرکت است. والت‌دیزنی هشت استدیوی فیلم‌سازی در اختیار دارد که عبارتند از: "والت‌دیزنی‌پیکچرز" (Walt Disney Pictures)، "تاچ‌استون‌پیکچرز" (Touchstone Pictures)، "میرامکس" (Miramax)، "بونا ویستا هوم ویدئو" (Buena Vista Home Video)، "بونا ویستا هوم اینترتینمنت" (Buena Vista Home Entertainment)، "بونا ویستا اینترنشنال" (Buena Vista International)، "هالیوود پیکچرز" (Hollywood Pictures) و "کاراوان‌پیکچرز" (Caravan Pictures).

شرکت والت‌دیزنی تحت لوای "انتشارات کتاب والت‌دیزنی"( Walt Disney Company Book Publishing) و "گروه انتشاراتی ای‌بی‌سی" (ABC Publishing Group) هشت بنگاه انتشارات کتاب؛ هفده مجله؛ شبکه تلویزیونی ای‌بی‌سی با ده ایستگاه تلویزیونی که در پنج بازار برتر جهان مشغول به فعالیت هستند؛ سی ایستگاه رادیویی در تمام بازارهای برتر جهانی؛ یازده کانال کابلی شامل دیزنی، "ای‌اس‌پی‌ان" (ESPN) (مشترک)، "ای‌اند‌ای" (A&E) و کانال تاریخی (History Channel)؛ سیزده کانال پخش بین‌المللی از استرالیا گرفته تا برزیل؛ هفت واحد تولیدی و ورزشی در اقصی‌نقاط جهان؛ و هفده سایت اینترنتی شامل "ای‌بی‌سی‌گروپ" (ABC group ESPN.sportszone، NFL.com، NBAZ.com و NBAZ.com. پنج گروه موسیقیایی این شرکت شامل مارک‌های "بوئنا ویستا"( Buena Vista)، "لیریک‌استریت" (Lyric Street) و والت‌دیزنی.

شرکت والت‌دیزنی مالک دارایی‌های زیر است:

· ای‌بی‌سی، کانال دیزنی، ای‌اس‌پی‌ان، اِی‌اند‌ای، کانال تاریخ

· والت‌دیزنی‌پیکچرز، تاچ‌استون پیکچرز، هالیوود پیکچرز، شرکت فیلمسازی میراماکس، دایمنشن و بوئنا ویستا اینترنشنال.

· افرادی چون میلی سایروس (Miley Cyrus)، هانا مونتانا (Hannah Montana)، سلنا گومز (Selena Gomez)، یوناس برادرز (Jonas Brothers).

دارایی‌های "ویوندی یونیورسال" (Vivendi Universal) عبارتند از:

· 27 درصد از کل فروش محصولات موسیقیایی در آمریکا. مارک‌های متعلق به این شرکت عبارتند از: "اینتراسکوپ" (Interscope)، "گفن" (Geffen)، "ای‌اندام" (A&M)، "آیلند" (Island)، "دفجام" (Def Jam)، "ام‌سی‌ای" (MCA)، "مرکوری" (Mercury)، "موتاون" (Motown) و "یونیورسال" (Motown).

· "یونیورسال استدیو" (Universal Studios)، "استدیو کانال" (Studio Canal)، "پلی‌گرام فیلم" (Polygram Films)، "کانال +" (Canal +).

· چندین شرکت اینترنتی و موبایل

· لیدی گاگا (Lady Gaga)، گروه هلو‌های چشم سیاه (The Black Eyed Peas)، لیل وین (Lil Wayne)، ریهانا (Rihanna)، ماریا کری (Mariah Carey)، گروه جی‌-زد (Mariah Carey).


شرکت سونی

دارایی‌های شرکت سونی عبارتند از:

· "کلمبیا پیکچرز" (Columbia Pictures)، "اسکرین جمز" (Columbia Pictures)، "سونی پیکچرز کلاسیکس" (Sony Pictures Classics)

· 15 درصد از کل فروش محصولات موسیقیایی در آمریکا. مارک‌های متعلق به این شرکت عبارتند از کلمبیا، "اپیک" (Epic)، سونی، "آریستا" (Arista)، "جیو" (Jive) و "آر‌سی‌ای ریکوردز" (RCA Records).

· بیانسه (Beyonce)، شکیرا (Shakira)، مایکل جکسون (Michael Jackson)، آلیسیا کیز (Alicia Keys)، کریستینا آگولیرا (Christina Aguilera).

محدود بودن تعداد بازیگران در صنعت فرهنگی بدین معنا است که مقدار محدودی دیدگاه و عقیده وارد فضای افکار عمومی می‌شوند. این امر همچنین بدین معنا است که یک پیام ساده می‌تواند به آسانی تمام اشکال رسانه‌ای را اشباع کرده و تولید رضایت نماید (برای مثال "ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای است").


استاندارد کردن اندیشه بشری

ادغام شرکت‌های رسانه‌ای در دهه‌های اخیر باعث بوجود آمدن یک الیگارشی کوچک از اربابان رسانه‌ای شده است. برنامه‌های تلویزیونی که نگاه می‌کنیم، برنامه‌های موسیقیایی که به آنها گوش می‌دهیم، فیلم‌هایی که می‌بینیم و روزنامه‌هایی که می‌خوانیم، همگی توسط پنج شرکت بزرگ تولید شده‌اند. مالکین این شرکت‌های تلفیقی دارای روابط نزدیکی با نخبگان جهان بوده و از بسیاری جهات می‌توان گفت که آنها همان نخبگان هستند. این شرکت‌های تلفیقی با ماکیت تمام خروجی‌هایی که به توده‌ها دسترسی دارند این قدرت را بدست آورده‌اند که در اذهان مردم یک جهان‌بینی ساده و منسجم پدید آورده و "اندیشه بشری را استاندارد نمایند."

حتی جنبش‌ها و سبک‌هایی که حاشیه‌ای تلقی می‌شوند نیز در حقیقیت در امتداد تفکر غالب و رایج قرار دارند. رسانه‌های جمعی اعتراضات و شورش‌ها را نیز پدید می‌آورند، جنبش‌هایی که خود بخشی از نهاد مستقر بوده و آن را مورد انتقاد قرار نمی‌دهند. هنرمندان، خلاقیت‌ها و ایده‌هایی که در قالب تفکر رایج و غالب قرار ندارند با بی‌رحمی توسط این شرکت‌ها رد شده و فراموش می‌شوند و متعاقبا از صحنه جامعه نیز ناپدید می‌گردند. با این وجود، ایده‌هایی که گمان می‌رود ارزشمند و مطلوب بوده و مورد قبول جامعه واقع خواهند شد به طرز ماهرانه‌ای در میان توده‌ها بازاریابی می‌شوند تا تبدیل به هنجارهایی بدیهی گردند.

شستشوی مغزها یکی از ابزار کنترل اذهان

ادوارد برنایز، قبلا در سال 1928، پتانسیل بزرگی که در تصاویر متحرک برای استاندارد کردن افکار وجود داشت را کشف نموده بود:

"در جهان امروز، تصاور متحرک آمریکایی بزرگترین حامل ناخودآگاه تبلیغات و توزیع‌کننده‌های بزرگ ایده‌ها و عقاید هستند. تصویر متحرک می‌تواند ایده‌ها و عادات یک ملت را استاندارد سازد. از آنجایی که تصاویر برای برآورده ساختن نیازهای بازار طراحی شده‌اند بنابراین به جای پدید آوردن ایده‌ها و عقاید جدید، تمایلات رایج و گسترده را منعکس کرده، بر آنها تأکید ورزیده و حتی در مورد آنها اغراق می‌کند. تصویر متحرک تنها از ایده‌ها و واقعیت‌های استفاده می‌کند که رایج باشند. همانگونه که روزنامه سعی می‌کند تا اخبار ارائه کند، تصویر متحرک نیز در تلاش است تا سرگرمی ارائه نماید."

- ادوارد برنایز، تبلیغات


متفکران مکتب فرانکفورت، به مانند تئودور آدرنو (Theodor Adorno) و هربرت مارکوزه (Herbert Marcuse) این واقعیات را به عنوان خطری برای آینده بشری معرفی نمودند. آنها سه مسأله‌ عمده را در صنعت فرهنگی تعریف نمودند. این صنعت می‌تواند:

1. با ایجاد مانع در برابر پدیدار شدن افراد مستقل و آزاد که می‌توانند تصمیمات منطقی اتخاذ نمایند، بشر را به سطح توده تقلیل می‌دهند.

2. تنبلی ناشی از همشکلی و انفعال را جایگزین انگیزه مشروع برای دستیابی به خودمختاری و خودآگاهی می‌کنند.

3. این ایده را معتبر سازند که انسان‌ها در حقیقت برای فرار از پوچی و سختی جهانی که در آن زندگی می‌کنند خود را در یک حالت هیپنوتیسمی خود ارضایی گم کنند.

تئودور آدرنو و هربرت مارکوزه - اندیشمندانی که در مورد کنترل اذهان در غرب هشدار دادند

مفهوم فرار با اختراع بازی‌های آنلاین ویدئویی، فیلم‌های سه بعدی و سینماهای خانگی بسیار رایج‌تر شده است. توده‌ها که به طور مداوم در جستجوی آخرین مدل سرگرمی‌ها هستند، به محصولات گران قیمتی متوسل می‌شوند که تنها می‌توانند توسط بزرگترین شرکت‌های رسانه‌ای جهان تولید شوند. این محصولات دارای پیام‌ها و نمادهای دقیقی هستند که چیزی بیش از تبلیغات سرگرم‌کننده نیستند. افکار عمومی یاد گرفته که عاشق تبلیغات باشد تا حدی که پولی را که با مشقت بدست آورده است صرف دسترسی به این تبلیغات نماید. تبلیغات (در معنای سیاسی، فرهنگی و تجاری آن) دیگر یک شکل ارتباطاتی اجباری یا اقتدارآمیز که در دیکتاتوری‌ها یافت می‌شود نیست بلکه تبدیل به مترادفی برای سرگرمی و لذت شده است.

"طرفداران اولیه سوادآموزی جهانی و آزادی مطبوعات تنها دو امکان را مد نظر داشتند: تبلیغات ممکن است درست باشد یا غلط. آنها در حقیقت آنچه را که بیش از هر جای دیگری در دموکراسی‌های غربی رخ می‌داد پیش‌بینی نکردند – ظهور یک صنعت ارتباطات توده‌ای گسترده که اهمیتی برای درست یا غلط بودن قائل نیست بلکه با چیزهای غیرواقعی سر و کار داشته که کم و بیش نامربوط با موضوع درست یا غلط بودن هستند. به طور خلاصه، آنها اشتهای تقریبا سیری‌ناپذیر بشریت برای سرگرم‌شدگی را نادیده انگاشتند."

- آلدوس هاکسلی، پیشگفتار کتاب دنیای قشنگِ نو

یک قطعه رسانه‌ای واحد اغلب تأثیر بلند مدتی بر روان بشری ندارد. با این وجود، رسانه جمعی با توجه به ماهیت همه جا حاضر آن، یک فضای زندگی بوجود آورده که ما هر روز درون آن دچار تحول می‌شویم. رسانه جمعی هنجار را تعریف کرده و غیرمطلوب‌ها را حذف می‌کند. همانگونه که بر چشمان اسب‌های درشکه چشم‌بندی نصب می‌کنند تا تنها آنچه را که پیش رویشان قرار دارد ببینند، توده‌ها نیز فقط آنچه را می‌بینند که قرار است آنجا بروند.

"ظهور رسانه‌های جمعی استفاده از تکنیک‌های تبلیغاتی را در مقیاس اجتماعی ممکن ساخته است. هم‌نوازی مطبوعات، رادیو و تلویزیون برای خلق یک محیط پایا، پیوسته و کلی اثرگذاری تبلیغات را تقریبا نامرئی می‌سازد زیرا محیطی منسجم پدید می‌آورد. رسانه جمعی ارتباط حیاتی بین فرد و خواسته‌های جامعه تکنولوژیکی را فراهم می‌آورد."

- یاکوس الول (Jacques Ellul)

یکی از دلایل اثرگذاری موفقیت‌آمیز رسانه جمعی بر جامعه، تحقیقات گسترده‌ در علوم شناختی و طبعت بشری و کاربرد آنها توسط این نهاد است.


تکنیک‌های دستکاری و کنترل

"تبلیغ تلاشی آگاهانه برای مدیریت چگونگی دریافت و فهم موضوع توسط افکار عمومی است. موضوعات تبلیغ عبارتند از افراد (برای مثال سیاستداران و هنرمندان)، کالاها و خدمات، همه انواع سازمان‌ها و آثار هنری یا سرگرمی."

نیروی محرکه برای فروحتن محصولات و ایده‌ها به توده‌ها منجر به میزان بی‌سابقه‌ای از تحقیقات در مورد رفتار و روان بشری شده است. تحقیقات گسترده‌ای با بودجه فراوان در حوزه علوم شناختی، روانشناختی، جامعه‌شناسی، نمادشناسی، زبان‌شناسی و دیگر رشته‌های مربوطه انجام می‌گیرد.

"هیچ گروهی از جامعه‌شناسان نمی‌تواند در جمع‌آوری و پردازش داده‌های اجتماعی قابل بررسی به پای تیم‌های تبلیغاتی برسند. تیم‌های تبلیغاتی سالیانه میلیاردها دلار صرف تحقیقات و بررسی واکنش‌ها می‌کنند و تولیدات آنها انباشت انبوهی از مطالب در مورد تجربیات و احساسات مشترک کل جامعه است."

- مارشال مک‌لوهان (Marshal McLuhan)، توسعه انسان

نتایج این مطالعات در تبلیغات، فیلم‌ها، ویدئو کلیپ‌ها و دیگر رسانه‌ها به کار برده می‌شوند تا در حد ممکن تأثیرگذار باشند. هنر بازاریابی بسیار حساب شده و علمی است زیرا باید هم با خودآگاه فردی و هم خودآگاه جمعی ارتباط برقرار کند. در محصولات فرهنگی که با بودجه بالایی تهیه می‌شوند، یک فیلم ویدئویی هرگز "فقط یک فیلم ویدئویی" نیست. تصاویر، نمادها و معانی به صورت استراتژیکی جایگذاری می‌شوند تا تأثیر مورد نظر را تولید نمایند.

"تبلیغات تکنیک‌ها خود را با توجه به دانش، تمایلات، خواسته‌ها، نیازها، مکانیسم‌ها روان و رفتارهای خودکار بشری، همچنین دانش روانشناسی بشری و روانشناس تحلیلی پالایش و اصلاح می‌کند."

- تبلیغات، یاکوس الول

امروزه در تبلیغات تقریبا هرگز از استدلالات منطقی و یا عقلایی استفاده نمی‌کنند. این تبلیغات مستقیما نیازهای و غرایز اصلی انسان‌ها را هداف قرار می‌دهد تا یک پاسخ غیرمنطقی و احساسی را پدید آورد. اگر ما همیشه منطقی بیندیشیم، در این صورت احتمالا حتی 50 درصد از آنچه را که صاحب هستیم نمی‌خریدیم. کودکا و بچه‌ها به طور مداوم در تبیلغات حضور داشته و بنا به دلایلی خاص زنان را مورد هدف قرار می‌دهند: مطالعات نشان می‌دهند که تصاویر کودکان نوعی نیاز غریزی در زنان برای غذا دادن، مراقبت و حفاظت کردن بوجود می‌آورد و این امر در نهایت باعث بوجود آمدن نوعی موافقت و هم‌رأیی متعصبانه با تبلیغات مذکور می‌شود.

تبلیغات قدیمی و عجب شرکت "سون‌آپ" (7up) و استفاده از تصویر کودکان

سکس پدیده‌ای فراگیر در رسانه‌ها است زیرا توجه بیننده را جلب کرده و نگه می‌دارد. این پدیده به صورت مستقیم به نیاز حیوانی ما یعنی تولید مثل می‌پردازد و زمانی که آغاز می‌شود، این غریزه می‌تواند بر هر نوع تفکر عقلانی دیگر در مغز ما تأثیر گذارد.


ادراک زیرآستانه (نیمه خودآگاهی)

چه می‌شد اگر پیام‌هایی که در بالا مورد اشاره قرار گرفتند می‌توانستند به طور مستقیم به ذهن نیمه‌خودآگاه افراد برسند، بدون اینکه بینندگان بفهمند که چه چیزی رخ خواهد داد؟ هدف ادراک زیرآستانه چیست؟ عبارت تبلیغات زیرآستانه در سال 1957 توسط یک محقق آمریکایی حوزه بازار وبه نام جیمز ویکاری (James Vicary) ابداع شد. وی ادعا می‌کرد که می‌تواند با پخش لحظه‌ای و آنی پیام‌های مرتبط با کوکا کولا یا ذرت بوداده در پرده سینما و به گونه‌ای که تماشاچیان متوجه نشوند، آنها را وادار به نوشیدن و خوردن این محصولات نماید.

"ادراک زیرآستانه یک فرآیند عمدی است که توسط تکنیسین‌های ارتباطات پدید آمده. طی این فرآیند شما بدون آگاهی از دستورالعمل‌ها و اطلاعات به آنها پاسخ می‌دهید."

- استیو جاکوبسون (Steve Jacobson)، کنترل اذهان در آمریکا

اغلب از این تکنیک در بازاریابی استفاده می‌شود و همه ما می‌دانیم که ارسال پیام‌های پنهانی مرتبط با سکس می‌تواند خریداران را تحریک نماید.

ورساچی مارک یکی از معروف‌ترین شرکت‌های تولید لباس است – در لوگوی این شرکت نماد کنترل ذهن به کار رفته است


اگرچه برخی منابع ادعا می‌کنند که تبلیغات زیرآستانه‌ای تأثیری نداشته و یا حتی یک افسانه‌ است اما استفاده مستند از این تکنیک در رسانه‌های جمعی ثابت می‌کند که خالقین آن به قدرتی که دارد ایمان دارند. مطالعات اخیر نیز ثابت کرده‌اند که این تکنیک بالاخص در مواردی که حاوی یک پیام منفی است، تأثیر گذار می‌باشد.

"گروهی از دانشگاه کالج لندن با حمایت مالی صندوق ولکام (Wellcome Trust) بدین نتیجه رسیدند که ادراک زیرآستانه‌ای بالاخص در ایجاد افکار منفی می‌تواندموفق عمل نماید. به گفته پرفسور نیلی لاوی (Nilli Lavie)، رئیس این گروه تحقیقاتی، "حدس‌ها و فرضیات زیادی درمورد اینکه آیا مردم می‌توانند اطلاعات احساسی، به مانند تصاویر،صورت‌ها و کلمات، را به صورت ناخودآگاه پردازش نمایند یا نه، مطرح شده است. ما نشان داده‌ایم که مردم می‌توانند ارزش احساسی پیام‌های زیرآستانه‌ای را درک نمایند، همچنین به صورت جامعی ثابت نموده‌ایم که مردم در مقابل کلمات منفی بیشتر مستعد هستند."

فیلم تبلیغاتی انتخاباتی جرج بوش در مقابل الگور در سال 2000، یکی از نمونه‌های پیام‌رسانی زیرآستانه در ارتباطات سیاسی است.

 

فیلم تبلیغاتی بوش
 

بلافاصله پس از اینکه نام الگور مورد اشاره قرار می‌گیرد بخش پایانی لغت "bureaucrats" [بوروکرات‌ها] – "rats" [موش‌ها] – در روی صفحه به مدت کمتر از یک ثانیه نقش می‌بندد.


کشف این مسأله جنجال‌های زیادی پدید اورد و با اینکه در آمریکا قانونی بر ضد پیام‌رسانه‌ای زیرآستانه‌ای وجود ندارد اما پخش این فیلم تبلیغاتی متوقف گردید. پیام‌های زیر آستانه‌ای و نیمه زیرآستانه‌ای اغلب در فیلم‌ها و ویدئوهای موسیقیایی برای انتقال پیام‌ها و ایده‌ها به بینندگان به کار می‌روند.


حساسیت‌زدایی

در گذشته، زمانی که تغییرات بر مردم تحمیل می‌شد، آنها به خیابان‌ها می‌ریختند، اعتراض می‌کردند و حتی کار به شورش می‌انجامید. دلیل اصلی این برخورد و مناقشه این امر بود که تغییرات اغلب به وضوح توسط حاکمان اعلام شده و از جانب مردم نیز فهمیده می‌شدند. این تغییرات ناگهانی بودند و تأثیرات ناشی از آنها به راحتی قابل تحلیل و ارزیابی بود. امروزه، زمانی که نخبگان می‌خواهند بخشی از برنامه‌هایشان توسط مردم پذیرفته شوند، از طریق حساسیت‌زدایی این کار را انجام می‌دهند. این برنامه که ممکن است در تناقض با منافع عامه باشد از طریق فیلم‌ها (داخل کردن آن در پلات‌ها)، ویدئو‌های موسیقیایی (که این پیام را جذاب و سکسی می‌سازند) یا اخبار (که آن را به عنوان راه‌حلی برای مسائل کنونی نشان می‌دهند)، به تدریج، آهسته و با تکرار مداوم به جهان معرفی می‌گردد. پس از اینکه افکار عمومی بع مدت چندین سال در معرض این برنامه قرار گرفتند، نخبگان به صورت علنی مفهوم مورد نظر را به جهان اعلان می‌کنند و به خاطر برنامه‌ریزی‌های روانی قبلی، افکار عمومی با بی‌تفاوتی و انفعال پذیرای آن می‌شوند. این تکنیک از علم روان‌درمانی نشألت گرفته است.

"تکنیک‌های روان‌درمانی، که به عنوان ابزاری برای درمان اختلالات روانشناختی به کار می‌روند، روش‌هایی برای کنترل مردم نیز به شمار می‌روند. این تکنیک‌ها را می‌توان به صورت نظام‌مندی برای تأثیرگذاردن بر ایستارها و رفتارها مورد استفاده قرار داد. حساسیت‌زدایی نظام‌مند روشی برای درمان نگرانی است تا بیمار (افکار عمومی) دیگر بر اثر یک ترس خاص، برای مثال ترس از خشونت، دچار اختلال و ناراحتی نشود. [...] اگر مردم به طور مداوم در معرض موقعیت‌های ترسناک قرار گیرند با آنها سازگاری می‌یابند."

- ­استیون جاکوبسون، کنرتل اذهان در آمریکا

برنامه‌ریزی پیشگویانه غالبا در ژانر داستانی-علمی به چشم می خورد. این نوع برنامه‌ریزی نماینگر تصویر خاصی از آینده است – تصویری که مطلوب نخبگان می‌باشد – و در نهایت در اذهان افراد دیگر تبدیل به پدیده‌ای غیرقابل اجتناب می‌شود. یک دهه قبل، افکار عمومی نسبت به جنگ علیه جهان عرب حساسیت‌زدایی شد. امروزه به تدریج وجود کنترل ذهن، فراانسان‌گرایی و نخبگان ایلومیناتی بر افکار عمومی آشکار می‌گرد. این مفاهیم از تاریکی بیرون آمده و هم‌کانون در تمام عرصه‌های فرهنگ عامه حضور دارند. این همان چیزی است که آلیس بیلی (Alice Bailey) با عنوان "بیرونی‌سازی سلسله مراتب" از آن یاد می‌کند: حاکمان پنهانی به تدریج خود را نمایان می‌سازند.


نمادگرایی رمزی در فرهنگ عامه‌پسند

متروپولیس – فیلمی که توسط نخبگان برای نخبگان تولید شده است؟

برخلاف اطلاعاتی که در بالا ارائه شدند، یافتن مدارک مستند در مورد نمایدگرایی رمزی کار سختی است. این امر نباید تعجب‌برانگیز باشد زیرا واژه "رمزی" به معنای "پنهانی و پوشیده" است. این عبارت همچنین به معنای "مختص آنهایی که می‌دانند" نیز است زیرا تنها در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که شایستگی دانش مربوطه را داشته باشند. این پدیده در مدارس تدریس نشده و یا در رسانه‌های مورد بحث قرار نمی‌گیرد. بنابراین افکار عمومی نمایدگرایی رمزی را مسأله‌ای حاشیه‌ای و تمسخرآمیز می‌دانند.

با این وجودف علوم خفیه در حلقه‌های مخفی پدیده‌ای مضحک نیست. این علوم به عنوان چیزی بدون زمان و مقدس قلمداد می‌گردند. آموزش علوم خفیه و سحرآمیز در اجتماعات سری سابقه‌ای طولانی دارد. این پدیده از مصریان باستان آغاز شده و تا صوفیان شرقی، شوالیه‌های بیت‌المقدس و فراماسون‌های امروزی تداوم داشته است. حتی اگر ماهیت و عمق این دانش در طول قرن‌ها تغییر و اصلاح شده باشد، مدارس خفیه عناصر اصلی خود را حفظ کرده‌اند که عبارتند از: نمایدین بودن، مطابقت با آیین و تشریفاتی خاص و فرامادی بودن. این شاخصه‌ها، که بخش لاینفکی از تمدن‌های باستانی بودند، به صورت کاملی از جامعه مدرن بیرون شدند تا عمل‌گرایی مداری جایگزین آن شود. به همین دلیل یک خلاء گسترده‌ای از فهم و درک بین فرد عادی عمل‌گرا و نهاد فرامادی وجود دارد.

"اگر این دکترین درونی همیشه از توده‌ها پنهان نگه داشته، توده‌هایی که کدهایی آسان‌تر به آنها داده شده، شود، آیا این احتمال بوجود نمی‌آید که شارحین تمام زوایایی تمدن جدید – فلسفی، اخلاقی، دینی و علمی – از معنای حقیقی هر نظریه و اصلی که اعتقاد خود را بر پایه آن بنا نهاده‌اند، غافل هستند؟ آیا هنر و علومی که از ملل قدیمی به نسل حاضر به ارث رسیده‌اند در زیر لایه خارجی خود اسراری چنان بزرگ را مخفی کرده‌اند که تنهاخردمند‌ترین روشن‌ضمیران از اهمیت آن آگاه هستند؟ یقینا موضوع به همین منوال است."

- مانلی پی. هال (Manly P. Hall)، آموزه‌های پنهانی تمام اعصار

در گذشته "کدهای آسان‌تری" که به عوام داده می‌شد، عبارت از مذاهب سازمان‌یافته و دستکاری شده بودند. هم‌‌اکنون معبد رسانه‌های جمعی و واعظین آن عبارتند از مادی‌گرایی افراطی، غیاب معنویات و یک وجود فردگرای خود محور. این وضعیت دقیقا در تضاد با شاخصه‌های یک فرد حقیقتا آزاد است که توسط تمام مکاتب فلسفی اندیشه آموخته شده‌اند. آیا فریب و دستکاری افکار مردمانی کم خرد آسانتر نیست؟

"به این بردگان کور گفته می‌شود که آزاد بوده و دارای آموزش‌هایی سطح بالا هستند در حالیکه نمادهایی را تعقیب می‌نمایند که هر زارع قرون وسطایی با دیدن انها با ترس و وحشتی زیاد پا به فرار می‌گذارد. نمادهایی که انسان مدرن با اعتماد ساده‌لوحانه یک نوزاد می‌پذیرد معادل تابلویی است که بر اسا فهم زارع سنتی عهد قدیم روی آن چنین نوشته: "برای مرگ و بردگی به این سو حرکت کنید."

- مایکل ای. هافمن (Michael A. Hoffman)، جوامع مخفی و جنگ‌های روانی


نتیجه‌گیری

در این گزارش برترین متفکران حوزه رسانه‌های جمعی، ساختار قدرت رسانه‌ای و تکنیک‌های مورد استفاده برای دستکار و کنترل اذهان توده‌ها معرفی گشتند. لیپمان، برنایز و لاسول، همگی اعلام کرده‌اند که توده مردم شایستگی لازم برای تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت خود، که هدف ذاتی دموکراسی است، را ندارند. آنها پیشنهاد تأسیس یک حکومت پنهانی و اسرارآمیز را ارائه می‌کنند، یعنی "نخبگان حاکمی" که بر "گله سرگردان" حکومت می‌کنند. در حالیکه این نخبگان ایده‌های خود را در جامعه پیاده می‌سازند، هر چه می‌گذرد بیشتر واضح می‌شود که مردم بی‌تفاوت و جاهل مانعی بر سر راه این حاکمان نیستند، بلکه وجود این حالت برای یک رهبری فراگیر مطلوب و حتی ضروری است. یک جمعیت نادان و غافل حقوق خود را نمی‌داند، نمی‌خواهد که به فهم بیشتری از اضاع دست یابد و مقامات را مورد مؤاخذه قرار نمی‌دهد بلکه فقط از الگوها پیروی می‌کند. فرهنگ عامه‌پسند با سرگرمی‌هایی که ذهن را بی‌حس می‌گرداند و ستارگان فاسدی که تبدیل به بت می‌شوند، به تغذیه و افزیش این جهل و غفلت می‌پردازد.

عکس / «یام یام» های بهشتی حاج بخشی

چقدر مزه می داد وقتی حاجی ، زیر آتش سنگین بعثی ها و درست وسط خط مقدم سر می رسید و «یام یام» های طلایی اش را بین بچه ها پخش می کرد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، خیلی ها حاج بخشی را به «یام یام» هایش می شناختند. شیرینی های ویفری کوچکی که حاج بخشی وقت و بی وقت با چند جعبه از آن ها سر می رسید و بین بچه ها سرش دعوا بود. چقدر مزه می داد وقتی حاجی ، زیر آتش سنگین بعثی ها و درست وسط خط مقدم سر می رسید و «یام یام» های طلایی اش را بین بچه ها پخش می کرد.
عکس زیر ، تصویری است منحصربفرد و خاطره انگیز از حاج بخشی ، «یام یام» ها و بسیجی ها.
روحش با بسیجیان محشور باد

مهریه عجیب همسر شهید چمران

وقتي پاي مهريه به ميان آمد مصطفي يک جلد کلام‌ا... مجيد و يک ليره لبناني را به عنوان مهريه پيشنهاد داد. من هم ضمن قبول اضافه نمودم مهريه من اين است که مصطفي مرا در مسير صراط مستقيم همراه کند تا با او به خدا نزديک شوم.
به گزارش مشرق به نقل از وفا، او پس از ازدواج با شهيد چمران در تمام دوران مبارزه وي در جنوب لبنان و نيز در جريان دفاع مقدس در جبهه‌هاي جنوب و غرب کشور، همراه و همگام با اين شهيد بزرگوار بود. با اين که اهل لبنان است و لهجه عربي دارد ولي زبان فارسي را به راحتي صحبت مي‌کند.
سال‌ها از آرام گرفتن دکتر چمران مي‌گذرد، روزهاي تکاپو و از پشت صخره‌اي به صخره ديگر پريدن و پناه گرفتن. و روزهاي جنگ‌هاي سرنوشت‌ساز پايان يافتند. و اکنون در اين روزگار به ظاهر آرام «غاده چمران» با لحني شکسته باز از چمران مي‌گويد.
 
بعد از گذشت سال‌ها از شهادت شهيد چمران، چه ارتباطي بين شما و ايشان هست؟
بعد از گذشت ۳۰ سال از شهادت همسرم احساس مي‌کنم که چقدر جاي ايشان و شهدا خالي است. شهدا حق بزرگي بر گردن ما دارند و به اعتقاد من آن‌ها واقعا زنده و آگاه و ناظر بر اعمال ما هستند. ما نبايد هيچ‌وقت گذشت و فداکاري و کار بزرگي که آنان انجام داده‌اند را از ياد ببريم. فراموش نکنيم اين امنيت و نعمتي که خداوند به اين کشور عطا فرموده به برکت خون شهدا است.

نحوه آشنايي و ازدواج شما با شهيد چمران چگونه بود؟
وقتي مصطفي به جنوب لبنان آمد موسسه يتيمان «جبل عامل» را به همراه عده‌اي تشکيل داد که حدود ۴۵۰ نفر را تحت پوشش داشت. در آنجا زمينه آشنايي من و ايشان فراهم شد. خانواده‌ به دلايلي با ازدواج ما مخالف بودند ولي من که مصطفي را به خوبي شناخته و به ايمان، ديانت و حق‌جويي او پي برده بودم سرانجام خانواده‌ام را متقاعد نمودم. وقتي پاي مهريه به ميان آمد مصطفي يک جلد کلام‌ا... مجيد و يک ليره لبناني را به عنوان مهريه پيشنهاد داد. من هم ضمن قبول اضافه نمودم مهريه من اين است که مصطفي مرا در مسير صراط مستقيم همراه کند تا با او به خدا نزديک شوم.

در مورد خودتان و فعاليت‌هايتان بگوييد.
من فارغ‌التحصيل رشته فيزيک بودم ولي طي زندگي با شهيد چمران که روحي مواج و خروشان و خداجو داشت به فلسفه علاقه‌مند شدم و در ايران به تحصيل اين رشته پرداختم و بعد هم به تدريس فلسفه مشغول شدم. اکنون به علت کسالت قادر به تدريس نيستم ولي منزل خودم در شهر صور لبنان را با توجه به علاقه شهيد چمران به ايجاد مراکز علمي، فرهنگي و ديني، به موسسه خيريه و حسينيه با نام مبارک حضرت زهرا (سلام‌ا...عليها) تبديل نموده و آن را وقف کرده‌ام و برنامه‌هاي مختلف مذهبي و اجتماعي در آنجا براي بانوان لبناني به اجرا درمي‌آوريم.

چه مواقعي به ايران مي‌آييد؟
معمولا در طول سال چند بار به ايران مي‌آيم. در ايران حال و هواي دفاع مقدس برايم تداعي مي‌شود. همچنين فرصت زيارت بارگاه امام رضا (عليه‌السلام) را از دست نمي‌دهم، چراکه به نظرم ما هرچه داريم از پشتيباني و برکت امام بزرگوار مي‌باشد.

شما به عنوان يک همسر وفادار چه توصيه‌اي به زنان ايراني داريد؟
من دو توصيه به خانم‌هاي محترم دارم. اول اين که هميشه و در همه حال خدا را در نظر داشته باشند و از ياد او غافل نشوند. قرار گرفتن در راه حق و مسير رسول خدا (صلوات‌ا...عليه) و ائمه‌اطهار (عليه‌السلام) اولين شرط موفقيت است. مسئله دوم اطاعت زن از شوهر و تفاهم و يک‌دلي آنان مي‌باشد. چراکه شوهر سرپرست خانواده است. وقتي که زن اين را بپذيرد و پاي‌بند باشد، اين زندگي با محبت توأم خواهد بود. در چنين خانواده‌اي منت و خودخواهي جايي نخواهد داشت. در اين صورت خداوند کمک کرده و عشق، محبت و برکت به خانه خواهد آمد. نبايد توقعات زياد و بيش از اندازه باشد. اگر انسان در زرق و برق دنيا و ماديات غرق شود، پيشرفتي در معنويات حاصل نخواهد شد و چنين انساني به تعالي نمي‌رسد و نمي‌تواند قدم‌هاي بزرگ و سرنوشت‌ساز بردارد.

لطفا خاطره‌اي از شهيد چمران برايمان نقل کنيد.
يادم مي‌آيد مادرم به سختي مريض و در بيمارستان بستري بود. به اصرار مصطفي تا آخرين روز در کنار مادرم و در بيمارستان ماندم. او هر روز براي عيادت به بيمارستان مي‌آمد. مادرم مي‌گفت: همسرت را به خانه ببر. ولي او قبول نمي‌کرد و مي‌گفت: بايد پيش شما بماند و از شما پرستاري کند. بعد از مرخص شدن مادرم از بيمارستان، وقتي مصطفي به دنبالم آمد و سوار ماشين شدم تا به خانه خودمان برويم، مصطفي دست‌هاي مرا گرفت و بوسيد و گريه کرد و گفت: از تو بسيار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردي. با تعجب به او گفتم: کسي که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما... چرا تشکر مي‌کني؟! او در جواب گفت: اين دست‌ها که به مادر خدمت مي‌کنند براي من مقدس است. دستي که براي مادر خير نداشته باشد براي هيچ کس خير ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است.

صدای ما را از بهشت می شنوید/8 عکس / این جا بهشت مهدی(عج) است


تصویری که مشاهده می کنید ، نمایی است عمومی از گلزار شهدای شیعیان در شهر «صدر» که غالبا در نبردهای « جیش المهدی» با متجاوزان آمریکایی یا بقایای حزب بعث به شهادت رسیده اند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، در این شب جمعه ، گذری داریم بر سرزمین ستمکشیده ی عراق. تصویری که مشاهده می کنید ، نمایی است عمومی از گلزار شهدای شیعیان در شهر «صدر» که غالبا در نبردهای « جیش المهدی» با متجاوزان آمریکایی یا بقایای حزب بعث به شهادت رسیده اند. خوب که دقت کنی ، فضای آشنای این گلزار شهدا ، تو را به یاد بهشت زهرای خودمان می اندازد. این جا بهشت مهدی(عج) است.
شادی ارواح پاک این فرزندان مظلوم امیرالمومنین(صلوات الله علیه) صلوات

رهبر انقلاب در سومین نشست اندیشه های راهبردی در زمینه مسائل خانوادگی خلاءهای قانونی و سنتی عجیب و فر


رهبر معظم انقلاب نگاه اسلام به خانواده را بسیار متعالی و جذاب برشمردند و خاطرنشان کردند: خیلی از مشکلات زنان مربوط به مسائل خانواده است که در این زمینه خلاءهای قانونی و خلاءهای سنتی عجیب و فراوانی داریم که اگر این مسائل حل شود مشکلات برای زنان در اجتماع کاهش می یابد و قابل تحمل می شود.
به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، صدها تن از اندیشمندان، نخبگان، اساتید حوزه و دانشگاه، پژوهشگران و مؤلفان آثار علمی، همراه با حضرت آیت‌الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی، شب‌گذشته در سومین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی، به تعامل فکری و بررسی ابعاد مختلف موضوع زن و خانواده پرداختند.

هدف از نشست های اندیشه های راهبردی که دو جلسه قبلی آن با موضوع «الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت» و «عدالت» برگزار شده است، ایجاد فضایی علمی و تخصصی برای تضارب آرا و اندیشه ها در جهت ایجاد گفتمان علمی و کاربردی و تصمیم سازی درباره موضوعات راهبردی و مورد نیاز کشور است.

در این نشست 4 ساعته 10 نفر از صاحب نظرانی که مقالات و پژوهشهای آنان از میان 188 مقاله ی رسیده به دبیرخانه نشست، به عنوان آثار برتر شناخته شده، به بیان دیدگاه‌ها و طرح نظریات خود پرداختند.

بعد از ارائه مقالات علمی، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی، در سخنانی، هدف از برگزاری سلسله نشست های اندیشه های راهبردی با نخبگان و اندیشمندان را، تبادل نظر عالمانه به منظور ایجاد زمینه استفاده از دیدگاههای مختلف علمی و دستیابی به یک اندیشه صحیح و جامع به عنوان قاعده ی برنامه ریزی و اجرا دانستند و تأکید کردند: دستاورد این نشست ها که در موضوعات اساسی ادامه خواهد یافت، باید متین، عمیق، ماندگار و قابل عرضه و دفاع باشد.

ایشان خاطرنشان کردند: درخصوص مباحث مطرح شده در دو نشست قبلی، کارهای خوبی انجام گرفته است و با جدیت نیز پیگیری می شود.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مسئله زن و خانواده از مسائل درجه یک کشور است، افزودند: در خصوص زن و خانواده، منابع و تعالیم اسلامیِ برجسته و متقنی وجود دارد که باید پس از تئوریزه شدن، به‌صورت نظریه های قابل استفاده، در اختیار همه قرار گیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، نقش و سهم بانوان در نظام اسلامی را ممتاز و بی بدیل دانستند و خاطرنشان کردند: نقش بانوان در دوران مبارزه، پیروزی انقلاب اسلامی، بعد از انقلاب بویژه دوره بسیار سخت دفاع مقدس و در عرصه های مختلف، نقشی مؤثر، ممتاز و بی جایگزین است که با هیچ معیاری قابل اندازه گیری نیست.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اولین کسی که نقش و جایگاه ممتاز بانوان را درک کرد و زمینه ساز نقش آفرینی برجسته زنان در عرصه های مختلف شد، امام بزرگوار بود، همچنان که آن امام، اولین کسی بود که جایگاه مردم و تأثیر حضور آنان را درک کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: امام (ره) قدر مردم را دانست، توانایی‌های آنان را شناخت و با تکیه بر همین شناخت، به آنان اعتماد کرد و مردم نیز به فراخوان امام (ره) در عرصه های مختلف پاسخ دادند و همه قشرها، در هر عرصه ای که نیاز بود، جانانه وارد شدند که این حضور آگاهانه و ضروری، همچنان ادامه دارد.

ایشان با تأکید بر اینکه کشور همواره به حضور زنان در مجموعه حضور ملی، نیازمند است، خاطرنشان کردند: بر همین اساس باید برای حفظ ظرفیت بانوان در جامعه و نقش آفرینی آنان، تلاش شود.

رهبر انقلاب اسلامی، دومین علت مهم ضرورت توجه به موضوع زن را، نقش اساسی و محوری زن در خانواده دانستند.

ایشان خاطرنشان کردند: در نگاه اسلام، خانواده پایه بسیار مهم و سلول اصلی جامعه است، به گونه ای که بدون بهره مندی از خانواده های «سالم، سرزنده و با نشاط»، امکان پیشرفت جامعه به خصوص پیشرفت فرهنگی وجود ندارد و اینگونه خانواده ها نیز بدون حضور زنان مؤمن و فهیم، شکل نمی گیرند و استمرار نمی یابند.

رهبر انقلاب، تمرکز دشمنان بر مقوله زن به عنوان یکی از مبانی هجوم سیاسی – تبلیغاتی به نظام اسلامی را، سومین علت ضرورت توجه کامل به مقوله زن خواندند و افزودند: باید با روشنگری در افکار عمومی مردم جهان، اجازه ندهیم اهداف سیاستگذاران و برنامه ریزان غربی در «حمله به مبانی اسلام در قبال زن»، محقق شود.

ایشان در همین زمینه به فرار زیرکانه غرب از ورود به مقوله خانواده اشاره و خاطرنشان کردند: غربی ها، بحث زن را با شدت مطرح می کنند اما اسمی از خانواده نمی آورند چرا که بحث خانواده از نقاط ضعف بارز آنهاست.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به کارهای فراوان بر زمین مانده در موضوع زن و خانواده تأکید کردند: نظریه پردازی و گفتمان سازی در این زمینه، نیازی حقیقی است که باید مورد توجه روحانیون و اندیشمندان و صاحبنظران حوزه و دانشگاه قرار گیرد که البته نقش رسانه ها نیز در زمینه گفتمان سازی، بسیار مهم است.

حضرت آیت الله خامنه ای سرمایه گذاری پژوهشی و پرهیز از انفعال در «بررسی و نقد نظریات رایج دنیا در باب زن و خانواده را» دو پیش شرط نظریه پردازی در این زمینه دانستند و افزودند: باید با اتکای به دارایی‌های فراوان علمی، در میان مدت و درازمدت دهها نظریه و الگوی مترقی از اسلام استخراج و ارائه کرد.

ایشان، نگاه غرب به زن را گمراهی و ضلالتی عمیق و بزرگترین اهانت و ضربه به کرامت زن برشمردند و افزودند: حتی افراطی ترین فمینیست‌ها نیز برخلاف تصورشان در حال زدن ضربه ای اساسی به «زن» هستند چرا که با ضایع کردن زن، او را به ابزاری برای شهوت رانی مرد تبدیل کرده اند و متأسفانه این مسئله، در افکار عمومی غرب نیز پدیده ای عادی و پذیرفته شده است.

رهبر انقلاب اسلامی نگاه اسلام به زن را فوق العاده متعالی خواندند و تأکید کردند: در نگاه اساسی اسلام، زن از حیث انسان بودن هیچ فرقی با مرد ندارد و به استناد آیات قرآنی، زن و مرد در مسیر تعالی و قرب الهی، کاملاً یکسانند.

ایشان نگاه اسلام به خانواده را بسیار متعالی و جذاب برشمردند و خاطرنشان کردند: خیلی از مشکلات زنان مربوط به مسائل خانواده است که در این زمینه خلاءهای قانونی و خلاءهای سنتی عجیب و فراوانی داریم که اگر این مسائل حل شود مشکلات برای زنان در اجتماع کاهش می یابد و قابل تحمل می شود.

رهبر انقلاب، جنسیت را در نگاه اسلام، امری ثانوی و عارضی خواندند و افزودند: مسئله جنسیت در کارکردهای زندگی معنا و مفهوم می یابد و در جایگاه زن و مرد در اسلام، هیچ تأثیری ندارد.

ایشان نقش همسری و مادری را، فوق العاده مهم توصیف و خاطرنشان کردند: همسر خوب می تواند مرد را در جامعه به عنصری مفید و مؤثر تبدیل کند.

حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله اشتغال زنان در جامعه را، امری قابل قبول و بدون اشکال خواندند اما تأکید کردند: در این زمینه باید 2 شرط اساسی را کاملاً رعایت کرد نخست اینکه اشتغال، کار اساسی زن در خانه و خانواده و مسئولیت مهم همسری و مادری را تحت الشعاع قرار ندهد و دوم اینکه مسئله محرم و نامحرم بخوبی رعایت شود.

ایشان با توصیه به دولت برای کمک به زنان شاغل افزودند: دولت به گونه ای برنامه ریزی کند که زنان شاغل بتوانند به کار اصلی خود یعنی رسیدگی به خانه و خانواده نیز بپردازند.

رهبر انقلاب اسلامی، ازدواج را یک موضوع مقدس در ادیان مختلف بویژه دین اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: نباید با برخی کارهای زشت همچون مهریه های سنگین و یا تشریفات و هزینه های زائد، جنبه قدسی ازدواج را در جامعه از بین برد.

حضرت آیت الله خامنه ای، با تأکید بر اینکه ترویج ازدواج های ساده، کم خرج و با مهرالسُنّه نیازمند گفتمان سازی در جامعه است، افزودند: افراد تأثیرگذار جامعه، اساتید حوزه و دانشگاه و رسانه ها بویژه صدا و سیما نقش مهمی در شکل گیری این گفتمان دارند.

ایشان همچنین نقش مردان را در حفظ کیان خانواده بسیار مؤثر ارزیابی و خاطرنشان کردند: یکی از وظایف مهم مردان، قدرشناسی دائم از نقش و زحمات زنان در خانه است، بویژه بانوانی که زمینه حضور در خارج از خانه را دارند اما برای ایفای کامل نقش مادری، اشتغال خارج از خانه را انتخاب نکرده اند.

رهبر انقلاب اسلامی لزوم قدرشناسی از این بانوان، بویژه تأمین امنیت اقتصادی و بیمه آنان را مورد تأکید قرار دادند.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان با اشاره به نقش فرزندان در خانواده، یکی از مهمترین وظایف آنان را، احترام به پدر و مادر دانستند.

در این دیدار قبل از سخنان رهبر معظّم انقلاب آقایان و خانم ها:
- خانم دکتر نوابی نژاد استاد دانشگاه تربیت معلم
- آقای دکتر بانکی پور فرد استادیار دانشگاه اصفهان
- خانم علاسوند استاد حوزه و دانشگاه
- حجت الاسلام پیروزمند محقق حوزه و دانشگاه
- خانم دکتر میرخانی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
- خانم دکتر عظیم زاده عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع)
- خانم دکتر علم الهدی دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
- خانم زعفرانچی سرپرست گروه بررسی مسائل زنان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- خانم صابری محقق دانشگاه
- و حجت الاسلام زیبایی نژاد مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان در حوزه علمیه قم
در سخنان خود بر این محورها تمرکز و تأکید کردند:
• ضرورت آسیب شناسی وضع موجود و ارائه الگوی مطلوب خانواده
• رابطه معنادار دین و معنویت با سلامت روانی فردی، خانوادگی و اجتماعی
• تفاوت مقوله خانواده در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و "الگوی توسعه غربی"
• ضرورت بررسی علل افزایش نسبی سن ازدواج
• توجه به ریشه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موانع ازدواج
• لزوم وضع و اجرای قوانین تسهیل کننده ازدواج
• ارائه الگوی مطلوب برای تعامل صحیح خانواده و دولت در نظام اسلامی
• انتخاب نظریه برتر در کارکرد اجتماعی زنان
• حمایتهای قانونی از فرصت های شغلی مناسب با ویژگی های طبیعی زن و مرد
• تلاش منسجم و برنامه ریزی شده برای تحقق رسالت عظیم مادر و نهاد خانواده
• روشنگری در زمینه تقابل فمینسیم با کارکردهای حقیقی خانواده
• تغییر اصول سیاستگذاری در حوزه آموزش زنان
• شیوه های تأثیرگذاری زنان مسلمان در نظام های حقوقی زنان در جامعه بین المللی
• ارائه گفتمان جذاب اسلامی برای جلب افکار زنان جهان
• آسیب شناسی وضعیت امنیت اقتصادی زنان و چاره جویی برای آن
• استفاده از ظرفیت فقه حکومتی برای الگوسازی در عرصه زن و خانواده

من را باید از روی پاهایم بشناسید+عکس

آخرین باری که حاج یونس مرخصی گفت : حاج قاسم سلیمانی اسم تیپ ما را گذاشته امام حسین . شما دوست داری اسم تیپ ما چی باشه ؟
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، یونس زنگی آبادی ، فرمانده تیپ امام حسین(صلوات الله علیه) از لشکر 41 ثارالله ، وقتی در عملیات کربلای 5 ، دست در دست مولایش گذاشت ، تنها 25 سال داشت.
 آخرین باری که حاج یونس مرخصی گفت : حاج قاسم سلیمانی اسم تیپ ما را گذاشته امام حسین . شما دوست داری اسم تیپ ما چی باشه ؟
گفتم : هر چی خودت دوست داری .
گفت : چون اسم تیپ ما امام حسین است ، دوست دارم مثل امام حسین شهید شوم .
بعد از کمی مکث ادامه داد: من که شهید شدم باید مرا از روی پا بشناسید.
روزی که رفتم تعاون برای شناسایی جسد ، روی تابوت را که کنار زدم جای سر ، پاهایش بود .
سلام بر او در روزی که زاده شد ، و در روزی که به شهادت رسید ، و در روزی که دیگر بار زنده برانگیخته خواهد شد


یونس زنگی آبادی ، فرمانده تیپ امام حسین(صلوات الله علیه) از لشکر 41 ثارالله




از راست: علی اکبر خوشی -حاج قاسم سلیمانی - یونس زنگی آبادی


حاج یونس و یادگارش

گوش هایت را روی زمین بگذار

به من گفت: می خواهی یقینت زیاد شود؟ با تعجب گفتم: بله اما تو از کجا می دانی؟ خندید و گفت: چقدر؟ گفتم: زیاد گفت: گوش هایت را روی زمین بگذار و گوش کن.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، آن چه خواهید خواند دو روایت است از یک بسیجی شهید :

*روایت اول:

 با حسین عالی برای شناسائی رفتیم. وقت نماز شد. اول برادر عالی نماز را با صوتی حزین و دل شکسته خواند. بعد به نگهبانی ایستاد و من به نماز. در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم. پس از نماز دیدم حسین عالی می خندد.
به من گفت: می خواهی یقینت زیاد شود؟
با تعجب گفتم: بله اما تو از کجا می دانی؟
خندید و گفت: چقدر؟
گفتم: زیاد
گفت: گوشت را روی زمین بگذار و گوش کن.
من هم همان کار را کردم. با همین گوش هایم شنیدم زمین با من سخن می گفت و مرا نصیحت می کرد : « مرتضی! نترس! عالم عبث نیست و کار شما بیهوده نیست. ما هر دو عبد خدائیم در دو شکل و دو لباس. سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی ... و زمین مدام برایم حرف می زد.
سپس شهید عالی گفت: یقینت زیاد شد؟


*روایت دوم:
شب عملیات کربلای 5 وقتی نیروهای غواص لشگر ثارالله وارد آب شدند و به سمت دژ مستحکم عراقیها حرکت کردند ماه کاملا بالا بود .
حاج قاسم (سردار سلیمانی ) که با دوربین دید در شب بچه ها را نگاه می کرد می گفت : « دلهره عجیبی پیدا کردم , چون آسمان مهتابی بود و من از شروع کار تا نزدیک دشمن شما را می دیدم و مرتب متوسل به حضرت زهرا (س ) می شدم که عملیات لو نرود. »
غواصان وسط های آب و در میانه راه بودند که دشمن دو تا خمپاره ایذایی شلیک کرد. اما بچه ها مشغول ذکر و پیشروی بودند . به پشت موانع که رسیدند با 100متر سیم خاردار فرشی مواجه شدند .در این لحظه عراقیها بچه ها را دیدند و منور هشدار دهنده را شلیک وبلافاصله شروع به تیراندازی به غواصان کردندو تعدادی شهید شدند
وقت بسیار تنگ بود در این میان شهید « حسین عالی » نوجوان شجاع زابلی هنگامی که جان یاران را در خطر می بیند باخوابیدن بر روی سیم های خاردار راه را برای رزمندگان می گشاید ودراین هنگام گلوله ای به پهلوی او اصابت می کند و همانگونه که دوست داشت مانند حضرت فاطمه (س)با سینه و پهلویی مجروح به شهادت رسید


بسیجی شهید حسینعلی عالی

مقبره 33 پیامبر در ایران است

قائم مقام سازمان اوقاف و امور خیریه از آماده شدن زیر ساخت‌های تبدیل بقاع متبرکه کشور به قطب فرهنگی خبر داد و گفت: 8 هزار بقعه متبرکه در کشور وجود دارد که در این بقعه‌ها، 10 هزار امامزاده مدفون هستند و همچنین مقبره 33 پیامبر در کشور وجود دارد.

به گزارش مشرق به نقل روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان مازندران، تقی رضایار در گردهمایی سفیران وقف و بقاع متبرکه مازندران که در آستانه مبارکه امامزاده عباس (ع) ساری گفت: زیرساخت‌های لازم برای تبدیل بقاع متبرکه کشور به قطب فرهنگی آماده شده است.

وی تصریح کرد: از جمله این زیر‌ساخت‌ها، مدیریت کردن بقاع متبرکه از جمله تشکیل هیئت امنا، تشکیل مرکز قرآنی و فرهنگی و راه‌اندازی سامانه جامع موقوفات و بقاع متبرکه بوده که در کشور آماده شده است.

رضایار با اشاره به اجرای برنامه در سه حوزه مدیریت، فرهنگی و عمرانی در سال 90 گفت: برنامه بودجه و درآمد امامزادگان برای هر امامزاده نوشته و اجرایی شد.

قائم مقام سازمان اوقاف و امور خیریه کشور ادامه داد: 2 هزار و 700 نقشه طرح جامع و تیپ در چهار نوع در کشور از سوی سازمان اوقاف آماده شده است که این نقشه‌ها در بقاع متبرکه کشور در حال عملیاتی شدن است.

رضایار افزود: 8 هزار بقعه متبرکه در کشور وجود دارد که در این 8 هزار بقعه، 10 هزار امامزاده مدفون هستند و همچنین مقبره 33 پیامبر در کشور وجود دارد.

وی ادامه داد: دولت در سال 89 مبلغ 8 میلیارد تومان و در سال 90 تاکنون 15میلیارد تومان به بقاع متبرکه کشور اختصاص داد ولی ساخت و ساز، عمران و تبدیل این اماکن به قطب فرهنگی را باید مردمی کنیم و از خیرین و نیکوکاران درخواست همکاری و مساعدت شود.

رضایار در ادامه با اشاره به دو امانت الهی قرآن، اهل بیت (ع) و نوادگان امامان معصوم  بیان داشت: یک امانت مردم یعنی موقوفات در اختیار ما است که این افتخار بزرگی بوده که تولیت آن به عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است که عواید حاصل از بقاع و موقوفات بر اساس موازین شرعی و به اذن ولی فقیه هزینه می‌شود.

وی با اشاره به در پیش داشتن انتخابات مجلس نهم افزود: فضای متبرکه را محل تبلیغ برای کاندیدا قرار نگیرد اما تبلیغ برای حضور حداکثری مردم در انتخابات صورت گیرد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان مازندران نیز در این نشست گفت: خدمت به بقاع متبرکه و امامزادگان افتخار بزرگی است و برای تبدیل امامزادگان به قطب فرهنگی تاکنون 140 امامزاده مازندران دارای مرکز قرآنی و فرهنگی شده‌اند و تا پایان سال 90،200 بقعه دارای این مراکز خواهند شد.

حجت‌الاسلام سیف‌الله سهرابی افزود: بقاع متبرکه باید به قطب فرهنگی تبدیل شوند و ما در این راه نیز قدم‌های بلندی برداشتیم.

نگاهی به جنايات بيوتروريستي آمريكا در يك قرن گذشته + تصاویر

بیو تروریسم چیست؟ این کودکان ناقص الخلقه کیستند؟ آیا نظریه هابز که می گفت انسان گرگ انسان است، تحقق یافته؟ منادی اصلی لیبرال دموکراسی در جهان در این میان چه نقشی دارد؟ برای رازگشایی از این سوالات با گزارش های ویژه مشرق همراه شوید......

به گزارش مشرق- دستگاه امنيتي آمريكا همواره سعي داشته است ملت آمريكا و ديگر ملل غرب را با تبليغات وسيع و به طرق مختلف از خطر گروه‌هاي تروريستي بترساند. يكي از راه‌هاي ايجاد اين ترس تاكيد بر امكان دستيابي اين گروه‌ها و گروهک ها به توانمندي‌هاي بيشتر و يا احيانا تسليحات استرات‍ژيك بوده است. از جمله مي‌توان به تبليغات وسيعي اشاره كرد كه بعد از يازده سپتامبر انجام شد و حاوي اين پيام بود كه گروه‌هاي تروريستي همچون القاعده و نيز برخي دولت‌ها در حال برنامه ريزي براي دست يابي به عوامل خطرناك و تسليحات بيولوژيك هستند تا عليه مردم آمريكا و منافع ملي آنان به كار گيرند.

اما پيچيدگي و نياز به دانش و تكنولوژي بالا براي توليد عوامل بيولوژيك در حدي است كه گروه‌هاي تروريستي هيچگاه نمي‌توانند مستقلا و بدون كمك دولت‌ها به توانمندي‌هايي براي كشتار دسته جمعي توسط تسليحات بيولوژيك دست يابند. با وجود آگاهي سياست‌مداران آمريكا از اين حقيقت، اين دست تبليغات گاه و بيگاه در دستور كار رسانه‌ها قرار مي‌گيرد تا علاوه بر نوعي فرار به جلو پوششي نيز بر اعمال ننگين ايشان ايجاد شود تا در سايه آن بتوانند همچنان بر اقدامات غير انساني و ضد بشري خود ادامه دهند.

در اينجا به بخشي از سياست‌ها و آزمايش‌هاي ننگين دولت آمريكا در جهت توليد و استفاده از عوامل خطرناك بيولوژيك عليه بشريت خواهيم پرداخت و خوانندگان محترم را دعوت خواهیم کرد به اين نكته توجه کنند که اگر روزي چنين جنايتكاراني در سايه اهمال و زودباوري ملت‌هاي ديگر موفق به تكميل سيطره قدرت جهاني خود شوند؛ در چه حد و درجه ای مرتكب اعمال ضد انساني خواهند شد.


 



یازده سپتامبر ، نامه های آلوده و گسترش تحقیقات


نامه‌هاي آلوده ای که به آدرس برخی مقامات آمریکایی فرستاده شد


پس از حملات يازده سپتامبر و به دنبال آن پيش آمدن برنامه طراحي شده نامه‌هاي آلوده با سم باكتري مولد سياه زخم، دولت نومحافظه‌كاران با بهانه قرار دادن اين اتفاق سيلي از بودجه‌هاي دولتي را براي مقابله با تهديدات بيولوژيك گروه‌هاي تروريستي همچون القاعده به مراكز تحقيقاتي مختلف ارائه داد تا به ظاهر راه‌كارهايي براي مقابله با اين حملات فراهم كنند. براي برخورداري از اين سيل پولي، بسياري از سازمان‌هايي كه بر روي بيماري‌هاي واگيردار و عفوني كار مي‌كردند كار خود را به نوعي با بيوتروريسم ارتباط داده و دست به انجام تحقيقات و آزمايش‌هاي گسترده‌اي زدند كه يقينا در آينده‌اي نه چندان دور نتايج آن همچون نتايج پژوهش‌هاي دهه‌هاي قبل بر همگان ظاهر خواهد شد.

در سيستم درجه بندي امنيت بيولوژيك آمريكا درجه 4 به خطرناك‌ترين آزمايش‌ها و آزمايشگاه‌ها داده مي‌شود.آآ پيش از يازده سپتامبر تنها پنج آزمايشگاه وجود داشت كه در بالاترين درجه امنيت بيولوژيك، يعني درجه 4، قرار داشتند و به طور فعال در زمينه مطالعه عوامل بيولوژيك مرگ‌زا كار مي‌كردند. در حالي كه در سال 2009 اين تعداد به پانزده مورد رسيد و روند افزايشي همچنان ادامه داشته و تعدادي نيز در حال ساخت هستند.

در مجموع هم اكنون بيش از 400 مركز تحقيقاتي در درجات امنيت بيولوژيك 3 و 4 در آمريكا فعال هستند كه توانايي توليد عواملي همچون باكتري سياه زخم و فراورده‌هاي آن را دارند و بيش از چهارده هزار نفر بر روي توليد چنين عوامل خطرناكي كار مي كنند كه اكثر آنها مربوط به بخش غير دولتي بوده و براي كسب بودجه مجبورند پروژه‌هاي مد نظر سياست‌مداران را هرچه كه باشد بپذيرند.


آزمایشگاهی با درجه امنیتی 4


جالب توجه است كه اين توسعه گسترده تحقيقات تنها به بهانه احساس خطر از چند گروهك تروريستي و انتقال تبليغاتي اين احساس به مردم آمريكا انجام گرفته است! به نظر مي‌رسد قدرت‌هاي جهاني وارد مسابقه تسليحاتي پنهان جديدي شده‌اند كه بسيار پرحاشيه‌تر و مخرب‌تر از مسابقه دست‌يابي به تسليحات هسته‌اي است. شايد ديگر هزينه‌هاي ساخت و نگهداري تسليحات هسته‌اي چندان به صرفه نمي‌باشد و نظم نوين جهاني ادعا شده از سوي دنياي غرب نياز به اسلحه نوين كم خرج تر و مخرب‌تري دارد. با اين وصف توسعه تسليحات بيولوژيك خطر جدي مسابقه تسليحاتي قدرت‌ها در دنياي آينده خواهد بود. زيرا كه از هم اكنون در آمريكا و برخي ديگر از مدعيان قدرت، مراكز ملي دفاع بيولوژيك در تمامي زيرشاخه‌هاي آن تاسيس شده است.


شهروندان خودی آمریکا نیز در امان نیستند

نكته بسيار مهم اين است كه ارتش آمريكا در طول دهه‌هاي گذشته براي دست‌يابي به اين تسليحات علاوه بر شهروندان نظامي خود حتي شهروندان غيرنظامي از همه جا بي‌خبر آمريكايي را نيز به عنوان نمونه‌هاي آزمايشگاهي به كار گرفته و از آنان به صورت حيوانات آزمايشگاهي براي تست عواملي همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهاي روان‌گردان، باكتري‌ها و ويروس‌هاي گوناگون استفاده كرده است كه در ادامه به تفصيل به این موضوع خواهيم پرداخت.

در اينجا با يادآوري برخي از جنايات انجام گرفته در مسير دست‌يابي به تسليحات بيولوژيك، اين موضوع را مطرح مي‌كنيم كه نظامي كه مسلح به پيشرفته‌ترين نوع اين سلاح‌هاست و علي رغم تعهدات بين‌المللي خود هم اكنون نيز تحقيقات مرتبط را ادامه مي‌دهد و حتي در حق شهروندان خود اعم از كودكان و زنان و بيماران نيز اغماضي ندارد تا چه اندازه مي‌تواند براي ديگر ملت‌ها خطرناك و عاري از هرگونه نگاه انساني باشد.

آزمايش‌هاي مرتبط با تسليحات و عوامل بيولوژيك در آمريكا چيز جديدي نيست و حداقل به دهه سي ميلادي بر مي‌گردد. در طي جنگ سرد هزاران شهروند آمريكايي قرباني آزمايش‌هاي پرتو دهي در مركز انرژي اتمي و ديگر مراكز دولتي شدند و حتي بعد از امضاي معاهده بين‌المللي منع آزمايش‌ها و توليد تسليحات و عوامل بيولوژيك در سال 1972 اين كار در آمريكا ادامه يافت و چنانكه اشاره شد بعد از يازده سپتامبر 2001 به يك جهش بزرگ ناگهاني و سوال برانگيز نيز دست يافت.

مراکز متعدد فعال در زمینه تحقیقات بیولوژیک خطرناک در آمریکا


در سال 2001 سندي از وزارت دفاع آمريكا به دست آمد كه نشان مي‌داد در طي سال‌هاي 1962 تا 1973 هزاران سرباز آمريكايي به طور عمدي در معرض عوامل شيميايي و بيولوژيك قرار گرفته‌اند. عواملي مانند گاز اعصاب، گاز سارين، باكتري اي كولاي (E-coli)، باكتري باسيلوس گلوبيجي (Bacillus globigii)، سياه زخم و طاعون بر روي افراد بي‌خبر كه هيچ حفاظتي هم نمي‌توانستند از خود انجام دهند روي داده است. جالب توجه است كه اين گزارش فقط دو روز پس از حملات يازده سپتامبر پخش شد و در آن بحبوحه هيچ‌گونه توجهي را به خود جلب نكرد.

در سال‌هاي اخير ظهور بيماري‌هايي مانند ايدز، بيماري لژيونري، هپاتيت سي، جنون گاوي، ويروس‌هاي عامل خونريزي، تب لاسا، سندرم خستگي مزمن، بيماري جنگ خليج فارس و بيماري‌هاي ديگر سوالاتي در مورد منشا آنها ايجاد كرده است. بر اساس گزارش‌هاي علمي، در هشت دهه از قرن بيستم آمار مرگ و مير ناشي از بيماري‌هاي مسري در آمريكا در حال كاهش بوده است اما به يكباره از سال 1981 تا 1995 اين آمار 58 درصد افزايش يافته است.

در زير فهرست كوتاهي از جنايات پرهياهوترين مدعي حقوق بشر و ارزش‌هاي انساني در زمان كنوني را ارائه مي‌دهيم.

1932، اداره خدمات بهداشتي عمومي آمريكا مراحل نهايي بيماري سيفليس را بر روي 399 سياه پوست منطقه تاسگك در آلاباماي آمريكا آزمايش كرد. بوميان هيچ اطلاعي از اصل موضوع نداشته و تصور مي‌كرده‌اند از طرف دولت آمريكا خدمات بهداشتي براي ايشان در نظر گرفته شده است. اين بررسي به آزمايش تاسكيگ (Tuskegee Experiment) معروف شد و براي اين بود كه مشخص شود چقدر طول مي‌كشد كه انسان در اثر ابتلا به سيفليس بميرد. اين افراد به سيفليس مبتلا شده و با مرگ دردآوري از بين رفتند. سيفليس باعث ايجاد زخم سفتي در ناحیه تناسلی شده و در ادامه عفونت فراگیري بدن را فرا مي‌گيرد و بافت‌ها و اعضای بدن تخریب می‌شوند   .


آلوده کردن سیاه پوستان به باکتری سیفلیس


انجام بررسی بر روی نمونه های آلوده شده

نتایج! زخم ایجاد شده در پای یک بیمار


1940، چهارصد نفر از زندانيان شيكاگو به بيماري مالاريا آلوده شدند تا تاثير داروهاي جديد عليه اين بيماري ارزيابي شود. این بیماری به صورت عفونت حاد در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگی‌های تب متناوب و لرز، کم‌خونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگی‌های ساده یا کشنده دیگر خودنمایی می‌کند. اهمیت این بیماری به خاطر شیوع زیاد و مرگ‌ومیر قابل توجه‌است.

1942، چهار هزار سرباز تحت تاثير گاز خردل قرار گرفتند. اين آزمايش تا 1945 ادامه يافت. این گاز دارای اثرات مخرب بر روی پوست، سیستم تنفسی  و دستگاه گوارش بوده و سرطان‌زا است.


تاثیر گاز خردل بر پوست بدن یک سرباز



1944، ارتش آمريكا از انسان براي تست ماسك‌هاي گاز استفاده كرد. افراد در اتاق‌هاي گاز زنداني شده و در معرض گاز خردل و ائويسيت كه تركيبي سيانوردار است قرار مي گرفتند.


1945، پروژه پيپركليپ (Project Paperclip) شروع شد كه هدف آن به كارگيري دانشمندان فراري نازي در قبال پيشنهاد امنيت و هويت‌هاي مخفي به آنها بود. بخشي از اين دانشمندان در آزمايشگاه‌هاي توليد عوامل بيولوژيك به كار گرفته شدند. همچنين در همين سال برنامه اف (Program F) نيز آغاز به كار كرد كه تاثير فلورايد بر سيستم اعصاب مركزي را بر روي انسان‌ها بررسي مي‌نمود.

1946، تعدادي از بيماران بيمارستان‌هاي ارتش به عنوان خوكچه آزمايشگاهي براي آزمايش‌هاي پزشكي ارتش استفاده شدند و براي مخفي كاري بيشتر در گزارش ها لفظ آزمايش به مشاهده و بررسي تبديل شد.

1947، طبق اسناد به دست آمده از وزارت دفاع آمريكا (به عنوان مثال سند: Document 07075001, January 8, 1947.) مشخص شد كه ارتش آمريكا تاثير برخي پرتوها را بر روي انسان آزمايش كرده است. در همين سال CIA مطالعاتي بر روي ماده مخدر صنعتيLSD انجام داد و نمونه هاي انساني نظامي و غير نظامي بدون اينكه اطلاعي داشته باشند مورد استفاده قرار گرفتند.

ال. اس. دی. سبب ایجاد اختلال در خلق و خوی فرد می‌شود، شناخت زمان و مکان را مختل ، فرد را دچار خوشی بی‌جا ، خودستایی ، احساس سبکی و بی‌وزنی ، هذیان و افسردگی می‌کند و ممکن است مصرف کننده را به خودکشی و آدم‌کشی بکشاند. با مصرف ال. اس. دی. توهم‌های بینایی و شنوایی دست می‌دهد و اشباح خیالی جای خاصی در ذهن فرد باز می‌کنند.


اخبار مربوط به سیا و گروه های توزیع ال اس دی در مطبوعات آمریکا


1950، وزارت دفاع شروع به انفجار بمب اتمي در برخي مناطق كرد تا نتيجه آن را بر روي ساكنان اطراف محدوده انفجار از نظر پزشكي مطالعه كند. در همين سال براي انجام يك مانور يك كشتي نيروي دريايي، سانفرانسيسكو را با يك بمب باكتريايي سم پاشی كرد و دستگاه‌هاي ارزيابي مستقر در شهر چگونگي پراكنش اين باكتري را ارزيابي كردند. شهروندان بسياري به بيماري شبه پنوموني مبتلا شدند. به التهاب بافت ریه که یک یا دو طرف قفسه سینه را درگیر می‌کند و معمولا در اثر عفونت ایجاد می‌شود ذات‌الريه، پنومونی یا عفونت ریه گفته می‌شود.

1951، وزارت دفاع شروع به انجام آزمايش بر روي ويروس‌ها و باكتري‌هاي مولد بيماري در فضاي باز غير‌آزمايشگاهي كرد كه تا 1969 ادامه داشت و مردم مناطق اطراف محل‌هاي آزمايش تحت تاثير اين عوامل قرار گرفتند.

1952، بر اساس اسنادي كه آلمان منتشر كرده است در اين سال آمريكا طي جنگ كره از تسليحات بيولوژيك استفاده كرد.


1953، ارتش، ابرهايي از گاز سمي سولفيد كادميوم روي (zinc cadmium sulfide) را بر روي وينيپگ، سنت لوئيس، ويرجنيا، ميناپوليس، فورت واين، دره رود مونوكاسي در مريلند و لسبورگ رها كرد. هدف اين بود كه ببينند گازهاي شيميايي به چه نحوي پخش مي‌شوند. در همين سال نيروي دريايي ارتش آمريكا به كمك CIA آزمايش‌هايي را ترتيب داد كه ده‌ها هزار نفر در نيويورك و سانفرانسيسكو تحت اثر عوامل منتشر شونده در هوا مانند سراشيا مارسسنس (كه موجب عفونت‌های ریوی، ادراری و خوني مي‌شود) و باسيلوس گلوبيجي (مرتبط با بيماري سياه زخم) قرار گرفتند.

همچنين در همين سال CIA پروژه MK ULTRA را شروع كرد كه يك برنامه پژوهشي يازده ساله براي توليد و آزمايش داروها و عوامل بيولوژيكي داراي كاربرد در برنامه‌هاي كنترل ذهن و تغيير رفتار بود. شش مورد از پروژه‌هاي دست پاييني اين پروژه شامل آزمايش اين عوامل بر روي انسان‌هاي بي اطلاع بود.

1955، CIA در آزمايشي به منظور تست توان خود براي آلوده سازي جمعيت‌هاي شهري با عوامل بيولوژيك، باكتري خاصي را كه از زرادخانه تسليحات بيولوژيك ارتش گرفته بود در تامپا باي ايالت فلوريدا رها كرد. در همين سال بخش شيميايي ارتش آمريكا آزمايش‌هاي جديدي با استفاده از LSD بر روي بيش از هزار نفر از شهروندان آمريكايي شروع كرد كه تا 1958 ادامه داشت.


آزمایش های مرتبط با ماده روان گردان ال اس دی


1956، ارتش آمريكا پشه‌هاي ناقل بيماري تب زرد را در ساوانا (Savannah) و آوون پارك (Avon Park) فلوريدا رها كرد و به دنبال هر تست عوامل ارتش در قالب متخصصين بهداشت عمومي تاثيرات را بر روي قربانيان بررسي كردند. ویروس تب زرد به کبد آسیب می‌رساند و یرقان به وجود می‌آورد.


1960، مجوز انجام تحقيقات بيشتر با LSD در اروپا و شرق دور براي ارتش صادر شد. آزمايش بر روي اروپايي‌ها به نام پروژه THIRD CHANCE و بر روي آسيايي ها با نام پروژه DERBY HAT بود.


1965، CIA و وزارت دفاع پروژه MK SEARCH را آغاز كردند كه برنامه‌اي بود براي توسعه توانايي‌هاي دستكاري رفتار انساني از طريق استفاده از داروهاي روان گردان.


آزمایش بر روی انسان سالم با استفاده از مواد روان گردان


در همين سال زندانيان زندان ايالتي هولمسبورگ در فيلادلفيا تحت تاثير ديوكسين قرار گرفتند كه از اجزاي بسيار سمي عامل نارنجي بود كه در ويتنام به كار گرفته شده بود. افراد سپس از بابت ابتلا به سرطان بررسي شدند و مشخص شد كه عامل نارنجي مي‌تواند موجب بروز سرطان شود.

تاثیر عامل نارنجی بر پوست انسان



بمباران ویتنام توسط ارتش آمریکا با عوامل شیمیایی




نوزادان متولد شده از مادران آلوده به عامل نارنجی

کودکان متولد شده از مادران ویتنامی بعد از بمباران های شیمیایی



انسان هایی که تحت تاثیر عامل نارنجی قرار گرفته اند.



1966، CIA پروژه MK OFTEN را شروع كرد كه تست تاثيرات سمي داروهاي خاصي بر روي انسان و حيوان بود. در همين سال ارتش در سيستم تهويه مطبوع متروي نيويورك باسيلوس سابتيليس را رها كرد كه عامل اصلي بيماري سياه زخم مي‌باشد. بيش از يك ميليون نفر از شهروندان در معرض اين باكتري قرار گرفتند.


1969، كنگره آمريكا يك بودجه ده ميليون دلاري در اختيار وزارت دفاع قرار داد تا طي پنج الي ده سال عاملي را توليد كند كه ايمني طبيعي در برابر آن كاري از پيش نبرد. چندين سال بعد بيماري ايدز با همان خصوصيات خواسته شده شايع شد.


1970، آمريكا توسعه و توليد تسليحات مختص نژاد را تشديد كرد. اين سلاح‌هاي بيولوژيك كه شامل عوامل بوجود آورنده بيماري‌هاي خاصي هستند به گونه‌اي دستكاري شده‌اند كه بر روي نژادهاي خاصي از انواع بشر عمل مي‌كنند در واقع اين عوامل براي اهداف قابل انتخاب طراحي شده و گروه هاي نژادي خاصي را از بين مي‌برند.


1977، بخش رسيدگي به تحقيقات علمي و بهداشتي سنا تاييد كرد كه 239 منطقه مسكوني طي سال‌هاي 1949 تا 1969 با عوامل زيستي خطرناك آلوده شده است. برخي از اين مناطق مانند سانفرانسيسكو، واشنگتن دي سي، كي وست، پاناما سيتي، ميناپوليس و سنت لوئيس بود.


1981، دولت كوبا اعلام كرد كه در اثر حمله بيولوژيك ارتش آمريكا سيصد هزار نفر از اتباع اين كشور به تب دنگو مبتلا شده اند كه يك بيماري خونریزی دهنده ویروسی است و مبتلايان در اثر شدت خونريزي از پاي در مي‌آيند.‌


افراد مبتلا به تب دنگو


1982، شوروي طبق اسنادي افشا كرد كه آمريكا افرادي را به پاكستان و افغانستان گسيل داشته تا در اين دو كشور همه‌گيري تب دنگو ايجاد كنند.


1983، آمريكا جهت تجهيز عراق در مقابل ايران عوامل و تسليحات بيولوژيك را در اختيار صدام قرار داد.


1986، به گزارش كنگره تسليحات بيولوژيك آمريكا شامل اين موارد بود: ويروس‌هاي دست‌كاري شده، سموم طبيعي و عواملي كه از طريق مهندسي ژنتيك تغيير يافته‌اند تا صفات ايمنولوژيكي ديگري داشته باشند و با هيچ كدام از واكسن‌هاي در دسترس بشر قابل پيشگيري نباشند.

انبارهای وسیع عوامل و تسلیحات بیولوژیک و شیمیایی ارتش آمریکا


1987، وزارت دفاع قبول كرد كه علي رغم امضاي قراردادي كه تحقيق و توسعه تسليحات بيولوژيك توسط دولت آمريكا را ممنوع مي‌سازد؛ اين تحقيقات در 127 مركز و دانشگاه پيگيري شده است.


1990، بيش از هزار و پانصد نوزاد شش ماهه سياه پوست و اسپانيايي در لوس آنجلس با يك واكسن آزمايشي سرخك واكسينه شدند كه هيچگاه قبلابراي استفاده آن در آمريكا مجوزي صادر نشده بود. بعدها پذيرفته شد كه به والدين اين نوزادان هيچ اطلاعي در اين مورد داده نشده بوده است.

اخبار مربوط به استفاده از نوزادان به جای خوکچه آزمایشگاهی در مطبوعات وقت


1994، سناتور جان دي راكفلر گزارشي تهيه كرد و عنوان داشت كه حداقل به مدت پنجاه سال وزارت دفاع صدها هزار نفر از پرسنل نظامي را براي آزمايش هاي انساني و تاثير دهي عمدي مواد خطرناكي مانند گاز خردل و اعصاب، پرتودهي يونيزه شده، مواد شيميايي عصبي و مواد توهم زا استفاده كرده است.


1995، دولت پذيرفت كه به جناياتكاران جنگي ژاپن پيشنهاد داده است كه در عوض در اختيار قرار دادن اطلاعات مربوط به تحقيقات تسليحات بيولوژيك ژاپن، به آنها حقوق و مصونيت از تعقيب اعطا كند.


جنایت کاران ژاپنی در خدمت ارباب جدید خود


در همين سال دكتر گارس نيكولسون افشا كرد كه عوامل بيولوژيك مورد استفاده در جنگ خليج فارس در هوستون، تگزاس، بوكاراتون و فلوريدا توليد شده و بر روي زندانيان تگزاس آزمايش شده بوده است.


دکتر نیکولسون

1997، هشتادو هشت عضو كنگره درخواستي را امضا كردند كه خواهان بررسي ارتباط سندرم جنگ خليج فارس و استفاده از تسليحات بيولوژيك بود.


2001، به طور كاملا برنامه ريزي شده نامه هايي حاوي باكتري سياه زخم به افرادي در آمريكا پست شد.


2002، ويروس نيل غربي (West Nile virus) در اين سال شناسايي شد. اين ويروس از خانواده آربوویروس‌ها است که در اثر نیش پشه کولکس، در انسان سبب آنسفالیت یا تورم مغز و مننژیت یا تورم پردههای مغز و نخاع می‌شود. اولین بار کانون بیماری تب نيل غربي در پاییز سال 1999 در آمریکا و در ایالت نیویورک مشاهده گردید.

بعدها در نواحی بیشتری از اقیانوس آرام و ایالات کانادا و نواحی از مکزیک، اروپا و ژاپن انتشار یافت. برخي رسانه‌ها گزارش دادند كه علايم اين ويروس شبيه به علايم فلج اطفال است و اين سوال پيش آمد كه آيا باز ويروس فلج اطفال در آزمايشگاه تغيير داده شده و به صورت جديدي در آمده است تا يك عامل بيولوژيك خطرناك ديگر ساخته شود؟ ويروس نيل غربي فقط در افراد پير و بيمار موجب مرگ و مير مي‌شود يعني افرادي كه دولت متعهد و ملزم است با صرف هزينه و تخصيص بودجه‌هاي مربوطه از ايشان نگهداري كند.


2009 و 2010، شيوع ويروس دنگو در پاكستان موجب مرگ و مير فراواني شد. پشه‌هاي دنگو پشه‌هاي طبيعي هستند كه حامل ويروس دنگو مي‌باشند. تب دنگو با علائمي شبيه به بيماري آنفلوآنزا روي مي‌دهد كه ابتلا به آن در كودكان و افراد مسن خطرناك است. طي آزمايش‌هايي كه در ظاهر براي مبارزه با اين پشه انجام شد پشه هاي ديگري كه مهندسي ژنتيكي شده بودند توليد شدند و در سال هاي 2009 و 2010 در پاكستان رها شدند كه نتيجه آن ابتلا به تب دنگو و مرگ و مير هزاران پاكستاني بود. تحقيقات توسط كمپاني بيوتكنولوژي اوكسيتك انگلستان و و مراكز دولتي آمريكا طراحي شده بود. انجام آزمايش براي استفاده از ويروس دنگو به عنوان سلاح بيولوژيك توسط آمريكا به دهه چهل بر مي گردد و در دهه پنجاه آزمايش‌هايي بر روي انسان انجام گرفته است.

2011، در پايان اين گزارش جهت رفع احساس‌هاي آزار دهنده احتمالي به وجود آمده در وجدان‌هاي بيدار خوانندگان محترم در اثر مشاهده تصاوير و اطلاع از حقايق مطروحه، نظر ايشان را به چند جمله زير نيز جلب مي‌نمايد كه يقينا با سابقه شرح داده شده در بالا خالي از جنبه فكاهي و مزاح نبوده و بي‌شرمي مدعيان را در رسواترين حالت ممكن بازگو مي‌كند.


در پنجم دسامبر 2011 هيلاري كلينتون در كنفرانس بازبيني معاهده تسليحات بيولوژيكي در سوئيس مي‌گويد: "آمريكا اميدوار است كه حساسيت بيشتري در تلاش بين المللي براي كنترل تسليحات بيولوژيك بوجود آيد!!"





هيلاري كلينتون :

 آمريكا اميدوار است كه حساسيت بيشتري در تلاش بين المللي براي كنترل تسليحات بيولوژيك بوجود آيد!!



اوباما نيز در 22 سپتامبر در مجمع عمومي سازمان ملل اشاره مي‌كند كه مخاطرات بيولوژيك نياز به توجه جهاني دارد و مي‌گويد: "ما بايد در امر شناسايي، جلوگيري و جنگ عيله هر نوع خطر بيولوژيك مانند ويروس بيماري آنفولانزا يا يك حمله تروريستي و يا يك بيماري قابل درمان با هم همكاري كنيم!!!"



به پاس مجاهدات سردار شهادت طلبان فلسطینی/ روزی که اسرائیلی ها راحت خوابیدند


راديو و تلويزيون رژيم صهيونيستى با قطع برنامه‏ هاى عادى و پخش موسيقى‏ هاى شاد، اعلام مى‏ كردند:«... اسراييلى‏ ها بالاخره راحت خواهند خوابيد... يحيى عياش كه به مهندس انفجار و تخريب شهرت داشت، كشته شده است

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق, در نخستين ساعات روز جمعه پانزدهم دى ماه ۱۳۷۴ خبرى بسيار كوتاه توسط رسانه‏ هاى گروهى در سراسر جهان منتشر شد:

«مهندس يحيى عياش، فرمانده گروه ضربت حركت مقاومت اسلامى فلسطين (حماس) و بنيانگذار گردان‏ هاى انتحارى (استشهادى) عزالدين قسام بر اثر انفجار يك بمب كشته شد.»

با وجودى كه شادى و شعف صهيونيست‏ هاى حاكم بر رسانه‏ هاى ماهواره‏اى خبرى از شهادت يحيى عياش در لابه‏ لاى پخش دقيقه به دقيقه خبر فوق آشكار بود؛ اما در ساعات اوليه هيچ‏ كس پاسخ روشنى در مورد چگونگى شهادت وى نمى‏يافت.

كارشناسان سرويس‏ هاى امنيتى جهان با توجه به داده‏ هاى اطلاعاتى «شين‏ بث، شاباك و موساد» (سازمان‏ هاى اطلاعاتى و تروريستى اسرائيل) و شناختى كه از فرمانده شهادت طلب هسته‏ هاى مقاومت عزالدين قسام داشتند، باورشان نمى‏ شد كه عنصر هوشمند و با ذكاوتى كه ۴ سال تمام، همه دستگاه‏ هاى پرطمطراق امنيتى اسراييل و افسران آموزش ديده صهيونيست را با كم ترين امكانات، به خاك سياه نشانده بود، به اين سادگى مورد هدف قرار بگيرد.
 
 

تنها چند ماه قبل از اين تاريخ ژنرال «شيمون رومح»، از عالى‏ رتبه‏ ترين افسران امنيتى صهيونيست‏، در برنامه‏ اى تحت عنوان «شناخت شخصيت طراح و مجرى عمليات‏ هاى انتحارى بنيادگرايان فلسطينى» ناگهان با مخاطب قرار دادن يحيى عياش، جملات تكان دهنده ‏اى را بر زبان جارى ساخت كه نفس‏ ها را در سينه بينندگان صهيونيست حبس كرده بود:

«... متأسفانه مجبورم به عنوان يك كارشناس امنيتى - نظامى، در مقابل عظمت و دقت عمليات‏ هايت به واماندگى و تحير خودم اعتراف كنم؛ چرا كه جز اين چاره‏ اى ندارم. كارهاى تو نه تنها اعجاب من كه تعجب همه متخصصان امنيتى جهان را برانگيخته است. به راستى كه تو مجرى تواناى مأموريت‏ هايت هستى  و ابتكار عملت بسيار سريع و دقيق است. هر چند كه تو ناامن‏ترين اكسير مقابله با صهيونيسم و يك شبح هولناك براى جامعه يهوديانى اما بايد اعتراف كنم كه قدرت ترميم ضربات وارد شده به مجموعه‏ ات را بى‏ وقفه بالا مى‏ برى و شكست را از مسير خود دورتر مى‏سازى...»

«نسيم مشال»، مجرى كهنه كار و مشهور تلويزيون رژيم اشغالگر قدس كه اين برنامه مستقيم و زنده تلويزيونى را اداره مى‏كرد، در پايان برنامه، نتيجه‏گيرى بحث فوق را چنين بيان كرد:

«دشمن شماره يك داخلى اسرائيل، شخصى است به‏ نام «يحيى عياش» كه ۲۹ سال سن دارد. اهل منطقه «طولكرم» است و انجام كليه عمليات‏ هاى نظامى حماس و فرماندهى گردان‏ هاى انتحارى عزالدين قسام را در چهار ساله ی اخير شخصاً به عهده دارد. او خطرناك ترين نوع عمليات‏ ها عليه اسراییلی ها را طراحى و سازماندهى مى‏ كند. على رغم اينكه از لحاظ شخصيتى يك فرد ساده و روستايى است؛ اما با افكارش كارى كرده كه نامش ترس و نا امنى را در قلب‏ هاى اسرائيلى‏ ها جاى مى‏ دهد. نظاميان ما در «تل‏ آويو»، «عفوله»، «خضيره»، «غوربيسان»، «قدس»، «حيفا» و ديگر مناطق يهودى‏ نشين اسراييل، خواب را بر چشمان خود حرام مى‏ بينند و هر لحظه منتظر يكى از عمليات‏ هاى انتحارى اطرافيان اين جوان ۲۹ ساله هستند. هرگونه خبر يا اطلاعى از وى و يا اطرافيانش مى‏ تواند مأمورين امنيتى و مسوولين مان را در مهار و دفع عمليات‏ هايش يارى كند.»
 

مسوولين اطلاعاتى - عملياتى صهيونيست هنوز طعم تلخ سه شكست فضاحت‏ بار خود را كه با وجود شناسايى «يحيى» و به كارگيرى نيروهاى ويژه خود، نتوانسته بودند به وى دست يابند، در كام داشتند:

*اول: شانزدهم مرداد ۱۳۷۲؛ مركز ايست و بازرسى روستاى «دير بلوط» واقع در كرانه غربى:

يحيى و دو تن از همراهانش توسط نيروهاى امنيتى شناسايى مى‏ شوند و بلافاصله منطقه به محاصره كامل در مى‏آيد. پس از ايجاد درگيرى و تبادل آتش يكى از همرزمان يحيى دستگير شده و ديگرى با پوشش مناسب آتش خود را حايل صهيونيست‏ ها و يحيى مى‏ كند كه نهايتاً منجر به شهادتش مى‏شود. يحيى نيز با ذكاوت تمام و پس از به هلاكت رساندن دو نيروى امنيتى از حلقه محاصره رهايى مى‏يابد.

*دوم: چهاردهم فروردين ۱۳۷۳؛ خانه يكى از دوستان يحيى در محله «شيخ رضوان» در نوار اشغالى غزه:

صهيونيست‏ ها با شناسايى منزل، اقدام به بمب‏ گذارى در آن كرده و منتظر انفجار بمب زمانى و ترور يحيى مى‏ شوند؛ اما به لطف پروردگار، يحيى دقايقى قبل از انفجار از آن جا مى‏ رود و توطئه صهيونيست‏ ها ناكام مى‏ ماند.

سوم: سى و يكم تير ۱۳۷۳؛ يكى از خانه‏ هاى امن عملياتى هسته‏ هاى مقاومت شهيد عزالدين قسام:

عوامل امنيتى اسراييل با شناسايى قبلى خانه امن، يحيى و همرزمانش را محاصره كرده و واحدهاى عمليات، بارانى از گلوله و خمپاره را به سمت خانه شليك مى‏ كنند كه «يحيى» پس از سه ساعت تبادل آتش و با فداكارى ۲ تن از شهادت‏ طلبان گروه كه با شهادت خود، آتش فرار وى را پوشش دادند، از مهلكه نجات مى‏ يابد...

*اما امروز ؛

خبرهايى كه طی ساعات پس از انتشار خبر اولیه به سراسر جهان مخابره مى‏ذشد، حكايت از اين واقعيت دردناك داشت كه فرمانده رشيد هسته‏ هاى مقاومت شهادت‏ طلب فلسطينى در حال مكالمه تلفنى با پدرش بر اثر انفجار مواد منفجره جاسازى شده در دستگاه تلفن همراه به شهادت رسيده است.

بعد ها فاش گردید که موبایل فوق كه توسط يكى از عناصر نفوذى به نام «كمال حماد» در اختيار گروه شهيد قسام، قرار گرفته بود،قبلاً از سوى بخش فنى سازمان امنيت رژيم اشغالگر با مواد High explosiv مسلح شده بود. «كمال حماد» در ازاى اين خيانت هولناک خود بيش از يك ميليون دلار از رژيم صهيونيستى دريافت كرد. اما واکنش های صریح و بدون پرده پوشی صهیونیست ها به قتل یحیی عیاش نشان می داد که اگر «كمال حماد» ده برابر این مبلغ را نیز درخواست می کرد ، پاسخ منفی نمی شنید. تنها چند دقیق پس از آن که معلوم شد فرمانده  گردان های قسام ، این بار از چمگ شکارچیان خود جان سالم به در نبرده است ، راديو و تلويزيون رژيم صهيونيستى به‏ عنوان كانون انتشار اين خبر، با قطع برنامه‏ هاى عادى و پخش موسيقى‏ هاى شاد، اعلام مى‏ كردند:

«... اسراييلى‏ ها بالاخره راحت خواهند خوابيد... يحيى عياش مغز متفكر انفجارات و عمليات‏ هاى انتحارى عليه اسراييل كه به مهندس انفجار و تخريب شهرت داشت، در اين عمليات كشته شده است. وى كه عامل كشته و زخمى شدن بيش از ۴۸۰ تن  يهودى بود، از ۴ سال پيش تاكنون، اولين و در عين حال خطرناك ‏ترين متهم تحت پيگرد دستگاه قضايى اسراييل بود. گفته می شود نامبرده بارها پس از عمليات‏ هاى انتحارى صورت گرفته توسط شاگردانش، با لباس مبدل خاخامى در صحنه‏ هاى عمليات حاضر شده و پس از بررسى نقاط ضعف و قوت كار و تصويربردارى از عمليات، با اظهار دلجويى‏ هاى تصنعى، نيروهاى امنيتى حاضر را فريب داده و مى‏ گريخته است... مهندس عياش به زبان عبرى تسلط كامل داشته و فارغ‏ التحصيل رشته مهندسى شيمى از دانشگاه بيرزيت بوده است. او در دانشگاه جزو متعصب‏ ترين دانشجويان نسبت به انجام مراسم اسلامى از قبيل خواندن متون مذهبى و نماز و روزه به شمار مى‏ رفته... ضمن تبريك به تمام يهوديان اسراييل ، از همه بينندگان و شنوندگان عزيز، تقاضا داريم كه نسبت به عمليات‏ هاى انتقام‏جويانه احتمالى  گردان‏ هاى عزالدين قسام هشيارى و آمادگى خود را حفظ كنند...»

روستازاده‌ای از توابع طولکرم

«عبداللطيف عياش» كشاورزى مومن از اهالى روستاى «رافات» (از توابع طولكرم) بود. او در سال ۱۳۴۲ باز دختری از اقوام خود به  ازدواج كرد که ثمره كه اين ازدواج سه فرزند بود به نام‏هاى «يحيى»، «يونس» و «مرعى».
يحيى فرزند بزرگ خانواده، مطابق با اطلاعات نوشته شده توسط خودش در فرم مشخصات ثبت نام «مجمع مهندسين اردن»، به تاريخ ۱۶/۱۲/۱۳۴۵به دنيا آمده بود.
 

پدرش مى‏گويد: «در حالى كه بيشتر از سه سال نداشت از من مى‏ خواست كه او را به مسجد ببرم تا او هم نماز بخواند. يحيى بسيار اصرار مى ‏كرد و لباس مرا مى‏گرفت تا اين كه من هم با توجه به علاقه زيادى كه به او داشتم، به مسجد روستا مى‏ بردمش و همه از آمدن اين بچه كوچك تعجب مى‏كردند.»

يحيى پيش از ورود به دبستان، روخوانى قرآن را فرا گرفت و از ۶ سالگى تحصيلات خود را شروع كرد. در همين دوران بود كه جايزه ويژه حفظ و تلاوت قرآن را از «اداره اوقاف اسلامى قدس» دريافت كرد. پس از پايان مقطع ابتدايى، يحيى تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان «الزاويه» پى گرفت.

مادر يحيى از آن دوران خاطره ‏اى بيان مى‏كند كه شنيدنش خالى از لطف نيست:
 «دوستان هم مدرسه ای یحیی برایم تعریف کرده بودند که در يكى از كلاس ‏هاى هشتم يك دانش ‏آموز نتوانسته بود مساله تدريس شده جلسه قبل را براى معلم رياضى حل كند. معلم با عصبانيت از كلاس خارج مى‏ شود كه يحيى را كه در آن وقت در كلاس هفتم درس مى‏ خواند مى‏ بيند و او را به كلاس هشتم مى‏ آورد تا همان مساله را حل كند و او به سادگى جواب آن را به دست مى‏ آورد. بعد از آن معلم از يحيى مى‏ خواهد كه به جای او ، دانش كلاس هشتم را  تنبيه کند. يحيى در حالى كه به معلم رياضى مى‏ گفت من به كسى كه از من بزرگتر است اهانت نمى‏كنم، از كلاس بيرون رفت.»
 
 

عبداللطیف ، پسرش یحیی و همسرش
روی لباس یحیی این شعار نوشته شده: اسلام راه حل است (شعر اخوان المسلمین)

يحيى، مدرك ليسانس خود را در رشته شيمى از دانشگاه «بيرزيت» دريافت كرد و تصميم داشت تحصيلات خود را تا مقطع «دكترا» ادامه دهد كه به دليل ممانعت رژيم صهيونيستى از اعطاى رواديد تحصيلى به وى، از اين كار بازماند.

وى با بكارگيرى تخصص خود در راستاى مبارزه با اشغالگران قدس شريف، در طى مدت كوتاهى به موفقيت‏ هاى چشمگيرى در طراحى و ساخت مواد منفجره دست پيدا كرد و با تشكيل شاخه نظامى جنبش مقاومت اسلامى (حماس) موسوم به يگان‏ هاى شهيد عزالدين قسام نبرد جدى خود را با صهيونيست‏ ها آغاز كرد.

یحیی طى پنج سال ، خود را تا سطح دشمن شماره يك دولت يهود بالا كشيد و مسووليت قتل و جرح حدود ۵۰۰ صهيونيست را عهده‏ دار شد. وى زمانى كه شربت شهادت را نوشيد يك فرزند دو ساله و يك نوزاد دو روزه از خود بر جاى نهاد.


آثار انگشت يحيى

نبرد عجيبى كه بين يحيى عياش و يارانش از يك سو و تمام نيروهاى سياسى، امنيتى و نظامى صهيونيستى از سوى ديگر، طى حدود ۴ سال انجام مى‏ پذيرفت دو مشخصه بارز داشت:

اول اين كه جبهه صهيونيسم و در راس آن، رييس كابينه و وزير دفاع رژيم اشغالگر قدس در جهت مهار و يا دفع عمليات‏ هاى شهادت طلبانه مهندس عياش اهتمام همه جانبه و گسترده‏ اى به خرج مى ‏دادند. هنوز خاطره حملات وسیعی كه با حجم قابل توجهی از نیرو ، براى يافتن و يا قتل مهندس به مناطقى كه احتمال وجودش در آن ها مى‏ رفت، در اذهان پير و جوان اراضى اشغالى باقى است. در يكى از آن عمليات‏ هاى بى سابقه كه هنوز توسط مردم روستاى «رافات» نقل مى‏ شود، حضور صدها نيروى ويژه امنيتى و ده‏ ها اكيپ عملياتى و پشتيبانى اشغالگران كه همگى اطلاعات كاملى از جزئیات مربوط به سوابق يحيى داشتند؛ طی كمتر از يك ساعت در جاى جاى «رافات» ، این روستای کوچک و محقر را به پادگانی نظامی مبدل نمود.

مشخصه دوم اين نبرد هوشيارى و درايت يحيى و يارانش بود كه در طول اين درگيرى‏ ها و عمليات‏ هاى گوناگون شهادت طلبانه، به خنثى كردن تدابير متراکم صهيونيست‏ ها مى ‏پرداختند.  طرفه اين كه هر چه اين دو مشخصه روشن‏ تر بروز مى‏ كرد ، بر حرمت و محبوبیت يحيى عياش و همسنگرانش در قلب‏ هاى مردم مظلوم فلسطين از يك طرف و ترس و اضطراب اشغالگران تروريست از طرف ديگر مى‏ افزود؛ تا آن جا كه ديگر مسوولان صهيونيست اين ترس و اضطراب را بى پرده در اعمال و اقوال خويش منعكس مى‏ ساختند.
 
 «بنيامين بن الیعزر»، صهیونیست افراطی و وزير مسكن وقت رژیم صهیونیستی، در يكى از مصاحبه ‏هاى خود اوج سردرگمى كابينه اسراييل را در برخورد با عمليات‏ هاى شهادت طلبانه هسته‏ هاى مقاومت عزالدين قسام چنين بيان كرد:

«اين عجيب‏ ترين جنگ‏ ها در طول تاريخ است؛ چرا كه دشمنان ما افرادى هستند كه در آرزوى رسيدن به مرگ لحظه شمارى مى‏كنند!»

اشاره و مروری مختصر به چند عمليات انجام شده توسط هسته ‏هاى مقاومت استشهادى قسام را كه به تعبير سخنگوى ارتش رژيم اشغالگر قدس، اثر انگشت يحيى عياش بر آنها به شكل غريب و پيچيده‏اى هويدا بود به تمام بسيجيان ام‏ القراى انقلاب اسلامى تقديم مى‏كنيم:

عمليات "رامات افعال"

نخستين بارى كه صهيونيست‏ ها با نام يحيى عياش رو به رو شدند در اثناى شكنجه و بازجويى دو تن از مجاهدان دستگير شده گروه قسام بود. اين دو تن به همراه يكى ديگر از مجاهدين در حال انتقال بيش از ۴۰ كيلوگرم مواد منفجره كار گذاشته شده در يك خودرو - به محل تجمع عده‏ اى از سران رژيم صهيونيستى در مراسم ويژه‏ اى در منطقه «غوش‏دان» شهر تل‏ آويو به واسطه يك اشتباه دستگير شدند. اين خودرو از نوع همان فولكس واگن‏ هاى پلاك ويژه زرد رنگ يهودى و حامل ۴۰ كيلوگرم مواد منفجره بسيار قوى دست‏ ساز و 4 کپسول گاز و يك منبع انفجار بود.
 

با توجه به سابقه عبور و مرور خودروهاىی اينچنين و نيز دارا بودن پلاك صهيونيستى، فولكس بدون مواجه شدن با مشكلى در حوالى ساعت ۲ بامداد وارد محوطه مراسم شد، تا در صبح روز بعد منفجر شود؛ اما در هنگام وارد شدن به مسير انجام مراسم، دو دژبان مسوول محوطه متوجه حركت فولكس با چراغ‏ هاى خاموش و درست در جهت مخالف حركت معمول خودروهاى ديگر شده و به فولكس شك مى‏كنند و بلافاصله به ساير مأمورين، مورد مشكوك را اطلاع مى‏ دهند كه كليه راه‏ هاى خروجى تل‏ آويو مسدود شده و كار تفتيش همه فولكس‏ ها آغاز شد. مجاهدين حماس نيز كه متوجه شك دژبانان شده بودند با ترك منطقه مراسم، سعى در رهايى از دام امنيتى اسراييلى‏ ها كردند كه نهايتاً با رسيدن به يك كوچه بن‏ بست در محله «رامات افعال» خودرو را باقى گذاشته و خود اقدام به ترك منطقه نمودند. پس از دقايقى نيروهاى تخريب موساد با دور كردن يهوديان ساكن در منطقه از اطراف خودرو، اقدام به خنثى كردن بمب نمودند و هم‏زمان با به كار گرفته شدن هلى‏كوپتر، هواپيما و سگ‏ هاى تربيت شده پليس در منطقه، دو نفر از سه مجاهد فوق به نام های «حسن احمد حسان» ۲۳ و «عماد عبدالرحيم على» ۲۶ ساله، دستگير شدند؛ اما مجاهد سوم موفق به مراجعت به هسته خود در «نابلس» شد.

از سوی ديگر با توجه به پيچيدگى و ابتكارى بودن نحوه انفجار بمب ، تلاش نيروهاى متخصص تخريب موساد  به جايى نرسيده و انفجار فولكس واگن موجب وارد آمدن خسارت‏ هاى سنگين به ساختمان‏ هاى اطراف و خودروهاى امنيتى شد. دو مجاهد دستگير شده نيز، زير شديدترين شكنجه ‏هاى عوامل  موساد تنها بر اين مطلب تأكيد مى‏ كردند كه به همراه فردى به‏نام «مهندس يحيى» سوگند خورده ‏اند كه اشغالگران را از اراضى وطن اسلامى‏ شان اخراج كنند. اين نخستين مواجهه عوامل صهيونيست با نام لرزه‏ افكن «مهندس» بود.

عمليات "مسيرةالاكفان"

هر چند كه نام يحيى در نخستين جايگاه اسامى ليست افراد تحت پيگرد همه مجموعه‏ هاى اسراييلى قرار گرفته بود؛ اما او بدون توجه به آن، مشغول طراحى، بررسى و سازماندهى عملياتى شد كه جوى مملو از ترس و ناامنى را براى شخص نخست وزير رژيم صهيونيستى، «اسحاق رابين» و تمام همدستانش به جاى گذاشت. در روز ۲۶/۹/۱۳۷۱ مهندس ، خودرويى جاسازی شده از مواد منفجره را تحويل جوان رشيدى به نام «ساهر التمام» داد. «ساهر» نيز در ساعت ۱۲:۳۰ دقيقه همان روز در منطقه «ميحولا» -  نزديكى «بيسان» - كنار يك رستوران نظاميان صهيونيست و درست بين دو خودروى نظامى ، پيكر خود را آتشى بر جان شياطين محارب ساخت كه مطابق اعتراف نيروهاى اشغالگر دو نفر از افسران صهيونيست به درك واصل شده و ۸ تن ديگر نيز زخمى گشتند.
 

عمليات "شهداى شش‏گانه"

در پى اعلام سخنگوى نظامى ارتش صهيونيستى مبنى بر اعدام ۶ تن از افراد گروه عزالدين قسام كه در حال عبور از مناطق مرزى با مصر در شهر «رفح» بودند، مهندس عياش طرحى را در ذهنش مدون كرد، كه موجب وارد شدن ضربه سنگين مادى، حيثيتى و انسانى به اسراييلى‏ ها شد. در فروردين ۱۳۷۲يحيى و گروه منتخبش از موانع امنيتى صهيونيست‏ ها در  «کرانه باختری» و «نوار غزه» عبور كردند و رستورانى در طبقه اول برج تجارى «لندن مينى استور» واقع در خيابان اصلى «تل‏ آويو» موسوم به «ابن غفيرول» را با مواد انفجاری بسيار قوى، بمب‏ گذارى نمودند و در حوالى ساعت ۶:۲۵دقيقه صبح روز ۲۸/۱/۱۳۷۲در حالى كه اميدى به خروج خود از كمربند امنيتى عوامل صهيونيست نداشتند، همه بمب‏ ها را همزمان با هم منفجر كردند كه در اثر آن، انفجار و آتش‏ سوزى مهيبى صورت گرفت، كه موجب تخريب كلى ساختمان و وارد آمدن خسارت بسيار زياد به ساختمان‏ هاى مجاور شد و حداقل يك نفر كشته و بيش از ۳۵ مجروح در پى داشت.
 
 

عمليات "شير مقاومت"

در ساعات اوليه صبح روز ۱۶/۲/۱۳۷۲يكى از مجاهدين به تعبيه ۵ بمب ساخته شده توسط مهندس در جاده قديمى منتهى به «موشاف شيكف» در داخل روستاى «بيت عوا الخليل» - كه در سال ۱۳۴۷ به اشغال صهيونيست‏ها درآمده بود - مشغول شد.

دو عدد از اين بمب‏ ها در حين عبور خودروى جيپ گشتى نظاميان صهيونيست منفجر شد كه موجب زخمى شدن دو صهيونيست گشت. بر اثر انفجار اين دو بمب، دشمن نيروهاى ويژه خود را براى پاكسازى جاده به منطقه گسيل داشت كه بار ديگر با عبور خودروى دوم كه از روى سومين و چهارمين بمب مى‏ گذشت انفجار مهيبى رخ داد كه منجر به كشته و زخمى شدن عده ديگرى از صهيونيست‏ ها گردید. انفجار بمب پنجم در حالى كه «يوسيف حايون»، از متخصصين تخريب ارتش اشغالگر، مشغول خنثى كردن آن بود، موجب وارد شدن جراحت شديد به وى شد، كه البته  بعد از سه روز به هلاکتش در بيمارستان منتهی شد.
 
 عمليات "سليمان زيدان"

در پاسخ به هجوم ارتش اشغالگر صهیونیست به اردوگاه «بريج» (۱۲/۶/۱۳۷۲) و در سالگرد هتك حرمت ساحت مسجد الاقصى، مجاهد شهادت‏ طلب «سليمان زيدان»، سوار بر خودرويى مملو از مواد منفجره به دنبال خودروى نظامى صهيونيست‏ ها به شماره ۱۷۸ حركت مى‏كند. اين خودرو تعدادى از افراد ويژه پادگان نظاميان اسراييلى در حومه قدس را به ستاد فرماندهى ارتش صهيونيست، در منطقه غرب واقع در نزديك «بيت ايل» در شمال شهر «رام‏ الله» منتقل مى‏ كرد.

خودروى قسامی شهادت‏ طلب  نيز كه پلاك صهيونيستى داشت با عبور از ۸ پست ايست و بازرسى اسراييلى‏ ها، توانست در ساعت ۷:۳۰دقيقه صبح ۱۴/۶/۱۳۷۲به كنار خودروى شماره ۱۷۸ برسد. با فشردن كليد انفجار توسط «سليمان زيدان»، انفجار مهيبى صورت گرفت كه موجب انهدام كامل خودروى صهيونيست‏ ها و اصابت تركش‏ هاى انفجار به چند خودروى ديگر شد. پس از اين انفجار، تمامى منطقه به محاصره كامل نيروهاى امنيتى اسراييل درآمد. ناظران و شاهدان در اظهارات خود به خبرگزارى‏ هاى محلى و خارجى تأكيد كردند كه خودروى صهيونيست‏ها به طور كامل منهدم و سرنشينان آن همگى كشته شدند؛ اما رژيم اشغالگر از اعلام تلفات قطعى خود سرباز زد.

عمليات "عفوله"

در پاسخ به كشتار نمازگزاران حرم امن ابراهيمى شهر الخليل، شهيد عياش با طراحى و اجراى يك عمليات شهادت‏ طلبانه كه در روز اربعین قتل عام نمازگزاران به اجرا درآمد، موجبات به درك واصل شدن ۸ نظامى صهيونيست و مجروح شدن بيش از ۵۰ صهيونيست ديگر را فراهم آورد. كيفيت عمليات بدين ترتيب بود كه يك خودروى پر از مواد منفجره توسط مجاهد استشهادى «رائد زكارنه»، به مقابل ايستگاه مركزى حمل و نقل خودروهاى اسراييلى منتقل شده و در ساعت ۱۲:۲۵ دقيقه روز ۱۶/۱۲/۱۳۷۳ توسط اين شهادت‏ طلب منفجر شد.

عمليات "الخضيره"

در اثناى برگزارى جشن ارتش اشغالگر به مناسبت سالگرد جنگ اعراب با اسراييل، مهندس دومين ضربه‏ اش را در انتقام كشتار نمازگزاران حرم ابراهيمى، بر پيكر صهيونيست‏ ها وارد كرد. در ساعت ۸:۵۰ دقيقه روز ۲۳/۱۲/۱۳۷۳ مجاهد شهادت‏ طلب «عمار عمارنه»، چاشنى بمب تعبيه شده توسط يحيى عياش در داخل يكى از خودروهاى دشمن در محور معروف به شماره ۸۰ شهر «الخضيره» را فعال كرد و با شهادت خود حداقل ۵ نظامى صهيونيست را به جهنم فرستاد و ۳۲ تن ديگر را به شدت مجروح ساخت.

عمليات "تل‏ آويو"

در يكى از درخشان ترين عمليات‏ هاى شهادت‏ طلبانه، قهرمان استشهادى «صالح صوى»، در داخل خيابان «ديزنكوف» در مركز تل‏ آويو چاشنى مواد منفجره كار گذاشته شده توسط مهندس در خودروى حاملش را به كار انداخته و با شهادت خود ۲۲ صهيونيست را به هلاكت رسانده و ۴۷ تن ديگر را مجروح ساخت.

عمليات "نتساريم"

هنوز گيجى ضربه عمليات تل‏ آويو از وجود دولت اشغالگر قدس برطرف نشده بود كه يكى از شهادت‏ طلبان گروه قسام به نام «هشام حمد»، در منطقه «نتساريم» با رساندن خود به تجمع نظاميان صهيونيست كيف خود را كه حامل بمبى قوى بود منفجر ساخت و ۳ درجه‏ دار صهيونيست را به درك واصل كرده و ۱۲ تن ديگر را مجروح ساخت. اين عمليات در انتقام شهادت «هانى عابد»، از راهبران جنبش حماس كه در شهر «خان يونس» به دست عوامل اداره اطلاعات اسراييل شهيد شده بود، صورت پذيرفت.

عمليات "شهداى زنده"

در تحقق شعارهاى انتقام‏جويانه مسلمانان مظلوم فلسطين در تشييع جنازه شهيد «كمال كحيل» و همرزمان مجاهدش «حاتم حسان»، «سعيد دعس» و فرزندش «بلال» كه در حمله وحشيانه قوای امنيتى اسراييل به شهادت رسيدند، دو خودروى حاوى مواد منفجره مهيا شده و در روز ۱۹/۱۲/۱۳۷۳ اولين آن ها در حالى كه توسط قهرمان شهادت طلب «خالد خطيب» هدايت مى‏ شد در ساعت ۲ بعداظهر در كنار يك خودروى حامل نظاميان صهيونيست منفجر شده كه منجر به قتل ۷ صهيونيست و جراحت ۲۲ نفر ديگر شد. دو ساعت بعد از شهادت «خالد خطيب»، مجاهد استشهادى «عماد ابوامونه» خودروى دوم را به جوار ستون مكانيزه‏ اى رسانده و با شهادت خود ۶ صهيونيست را به دوزخ فرستاده و ده‏ ها تن ديگر را نيز مجروح ساخت.
 
 

عمليات "قوش قطيف"

بعد از شهادت مجاهد «محمود خواجه» - رهبر شاخه نظامى جنبش جهاد اسلامى - توسط رژيم اشغالگر قدس ، از سوى مهندس عياش عملياتى براى هلاكت يكى از فرماندهان امنيتى اسراييل طراحى شد.

بدين ترتيب كه يك گارى كه مقادير قابل توجهى مواد منفجره در آن جاسازى شده بود با هدايت قهرمان شهادت طلب «معاوى روگه»، به سمت محل عبور خودروى فرمانده صهيونيست حركت كرد. فرمانده فوق با دو مجموعه كامل اسكورت رفت و آمد مى‏ كرد و «معاوى روگه» در تقاطع جاده «نفيه ديكاليم» در نزديكى محله «غوش قطيف» منتظر رسيدن فرمانده صهيونيست شد. دقايقى قبل از رسيدن فرمانده و مجموعه محافظش يك جيب گشتى صهيونيست‏ ها به نزديك گارى وى رفت و مدارك وى را طلبيده و علت توقفش در تقاطع را جويا شد و چون گشتى‏ ها مشغول وارسى گارى شدند و هر لحظه احتمال كشف مواد منفجره و لو رفتن عمليات مى‏ رفت وى با انفجار مواد منفجره موجبات هلاكت ۳ نظامى گشتى صهيونيست را فراهم كرد.

عمليات "رامات غان"

دشمن صهيونيستى با به كارگيرى امكانات گسترده توانسته بود يكى از خانه‏ هاى امن گروه شهادت‏ طلبان قسام را كشف و همه مجاهدان ساكن در آن را به شهادت برساند. در پاسخ به اين تهاجم صهيونيست‏ ها، با طراحى دقيق مهندس يكى از شهادت‏ طلبان گروه، موفق به بمب گذارى در يك خودروى حامل فرماندهان صهيونيست مى‏ شود كه در صبح روز ۵/۴/۱۳۷۴ با انفجار بمب فوق در ميان ستون نظامى صهيونيست‏ها ۶ افسر درجه‏ دار اسراييلى و ده‏ ها تن ديگر مجروح مى‏ شوند.

عمليات «رامات اشكول»

اين عمليات در تكميل عمليات «رامات غان» انجام گرفت؛ بدين صورت كه مجاهد شهادت طلب «سفيان جبارين»، در صبح روز ۱/۷/۱۳۷۴ با انفجار يك خودروى مملو از مواد منفجره به شماره ۲۶ - الف، در كنار يك كاميون حامل صهيونيست‏ ها در منطقه «رامات اشكول» به اعتراف خود صهيونيست‏ ها 5 درجه دار پليس اسراييل را كشته و بيش از ۱۰۶ نفر ديگر را مجروح ساخت.

شرح شهادت يحيى عياش از زبان تنها شاهد

در مورد نحوه خيانتى كه منجر به شهادت فرمانده استشهاديون فلسطينى شد، يگانه شاهدى كه وجود دارد، «اسامه حماد»، همراه و همرزم ديرينه‏ اش مى‏باشد.

وى طى سخنانى ماجراى شهادت مرشدش را اين‏گونه بيان مى‏كند:

«در حدود ده سال پيش هنگامى كه در دانشگاه بيروت درس مى‏ خواندم با شهيد يحيى آشنا شدم؛ چرا كه اوهم در منطقه محل سكومت من، زندگى مى‏كرد. بعد از اتمام تحصيلات، گهگاهى او به ديدنم مى‏آمد و من هم به او سرى مى‏زدم تا اينكه حدود ۵ ماه قبل نزد من آمد تا براى مدتى او را در منطقه امنى پنهان كنم. دليل اين مراجعه هم دوستى و اعتماد كاملى بود كه به يكديگر داشتيم. تا چند هفته قبل هم به استثناى چند تن از همرزمان مهندس كسى نمى‏دانست كه او نزد من است. تا اينكه روزى دايى من «كمال حماد» كه در «انجمن نظارت بر ايمنى برج سازى» فعاليت داشت و از تجار معروف نوار اشغالى غزه بود، تصادفاً متوجه يحيى در منزل ما شد. پس از مدتى هم مرا خواست و گفت كه علاقه زيادى به او و فعاليت‏هايش دارد و مى‏تواند كمك‏هاى قابل توجهى به كارهاى مهندس بكند. در همان جلسه هم «كمال حماد» يك موبايل به عنوان هديه به من داد تا از آن براى ارتباطات راحت‏ تر استفاده كنم. در آن موقع حتى به ذهنم هم خطور نمى‏ كرد كه ممكن است دايى من عنصر خودفروخته‏ اى باشد و غرضش از اهداى موبايل و يا امكانات رفاهى خيانت به يحيى است. من بنا بر دلايل حفاظتى اجازه ملاقات را به دايى‏ ام ندادم؛ اما موبايل را به مهندس دادم تا در تماس ‏هاى تلفنى راحت‏ تر عمل كند. يحيى هم مدتى از موبايل استفاده كرد تا اينكه روزى به من گفت كه احساس مى‏كند خط تلفن موبايل ناامن است و احتمال مى‏ دهد كه نيروهاى امنيتى اسراييل خط موبايلش را شناسايى كرده باشند. به همين دليل به من امر كرد كه ديگر از موبايل استفاده نشود و از همان خط عادى تلفن قديمى‏ مان استفاده كنيم.

من هم قبول كردم و موبايل را خاموش كرده و كنار گذاشتم .چند روز بعد دايى كمال آمد و گفت كه براى كارى مجبور به سفر است و دو سه روزى احتياج به موبايل دارد و من هم موبايل را كه ديگر از آن استفاده نمى‏ كرديم به او امانت دادم. البته بايد اضافه كنم كه او يك بار هم قبلا موبايل را قرض گرفته بود و به خاطر همين،من اصلا به امانت گرفتن موبايل مشكوك نبودم. نكته ديگر هم اين كه  از طريق موبايل با يحيى بيشترين تماس ها از طرف پدرش بود كه البته بعد از كنار گذاشتن موبايل، يحيى به پدرش هم سپرده بود كه از آن به بعد با شماره تلفن عادى منزل با او تماس بگيرد و قرار بود كه صبح روز جمعه، پدر مهندس با او تماس رفته و نتيجه كارى را به اطلاع برساند.

در صبح روز جمعه كه يحيى منتظر تماس پدرش بود، حدود ساعت ۸، دايى به من تلفن زد و گفت كه خط تلفن موبايل را باز نگهدارم؛ چرا كه ممكن است يكى از رفقاى تاجرش با شماره موبايل تماس گرفته و برايش پيغام بگذارد و اضافه كرد كه اگر آن تاجر پيغام گذاشت، حتى پيغام تلفنى را به او اطلاع بدهم. من هم خط تلفن را روشن گذاشتم. از آن طرف پدر يحيى هر چقدر به تلفن عادى زنگ مى‏ زند متوجه مى‏ شود كه تلفن از طريق مخابرات قطع شده است و بالاجبار حوالى ساعت ۹ با اميد روشن بودن موبايل، شماره موبايل را مى‏ گيرد و موبايل زنگ مى‏ زند. من كه با يحيى در اتاق ديگرى بودم برخاستم و ديدم كه همسرم موبايل را به طرف من آورده و مى‏ گويد كه پدر مهندس است و چون نتوانسته شماره تلفن منزل را بگيرد، با موبايل تماس گرفته، من هم موبايل را از همسرم گرفته و به يحيى؛ دادم. چون يحيى از تماس پدرش با خط تلفن موبايل شديداً ناراحت شده بود، بعد از سلام از پدرش خواست كه ديگر با موبايل تماس نگيرد و من در حالى كه به سمت درب اتاق مى‏رفتم تا مقدمات صبحانه را از همسرم بگيرم احساس كردم كه پشتم داغ شد و انفجارى در اتاق رخ داد. وقتى ناخودآگاه برگشتم، در ميان دود و غبار دست يحيى را ديدم كه جدا شده و خون از آن جارى است. تمام پنجره‏ هاى اتاق هم شكسته شده بودند. فريادهاى همسرم مرا به خود آورد. بعد از فرو نشستن گرد و غبار صورت يحيى را ديدم كه به شدت جراحت ديده بود و متوجه شدم كه شهيد شده است. به سختى به همسرم فهماندم كه يكى از دوستان مهندس در گروه قسام را باخبر كرده و به كمك بياورد.

همرزمان يحيى دقايقى بعد آمدند و پيكر او را با خود بردند و از من هم خواستند كه براى مدتى با خانواده‏ام مخفى شويم. در حال خروج از منزل يكى از همسايگان به سمت ما آمد و گفت كه در هنگام بروز حادثه براى ما، يك هلى‏كوپتر كوچك دور منزل ما و همسايگان دور مى‏زده است...»

لازم به ذكر است كه به نوشته روزنامه اسراييلى «معاريو»، «شاسى انفجار موبايل را يكى از سرنشينان هلى‏كوپتری که در نزدیکی محل عملیات در پرواز بوده، بعد از اطمينان مامورين مخابراتى از اينكه فرد مكالمه‏ كننده شخص مهندس بوده است فشرده و از منطقه دور شده است. مواد منفجره به كار رفته در موبايل از نوع مواد ويژه و با قدرت بالا بوده است كه وزنش از ۵۰ گرم تجاوز نمى‏كرد...»
 

پیکر مهندس عیاش روی دستان مردم

اظهارات برخی از صاحب نظران صهیونیست بعد از ترور شهید یحیی عیاش

«بايد خودمان را از توهم آسايش به دور كنيم و اعتقاد پيدا كنيم كه با كشته شدن عياش زيان‏ هاى بزرگترى خواهيم ديد. قتل عياش سبب وارد شدن ضربه جدى به روند اجراى عمليات صلح خاورميانه شده است. آخر چطور مى‏ شود كه عقاب وحشى صلح با مبارزان از جان گذشته چون عياش باهم كنار بيايند؟»

امنون الون - نويسنده يهودى

«اگر چيزى خطرناكتر از مهندس يحيى وجود داشته باشد، جنازه اوست؛ چرا كه كشته شدگان در راه هدف، خطرناكترين سلاح در دست هر ملت در حال جنگ مى‏ باشند. درك اين حقيقت كه ترور عياش موجب فوران شور و هيجان جوانان فلسطينى است و اين شخص به يك سمبل مبارزه تبديل شده است، احتياج به تفكر زيادى ندارد، آن گونه كه ديديم هزاران نفر در تشييع جنازه او شركت كردند. پس چقدر تعداد مهندسين جديدى كه در اين مراسم، عزم خود را براى تداوم راهش جزم كردند و دير يا زود خود را فداى هدفشان خواهند كرد، زياد بود؟!»

اورى فنيرى - نويسنده صهيونيست

«دليلى كه سبب پيگيرى شديد صهيونيست‏ ها براى ترور عياش شد، تنها انتقامجويى از خون كشته و زخمى‏ هاى اسراييلى‏ ها نبود و اولين و مهمترين دليل آن‏ ها قبل از همه اين بود كه عياش، بنيانگذار نوع جديدى از مبارزه: يعنى انجام عمليات انتحارى در مراتب مختلف بود.»

زئيف شيف - كارشناس بخش عربى مجله هاآرتص

«موزه تاريخى فلسطينى‏ ها تاكنون از مبارزان شهيد شده زيادى همچون يحيى عياش محافظت مى‏ كند. پرونده اين شخصيت‏ ها از عزالدين قسام شروع مى‏ شود كه در دهه 30 توسط انگليسى‏ ها ترور شد و حالا شخصيت نمونه و الگوى مبارزان حماسه آفرين آن ها؛ يعنى مهندس يحيى عياش جاى دارد.»

يوسى نوربشتاين - نويسنده صهيونيست

«از ابتداى شروع جنگ بين ما و فلسطينيان هيچ شخصى مانند يحيى عياش دستش را آغشته به خون صهونيست‏ها نشان نداد.»

ايهودى يهارى - تحليلگر سياسى تلويزيون رژيم صهيونيستى

«از اينكه ديگر عياش در دنيا نيست، جداً احساس شادمانى مى‏كنم.»

افرايم سينه - وزير كابينه رژيم اشغالگر قدس

«مهندس مستحق اين كيفر بود؛ چرا كه دستانش به خون بسيارى از صهيونيست‏ ها آغشته بود و امروز با ترور او، روز عيد و شادى ماست؛ هر چند كه در اين شادى با وجود همرزمان و شاگردانش نبايد افراط كرد.»

ايلى دايان - جانشين وزير خارجه كابينه رژيم اشغالگر قدس

«ديدن صحنه‏ه اى تشييع جنازه عياش كه ده‏ها هزار فلسطينى در آن شركت داشتند بشارت دهنده خيرى نيستند براى افرادى كه اعتقاد دارند كينه صد ساله فلسطينيان مسلمان نسبت به صهيونيست‏ ها با ترور اين مبارز از بين خواهد رفت و ما وارد مرحله تازه‏ اى از صلح و ثبات خواهيم شد؛ چرا كه عياش، قهرمان ملتى است كه ميزان شجاعت و برترى قهرمانانش را باتعداد قبرهايى اندازه مى ‏گيرند كه از دشمنانشان ايجاد كرده ‏اند. هر چند كه در نظر ما عياش دشمن خونريزى بود كه استحقاق اعدام را داشت و عمليات ترورش در جهت اجراى اين نظر بود؛ اما اين شخص در نظر ملتش نه تنها قهرمانى مردمى در دنيا بلكه شهيدى بلندمرتبه در آخرت است! در تشييع جنازه او فقط همرزمانش در در حماس حضور نيافتند؛ بلكه همه اقشار مختلف مردم فلسطين شعار انتقام انتقام سر دادند و مردم غزه در تاريخ معاصر خود تاكنون جنازه‏ اى را از نظر كثرت شركت همه گروه‏ ها و بروز احساسات چنين عميق بر دوش كشور خود نديدند.»

شموئيل شينتسرل - نويسنده و ايدئولوگ صهيونيست


«در بخشی از جهان که عقربه زمان، روی صفحه‌ای از خون می‌چرخد، یحیی عیاش را باید شخصیتی بزرگ در آوردگاه تروریسم دانست. این مهندس که ازاهالی کرانه باختری بود و در ساخت مواد منفجره نبوغی چشمگیر داشت، 150 اسرائیلی را هلاک کرد و 500 نفردیگر را مجروح ساخت.خلاقیت‌های وی در عرصه تولید بمب، زندگی‌های بسیاری را به هم ریخت و منجر به شکل‌گیری یک اراده سیاسی شد.

وی توانست اثبات کند، دستگاه امنیتی اسرائیل که در نبردهای پیشپین خود شکست‌ناپذیر می‌نمود، قابل شکست دادن است. یک افسر پلیس که وظیفه داشت وی را پای میز محاکمه بکشاند، از وی چنین یاد می‌کرد: "نمادی از خطر که در یک بمب ساعتی پنهان شده است."

عیاش، هوشی سرشار داشت، پنهان کاری عالی و زیرکی و خونسردی عجیبی داشت. وی ساده اما مطمن عمل می‌کرد. در خانه‌های امن پنهان می‌شد و استاد تغییر چهره و تربیت شاگردانی شجاع بود. او را باید اسطوره فلسطین و نماد طرز فکر فلسطینی دانست.

روزی که شروع به نگارش این کتاب کردم، تلاش اسرائیل را برای دستگیری یحیی عیاش، مبارزه نیکی بر ضد بدی می‌پنداشتم، اما واقعیت آن است که یحیی عیاش کسی نیست که بتوان وی را کاملا سفید یا کاملا سیاه نگریست. پس از دو سال تحقیق و مصاحبه‌های متعدد متوجه شدم که ناگفته هایی که در خصوص عیاش وجود دارند، از واقعیات روشن به مراتب بیشترند. دوران جنگاوری یحیی عیاش را باید یکی از دوره‌های دراماتیک، غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل تصور در تاریخ "دولت یهود" دانست!

ساموئل کاتز، صاحب نظر مشهور صهیونیستی

 

***

امروز، شانزده سال از شهادت مردي كه سال ها كابوسي هولناک براي اسراييلي ها محسوب مي شد، مي گذرد، اما هم چنان خاطره وي به عنوان "امیرالاستشهادیون" در ذهن مردم فلسطين زنده است. جوانی که بنا بود تبديل به يك مهندس شيمي شود و زندگي آسوده اي را دنبال كند ‌اما انتخابی دیگر نمود و بر تارک تاریخ مبارزات مردم فلسطین نشست.

گروه جهاد و مقاومت مشرق ، یاد این اسطوره شهادت طلبانِ ضد صهیونیستی را گرامی داشته و با آرزوی آزادی قدس شرف ، درود های خود را به ساحت همه شهیدان آرمان رهایی قبله اول تقدیم می دارد.

*یحیی وصالی - محمد یاسر رجبی

آسمان سياه- ويژه نامه آلودگي هوا

آسمان سياه

دانلود ويژه نامه آسمان سياه- ويژه نامه آلودگي هوا
 

آسمان سياه
    رژيم غذايي مناسب روزهاي آلوده       احتراق و آلودگی هوا

رژيم غذايي مناسب روزهاي آلوده آلودگی هوا و رسیدن آن به سطوح بحرانی پدیده ای نگران کننده است که سلامت شهروندان را به خطر می اندازد. به همین علت جامعه جهانی در تلاش برای مبارزه با این پدیده از طریق اجرای راهکارهای بلندمدت

 

 احتراق و آلودگی هوااگر چه احتراق یا خاکسترسازی از منابع اصلی آلودگی هوا هستند ، اما در فرآیند کنترل آلودگی هوا ، هدف از آن عبارت است از تبدیل آلاینده‌های هوا به دی اکسید کربن

    هوا آلوده است يعني چي؟       آلودگی هوا چیست؟

هوا آلوده است يعني چي؟آلودگي هوا يعني وجود هر نوع ماده آلاينده اعم از جامد، مايع، گاز و يا تشعشع پرتوزا و غيرپرتوزا در هوا به تعداد و در مدت زماني که کيفيت زندگي را براي انسان و ديگر جانوران به خطر ‌اندازد.

 

آلودگی هوا چیست؟آلودگى هوا به معناى مخلوط شدن هوا با گازها،قطرات و ذراتى است كه كيفيت هوا را كاهش مى‌دهند در شهرها، ماشين‌ها و اتوبوس‌ها، هواپيماها و نيز صنايع و ساختمان‌سازى ممكن است باعث آلودگى هوا شوند..

    هوا پسه، نفس بده       اثرات آلودگی هوا بر شرایط جوی

هوا پسه، نفس بدههوا يكي از شش عنصر ضروري (هوا،آب،غذا،پول،گرما و نور) براي زندگي آدم است. اهميتش هم آن قدري است كه روزي 22هزار بار نفس آدم بالا مي آيد

 

اثرات آلودگی هوا بر شرایط جوی روابط متقابل شرایط اتمسفری و کیفیت هوا درباره اثراتی که شرایط جوی می‌تواند بر پخش ، غلظت یا حذف آلاینده‌های اتمسفری داشته باشد ارتباطی دو جانبه است

    منابع آلودگي هوا و کاربرد پرتو فرا بنفش و ازون       کنترل آلودگی هوا

منابع آلودگي هوا و کاربرد پرتو فرا بنفش و ازوناستفاده از پرتو فرابنفش چند سالي است که بصورت صنعتي کاربرد دارد . در سالهاي ١٩٨٠ ميلادي انواع زيادي از محصولات U.V. به بازار عرضه شد

 

کنترل آلودگی هوا اتمسفر مانند نهر یا رودخانه دارای فرآیندهای طبیعی است که در تمیز کردن آن نقش دارند. بدون چنین فرآیندهایی تروپوسفر سریعا به محیطی نامناسب برای زیست بشر تبدیل خواهد شد.

    تاثير آلودگي‌ هوا بر سلامت چشم‌ها       رديابي آلودگي هوا و خاک در اصفهان

تاثير آلودگي‌ هوا بر سلامت چشم‌هااين روزها بحث آلودگي هوا و وجود ريزذرات معلق در آن از جمله مهم‌ترين موضوعاتي است که بر سلامت ما سايه ‌افکنده است.

 

رديابي آلودگي هوا و خاک در اصفهان توسعه صنعت و گسترش ترافيک شهري و برون شهري در کشورهاي پيشرفته و اخيراً ايران، آلودگي خاک، آب و هوا را در پي داشته است.

    آلاینده های شیمایی هوا       آلودگی هوا

آلاینده های شیمایی هواآلاینده‌ها بر حسب ترکیب شیمیایی‌شان به دو گروه آلی و معدنی تقسیم می‌شوند. ترکیبات آلی حاوی کربن و هیدروژن هستند.

 

آلودگی هوا بررسی آمارهای جهانی نشان می‌دهد که سالانه حدود ۴/۵ میلیون نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست صنعت مدرن امروز با تولید گازها و ذرات آلوده معلق در هوا فضایی برای نفس کشیدن باقی نمی‌گذارد

    بهترين رژيم غذايي در هواي آلوده      

بهترين رژيم غذايي در هواي آلوده شايد شما هم شنيده‌ايد كه مي گويند بايد شير و ماست زياد بخوريم تا اثرات اين همه سربي كه از طريق هواي آلوده وارد بدنمان مي‌شود، خنثي شود.

   
    لینک های دیگر

کلید گناهان - ویژه نامه آثار دروغ و دروغگویی


 

 
    دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان     دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟

دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

                        در اینجا با یکسان دانستن دروغ و نفاق، به برخی از عواملی که موجب می شود شخص به جرگه دروغگویان وارد شود اشاره می شود و آثار و نتایج این رفتار زشت و نابهنجار را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بررسی می کند.

    دروغ     پيامدهاى زشت دروغ

دروغ درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) متن حديث: يَا عَلِىٌّ: اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ أَحَبُّ الْكِذْبَ فِى الصَّلاَحِ وَ أَبْغَضُ الصِّدْق فِى الْفَسَادِ.

پيامدهاى زشت دروغ دروغ با ايمان ناسازگار است و ضعف و نابودى آن را در پى‏دارد. حسن ابن محبوب مى‏گويد: از حضرت صادق (ع) پرسيدم: يكون المومن بخيلا؟ قال: نعم، قلت: فيكون جبانا؟ قال: نعم، قلت:

    راه‏هاى درمان دروغ     راههای پیشگیری از دروغ

                        راه‏هاى درمان دروغ دانشمندان اخلاق براى درمان بيمارى‏هاى اخلاقى انسان، دو راه «علمى» و «عملى» را سفارش مى‏كنند: در راه علمى، بر آگاهى‏هاى بازدارنده، و در راه عملى، به رفتارهاى برطرف كننده تاكيد مى‏ورزند.

راههای پیشگیری از دروغ... مادر در چشمان پسرش آثاري از دروغگويي را حس مي کرد، اما نمي دانست بايد چگونه با اين خصلت ناپسند برخورد کند. يکي از بلاياي بيشتر جوامع بشري ، مساله دروغ و دروغگويي است

    شناسایی دورغ با یک نگاه     چرا مردم دروغ می گویند؟

شناسایی دورغ با یک نگاه

                        دروغ مفهومی است انتزاعی و انسانها تنها به دو دلیل دروغ می گویند: یا برای رسیدن به لذت بیشتر، یا اجتناب از افزایش درد و رنج. عده ی بسیار زیادی از افراد بی هیچ دلیل خاصی و تنها به خاطر تمایلات

سيره عبادي علامه طباطباييچرا مردم دروغ می گویند؟

                        چرا مردم دروغ می‌گویند؟ پاسخ ساده‌اش این است: برای این که آسان است. تقریباً همه مردم دروغ می‌گویند و اغلب آن‌ها در این کار مهارت دارند. شواهد نشان می‌دهد که اغلب مردم دروغگویی را در همان سنین اولیه یاد می‌گیرند.

    چرا بچه ها دروغ می گویند؟     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)

چرا بچه ها دروغ می گویند؟دروغگویی از نظر لغوی به معنای کتمان واقعیت است. فرد دروغگو از طریق دروغ گفتن ضعفهای خود را می پوشاند و شنونده را گمراه می سازد. خود را از تنبیه نجات می دهد و بدان وسیله توجه دیگران را به خود جلب می کند.

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)«توريه» يعني پنهان داشتن مقصود اصلي خود از طريق به کار بردن کلامي که معناي ظاهري اش خلاف معناي اراده شده متکلم است. برخي توريه را دروغ مي دانند. بنابراين، به کار بردن آن را تنها در مواردي که دروغ جايز است،

    ماهيت و حکم اخلاقي توريه(2)     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(3)

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(2) ايشان در شرح اصول کافي مي فرمايد: «جاهل تصور مي کند توريه خارج از موضوع کذب است. اگر کلامي بگويد که ظاهرش کذب است، ولي معناي صادقي از آن اراده کند، کلامش کذب نخواهد بود». سپس چنين استدلال مي کنند

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(3)همانطور که گفته شد، برخي از فقهاء به دليل برخي روايت قائل به جواز مطلق توريه شده بودند. در اين قسمت به بررسي آنها مي پردازيم. 1. از امام صادق (ع) در مورد قول خداوند عزوجل در قصه حضرت ابراهيم (ع) پرسيده شد

    دروغگو طعم ايمان را نمي چشد     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)

دروغگو طعم ايمان را نمي چشد

                        يکي ديگر از رذايل اخلاقي که جلو خودسازي را مي گيرد دروغ است. دروغ يکي از قبيح ترين و خبيث ترين گناهان و صفتي است که انسان را در ديده ها خوار و از درجه ي اعتبار ساقط مي کند که تا آخر عمر نمي توان جبران کرد

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1) در آيات و روايات به دو عنوان براي انسان نيکو و راست گفتار اشاره شده است: 1- صادق 2-صديق اولين معنايي که از اين دو واژه به ذهن مي رسد, اين است که صادق و صديق يعني بسيار راستگو. اين معنا در مورد کلمه«صادق» صحيح است, اما درباره کلمه«صديق» اندکي ناقص مي باشد؛

 

    بانک پرسش و پاسخ
   بانک صوت و فيلم

تحقق پيش‌بيني شهيد مطهري پس از 42 سال

استاد شهيد مرتضي مطهري، 42 سال پيش در سخناني درباره ارتباط قيام امام حسين عليه السلام با موضوع وجوب آزادسازي فلسطين از اشغال رژيم صهيونيستي که به دستگيري وي انجاميد، پيش بيني جالبي کرده بود که اين روزها محقق شده است.
به گزارش گروه بين الملل مشرق، قضيه از اين قرار است که رژيم صهيونيستي کارگروهي را تشکيل داده تا موضوع درخواست غرامت صد ميليارد دلاري از ايران را مورد بررسي قرار دهد. منابع اطلاع رساني خبر دادند که وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به دنبال ايجاد يک پرونده ساختگي قضائي براي جمهوري اسلامي ايران است تا به بهانه آنچه "سرنوشت نامعلوم صدها کشته و مفقود يهودي در داخل ايران" خوانده است، از کشورمان 100 ميليارد دلار غرامت بگيرد.

اين منابع خبر دادند که اين طرح، علاوه بر ايران، شامل تعداد ديگري از کشورهاي اسلامي نيز مي شود و در اين راستا، اداره املاک در وزارت خارجه رژيم صهيونيستي با تشکيل کارگروهي از تاريخ دانان، کارشناسان حقوق بين الملل و جغرافي دانان صهيونيست، طرحي را در ماه مارس روانه کنيست مي کند که بر اساس آن، اسرائيل از عربستان سعوي نيز درخواست غرامتي معادل 100 ميليارد دلار خواهد کرد که اين غرامت، بنا به ادعاي اين کارگروه، به علت تسخير آن چيزي است که صهيونيست ها آن را املاک متعلق به يهوديان خيبر و بني قريظه و بني النضير در زمان پيامبر(ص) ناميده اند.

اين کميته متشکل از کارشناسان مطرح در دانشگاه هاي "بار ايلان"، "بئر السبع"، "تل آويو"، "قدس" و "حيفا" فعال شده و مبلغي معادل 100 ميليون دلار بودجه براي آن تعيين شده که از محل بودجه سرزمين هاي اشغالي در سال 2012 ميلادي تأمين خواهد شد.

بر اساس اين قانون، اسرائيل قرار است از مصري ها نيز براي استرداد امول مربوط به يهوديان در شهرهاي مختلف مصر از سال 1948 تاکنون درخواست غرامت کند.

اين قانون شامل موارد متعددي خواهد بود که در بخش اول کشورهاي مصر، موريتاني، مغرب، الجزاير، تونس، ليبي، سودان، سوريه، عراق، لبنان و اردن به پرداخت غرامت منازل  850 هزار يهودي متهم مي شوند که ارزش آن بر اساس برآوردهاي صهيونيست ها بالغ بر 300 ميليارد دلار خواهد يود، اين غرامت بر اساس نحوه توزيع يهوديان در اين کشورهاست.

در بخش دوم از اين طرح نيز غرامت هاي اسرائيل از عربستان سعودي، ايران و بحرين مطرح است، غرامت از بحرين به ادعاي اين طرح در عوض املاک خانواده هاي يهودي است که در منامه زندگي مي کرده اند، بر اساس اين ادعا آنها گورستان هايي در بحرين دارند.

استاد شهيد مرتضي مطهري در سخناني تاريخي خود عليه صهيونيسم در عاشوراي سال 1390 قمري برابر با اسفند 1348 شمسي كه به دستگيري وي از سوي رژيم ستمشاهي انجاميد، نکات جالبي را در مورد يهوديت صهيونيستي بيان مي کند که نمونه عيني آن را امروز بعد از 42 سال در اين طرح نژادپرستانه مشاهده مي کنيم.

وي  درباره تاريخچه ادعايي صهيونيست ها در مورد فلسطين گفته بود: «[صهيونيست ها] مدعي هستند كه در سه هزار سال پيش دو نفر از ما، داود و سليمان براي‏ مدت موقتي در آنجا سلطنت كرده‏اند. تاريخ را بخوانيد، در تمام اين‏ مدت دو سه هزار ساله، چه موقعي سرزمين فلسطين به يهود تعلق‏ داشته است؟ چه موقعي بيشتر سرزمين فلسطين مال ملت يهود بوده است؟»

استاد شهيد در ادامه مي افزايد: «به قول عبدالرحمن فرامرزي : اين اسرائيلي كه من مي‏شناسم، فردا ادعاي‏ شيراز را هم مي‏كند و مي‏گويد: شاعرهاي خود شما هميشه در اشعارشان اسم شيراز را گذاشته‏اند ملك سليمان. هر چه بگويي آقا! آن تشبيه است، مي‏گويد سند از اين بهتر هم مي‏خواهيد؟ مگر ادعاي خيبر را كه نزديك مدينه است، ندارند؟ مگر "روزولت " به پادشاه وقت عربستان سعودي پيشنهاد نداد كه شما بياييد اين شهر را به اينها بفروشي؟ مگر اينها ادعاي عراق‏ و سرزمينهاي مقدس شما را ندارند؟»

شهيد مطهري ادامه مي دهد: «اگر حسين بن‏ علي(ع) بود مي‏گفت اگر مي‏خواهي براي من عزاداري كني، براي من سينه و زنجير بزني، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمر امروز "موشه دايان" است. شمر، هزار و سيصد سال پيش مرد، شمر امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان مي‏خورد.»

جنگی که نمی بینید + فیلم

جان پیلگر در تازه‌ترین فیلم مستند خود با نام «جنگی که نمی‌بینید»، نقش رسانه‌ها در جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و نیز نزاع بین رژیم صهیونیستی با فلسطینیان را به تصویر کشیده است.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، فیلم مستند «جنگی که نمی‌بینید» به نویسندگی‌، تهیه‌کنندگی و کارگردانی جان پیلگر بوده و در سال 2010 ساخته شده است. مدت زمان این مستند حدود 100 دقیقه است و در آن نقش رسانه‌های غربی در برپایی و هدایت جنگ آمریکا با عراق و افغانستان و نیز نزاع بین رژیم صهیونیستی و فلسطینیان به تصویر کشیده شده است.

در این مستند، پیلگر با استفاده از تجربیات خود به عنوان یک گزارشگر جنگی نقش رسانه‌ها در جنگ‌هایی چون جنگ آمریکا در عراق و افغانستان را به زیر سوال می‌برد.


دانلود

به دلیل مضامین ضد آمریکایی و نمایش جنایات جنگی نظامیان آمریکا در عراق و افغانستان، در 7 ژوئن 2011، بنیاد آمریکایی لانان پخش این فیلم را در آمریکا ممنوع اعلام کرد و از پذیرش پیلگر در این کشور امتناع ورزید. پس از آن پیلگر در 17 نوامبر 2011 فیلم خود را در دهلی به نمایش گذاشت.

در این مستند اشخاصی چون دکتر ملوین گودمن تحلیل‌گر سابق سیا، راگه عمر خبرنگار مسائل جهانی بی‌بی‌سی بین سال‌های 2000 و 2006، روزنامه‌نگار داهر جمیل، دوید رز روزنامه‌نگار سابق آبزرور، دوید مانیون سردبیر شبکه خبری آی‌تی‌وی، فیل شینر حقوق‌دان منافع عمومی، سینتیا مک‌کنی نماینده سابق کنگره آمریکا، جولیان آسانژ سردبیر ویکی‌لیکس و بسیاری دیگر از شخصیت‌های سیاسی و خبری به مصاحبه و اظهار نظر پرداخته‌اند.

به یاد سردار گمنام لشگر ۴۱ ثارالله؛ نمی خواهم شرم بد مردن را به دنبال بکشم


نمی خواهم در رختخواب بمیرم؛ نمی خواهم که شرم بد مردن را به دنبال بکشم. خدایا زیستن را نیاموختم، میروم که چگونه مردن را تعلیم ببینم و بعد امتحان دهم. خدایا مرا در این آزمایش پیروز گردان،
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید ابراهیم هندوزاده کرمانی به تاریخ ۹ مرداد ۱۳۳۹ در کرمان متولد شد. ابراهیم در جبهه در حالی که فرماندهی واحد اطلاعات و عملیات لشگر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشته در ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ دچار مجروحیت شیمیایی شده و به تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۴، زمانی که در بیمارستان ولینگن لندن تحت معالجه مجروحیتش بوده تاب دوری از دوستان شهیدش را نداشته و سرانجام به آنان نیز می پیوندد.

باید بگویم متاسفیم که کمیت اطلاعات ما راجع به برخی مردان بزرگ چون شهید ابراهیم هندوزاده کرمانی لنگ بوده و چیز زیادی جز چند تاریخ از زندگی این سرباز روح الله در دست نداریم.

چرا که مسئولین رسانه های‌مان به بهانه هر جشن و مراسمی برای سرگرم کردن مردم از چند هنرپیشه و فوتبالیست و خواننده که معلوم نیست هر کدامشان سر از چه جاهایی در می آورند بهره می گیرند. و شاید اگر اینطور نبود فی‌الحال ما نیز اطلاعات بیشتری از شهدایمان می داشتیم.

به مدد بی چاره گی بعضی بی فکرانی که نمی دانیم به چه دلیل می شوند رییس یک شبکه تلویزیونی و یا مدیر یک نشریه و ... کودکان ما از خصوصی ترین جزئیات زندگی هنرپیشه ها و فوتبالیست ها با خبرند اما نمی‌دانند چه کسانی از شرف و غیرت و عزتشان پیش از اینکه آنها به وجود آیند به بهای خونشان پاسداری کرده‌اند.

شاید پسرهای های ما هم حق داشته باشند به جای فلان ورزشکاری که با وقاحت از برداشتن ابرو و یا عمل زشتش در جلوی چشم هزاران آدم صحبت می کند از ابراهیم هندوزاده ها الگو بگیرند و یا دختران ما هم حق داشته باشند جای اینکه هر روز بهشان شیفته های غرب که همه افتخارشان کشف حجاب است و یا آگاهی از آخرین اخبار مد لباس و آرایش الگو بگیرند از مریم فرهانیان ها.

به امید آن روزی که شهدا را بیشتر بشناسیم


*آنچه ملاحظه خواهید کرد گزیده ای است از یادداشت های شهید هندو زاده است که خواندن آن می تواند برای زندگی هر مخاطبی خیری به دنبال داشته باشد. به احتمال فراوان ، شعرهایی که به دست ایشان نوشته شده ، سروده ی خودشان نیست اما برای درک حال و هوای آن عزیز خواندنشان مفید است:




شهید ابراهیم هندوزاده کرمانی، از فرماندهان واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله
*نمی خواهم در رختخواب بمیرم؛ نمی خواهم که شرم بد مردن را به دنبال بکشم. خدایا زیستن را نیاموختم، میروم که چگونه مردن را تعلیم ببینم و بعد امتحان دهم. خدایا مرا در این آزمایش پیروز گردان، (از برگشتن شرم دارم و جوابی برای توجیه آن ندارم).

*خدایا در شب اول قبر زبانم را بگشا که من گنگم
خدایا در همه حال مرا یاری کن که من ضعیفم
وخدایا مرا شهادت نصیب گردان که او را عاشقم
وخدایا مرا زنده گردان که من مرده ام
وخدایا آزادم گردان که در بندم
و خدایا در آخر از تو می خواهم که مرا رستگار گردان که آنگاه در پروازم.

*انالله و انا الیه راجعون
به امید آنروز که پرچم عدل مهدی(عج) بر فراز کاخهای ستم به اهتزاز در بیاید و به امید روزی که حضرت مهدی(عج) قدم بر سرزمین غصب شده قدس بنهد
[تاریخ نگارش]:  13/9/59


*از تو می خواهم که به ناگاه که دستم بر ماشه تفنگ می لرزد ایمانم نلرزد.
یـا از کَـرم حـال دعـا بـخـش مـرا
در حال دعا جرم و خطا بـخش مـرا
تـا امـشـب اگـر مـرا نیـامـرزیـدی
امـشب تـو به خون شهدا بخش مرا
آنانکه نـدای حـق شنـیـدنـد هـمه
با شـوق به سوی حق دویدنـد هـمه
بر تـن کفنـی ز اطلس و خون کردند
در سنـگـر سـرخ آرمـیـدنــد هـمـه
[تاریخ نگارش]:  20/12/59    

 

*مسلسل در غریبی یاورم باش
به جای مادرم غم پرورم باش
مرا پیروز گردان وقت پیکار
به وقت جنگ با خصم ستمکار
زمانی دشمنم را می کشتی ای خاک
ز کافر سینه اش را می دهی چاک
تو از بهر نجات هرچه مظلوم
کنی خندان لبان خلق مجروم
ولی بشونو نصیحت ای وفادار
مده آزار هرگز جز خطاکار
[تاریخ نگارش]:  13/10/59  

آمریکا چگونه جنگجویان سایبری خود را پرورش می‌دهد؟

از سایبر کامند (Cyber Command) چه می دانیم؟ در دوران پس از جنگ سرد و در آغاز عصر جنگ‌های سایبری آرایش رزمی نیروهای آمریکا چگونه شکل گرفته است؟ آمریکا چگونه جنگجویان سایبری خود را پرورش می‌دهد؟ تهاجم سایبری به سایر ملت‌های دنیا چگونه آغاز شد؟ برای پاسخ بدین سؤالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، هم‌‌اکنون بخش اعظمی از جنگ‌هایی که به صورت روزمره شاهدیم شامل یک نیروی نظامی پیشرفته و نیروهای شبه‌نظامی بوده و بیشتر جنبه جنگ سخت را دارند، یعنی در آنها اغلب نیروهای متعارف طرف پیشرفته سعی می‌کنند که با عملیات‌های ایذایی، انتحاری و چریکی شبه‌نظامی‌ها مقابله کنند.

در عراق، افغانستان، فلسطین اشغالی و یا در کلمبیا شاهد چنین جنگ‌هایی هستیم. اما آیا این امر بدین معناست که دیگر جنگ بین نیروهای متعارف ملی به اتمام رسیده یا اینکه به دلیل قدرت زیاد و مخرب ارتش‌های پیشرفته دیگر هیچ جنگی بین آنها رخ نخوهد داد؟ آیا بازداندگی متعارف یا هسته‌ای باعث گشته بین کشورهای بزرگ صلحی دائمی پدید آید؟ اگرچه دیگر شاهد بروز جنگ‌های جنبشی بین کشورها نیستیم اما در حقیقت می‌توان گفت که میدان جنگ بین این قدرت‌ها ماهیت خود را تغییر داده و به صورت فزاینده‌ای وارد فضای قدرت نرم و مجازی شده است. به گزارش وزارت دفاع آمریکا روزانه چندین هزار حمله به شبکه‌های مجازی وابسته به این وزارت صورت می‌پذیرد.

غیر‌منطقی نخواهد بود اگر بگوییم که یقینا در ورای بخش اعظمی از این حملات دولت‌هایی نهفته‌اند که می‌خواهند به زیرساخت‌های سایبری رقیب برای آسیب‌زدن یا جمع‌آوری اطلاعات نفوذ نمایند. البته در چند دهه اخیر این آمریکا بوده که سردمداری معرفی جنگ‌های نوین را بر عهده داشته و قطعا این کشور حملات بی‌شماری را علیه زیرساخت‌های مجازی کشورهای رقیب به مانند چین، روسیه و ایران طراحی و اجرا می‌کند.

حملات سایبری می‌توانند زیر ساخت‌های اقتصادی، مدیریتی و نظامی کشورها را هدف قرار دهند

یکی از مهمترین سازمان‌های جنگ سایبری آمریکا قرارگاه فرماندهی سایبری است که به منظور طراحی، هماهنگی و اجرای برنامه‌های دفاعی و تهاجمی ارتش آمریکا در حوزه سایبری تأسیس شده است. در گزارش حاضر سعی گردیده تا به صورت اجمالی ساختار و اهداف این سازمان مورد بررسی قرار گیرند.


قرارگاه فرماندهی سایبری چگونه بوجود آمد

"قرارگاه فرماندهای سایبری آمریکا" (USCYBERCOM) یکی از قرارگاه‌های فرعی نیروهای نظامی آمریکا است که زیر نظر "قرارگاه فرماندهی استراتژیک آمریکا" (USSCOM) فعالیت می‌کند. در 23 ژوئن 2009، رابرت گیتس (Robert Gates)، وزیر دفاع وقت، به فرمانده قرارگاه استراتژیک آمریکا دستور تأسیس قرارگاه سایبری را داد .

این قرارگاه در مجموعه "فورت‌مید" (Fort Meade) مریلند واقع شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال کیث بی. الکساندر (Keith B. Alexander) است. قابل ذکر است که این قرارگاه در ساختمان "آژانس امنیت ملی آمریکا" (NSA) قرار داشته و فرمانده آن به طور همزمان ریاست آژانس امنیت ملی را نیز برعهده دارد. ژنرال الکساندر از سال 2005 ریاست آژانس و از سال 2010 نیز به عنوان فرمانده قرارگاه سایبری منصوب گشت. قرارگاه سایبری فرماندهی عملیات‌های فضای مجازی را متمرکز کرده، منابع سایبری موجود را سازماندهی نموده، دفاع از شبکه‌های نظامی آمریکا و نیز تهاجم به شبکه‌ها کشورهای دیگر را هماهنگ می‌کند.

ژنرال کیث بی. الکساندر، فرمانده آژانس امنیت ملی و قرارگاه سایبری

بودجه و پرسنل قرارگاه فرماندهی سایبری

بنا بر گزارشات منتشره، این سازمان در زمان تأسیس دارای 1000 نفر نیروی متخصص و بودجه‌ای بالغ بر 120 میلیون دلار برای سال 2010 بود. بودجه این سازمان در سال 2011، 150 میلیون دلار برآورد گردید.

وزارت دفاع آمریکا در بودجه درخواستی خود برای سال 2012، 2/3 میلیارد دلار را به بهبود توانمندی‌های سایبری اختصاص داده است. این مبالغ قرار است صرف تقویت قرارگاه فرماندهی سایبری، شامل بودجه لازم برای طراحی و ایجاد "مرکز عملیات‌های مشترک" (Joint Operations Center) برای قرارگاه فرماندهی در فورت‌مید است.

مبلغ 500 میلیون دلار برای تکنولوژی‌های سایبری اختصاص خواهد یافت و نیز مبالغی نیز صرف آموزش و بهبود آگاهی‌های موضعی خواهد شد.

مقر قرارگاه فرماندهی سایبری و آژانس امنیت ملی آمریکا در پادگان فورت‌مید مریلند

مأموریت قرارگاه

بر اساس بیانیه مطبوعاتی وزارت دفاع آمریکا "قرارگاه سایبری فعالیت‌ها را برنامه‌ریزی، هماهنگ، ادغام و اجراء می‌کند تا عملیات‌ها و دفاع از شبکه‌های اطلاعاتی وزارت دفاع را هدایت نموده؛ عملیات‌های نظامی فضای سایبری را تهیه کرده و در صورت درخواست آنها را اجرائ نماید تا توان اجرای اقدامات را در تمام حوزه‌ها فراهم آورده و آزادی عمل نیروهای آمریکایی/ائتلاف را در فضای سایبری تضمین نموده و همین آزادی عمل را از دشمنان بگیرد."

عبارت "9ec4c12949a4f31474f299058ce2b22a" که در حلقه طلایی موجود بر آرم این سازمان نقش بسته است، ترجمه این مأموریت به زبان رمز است.

لوگوی قرارگاه فرماندهی سایبری ارتش آمریکا

در ادامه بیانیه مطبوعاتی وزارت دفاعی می‌خوانیم: "این قرارگاه وظیفه دارد که منابع موجود فضای سایبری را گرد هم آورد، اقدامات هماهنگ و جمعی را به منظور دفاع از محیط امنیتی اطلاعاتی، پدید آورد. قرارگاه مأموریت دارد فرماندهی عملیات‌های فضای سایبری را متمرکز ساخته، توانمندی‌های فضای سایبری وزارت دفاع را تقویت کرده و تخصص سایبری وزارت دفاع را یکپارچه ساخته و ارتقاء بخشد."


سازمان‌های زیر نظر قرارگاه فرماندهی سایبری

قرارگاه فرماندهی سایبری آمریکا متشکل از چندین سازمان و واحد نظامی است که خدمات مشترکی را به قرارگاه ارائه می‌کنند. این سازمان‌ها عبارتند از:

· قرارگاه فرماندهی سایبری نیروی زمینی / سپاه دوم (نیروی زمینی)

              · قرارگاه فرماندهی تکنولوژی تأسیسات شبکه‌ای نیروی زمینی (NETCOM) / فرماندهی نهم سیگنال نیروی زمینی

              · بخش‌هایی از فرماندهی یکم عملیات‌های اطلاعاتی (زمینی) (LIWA/IDC)

              · قرارگاه فرماندهی اطلاعات و امنیت ارتش آمریکا (INSCOM)

· فرماندهی سایبری ناوگان / ناوگان دهم (نیروی دریایی)

              · فرماندهی جنگ شبکه‌ای نیروی دریایی (NETWARCOM)

              · فرماندهی عملیات‌های دفاع سایبری یروی دریایی

              · نیروهای ویژه مرکب

· فرماندهی فضایی نیروی هوایی / بیست و چهارم نیروی هوایی (نیروی هوایی) (AFCYBER)

              · تیپ هوایی 68 جنگ شبکه‌ای (67 NWW)

              · تیپ هوایی 688 عملیات‌های اطلاعاتی

              · تیپ هوایی 689 ارتباطات جنگ (AFCYBER)

· فرماندهی فضای سایبری تفنگداران دریایی (تفنگداران دریایی)

نمایی داخلی از قرارگاه فرماندهی سایبری آمریکا


قرارگاه فرماندهی سایبری نیروی زمینی آمریکا

قرارگاه فرماندهی سایبری نیروی زمینی یکی از قرارگاه‌هایی است که از قرارگاه فرماندهی سایبری پشتیبانی می‌کند. این قرارگاه در 1 اکتبر 2010 تأسیس شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال رت ای. هرناندز (Rhett A. Hernandez) است. این قرارگاه زیر نظر سپاه دوم نیروی زمینی ارتش آمریکا فعالیت می‌کند. این قرارگاه مسؤول برقراری ارتباط با دیگر سازمان‌ها در حوزه عملیات‌های فضای سایبری و اطلاعات است.این قرارگاه وظیفه دارد که عملیات‌های نیروی زمینی را در فضای سایبری برنامه‌ریزی، هماهنگی، هدایت و اجراء نماید.

لوگوی فرماندهی سایبری نیروی زمینی آمریکا


ناوگان فرماندهی سایبری / ناوگان دهم (نیروی دریایی)

ناوگان دهم مسؤول برنامه‌های جنگ سایبری نیروی دریایی آمریکا است. ناوگان مذکور ابتدا در جنگ جهانی دوم و طی نبرد آتلانتیک برای نبرد علیه زیردریایی‌ها تأسیس گردید و هم‌اکنون به عنوان قرارگاه فرماندهی سایبری ناوگان نیروی دریایی آمریکا تجدید سازمان شده است. ناوگان دهم در 29 ژانویه 2010 به عنوان ناوگان فرماندهی سایبری بار دیگر فعال گردید. اولین فرمانده این قرارگاه، دریادار برنارد جی مک‌کولاو (Bernard J. McCullough) بود. ناوگان فرماندهی سایبری، بازوی دریایی قرارگاه فرماندهی سایبری آمریکا است. این ناوگان پشتیبانی عملیاتی از قرارگاه‌های دریایی آمریکا در سراسر جهان را بر عهده داشته و از جنگ‌های اطلاعاتی، کامپیوتری و الکترونیکی و نیز عملیات‌های فضایی پشتیبانی می‌نماید. این ناوگان کنترل عملیاتی نیروهای اطلاعاتی، کامپیوتری، رمز‌نگاری و فضایی نیروی دریایی را بر عهده دارد.

لوگوی ناوگان فرماندهی سایبری / ناوگان دهم (نیروی دریایی)


فرماندهی فضایی نیروی هوایی / بیست و چهارم نیروی هوایی (نیروی هوایی) (AFCYBER)

فرماندهی فضایی نیروی هوایی / بیست و چهارم نیروی هوایی (نیروی هوایی) یکی از بخش‌های نیروی‌هوایی آمریکا است. نیروی هوایی نیروهای پشتیبانی و نبرد فضای سایبری را در بیست و چهارم نیروی هوایی یکپارچه نمود. بیست و چهارم نیروی هوایی بخش هوایی قرارگاه فرماندهی سایبری را تشکیل می‌دهد. فرماندهی این سازمان بر عهده ژنرال سوزانی ام. واترینات (Suzanne M. Vautrinot) است که در 29 آوریل 2011 به این سمت برگزیده شد.


لوگوی فرماندهی فضایی نیروی هوایی / بیست و چهارم نیروی هوایی (نیروی هوایی) (AFCYBER)

این سازمان که مقر آن در پایگاه لاکلند (Lackland Air Force Base) تگزاس قرار دارد، فعالیت رسمی خود را از 18 آگوست 2009 آغاز نمود. بیست و چهارم نیروی هوایی دارای 14/000 نیرو است که بسیاری از انها در دیگر سازمان‌ها مشغول به خدمت هستند و البته واحد‌های نیروی هوایی نیز پذیرای متخصصین سایبری از سایر سازمان‌ها می‌‌باشند.


آگهی تبلیغاتی فرماندهی سایبری نیروی هوایی آمریکا برای جذب نیرو


قرارگاه فرماندهی تفنگداران دریایی آمریکا

قرارگاه فرماندهی تفنگداران دریایی آمریکا یکی از سازمان‌های تفنگداران دریایی آمریکا است که وظیفه آن حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی در جنگ‌های سایبری است. این سازمان از یک بخش فرماندهی و کنترل با عنوان "مرکز امنیت عملیات‌‌های شبکه‌ای تفنگداران دریایی" (Marine Corps Network Operations Security Center) و گروهانی از هنگ پشتیبانی رمزنگاری تفنگداران دریایی است و در حدود 800 نظامی در این قرارگاه مشغول به خدمت هستند.

تفنگداران دریایی آمریکا اینبار به جای تسلیحات مرگبار خود پشت میزهای کامپیوتر به جنگ خواهند رفت


درخواست رسمی قرارگاه سایبری برای انجام عملیات‌های تهاجمی

ژنرال کیث الکساندر (Keith Alexander) فرمانده قرارگاه سایبری آمریکا در حضور بیش از 1000 نفر شرکت کننده در کنفرانس فضا و سایبر فرماندهی راهبردی گفت: "ما باید برای دفاع از خودمان در فضای سایبری اختیارات و قدرت بیشتری داشته باشیم."

این اظهارات نشان می‌دهند که پنتاگون قصد دارد به صورت رسمی حق اجرای عملیات‌های سایبری تهاجمی را داشته باشد. دولت آمریکا تاکنون قرارگاه سایبری را مرکزی دفاعی و جنگ سایبری را نیز جنگی دفاعی معرفی می‌کرد که برای دفاع از زیرساخت‌های اقتصادی و نظامی آمریکا در فضای سایبری پدید آمده‌اند اما هم‌اکنون به صورت علنی اعلام کرده که قصد دارد اینترنت را تبدیل به پایگاهی برای حمله به دیگر ملت‌ها گرداند.

 الکساندر خواهان کسب مجوز رسمی برای انجام حملات سایبری

ژنرال مایکل باسلا (Michael Basla)، قائم مقام فرمانده قرارگاه فضایی نیروی هوایی، پس از سخنرانی الکساندر در کنفرانس گفت: "ما همچنین تصمیم به ایجاد توانمندی تهاجمی سایبری داریم." قرارگاه فضایی مسؤول جنگ سایبری نیروی هوایی است.

این نوع اظهارات در بیانیه رجینا دوگان (Regina Dugan)، رئیس "آژانس پروژه‌های پیشرفته تحقیقاتی دفاعی" (DARPA) افرادی که اینترنت را اختراع کردند نیز مورد اشاره قرار گرفته بود مبنی بر اینکه آنها توانمندی‌های سایبری تهاجمی ایجاد خواهند نمود و اینکه آمریکا تهاجمات سایبری را با اقدامات به اصطلاح جنبشی در هم خواهد آمیخت. اقدامات تهاجمی در ادبیات نظامی به معنای استفاده از تجهیزات انفجاری، گلوله‌ها یا کلاهک برای انهدام چیزی است.


تربيت جنگجويان سايبري آمريكا با آموزش علوم پایه و ریاضی

با توجه به ضعف آمريكايي ها در رياضيات و علوم مهندسي، فرماندهي قرارگاه سايبري آمريكا نگران تربيت جنگجويان سايبري خود از نسل بعد است و برنامه اي را براي آموزش علوم پايه براي آنها تدوين نموده است. وب‌سايت وزارت دفاع آمريكا در اين باره نوشت: از جنگجوی بزرگ سایبری آمریکا بپرسید چگونه می‌توان تضمین نمود که نسل آتی آمریکایی‌ها قادر است با چالش‌های آتی امنیتی مواجه شود و وی به شما خواهد گفت: در حوزه‌ ریاضی، علوم و تکنولوژی‌ آموزش‌های بیشتری به آنها بدهید.

ژنرال الکساندر، دستور داد برنامه‌ای برای افزایش آموزش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات در سطح کشور آمريكا آغاز گردد. وی آمار درصد کسانی را که در کشورهای مختلف جهان دارای مدرک "علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی" هستند چنین اعلام نمود: چین، 47 درصد؛ کره جنوبی، 38 درصد؛ و آلمان 28 درصد. در آمریکا تنها 4 درصد از فارغ‌التحصیلان دارای مدرک "علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی" هستند. وی در کنفرانس "مجمع امنیتی سیستم‌های بین‌المللی" (International Systems Security Association) چنین گفت: "آمریکا در ایجاد این قابلیت‌ها در سطح پایین‌تری نسبت به بسیاری کشورهای دیگر قرار دارد. این توانمندی‌ها در چهارچوب امنیت ملی آتی نقش برجسته‌ای دارند.


آمریکا در تلاش است تا هر کودک را تبدیل به یک جنگجوی سایبری نماید

الکساندر در ادامه سخنان خود گفت: "ما باید این فرآیند را اصلاح نماییمم. با توجه به اینکه فارغ‌التحصیلان امروز و فردا، نیروی امنیت ملی آتی آمریکا را تشکیل خواهند داد، آژانس امنیت ملی نیز در برنامه ملی آموزش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی شرکت دارد."

در سال 1998، آژانش امنیت ملی مراکزی را تأسیس نمود تا دانشگاه‌هایی که برنامه‌های برجسته‌ای در حوزه بیمه اطلاعاتی ارائه می‌کنند، شناسایی شوند. امروزه، آژانس امنیت ملی و وزارت امنیت میهنی به صورت مشترک حمایت مالی از "مراکز ملی برتر در آموزش بیمه اطلاعات" و برنامه‌های "تحقیقات مهندسی با کمک کامپیوتر" را بر عهده دارند.

به گفته الکساندر، این برنامه، که در آن 18 دانشکده و دانشگاه فعالیت دارند، قصد دارد تا آموزش‌های عالی و تحقیقات را در این حوزه‌ها ارتقاء داده و افرادی خبره با تخصص بیمه اطلاعاتی پرورش دهد.

هدف نهایی این برنامه کاهش آسیب‌پذیری زیرساخت اطلاعات ملی آمریکا است. الکساندر در ادامه افزود که اگرچه اجرای این نوع برنامه‌ها گامی بزرگ در مسیری درست است اما کافی نیستند. وی در ادامه افزود، ما نیاز به برنامه‌های علمی اصلی و بنیادینی داریم که در مدارس ابتدایی اعمال گردند تا در نهایت اطمینان حاصل شود که امنیت بلند مدت کشور تضمین می‌گردد.


.

هدف قرارگاه سایبری دستیابی به ارتشی است که سلاحش صفحه کلید رایانه است


چه باید کرد؟

کشور ما نیز به مانند سایر کشورهای جهان به صورت فزاینده‌ای به شبکه‌های مجازی وابسته می‌شود. با توجه به سرعت بسیار شتابان پیشرفت‌های تکنولوژیکی می‌توان پیش‌بینی نمود که طی سال‌ها و دهه‌های آتی کارکرد زیرساخت‌های مجازی در نهادهای اقتصادی و نظامی ما نیز افزایش چشمگیری خواهد یافت، افزایشی که با توجه به روندهای تکنولوژیکی اجتناب‌ناپذیر است. بهره‌وری از فضای سایبری در عین اینکه می‌تواند باعث افزایش ظرفیت‌های قدرت ملی شوند اما در عین حال آسیب‌پذیری‌های زیرساختی کشور را افزایش خواهند داد و در آینده یقینا تبدیل به یکی از مسائل عمده امنیت ملی خواهند شد، فرآیندی که از قبل آغاز شده است.

با توجه بدین امر جای دارد که سیاستگذاران ایران مسأله جنگ سایبری را جزو اولویت‌های کاری خود قرار داده و کشور را برای ورود به میدان‌های جنگی مجازی آماده سازند. پرورش متخصصین نخبه، ارائه آموزش‌های همگانی، تقویت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری زیرساخت‌های سایبری و رصد دائمی نیروهای سایبری سایر کشورها می‌توانند از اهمیتی کلیدی در رویکرد سایبری کشور برخوردار باشند.

آخرین قول یک شهید

گفت: فقط یه مهلت یک ماهه به من بده . قول می دم شش آبان بیام اینجا و دیگه جبهه نرم. قولش ، قول بود. حرفش دو تا نمی شد. این دفعه هم به قولش وفا کرد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، همسر شهید مهدی هنری درباهره آخرین دیدار خود با ایشان می گوید:
گفتم: ببین آقا مهدی! هنوز زخم گلوله ای که به کتفت خورده خوب نشده، تو را به خدا دیگه نرو.
گفت : نه، من باید برم
از در دیگری وارد شدم و گفتم: من که راضی نیستم. دخترمان تازه پنج ماهشه. دیگه بسه. شما تکلیفت رو ادا کردی ، حالا دیگه نوبت دیگرانه.
اشکم هم چاشنی این ماجرا شد و دل مهدی شکست: گریه نکن خانم . ببین! مگه امروز شش مهر نیست؟
گفتم : چرا.
گفت: فقط یه مهلت یک ماهه به من بده . قول می دم شش آبان بیام اینجا و دیگه جبهه نرم.
قولش ، قول بود. حرفش دو تا نمی شد. این دفعه هم به قولش وفا کرد.
شش آبان 62 پیکرسردار شهید مهدی هنری روی دست مردم تشییع شد.

شش شهيد و دیگر هیچ!

در این روزگار آشوب زده پر شده از عادات سخیف انسانی ، هر قلبی که حداقل سلامت و رافت را داشته باشد ، از یاد شهیدان منور و مبسوط خواهد شد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، در این روزگار آشوب زده پر شده از عادات سخیف انسانی ، هر قلبی که حداقل سلامت و رافت را داشته باشد ، از یاد شهیدان منور و مبسوط خواهد شد. و برای قلب های گرفته از عادت ، هیچ چیز زیباتر از عکس های به جا مانده از شهیدان نیست.
این عکس ها اگر چه سایه هایی از حقیقت هستند اما روشن ترین میراث آن سال های پر حادثه و عادت شکنند.
عکس زیر ، شش جان تابناک را به تصویر کشیده است که همگی ، امروز کرانه ازلی و ابدی وجود ، بال در بال ملائک دارند.

از راست:
شهیدان : رضا صادقی ،سید مصطفی مختاری ، محمد فاضل ، مجید مهدوی ، مجید کریمی ، حسن فتاحی
روحمان با یادشان شاد

ترویج وهابیت در مدارس خودگردان تهران

مدیرکل اتباع و مهاجران خارجی استانداری تهران گفت: مدارسی به صورت غیر قانونی و خودگردان در سطح استان تهران توسط افغانی‌های غیرمجاز در زیرزمین‌های خانه‌ها فعالیت می‌کردند و به ترویج فرقه وهابیت می‌پرداختند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، عیسی موسوی نسب درباره مدارس خودگردان در استان تهران توسط اتباع خارجی غیر مجاز اظهار داشت: اتباع خارجی غیرمجاز افغانی در زیرزمین خانه‌ها به تدریس فرزندان خود بر اساس ضوابط خاص اقدام‌ می‌کردند.

وی با اشاره به اینکه در تهران شدیداً با مدارس غیرقانونی و زیرزمینی اتباع خارجی غیرمجاز افغانی برخورد می‌شود، گفت: در این مدارس فرزندان اتباع خارجی غیر مجاز و احیاناً مجاز درس می‌خوانند.

موسوی‌نسب با بیان اینکه آمار این مدارس در تهران کمتر از انگشتان دست است تأکید کرد: متاسفانه در این مدارس به وهابیت و گرایش‌های خاص پرداخته می‌شود.

مدیرکل اتباع و مهاجران خارجی استانداری تهران بیان داشت: با عوامل احداث این مدارس برخورد می‌شود. در صورتی که غیر مجاز باشند از کشور طرد و برای افراد مجاز نیز پرونده سازی و در صورت تکرار کارت اقامت آنها باطل می‌شود.

 وی با بیان اینکه در این مدارس بهداشت رعایت نمی‌شود گفت: معلم‌های این مدارس از اتباع خارجی افغانی هستند و مدارکی که به این دانش آموزان داده می‌شود از سوی آموزش و پرورش افغانستان مورد تایید است.

کاظم الغیظ - ویژه نامه ولادت امام موسی کاظم (علیه السّلام)


 

 
    عبد صالح ، کانون حکمت و انديشه     امام کاظم (ع) اسوه ظلم ستيزي

عبد صالح ، کانون حکمت و انديشههفتمين جلوه خورشيد هدايت و وارث ولايت کبري؛ امام موسي کاظم(ع) در هفتمين روز ماه صفر 128 ق. در «ابواء» منطقه اي ميان مکه و مدينه چشم به جهان گشود.

امام کاظم (ع) اسوه ظلم ستيزي

                        بي ترديد براي استواري و مقاومت در راه عقيده، پشتوانه اي قوي و نيرومند لازم است. طبق آموزه هاي قرآني بهترين پشتوانه هر انسان حقيقت طلبي، اتکا به حضرت پروردگار است

    گوشه هايي از مکارم اخلاقي امام کاظم عليه السلام     امام كاظم(ع)؛ تجلي سخاوت بي پايان علوم

گوشه هايي از مکارم اخلاقي امام کاظم عليه السلام

                        حسن بن جهم مي گويد: در محضر امام رضا (ع) بوديم، سخن از امام کاظم(ع) به ميان آمد، امام رضا (ع) فرمود: با اين که عقل هاي مردم قابل مقايسه ي منطقي با عقل پدرم (امام کاظم) نبود، گاهي با غلامان سياه

                        امام كاظم(ع)؛ تجلي سخاوت بي پايان علوم

                        هفتمين ستاره تابناك امامت و ولايت؛ ابوالحسن موسي بن جعفر(ع) يكشنبه 7صفر 129ه. ق (به روايتي 128ه.ق )در روستاي ابواء (منزلي ميان مكه و مدينه) ديده

    مناظرات امام کاظم علیه السلام     اشعار ولادت امام کاظم(علیه السلام)

مناظرات امام کاظم علیه السلامهارون الرّشید (پنجمین خلیفه عبّاسی) در گفتگویی، با امام كاظم ـ علیه السّلام ـ سخن را چنین ادامه داد و به آن حضرت خطاب كرده و گفت: شما در بین عام و خاص، روا دانسته‌اید تا شما را به رسول خدا

اشعار ولادت امام کاظم(علیه السلام)

                        ذکر دوست بر در دروازه‏ ى حاجات دل تا سحرم مست مناجات دل راز و نیاز دل ما ذکر دوست نیست کسى هر آنچه باشد از اوست دست طلب به سوى او روز و شام مسئلت از غیر جمالش حرام هر که اسیر بى قرار یار است

    احياگر جنبش علمي امام صادق (ع)     کاظم الغیظ (ع) و سیاست

احياگر جنبش علمي امام صادق (ع) هفتم صفر سال 128 هجري آسمان «ابواء»- منطقه کوچکي ميان مکه و مدينه- با شکفتن گلي ديگر از گلستان امامت عطرآگين گشت. موسي کاظم(ع) از مادري به نام «حميده خاتون» از بهترين بانوان ...

کاظم الغیظ (ع) و سیاست

                        امام موسی بن جعفربن محمّدبن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب : در هفتم صفر 128 ه . ق در زمان خلافت حاکم ستمکار اموی؛ مروان بن حکم در شهر أبواء دیده به عالم گشود و جهان را به نور خویش روشن ساخت.

    از مرزباني فكري تا مجاهدات اجتماعي و سياسي     دانستنی هایی درباره هفتمین اختر تابناک امامت

از مرزباني فكري تا مجاهدات اجتماعي و سياسي

                        كسي كه در كسوت عالم ديني درمي آيد و راه فقاهت و مجاهدت علمي مي پويد و به انديشه وري و دين ورزي مي رسد از همان آغاز و به موازات علم اندوزي و...

دانستنی هایی درباره هفتمین اختر تابناک امامتشخصيت‌هاي برجسته و ممتاز، كساني هستند كه بر همه ابعاد زندگي انساني توجه دارند و در همه آن ابعاد، بروز و ظهور مي‌كنند و به درجه عالي آن دست مي‌يابند.

    فضايل و مناقب امام موسى بن جعفر (علیه السلام)     جستاری درفضائل وسيره امام کاظم (علیه السلام)

فضايل و مناقب امام موسى بن جعفر (علیه السلام)

                        پيشوايان معصوم (ع) هر كدام بنوبت خود منبع فضايل و مناقب و آموزگاران واقعى فضيلت و شرف و اصول انسانيت هستند.آنان پايه گذاران تمدن واقعى و پى افكنان اصول معاشرت و روابط اجتماعى صحيح و سالم ميباشند.

جستاری درفضائل وسيره امام کاظم (علیه السلام)1- شيخ مفيد رضوان الله عليه فرموده: ابوالحسن موسى بن جعفر (علیه السلام) عابدترين و فقيه‏ترين اهل زمانش بود، از همه سخى‏تر و از لحاظ كرامت نفس

    صلابت و مدارا در سیره امام کاظم (علیه السلام)     دل نو شته هایی در ولادت امام کاظم(علیه السلام)

صلابت و مدارا در سیره امام کاظم (علیه السلام)

                        یکى از بحثهایى که امروزه مورد توجه گروهى از افراد جامعه‏قرار گرفته، مساله تسامح و تساهل در دین است. این افراد دودسته‏اند: الف- مغرضان، کج اندیشان و التقاطى‏مذهبان که شناخت درستى ازدین نداشته،

دل نو شته هایی در ولادت امام کاظم(علیه السلام)سلام بر تو که وارث نیکان و آبروبخش نیاکانی. سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی. سلام بر نام معطر و زیبایت، که الهام بخش ِ صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است. سلام بر سجاده ای که از اشکهایت خیس می شد.

 

   

سرداری که سرنوشتش با 9 دی پیوند داشت + عکس

نهم دی 1362 شیرینی خوران نامزدی مان بود، نهم دی ماه 1364 عروسی کردیم، پسرمان جابر در نهم دی ماه 1365 متولد شد، عیسی در دی ماه شهید شد و ...
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ،آن چه خواهید خواند خلاصه ای است از  سیره شهید عیسی اکبری ، فرمانده واحد مخابرات گردان امام محمد باقر(صلوات الله علیه) به روایت همسرش.
 زندگی این شهید بزگوار پیوند عجیبی با روز نهم دی ماه داشته است که با مطالعه این مطلب ، بیشتر به ابعاد آن پی خواهید برد. در آستانه حماسه نهم دی ماه ، که بی شک ، نشانه ای آشکار بود از بیمه بودن انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن به خون شهیدان گلگون کفن ، ضمن تشکر از «رزمندگان شمال» به خاطر بازنشر این مطلب ، با خواندن آن ، قلوب خود را به یاد مطهر شهدا منور می کنیم. امید که در روز حشر ، شفاعت آن تیزپروازانِ ملکوت نصیبمان گردد.

«خانواده شهید عیسی اکبری نسبت دوری با ما داشتند. نزدیکی زمینهای شالیزاری مان در روستای "بزمین آباد" ساری هم باعث رفاقت بین خانواده ها شده بود. عیسی به پدرش گفته بود که از خانواده حسنی برایم زن بگیرید. من عیسی را از نزدیک ندیده بودم فقط می دانستم که اهل جبهه است. عیسی برای اولین بار در 17 سالگی به جبهه رفته بود با برادر بزرگش موسی. موسی و عیسی اولین بیسجی های روستای بزمین آباد بودند. آنها 5 برادر بودند و همگی اهل جنگ و جهاد: موسی، عیسی، عسگری، ابراهیم و عباس.

وضع خانوادگی آنها از لحاظ مادی خوب نبود و پدر و مادر عیسی مجبور بودند در زمین های مردم کار کنند. مادر شوهرم می گفت: حتی موقعی که عیسی را حامله بودم مجبور بودم سر زمین کار کنم. عیسی شب هشتم محرم بدنیا آمد.

دستور ارباب روستا به پدر عیسی برای خادم شدن مسجد، یک توفیق اجباری برای عیسی و برادرهایش بود تا سالهای کودکی را در هوای ملکوتی مسجد نفس بکشند. در تعزیه ماه محرم روستا، عیسی همیشه نقش اسرای کربلا را بازی می کرد.

وضعیت تحصیلی عیسی از برادرانش بهتر بود. جون وضع مالی خوبی نداشتند سعی می کرد از مدادهای کوچک شده همکلاسی ها استفاده کند یا برای تهیه دفتر از آنها می خواست که هر کدام چند برگ از وسط دفترشان بکنند و به او بدهند. بعد او برگه ها را به خواهرش خدیجه می داد تا آنها را با نخ و سوزن بهم وصل بدوزد. وقتی عیسی دوران ابتدایی اش را تمام کرد به ساری رفت و در مدرسه نیما ثبت نام کرد.

در سال 1357 عیسی مانند خیلی از نوجوانان همکلاسی اش به صف انقلابیون پیوست. عیسی اما تازه وارد دبیرستان آیت الله طالقانی شده بود که جنگ شروع شد. وی کلاس اول دبیرستان بود که هوای جبهه به سرش زد و با اصرار زیاد از پدر اجازه گرفت و همراه برادرش موسی یکماه در منطقه منجیل گیلان آموزش نظامی دید و به کربلای ایران رفت. دو سه روز بعد از محرم شدن من و عیسی، او به جبهه رفت. نوزوز سال 1361 بود که دو برادر در عملیات فتح المبین شرکت کردند.و بعد از آن هم در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر.

عیسی در 2/7/1361 به عضویت سپاه درآمد و بعنوان نیروی مخابراتی مشغول بکار شد و بعد مسئول مخابرات گردان امام محمد باقر لشکر 25 کربلا شد. البته با اینکه نیروی مخابراتی بود اما اکثراً بعنوان نیروی رزمی فعالیت می کرد.عیسی و چهار برادرش اغلب در جبهه بودند. حتی برادر کوچکترشان عباس که موقع شروع جنگ 9 سالش بود، 21 ماه جبهه دارد.

پدر شوهرم تعریف می کند: «بار اولی که عیسی و موسی معروف به "دوطفلان مسلم" به جبهه رفتند، فصل رسیدن پرتغال ها بود. همه پرتغال های حیاط را چیدم و فقط دو پرتقال روی درختی مانده بود. همیشه با خودم می گفتم که اگر یکی از پرتقال ها افتاد یکی از دوطفلان مسلم شهید می شود و اگر هر دوتا افتادند هر دو فرزندم به شهادت خواهند رسید. کارم شده بود که صبح ها قبل از رفتن به سرکار و غروب بعد از آمدن به خانه درخت را نگاه کنم که آیا پرتقالی افتاده یانه.»

عسیی وقتی که سه تا از پسرعموهایش به شهادت رسیدند، یا با خود خلوت می کرد یا اینکه به مزارشان می رفت و با آنها صحبت می کرد. برایش سخت بود که چطور او که بیش از پسرعموهایش در جبهه بود، شهید نشده است. فاصله شهادت دو تا از پسرعموهایش فقط هفده روز بود. هر وقت که به مرخصی می آمد شبهای جمعه در منزل یکی از شهدای محل، دعای کمیل برگزار می کرد.

یکسال از عقدمان گذشته بود که می خواستیم عروسی کنیم. من لباس عروس نخواستم. عیسی گفت اگر دوست داری بگیر. گفتم: خیلی از جوانهای روستا شهید شده اند و خانواده ها عزادارند، وجدانم قبول نمیکند که لباس عروس بپوشم. البته نه اینکه فقط من اینکار را کرده باشم، بلکه خواهر و خواهر شوهرم نیز بدون لباس عروس به خانه بخت رفتند.

عیسی، لباس مناسبی برای روز عروسی نداشت. پدر شوهرم گفت: لباس سپاه را بپوش. عیسی قبول نکرد و گفت: بیت المال است. برای همین عیسی کت پدرش را پوشید، عکسش هست هنوز. قبل از اینکه وارد خانه شویم، عیسی روی سکو سه بار با صدای بلند دعای «اللهم الرزقنی توفیق شهاده فی سبیله» را خواند و آقوام و دوستان که در حیاط بودند، بلند آمین گفتند.

روزی که عروسی کردیم نه دی ماه سال 1364 بود. تمام اتفاقات مهم زندگی ما در نهم دی اتفاق افتاد. نهم دی شیرینی خوران نامزدی مان بود، نهم دی ماه سال بعد هم عروسی کردیم، پسرمان جابر در نهم دی ماه متولد شد، عیسی در دی ماه شهید شد و در نه سالگی پسرمان، در نهم دی استخوانهای عیسی را آوردند و و او را به خاک سپردیم.... همیشه نه دی را بخاطر دارم.

من عروس چهار روزه بودم که عیسی دوباره عزم جبهه کرد. بعد از حضور در چندین عملیات، بالاخره نوبت عملیات والفجر8 شد. حالا که بیش از بیست سال از آن عملیات می گذرد، می دانم که شوهر و برادرهای شوهرم در چه عملیات شگفت انگیزی شرکت کردند.عبور از رودخانه وحشی اروند و فتح فاو. در این عملیات، عیسی و عسکری در گردان امام محمد باقر(ع) بودند و موسی و ابراهیم در گردان حمزه سیدالشهدا.

عیسی و عسکری و ابراهیم در والفجر 8 مجروح شدند. بعد از دو هفته از بیمارستانهای مشهد و اصفهان به خانه آمدند. دیدن سه برادر مجروح و عصا بدست در یک خانه تماشایی بود. سه برادربه هم کمک می کردند و زخمهای همدیگر را می شستند. در این عملیات اصغر خنکدار، فرمانده و دوست صمیمی عیسی به شهادت رسید. عیسی عکسش را قاب کرد و گذاشت روی طاقچه.

بخاطر مجروحیت هشتاد و یک روز مرخصی داشتند اما هر سه برادر تا توانستند بدون عصا راه بروند، دوباره عازم جبهه شدند.

برادر شوهر آخری ام عباس تعرف می کند: یک روز در جبهه به اتفاق بچه ها مشغول آب تنی و بازی بودیم. دیدم داداش عیسی کنار رودخانه ایستاده و به بچه ها خیره شده و تو فکر است. از آب بیرون آمدم و گفتم: بیا تو آب، به چی فکر می کنی؟ داداش عیسی آه بلندی کشید و گفت: به این فکر می کنم که بعضی از این بچه ها همانطوری که در آب غلت می زنند یک موقعی هم در خونشان غلت خواهند خورد.

پسر عموی عیسی در کربلای 1 شهید شد. برادر شوهرم عسکری که در کربلای 1 با عیسی بود، تعریف می کند: در کربلای 1 عیسی به بچه ها گفت: به یاد آقا ابوالفضل(ع) قمقمه هایمان را خالی می کنیم. همه رزمندگان آب قمقمه های شان را ریختند روی زمین. عیسی در این عملیات از ناحیه کتف مجروح شد و برگشت خانه.

هشت ماه از بارداری ام گذشته بود که عیسی دوباره عزم جبهه کرد. آخرین اعزام هر رزمنده حال و هوای دیگری دارد. انگار همه می دانند این آخرین دیدار است. تمام خانه به بدرقه اش آمده بودند. عیسی همیشه با بدرقه کردن خانواده مخالف بود اما این بار اعتراضی نکرد. به خانواده اش سفارش کرد که مواظب من و فرزندمان باشند.

خیلی دلم گرفته بود. یک حسی به من می گفت که این بار خوب نگاهش کن... بغض راه گلویم را بسته بود و چشم هایم پر از اشک شده بودند اما از دیگران خجالت می کشیدم که گریه کنم. عیسی از نگاههای من فهمید که نگرانم. آمد کنارم و گفت: مرا ببخش. دعا کن که خدا از گناهانم بگذرد. من شرمنده ام که نتوانستم کاری برای تو انجام بدهم.

یکماه بعد از رفتن عیسی، فرزندمان بدنیا آمد. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد چشم های درشت و سیاه پسرم بود. مادرم به پرستارها گفت: شبیه پدرش است. مادرم راست می گفت خیلی شبیه عیسی بود. خیلی دلم می خواست که به عیسی خبر بدهم پسرش بدنیا آمده. هر زنی در این زمان تنها احتاج به مردش دارد، دنبال محبت شوهرش می گردد، می خواهد ببیند او چطور بچه اش را بغل می کند و با او بازی می کند.

چهار روز بعد از تولد پسرم، پسرخاله ام توانست که با عیسی تماس بگیرد. عیسی خیلی خوشحال شد اما گفت عملیات کربلای پنج است، اینجا آماده باش داده اند و نمی توانم بیایم.

عملیات کربلای پنج تمام شده بود و پسرمان هم یک ماهه شده بود. برادرهای عیسی از جبهه برگشتند اما هیچ کس خبری از او نداشت. عسکری برادر عیسی که در کربلای پنج با او بود، تعریف می کند: من و عیسی با هم بودیم. من زخمی شدم. حواسم بود که عیسی آمده بود بالای سرم. بعد رفت، اطرافم انفجار بود و من دیگر چیزی نفهمیدم

ابراهیم، برادر دیگرش می گوید: «آخرین شب زندگی عیسی، بعد از نماز مغرب و عشاء آقای صادق نژاد_مداحی که سینه زنی ای خدای جزیره مجنون را خوانده بود- روضه حضرت زهرا را خواند و جوّ بخصوصی در نمازخانه بوجود آمد. من و عیسی همدیگر را بغل کردیم و مدتها گریه کردیم.

ابراهیم ادامه میدهد: آن شب خواب دیدم که خانه شهید نورمحمد اکبری هستیم و همه به اتفاق از خانه خارج شدیم. عیسی و شهید نورمحمد بطرف مزار روستا یعنی امامزاده عبداله رفتند و من هر چه اصرار کردم مرا با خود نبردند. صبح که بیدار شدم به همسنگرم گفتم امروز یا عیسی شهید می شود یا من. شب بعد از عملیات از هرکسی سوال کردم می گفتند که موقع رفتن با هم بودیم ولی هنگام برگشت، عیسی و شهید موسی محسنی با هم داوطلب شدند که آتش تهیه بریزند و بقیه در پناه آتش آنها به عقب برگردند. شهید محسنی می گفت:وقتی برمی گشتیم عیسی داشت تیراندازی می کزد که گلوله تانک به او اصابت کرد و برای من مسجل شد که بشهادت رسید. عیسی در تاریخ 20/10/1365 به شهادت رسید.

بعضی از آشنایان از پدرشوهرم خواستند که لباس های عیسی را تشییع کنند اما او قبول نکرد و گفت: شاید جنازه اش برگردد.

....نه دی سال 1374 بود و پسرمان 9 سالش شده بود که استخوان های پدرش را آوردند. 350 شهید را برای تشییع به ساری آورده بودند و آخرین تابوت، تابوت عیسی بود. وقتی مادر شوهرم تابوت عیسی را دید همان لحظه احساس کرد که آتشی از دلش بیرون آمد و خاموش شد و قلبش آرام گرفت. مادر شوهرم استخوان های عیسی را نوازش می داد و گفت:

سلام مرا به فاطمه زهرا(س) برسان......

و اکنون، "جابر" پسرمان برای خودش مردی شده و ترم آخر شته فیزیک را در دانشگاه می گذراند.
 
 
 
*کتاب نهم دی - انتشارات کنگره شهدای استان مازندران

عکس / مزار مظلوم ترین عاشقان سیدالشهدا(ع)

در این شبِ جمعه ، یادی می کنیم از مظلوم ترین عاشقان حضرت سیدالشهدا(صلوات الله علیه) ، که در محبت آن حضرت به مقامی رسیدند ، که حضرتش در روز عاشورا ، آنان را از مجلس سینه زنی برگرفت و بر سر سفره خود نشاند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، در این شبِ جمعه ، یادی می کنیم از مظلوم ترین عاشقان حضرت سیدالشهدا(صلوات الله علیه) ، که در محبت آن حضرت به مقامی رسیدند ، که حضرتش در روز عاشورا ، آنان را از مجلس سینه زنی برگرفت و بر سر سفره خود نشاند. سینه زنان مظلوم افغان ، که تنها به جرم محبت اهل بیت و حضور در مراسم عزاداری سالار شهیدان ، خون گرمشان به تیغ کینه ی وهابیون ، بر زمین ستمکشیده ی کابل ریخت.
شیعیان غریب و مظلوم افغان در عاشورای سال 1433 ، با خون 70 شهید ، پیمان خود را با اباعبدالله الحسین(صلوات الله علیه) بار دیگر تجدید نمودند و ما نیز با یاد  جان های تابناک آن شهیدانِ حسینی ، یادشان را گرامی می داریم.
عکس های زیر که از قبرستان منطقه «کارته سخی» در افغانستان برداشته شده است ، مزار یکی از شهدای عاشورای کابل را به تصویر کشیده است.
روحش میهمان سفره ی سخاوت مولا حسین باد




گزارشی از مشكلات 16 ميليون جوان متولد دهه 60 شبيخون مشكلات به اردوگاه نسل جنگ زده


شواهد و آمار موجود نشان مي‌دهد كه در حال حاضر كشور با جمعيتي بالغ بر 16 ميليون متولد دهه 60 مواجه است كه در بهترين و خوش‌بينانه‌ترين نگاه حداقل نيمي از اين جمعيت در دل اين مشكلات قرار دارند. حال چه بايد كرد؟ پرسشي است كه كارشناسان، متوليان امور جوانان و سازمان‌هاي مسئول بايد پاسخ دهند.

به گزارش مشرق ، این روزها متولدين دهه 60 با مشكلات گوناگوني مواجه هستند. هجوم فارغ‌التحصيلان دهه 60 به بازار كار، تطابق نداشتن آموزش‌ها با نيازهاي اين افراد، نياز به تشكيل زندگي و بالا رفتن سن ازدواج، تنها بخشي از مشكلات متولدين دهه 60 است. اين درحالي است كه به باور كارشناسان هرچه سريع‌تر بايد برنامه‌اي جامع و همه جانبه براي حل مشكلات اين قشر از جامعه در دستور كار مسئولان قرار گيرد. ادامه داشتن اين مشكلات، بيش از 16 ميليون متولد دهه 60 را در آستانه بحراني از آسيب‌هاي اجتماعي و روحي قرار مي‌دهد؛ نسلي كه در دوران جنگ و موشك باران به دنيا آمد و صداي گريه‌اش در صداي مهيب رگبار و موشك گم شد.

كمترازسه ماه پيش بود كه معاون وزير كار از هجوم فارغ‌التحصيلان دهه 60 به بازار كار خبر داد و خواستار برنامه‌ريزي بهتر براي اشتغال اين افراد شد. در آن زمان با اعلام اين آمار براي چند هفته بحث و گفت‌وگو درباره مشكلات متولدين دهه 60 نقل محافل و رسانه‌ها شد و كارشناسان حوزه اجتماعي نسبت به مشكلات پيش روي اين قشر از جامعه اظهار نگراني كردند.

اما اين نگراني‌ها و هشدارها با گذشت زمان كمرنگ شد و مشكلات متولدين دهه 60 كه در بين افكار عمومي به دهه نسل «جنگزده» شهرت دارند، باز هم به فراموشي سپرده شد.
 
 
 
 

فراموش شده‌اند!؟

در حال حاضر مشكلات متولدين دهه 60 به دو گروه مشكلات اجتماعي و مشكلات شخصي تبديل مي‌شود. به باور محمد نظري، كارشناس اجتماعي در وهله اول در بحث مشكلات اجتماعي هجوم فارغ‌التحصيلان دانشگاهي اين دهه به بازار كار و تقاضاي كسب و كار مناسب از جمله مهم‌ترين مشكلات پيش روي اين افراد است.

به گفته وي، ازدواج و تشكيل زندگي در اولويت دوم مشكلات نسل متولد دهه 60 است. بسياري از اين افراد درحال حاضر با قرار گرفتن در سن ازدواج، براي تشكيل زندگي اقدام مي‌كنند، اما مشكلاتي كه اين روزها براي ازدواج بر سر راه آنها قرار دارد، باعث بالا رفتن سن ازدواج اين افراد شده است.

اين درحالي است كه طبق تحقيقات سازمان ملي جوانان وقت، در حال حاضر بيش از 12 ميليون نفر از جمعيت جوان كشور در سن ازدواج قرار دارند كه بيشتر اين افراد را متولدين دهه 60 تشكيل مي‌دهند.

بنا براظهارات نظري، يكي ديگر از مشكلات متولدين دهه 60، اين است كه بسياري از اين افراد در سنين كودكي به دليل درگير بودن كشور با جنگ تحميلي و تحريم‌ها به همراه خانواده خود به خارج از كشور مهاجرت كرده‌اند و به همين دليل با توجه به ويژگي‌هاي كشورهاي خارجي و غربت بزرگ شده‌اند و با فضاي كشورهاي خارجي خو گرفته‌اند. اين افراد پس از بازگشت به وطن با مشكلات فرهنگي و ارتباطي گوناگوني مواجه مي‌شوند.

مشكلاتي كه كمتر به آن توجه مي‌شود

اما به گفته محمد اعتمادي پزشک و استاد دانشگاه ، بخشي از مشكلات اصلي متولدين دهه 60 كه كمتر به آن توجه شده است، مشكلات روحي و رواني برخي از اين افراد است. اين مشكلات شامل پرخاشگري، گوشه‌گيري، لكنت‌زبان، مهارت نداشتن در ارتباط و حسادت نسبت به نسل‌هاي بعد از خود مي‌شود.

به باور اين روانشناس، در دوران موشك‌باران و در زماني كه جنگ در سال‌هاي 60 تا 65 به اوج خود رسيده بود، تعدادی از كودكان متولد اين سال‌ها با ترس و اضطراب ناشي از موشكباران و جنگ تحميلي دست و پنجه نرم كردند و علاوه براين در اثر موشكباران و صداهاي مهيب انفجار، استرس بالايي به مادران باردار درآن دروان وارد شد كه اين استرس به طور طبيعي بر فرزندان آنها هم اثرگذار بوده است. یک مادر دوران بارداری نیازمند آرامش های روحی و روانی است. این در حالی است که بسیاری از مادران در آن دوران بر اثر التهاب های جنگ ، موشک باران ها و اعلام خطر ها ، دچار استرس شدید می شدند.

علاوه بر اين، بسياری از متولدين دهه 60 نسبت به نسل بعدي خود يعني متولدين دهه70 حسادت ويژه‌اي دارند. اين افراد به دليل اينكه از امكانات كمتر، شرايط سخت‌تر و در نهايت فضاي ناملايم‌تري نسبت به متولدين دهه 70 برخوردار بوده اند، به طورطبيعي نسبت به آنها حسادت دارند.

برای مثال در حال حاضر شرایط ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل برای متولدین دهه 70 بسیار آسان تر از متولدین دهه 60 است و نوجوانان امروزی به راحتی می توانند وارد دانشگاه شوند و امکانات بیشتری برای تحصیل و زندگی در اختیار آنها است.

شواهد و آمار موجود نشان مي‌دهد كه در حال حاضر كشور با جمعيتي بالغ بر 16 ميليون متولد دهه 60 مواجه است كه در بهترين و خوش‌بينانه‌ترين نگاه حداقل نيمي از اين جمعيت در دل اين مشكلات قرار دارند. حال چه بايد كرد؟ پرسشي است كه كارشناسان، متوليان امور جوانان و سازمان‌هاي مسئول بايد پاسخ دهند.

*مشكلات و آسيب‌هاي اجتماعي متولدين دهه 60 به تفكيك فراواني در جدول آمده است:

*جدول مشکلات و آسیب های متولدین دهه 60

ردیف         مشکلات اجتماعی و روانشناختی                 درصد فراوانی

1 -               هجوم بیکاران به بازار کار                         درصد بالا و رو به رشد

2-                بالا رفتن سن ازدواج                              درصد بالا و رو به رشد

3-                  مهاجرت                                          درصد نسبی و رو به ردش

4-                مشکلات عاطفی                                 درصد نسبی

5-          مشکلات روحی و روانی                               درصد نسبی

 
 
*علي البرزي

عاقبت کسی که در جبهه دنبال شوهر خواهرش بگردد!

يادم مي‌آيد يكي از رزمنده‌ها اصلا اهل جبهه وجنگ نبود و حتي ضد انقلاب بود و فقط به خاطر پيدا كردن شوهر خواهرش مجبور شده بود به جبهه برود؛ خود این رزمنده برای من تعريف مي‌كرد...

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، فرمانده سابق لشکر 5 نصر خاطره ای زیبا از سال های دفاع مقدس بیان کرده است که در زیر می خوانید:

يادم مي‌آيد يكي از رزمنده‌ها  اصلا اهل جبهه وجنگ نبود و حتي ضد انقلاب بود و فقط به خاطر پيدا كردن شوهر خواهرش مجبور شده بود به جبهه برود؛ خود این رزمنده برای من تعريف مي‌كرد كه پس از مذمت خواهرم كه چرا گذاشتي شوهرت به جبهه برود به خاطرش رفتم اهواز اما به شدت مي‌ترسيدم كه ناگهان هنگام ظهر وانت رزمنده‌هاي لشكر «نصر» مقابل پايم ترمز كرد و مرا سوار كردند.

يكي از رزمنده‌ها  خيلي مرا تحويل گرفت و من ماجرا را برايش گفتم او هم به من گفت كه كمك مي‌كند تا گمشده‌ام را پيدا كند.

 به همت اين رزمنده در نمازخانه پادگان  خوابيدم و پس از مدتي سر و صداي عده‌اي توجهم را جلب كرد و بيدار كه شدم ديدم همه مشغول نماز هستند الا من.

بالاخره پس از سه روز در پادگان ماندم و از ترس بيرون نرفتم و آن رزمنده نيز پس از تلاش شوهر خواهرم را پيدا كردم و به من گفت حالا مي‌خواهي بفرستمت خانه‌اتان.

اما با خودم گفتم دنيا روي سكه‌اي ديگر دارد، صداقت و از خود گذشتگي اين بسيجي که فوق لیسانس فیزیک هم بود آن چنان بر روي من اثر گذشت كه ديگر به شخصه برنگشتم و در جبهه ماندم.

خلاصه اين بنده خدا ماندگار شد . او كه آن زمان میانه ای هم با انقلاب نداشت و از خانواده طاغوتی بود چنان تحت تاثير معناي ايثار و معنوي جبهه قرار گرفته بود كه مسیر زندگی اش عوض شد. همین شخص در يكي از عمليات‌ها شديدا مجروح شد كه به او گفتم سوار قايق شود و برگردد اما گفت بايد كلاشينكف را درست كنم، رزمنده‌ها احتياج دارند بعدا آن قدر ايستاد در حالي كه خون زيادي ازش مي‌رفت بيهوش و به بيمارستان منتقل شد و پس از 50 روز درمان باز هم نگذاشت به مشهد برگرداندش و دوباره به جبهه برگشت و بالاخره در عمليات «ميمك» در حال مجروحيت به شهادت رسيد.

تصاویر / مردانی از نسل حبیب ابن مظاهر

جناب حبیب ابن مظاهر سالها در رکاب پیامبر (ص) در جهاد فی سبیل الله شمشیر زد و بارها و بارها درکنار امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) جان خویش را در کف گرفت و به جنگ دشمنان خدا رفت.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، جناب حبیب ابن مظاهر(ره) هم این افتخار را داشت که در رکاب پیامبر (ص) شمشیر بزند و هم این شرف را کسب کرده بود که درکنار امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) جهاد کند.

سرانجام حبیب بعد از سال ها سربازی در محضر خاندان عصمت در سن ۷۵ سالگی در حالی که پیرمردی سال خورده بود با شنیدن صدای هل من ناصر امام حسین (ع) وارد کربلا شد و مزد سالیان محبت و ارادتش را از معبود خویش گرفت و در کربلا به همراه امامِ زمان خویش وارد بهشت شد.

۱۴۰۰ سال بعد انگار که تاریخ تکرار شد و این بار فرزندی از تبار اهل بیت، امام روح الله مردانی را به جهاد در راه خدا فراخواند. در جنگ تحمیلی مردانی بسیار حضور داشتند که از جناب حبیب ابن مظاهر آموخته بودند که باید گوش به فرمان امامشان وارد میدان رزم شده و به جنگ با دشمنان اسلام به پا خیزند.

آن چه مشاهده خواهید کرد تصاویری است از پیرمردانی که چهره هایشان انسان را به یاد حبیب ابن مظاهر می اندازد.

نگاهی به ويژگي جنگ‌های سایبری در آینده + گزارش

جیسون هیلی پنج ویژگی بالقوه جنگ‌های سایبری در میان‌مدت را عبارت می‌داند از: وضع موجود، دامنه، بالکانیزاسیون، آرماگدون سایبری، و بهشت سایبری.

به گزارش مشرق، از ظهور کلمه فضای سايبري نزدیک به سی سال می‌گذرد و در طول اين مدت، دانشگاهیان، نظریه‌پردازان و استراتژیست‌ها بر چگونگی بروز درگیری در این حوزه جدید متمركز بوده‌اند. با اين حال هنوز هم در مورد ویژگی‌های متفاوت آن، كه در آينده بايد انتظار آنها را داشته باشيم، مطالب چنداني منتشر نشده است. برای پرداختن به این شکاف، جیسون هيلي ــ رییس بخش مملکت‌داری سایبری شورای آتلانتیک آمریکا ــ در خلاصه موضوعات شورای آتلانتیک، پنج ويژگي بالقوه جنگ‌های سايبري در ميان‌مدت را توضيح می‌دهد: وضع موجود، دامنه، بالکانیزاسیون، آرماگدون سایبری، و بهشت سایبری.

مهم‌ترین ويژگي اين درگیری‌ها دامنه آنها می‌باشد، مسيري كه به نظر می‌رسد در حال حاضر در آن قرار گرفته‌ایم. در اینجا، فضای مجازی دامنه اين درگیری‌ها می‌باشد مانند هوا، زمین، دریا یا فضا که در آن انواع مختلفي از درگیری‌های سایبري بزرگ و کوچک هميشه وجود دارد. تهاجم سایبري همچنان بسیار ساده‌تر از دفاع در مقابل آن می‌باشد. با این حال، ویژگی‌های دیگري نيز محتمل می‌باشد.

در آرماگدون سایبری، تهاجم بسیار آسان‌تر از دفاع، که اساساً تا كنون هیچ اقدام مفیدي در زمينه آن در فضای سايبري صورت نپذيرفته است، می‌باشد. در بهشت سایبری​​، در نهایت باید «جغرافیاي» فضای مجازی را به نفع خود تغییر داد، كه به نوبه خود دفاع را بسيار دشوارتر از تهاجم خواهد نمود. ويژگي وضعیت موجود دقیقاً مشابه وضعيت فعلي خواهد بود: هیچ كدام از اين اقدامات فجيع در مقیاس بزرگ و به صورت بلندمدت نبوده، اما جرم و جاسوسی سايبري از لحاظ كمي بسيار فراوان خواهد بود. در مرحله بالکانیزاسیون (که می‌تواند با یکی دیگر از اين ویژگی‌ها توأم باشد) دیگر يك اینترنت در سطح جهاني وجود نداشته، بلكه اینترنت‌های کوچک‌تر ملی، مانند بسیاری از سیستم‌های تلفن ملی، به وجود خواهند آمد.

منافع بلندمدت ایالات متحده و دیگر کشورهای همفکر در تعقيب ويژگي بهشت ​​در فضای سايبري است، که از يك ثبات بلندمدت برخوردار بوده و قادر است بخش اعظمي از تهاجم‌های زيركانه و هدفمند را خنثی نمايد. گام‌های لازم براي رسيدن به مرحله بهشت​​ در کمیسیون‌ها و مطالعات بی‌شماری در طول اين ساليان بر شمرده شده‌اند ــ تنها كاري كه باید انجام شود پياده‌سازي آنهاست. خوشبختانه، شناسايي اين ویژگی‌های بالقوه حركت در يك مسير ايمن براي دست‌یابی به موقعيت مورد نظر را نسبت به موقعيتي که فعلاً مستحق آن هستيم، امكان‌پذيرتر خواهد نمود.

برای دریافت این گزارش اینجا کلیک کنید.

مرده را نمی شود اسیر کرد

تو راه برگشت، همینطور که داشتم میومدم، یکهو شبهی را دیدم. چند متر جلوتر، انگار کسی افتاده بود روی زمین. اسلحه اش را دیدم. شش دنگ حواسم را جمع کردم و با احتیاط رفتم جلو.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید حسین دهستانی به تاریخ ۷ مرداد ۱۳۴۴ در اردکان یزد به دنیا آمد. حسین بعد از پیروزی انقلاب با شروع جنگ علی رغم سن کمی که داشت به جبهه رفته و به جمعی واحد اطلاعات – عملیات لشکر هشت نجف می‌پیوندد.

حسین همزمان با تشکیل تیپ مستقل الغدیر، یکی از مهره های کلیدی واحد اطلاعات – عملیات شده و در عملیات‌هایی چون والفجر مقدماتی، والفجر یک، والفجر چهار، خیبر، بدر، قدس پنج، کربلای چهار و کربلای پنچ در کنار هم رزمانش مقابل دشمن بعثی جنگیده است.

شهید دهستانی آخرین سمتش در جبهه های جنوب تا لحظه شهادت قائم مقامی اطلاعات و عملیات تیپ الغدیر بوده که سرانجام این سردار گمنام در حین عملیات کربلای پنج به تاریخ ۶۵/۱۰/۲۵ مزد جهادش را از خدایش گرفت و به خیل شهیدان پیوست.

آنچه خواهید خواند گوشه ای از خاطرات شهید حسین دهستانی است.

روحمان با یادش شاد

شهید حسین دهستانی اولین روزهای حضورش در جبهه

*تو قسمتی از منطقه فاو، بچه های جهاد داشتند خاکریز می زدند تا منطقه بین دو کمین را به هم وصل کنند. آنها جلوتر از ما بودند و مرتب خبر می رسید که سخت تو مضیقه هستد. هم نیرو کم داشتند و هم با آتش مستقیم دشمن طرف بودند.

سر شب، حسین با چهل، پنجاه تا از کردهای بسیجی آمد پیشم و گفت: «عباس آماده شو که بروید تامین لودرمنظورش این بود که برویم کمک بچه های جهاد و آنها را پوشش بدهید تا زودتر خاکریز را بزنند.

گفتم من آماده ام

دست گذاشت روی شانه ام و گفتاولا باید سریع خودت را برسانی به بچه های جهاد، چون دشمن جسور شده و داره اونها رو اذیت می کنه، دوما خیلی باید هوای گشتی های دشمن را داشته باشی؛ در ضمن خودت هم منطقه آنها را شناسایی کن که بتوانی گزارشی از موقعیت نیروهاشون بدی

اشاره کرد به کردها و ادامه داد: «سوما هوای این برادرها را داشته باش و مواظبشون باش، چون آنها در منطقه کوهستانی بودند و جنگیدند توی دشت سخته براشون

گفتم: «به چشم، اگر امر دیگری نیست، راه بیافتیم

زد پشتم و گفت: «برو به امید خدا

حسین یک بیسیم چی و یک پیک هم بهم داد و همان موقع راه افتادیم.

قائم مقام اطلاعات و عملیات تیپ الغدیر نفر دوم از راست

همین که ما رسیدیم پشت خاکریز، یک ربع بعد فهیمیدیم نیروهای دشمن هم دارند پیش روی می کنند به طرف خاکریز. بچه ها خدا را شکر می کردند که به موقع رسیدیم. بلافاصله با عراقی ها در گیر شدیم. اصلا انتظار این پذیرایی را نداشتند. بند آوردند و بعد پا گذاشتند به فرار.

وقتی آب ها از آسیاب افتاد، من راهی شناسایی شدم. حسین گفته بود زیاد توی خط دشمن نفوذ نکنم. برای همین، ۲-۳ ساعتی کار را تمام کردم و برگشتم.

تو راه برگشت، همینطور که داشتم میومدم، یکهو شبهی را دیدم. چند متر جلوتر، انگار کسی افتاده بود روی زمین. اسلحه اش را دیدم. شش دنگ حواسم را جمع کردم و با احتیاط رفتم جلو. جنازه یک عراقی بود. اسلحه تیربار داشت، که با ضرب و زور از دستش کشیدم بیرون. نوارهای فشنگ را هم که دور خودش بسته بود، باز کردم و از زیرش کشیدم بیرون. دور و برم را نگاه کردم و راهی شدم.

اذان صبح رسیدم پشت خاکریز. بعد از نماز، کردها را همراه کردم و راهی خط خودمان شدم.

آنجا که رسیدیم، سراغ حسین را گرفتم. گفتند: رفته جایی شاید تا ظهر برنگرده.

رفتم تو سنگر خودمان. تیربار را گذاشتم دم سنگر و گرفتم خوابیدم. حسین نزدیک ظهر از راه رسید. نماز که خواندیم، بعد از ناهار، مرا صدا زد و گفت: عباس بیا بیرون.


شهید دهستانی، نفر دوم در تصویر

می دانستم که می خواهد از ماموریت دیشب بپرسد. سریع از سنگر زدم بیرون و گرم صحبت شدیم. هنوز گزارشم تمام نشده بود که یکدفعه چشمش به تیربار افتاد. زود گفت: این اسلحه مال کیه؟

خوب شد گفتی، دیشب که رفتم گشت، یکی مرده عراقی دیدم و این تیربار …

حرفم تمام نشده بود که یکهو دیدم نگاه حسین خشن شد! بلافاصله دستش را برد بالا و انگار با تمام نیرویش زد تو گوش ما. صورتم به جزجز افتاد و یک آن مات و مبهوت شدم که چرا زد؟ اولین بار بود که دستش روی من بلند می شد؛ تو تمام مدتی که باهاش بودم. ناراحت و عصبی گفت: این اسلحه که تمیزه و داره برق می زنه!

متوجه منظورش نشدم. هنوز هاج و واج داشتم نگاهش می کردم. خودش پی حرف را گرفت.

«بعد از چند سال که توی اطلاعات عملیات هستی، هنوز نفهمیدی که اگر کسی کشته شده باشه، این اسلحه اش خاکمال می شه. گل مال میشه، خراب میشه؟

به تیربار اشاره کرد و ادامه داد: « این اسلحه داره برق می زنه و معلوم میشه که همین دیشب تمیزش کردند و معلومه که طرف زنده بوده

با ناراحتی گفتم: «اگر زنده بود که من می کشتمش

ناراحت تر از من جواب داد: اون تو را دیده، ترسیده و خودش را رو به مردن زده، تو هم نکردی گوشش را بگیری و بیاری اینجا.

از غیض سرش را این طرف و آن طرف تکان داد و انگار دلش نمی آمد ساکت شود.

«باید اسیرش می کردی و می آوردی تا کلی ازش اطلاعات بگیریم

قائم مقام اطلاعات و عملیات تیپ الغدیر

زیر بار حرفش نرفتم. گفتم: مرده رو که نمیشه اسیر کرد.

«بازم حرف خودت را می زنی؟»

«من خاطرم جمعه که مرده بود، چون وقتی می خواستم اسلحه را از دستش بکشم بیرون اینقدر سفت گرفته بودش که مجبور شدم پا بگذارم روی شکمش و اسلحه را با زور بگیرم

وقتی دید که دارم رو حرف خودم پا فشاری می کنم، گفت: یا قبولدار می شی که زنده بود، یا باید بری مرده اش را بیاری؛ کدومش؟

سمج گفتم: مرده بوده.

«پس همین حالا باید بری، اصلا خودم هم باهات میامدیدم چاره ای نیست، همراهش شدم. از کنار دریاچه نمک رفتیم تا رسیدیم به خاکریز. ان طرف تر از خاکریز نقطه ای را به حسین نشان دادم و گفتم: جنازه اونجا افتاده بود. خودم چیزی نمی دیدم حسین دقت کرد و گفت: من که چیزی نمی بینم، پاشو بریم جلو.

رفتم تقریبا همان جایی که دیشب جنازه افتاده بود. حسین گفت : کو؟ نشون بده ببینم؟ راستی لجاجت انسان هم اگر سر بگیرد، عجیب چیزیست!

باز هم از خر شیطان پایین نیامدم و گفتم: دشمن اینجا خیلی آتش می ریخت.

خیره نگاهم کرد و پرسید: که چی؟

شهید حسین دهستانی در جمع هم رزمان

«حکما یکی گلوله کاتیوشا خورده روی جنازه و تکه پاره اش کرده

ناراحتی حسین باز گل کرد.

«تکه پاره اش را پیدا کن و به من نشان بده

هر چه دور و برم را نگاه می کردم چیزی نمی دیدم. آمدم بهانه دیگری بتراشم که یکهو خمپاره ای نزدیکمان خورد، سریع خیز رفتم. کمی بعد حسین رفت جلو و گفت: نگاه کن، رد این خمپاره یک چاله درست شده، ولی کاتیوشا که تو می گی هیچ اثری از آثارش نیست.

حق با او بود و من چاره ای جز تسلیم نداشتم. آتش دشمن، مجالی برای حرف دیگری نگذاشت.

حسین گفت: باید زودتر از اینجا در بریم.

آن روز، تو راه برگشت به یک میدان مین برخوردیم و با کلی مکافات رسیدیم خط. حسین لام تا کام حرفی نزد . همین که رسیدیم سوار ماشین شد و رفت.

نزدیک غروب برگشت بابت قضیه جنازه هنوز حالم گرفته بود. یکدفعه دیدم دارد می آید طرفم. بی اختیار از جایم بلند شدم. قهر بودن با او را اصلا نمی توانستم تحمل کنم و از صمیم قلب دوست داشتم سر صحبت را باز کنم. آمد نزدیکم. سلام کرد و گفت: بیا کارت دارم.

یک بریدگی داشتیم که حکم سنگر ماشین ها را داشت. گفت: بیا این تو.

پیش خودم فکر کردم که حتما می خواهد جریان جنازه را پیش بکشد. دو تایی رفتیم تو آن بریدگی. نگاهش با نگاه ظهر فرق می کرد، مثل همیشه مهربان شده بود. یکدفعه دیدم دست انداخت گردنم و زد زیر گریه! یک آن دست و پایم را گم کردم و ماندم چه کار کنم؟

حسین پیشانی ام را بوسید و گفت: عباس از من راضی هستی یا نه؟

کم مانده بود به دست و پاش بیوفتم. بغض کرده گفتم: چرا حسین؟

شهید دهستانی نفر وسط

همان طور که گریه می کرد گفت: یادت رفته؟

گفتم: چی چی؟

گفت : سیلی.

گفتم: خوب سیلی یادم نرفته، ولی تو فرمانده ام هستی، اگر منو بکشی هم باکی نیست.

گفت: نه عباس، از من راضی باش.

اشکها را از صورتش گرفت و ادامه داد: تو اگر آن عراقی را اسیر می کردی ما کلی می توانستیم ازش حرف بکشیم و برنامه ریزی کنیم برای عملیات، من هم برای همین ناراحت شدم و زدم تو گوشت؛ باید ببخشی.

حالا که سالها از ان آیام می گذرد هر بار که یاد حسین سراغم می آید جز گریه چیزی تسکینم نمی‌دهد.

*راوی: عباس ذاکری


امپراطور یهودی رسانه‌ها کیست وچگونه به ایران اعلام جنگ کرد؟

امپراطور یهودی رسانه‌ها کیست؟ قلمرو بزرگ وی که از آن سوی اقیانوس‌ها تا خاورمیانه را در برگرفته شامل چه چیزهایی است؟ وی چه عملیات‌هایی علیه مخاطبین ایرانی انجام داده است؟ چگونه اولین دستگاه جاسوسی شرکتی که متعلق به وی بود، کشف شد؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، در سال 1917، اسکار کالاوی (Oscar Callaway) نماینده مجلس آمریکا سخنرانی جنجال‌برانگیزی در کنگره انجام داد.
وی فاش ساخت که چرا جی. پی. مورگان (
J. P. Morgan) 12 مدیر خبری رده بالا را استخدام می‌کند. از این دوازده نفر خواسته شده بود که تأثیرگذارترین روزنامه آمریکا را مشخص نمایند. آنها باید مشخص می‌ساختند که برای کنترل خط‌مشی روزانه مطبوعاتی آمریکا به چند روزنامه نیاز است. این افراد به این نتیجه رسیدند که تنها با خرید 25 روزنامه بزرگ کشور می‌توان به این هدف دست یافت.

از آن روز تاکنون استیلا بر رسانه‌های جمعی به معنی کنترل افکار عمومی کشور تلقی شده و هر کس که بدین قدرت دست می‌یابد در حقیقت مدیریت اصلی کشور را در دست دارد و امروزه روپرت مردوخ با امپراطوری رسانه بزرگ خود بر قله قدرت رسانه‌ای نشسته است.

شبکه‌های تلویزیونی وی در آمریکا به 280 میلیون نفر و شبکه‌های ماهواره‌ای وی در آسیا به 300 میلیون نفر دسترسی دارند. مجموع مخاطبین رسانه‌های مردوخ در جهان به 7/4 میلیارد نفر می‌رسند یعنی در حدود سه چهارم مردم روی زمین.

روپرت مردوخ، مالک اولین امپراطوری رسانه‌ای جهانی


روپرت مردوخ واقعا کیست؟

وی یقینا فقط یک میلیاردر استرالیایی دست راستی نیست. وی یک یهودی و شهروند اسرائیل است. اما چرا این مسأله مهم است؟

به گفته "گوردون داف" (Gordon Duff) ژورنالیست مستقل، هم‌‌اکنون همه می‌دانند که مردوخ کنترل سیستم سیاسی آمریکا و بریتانیا را به مدت دو دهه در اختیار داشته است. وی این قدرت را داشته که رهبران ملی را انتخاب کند، سیاستگذاری نماید و قوانین دلخواه خود را به تصویب برساند.

مردوخ 81 ساله در کنار سومین همسرش که 40 سال از وی کوچکتر است


روپرت مردوخ يكي از بزرگترين امپراتوری‌های رسانه‌ای دنيا يعنی "نيوزكورپوريشن" (News Corporation) را رياست مي‌كند كه در سال 2010 بالغ بر 33 ميليارد دلار از محصولات متنوع رسانه‌ای درآمد كسب كرده بود.

اين محصولات شامل فاكس نيوز (Fox News)، فاكس قرن بيستم (Fox 20th Cebtury)، داو جونز (Dov Jonez) (ناشر نشريه وال استريت ژورنال)، هارپر كالينز (Harper Collins)، مایاسپيس (MY Space)، نيويورك‌پست و صدها روزنامه و ايستگاه تلويزيونی ديگر می‌شود.


شبکه‌های تلویزیونی وابسته به نیوزکورپوریشن و ساختمان مرکزی این شرکت


از اداره یک روزنامه محلی تا استیلا بر دستگاه رسانه‌ای جهانی

روپرت مردوخ فعاليت رسانه‌هاي خود را در آدلايد استراليا آغاز كرد. وی بعدها شركت‌های رسانه‌ای خود را به بازار رسانه‌ای انگلستان، آمريكا و آسيا گسترش داد.

این میلیاردر استرالیایی‌الاصل در سال 1931 در ملبورن استرالیا به دنیا آمد و به واسطه اینکه پدرش صاحب یک روزنامه محلی در این شهر بود از همان ابتدا وارد این عرصه شد. وی در دهه 1950 برای تحصیل در رشته اقتصاد، سیاست و فلسفه در دانشگاه آکسفورد به انگلیس آمد ولی پس از مرگ پدرش دوباره به استرالیا بازگشت تا مدیریت روزنامه خانوادگی را برعهده بگیرد.


.

مردوخ در دهه 1960

وی شماره‌ای از روزنامه دیلی‌میرور را در دست دارد.


مشهور است که وی شامه‌ای قوی در تشخیص منابع قدرت و ثروت دارد و به همین دلیل بلافاصله با نزدیکی به مراکز قدرت فعالیت‌های مطبوعاتی و اقتصادی خود را در استرالیا گسترش داد و چند روزنامه محلی و ملی را در آن کشور به تملک خود درآورد.

مردوخ در سال 1969 هنگامی که گروه رسانه‌ای میرور (Mirror) انگلیس تصمیم گرفت از شر روزنامه سان (Sun) خلاص شود، از فرصت استفاده کرد و آن را خرید. سیاست‌هایی که مردوخ در مدیریت محتوای این روزنامه دنبال کرد، باعث شد خوانندگان آن روزبه‌روز بیشتر شوند به‌طوری که در سال‌های اخیر هر روز سه میلیون نسخه از آن در انگلیس به ‌فروش می‌رسد. نشریه "اخبار جهان" که وابسته به روزنامه سان است و در روزهای یکشنبه منتشر می‌شد نیز با سرمایه گذاری مروخ به یک نشریه پرتیراژ و با آگهی‌های بازرگانی فراوان تبدیل شد. تیراژ این نشریه تا زمان توقف انتشار 8.2 میلیون نسخه بود.

.

روپرت مردوخ در دهه 1980 و در حالی که نسخه‌ای از روزنامه تایمز را در دست دارد


مردوخ در سال 1973 نخستين حضور آشکار رسانه‌‌ای خود را در آمریکا با خريد روزنامه سن‌آنتونيو اکسپرس نيوز (St. Antonio Express News) اعلام کرد. اندکی بعد او نشريه استار (Star) را خريد و در سال 1976 نيز نيويورک پست را به تملک خود درآورد.

اولین یورش جدی مردوخ به عرصه تلویزیون در آمریکا صورت گرفت. وی در سال 1986، شرکت پخش فاکس (Fox Broadcasting Company) را در این کشور تأسیس نمود که به عنوان بلندگوی اردوگاه نئومحافظه‌کاران آمریکا معروف است. وی در دهه 2000، تبدیل به یکی از سرمایه‌گذاران برتر در عرصه تلویزیون ماهواره‌ای، صنعت فیلمسازی و اینترنت شده و وال‌استریت‌ژورنال (Wall Street Journal)، یکی از روزنامه‌های بزرگ آمریکا را خریداری نمود. نشریه تایم مردوخ را سه بار در لیست 100 فرد تأثیرگذار جهان قرار داد. در سال 2011، وی در لیست قدرتمندترین مردان جهان که در نشریه فوربس ارائه می‌شود حائز رتبه 38 شد. وی دارای ثروتی بالغ بر 6/7 میلیارد دلار و صدوهفدهمین فرد ثروتمند جهان است.

مردوخ در کنار الولید بن طلال

شاهزاده سعودی و ثروتمندترین مرد عرب که دومین سهامدار بزرگ نیوزکورپوریشن است.

وی نقشی تعیین کننده در انتخاب مردوخ به عنوان رئیس‌ هیأت مدیره شرکت داشته است.


لیست دارایی‌های مردوخ

کمپانی‌های فیلمسازی: فاکس قرن بیستم فاکس سرچ‌لایت‌پیکچرز شبکه خانگی سرگرمی فاکس قرن بیستم استدیوهای بلواسکایز فاکس قرن بیستم اسپانیایی فاکس قرن بیستم جهانی تلویزیون فاکس قرن بیستم- استدیو فاکس در استرالیا استدیو فاکس در لس‌آنجلس استدیوهای تلویزیونی فاکس شاین گروپ

شرکت‌های تلویزیونی: تلویزیون فاکس قرن بیستم تلویزیون قرن بیستم فاکس‌تل کمپانی پخش فاکس- شبکه‌های جهانی فاکس شبکه‌های جهانی فاکس ایتالیا فاکس ورزشی استرالیا فاکس تله‌کلمبیا ایستگاه‌های تلویزیونی فاکس استدیوهای تلویزیونی فاکس شرکت رسانه‌ای آی‌مدی تلویزیون لاتویا مای‌نتوورک‌تی‌وی استار‌تی‌وی بریتیش‌اسکای (39 درصد سهام)


تفکیک درآمدهای نیوزکورپوریشن در سال 2010


شبکه‌های کابلی: فاکس‌نیوز شبکه تجاری فاکس- ورزش مدارس فاکس- شبکه فیلم فاکس شبکه اخبار فاکس شبکه فوتبال فاکس شبکه اسپانیایی‌زبان ورزش فاکس فاکس‌تل فیوول‌تی‌وی فاکس‌نت‌وورکس شبکه واقع‌نمای‌ فاکس شبکه نشنال جئوگرافیک (50 درصد سهام) شبکه اسپید شبکه ورزش جنوب تله‌سینه شبکه بیگ‌تِن (49 درصد سهام)

سهام تلویزیونی: بی‌اسکای‌بی (انگلستان، 39/1 درصد) اسکای دوچلند (آلمان، 49/9 درصد) اسکای ایتالیا (ایتالیا، 10 درصد) تلویزیون شبکه‌ای اسکای (نیوزلند، 43/65 درصد) فاکس‌تل (استرالیا، 25 درصد) استار تی‌وی (هندوچین، 100 درصد) تاتا اسکای (هند، 20 درصد)

سایت‌های اینترنتی: چندین وب‌سایت و رسانه مرتبط با کمپانی فاکس نیوزدیجیتال مدیا آتونومی (زیرشاخه سایت انتشارات هارپر کالینز) مای‌اسپیس

مجلات: آمریکا: مجله اسمارت سورس



استرالیا: آلفا سبک‌کانتری- گلف‌دایجست گودتیست بیگ‌لیگ بی‌سی‌ام‌ای دلیشس دوناهی فست‌آورز جی کیو گاردنینگ اینساید‌آوت لایف‌استایل‌پول لیوتوراک نوت‌بوک اوورلند مادرن‌بوتینگ مادرن فیشینگ پرنتس پیور هلث سوپر فود آیدیاز تراک تراکین لایف توویلز توویازاسکوتر ووگ ووگ سرگرمی و سفر ووگ زندگی

روزنامه: بریتانیا و ایرلند (این شاخه زیر نظر "نیواینترنشنال" فعالیت می‌کند): تایمز لندن، سان، اخبار جهن (که اخیرا تعطیل شد)، ساندی‌تایمز، ضمیمه ادبی تایمز


مقایسه مخاطبان رسانه‌های مردوخ و بریتانیا (میلیون نفر)

(نمودار قرمز رنگ متعلق به مردوخ است)


آمریکا: نیویورک‌پست بروکلین‌پیپر برانکس تایمز ریپورتر بروکلین کوریر لایف تایمز لجر وال‌استرست ژورنال وال‌استریت ژورنال اروپا وال‌استریت ژورنال آسیا بارونز مارکت‌واچ بررسی اقتصاد شرق دور اخبار داو جونز فکتیوا شاخص داو جونز

استرالیا: استرلین کوریرمیل ساندی میل کیرنز پست بولتن تانزویل دیلی تلگراف ساندی تلگراف هرالد سان ساندی هرالد سان ویکلی تایمز ام‌ایکس ادرود تایرز مسنجر مرکوری نورثن‌تریتوری تیبل لندز ادورتایرز

فیجی: فیجی‌تایمز نای لالاکی شانتی دوت (هر سه ده درصد سهام)

گینه نو: گینه نو پست کوریر (62/5 درصد)

کتاب: هارپر کالینز هارپر کالینز هند (40 درصد سهام) زاندرون (ناشر کتاب مذهبی) اینسپیریتیو (کتب مذهبی جوانان)


اعلان جنگ امپراطوری مردوخ به ایران

مردوخ اخیرا وارد بازار رسانه‌ای فارسی‌زبان نیز شده است و سعی دارد با راه‌اندازی و پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده فارسی توجه بینندگان فارس‌زبان بالاخص ایرانی را معطوف به شبکه‌های خود نماید تا نیات شوم خود در مورد مخاطبین ایرانی نیز به اجراء گذارد. اولین شبکه‌ فارسی مردوخ، فارسی 1 نام دارد که در مرداد 1388 شروع به فعالیت نموده و به دوبله و پخش سریال‌های خارجی عمدتا آمریکایی و کره‌ای پرداخته است.


آرم شبکه فارسی 1 که به پخش سریال‌های دوبله فارسی می‌پردازد


زمزمه، دومين شبکه تلويزيونی سرگرم‌کننده عمومی و رايگان فارسی‌زبان در خاورميانه است. اين شرکت حاصل سرمايه‌گذاری بخش آسيايی نیوزکورپوریشن و گروه رسانه‌ای موبی است. در ماه می ۲۰۱۱، سهم سرمايه‌گذاری هر يک از اين شرکت‌ها ۵۰ درصد اعلام شد. زمزمه همانند شبکه خواهر خود فارسی۱، ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته به پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده تلويزيونی با دوبله فارسی می‌پردازد. دفتر مرکزی این شبکه تلويزيونی در شهر رسانه‌ای دبی واقع شده است. استراتژیست‌ها و تحلیلگران در مورد محتوای برنامه‌های این شبکه‌ها هشدارد داده و آنها را در راستای افزایش تأثیرگذاری بر نوع اندیشه و هویت مخاطبین ایرانی بالاخص نسل جوان کشور معرفی می‌کنند. در کل می‌توان اهداف این شبکه‌ها و سریال‌ها را به صورت خلاصه اینچنین عنوان نمود: ترويج سبک زندگی غربی با ظاهری شرق پسند، القای پيام های ليبرال فمينيستی، تبلیغ روابط نامشروع و غیراخلاقی و قبح زدايی از گرايشات هم جنس‌بازی و ترويج آن.


آرم شبکه فارسی زمزمه، دومین شبکه مردوخ برای فارسی‌زبان‌ها


در آبان ماه سال جاری، شبکه نشنال جئوگرافی آمریکا نسخه فارسی زبان شبکه خود را راه‌اندازی نمود که به ادعای مدیران این شبکه قرار است 15 میلیون بیننده در سراسر خاورمیانه به آن دسترسی داشته باشند. هرچند هنوز این شرکت مستقر در آمریکا مقر پخش برنامه‌های فارسی‌زبان خود را مشخص نکرده است اما به نظر می‌رسد که این برنامه‌ها از شهر ابوظبی امارات متحده پخش می‌شود. این شبکه فارسی‌زبان همانند نسخه انگلیسی خود به پخش برنامه‌هایی در مورد طبیعت، علم، فرهنگ، تاریخ و باستان‌شناسی می‌پردازد.

لازم به ذکر است که شبکه نشنال جئوگرافی در سال 2001 پخش برنامه‌های خود را آغاز نمود. نیمی از سهام این شبکه در انحصار شرکت نیوز کورپریشن است.


شبکه فارسی نشنال جئوگرافی به پخش برنامه‌های مستند و سرگرم‌کننده به زبان فارسی می‌پردازد


مردوخ طرفدار جنگ‌طلبان واشنگتن

بلافاصله پس از آغاز جنگ عراق، روزنامه نیویورک‌تایمز نوشت: "جنگ باعث شد قدرت مردوخ 72 ساله به طرز چشمگیری افزایش یافته است... در ماه‌های اخیر تمام رسانه‌های انگلیسی‌زبان تحت کنترل وی به ترویج و انتشار عقاید جنگ‌طلبانه وی پرداخته‌اند، و بین ترتیب نظرات وی در جهان انگلیسی‌زبان در صدر دیدگاه‌های مرتبط با جنگ تحت هدایت آمریکا در عراق قرار گرفته است." قابل ذکر است که شبکه تلویزیونی خبری فاکس‌نیوز به علت خط‌مشی جنگ‌طلبانه‌ای که دارد در عرصه رسانه‌ای از شهرت خاصی برخوردار بوده و به عنوان بلندگوری نئومحافظه‌کارها شناخته می‌شود. مردوخ در سال 2003 پس از حمله آمریکا به عراق گفته بود: "ما نمی‌توانیم هم‌کانون عقب بنشینیم من فکر می‌کنم که بوش رفتاری کاملا اخلاقی و کاملا درستی دارد." وی قبل از آغاز جنگ در مصاحبه‌ای با روزنامه نیویورک چنین گفته بود: " در تاریخ از بوش به عنوان یک رئیس‌جمهوری بزرگ یاد خواهد شد و یا اینکه وی سقوط کرده و خواهد سوخت. من خوشبین هستم که وی به وضعیت اول دست خواهد یافت. وی شخصیت بسیار والا و تواضعی عمیق دارد."



اعتراف مردوخ در یک شبکه تلویزیونی به تلاش در جهت دستکاری افکار عمومی در مورد جنگ عراق


جرج گالوی (George Galloway) نماینده ضد جنگ و ضد صهیونیست مجلس انگلستان در سخنرانی خود قبل از حمله به عراق با انتقاد از حمایت رسانه‌های تحت امر مردوخ از جنگ و حمله آنها به مخالفین جنگ، گفت: "بهتر است مردوخ از میهن‌پرستی حرفی نزند، فردی که در پانزده سال گذشته سه میهن داشته است." اشاره به تابعیت آمریکایی، استرالیایی و اسرائیلی وی.


سخنان جرج گالوی در انتقاد از اقدامات جنگ‌طلبانه مردوخ


تد ترنر (Ted Turner)، بنیانگذار "شبکه اخبار کابلی" (CNN) و مدیر سابق این شبکه اعلام داشت که مردوخ با استفاده از خروجی‌های رسانه‌ای شرکت نیوز کورپوریشن به مانند فاکس‌تی‌وی از حمله به عراق حمایت نمود. وی با اعلام اینکه این جنگ به نفع روزنامه‌ها و شبکه‌های مردوخ است گفت: "من این جنگ را جنگ مردوخ می‌خوانم." این در حالی است که جانبداری‌های شبکه فاکس‌نیوز حتی صدای گرگ دایک (Greg Dyke) مدیر کل وقت شبکه بی‌بی‌سی را نیز درآورد. وی گفت: "ما هنوز هم زمانی که شدت جانبداری‌های سیاسی شبکه فاکس‌نیوز ا می‌بینیم دچار تعجب می‌شویم."

تد ترنر
 بنیانگذار سی‌ان‌ان
گرگ دایکف
 مدیر سابق شبکه خبری بی‌بی‌سی


خواب‌های نفتی مردوخ برای عراق

مردوخ خود به مهمترین دلیلی حمایتش از حمله به عراق اذعان نموده است: نفت. در حالی که سیاستمداران آمریکایی اهمیت نفت را در جنگ تکذیب می‌کنند، مردوخ تا بدین حد احتیاط پیشه نکرد. وی معتقد بود که سرنگون ساختن رهبر عراق باعث کاهش قیمت نفت خواهد شد. مردوخ قبل از آغاز جنگ گفته بود، "مهمترین چیزی که ان جنگ عای جهان خواهد کرد اقتصاد است... نفت بشکه‌ای 20 دلار." وی بعدها لاف‌زنی‌های خود را ادامه داده و افزود: "اگر عراق پشت سر ما قرار گیرد، همه دنیا از نفت ارزان بهره خواهد برد و این خود بزرگترین انگیزه است." (گاردین، 2002/17/03)


مردی که سیاست و اقتصاد را در هم آمیخت

جیمز فالوز (James Fallows) از ماهنامه آتلانتیک (Atlantic Monthly) معتقد است که بخش اعظمی از فعالیت‌های مردوخ "در جهت استفاده از نفوذ سیاسی برای دستیابی به اهداف مالی انجام می‌گیرند." به بیان دیگر وی از رسانه‌های خود برای پشبرد برنامه‌ای سیاسی استفاده می‌کند که برای وی سودآور خواهد بود. برای مثال در انتخابات سال 2001 وی از مشی محافظه‌کارانه خود عدول کرده و از تونی بلیر حمایت نمود. تمام روزنامه‌های وابسته به نیوزکورپورین در انگلستان نیز که در حدود 35 درصد روزنامه‌های انگلستان را تشکیل می‌دهند از همین سیاست پیروی نمودند. بلیر از قانونی حمایت می‌کرد که بر اساس آن: "محدودیت‌های افراد خارجی برای مالکیت رسانه‌ها کاهش یافته و ناشرین روزنامه‌های بزرگ می‌توانستند یک ایستگاه تلویزیونی نیز تدارک ببینند." منتقدین بلیر از این قانون به عنوان "بند مردوخ" یاد می‌کردند زیرا بیش از هر چیز در راستای منافع نیوزکورپوریشن قرار داشت. این غول رسانه‌ای با مارگارت تاچر، جرج بوش و حتی جیمی کارتر نیز همکاری اقتصادی داشت.


سیستم جاسوسی شخصی

رسوايي شنود گسترده تلفني توسط نشريه "اخبار جهان" (News of the World) متعلق به شرکت نیوز کورپوریشن موجي از خشم و نفرت را در ميان اكثر مردم انگليس ايجاد كرده و اين كشور را با بحرانی جدی مواجه نمود.

بر اساس افشاگری‌های صورت گرفته، نشريه "اخبار جهان" طی يك دهه گذشته اقدام به جاسوسی و شنود غيرقانونی تلفن‌ها، صندوق های صوتی و ايميل هاي هزاران نفر از شهروندان انگليسی و از جمله شخصيت‌های مشهور اين كشور كرده است.

موضوع جاسوسی خبرنگاران و ديگر عوامل اين نشريه از تلفن های افراد مشهور برای نخستين بار در سال 2006 ميلادی و پس از افشای استراق سمع تلفن‌های برخی از اعضای خانواده سلطنتی انگليس علنی شد كه پس از تشكيل دادگاه يكی از خبرنگاران اين نشريه و همچنين يك کارگاه خصوصی در سال 2007 به زندان محكوم شدند. پرونده جاسوسی كه در ابتدا تصور می‌شد فقط عليه افراد مشهور انجام شده با افشاگری‌های بعدی وارد مرحله تازه‌ای شد و به يك بحران ملی و رسوايی بزرگ در انگليس تبديل گرديد.

تصویر روی جلد آخرین شماره نشریه اخبار جهان

افشاگری‌های اخير نشان داد كه علاوه بر افراد مشهور تعداد زيادي از مردم عادی و بويژه قربانيان حوادث جنايی و تروريستی و بستگان نزديك آنان هدف جاسوسی و استراق سمع كاركنان "اخبار جهان" قرار داشته‌اند.

همچنين تلفن‌ها، صندوق‌های صوتی و ايميل‌های تعدادی از اعضای خانواده نظاميان كشته شده در عراق و افغانستان نيز توسط عوامل اين نشريه هك شده بود. مردوخ که به صورت شخصی برای حل و فصل این موضوع وارد شده بود، در جلسه‌ای در مجلس عوام انگلستان هر گونه دست داشتن در این اقدامات را رد نمود. نکته جالب تعطیلی این نشریه از جانب مردوخ بود که بدین ترتیب یکی از قدیمی‌ترین نشریات انگلستان با بیش از 150 سال سابقه و 7/5 میلیون خواننده به کار خود پایان داد.


حمله به مردوخ در جریان استماع اظهارات وی در مجلس عوام

ستاره شام - ویژه نامه بزرگداشت مقام حضرت رقیه(س)

 
    اثبات وجود نازنین حضرت رقیه (س) (1)     اثبات وجود نازنین حضرت رقیه (س) (2)

اثبات وجود نازنین حضرت رقیه (س) (1) تحقیقی که پیش رو دارید یکی از مسائل تاریخی زمان سید الشهداء علیه السلام یعنی وجود حضرت رقیه سلام الله علیها را بررسی کرده است. نگارنده سعی نموده با دلایل مختلف تاریخی، شرعی و معنوی و از طریق معجزات و کرامات

اثبات وجود نازنین حضرت رقیه (س) (2)هلال بن نافع می گوید در میان دو صف لشگر (دشمن) ایستاده بودم،دیدم کودکی از حرم امام حسین علیه السلام بیرون آمد، امام به سوی میدان آمد،کودک با گام های لرزان دوان دوان خود را به امام علیه السلام رسانید

    حضرت رقیه خاتون (س)     فرزندان و اهل‌بيت امام حسين‌(علیه السلام)

حضرت رقیه خاتون (س)
                        درباره سنّ شريف حضرت رقيه (عليهاالسلام) در ميان تاريخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ايشان را بپذيريم، مشهور اين است که ايشان سه يا چهار بهار بيشتر به خود نديده و در روزهاي آغازين صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.

فرزندان و اهل‌بيت امام حسين‌(علیه السلام) مورخان و مقتل‌نويسان هنگام بيان فرزندان امام حسين(ع) به ذكر دو دختر به نام‌هاي فاطمه و سكينه، بسنده كرده‌اند؛1 برخي نيز نام «زينب» را بدان‎ها افزوده‌اند؛2 اما در هيچ يك از منابع اوليه، نامي از دختري خردسال براي امام

    نقش کودکان در بالندگی حماسه عاشورا     پژوهشی در هویت تاریخی حضرت رقیه (س)


                        نقش کودکان در بالندگی حماسه عاشوراحماسه شکوهمند روز دهم سال 61 هجری، نگارینه‏ای از زیباترین طرح‏ها و نقش‏ها را در تاریخ حک نمود. حماسه از سرخی خون برترین رادمردان خدا، خامه گرفت و دست نقاش چیره شهادت که از آستین بزرگ آموزگار آن، حضرت حسین(علیه‏السلام) بیرون آمده بود، بر پرده کربلا،

پژوهشی در هویت تاریخی حضرت رقیه (س)در واپسین سال‏های عمر معاویه، روزگاری که زیاده‏خواهی‏های او سایه‏ای سنگین از فساد و تباهی بر جامعه مسلمین انداخته بود، تولد نوزادی دختر به نام رقیه (علیهاالسلام) شادی و شعف را به خانه گلین و ساده امام حسین (علیه‏السلام) فرا خواند و اشک شوق

    حضرت رقیّه (س) در اوراق تاریخ     نام واقعی رقیه ؛ دختر امام حسین (ع)

حضرت رقیّه (س) در اوراق تاریخ مرحوم آیة الله حاج میرزا هاشم خراسانى (متوفّاى سال 1352 هجرى قمرى ) در منتخب التواریخ مى نویسد:عالم جلیل ، شیخ محمّد على شامى كه از جملة علما و محصّلین نجف اشرف است به حقیر فرمود: جدّ امّى بلاواسطه

نام واقعی رقیه ؛ دختر امام حسین (ع)پرسش: نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام چیست؟ آیا این نام (رقیه) درست است و صحیح می‌باشد؟ پاسخ: اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است ‌

    غمنامه حضرت رقیه (س)    

غمنامه حضرت رقیه (س)
                        در بعضى روايات آمده است : حضرت سكينه عليها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (كه به احتمال قوى همان رقيه عليه السلام باشد) گفت : بيا دامن پدر را بگيريم و نگذاريم برود كشته بشود(سلام الله علیها).

 

 

   بانک صوت و فیلم
   تلفن همراه راسخون

فتنه- ویژه نامه سالروز 9 دی ماه


 

 
    فتنه شناسي     بررسی الفاظ فتنه و علل آن در قرآن

فتنه شناسي فتنه، معاني مختلفي دارد و در قرآن و حديث و تاريخ، کاربردهاي گوناگون آن قابل مطالعه و بهره گيري است. در اين پژوهش به برخي از ابعاد محتوايي آن اشاره مي شود و تحقيق بيشتر

بررسی الفاظ فتنه و علل آن در قرآن در این برهه از زمان تحقیقات سیر و مسیر جدیدی را در پیش گرفته¬ اند تحقیقات علمی حرف از ماهواره، اتم، انرژی هسته ای و تکنولوژی جدید می-زنند، تحقیقات کلامی بیاناتی نسبت به وهابیت و بهائیت و بابیت دارند،

    شيوه رويارويي با فتنه ها ازديدگاه امام علي (عليه السلام)     فتنه از دیدگاه امیرالمؤمنین ( ع ) ...

شيوه رويارويي با فتنه ها ازديدگاه امام علي (عليه السلام) براي بررسي دقيق راه هاي رويارويي با فتنه ها ازديدگاه امام علي (عليه السلام) ، وظايف سه ركن جامعه ، يعني رهبري (حكومت) ،خواص ، و مردم را جداگانه بيان مي كنيم.

فتنه از دیدگاه امیرالمؤمنین ( ع ) یکی از مقوله های سیاسی اجتماعی که نوع حکومت ها با آن دست به گریبان هستند مسأله فتنه و فتنه انگیزی است که در شرایط خاص محیطی و سیاسی اجتماعی امکان بروز و ظهور می یابد . کشور ما نیز از این واقیت مستثنی نیست

    زمينه‌هاي فتنه از ديدگاه حضرت علي عليه السلام     فتنه ها و خنّاس ها


                        زمينه‌هاي فتنه از ديدگاه حضرت علي عليه السلام زمينه‌ها و عوامل پيدايش فتنه(1)، در دو بخش زمينه‌هاي فرهنگي و اجتماعي، و عوامل سياسي قابل بررسي هستند كه عوامل سياسي آن را در قسمت بعد اشاره مي‌كنيم: الف ) زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي

فتنه ها و خنّاس ها آغاز سال 89 را با برادران و خواهران در بندرعباس هستيم . بحثي كه در اين جلسه و شايد چند جلسه‌ي ديگر هم مطرح مي‌خواهم بكنم بحث فتنه است. فتنه‌هاي دروني، فتنه‌هاي بيروني، معناي فتنه،

    فتنه؛ بروز عملي شبهه     اقسام فتنه گران

فتنه؛ بروز عملي شبهه
                        حضرت امير عليه السلام مي فرمايد: شيطان با هيچ کس شوخي ندارد و سراغ همه مي رود و از هيچ کس نمي گذرد، سراغ قوي ترين رزمندگان، مجاهدان و شهادت طلبان تاريخ رفته و آن ها را فاسد کرده است.

اقسام فتنه گران
                        قرآن كريم گاهي فاعليت فتنه را به خداي متعال، گاهي به شيطان و در بسياري از آيات، به انسان‌ها نسبت داده‌است. حتّي در يك مورد فتنه به خود شخص نسبت داده شده‌است؛ يعني به كساني گفته شما خودتان موجب فتنه براي خود شديد.

    متشابهات، راه نفوذ فتنه جويان در باورهاي عامه مردم     اسباب فتنه‏ جويان براي فتنه‏ انگيزي در جوامع اسلامي

متشابهات، راه نفوذ فتنه جويان در باورهاي عامه مردم يكي از راه‌هاي فتنه جويي، دنبال كردنِ متوني است كه اين قابليت را دارند كه معناي غلطي از آن ها فهميده شود؛ سپس شاهدي براي آن معناي غلط پيدا مي كنند و مدّعي مي شوند كه حرف ما همان حرف قرآن است

اسباب فتنه‏ جويان براي فتنه‏ انگيزي در جوامع اسلامي
                        هر عملی برای کارگر واقع شدن، نیازمند ابزار مناسب است. فتنه نیز که یکی از کنش‏ها و واکنش‏های اجتماعی است برای پدیداری و فراگیری به این ابزار نیاز دارد. از این‏رو، فتنه‏جویان هر مقدار که مجهز به این ابزار و اسباب باشند،

    عواملی که در رویارویی با فتنه می توانند به ما کمک کنند     عوامل دروني و بيروني فتنه

عواملی که در رویارویی با فتنه می توانند به ما کمک کنند علی علیه‏ السلام در طول مدت حکومت خویش با فتنه‏ های بی‏شماری روبه‏ رو شد و با تمامی آن‏ها به مقابله و مبارزه برخاست. در این فصل، عوامل این رویارویی را می‏کاویم: 1ـ بصیرت در دین و شناخت فتنه‏ ها

عوامل دروني و بيروني فتنه
                        بنا شد كه چند جلسه‌اي راجع به فتنه صحبت كنيم. معناي فتنه و موارد فتنه را 20 مورد گفتيم. فتنه‌ها از درون يا بيرون، اسم فتنه را مي‌شود جنگ‌هاي رواني، جنگ نرم، جنگ سرد هم گذاشت. حالا اين اصطلاحات روز است، که در سال 117 ه .ق پس از عمري سراسر فضيلت و عظمت رحلت کرد

    جنگ نهروان تلاطم فتنه انگیزی در اسلام     فتنه‌هاي آخرالزمان

جنگ نهروان تلاطم فتنه انگیزی در اسلامدرست همان زمان که اشعث بن قیس قرارنامه تحکیم را برای گروههای مختلف سپاه می‏خواند، گروهی از سپاهیان، در برابر او فریاد زدند: «لا حکم إلا لله» . (1) به گزارش نصر بن مزاحم افرادی از بنی مراد، بنی راسب و بنی تمیم،

فتنه‌هاي آخرالزمان
                        حضرت علي(علیه السلام)، ضمن چند روايت گونه‌هاي متعددي از فتنه‌هاي آخرالزماني را بيان نموده اند و همان‌طور كه خواهيم ديد، چهارمين يا پنجمين آنان را بدترين آنها خوانده‌اند:

 

    لينک هاي مقالات ديگر
    بانک پرسش و پاسخ

بیانیه سپاه در پاسداشت دومین سالگرد حماسه 9 دیماه؛




بازنمایی عمق شعارهای حماسه 9 دی، خواست ملت ایران
سپاه نیوز: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه ای با پاسداشت دومین سالگرد حماسه ماندگار ملت ایران در 9 دیماه 1388، یادآوری و بازنمایی عمق شعارهای هوشمندانه و معنادار مردم و برائت و بیزاری آنان از فتنه گران در آن خروش خودجوش و کم نظیر را خواست امت اسلامی و ولایت مدار دانست.
به گزارش روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بخشی از این بیانیه آمده است: حماسه 9 دیماه ، از سرفصل های مهم و تاریخ ساز انقلاب اسلامی است که با اراده الهی، ایمان دینی و حضور پرشور مردمی رقم خورد که نقش آفرینی های بموقع، بهنگام و تعیین کننده خود را همواره کلید حل مشکلات و چالش های فراروی نظام و کشور قرار داده اند .
این بیانیه افزوده است: یوم الله 9 دی، نماد قدرت و پاداش بصیرت و ولایت مداری ملت ایران است که از دلبستگی عمیق آنان به اسلام ، عاشورا، انقلاب، نظام و رهبری برخاست ، حماسه ای که با ظرفیت آگاهی بخشی و بصیرت آفرینی خود، منشور هدایت و منشاء بیداری نسل های آینده این مرز و بوم برای عبور از گذرگاههای حساس، پیچیده و دشوار تاریخی قرار خواهد گرفت.
این بیانیه در ادامه با اشاره به درس ها و عبرت های تاریخ و پیام های جاودانه آن آورده است: این حماسه عظیم که با حضور اقیانوس بیکران ملت در پهنه ایران اسلامی و ابراز انزجار انقلابی و ملی از هتک حرمت مقدسات و ارزش ها در روز عاشورا ، تبلور یافت، این حقیقت را فریاد زد که پشتیبانی از ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب اسلامی عامل نجات کشور بوده و از هرگونه آسیب به مملکت جلوگیری می کند.
در ادامه بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح شده است: 9 دی، روز درخشش نسل های سوم و چهارم انقلاب و آینده سازان کشور در میدان دفاع از نظام و آرمان های بلند آن بود که با کورکردن چشم فتنه ، بیگانگان طمعکار و کینه توز را رسوا و به خاک مذلت کشانید.
این بیانیه حماسه 9 دی را حماسه ای خودجوش ، ماندگار و فراتر از پیش بینی دوستان و تصور دشمنان تلقی و یادآور شده است: ملت نستوه ایران در این یوم الله بزرگ ، با خلق یک رویداد ملی با هویت دینی و انقلابی، حماسه ای فراجناحی و فراملی را در تاریخ کشور به ثبت رسانید که با تولید قدرتی مضاعف برای نظام، ضربه ای مهلک بر پیکر فتنه‌گران و آشوب طلبان تحت حمایت آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و ضدانقلاب خارجی فرود آورد.
این بیانیه در تبیین حماسه 9 دی ، تجدید پیمان ملت ایران با ولایت فقیه و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای (مدظله العالی) ، نفی سلطه و حمایت بیگانگان از فتنه گران ، دفاع عاشقانه و فداکارانه از انقلاب اسلامی و اصول و ارزش های دینی و مقدسات مذهبی و مذمت خواص و نخبگان بی بصیرت را از جمله ره آوردهای آن واقعه فراموش ناشدنی برشمرده است و تاکید می کند: مردم بیدار و هوشیار ایران با الهام از آموزه های فتنه 88 و حماسه سترگ 9 دی و هوشمندی و بصیرت مثال زدنی خود، دیگر اجازه نخواهد داد فتنه جویان و منحرفین از فرصت های نظام و عرصه های مردم سالاری دینی در کشور – مانند انتخابات – سوء استفاده و با تحرکات ناشیانه و دشمن پسند، فتنه جدیدی را برپا و اهداف ضدانقلابی و مغایر با مصالح ، منافع و امنیت ملی را تحت مدیریت و حمایت دشمنان انقلاب و سناریوهای شیطانی نظام سلطه و عملیات روانی رسانه های استکباری و صهیونیستی دنبال نمایند.
این بیانیه در پایان با تجلیل از مقام شامخ شهیدان و جانبازان عرصه مقابله با ضدانقلاب در فتنه 88 و تاکید بر لزوم واکاوی حماسه 9 دی و بازخوانی مستمر علل و چرایی آن برای نسل های امروز و فردای ایران زمین و تبدیل آن به یک حقیقت همیشه جاری در روند تکاملی انقلاب اسلامی ، آورده است: ملت رشید و با بصیرت ایران اسلامی با حضور پرشور، گسترده و با نشاط در آئین های بزرگداشت حماسه درخشان 9 دی ، بار دیگر پیوند وثیق امام و امت و نقش آن در تولید قدرت پایدار و مستمر برای انقلاب و نظام اسلامی را نمایان می سازند و با برافراشتن پرچم بصیرت و ولایت مداری ، نشان خواهند داد در هر زمان که آرمان های بلند انقلاب و ميراث‌های گران‌سنگ امام راحل (ره) و شهدای عزیز، از سوی ضدانقلاب ، فتنه گران و بیگانگان مورد مخاطره، تهدید و تعرض قرار گیرد، بموقع و بهنگام در صحنه حاضر و به تکلیف انقلابی خود عمل خواهند کرد.

حماسه 9 دی

 

ویژه نامه 9دی، سالگرد تبلور بصیرت ملت در برابر فتنه 88

 

بازخوانی بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره حماسه 9 دی

مطمئن باشيد كه روز نهم دىِ امسال هم در تاريخ ماند؛ اين هم يك روز متمايزى شد. شايد به يك معنا بشود گفت كه در شرائط كنونى - كه شرائط غبارآلودگىِ فضاست - اين حركت مردم اهميت مضاعفى داشت؛ كار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن على (عليه السّلام) را مى‌‌‌بيند. اين كارها كارهائى نيست كه با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست.

دست خدا را در ۹ دی دیدیم

یادداشت هایی از حسین قدیانی در مورد حماسه 9 دی 1388

ما یک ملت مالک‌اشتریم، فرزندان عباس. ما اختیار نفس‌مان زودتر از جناب مختار دست‌مان است. ما قبل از آنکه 200 کلاهک هسته‌ای اسرائیل و 2500 ماهواره جاسوسی آمریکا بخواهند غلطی کنند، قبل از آنکه شیاطین کفر و نفاق و فتنه بخواهند غلطی کنند، مختار نفس خود شدیم. ما از «این عمار» توبه کردیم و مختار از «راس‌الحسین» و «کف‌العباس».

- کالبد شکافی حماسه ی بزرگ نه دی از نگاهی دیگر

- روزی که صور بیدار باش یا حسین زده شود


بخش ویژه تصویری: کلیپ و مستندهایی پیرامون 9 دی

 - انیمیشن هایی در رابطه با انتخابات 88

 - 5 انیمیشن در رابطه باانتخابات 22 خرداد و فتنه سال 88

- بخش ویژه صوتی 9دی: 1- کوتاه و شنیدنی از رهبر معظم انقلاب
                                        2-
کوتاه و شنیدنی: تازه ترین ها

نقطه پایان نفاق در عاشورای88

با نزدیک شدن به ظهر و انتشار خبر هتک حرمت روز عاشورا در هیأت‌های مذهبی و مساجد، عزاداران حسینی به خیابان‌های مرکزی تهران گسیل شدند. شمار قابل توجهی از مردم نیز در تقاطع انقلاب- فلسطین تجمع کردند.

بازی فلش« فتنه گر رو بگیر!»؛
هدیه مؤسسه هنر ناب اسلامی به مناسبت سالگرد حماسه 9 دی 88

در این بازی به خاطر بی توجهی مسئولین، مردم خودشان برای دستگیری سران فتنه 88 اقدام می کنند و بازیکن با عبور از سد نیروهای آشوبگر، یکی از سران اصلی فتنه را دستگیر می نماید.

پاتک ناکام فتنه‌گران برای خنثی‌سازی حماسه 9 دی

شايد مهمترين اقدامي که توسط موسوي در قبال حماسه نهم دي و با هدف ايجاد انحراف در افکار عمومي دنبال شد، صدور بيانيه شماره ي بود که در تاريخ 11/9/88 صادر گرديد. موسوي در اين بيانيه ابتدا تلاش نمود تا با تحريف وقايع تاسف بار روز عاشورا کمي از گناه بزرگ هتک حرمت توسط هوادارانش به سيدالشهداء(ع) بکاهد. موسوي با ناديده گرفتن دستهاي پشت پرده سناريوي "محرم سبز" از جمله گروهک منافقين و سران خارج نشين کودتاي مخملين همچون سازگارا و مخملباف و ...


-
چرا تمرکز بر عاشورا؟

- یک سال پیش در چنین روزی

- 9 دی، تهران، بیروت، قم

- نکته‌ای مغفول درباره 9 دی

بازخوانی حماسه بزرگ 9 دی:

قسمت اول:خرداد 42 در آذر 88 دوباره متولد شد

قسمت دوم:آيت‌الله نوري همداني: خامنه‌اي كوثر است، دشمن او ابتر است

قسمت سوم: منتظری درگذشت/شهر مقدس قم جای منافقین نیست


- اعتراض مردم به هتک حرمت در روز عاشورا(تصاویر از شهرهای مختلف کشور)


- پوستر های 9 دی


- پلاکاردهای مردم در 9 دی در اعتراض به هتک حرمت در روز عاشورا

باز خوانی پرونده محمد موسوی خوئینی ها

سخنراني منتشر نشده اي از شهيد مقدم: هر وقت كه مي خواهم جگرم بسوزد اين نامه را مي خوانم


خيلي مايل هستم به بحثي بپردازم كه در جامعه ما فراموش شده است و از مد افتاده. بحث شهدا و فرزندان شهدا و خانواده شهدا كه واقعاً هر وقت كه مي خواهم جگر من بسوزد اين متن نامه فرزند شهيد كه پدرش يكي از همكاران ما بود را مي خوانم.


به گزارش مشرق، آنچه امروز از سردار شهيد حاج حسن تهراني مقدم بر سر زبان ها و نقل محافل است، حكايت پاسداري و ولايت مداري اوست. او كه به معناي واقعي كلمه ذوب در ولايت بودو جالب اينكه اين رابطه دو طرفه بود و مقام عظماي ولايت و فرمانده كل قوا هم عشق و علاقه خاصي به اين سرباز پاكباز خود داشتند و همين باعث شده بود كه همواره دغدغه پاسداري از انقلاب اسلامي و ولايت را داشته باشد كه اين در صحبت ها و بيانات او روشن و مشخص بود.

با اين مقدمه، شما را به مطالعه بخش هايي از سخنان اين شهيد والامقام كه در جمع فرماندهان نيروي هوايي سپاه در سال 1378 ايراد شده، دعوت مي كنيم:

ابتداي عرايضم را خيلي شايسته است با كلام مولا و فخر عالم اميرالمومنين(ع) آغاز كنم؛ مي فرمايند: «واعلموا فيما بينكم بالتواضع و التناصف و التباذل و كظم الغيظ، فانها وصيه الله و اياكم و التحاسد و الاحقاد، فانهما من فعل الجاهليه و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوالله ان الله خبير بماتعملون» (تحف العقول، ص 155)

مولا شش خصلت مي فرمايند كه چهار خصلتش مخصوص خداست و دو خصلت، خصلت جاهليت است. چهار خصلتي كه خصلت خداست اينكه نسبت به همديگر تواضع، انصاف، بخشش و كظم غيظ داشته باشيد، سفارش خداوند است كه مبادا به هم حسد ورزيد و كينه ورزيد. زيرا هر دو كار جاهليت است. بايد هر كس بنگرد كه چه پيش مي فرستد براي فرداي قيامت خود. تقواي خدا را پيشه كنيد، زيرا خداوند به آنچه مي كنيد آگاه است.

من خيلي مايل هستم به بحثي بپردازم كه در جامعه ما فراموش شده است و از مد افتاده. بحث شهدا و فرزندان شهدا و خانواده شهدا كه واقعاً هر وقت كه مي خواهم جگر من بسوزد اين متن نامه فرزند شهيد كه پدرش يكي از همكاران ما بود را مي خوانم. چون واقعاً منقلب مي شوم و دوست دارم به عنوان هديه در اين مراسم اين را براي شما قرائت كنم. شايد از عرايض من و گزارشي كه مي خواهم بدهم اين مفيدتر باشد.

نامه «فهيمه عسكري» فرزند شهيد «حسين عسكري».

«بسم الله الرحمن الرحيم گمان نكنيد كه كساني كه در راه خدا كشته شده اند، مرده اند بلكه آنان زنده هستند و نزد پروردگارشان از روزي بهره مندند.باباي عزيزم سلام. دلم برايت تنگ شده است. چند ماهي است كه صداي گرم و دلنشين تو را نشنيده ام. تو كه مي دانستي چقدر براي دخترت سخت است كه بدون تو زندگي كند. چرا سايه ات را از سرم برگرفته اي باباي شهيدم هرگاه كه چهره آرام و نوراني تو را مي ديدم، دلم آرام مي گرفت. باباي مظلومم دلم برايت تنگ شده است.اي دلداده خدايي كه از خود گذشتي و به محبوب خويش پيوستي. اي نام آور دلير در وادي گلوله و خون. وقتي نگاهم به چشم هايت دوخته مي شد، نور عشق از آنها مي جوشيد و سينه ات مالامال از عشق و عاطفه بود. تو باباي خوب نگفتي كه فاطمه و فهيمه ات چگونه داغ تو را تحمل كنند؟ اصلاً به من مي آيد كه براي تو لباس سياه بپوشم؟

حتماً چهره مادرم را مي بيني. ببين با او چه كردي. دلم براي مادرم بيشتر از خودم مي سوزد. اگر دلت براي ما نمي سوخت، لااقل نگاهي به محاسن سفيد پدربزرگم مي كردي. ببين چهره نوراني او در سوگت شكسته شده است. باباي خوبم حتماً و حتماً عشق رسيدن به خدا و امام شهدا آن هم با پهلو و بازوي شكسته تو را غرق در محبت كرده بود كه ما را نديدي و رفتي. باباي عزيزم! به خودم مي گويم: فهيمه! چه رابطه اي بين زهراي پهلوي شكسته و بابايم بود كه يك روز بعد از شهادت بي بي دو عالم، بازو و پهلويش به دست دشمنان فرزندان حضرت زهرا(س) شكسته شد و شهيد گشت. مگر غير از اين است كه پهلو شكستگان هم ياران حيدرند. تاريخ چنين است كه زهراييان همه پهلو شكسته اند. باباي عزيزم! آن روز كه لباس سبز و مقدس پاسداري از انقلاب را پوشيدي و كمر همت براي دفاع، محكم بستي و سلاح كوبنده جهاد را بر دوش گرفتي ما بايد مي دانستيم كه همان روز سفر به سوي نور را شروع كردي؛ سفري كه در آن براي تو جز سعادت و خوشبختي و براي ما [جز]دوري و حسرت نداشت، اما پدر اين دوري را به خاطر رضاي خدا تحمل مي كنيم.

باباي مهربانم! اي كاش آن لحظه كه دشمن جنايتكار با گلوله بدنت را مجروح مي كرد، فهيمه هم در كنارت بود. سرت را به دامن مي گرفت، صورت زيبايت را مي بوسيد. اي كاش مي توانستم با مقتلت ... سخن بگويم و از لحظه هاي آخر تو آن هنگام كه تير بر بدنت مي نشست، سوال كنم و از او بپرسم پدر من چگونه با سيدالشهداء(ع) صحبت كرد كه چنين كربلايي شد؟! باباي شهيدم! تازه فهميدم كه به بچه هاي شهداي كربلا چه گذشت. من كه شهادتت را نديدم. ولي وقتي خبر شهادت تو را شنيدم، دنيا برايم سياه شد، فكر كردم روز آخر زندگي است. فداي بچه هاي حسين بن علي(ع) چه كشيده اند، آنها كه جلوي چشمان شان، برادرشان علي اكبر(ع) را قطعه قطعه كردند. گلوي برادر كوچك شان علي اصغر(ع) را بريدند. دستان ابوالفضل(ع)را قطع كردند و در پايان، باباي مظلوم شان را لب تشنه و غريب سر بريدند و بعد براي اين كه دل بچه هاي ابي عبدالله(ع) را بسوزانند، آنها را از كنار جسم مطهر پدرشان عبور دادند. به فداي لب هاي تشنه ات عزيز زهرا...

خداوندا روح پدر شهيد من را ميهمان علي اكبر حسين(ع) بگردان. رهبر عزيز انقلاب اين فرزند فاطمه زهرا(س) را مراقبت فرما. هديه براي شهدا صلوات.»

ما دنبال چه هستيم؟ مايي كه لباس سبز پوشيديم از چه امانتي بايد نگهداري كنيم. فكر كرديم كه كساني كه به دنبال استحاله انقلاب و استحاله فرهنگي هستند، جواب خداوند قاصم الجبارين را مي توانند بدهند؟ اين بار امانت و مسئوليت كه شهدا روي دوش ما گذاشته اند را چگونه بايد حمل كنيم؟ ما بايد دو خلأ را جبران كنيم؛ خلأ اول نبود شهدا و همرزمان مان كه در كنار ما بودند و ما از فيض وجودشان استفاده مي كرديم. دوم مظلوميت رهبر معظم بزرگوارمان، در دوره اي كه هستيم (دولت اصلاحات) و مي بينيم كه چگونه عرصه را بر آرمان هاي انقلاب تنگ كردند.

ما بايد با كار و تلاش خودمان اين خلأها را جبران كنيم. اين كه بياييم صبح سركار و شب برويم منزل، فكر كنيم كه كار كرديم و چيزي از خودمان به يادگار نگذاريم، آيا مي توانيم جواب خون شهدا و آرمان هاي امام و كساني كه تمام هستي شان را در راه دين فدا كردند، بدهيم؟ اين مسئوليت ماست و آنچه كه ما بايد دنبال كنيم، پاسخگويي به اين مسئوليت است. من براي اين كه لب مطلب را عرض كنم، چند جمله را از اين فراز نامه فرزند شهيد مي خواهم نتيجه بگيرم. اول اين كه ما بايد جهان بيني خود را اصلاح كنيم. اين كه ما بياييم سر كار و برويم و اثري از خودمان به جاي نگذاريم، واقعاً فقط يك صندلي و پست را غصب كرديم كه در اين زمينه بايد واقعاً پاسخگو باشيم.برادران من! ما نبايد در حد بودجه اي كه به ما مي دهند كار كنيم. در واقع به اعتقاد من، اين كار آدم هاي كوچك است. در واقع ظرف عمل شان در يك حد كوچكي است و نمي توانند كار بزرگي را انجام دهند. چرا ما نبايد آرماني فكر كنيم؟ چرا نبايد همان پاسدار 57 باشيم كه من يادم است وقتي كه بچه ها مي خواستند وارد سپاه شوند، مداركي كه بايد ارائه مي دادند، مي گفتند، ما كه شش ماه بيشتر زنده نمي مانيم كه حالا مدارك مي گيريد. چه شده كه ما اين قدر تغيير كرديم و چرتكه مي اندازيم؟!

بيش از اين مي توانيم كار كنيم. دشمن، دشمن قداري است. دشمن محكمي است، دشمن با برنامه اي است. دشمن ما آمريكا و صهيونيسم جهاني است. در حد دشمن بزرگ بايد بزرگ كار كنيم. نبايد دل مان خوش باشد به چهار تا عدد و رقم و فكر كنيم كه امكانات مي خواهيم و امكانات به ما نمي دهند و در نهايت باعث شود كه كار را كامل انجام ندهيم و از خود سلب مسئوليت كنيم. اين خصلت پاسدار نيست. خصلت ياوران و همسنگران شهدا نيست. تمام دستاوردهاي ما در حوزه موشكي همين طور به دست آمد. تمام تلاش همكاران ما در يگان موشكي ثمر داد. هر چه بخواهيد جاي كار در جاي جاي سپاه وجود دارد. اين افق باز است.ما كه نتوانسته ايم همسنگران خوبي براي همرزمان شهيدمان باشيم. نشد كه خون مان در سرزمين گرم خوزستان يا جبهه هاي غرب به زمين بريزد. چگونه مي توانيم جبران كنيم. چگونه فرداي قيامت وقتي رو در روي شهدا و امام شهدا مي شويم، خجالت زده نباشيم. با كار و تلاش و ايجاد بستر و عوض كردن محيط نبايد تابع محيطي باشيم كه ما را محاصره مي كند. روي اين زمينه با يك نيت الهي و عمل صالح كه در واقع از نيت ما سرچشمه مي گيرد، خدا راه ها را به سوي ما باز مي كند و دست ما را مي گيرد و هنر ما اين است كه ما فقط چوب لاي چرخ نكنيم. اگر اين قدر درست باشيم كه سد راه نشويم به پيش مي رويم.

گر مرد رهي ميان خون بايد رفت

از پاي فتاده سرنگون بايد رفت

تو پاي به ره در نه و هيچ مپرس

خود راه بگويدت كه چون بايد رفت

«الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»

درخواست عجیب یک رزمنده از همرزمش: مرا خفه کن تا عملیات لو نرود!


دستم را روی شکمش گذاشتم دستم فرو رفت. به صورتش دست زدم، سوخته بود. او را شناختم. علی عرب بود. گفتم : علی تویی؟

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، آن چه خواهید خواند روایتی است از  فرمانده گردان 412 فاطمه الزهرا(س) از لشکر41 ثارالله. لشکر کارگرزادگان کرمانی ، لشکر پابرهنه های کویر . بی شک با خواندن این خاطره ، عظمت روح و عزت نفس راوی آن نیز بر شما آشکار خواهد شد :

قبل از عملیات ساعت 4 بعد از ظهر بود. برای استراحت به طور فشرده در یک سنگر خوابیده بودیم. باد می آمد و داخل سنگرها پر از گرد و خاک شده بودیم. حتی دندانها و چشمانمان خاکی بود. از بس خسته بودم سریع خوابم برد. خواب دیدم برادرم شهید علی میرزایی، شهید احمد امینی ، شهیدمحسن باقریان و شهید احمد قنبری در سنگر ما هستند و مثل همیشه چای می خوریم و با لحن همیشگی که مرا دایی محمد صدا می زدند با یکدیگر شوخی می کردیم. حاج احمد گفت: چرا ناراحتی؟ گفتم: همه بچه های کادر زخمی شده اند و رفته اند و من دست تنها هستم.

شهید علی عرب

حاج احمد گفت: ناراحت نباش. ما امشب همه به تو کمک می دهیم. جناح راست را به ما بسپار. اگر نتوانستید عمل کنید کانال را باز می کنیم و از معبر ما بروید. گفتم: شما که شهید شدید. گفت: تو به ما شک داری؟ گفتم : نه سمت راست ما لشکر 25 کربلاست. گفت: ما بین شما و 25 کربلا هستیم. تو ناراحت نباش.

با من دست دادند و خداحافظی کردند و رفتند. آخرین نفر برادرم علی بود. معاون گردان 410 بود. دست مرا آنقدر تاب داد که جدا شد. درد داشتم و در خواب ناله می کردم. از خواب پریدم.

دسته ویژه را فرستادیم. من با دسته اول گروهان اول رفتم و محمودی با گروهان بعدی. سینه خیز از خاکریز رفتیم پایین. نزدیک میدان مین بودیم که شعله آتشی بلند شد. بچه های دسته ویژه جلو بودند. به فداکار گفتم: معبر ماست: گفت : بله. همه زمین گیر شده بودند. فداکار گفت: نرو ولی من رفتم. 6-5 متر به میدان مین دیدم معبریست نیم متر فاصله.

یک نفر را دیدم که افتاده بود. سه تا موشک تو کوله پشتی اش بود. موشکها منفجر شده و به هوا می پریدند. رسیدم کنارش. دستم را روی شکمش گذاشتم دستم فرو رفت. به صورتش دست زدم، سوخته بود. او را شناختم. علی عرب بود. گفتم : علی تویی؟ در حین سوختن گفت: حاجی تو برو. فقط یک چفیه در دهان من بگذار تا خفه شوم و صدایم در نیاید وگرنه عملیات لو می رود.

تشنه اش بود. گفت اگر آب داری به من بده. اما من هیچوقت قمقمه ای برنمی داشتم. لباسهایش کامل سوخته بود و قمقمه خودش هم داغ شده بود. چفیه را از گردنم باز کردم. با آب قمقمه آن را خیس کردم و در دهانش گذاشتم. صورتش را بوسیدم. آتش خاموش شده بود. التماسم می کرد که بروم . می گفت: معبر لو می رود. اینجا تیر می خوری. برو. گفتم10 دقیقه تحمل کن به امدادگرها می گویم تو را ببرند. و به عقب رفتم. بعد از عرب یک ترکش هم به پهلوی حسین شمسی خورد. عباس تقی پور هم که زخمی شد و بعد در بیمارستان شهید شد. در این مدت، فداکار بچه ها را برده بود پشت معبر. زود خط را سر و سامان دادیم. وقتی داشتیم می رفتیم حاج قاسم بی سیم زد. گفتم: خط شکسته شد. گفت: آفرین حاج محمد! آفرین! یک لحظه غرور مرا گرفت. به زمین نشستم و تو سرم زدم. علی اسماعیلی گفت: چرا تو سرت می زنی؟ گفتم: بچه های مردم زحمت کشیدند، آنها زخمی شدند، کشته شدند، علی عرب در میدان مین سوخت و جان داد. حاج قاسم به من می گوید آفرین...

راوی: حاج محمد میرزایی

اخلاق انتخاباتی از دیدگاه امام خمینی(ره)

پر واضح است که گروه‎‎هایی سیاسی طرفدار انقلاب برای حفظ وحدت میان خود و جلوگیری از القای اختلاف که به شکاف در میان هواداران‎شان می‎انجامد، باید سعی کنند نسبت به اشتباهات یکدیگر اغماض داشته باشند تا وحدتی پایدار شکل بگیرد.
به گزارش مشرق  ، تریبون نوشت: ما به‎عنوان پیروان دین اسلام افتخارمان این است که کامل‎ترین راهنمای زندگی را در اختیار داریم و عمل به این برنامه را تضمین‎کننده رستگاری و سعادت خود می‎دانیم. اسلام همواره و در هر شرایطی ما را به رعایت اخلاق دعوت کرده و در سیره معصومین (علیهم‎السلام) نیز لزوم رعایت رفتار اخلاقی مشهود و واضح است؛ و در شرایطی که دو یا چندنفر می‎خواهند برای جلب رأی و نظر مردم با یکدیگر بپردازند، قطعا این ضرورت بیش از پیش احساس می‎شود. امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) به‎عنوان بنیان‎گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره به رعایت مسائل اخلاقی به‎ویژه در سیاست اهتمام ویژه داشته و توصیه‎‎های زیادی نیز در این زمینه داشته‎اند. در این گزارش به مرور بعضی از بیانات رهبر کبیر انقلاب درباره اخلاق انتخاباتی می‎پردازیم:

لزوم حفظ وحدت و پرهیز از خود مطلق‎انگاریامام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) همواره یکی از دلایل پیروزی انقلاب اسلامی را علاوه‎بر الطاف الهی، حفظ حدت کلمه توسط اقشار مختلف دانسته و مردم و مسئولین را به حفظ وحدت توصیه میکردند. پرواضح است که گروه‎‎هایی سیاسی طرفدار انقلاب برای حفظ وحدت میان خود و جلوگیری از القای اختلاف که به شکاف در میان هواداران‎شان می‎انجامد، باید سعی کنند نسبت به اشتباهات یکدیگر اغماض داشته باشند تا وحدتی پایدار شکل بگیرد. امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) در یکی از مطالب خود در بحث نقد سازنده که ارتباط مستقیمی با اخلاق انتخاباتی دارد می‎فرمایند: «هیچ‎کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی‎جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتما پیش از آن‎که به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی‎ از کار‎هایی که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورت‎ها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‎‎هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن‎قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می‎کند، در برابرش قاطعانه بایستید.»۱

مکلف بودن همه بر اجتناب از اختلافآن‎چنان‎که گفته شد، رهبر کبیر انقلاب اسلامی همواره بر حفظ وحدت تأکید داشتند. ایشان همواره درصدد بودند مردم و سیاسیون را از خطر اختلاف و در نتیجه پیروزی کفر باخبر سازند. ایشان در فرازی دیگر از سخنان خود می‎فرمایند: «مردم در انتخابات موظفند، موظف شرعی هستند که اختلافات کوبنده را از آن دست بردارند و این یک امری است که بین همه هست، یعنی یک تکلیفی متوجه به همه هست، به من طلبه که این‎جا نشسته‎ام و به شما علما و همه علمای بلاد و همه قشر‎های ملت، همه روشن‎فکران، همه نویسندگان، گویندگان، به همه تکلیف شرعی است که نگذارید مسأله مثل مسأله مشروطیت بشود. عبرت بگیرید از آن‎جا، اگر مثل او بشود، آن‎هایی که مخالف با اسلام و جمهوری اسلامی هستند و بازیگر هستند، آن‎ها می‎آیند قبضه می‎کنند. یکی از اموری که خیلی لازم است، همین مسأله است که باید تذکر بدهند آقایان»۲

نقش نظام سلطه در اختلاف‎افکنی میان گروه‎‎های معتقد به انقلابامام خمینی مکررا با به یادآوری انقلاب مشروطه و اختلافاتی که منجر به شکست آن شد، همواره به گروه‎‎های سیاسی نقش نظام سلطه در اختلاف‎افکنی و بهره‎برداری آن‎ها از اختلاف را گوشزد می‎کردند. ایشان در یکی دیگر از فراز‎های سخنان خود می‎فرمایند: «اگر همه برای خدا هست، با هم تفاهم کنید. البته تبلیغ هیچ مانعی ندارد، لکن مثل مشروطه نشود. آن‎طور نشود که هر کدام دیگری را بکوبند و آنی که دشمن ما می‎خواهد، خطوط مختلفه را در انتخابات عملی کند. شما همه می‎خواهید که اسلام در این مملکت تحقق پیدا کند، همه می‎خواهید که این جمهوری اسلامی ادامه پیدا بکند، ادامه این به این است که شما در مواردی که می‎بینید که دارند شیاطین نقشه می‎کشند و توطئه می‎کنند تا شما را به‎جان هم بیندازند، بنشینید با هم و تفاهم کنید و آن‎ها را مأیوس کنید. امروز دارند تهیه می‎بینند مخالفین شما، مخالفین جمهوری اسلامی، که برای انتخابات ایجاد نفاق کنند، و این یک خطری است برای کشور ما. این‎ها با زور نمی‎توانند کاری انجام بدهند، نه آمریکا، نه شوروی، با فشار و زور به یک کشوری که همه با هم هستند، نمی‎توانند آسیب برسانند، لکن با توطئه و وادار کردن عمال خودشان در داخل می‎توانند ایجاد نفاق کنند و بهانه هم انتخابات.»۳

رعایت اخلاق در هر شرایطتجربه ریاست‎جمهوری ابوالحسن بنی صدر و اظهار نظر امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) که فرمود من از همان اول با بنی‎صدر مخالف بودم؛ نشان از اهتمام ایشان به موضوعی مهم به نام لزوم رعایت اخلاق، حتی برای جلوگیری از کار‎های خلاف دارد. اگرچه امام به‎دلیل هوش و تجربه بالای خود سرنوشت بنی‎صدر را می‎دانست، اما رعایت اخلاق را سرلوحه کار خود قرار داد. در همین راستا، ایشان همواره به رعایت اخلاق انتخاباتی اهتمام داشته و فرمودند: «از آقایان کاندیدا‎ها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی – انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات؛ و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک‎حرمت باشد خودداری نمایند، که برای پیش‎برد مقصود، ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگیزه‎‎های غیر اسلامی است.»۴

رعایت اخلاق انتخاباتی از سوی همه گروه‌هاامام خمینی به‎عنوان پدر معنوی مردم ایران، همواره نقش معلم و راهنما را برای مردم ایفا می‎کردند. ایشان درباره لزوم رعایت اخلاق به‎ویژه در مسائل انتخاباتی می‎فرمایند: «من از همه قشرها، از همه ملت می‎خواهم که آداب اسلامی خودشان را نسبت به همه امور، خصوصا در انتخابات حفظ کنند. و مبادا خیال کنند که مبارزات انتخاباتی عبارت از این است که به دیگران بد بگویند و کارشکنی بکنند. البته دعوت به انتخاب اشخاص مانع ندارد، لکن توجه داشته باشند که… همه با هم برادروار در یک مقصد باشیم. در یک مقصد باشید. و خداوند را شاهد بدانید، و ناظر بدانید، و نهضت را لکه‎دار نکنید. دشمن‎ها درصددند که خرده‎گیری کنند. و من امیدوارم که خداوند همه شما را تأیید کند. و همه با سلامت این انتخابات را هم بگذرانید و بعد را هم همین‎طور.»

تصاویر/ معراج مجاهدان

هشت سال دفاع مقدس عرصه ای بود برای شکوفا شدن جوانانی که لذت بندگی را چشیدند و در اوج آزادگی آن چنان در مقابل عظمت خالق خویش سجده کردند که...
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، هشت سال دفاع مقدس عرصه ای بود برای شکوفا شدن جوانانی که لذت بندگی را چشیدند و در اوج آزادگی آن چنان در مقابل عظمت خالق خویش سجده کردند که امامشان فرمود: اینان ره صد ساله را در یک شب پیمودند. رزمندگان اینگونه رستگار شدند.













"10 هزار سال پیش از میلاد" رپرتاژ سیما برای سمبل اسرائیلی

در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.
گروه فرهنگی مشرق- سرگرمی.  هنوز به دقت نمی دانیم این واژه از چه زمانی جای خودش را در فرهنگ ما باز کرد؛ اما آنچه امروز از آن به عنوان سرگرمی یاد می کنیم، نه کسی را یاد قصه ها و افسانه های آموزنده پای کرسی مادربزرگ ها می‌اندازد و نه قرابتی با بازی های کودکانه دوران کودکی، هر چه که هست، وسیله ای است برای گذران وقت که از طریق آن به چیزی فکر نکنی و از گیر و دار زندگی ماشینی حتی اگر شده برای چند لحظه ای رها شوی.

این البته ترجمه سرگرمی برای ما کشورهای وارد کننده محصولات سرگرم کننده است، چه تولید کنندگان صنعت مدرن سرگرمی غیر از این که به این فرآیند- یعنی همان فرآیند تولید سرگرمی- نگاهی اقتصادی دارند، هرگز بی هدف و بی محتوا چیزی را عرضه نمی کنند، کمترین اش این است که باید امضای فرهنگی شان را پای اثرشان داشته باشند و بیشترینش هم که در اغلب موارد رخ می دهد، این بوده و هست که نا خودآگاه محصولشان تو را شبیه شان می کند. اما توزیع کنندگان سرگرمی های ساخته شده بیشتر به سربازان مسخ شده ای می مانند که شبیه به کارگران کتاب "دنیای قشنگ نو"ی آلدوس هاکسلی مخدر سوما مصرف کرده اند و از اثرات تخدیری آن سرمست هستند، حال روز این روز رسانه ها و مدیران فرهنگی ما چیزی بهتر از این نیست.


شبکه نمایش؛ جولانگاه اسطوره ها
جمعه شب، شبکه نمایش که با کارکرد اصلی سرگرم سازی مردم ایران راه اندازی شده است و قرار است سد محکم رسانه ملی در برابر اثرات مخرب تولیدات شبکه های ماهواره ای باشد، دو فیلم سینمایی را پشت سر هم به نمایش گذاشت. فیلم اول اتفاق جدیدی نبود، فیلمی مشهور که سال ها است در هالیوود به صورت تریلر تولید شده و تلویزیون ایران نیز چند بار آن را به نمایش گذاشته است، سینمایی فانتزی "چهار شگفت انگیز" عنوانی که صدا و سیما بر آن نهاد بوده و تبلیغ تمام عیاری از اسطوره های تخیلی آمریکایی است. کار آنقدر از کار گذشته است که پخش یک باره و چند باره این آثار را باید در رسانه ملی نادیده گرفت، اما سینمایی بعدی اثری نبود که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.

سینمایی " 10000 سال پیش از میلاد" از آن دسته فیلم هایی است که اگر کسی تنها اندکی با سینما آشنایی داشته باشد، تایید می کند که چنین فیلمی تنها اثری برای سرگرمی، یا به  تعبیر فرنگی آن اینتریمنت نیست.داستانی درباره دو کودک در هزاران سال پیش از میلاد مسیح در زمانی که انسان ها هنوز برای زنده ماندن شکار می کنند، در سال های عصر یخبندان روایت می شود.

نبرد آخرالزمانی اسطوره چشم آبی و نجات بردگان فرعون
ساختار قصه کاملا سمبلیک است؛ راوی در ابتدای قصه سخن از افسانه کودکی با چشمان آبی به میان می آورد که آنچنان که بعدا معلوم می شود این افسانه درباره دختری است که در کودکی همه افراد خانواده و قوم و قبیله اش قتل عام شده اند و قبیله قهرمان داستان، یعنی پسری به نام "دی لی"  مسوولیت او را به عهده می گیرد." دی لی" نیز خود یتیم است و مشهور است که پدر او از روی ترس قبیله را رها کرده و رفته است؛ این ارثیه ناخوشایند "دی لی" سبب شده است تا برای مطرح کردن خود از هر فرصتی استفاده کند، جز اینها وقتی دی لی به سن جوانی می رسد، دلیل قوی تری برای اثبات شجاعتش نیز می یابد. دختری که دل در گرو او دارد؛ "اولت" همان دختر چشم آبی، که حالا بزرگ شده و دی لی برای اینکه بتواند با او ازدواج کند باید ماموتی را شکار کند و نیزه سپید را بدست آورد.

اصل داستان از اینجا به بعد آغاز می شود، جایی که در گیر و دار تلاش های دی لی، مردانی تنومند و اسب سوار که به آنها "هیولا های چهار پا" می گویند به قبیله دی لی حمله می کنند و"اولت" را به همراه تعدادی دیگر از مردان و زنان قبیله او با خود می برند، دی لی برای نجات معشوق خود راهی می شود و درگیر ماجرایی می شود مقصود اصلی قصه در آن تعریف شده.

سمبل های داستان نیز که  پیشتر و از ابتدای فیلم تک تک نمایانده شده بود، بیشتر رخ نمایی می کنند. هیولا های چهار پا، کاملا در هیبت اعراب نمایش داده می شوند. رهبر آنها مردی است که عمامه سبز بر سر بسته است.

در آن سوی ماجرا نیز افسانه درباره کودک چشم آبی است و دی لی که نژادی کاملا شناخته شده دارد. افسانه زمانی بیش از هر زمانی خودش را لو می دهد که دی لی به فرماندهی اقوام و قبایل مختلف می رسد و همه آنها را متحد می کند تا به جایی که اسرا را به آنجا برده اند و به عنوان برده آنها را به بیگاری می کشیدند؛ حمله کنند. آنجا نیز جایی نیست جز محوطه ای که در آن در حال ساخت اهرام مصر هستند.

اگر داستان را بخواهیم به عنوان یک روایت تاریخی فرض کنیم، چندان کودکانه از آب در خواهد آمد که حتی بچه های مدرسه ای با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد. اما حقیقت این است که همه چیز در این افسانه روایت سمبلیک دارد، تنها کافی است کمی ارتباط این نماد ها را با موضوعات بیرونی پیدا کنیم.

برده ها به محل ساخت اهرام مصر منتقل شده اند. در این محل سال ها است که برده ها به خدایگان اهرام خدمت می کنند، در دیالوگی یکی از برده ها می گوید که این خدایگان یا از سیاره ای دیگر آمده اند و یا چنان که دیگران می گویند، سرزمین شان زیر آب رفته است[اشاره به نظریه تمدن آتلانتیس] به هر حال نکته در این است که حتی هیولاهای چهارپا یا اعراب بیابانگرد نیز برای این دسته کار می کنند.

اشاره به اهرام مصر، اشاره ای ظریف به فراعنه و قوم بنی اسرائیل است. دخترک چشم آبی نیز همان عنصر اناثی است که در بسیاری از افسانه های یهودی می توان رد آن را گرفت. دختری که علامت شکارچی را با خود دارد، علامتی که وقتی پیدا شود، پس از او منجی آخرالزمان، یعنی همان معشوق دختر چشم آبی ظهور خواهد کرد و بندگان را رهایی خواهد بخشید.

فیلم اگر چه در ده هزار سال پیش از میلاد مسیح روایت می شود، اما به سمبل هایی اشاره دارد که همه آخرالزمانی و مربوط به زمان حاضر هستند. نجات بنی اسرائیل توسط نژاد سپید غربی و جنگیدن همه انسان ها زیر پرچم او همان نبردی را به نمایش می گذارد که سال ها در تبلیغات هالیوودی به عناوین مختلف نمود پیدا کرده است.

چرا رسانه ملی؟

اینکه سینمای غرب چنین آثاری را تولید کند، اتفاق عجیب و جدیدی نیست، هالیوود از سال های پس از جنگ جهانی همواره تولید آثار مبتنی بر متون عبری را در دستور کار خود داشته است، از "ده فرمان" و سلیمان و ملکه صبا" بگیرید تا "2012" که چندی پیش بر روی پرده های سینماهای جهان قرار گرفت همه و همه از همین جنس هستند، با این وجود چرا رسانه ملی که مدعی مبارزه با جریان حاکم سینما و رسانه در جهان است، چنین آثاری را برای مخاطب روی آنتن می برد.

پاسخ به این سوال متاسفانه هم روشن و هم تلخ است. برای مدیران فعلی فرهنگی کشور و مدیران رسانه ای، فرهنگ، هنر و برنامه سازی نه یک فرآیند هنری، تربیتی و آموزشی؛ که فرآیندی متشکل از عنصر سرگرم سازی و عمل به اضطرار است. برعکس آنچه که در رسانه های غربی در جریان است، حرکت در رسانه ملی به سمت حرکت سلبی است. مدیران رسانه ملی به دنبال این هستند تا ابزاری برای سرگرم کردن مردم ارائه بدهند و در این سرگرم سازی نیز مراقب باشند تا محصولات مشکل ساز وارد سبد ارائه شده قرار نگیرد. در شرایطی که مقاصد آموزشی و تربیتی منظر نظر قرار نگیرد طبیعی است که مدیران دست اندر کار پس از مدتی دیگر عناصر تربیتی و اموزشی را نخواهند شناخت و این گونه فیلمی سمبلیک بر اساس تاریخ انگاری صهیونیستم بر آنتن شبکه رسمی سیمای جمهوری اسلامی قرار می گیرد.

چه کسی پیکر حاج همت را درون قبر گذاشت + عکس

وقتی که همت شهید شد به همراه جنازه او از تهران به اصفهان رفتم و خودم پیکر مطهرش را در داخل قبر گذاشتم.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ،  حجت الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان ، واعظ سرشناس و محبوب کشور ، در حاشیه یک گفتگوی اختصاصی با مشرق ، یادی کرد از شهید حاج محمد ابراهیم همت ، فرمانده لشکر27 محمد رسول الله (صلوات الله علیه).
وی درباره آن شهید بزرگوار گفت:
حاج همت از پا منبری های من در مجالس دهه اول محرم بود. ایشان مجسمه تقوا شهامت و شجاعت بود و من هم خیلی دوستش داشتم. وقتی که شهید شد به همراه جنازه او از تهران به اصفهان رفتم و خودم پیکر مطهرش را در داخل قبر گذاشتم.
 

دشمن در خانه؛ پروژه‌ای ضداسلامی در ایران از طریق یک بسکتبالیست + فیلم


یک بسکتبالیست آمریکایی که طی سال‌های گذشته در لیگ برتر بسکتبال ایران بازی می‌کرد، با همکاری یک فیلم‌ساز آمریکایی و یک تهیه‌کننده یهودی ایرانی‌الاصل، دست به ساخت یک مستند ضداسلامی زد.

به گزارش خبرنگار مشرق، در مستندی به کارگردانی تیل شادر فیلم‌ساز آمریکایی و تهیه‌کنندگی همسرش سارا نجومی، یک یهودی ایرانی‌الاصل که به گفته خود دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد، از کوین آلفونسو شپارد ــ بازیکن آمریکایی‌تبار تیم‌های بسکتبال دانشگاه آزاد و لوله آ.اس شیراز ــ استفاده شد تا در یک فیلم ضداسلامی ایفای نقش کند.

کوین شپارد 32 ساله که از سال 88 الی 90 ابتدا در تیم دانشگاه آزاد و سپس در تیم لوله آ.اس شیراز به عنوان بازیکن به خدمت گرفته شد و از خزانه دولتی و پول مردم این کشور امرار معاش کرده و مواجب خود را کسب می‌کرد، در ساخت مستندی علیه مردم ایران و مسلمانان بازی کرده که خود آن را برگی از خاطراتش در ایران عنوان داشته است.

این مستند، ایران را کشوری پر از کلاهک‌های هسته‌ای و تروریست‌های مسلمان معرفی کرده و مدعی می‌شود که اسلام دارای چهره‌ای خشن، تروریستی، و ضد بشری است که چیزی جز تبعیض و ویرانی به همراه ندارد ــ لحظات اولیه این مستند که با صدای اذان و قدم زدن شپارد در خرابه‌ای شروع می‌شود خود حاکی از این مطلب است.


در این مستند سه دختر ایرانی ــ که یکی از آنها پزشک تیم و دو شخص دیگر مترجم و راننده وی معرفی شده‌اند ــ شپارد را همراهی می‌کنند. این سه دختر هر بار برای انجام یک سری بحث‌های به اصطلاح آزاد به آپارتمان وی رفته و در مورد مسائل مختلفی چون سیاست، مذهب، و نقش جنسیت در جامعه ایران به گفتگو می‌پردازند و کاملاً خود را شیفته رفتار، منش‌، و عقاید وی نشان می‌دهند.

گفتنی است شپارد پیش از حضور در لیگ بسکتبال ایران، در لیگ‌‌های بسکتبال ونزوئلا، اسرائیل، آرژانتین، آمریکا،‌ و پورتو ریکو حضور داشته و بازی کرده است.

بنا به اظهارات سازندگان این مستند، کار ساخت این فیلم از اواخر سال 2008، یعنی درست از زمان ورود شپارد به ایران، آغاز گشت و اکنون قصد دارند تا با به نمایش گذاشتن آن علاوه بر ایجاد جو دیگری از ایران‌هراسی و اسلام‌ستیزی، بتوانند کمی از بودجه‌های مصرفی در ساخت آن را جبران کنند.

مسلماً این رویداد زنگ خطریست برای مسئولان ورزشی ما، تا شاید با درس عبرت گرفتن از آن از این پس در هنگام به خدمت گرفتن بازیکنان خارجی دقت و تأمل بیشتری به خرج داده و اجازه ندهند بیگانگان با سواستفاده از حس انسان‌دوستی و مهمان‌نوازی ایرانیان و نیز با بهره‌گیری از پول ما، علیه خود ما دست به فعالیت‌های ضدایرانی و ضداسلامی بزنند.

روایت یک مستند ساز ایرانی از سرنوشت امام موسی صدر

در لیبی نه زندان مخفی از قذافی باقی مانده، نه نیروی مدافع قذافی که بخواهد زندان بان زندان مخفی او باشد.
مشرق- درست در روزهایی که سقوط قذافی کامل می شد، یک تیم مستند ساز از گروه مستند سازان بحران مرکز فرهنگی میثاق به این کشور سفر کرده تا مجموعه ای مستند درباره لیبی، سقوط قذافی و اوضاع فعلی آن بسازد. این تیم در این گیرودار  و در برخورد با یکی از ماموران حکومت سابق لیبی که حالا در میان انقلابیون است به اطلاعاتی درباره امام موسی صدر برخورد که بکر و قابل تامل است.آنچه در ادامه می آید روایت یکی از اعضای این گروه است که بی کم و کاست منتشر می شود.
***
در کشاکش سقوط «معمر قذافی» به یکباره دراکثرخیابانهای اصلی تهران تابلوهایی نصب شد که بر روی آنها تصویری از «امام موسی صدر»نقش بسته بود، و جمله ای در زیر آن: «لحظه دیدار نزدیک است». همانجا مطمئن بودم دوستانی که تابلوها را نصب کرده بودند یا دیگر دوستانی که «ستاد دانشجوئی استقبال از امام موسی صدر» را تشکیل داده اند، نه تنها مدرکی مبنی بر زنده بودن امام ندارند، بلکه یک محاسبه ساده هم در ذهنشان انجام نداده بودند؛ «امام موسی» در موقع ناپدید شدن 50 سال داشته اند، 33  سال هم از آن موقع می گذرد، واقعا احتمال زنده ماندن شخصی با این سن، آن هم در زندانهای انفرادی مخوف «قذافی» و احتمالا تحمل انواع شکنجه ها چقدر است؟
...
تقریبا 30 روز است که از حضورم در لیبی برای برنامه سازی از انقلاب می گذرد، امروز باید به یکی از مقرهای اطلاعات انقلابیون بروم تا با چند تن از عوامل قذافی مصاحبه بگیرم، پس از اتمام مصاحبه ها، با رئیس مرکز اطلاعات چای می خوردیم و گپ می زدیم که به یکباره گفت: «من برای شما یک خبر غافلگیرکننده دارم، تا چند هفته دیگر مدارکی از امام موسی صدر به ایران تحویل داده می شود» یکی از اعضاء گروه گفت: «امام زنده است؟» چشمان افسر اطلاعاتی از تعجب داشت از حدقه در می آمد، و من پرسیدم: «ایشان به شهادت رسیدند یا فوت کردند؟» و افسر اطلاعاتی گفت: «به شهادت رسیده اند.» سوالهای متعددی پرسیدم، افسر اطلاعاتی اعصابم را خرد کرده بود، هم حرف می زد، هم حرف نمی زد، او و یکی از افسران زیر دستش مطالبی درمورد قبر امام می گفتند و به یکباره سکوت می کردند و می گفتند: «چند هفته ای صبر کنید!». حسابی کلافه شده بودم، افسر اطلاعاتی هم به من شک کرده بود و می گفت: «این مسئله چرا اینقدر برای شما مهم است؟ شما از خانواده ایشان هستید؟ » به او توضیح دادم که این مسئله برای همه مردم ایران مهم است. ولی برخورد افسر اطلاعاتی طوری بود که با زبان بی زبانی می گفت: « وقت شما تمام شده!» و من فقط شماره تلفن او را گرفتم و محل را ترک کردم.
غروب پنجشنبه بود، حسابی ذهنم درگیر شده بود، غربت «امام موسی صدر» بد جوری عذابم می داد، با خودم گفتم: «کاش افسر اطلاعات بحث امام را مطرح نمی کرد.»
جمعه با افسراطلاعاتی تماس گرفتم و با اصرار او را برای صرف شام به محل سکونتمان دعوت کردم، وقتی آمد سایت «امام موسی صدر» را به او نشان دادم و گفتم: «خانواده امام هنوز فکر می کنند او زنده است و بشدت به وزارت خارجه ایران فشار می آورند که هر چه زودتر تکلیف ایشان را مشخص کنند»، ماجرای تابلوهای سطح شهر تهران را هم برایش تعریف کردم، افسر اطلاعاتی گفت: «من مسئول پیگیری پرونده امام موسی صدر نیستم و دوست ندارم اسمی از من جایی برده شود، اما «امام موسی» در همان روزهای اول به شهادت رسیده اند، پیکر ایشان توسط قبیله ای که هم پیمان قذافی بوده اند در شهر «سبها» به خاک سپرده شده، و در دو هفته آینده هیاتی برای پیدا کردن قبر ایشان به «سبها» اعزام می شود.» صحبت او را قطع کردم و گفتم: «می شود من هم بلیط برگشتم به ایران را کنسل کنم و همراه هیات باشم؟» گفت: «شاید تلاش آنها به نتیجه نرسد.» گفتم: «ایرادی ندارد.» ولی باز هم قبول نکرد. افسر اطلاعاتی ادامه داد: « قذافی در این کار تنها نبوده و چند سرویس اطلاعاتی دیگر هم در این کار دست داشته اند، که نمی توانم اسم آنها را بگویم.» حسابی گیج شده بودیم، چون این اتفاق زمانی افتاده بود که قذافی پُزِ انقلابی می گرفت. اما از آنجا که بسیار جاه طلب بود و داعیه تفسیر دین و رهبری جهان اسلام را داشت، بعید نیست که برای شهادت «امام موسی صدر» که در اوج محبوبیت بود، با دیگر سرویسها معامله کرده باشد.
وسخن آخر: برادران و دوستان گرامی، ان شاءالله گفته های افسر اطلاعاتی درست نباشد و «امام موسی صدر» در قید حیات باشند، ولی در لیبی نه زندان مخفی از قذافی باقی مانده، نه نیروی مدافع قذافی که بخواهد زندان بان زندان مخفی او باشد.
والسلام

در مذمت سیاست بازی در هنر/ جدایی نادر از سیمین؛ فیلم منتخب دولت دهم


جواد شمقدری که انتقاداتش از جشنواره های آن طرف آبی در یکی دو سال گذشته یکی از حاشیه های ثابت او به عنوان معاونت سینمایی بود؛ حالا تمام قد از برگزیده شدن این اثر در اسکار حمایت می کند.
گروه فرهنگی مشرق- معاون سینمایی وزارت ارشاد در حاشیه بازدید از پردیس سینمایی ملت :" "جدایی نادر از سیمین" ظرفیت نامزدی اسکار را دارد ولی سیاست های این آکادمی قابل پیش بینی نیست."
فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین سال گذشته بیشترین جوایز جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص داد؛ این اتفاق در حالی رخ داد که بسیاری از منتقدان منتظر بودند، ساخته رضا میرکریمی رقابت نزدیکی با این فیلم داشته باشد، اما بر اساس آنچه بعدها گفته شد، اختلافات میان میرکریمی و برگزار کنندگان این جشنواره باعث شده است تا این فیلم نادیده گرفته شود.
ارائه بیشترین جوایز به این فیلم در مقابل نادیده گرفتن آثار بزرگ دیگر پیامی روشن برای مخاطبان و منتقدان سینمای ایران داشت؛ پیامی که باعث شد تا برخی منتقدان این فیلم را " فیلم دولتی" سینمای ایران لقب دادند؛ چرا که ساختار دولتی مدیری همچنان این فیلم را مورد حمایت قرار می داد.
پس از اکران این فیلم در سینما ها البته تا حدودی ماجرا متفاوت شد. رقابت در میزان فروش باعث شد تا بیش از هرچیزی رقابت میان این فیلم و "اخراجی ها 3" تریلر پرفروش مسعود دهنمکی تیتر اخبار شود، اما در میانه این هیاهو همچنان گه گاه اشاره به لقب مشهور فیلم جدایی نادر از سیمین به گوش می خورد.
ماجرا زمانی جدی تر شد، که همزمان با اعطای جایزه های رنگارنگ جشنواره های اروپایی به آخرین اثر فرهادی، بحث ارائه این فیلم به عنوان نماینده ایران در اسکار، مطرح گشته و دوباره "جدایی نادر از سیمین" تبدیل به خبر داغ رسانه هاشد.
آنچه تنور بحث و جدل ها را داغ تر می کرد، جنس فیلم فرهادی به عنوان طرح دغدغه های طبقه متوسط از نظر گاهی روشنفکری بود، دیدگاهی که اگر چه مورد پسند و پذیرش جشنواره های آمریکایی و اروپایی قرار گرفت، اما از طرف طیفی جدی از نخبگان ایرانی نبود.
در جدی ترین اظهار نظر ها واکنش ابراهیم حاتمی کیا، بیش از همه به چشم آمد. ابراهیم حاتمی کیا که گزارش یک جشن را به جشنواره ارائه داده بود و به دلیل مضمون خاص فیلمش، اکران آن با مشکل موجه شد، با وجودی که همه زمینه های لازم را برای گرفتن موضع اپوزوسیون داشت، اما از موضعی ملی وارد نقد شد و به شدت به فرهادی و فیلمش به دلیل رویکرد رو به غرب فیلم و شخص کارگردان حمله کرد.

با این همه و با وجودی که بسیاری پیش بینی می کردند که "جدایی نادر از سیمین" به واسطه دیدگاه تحلیلی منفی به جامعه و خانواده، و سنت های ایرانی نماینده ایران برای اشکار نباشد، این فیلم از طرف دستگاه سینمایی کشور به عنوان نماینده ایران معرفی شد.
به نظر می رسید جریاناتی غیر از جریان سینمایی می کوشد که این فیلم را بیش از آنچه که هست مورد حمایت قرار دهد.
شاید در هیچ دوره ای در سال های پس از انقلاب نتوان چنین پشتیبانی مشترکی را از یک تولید فرهنگی در داخل و خارج از کشور مشاهده کرد.جواد شمقدری که انتقاداتش از جشنواره های آن طرف آبی در یکی دو سال گذشته یکی از حاشیه های ثابت او به عنوان معاونت سینمایی بود؛ حالا تمام قد از برگزیده شدن این اثر در اسکار حمایت می کند؛ همان اثری که با معیارهای مورد انتقاد شمقدری در جشنواره های متعدد تقدیر شده بود.
شاید ریشه های این اتفاق را باید در رنگ سیاسی گرفتن سینمای ایران در سالهای دولت دهم جستجو کرد. به نظر می رسد اراده ای فراتر از شمقدری در این ماجرا در حال دیکته کردن یک برنامه برای دستگاه فرهنگی کشور است؛ اراده ای که شمقدری به هر علتی در مسند مدیریت سینمایی کشور در حال تن دادن به آن است.
این اراده هر چه که هست یک مسیر را آغاز کرده، که متاسفانه اصحاب فرهنگ با هر اندیشه ای؛ خواه روشنفکر و خواه انقلابی از آن متضرر خواهند شد، مسیری که راهبرد های سیاسی را در دنیای فرهنگ حاکم خواهد کرد.
از این پس این منفعت سیاسی است که مشخص می کند کدام اثر فرهنگی تر است و در نهایت هنرمندان با محک قدرت رتبه بندی خواهند شد.
دولتی شدن "جدایی نادر از سیمین" نه از آن جهت است که متولیان پشت پرده فرهنگ کشور یا بهتر بگوییم سیاسیون زمامدار فرهنگ به اندیشه های فرهادی یا امثال او اعتقاد دارند، بلکه از این جهت است که آنها می کوشند تا از ارتفاع این موج برای دست یابی به پله های بالا تر استفاده کنند؛ این اتفاق دقیقا از همان جنس رخداد فرهنگی است که برای نمایشگاه عکس هنرپیشه های زن سرمایه گذاری می کند.
این اتفاق شوم از یک سو پای سیاست بازی را به فرهنگ و هنر کشور باز خواهد کرد و از آن سو، سوداگری و کاسبکاری را به میانه عالم فرهنگ و هنر کشور خواهد کشاند.
فاعتبرو یا اولی الابصار.

نمایی متفاوت از پدر موشکی ایران



به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سردار حاج حسن طهرانی مقدم فرمانده جهاد خودکفایی سپاه پاسداران به تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۰ بر اثر انفجاری به همراه عده‌ای از دوستانش به شهادت رسید.

پس از شکار جانور قندهار صورت گرفت؛ دستیابی ایران به دوربین های 80 مگاپیکسلی + فیلم


دوربین های الکترواپتیکال با کمک کامپیوترهای موجود توانایی ثبت تصاویری با وضوح 80 مگاپیکسل و دوربین های حرارتی این پهپاد نیز توانایی تهیه تصاویری با کیفیت 32 مگاپیکسل در هر ثانیه را دارد.
به گزارش مشرق ، پهپاد آمریکایی RQ-170 که تا چند هفته پیش یکی از بزرگترین رازهای جهان هوانوردی بود و بسیاری نیز حتی نام آن را نمی دانستند، بعد از به زیر کشیده شدن توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به یکی از معروفترین نام ها در جهان بدل شد؛پرنده ای که به غیر از چند تصویر و چند خط توضیح مبهم درباره آن مطلبی در فضای مجازی وجود نداشت ، امروز به سوژه اول بسیاری از مجلات و پایگاه های اینترنتی تبدیل شده است.

 هفته نامه Aviation Week & Space Technology در شماره منتشره در 12 دسامبر  2011  ( 21 آذر)خود به زوایای پنهانی از قابلیتهای این میهمان ناخوانده آسمان منطقه در چند سال اخیر پرداخته است.
 بر اساس اطلاعات منتشره در این مجله ، این پرنده بدون سرنشین دارای مجموعه تصویر برداری پیشرفته ای با عنوان Full Motion Video است که به صورت همزمان با استفاده همزمان از چندین دوربین توانایی جستجوی منطقه ای به مساحت تقریبی 40 کیلومتر مربع را دارا می باشد.
 بر اساس اطلاعاتی که قبلا منتشر شده است این پرنده در عملیاتی که منتهی به مرگ اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده شد حضور داشته است .
جدیدترین اطلاعات منتشره این مسئله را نیز روشن کرده است که پناهگاه رهبر شبکه القاعده از مدتها پیش توسط سنتینال تحت مراقبت بوده و با شناسایی هویت افراد مهمی که به این خانه رفت و آمد می کردند(توسط دوربین های پیشرفته RQ-170 ) آمریکایی ها یقین حاصل کردند که ساکن اصلی این خانه کسی جز رهبر شبکه القاعده ، اسامه بن لادن نیست.

 این پهپاد در اصل برای ماموریتهای ISR یعنی جمع آوری اطلاعات، انجام شناسایی و دیده بانی طراحی و ساخته شده است.

 این مجله  در مصاحبه با یک کارشناس روس در امور صنایع هوایی از قول این کارشناس ابراز امیدواری کرده است که اطلاعاتی از این پرنده به دست روسها برسد ، این کارشناس اعلام کرده است که روسها به بخش هایی از لاشه هواپیمای پنهان کار F-117 که در یوگوسلاوی سابق به سال 1999 ساقط شد دست پیدا کردند و علی رغم بدست آوردن بخش های کمی که قابلیت مطالعه داشت توانستند نتایج خوبی را برای مقابله با پنهانکار ها بدست آورند.
 
 
تصویری از لاشه هواپیمای پنهاکار F-117
 
 این مجله مشهور هوانوردی در جهان همچنین در ادامه به توضیح درباره دوربین های حمل شده توسط این پهپاد پرداخته است. بر این اساس ، این پهپاد دارای 8 دوربین الکترواپتیکال و 4 دوربین حرارتی است که می تواند برای امور مختلفی خصوصا رصد فعالیتهای موشکی به کار رود.
 
 دوربین های الکترواپتیکال با کمک کامپیوترهای موجود توانایی ثبت تصاویری با وضوح 80 مگاپیکسل و دوربین های حرارتی این پهپاد نیز توانایی تهیه تصاویری با کیفیت 32 مگاپیکسل در هر ثانیه را دارا هستند. از این پهپاد برای رصد فعالیتهای موشکی دو کشور ایران و پاکستان نیز استفاده می شده است.
با توجه به این که این گزارش به نوعی یکی از اولین مطالب منتشر شده درباره توانایی های این پهپاد آمریکایی است که در رسانه های غربی منتشر شده است، بایستی منتظر بود تا بخش هایی دیگر نیز از توانایی این پرنده به دست خود غربی ها آشکار شود.

اما با همین اطلاعات موجود نیز مشخص می شود که هم اکنون نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به دوربین هایی با کیفیت 80 مگاپیکسل دست یافته اند که می تواند تجهیزات مناسبی برای اطلاع از سطح تکنولوژی های دفاعی دشمن و نیز انجام مهندسی های معکوس بر روی آن باشد.
در زیر گوشه ای از مستند" Secrets of Navy Seal Team Six "به نمایش درآمده که بخشی از توامندهای جانور قندهار را به نمایش گذاشته است.

ویژه نامه بیداری اسلامی


 

 
    بیداری اسلامی و موانع آن در اندیشه امام ...     سياست راهبردی آمريكا در مقابله با ...

بیداری اسلامی و موانع آن در اندیشه امام خمینی (ره) 24 مطالعه بيداری اسلامی و بررسی و تجزيه و تحليل آن از مدت‌ها پيش در دستور كار قدرت‌هايی قرار گرفته كه از آن احساس بيم و هراس داشته‌اند و هم اينان برای فهم و شناساسی بيداری اسلامی و يافتن راه‌های مقابله و انهدام

زندگيپديده‌ی بيداری اسلامی كه با عبارات احيای اسلام، جنبش اسلامی و بينادگرايی مطرح می‌شود، حدود يك قرن است كه يكی از مسائل خاورميانه می‌باشد. پيروزی انقلاب اسلامی در ايران ابعاد بيداری اسلامی

    غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت...     غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت ...

غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت متعارض در جهان كنونی(1) دگرگونی‌های منطقه‌ای و جهانی پس از انقلاب اسلامی، دگرگونی‌های بنيادی است. در رأس اين دگرگونی‌ها، بيداری اسلامی و ترديد در كارآمدی مدرنيته برای حل معضلات بشری قرار دارد.

غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت متعارض در جهان كنونی(2) از قرن پانزدهم ميلادی، جوامع راكد و جاهل و مستأصل مسيحی اروپا متوجه فلسفه، هنر،‌ ادبيات و معماری يونان و روم باستان (ماقبل مسيح) گرديدند و در جريانی كه به نام «رنسانس» (نوزايش) معروف است،

    غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت ...     بیداری اسلامی زمینه ها و پیامدها

                        غفلت غربی و بيداری اسلامی دو حركت متعارض در جهان كنونی(3)عبارت مذكور، عنوان يكی از كتب مرحوم صدرالدين محمدبن ابراهيم قوامی شيرازی (ملاصدرا) است و غرض او اين است كه علمای حقيقی عرفای حقی و واصلان مقام معرفت و شهود و موحدانند

بیداری اسلامی زمینه ها و پیامدهادر متون سیاسی معاصر ایران و جهان، عامل اصلی تحولات فکری و اجتماعی دو سده ی اخیر جوامع مسلمان و هم چنین بیداری اسلامی را رو به رو شدن مسلمانان با فرهنگ و تمدن جدید غرب و درک برخورد استعماری

    بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(1)     بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(2)

بیداری اسلامی از منظر مقام معظم  رهبری(1)امروز استكبار جهانى و قلدرهاى سياسى عالم و امپراتوريهاى زر و زور در سرتاسر جهان كه در فساد و انحطاط غرقند، با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند؛ زيرا افشاگر و تهديد كننده‌ى آنها، اسلام و بيدارى مسلمين است.

بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(2)انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام خمينى قدس‌الله‌نفسه‌الزكيه احياگر اسلام ناب محمدى(ص) و سرآغاز تحولات عميق و سريع در جهان و مبشر سقوط و اضمحلال قدرتها و امپراتورى‌هاى بزرگ شد.

    انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي: تأثير گذاري...     بيداري اسلامي و معادلات جهاني

انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي: تأثير گذاري و نمونه هاهم اينک گروه هاي اسلامي، فعال ترين جريان هاي سياسي جهان اند. علت اين فعاليت که جدي و فراگير است، آگاه شدن مسلمانان از عقب ماندگي ها، توسعه نيافتگي ها و کاستي هاي موجود در جهان اسلام است.

بيداري اسلامي و معادلات جهاني

                        تحولات سياسي اخير منطقه استراتژيك خاورميانه بار ديگر اين منطقه را به كانون خبرساز منطقه‌اي و جهاني تبديل كرده است. بحث ارزيابي سفر دكتر احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور ايران به عراق و تحليل چرايي

    بيداري اسلامي و نيازهاي فكري معاصر آن     تكاپو براي بيداري و وحدت اسلامي

بيداري اسلامي و نيازهاي فكري معاصر آن اگر بخواهيم با نگاهي همه‌جانبه به چشم‌اندازهاي آينده‌ي امت اسلامي بنگريم، [بايد بدانيم كه] اين چشم‌اندازهاي آينده در گرو بيداري اسلامي معاصر و توسعه و رشد تمدني آن مي‌باشد.

تكاپو براي بيداري و وحدت اسلامي انقلاب شکوهمند مردم ایران در فبروری سال 1979 با اهداف و شعارهای اسلامی به پیروزی رسید . این انقلاب ابعاد مختلف زندگی مردم ایران را تحت تأثير قرار داد و متحول ساخت . اما از آرمانهاي فراگير آن مشخص بود که دستاوردهاي انقلاب ،

 

    لينک هاي مقالات ديگر
   بانک پرسش و پاسخ
    بانک صوت و فیلم

کلید گناهان - ویژه نامه آثار دروغ و دروغگویی


 

 
    دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان     دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟

دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

                        در اینجا با یکسان دانستن دروغ و نفاق، به برخی از عواملی که موجب می شود شخص به جرگه دروغگویان وارد شود اشاره می شود و آثار و نتایج این رفتار زشت و نابهنجار را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بررسی می کند.

    دروغ     پيامدهاى زشت دروغ

دروغ درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) متن حديث: يَا عَلِىٌّ: اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ أَحَبُّ الْكِذْبَ فِى الصَّلاَحِ وَ أَبْغَضُ الصِّدْق فِى الْفَسَادِ.

پيامدهاى زشت دروغ دروغ با ايمان ناسازگار است و ضعف و نابودى آن را در پى‏دارد. حسن ابن محبوب مى‏گويد: از حضرت صادق (ع) پرسيدم: يكون المومن بخيلا؟ قال: نعم، قلت: فيكون جبانا؟ قال: نعم، قلت:

    راه‏هاى درمان دروغ     راههای پیشگیری از دروغ

                        راه‏هاى درمان دروغ دانشمندان اخلاق براى درمان بيمارى‏هاى اخلاقى انسان، دو راه «علمى» و «عملى» را سفارش مى‏كنند: در راه علمى، بر آگاهى‏هاى بازدارنده، و در راه عملى، به رفتارهاى برطرف كننده تاكيد مى‏ورزند.

راههای پیشگیری از دروغ... مادر در چشمان پسرش آثاري از دروغگويي را حس مي کرد، اما نمي دانست بايد چگونه با اين خصلت ناپسند برخورد کند. يکي از بلاياي بيشتر جوامع بشري ، مساله دروغ و دروغگويي است

    شناسایی دورغ با یک نگاه     چرا مردم دروغ می گویند؟

شناسایی دورغ با یک نگاه

                        دروغ مفهومی است انتزاعی و انسانها تنها به دو دلیل دروغ می گویند: یا برای رسیدن به لذت بیشتر، یا اجتناب از افزایش درد و رنج. عده ی بسیار زیادی از افراد بی هیچ دلیل خاصی و تنها به خاطر تمایلات

سيره عبادي علامه طباطباييچرا مردم دروغ می گویند؟

                        چرا مردم دروغ می‌گویند؟ پاسخ ساده‌اش این است: برای این که آسان است. تقریباً همه مردم دروغ می‌گویند و اغلب آن‌ها در این کار مهارت دارند. شواهد نشان می‌دهد که اغلب مردم دروغگویی را در همان سنین اولیه یاد می‌گیرند.

    چرا بچه ها دروغ می گویند؟     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)

چرا بچه ها دروغ می گویند؟دروغگویی از نظر لغوی به معنای کتمان واقعیت است. فرد دروغگو از طریق دروغ گفتن ضعفهای خود را می پوشاند و شنونده را گمراه می سازد. خود را از تنبیه نجات می دهد و بدان وسیله توجه دیگران را به خود جلب می کند.

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)«توريه» يعني پنهان داشتن مقصود اصلي خود از طريق به کار بردن کلامي که معناي ظاهري اش خلاف معناي اراده شده متکلم است. برخي توريه را دروغ مي دانند. بنابراين، به کار بردن آن را تنها در مواردي که دروغ جايز است،

    ماهيت و حکم اخلاقي توريه(2)     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(3)

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(2) ايشان در شرح اصول کافي مي فرمايد: «جاهل تصور مي کند توريه خارج از موضوع کذب است. اگر کلامي بگويد که ظاهرش کذب است، ولي معناي صادقي از آن اراده کند، کلامش کذب نخواهد بود». سپس چنين استدلال مي کنند

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(3)همانطور که گفته شد، برخي از فقهاء به دليل برخي روايت قائل به جواز مطلق توريه شده بودند. در اين قسمت به بررسي آنها مي پردازيم. 1. از امام صادق (ع) در مورد قول خداوند عزوجل در قصه حضرت ابراهيم (ع) پرسيده شد

    دروغگو طعم ايمان را نمي چشد     ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1)

دروغگو طعم ايمان را نمي چشد

                        يکي ديگر از رذايل اخلاقي که جلو خودسازي را مي گيرد دروغ است. دروغ يکي از قبيح ترين و خبيث ترين گناهان و صفتي است که انسان را در ديده ها خوار و از درجه ي اعتبار ساقط مي کند که تا آخر عمر نمي توان جبران کرد

ماهيت و حکم اخلاقي توريه(1) در آيات و روايات به دو عنوان براي انسان نيکو و راست گفتار اشاره شده است: 1- صادق 2-صديق اولين معنايي که از اين دو واژه به ذهن مي رسد, اين است که صادق و صديق يعني بسيار راستگو. اين معنا در مورد کلمه«صادق» صحيح است, اما درباره کلمه«صديق» اندکي ناقص مي باشد؛

 

    بانک پرسش و پاسخ
   بانک صوت و فيلم

حجت‌الاسلام سعیدی در اربعین شهدای غدیر: اولین سوال آقا" از وضعیت "حاج حسن" بود


نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به خصوصیات و ویژگی‌های شهید طهرانی مقدم رابطه وی با رهبر انقلاب را یک ارتباط عاشقانه توصیف کرد.

 به گزارش مشرق به نقل از فارس، حجت‌الاسلام و المسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در اربعین شهدای غدیر سپاه با بیان اینکه انسان پیشتاز به کسی گفته می‌شود که الگو، قافله‌سالار و پیشتاز جریان‌های اصیل و انقلابی باشد، گفت: چنین انسانی باید خدا را محور مدیریت و قانون بداند تا بتواند به الگویی برای مردم تبدیل شود.

سعیدی با بیان اینکه متاسفانه ما گاهی جای مردم را با خدا عوض می‌کنیم، گفت: مردم تولیدکننده قدرت هستند اما ولایت از جانب خداست و تولید قدرتی که شهید طهرانی مقدم برای نظام اسلامی کرد، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست اما نکته مهم این است که او این قدرت را برای خدمت به نظام اسلامی و تبعیت از ولایت فقیه تولید کرد.

وی با شاره به اینکه بیشترین کلاه را به سر بشریت، رهبران و ادیان قلابی گذاشتند بر شناخت امام تاکید کرد و گفت: ما باید امام را به عنوان یک ولی الهی قبول داشته باشیم و این ولایتمداری نیز باید استمرار داشته باشد.

نماینده ولی فقیه در سپاه اضافه کرد: ممکن است انسانی چند امام معصوم را هم درک کرده باشد اما اگر یک لحظه این تبعیت منقطع شود، این فرد سقوط کرده و کسی که امامت و ولایت امام راحل(ره) را قبول داشت، باید همین تبعیت را از رهبر فعلی انقلاب اسلامی نیز داشته باشد.

سعیدی به خصوصیات و ویژگی‌های منحصر به فرد کاری و ایمانی شهید طهرانی مقدم اشاره کرد و گفت:‌ ایشان همانطور که در زمان حیات حضرت امام(ره) کاملا در خط ولایت بود، پس از امام(ره) نیز بیشترین تبعیت را از ولی فقیه داشت و در حقیقت رابطه او با رهبر معظم انقلاب رابطه عشق و عاشقی بود.

وی افزود: رئیس دفتر رهبر انقلاب گفت، وقتی خبر انفجار به حضرت آقا رسید اولین سؤالی که ایشان کردند وضعیت حاج حسن بود و وقتی گفتیم که او شهید شده است، ایشان بسیار ناراحت شدند.

نماینده ولی فقیه در سپاه خاطرنشان کرد: باید تولی و تبری در موضوع ولایت متعادل باشد و اینطور نباشد که در برخی موارد بخواهیم در مقابل دشمن کوتاه بیاییم.

سعیدی در پایان به ذکر خاطره‌ای یکی از سفرهای شهید طهرانی مقدم اشاره کرد و گفت: در این سفر که گویا سالگرد استقلال یکی از کشورها بوده ایشان را در یک رستورانی دعوت می‌کنند که در سر میز این رستوران مشروب سرو می‌شد. شهید مقدم با دیدن این منظره دوستانش را بلند می‌کند و از آنجا خارج می‌شود و وقتی میزبانان علت را جویا می‌شوند ایشان ضمن تشکر بابت دعوت از آنها می‌گوید ما مسلمان هستیم و نه تنها مشروب نمی‌خوریم بلکه حتی در مکانی که مشروب سرو شود نیز حاضر نمی‌شویم.